تعریف رابطه دختر و پسر
1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطهای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. رابطهای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر، اشکالی ندارد.
2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.
3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را میزند.
4. در این رابطه، یک در هم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع، امکانپذیر نیست.
پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر، «رابطهای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد میگردد».
سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:
1. دیدگاه افراطی؛ در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).
فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر به دلیل ممنوعیتها، محرومیتها، ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتهاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است.
برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار میدهد و در کتاب «جهانی که من میشناسم»، میگوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».1
2. دیدگاه تفریطی؛ بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش میباشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.
راسل در جای دیگر میگوید: «پدران کلیسا از ازدواج به زشتترین صورت یاد کردهاند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، میگفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده میشد، بایستی منعدم شود».2
3. دیدگاه اعتدالی؛ بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است.
ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه شهوی و عاطفی و رابطهای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.
روابط دختر و پسر از نگاه قرآن کریم
قبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشارهای گذرا به دیدگاه قرآن کریم در مورد این بحث خواهیم داشت.
داستان موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام3
این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب میکردند و دو زن را یافت که دور از مردان، در کناری به جمعآوری گوسفندانشان مشغول بودند. موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و گفت شما این جا چه کار میکنید؟ گفتند: ما منتظریم تا مردان، گوسفندانشان را سیراب کنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی سالخورده است.
موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت. حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود که دید یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیا باز آمده و گفت: پدرم از تو دعوت کرده که به منزل ما بیایی تا در برابر کمک تو به ما، به تو پاداش دهد. وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب) رسید و سرگذشت خود را با بیان کرد، شعیب گفت: اینک ترسی به خود راه نده که از شر قوم ستمکار، نجات یافتی. در این هنگام، یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر! این مرد را برای کار خود اجیر کن که وی بهترین کسی است که میتوان برای انجام کار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا. شعیب خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت: من اراده کردهام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم.
پیامها
1. در یک رابطه ضروری و حداقلی میان دختر و پسر، بایستی رفتار، نگاه، پوشش و گفتار آن دو، بر اساس اصل «حیا» باشد.
خداوند در توصیف راه رفتن دختر شعیب در آیه 26 سوره قصص، میفرماید: «تمشی علی استحیاء»؛ زیرا شیوه حرکت، سبک سخن گفتن و نحوه لباس پوشیدن، حامل پیام است و در هر فرهنگی، با مخاطبش سخن میگوید.
فرق حیا و شرم این است که حیا، «کنترل ارادی رفتار، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران است و شرم، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است.
2. پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر گونه توهین، نظارت کنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای کسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه پدر و مادر، با آنان مشورت کنند.
وقتی که بر خلاف عادت هر روزه، آن دو دختر، زودتر به خانه برگشتند، پدر با تعجب پرسید: چه شد که امروز زود بازگشتید؟ دختران گفتند: مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما، بر ما ترحم کرد و گوسفندان ما را آب داد و ما زودتر به خانه آمدیم.
3. باید از نگاه ناروا و «چشم چرانی»، خودداری ورزید که از آن به «غض بصر»5 تعبیر شده است. فرمان قرآن این است که باید از نگاه خیره، هوسآلود و کنترل نشده، پرهیز کرد.
چه باید کرد؟
1. بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاکم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یک محیط سالم و قابل اعتماد، به راحتی مشکلات خود را با والدین در میان بگذارند.
2. والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیتها را درک کنند و سعه صدر داشته باشند؛ تا با هوشیاری و گفتوگوی منطقی با آنان، برای حل مشکل آنان اقدام کنند.
دختران و پسران مسلمان و پاک، باید بیاموزند که در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و یا مادر و یا با یک مشاور آگاه و مسلمان، مطرح کنند؛ تا بتوانند از تجربههای علمی و عملی آنان بهره برده، قبل از این که دچار
آسیبهای جدی شوند، تصمیم عاقلانهای بگیرند. اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرتهای مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح کنند و والدین و مشاوران نیز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفید و سازندهای را ایفا کنند، میتوان امیدوار بود که جلوی بسیاری از روابط پنهانی و ناسالمی که احتمال دارد بعد از برخورد نخستین شکل بگیرد، گرفته شود.
داستان حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا6
در آیه 23 و 24 سوره یوسف چنین آمده است: «وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ: مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛ و زنی که یوسف در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تقاضای کامگیری کرد و درها را [برای انجام مقصودش] محکم بست و گفت: برای تو آمادهام. یوسف گفت: پناه به خدا که او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته است. قطعاً ستمگران رستگار نمیشوند».
«وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ؛ و همانا (همسر عزیز مصر) قصد او (یوسف) را کرد و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمیدید، [بر اساس غریزه] قصد او را میکرد. این گونه [ما او را با برهان کمک کردیم] تا بدی و فحشا را از او دور کنیم، زیرا او از بندگان برگزیده ماست».
پیامها7
1. معمولاً عشق بر اثر مراوده و به تدریج، پیدا میشود. وجود دائمی یوسف در خانه زلیخا کم کم سبب عشق مادی شد.
2. حضور مرد و زن نامحرم در یک محیط بسته، زمینه را برای گناه فراهم میکند.
3. تقوا و ارده انسان، میتواند بر زمینههای انحراف و خطا غالب شود.
4. خطر غریزه جنسی به قدری است که برای نجات از آن، باید به خدای رحمان پناه برد.
5. تلقین یاد خدا به نفس خود، نقش مهمی در ترک گناه دارد.
6. یاد کردن الطاف الهی و عاقبت گناه، مانع از ارتکاب آن است؛ « مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ».
7. یک لحظه گناه میتواند انسان را از رستگاری ابدی دور کند؛ «إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ».
8. انسانی که مقام و منزلت خود را میداند خود را به بهای کم و اندک نمیفروشد.
9. انبیا نیز در غرایز، مانند سایر انسانها هستند؛ ولی به دلیل ایمان به حضور خداوند، گناه نمیکنند؛ «وهم بها لولا ان رآی برهان ربّه».
10. بهانه بسته بودن درها کافی نیست؛ باید به سوی درهای بسته حرکت کرد؛ شاید باز شوند.
11. امام صادق علیه السلام فرمود: برهان رب، همان نور علم و یقین و حکمت بود که خدا در آیات قبل فرمود؛ «و اتیناه علما و حکما».
آسیب شناسی روابط دختر و پسر
روابط دختر و پسر، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبرانناپذیری است که چند نمونه آن به شرح زیر است:
1. سرکوب شدن استعدادها
یکی از مهمترین عواملی که با وجود رشد نیروهای جسمی، فکری و روحی نوجوان، مانع از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آینده او میشود، تسلّط میل جنسی بر وجودش میباشد. عدم کنترل این میل، سبب میشود که تمام حواسّ و توجّهات انسان و تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوسبازیها شود و اگر عملاً هم موفق به هوسبازی نگردد، تمام فکر و ذهن او به وسیله این خیالات و افکار، اشغال شده و او مجالی برای انجام کار دیگری و شکوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمیکند. این شعلهای که در سراسر وجودش زبانه میکشد، تمام تر و خشک را با هم میسوزاند و شکوفههای تازه دمیده در گلزار شخصیت معنویاش را طعمه آتش سوزان میکند.8
آیه الله سبحانی میگوید: روزی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) نشسته بودیم که یکی از پزشکان ترکیه، به دیدار آیه الله بروجردی آمد و سؤال کرد که چرا اسلام نوشیدن شراب را حرام کرده است؟ آن مرجع بزرگ فرمود: حقیقت انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفکر تشکیل میدهد و اگر عقل انسان نبود، وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یکی از اموری که در تضاد شدید با قوه عقل انسان است، نوشیدن شراب است؛ همان طور که پزشکان نیز این مطلب را تأیید کردهاند. بنابراین، چون شراب عقل را از بین میبرد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع کرده است.
آن پزشک به دنبال این پاسخ، گفت: درست است که نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوه تعقل انسان میشود و حقیقت انسان زیر سؤال میرود، ولی اگر کسی به مقدار کمی از این نوع مایعات بنوشد، نمیتوان گفت چنین تأثیری دارد؛ پس چرا اسلام آن مقدار اندک را نیز ممنوع کرده و نوشیدن آن را غیرمجاز میداند. آیه الله بروجردی فرمود: چون انسان، کمالطلب است و هرگز به مقدار کم قناعت نمیکند و اگر مجاز شمرده شود، بر اساس کمالخواهیاش، به تدریج بر خواسته خود میافزاید. به همین جهت است که اسلام از همان ابتدا، حتی مقدار اندک آن را ممنوع کرده است و به عنوان یک قانون قطعی و دقیق، آن را برای تمام افراد چه با اراده و چه کم اراده، به اجرا گذاشته است و چون این ویژگی یعنی کمالطلبی، در دیگر ابعاد و زمینهها جاری است، دیگر قوانین و مقررات و دستورالعملهای صادره از طرف قانونگذار هستی، بر اساس همین نکته شکل گرفته و آن جا که ممکن است زیادهطلبی باعث حریمشکنی شود و به تدریج انسان در وادی هولناک و در معرض خطرات جانی و روحی قرار گیرد، اسلام با جدیت و قاطعیت آن را نهی میکند.
اظهار محبت به جنس مخالف از جمله همین موارد است که با یک سلام و احوالپرسی ساده آغاز میشود و یا به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع میشود؛ ولی به تدریج، نوع رابطه و گفتوگو تغییر پیدا کرده، بر میزان و کمیت آن نیز افزوده میشود و تا آن جا پیش میرود که انسان تمام انرژی عاطفی خود را میخواهد در همین گفتوگوها و ارتباطها هزینه کند و هرگز به همان حداقلی که در روزهای اول داشته، اکتفا نمیکند و بر همین اساس است که از همان آغاز، باید از ایجاد ارتباط عاطفی و مبتنی بر احساسات، اجتناب کرد.
بنابراین، ما برای اظهار محبت به جنس مخالف (چه منشأ سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمی را به دنبال نداشته باشد)، دلیل موجه و قابل قبولی را نمیشناسیم و در واقع، اگر هم باعث سوء تفاهم نشود، باعث سوء رفتار میشود و به تدریج، دو طرف در گردونهای وارد میشوند که چه بسا هیچ کدام خواستار آن نبودند؛ گردونهای که گاهی رهایی از آن، مستلزم هزینه کردن تمام انرژی روانی و جسمانی فرد و قرار گرفتن در بنبست شدید است. لازم به ذکر است که این سخن، یک ادعای صرف و بدون پشتوانه و دلیل نیست؛ بلکه مرکز مشاوره ما که در سطح دانشگاهها فعالیت میکند، روزی نیست که نامهای از جوانی که در چنین دامی قرار گرفته دریافت نکند.
جالب این است که تقاضای کمک و فریادرسی از افرادی است که معمولاً در ابتدای کار، به خود مطمئن بودهاند و تصمیم جدیشان آن بوده که وارد ارتباط احساسی و غیرمعقول و از نظر اخلاقی غیرصحیح، نشوند و تنها میخواستند در حد ارتباط عادی و یا به قول شما یک سلام و احوالپرسی و یا اظهار محبت باطنی با طرف مقابل داشته باشند. اکنون نمونهایی از این روابط را از زبان این افراد میشنویم:
1. «دختری 19 سالهام... تا قبل از ورود به دانشگاه، با هیچ پسری ارتباط نداشتهام... خودم در اقوام و فامیل از ماجراهای دوستهای خیابانی کاملا خبر داشتم و همیشه مواظب بودم... کم کم با بچهها خو گرفتم و سلام و احوالپرسی با آنها برایم عادی شد. آنها هم به ما سلام میکردند... مدتی بعد، سلام کردن به پسرها هم شروع شد... تا این که روزی یکی از آنها گفت: ببخشید مدتی است شما را زیر نظر دارم و از اخلاق شما خیلی خوشم آمده، اگر لطف کنید مدتی با هم دوست باشیم... حالم خیلی خراب شد... حدود 3 ساعت فقط گریه میکردم و افسوس میخورم که...».
2. «یک روز که برای درس خواندن به پارک رفته بودم، قدمزدنهای دختر و پسرهای جوان، دو به دو با هم، توجهام را جلب کرد و حواسم حسابی پرت شد. ناگهان تصمیم گرفتم... تصمیم تازهای گرفته بودم؛ تصمیمی که از آن هراس داشتم و بیشتر از همه میترسیدم که به خطا و گناه افتاده باشم... چند هفتهای بود که حتی یک کلمه هم درس نخوانده بودم؛ بیانگیزه و بیحوصله شده بودم ... تا این که تصمیم خود را عملی کردم و اکنون چند ماهی است که با دختری رابطه تلفنی دارم... شرایط بد گذشتهام جای خود را به شرایط بدتر امروز داده، زندگیام آرامش قبلی را ندارد و نمیدانم این وضع تا کجا میخواهد ادامه یابد... این دختر، اکنون ظاهراً جای خالی همه چیز و همه کس را برایم پر کرده، اما چه فایده که در زندگی بیرون و واقعی من، هیچ جایی برای او نیست. میترسم که به آلودگی و ناپاکی بیشتر کشیده شوم و کم کم به سوی لجنزار گناه کشیده و در آن غرق شوم».9
2. افت تحصیلی یا رکود علمی
این گونه روابط، باعث میشوند که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود کنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش، نیازمند تمرکز نیروهای فکری و روحی است.
دلمشغولی و اضطرابی که بر اثر این گونه پیوندها پدید میآید، بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ از این رو، مشاوران مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند که هنگام تحصیل و امتحانات، مراسم خواستگاری و عقد را به تأخیر اندازند؛ تا افراد بتوانند با تمرکز و آسودگی خیال، در انجام تکالیف درسی و امتحانات موفق شوند؛ چه رسد به روابط فرصتسوز مستمری که بسیار انرژیسوز است.
مطالعه و درس، در زندگی هر انسانی، به ویژه در دوران دانش آموزی، از مهمترین عوامل سازنده شخصیت وی میباشد که فدا کردن آن به خاطر تن دادن به دوستیهای احساسی و غیرآگاهانه و پاسخگویی به خواستهای تمام نشدنی هوس و میدان دادن به میل جنسی، خطایی نابخشودنی و شکستی بزرگ و رسوا کننده است. تجربه نشان داده که این نوجوانان و جوانان، به علت پریشانی افکار و حواسپرتی، ذوق درس خواندن و اشتیاق هر گونه مطالعهای را - اعم از کتابهای درسی و غیر درسی - به کلی از دست میدهند.
اگر زندگی بزرگان، شخصیتهای علمی، محققین، نوابغ و دانشمندان و متفکرین را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که همه آنان افرادی بودهاند که از خوشگذرانیها و هوسبازی خود را کنار کشیدهاند و احتیاجات جسمی و غریزی خود را از طریق مشروع و معقول و در حد اعتدال، برآوردهاند.10
دروغ بزرگی است اگر کسی بگوید: میل جنسی، سراسر وجودش را گرفته و ذهن و زبان او را دوستیهای نامطلوب با جنس مخالف پر ساخته، اما از نظر درس، مطالعه و تحقیقات علمی، لطمه اساسی بر او وارد نشده است و به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، تحقق چنین امری، از محالات است.
«با شکلگیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن، زمینه وابستگی آنها به یکدیگر و تشدید آن فراهم میشود و از آن جا که نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن، در دوران جوانی، به اوج خود میرسد و فضای نسبتا مناسبی برای ارضای این نیاز (هر چند به طور غیرصحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شکل خودکار، دختر و پسر در این کانال قرار میگیرند، در اکثر موارد، به طور ناگهانی و بدون توجه به نتیجه کار، گرفتار چنین گردابی میشوند و آن را با عنوانهای عرف پسند و موجه، پوشش میدهند و باطن غیرموجه آن را با ظاهری نیکو و پسندیده، جلوهگر مینمایند.
به این ترتیب، علاقه ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم اولیه دو طرف یا یکی از آنها، کم کم به وابستگی به یکدیگر تبدیل میشود. این وابستگی، در بسیاری موارد – شاید در تمام موارد - آفت بزرگی برای تمرکز حواس، تحصیل و تفکر عمیق در امور درسی آنها میشود؛ به گونهای که گاهی مطالعه و حضور در کلاس درس را غیرممکن میسازد و هر کدام از آنها در تمام اوقات شبانهروز و حتی در کلاس درس، در فکر طرف مقابل است. این سخن، ادعای بدون پشتوانهای نیست و اگر به نوشتههای چنین افرادی مراجعه کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ میشود.11
3. ایجاد جو بدبینی
اغلب این گونه دوستیها و روابط، به ازدواج منتهی نمیشود و اگر هم به ازدواج بینجامد، پس از مدتی، جو بدبینی و سوء ظن آن دو نسبت به هم، فضای زندگیشان را، جهنمی خواهد ساخت و هر دو در آن خواهند سوخت.
پسر با خود میگوید: دختری که به راحتی با من رابطه نامطلوب و نامشروع برقرار کرد، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین از کجا معلوم که پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری هم طرح دوستی نریخته باشد و از کجا که در آینده و پس از ازدواج با من، با دیگری ارتباط برقرار نکند؟ دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواجها، پایدار نخواهد بود و تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی میگردند.
«بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوجهایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی میکنند، زندگی زناشویی آنها با مشکلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق میشود. به گزارش ایسنا، دکتر «کاترین کوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشتهاند، بعد از ازدواج، در حلّ مشکلات خود عاجزند؛ زیرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند. کوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد، این است که زوجین چندان انگیزهای برای حل درگیریها و حمایت از مهارتهای خود ندارند. وی افزود: به نظر میرسد ارتباطات این افراد، زودتر از افرادی که با یکدیگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق میشود. وی در پایان گفت: میتوانم بگویم رابطه قبل از ازدواج، به هیچ وجه، سبب دوام زندگی زناشویی نمیشود».12
عشق الهی، رامکننده است و عشق مجازی و شهوی، انسان را وحشی میکند.
عشق الهی، صبرآور است و عشق مجازی، صبرشکن است.
عشق الهی، نیروزاست و عشق مجازی، نیروبَر است.
عشق الهی، خودخواهیبر است و عشق مجازی، خودخواهیزاست.
عشق الهی، شادیآور است و عشق مجازی، غمافزاست.
عشق الهی، سریان دارد و عاشق الهی، همه پدیدههای عالم را جلوه خدا میداند و به همه عشق میورزد. عشق مجازی، عشق به خواستههای نفسانی خود است.
عاشق خدا، از فراق و یاد او، لذت میبرد. عاشق غیر خدا، فقط با وصال دلخوش است و فراق، برایش رنجآور است.
4. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی
در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها، با مخاطرات روانی گوناگونی، مانند اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال دارد.
بنابراین، وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبرانناپذیری بر جسم و روان انسان وارد میکند، از آسیبهای جدی این گونه روابط است.
همچنین هیجانات کاذب، مثل خیال ازدواج، خوشبختی و در نتیجه، شکست روحی، قربانی شدن دختران به خاطر از بین رفتن آبروی آنها و خانوادهشان و حتی اقدام به خودکشی از دیگر آسیبهای این نوع ارتباط است.
5 . فقدان شناخت درست و واقعبینانه
کسانی که مدعیاند که این گونه روابط و دوستیها با انگیزه ازدواج شکل میگیرد، با کمی دقّت، در خواهند یافت که روح حاکم بر این گونه دوستیها، عاقلانه و از سر اندیشه نیست؛ بلکه در آغاز و یا پس از مدتی، تنها عامل ادامه روابط، میل و کشش جنسی خواهد بود.
امام علی علیه السلام میفرماید: «حُبُّ الشّیءِ یُعْمی وَ یُصِمُّ؛ دوست داشتن چیزی [آن هم ناآگاهانه و از سر هیجان و احساسات]، انسان را کور و کر میکند».
«وابستگیهایی که بین دختر و پسر ایجاد میشود، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریک آینده زندگی میشود و از آن جا که دختر یا پسر به فردی خاص وابسته شده، تمام نیکیها، خوبیها، زیباییها را در فرد مورد علاقه خود میبیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی علاقه و از پشت عینک وابستگی، به طرف مقابل نگاه میکند؛ نه با نگاه خریدار و نه با نگاه نقادانه و بررسی کنندهای که تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین، مورد دقت و مشاهده قرار دهد»13.
دوستی و ارتباط احساسی و غیرعاقلانه قبل از ازدواج، راه عقل را مسدود و چشم واقعبین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، اگر هم به ازدواج منتهی گردد، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
6 . محرومیت از ازدواج پاک
هر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاکی و نجابت است. دخترانی که در پی روابط آلوده هستند، در حقیقت، پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر، باعث میشود که آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند و اگر به وسیله این گونه روابط ناسالم، در ازدواج پسران نیز تأخیر ایجاد شود دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار میگیرند.
«روابط دختر و پسر، بیش از آن که مفید باشد، تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار میآید. با نگاهی به آمار میتوان دید که آمار طلاق در بین کسانی که قبل از ازدواج، ارتباطهای دوستانه داشتهاند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن که معرفتساز باشد، فروزنده هوسها و معرفتسوز است. عمدتاً دیده میشود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمیدهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمیتواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشناییهای خیابانی به شکلهای تصنّعی ابراز میشود».
در پایان به چند پرسش اساسی زیر اشاره میشود:
1. به نظر شما یک رابطه و پیوند مطلوب، چه ویژگیهایی دارد؟
2. آیا روابطی که بر پایه هوسرانیها و سرگرمیهای زودگذر است، میتواند روابطی پایا و پویا باشد؟
3. آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی، شایسته ارتباط و دوستی است؟
4. آیا پسندیده نیست که انسان، سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پسانداز کند.
7. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده
این گونه روابط و دوستیها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران، سوء استفاده میشود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمیشود. عشق حقیقی و پاک، با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی، رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دلرباییها، مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است؛ ولی دیری نمیپاید که این روابط، عادی شده، به جدایی میکشد. حس تنوعطلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث میشود که برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند، هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. اغلب خوبیها و کمالات والای انسانی، در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
8 . کمرنگ شدن ارزشهای مکتبی و فرهنگ اصیل ایرانی
غرق شدن جوانان در عشقهای آن چنانی و دوستیهای ناباب، نتیجهاش دوری از معنویات و از دست رفتن ارزشهای انسانی و الهی است که، نتیجهاش نابودی سرمایههای انسانی و بهترین فرصت برای رواج فرهنگ بیخدایی و ابتذال غرب و تسلط دشمنان دیرین اسلام و قرآن در کشور است. آیا تجربه کشور اندلس اسلامی که جوانان را از راه فساد و فحشا، از ارزشهای الهی و انسانی تهی کردند و توانستند شکست را برآنان تحمیل کنند، برای ما کافی نیست؟ آیا میدانیم که چرا دنیای بیخدای غرب و آمریکا، برای رواج ابتذال و تهیسازی جوانان از ارزشهای دینی هزینههای نجومی میکند؟
9 . انحطاط اخلاقی
شکلگیری شخصیت انسان، تابع نوع رفتار کسانی است که با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است.
ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستیها و روابط، ناشی میشود که سبب سقوط انسان در گناه و معصیت میگردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم. طبق آمار، در دهه 1990، از هر سه کودک آمریکایی، یکی نامشروع بوده است و از همین روست که انحطاط اخلاقی در غرب، باعث نگرانی شده است.
دوستیها و روابط نامطلوب دختران و پسران، بزرگترین مانع رشد و کمال انسانی است. دوستیهای غیر صحیح، باعث میگردد که دختران و پسران به صورت ابزاری درآیند که هر روز، تغییراتی در آرایش، پوشش، حرکات و... داشته باشند و این، چیزی جز مشغول شدن به کارهای بیارزش و دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شکوفایی خلاقیتها و عقب ماندن از قله کمال نیست. در این صورت، انسان به دنبال خواستههای دیگران است و خودش را فراموش میکند.
در آستانه بلوغ، شرم و حیا در هر نوجوان عفیفی، مانع از این است که او به طرف مسائل غریزی تنزل کند و با وجود این که در این دوران، هورمونهای جنسی شخص را تحریک میکنند و به جنس مخالف متمایل میکنند، امّا به جهت همان حجب و حیای فطری، فرد به نوعی احساس حقارت میکند. شخصیتهای بزرگ و چهرههای ماندگار، کسانی بودهاند که با پاکی و تقوا زیستهاند و هرگز عظمت روحی و شخصیت معنوی خود را در قربانگاه نفس و شهوات، ذبح نکردهاند؛ اما افسوس که برخی از نوجوانان و جوانان، به جهت ضعف اراده و فقدان تجربه و اطلاعات لازم و یا انحطاط و آلودگی محیط زندگی خود و اطرافیان، با تسلیم شدن در برابر طوفان غرایز و شهوات، آن پاکی و معصومیت فطری و ذاتی خویش را از دست میدهند و راه تکامل و سعادت ابدی را به روی خود میبندند.14
اگر از دیدگاه قرآن کریم، انسان را تعریف کنیم، درخواهیم یافت که روابط دختر و پسر، با عظمت و بزرگی انسان، سازگار نیست.
امام علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود: «نفس خویش را عزیز بشمار و به هیچ پستی و دنائتی، تن مده؛ گرچه عمل پست، تو را به لذت برساند؛ زیرا هیچ چیز با شرافت نفس، برابری نمیکند و [به جای عزت از دست داده] عوضی همانند آن نصیبت نخواهد شد و بنده دیگران نباش که خداوند، تو را آزاد آفریده است».15
همچنین فرمود: «کسی که نفس شرافتمند و باعزتی دارد، هرگز آنرا با پلیدی گناه، خوار و پست نخواهد کرد».16
شیخ رجبعلی خیاط میگوید: «اگر تو برای خدا قیام کنی، تمام عوالم خلقت، دلیل راه تو هستند؛ چون کمال آنها، در فنای در تو میباشد. آنها میخواهند آن چه را در فطرت دارند، تحویل دهند؛ تا به کمال واقعی برسند و اگر انسان برای خدا قیام کند، همه عوالم وجود سر راه او صف میکشند؛ تا آن چه در خود دارند، به او عرضه کنند و راهنمای او باشند».
امام علی علیه السلام میفرماید: درد تو، در توست و درمان تو نیز در خود توست. تو گمان میبری که موجود ضعیفی هستی؛ حال آن که راز جهانی بزرگ، در کتاب وجود توست».
امام صادق علیه السلام میفرماید: خداوند، تمام کارهای مؤمن را به خود او واگذار کرده، ولی به او اختیار نداده که خود را خوار و ذلیل کند».17
عشقهایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود
زآن که عشق مردگان پاینده نیست
زآن که مرده، سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد ز غنچه تازهتر
عشق آن زنده گزین که او باقی است
کز شراب جان فزایت، ساقی است
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
10 . تهدید، مهمترین سرمایه دختر و پسر
دختران و پسران، تا حدی میتوانند تشخیص دهند که همسرشان با جنس مخالف ارتباط داشته است یا نه؟ دختران و پسرانی که با گروه مخالف ارتباطی نداشتهاند، یک حس خوبی دارند که زندگی مشترک را لذتبخشتر و شیرینتر میکند؛ اما این حس خوب زنانه و یا مردانه، با روابط عاطفی و غریزی، کشته میشود و آن حس پاک، از بین میرود و شریک زندگی، برای او تازگی ندارد و آن لذتی را که دو همسر پاک از هم میبرند، این دو از هم نمیبرند و این نکته تا حدی برای آن دو قابل درک است.
شخصی میگفت: با زنی ازدواج کردم و پس از دو سال میخواهم از او جدا شوم؛ چون احساس میکنم که من برای زنم هیچ جاذبهای ندارم و پس از جستوجو فهمیدم که روابط بیحد و مرزش با پسران - قبل از ازدواج - موجب این بیمیلی است و موجب شده که من برای او جاذبهای نداشته باشم. دختران و پسران نباید به گونهای رفتار کنند که این حس زیبا، در آنان کشته شود.
در یک نظرسنجی از پسران بیشماری پرسیدند: شما مایلید با کدام دسته از دختران ازدواج کنید؟ همه گفتند: مایلیم با دخترانی ازدواج کنیم که با جنس مخالف، ارتباط نداشتهاند
عشقهای این زمان، آن عشقهای قصه نیست
این زمان فرهاد کو، مجنون که شد، افسانه کیست؟
عاشقی را گفتم اَر محبوبه خواهد، کوه از جا میکَنی؟
گفت: عاشق بودن آری، کوه کندن بهرِ چیست؟
گفتم او را عاشقان آواره در دامانِ صحرا بودهاند
گفت: سرگردان به صحرا در شدن از ابلهی است
گفتمش در راه جانان، دست از جان مینهی؟
گفت: باید شادمان با دلبرِ جانانه زیست!
گفتم: اما عاشقانِ قصّه این رَه رفتهاند
گفت: امّا این زمان، این کارها دیوانگی ست!
گفتم: ای عاشق! اگر محبوبه بد عهدی نمود؟
گفت: دنیایی بزرگ است و پُر از حور و پری است
11. احساس گناه
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 17 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
امروزه استفاده از بتن های بازیافتی به یکی از مهم ترین مسائل تبدیل شده است و اقتصاد توجه زیادی به استفاده از بتن با دانه بندی بازیافتی (RAC) دارد.
تخمین زده شده است که نزدیک به 150 میلیون تن قلوه سنگ برای شن و ماسه بتن سالیانه در ایالات متحده تولید می شود و به مصرف می رسد. حال اگر این حجم بالای مصالح سنگی می توانست از مصالح گذشته بازیافت شود دیگر معادن شن و ماسه به سرعت رو به کاهش نمی رفت. بنابراین استفاده از بتن سازه های فرسوده جهت ساختن بتن با دانه بندی بازیافتی شاید نتوان که به طور کامل در نگه داشتن ذخایر و منابع طبیعی کمک کند ولی می تواند از هدررفتن یک حجم بزرگی از این منابع خدادادی کمک کند. همچنین استفاده از بتنهای RAC به تخریب نشدن محیط زیست نیز کمک بزرگی خواهد کرد.
استفاده از بتن های بازیافتی از سازه های قدیمی در دهه های گذشته منافعی را برای انسانها به دنبال داشته است. برای مثال در سال 1980بخش حمل و نقل مینسولتا (Minnesolta) 16 مایل از یک مسیر مسطح را با بتن بازیافتی پوشاند و بعد از آن تخمین زده شد که تقریباً در این پروژه حدود 600 هزار دلار صرفه جویی شده است.
بسمه تعالی
بخش اول:
مقاومت بتن بازیافتی در برابر سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن
این مقاله به بررسی مقاومت بتن با دانه های بازیافتی (Recycled Aggregate Concrete) در برابر سیکلهای یخ زدن و ذوب شدن می پردازد و آن را با بتنهای طبیعی (معمولی) (Natural Aggregate Concrete) مقایسه میکند. این بررسی ها و نتایج حاصل یک سری آزمایشات علمی است که در آزمایشگاه صورت گرفته است.
سه حالت مختلف برای مقایسه بتنهای RAC و NAC درنظر گرفته می شود:
حالت یکم (Case I): استفاده از یک نسبت آب به سیمان متوسط با مقدار 0.47 را مورد رسیدگی قرار می دهد (base Mixture) که برای RAC و NAC استفاده می شود.
حالت دوم (Case II): در این حالت با کم کردن نسبت آب به سیمان از 0.47 به 0.29 حالتی را پدید می آورد که متفاوت از حالت اول خواهد بود که به آن بتن با عملکرد بالا گویند. (Concrete High-Performance)
حالت سوم (Case III): با اضافه کردن %5 مواد هوازا به بتن اصلی (base Mixture) این حالت را پدید می آوریم.
عملکرد بتن RAC (بتن بازیافتی) در حالتهای I و II به دلیل استفاده از دانه های بازیافتی خوب نخواهد بود. این نتیجه با بتن NAC مقایسه می شود که به دوام کامل رسیده است و نهایتاً نتیجه گرفته می شود که اگر در بتن RAC از مواد هوازا استفاده شود دوام بتن RAC به اندازه بتن NAC خواهد شد.
مقدمه :
امروزه استفاده از بتن های بازیافتی به یکی از مهمترین مسائل تبدیل شده است و اقتصاد توجه زیادی به استفاده از بتن بازیافتی (RAC) دارد.
