دانلود مقاله با موضوع تخمین هوشمند دبی جریان زیربحرانی در شیب شکن قائم مستطیلی با استفاده از شبکة عصبی مصنوعی
نوع فایل : PDF
تعداد صفحات : 9
شرح محتوا
چکیده مقاله:تعیین ارتباط بین عمق بحرانی و عمق جریان در لبة شیب شکنهای قائم با جریان زیربحرانی در بالادست آن یکی از مسائل مهم و مورد توجه مهندسان هیدرولیک بوده است. اگر ارتباط بین این دوعمق بخوبی برآورد شود، از این سازه میتوان به عنوان ابزار اندازه گیری دبی جریان درکانالهای آبیاری استفاده نمود. تاکنون تحقیقات فراوانی برای یافتن ارتباط میان این دو عمق صورت پذیرفته است. در این تحقیقات معموًلا سعی شده است با اندازه گیریهای آزمایشگاهی، منحنی مناسبی بر داده های حاصل برازش داده شود. لیکن، معمولا ارتباط این دومتغیر به صورت خطی در نظرگرفته میشود وهمین موضوع موجب ایجاد خطا درتخمین دبی جریان می گردد. دراین مقاله سعی شده است با تبیین ویژگیهای شبکه های عصبی مصنوعی، شبک های از نوع پرسپترون چند لایه با قانون یادگیری پس انتشار خطا برای بازیابی نگاشت غیرخطی میان الگوهای مستقل داده ها و متغیرهای وابسته طراحی گردد که به کمک آن، امکان تخمین هوشمند دبی جریان میسرگردد. نتایج حاصل نشان میدهد که انطباق خوبی بین مقادیر پیش بینی شدة دبی ناشی ازشبکة عصبی مصنوعی و داده های آزمایشگاهی وجود دارد.علاوه بر این، استفاده از شبکة عصبی مصنوعی نیز می تواند شیب شکن را به عنوان ابزاری برای اندازه گیری دبی جریان در سیستمهای انتقال آب و شبکه های آبیاری مطرح سازد.
کلیدواژهها:شیب شکن، دبی جریان، شبکة عصبی مصنوعی، تخمین هوشمند، یادگیری، پرسپترون چند لایه
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 86
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعة ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقولة خاص دیگری است که درحیطة کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد[1].
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمیکنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که میبینند درک نمیکنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشتهاند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتکردن ، هجیکردن، نوشتن وحساب کردن و... در این مدارس آموزش میبینند.
تاریخچه و تعریف و فراوانی
تاریخچه:
متأسفانه تاریخچة آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال 1960 مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دستهای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دستهای دیگر وجود ضایعة مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری میشناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بیعلت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روانشناسی، توانبخشی و ... درگرهگاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشتهای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعة خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهة 1960 کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.
در سال 1896 پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات مینامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر میشد. چند سال پس از آن یعنی در سال 1920 این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.
در سال 1930 عصب آسیبشناسی به نام اُرتون[2] رابطة میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال 1947 اشتراوش[3] و لتینین [4] کتاب «آسیبشناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایة آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد میشوند.
از سال 1948 به بعد تلاشهایی شکل یافتهتر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمانهای ایالتی متفاوتی انجامید که در سال 1963 با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[5] در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سببشناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوههای رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیتهای حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیدة کار ناقص مغز،از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرندة تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.
اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شدة قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیلة کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته میشود[6].
تعریف اختلالات یادگیری:
اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمیگنجند.
تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگریهای متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشتههای تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کردهاند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصبشناسی از موارد ضربه مغزی، نارساکنشوری قلیل مغز، صدمه یا آسیب مغزی استفاده میکنند[7].
تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:
«ناتوانی یادگیری بخصوص ، یعنی اختلالی در یک یا چند فرایند روانی پایه که به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود و میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ،فکر کردن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن، یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ،آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز ، دیسلکسی یا نارساخوانی و آفازیای رشدی را در بر میگیرد[8].»
