تعداد صفحات : 63 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه
مدخلی بر مفهوم مدیریت
شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان مدیریت دانست. در عصر حاضر به مدد این فعالیت است که مأموریتها و اهداف سازمانها تحقق می یابند. از منابع و امکانات موجود بهره برداری می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید. مدیران در انجام وظایف خود فرایندی را دنبال می کنند که شامل اجزایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است. مجموعة این فعالیتهاست که مدیریت را شکل می دهد و هماهنگی و نیل به هدفها را میسر می سازد.
صاحبنظران مدیریت را هنر انجام امور به وسیلة دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیده است. گروهی مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند. گروهی دیگر مدیریت را در قالب وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و… بیان نموده اند. یکی از علمای مدیریت و اقتصاد مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصیلترین نقش مدیر قلمداد نموده است. عالم دیگری بر نقشهای مدیر از دیدگاه تازه تری نگریسته و برای مدیر وظایف و نقشهایی چون رهبری سازمان، منبع اطلاعاتی، و عامل تصمیم گیری و رابط با سایر سازمانها بر شمرده است. اندیشمندان دیگر نیز نقش های هشتگانه ای را برای مدیر بر شمرده اند که در فصل یکم به آنها اشاره خواهد شد.
برنامه ریزی جامع( استراتژیک)
نویسندگان و اندیشمندان مدیریت هر کدام تعریف خاصی از این نوع برنامه ریزی ارائه داده اند که شاید بتوان همة آنها را در این تعریف خلاصه کرد که برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاشهای آن برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت، با توجه به امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی. البته باید یادآور شد که برنامه ریزی استراتژیک قبل از آنکه یک تکنیک و فن باشد یک نحوة تلقی و باور است که مدیران را به تفکر دراز مدت و آینده نگری و پیش بینی افقهای دور ترغیب می کند.
خصوصیات برنامه ریزی استراتژیک
1ـ برنامه ریزی جامع، انعکاسی از ارزشهای حاکم بر جامعه است. جهان بینی ها، اعتقادات و سنتهای جامعه در برنامه ریزی جامع منعکس می شود.
2ـ برنامه ریزی جامع معطوف به سؤالات اصلی و مسائل اساسی سازمانها است. سؤالاتی از این قبیل که« برنامه های امروز سازمان چیست و برنامه های آتی چه باید باشد؟»« امروز کجا هستیم و جهت گیریهای آینده چیستند؟»«امکانات و منابع سازمان در آینده چه وضعیتی دارند و باید مصروف چه اهدافی گردند؟»… در برنامه ریزی جامع مطرح می شوند.
3ـ برنامه ریزی جامع با مطرح ساختن اهداف بلند مدت و تبیین رسالتهای سازمان مدیران را در انجام فعالیتهایشان هم جهت و هماهنگ می سازد.
üواژه استراتژی از لغت یونانی استرات گوس(استرات گی) به معنای هنر ژنرالها
اقتباس شده است.
üدایره المعارف بریتانیا: ”هنر برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی“
üهندرسون:“ایجاد یک مزیت منحصربفرد برای تمایز سازمان از رقبا“
üمشاوران مک کنزی:“درک ابعاد مختلف ساختار صنعت و مبانی رقابت در آن“
üمارکیدز:“هنر خلق جایگاه برتر برای یک شرکت“
üمینتزبرگ:Plan,Ploy,Pattern,Position,Perspective
ü
تاریخچه مختصر:
üدهه 1950واژه های برنامه ریزی استراتژیک به وجود آمد.üدهه های 1960و 1970برنامه ریزی استراتژیک خیلی معروف شد.به آن به منزله راه حل عمومی مسایل نگریسته می شد.üدهه 1980برنامه ریزی استراتژیک به کنار گذاشته شد.مدل های برنامه ریزی نتایج چشمگیری را به بار نیاورد.üدهه 1990 و سال 2000تجدید حیات برنامه ریزی استراتژیکبطور گسترده در دنیای کسب و کار مورد استفاده قرار گرفت.استراتژیک (Strategic)
عبارتاستاز، تعیین اهداف بلندمدّت و حیاتی سازمان و طریقه نیل به آن، با توجه به عوامل محیطی و با درنظر گرفتن آینده سازمان
تاکتیکی (Tactical)
عبارتاستاز، اتخاذ تصمیمهای کوتاه مدّت برای حداکثر بهرهوری از منابع موجود باتوجه به تحوّلات محیط. دراین نوع برنامهریزی وسایل (Means) لازم برای تحقق اهداف استراتژیک مشخص میشود و این کار سبب هماهنگی واحدهای سازمانی میگردد
در این حالت تلاش جهت حصول به بهترین نتایج است (اثربخشی)
عملیاتی (Operational)
عبارتاستاز، تعیین عملیات (فعّالیّتهای) لازم جهت نیلبه اهداف استراتژیک، ازطریق وسایل (تاکتیکهای) تعیینشده
در این حالت تلاش جهت بهتر انجام دادن کارها میباشد (کارآیی)