تخمین زده شده است که نزدیک 150 میلیون تن قلوه سنگ برای تهیه سنگدانه های بتن سالیانه در ایالات متحده آمریکا تولید می شود و به مصرف می رسد. حال اگر این حجم بالای مصالح سنگی می توانست از مصالح گذشته و قدیمی بازیافت شود دیگر معادن شن و ماسه رو به کاهش و نابودی نمی رفت.
بنابراین استفاده از بتن سازه های فرسوده و راهها که عمر مفید خود را کرده اند جهت ساختن بتن با دانه های بازیافتی شاید نتواند که به طور کامل در نگه داشتن ذخایر و منابع طبیعی کمک کند ولی می تواند که از هدر رفتن یک حجم بزرگی از این منابع خدادادی کمک کند. همچنین استفاده از بتنهای RAC به تخریب نشدن محیط زیست نیز کمک بزرگی خواهد کرد.
استفاده از بتن های بازیافتی با تخریب بتن های فرسوده در دهه های گذشته منافعی را برای انسانها به دنبال داشته است. به عنوان مثال در سال 1980 بخش حمل و نقل مینسوتا (Minnesota) توانست 19 مایل از یک مسیر مسطح را با بتن بازیافتی بپوشاند و تقریباً 600 هزار دلار صرفه جویی اقتصادی داشته باشد.
اهمیت تحقیق:
بازیافت بتن سیمانی (Portland Cement Concrete) و تهیه یک بتن مناسب از مصالح بازیافتی به یک مطالعه کامل و جامع در رابطه با مشخصات فیزیکی مصالح و عملکرد دوام (durability concrete) نیاز دارد.
هرچند اطلاعات زیادی در رابطه با عملکرد دوام بتن سیمانی (PCC) در دست است اما با این حال این اطلاعات نمی تواند به خوبی عملکرد دوام بتن را برای ما آشکار کند، زیرا محدودیتها و تناقضات در نتایج آزمایشات انجام شده وجود دارد. بنابراین واضح است که گستره استفاده از بتن با دانه های بازیافتی (RAC) نیازمند تحقیقات وسیع به منظور انتقال دادن شفاف شرایط ساختاری موادی که ممکن است بر دوام و مقاومت بتنی در برابر یخبندان تأثیر کند.
اهداف:
بر طبق کمیته ACI شماره 201 (ACI Committee 201)، دوام بتن سیمانی (PCC) اینگونه تعریف می شود که توانایی مقاومت کردن در برابر عوامل جوی (Weathering faction)، مواد شیمیایی، ساییدگی یا دیگر مسایلی که باعث تخریب می شود. یک بتن بازیافتی (RAC) مقاوم مانند بتن طبیعی (NAC) باید بتواند شکل خود را حفظ کند، کیفیت خودش را از دست ندهد و کارآیی خود را از لحاظ سرویس دهی در سرتاسر عمر طراحی سازه حفظ کند.
بیوک (BUCK) متوجه شد که اختلاف بین مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن بتن اصلی (بتنی که بتن RAC از آن مشتق می شود.) و بتن RAC که از بتن خرد شده در آزمایشگاه تهیه شده است زیاد نیست.
مالهرون و اُماهونی (Malheron and Omahony) گزارش کردند که بتن ساخته شده از دانه های که بتن ساخته شده از دانه های بازیافتی در آزمایشگاه از نظر مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن مشابه یا بهتر از بتن ساخته شده با دانه های معمولی (Conventional aggregates) با همان طرح اختلاط هستند.
برخلاف مالهرون و اُماهونی دو دانشمند دیگر به نامهای نیشیبایاشی و یامورا (Nishibayashi & Yamura) گزارش کردند که مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن بتن RAC بطور قابل توجهی نسبت به بتن نرمال پایین است و حتی به وسیله استفاده از مواد هوازا در آن (Case III) نیز افزایش نمی یابد.
همانطور که ملاحظه می کنیم سه نظریه داده شده با هم اختلاف دارند. بنابراین نیاز به تحقیق و مطالعه زیاد در باره فاکتورهای اولیه داریم با بتوانیم عملکرد بتن RAC را در مقابل ذوب شدن و یخ زدن و دیگر عوامل را بفهمیم.
برنامه تجربی:
مصالح (Materials):
از سیمان پرتلند تیپ I برطبق ASTMC 150 برای طرح اختلاط بتنهای RAC و NAC استفاده می شود. در هر دو بتن از سنگدانه های خوب استفاده می شود و سنگدانه هایی که در بتن NAC مورد استفاده قرار می گیرد باید از نوع خشن و زبر باشد مطابق ASTMC33 (کمیته C33 یکی از کمیته های مؤسسه ASTM است که روی خصوصیات مصالح شن و ماسه تحقیق می کند. جداول 1 و 2 از استاندارد فوق الذکر اقتباس شده است و محدوده مجاز شن و ماسه مصرفی را مشخص می کند.)
خاکستر بادی (Fly ash):
خاکستر بادی که مورد استفاده قرار می گیرد بر طبق ASTM 618 باید از نوع F باشد.
خاکستر بادی در هر دو بتن RAC و NAC مورد استفاده قرار می گیرد و در طرح اختلاف باید مصرف گردد.
آب:
آب مورد نیاز برای اختلاط بر طبق ASTMC494 مورد نیاز است برای انواع A و F.
ترکیبات شیمیایی:
ترکیبات شیمیایی شامل سوفونات نفتالین فرمالدئین شده است. (Sulfonated naphthalene Formal) دانه های بازیافتی به وسیله خرد کردن نمونه های قدیمی استوانه ای که در آزمایشات قبلی در آزمایشگاه مورد استفاده قرار گرفته است تهیه شده است. ابعاد خرد شده (12in×6) 305mm×152 میباشد.
روش خرد کردن به این ترتیب است که ابتدا هرکدام از نمونه های بتنی استوانهای را به دو قسمت تبدیل می کنند سپس در داخل دستگاه خردکننده میاندازند. دستگاه آرواره هایی که این آرواره ها به میزان 1in باز و بسته میشوند. با باز شدن و بسته شدن آرواره های دستگاه نمونه ها خرد میشوند. سپس به وسیله یک سرند که به صورت اتوماتیک حرکت می کند (Sieve Shaker) دانه های خرد شده به چهار اندازه مختلف تقسیم می شوند و برای تهیه بتن RAC آماده می شود بر طبق ASTMC33.
لازم به تذکر است که دانه های بازیافتی و دانه های طبیعی در تهیه بتن RAC و NAC به صورت خشک مورد استفاده قرار می گیرند.
اختلاط بتن:
همه طرحهای اختلاطی که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند قابل استفاده کردن در روش حجم مطلق است. جدول شمارة 1 سهم اختلاط هر یک از عناصر در طرح را برای هر دو بتن NAC و RAC مشخص کرده است. همانطور که در جدول مشاهده می شود نسبت آب به سیمان حالت II در مقایسه با حالت I و III کمتر است. ولی مقدار خاکستر بادی (Fly ash) در حالت II بیشترین مقدار است .
حالت III نیز با اضافه کردن %5 مواد هوازا به طرح اختلاط با حالتهای I و II کاملاً متفاوت شده است.
توضیح در بارة طرح اختلاط بتن بر طبق ACI211:
طرح مخلوط بتنی به این مفهوم است که به چه نسبتی اجزاء بتن (سیمان – آب – شن و ماسه) را مخلوط کنیم تا بتن ساخته شده به خواص مشخصی دست یابد. معمولاً در طرح مخلوط بتن سه مسئله مطرح است:
1- رسیدن به مقاومت مورد نظر.
2- تأمین دوام کافی.
3- رسیدن به اسلامپ مورد نظر.
موارد یکم و دوم به بتن سخت شده و مورد سوم به بتن تازه مربوط می شود.
در مورد دوم باید توجه کرد که دوام کافی برای هر بتنی به شرایط محیطی که آن بتن در معرض آن قرار خواهد گرفت، بستگی دارد.
عامل مخرب برای بتنی که در محیط سولفاتی قرار گرفته با بتنی که در ساحل دریا و در تماس با آب دریا قرار گرفته، متفاوت خواهد بود و عامل مخرب برای بتنی که در معرض یخ زدن و آب (ذوب) شدن متوالی قرار گرفته، با دو مورد قبلی (که مورد بحث ما نیز است) تفاوت خواهد داشت.
بنابراین در یک طرح مخلوط مناسب، تأثیر هر یک از عوامل مخرب محیطی در جای مناسب درنظر گرفته شده و تدابیر مناسب جهت تأمین دوام کافی، اتخاذ خواهد گردید.
قابل ذکر است که اکثر روشهای طراحی مخلوط بتن بر اساس خواص مصالحی که در هر منطقه یا هر کشور موجود بود تنظیم شده و طبعاً کاربرد آنها در یک منطقه دیگر چندان دقیق نخواهد بود.
آیین نامه آمریکا یا ACI از این مزیت برخوردار است که در مراحل پایانی طرح، با ساخت یک نمونه آزمایشگاهی و انجام چند آزمایش ساده روی این نمونه، نتایج مراحل قبلی را اصلاح کرده و به این ترتیب تأثیر خواص ویژه مصالح هر منطقه را به نحو مناسب، در نتایج طراحی دخالت می دهد.
آزمایش ذوب شدن و یخ زدن:
مقاومت بتن در برابر ذوب شدن و یخ زدن به وسیله نمونه منشوری مطابق ASTMC666، روش A، تعیین می شود.
سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن به این ترتیب است که ابتدا درجه نمونه بتنی منشوری از به کاهش و سپس از به ( به ) افزایش می یابد.
بعد از 14 روز که از عمل آوردن (Curing) نمونه ها در محیط مرطوب استاندارد گذشت (همانطور که در روش آزمایش مشخص شده) سه نمونه از هر اختلاط وزن و برای فرکانس عرضی اصلی (Frequency Fundamental Transvers) آزمایش می شود برطبق ASTM215.
نمونه ها مورد آزمایش قرار می گیرند برای فرکانس های بسامد افزار (پرطنین) و هر 36 بار که سیکل ذوب شدن و یخ زدن صورت گرفت وزن می شوند این کار ادامه دارد تا وقتی که سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن به 300 مرتبه برسد یا مربع مقدار فرکانس عرضی اصلی کمتر از %60 مقدار فرکانس عرضی آغازین برسد.
مراقبت از بتن:
چون در بالا از نگهداری (Curing) 14 روزه بتن صحبت شد در اینجا چند سطری در بارة عمل آوردن بتن (نگهداری) توضیح می دهیم.
به عمل آوردن بتن یا مراقبت از بتن مراقبتی است که سازنده بتن باید در طول 7 الی 10 روز اول از بتن به عمل آورد. (که در این آزمایش 14 روز مراقبت لازم است.)
در مراقبت از بتن باید به دو مسئله مورد توجه باشد:
الف) رطوبت کافی و مناسب.
ب) دمای خوب و کافی.
کنترل دما در هوای معمولی چندان ضروری نیست، ولی در هوای بسیار گرم و یا در هوای سردتر از 4 درجه سانتی گراد باید تدابیر ویژه ای اتخاذ شود.
روشهای مراقبت شامل موارد زیر است:
الف) روشهایی که حضور آب در کنار بتن تأمین می شود که به قرار زیر است:
1- ایجاد برکه آب
2- ایجاد مه (آب پاشی)
3- استفاده از پوششهای خیس نظیر گونی
4- استفاده از کاغذهای نفوذناپذیر
5- استفاده از پوششهای نایلونی
6- استفاده از مواد محافظ
7- قالبهای در جا نگهداشته شده
ب) روشهایی که با ایجاد حرارت زیاد همراه با رطوبت کافی، گیرش بتن را تسریع می کند:
1- استفاده از جریان بخار آب.
2- استفاده از بخار آب همراه با فشار.
نتایج:
مشخصات مصالح دانه ای بازیافتی:
دانه بندی دانه های بازیافتی:
دانه بندی دانه های بازیافتی که در محدودة مجاز از لحاظ ابعاد قرار دارند برای دانه بندی خاصی که توسط ASTMC33 مشخص می شود در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل 1- نمودار محدودة مجاز دانه های درشت در بتن بازیافتی برطبق ASTM
برای مشخص کردن بهترین ترکیب دانه بندی به این ترتیب عمل می کنیم که از میان نقاط موجود در شکل 1 یک نقطه را انتخاب کرده که بهترین شرایط دانه بندی را داشته و با شرایط ASTM نیز مطابق باشد. این کار چندان مشکلی نیست.
شکل و بافت:
دانه های بازیافتی دارای لبه های معین و زاویه دار در شکل هستند بطوری که نتیجه این مطلب یک نسبت سطح به حجم بالایی می شود.
به دلیل وجود چسب ملات قدیمی در سطح دانه های بازیافتی بافت سطح این دانه ها ناصاف و دارای خلل و فرج است. آزمایش فیزیکی برای سنجیدن زاویه داری دانه های بازیافتی صورت نگرفته است. ولی به صورت چشمی و دیداری رده بندی می شود که دانه های بازیافتی در سطح دارای 100% شکستگی هستند.
جذب (Absorption):
جذب آب دانه های طبیعی و بازیافتی به وسیله ASTMC128 معین می شود و در جدول 2 نیز نشان داده شده است.
جدول 2- مشخصات دانه های طبیعی و بازیافتی.
جدول 3- اسلامپ و مقدار مواد هوازی اضافه شده.
همانطور که در جدول 2 مشاهده می شود درصد آب جذبی توسط دانه های بازیافتی 4/70 درصد و توسط دانه های طبیعی 0.3% است یعنی %4/4 بین آب جذبی دانه های بازیافتی و طبیعی اختلاف است.
دلیل این اختلاف زیاد برای درصد جذب آب را می توان به چسب ملات کهنه که برروی دانه های بازیافتی قرار دارد نسبت داد. یعنی وجود این ملات کهنه برروی این دانه ها باعث ایجاد جذب بالای آب دانه های بازیافتی گردیده است.
وزن مخصوص:
همانطور که می دانیم وزن مخصوص مصالح دانه ای به صورت نسبت وزن به حجم و یا وزن واحد حجم تعریف می شود. همچنین وزن شن و ماسه نیز بر اساس حالت اشباع با سطح خشک (SSD) تعیین می شود. به عبارت دیگر فرض بر این است که دانه ها نه آبی از مخلوط جذب می کنند و نه آبی به مخلوط اضافه نمایند. اگر رطوبت شن و ماسه در حالت SSD نباشد، باید تصحیحات لازم برای وزن شن و ماسه و آب مصرفی صورت گیرد.
در این آزمایش نیز مصالح در حالت اشباع با سطح خشک هستند. و تعیین وزن مخصوص با فرض SSD بودن مصالح صورت گرفته است (Saturated Surface dry). همانطور که در جدول 2 مشاهده می شود وزن مخصوص دانه های بازیافتی 2/4 و دانه های طبیعی 2/67 است. کمتر بودن وزن مخصوص دانه های بازیافتی را می توان به نسبت کم چگالی ملات قدیمی که به دانه های بازیافتی چسبیده است نسبت داد.
مشخصات بتن RAC تازه:
بتن تازه بتنی است که تازه ساخته شده و دارای خاصیت روانی یا پلاستیسیته است.
کارآیی (Workability):
کارآیی عبارت است از درجه سهولت ریختن و کارکردن با بتن. هرچه ریختن بتن تازه سخت تر باشد کارآیی آن کمتر یا پایین تر است. آزمایش اسلامپ برای تعیین میزان کارآیی بتن به کار می رود. بدیهی است که هرچه اسلامپ کمتری انتخاب شود، خواص مطلوب بتن در بتن سخت شده بهتر خواهد شد.
همانطور که در جدول شماره 3 مشاهده می شود کارآیی تمام مخلوطها در جدول مشخص شده است. این کارآیی توسط آزمایش اسلامپ مشخص شده است. مطابق با ASTMC143.
مخلوطی که حاوی دانه های بازیافتی است در مقایسه با مخلوطی که حاوی دانه های طبیعی است دارای زبری و سختی بیشتری است. برای رسیدن به یک مقدار مساوی اسلامپ در هر دو مخلوط مقدار آب بیشتری را جهت احتیاط باید به مخلوط بتن RAC اضافه کرد (این آب باید از نوع F برطبق ASTMC494 باید باشد.) تا مخلوط بتن RAC کارایی بیشتری مشابه NAC پیدا کند.
به طور کلی کم بودن کارآیی بتن RAC نسبت به بتن NAC را می توان به جذب بالای آب توسط ملات قدیمی که به دانه های بازیافتی چسبیده است نسبت داد. به همین دلیل در 5 تا 10 دقیقه اول کمبود کارایی، بیشتر به چشم می خورد.
حجم هوا:
همانطور که در جدول شماره 3 مشاهده می کنید حجم هوای محبوس شده بتن RAC مقداری بیشتر از بتن NAC است. این هوای بیشتر را می توان به دلیل وجود فضای خالی بیشتر در داخل دانه های بازیافتی نسبت داد. باز هم یادآوری می شود که مخلوطهای نوع I و II فاقد مواد هوازا در طرح اختلاطشان هستند ولی در مخلوطهای نوع III همانطور که اشاره شد به میزان %5 مواد هوازا به مخلوط به صورت عمدی اضافه شده است.
مشخصات مکانیکی:
شکل 2 مقاومت فشاری 28 روزه بتنهای RAC و NAC را برای هر سه مخلوط مختلف نشان می دهد. همانطور که در شکل مشاهده می شود کاهش نسبت آب به سیمان از 0.47 به 0.29 باعث افزایش مقاومت فشاری حالت II نسبت به حالت I گردیده است.
(شکل 2- مقاومت فشاری 28 روزه بتنهای RAC و NAC برای سه حالت I، II و III)
همانطور که در شکل 2- مشاهده می شود نسبت افزایش مقاومت فشاری از حالت I به II برای بتنهای RAC و NAC یکی نیست به طوری که مقاومت فشاری بتن NAC به میزان 34% افزایش پیدا می کند، یعنی از مقدار 38/1 به 51/2 مگاپاسکال (5523-7416Psi) افزایش پیدا می کند ولی مقاومت فشاری بتن RAC به میزان %14 افزایش دارد. یعنی از مقدار 38/1 به 44/2 مگاپاسکال (5635-6575Psi) افزایش می یابد.
دلیل افزایش کمتر مقاومت فشاری از حالت I به II در بتن RAC را می توان به مقاومت فشاری بتن اصلی (بتنی که دانه های بتن RAC از آن مشتق شده است.) نسبت داد.
به طوری که مقاومت فشاری بتن اصلی 35 مگاپاسکال (5000Psi) است در صورتی که مقاومت فشاری مورد نیاز طراحی برای بتنهای RAC و 48MpaNAC (7000Psi) است.
نتیجه ای که وجود دارد این است که گسیختگی بتن RAC ممکن است به دلیل استفاده از دانه های بازیافتی باشد یعنی گسیختگی از دانه های بازیافتی آغاز می گردد درحالی که دلیل اصلی گسیختگی بتن NAC ممکن است چسب سیمان بتن باشد یعنی گسیختگی از چسب سیمان بتن آغاز می گردد. دلیل اصلی مطالب فوق بر پایه مشاهدات دیداری است.
بتن RAC گسیخته می شود وقتی که ترکها عبور می کنند از میان دانه های بازیافتی و آنها را در طول با ملات شکاف می دهند. از طرف دیگر بتن طبیعی (NAC) گسیخته می شود وقتی که ترکهای ایجاد شده از میان چسب ملاط عبور کنند و دانه های بتن (NAC) را در بر بگیرند که این امر سبب گسیخته شدن چسبندگی بین دانه ها گشته و نمونه گسیخته می شود. بنابراین، دانه های بازیافتی که از بتن اصلی (Original Concrete) مشتق می شوند ممکن است که از سنگ آهک خرد شده ضعیف تر عمل کنند. نتیجه اینکه یک تأثیر معکوس برروی عملکرد دوام بتن RAC در مقایسه با بتن NAC به وجود می آید. مشخصات دیگر مانند مدول الاستیسیته و مدول گسیختگی در شکلهای 3 و 4 نمایش داده شده اند که همان روال قبلی را طی کرده اند.
همانطور که قبلاً ذکر شد تفاوت حالت I و حالت II در حدود %5 مواد هوازا در طرح اختلاط با حالت III است. همانطور که در شکل 2 ملاحظه می شود حالت III نسبت به حالت I بترتیب برای بتن های NAC ، RAC، 25 و 23 درصد کاهش مقاومت داریم یعنی به ازای هر یک درصد مواد هوازا در طرح اختلاط 4 تا %5 کاهش مقامت برای بتن ایجاد می شود.
(شکل 3- مدول الاستیسیته 28 روزه بتن های RAC و NAC برای سه حالت.)
مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن (Resistance to freezing and thawing)
مدول دینامیکی نسبی:
مدول دینامیکی الاستیک برای تخمین زدن مقاومت بتن در مقابل یخبندان به کار می رود. دلیل استفاده از مدول دینامیکی الاستیک به خاطر تخریب نکردن نمونه های ماست. یعنی بدون اینکه باعث تخریب نمونه های بتنی شود مقاومت نمونه ها را برای ما تعیین می کند.
گوناگونی در مقدار مدول دینامیکی در تمام مدتی که سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن اعمال می شود یک شرایط خوبی را از گوناگونی در مقاومت نمونه های بتنی تهیه می کند. گوناگونی مقاومت در هر تکرار سیکل درجه مقاومت بتن در برابر ذوب شدن و یخ زدن را منعکس می کند.
(شکل 4- مدول گسیختگی 28 روزه بتنهای RAC و NAC)
مدول دینامیکی نسبی الاستیکی (RDM) تعریف می شود مطابق ASTMC215 و از روابط زیر محاسبه می شود:
(1)
را این رابطه:
RDM= مدول دینامیکی نسبی الاستیکی بعد از گذشت C سیکل ذوب شدن و یخ زدن به درصد.
C= تعداد تکرارها در طول آزمایش.
= فرکانس عرضی اصلی بعد از گذشت C سیکل ذوب شدن و یخ زدن.
= فرکانس عرضی اصلی در زمانی که هیچ سیکل ذوب شدن و یخ زدن نداشته باشیم (Hertz)
در جدول 4 مقدار RDM برای سه حالت بیان شده وجود دارد. برای حالت 1 که در شکلهای 5 و 6 نشان داده شده است، همانطور که مشاهده می کنیم برای بتن طبیعی پس از گذشت 36 سیکل مقدار RDM به %33 مقدار اولیه خود می رسد. درحالی که برای بتن بازیافتی پس از 72 سیکل مقدار RDM به %45 مقدار اولیه خود می رسد. (مقدار اولیه صفر است.)
وجود یک مقدار مهمی از آب منجمد در داخل لوله های موئین که در چسب سیمان وجود دارد یک فشار داخلی را در بتن به وجود می آورد. این فشار به دلیل منبسط شدن آب در اثر انجماد است. وجود این فشار باعث ایجاد خسارت به نمونه بتنی می شود و می تواند موجب کوتاهی زمان بقا و پایداری برای هر دو نوع بتن RAC و NAC گردد.
(جدول 4- مقدار RDM به درصد برای سه حالت بتنهای RAC و NAC)
(شکل 5- نمودار RDM برای سه حالت متفاوت بین RAC)
(شکل 6- نمودار RDM برای سه حالت متفاوت بین NAC)
برای حالت II که در شکلهای 5 و 6 نشان داده شده اند بتن NAC حتی پس از گذشت 300 سیکل ذوب شدن و یخ زدن سالم است و هیچگونه افت در میزان RDM ندارند. در حالی که بتن RAC پس از گذشت 100 بار تکرار ذوب شدن و یخ زدن دچار کاهش در میزان RDM می شود. در حقیقت بتن RAC دچار گسیختگی می شود وقتی 252 بار ذوب شدن و یخ زدن تکرار شود، زیرا RDM به میزان 60% مقدار اولیه کاهش می یابد.
دلیل بهتر شدن مقاومت بتن در برابر ذوب شدن و یخ زدن در مورد II نسبت به مورد (حالت) I در این است که نسبت آب به سیمان در این حالت (حالت II) کاهش یافته و همین امر باعث کاهش میزان لوله های موئین و فضاهای خالی در بتن NAC گردیده است. کاهش میزان لوله های موئین در بتن NAC باعث کاهش میزان آب منجمد در بتن می گردد که این مسئله نیز باعث می شود که تنش های فشاری در بتن که به دلیل یخ زدن آب ایجاد می شود کاهش یابد.
در بارة بتن RAC همانطور که در شکل مشاهده می شود کاهش نسبت آب به سیمان (Water Cement Ratio) از 0.47 به 0.29 ظاهراً یک مقاومت کامل در برابر یخ زدن عرضه نمی کند، هرچند که عملکرد دوام بتن افزایش می یابد.
دلیل اینکه بتن با دانه های بازیافتی (RAC) در حالت II نمی تواند یک مقاومت کامل در برابر سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن داشته باشد (مانند بتن NAC)، می توان به وجود مقادیر قابل توجهی از آب منجمد که در لوله های موئینی که در چسب سیمان قرار دارد نسبت داد. این لوله های موئین در بتن RAC حالت II کاملاً اصلاح نشده است یا به اندازه ای افزایش نیافته که باعث بالا رفتن مقاومت بتن RAC در برابر ذوب شدن و یخ زدن بشود.
دلیل دیگری که می توان بیان کرد این است که همانطور که بیان شد بتن RAC به دلیل داشتن خلل و فرج در داخل دانه های بازیافتی آب بیشتری جذب می کند بنابراین واضح است که جذب آب بیشتر توسط این بتن و یخ زدن آب می تواند فشار داخلی بیشتری را در داخل بتن RAC ایجاد کند.
وجود فشار داخلی در داخل بتن بازیافتی (RAC) می تواند موجب عوارضی برای بتن گردد، ازجمله این عوارض این است که فشار داخلی باعث می شود که مقاومت کششی (Tensile Strength) دانه های بازیافتی به حد نهایی خود برسد و بتن گسیخته شود. دیگر عاملی که ممکن است اتفاق بیفتد این است که فشار داخلی بتن باعث شود مقداری از آب بتن که در ترکیب شرکت دارد و دور چسب سیمان را احاطه کرده است از بتن خارج گشته و باعث خسارت زدن به بتن می شود و یا یک ترکیبی از همه اینها (همه این مکانیزمها) ممکن است ایجاد شود که باعث زوال سریع بتن RAC گردد.
برای حالت III همانطور که در شکلهای 5 و 6 مشاهده می شود هر دو نوع بتن مورد بررسی (بتن طبیعی و بتن بازیافتی) در برابر بیش از 300 سیکل ذوب شدن و یخ زدن پایدار هستند و مقاومت می کنند. این افزایش مقاومت در برابر ذوب شدن یخ زدن را فقط می توان به حبابهای هوای درون بتن نسبت داد. در واقع حبابهای هوا ضمن آنکه نفوذ آب در بتن را محدود می کند، اگر چنانچه آب به مقدار کمی نفوذ کرد و یخ زد، این حفره های کوچک هوا افزایش حجم ناشی از یخ زدن را جبران کرده و مانع خرابی بتن می شوند.
تغییرات وزن:
تغییرات وزن نمونه بتنی در تمام طول سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن یکی دیگر از حالتهایی است که باعث فساد و زوال نمونه بتنی می گردد.
تغییر وزن باعث به وجود آمدن این طرز تفکر می شود که یک مقداری از رطوبت جذب می شود به دلیل ترکهایی که در نمونه بتنی در اثر انبساط چسب سیمان به وجود می آید.
تغییر وزن در اثر سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن از رابطه زیر بدست می آید:
در این رابطه:
= تغییر وزن نمونه پس از C بار تکرار عملیات ذوب شدن و یخ زدن.
= وزن نمونه در ابتدای آزمایش، g
= وزن نمونه پس از C بار تکرار عملیات ذوب شدن و یخ زدن، g.
به عنوان مثال اگر 10= و 1/10= کیلوگرم باشد تغییر وزن به صورت زیر بدست می آید:
در واقع برای این مثال %1 نمونه تغییر وزن داشته است.
جدول 5 تغییرات وزن نمونه های بتنی را برای حالتهای I، II و III نمایش می دهد.
(جدول 5- درصد تغییرات وزن برای نمونه های بتنی NAC و RAC)
(شکل 7- درصد تغییرات وزن بتن RAC)
(شکل 8- درصد تغییرات وزن بتن NAC)
همانطور که در شکلهای 7 و 8 ملاحظه می شود برای حالت I (base mixture) هرچه که تعداد سیکلهای آزمایش ما بالا رود تغییرات وزن بتن NAC و RAC نیز افزایش می یابد. این افزایش برای بتن NAC (افزایش تغییرات وزن) با سرعت بیشتری نسبت به بتن RAC صورت می گیرد (مطابق شکل)، این مطلب دلالت بر این نکته دارد که بتن NAC آب بیشتری جذب می کند. روند افزایش تغییرات وزن باعث فساد بتن RAC و یا NAC می شود و همانطور که دیدیم روند کاهش RDM در طول سیکلهای اعمالی باعث فساد بتن می شود، حال اگر به شکلهای 5 و 6 نگاه کنیم میبینیم که روند فساد بتن با کاهش RDM در بتن NAC با سرعت بیشتری صورت میگیرد همین مطلب برای تغییرات وزن نیز مشاهده شد یعنی افزایش تغییرات وزن بتن NAC با سرعت بیشتری نسبت به بتن RAC صورت می گرفت، و در نتیجه بتن NAC در حالت I زودتر از بتن RAC دچار فساد و زوال می شود. برای حالت II که در شکل 8 مشاهده می شود بتن طبیعی (NAC) در سرتاسر دوره آزمایشی در حدود 0.2% تغییر وزن دارد. همینطور سرعت افزایش نسبت وزن در این حالت بسیار با کندی صورت میپذیرد و این نشان می دهد که قابلیت نفوذپذیری و جذب آب توسط بتن کاهش پیدا کرده است، دلیل این کاهش یافتن این است که نسبت (آب به سیمان) کاهش پیدا کرده است و همین قابلیت جذب آب توسط دنههای طبیعی نیز کاهش پیدا کرده است و همچنین قابلیت جذب آب توسط دانه های طبیعی نیز کاهش پیدا کرده است.
جذب آب در حالت II (Case II) برای بتن طبیعی تأثیر منفی بر مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن ندارد و شاید به فرایند هیدراسیون چسب سیمان نیز کمک کند. زیرا تغییر وزن تا حدود 100 سیکل ذوب شدن و یخ زدن پایدار باقی می ماند.
از طرف دیگر برای بتن بازیافتی همانطور که در شکل 7 نشان داده شده است افزایش وزن به صورت سریع در طول دوره آزمایش انجام می گیرد، و این مطلب از جذب بالای آب توسط اجزای بتن خبر می دهد. افزایش وزن به طور متداوم برای بتن بازیافتی (RAC) کاهش میزان RDM را به دنبال خواهد داشت. در حقیقت یک ارتباط معکوس بین تغییرات وزن با RDM وجود دارد یعنی با افزایش وزن. RDM کاهش پیدا می کند. برای حالت III (Case III)، همان طور که مشاهده می شود (شکلهای 7 و 8) افزایش وزن یک روند بسیار آرام را دارد و این روند برای هر دو بتن (RAC وNAC) صادق و این مقاومت بالای این بتنها را در برابر جذب رطوبت نشان می دهد.
فاکتور دوام – (Durability Factor):
فاکتور دوام از رابطه زیر بدست می آید:
در این رابطه:
DF: فاکتور دوام نمونه های مورد آزمایش.
P: مدول دینامیکی نسبی الاستیسیتی پس از N سیکل به درصد.
N: تعداد سیکلهایی که P به یک مقدار مینیمم مشخص برای متوقف کردن آزمایش برسد، یا تعداد سیکلهای مشخصی که در معرض خاتمه پیدا کردن است؛ هرچند اندک باشد.
M: تعداد سیکلهای مشخصی که در معرض خاتمه پیدا کردن است.
عملکرد دوام برای هر دو بتن (بازیافتی و طبیعی) در جدول 6 و تصویر 9 نشان داده شده است. برای حالت I (base mixture) واضح است که عملکرد دوام برای هر دو نوع بتن بسیار پایین است. نتیجه اینکه دوام هر دو بتن برای حالت I ضعیف است. بالا بودن DF (فاکتور دوام) بتن بازیافتی ممکن است که به کمتر بودن آب در لوله های موئین موجود در چسب سیمان نسبت داده شود. پس نتیجه گرفته می شود که به طور طبیعی دانه های بازیافتی قابلیت جذب بالایی دارند، که باعث فشار هیدرولیکی کم در RAC می شود. با این همه می توان نتیجه گرفت که آزمایش نمونه تحت شرایط نسبت بالا و استفاده نکردن از مواد هوازا باعث می شود که بتن در برابر یخبندان دوان نداشته باشد و مقاومت نمی کند و باید تدابیر دیگری برای بالا بردن مقاومت انجام داد.
برای حالت II برای بتن NAC مقدار DF، %100 است، پس در برابر یخبندان کاملاً مقاوم است، درحالی که مقدار عملکرد دوام بتن RAC در حدود %24 است و این مقدار نشان دهنده دوام پایین بتن RAC برای حالت II است. می توان نتیجه گرفت که کم کردن نسبت آب به سیمان عامل مهمی است برای بالا بردن عملکرد دوام بتن NAC به طوری این بتن می تواند به طور کامل در برابر سیکلهای ذوب شدن و یخ زدن مقاومت کند.
در حالی که در بتن RAC کم کردن نسبت برای بالا بردن دوام بتن بصورت مطلوب کافی نیست، البته مقدار مقدار دوام را بالا می برد ولی نه بطور کامل و مطلوب. دلیل این امر را می توان اینگونه بیان کرد که در بتن NAC و RAC تمام موارد در طرح اختلاط مشابه هستند به جز نوع دانه ها و و زبری آنها، دانه های بازیافتی باعث تأثیر معکوس و منفی در روند بالا رفتن دوام بتن RAC می گردد.
شکل 9- فاکتور دوام برای بتن RAC و NAC
جدول 6- فاکتور دوام برای سه حالت I، II و III در بتن RAC و NAC
برای حالت III (Case III)، هر دو بتن دارای رفتار بسیار عالی هستند (DF=100) بنابراین این مطلب روشن است که هوادار کردن بتن با مواد هوازا تأثیری که برروی دوام بتن بازیافتی دارد همان تأثیر را نیز برای بتن طبیعی دارا می باشد، و بتن بازیافتی (RAC) بدون مواد هوازا دارای عملکرد دوام پایینی می باشد و بدون مواد هوازا بتن بازیافتی مسلماً بدون ارزش است.
بخش آخر – نتیجه گیری کلی:
نتایج گرفته شده از مطالعه مطالب بالا به این شرح است:
1- نتایج تهیه دانه بندی خوب برای دانه های بازیافتی در آزمایشگاه که مطابق ASTM تصریح و مشخص شده را بصورت عملی انجام می دهد. استفاده از شرایط دانه بندی حاضر همچنین یک شرایط دوام پذیر است.
2- به علت وجود ملات کهنه و قدیمی که به دانه های بازیافتی چسبیده است، مقدار آب جذبی دانه ها بالاتر از دانه های سنگ آهک خرد شده زبر مناسب در حالی که وزن مخصوص آنها کمتر از سنگ آهک خرد شده مناسب است.
3- نسبت جذب آب بالای دانه های بازیافتی در بتن RAC باعث کاهش مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن می شود. دلیل این مطلب اشباع شدن دانه ها در طول آزمایش است. این نتیجه برای تمام آزمایشاتی که روی بتن RAC صورت گرفته صادق است به جز زمانی که مواد هوازا را در طرح اختلاط اضافه می کنیم.
4- کاهش نسبت آب به سیمان به یک مقدار معین برای بالا بردن مقاومت بتن NAC در برابر ذوب شدن و یخ زدن سودمند خواهد بود. کاهش نسبت آب به سیمان به 0.29 مقاومت در برابر ذوب شدن و یخ زدن بتن NAC را بشدت بالا می برد.
استفاده از همان نسبت برای بتن بازیافتی هرچند مفید است ولی یک مقاومت قابل قبول را برای ما ایجاد نمی کند.
5- استفاده از مواد هوازا برای تولید هوای عمدی در بتن تأثیر بسیار بیشتر نسبت آب به سیمان دارد. (البته برای بتن RAC). نتیجه این آزمایش این می شود که استفاده از مواد هوازا در بتن بازیافتی باعث بالا بردن دوام این بتن به حد قابل قبول و عالی می شود.
بخش دوم
(مقاومت بتن با دانه های بازیافتی ساخته شده از تخریب بتن سازه های قدیمی به عنوان دانه بندی)
آزمایشات صورت گرفته به منظور تعیین مقاومت فشاری، مقاومت کششی شکافنده (Splitting tensile) و مقاومت خمشی بتن با دانه بندی درشت بازیافتی صورت گرفته است. همچنین بتن های بازیافتی را با بتنهای طبیعی حاصل از خرد کردن سنگهای بزرگ به عنوان شن و ماسه مقایسه می کند.
این کارهای آزمایشی به مقایسه مشخصات دانه بندی نیز می پردازد. دانه بندی ریز برای بتن بازیافتی و بتن معمولی دانه بندی است که از %100 ماسه طبیعی تشکیل شده باشد.
برای بتن بازیافتی از دو منبع برای تأمین سنگدانه استفاده می شود که یکی بتن خرد شده پیاده روها از پروژه U.S23 است و دیگر از پروژه 1-75 در میشیگان است. همچنین برای بتن طبیعی از یک منبع استفاده شده است، (سنگ آهک خرد شده). دو اندازه حداکثر (Maximum Size) از دانه بندی، دو سطح از نسبت آب به سیمان، دو سطح زمان اختلاط خشک (dry mixing time) از دانه بندی درشت برای اجرا کردن آزمایش اصلی انتخاب می شود البته برای یک فاکتور طراحی کامل.
نتیجه آزمایش این است که مقاومت بتن با دانه بندی بازیافتی تحت تأثیر فاکتورهای مختلفی قرار دارد که از آن جمله به مقاومت بتن اصلی (Original Concreate)، نسبت دانه بندی درشت به دانه های ریز در بتن اصلی (بتن اصلی بتنی است که دانه های بتن بازیافتی از آن مشتق شده است، البته دانه های درشت)، نسبت بالاترین اندازه دانه بندی در بتن اصلی به نسبت بالاترین اندازه دانه بندی در بتن بازیافتی اشاره کرد. این فاکتورها همچنین تحت تأثیر نتیجه نسبت آب به سیمان، بالاتر بودن اندازه دانه بندی و اختلاط خشک برروی مقاومت مشخصه های بتن با دانه بندی بازیافتی است.
این آزمایشات همچنین نشان می دهد رابطه عادی بین مقاومت کششی شکافنده، مقاومت خمشی و مقاومت فشاری ممکن است اصلاحاتی را برای بتن با دانه بندی بازیافتی داشته باشد.
کاهش منابع مصالح دانه درشت با کیفیت همراه با ملاحظات اقتصادی، زیست محیطی و انرژی، بازسازی و چرخه دوبارة سازه ها و سنگفرشهای بتنی تخریب شده را به عنوان مصالح دانه درشت در ساختارهای بتنی جدید تشویق می کند.
محققان تلاش کرده اند تا کیفیت بتن احیا شده انبوه را به خواص بتن و چسب اصلی مرتبط سازند و وضعیت تخریب قدیمی، روند خرد شدن ترکیب جدید مخلوط را نیز مد نظر داشته باشند و یافته های آنها آنها به صورت جامع توسط هانسن (Hansen) مورد بازبینی و بررسی قرار گرفته است.
عموماً این نکته پذیرفته شده است که چسب سیمان از بتن اصلی (Original Concrete) که به مصالح دانه درشت بازسازی شده می چسبد، نقش مهمی در تعیین عملکرد بتن دانه درشت احیاء شده (بازیافت شده) ایفاء می کند. کیفیت های چسب و نواحی رابط، بعلاوة محتوای چسب در بتن اصلی برروی خواص بتن دانه درشت احیاء شده تأثیر می گذارد.
عمدة محققان بتن اصلی را در آزمایشگاه می سازند تا به خواص و نسبت های مخلوط کنترل داشته باشند و قادر به مطالعه بعضی خواص خاص بتن بازیافت شده (احیاء شده) تحت اوضاع کنترل شده باشند. با وجود تمام این امر می تواند نتایجی بدست آید که متفاوت از نتایج بدست آمده در میزان عملی باشد.
فشار اصلی این تحقیق، برای ارزیابی بتن بازیافت شده از عملیاتهای تخریب میدانی بود که به عنوان مصالح دانه درشت در بتن مورد استفاده قرار می گرفتند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 47 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
این مقاله دارای تصویر است که در سایت قابل نمایش نیست
درجه بندی تخم مرغها بر حسب کیفیت و ظاهر پوسته، سفیده و زرده تعیین میگردد:
1-درجه AA:
* پوسته: تمیز-فاقد ترک خوردگی-زبر- سفت - بدون بدشکلی و با فرم طبیعی (بیضی شکل و با یک انتهای پهن تر)
* اتاقک هوایی: با عمق کمتر از 3 میلی متر.
* سفیده: با قوام و با اندکی ارتفاع-سفیده غلیظ مشهود است-نسبت سفیده غلیظ از سفیده رقیق بیشتر است.
* زرده: سفت و باقوام است-در مرکز سفیده قرار دارد- با لبه های مشخص -غشای ویتلین محکم و سفت است-زرده گرد است.
* شالاز: برجسته ونمایان است.
* نمای پس از شکسته شدن: تخم مرغ سطح کمی را اشغال میکند.
* کهنگی: حداکثر 10 روز.
2-درجه A:
* پوسته: تمیز- فاقد ترک خوردگی- سفت - زبر- بدون بدشکلی و با فرم طبیعی (بیضی شکل و با یک انتهای پهنتر)
* اتاقک هوایی: با عمق کمتر از 6 میلی متر.
* سفیده: با قوام و با اندکی ارتفاع-سفیده غلیظ مشهود است-نسبت سفیده غلیظ از سفیده رقیق بیشتر است.
* زرده: سفت و باقوام است-در مرکز سفیده قرار دارد- با لبه های مشخص -غشای ویتلین محکم وسفت است-زرده گرد است.
* شالاز: برجسته ونمایان است.
* کهنگی: حداکثر 15 روز.
* نمای پس از شکسته شدن: سطح بیشتری نسبت به تخم مرغ درجه AA اشغال میکند.
3- درجه B:
* پوسته: اندکی لکدار و کثیف-دارای اندک بدشکلی و فرم غیر طبیعی.
* اتاقک هوایی: با عمق 9 میلی متر.کیسه هوایی ممکن است شناور گردد.
* سفیده: نسبت سفیده رقیق از سفیده غلیظ بیشتر است- سفیده رقیق و آبکی است.
* زرده: در مرکز سفیده واقع نیست-مسطح است-غشای ویتلین شکننده است و زرده پس از شکستن تخم مرغ ممکن است پخش گردد.
* شالاز: نامشخص است.
* کهنگی: بیش از 15 روز.
* نمای پس از شکسته شدن: سطح وسیعی را اشغال میکند.
4- درجه C:
پوسته کثیف و ترکدار-سفیده بسیار آبکی و رقیق-در سفیده لخته خون دیده میشود-اتاقک هوایی بیش از 9 میلی متر عمق دارد-زرده کاملا مسطح و پخش شده.
نکته:تخم مرغهای درجه C در بازار مواد غذایی عرضه نمیگردد.
نکته:هر چه نسبت سفیده غلیظ به سفیده رقیق بیشتر باشد تخم مرغ تازه تر و مرغوبتر است.
تغییراتی که با گذشت زمان و افزایش کهنگی در تخم مرغ پدید می آید:
1- اتاقک هوایی بزرگتر و حجیم تر میشود. (به علت ورود هوا به آن)
2- تخم مرغ افت حجمی پیدا میکند. (به علت خروج دی اکسید کربن و آب)
3- زرده مسطح تر شده و قطرش افزایش می یابد. زرده ممکن است بیضوی شکل تر گردد.
4- غشاء خارجی زرده (ویتلین) شکننده تر میگردد.
5- شالاز نامشخص تر میشود.
6- با خروج دی اکسید کربن PH تخم مرغ افزایش می یابد.
7- سفیده غلیظ، رقیق و آبکی میگردد.
8- تخم مرغ پس از شکسته شدن سطح بیشتری را اشغال میکند.
9- پوسته از حالت زبری درآمده و صافتر و صیقلی تر میشود.
سایز تخم مرغها:
سایز تخم مرغها به سن مرغ، نژاد مرغ، وزن مرغ، جیره غذایی مرغ و شرایط محیط پرورش مرغ بستگی دارد.
1- جامبو(JUMBO):هر کدام از آنها بیش از 69 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 850 گرم وزن دارد.
2- خیلی بزرگ(EXTRA LARGE):هر کدام از آنها 69-64 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 765 گرم وزن دارد.
3- بزرگ(LARGE):هر کدام از آنها 63-56 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 680 گرم وزن دارد.
4- متوسط(MEDIUM):هر کدام از آنها 55-49 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 595 گرم وزن دارد.
5- کوچک(SMALL):هر کدام از آنها 48-42 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 510 گرم وزن دارد.
6- خیلی کوچک(PEEWEE):هر کدام از آنها کمتر از 42 گرم وزن داشته و هر 12 عدد آنها 425 کرم وزن دارد.
نحوه تشخیص تخم مرغ تازه، کهنه و فاسد بوسیله لیوان آب و نمک (محلول آب و نمک 10 درصد):
1- تخم مرغ کهنه به علت نفوذ هوا از طریق روزنه های پوسته و افزایش حجم کیسه هوایی، سبک تر میشود.
2- تخم مرغ تازه به ته ظرف رفته اما تخم مرغ کهنه در سطح آب شناور میگردد.
3- چنانچه تخم مرغ بصورت افقی (خوابیده) ته ظرف قرار گیرد، تخم مرغ خیلی تازه است. اما اگر بصورت قائم (با انتهای پهن تر به سمت بالا) در آید کهنگی تخم مرغ 3 هفته میباشد. چنانچه تخم مرغ بطور مایل ته ظرف قرار گیرد یک هفته از عمر تخم مرغ می گذرد.
4- چنانچه تخم مرغ در سطح آب بصورت عمودی غوطه ور گردد کهنه و اگر بصورت افقی غوطه ور گردد خیلی کهنه و احتمالا فاسد است.
5- برای تعیین فاسد بودن تخم مرغ بایستی آن را بشکنید. تخم مرغ فاسد بوی نامطبوعی دارد.
نکته: از اضافه نمودن نمک زیاد به آب خودداری کنید چراکه در این حالت تخم مرغهای سالم و تازه نیز در آب شناور خواهند شد.
نگهداری و خرید تخم مرغ:
1- چنانچه تخم مرغ بطور تصادفی پس از خرید و یا در آشپزخانه ترک برداشت، آن را درون یک ظرف در دار شکسته و پس از بستن درب ظرف آن را در یخچال نگهداری کنید. حداکثر ظرف 2 روز تخم مرغ را مصرف کنید.
2- از مصرف تخم مرغهای ترکدار و یا آنهایی که بیش از 2 ساعت بیرون از یخچال مانده اند خودداری کنید.
3- بهترین شرایط نگهداری تخم مرغ درون یخچال با دمای 4 درجه سانتی گراد و رطوبت 80-70 درصد است.
4- مدت زمان مجاز نگهداری تخم مرغ ها در یخچال 5-4 هفته میباشد.
5- تخم مرغها را همواره در کارتن مخصوص خودشان و با انتهای پهن تر به سمت بالا نگهداری کنید. نگهداری تخم مرغها در کارتن مخصوص از ترک برداشتن تخم مرغها جلوگیری کرده و مانع جذب بو توسط تخم مرغها میگردد.
6- در هر 20 هزار تخم مرغ یکی ممکن است آلوده به باکتری سالمونلا باشد بنابراین تخم مرغها را حتما قبل از مصرف کاملا بپزید تا منعقد گردند.
7- خرید تخم مرغ را در انتهای لیست خرید خود قرار داده و پس از خرید به محض ورود به منزل آنها را فورا درون یخچال قرار دهید.
8- هیچگاه تخم مرغها را در مجاورت غذاهای با بو و طعم تند نظیر پیاز، سیر، پنیر، کلم و گوشت قرار ندهید، چراکه تخم مرغ این بوها را از طریق منافذ پوسته به خود جذب میکند.
9- تخم مرغها را همیشه در داخل بدنه اصلی یخچال نگهداری کنید و نه در قسمت درب آن (به خاطر نوسانات زیاد دمایی در قسمت درب)
10- تخم مرغ پخته زودتر از تخم مرغ خام فاسد میگردد. تخم مرغ پخته بایستی حداکثر ظرف یک هفته مصرف گردد.
11- از قرار دادن تخم مرغ کاملا پخته درون فریزر خودداری کنید.
12- تخم مرغ کامل زده شده را حداکثر میتوان تا 4 ماه در فریزر نگهداری کرد.
13- تخم مرغهای با پوسته تمیز، سفت، زبر و فاقد ترک خوردگی را خریداری کنید.
14- کاهش کیفیتی که در تخم مرغ طی یک روز در خارج یخچال ایجاد میگردد معادل یک هفته نگهداری درون یخچال است.
15- معمولا تخم مرغهایی که بصورت صنعتی تولید میگردند کاملا با رعایت اصول بهداشتی شسته و تمیز گردیده و سپس یک ماده روغنی روی آنها اسپری می گردد تا کیفیت و تازگی تخم مرغها حفظ گردیده و از فساد زود هنگام آنها جلوگیری کند. بنابراین از شستن تخم مرغها خودداری ورزید. (مگر هنگام مصرف)
16- سفیده خام را در یخچال درون ظروف دربسته تا 4 روز میتوان نگهداری کرد. زرده خام را به شرطی که درون آب فرو رفته باشد، تا 3 روز می توان در ظرف دردار درون یخچال نگهداری کرد. تخم مرغ پخته شده (چه داخل پوسته و یا پوست کنده) را میتوان تا 6 روز درون یخچال درون ظرف دربسته نگهداری کرد.
17- از مصرف تخم مرغ خام ویا نیم بند (عسلی) خودداری کنید. هم بخاطر احتمال آلوده بودن تخم مرغ و هم به علت غیر قابل هضم بودن سفیده خام.
18- پس از کار با تخم مرغ دستها ولوازمی که با تخم مرغ خام در تماس بوده اند را کاملا با آب ومواد شوینده تمیز کنید.
19-در صورت فریز کردن تخم مرغ خام کامل به آن اندکی نمک، شکر و یا عسل اضافه کنید.
20- هرگز تخم مرغ را با پوسته درون مایکروفر قرار ندهید چراکه منفجر خواهد شد.
نحوه جدا کردن زرده و سفیده:
1- روش سنـــتی: در ایـن روش زرده و سـفـیـده تـوســط
پوسته جدا میگردد. این روش توصیه نمیگردد چراکه احتمال
آلوده شدن سفیده وزرده زیاد است.
2- روش ایجاد سوراخ با سوزن: در این روش بوسیله یک سوزن تمیز در پوسته تخم مرغ یک سوراخ به قطر 4 میلی متر ایجاد میشود. سپس سفیده از پوسته خارج گردیده و زرده درون آن باقی میماند.
3- استفاده از قیف: یک قیف بهداشتی را روی یک ظرف قرار دهید. سپس تخم مرغ را درون آن بشکنید. سفیده تخم مرغ به ظرف زیرین منتقل گردیده اما زرده درون قیف باقی میماند. دهانه قیف بایستی از قطر زرده کمتر باشد.
4- توسط جداساز تخم مرغ: استفاده از جداکننده های تخم مرغ بسیار بهداشتی و آسان خواهد بود.
نحوه زدن و فرم دهی سفیده :
نکته:حجم سفیده پس از زده شدن میتواند تا 8 برابر افزایش یابد.
1- استفاده از ظروف مسی و یا استیل زنگ نزن بهترین گزینه میباشد. هرگز از ظروف آلومینیومی استفاده نکنید.
2- ظرف و همزن بایستی کاملا تمیز و عاری از هرگونه روغن (چربی) باشد. وجود روغن و زرده در سفیده مانع از کف کردن مناسب آن میگردد.
3- سفیده را قبل از زدن چند دقیقه در دمای اتاق قرار دهید.
4- درصورتی که ظرف مسی در اختیار ندارید اندکی کرم تارتار (پتاسیم بی تارتاریت که نوعی نمک ترش است) به سفیده اضافه کنید. کرم تارتار به عنوان پایدار کننده از فروکش کردن کف پس از افزایش حجم در سفیده و پس از اتمام زدن جلوگیری میکند. برای هر 4 سفیده 1/4 قاشق چایخوری کرم تارتار کافی است. هرگز کرم تارتار را با ظرف مسی بکار نبرید.
5- با حرکت چرخشی شروع به هم زدن سفیده کنید. با سرعت 2 دور در ثانیه. پس از 30 ثانیه سفیده شروع به کف کردن میکند. سرعت را به 4 دور در ثانیه افزایش دهید.
6- پس از 3-2 دقیقه هم زدن، سفیده حجمش افزایش می یابد.
7- پس از 2 دقیقه دیگر سفیده به حداکثر حجم خود میرسد.
8- در این لحظه ظرف را وارونه کنید .سفیده نبایستی پس از وارونه کردن ظرف شره کند وگرنه باید به زدن ادامه داد.
9- از زدن بیش از حد سفیده خودداری کنید. چراکه سفیده دیگر با سایر اجزای مواد غذایی مخلوط نخواهد شد.
نکته: چنانچه از همزن برقی برای زدن سفیده استفاده می کنید، همیشه از سرعت کم شروع کرده و به تدریج پس از 60 ثانیه سرعت همزن را افزایش دهید. سفیده را بیش از 3 دقیقه با همزن برقی نزنید.
فرم دهی به زرده:
1- زرده بایستی با اندکی شکر حین زدن مخلوط گردد تا از دانه دانه شدن (متبلور شدن) آن طی حرارت دیدن جلوگیری شود.
2- زرده را درون ظرف ریخته وشروع به زدن کنید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
یکى از مباحثى که در قرآن و سنتبا اهمیت ویژهاى مطرح گردیده بحث فطرت است. فطرتمندى انسان، فطرى بودن دین، فطرت پسندى، حسن عدل و قبح ظلم، معلوم بودن فجور و تقوا به الهام فطرى، اعتراف رسمى انسان به ربوبیت الهى در عالم ذر و عهد و پیمان خداوند با او در عدم تبعیت از شیطان، از جمله مسائلى است که آیات قرآن و روایات ائمه معصومینعلیهمالسلام بر آن دلالت صریح دارند.
اما مهم آن است که اگر چه در پارهاى آیات، انسان فطرتمند معرفى شده و بحث از الهام فطرى فجور و تقوا به انسان به میان آمده است ولى در بعضى آیات دیگر، خلقت طبیعى انسان به عنوان موجودى ظلوم، جهول، هلوع، کفار و طغیانگر مطرح شده است.
اگر در پارهاى از آیات، دین امرى فطرى معرفى گردیده و یا اقامه عدل هدف رسالت پیامبران بیان شده است (که به دنبال فطرى بودن دین، عدالتخواهى و اقامه قسط و عدل نیز فطرى خواهد بود) اما در پارهاى دیگر از آیات، سبب تشریع دین، بروز اختلاف اولیه بین انسانها و نیاز اضطرارى آنها به دین و قوانین لازم براى رفع اختلافات بیان گردیده است و از آن استنباط مىشود که دین مولودى اجتماعى است که انسانها به حکم اضطرار و به منظور رفع اختلاف به آن پناه بردهاند و نه به حکم فطرت. و این البته با نظریه برخى از جامعهشناسان نزدیکى زیاد دارد.
و نیز اگر در برخى آیات سخن از اعتراف رسمى انسان به ربوبیت الهى و عهد و پیمان خداوند با او در عدم تبعیت از شیطان به میان آمده است در برخى دیگر از آیات خالى بودن ذهن انسان در بدو تولد از هر گونه شناخت و معلومى مطرح شده است و این نیز با نظریههاى برخى از روانشناسان قرابت دارد.
در این مقاله برآنیم تا ضمن بحث از معناى لغوى فطرت با توجه به وزن و صیغه آن در کلام عرب، کاربرد و مشتقات آن در قرآن، و تفاوت آن با طبیعت و غریزه، به تبیین بینش خاص قرآن در مورد فطرت و پیآمدهاى اجتماعى آن بپردازیم و مىکوشیم تا با بهرهجویى و استمداد از نظریه بدیع علامه طباطبائى در تفسیر المیزان، که کمتر به آن توجه شده و یا متاسفانه مورد بىمهرى واقع گردیده استبه زدودن پارهاى از ابهامات بپردازیم.
معنى لغوى فطرت
واژه «فطرة» بر وزن «فعلة» دلالتبر نوع دارد مانند جلسة یعنى نوع خاصى از نشستن، مثلا اگر بگوییم: جلست جلسة زید یعنى مثل زید و به نوع نشستن وى نشستم. بنابر این واژه «فطرة» از ماده «فطر» به معنى نوعى خاص از آفرینش استیعنى خلقت و آفرینشى بىسابقه که از آن به ابداع تعبیر مىشود.
راغب اصفهانى در مفردات در مورد معنى فطرت چنین مىگوید: «و خداوند خلق را فطر نموده است و این فطر یعنى ایجاد کردن شىء به شکلى بدیع و تازه بر کیفیتى که فعلى از افعال از آن صادر گردد». (1)
ابن اثیر نیز در نهایه، در توضیح ماده «فطر» در حدیث نبوى، «کل مولود یولد على الفطرة» (2) مىگوید: «فطر به معنى ابتدا و اختراع است و فطرة حالت آن ابتداء و اختراع را بیان مىکند مانند جلسة و رکبة یعنى نوعى خاص از نشستن و سوار شدن و معنى حدیث این است که: هر فردى بر نوعى خاص از صفات جبلى و طبیعى متولد مىشود به طورى که آماده پذیرش دین الهى مىگردد و اگر او را با همان صفات واگذارند پیوسته بر آن صفات استمرار دارد و از آنها مفارقت نمىکند و همانا علت عدول انسانها از آن، آفتى از آفات بشرى یا تقلیدى است که از غیر در آنها اثر مىگذارد...» (3)
بیان این مقاله درباره فطرت با تعبیر راغب به «و ابداعه على هیئة مترتبة لفعل من الافعال» و نیز با تعبیر ابن اثیر به «انه یولد على نوع من الجبلة والطبع المتهیئ بقبول الدین» هماهنگ است.
استعمال واژه فطرت و مشتقاتش در قرآندر قرآن مجید واژههاى «فطره» (4) ، «فطرکم»، (5) «فطرنا»، (6) «فطرنى»، (7) «فطرهن»، (8) «فطور»، (9) «فطر»، (10) «منفطربه» (11) . انفطرت، (12) و «فاطر» (13) به کار رفته است که همه جا به معنى ابداع و آفرینش بدون سابقه است.
طبیعت، غریزه، فطرت
«طبیعت» یعنى سرشتى که اشیاى مادى بر آن آفریده شدهاند، بیشتر در مورد موجودات بیجان به کار مىرود و اگر در مورد جاندارها به کار رود به آن جنبههایى از جانداران که با بیجانها مشترکند اطلاق مىشود.
«غریزه» بیشتر در مورد حیوانات به کار مىرود و اگر در مورد انسان به کار رود به جنبههاى حیوانى موجود در انسان اطلاق مىشود و عبارت از نوعى حالت تسخیرى و غیر آگاهانه یا نیمه آگاهانه از ناحیه خلقت است که بر خود محورى و یا بقاى نوع استوار است و به عضوى مادى از بدن انسان مربوط مىشود مانند غریزه گرسنگى که با سیستم عصبى هیپوتالاموس و یا غریزه تشنگى که با سیستم عصبى هیپوتالاموس و غده هیپوفیز ارتباط دارد و این دو از نوع گرایشهاى فیزیولوژیک به شمار مىروند که براى ادامه حیات حیوان ضروراند. و نیز مانند غریزه جنسى که از نوع گرایشهاى لازم براى بقاى نسل است و ارضا نشدن آن حیات موجود زنده را به خطر نمىاندازد بلکه بقاى نوع را به خطر مىاندازد.
«فطرت» در مورد انسان و خصلتهاى فرا حیوانى او به کار مىرود، در حد حالتى آگاهانه و حاوى نوعى قداست است. همچون غریزه و طبیعتسیرى تدریجى و ساختارى ثابت دارد اما مرحلهاى تکاملى است که پس از فعلیتیافتن طبیعت و غریزه و نیز پس از شکوفایى حس و خیال یعنى همراه با پیدایش عقل تکون مىیابد و در پرتو آنها، گرایشهاى غریزى نیز مىتوانند از نوعى قداستبرخوردار شوند.
فطریات در انسان به ترتیب در سه ناحیه دانش، ارزش و گرایش شکوفا مىشوند و فعلیت مىیابند. در زمینه دانش، گزارهها به شکل توصیفى و خبرى بیان مىشوند. در زمینه ارزش، گزارههاى حاکى از آنها شکلى دستورى دارند. گرایشها نیز پارهاى حالات نفسانىاند که پس از شکوفایى ارزشها در انسان پدید مىآیند و موجب جهتگیرى وى به سوى هدفى والا و مقدس مىشوند. فعلیت ارزشها و گزارههاى آنها منوط به فعلیت عقل نظرى و استمداد عقل عملى از آن است تا آنجا که اگر عقل نظرى در انسان شکوفا نشود و از مرتبه عقل بالقوه به مرتبه عقل بالفعل نرسد امکان فعلیت و جولان عقل عملى نخواهد بود. (14)
در این جا به این اجمال بسنده مىکنیم و به بررسى دو دسته آیات در این باره مىپردازیم: دسته اول آیاتى که معنایى سلبى از فطرت ارائه مىدهند و دسته دوم آیاتى که معنایى ایجابى دارند.
آیات دسته اول
آیه 78 سوره نحل به خالى بودن لوح نفس از کلیه معلومات در آغاز تولد و پیدایش تدریجى معلومات پس از آن از طریق حواس و فکر مىپردازد: «والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئا وجعل لکم السمع والابصار والافئدة لعلکم تشکرون» چنان که در تفسیر المیزان (15) ذیل آیه فوق آمده استسیاق آیه، و اشاره آن به مبادى علم حصولى یعنى حس و فکر و نیز پیدایش تدریجى معلومات در آنها، دلالتبر این معنى دارد که آنچه در این آیه از انسان در بدو تولد نفى شده است علم حصولى است. بنابراین، انسان در آغاز به هیچ چیزى که مبدا آن حس یا عقل باشد علم حصولى ندارد.
بدین ترتیب بنا به تصریح کلام وحى، هیچ گزارهاى اعم از گزارههاى بدیهى و فطرى، یا غیر بدیهى و نیز اعم از این که متعلق شناخت آن عالم طبیعت، ماوراى طبیعت، انسان یا ذات احدیت و... باشد در آغاز تولد براى انسان به علم حصولى معلوم نخواهد بود.
و اگر چنین باشد که کودک در بدو تولد واجد هیچ تصور و تصدیقى نباشد در این صورت نه فقط دانش بلکه ارزشها و گرایشهاى انسانى نیز از طفل در آغاز پیدایش نفى مىشود زیرا ارزش، به عنوان ارزش فطرى و نه به عنوان غریزه و میل ناآگاهانه حیوانى، در انسان پس از علم وى به ارزشمندى آن حاصل مىشود و با نفى هر نوع علم و آگاهى، ارزشها نیز منتفى مىشوند. همینطور است گرایشهاى فطرى; زیرا هر گرایشى اعم از فطرى یا غیر فطرى پس از علم نفس به غایت آن و ارزشمندى آن غایت، براى انسان حاصل مىشود. بر این اساس نفس انسانى در آغاز پیدایش، هیچ تصور یا تصدیق فطرى و نیز هیچ ارزش یا گرایش فطرى را واجد نیست. تنها چیزى که انسان در آغاز و نیز به هنگام کهنسالى یعنى پس از ضعف قوا و از دست دادن معلوماتش واجد مىشود علم حضورى نفس به خودش است.
در سوره نحل آیه 70 آمده است: «والله خلقکم ثم یتوفاکم ومنکم من یرد الى ارذل العمر لکی لایعلم بعد علم شیئا ان الله علیم قدیر».
علامه طباطبائى نیز در تفسیر این آیه در المیزان (16) به این مطلب تصریح کردهاند و ادعاى خالى بودن ذهن انسان در آغاز پیدایش را همان چیزى مىدانند که روانشناسان بر آن تاکید کردهاند.
اگر چنین است، فطرى بودن دین و ارزشهاى انسانى به چه معنى خواهد بود؟ و نیز چگونه اقرار انسان به ربوبیت الهى در عالم ذرو اعتراف وى به عدم تبعیت از شیطان تفسیرى معقول مىیابند.
2- آیه213 سوره بقره به سبب تشریع دین مىپردازد: «کان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین وانزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه وما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ماجاءتهم البینات بغیا بینهم فهدى الله الذین آمنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه والله یهدی من یشاء الى صراط مستقیم».
علامه طباطبائى در تفسیر این آیه ابتدا به بیان تاریخ اجمالى حیات اجتماعى و دینى نوع انسان مىپردازند و بنا به مفاد آیه، حکم در مورد انسان به زندگى اجتماعى و نیز لزوم رعایت عدل را از جمله احکامى مىدانند که انسان بنا به اضطرار به سوى آن کشیده شده استیعنى این دو حکم را معلول ضرورى این حکم مىدانند که: «انسان باید هر چیزى را که در طریق کمال او مؤثر استبراى استکمال خود استخدام نماید و به هر طریق ممکن از موجودات دیگر و از جمله از همنوعان خود به نفع خود و براى بقاى حیات خویش استفاده نماید». و به این ترتیب بشر با استناد به این اصل به مسیر خود ادامه مىدهد تا با این مشکل روبرو مىشود که هر فردى از افراد انسان بنا به همین اصل، همان را مىخواهد که دیگران مىخواهند یعنى همانطور که او مىخواهد از طبیعت و دیگران به نفع خود بهرهمند شود دیگران نیز همین را مىخواهند و همین جا است که زندگى اجتماعى را مىپذیرد و دوام اجتماع و در حقیقت دوام زندگى خویش را منوط به پذیرش عدالت اجتماعى و این که هر صاحب حقى به حق خود برسد مىداند و این بدان معناست که حکم بشر به اجتماع مدنى و عدل اجتماعى حکمى است که بشر آن را به اضطرار پذیرفته استبه طورى که اگر اضطرار نمىبود هرگز هیچ انسانى حاضر نمىشد دامنه اختیار و آزادى خود را محدود کند. (17)
شاید مستند نمودن اختلاف دوم یعنى اختلاف پس از عرضه دین به عنوان بغى و عدم استناد اختلاف اول به عنوان بغى، مؤید نظر علامه باشد زیرا بغى آن گاه صدق مىکند که انسان چیزى را بداند ولى به خاطر منافع شخصى برخلاف آن عمل نماید اما اگر چیزى را نداند و اشتباه کند عنوان بغى بر آن صادق نخواهد بود.
اما در این صورت آیا این تفسیر با فطرى بودن عدل منافات ندارد؟ مسلما اگر فطرى بودن را بدین معنا بگیریم که هر انسانى آن را در بدو تولد مىداند و یا قبل از هر میلى به آن متمایل مىشود، گرایش به عدل، بنابر این تفسیر، از گرایشهاى فطرى محسوب نخواهد شد زیرا گرایش به عدل از چنین خاصیتى برخوردار نیست و در این صورت فطرى نبودن عدل مستلزم فطرى نبودن غایت ارسال انبیا است و اگر غایت ارسال انبیا (18) و سبب تشریع دین فطرى نباشد آیا خود دین مىتواند فطرى باشد.
علامه طباطبائى در ادامه به عنوان تاییدى از تاریخ به نفع نظریه ایشان مىفرمایند:
«و به همین جهت هر جائى که انسانى قوت بگیرد و از سایرین نیرومندتر شود در آن جا حکم عدالت اجتماعى سست مىشود و شخص نیرومند مراعات عدالت اجتماعى را در حق ضعیف نمىکند و لذاست که همواره شاهد رنج و محنتى بودهایم که مردم ضعیف از طبقه قوى متحمل مىشوند. جریان تاریخ نیز تا به امروز که عصر تمدن و آزادى استبر همین منوال بوده است و اگر عدالت اجتماعى، اقتضاى اولیه طبیعت انسانى مىبود باید عدالت اجتماعى در شئون اجتماعات غالب مىبود در حالى که مىبینیم دائما خلاف این امر جریان داشته و نیرومندان خواستههاى خود را به منظور نیل به مقاصد خود بر طبقه ضعیف تحمیل مىکردند. (19) »
3 - در آیات 34 سوره ابراهیم، 72 سوره احزاب،19 سوره معارج، و7 سوره علق، انسان طبعا به صفات ظلوم، کفار، جهول، هلوع و طغیانگر توصیف شده است. علامه طباطبائى این آیات را تاییدى بر نظر خود دانستهاند (20) آیا این توصیفات مستلزم نفى فطرى بودن ارزشهاى معنوى در انسان نیست؟ آیا اتصاف طبعى انسان به این صفات، سرانجام نوعى دعوت به رذایل و غلبه شر بر خیر و هلاکت انسان را در پى نخواهد داشت؟
روانشناسان عموما ذهن انسان را در آغاز تولد خالى از هر گونه معلوم بالفعلى مىدانند. (21) برخى از جامعهشناسان نیز خواستههاى معنوى انسان را معلول ضرورتهاى اجتماعى دانستهاند و معتقدند تنها منافع و مصالح مادى بشر است که مقتضى زندگى اجتماعى و وضع مقررات و رعایت عدالت اجتماعى است و علم و دانش اندوزى نیز تنها به این دلیل که بهترین ابزار تحصیل زندگى مادى و کسب قدرت و تسلط بر دیگران است، مطلوب جامعه بشرى است و قداست زندگى اجتماعى، عدالت اجتماعى، دانش اندوزى و... نیز داراى قداست فرضى به منظور نیل زودتر به مقصود است نه این که اینها ذاتا داراى قداست و ارزش باشند. (22)
آیا همچون برخى عالمان جدید منکر فطریات شویم و دلایل فوق از قرآن، تفسیر، سنت تاریخى، روانشناسى و جامعهشناسى را مستمسک قرار دهیم یا با بىمهرى تمام علامه طباطبائى را متهم به ارائه تفسیرى سطحى و همسو با دانشمندان تجربى کنیم و یا به حکم عقل و تجلى عالى و اکمل آن در کلام وحى، ملاک فطریات را در هر حوزه و مقام متناسب با آن معرفى کنیم؟
در ناحیه تصورات از دانشها، فطرى را آن بدانیم که یا عارض ذهن نمىشود - اگر انسان در مرتبهاى نباشد که بتواند آن را تصور کند - و یا اگر عارض ذهن شد به دلیل بساطت آن خالى از هر نوع ابهام و پیچیدگى باشد و در ناحیه تصدیقات از دانشها، فطرى را چنان تعریف کنیم که همین قدر که انسان در مسیر رشدش به مرحلهاى برسد که بتواند طرفین حکم یعنى موضوع و محمول را تصور کند ارتباط آنها را تصدیق نماید. و در این خصوص به آموزش و استدلال، نیاز نداشته باشد و در این صورت پذیرش فطریات با آیه 78 سوره نحل منافاتى نخواهد داشت و روانشناسان نیز متهم به انکار فطریات نخواهند گشت.
در ناحیه ارزشها نیز، پس از شناخت مراحل و مراتب مختلف مقام انسانیت، نیل به ارزشمندى هر ارزش فطرى را مشروط به راهیابى انسان به مقام و مرتبه ویژه آن کنیم تا در آن مقام از مقامات انسانى بدون احتیاج به هر گونه آموزش و استدلال و به صورتى خودجوش، به ارزشمندى و قدسى بودن آن حکم نماید - اگر چه در مراحل پایینتر ممکن است مسائلى از قبیل اختلافات انسانها زمینهساز صعود انسان به مرتبه بالاتر و تصدیق ارزشمندى چیزى (مثل حسن عدل و قبح ظلم) گردد - و پس از آن به سوى آن جهتگیرى کند بدون این که در این جهتگیرى و گرایش خویش به عنوان گرایشى فطرى، دلیلى جز قرار گرفتن وى در مرتبه و مقام انسانى ویژه آن و علم به ارزشمندى آن غایت داشته باشد.
بر این اساس، تفسیر علامه در ذیل آیه213 سوره بقره - در خصوص منفعت طلبى انسان در مرتبهاى، و گرایش وى به زندگى اجتماعى و بروز اختلاف به عنوان امرى طبیعى در مرتبهاى بالاتر و باز حرکت وى به سمت عدالت اجتماعى در مرتبهاى بالاتر از مرتبه قبلى، بیانگر سیر تدریجى او به سمت کمال و التزام تکوینى وى به لوازم هر مرتبه خواهد بود. طبیعى استبه حکم قاعده ضرورت بین علت و معلول، نیل به هر مرتبه پس از تحصیل کلیه شرایط لازم اجتناب ناپذیر خواهد بود و این اجتناب ناپذیرى، نافى فطرى بودن لوازم ذاتى و تکوینى هر مرتبه نخواهد بود چه غیر فطرى و نیز فطرى پس از تحصیل شرایط لازم براى شکوفایى آنها، ضرورة فعلیت مىیابند و در نیازمندى یکى به تامل و نظر، و عدم نیاز دیگرى به تامل و نظر در هر مرتبه متفاوت مىگردند و به عبارتى دیگر، در هر مرتبه، فطریات از لوازم ذاتى آن مرتبه خواهند بود به طورى که خود آن مرتبه و فعلیتیافتنش در شکوفایى آن امر فطرى کافى خواهند بود اما در غیر فطریات، تامل و نظر نیز لازم خواهد بود یعنى شرط شکوفایى آنها محسوب مىشود.
و در این صورت نظریه جامعهشناسان نیز در مورد خاستگاه اجتماعى دین به شرط عدم انحصار آن در اجتماع و نیز به شرط این که دین را ساخته و پرداخته دست انسان در اوضاع اجتماعى ویژه ندانند مقبول خواهد بود; چه با یک تامل منطقى مىتوان فهمید که گزاره «هر اجتماع و بدنبال آن بروز هر اختلافى نیازمند قانون و دستورالعمل است» و منعکس به موجبه کلیه «هر قانون و دستورالعملى مولود ضرورتى اجتماعى است» نمىشود بلکه به موجبه جزئیه منعکس مىگردد و بر این اساس خاستگاه دین صرفا اجتماع و اختلافهاى افراد نخواهد بود بلکه نیازهاى معنوى فردى وى نیز در مسیر رشد و تکامل او را نیازمند دین مىگرداند. همچنین اتصاف انسان به داشتن طبعى ظلوم، جهول، کفار، هلوع و... بیانگر لوازم ذاتى انسان در مرتبه معینى از وجود است که این مرتبه اولا در طول سایر مراتب و مقامات انسانى قرار دارد ثانیا شرط لازم شکوفایى مراتب بعدى است و گذر از آن لازم و حتمى است لذا در آیه 72 و73 سوره احزاب: «انا عرضنا الامانة على السموات والارض والجبال فابین ان یحملنها واشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما جهولا» اتصاف انسان به ظلم وجهل مصحح عرضه امانت الهى - یعنى ولایت الهیه و کمال عبودیت از ناحیه تلبس به اعتقاد و عمل صالح و سلوک راه کمال و ارتقاء از ماده دون به اوج اخلاص به انسان معرفى شده است زیرا موضوع قابل ظلم و جهل است که مىتواند متصف به دو وصف عدل و علم شود و در مسیر رشد و تعالى به مرتبهاى نایل گردد که تدبیر امرش را به ستخداوند سپارد و ولایت الهیه شامل حال او گردد. (23) و بر همین اساس در آیات سوره معارج: «ان الانسان خلق هلوعا× اذا مسه الشر جزوعا× واذا مسه الخیر منوعا× الا المصلین× الذین هم على صلاتهم دائمون× والذین فى اموالهم حق معلوم للسائل والمحروم...» هلوع بودن انسان که توضیح آن در آیات 20 و 21 آمده از جمله صفاتى معرفى شده است که انسان به اقتضاى حکمت الهى و به منظور اهتداى او به سمتخیر و سعادت به آن متصف شده است زیرا این صفت تنها وسیلهاى است که انسان را به سعادت و کمال مىرساند مشروط بر این که از این صفتسوء استفاده نکند و آن را در عداد صفات رذیله قرار ندهد لذا استثناء انسانهاى نمازگزار نه به این معنى است که صفت هلع در این دسته از انسانهاى مؤمن وجود ندارد بلکه به این معنى است که اینان این صفت را در همان جنبه کمالى و مثبت آن یعنى تنها وسیله صعود به مراتب بالاتر و رسیدن به لوازم ذاتى آن مراتب نگه داشتهاند و آن را به یک صفت رذیله تبدیل نکردهاند (24) و این همه بیانگر این معنى است که:
هر مرتبه لوازمى دارد که منفک از آن مرتبه نیست. انسان در حالى که طفل استخیر و شر خویش را به وسیله تجهیزات غریزى تشخیص مىدهد و بر همین حال است تا به مرحله بلوغ و رشد عقلانى بر سد و ادراک حق باطل برایش میسور گردد و در این هنگام، بسیارى از مصادیق خیر و شر در نزد وى تغییر مىیابند و اگر بر همان مسیر قبلى یعنى پیروى از هواهاى نفسانى و پافشارى بر مشتهیات نفسانى اصرار ورزد از اتباع حق غافل مىگردد و تارها بر فطرت فعلیتیافته خود مىتند. پس انسان با رسیدن به بلوغ عقلانى به اولین منزل و مرتبه ویژه انسان مىرسد و از این اولین منزل انسانیت، نسیم روحبخش فطرت وزیدن آغاز مىکند و صفاتى که در مورد فطریات به عنون وجه فارق فطرى از غریزى برشمردیم آشکار مىگردد.
پس فطرى نه آن است که در آغاز تولد همراه انسان است و نه آن است که هر انسانى در هر مرتبهاى آن را تصدیق مىکند بلکه آن است که در مسیر تکوینى انسان به سمت کمال پس از رسیدن وى به مرتبه بلوغ عقلانى در پرتو اعمال صالحه شکوفا مىگردد و از لوازم ذاتى آن مرتبه محسوب مىشود و نماز و راه یافتن به عمق آن و برقرارى ارتباط بین خالق و مخلوق، از زبان خالق آگاه به کلیه عوالم و مراتب وجود اولین شرط این شکوفایى است که نمازگزار بسته به مرتبه و مقامى که در آن قرار دارد نمازش در همان مرتبه و لوازم و مکشوفات وى، خاص همان مرتبه است و در هر صورت نیل به مقصود با «ایاک نعبد» و نه «ایاک اعبد» در اولین خطاب به خداوند آغاز و... با سلام یعنى رجوع به کثرات به شرط سلامت از حجب آنان و بقاى به حق محقق مىشود و این آغاز و این پایان اهمیت و نقش جامعه صالح را در عبادت خداوند و نیل به کمالات انسانى آشکار مىکند. بگذاریم و بگذریم که این شکسته پاى درمانده را در این وادى پاى گام زدن نیست.
آیات دسته دوم
در این جا به بررسى آن دسته از آیات مىپردازیم که معنایى ایجابى درباره فطرت دارند، آیا این دسته آیات درباره فطرت پس از شکوفایى عقل و رسیدن انسان به مرتبه عقلانى سخن مىگویند یا قبل از آن؟
1 - در قرآن در آیات متعددى با عنوان «ذکر» نام برده شده استحتى خود پیامبر اکرم نیز با عنوان «ذکر» خطاب شده است. در سوره غاشیه آیه 21 خداوند، پیامبر اکرم را مورد خطاب قرار مىدهد و مىفرماید «فذکر انما انت مذکر...» یادآورى کن همانا جز این نیست که تو فقط یادآورى کننده هستى. این خطاب قرآن به پیامبر این معنا را القا مىکند که گویى انسانها چیزهایى را در اول تولد و قبل از آن مىدانسته و با آنها متولد شدهاند به طورى که با یادآورى واسطه وحى آنها را به یاد مىآورند.
2 - در بعضى آیات، استفهام تقریرى به کار رفته است و سؤالاتى بلا جواب مطرح شدهاند:
سوره زمر آیه9: «هل یستوی الذین یعلمون والذین لایعلمون.
سوره ص آیه 28: «ام نجعل الذین آمنوا وعملوا الصالحات کالمفسدین فى الارض ام نجعل المتقین کالفجار».
سوره رعد آیه19: «افمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هو اعمى.
چنین به نظر مىرسد که این نوع استفهامات بلاجواب بر این مطلب دلالت دارد که جواب آنها بر همگان آشکار و فطرة معلوم است.
3 - در سوره شمس به الهام فطرى فجور و تقوا تصریح فرموده و آن را فعل الهى مىداند سوره شمس آیه7 و 8: «ونفس وماسویها فالهمها فجورها وتقویها».
4 - و بالاخره در سوره روم آیه 30 براى اولین بار واژه «فطرة» را به کار مىبرد و ابتناى دین بر فطرت و سرشت انسانها را یادآور مىشود و خلق و آفرینش را دگرگون ناشدنى معرفى مىنماید: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التى فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم ولکن اکثر الناس لایعلمون».
5 - آیه میثاق و اقرار به ربوبیتخداوند نیز بر نوعى پیمان بین انسان و ذات احدیت دلالت دارد: سوره اعراف آیه 172: «واذ اخذ ربک من بنى آدم من ظهورهم ذریتهم واشهدهم على انفسهم الستبربکم قالوا بلى شهدنا ان تقولوا یوم القیامة انا کنا عن هذا غافلین».
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیشگفتار
خرابی درماشین آلات و قطعات مکانیکی به مرور شروع شده و توسعه مییابند و در نهایت منجر به از کار افتادگی سیستم مکانیکی می شود . چنین روندی امری طبیعی مدتها است که شرکتهای زیادی در جستجوی روشها و تکنیک های تعمیر و نگهداری هستند تا به حداکثر کارآیی عملکردی دست یابند. برای اطمینان از چنین کارآیی، راهکارهای عملکردی و تکنیک های تعمیر و نگهداری آنها باید مقرون به صرفه باشد و بدن طریق امکان دستیابی به حداکثر سود برای شرکت یا کارخانه میسر شود. در این راستا، استراتژی های متعددی بوجود آورده اند و تکنیک های تعمیر و نگهداری نیز با پیشرفت تکنولوژی الکترونیک و سیستم های اندازه گیری وضعیت، توسعه یافته اند. قدیمی ترین و ساده ترین روش تعمیر و نگهداری که مورد استفاده قرار می گرفت روش تعمیر و نگهداری براساس از کارافتادگی نامیده می شود. در این شیوه، ماشین تا مرحلة ازکارافتادگی کار می کند و مادامیکه ازکارفتادگی در ماشیم رخ نداده باشد هیچ فعالیت تعمیر و نگهداری برروی آن صورت نمی گیرد. چنین شیوه ای هزینه های زیاید را بر کارخانه تحمیل می کند. چرا که در اثر توقف زمانبندی نشدة خطوط تولید و آسیب های شدیدی که به ماشین آلات وارد می شود تولید محصول به شدت کاهش می یابد و کیفیت محصول نیز تحت تأثیر واقع می شود.
به منظور جلوگیری از موارد یاد شده، بکارگیری تکنیک های پیشرفته تعمیر و نگهداری، امری اجتناب ناپذیر می باشد و همچنانکه تجارب کارخانجات پیشرفته و معتبر جهان نشان داده است دستیابی به چنین هدفی بدون فراهم آوردن تکنولوژی های مناسب و پیشرفتة اندازه گیری وضعیت ماشین آلات امکانپذیر نیست. آنچه مسلم است هیچ روش مانیتورینگ وضعیت نمی تواند به تنهایی اطلاعات جامعی را از وضعیت عملکرد ماشین و یا یک سیستم مکالنیکی دیگر در اختیار قرار دهد ولی تحقیقات نشان داده است که روش آنالیز ارتعاش یکی از مفیدترین و قابل اتکاءترین روشهای مانیتورینگ وضعیت می باشد و به همین دلیل است که روش آنالیز ارتعاشی به طور وسیعی مورد توجه صنایع مختلف قرار گرفته است. روش آنالیز ارتعاشی، که روز به روز در حال توسعه و پیشرفت می باشد، ابزار بسیار قدرتمندی در اختیار تکنولوژی های تعمیر و نگهداری قرار می دهد. با آنکه پیشرفت تکنولوژی ساخت انواع ترانسدیوسرهای ارتعاشی همراه با پیشرفت دستگاههای الکترونیکی برای اندازه گیری پارامترهای ارتعاشی، توانایی سخت افزاری روشهای مانیتورینگ ارتعاشی را ارتقاء بخشیده است ولی توسعة روشهای آنالیز ارتعاشی و پیشرفت های شگرفی که در طی بیست سال گذشته در این زمینه صورت گرفته است از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
مقدمه
ایجاد هرگونه عیب در ماشین آلات و سیستم های مکانیکی باعث ایجاد نویز و ارتعاشات ناخواسته می شود و گسترش عیب ممکن است منجر به از کار افتادن سیستم شده و خسارات زیادی را به بار آورد. این امر از زمانهای نسبتاً دور توجه محققان را به خود جلب کرده است که در پی آن روشهایی برای تشخیص عیوب در تجهیزات و سیستم های مکانیکی ابداع شده است و با گذشت زمان، چنین روشهای عیب یابی نیز سیر تکاملی را پیموده است.
در این پایان نامه ابتدا روشهای مختلف تعمیر و نگهدار یبه تفصیل مورد بحث واقع می شود. در فصل دوم روند پیشرفت تکنولوژی مانیتورینگ وضعیت براساس آنالیز ارتعاشی به طور مفصل آمده است. از آنجایی که روشهای آنالیز ارتعاشی دارای اهمیت ویژه ای در مانیتورینگ وضعیت ماشین آلات و تعیین عملکرد آنها دارد لذا در فصل سوم به عوامل ایجاد ارتعاشات در ماشین آلات پرداخته می شود.
آنالیز ارتعاش و نحوة انجام آن مطلبی است که در فصل چهارم به آن پرداخته می شود. در این فصل روشهای حوزة زمان و حوزة فرکانس و سایر روشهای آنالیز ارتعاشی معرفی شده و بطور مفصل مورد بحث واقع می شوند. در فصل پنجم روشهای پیشرفته آنالیز ارتعاشی برای مانیتورینگ و آنالیز سیگنالهای ارتعاشی بدست آمده از سیستم های مکانیکی مورد بحث واقع شده است. بخش ابتدایی این فصل به بررسی روش دمدولاسیون دامنه می پردازد و در ادامه روشهای آنالیز سیگنالهای ناپایا معرفی می شود.
در فصل آخر نحوة آنالیز ارتعاشی طیف سنج و روش شاک پالس مورد بررسی قرار می گیرد که این روش امروزه برای تشخیص وضعیت بلبرینگها و رولربرینگها، به طرز موفقیت آمیز و قابل اعتمادی و بصورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
در خاتمه برخود لازم می دانم که از کمک فکری و تلاش آقای دکتر مهرداد نوری خواجوی و سایر دوستان در رابطه با گردآوری مطالب این پایان نامه کمال تشکر و قدردانی را بنمایم.
3-2 اصول تئوری ارتعاشات: (ادامه فصل سوم)
هر زمانی که ارتعاشی اتفاق می افتد، در حقیقت چهار نیرو خستند که در تعیین خصوصیات ارتعاش نقش دارند. این چهار نیرو عبارتند از:
1- نیروی برانگیزش یا تحریک مانند عدم تعادل یا ناراستگی
2- جرم سیستم ارتعاشی
3- سختی سیستم ارتعاشی
4- خصوصیات میرایی سیستم ارتعاشی
نیروی برانگیزش یا تحریک سبب ایجاد ارتعاش می شود درحالیکه سختی، جرم و نیروهای میرایی برای کنترل و کم کردن مقدار ارتعاش بر ضد نیروی برانگیزش به کار می روند.
ساده ترین روس برای شرح دادن یک سیستم ارتعاشی، تعتقیب کردن حرکت یک جرم معلق در انتهای یک فنر می باشد. همانطوریکه در شکل 3-1a نشان داده شده است، هنگامی که به جرم نیرو وارد می شود، جرم در یک مسیر خطی و به سمت بالا و پائین شروع به حرکت می کند. این حرکت ارتعاش نامیده می شود.
شکل 3-1a ارتعاش یک سیستم جرم و فنر ساده از مرجع [ ]
شکل موجی که در نمودار 3-1b نشان داده شده است. شامل تمام خصوصیات لازم برای تعریف ارتعاش می باشد و این حرکت پیوستة جرم به سادگی این خصوصیات را تکرار خواهد کرد.
3-3-اندازه گیری ارتعاش:
سه خصوصیتی که برای تعریف هر ارتعاش لازم می باشد عبارت است از:
1- دامنه
2- فرکانس
3- فاز
دامنه بصورت طبیعی به عنوان یک المانی که در توصیف مقدار پارامتر اندازه گیری هر چیزی مورد استفاده قرار می گیرد مشخص می شود.
دامنه ارتعاش در سه واحد اصلی مهندسی اندازه گیری می شود.
1- جابجایی
2- سرعت
3- شتاب
این پارامترهای اندازه گیری می توانند در واحدهای متریک و انگلیسی بیان شوند. بیشترین وسایل مدرن اندازه گیری ارتعاشات، دارای این قابلیت هستند که بسته به نوع انتخاب مصرف کننده، هم در واحد متریک و هم در واحد انگلیسی اندازه گیری نمایند. حال به توصیف جزئیات هر یک از این پارامترهای اندازه گیری می پردازیم.
3-3-1- جابجایی:
همانطور که در دیاگرام 3-1b نشان داده شده است، کل مسافتی که توسط موج ارتعاشی از یک حد انتهایی تا حد انتهایی دیگر طی می شود از یک پیک تا پیک دیگر)، جابجایی نامیده می شود. در واحد متریک ، جابجایی از یک پیک تا پیک دیگر معمولاً با میرکون بیان می شود که هر میکرون برار است با 0.001 میلیمتر.
2-3-3-سرعت:
جرمی که در دیاگرام b1- نشان داده شده است، بایستی یک مسافت مشخصی را در طی زمانی معین طی کند. لذا بایستی این حرکت با مقداری سرعت انجام شود. در حدهای انتهایی حرکت، نقاط C,A سرعت صفر بوده و جرم بایست قبل از اینکه بتواند در خلاف جهت تغییر مسیر دهد ، متوقف شود.
در نقطه B هنگامی که جرم در حال عبور از موقعیت ابتدایی خود می باشد، دارای بیشترین مقدار سرعت می باشد. در واحد متریک سرعت با واحد میلیمتر بر ثانیه بیان می شود و در واحد انگلیسی با واحد اینچ بر ثانیه. واحد دیگری نیز برای بیان سرعت وجود دارد بنام RMS. بیشتر وسایل اندازهگیری مدرن، قادر هستند سرعت را بر حسب واحدهای فوق اندازه گیری نمایند.
3-3-3-شتاب:
شتاب عبارت است از اندازه نرخ تغییرات سرعت اگر به دیاگرام b1-3 برگردیم. شتاب در نقاط انتهایی مسیر (نقطه A) دارای بیشترین مقدار خود می باشد. هنگامی که سرعت جرم افزایش می یابد، شتاب کم می شود تا اینکه در نقطه B سرعت ثابت بوده و دارای بیشترین مقدار خود است و شتاب صفر می شود.
4-3-فرکانس:
همانطور که در دیاگرام b1-3 نشان داده شده است، مقدار زمان لازم برای کامل شدن یک سیکل ارتعاشی ، پریود ارتعاش نامیده می شود. اگر به طور مثال یک ماشین، یک سیکل کامل را در مدت ثانیه طی کند، پریود ارتعاشی این سیکل ، ثانیه خواهد بود.
فرکانس ارتعاش به بیان ساده عبارت است از تعداد سیکلهای کاملی که در یک پریود زمانی مشخص اتفاق می افتد. واحد فرکانس عبارت است از سیکل بر ثانیه (CPS) یا سیکل بر دقیقه (CPM) ارتباط فرکانس با پریود توسط فرمول زیر بیان می شود
پریود /= فرکانس
به بیان دیگر فرکانس برابر است با عکس پریود ارتعاش.
در دنیای واقع تشخیص و آنالیز ارتعاشات برای تعیین فرکانس ارتعاش نیازی به اندازه گیری زمان ارتعاش و پریود ارتعاش و سپس محاسبه معکوس آن نیست. هر چند می توان این کار را انجام داد اما امروزه تمامی وسایل مدرن جمع آوری کتتده اطلاعات و بررسی کننده ارتعاشات قادرند فرکلنسهای ارتعاشی تولد شده توسط ماشین را بصورت دامنه و نه بصورت فرکانسی از طریق تبدیل مستقیم حوزه زمان به حوزه فرکانس اندازه گیری نمایند.
این معمولاً به عنوان یک طیف نامیده می شود زمانی که از وسایل با پردازش تبدیل فوریه سریع (FFT) استفاده می کنیم.
2-6 روش شاک پالس
روش شاک پالس عبارت است از تکنیک پردازش سیگنال به منظور اندازه گیری ضربه فلزات و صداهای حاصل از چرخش در اجزایی مانند بلبرینگها و چرخدنده ها. این روش از تمام روشهای فرکانسهای بالا دقیق تر است و بطور گسترده ای در تمام دنیا برای روش نگهداری پیش گویانه استقاده می شود.
این مقدار بیشتر از همه برای بلبرینگها استفاده می شود ولی برای چرخدنده ها، کمپرسورها و هر نوع سایش دو فلز نیر کاربرد دارد.
3-6- سلگنالهای شاک پالس و ارتعاش
1-3-6- فاز شاک پالس:
هنگامی که دو قطعه فلز، در حال حرکت با یکدیگر تماس پیدا می کنند، دو پروسة مستقل ولی مربوط به هم اتفاق می افتد. در تماس اولیه یک شوک یا موج فشار ایجاد می شود و در تمام طول فلز انتشار پیدا می کند. این موج در ردة اولتراسونیک فرکانس قرار دارد و مرکز آن در حدود 36khz می باشد. دامنة موج متناسب با سرعت ضربه می باشد و همانطور که موج در طول فلز انتشار می یابد. دامنة موج بر اثر وجود کربن و دیگر ناخالصیها کاهش می یابد. این نوع شوک یا فشار همان چیزی است که ما در استفاده از روش شاک پالس، اندازه گیری می کنیم.
شکل 4-6 فاز Shock Pulse از مرجع [ ]
2-3-6 فاز ارتعاش:
همانطور که این فاشر ادامه پیدا می کند، سطح فلز فشرده و خمیده می شود. عکس العمل فلز در قبال این فشار بصورت یک سری ارتعاشات بوده تا هنگامی که این انرژی بطور کامل از بین رود. این فاز دوم برخورد، ارتعاش است و فرکانس آن بستگی به شکل، جرم، سختی و قابلیت میرایی فلز دارد.
از آنجایی فاز ارتعاشی مستقیماً ارتباط با جنس فلز و ساختار آن دارد لذا روش شاک پالس، فاز ارتعاشی را درنظر نمی گیرد.
شکل 5-6 پاسخ ارتعاشی یا فاز تشدید از مرجع [ ]
4-6 اندازه گیری سیگنالهای شاک پالس:
برای اندازه گیری شاک پالس از ترکیبی از فلتر و شتاب سنج با خصوصیات خاصی استفاده می شود.
شکل 6-6 shakplus و ارتعاش فیلتر نشده از مرجع [ ]
1-4-6 مرحلة اول – تقویت کردن:
سیگنالهای شاک پالس از نظر اندازه کوچک هستند و مسافت زیادی را نیم توانند طی کنند لذا از تقویت کننده ها استفاده می شود. برای این منظور از شتاب سنجهای خاصی به نام تندوم پیزو که در حدود 36KHZ می توانند تشدید پیدا کنند، استفاده می شود. با استفاده از خاصیت این شتاب سنجها، می توان این سیگنالها را تقویت کرد.
شکل 7-6 shakplus تقویت شده و فیلتر شده از مرجع [ ]
2-4-6 مرحلة دوم – فیلتر کردن:
به منظور متمایز کردن شالک پالس ها از ارتعاشات از یک سری فیلتر در حدود 36KHZ استفاده می کنند. این فیلتر کمک می کند که شلک پالس ها از تمام ارتشاعات تولید شده توسط ماشین متمایز شوند.
شکل 8-6 تبدیل به shockpulse آنالوگ از مرجع [ ]
5-6- شرایط بلبرینگها:
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 24 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید