این مقاله با فرمت word و در 31 صفحه نهیه شده و بزهکاری اطفال را از نظر جرم شناسی مورد تحقیق قرار می دهد.
همواره مراقبت از کودکان و نوجوانان به دلیل ساختار جسمی و ذهنی حساس و شکننده ای که دارند مورد توجه مذاهب و ادیان مختلف جوامع بوده اند و در جهت رفاه و امنیت آنان فعالانه تلاش شده است و در این راستا، نسبت به آنان - که به عنوان آینده سازان جامعه یاد می شوند، - معمولاً اقدامات حمایتی انجام می شود. این درحالی است که بعضاً در همین جوامع که به عنوان حامی و پشتوانه این کودکان می باشند محیطی را ساخته اند که کودکان نه تنها احساس امنیت و آسایش نمی کنند بلکه درگیر انواع آزار و محدودیت ها می شوند و علیه آنها اقداماتی صورت می گیرد که وجدان عمومی جامعه را به درد می آورد. در میان این فضا بعضی از کودکان و نوجوانان برای رهایی از این محدودیت ها دست به کارهایی می زنندکه به نوعی در نظر جامعه جرم بوده و مورد بازخواست و نکوهش قرار می گیرند. البته نباید این اقدامات به عنوان جرم معرفی شوند زیرا معمولاً در قوانین حقوقی این اقدامات به بزه معروفند. با این وجود در قواعد و قوانین همواره برای اینگونه اعمال بزهکارانه، مجازات و اقدامات تربیتی و تأدیبی تعیین شده و حتی در این زمینه کمتر به مفهوم کودک بودن آنان توجه شده و همراه با بزرگسالان مورد بازخواست و مجازات قرار می گیرند.
بزهکاری مفهومی است که غالباً در مورد کودکان و نوجوانان به کار می رود، زیر بسیاری از رفتارهایی که برای کودکان و نوجوانان به اقتضای سن و ماهیت رفتار، تخلف محسوب می شود، در صورت ارتکاب توسط بزرگسالان تخلف شناخته نمی شود. بنابراین تمرکز اصلی این متن بر مسئله « بزهکاری کودکان و نوجوانان» است . بزهکاری نوجوانان به دلیل اهمیت ویژه ای که دارد تحت نظارت مجریان قانون، دادگاه های اطفال و دستگاه های اصلاح و تربیت که در مجموع « نظام دادرسی نوجوانان» را تشکیل می دهند، قرار می گیرد. آنها ممکن است توسط پلیس بازداشت شوند، پرونده هایشان در دادگاه اطفا ل یا دادگاه خانواده مورد رسیدگی قرار گیرد و به محلی که برای اصلاح کودکان دچار مشکل تأسیس شده است، فرستاده شوند.
تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار:
اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد. در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید. در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد. این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد. همزمان با تصویب این قانون دادگاه اطفال دنور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسماً شروع به کار کرد. فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد. همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود. در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود. با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه45
فهرست مطالب
پیشگفتار
کودک از طریق راهنمایی:
مشاوره گروهی با کودکان.
مشاوره کودک
مشاوره گروهی باعث می شود :
روان درمانی کودک
مقایسه راهنمایی کودک با مشاوره کودک
از طریق راهنمایی
اهداف راهنمایی ومشاوره کودک
ضرورت راهنمایی ومشاوره کودک
خصوصیات کودکان
خصوصیات دوره شیر خوارگی
خصوصیات دوره دبستانی
رشد جسمانی
کودکان سرمایه های ارزشمند و سازنده آینده جامعه هستند. آموزش وپرورش در دوره کودکی که زمان شکل گیری شخصیت و ایجاد عادات مختلف وپیشگیری از بروز مشکلات است. آینده فرد و جامعه را بنا می نهد و مسیر حرکت مملکت را مشخص می سازد. توجه به مسائل و مشکلات کودکان باعث پیشرفت و ترقی جامعه می شود و غفلت در رفع مشکلات آنان ، خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد ؛ از این رو ، سرمایه گذاری و برنامه ریزی در آموزش وپرورش ابتدایی ، از حساس ترین و مهمترین وظایف دست اندر کاران و مسوولان جامعه است و باید از اولویت ویژه ای برخوردار باشد.
تعاریف
راهنمایی کودک
رذاهنمایی ، که معنی لغوی آن هدایت وارشاد و اداره کردن است ، مفهوم و کاربرد گسترده ای دارد وپند و اندرز و مطالعه کتاب یا جدول یا مقاله و گوش دادن به یک سخنرانی و خطابه را شامل می شود. راهنمایی ، بصیرت و آگاهی کودک را در زمینه های گوناگون افزایش می دهد و موجبات رشد و نیل او را به درجات بالاتری از کمال فراهم می آورد. راهنمایی کودک ، یک سلسله فعالیتهای یاری دهندهء منظم و سازمان یافته است که به رشد متعادل وهمه جانبه وحداکثر استفاده از
نوع فایل: word قابل ویرایش 30 صفحه
چکیده:
کودک آزاری به هر نوع بد رفتاری یا بی توجهی به کودک گفته می شود که مانع از رشد جسمی و روحی و شخصیتی او شود. این پدیده اجتماعی از هر نوع که باشد چه جسمی عاطفی، جنسی و یا بی توجهی نسبت به کودک در جوامع مختلف مذموم است و در بسیاری از کشور ها ضمن اینکه جرم تلقی شده عواقب قانونی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. این مسئله با توجه به جمعیت جوان کشورمان و نقشی که کودکان در سازندگی آینده کشورمان دارند از اهمیت شایانی برخوردار است و نیازمند اقدامی مجدانه است.
نگارنده در این مقاله ضمن اشاره به مفهوم کودک آزاری از دیدگاه جوامع بین المللی و ارائه آمار جهانی و کشوری به آثار و تبعات، علل بروز آن و نقش قوانین در پیش گیری اینگونه آسیب های اجتماعی می پردازد. ایجاد نهادی که بتواند به عنوان متولی پی گیری حقوق کودکان باشد و رفع موانع قانونی و برخورد جدی با والدینی که کودک خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، آموزش خانواده ها نسبت به اخلاق دینی و آموزه های تربیتی اسلام و آگاهی آنها از حقوق کودک از جمله راهکارهایی است که با اجرای آنها می توان با این پدیده شوم اجتماعی مقابله نمود.
کلید واژه ها : کودک آزاری، حقوق کودک، کودک، خشونت، آزار جسمی، آزار عاطفی، آزار جنسی، بی توجهی به کودک
مقدمه:
کمتر کسی را می توان یافت که در کودکی مورد آزار و اذیت این وآن قرار نگرفته و به نوعی تنبیه نشده باشد. کودکان همواره آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند که به دلائل مختلف از جمله پایین بودن سن و نداشتن مهارتهای کافی قادر به حفاظت و حمایت کامل از خود نبوده و نیازمند حمایت بزرگسالان و به خصوص والدین خود هستند. اینان انسانهایی هستند که اغلب با حقوق خود آشنا نیستند و نمی توانند در برابر انواع بدرفتاریها در خانواده از خود محافظت کنند. این معضل بزرگ اجتماعی که از آن به عنوان کودک آزری یاد می شود همه جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر گرفته وآثار کوتاه مدت و بلند مدت متعددی را هم در شرایط فعلی و هم بر آینده او یعنی دوران بزرگسالی بر جای می گذارد ؛ اثراتی که گاه بسیار جبران ناپذیر است.
کودک آزاری یعنی هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث زیان روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود. شکل های متعددی از کودک آزاری وجود دارد که آثار آن می تواند آشکار یا مخفی باشد و تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری است که علائم آن قابل ردیابی است. ممانعت از حاضر شدن کودک در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین از اشکال مخفی کودک آزاری است. طبق تعریف پیمان نامه جهانی حقوق کودک، افرادی کودک محسوب می شوند که زیر 18 سال سن داشته باشند (20). اما از نظر سازمان بهداشت جهانی انسان از بدو تولد تا سن 15 سالگی کودک نامیده می شود( 10 ) و کودک آزاری از نظر این سازمان عبارت از هرگونه آسیب و یا تهدید سلامت جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک یا هرگونه کوتاهی و غفلت و انجام هر نوع عملی است که موجب آزار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی کودک شده و به رشد و سلامتش ضربه بزند. معمولا کودکان بیمار, نارس، بدخلق، بازیگوش و بهانه گیر و کودکانی که ناخواسته به دنیا می آیند در معرض آزار هستند.
نوع فایل: word قابل ویرایش 22 صفحه
مقدمه:
((هرفرد محصول یک فرآیند طولانی از رشد وتکامل است و این فرآیند نه تنها از هنگام تولد،بلکه از لحظه انعقاد نطفه آغاز می شود و تا دم مرگ ادامه دارد))
(( در فرآیند رشد و تکامل،ثبات و سکونی وجود ندارد))
در تعریف روان شناسی هنوز هم میان روان شناسان،اختلاف نظر وجود دارد.
مهمترین مساله مورد اختلاف بین روان شناسان((چگونگی تغییر رفتار)) است و شاید هم دشوارترین و پیچیده ترین و اساسی ترین مساله روان شناسی می باشد چون ارزش عملی روان شناسی با میزان موفقیت آن در تغییر رفتار مخصوصاَ در انسان از وضع موجود به وضع مطلوب بستگی مستقیم دارد.چنانکه آلفرد بینه،تئود و رفلور نوی و کلاپاردسه معلم روان شناسی معتقدند اگر انسان روان شناسی واقعاَ علم رفتار است.امکان ندارد که((علم محض)) باشد آنچه ضرورت دارد این است که ما در پایان تحقیق خود باید به نتایج علمی برسیم.نتایجی که مردم را در زندگی روزانه شان کمک خواهند.
در میان حوزه های متعدد و متنوع روان شناسی،شاید وسیع ترین حوزه آن،حوزه رشد و یاد گیری است.زیرا این دو ویژگی از خصایص همیشگی و استمراری- مخصوصاَانسان است وتوقف یا تعطیل آن دو مسلماَ به پایان زندگی خواهد انجامید.از این رو تا مطالعه در هر یک از حوزه های روان شناسی،تقریباَ بدون استثنا،مستلزم مطالعه روان شناسی رشد و روان شناسی یادگیری است.
روان شناسی رشد،کم وکیف یا وضع رشد و نمو ساخت بدنی،رفتار و کنش ذهنی را در انسان وسایر حیوانات ازلحظه انعقاد نطفه تا پیش از مرگ مطالعه و بررسی می کند.
وروانشناسی یاد گیری به مطالعه چگونگی برقراری ارتباط بین فرد و محیط که شرط لازم زندگی است و عواملی که او را به اموختن برمی انگیزد و چگونگی آموختن و اصول و قوانین حاکم بر آن می پردازد.
در واقع یادگیری پلی است بین الگوهای رفتار فطری ما و مقتضیات یا الزام های محیط طبیعی و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم.به گفته آلپورت ((یادگیری هر چه باشد و به صورت آنرا تعریف کنند چیزی جز آمادگی سرشت آدمی برای قبول صورت بندی های نو نیست))
همچنین این حقیقت را امروز همه ی زیست شناسان قبول دارند که زندگی انسان از روز تولد شروع نمی شود بلکه سر آغاز آن از لحظه انعقاد نطفه در رحم است که یک عده خصایص غیرعادی بچه به هنگام تولد یا آنچه بعداَ ظاهر می شوند نقصهای ارثی نیستند بلکه محصول شرایط نا مساعد محیط رحم مادرند،ونیز مدت زندگی جنینی و تجربه تولد در ساخت روان شناختی وزیست شناختی در زندگی بعدی اثر می گذارد.خلاصه هر گونه مطالعه رفتار و کوشش برای تغییر آن بدون شناخت علمی چگونگی رشد و تکامل آن غیر ممکن یا نادرست است.
روان شناسی رشد جدید ما را در مطالعه رفتار فرد مخصوصاَ در دوران کودکی او به این اعتقاد برمی انگیزد که کودک یک سیستم است.کودک زندگی را همچون یک سیستم آغاز میکند نه مجموعه ای از قسمت ها یا واحدهای مجزا و مستقل از هم.اجزایی که این سیستم را به وجود می آورند در سا ختی سازمان یافته اند و در هر گونه کنش با همدیگر همکاری می کنند.هر جزئی از این سیستم تنها د رارتباط با اجزای دیگر به صورت کل معنا پیدا می کند.مثلاَ دست در ارتباط با مجموعه ترکیبی ساخت دارای معناست و برای توصیف و شرح عمل یا کنش است.لازم است آن را در ارتباط خاصی که با کنش کل سیستم دارد قرار دهیم.در هر فعالیتی از این سیستم کل موجود زنده در بر گرفته شده است.
وایتهد در کتاب((هدفهای ترتیبی))میگوید)):کودک همچون یک سیستم مولد است اگر به او غذا بدهیم او آن را به انرژی تبدیل میکند.اگر هم غذا بدهیم و هم چراغ را جلو چشمش روشن کنیم وصدایی نیز تولید کنیم او انرژی را به شکل رفتارظاهر خواهد ساخت.
بنابراین ما میتوانیم از کودک به صورت یک سیستم انرژی سخن بگوییم که مواد خام آن عبارتند از غذاوتحریک و رفتار یکی تولیدات آن است از جمله همکاریهای بسیار مهم که والدین و معلمان میتوانند د رارتباط با رشد و تکامل کودک انجام بدهند این است که او را در راههای سازنده فردی و اجتماعی کمک کنند.))کودک بصورت یک سیستم دائماَ می کوشد به ثبات کنشی در تغییر محیطش دست یابد.
کودک جویای تحرک است،کودک بعنوان یک موجود زنده به هر چیزی که در اطرافش قرار دارد حساس است.
او بطور طبیعی برای دیدن،شنیدن،لمس کردن،چشیدن وبوئیدن مجهز است.او بوسیله ی این ابزارهای طبیعی با دنیایی که در آن زندگی میکند آشنا میشود.لکن اوتنها به این دنیا اجازه نمیدهد که وارد وجود او شود بلکه او آنرا جستجو میکند.بچه منتظر نمیشود که چیزی مستقیما در معرض دید یا جلو چشم او قرار بگیرد بلکه سرش را این طرف و آن طرف میگرداند تا این چیز و آن چیز را ببیند.کودک قسمت بیشتر اوقات بیداری خود را در کشف بصری اشخاص و اشیای اطرافش صرف می کند. چون کودک دائما در حال کنکاش و جستجو است بنابراین آمادگی دارد که با هر چیز و هر کس آشنا شود.در ضمن تجربه میتواند بین اشیا و بین اشخاص ترجیح دهد و بعضی را دوست بدارد و از بعضی متنفر باشد.کودک تنها جوینده تحریک نیست بلکه می خواهد آنرا طولانی هم کند مگر اینکه موجب ناراحتی و درد او شود.اگر چه دقت کودک کوتاه مدت است لکن بعضی وقتها که او نمی تواند از یک تجربه به مطلوبش برسد آنرا بارها تکرار میکند.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 11 صفحه
دولتهای عضو این مقاوله نامه:
برای پیشبرد و حمایت کامل از میثاق حقوق کودک و تلاش در جهت تحقق گسترده آن و حفاظت حقوق کودک. در تایید دوباره به رعایت حقوق کودک که مستلزم حفاظت ویژه ای است و یاد آوری و درخواست برای ادامه بهبود وضعیت کودکان در پیشرفت و آموزش آنها بدون تبعیض و در محیطی سرشار از صلح و امنیت. بخاطر آشفتگی و اضطرابی که بوسیله جنگ برای کودکان بوجود میاید و نتایج دراز مدت آن برای صلح و امنیت پایدار و پیشرفت کودکان زیان آور است. جهت محکوم کردن جنگ که آماج آن کودکان هستند و در مخالفت با حملات مستقیم بر مواضعی که بوسیله قوانین بین المللی محافظت شده اند و مکانهائی که عموما کودکان در آنجا حضور دارند مانند مدارس و بیمارستانها، با توجه به اساسنامه دادگاه جزایی بین المللی رم، بویژه در مورد جرائم جنگی، سرباز گیری و نام نویسی کودکان زیر 15 سال و استفاده آنان در جنگهای داخلی و بین المللی، جرم محسوب میشود. با توجه به تقویت اجرای مواد میثاق حقوق کودک مبنی بر نیاز مبرم به افزایش حفاظت کودکان در جنگها و منازعات مسلحانه. با توجه به ماده اول میثاق، انسانی که سن 18 سالگی را تمام نکرده است، کودک محسوب میشود مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری دولتی کمتر تعیین شده باشد. با اعتقاد به اینکه مقاوله نامه اختیاری حقوق کودک، سن افراد را در جنگها افزایش میدهد و این اقدام را یکی از اقدامات اولیه جهت حفظ منافع کودکان میداند.
با توجه به بیست و ششمین کنفرانس بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر در دسامبر 1995، مبنی بر اینکه دولتهای متخاصم در جنگ باید گامهای موثری در جهت تضمین عدم شرکت افراد زیر 18 سال در جنگ را بعمل آورند. با استقبال از رای همگانی، (اعضاء ) میثاق سازمان بین المللی کار، ژوئن 1999 شماره 182 مبنی بر پذیرش حذف کار کودکان و ممنوعیت فوری استخدام اجباری کودکان برای جنگها. با توجه به محکومیت شدید گروهها و دستجات مسلح و جدا از نیروهای حکومتی، در استخدام، آموزش و بکارگیری کودکان برای جنگ در درون و برون مرزها، و نیز محکومیت افرادی که با علم و آگاهی مرتکب چنین اعمالی میشوند. با یادآوری بر تعهدات هر دولت عضو در پایبندی به مقررات حقوقی بشردوستانه بین المللی در مواقع جنگ. با اصرار براجرای مواد این مقاوله نامه که بدون تعصب و تبعیض در جهت اهداف و اصول مندرج در منشور سازمان ملل متحد، ماده 51 و اسناد مربوط به حقوق بشر تدوین شده است. با یادآوری به شرایط صلح و امنیت بر پایه احترام کامل به اصول مندرج در منشور و رعایت عملی اسناد و قوانین حقوقی بشردوستانه برای حفاظت کودکان بویژه در خلال جنگها و اشغال سرزمینها توسط بیگانگان با شناخت به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جنسی کودکان و احتیاجات ویژه آنها و نیز با توجه به آسیب پذیری کودکان در مواقع استخدام و بکارگیری آنها در جنگها و مخاصمات که مخالف مواد این مقاوله نامه است. با توجه به ضروریات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که سبب میشود کودکان در جنگها حضور یابند. با اعتقاد به نیاز مبرم در جهت تقویت همکاریهای بین المللی برای اجرای این مقاوله نامه و نیز جهت احیای شرایط جسمانی و روانی و بازیابی سلامت اجتماعی کودکان بویژه کسانیکه قربانی جنگها هستند. با تشویق به شرکت در اجتماعات جهت انتشار و اطلاعات و آموزشهای برنامه هائی که در ارتباط با اجرای مواد این مقاوله نامه است، بویژه برای کودکان و کودکان قربانی جنگها
(دولتهای عضو این مقاوله نامه) مواد زیر را پذیرفته اند: