رایانه در زندگی امروز به عنوان جزء جدا نشدنی از زندگی مطرح شده و علم و آشنایی با آن یکی از مسائل مهم در جامعه امروزی به حساب میآید. به همین دلیل سعی کردهایم با آموزش قسمت کوچکی از این دنیای بزرگ شما را با یکی از چندین شاخه این علم آشنا کنیم.
رایانه در جای جای زندگی ما رخنه کرده و هر فردی به نوعی با آن سر و کار دارد. به عنوان مثال این علم در پزشکی، آموزش، سینماو… کاربرد دارد.
علم رایانه به دو بخش عمده تقسیم میشود که عبارتند از نرمافزار و سختافزار که در این کتاب میخواهیم با یکی از شاخههای علم نرمافزار آشنا شویم.
خود نرمافزار به چندین جزء کوچکتر تقسیم میشود که از جمله
آن میتوان به سیستمهای عامل، بازی، آموزشی، کاربردی، گرافیکی، صوتی و تصویری و… اشاره کرد.
از ابتدای ساخت رایانهها، سیستم عامل به عنوان رابط بین کاربر(انسان)و رایانه(ماشین) مطرح بودهاست. به همین دلیل این بحث به عنوان یک بحث پایهای در تمامی دورهها مد نظر بوده و در این کتاب به صورت ساده به توضیح این مبحث خواهیم پرداخت.
در ابتدا مقدمهای کوتاه در مورد سیستم عامل آوردهایم.
همان طور که قبلاً نیز گفته شد تعریف کلی و عمده در مورد سیستم عامل عبارت است از سیستم عامل رابط بین کاربر(انسان) و رایانه(ماشین) است. به عبارت دیگر میتوان گفت سیستم عامل به عنوان مترجم عمل میکند و خواستههای کاربر را به زبان ماشین تبدیل میکند و در نتیجهی تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط رایانه آنها را دوباره به زبان قابل فهم برای کاربر نمایش میدهد.
به صورت ساده میتوان گفت سیستم عامل آشنا به دو زبان (انسان و رایانه) است و به همین دلیل میتواند مانند یک مترجم عمل کند.
اجازه دهید در ادامه با مثالی ساده این مطلب را بیشتر توضیح دهیم. فرض کنید یک مربی فوتبال از کشور انگلستان برای راهنمایی و هدایت تیم ملی فوتبال ایران به کشور ما آمده باشد.
یکی از مشکلات این امر آشنا نبودن مربی و بازیکنان به زبان یکدیگر است، اگر مترجمی وجود نداشته باشد هر قدر مربی و بازیکنان شایستگی داشته باشند نمیتوانند شایستگیهای خود را به نمایش بگذارند، پس میتوان گفت در این موضوع نقش مترجم مهمترین عامل موفقیت تیم است.
حالا مثالرا با موضوع مورد نظر خودمان مطابقت میدهیم، فرض کنید بازیکنان، کاربران رایانه باشند، مترجم سیستم عامل و مربی رایانه باشد میتوان نتیجه گرفت در علم رایانه هم سیستم عامل مهمترین و اساسیترین مسئله است.
تاریخچهی سیستم عامل:
1.سیستم عاملMS_DOS
این سیستم عامل اولین سیستم عاملی بود که بر روی رایانههای شخصی ساخت شرکتI BM نصب شد، این سیستم عامل توسط شرکت ماکروسافت تولید شد.
دارای نگارشهای مختلفی بود، در نگارشهای اولیه قابلیتهای گرافیکی کمی گنجانده شده بود ولی رفته رفته برنامههایی با طرحهای گرافیکی مختلف به بازار آمد و بر روی این سیستم عامل اجرا شد.
این سیستم عامل دارای صفحهای سیاه رنگ بود. کلماتی خاص به عنوان کلمات رزرو شده وجود داشت و کاربران میبایست با تایپ این دستورات و کلمات درخواستهای خود را اعلام میکردند.
2.سیستم عامل ویندوز
پس از سالها سختی گروهی از برنامهنویسان شرکت ماکروسافت به فکر افتادند که با تولید نوعی سیستم عامل از تکرار تایپ دستورات جلوگیری کنند. این سیستم عامل تحول عظیمی در صنعت رایانه به وجود آورد. ویندوز داراییک رابط گرافیکی است و ویژگیها و امکانات بسیاری را به کاربران عرضه کرده است.
فصل اول
مقدمات ویندوز
در این فصل میخوانیم:
• علت نامگذاری ویندوز
• ورود به ویندوز
• نمای کلی و شکل ظاهری ویندوز
• خروج از ویندوز
• و…
علت نامگذاری ویندوز:
این سیستم عامل برای پنجرههای متعدد نمایش میدهد. به همین خاطر نام سیستم عامل را ویندوز(مجموعهای از پنجرهها) نهادند.
ورود به ویندوز:
پس از روشن کردن رایانه (فشردن کلید پاور کیس) اگر سیستم عامل ویندوز بر روی هارد دیسک شما نصب شده باشد پس از چند ثانیه وارد صفحه اصلی ویندوز خواهید شد.
نمای کلی و شکل ظاهری ویندوز:
همان طور که در شکل ملاحظه میکنید صفحهی ابتدایی ویندوز از چهار قسمت عمده تشکیل میشود که عبارتند از:
1.میز کار (desktop): سیستم عامل ویندوز قسمت عمدهی صفحه نمایش شما را به میز کار تبدیل میکند که میتوانید آیکونها و پنجرهها را در این قسمت مشاهده نمایید.
2. نوار وظیفه (task bar):در این قسمت ساعت ویندوز، منوی استارت (شروع) و پنجرههای کوچک شده قرار میگیرد.
3. آیکونها (icons): آیکونها نمادهای گرافیکی هستند که هر کدام وظیفه خاصی را انجام میدهند که در فصول آتی به تفضیل با کاربرد آنها آشنا خواهیم شد.
4.منوی شروع (start menu): بسیاری از بخشهای مهم ویندوز در این قسمت قابل دسترسی هستند و گفته میشود پر کاربردترین منو در ویندوز همین منو میباشد.
خروج از ویندوز:
برای خروج از ویندوز میبایست از منوی شروع گزینه (shut down) را انتخاب کنید برای این کار میبایست کلید سمت چپ موس راروی منوی شروع یک بار بفشارید. به این عمل کلیک میگویند.
در تمامی ویندوزها اعمالی راکه با موس انجام میدهیم به صورتهای زیر صورت میپذیرد.
1.کلیک (click): فسردن یک بار کلید سمت چپ موس را کلیک میگویند.
2.دو بار کلیک(double click): فشردن دو بار بی وقفه کلید سمت چپ موس را میگویند.
3.راست کلیک(right click): فشردن یک بار کلید سمت راست موس را میگویند.
با انجام این عمل (فشردن کلید سمت چپ موس بر روی گزینه(shut down) پنجرهای مانند گشوده خواهد شد.
توجه داشته باشید که در تمامی منوهای ویندوز هر جا علامت (…) را جلوی یکی از گزینههای منو مشاهده کردید به این معنی است که در صورت کلیک کردن بر روی این گزینهها پنجرهای گشوده خواهد شد.
در ویندوزهای مختلف شکل این پنجره متفاوت است.
شکل بالا این پنجره را در ویندوز (me) نمایش میدهد. در هر حال در تمامی ویندوزها در این پنجره میبایست گزینه (shut down) را مجددا انتخاب نمود. و سپس روی گزینه (ok) کلیک کرد.
در ویندوز 98 برای انتخاب هر یک از گزینهها ابتدا باید بر روی دگمه رادیویی آن یک بار کلیک کنید و سپس بر روی گزینه (ok) کلیک کنید.
در ویندوز (xp) نیز میتوانید با کلیک بر روی هر یک از گزینهها به طور مستقیم اعمال مورد نظر را انجام دهید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 56 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
یاد خدا و قرب و نزدیکی به خدا
مقدمه :
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغدو اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون و لا تکونوا کالذین نسواالله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون لا یستوى اصحاب النار واصحاب الجنة اصحاب الجنة هم الفائزون».
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا پروا دارید; و هرکسى باید بنگرد که براى فردا [ى خود] از پیش چه فرستاده است و[باز] از خدا بترسید. در حقیقتخدا به آن چه مىکنید آگاه است.و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او [نیز] آنانرا دچار خودفراموشى کرد; آنان همان نافرماناناند. دوزخیان بابهشتیان یکسان نیستند، بهشتیانند که کامیابانند».
گرچه همه دستورها براى تهذیب است ولى این آیات مبارکه ارتباطمستقیمى با تهذیب نفس دارد. هر خطرى که دیگران را به کام کشددر اثر نسیان نفس است، لذا فرمود: «یا ایها الذین آمنوااتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله» آن گاهفرمود نظیر کسانى نباشید که خدا را فراموش کردهاند بلکه همچون کسانى باشید که به یاد خدایند. اولیا به یاد خدایند و خداهم به یاد آنهاست و آنها را هم به یاد خودشان متذکر مىکند.کفار و منافقان از خدا غفلت کردند خدا هم آنها را از خودشاناغفال کرده است. اینکه فرمود: «یا ایها الذین آمنوا اتقواالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد» آن گاه فرمود: «و لا تکونوا کالذین نسوا الله» یعنى مانند این گروه نباشیدیعنى نظیر گروه دیگر باشید. این که فرمود: «لقد کان لکم فىرسول الله اسوة حسنة» یا در باره حضرت ابراهیم سلام اللهعلیه فرمود: او اسوه شماستیعنى مانند اینها باشید. قرآن نمىفرماید خدا را فراموش نکنید که بشود یک دستور العمل خشک ویک اصل کلى، بلکه مىفرماید: مانند آنان که خدا را فراموشکردند نباشید; یعنى عدهاى بودند که خدا را فراموش کردند و بهدام نفاق و کفر افتادند و به سرنوشتشان هم رسیدند. این، بهاصطلاح همان بیان قاعده استبه ذکر موردش که اکتفا به یک امرعلمى محض. پس از این طرف هم کسانى هستند که به یاد خدایند وخدا هم به یاد آنهاست که فرمود: «فاذکرونى اذکرکم» و کسانىهستند که به یاد خدایند و خداوند آنها را به یاد خود آنهاانداخته است که: الیوم هم «اشهدهم على انفسهم» هست. امروزهم کسانى هستند که خدا آنها را به یاد خود آنها انداخت و خودآنها را نشان خودشان داد. نه این «و لا تکونوا کالذین نسواالله فانسیهم انفسهم» تاریخ برمىدارد و نه آن «اشهدهم علىانفسهم». اینها قضایاى تاریخى نیست که در فلان سال شمسى یاقمرى یا میلادى اتفاق افتاده باشد، اگر کار مال روح است نسیانروح یا یاد روح منزه از زمان و مکان است. آنها که خودشان رافراموش مىکنند یا به یاد خودشان هستند این در افق زمان نیست.قهرا آن «اشهدهم على انفسهم» در یک جناح، و این «انسیهمانفسهم» در جناح دیگر است.این که به ما فرمود: «و لا تکونوا کالذین نسوا الله» یعنىکونوا کالذین اشهدهم على انفسهم. امروز هم هستند کسانى که خداآنها را نشان خودشان مىدهد و آنها خودشان را مىبینند; یعنى ازراه خودشناسى به یاد حق مىرسند. آیه ۱۰۵ سوره مائده، طبق بیانسیدنا الاستاد علامه طباطبائى رضوان الله تعالى علیه بهمنزله شرح این آیه استیعنى «یا ایها الذین آمنوا علیکمانفسکم لا یضرکم من ضل اذا اهتدیتم» به منزله شرح این آیه است.
چهار نوع قرب در آیات قرآن
شما تقریبا این چهار دسته آیهرا در قرآن کریم به یاد دارید که درباره این است که خدا بهانسان نزدیک است، فقط با انسان سخن مىگوید: دسته اول این استکه شما دعا کنید خدا نزدیک است: «و اذا سالک عبادى عنى فانىقریب اجیب دعوة الداع اذا دعان» در همین آیه مبارکه هفتمورد خدا از خود به ضمیر متکلم وحده یاد مىکند. آن قدر مسالهقرب خدا مطرح است که گرچه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلمدر سؤال واسطه است اما در جواب، دیگر واسطه نیست، چوننفرمود: اذا سالک عبادى عنى فقل انى قریب بلکه فرمود: اگر از تو سؤالکردند من خودم جواب مىدهم براى این که من به تو از تو نزدیکترم، به آنها از آنها نزدیکترم، به سؤال از خود سؤال نزدیکترمو امثال آن. نشانه قرب را در همین نحوه جواب فهماند، دیگرنفرمود تو در جواب آنها بگو از تو سؤال مىکنند ولى من جوابمىدهم. این دسته اول آیات که فقط اصل قرب را مىفهماند. دسته دوم آیات این است که در سوره مبارکه واقعه مىفرماید افراد وپرستارانى که در بالین محتضر هستند نگراناند، خدا مىفرماید:شما با این که به بیمار نزدیکاید من از شما به او نزدیکترم:«و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون» یعنى و هو یبصر اماو لکنهم لا تبصرون یعنى نه این که نه شما مىبینید نه او مىبیند اوالان در یک حالى است که ما را خوب درک مىکند، ما را خوبمىشناسد، اما شما نمىدانید که ما یعنى من با مامورانم به اینمحتضر از شما که در بالین او هستید نزدیکترم. دسته سوم آیاتکه نزدیکى بیشتر را مىرساند همان است که در سوره مبارکه «ق»مشخص کرد و فرمود: «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس بهنفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید» در این نوع سوم سخن ایننیست که خدا به ما از دیگران نزدیکتر استبلکه سخن بر این استکه خدا به ما از آن رگ حیات ما نزدیکتر است. نوع چهارم همان است که در سوره مبارکه انفال آمده است که خدابه ما از خود ما نزدیکتر است «و اعلموا ان الله یحول بینالمرء و قلبه». خوب قلب ما همان حقیقت ماست، منظور این جرممادى که هر انسان یا هر حیوانى دارد که نیست. این که خدا فرمودحرف ما را کسى درک مىکند که داراى قلب باشد: «لمن کان له قلباو القى السمع و هو شهید» کسى که داراى دل باشد حرف ما رادرک مىکند منظور این قلب مادى که نیستخوب این قلب مادى راهمه دارند و ممکن است قلب یک انسان منافق یا کافر را وقتىمتخصص قلب معاینه مىکند بگوید این قلب سالم است، اما قرآندر باره همین فرد مىفرماید: «فى قلوبهم مرض» پس منظور قلبمادى نیست، قلب انسان همان روح انسان است، همان است که یا طیبو طاهر استیا معصیتکار که: «و من یکتمها فانه آثم قلبه»خوب، پس قلب ما همان حقیقت ماست چیز دیگر نیست در کریمه سورهانفال هم فرمود: «و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه»یعنى بین ما و خود ما احاطه حق حائل است پس چیزى براى خود مانمىماند.
علت نزدیکى انسان به خدا
اکنون این سؤال را مطرح مىکنیم که چرا قرآن اصرار دارد که خدارا به ما نزدیک معرفى کند؟ این براى چند نکته است: ۱) هرگونه شرک و ثنویت را از بین ببرد; یعنى دیگران که به دامشرک افتاده بودند مىگفتند که خدا حقیقتى است که ما به او دسترسى نداریم نه او را مىتوانیم بشناسیم و نه بپرستیم، قهرا یکسلسله از موجودات مقدس را باید بپرستیم تا واسطه بین ما و اوباشند که: «ما نعبدهم الا لیقربونا الى الله زلفى» این بتهارا عبادت نمىکنیم مگر این که وسیله تقرب باشند، ما را به خدانزدیک بکنند. این آیات فراوان که نمونههاى قرب را مشخص کرد براى آن است کهروى این توهم خط بطلان بکشد که بین ما و خداى ما فاصله است وبتها را باید پرستید تا آنها ما را به خدا نزدیک کنند ایننیست، چون خدا به ما از خود ما نزدیکتر است از هر چیزى همنزدیکتر است. روزى کسى به امام هفتم سلام الله علیه اعتراضکرد که مناسب نیست که شما امروز در محیط پرازدحام نمازمىخوانید; جایى نماز بخوانید که خلوت باشد، فرمود: کسى را کهمن عبادتش مىکنم به من از همه اینها نزدیکتر است. خوب این کهدر آیات و روایات آمده استبراى آن است که کسى توهم نکند خدااز ما دور است ما نیازى به بتها داریم معاذ الله تا این بتهاما را به خدا نزدیک بکنند.این معنا در باره غیر انسان نیست، چون تنها انسان است کهبتپرست مىشود وگرنه غیر انسان هر چه هست موحد است، آیه شریفه«له اسلم من فى السموات و الارض» و «لله یسجد ما فىالسموات و ما فى الارض» و «لله یسجد من فى السموات و الارض»مساله سجود مساله اسلام مساله طوع همگانى است که «اتیناطائعین» سراسر جهان خلقت، مسلم، منقاد، مطیع ذات اقدسالهاند. «ان من شىء الا یسبح بحمده» تسبیح انسان هم در صحابتتحمید است هم مسبح حقاندو هم حامد حقاند چون بتپرستى در هیچموجودى نیست فقط در انسان است، لذا خداوند سبحان این مراحل وآن چهار نوع قرب را فقط در مورد انسان ذکر کرده است.
۲) نکته دیگر آن است که گرچه سراسر جهان خدا را به عنوانمعبود مىشناسند و براى او تسبیح و تقدیس مىکنند، اما هیچموجودى مثل انسان نمىتواند قرب خدا را درک کند همان طورى که درطرف نفى، انسان مشرک «على قلوبهم اکنة» است و از هر جمادىهم بدتر است: «فهى کالحجارة او اشد قسوة»، در طرف اثبات بهجایى مىرسد که هیچ موجودى مثل انسان نیست، اگر هر موجودى اهلتسبیح و تحمید است، تسبیح و تحمید انسان حساب دیگرى دارد، اوست که اول مىتواند بفهمد خدا نزدیک است، در قدم دوم مىتواندبفهمد که خدا به او از دیگران نزدیکتر است، در قدم سوممىتواند بفهمد که خدا به او از رگ گردنش به او نزدیکتر است ودر قدم چهارم اگر کسى در آن جا پا نهاد مىفهمد که خدا به اواز او نزدیکتر است، لذا این چهار نوع قرب، فقط براى انسانآمده است وگرنه آن آیات کلى که «الرحمن على العرش استوى» و«انه بکل شىء محیط» و «ان الله بکل شىء علیم» و «لا یعزبعنه مثقال ذرة فى السموات و لا فى الارض» و همچنین دعاى حضرتسجاد سلام الله علیه در صحیفه سجادیه که فرمود:«الدانى فى علوه و العالى فى دنوه» شامل همه مىشود. این انسان است که مىتواند این مراحل را طى کند لذا شما درمناجات شعبانیه مىبینید که فراز و فرود دارد، گاهى بالا مىرودو گاهى پایین مىآید، گاهى «منادى» است و زمانى «مناجات»است، وقتى سخن از «یا» و «ندا»ست و گاهى سخن از«نجوا»ست، گاهى انسان به قدرى نزدیک مىشود که دیگر سخن ازندا نیستبه خودش اجازه نمىدهد که من ندا کنم، داد بزنم بگویم«اى خدا» «اى» را رها مىکند. در نماز و اذان و اقامه همببینید اول سخن از «اشهد ان لا اله الا الله» است، بعد دیگرسخن از «اشهد» نیستبلکه سخن از «لا اله الا الله» است،دیگر جایى نیست که انسان بگوید من شهادت به توحید مىدهم، بلکهمىگوید من موحدم. مناجات شعبانیه یک روش خوبى به انسان یادمىدهد تا به جایى مىرسدکه اهل نجوى مىشود و با خدا مناجاتمىکند. بیان نورانى حضرت امیر در نهج البلاغه فرازى بالاتر از این رادارد و مىفرماید اینها کسانى هستند که:«ناجاهم فى فکرهم و کلمهم فى ذات عقولهم» دیگر به جایىمىرسند که حالا خدا با آنان مناجات مىکند، آنها دیگر به خودشاناجازه حرف زدن نمىدهند، ادب محضر طورى آنها را مىگیرد که حتىمناجات هم نمىکنند بلکه خدا با آنها مناجات مىکند. جریانمعراج از همین قبیل است که: «ناجاهم فى فکرهم و کلمهم فى ذاتعقولهم». فرازهاى دیگر این مناجات شعبانیه از «نجوا»برمىگردد به «ندا» که چه طور مىشود که اول «منادى» استبعد «مناجات» استبعد منادات است و امثال ذلک. این انساناست که بالاخره مىتواند این راهها را طى کند، راههاى ابتدایىاشهمان است که به ما آموختند. یکى از بیانات نورانى امام حسنعسکرى -سلام الله علیه- که از غرر روایات ماست، این است کهفرمود: «ان الوصول الى الله سفر لا یدرک الا بامتطاء اللیل منلم یحسن ان یمنع لم یحسن ان یعطى» انسان که مسافر استسفرشالى الله است این به لقاء الله مىرسد. در بحثهاى قبل ملاحظهفرمودید اگر کسى نرفت او را مىبرند، منتهى با «خذوه فغلوه ثمالجحیم صلوه» مىبرند چه بهتر که انسان خودش برود این چنیننیست که اسرار عالم بعد از مرگ براى کافران روشن نشود آن جاروشن مىشود، مىگویند: «ربنا ابصرنا و سمعنا» گرچه آن عمقمعرفت در آن عالم هم روشن نمىشود «انهم عن ربهم یومئذلمحجوبون» ولى خیلى از اسرار براى دیگران روشن مىشود و اگرکسى نرفت او را مىبرند، اما با «خذوه فغلوه» مىبرند، ازهمان دالان برزخ یعنى مرگ با فشار مىبرند تا نشانش بدهند و بعدبگوید «ربنا ابصرنا و سمعنا».اما آنان که خودشان رفتهاند در همان طلیعه برزخ به استقبال اومىآیند. تمام سختى در خصوص همین چند روزه است وگرنه در دالانبرزخ در همین سوره مبارکه نحل دارد که فرشتهها براى هنگام قبضروح مومن به استقبال او مىآیند: «الذین تتوفاهم الملائکةطیبین» آنها که طیب و طاهرند فرشتهها در هنگام مرگ بهاستقبال آنها مىآیند بعد مىگویند: «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین» درهاى بهشت را باز مىکنندمىگویند از هر درى که خواستى وارد شو. این «سلام علکیم طبتم» این حال براى همان فرشتههاست که بهاستقبال محتضر مىآیند. دو قسمت از قرآن دو آیه دارد که در بارهافرادى است که تبهکارند و به سختى مىمیرند که: «و الملائکةیضربون وجوههم و ادبارهم» در هنگام مرگ به صورت و پشت آنان،محکم سیلى مىزنند این است که فشار مىبیند، این چنین نیست کهاگر کسى ندید نشانش ندهند، بلکه با فشار نشان مىدهند، پس چهبهتر که انسان این راه را خودش طى کند. امام یازدهم سلامالله علیه فرمود:«ان الوصول الى الله» مىبینید سخن از یاد حق نیستسخن ازخود حق است این چنین نیست که در سوره مجادله که فرمود: «استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکر الله» با این جا کهفرمود: «لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم» یک سیاقباشد یا آن جا که فرمود: «فاذکرونى اذکرکم» با آن جا که«و اذکر ربک» که در پایان سوره اعراف استیک سیاق باشد اینچنین نیست، به یک عده مىگویند:«اذکروا نعمتى التى انعمت علیکم» به یاد منعم و ولى نعمتباشید، به عدهاى هم مىگویند سخن از نعمت نباشد که به احترامنعمتبه یاد من باشید، به یاد خود من باشید، اگر نعمتى هم ازمن به تو نرسد باز باید به یاد من باشى. این «فاذکرونىاذکرکم» غیر از «اذکروا نعمتى التى انعمت علیکم» است. اینجا هم آنانى که وصول الى الله دارند سفرشان از نماز شب شروعمىشود. ان الوصول الى الله سفر لا یدرک الا بامتطاء اللیل، امتطاء هماناخذ مطیه است. «مطیه» مرکب راهوار را مىگویند.اگر کسى یک مرکب راهوار خوبى بگیرد مىگویند «امتطى»، مطیهخوبى گرفت، آنها که قربانىهاى خوبى دارند در روز دهم در منىیا در موارد دیگر قربانیان و مطایاى آنهایند: «ضحایاهممطایاهم». خلاصه اینها در این سفر مرکب خوبى دارند. فرمود: شب، مرکببسیار خوبى است، تنها یکى از کارهاى شب، نماز شب است، سبکبودن، کمتر غذا خوردن، کمتر خوابیدن، اینها مطایاى شباند. اینچنین نیست که کسى این راه را با فکر و بحث علمى بتواند طىکند، چون در علوم عقلى فقط ثابت مىشود که روح غیر از بدن وغیر از مزاج است و از جنس ماده نیستبلکه موجودى مجرد است. این بحثهاى علمى و نظرى، مقدارى از راه را حل مىکنند، مباحثنظرى علم اخلاق هم گوشهاى را به انسان نشان مىدهد، آنچه کهانسان را مىرساند سلوک عملى است. فرمود: این راهى است که قدماولش نماز شب خواندن است، اصلا بدون نماز شب و بدون این کهانسان براى خود شب برنامهاى داشته باشد شدنى نیست، این لسانشحصر است. شب عاشورا حضرت سید الشهدا -سلام الله- علیه فرمود:این لیل است فاتخذوه جملا چون سفر معمولا سفر در شب بود در آنمنطقههاى گرمسیر، روز را استراحت مىکردند شب هنگام سفر بودمىفرماید این سفرهاى معنوى هم بدون مطیهگیرى شب میسر نیست. حضرت، در ذیلش هم این جمله را دارد آن که نمىداند کجا منع کندنمىداند کجا ببخشد، خوب چه چیز را منع کند و چه چیز را اعطانماید؟ حضرت امیر -سلام الله علیه- در کتاب شریف نهج البلاغهدر یک بیانش مشخص فرمود که شما اگر بخواهید بخشش کنید وسخاوتمندانه کارى بکنید بین جسم و جانتان این بخشش را رعایتکنید; یعنى از جسمتان به جانتان بدهید، این را مىگویند سخا. در خطبه ۱۸۳ مىفرماید که: «فالله معشر العباد و انتم سالمونفى الصحة قبل السقم و فى الفسحة قبل الضیق فاسعوا فى فکاکرقابکم من قبل ان تغلق رهائنها» این را که قرآن مشخص کردفرمود: «کل نفس بما کسبت رهینة» «کل امرىء بما کسبت رهین»فرمود که: این چنین نیست که شما آزاد باشید آزادهمردان گروهکمى هستند، اکثرا در رهناند، بدهکار باید گرو بسپارد، اگر مالبدهکار باشد خانه و فرش را گرو مىسپارد اما اگر در مسائل دینىبدهکار باشد این را که خانه و فرش از او قبول نمىکنند خودانسان را گرو مىگیرند. این که در بسیارى از ادعیه «فک رقاب»و «فک رقبتى» مخصوصا در دعاهاى ماه مبارک رمضان آمده براىهمین است، این فک رقبه، فک، مال رهن است فک الرهن از اصطلاحاترهن است، انسان تا بدهکار نباشد گرو نمىگذارد وقتى بدهکار شدخودش را گرو مىگیرند:«کل امرىء بما کسبت رهین»، «کل نفس بما کسبت رهینة» مگرآنها که بدهکار نیستند: «الا اصحاب الیمین» اصحاب الیمینآزادند از آزاد کسى گرو نمىخواهد چون بدهکار نیست دیگرانبدهکارند این دین را اگر بدهکار در آن ظرف معین داد فک رهنکرد اگر بدهکار این دین را نداد این عین مرهونه مال مرتهنمىشود. بالاخره این انسان که گرو استیا آزاد مىشود یا در بنداگر دیناش را پرداخت این رهن را فک مىکند و مىشود فک الرهن.این همان است که در دعاها آمده است: «فک رقابنا»، «فى فکاکرقبتى» اگر دین را نداد این رهن که یک ملک نیم بسته است اغلامىشود در مقابل فک. این جا حضرت فرمود:«فاسعوا فى فکاک رقابکم من قبل ان تغلق رهائنها» قبل ازاین که صاحب دین این رقبه شما را بگیرد شما آن را آزادش کنید.چگونه؟ «اسهروا عیونکم» چشمهایتان را کمخواب کنید«و اضمروا بطونکم» شکمها را کمى لاغر کنید، روح را که امانتالهى استبه جمعآورى زباله مشغول نکنید. انسانى که زیاد غذامىخورد، روح آسمانىاش بالاخره مجبور مىشود بدنش را حفظ کند;یعنى تمام تلاش و کوشش او این است که زبالهها را جمع کند ودیگر فرصتى ندارد، تا مىرود آرام بگیرد دوباره به او غذامىدهند. حضرت در ادامه فرمود: جواد و بخشنده باشید، از جسمتانبگیرید و به جانتان بدهید; بخل نورزید که از جسمتان نگیرید بهجانتان ندهید. «فجودوا بها على انفسکم و لا تبخلوا بها عنها». بعد فرمود:خدایى که همه چیز را به شما داد دست قرض به سوى شما دراز کردچه قدر لطیف و دوستانه با شما سخن گفت، آن گاه که فرمود:«کیست که به من قرض بدهد» تا به این جا رسید که فرمود:«فقد قال الله سبحانه ان تنصروا الله ینصرکم و یثبتاقدامکم» و قال تعالى:«من ذا الذى یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له و له اجرکریم». آن گاه فرمود این دو تعبیر، تعبیر ذلیلانه نیستبلکهعزیزانه و لطیفانه است: «فلم یستنصرکم من ذل» نه چون ذلیلاست از شما مدد خواست «و لم یستقرضکم من قل» و نه چون ندارداز شما قرض خواستبلکه در حالى که همه خزائن زمین و آسمان ازاوست و خودش هم بىنیاز است از شما قرض خواست: «و له جنودالسموات و الارض و هو العزیز الحکیم و استقرضکم و له خزائنالسموات و الارض و هو الغنى الحمید و انما اراد ان یبلوکم ایکماحسن عملا فبادروا باعمالکم». خوب حالا چه بشویم؟ کجا برویم؟فرمود اگر این کارها را کردید: «تکونوا مع جیران الله فىداره» با همسایههاى خدا فى دار الله هستید نه این که مىمیریدبعد از مردن همسایه حق مىشوید (چون یکى از راهها همان استآنهایى که در دنیا همسایه حق نشدند بالاخره آن جا مىشوند) امانفرمود وقتى که مردید به آن مقام مىرسید بلکه فرمود: «تکونوامع جیران الله فى داره» این «داره» غیر از «جنات تجرى منتحتها الانهار» است، هر کسى به آن مقام «جنة اللقاء» رسیدیقینا این «جنات تجرى» را دارد و این جنات تجرى من تحتهاالانهار» را داراست، اما بعضى که به این «جنات تجرى من تحتهاالانهار» مىرسند آن مرحله «جنة اللقاء» را طالبند فرمود:«تکونوا مع جیران الله فى داره رافق بهم رسله و ازارهمملائکته و اکرم اسماعهم ان تسمع حسیس نار ابدا و صان اجسادهمان تلقى لغوبا و نصبا ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و اللهذو الفضل العظیم اقول ما تسمعون و الله المستعان على نفسى وانفسکم و الله حسبنا و نعم الوکیل»هم لذتهاى روحانى را بیانفرمود و هم لذتهاى جسمانى را، جسد آنها هرگز رنج نمىبرد جانآنان همسایه خداست رفقاى با انبیا، این همان است که «و منیطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم منالنبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا»اینها رفقاى خوبىاند. این چنین نیست که روح آنان حتما باید این بدن را رها بکند تارفقاى رسول اکرم و اهل بیت علیهم السلام باشند نه، در دنیاهم رفقاى آنهاست. اگر روح به این مقام رسید دیگر براى او دنیاو آخرت ندارد آنچه که مربوط به جسم است آن یک حساب و کتابدیگرى دارد که فرمود جسم اینها در بهشت از هر گزندى مصون است،اما روح آنان هم «فى جنات و نهر» و یا این که «عند ملیکمقتدر» است. در مقابلش آن گروه دیگرى بودند که «استحوذ علیهم الشیطان»بنابر این دو نکته هست که مرتب قرآن اصرار مىکند که خدا نزدیکاست.
