نوع فایل: word قابل ویرایش 28 صفحه
مقدمه:
شاید مسألۀ عمدۀ انسان و در عین حال، همۀ تلاشهای او در میدانهای علم، فلسفه، هنر و حتی دین، برای یافتن پاسخهای قانع کننده به همان سه پرسش است. او هم هر گاه مانند سایر حیوانات، تقریباً ساخته و پرداخته به دنیا می آمد، و دنیا را همچنان که هست، می پذیرفت و با آن می ساخت با مسایلی با پزسشهایی از آن گونه مواجه نمی شد و طبعاً از دین و علم و فلسفه و هنر هم خبری نبود، یعنی کلّاً پدیده ای به نام "فرهنگ" برای انسان مطرح نمی شد. نه کشفی، نه اکتشافی، نه تحقیقی، نه تردیدی، نه مباحثه ای، نه مجادله ای، نه مکاشفه ای، نه قیاسی، نه استقرایی، نه چالشی، نه کنجکاوی، و نه، نه، نه... اما چنین نشده است. آدمی با ضعفهای خاص متولد شده است توأم با این خواست و استعداد که آن ضعفها را به دست خویشتن، از خود بزداید، تواناییهای متعدد و متنوعی را جانشین آنها کند، و در حوزۀ آفرینش، مخلوقی مشخص و ممتاز گردد. به عبارت دیگر، خداوند متعال، انسان را طوری آفریده استش
لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب:
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه: 14
فهرست مطالب:
مقدمه:
تحلیل مقابله ای جهان
مُثُل افلاطون و رویکرد استراتژیک
تحلیل مقابله ای جهان پدیدار
رویکرد اجرایی
نتیجه گیری:
قسمتی از متن:
برای فلسفه، روزگار درخشانی بود آنگاه که همانند سیمرغ همه مناطق علوم را زیر پر داشت و پرچمدار همه پیشرفت های عقلی وعلمی به شمار می رفت. در این دوران چه مردان توانمندی چون سقراط درباره فلسفه و حقیقت و حکمت جانسپاری می کردند. در آن روزگار فلسفه همواره خود را به خطر می افکند تا در پرتو رنگارنگ خود، تمام عرصه ها را گرمی و روشنی بخشد.
اما در عصر ما چنین نیست چرا فرزند او یعنی علوم دارایی او را میان خود تقسیم کرده اند و خود او را با ناسپاسی و خشونتی جانفرساتر از بادهای سخت زمستانی از در بیرون رانده اند، همچنانکه فرزندان لیرشاه با او کردند (ویل دورانت، لذات فلسفه، مترجم عباس زریاب ).
درواقع مملکت فلسفه دچار فروپاسی و تجزیه گردید که نتیجه آن ایجاد ملوک طوایفی، و منطقه های جدا از هم می باشد.
چرا این اتفاق افتاد؟ شاید هم علت عزلت گزینی فلسفه این باشد که دیگر آن روح خطرجویی و ماجراجویی سفر به دنیاهای ناشناس را از دست داده و مانند بانوی حصاری در کاخی بلند و دور از هیاهوی زندگی و در پس کوههای مابعداطبیعه در حصاری نشسته و از زندگی این جهان دوری را برگزیده است.
اما با تجزیه و فروپاشی مملکت فلسفه چه بر سر علوم آمد؟ تغییرات عمیق و شگرفی در علوم پدید آمد براساس رویکرد« تجزیه گرایی» یک بینش مکانیستی حاکم شد که دراین رویکرد کلیه امور و پدیده های جهان بعنوان دستگاهی ماشینی نگریسته می شد که برای درک کل دستگاه می بایست کلیه اجزاء و عناصر آن جداجدا مورد مطالعه قرار گیرد. بنابراین بر اساس مکتب تجزیه گرایی، تقسیم هر امر یا پدیده به اجزاء مختلف و بررسی جداگانه این اجزاء و عناصر را تنها شیوه مطلوب علمی در رابطه با درک و شناخت همه امور موجود می پنداشت سهولت کاربرد این روش چه بسا نوعی ساده انگاری را ترویج می نمود.
بر همین اساس رویکردهای استقرایی، وجزنگری حاکم می شد و نتیجه تجزیه گرایی و ساده انگاری، هرج و مرج و آشفتگی بود، گویی زندگی مانندشن های بهم فشرده است که خرد می شود نتیجه دیگر این است که فرهنگ عصر ما سطحی شده است زیرا به لحاظ ماشین توانگر و به لحاظ غایات و مقاصد فقیر می باشد گویی جهان درحالت درهم و برهم و قطعه قطعه شدن است و همه چیز با شتاب و تغییر از نوع هراکلیتوسی است ولی ما در میان امواج هیج لنگرگاه و استقرار پارمیندسی را نمی یابیم.
بی گمان ابزارهای تجسس جزءنگری علوم نتوانسته آن وحدت از دست رفته را احیاء نماید و عکس العمل های آشفته و جدا از هم علوم جایگزین خوبی برای راهبری آگاهانه محسوب نمی شود.
تنها راه نجات جهان امروز رهایی از قید وبند آشفتگی، کثرت و جزء نگری و در نظر آوردن کل می باشد. همه اجزاء می بایست در پرتو کل نگریسته شوند و نگرش فلسفی یعنی دورنمای کل و نظم موزون بین کلیات، غایات و محسوسات می بایست به معرکه های زندگی کشیده شود.
در بُعد مدیریت نیز همه تحولات کسب و کار از قبیل جهانی سازی، انتقال جامعه صنعتی به اطلاعاتی، تحول اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی، تمرکززدایی و ...... لازم است تا در دورنمای کل نگریسته شود.
مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه هگل و ارسطو
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 15
این مقاله در مورد فلسفه هگل و ارسطو می باشد.
بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله فلسفه هگل و ارسطواز جمله آثاری که هگل در جوانی تحت تاثیر کانت و مسیحیت نوشت:
سیستم آداب و رسوم، رابطه میان دین عقلی و دین پوزیوتیستی، زندگی مسیح، و سیستم سیاره ها هستند. و از جمله آثار نبوغ آمیز سالهای بلوغ او: کتاب سه جلدی علم و منطق، فرق بین سیستم فلسفی فیشته و شیلینگ، دائره المعارف علوم فلسفی به طور مختصر، اصول فلسفه حقوق.....
تقسیمات دستگاه فلسفی هگل:
دستگاه فلسفی هگل دارای سه بخش است: 1- منطق 2- فلسفه طبیعت 3- فلسفه روح. هر یک از این سه بخش، یعنی منطق و طبیعت و روح، یک سه پایه را تشکیل می دهد. فلسفه هگل جلد 1 کتاب اول فصفل سوم ، تقسیمات دستگاه صفحه 156 منطق هگل، مثال را بدان گونه که در نفس خویش هست بررسی می کند. این، برنهاد است. طبیعت عبارت است از مثال در حال غیریت یا جز خودی که ضد مثال بنفسه است. این برابر نهاد است. و سرانجام روح....
فلسفه ارسطو:
در فلسفه ارسطو در این که همه افراد طبیعت تغییر می پذیرد بحثی نیست. سخن در این است که چه تغییراتی تدریجی و زمانی است و چه تغییراتی دفعی و آنی. تغییرات تدریجی در این فلسفه به نام ( حرکت) نامیده می شود و تغییرات دفعی به نام ( کون و فساد) یعنی به وجود آمدن دفعی به نام ( کون) خوانده می شود و فانی شدن دفعی به نام ( فشاد) ، و چون از نظر ارسطو و پیروان....
علل چهارگانه ارسطو:
چنان که می دانیم ارسطو به علل چهارگانه قائل است، مدعی است هر موجود طبیعی ناشی از چهار عامل است؛ فاعل، ماده، صورت، عنایت. درباره علل چهارگانه ارسطویی سخنان زیادی هست مخصوصاً درباره علت غایی و در اینجا راه الهیون از مادیون جدا می شود.بوعلی می گوید: « بحث در عنایات عالی ترین بخش فلسفه است».علل چهار گانه ارسطو چنین است....
Extension
: PhilosophyTopic
: 348Pages
: Cambridge University PressPublisher
: 1Edition
: English
بهترین راه شناسایی یک پدیده، مطالعهی فرانگر و بررسی در محملهای گوناگون است. شناخت همهجانبه و کشف فلسفهی ازدواج نیز میسّر نمیباشد، مگر در پرتو تطبیق و مقایسه. یکی از ابعاد مؤثر و حایز اهمیت این تطبیق، مقایسهی ازدواج در دو آیین آسمانی اسلام و مسیحیت است. از این رو نوشتار حاضر، به بررسی تطبیقی علل و چرایی، جایگاه و اهداف ازدواج در اسلام و سپس در مسیحیت میپردازد و در آخر یافتههای حاصل را مورد مقایسه قرار میدهد. مهمترین دستاورد این تطبیق عبارت است از اینکه هر دو آیین، تنها راه مشروع تأمین نیاز جنسی، ایجاد نسل پاک و تأمین محبت را در پرتو ازدواج و خانواده میدانند؛ با این تفاوت اساسی که رهبانیت و تجرد نسبت به ازدواج در آیین مسیحیت از جایگاهی ویژه برخوردار است؛ در حالی که در دین مبین اسلام، تجرد و رهبانیت امری کاملاً مردود است و برخلاف مسیحیت عامل تقرب به خداوند محسوب نمیشود؛ بلکه این ازدواج است که زمینهساز تکامل و تقرب الهی خواهد بود.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 24صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید