پژوهشی با عنوان حکم غناء از دیدگاه امامیه و حنفیه به صورت ورد
چکیده:
غناء مقوله ای است که در زمان های گذشته مورد بحث و کاوش کارشناسان فقهی و دینی و روانشناسان بوده و به اتفاق همه ی علماء اسلام غناء مطرب و فساد انگیز حرام است، عقل و شرع مقدس اسلام دوری از آن را لازم دانسته اند.
در این رساله پس از بیان کلیات و مفهوم شناسی غناء در لغت و اصطلاح به چگونگی پیدایش غناء و موسیقی پرداخته شده و نظرات مختلفی در این جهت بیان شده است و در این نوشتار ثابت کردیم که غناء و موسیقی به وسیله شیطان ملعون اختراع شده و در مرور زمان به وسیله ی افراد هوسران همچون سلاطین جور و ماموران فاسق رواج یافته و به اوج خود رسیده است.
و سپس بحث فقیهی غناء را از دیدگاه امامیه و مذهب حنفیه بر مبنای قرآن، اجماع و سنت و عقل بیان کرده و ثابت کردیم که غناء حرام است و باید ترک شود.
و در پایان به مستشهیات حرمت غناء که همان موارد جواز غنا باشد پرداخته ایم و بعضی از فقها احتمال مستثنی بودن بعضی از امور را داده اند ما به طور خیلی فشرده در مورد هر یک بحث کرده ایم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
ادبیات غنایی
غنا در لغت یعنی آوازخوانی،سرود،تغنّی( و آن خواندن شعر همراه با کف زدن است)، خنیاگری؛ و در اصطلاح به اشعاری گفته میشود که به بیان احساسات و عواطف شخصی پرداخته است، به شرط آنکه از «احساس» و « عواطف شخصی» وسیعترین مفاهیم آنها را در نظر بگیریم؛ یعنی تمام انواع احساسات، از نرمترین آن تا درشتترین آن، با همه واقعیاتی که وجود دارد.
شعر غنایی به «حسنِ» شاعر مربوط میشود، بنابراین طیف وسیعی از معانی و مضامین شاعرانه را به خود اختصاص میدهد. موضوعاتی که در ادب فارسی حوزۀ شعر غنایی را تشکیل میدهند از عشق و جوانی، تا پیری و مرگ، غم و شادی و ...، تقریباً تمام موضوعات رایج است به جز حماسه و شعر تعلیمی. حتی داستانهای منظوم ادب فارسی، هم در مقولۀ شعر غنایی قرار میگیرند.
در یک نگاه اجمالی: شعرهای عاشقانه، فلسفی و عرفانی، مذهبی، هجو، مدح، وصف طبیعت، همگی از مصادیق شعر غناییاند.
معادل غربی برای اصطلاح شعر غنایی، لیریک «Lyric» است. در یونان باستان این گونه اشعار با همراهی بربط (در یونانی lura، در انگلیسی و فرانسه Lyre) خوانده میشد، به این خاطر به این اشعار لیریک گفته میشد. شعر غنایی غربی، شعری است غالباً کوتاه و غیر روایی که الزاماً با موسیقی همراه است. اگر شعر بلند و روایی باشد، مانندِ خسرو و شیرین نظامی در ادبیات پارسی ... به آن «Pramatic lyric» یعنی شعر غنایی نمایشی گفته میشود، با این تفاوت که در غرب و یونان به علت رواج نمایش، این گونه اشعار شکلی نمایشی دارند و در شعر پارسی، شکلی داستانی و روایی. شعر غنایی در فارسی در قالب، غزل، مثنوی، رباعی، دو بیتی و حتی قصیده مطرح میشود؛ اما، مهمترین قالب آن غزل است.
اصطلاح شعر غنایی، از قدیم در ادب فارسی رایج نبوده، بلکه در سالهای اخیر به تبع عربها که به شعرِ عاشقانه و عاطفی «الشعر الغنایی» میگفتند، در برابر اصطلاح لیریک، شعر غنایی را به کار بردند. قدما برای مجموعۀ غنائیات، اصطلاح خاصی نداشتهاند، تعبیراتی از نوع غزل یا تغزل در ادبیات فارسی بوده که در طول زمان مفهوم آن تغییرات وسیعی یافته است.