انجمن مخصوص کودکان و بزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری تعریف دیگری را ارائه داده است، این تعریف معتقد است که ناتوانیهای یادگیری ریشه نورولوژیک دارد و وجه تمایز این تعریف آن است که وسعت حوزههایی که تحت تأثیر آن قرار میگیرند. وسیعتر میکند و آن را به چیزی غیر از دروس نیز گوش میدهد. تعریف چنین است:
«ناتوانیهای یادگیری ویژه، حالتی مزمن است که منشأ نورولوژیک دارد و به صورت انتخابی در کار رشد و یا ابزار مهارتهای کلامی و غیر کلامی دخالت میکند. این اختلال ممکن است در افرادی که دارای هوش متوسط یا بالا و کسانی که سیستمهای حسی و حرکتیشان به طور کافی درست کار میکند و اشخاصی که از فرصتهای یادگیری به اندازه کافی استفاده میکنند نیز تظاهر کند. ناتوانیهای یادگیری از نظر نوع تظاهرات و میزان رشد فرد میتواند متفاوت باشد. این حالت ممکن است در سراسر زندگی در عزت نفس، تحصیلات، شغل، ارتباط با دیگران و فعالیتهای روزمره فرد، تأثیر منفی بگذارد[9].»
در سال 1981 کمیته مشترک ملی برای ناتوانیهای یادگیری (njcld) ، مرکب از: نمایندگان انجمن گویایی و شنوایی آمریکا، جامعه کودکان وبزرگسالان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری، شورای مخصوص ناتوانیهای یادگیری، بخش مربوط به کودکانی که دچار اختلالات ارتباطی هستند، انجمن بین المللی خواندن، انجمن دیسلکی مشترکاً تعریفی ارائه دادهاند که چنین است:
«ناتوانیهای یادگیری یک اصطلاح کلی است که به علت گروهی از بینظمیهای نامتجانس به وجود میآید. این حالت ممکن است به صورت اشکالات مهمی در اعمالی نظیر: گوش دادن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن یا حساب کردن تظاهر نماید. اکثر این بینظمیها جنبه ذاتی دارند و به نظر میرسد که معلول بدکاری سیستم اعصاب مرکزی باشند. حتی با وجود اینکه ناتوانی یادگیری ممکن است همراه با سایر شرایط معلولیت رخ دهد و یا تأثیرات منفی محیطی مانند تفاوتهای فرهنگی،آموزش نامناسب وکافی را در برداشته باشد[10].»
تعریف دیگری که در این جا ارائه میشود به نقل از کنگره آمریکا طبق قانون عمومی 142-94 است، تعریف چنین است:
«ناتوانیهای یادگیری به معنای وجود اختلالی در یک یا چند فرآیند روانشناختی پایه بوده که به فهم یا استفاده از زبان نوشتاری ویا گفتاری مربوط میشود و میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن، صحبتکردن، خواندن، نوشتن و هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود[11].»
تعریف دیگری که بیت من ارائه داد که یک بعد تازه و مهم به آن اضافه میکرد، او قید اختلاف را نیز در تعریف گنجاند که عبارت بود از اختلاف بین ظرفیت تخمین زده شده و پیشرفت مشاهده شده، تعریف چنین است:
«کودکان که دارای اختلال در یادگیری هستند کسانیاند که از نظر آموزشی اختلاف فاحشی بین توانائیهای عقلی بالقوه تخمین زده شدة آنها و سطح عملکرد واقعی حاصل از اختلالهای اساسی در فرآیند یادگیری آنها وجود دارد که ممکن است همراه با اختلال قابل مشاهدهای در کارکرد دستگاه عصبی مرکزی باشد یا نباشد و وابسته به عقبماندگی ذهنی تعمیم یافت، محرومیتهای تحصیلی یا فرهنگی، پریشانیهای هیجانی شدید، یا از دست دادن حواس نیستند.»
این تعریف که به تعریف nachc معروف است بر خلاف تعریفهای پیشین مشخص میکند که تعیین اختلال کارکرد دستگاه عصبی مرکزی اختیاری بوده و برای تشخیص یک کودک دارای اختلالات یادگیری الزامی است[12].
تعریف دیگری که در اینجا ارائه میشود تعریفی است که کمیته مشاوره ملی کودکان معلول در گزارشی به کنگره،برای ناتوانیهای یادگیری پیشنهاد نمود و در آخر هم 5 مسأله را در این تعریف مورد توجه قرار داد. تعریف چنین است:
«کودکان دارای ناتوانیهای ویژه یادگیری که در یکی یا بیشتر فرایندهای روانشناختی مربوط به درک یا استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری از خود نابهنجاری نشان میدهند. این نابهنجاری ممکن است در گوش دادن، تفکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا حساب کردن خودنمایی کند. این نابهنجاری شرایطی مانند معلولیت ادراکی، آسیبمغزی، ناکارآیی حداقل مغزی، بدخوانی، اختلال تکلمی تکوینی و نظایر آن بازتاب یابد. در این لیست ناتوانیهای یادگیری مربوط به بینایی،شنوایی، معلولیتهای حرکتی، عقبماندگی ذهنی، اضطراب عاطفی یا کمبودهای محیطی مورد نظر نمیباشد.» در این تعریف 5 مسأله مورد توجه بوده است:
1ـ ناتوانایی در انجام تکالیف مدرسه: ناتوانی در یادگیری مهارتهای تحصیلی به عنوان تجلی اصلی ناتوانیهای یادگیری شناخته شدهاند.
2ـ عوامل استثنایی: از این تعریف عواملی بخصوص مانند مشکلات جسمانی، نقص حسی، تدریس ضعیف، عوامل فرهنگی محیطی و عقبافتادگی ذهنی مستثنی شدهاند. کودکان درگیر این عوامل استثنایی علاوه بر مورد مبتلا به خود ناتوانیهای یادگیری نیز از خود نشان میدهند و همین امر موجب تناقض و سردرگمی میشود.
3ـ وابستههای فیزیولوژیکی: در این تعریف از عملکرد سیستم مرکزی عصبی مقداری انحراف وجود دارد.
4ـ اختلاف درعمل: شاخص اصلی ناتوانی در یادگیری تفاوت موجود بین عملکرد تحصیلی مورد انتظار کودک بر مبنای هوش و پیشرفت موجود او میباشد.
5 ـ وابستههای روانشناسی: نابهنجاری در یکی یا بیشتر فرایندهای اصلی روانشناسی به عدم موفقیت در یادگیری میانجامد.[13]«کودکان ناتوان در یادگیری در یک یا چند فرایند اساسی روانی در ارتباط با فهمیدن یا کاربرد زبان شفاهی یا کتبی ناتوانی نشان میدهند. تظاهرات این ناتوانی ممکن است به صورت اختلال در گوش دادن، فکر کردن،سخن گفتن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا حساب باشد.»[14]
تا اینجا تعریفهای زیادی ارائه شد. ارائه دهندگان این تعریفها و سایر دست اندرکاران این رشته، هدف مشابهی را دنبال میکنند. بدین معنی که همه میکوشند ناتوانی یادگیری را به گونهای تعریف کنند که در ارائه خدمات لازم به این مبتلایان به کار آید. در همة این تعریفها چهار بعد اساسی دیده میشود:
«تفاوت میان عملکرد مورد انتظار و عملکرد واقعی یک کودک.مظاهر یا نشانههای رفتاری مربوط به ضعف و قوت موضوعهای تحصیلی وزبان در یادگیری.وجود یا عدم سایر مشکلات، چون ناشنواییتمرکز یا نگرش پایه آنها دربارة مشکل یادگیری.»[15]درجه شیوع ( فراوانی):
«بر مبنای تغیرپذیری تعاریف و معیارهای به کار رفته تخمین شیوع ناتوانیهای یادگیری مشکل میباشد. کمیته مشاوره ملی کودکان معلول تخمین زده است که 1 تا 3 درصد جمعیت آماری در سن مدرسه با این ناتوانیها روبرو میباشند. با وجود این بر مبنای مطالعات انجام گرفته این مقدار 1 تا 30 درصدکودکان را شامل میشود.»[16]
پرویز شریفی نیز در کتاب خود بیان داشته است که :
تعیین میزان شیوع افراد ناتوان یادگیری، آن هم در یک مقیاس بزرگ، با توجه به صرف هزینه هنگفت، زمان زیاد، اتخاذ تصمیمات دقیق علیرغم وجود تعاریف مختلف، مرور نظریهها ورویههای ارزشیابی متعدد، کاری بس مشکل است. میزان برآورد از 1 تا 28 درصد در نوسان است. اززمانی که مطالعه در زمینه ناتوانیهای یادگیری شروع شده میزان شیوع این اختلال در بین کودکان در مقایسه با سایر ناتوانیها بالا بوده است . اکثر گزارشها نشان میدهد که 2 تا 3 درصدکودکان دارای نیازهای ویژه به ناتوانی یادگیری مبتلا هستند.[17]
به دلیل نبود تعریفی مشخص ، تعیین میزان دقیق فراوانی ، ناتوانیهای یادگیری میسر نیست. با این وجود محققان مختلف با معیارهای تشخیصی متفاوت به پیداکردن میزان فراوانی این کودکان اقدام نمودهاند که طبعاًً این معیارها هیچ گونه همخوانی با یکدیگر ندارند.ادارة آموزش ایالات متحده در سال 1984 اعلام کرد که 63/4 درصد از جمعیت 3 تا 21 ساله آمریکا از خدمات خاص کودکان ناتوان یادگیری استفاده کردهاند.
در حال حاضر دست اندرکاران حدس میزنند که حداقل بین 1 تا 3 درصدو حداکثر تا 7 درصدکودکان به ناتوانیهایی یادگیری مبتلا هستند. میزان رواج نارساخوانی در کل جمعیت دهدرصد برآورد شده است. انجمن آمریکایی روانپزشکی 1980، برآورد فراوانی اختلال یادگیری زبان را بین 1 تا 8 نفر در هر 1000 نفر کودک میدانند. همان گونه که ملاحظه میکنید. نبود یک تعریف جامع و مانع، به روشهای معتبر تشخیص و شیوههای ناهمسان ارزیابی منجر میگردد که در این زمینه باارقامی متفاوت روبه رو باشیم.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم از طریق راهبرد های فعال یادگیری به ایجاد انگیزه و احساسات مثبت در دانش آموزانم بپردازم ؟ بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 30
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده :
دنیای امروز دنیای تشکیل تیم های کاری است و اگر در هر موسسه یا سازمان افراد موفق به کار گروهی نشوند، شرکت و سازمان، یکی از کلید های مهم موفقیت را از دست داده است. دوران کنونی، دوران تخصص های متفاوت است. امروز دیگریک نفر تنها به صرف این که در یک رشته تخصص یا حتی فوق تخصص دارد نمی تواند در فعالیت های مختلف آموزشی، تجاری، اقتصادی، درمانی و... موفق باشد. به عبارت دیگر، دنیای امروز دنیای تشکیل تیم های کاری است و اگر در هرموسسه یا سازمان افراد موفق به کار گروهی نشوند، شرکت و سازمان، یکی از کلید های مهم موفقیت را از دست داده است. یکی از معیارهایی که کشورهای توسعه یافته را از کشورهای در حال توسعه مجزا میکند، فرهنگ گروهی کار کردن است، در کشورهای توسعه نیافته، افراد علاقهیی به فعالیتهای گروهی ندارند و همین امر سبب می شود علاوه بر صرف انرژی بیشتر، کارها با کیفیت پایینترین انجام پذیرد. اصولا جهت رسیدن به یک جامعه کارآفرین، رشد فعالیتهای گروهی نیز ضروری است و بدون چنین ویژگی، کارآفرینی در جامعه فراگیر نخواهد شد. شرکت مایکروسافت جهت تهیه متن برنامه ویندوز 2003 از پنج هزار برنامه نویس کمک گرفت به گونهیی که این تعداد افراد در یک کار گروهی، موفق به طراحی این برنامه شدند. مهمتر از طراحی و تولید این برنامه، باید از هماهنگی و همبستگیهای گروهی لازم برای رسیدن به این هدف نام برد. حال ما با این سوال روبرو خواهیم بود که چگونه باید یک گروه کاری موفق را سازماندهی کنیم و چه شرایط فرهنگی باید بر این گروه حاکم شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد. برای رسیدن به این هدف باید از قدمهای کوچک آغاز کرد تا در نهایت با کسب تجربیات لازم بتوان به تشکیل گروههای بزرگتر اقدام نمود. گروههای بزرگتری که بتوانند زمینهساز تحول در جامعه باشند. در این مقاله تلاش میشود فرصتی برای اندیشیدن در این خصوص پدید آید. رشد و بسط فرهنگ گروهی کار کردن نیازمند انجام پژوهشهای لازم در این زمینه است زیرا فرهنگ جامعه ما با دیگر کشورها متفاوت است و لذا بعضی از دستورالعملهای ارایه شده در مقالات نویسندگان کشورهای دیگربرای ما کارساز نخواهد بود
مقدمه
دانش آموزانی که از طریق یادگیری فعال به یادگیری می بردازند نه تنها بهتر یاد می گیرند بلکه از تجربه یادگیری الذت بیشتری نیز می برند .حتی اگر معلم بهترین سخنران باشد ودر تمام مدت جلسه درسی به سخنرانی بپردازد ممکن است یادگیری صورت گیرد اما این یادگیری به اندازه یادگیری که در موقعیت فعات به وجود می آید کامل جامع وپایدار نیست . به نظر بین وویتاکر یکی ازمهمترین راهبرد های فعال کردن دانش آموزان در فرآیند یادگیری ازگروهها مطالعه در کلاس و فراهم کردن فرصت بحث تبادل نظر وبرسش و باسخ است (بین وویتاکر 2000) اثرات یادگیری از طریق کار گروهی و همیاری را می توان در این 5 بند خلاصه کرد : 1.افراد از یکدیگر می آموزند 2.انگیزه جهت یادگیری راافزایش می دهد 3.احساسات مثبت نسبت به یکدیگر را افزایش می دهد واز جدایی و تنهایی می کاهد وروابط دوستانه ایجاد می کنند 4.باعث تقویت مهارتهای اجتماعی می گردد. 5. منجربه تقویت عزت نفس می شود.