نقش شفاعت و توسل در قرب به خدا
توسل فوایدى دارد، یکى از آنها این است که پرده را کنار مىزندو حقایق را به ما نشان مىدهد، نه این که اولیا و انبیا ومعصومان علیهم السلام بین ما و خداى ما هستند تا ما را بهخدا نزدیک کنند، بلکه ما به برکت آنها خدا را مىبینیم. آیهشریفه «و ابتغوا الیه الوسیلة» همه وسایل را شامل مىشود:هم وسایل عبادى، هم وسایل توسل، هم شفاعت و امثال آن. درتفسیر این آیه شریفه آمده است که: نماز، روزه، شفاعت اهل بیت،محبت اهل بیت، زیارت آنان، جهاد، حج و خلاصه همه عبادتهایى کهدستور آنها در دین آمده وسیله است.ما اگر بخواهیم به آیه «و ابتغوا الیه الوسیلة» تمسک کنیم وبگوییم که توسل خوب است، این تمسک به عام در شبهه مصداقیه خودعام است که احدى تجویز نمىکند، «الوسیلة ما هى» این را بایددلیل خارج بگوید و گفته است از نماز تا محبت اهل بیت و ازمحبت اهلبیت تا نماز وسیلهاند. این وسیله نه براى آن است کهبین ما و بین خداى ما باشد بلکه این توسل براى آن است که اینحجاب را بردارند تا آن کسى را که از رگ گردن هم به ما نزدیکتراست مشاهده کنیم، آن کسى که «و اعلموا ان الله یحول بین المرءو قلبه» را مشاهده کنیم. این کار فقط از راه عمل به نفس وشناخت نفس و سیر در نفس ساخته است از چیزهاى دیگر برنمىآید،انسان وقتى که در قلب خودش حضور ندارد چگونه مىتواند بیابد،اگر قلبش «فى حجاب» است «فى کنان» است چگونه ببیند، اگرقلبش اعماست «فانها لا تعمى الابصار و لکن تعمى القلوب التى فىالصدور» چگونه ببیند. توسل کارش این است که این چشم را بینامىکند وقتى انسان را بینا کرد مىبیند. نقش عبادتها این است کهانسان را بصیر مىکند وقتى انسان بصیر شد مىبیند وگرنه فاصلهنیست. موجودات دیگر، این گونه نیستند بلکه فقط انسان چنینویژگى ممتاز را داراست
قرب به خدا
در حکمت اسلامى ثابت شده است که هستى داراى درجات و مراتبى است که پایینترین مرتبه آن عالم طبیعت و عالیترین درجه آن ذات اقدس الهى است که همان حقیقت هستى است.انسان هر چه در نتیجه تحصیل فضایل الهى در درجات وجود بالاتر رود، به همان نسبت به ساحت قدس ربوبى نزدیکتر و مقربتر مىشود و از آثار معنوى نامتناهى آن برخوردار مىگردد.
بنابر این، تقرب به خدا امرى واقعى و عینى است یعنى براى بندگان خدا بسوى درگاه الهى مدارجى است که هر چه در این مدارج و معارج بالاتر روند به آستان ربوبى نزدیکتر مىشوند و در این نزدیکى است که هر کمالى براى انسان حاصل است.اگر پرتوى از جمال لایزال الهى در دل مستعد بندهاى بتابد تا حدى خواهد توانست مفهوم و حلاوت تقرب را با قلب و روح خود احساس کند.
قرب نى بالا نه پستى جستن است*قرب حق از حبس هستى رستنستنیست را چه جاى بالایست وزیر*نیست را نه زود و نه دورست و دیر
از آنچه گفتیم معلوم شد که قرب خداى متعال یک نقطه نیست بلکه امرى است داراى مراتب که در زیر توضیح بیشترى درباره آن خواهیم داد.
سیر انسان به سوى قرب خدا
در آغاز راه چون انسان به خود و موجودات نظر مىکند، آنها را موجودات مستقلى مىیابد که در هستى، نیازمند موجودى خارج از وجود خود نیستند و اگر نیازمندى آنها را به هم مىبیند، تنها نیاز ظاهرى است.به تدریج که قوه نظر و تفکر او کاملتر مىشود خود و موجودات را مخلوق قدرتى قاهر و مدبرى حکیم مىیابد.چون قدرت اندیشه او فزونى مىگیرد و در این سیر عقلى جلوتر مىرود، نه تنها آنها را موجوداتى نیازمند به خالق، بلکه عین نیاز مىیابد .یعنى به تدریج این سیر عقلى، انسان را به سوى معرفت خدا سوق داده و حجابهاى شک و تردید، جهل و اوهام را از پیش دیدگان عقل او کنار مى زند، اما هنوز این مرتبه از معرفت (معرفت عقلى)، کمال معرفت او بذات خداوند نیست.در کنار این سیر عقلى، سیر دیگرى نیز باید صورت پذیرد که تکامل روح در گرو آن است و آن سیر قلبى و روحى است.یعنى بعد از پیدایش ایمان، اگر انسان در تصفیه دل بکوشد و آلودگیها را از قلب و روح خود بزداید، آن معرفت عقلى به تدریج از مرحله «دانستن» به مرحله «یافتن و دیدن» مىرسد و بدیهى است که میان «دانستن» و «یافتن» تفاوت بسیار است.آنچه لازمه تکامل روحى انسان است، علمى است که از نوع یافتن، دیدن و شهود است نه از نوع دانستن محض، جاى اولى در دل و جاى دومى در ذهن است.ممکن است فیلسوفى بى آن که به مراتب کمال معنوى برسد، از نظر معرفت عقلى در سطحى بسیار والا قرار گیرد، بنابر این نمىتوان تنها دانستن این مفاهیم را به حساب تکامل روحى گذاشت.اما در مرتبه کمال روحى، به طور قطع علوم و معارفى که از نوع شهود و دریافت درونى است، وجود دارند که با دیده دل مىتوان آنها را دید و هر چه مرتبه کمال روح فراتر رود به همان اندازه این معارف شهودى بیشتر و کاملتر خواهد شد.در صورت برخوردارى از کمال روحى و معنوى است که هر چه معرفت عقلى انسان کاملتر و عمیقتر شود، به همان اندازه سیر باطنىاو نیز کاملتر و سریعتر مىشود یعنى فاصله بین عقل و دل از میان مىرود و تکامل عقل، او را در جهت تکامل دل جلوتر مىبرد و روح او را بیش از پیش در عالم حقایق و معنویات سیر مىدهد .
یکى از ادراکات شهودى که انسان در جریان سیر باطنى به آن مىرسد، دریافت ارتباط خود با خداست که روح هر چه این ارتباط را کاملتر و صریحتر دریافت کند (به علم حضورى)، به همان اندازه تکاملش بیشتر، و لذا به آستان ربوبى نزدیکتر است زیرا به طورى که گفتیم، تکامل روح همراه با تکامل معرفت آن است و لذا علم شهودى به این واقعیت همان کمال روح است.
از این رو مستقل پنداشتن خود و موجودات، عین بعد و دورى از درگاه خداست و همه چیز را از خدا و به سوى خدا دیدن و خود و موجودات دیگر را مملوک خدا یافتن، و هرگونه استقلال را از موجودات نفى کردن، و این معنى را با قلب و روح خود دریافتن، عین نزدیکى به خدا خواهد بود.و در این صورت موجودات به صورت آیینههایى که نور جمال مطلق را باز مىتابانند جلوه خواهند کرد نه به صورت حجابهایى که بین انسان و خدا حایلند.
نفى استقلال از غیر خدا
واضح است که ریشه هرگونه خود بینى و غفلت از خدا در همین تصور استقلال براى خود و دیگران است؛ چه، اگر کسى براى خود هیچ گونه استقلالى قایل نشود در این صورت چگونه مىتواند خود را به جاى خدا بنشاند و در عمل به پرستش خود بپردازد؟ خودپرستى و خودبینى از این جا سرچشمه مىگیرد که انسان و لو به زبان اظهار نکند که در عمل براى خود استقلالى در برابر خدا قایل است؛ و یا وقتى براى جلب توجه دیگران و کسب محبوبیت در نزد آنان، یا طمع خیرى و یا خوف صدمه و ضررى، عمل خود را آمیخته به ریا مىکند و از محور اخلاص به دور مىافتد، همه به خاطر آن است که در اعماق دل خود استقلالى براى آنها قایل است.مىپندارد که آنها مستقل از خدا منشأ خیر و شرى مىتوانند بود و لذا به فکر جلب توجهشان مىافتد یا قصد نزدیکى به آنان را مىکند.زمانى که انساندر عمل ثابت مىکند که به غیر خدا توکل مىکند و اعتماد و پشتگرمى به ثروت، اولاد، کسان و یاران خود دارد، در این صورت چگونه مىتواند ادعا کند که استقلال را از غیر خدا نفى کرده و همه را مملوک خدا دانسته است؟
بنابر این، ریشه دورى از خدا، در این عامل اصلى نهفته است که انسان به چنان ارتباط بین خود و خدا پى نمىبرد و اگر هم در مقام لفظ به آن اذعان داشته باشد، هنوز به مرتبه دریافت قلبى نرسیده و دلش به دریافت آن مطمئن نشده است.اما اگر به تدریج در سایه تکامل روحى این واقعیت را دریافت کند که هر کس هر چه دارد از او دارد و براى هیچ موجودى جز او استقلالى نیست، به طور طبیعى همراه با چنین معرفتى، اخلاص کامل جلوه خواهد کرد.
مراتب قرب به خدا
بر این اساس مىتوان گفت که اولین مرتبه قرب به خدا پیدایش ایمان به خداست.کسى که رو به درگاه خدا ندارد، به اولین مرحله تقرب که مولود شناخت ابتدایى ـ در قالب ایمان است ـ نایل نخواهد شد.شرط لازم براى قرب به خدا و رسیدن به کمال، وارد شدن در عالم ایمان است.به طورى که اگر در ظاهر بهترین اعمال را انجام دهد و شب و روز خود را در خدمت به خلق سپرى کند اما از ایمان به خدا بى نصیب باشد، چون جهت حرکت قلب و روح او به سوى بالا و به جانب کمال مطلق نیست، از رسیدن به کمال و قرب به خدا محروم است.
بعد از پیدایش ایمان، هر اندازه انسان وابستگى و فقر وجودى خود را بهتر و روشنتر دریابد و در سایه علم و عمل، این معرفت او به دریافت قلبى تبدیل شود، به همان اندازه به درگاه رحمت الهى نزدیکتر و به ذات اقدس او مقربتر خواهد شد در این صورت است که در مىیابد : «با خدا همه چیز دارد و بى خدا هیچ!»
