دانلود روش تحقیق فقر از دیدگاه نظام اجتماعی در اسلام با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 97
چکیده
بررسی پدیده فقر، شناخت علل پیدایش و راه های مبارزه با آن، همواره موضوع مورد توجه مکتب های مختلف بوده. اسلام نیز بر ریشه کن کردن این پدیده شوم تأکید دارد.
اقسام فقر شامل؛ فقر جسمی، فرهنگی، روحی و مالی است که پیامدهای مخرب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به همراه دارد. نویسنده این کتاب با برشمردن عوامل پیدایش فقر، معتقد است که گاه این مشکل ناخواسته تحمیل می شود و گاه افراد خود در ایجاد آن مؤثراند؛ مانند دانشمندان و رهبران دینی که برای رسیدن به اهداف متعالی، زندگی فقیرانه انتخاب می کنند.
اما عده ای دیگر، به جهت وجود ضعف هایی در اندیشه یا عمل خود به فقر مبتلا می شوند. تنبلی، بی برنامگی، داشتن تفکر غلط درباره دنیا و آخرت و قضا و قدر؛ بخشی از این ضعف ها است.
بی شک رفع زمینه های پیدایش این پدیده، بهترین راه پیشگیری و درمان آن است. این کتاب در ادامه با بررسی علل فقر مسلمانان، برداشت های انحرافی از مفاهیم مذهبی را سبب عقب ماندگی آنان معرفی می کند.
فقر در اسلام :
اگر ما کمی در روایات بررسی و تتبع نماییم برایمان منکشف خواهد شد که در اسلام تعاریف متعددی از فقر ارائه شده که برخی از آنها را بیان میکنیم.
1 - افتقار الی الله
این موضوع در عقاید هر مسلمانی هست و طیف وسیعی از آیات و روایات معاضد و مؤید این اعتقاد است. همچنین بخش عمدهای از ادله محکم و متقن فلسفی بر این مطلب اذعان دارد.
افتقار الی الله یعنی تمام موجودات غیر از خداوند فقر ذاتی و نیاز تام به حضرت ربوبیت دارند. و این افتقار از بدو وجود غایت هستی ادامه دارد و هرگز این افتقار پایان ندارد. این مسئله از محکمات علم فلسفه اسلامی هست.
2 - فقر دین و علم و معرفت
این فقر نوع دیگری از فقر است که در اسلام به آن اشاره شده. روایاتی در این زمینه هست که به اختصار دو مورد از آنها را میآوریم:
امام صادق علیه السلام فرمودند که فقر مرگ سرخ است. راوی میگوید به امام گفتم منظورتان فقر از درهم و دینار است؟ امام فرمودند: نه بلکه فقر از دین است.
حضرت علی(ع) فرمودهاند نزدیک است که فقر کفر باشد که امام صادق این گونه تفسیر کردند که منظور از فقر، فقر علم و معرفت میباشد.
همانطور که مستحضر هستید در این دو روایت فقر به معنای نداشتن علم معرفت معرفی شد که این حالت در اسلام بسیار مذموم شمرده میشود. بدون شک این فقر بسیار مذمومتر از فقر اقتصادی است. و در نظر هر مسلمانی این فقر ضد ارزش تلقی میشود.
3 - فقر مالی و اقتصادی
این فقر در اسلام به طرق متفاوت یاد شده گروهی از روایات آن را مذموم شمردهاند و گروهی آن را مدح و آن را فضلیت برشمردهاند. بهتر است از هر دو مورد روایاتی را بیاوریم و کمی در اطراف آن تحقیقی داشته باشیم.
الف ـ روایاتی که فقر را مذموم میشمارند:
حضرت علی(ع) در تفسیر آیه شریفه «و نبلوکم بالشَّر و الخیر فتنه» فرمودند: خیر، سلامتی و غنی و بینیازی است و شر، درد و فقر است. (بحارالأنوار ج 5، ص213(
که این روایت «فقر» را «شر» معرفی مینماید.
هر کس صبح را شروع کند و روز را به پایان رساند در حالی که بیشترین همّاش دنیا باشد خداوند فقر را جلوی چشمانش قرار میدهد.» (الکافی ج 2، ص 319)
این روایت بیانگر این است که خداوند برای عقوبت عمل بنده، فقر را برای او فراهم میسازد.
پناه میبرم به تو ای خدا از فقر» (الکافی ج 2، ص 525)
امام باقر علیه السلام فرموند: «کار نیک و صدقه فقر را از بین میبرد.» (الکافی ج 4، ص 2)
این روایت پاداش کار نیک و صدقه را از بین بردن فقر میداند.
و اما گروهی از روایات که فقر را فضیلت برشمردهاند:
خداوند به حضرت موسی فرمود: ای موسی زمانی که دیدی فقر جلوی توست و رو به سوی تو نموده پس بگو مرحبا به شعار صالحین و زمانی که دیدی غنی و ثروتمندی در پس روی توست پس بگو که این گناهی است که عقوبش به تعجیل افتاده.
)الکافی 2 263 باب فضل فقراء المسلمین ..... ص 0)
خداوند فرمود گروهی از بندگانم هستند که به صلاح واداشته نمیشوند مگر توسط فقر که اگر من فقر را از آنان برگردانم و او را به حالت دیگری برگردانم هر آینه او هلاک میشود.
رسول خدا به علی(ع) فرمود: ای علی همانا فقر به محبان تو شتابانتر است از سیل به وسط شهر.یا مضمون روایت امام صادق که فرمودند: مؤمن فقیر چهل سال زودتر از مؤمن غنی به بهشت میرود.
یا روایت که امام صادق علیهالسلام فرمودند: خداوند روز قیامت پوزش خواه به مؤمنان فقیر توجه میکند و میفرماید: به عزت و جلالم که شما را در دنیا به واسطه خواری شما نزد خود فقیر نساختم. امروز رفتار مرا با خود میبینید هر کس در دنیا به شما نیکی کرده دستش را بگیرید و به بهشتش ببرید.
مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمیتوان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.
عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع میشود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجعتقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست میدهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. عدالت فراگیر شامل در دو بعد بسیار مهم است. اول عدالت سیاسی و دوم عدالت اقتصادی. در ادبیات ما وقتی صحبت از عدالت اجتماعی میشود، عموماً سراغ مقابله با فقر یا سراغ عدالت اقتصادی میروند، در حالی که عدالت سیاسی مقدم بر عدالت اقتصادی است. اگر عدالت سیاسی نباشد، عدالت اقتصادی بوجود نمیآید و اگر ایجاد شود خود به خود از بین خواهد رفت. اولین انحرافی که در صدر اسلام شروع شده است، انحراف از عدالت اقتصادی نبوده، بلکه انحراف عدالت سیاسی بوده است. خلیفه دوم فردی بسیار زاهد بود. زهد او به حدی بوده که در کتب تشیع هم ذکر شده است. او مشکل عدالت اقتصادی نداشت، مشکل او عدالت سیاسی بوده است. پس اولین انحراف که شروع میشود، عدالت سیاسی است و دومین انحراف که در دوران عثمان اتفاق افتاد، عدالت اقتصادی میباشد. یعنی عدالت اقتصادی با یک فاصله زمانی از عدالت سیاسی به انحراف کشیده میشود.
فهم عدالت سیاسی ساده و شفاف است. عدالت سیاسی یعنی اینکه هر کسی در جای خودش باشد. آنهایی که کوچکند بزرگ نشوند و آنهایی که بزرگند کوچک نشوند. اینکه امیرالمومنین فرمود من همه را غربال میکنم! آنهایی که پایین رفتهاند، بالا بیایند و آنهایی که بالا هستند پایین بروند؛ یعنی من از عدالت سیاسی شروع میکنم و ایشان از عدالت سیاسی شروع کردند و بعد به زدودن فقر اقتصادی پرداختند. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من میبینید؟ همه اعلام میکنند که ما فقیری سراغ نداریم.
اگر کسی توانایی و شایستگی کسب جایگاه مدیریتی را نداشته باشد و بخواهد عدالت اقتصادی را برقرار کند، شدنی نیست. دلیلش این است کـه در اینجا عدالت سیاسی مراعات نشده است. البته اگـر عـدالت سیاسی باشد ولی تلاشی برای استقرار عدالت اقتصادی نشود، این هم به معنای تحقق عدالت نیست.
یکی از ویژگیهای عدالت فراگیر این است که عدالت سیاسی و اقتصادی توأمان در یک جامعه مستقر باشد. هم عدالت سیاسی و هم عدالت اقتصادی باید با هم توأم باشند.
تقدم عدالت سیاسی به معنی کم اهمیت بودن عدالت اقتصادی نیست، عدالت اقتصادی در ادبیات ما بد تفسیر شده است. در کشور ما عدالت اقتصادی را عمدتاً در توزیع میدانند. یعنی مقابله کردن با فقر. اگر عدالت اقتصادی صرفاً مقابله با فقر باشد یک گداخانه بزرگی درست میشود که این خلاف اسلام است و با روح اسلام سازگاری ندارد.
حضرت امام میفرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرضالحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی میگیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه در تولید هم است یعنی دادن فرصتهای برابر به همه. امروز کسانی در شهرهای کوچک و روستاها هستند و علیرغم استعداد فوق العادهای که دارند و میتوانند تولید کنند؛ فرصتی برای ظهور و بروز در تولید و سرمایهگذاری پیدا نمیکنند و لذا یک محرومیت تاریخی را در روستاها شاهد هستیم. این وضع حتی در شهرها هم قابل مشاهده است. میزان برخورداری یک شهروند تهرانی از خدمات شهری 200 هزار تومان، یک اصفهانی 50 هزار تومان و کسی که در اراک زندگی میکند 20 هزار تومان است. حالا شما میتوانید شهرها و روستاهای خودتان را محاسبه کنید و این مقایسه را به دست بیاورید. میزان برخورداری شهرها از خدمات باعث مهاجرت از روستا به شهرها میشود. یعنی آنجاهایی که رفاه بیشتر است، ولو شغل هم نباشد. افراد در تهران احساس رفاه بیشتری میکنند. پس عدالت اقتصادی، هم در عدالت تولیدی است و هم در عدالت توزیعی. عدالت تولیدی یعنی دادن فرصتهای برابر به کسانی که استعداد تولید دارند. چه آن کسی که در شهر است و چه آن کسی که در روستا زندگی میکند. و عدالت توزیعی یعنی باید از صاحبان درآمدها و ثروتمندان بگیرند و به کسانی که قدرت کار، درآمد و تولید ندارند بدهند و فقر را از آنها دور کنند.
بنابراین ما با یک عدالت فراگیر در اسلام روبرو هستیم. اولاً عدالت سیاسی مقدم بر عدالت اقتصادی است. ثانیاً عدالت اقتصادی تنها مقابله با فقر نیست.
اگر عدالت سیاسی نباشد شایستگان از حکومت حذف و آدمهای ضعیف و ناکارآمد اداره کشور را بدست میگیرند. وقتی که افراد ناکارآمد اداره یک کشور را بدست گرفتند، قادر نخواهند بود که عدالت را اجرا کنند.
چکیده
نقد جامعهشناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میآید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمیتوان یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سالها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریانهای بسیار در پیوسته است.
یکی از مهمترین این جریانها که پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی مینگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میکند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میکند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویکرد تحلیل میکند و مناسبات سووشون را با جامعهای که در آن شکل گرفته و نیز جامعهای که روایتش میکند مورد کنکاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویکرد نوآیین و در حال شکلگیری بررسی میشود.
الف) طرح بحث
اگر چه در گذشته فرض براین بود که قاضی مصون از خطا و لغزش است و حکم صادره توسط وی عین حق و عدالت میباشد. ولی امروزه، این اندیشه و با ارتقاء سطح دانش و آگاهی بشر و به موازات آن ، با توسعه علم قضا و قضاوت ، اعتبار و صلابت پیشین خود را از دست داده است. و این تفکر ظهور پیدا کرده است که اگر چه لازم است قاضی مشرف به تمام امور باشد با این حال وی یک انسان است و به حکم انسان بودنش همواره در معرض لغزش و خطا قرار دارد. لذا جایز نیست فرد بی گناه ، به گناه ناکرده ای گرفتار آید. و مجازات شود و از این رو ضروری بود ، ترتیبی مقرر گردد و مکانیزمی در جهت اصلاح بیمبالاتی ، قصور و یا اعمال نظر قاضی ایجاد گردد. تا بدین وسیله دستگاه عدالت کیفری ، از مسیر اجرای عدالت منحرف نگشته و بیجهت حقوق و آزادی های افراد را به مخاطره نیافکند بدین ترتیب بود که ، زمینه و بستر برای اینکه هر دعوایی بتواند دو بار مورد قضاوت قرار گیرد ، فراهم گشت . به گونه ای که امروز ، تجدید نظر احکام کیفری به عنوان یکی از طرق اعتراض به احکام در نظام های حقوقی دنیا و سیستم قضایی اکثر کشورها به رسمیت شناخته شده است[1]. و به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده دادرسی عادلانه و از اصول ارزشمند دادگستری سالم و حقوق بشری محسوب میگردد.[2]
مقدمه
انعطافپذیری یکی از اجزاء آمادگی جسمانی و یک بخش کلیدی در پیشگیری از آسیب و بهبود اجرای ورزشی میباشد ( ). در افراد غیرفعالی که عادت به زندگی کم تحرک دارند، عضلات و تاندونهایشان کوتاه و فاقد قابلیت کشش میشوند. به عبارت دیگر دستگاه عضلانی در نتیجه بیتحرکی، به تدریج قابلیت ارتجاعی خود را از دست میدهند و در نهایت دچار کاهش قابلیت کشش میشود( ). برای توسعه سریع انعطافپذیری، تمرینات مربوط به گرم کردن اجرا میگردد که در نتیجه اجرای یکسری حرکات کششی تا میزان محدودی میتوان برانعطافپذیری افزود، لیکن این نوع تمرینات به تنهایی نمیتواند سبب بهبود انعطافپذیری در درازمدت شود( ). امروزه تمرینات کششی به منظور توسعه انعطافپذیری، بخش مهمی از هر نوع فعالیت جسمانی به شمار میرود ( ).
چندین شیوه کششی شامل ایستا[1]، پویا[2] و تسهیل عصبی ـ عضلانی گیرندههای عمقی[3] (PNF) افزایش در انعطافپذیری را نشان دادهاند( ). برخی از مطالعات پیشین نشان دادهاند که روش کششی PNF افزایش بیشتری را در دامنه حرکتی نسبت به سایر روشها ایجاد میکنند ( ). اگرچه برخی از مزایای استفاده از روشهای کششی PNF مشخص شده است اما کارایی بیشتر این روشها در تحقیقات هنوز مورد سؤال است ( ).
چندین نوع روش کششی PNF وجود دارد که عبارتند از: CR[4]، HR[5]، CRCA[6] و SRHR[7] و ACR[8] ( ).
شماری از مطالعات شیوه SRHR را در تحقیقات خود به کار بردهاند و هرکدام زمانهای متفاوتی را برای نگهداری انقضاض ایستا (MVIC)[9] ذکر کردهاند ( ). در نتیجه تعیین مؤثرترین زمان نگهداری انقباض ایستا در این شیوه باید بررسی شود. در صورتیکه زمان کوتاهتر MVIC، افزایش یکسانی ا در دامنه حرکتی (ROM)[10] در مقایسه با یک زمان طولانیتر ایجاد کند، مربیان و ورزشکاران ممکن است شیوهای که زمان کمتری را صرف کند، ترجیح دهند.
[1] - static stretch
[2] - Ballistic stretch
[3] - Proprioceptive nevroumvscular facilitation
[4] - Contract-Relax
[5] - Hold-Relax
[6] - Contract – Relax – Contract - Agonist
[7] - Slow-Reversal-Hold-Relax
[8] - Angonist-Contract-Relax
[9] - Maximum Volvntary isometric contraction
[10] - Range Of Motion
مقدمه
ممکن است به دفعات شنیده باشیم که سازمانهای هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج می شوند ، اما سازمانهای دیگر در همان محیط با موفقیت به کار خود ادامه میدهند.
آیا سازمانهایی که از صفحه رقابت خارج میشوند ، میخواستند به چنین سرنوشتی دچار شوند ؟ در پاسخ باید گفت که نمیخواستند یا نمیخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند سازمانهای کنونی باید دنبال خلاقیت و نوآوری باشند و برای اینکه از بین نروند همواره باید افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را با آغوش باز بپذیرند .( رابینز ، 1376)
در اغلب موارد سازمانی کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست میزنند زیرا آن را تجارت ریسکداری میپندارند که باید از کار اصلی خود منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشدهاند ، بپردازند .
سازمانی باید با ساختارهای متناسب سازمانی که متضمن پرورش و رشد خلاقیت باشد به رویارویی آینده بپردازند و در غیر این صورت محکوم به فنا هستند . دی گرین در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شایسته » بر این باور است که سازمانی باید حالت سازگاری به خود بگیرند . سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را در ک کند ، اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده کند ،سریع پاسخ دهد ، بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و نوآوری باشد ، از تجربیات بیاموزد و ساختار خود را بازنگری کند .( Degreem, 1982)
روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف ، ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست هستند .
در کشور ما به دلیل برخورداری از ارتکاب طبیعی و منابع خدادادی متاسفانه به فرایند نوآوری توجه چندانی مبذول نگردیده است و منتظر بودهایم تا دیگران برای ما فکر کنند و به تولیدات محصولات و فرآیندهای جدید بپردازیم و نتایج آنها را پس از مدت طولانی و منسوخ شده دریافت و به کار گیریم .
در مباحث علمی غالباً مفاهیم تحقیق در روش علمی بصورت مراتب بکار برده میشود هر چند بین این دو وجوه مشترک معنایی وجود دارد ، ولی تفکیک آنها موجب تمیز اختلاف بین آنها میشود . تحقیق ، روندی منظمتر و قویتر و وسیعتر از روش علمی است ، تحقیق با ساختار منظمتری از کنکاش توام است ،که معمولاً منجر به نوعی ثبت مراحل و گزارش نتایج و دستاوردها میشود . هر چند میتوان روح علمی را بدون تحقیق بکار گرفته ولی تحقیق علمی را نمیتوان بدون روش و جوهر علمی انجام داد .بنابراین تحقیق ، عرصه تخصصیتری از روش شناسایی است .( دلاور ، 1380)
جان دیوی ( J.Dewey) پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت میداند بنابراین پژوهش ، فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت ، و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرده در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته را تحت عنوان روش شناسی یاد میشود .( سرمدی ، 1380)
کنترل دقیق ،شرطی که مانع عوامل نامربوط و مزاحم می شود
نمونهگیری صحیح ، شرطی که یافتههای پژوهشی را قابل بسط و تعمیم میسازد .
رعایت شرط اول ، امتیاز درونی ، و رعایت شرط دوم ،اعتبار بیرونی تحقیق را موجب میشود . هر تحقیق خاص ، ممکن است دارای هر نوع اعتبار یافاقد یکی از آنها باشد . منظور این نیست که در مواردی که اعتبار درونی یا بیرونی در تحقیق اهمیت دارند ، میتوان فقدان دیگری را نادیده گرفت ، بلکه منظور این است که مواردی یافت میشود که یکی از دو مساله حاکم نیست .( دلاور ، 1380)
پایه هر علمی ،روش شناخت آن است ، اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم بکار میرود از اصطلاح روش تحقیق ، معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می شود این استنباطها گاهی دارای وابستگی هستند و در مواردی روش تحقیق و نوع ، مترادف فرض شدهاند .
در اینجا به چندین استنباط مختلف در مورد روش تحقیق اشاره می شود .
روش تحقیق به معنای رویکرد هستی شناسی ( مانند روش فلسفی )روش تحقیق به معنای مکاتب فکری و روشهای تحقیق طبیعت و جامعه ( مانند تجزیه گرایی با اثبات گرایی ، ابطال گرایی ، فهم گرایی و غیره )روش تحقیق به عنوان یک فرایند نظاممند برای یافتن پاسخ یک پرسش یا راه حل یک مساله ، که در این مورد روش تحقیق مجموعهای از قواعد ابزار و راههای معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیتها ، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است ( خاکی ، 1378) در این تحقیق منظور از روش تحقیق ، بیشتر در معنای سوم آن است .هرتحقیقی ،تلاشی سیستماتیک و روشمند به منظور دستیابی به پاسخ یک پرسش ، یا راه حل برای یک مساله است با توجه به اینکه پرسشها و مسألهها ، ماهیتهای گوناگون دارند ، لذا میتوان بر پایه چگونگی این پرسشها و مسالهها ، تحقیقات را طبقهبندی کرد . به عبارتی دیگر در طبقه بندی تحقیقات برحسب اهداف ، قبل از هر چیز بر میزان کاربرد مستقیم یافتهها و درجه تعمیم پذیری آنها در شرایط دیگر توجه میشود . در پژوهشهای علوم رفتاری با دو رویکرد مواجه هستیم :
الف – رویکرد خردگرایانه[1]
ب- رویکرد طبیعتگرایانه [2]
به عبارت دیگر در حوضه علوم رفتاری ، انتخاب رویکرد انجام پژوهش بر پایه جهان بینی و پارادایمی است که در پژوهش اختیار میکنیم .
پارادایم خردگرایانه با دیدگاه اصالت تحصل[3]سروکار دارد ، و مفروضه آن این است که « واقعیت چیزی است که میتوان بوسیله هراس خود آن را تجربه کرد » از ویژگیهای پارادایم خردگرایانه ، تلخیص بودن ، تکرار پذیری و ابطال پذیری است .
پارادایم طبیعت گرایانه ، بر این فرض استوار است که واقعیت چیزی نیست که همه افراد بطور یکسان آن را مشاهده کنند ،و تجربه مشابهی از آن بدست آورنده مفروضه اصلی این پارادایم آن است که « واقعیت مورد مشاهده ، تفسیر افراد و ذهنیت آنها بستگی دارد »
[1] .Rationalistic Approach
[2] .Nataralistic Approach
[3] .Positivism
متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است