بیان مساله :
اینجانب ……. ، آموزگار ……….. ، مدت ………… است که در خدمت آموزش و پرورش هستم و در این مدت در پست های آموزگار ، مدیر ، مربی پرروشی و مربی پیش دبستان مشغول تعلیم و تربیت فرزندان این خاک بوده ام . در سال تحصیلی ………… در مجتمع ………… ،آموزشگاه ………. در پایه ششم مشغول به خدمت بودم . با توجه به این که بچه ها در این سن هنوز امادگی مواحه شدن با گروهی از معلمین را ندارند(برای هر در س یک معلم )این امر باعث بیشترین افت تحصیلی می شد که پایه ششم میتواند این امر را یک سال به تاخیر اندازد و امادگی بیشتری پیدا کنند سطح درو س راهنمایی با ابتدایی خیلی نزدیک به هم نیست که پایه ششم می تواند این خلاء را پر کندو دانش اموز را اماده نماید مسئولان مدارس راهنمایی بیشترین مشکلات رفتاری را با این گروه از بچه ها دارند ششم ابتدایی پایة ای برای تقویت هدفهای جا مانده در دوره ابتدایی است که از این لحاظ می تواند یاریگر بچه ها باشد
دانلود تحقیق آماده ی درس فنون یادگیری پایدار پودمان تعلیم و تربیت در خانواده بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 26
موضوع تحقیق : چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با غلبه بر مشکلات آموزش ریاضی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات
این تحقیق بسیار کامل و جهت ارائه به دانشگاه علمی کاربردی و شامل موارد زیر می باشد : مقدمه سوابق تحقیق متن تحقیق نتیجه گیری پیشنهادات منابع و ماخذ
مقدمه
اهمیت یادگیری، مسئله ای بسیار بدیهی و روشن است؛ چرا که از راه یادگیری است که بشر با محیط خود آشنا می شود. با یادگیری، انسان می تواند خویش و خدایش را بشناسد و به هدف آفرینش خود که همان کمال و تقرب به خداوند است، دست یابد. در نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نازل شد، به نعمت یاد دادن و آموزش اشاره، و یادگیری ابزاری برای رشد انسان معرفی شده است. این مهم، دلیل اهمیت دادن قرآن به یادگیری است. سفارش فراوان معصومان ( علیه السلام ) به تعلیم و تعلم نیز، بر اهمیت یادگیری تأکید می کند. از سوی دیگر، بزرگان و دانشمندان اسلامی، آداب و شیوه های رفتاری فراوانی را درباره ی رابطه ی استاد و شاگرد مطرح کرده اند. همچنین، پیشرفت های شگفت انگیز انسان در طول تاریخ، اهمیت یادگیری را به خوبی نشان می دهد. بشر با یادگیری توانسته است از ناشناخته های اقصا نقاط دنیا آگاهی پیدا کند و به ژرفای اقیانوس ها و اوج کهکشان ها دسترسی یابد. به طور مسلم، این پیشرفت ها، معلول یادگیری است. افزون بر این، بسیاری از مباحث روان شناسی مانند رشد، انگیزش، رفتارهای اجتماعی و شخصیت با یادگیری ارتباط دارد. برای مثال، می توان گفت یکی از عوامل شکل گیری شخصیت انسان، یادگیری است که بین آن و شخصیت ارتباط مستقیمی وجود دارد. بنابراین، یادگیری یکی از مهم ترین مباحث روان شناسی است که در اینجا آن را بر می رسیم.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 74 صفحه
فهرست مطالب
1- مقدمه. 3
2- روشهای مبتنی بر استخراج ویژگی.. 5
2-1- Discrete Fourier Transform (DFT) 6
2-2- Discrete Wavelet Transform (DWT) 9
2-3- Principal Component Analysis (PCA) 12
2-3-1- مفاهیم مقدماتی مورد نیاز در PCA.. 13
2-3-2- الگوریتم PCA.. 15
2-4- Factor Analysis (FA) 20
3- روشهای مبتنی بر انتخاب ویژگی.. 23
3-1- تعاریف.. 23
3-2- روشهای مختلف انتخاب ویژگی.. 26
3-2-1- توابع تولید کننده 26
3-2-2- تابع ارزیابی.. 27
3-2-3- دسته بندی و تشریح الگوریتم های مختلف انتخاب ویژگی.. 30
3-2-4- جمع بندی روشهای انتخاب ویژگی.. 43
4- فهرست منابع و مراجع. 45
1- مقدمه
پیشرفتهای بوجود آمده در جمع آوری داده و قابلیتهای ذخیره سازی در طی دهههای اخیر باعث شده در بسیاری از علوم با حجم بزرگی از اطلاعات روبرو شویم. محققان در زمینههای مختلف مانند مهندسی، ستاره شناسی، زیست شناسی و اقتصاد هر روز با مشاهدات بیشتر و بیشتری روبرو میشوند. در مقایسه با بسترهای دادهای قدیمی و کوچکتر، بسترهای دادهای امروزی چالشهای جدیدی در تحلیل دادهها بوجود آوردهاند. روشهای آماری سنتی به دو دلیل امروزه کارائی خود را از دست دادهاند. علت اول افزایش تعداد مشاهدات (observations) است، و علت دوم که از اهمیت بالاتری برخوردار است افزایش تعداد متغیرهای مربوط به یک مشاهده میباشد.
تعداد متغیرهایی که برای هر مشاهده باید اندازه گیری شود ابعاد داده نامیده میشود. عبارت "متغیر" (variable) بیشتر در آمار استفاده میشود در حالی که در علوم کامپیوتر و یادگیری ماشین بیشتر از عبارات "ویژگی" (feature) و یا "صفت" (attribute) استفاده میگردد.
بسترهای دادهای که دارای ابعاد زیادی هستند علیرغم فرصتهایی که به وجود میآورند، چالشهای محاسباتی زیادی را ایجاد میکنند. یکی از مشکلات دادههای با ابعاد زیاد اینست که در بیشتر مواقع تمام ویژگیهای دادهها برای یافتن دانشی که در دادهها نهفته است مهم و حیاتی نیستند. به همین دلیل در بسیاری از زمینهها کاهش ابعاد داده یکی از مباحث قابل توجه باقی مانده است.
روشهای کاهش ابعاد داده به دو دسته تقسیم میشوند:
روشهای مبتنی بر استخراج ویژگی: این روشها یک فضای چند بعدی را به یک فضای با ابعاد کمتر نگاشت میکنند. در واقع با ترکیب مقادیر ویژگیهای موجود، تعداد کمتری ویژگی بوجود میآورند بطوریکه این ویژگیها دارای تمام (یا بخش اعظمی از) اطلاعات موجود در ویژگیهای اولیه باشند. این روشها به دو دستهی خطی و غیر خطی تقسیم میشوند.روشهای مبتنی بر انتخاب ویژگی: این روشها سعی میکنند با انتخاب زیرمجموعهای از ویژگیهای اولیه، ابعاد دادهها را کاهش دهند. در پارهای از اوقات تحلیلهای دادهای نظیر طبقهبندی برروی فضای کاسته شده نسبت به فضای اصلی بهتر عمل میکند.در تهیه این گزارش کمتر به اثباتهای ریاضی پرداخته شده و بیشتر به مفاهیم و کاربرد روشها توجه شده است. در فصل دوم از این گزارش، به مطالعهی روشهای مبتنی بر استخراج ویژگی پرداختهایم. در تهیهی مطالب این فصل سعی کردهایم با ارائهی مثالهای مناسب، خواننده را در درک بهتر مفاهیم مربوطه یاری رسانیم. در این فصل، چهار روش ارائه شده است که همگی از نوع خطی هستند. بدلیل حجم زیاد مطالب، مجالی برای پرداختن به روشهای دیگر خطی و روشهای غیر خطی باقی نماند. امید است در آینده مطالب این فصل توسط اینجانب یا دانشجویان دیگر کاملتر شود.