حضرت سید الشهداء (ع) در دعاى عرفه مىفرمایند:
ماذا وجد من فقدک و ما الذى فقد من وجدکچه یافت آن کس که ترا گم کرد؟ و چه گم کرد آن کس که ترا یافت؟
کمال درتقرب به خدا
«و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها» (شمس:۷ - ۱۰)
در مباحث گذشته، درباره این آیات شریفه و نکتههایى که از آن استفاده مىشود مطالبى بیان شد. اما دو سؤال اصلى وجود دارد که آیه در مقام بیان آنها نیست. ممکن استبتوان از قراین یا به کمک آیات دیگر و یا وجوه عقلى، جواب آنها را به دست آورد:
اول این که وقتى دانستیم بین «فلاح» و «تزکیه» رابطهاى حقیقى و تکوینى وجود دارد این سؤال مطرح مىشود که تزکیهاى که مورد تاکید قرآن کریم است و حتى پیغمبرانعلیهمالسلام و بخصوص پیغمبر اکرمصلى الله علیه وآله وسلم، براى آن مبعوث شدهاند («یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة»- آل عمران: ۱۶۴ / جمعه: ۲) چیست و مصداق آن کدام است؟ در بحث پیش، گفته شد که «زکات»، که مصدر مجرد تزکیه و حاصل عمل تزکیه است، با اصطلاح علمى «کمال» تطابق دارد و مصداق «کمال» با توجه به بیانات قرآن کریم، قرب خداى متعال است.
دوم آن که راه رسیدن به این «تزکیه» و «کمال» چیست؟ طهارت و رشد و کمالى که باید براى نفس پدید آید از چه راهى حاصل مىشود؟ براى پاسخ به این سؤال، هم مىتوان از دلایل و تاملات عقلى استفاده کرد و هم از آیات شریفه و روایات کمک گرفت. براى خوددارى از تطویل بحث، از خود آیه با تحلیلهاى عقلى که مىتوان در باره آن انجام داد و برخى آیات دیگر استفاده مىشود:
کمال در تقرب به خدا
حقیقت کمال و زکاتى که باید حاصل شود چیزى است که به قرب و نزدیک شدن به خدا تعبیر مىشود و در واقع، مطلوب حقیقى و بالذات اوست و نزدیک شدن مطلوب بالتبع است. وقتى کسى مىخواهد به کسى یا چیزى نزدیک شود او را دوست مىدارد و به او علاقهمند است که مىخواهد به او نزدیک شود. به عبارت دیگر، نزدیک شدن صفتى است که مطلوبیتش ناشى از مطلوبیتخداست. پس آنچه اصالتا مطلوبیت و شرف ذاتى دارد خود ذات الهى است. هدف اصلى اوست: «و ان الى ربک المنتهى» (نجم: ۴۲); هر سیرى به سوى او منتهى مىشود، «یا ایها الانسان انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه» (انشقاق:۶); اى انسان، تو به سوى پروردگارت بازگشت مىکنى و او را ملاقات مىنمایى. بنابراین، او به مرتبهاى مىرسد که مىگوییم قرب به خدا دارد و اگر او را به همان معنایى که مىتوانیم براى قرب بپذیریم به متعلقش نسبت دهیم باید بگوییم به خدا رسیده است. وقتى دانستیم که هدف نهایى خداى متعال است و ما باید تلاش کنیم تا به او نزدیک شویم راه این تزکیه هر چه باشد، راهى به سوى اوست. ویژگى اصلى این راه آن است که مقصدش اوست. دانشمندانى که درباره ارزشها و کمالات انسان بحث کردهاند، مىگویند: چون انسان موجود ذوابعادى است مىتوان براى هر بعدى از وجود او، کمال خاصى در نظر گرفت و مقصد مشخصى معین کرد ولى از آنجا که انسان یک موجود است و در نهایت، یک هدف نیز باید داشته باشد، این راهها هر چه باشد، باید به یک هدف منتهى شود.
راهى که انسان باید بپیماید تا به مقام قرب الهى برسد چگونه راهى است؟ آیا مانند راهى است که بین دو منطقه وجود دارد و باید طى شود تا انسان به جایى برسد یا باید به آسمانها برود؟ چگونه انسان به خدا نزدیک مىشود؟ خداى متعال موجودى جسمانى نیست و مکان مادى ندارد که انسان بتواند با طى مراحل و مسافتهاى مادى به او نزدیک شود. پس مراد، قرب مکانى نیست. اگر چنین بود انسان مىتوانست نقطهاى را تعیین کند و بگوید که العیاذ بالله خدا آنجاستیا چون کعبه تشریفا بیتالله است مىتوانستیم بگوییم نزدیکى ما به آن تقرب الى الله است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 41 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
- برنامه ریزی
واژه برنامه ریزی از نظر کاربردی، معنایی وسیع دارد. ما در مکالمات روزانة خود غالباً آن را به صورتهای مختلف به کار می بریم:
«برنامه کار من این است که .... «برنامة امروز من مراجعه به فلان موسسه....» برای هفته آینده برنامه ریزی کرده ام که به فلان منطقه مسافرت کنم. الان برنامه ام آن است که بروم بازار خرید کنم.... «برنامةاین ترم تحصیلی چنین است و برای ترم آینده چنان خواهد بود...» برنامه کلاسی امروز عبارت است از : زنگ اول ریاضی – زنگ دوم زبان و... و غیره
ما هر یک از فعالیتهای یاد شده را تحت عنوان «برنامه» یاد می کنیم . در صورتی که مفهوم بسیاری از آنها در حقیقت برنامه و برنامه ریزی نیست بلکه قصد و اراده و میل ما را در انجام کارها نشان می دهد.
برنامه ریزی به مفهوم ساده ودر عین حال عملی کلمه عبارت است از طرح و تهیه نقشه محاسبه شده برای رسیدن به هدف یا هدفهای مورد نظر . پس قبل از آن که به کار برنامه ریزی بپردازیم اول باید هدف یا هدفهای خاصی را در ذهن خود مشخص کنیم سپس برای رسیدن به آنها به طرح نقشه و پیش بینی های لازم بپردازیم.
ما در زبان فارسی از مفاهیم مختلف: طرح ، پروژه ، برنامه درسی، آموزشی، تقویم درسی هفتگی .... به نام برنامه و برنامه ریزی یاد می کنیم البته هر یک از این مصادیق مفهوم و اعتبارموضوعی خاصی داشته که یا دیگری تفاوت کلی دارد. (فرجاد، محمدعلی، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی).
برنامه ریزی آموزشی:
همان طور که ذکر گردید یکی از مصادیق برنامه ریزی، برنامه ریزی آموزشی می باشد که تعریفی که «کومیز» آن ارائه می دهد چنین است:
«برنامه ریزی آموزشی به معنی وسیع کلمه عبارت است از بررسی نیازهای آموزشی درجامعه مورد عمل، تجزیه و تحلیل وضع موجود، کشف کمبودها، علل و انگیزه های توسعه و اتخاذ روشهای هر چه بهتر و کارآمدتر برای تامین خواسته های اجتماعی به منظور این که نتایج کار هر چه بهتر ، جامعتر و موثرتر باشد.»
برنامه ریزی آموزشی به مفهوم جدید آن برای اولین بار در سال «1923» در کشور اتحاد جماهیر شوروی مورد استفاده قرار گرفت. از این اگر چه برنامه ریزی آموزشی دارای سابقه ای بین طولانی است و در واقع از آن زمانی که جوامع بشری کوشش نموده اند تا فرزندان خود را چنان تربیت کنند که جوابگوی هدفهای معینی ، در جهت تحقق آرمانهای جامعه خود باشند، می توان گفت برنامه ریزی آموزشی متداول بوده است. ولی مفهوم معاصر آن بسیار نوپا می باشد. و عملاً مفهوم جدید برنامه ریزی آموزشی در سطح بین المللی در دهه «1340» شمسی (1960 میلادی) در رابطه با ضرورت رشد اقتصادی مطرح شد و به تدریج گسترش یافت.
مروری بر تجربیات کشورهای گوناگون در این زمینه نشان می دهد که برنامه ریزی آموزشی، علی الاصول، به منظور گسترش نظام های آموزشی تدوین شده است و هدف آن، فراهم ساختن فرصتهای یادگیری هر چه بیشتر برای گروه های واجب التعلیم و علاقمند به یادگیری از یکسو و تربیت نیروی انسانی ماهر مورد نیاز توسعه اقتصادی کشورها، از سوی دیگر بوده است.
در ایران، مانند بسیاری از کشورهای دیگر طی سه دهه گذشته، به تدریج واحدهای مرتبط با برنامه ریزی آموزشی در چهارچوب کلی برنامه ریزی عمرانی و توسعةکشور در سازمانهایی نظیر وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه ، ایجاد شده است.
علی رغم فعالیتهای برنامه ریزی آموزشی در حیات ، در طی این مدت، همزمان با تکوین وگسترش مفهوم برنامه ریزی آموزشی و روشهای آن ، شاهد پیشرفتهایی در زمینه کمی و کیفی نظام های آموزشی بودهایم. اما، با وجود موفقیتهای به دست آمده ، مسایل جدید و حاوی به نسبتهای متفاوت در کشورهای گوناگون در حال وقوع است، از جمله: بیکاری دانش آموختگان ، عقب ماندگی تکنولوژیک افزایش سریع هزینه ها به نسبت درآمدها، کاهش نسبی ظرفیت نظام آموزشی در مقابل افزایش تقاضا برای آموزش و حاکمیت دیوان سالاری، در حالی که مسایل جدی گذشته مانند نابرابریهای شانس در آموزش و اجتماع همچنان لاینحال مانده است.
با توجه به مطالب یاد شده و به منظور چاره جویی مسایل موجود، برخی از صاحبنظران در مسایل مربوط به نظام های آموزشی معتقد هستند که مدیریت آموزشی را باید تقویت کرد و به تقاضای اجتماعی برای آموزش پاسخ مثبت داد. در حالی که گروهی دیگر از صاحبنظران بر این اعتقادند که برنامه ریزی آموزشی را باید تقویت کرد و از آن به عنوان راهبردی انعطاف پذیر استفاده نمود و با وسعت دید به کلیه عواملی پرداخت که در امر برنامه ریزی آموزشی نقش ایفا می کنند.
اما از آن جا که یک اقتصاد در حال رشد نمی تواند مسأله نیاز به نیروی انسانی متخصص برای بخشهای مختلف اقتصادی را نادیده بگیرد، کشورهای در حال رشد ناگریزند با تقویت برنامه ریزی آموزشی، نظام های آموزشی خود را کارآمدتر کنند.
و با توجه به اینکه برنامه ریزی آموزشی ارتباط تنگاتنگ یا برنامه ریزی اقتصادی دارد. (مشایخ ، فریده، فرایند برنامه ریزی آموزشی) و از آنجایی که هر سازمان و موسسه برای خود یکسری اهداف، منابع، امکانات و البته محدودیتها و موانعی دارد بنابراین امر برنامه ریزی در سازمانها و موسسات و بخشهای مختلف اقتصادی لازم است و هر سازمان برای بکارگیری بهتر منابع و امکاناتی که در دسترس دارد و برای تحقق اهدافش برنامه ریزی انجام می دهد مطالبی که در ذیل آمده نیز مربوط است به برنامه ریزی درباره اهداف، منابع، موانع، سیاستها و خط مشی ها و شیوه های برنامه ریزی و نحوه ارزیابی برنامه ها در شرکت «توسعه نیشکر و صنایع جانبی» می باشد که جناب آقای مهندس مجید پارسایی مدیر قسمت «خمیر مایه و الکل» بیان فرمودهاند:
- عملکرد گذشته و وضع موجود برنامه ریزی در آن مؤسسه (شامل سازمان و تشکیلات کنونی برنامه ریزی در آن مؤسسه ،شیوه های ارگانیکی برنامه ریزی در آن مؤسسه ، و ارتباط این مؤسسه با نهادهای دیگر برنامه ریزی برای هماهنگی برنامه ها)؟
بر اساس قانون مصوب مجلس شورای اسلامی وزارت کشاورزی وقت موظف گردیده که به منظور تأمین بخشی از شکر مورد نیاز کشور و همچنین صنایع جانبی آن که شامل خمیرمایه- اتانول – کاغذ MDF – خوراک دام می باشد طرحی را به نام توسعه نیشکر و صنایع جانبی اجرا نماید.
در گذشته با ایجاد معاونت طرح و برنامه در شرکت تشکیلات مورد نظر برای اجرا پروژه طراحی گردیده و واحدهای اجرائی طراحی و تعریف شده و تشکیلات مربوطه ایجاد گردیده و طرح پیاده شده است. بر اساس شیوه های متداول مدیریت و برنامه ریزی پس از تکمیل هر پروژه بصورت شرکت مستقل تجاری درآمده تا به فعالیت خود ادامه داده و در جهت تحقق اهداف اولیه طرح عمل نماید.
- مشکلات و تنگناها و نیازهای کنونی برنامه موجود؟
عدم تامین اعتبار مورد لزوم جهت اتمام بخش کوچکی از پروژه های که باقی مانده است. در صور تأمین اعتبار مورد نیاز از طریق سهامداران و یا تسهیلات بانکی پروژه 100% اجرا و 100% به اهداف اولیه خود دست خواهد یافت.
- هدفهای کلی برنامه جاری (شامل هدفهای کمی و هدفهای کیفی برنامه پنجساله جاری) و ارتباط این هدفها با هدفهای درازمدت آموزش و پروش کشور؟
هدفهای کلی برنامه های جاری زیر کشت بردن سالانه 70.000 هکتار اراضی تحت نیشکر – تولید 7 میلیون تن نیشکر – تولید سالانه 700.000 تن شکر – تولید 33 میلیون لیتر اتانول – تولید 10.000 تن خمیرمایه – تولید سالانه 140.000 مترمکعب MDF – تولید 350.000 تن کاغذ چاپ و تحریر که ارتباط مستقیم با برنامه های آموزش و پرورش دارد.
- سیاستها و خط مشی های کلی برنامه جاری؟
بهره برداری از سرمایه گذاریها صورت گرفته و به ظرفیت رساندن کارخانه ها و سودآوری سرمایه گذاری صورت گرفته به منظور پاسخگوئی به سهامداران اصلی.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
برای تمام مردان و زنانی که از سیب و گلابی بودن هیکلشان جان به لب شدهاند ایروبیک یک موهبت است
ایروبیک چیست؟
ایروبیک یعنی فعالیتی که عضلات بزرگ را به کار میگیرد، حداقل 12 دقیقه با حرکات ریتمیک و موزون، در شرایطی که سرعت و شدت تمرین قابل تحمل است و نیاز بدن به اکسیژن برای مدتی افزایش مییابد، این فعالیت انجام میگیرد. ایروبیک جزء فعالیتهای هوارسان (شدت تمرین بالا و مدت تمرین پایین) است.
جوایز ایروبیک
ایروبیک در سلامت معجزه میکند، فقط کافی است حرکت کنید تا جوایز آن را دریافت کنید:
اکسیژنگیری بیشتروقتی شما حرکات موزون و ریتمیک ایروبیک را انجام میدهید، سرعت نفس کشیدن شما افزایش یافته و عمق هر نفس(دم) افزایش مییابد، و نتیجه آن گرفتن اکسیژن بیشتر و بیشتر از هواست.
قلب قویتر
قلب شما برای اینکه میزان بیشتری از اکسیژن و انرژی را به سوی عضلاتتان بفرستد، سریعتر میتپد و در هر تپش مقدار زیادی از اکسیژن را به سوی عضلات در حال حرکت شما پمپ میکند.
تولد رگهای بیشتر
برای رساندن مقدار بیشتری از اکسیژن به عضلات شما، مویرگهای عضلات بزرگتر(گشادتر) میشوند تا محصولات زاید حاصل از سوخت و ساز مانند اسیدلاکتیک و دیاکسیدکربن را از محل دور کنند. اگر شما مدتی به ورزشهای خود ادامه دهید، مویرگهای بیشتری در عضلات شما شکل میگیرند.
افزایش درجه حرارت بدن ممنوع
درجه حرارت بدن شما، هنگامی که عضلات خود را مرتبا حرکت میدهید،افزایش مییابد و برای جلوگیری از افزایش دمای بدن، بدن شما گرما و انرژی حاصل را به روشهای مختلف، مثلا بازدم به هوا پس میدهد، همچنین با عرق کردن شما، حرارت آب و مواد معدنی را دفع میکنید.
آرامبخشی بدون مسکن
انجام حرکات ورزشی ایروبیک به صورت منظم باعث آزاد شدن آندرفین در بدن شده که یک مسکن (ضددرد) طبیعی است.
ایروبیک دشمن بیماریها
بیماری قلبی: بیماریهای قلبی در قرن حاضر قاتل اصلی انسانها هستند، اگر شما یک حمله حمله قلبی داشتهاید، انجام حرکات ایروبیک مناسب از حمله قلبی دوم پیشگیری میکند. همچنین ایروبیک فشارخون را کاهش میدهد.
چربی خوب خون: اگر شما برگه آزمایش خود را در دست دارید و از افزایش چربی بد خون نگران هستید، ایروبیک میتواند به کاهش این چربی و افزایش چربی خوب بدن کمک کند. با کاهش میزان چربی بد خون، امکان تشکیل لخته در رگهای شما کاهش یافته و از شر سکته مغزی هم خلاص میشوید!
درد عضلانی ممنوع
حرکات ایروبیک رشد مویرگهای کوچک در عضلات را تحریک کرده و این پدیده به رساندن موثرتر اکسیژن به عضلات کمک کرده و در دفع محصولات زائد سوختوساز مثل اسید لاکتیک که تجمع آنها در عضلات باعث درد عضلانی میشود، کمک میکند.
به خاطر داشته باشید حرکات ایروبیک شاید دشوار باشد، ولی دردناک نیست. بنابراین اگر پس از انجام حرکات دچار دردعضلانی یا مفصلی شدید (البته به جز روزهای اولی که این ورزش را شروع کردهاید) بهتر است چند روزی به خودتان استراحت بدهید و یا با پزشک یا مربی ورزشی مشورت کرده و یا ورزش دیگری از گروه ورزشهای ایروبیک را جایگزین قبلی کنید. همچنین ورزشهایی مثل دوچرخه سواری و شنا به شما کمک میکنند مفاصل خود را تقویت کنید، چون در حین انجام این فعالیت فشار زیادی به مفاصل وارد میشود.
یک لیوان شادی لطفا
انجام حرکات ریتمیک و موزون ایروبیک به همراه شنیدن موزیک شاد، شما را سرحال میآورد و افسردگی را از بین میبرد. همچنین در پایان یک روزکاری پرمشغله به شما کمک میکند تا احساس آرامش کنید.
در سال 2003 مطالعهای در دانشگاه هاروارد نشان داد،مردانی که ایروبیک کار میکنند از نظر قوای جنسی همچون مردان 2 تا 5 سال جوانتر از خود، عمل میکنند.
ایروبیک چند ساعت؟
اینکه چه مدت زمانی را برای انجام تمرینات ایروبیک اختصاص دهید بستگی به هدف و شرایط فیزیکی شما دارد اما زمان 10 تا 60 دقیقه مناسب به نظر میرسد.
اگر هدف شما کاهش وزن اضافی بدنتان است و شرایط جسمانی بدنتان اجازه میدهد، میتوانید مدت بیشتری ورزش کنید. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که شما با تمرینات منظم 10 دقیقهای،2 یا 3 بار در روز و حداقل 5 روز در هفته، میتوانید آمادگی جسمانی مناسبی داشته باشید.
ورزش ایروبیک مناسب من
ورزشهای ایروبیک شامل گروه وسیعی از ورزشهاست که شما باید با توجه به علاقه خود و شرایط جسمانی خود و با مشورت یک مربی ورزشی یکی از آنها را انتخاب کنید. پیادهروی،دویدن،شنا، دوچرخه سواری ، قایقرانی ،اسکی و حرکات موزون از جمله گزینههای در اختیار شما هستند. در ضمن شما باید دشواری تمرینات خود را تنظیم کنید. یکی از سادهترین روشهایی که میتوانید متناسب بودن دشواری تمرینات را برای خود حدس بزنید، تست صحبت نام دارد، شما باید قادر باشید وقتی که تمرین میکنید، به راحتی هم صحبت کنید.
توصیهها و تجربهها
علاقه و تنوع: فراموش نکنید شما قرار است 2 تا 3 بار در هر هفته حرکات ایروبیک را انجام دهید، بنابراین سعی کنید ورزشی را انتخاب کنید که به آن علاقهمندید، درغیر این صورت پس از مدتی خسته میشوید و دست از ایروبیک میکشید. همچنین در طول مدت تمرین دریک روز هر چند دقیقه حرکات خود را عوض کنید و از انجام فعالیتهای تکراری خودداری کنید.
لباس مناسب بپوشید: لباسی را برای ورزش ایروبیک انتخاب کنید که راحت باشد و قابلیت کشش داشته باشد. همچنین امکان انتقال هوا از لابهلای الیاف آن ممکن باشد و به اصطلاح در آن دم نکنید، لباس شما باید از عضلاتتان حمایت کند. بهتر است ضمن انجام حرکات ایروبیک، کفش ورزشی مناسبی بپوشید تا از آسیب رسیدن به بخشهای مختلف کف پایتان، پاشنه و پنجه و مچ درحین حرکات ورزشی جلوگیری کنید. کفش مناسب،کفشی است که سایز پایتان باشد همچنین در کف آن یک لایه بالشتک مانند نرم برای حفاظت از کف پاهایتان موجود باشد.
فراموش نکنید یک بلوز گرمکن برای جلوگیری از سرماخوردن وقتی عرق کردهاید،همراه خود داشته باشید تا روی لباسهایتان بپوشید.
با موزیک حرکات ایروبیک را انجام دهید: مطالعات نشان میدهند افرادی که در حین ایروبیک به موزیک گوش میدهند،دیرتر خسته شده و حرکات دشوار را با سهولت بیشتری انجام میدهند.
یک همراه پیدا کنید: مطالعات نشان میدهند یکی از دلایل اصلی چسبیدن افراد به حرکات ایروبیک در سال اول، همراه بودن آنها با دوستان و افراد خانوادهشان در حین انجام حرکات ایروبیک است. اگر در انجام ایروبیک از حمایت یک دوست برخودار باشید، موفقتر بوده و مشوق یکدیگر خواهید بود. مثلا میتوانید در پایان روزکاری با همکارتان تا خانه پیادهروی کنید و یا از همسرتان بخواهید با شما در منزل ورزش کند و یا در روزهای آخر هفته با خانوادهتان به کوهنوردی بروید
دیابت نوع دوم
ایروبیک به شما کمک میکند وزن خود را کم کنید و آن را در حد مناسب حفظ کنید، بنابراین دیگر شما چاق نخواهید بود که بعدها در اثر این چاقی به دیابت نوع دو (بیماری قند) مبتلا شوید. همچنین اگر دیابت دارید به کنترل قندخون کمک میکند.
زندگی بدون سرماخوردگی: ایروبیک باعث افزایش قدرت ایمنی بدن شما شده و مقاومت بدن را در برابر بیماریهای ویروسی خفیف مثل سرماخوردگی و آنفلوآنزا افزایش میدهد.
ایروبیک و تاثیرات آن بر بدن
تمرینات ایروبیک از حرکات ریتمیک و متناوب ماهیچه ای بهره برده و ضربان قلب و تنفس را در در مدت زمانی خاص بالا می برد.
نمونه های ساده این ورزش شامل: پیاده روی، دو، شنا، دچرخه سواری، کوه نوردی پله ای، اسکی در مناطق کوهستانی، اسکیت، انواع کلاسهای رقص و قالبهای مختلف تنیس به صورت متناوب ( راکت بال، اسکواش) می باشد.
باید به این مساله توجه کرد که که تمرینات ایروبیک می بایست در قالب خاص خود انجام شود که البته به هدف و شرایط فیزیکی شما، سوابق بیماری و وضعیت جسمانیتان نیز بستگی دارد.
هرچند که در مجموع ایدهء اینکه ورزشهای مختلفی انجام دهیم، فکر جالبیست - به عنوان مثال تعادل و توازن برقرار کردن میان تمرینات و ورزشهای متناسب با شرایط جسمانی فرد بهترین شیوه انجام ایروبیک می باشد، این استراتژی مصدومیت های پیاپی را کاهش و بروز آنها را تقلیل می دهد و موجب می شود که در موقعیتها و شرایطی که فرد فعالیتهای زیاد بدنی انجام میدهد توازن و بالانس بیشتری در حرکات ماهیچه ها برقرار گردد، که این امر موجب لذت بردن بیشتر فرد نیز می شود.
به خصوص این مساله هنگامی که فرد ورزشها و تمریناتی با تحرک بالا مثل (دویدن، رقصهای سنگین، تنیس، راکت بال و اسکواش) یا ورزشهایی با تحرک کمتر مانند (شنا، پیاده روی، اسکی) انجام می دهد بسیار حائز اهمیت است.
توصیه های محتاطانه ما برای اینکه دچار مشکل نشوید در خصوص کسانی است که فعالیتهای ورزشی زیادی انجام میدهند و اگر شما اضافه وزن دارید و یا سابقه مصدومیتهای طولانی، یا در حال حاضر از مشکلاتی در نواحی پا، مچ پا، زانو، مفصل ران یا کمر دارید باید در انجام تمرینات ایروبیک احتیاط کنید. اگرچه تمرینات ایروبیک، تمرینات تکنیکی یا با تمرکز زیاد نیست، اما این ورزش به بهبود وضعیت جسمانی شما و پیش گیری از مصدومیتها کمک شایانی میکند. البته همه شیوه هایی که ممکن است در رابطه با ایروبیک از سوی سایرین مشاهده کنید مناسب و اصولی نیست. شما می بایست شیوه صحیح و درست را از مربیان ایروبیک یا فیزیولوژیستها بیاموزید.
مدت زمان انجام تمرینات ایروبیک
اینکه چه مدت زمانی را برای انجام تمرینات ایروبیک باید اخنصاص دهید بستگی به هدف، جدول برنامه ریزی و شرایط فیزیکی شما دارد، اما زمان 10 تا 60 دقیقه به نظر می رسد زمان قابل قبولی باشد.
اگر هدف شما کاهش وزن اضافی بدنتان باشد و در شرایط مساعدی هم باشید میتوانید مدت بیشتری هم ورزش کنید. شاید در اینصورت چیزی حدود سی، چهل یا شصت دقیقه هم به شما توصیه شود. تحقیقات اخیر نشان داده که سطح امادگی بدنی حتی با تمرینات نظم 10 دقیقه ای در روز هم افزایش می یابد. البته بهتر آن است که این تمرینات 10 دقیقه ای روزی دو یا سه بار و حداقل پنج روز در هفته باشد.
برای بالانس کلی آمادگی بدن، سلامتی و تناسب اندام جدول سی دقیقه ای توصیه میشود.
دشواری تمرینات تا چه حد باشد؟
میزان دشواری و سختی تمرینات ایروبیکی که شما انجام میدهید از 3 طریق اندازه گیری میشود:
1- تعیین و اندازه گیری ضربان قلب، که روش خوبی برای این است تا بدانید با افزایش تحرکات بدنیدر هر دقیقه به چه اندازه ضربان قلب بالا میرود.
2- شیوه بعدی تست صحبت کردن نام دارد، شما باید قادر باشید وقتی که تمرین میکنید به راحتی هم صحبت کنید (این شیوه برای فهمیدن اینکه تمریناتتان چقدر سنگین است بسیار مفید می باشد).
3- با توجه به میزان تواناییتان به سادگی میتوانید بفهمید که تمرینات با وجود دشواری چه تاثیری بر شما میگذارند.
البته شما و مربی تان میتوانید به کمک هم تعیین کنید که چه روشی برای شما مفید تر است و قابلیت بیشتری دارد، چرا که ما نمیتوانیم توضیحات کافی را با ذکر جزییات واقعی به شما ارائه دهیم. اگرچه به نظر میرسد که تمرینات متوسط و متعادل برای یک فرد عادی میتواند کاملا" لذت بخش باشد.
ایروبیک چند نوبت و چه مدت؟
تعداد دفعات نرمال و معمول انجام این تمرینات دو بار در طول هفته است. در شرایط ایده آل و نرمال انجام دو بار در هفته این تمرینات به شما این فرصت را خواهد داد تا تناسب اندام خود را حفظ کرده و از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشید. اما به عقیده کارشناسان و فیزیولژیستها انجام سه تا پنج نوبت تمرینات در طول هفته بهتر و موثرتر خواهد بود.
هدف از دست دادن وزن زیادی
اگر هدف اصلی شما از ایروبیک از دست دادن چربی و وزن اضافی باشد، شش یا هفت نوبت در هفته که تقریبا" معادل روزی یکمرتبه است، میتواند تاثیر بالقوه ای روی اندام شما داشته باشد و شما را به وزن مطلوبتان برساند. در مجموع آنچه در انجام این تمرینات حائز اهمیت است افزایش مدت زمان انجام حرکات، استمرار و تکرار، و بالا بردن میزان دشواری تمرینات میباشد. مخصوصا" اگر در شرایط جسمانی مناسبی نیستید، وزن اضافی دارید، سالخورده اید و یا در دوران بهبودی از مصدومیت و سپری کردن دوران نقاهت هستید، این تمرینات برایتان بسیار مفید خواهد بود و اگر هنوز هم شک دارید از به آرامی مراحل ساده و سبک ایروبیک شروع کنید و از این ورزش لذت ببرید.
گرم کردن بدن
با حرکات و نرمشهایی خیلی نرم و آرام در کمال آرامش خودتان را گرم کنید، همین نرمش ها باعث میشوند تا اگر مشکل جسمانی دارید ناراحتی و دردتان کاهش پیدا کند و کم کم بهبود پیدا کنند. گرم کردن و آماده کردن بدن برای تمرینات ایروبیک با انجام نرمشهایی سبک و در سطوح ساده ای از تمرینات کششی به مدت 2 تا 10 دقیقه به شما کمک ویژه ای خواهد کرد، اما به یاد داشته باشید که نباید به طور ناگهانی در طول انجام تمرینات، آنها را متوقف کنید چرا که ممکن است دچار سر گیجه شوید یا از حال بروید.
تصورات غلط
این تصور غلط که تمرینات ایروبیک ماهیچه ها را سخت و غضلانی میکند بسیار طبیعیست، اما واقعیتش این است که انجام این تمرینات تاثیر بسیار کمی در سفت کردن ماهیچه ها دارد. در تمرینات معمولی ایروبیک ماهیچه هایی که در بدن بیش از سایرین فعالیت میکنند، صدها حرکت ماهیچه ای را به طور متناوب تکرار می نمایند - بدون اینکه در برابر این تمرینات مقاومتی نشان دهند، در صورتیکه بخواهید ماهیچه ها و عضلاتتان محکم و سفت شوند تمرینات وزنه برداری تاثیر قابل توجهی در این باره خواهند داشت.
برداشت غلط دیگر در این مورد این است که اغلب تصور میکنند با انجام تمرینات ایروبیک در تعداد دفعات محدود و زمان نرمال میتوانند چربی اضافی و وزن زیادی خود را به سرعت از دست میدهند. تحقیقات اخیر نشان داده است که ما با انجام هرگونه حرکات کششی و ماهیچه ای ممکن است بتوانیم وزن اضافه مان را از دست بدهیم.
هدف اصلی شما از انجام ایروبیک
اما اگر هدف شما از ایروبیک رسیدن به یک تعادل و بالانس جسمانی، و بالا بردن درصد سلامتی و داشتن روحیه خوب است، باید به خاطر داشته باشید که تنها راه تاثیر گذار و موثر در این امر انجام مرتب و همیشگی تمرینات ایروبیک می باشد. حتی اگر این تمرینات از حرکات کششی بسیار طی مدت زمان کوتاهی برخودار باشند. سعی کنید از ورزش ایروبیک لذت ببرید و تمریناتش را آسان بگیرید تا در طول یک مدت زمان مشخص تاثیراتش را ببینید. از آنجاییکه عمده تمرینات ایروبیکی روی تکرار حرکات تاکید دارد، به همین جهت نیاز چندانی به تمرکز کامل ندارد (هرچند توجه و تمرکز کافی از لحاظ تکنیکی در انجام هر ورزشی مهم است) ، اما به هر حال خواندن و گوش کردن به موزیکها و نوارهای آموزشی، تماشای برنامه های تلویزیونی ایده جالبی برای یادگیری بهتر تمرینات ایروبیک است.
به خاطر داشته باشید اگر شما نمیتوانید در حین تمرینات صحبت کنید به این علت است که خوب تنفس نمیکنید، اگرچه شاید کمی سخت باشد، اما لذت بردن شما را از تمرینات دو چندان میکند. جدول تمرینات ایروبیکی به طرز جالبی اطلاعاتی را که شما باید داشته باشید در اختیارتان میگذارد و به طور روزانه پیشرفت شما را مورد محاسبه قرار میدهد.
نکات مهم تمرینات خود را اعم از مدت زمان انجام و درجه سختی و آسانی اش را یادداشت کنید، زیرا این شیوه خوبیست که در طول یک دوره تمرینی بفهمید چقدر به آمادگی بدنی و جسمانی رسیده اید. مشاهده این پیشرفتها شما را علاقه مند و پر انگیز به ایروبیک نگاه میدارد.
ایروبیک یا حرکات موزون هوازی یکی از روش های تمرینی برای کسب آمادگی جسمانی (هوازی) است و توانایی قلب و عروق و سیستم تنفسی را افزایش می دهد.
به طور کلی هر فعالیتی که نیاز بدن به استفاده از اکسیژن را برای مدت قابل توجهی افزایش دهد »ایروبیک« نام دارد.
این شیوه ورزشی از دهه1960 متداول شد و در سال1980 در زمره پرطرفدارترین ورزش دنیا قرار گرفت و امروزه از جمله ورزش های پرطرفدار و مورد توجه است.
شیوه تمرینی ایروبیک موجب توسعه و افزایش آمادگی جسمانی (هوازی) می شود و این مسئله موجب افزایش قدرت، سرعت و هماهنگی بین اعصاب و عضلات، انعطاف پذیری و چابکی می شود. در اجرای حرکات ایروبیک، تمرکز ذهنی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مسئله موجب رشد ذهنی و توسعه خلاقیت می شود. امروزه در بسیاری از نقاط جهان، این ورزش پر تحرک و پرجاذبه، به عنوان یک ابزار با ارزش برای حفظ سلامتی و تندرستی انسان ها محسوب می شود.
از آن جایی که این حرکات ورزشی از سوخت چربی بهره می گیرند، با انجام آن چربی های اضافی بدن به عنوان سوخت یا انرژی مصرف شده و وزن اضافی بدن کاهش می یابد و با ادامه چنین حرکاتی به تدریج قلب و سیستم عروقی و تنفسی در مقابل فعالیت های حرکتی از کارایی بالاتری برخوردار می شوند. شیوه تمرین ایروبیک، به سبب اجراهای هوازی موزون و هماهنگ که با موزیک همراه است، وسیله ای بسیار موثر برای جلوگیری از افسردگی، رفع بی حوصلگی و بی تابی است و به دلیل آن که فرد تمرین کننده این ورزش را به شکل گروهی و در قالب حرکاتی موزون و از قبل تعیین شده دنبال می کند، تاثیر بسزایی در تقویت رفتارهای گروهی دارد. در تمرین های ایروبیک برخلاف تمرین های آمادگی جسمانی (که بین تمرین ها استراحت های کوتاه در نظر گرفته می شود)، اجرای حرکات بدنی به شکل ترکیبی (commbination ) صورت می گیرد و زمانی در حدود45 الی60 دقیقه را به خود اختصاص می دهد.
این نوع روش تمرین به تمرین کننده فرصت می دهد که ناخودآگاه از خلاقیت های ذهنی و هنری در وجودش بیشتر استفاده کند و استعدادهای نهفته خود را آشکار سازد.
ایروبیک شیوه تمرینی جدیدی نیست، بلکه سابقه این ورزش در امریکا و سایر کشورهای اروپا و آسیا به بیش از40 سال می رسد. در ایران نیز سال ها این روش رایج بوده است. پژوهشگران و متخصصان تربیت بدنی، هر نوع فعالیت طولانی مدت و با شدت کم، مانند دویدن، کوهنوردی، دوچرخه سواری، شنا، پیاده روی، طناب زدن و… را جزو فعالیت و تمرین های ایروبیکی و هوازی می دانند و فعالیت های شدید و کوتاه مدت (زیر3 دقیقه) و پرکار را جزو فعالیت های غیر هوازی به حساب می آورند.
توصیه می شود بدون آمادگی جسمانی مطلوب، اقدام به انجام تمرین های ایروبیک نکنید زیرا ممکن است بدون آمادگی جسمانی با انجام چنین تمرین هایی به قلب و عروق،دستگاه تنفسی و عضلات آسیب برسد و این مسئله می تواند شما را از ادامه تمرین و فعالیت باز دارد.
قدرت بدنی در تمرین های ایروبیکی
پژوهشگران بر این باورند که انجام فعالیت های قدرتی، بهترین راه برای جلوگیری از پوکی استخوان است. هنگامی که فعالیت قدرتی انجام می دهید، فشار نسبتاً زیادی بر روی استخوان های بدنتان وارد می شود که این امر موجب بهبود عمل کلسیم سازی در استخوان ها می شود. به این ترتیب از پوکی استخوان جلوگیری به عمل می آید. به همین دلیل است که همواره به منظور حفظ سلامتی و تندرستی ورزشکار، فعالیت های قدرتی یعنی استفاده از دمبل و وزنه های سبک، چوب، کش و استفاده از وزن بدن، جزو لاینفک تمرین های روزمره ایروبیک است.
باتوجه به نکات یاد شده پیشنهاد می شود تمرین های ایروبیک را آرام شروع کنید و به تدریج شدت تمرین را بیشتر کرده و دوباره آن را کاهش دهید.
اجازه دهید که پاها و مچ ها به اندازه کافی گرم شوند و در سه دقیقه اول شروع تمرین از انجام حرکات پرشی مانند حرکات پروانه ـ که مستلزم بلند شدن هر دو پا از زمین است ـ خودداری کنید.
حرکات شدید و پرشی محدوده حرکتی بزرگتری دارند و در انجام آنها از هر دو دست و پاها استفاده می شود. در چنین حرکت هایی عضلات نیاز به اکسیژن بیشتری دارند و برای اینکه ضربان قلب، حالت نسبتا یکنواختی داشته باشد بهتر است این حرکات شدید را همراه با حرکات آرامتری انجام داده و در سه دقیقه اول ایروبیک از انجام آنها خوداری کنید.
ایروبیک چه اثرات مثبتی بر روحیه و بدن انسان دارد؟
ایروبیک به معنی هوازی است یعنی ورزشی که در آن دچار کمبود اکسیژن نمی شویم. این ورزش باعث بالارفتن استقامت قلبی و عروقی می شود و استقامت عمومی بدن را توسعه می دهد.به طور کل ایروبیک از دسته ورزش های طولانی است که شدت آن کم است مانند راه رفتن، دوچرخه سواری، شنا کردن و کوهنوردی.در این ورزش هوازی که مدت آن طولانی و شدت آن کم است هیچ گاه دچار کمبود اکسیژن نمی شویم.در حالی که ورزش های غیر هوازی مدت شان کوتاهتر ولی دارای شدت زیادی هستند و معمولاً زمان آن زیر یک دقیقه است مثل وزنه برداری، دو سرعتی و یا شنای سرعتی.در این ورزش ها که شدت آنان بالا است تقریباً ۸۵ درصد یا ۹۵ درصد انرژی مصرف می شود و باید مابین آن استراحت کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 32 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بخش اول پروژه: تاریخچه فعالیت و شرح خلاصه فعالیت شرکت
تاریخچه فعالیت شرکت:
کلیات
در راستای اجرای سیاست های برنامه دوم توسعه اقتصادی و اجتماعی و به منظور تامین ذغال سنگ کک شو مورد نیاز صنعت فولاد و به دنبال مزایده برگزار شده توسط شرکت ملی فولاد ایران بخشی از معادن ذغال سنگ طبس شامل معدن اولیه شماره 2 پروده با ذخیره ای حدودا به میزان 000/350/2 تن و یال شمالی معدن شماره 3 پروده طبس با ذخیره ای حدودا 000/100/1 تن که عملیات اکتشافی آن تقریبا به اتمام رسیده بود، طی قرارداد شماره 7400 مورخ 14/10/1378 به شرکت تکادو ( برنده مزایده فوق الذکر) واگذار گردید. در همین راستا شرکت ذغال سنگ نگین طبس در تاریخ 9/2/1378 تحت شماره 14770 در اداره ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی اصفهان به ثبت رسیده است.
یادآور می شود که کلیه اختیارات قرارداد فوق از طرف مدیریت عامل شرکت تکادو به شرکت جدید التاسیس ذغال سنگ نگین طبس تفویض گردیده است. مرکز اصلی شرکت واقع در اصفهان چهار راه شیخ صدوق، ابتدای شیخ صدوق شمالی کوچه حکیم نظامی، پلاک 33 می باشد. ضمنا محل معادن شرکت نیز در 80 کیلومتری جنوب طبس می باشد. یادآور می شود شرکت به استناد مجوز شماره 2614 مورخ 13/12/1382 صادره از سوی اداره امر اقتصادی و دارائی شهرستان طبس از ابتدای سال 1378 به مدت 12 سال مشمول معافیت مقرر در ناده 32 قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحیه های بعدی آن می باشد.
همچنین مطابق با مجوز شماره 1514 مورخ 22/10/1382 صادره از سوی شورای بورس و هیئت پذیرش اوراق بهادار با درخواست شرکت مبنی بر پذیرش شرکت در بازار بورس اوراق بهادار موافقت و در تاریخ 27/12/1382 اولین نوبت معامله سهام شرکت در تالار فرعی بورس به انجام رسید و در تاریخ اول اردیبهشت ماه 1386 بر اساس معیارهای مصوب شورای عال بورس (سرمایه و میزان سهام شناور) از تابلوی فرعی به تابلوی اصلی منتقل شد.
فعالیت اصلی شرکت
موضوع فعالیت شرکت طبق ماده 2 اساسنامه به شرح زیر می باشد:
1- تهیه و اجرای طرح ها و عملیات اکتشافی، استخراج، تغلیظ، و فرآوری مواد معدنی.
2- سرمایه گذاری در جهت اکتشاف و بهره برداری معادن و فرآوری مواد.
3- انجام امود بازرگانی اعم از صادرات و واردات مرتبط با موضوع شرکت.
4- انجام کلیه اموری که به نحوی با موضوع شرکت ارتباط داشته و در چارچوب قوانین و مقررات موضوعه کشور جمهوری اسلامی ایران بوده و مفید و نافع باشد.
5- سرمایه گذاری در سایر شرکت ها و ایجاد شرکت های جدید.
