دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه سلامت عمومی و خودکارآمدی دانشجویان دارای عقاید مذهبی بالا با دانشجویان دارای عقاید مذهبی پایین بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 100
چکیده
هدف اصلی مطالعه ی حاضر بررسی سلامت عمومی و خودکارآمدی در بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین است. برای نیل به این هدف 100 نفر را به عنوان نمونه انتخاب نمودم، که 50 نفر از دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و 50 نفر با عقاید پایین بودند. برای تعیین نتایج از روش آماری T-TesT استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان با عقاید مذهبی بالا در دو مقیاس سلامت عمومی و خود کارآمدی وضعیت بهتری نسبت به دانشجویان با عقاید مذهبی پایین داشتند و به طور کل تاثیر مثبت عقاید و باورهای دینی را در سازوکاری بهتر با زندگی شان می دهد.
مقدمه:
تأمین و حفظ سلامتی یکی از اهداف عالی انسان است که برای تحقق این هدف تمام کشورها بخش قابل توجهی از سرمایه های مادی و معنوی خود را به این امر اختصاص می دهند. از آن جا که کشور ما ایران بر پایه حکومت اسلامی اداره می شود، علاوه بر قوانین مدون ملی، در دین مقدس اسلام نیز برای نیل به این هدف، دستورات صریحی بیان شده است. مسلماً یکی از ابزارها برای توان مند کردن شخص، سلامت فکر و جسم است تا بتوانیم خود را از طریق آموزش و تعلیم و تربیت به مدارج بالای انسانی ارتقاء بدهیم. در مورد تأثیر اعتقادات دینی بر بهداشت روانی از دیر باز میان متفکران اسلامی و متخصصان روانی نظرات متفاوتی وجود داشته است. از یک سو روان کاوانی چون فروید (1939-1856) و همکاران مذبه و اعتقادات مذهبی را یک اختلال نورتیک تلقی کرده و دین باوری را نه تنها بر سلامت روانی مؤثر ندانسته اند، بلکه برعکس برای بهداشت روانی مخاطره آمیز نیز می دانند. (افروز، 1372) از سوی دیگر افرادی چون یونگ (1961-1875) هر گونه اعتقاد دینی، ولو این که با خرافات مانند معتقدات بشر اولیه را هم مورد توجه قرار داده و برای سلامت روانی افراد ضروری دانسته اند. (همان منبع: 15) در این راستا در سال های اخیر استفاده از روان درمانی مذهبی در مداوای بیماری های روانی مورد بررسی قرار گرفته است. (بیان زاده، 1375). بیان زاده (1375) روان درمانی را یک اقدام سیستماتیک به منظور رفع بیماری روانی د ر یک رویکرد شناختی- رفتاری – مذهبی تعریف نموده و هدف از روش های درمان مذهبی را رفع اضطراب و افسردگی از طریق جست و جوی ارزش هاو عقاید و سپس تغییر آن ها با به کارگیری روش های مذهبی می داند. برخی دیگر از روان شناسان مانند کلکتووگالانتز (1990) عقیده دارند اگر بیمارانی که دچار اضطراب و افسردگی اند همراه با دارو درمانی تحت روان درمانی مذهبی قرار بگیرند، سریع تر بهبود می یابند. به هر حال پژوهش های فوق، لزوم توجه به بعد معنوی بیماران و بهره برداری از اعتقادات مذهبی آن ها را به عنوان یک پتانسیل مثبت درمانی مطرح می نماید. اکنون با توجه به رواج سریع بیماری های روانی در جوامع امروزی نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در زمینه ی اعتقادات مذهبی برای درمان این افراد و در نیتجه حرکت به سوی جامعه ای سالم احساس می شود که لازم است مورد توجه مؤسسات آموزشی قرار بگیرد. مطالعه ی منابع اسلامی و نظرات دانشمندان مسلمان این نکته را روشن می کند که التزام عملی به اعتقادات مذهبی عامل بازدارنده بسیاری از بیماری ها، مخصوصاً بیماری های روانی است. (غباری بناب، 1374) بنابه اعتقاد علامه طباطبایی «انسان در صورت پذیرش توحید و عمل به قوانین دین، ظرفیت روانی اش گسترده تر می شود، در غیر این صورت احساس ناخوشایند و زندگی تیره و تاری خواهد داشت. (رضایی، 1378) بنابراین به نظر می رسد که افراد پایبند به برنامه های دین و دستورات آن به بسیاری از بیماری های روانی مبتلا نشوند. هر چند این نتیجه گیری از دیدگاه متفکرین اسلامی کاملاً منطقی است ولی مقبولیت عام نیافته است و بعضی از مردم معتقدند که افراد غیر مذهبی ، شادابتر و با نشاط تر از افراد مذهبی هستند. امروزه بسیاری از روان شناسان و روان پزشکان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن ایمان محکم می تواند، نگرانی، تشویش یأس و ترس را که موجب بسیاری از بیماری هاست را بر طرف سازد (ابراهیمی قوام، 1374). انسان برای کاهش اضطراب و رسیدن به یک نوع آرامش روانی نیازمند عامل فوق طبیعی و بی نظیری است که با تکیه بر آن بتواند بر مسائل و مشکلات روحی و روانی خود فائق آید. شواهد موجود نیاز انسان را، حتی در شکل احساسی آن به یک نظام مطلق اخلاقی و روحی ، اثبات می کند. (پریوره، 1368) بررسی تاریخ ادیان به ویژه دین اسلام، نشان می دهد که ایمان به خدا، در درمان بیماری هایی هم چون اضطراب، احساس عدم امنیت و انواع بیماری های روانی و نیز تحقق امنیت، کاملاً موفق بوده است. این مسأله شایان توجه است که درمان، معمولاً پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می شود اما ایمان به خدا اگر از کودکی در نفس انسان استقرار یابد، نوعی مصونیت از آسیب ها و بیماری های روانی به شخص می بخشد. (نجاتی، 1368). در نهایت به طور کل باید اشاره کرد که در عصری که بشر فاصله ی زیادی از دین و معنویت گرفته و انواع و اقسام تکنولوژی های نوین و مادیات انسان را به یوغ خود کشیده است، تنها کاری که برای انسان باقی می ماند و تنها راه او همان نظریه ی معروف تنازع برای بقای داروین است که هر که قدرت بیشتری دارد حق زندگی خواهد داشت، در این گیرودار آن چه ازیادها رفته است اخلاق و معنویت است و این همان عامل نجات بخش انسان و بشریت است که با بازگشت به دین داری به معنای خالص و واقعی کلمه حاصل خواهد شد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : بیان مسئله
1-1-)مقدمه 2
1-2-) بیان مسئله 5
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق 9
1-4) سوالات پژوهش 12
1-5) اهداف پژوهش 12
1-6) فرضیه های پژوهش 12
1-7) تعریف مفهومی و عملیاتی متغیره 13
فصل دوم : پایه های نظری و پیشینه ی تحقیق
2-1) آقار منفی بر تندرستی 16
2-2) زیگموندفروید 16
2-3) آلبرت الیس 25
2-4) وندل والترز 27
2-5) متخصصان مراقبت های اول 28
2-6) پزشکان مراقبت های اولیه 29
2-7) آرای روان شناسان موافق با دین 30
2-8) ویلیام جیمز 30
2-9) کارل گستاویونگ 36
2-10) دین و سلامت روان 43
2-11) مقابله ی دینی با تنش 44
2-12) خشنودی خوش بینانه از زند 47
2-13) تفسیر خوش بینانه از مرگ 50
2-14) افسردگی و خودکشی 52
2-15) اضطراب 56
2-16) مصرف سوء الکل و دارو 57
2-17) مطالعات درمانی 58
2-18) سازو کارهای ممکن برای تاثیر دین 59
2-19) دین و سلامت بدن 61
2-20) فشار خون بالا 61
2-21)سکته مغزی 62
2-22) بیماری قلبی 63
2-23) سرطان 67
2-24)مرگ ومیر ناشی از همه علل 69
2-25) سایر مطالعات صورت گرفته در زمینه تاثیر دین داری بر جسم و روان
انسان 70
فصل سوم : روش پژوهش
3-1) مقدمه 74
3-2) جامعه ی آماری پژوهش 74
3-3) نمونه ی آماری و روش نمونه گ 74
3-4) طرح پژوهش 74
3-5) روش دست یابی به داده ها 75
3-6) پرسش نامه ی نگرش مذهبی 75
3-7) پرسش نامه ی سلامت عمومی 76
3-8) اعتبار پرسش نامه ی سلامت عموم 77
3-9) پایایی پرسش نامه ی سلامت عمومی 78
3-10) روش نمره گذاری پرسش نامه سلامت عمو 78
3-11) مقیاس های سلامت عمومی 79
3-12) پرسش نامه ی خودکارآمدی 80
3-13) روش جمع آوری داده ها 81
3-14) روش اجرای اصلی پژوهش 82
3-15) روش آماری 82
فصل چهارم : یافته ها
4-1) مقدمه 85
4-2) داده های تحلیل شده 86
4-3) فرضیه های پژوهش و تائید یا عدم تائید 86
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1) مقدمه 90
5-2) نتایج تحقیق و بحث و بررسی 90
5-3) محدودیت های پژوهش 94
5-4) پیشنهاد های تحقیق 95
منابع و ماخذ 98
در این پژوهش رابطۀ بین اضطراب و تیپهای شخصیتی درون گرا و برون گرا مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور 50 نفر از بین دانشجویان دختر رشتۀ مشاوره و راهنمایی، ورودی 93 ، مقطع کارشناسی، دانشگاه پیام نور واحد آشخانه به عنوان گروه نمونه به روش تصادفی انتخاب گردید.
ابزار پژوهش در مورد اضطراب دانشجویان، پرسشنامۀ اضطراب کتل است و در مورد تیپهای شخصیتی دانشجویان، مقیاس درونگرایی- برونگرایی میشل گوکلن است.
یافته ها:فرضیۀ اصلی پژوهش این بود که بین تیپشخصیتی درونگرا و اضطراب رابطۀ مثبت معنی داری وجود دارد و با توجه به روش همبستگی پیرسون و آزمون توکی مشخص شد که بین تیپ شخصیتیدرونگرا و اضطراب رابطه مثبت معناداری وجود دارد و همچنین شخصیتهای برونگرا و میانگرا معمولاً دارای اضطراب خفیف و متوسط هستند و شخصیتهای درونگرا معمولاً دارای اضطراب شدید هستند. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از این نتایج در برنامههای مشاوره ای، مداخله ای و برنامههای پیشگیرانه بهره برد.
===========================================
نوع فایل: word
تعداد صفحات: 140 صفحه
حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت
رشته تحصیلی: روانشناسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی
توضیحات: این فایل قابلیت ویرایش دارد و آماده چاپ می باشد
===========================================
1-1- مقدمه :
از دیدگاه یونگ ( 1913 ) پدیدههای درونگرایی[1] و برونگرایی[2] دو جنبۀ مهم از شخصیت انسان را تشکیل میدهند. هنگامی که توجه به اشیاء یا امور خارج چنان شدید باشد که افعال ارادی و اعمال آدمی نتیجۀ ارزیابی ذهنی نباشد، بلکه معمول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود.( سیاسی، علی اکبر، 1371)
افراد درونگرا، از لحاظ روانی دارای سرعت فعالیت مغزی بالاتر ازحد طبیعی هستند و این امر سبب میشود که افراد درونگرا به قوای محرکه[3]کمتر از حد طبیعی نیاز پیدا نمایند. افراد درونگرا ، دارای دیدگاه درونی و ذهنی هستند و آمادگی بیشتری را برای خود داری و تسلط بر نفس خویش از خود نشان میدهند. این افراد اوقات خود را به مطالعه و بیشتر در تنهایی سپری نموده و کمتر مایل به معاشرت با دیگران هستند.
از سوی دیگر، افراد برونگرا دارای دیگاه عینی و خارجی هستند و سرعت فعالیت مغزی آنها پایینتر از حد طبیعی است، و میزان تسلط آنها بر نفس خود نسبت به افراد درونگرا کمتر است. شخصیتهای برونگرا خوش مشرب و اجتماعی هستند و فعالیتهای هیجان انگیز را دوست دارند.
شخصیتهای درونگرا، احساساتشان را بیان نمیکنند و دوستان زیادی ندارند و همچنین ساکت و متفکر هستند.
از سوی دیگر، اضطراب در سراسر طبقه بندی بیماریهای روانی به چشم میخورد. این اختلال بالاترین حد رنج روانی است و غالباً با ترس که دارای پارهای از خصیصههای روان شناختی و فیزیولوژیکی است متشبه میشود. اضطراب بدون آنکه به منزلۀ انگیزش باشد، در بیشتر موارد نیروی ایجاد اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارهاست. ( پروفسور ژ.کُراز، ترجمۀ دکتر منصور و دادستان، 1381) اضطراب یک ترس درونی شده است از اینکه مبادا تجارب درد آور تکرار شوند. از دیدگاه فروید، اضطراب هستۀ مرکزی روان نژندی و علامت اخطاری به خود است.
بیان مسئله :بسیاری از افرادی که در معرض اضطرابهای مداوم قرار میگیرند ممکن است نسبت به زندگی دارای دیدگاه منفی شوند. ولی باید اعلام نمود که اضطراب در زندگی افراد به علت انتخابی است که آنها برای ادامۀ زندگی خویش انجام دادهاند و این انتخاب بنا به هر دلیلی ممکن است آنها را با مشکلات مواجه کرده باشد.
اما نکتۀ مهم این است که تمایل افراد به درونگرایی در زمان رویارویی با اضطرابهای ممتد این توانایی را به آنها میدهد که با تمرکز بیشتری به مشکل خود توجه نموده و نهایتاً در حل آن کوشش نموده و موفق شوند.
اضطراب زمانی مایۀ نگرانی بالینی میشود که به چنان سطح شدیدی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند، به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانهای شده باشد که مشخصۀ آن واکنشهای جسمانی و روانی شدید است. این تجربیات شدید، غیر منطقی و توانکاه اساس اختلالهای اضطرابی[4] هستند که هر سال 19 درصد از آمریکاییها را مبتلا میسازد. ( هالجین و ویتبورن، ترجمۀ سید محمدی، 1385، ص 264 ) [5]
اگر درونگرایی و برونگرایی در حد کمال در افراد ظاهر شوند، دو شخصیت نا بهنجار را بوجود میآورند که اولی به صورت اختلال اسکیزوفرنی و دومی به صورت اختلال هیستری تظاهر خواهد نمود. تعداد این افراد البته بسیار کم است و اکثریت مردم میان این دو قطب نهایی جای دارند. عدهای نزدیکتر به قطب نهایی درونگرایی و گروهی نزدیکتر به قطب نهایی برونگرایی هستند، و عدۀ کثیری هم هر دو جنبۀ برونگرایی و درونگرایی را به صورت متعادل دارا میباشند یعنی به نوعی میانگرا هستند که اصلاح ambivert به آنها اطلاق میشود. (یونگ، 1913 به نقل از سیاسی، علی اکبر)
ضرورت و اهمیت پژوهش:زمانی که افراد به مدت نسبتاً طولانی در معرض اضطراب مزمن[6] قرار میگیرند، سیستمهای عصبی آنها به گونهای خود را تنظیم مینمایند که فرد به طور طبیعی در حالت بیداری، هوشیاری بیشتری را نسبت به وقایع اطراف خویش نشان میدهد. این امر سبب میشود که نیاز به محرک خارجی در آنها کمتر شده و تا زمانی که منبع اضطراب کشف و رفع نگردد به سوی درونگرایی متمایل میشوند. ( بنزیگر، 1999 ) بنابراین وجود اضطراب در افراد جامعه تأثیر بسزایی در میزان درونگرایی و برونگرایی آنها دارد. به گونهای که ممکن است یک فرد برونگرا در اثر شدت فشارهای وارده ناشی از اضطراب به تدریج به فردی درونگرا تبدیل شود و در صورتی که این فشار همچنان ادامه داشته باشد، ممکن است در افرادی که با مشاغل اجتماعی سروکار دارند و باید در تعامل دائم با جامعه باشند، سبب کاهش شدید کارآیی آنها شود.
مقدمه
1
بیان مسئله
7
ضرورت و اهمیت پژوهش
10
متغیرهای پژوهش
13
تعریف عملیاتی متغیرها
14
فرضیه های تحقیق
15
فصل دوم
مقدمه
18
قوانین یادگیری از نظر روانشناسان
21
تاثیر تکلیف در یادگیری
23
آیا تکلیف شب یک ضرورت تربیتی است؟
24
ملاک های تعیین تکلیف شب
26
تناسب نوع تکلیف با نوع درس
28
جایگاه تکلیف
28
تصحیح تکلیف
29
تشریح اهداف تکلیف
30
فواید و مضرات تکلیف
30
اهداف تکلیف
31
انواع تکلیف
32
حجم تکلیف
33
رابطه تکلیف با میزان هوش و استعداد دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها
35
تاریخچه تکلیف شب در جهان
36
تکلیف شب به عنوان یک تجربه یادگیری
38
اثرات تکلیف شب
40
نظریات مختلف درباره تکلیف شب
41
تاریخچه تکلیف شب
44
تحقیقات انجام شده در ایران
52
فصل سوم
روش تحقیق
56
نوع تحقیق
56
جامعه آماری
57
نمونه آماری
57
روش نمونه گیری
57
ابزار تحقیق
57
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم
الف- آمار توصیفی
61
مقدمه و بیان افراد نمونه آماری بر اساس مدرک سابقه، جنسیت و منطقه جغرافیایی
61
بیان فرضیه ها و سوالات مربوط به آن62
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره یک
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره دو
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره سه
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره چهار
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره پنج
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره شش
101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره هفت
101-63
تجزیه و تحلیل و بیان روش مقایسه ای ارائه تکلیف شب سنتی و فعال
101
آمار استنباطی
105
بحث و نتیجه گیری
109
فصل پنجم
خلاصه پژوهش
112
عنوان و اهداف پژوهش
112
فرضیه های پژوهش
112
نوع پژوهش
114
پیشنهادات
115
محدودیت ها و موانع
116
پیوست ها
منابع و مأخذ
119
فهرست جداول
121
نمونه فرم پرسشنامه
124
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه رنگ قرمز و مشکی در عزت نفس دانش آموزان مقطع ابتدائی و راهنمای شهرستان ابهر با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 97
چکیده:
هدف ازتحقیق حاضرمقایسه رنگ قرمزومشکی و عزت نفس دانش¬آموزان مقطع دانش¬آموزان ابتدایی وراهنمایی شهرستان ابهرکه فرضیه تحقیق عبارت است ازبین دانش¬آموزانی که تمایل به رنگ قرمز و مشکی دارند از لحاظ عزت نفس تفاوت معنی داری وجودداردکه جامعه مورد مطالعه عبارتنداز: دانش-آموزان دختر مقطع سوم راهنمایی و پنجم ابتدایی شهرستان ابهراست که طبق آمار بدست آمده از بین 5 مدرسه راهنمایی و دهها مدرسه ابتدایی که 120نفربه عنوان نمونه انتخاب گردیده ازمون عزت نفس کوپراسمیت بر روی آنها به شیوه گروهی اجرا گردیده است که جهت آزمون فرضیه تحقیق از روش اماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که به جای دانش آموزان تمایل به رنگ قرمز و مشکی از لحاظ عزت نفس تفاوتی وجود ندارد. چون t محاسبه شده برابر906/1از t جدول 671/2با درجه ازادی 118درسطح معنی داری 5%کوچکتراست پس فرضیه خلاف ردشده است.
مقدمه:
قبل ازاین که دوباره خودپنداری هویت وعامل بودن بحث کنیم بد نیست قدری مکث کنیم وعقیده اساسی ای را که افراد زیادی به آن پای بند هستند به چالش بطلبیم یعنی بهترین راه برای افزایش دادن انگیزش دیگران این است که عزت نفس آنها ر ابالا ببریم اموزگاران کارفرمایان مربیان همواره بااشتیاق میگویند برای با انگیزه کردن دانش آموزان وکارمندان و ورزشکاران بایدعزت نفس آنها را بالابردکاری اینک که آنها از آنچه هستند احساس رضایت کنند بعد ببینندکه چه چیزهای شگفت اوری اشکارمی شودبالابردن عزت نفس هدف خوبی است هرچه باشدعزت نفس یاشادبودنهمبستگی مسبت داردامامشکل تقویت کردن عزت نفس به عنوان مداخله انگیزش این است که تقریبا هیچ یافته ای وجود نداردکه نشان دهدعزت نفس موجب چیزی میشودبلکه عزت نفس راکل موفقیت هاوشکست هابه وجودمی اوردوچیزی که باید بهبود یابد عزت نفس نیست بلکه بهبود مهارتهایی برای پرداختن به دنیااست(سگدیمن نقل شده درازار1994)به عبارت دیگردر رابطه عزت نفس با عملکرد خود عزت نفس متغییرعلنی نیست دراین رابطه دوپزوهشگرنتیجه گرفتندکه عزت نفس عمدتانتیجه متراکم موفقیت ها وشگفت هامرتبت باپیشرفت است و تاثیرمهمی برپیشرفت بعدی ندارد(هلک وون اکن19959)همین پزوهشگران به امتیاز مدل پرورش مهارت به عنوان بهترین روش برای ساختن خود پنداره قوی و انعطاف¬پذیری درکودکان دوره ابتدایی اشاره کردند. نکته مهم نهفته دراین نقل قول جهت تأثیر عینی بین عزت نفس و پیشرفت زایندگی عملکرد خود است. عزت نفس و پیشرفت همبستگی مثبت باهم دارند(بولس1999) اما بالا رفتن عزت نفس موجب بالارفتن پیشرفت نمی شود بلکه افزایش پیشرفت بالارفتن عزت نفس را بالامی اورد (بیرن1984و1986وهارتر1993)عزت نفسشان که زندگی چگونه می¬گذرد اما این منبع انگیزشی نسبت که به افراد امکان دهدکاری کنندکه زندگی خود پیش برود نتیجه میگیریم میگوییم شواهد وجود نداردکه نشان دهدتقویت کردن عزت نفس افراد عملکرد آنها را بهبود خواهد بخشید (بامینروهمکاران2003). افرادی که عزت نفس پایینی دارند از سطح بسیار بالایی اضطراب رنج میبرند مهمترین امتیاز عزت نفس بالا این است که خوددربرابرافسردگی واضطراب محافظت میکندبنابراین عزت نفس پایین افراد را در برابراضطراب آسیب پذیر میسازد اما چون عزت نفس پایین بدان است که به معنی آن نیست که سعی دربزرگ کردن عزت نفس خوب است درواقع عزت نفس بزرگ شده جنبه شیوه¬ای دارد افرادی که خودانگاره بزرگ شده¬ای دارند وقتی خودانگاره مطلوب آنها تهدید میشود(مارشال1386).
فهرست
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول : کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مساله 5
اهمیت و ضرورت تحقیق 6
هدف تحقیق 7
فرضیه تحقیق 8
فصل دوم : پیشینه و ادبیات 9
تاثیر سه رنگ اصلی در زندگی 10
توصیف رنگهای اصلی 12
رعایت اعتدال 15
نقش رنگها در بهبود بخشیدن به زندگی 15
سبز لیمویی 16
سبز کله اردکی 17
بنفش 18
نارنجی پررنگ 19
سیاه 20
رنگ قرمز 21
تاثیرات رنگها بر شخصیت کودکان 22
واکنش عمومی نسبت به رنگ 24
صورتی 25
زرد 26
آبی 27
قهوه ای 28
فهرست
عنوان صفحه
تحقیقات پروفسورلوشر در مورد تاثیر رنگها بر شخصیت 29
تاثیر باور نکردنی رنگ ها بر آرامش انسان 33
مسئله عزت نفس 36
خود پنداره 40
طرحواره های خود 41
خودهای ممکن 45
ناهمخوانی شناختی 50
نظریه ادارک خویشتن 52
هویت 54
نقش ها 55
اتکا به تجربه خویش 57
رویکردی منحصر به فرد به مشاوره 60
خودو گرایش به سمت شکوفایی 62
شرایط ارزش 63
ناهمخوانی 64
آزمون های روان شناختی 65
پژوهش در نظریه راجرز 66
پژوهش در نظریه راجرز 67
ارزیابی درمان فرد مدار 68
رشد خود در کودکی 69
توجه مثبت 70
سئوال هایی در مورد ماهیت انسان 73
درمان فرد مدار 74
گروهای رویارویی 75
فهرست
عنوان صفحه
تحقیقات انجام شده 77
تحقیقات انجام شده 78
فصل سوم : روش تحقیق 80
جامعه آماری 81
روش نمونه گیری 82
روش آماری مربوط به فرضیه ها 84
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل داده 85
جدول 1-4 86
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها 88
جدول 2-4 89
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 90
بحث و نتیجه گیری 91
پیشنهادات 93
محدودیت ها 94
منابع و ماخذ 95
ضمائم
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در میان دانشآموزان مقطع دبیرستان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 55
مقدمه:
یکی از مهمترین صفات بشری برای رسیدن به هدفهایی که انسان در پیش دارد عزت نفس است برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیمگیری و ابتکار، خلاقیت، سلامت فکر و بهداشت روانی ارتباط مستقیمی با میزان عزت نفس و احساس خود ارزشمندی دارد.
منظور از عزت نفس، احساس و تصوری است که فرد به مرور زمان نسبت به خویشتن در ذهن میپروراند. به عبارت سادهتر، عزت نفس یعنی، ارزیابی فرد از خودش، حال این برداشت و ارزیابی میتواند مثبت و خوشایند باشد، یا منفی و ناخوشایند.
کودکانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، معمولاً احساس خوبی نسبت به خود دارند و بهتر میتوانند اختلافات خود را با سایر کودکان حل کنند و در مقابله با مشکلات، ناملایمات و ناکامیها مقاومترند این کودکان اغلب خندهرو و خوشبین، منطقی و دارای خودپنداری مثبت هستند و از زندگیشان لذت میبرند. برعکس، کودکانی که دارای عزت نفس پائینی هستند، اغلب در مواجهه با مشکلات و سختیها دچار اضطراب فراوان و ناکامی میشوند. این گروه از کودکان معمولاً در حل تعارضات و اختلافات موجود با سایر هم سن و سالانشان مشکل دارند آنها دائم با افکار انتقادی از خویشتن، موجب اذیت و آزار خود میشوند(سلحشور، 1379).
برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوهی فرد برخوردار شوند میبایست از نگرش مثبت نسبت به فرد و محیط اطراف و انگیزهای غنی برای تلاش و کوشش بهرهمند شوند بیشک نوجوانانی که دارای عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآیی بیشتری از خود نشان میدهند و نیز از بارزترین ویژگیهای صاحبان تفکر واگرا و افراد خلاق، داشتن اعتماد به نفس و عزت نفس بالاست.
لذا پرورش عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف اولیاء و مربیان میباشد که در این ارتباط بیشترین نقش برعهدهی الگوهای رفتاری است(افروز، 1373).
موفقیتهای تحصیلی و شکستهای تحصیلی فرد در مدرسه و مسائل مربوط به تحصیل متقابلاً بر عزت نفس و عزت نفس بر تحصیل تأثیر میگذارند که میزان تأثیر آن از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند. در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع دبیرستان در شهرستان بیجار در سال تحصیلی 87-86 میپردازند.
بیان مسأله:
عزت نفس، احساس ارزش، درجه تصویب تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس میکند (شاملو، 1372). وقتی سخن از عزت نفس به میان میآید ارزش شخصی یا احساسی که از فرد در نظر اعضای گروه مجسم میشود مطرح میگردد. یکی از پیچیدهترین و ناراحت کنندهترین مسائل شخصیتی عقده حقارت است. کودکانی که احساس بیلیاقتی و عقبماندگی میکنند کمتر برای موفقیت و انجام دادن کارها به تلاش و کوشش دست میزنند. رشد سالم شخصیت ایجاب میکند که شخص نه فقط برای شناخت خود، بلکه بیشتر برای پذیرش خود فعالیت کند پژوهشهای ارزشمندی دربارهی ارتباط خودشناسی فرد در رابطه با رشد سالم و سازگاریهای شخصیتی افراد انجام گرفته و نتایج مثبت و سودمندی به بار آورده است(پارسا، 1376).
در زمینه رابطهی بین احساس ارزشمندی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی، نظر مربیان و اساتید و متخصصان تعلیم و تربیت بر این است که عوامل روحی و روانی تأثیر بسیار بالایی در موفقیت یا عدم موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارد پژوهشهای زیادی در زمینه پی بردن به رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی صورت گرفته است. گستردهترین این تحقیقات پژوهشی است که به وسیله گیل دات انجام شده نتایج تحقیق مؤید رابطه بالا بین انگیزه پیشرفت و عزت نفس است. یکی دیگر از این پژوهشها در زمینهی عزت نفس یافتههای کوپر اسمیت است که در سال 1967 منتشر شد. به نظر کوپر اسمیت منابع عزت نفس شامل موارد ذیلاند:
1. پای بند بودن به آداب و قوانین اجتماعی و اخلاقی
2. مهم بودن: وقتی شخص متوجه گردد که اهمیت دارد و در زندگی دیگران مهم است عزت نفس او بالا میرود.
3. موفقیت
4. قدرت: وقتی شخص احساس قدرت کند، در نتیجه میتواند روی سایرین اثر گذاشته و متعاقباً عزت نفس او بالا میرود.
بنابراین ارزش وجودی عزت نفس به عنوان بعدی از ابعاد شخصیت انسان و ارتباط آن با موفقیتها و با شکست و ناکامیهای فرد قابل ملاحظه و تبیین است. در این تحقیق که بررسی رابطه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در میان دانشآموزان مقطع دبیرستان در شهرستان بیجار در سال تحصیلی 87-86 است سعی میکنیم که این رابطه را با استفاده از پرسشنامه عزت نفس به نتیجه برسانیم. حال سؤال این است که عزت نفس و پیشرفت تحصیلی چه رابطهای با هم دارند؟
اهمیت و ضرورت مسأله:
داشتن عزت نفس برای یک زندگی موفقیتآمیز لازم است بنابراین باید به تقویت آن در بین دانشآموزان پرداخت.
از آنجا که عزت نفس کودک زمینه و اساس ادراکات وی از تجارب زندگی را مهیا نماید، امری ارزشمند محسوب میگردد شایستگی عاطفی-اجتماعی که از چنین شناخت مثبت از خود ناشی میشود، میتواند به عنوان نیرویی در مقابل مشکلات جدی آینده به کودک کمک کند.
عزت نفس جنبه مهمی از عملکرد و کشش کلی کودک است و به نظرمیرسد به صورت تعاملی با زمینههای دیگری از جمله سلامت روانی و عملکرد تحصیلی ارتباط دارد به این معنی که عزت نفس میتواند علت و هم معلول نوعی از عملکرد باشد که در سایر حوزهها رخ میدهد(پپ و همکاران، 1988).
در بحث از اهمیت و ضرورت موضوع میتوان به آیات قرآن و احادیث مراجعه نمود.
خداوند در سوره فاطر آیه ده میفرماید: « هر که طالب عزت است بداند که تحکم و عزت خاص خدا است، کلمه نیکوی توحید و (روح پاک آسمانی) به سوی خدا بالا رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد».