در معرفی »میشل خوسودفسکی«
پروفسور »میشل خوسودفسکی« استاد علوم اقتصادی دانشگاه اوتاوا است. او در مقام »استاد میهمان« در بسیار از کشورهای
اروپایی، آمریکای لاتینی و جنوب آسیایی کار کرده و به عنوان مشاوردولتها و مؤسسات در بسیاری از کشورهای جهان سوم
و همچنین برای سازمان ملل متحد فعال بوده است. این کتاب وی به 7زبان مختلف ترجمه گردیده است. وی به طور منظم در
روزنامه »لوموند دیپلماتیک« و »سرد ورلد رسورجنس« و بسیاری از نشریات دیگر قلم میزند و مقالات وی به بیش از 20زبان
مختلف ترجمه میگردند.
11سپتامبر
پس از وقایع فاجعه آمیز یازدهم سپتامبر ایالات متحده آمریکا با نمایش عظیم قدرت نظامی خود قدم به عرصه خطرناکی نهاد که
آینده بشری را به مخاطره خواهد افکند. فقط چند ساعت پس از حملات تروریستی به ساختمانهای مرکز تجارت جهانی و
پنتاگون بدون ارائه هیچ مدرکی اسامه بن لادن و سازمان القاعدهاش مسببین اصلی این اقدام اعلام گردیدند. وزیر امور خارجه این
کشور »کولین پاول« این واقعه را »یک اقدام جنگی« اعلام کرد و رییس جمهور این کشور »جورج دبلیو بوش« در عصر همان
روز در نطق تلویزیونی خود خطاب به ملت اظهار داشت که وی »هیچ تفاوتی میان تروریستهایی که مسئول مستقیم این اقدام
هستند و دولتهای خارجی که به آنها کمک میکنند، نخواهد گذاشت.« رییس اسبق سازمان سیا »جیمز ولسی« خبر از پشتیبانی
دولتی تروریستها توسط چند کشور خارجی داد و مشاور امنیت ملی اسبق آقای »لاورنس ایگلبورگر« اظهار داشت: »فکر
میکنم، اکنون که ما اینگونه مورد حمله قرار گرفته ایم، تمام قدرت خود را به نمایش بگذاریم و انتقام سختی بگیریم.« )(1
درست در همین زمان رسانههای غربی طوطیوار اعلامیههای رسمی را پخش و ترویج میکردند و مدافع »اقدامات تنبیهی« علیه
هدفهای غیرنظامی در آسیای مرکزی و خاور نزدیک بودند: »باید پس از اینکه پایگاههای نظامی و اردوگاههای مهاجمین را به طوردقیق مشخص ساختیم، آنها را با خاک یکسان کنیم و کشور میزبان آنان را به طور علنی و مخفی حتا با قبول خسارتهای
جنبی )حتیالامکان ضعیف(، بیثبات سازیم.« )(2
آنچه که اکنون به عنوان »کارزار علیه تروریسم بینالمللی« به انظار عمومی جهان ارائه میگردد، در اصل توسعه حیطه نفوذ
آمریکا نه فقط در آسیای مرکزی و خاور میانه، بلکه منطقه هند و خاور دور است. علاوه بر آن، آمریکا در صدد است حضور
نظامی خود در افغانستان را که موقعیت استراتژیکی مهمی در مرزهای سابق اتحاد جماهیر شوروی، چین و ایران دارد، به طور
درازمدت تثبیت سازد، علاوه بر اینکه افغانستان در میان 5کشور، مثل روسیه، چین، هندوستان، پاکستان و قزاقستان قرار گرفته
است، که همگی دارای امکانات اتمی میباشند.
این جنگ درست هنگامی صورت میگیرد که جهان دست بگریبان بحران شدید اقتصادی است. علایم این بحران، تلاشی و
اضمحلال مؤسسات دولتی، رشد بیکاری، سقوط سطح زندگی در کلیه مناطق بزرگ جهان از جمله کشورهای اروپای غربی و
آمریکای شمالی و بروز و شیوع فقر و گرسنگی در مناطق وسیع جهان است.
این بحران به مراتب شدیدتر و مؤثرتر از بحران سالهای 30میباشد. علاوه بر آن این جنگ نه تنها فعالیتهای اقتصادی را
وسیعاً از بخشهای غیرنظامی به مجتمع نظامی-صنعتی منتقل میسازد، بلکه روند تلاشی دولتهای رفاهی کشورهای غربی را
تشدید میسازد.
جنگ و جهانیسازی در رابطه تنگاتنگ قرار دارند. بحران اقتصاد جهانی که قبل از اقدامات تروریستی 11سپتامبر آغاز گردیده
بود، ریشه در »رفرمهای بازار« نظم نوین جهانی دارد. از دوره شروع بحران آسیا در سال 1997بازارهای مالی به لرزه درآمدند.
یک اقتصاد ملی پس از دیگری به ورطه بحران اقتصادی افتاد. برخی کشورها مثل آرژانتین و ترکیه مرعوب طلبکاران بینالمللی
خود شدند و میلیونها انسان دچار فقر و بدبختی گردیدند.
بحران 11سپتامبر در بسیاری از جهات ختم زندگی سوسیال- دمکراسی غربی و پایان یک مرحله از زمان را اعلام داشت.
مشروعیت سیستم جهانی بازار »آزاد« تقویت گردید و راه را برای موج نوینی از لغو موازین دولتی و خصوصیسازی باز کرد، که
این نیز به خودی خود سرانجام به تصرف کلیه مؤسسات خدماتی عمومی و زیربنایی دولتی منجمله برق، آب، لولهکشی و
بزرگراهها و غیره توسط بخش خصوصی خواهد انجامید.
علاوه بر آن، سیستم حقوقی در ایالات متحده، انگلستان و بیشتر کشورهای اتحادیه اروپایی تغییر یافت. جامعه مدنی به کنار
گذاشته شد و پایههای یک دولت مستبد ریخته گردید، بدون آنکه جامعه مدنی مخالفت بارزی از خود نشان دهد. بدون هیچ بحث و گفت و گویی »جنگ علیه تروریسم« و علیه کشورهای خبیث« برای تضمین دمکراسی و تقویت امنیت داخلی لازم و ضروری
تشخیص داده شد.
به جای اینکه دلایل تاریخی جنگ بررسی و مورد نظر قرار گیرد، فقط به شعارهایی نظیر »مبارزه علیه شیاطین« و یا »شکار اسامه
بن لادن« اکتفا شد. یک چنین وارونه جلوه دادنها بخشی از کارزار تبلیغاتی حساب شده بود. ایدئولوژی »کشورهای خبیث« که
پنتاگون در زمان جنگ خلیج در سال 1991ترویج داد، نوعی توجیه است، تا بتوان به »دلایل انساندوستانه« به جنگ کشورهایی
رفت که حاضر نیستند تسلیم نظم نوین جهانی و اصل اساسی آن یعنی سیستم بازارهای »آزاد« گردند.
از آغاز ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش ارتش و سازمانهای جاسوسی این کشور در ارتباط با »وال استریت« به طور واضحی
لگام سیاست خارجی این کشور را به دست گرفتند. از آنجا که تصمیمات پشت درهای بسته سازمان سیا و پنتاگون گرفته
میشود، مؤسسات غیرنظامی سیاسی منجمله کنگره این کشور به زائده بیخاصیتی تبدیل گردیده اند. و در حالی که هنوز رؤیای
یک دمکراسی زنده در خیال انظار عمومی غالب است، ریاست جمهوری این کشور به آدمک خیمهشببازی مبدل گردید.
در پاییز 1999یعنی قبل از شروع مبارزات انتخاباتی، آقای بوش ثابت کرد که در مورد مسایل خارجی چندان تبحری ندارد. »...
در بسیاری از مسایل سیاسی به ویژه مسایل جهانی اغلب اینطور به نظر میرسد که بوش از دستنویس بازخوانی میکند. گاهی که
جرأت میکند در مورد مسایل بینالمللی اظهار نظر کند، میتوان عدم آشنایی وی را به وضوح حس کرد، ولی با وجود اعتماد به
نفس خللناپذیرش وی قادر نخواهد بود از خطاکاری مبرا بماند.« ) (3و وقتی که روزنامهنویسی در تابستان 2000نظر وی را در
مورد طالبان پرسید، »با درماندگی شانههایش را بالا افکند. روزنامهنویس مزبور مجبور شد کمکش کند )تضییق حقوق زنان در
افغانستان( تا آقای بوش بیدار شود: طالبان در افغانستان! البته. تضییق و فشار. فکر کردم در مورد یک گروه راک صحبت
میکنید. رییس جمهور احتمالی آینده آمریکا اینقدر خوب در مورد کشورهای خارجی مطلع است.« ) (4آیا چه کسی در
واشنگتن تصمیم میگیرد؟ نظر به عملیات نظامی عظیمی که پیآمدهایی سنگینی برای آینده همگی ما و امنیت جهانی خواهد
داشت - استفاده از سلاح اتمی !؟- این سؤال دارای اهمیت ویژهای است. آیا رییس جمهور، به غیر از ایراد نطقهای از برکرده،
قدرت سیاسی نیز اعمال میکند و یا اینکه وی فقط یک آلت دست است؟
فهرست:
11سپتامبر 6
پیشگفتار 13
مقدمه 16
بخش نخست: فقر جهانی و رفرمهای ماکرواکونومیکی 27
1ـ جهانیسازی فقر 27
2ـ جعلیات جهانی 35
3ـ کنترل توسط اعتبارات 41
4ـ بانک جهانی و حقوق زنان 57
5ـ اقتصاد نازلمزدیِ جهانی 60
بخش دوم: آفریقا 71
6ـ سومالی: دلایل واقعی گرسنگی 71
7ـ کشتار اقتصادی خلق در روآندا 77
8ـ تبعیض نژادی نوین در جنوب آفریقا 96
9ـ اتیوپی: تلاشی تنوع محصول و کشاورزی 104
بخش سوم: جنوب آسیا و آسیای جنوب شرقی 112
10ـ هندوستان: استیلای غیرمستقیم صندوق بینالمللی 112
11ـ بنگلادش: تحت قیمومیت 120
12ـ نابودی ویتنام پس از جنگ 126
بخش چهارم: آمریکای لاتین 145
13ـ بدهکاری و دمکراسی در برزیل 145
14ـ شوک درمانی در پرو 157
15ـ بدهکاری و مواد مخدر در بولیوی 171
بخش پنجم: اتحاد شوروی سابق و کشورهای بالکان 176
16ـ فدراسیون روسیه: تنزل به جهان سوم 176
17ـ »بالکانیزهکردن« یوگسلاوی 189
بخش ششم: نظم نوین جهان
18ـ رفرمهای تطبیق ساختاری در کشورهای صنعتی 205
19ـ بحران مالی جهانی 210
20ـ جنگ اقتصادی 219
21ـ استعمار نوین کُره 226
22ـ کلاهبرداری مالی در برزیل 238
بخش هفتم: جنگ و جهانیسازی 246
23ـ چه کسی در پس عملیات تروریستی پنهان بود؟ 246
24ـ تروریسم دولتی و سیاست خارجی ایالات متحده 259
25ـ اهداف پنهانی جنگ 268
26ـ ماشین جنگی آمریکا 277
پسگفتار 287
زیرنویسها 290
شامل 307 صفحه Word
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات29
درک مفهوم این اصطلاح و جوانب مختلف آن حایز اهمیت است ،زیرا ما را با یکی از مقولات مهم اقتصادی که با ماهیت دوران اقتصادی - اجتماعی مربوطه دارای ارتباط است، آشنا میسازد. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در فرماسیونهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی ارضای حوایج فرهنگی و بهداشتی وابسطه است .
علت ها
فقر و بدبختی به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که در جریان ملیونها سال پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است تازمانی که این شرایط حاکم باشد جامعه به دو شاخه فقیر وغنی تقسیم بندی است ویکی دیگر از دلایل فقر به طرز اشخاص فقیر برمی گردد انسان هائی که سواد مالی ندارند و قادر به تحلیل مسائل مالی خود نیستند و حتی به دنبال بهبود وضعیت موجود نمی باشند.
هشدارهای بهداشتی باید در زندگی اقتصادی و اجتماعی جوانان و زنان کاربرد داشته باشد. در جوامع و در میان قشرهایی که چنان فقیرند و چنان ناتوان و تحت سلطه دیگران که نخستین اندیشه به دست آوردن لقمه نانی است برای نمردن از گرسنگی توصیههای بهداشتی چندان کارساز نیست. بنا براین، در بهداشت و پزشکی، جامعهشناسی و فرهنگشناسی را باید در نظر داشت. شناخت جامعه و طبقات و اقشار آن بزرگترین کمک را به شناخت افراد آسیبپذیر و ناقلدهنده احتمالی بیماریها میکند. چیزی که اگر امروز در مورد آن کوتاهی شود، فردا خیلی دیر است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه6
فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.
سطح زندگی
سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .
علت ها
فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که سالها پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.
تحلیل فقر در فضای شهری
رواج تکدی گری در خیابان ها و حضور کارتون خواب ها در گوشه و کنار پارک ها از نماد های اصلی فقر شناخته شده اند که عموماً
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات27
درک مفهوم این اصطلاح و جوانب مختلف آن حایز اهمیت است ،زیرا ما را با یکی از مقولات مهم اقتصادی که با ماهیت دوران اقتصادی - اجتماعی مربوطه دارای ارتباط است، آشنا میسازد. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در فرماسیونهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی ارضای حوایج فرهنگی و بهداشتی وابسطه است .
علت ها
فقر و بدبختی به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که در جریان ملیونها سال پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است تازمانی که این شرایط حاکم باشد جامعه به دو شاخه فقیر وغنی تقسیم بندی است ویکی دیگر از دلایل فقر به طرز اشخاص فقیر برمی گردد انسان هائی که سواد مالی ندارند و قادر به تحلیل مسائل مالی خود نیستند و حتی به دنبال بهبود وضعیت موجود نمی باشند.
هشدارهای بهداشتی باید در زندگی اقتصادی و اجتماعی جوانان و زنان کاربرد داشته باشد. در جوامع و در میان قشرهایی که چنان فقیرند و چنان ناتوان و تحت سلطه دیگران که نخستین اندیشه به دست آوردن لقمه نانی است برای نمردن از گرسنگی توصیههای بهداشتی چندان کارساز نیست. بنا براین، در بهداشت و پزشکی، جامعهشناسی و فرهنگشناسی را باید در نظر داشت. شناخت جامعه و طبقات و اقشار آن بزرگترین کمک را به شناخت افراد آسیبپذیر و ناقلدهنده احتمالی بیماریها میکند. چیزی که اگر امروز در مورد آن کوتاهی شود، فردا خیلی دیر است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه24
فـقـر
درک مفهوم این اصطلاح و جوانب مختلف آن حایز اهمیت است ،زیرا ما را با یکی از مقولات مهم اقتصادی که با ماهیت دوران اقتصادی - اجتماعی مربوطه دارای ارتباط است، آشنا میسازد. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در فرماسیونهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی ارضای حوایج فرهنگی و بهداشتی وابسطه است .
علت ها
فقر و بدبختی به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که در جریان ملیونها سال پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است تازمانی که این شرایط حاکم باشد جامعه به دو شاخه فقیر وغنی تقسیم بندی است ویکی دیگر از دلایل فقر به طرز اشخاص فقیر برمی گردد انسان هائی که سواد مالی ندارند و قادر به تحلیل مسائل مالی خود نیستند و حتی به دنبال بهبود وضعیت موجود نمی باشند.
هشدارهای بهداشتی باید در زندگی اقتصادی و اجتماعی جوانان و زنان کاربرد داشته باشد. در جوامع و در میان قشرهایی که چنان فقیرند و چنان ناتوان و تحت سلطه دیگران که نخستین اندیشه به دست آوردن لقمه نانی است برای نمردن از گرسنگی توصیههای بهداشتی چندان کارساز نیست. بنا براین، در بهداشت و پزشکی، جامعهشناسی و فرهنگشناسی را باید در نظر داشت. شناخت جامعه و طبقات و اقشار آن بزرگترین کمک را به شناخت افراد آسیبپذیر و ناقلدهنده احتمالی بیماریها میکند. چیزی که اگر امروز در مورد آن کوتاهی شود، فردا خیلی دیر است.
ایالت کوازولو-ناتال افریقای جنوبی، هم، بالاترین میزان ایدز را دارد و، هم، بالاترین میزان فقر و محرومیت و نابرابریهای اجتماعی را .در تحقیقی که در همین ایالت انجام شده محرومیت اقتصادی و اجتماعی در افزایش احتمال مبادرت به انواع رفتارها و تجربههای ناسالم جنسی تأثیر معنیدار داشته است. با آنکه فقر و محرومیت اجتماعی و اقتصادی هم برای زنان پیامدهای زیانبار دارد و هم برای مردان، زنان را به مراتب آسیبپذیرتر از مردان میکند.
برخی دلایل این آسیبپذیری را میتوان به صورت زیر فهرست کرد:
بر احتمال فروش تن در مقابل پول میافزاید. فقر همواره یکی از علتهای روسپیگری بوده است و بر احتمال فروش تن در مقابل پول میافزاید. در همین کشور ما یک کارگر افغانی میتواند با وعده پرداخت مبلغی پول 5 زن خیابانی را بفریبد و پس از رسیدن به مقصود خود آنها را به قتل برساند.
چه چیز باعث میشود که 5زن جوان و میانسال، که طبیعتاً از ایجاد رابطه جنسی با کارگری افغانی احساس خطر میکنند، در شرایطی ناامن به تن فروشی مبادرت ورزند؟
فقر بر احتمال واداشتن زن به برقراری روابط جنسی میافزاید. زنانی که از دستیابی به سلسلهمراتب قدرت و مدیریت و منابع اقتصادی محرومند، با قرار گرفتن در مراتب پایین اجتماعی و تصدی مشاغلی که زیردستی آنان را به همراه دارد، همواره در معرض تهدید به از دست دادن شغل در صورت امتناع از ایجاد رابطه جنسی با مافوق خود هستند.
به ویژه در جامعهای که قربانی تجاوز و آزار جنسی گناهکار به شمار میآید.
. فقر سن شروع و ایجاد رابطه جنسی را پایین میآورد. خانوادههای فقیر ممکن است، در نخستین فرصت ممکن دختران خود را با استدلال “کم کردن نان خور اضافی” در سنین پایین وادار به ازدواج کنند. روشن است که کمتجربگی زن و داشتن همسر نامناسب، در واقع به معنای فروختن یا دستکم سپردن طفلی معصوم و نادان به کسانی است که، با در نظر گرفتن مجموعه شرایط اجتماعی و حقوقی، اختیار تصمیمگیری را از این طفل بیپناه و بیتجربه سلب خواهند کرد. در سابقه اغلب روسپیان ازدواج در سنین پایین و ازدواج اجباری ثبت شده است.
فقر بر احتمال حاملگیهای ناخواسته و بدون آمادگی برای زنان میافزاید. پیامدهای این نوع حاملگی بسیار زیانبار است و ممکن است به سقط جنین های غیربهداشتی و مرگآور یا بیماری زا، یا تولد فرزندان بیگناهی که کسی نمیخواهد یا نمیتواند مسئولیت پرورش و نگهداری از آنان را بپذیرد بینجامد؛ تولد کودکانی که وارد چرخة فقر میشوند و فقر را تصاعدی میکنند.
. فقرباعث میشود مردانی که حتی صلاحیت نگهداری از همسر اول خود و فرزندان حاصل از ازدواج اول را نداشتهاند، ازدواجهای مکرر کنند. سرپرست بسیاری از خانوادههای بدسرپرست بهراحتی آب خوردن، با ارائه پول ناچیزی در عوض شیربها، همسران کمسالتری را اختیار میکنند و به ازدواجهای مکرر یا همزمان دست میزنند، بیآنکه مرجعی از آنها بازخواست کند که آیا صلاحیت یا استطاعت تجدید فراش را دارند یا نه.
این نیز از طریق افزودن بر تعداد زنان مطلقه و کودکان بدسرپرست به چرخه فقر نداوم میبخشد.فقر و نابرابری اجتماعی به تداوم ناآگاهی و محرومیت زنان فقیر از دسترسی به رسانهها و منابع اطلاعاتی کمک میکند و برنامههای آگاهیدهنده را به شکست میکشاند.
نتیجه آنکه تنها دادن آگاهی درباره لزوم پیشگیری از بیماریهای آمیزشی و پرهیز از اعمال خطرزای جنسی کافی نیست. توانمند کردن زنان، اندیشیدن راه حلهایی برای خنثی کردن تأثیر مخرب بدسرپرس