در فصل سوم روشهای مبتنی بر انتخاب ویژگی ارائه شده است. میتوان گفت در این فصل یک مطالعه اجمالی برروی تمامی روشهای انتخاب ویژگی انجام شده است. در تهیهی مطالب این فصل، از گزارش "معرفی روشهای مختلف انتخاب ویژگی" توسط صادق سلیمانپور استفاده شده است که جا دارد در همینجا از ایشان تشکر نمایم.
2- روشهای مبتنی بر استخراج ویژگی
همانطور که در فصل اول اشاره شد روشهای مبتنی بر استخراج ویژگی، یک فضای چند بعدی را به یک فضای با ابعاد کمتر نگاشت میدهند. این روشها به دو دستهی خطی و غیرخطی تقسیم میشوند. روشهای خطی که سادهترند و فهم آنها راحتتر است بدنبال یافتن یک زیرفضای تخت عمومی[1] هستند. اما روشهای غیرخطی که مشکلترند و تحلیل آنها سختتر است بدنبال یافتن یک زیرفضای تخت محلی[2] میباشند.
از روشهای خطی میتوان به DFT، DWT، PCA و FA اشاره کرد که آنها را به ترتیب در ادامهی همین فصل توضیح خواهیم داد. روشهای دیگر غیرخطی عبارتند از:
Projection Pursuit (PP) : برخلاف روشهای PCA و FA میتواند اطلاعات بالاتر از مرتبهی دوم را ترکیب نماید. بنابراین روش مناسبی است برای بسترهای دادهای غیر گاوسی.Independent Component Analysis (ICA) : این روش نیز یک نگاشت خطی انجام میدهد اما بردارهای این نگاشت لزوماً بر یکدیگر عمود نیستند، در حالی که در روشهای دیگر مانند PCA این بردارها بر هم عمودند.Random Projection (PP) : یک روش ساده و در عین حال قدرتمند برای کاهش ابعاد داده است که از ماتریسهای نگاشت تصادفی برای نگاشت دادهها به یک فضای با ابعاد کمتر استفاده میکند.از روشهای غیرخطی نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
Principal CurvesSelf Organizing MapsVector QuantizationGenetic and Evolutionary AlgorithmsRegressionمسئلهی کاهش ابعاد داده را بطور ریاضی میتوان به اینصورت بیان کرد: یک متغیر تصادفی p-بعدی داریم. میخواهیم متغیر k-بعدی را به گونهای پیدا کنیم که اولاً k ≤ p باشد و ثانیاً s محتویاتی که در x وجود دارد را بر اساس معیاری خاص دارا باشد. روشهای خطی سعی میکنند هر یک از این k مؤلفه را از ترکیب خطی p مؤلفهی اولیه بدست آورند.
که Wk×p ماتریس وزنهای نگاشت خطی میباشد.
در مقاله [3] نگاهی اجمالی به کلیهی روشهای کاهش ابعاد دادهی مبتنی بر استخراج ویژگی شده است. در بخش 2-1 تبدیل فوریه گسسته و در بخش 2-2 تبدیل wavelet گسسته را شرح خواهیم داد. برای تهیهی بیشتر مطالبی که در این دو بخش ارائه شده از منبع [4] که یک پایان نامه دکتری در زمینهی دادهکاوی برروی سریهای زمانی میباشد استفاده شده است. در بخش 2-3 روش PCA که بهترین تبدیل خطی به حساب میآید را بیان خواهیم کرد. برای تهیهی این بخش نیز از منبع [5] استفاده کردهایم که یک tutorial بسیار عالی میباشد. در بخش 2-4 روش Factor Analysis را بیان کردهایم. مطالب این بخش نیز از سایت اینترنت زیر تهیه شده است.