وضعیت اشتغال
متوسط کارکنان شرکت طی سال مالی، که بر اساس قراردادهای کوتاه مدت (کمتر از یک سال) مشغول به کار می باشند 13 نفر کارمند اداری و ستادی و 358 نفر تولیدی و خدماتی
مبنای تهیه صورت های مالی
صورت های مالی تلفیقی گروه و شرکت سرمایه گذاری شاهد (شرکت اصلی) اساسا بر مبنای بهای تمام شده تاریخی تهیه و در موارد مقتضی از ارزش های جاری نیز استفاده شده است.
مبانی تلفیق
صورت های مالی تلفیقی حاصل از تجمیع اقلام صورت های مالی شرکت سرمایه گذاری شاهد- سهامی عالم (شرکت اصلی) و شرکت های فرعی مشمول تلفیق آن پس از حذف معاملات و مانده های درون گروهی و سود و زیان تحقق نیافته ناشی از معاملات فیمابین است.
در مورد شرکت های فرعی تحصیل شده طی دوره، نتایج عملیات آن از تاریخی که کنترل آن به طور موثر به شرکت اصلی منتقل می شود و در شرکت های فرعی واگذار شده نتایج عملیات آن تا زمان واگذاری، در صورت سود و زیان تلفیقی منظور می گردد.
سهام تحصیل شده شرکت اصلی توسط شرکت های فرعی به بهای تمام شده در حساب ها منظور و در ترازنامه تلفیقی به عنوان کاهنده حقوق صاحبان سهام تحت سرفصل «سهام شرکت اصلی در مالکیت شرکت های فرعی» منعکس می گردد.
سال مالی شرکت های فرع در 29 اسفند ماه هر سال (سرمایه گذاری سعدی 31 اردیبهشت ماه) خاتمه می یابد. با این حال، صورت های مالی شرکت های مذکور ه همان ترتیب در تلفیق مورد استفاده می گیرد. لازم به توضیح است در صورت وقوع هر گونه رویدادی تا تاریخ صورت های مالی شرکت اصلی که تاثیر عمده ای بر کیفیت صورت های مالی تلفیقی داشته باشد، اثار آن از طریق اعمال تعدیلات لازم در اقلام صورت های مالی شرکت های فرعی به حساب گرفته می شود.
خلاصه اهم رویه های حسابداری
موجودی مواد و کالا
موجودی های مواد و کالا به اقل بهای تمام ده و خالص ارزش فروش «گروه اقلام مشابه ارزیابی می شود. در صورت فزونی بهای تمام شده نسبت به خالص ارزش فروش، مابه التفاوت به عنوان ذخیره کاهش ارزش موجودی شناسایی می شود. بهای تمام شده موجودی ها با به کار گیری روش های زیر تعیین می گردد.
شرح روش مورد استفاده
مواد اولیه
کالای در جریان ساخت
کالای ساخته شده
قطعات و لوازم یدکی
موجودی زمین و ساختمان میانگین موزون
میانگین موزون
میانگین موزون
میانگین موزون
شناسایی ویژه
پروژه در جریان تکمیل:
بهای تمام شده پروژه در جریان تکمیل بر اساس مجموع هزینه ها و مواد مصرفی جهت ساخت پروژه محاسبه شده است.
سرمایه گذاری ها
نحوه ارزیابی سرمایه گذاری ها در شرکت اصلی صورت های مالی تلفیقی گروه به شرح زیر است:
دارائی های ثابت مشهود
دارائی های ثابت مشهود، بر مبنای بهای تمام شده در حساب ها ثبت می شود. مخارج بهسازی و تعمیرات اساسی که باعث افزایش قابل ملاحظه در ظرفیت با عمر مفید دارائی های ثابت یا بهبود اساسی در کیفیت بازدهی آنها می گردد. ه عنوان مخارج سرمایه ای محسوب و طی عمر مفید باقیمانده دارائی های مربوط مستهلک میشود. هزینه های نگهداری و تعمیرات جزئی که به منظور حفظ یا ترمیم منافع اقتصادی مورد انتظار واحد تجاری از استاندارد عملکرد ارزیابی شده اولیه دارائی انجام می شود، هنگام وقوع به عنوان هزینه های جاری تلقی و به حسا و زیان دوره منظور می گردد.
استهلاک دارائی های ثابت با توجه به عمر مفید برآوردی دارائی های مربوط (و با در نظر گرفتن آئین نامه استهلاکات موضوع ماده 151 قانون مالیات های مستقیم مصوب اسفندماه 1381) و بر اساس نرخ ها و روش های زیر محاسه می شود:
برای دارائی های ثابتی که در خلال ماه تحصیل و مورد بهره برداری قرار می گیرد، استهلاک از اول ماه بعد محاسبه و در حساب ها منظور می شود. در مواردی که هر یک از دارائی های استهلاک پذیر پس از آمادگی جهت بهره برداری به علت تعطیل کار یا علل دیگر برای مدتی مورد استفاده قرار نگیرد، میزان استهلاک آن برای مدت یاد شده معادل 30% نرخ استهلاک منعکس در جدول بالا است.
مخارج تامین مالی
مخارج تامین مالی به عنوان هزینه سال شناسایی می شود به استثنای مخارجی که مستقیما قابل انتساب به ساخت «دارائی های واجد شرایط» است.
تسعیر ارز
معاملات ارزی- اقلام پولی ارز با نرخ مورد معامله در بانک مرکزی در تاریخ ترازنامه و اقلام غیر پولی که به بهای تمام شده تاریخی بر حسب ارز ثبت شده است با نرخ مورد معامله در بانک مرکزی در تاریخ معامله تسعیر می شود. تفاوت های ناشی از تسویه یا تسعیر اقلام پولی ارزی به عنوان درآمد یا هزینه دوره وقوع شناسایی می شود.
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان بر اسس 45 روز آخرین حقوق و مزایای مستمر هر یک از کارکنان برای هر سال خدمت آنان محاسبه و در حساب ها منظور می شود.
سرقفلی
حساب های ترکیب واحدهای تجاری از نوع تحصیل بر اساس روش خرید انجام می شود. مازاد بهای تمام شده تحصیل سرمایه گذاری در شرکت های مشمول تلفیق و شرکت های وابسته مشمول اعمال روش ارزش ویژه بر سهم گروه از خالص ارزش منصفانه دارایی ها و بدهی های قابل تشخیص آنها در سنوات آتی و زمان تحصیل به عنوان سرقفلی شناسایی و طی مدت 20 سال به روش خط مستقیم مستهلک می گردد و در صورت فزونی منافع ناشی از تملک شرکت های مشمول تامین نسبت به بهای تمام شده سرمایه گذاری های مذکور مازاد حاصل به حساب سرقفلی منفی منظور می گردد. سرقفلی ناشی از تحصیل شرکت های وابسته جز مبلغ دفتری سرمایه گذاری بلند مدت در شرکت های وابسته در ترازنامه تلفیقی منعکس می شود.
بخش دوم: تعریفات مربوط به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی:
تجزیه و تحلیل صورت های مالی شامل ابزارها و تکنیک هایی است که تحلیل گران را در بررسی صورت های مالی جاری و گذشته شرکت ها یاری می دهد تا بتوانند عملکرد و وضعیت مالی شرکت ها و مخاطرات آتی و امکانات بالقوه را مورد ارزیابی قرار دهند. تجزیه و تحلیل صورت های مالی می تواند اطلاعات با ارزشی را درباره روندها، ارتباطات، کیفیت سودآوری، نقاط قوت و ضعف و چگونگی وضعیت مالی شرکت ها ارایه دهد.
نکات اساسی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی بر مبنای هدف (اهداف) خاصی صورت می گیرد. برای مثال، آیا تجزیه و تحلیل ارایه شده مبنایی در جهت اعطای اعتبار یا ایجاد یک سرمایه گذاری تلقی می گردد؟ بعد از اینکه هدف تجزیه و تحلیل مشخص گردید، اطلاعات مورد نظر از صورت های مالی و سایر منابع جمع آوری می شود. نتایج تجزیه و تحلیل تلخیص و تفسیر می شود. نتایج به دست آمده طی گزارشی به اشخاصی که تجزیه و تحلیل برای آن ها انجام گرفته است، ارایه می گردد.
برای ارزیابی صورت های مالی، فرد ذینفع باید:
1- با عملیات واحد تجاری آشنا باشد.
2- هدف، ماهیت و محدودیت های حسابداری را درک کند.
3- با اصطلاحات واحد تجاری و حسابداری آشنا باشد.
4- دارای دانش علمی در مورد مبانی امور مالی باشد.
5- با ابزارها و تکنیک های تجزیه و تحلیل صورت های مالی آشنا باشد.
تجزیه و تحلیل مالی یک شرکت شامل بررسی صورت های مالی شرکت و یادداشت های مربوط به صورت های مالی و گزارش حسابرسان آن شرکت می باشد. گزارش حسابرسی بیان گر بررسی صورت های مالی توسط حسابرسان می باشد. این گزارش همچنین نشان می دهد که آیا صورت های مالی به طور منصفانه وضعیت مالی شرکت، نتایج عملیات و تغییرات در وضعیت وجوه نقد را مطابق با اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری مطابق با سال قبل نشان می دهد.
یادداشت های مربوط به صورت های مالی، غالبا با معنی تر از اطلاعات دریافت شده از صورت های مالی می باشد. این یادداشت ها، رویه های حسابداری شرکت را شرح می دهد و معمولا توضیحات کامل و چگونگی کاربرد آن رویه ها را همراه با مدارک مورد نیاز ارایه می دهد.
تحلیل گران غالبا صورت های مالی یک شرکت را با صورت های مالی سایر شرکت هایی که در همان صنعت فعالیت دارند، مقایسه می کنند و همچنین صورت های مالی یک شرکت را در سال های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند. اساسا این روش قلمرو رسیدگی تجزیه و تحلیل صورت های مالی را وسعت می بخشد.
ابزارهای اصلی تجزیه و تحلیل
حسابداران و سایر افراد ذیربط ابزارها و تکنیک های استاندارد شده مختلفی را ارایه می دهند که در تجزیه و تحلیل صورت های مالی مورد استفاده قرار می گیرند. روش های تجزیه و تحلیل صورت های مالی را می توان به سه دسته تقسیم نمود. 1- مقایسه و اندازه گیری مالی مربوط به دو یا چند دوره، 2- مقایسه و اندازه گیری اطلاعات دوره جاری، 3- رسیدگی برای اهداف خاص.
تکنیک و ابزار ذیل در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت:
1- صورت های مالی مقایسه ای:
الف. تجزیه و تحلیل افقی
ب. تجزیه و تحلیل عمودی
2- صورت های مالی بر اساس مقیاس مشترک:
3- تجزیه و تحلیل نسبت ها
4- رسیدگی برای اهداف خاص
صورت های مالی مقایسه ای:
صورت های مالی که اطلاعات مالی مربوط به دو یا چند دوره را ارایه می دهدف معمولا مقایسه ای نامیده می شود. صورت های مالی مقایسه ای معمولا گزارشات مشابه ای را برای دوره جاری و برای یک یا چند دوره قبلی ارایه می دهد. صورت های مالی مقایسه ای اطلاعات مهم درباره روند و ارتباط آن ها را در طی دو یا چند سال برای تحلیل گران فراهم می سازد. چنان چه صورت های مالی مقایسه ای برای بیش از یک سال ارایه شود مطلوب تر خواهد بود. صورت های مقایسه ای تاکید بر این واقعیت دارد که صورت های مالی برای یک دوره حسابداری، فقط بخشی از فعالیت های مستمر یک شرکت است.
طبق اصول حسابداری، مقایسه صورت های مالی بین دو یا چند دوره تحت شرایط زیر مفدی و موثر می باشد.
1- چنانچه روش های حسابداری در تنظیم صورت های مالی یکسان باشد مقایسه گزارشات مطلوب است.
2- یکسان بود محتویات صورت های مالی.
3- اصول حسابداری تغییر نمی یابد، چنان چه تغییری در اصول حسابداری ایجاد شود، اثرات مالی ناشی از آن تغییرات افشاء گردد.
4- تغییرات در وقایع یا در ماهیت رویداد اصلی افشاء شوند.
تجزیه و تحلیل افقی
تجزیه و تحلیل افقی، روندها را مورد ارزیابی قرار می دهد و ارتباط بین اقلامی که در همان ردیف در یک صورت مقایسه ای ظاهر می شود را تعیین می کند. تجزیه و تحلیل افقی تغییرات مربوط به اقلامی مندرج در صورت های مالی را در طی دوره افشاء می کند. هر یک از اقلام (مثل فروش) مربوط به یک ردیف برای یک سال مالی با همان قلم در دوره دیگر مقایسه می شود. تجزیه و تحلیل افقی می تواند بر حسب تغییرات مبالغ پولی به صورت درصد تغییرات یا به شکل یک نسبت انجام شود.
نسبت تغییر با تقسیم اطلاعات سال جاری بر اطلاعات سال پایه محاسبه می شود. وقتی ارقام سال پایه دارای ارزش مثبت است، تغییر مقدار پولی و درصد تغییر می تواند با معنی تر باشد. اگر ارقام سال پایه دارای ارزش صفر یا منفی باشد تغیر مقدار پولی می تواند محاسبه شود اما درصد تغییرات نمی تواند محاسبه شود. یک نسبت فقط زمانی می تواند محاسبه شود که دو ارزش مثبت، قابل دسترسی باشند.
در مواردی که تغییرات به صورت درصد بیان می شود، عمل جمع و تفریق مفهومی نخواهد داشت. زیرا درصد تغییرات از مبناهای مختلف ناشی می شود. وقتی هر کدام از اقلام سال پایه به طور انفرادی دارای مقادیر کمی باشند، تغییر نسبتا کم مقدار پولی می تواند درصد تغییر زیادتری را به وجود آورد و در نتیجه اعتبار بیشتری به آن اقلام به منظور با معنی بودن آن می دهد.
بر اساس روش سال پایه گاهی اوقات تجزیه و تحلیل افقی برای افشای درصد تغییرات انباشته برای چند سال استفاده می شود. در این صورت سال شروع به عنوان سال پایه در نظر گرفته می شود. درصد تغییرات سال های بعد برای تعیین درصد تغییرات انباشته با سال پایه مقایسه می شود.
تجزیه و تحلیل عمودی
در تجزیه و تحلیل عمودی هر یک از اقلام مندرج در صورت های مالی نسبت به عدد پایه سنجیده می شود. شاخص ترین عدد در صورت های مالی به عنوان عدد پایه انتخاب می گردد و اقلام مندرج در هر ستون نسبت به آن سنجیده می شود. به عنوان مثال هر یک از اقلام مندرج در صورت سود و زیان می تواند به عنوان درصدی از فروش بیان شود. در ترزنامه، هر یک از اقلام دارایی می توانند بر حسب ارتباط آن ها ب کل دارایی بیان شوند. حساب بدهی ها و حقوق صاحبان سهام بیان شوند. جریان نقدی مربوط به هر یک از اقلام فعالیت های سرمایه گذاری، تامین مالی و عملیاتی نسبت به کل هر یک از فعالیت های مزبور سنجیده می شود.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک
حذف مقادیر پولی در صورت های مالی و نشان دادن اقلام بر حسب درصد، به عنوان صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک نامیده می شود زیرا اقلامی در ترازنامه و صورت سود و زیان مانند جمع دارایی ها و فروش خالص دارای مبنای مشترکی برای مقایسه می باشند. اطلاعات برای صورت حساب بر اساس مقیاس مشارک همانند روش توصیف شده برای تجزیه و تحلیل عمودی محاسبه می شود. تغییرات نسبت ها در این صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک مورد توجه قرار می گیرد تا شناسایی کارایی و عدم کارایی، نسبت به صورت حساب مقایسه ای آسانتر انجام گیرد. به عنوان مثال چنان چه در یک موسسه نسبت هزینه حقوق به فروش 20 درصد باشد معنی آن این است که آن موسسه از هر صد ریال فروش، 20 ریال حقوق پرداخت می کند.
تجزیه و تحلیل ترازنامه بر اساس مقیاس مشترک در بررسی منابع و ساختار سرمایه یک واحد تجاری یعنی ارتباط بدهی ها و حقوق صاحبان سرمایه مفید می باشد. همچنین این تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به هر کدام از اقلام دارایی ها جاری، سرمایه گذاری ها، اموال، ماشین آلات، تجهیزات، دارایی های نامشهود و سایر دارایی ها را ارایه می دهد. صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک اطلاعات مربوط به این که چه نسبتی از فروش به وسیله بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های مختلف جذب می شود را ارایه می دهد.
بر اساس صورت مقایسه و صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک، مقایسه، تغییرات یا ارتباط بین مجموعه دارایی ها، بدهی ها، درآمدها، هزینه ها و سایر حساب هایی که در صورت های مالی طبق بندی می شود را نشان می دهد. با توجه به این که درصد این تغییرات می تواند ناشی از تغییرات در مقدار مطلق اقلام یا تغییرات در کل گروه باشد، باید دقت لازم در زمان مقایسه صورت گیرد.
صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک برای مقایسه شرکت ها با یکدیگر مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا اعداد مندرج در چنین صورت حساب هایی بر اساس درصد تنظیم می شود و یک مقایسه نسبی را به جای مقدار مطلق ارایه می دهد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها
یک نسبت، ارتباط ریاضی بین یک کمیت با کمیت دیگر را بیان می دارد. به عنوان مثال نسبت 400 به 200 یعنی 2 به 1 یا 2 است. در صورتی یک نسبت مفید واقع می شود که عناصر تشکیل دهنده ان دارای رابطه معنی دار با یکدیگر باشند. به عنوان مثال، بین حساب های دریافتی و فروش، سود خالص با کل دارایی ها و دارایی های جاری با بدهی های جاری رابطه وجود دارد. تجزیه و تحلیل نسبت ها می تواند ارتباط بین اجزا این نسبت ها را که به طور انفرادی نمی توانند مورد بررسی قرار گیرند. را مشخص سازد.
نسبت ها عموما به تنهایی اهمیت چندانی ندارند ولی زمانی اهمیت می یابند که 1- با نسبت های قبلی از همان شرکت مقایسه شود. 2- با استاندارد از پیش تعیین شده مقایسه شوند. 3- با نسبت های سایر شرکت ها در همان صنعت مقایسه شوند. وقتی به این شکل عمل شود نسبت ها به عنوان معیاری برای عملکرد شرکت تلقی می گردند. محاسبه نسبت ها پایان کار برای شرکت محسوب نمی شوند. ولی در تهیه پاسخ سوالاتی که در ارتباط با پیامد خاص و نظارت بر عملیات یک واحد تجاری ممکن است به وجود آید کمک می کند.
هنگام استفاده از نسبت ها، تحلیل گران باید عواملی که در ساختار آن نسبت دخالت دارند و تغییراتی که باعث می شود چنین عواملی بر آن نسبت ها تاثیر بگذارند را درک نمایند. به عنوان مثال، دریافت وام از ابنک چه تاثیری بر نسبت جاری دارد؟ آیا استقراض این نسبت را افزایش یا کاهش می دهد و یا هیچ تاثیری بر این نسبت ندارد؟ چنان چه خدف بهبود بخشیدن این نسبت باشد چه تغییراتی می تواند در اجزا این نسبت ها برای انجام اهداف مورد نظر ایجاد شود.
نکات ریاضی
باید توجه داشت که تغییرات در صورت یا مخرج کسر باعث تغییر در آن نسبت می شود. برای مثال،
1- اگر یک نسبت کمتر از 1 باشد (صورت کسر کمتر از مخرج آن باشد) اگر به صورت و مخرج این کسر یک مقدار معین اضافه کنیم، کسر جدیدی که به دست می آید از کگسر قبلی کوچک تر خواهد شد.
2- اگر مقدار یک نسبت بیشتر از 1 باشد، افزایش به یک اندازه در صورت و مخرج آن نسبت باعث کاهش آن نسبت خواهد شد.
3- اگر ارزش یک نسبت دقیقا 1 باشد، تغییرات در صورت و مخرج کسر به مقدار معین تاثیری روی آن نسبت نخواهد داشت و مقدار آن نسبت همان 1 باقی خواهد ماند.
4- اگر صورت کسر افزایش (کاهش) یابد و تغییری در مخرج کسر ایجاد نشود آن نسبت افزایش (کاهش) خواهد یافت.
5- اگر مخرج کسر افزایش (کاهش) یابد تغیری در صورت کسر ایجاد نشود آن نسبت کاهش (افزایش) خواهد یافت.
6- اگر صورت و مخرج کسر تغییر یابند ولی این تغییرات برای صورت و مخرج کسر به یک اندازه نباشد آن نسبت افزایش، کاهش یا بدون تغییر باقی می ماند که بستگی به جهت و مقدار تغییرات دارد.
مروری بر تجزیه و تحلیل نسبت ها
در تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران انحرافات در نسبت های محاسبه شده را شناسایی و سپس علل انحرافات را بررسی می کنند. برای مثال، انحرافات نسبت متوسط صنعت می تواند نشان دهد که شرکت (به استثناء شرکت هایی که فعالیت نمی کنند) تا چه حد از معیار متوسط صنعت فاصله دارد.
نسبت ها باید با احتیاط مورد استفاده قرار گیرند. به طور کلی نسبت ها نباید به عنوان تنها معیار برای تصمیم گیری باشند. این نسبت ها به عنوان یکی از اسناد مورد نیاز (نه به عنوان اسناد نهایی) جهت راهنمایی برای تصمیم گیری و یا راه حل استفاده شود. با توجه به اطلاعاتی که در نسبت ها منظور می شوند، این نسبت ها اسناد مناسب و قابل اطمینانی می باشند. زمانی که صورت های مالی بر طبق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری تنظیم می شوند، افراد باید دائما به خاطر داشته باشند که صورت های مالی خصوصا براوردها و قضاوت هایی را منعکس می کند که ممکن است مربوط به تجزیه و تحلیلی باشند که به سمت یک هدف خاص هدایت می شوند.
گاهی اوقات تفسیر نمودن نسبت ها دشوار خواهد بود. برای مثال دقیقا نسبت 2 به 1 به چه معنی است؟ آیا این نسبت خوب یا بد، مطلوب یا نامطلوب، است؟ مقایسه نسبت ها با بعضی استانداردها نظیر نسبت های مربوط به سنوات گذشته و یا مقایسه با سایر شرکت ها با آن صنعت می تواند برخی از رهنمودتها را ارایه کند.
تحلیل گر باید دریابد که نسبت ها علاوه بر مواردی که در بالا اشاره شد دارای محدودیت های معینی می باشد که شامل موارد زیر است:
1- نسبت ها شرایط، وقایع و رویدادهای گذشته را منعکس نمی کنند.
2- نسبت ها ارزش هی دفتری را منعکس می کنند ولی ارزش های واقعی اقتصادی یا اثرات مربوط به سطح قیمت ها را منعکس نمی سازد.
3- تعیین نسبت ها معمولا به طور یکنواخت انجام نمی شود.
4- کاربرد اصول حسابداری و رویه های در میان شرکت ها تغییر می کند. و تغییرات در آن از دوره ای به دوره ای دیگر بر روی نسبت ها اثر می گذارد.
5- وقتی شرکت ها متنوع یا دارای خصوصیات ریسکی مختلف باشند مقایسه بین آن ها کاری دشوار خواهد بود.
علی رغم مشکلات مربوط به ساختار و تفسیر نسبت ها، تجزیه و تحلیل نسبت ها تکنیک های مهمی برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است زیرا می تواند روندها و ارتباطات ساختاری و بنیادی مهم را شناسایی کند.
اطلاعات مالی مربوط به بسیاری از شرکت ها که به صورت اطلاعات کامپیوتری ارایه می شوند. توسط شرکت های مختلفی قابل دسترسی می باشند. برای مثال، اطلاعات کامپیوتری تهیه شده به وسیله شرکت استاندارد و پورز در معرض فروش قرار داده می شود. این اطلاعات شامل بیش از 120 اقلام مربوط به حدود 2500 شرکت صنعتی می باشد. با وجود اینکه چنین اطلاعاتی از نظر تئوریکی و عملی بستگی به نوع استفاده از آنها دارد ولی این اطلاعات می تواند در بسیاری از موارد تحلیل گر را به اهمیت منابع با ارزش آشنا سازد.
ابزارهای تحلیلی خاص
علاوه بر صورت های مقایسه ای، صورت حساب بر اساس مقیاس مشترک و تجزیه و تحلیل نسبت ها، تحلیل گران دارای تکنیک ها و ابزارهای خاص زیادی می باشند که از آن ها برای مطالعه جهت دستیابی به هدف خاص استفاده می کند. چنین مطالعاتی می تواند عواملی از قبیل پوشش بیمه ای، ماهیت فصلی واحد تجاری، اطلاعات بخش، عملیات خارجی، تاکید فروش به تعداد اندکی از مشتریان، اثرگذاری وقایع غیر عادی بر شرکت و تاثیر روش های ارزیابی موجود کالا (LIFO , FIFO) و روش های استهلاک بر صورت های مالی باشد. روش های دیگری که در شرایط خاص قابل استفاده می باشند: عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد: با توجه به این که تجزیه و تحلیل جریان وجوه نقد بر نقدینگی، توان مالی و روابط سودآوری متمرکز می شوند مخصوصا در ارزیابی اعتبار و تصمیمات سرمایه گذاری موثر خواهد بود.
2- تجزیه و تحلیل حاشیه فروش: تجزیه و تحلیل حاشیه فروش بینش های خاصی را در ارتباط با فعالیت عملیاتی یک شرکت ارایه می دهد.
3- تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر: تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر ارتباط بین درآمد و هزینه و حجم فعالیت را نشان می دهد.
4- تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری: تجزیه و تحلیل بازده سرمایه گذاری، معیار جامعی از عملکرد مالی را ارایه میدهد. این ابزارها و سایر ابزارهای خاص مربوط به تجزیه و تحلیل صورت های مالی بعدا در این کتاب بحث می شوند.
تجزیه و تحلیل سری زمانی موقعی استفاده می شود که اطلاعات طبقه بندی شده بر اساس فواصل زمانی، اطلاعات مهم تحت کنترل و عملیات یک شرکت را ارایه دهد. انواع اصلی تغییرات اقتصادی که می تواند در تجزیه و تحلیل سری های زمانی مورد توجه قرار گیرند به شرح زیر می باشند:
1- روند عادی
2- تغییرات فصلی
3- نوسانات گردشی
4- نوسانات تصادفی یا نامنظم
روش های تحلیلی خاص برای مشخص نمودن انواع مختلف نوسانات با توجه به ارتباط آن ها به اطلاعات تاریخی و پیش بینی های، قابل استفاده می باشند. وقتی ارتباطی بین سری ها وجود دارد، ممکن است این ارتباط برای تعیین برآورد و پیش بینی ها استفاده شود. سری های زمانی در این کتاب مورد توجه قرار نمی گیرند.
تجزیه و تحلیل رگرسیون ابزار دیگری برای تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. تجزیه و تحلیل رگرسیون برای ارتباط بین یک متغیر شناخته شده و یک متغیر ناشناخته جهت برآورد متغیر ناشناخته استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل همبستگی میزان ارتباط بین دو یا چند متغیر را اندازه گیری می کند. تجزیه و تحلیل رگرسیون و همبستگی تکنیک های بسیار مهمی هستند.
تجزیه و تحلیل نقدینگی و فعالیت
نقدینگی به توانایی یک شرکت جهت پرداخت تعهدات کوتاه مدت با توجه به زمان سررسیدشان اطلاق می گردد. نقدینگی به توانایی تبدیل دارایی ها به وجه نقد یا توانایی کسب وجه اشاره دارد. مفهوم کوتاه مدت به یک سال یا یک چرخه عملیات عادی شرکت، هر کدام که طولانی تر است اطلاق می گردد. فعالیت، به کارایی یک شرکت مربوط می شود که با استفاده از داریی های جاری انجام می گیرد.
در ارزیابی وضعیت نقدینگی، تحلیل گران مالی علاقمند به داشتن اطلاعات در مورد وجوه نقد، زمان بندی و اطمینان یافتن از جریان وجوه نقد آتی شرکت می باشند.
نقدینگی و دامنه فعالیت عملیاتی، متکی به وضعیت سرمایه در گردش یک شرکت می باشند. سرمایه در گردش به مازاد دارایی های جاری بر بدهی های جاری گفته می شود. مقدار سرمایه در گردش و تغییرات مربوط به آن از دوره ای به دوره دیگر به عنوان معیار اصلی توانایی شرکت در پرداخت بدهی ها با توجه به سررسیدشان محسوب می شود. سرمایه در گردش شامل رویدادهایی است که در طی چرخه عملیاتی یک واحد تجاری اتفاق می افتد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 60 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید