فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 19 صفحه
مقدمه :
اسلام حداقلی از بایدها و نبایدها را به عنوان حقوق و تکالیف اعضای خانواده مطرح ساخته است که پایه نظام حقوقی خانواده را تشکیل می دهد . و اکنون سخن بر سر اختلاف زن و مرد در زمینه همین بایدها و نبایدها است .
پیش از بیان موارد اختلاف حقوقی زن و مرد در خانواده ، تذکر این نکته مفید است که از نگاه اسلام و در عمل اکثر خانواده های مسلمان ، نهاد خانواده ، بیش از آن که یک نهاد حقوقی با احکام ویژه ی خود باشد ، کانون عشق ، محبت و ایثار است . در پرتو تعالیم اسلام ، هر یک از اعضای خانواده به چنان مرتبه ای از احسان اخلاقی می رسند که جایی برای عدالت حقوقی باقی نمی ماند . به عنوان مثال ، هم زن بی آن که از حق دریافت دستمزد خود استفاده کند ، عاشقانه و ایثارگرانه به انجام کارهای خانه و اداره ی داخلی منزل مشغول می شود و هم مرد بی آن که به حداقل مقدار واجب نفقه بسنده کند بر اهل و عیال خویش مشتاقانه عطا می کند و به همین جهت گاه بیش از حد قدرت متعارف خود ، به کارو تلاش می پردازد .
اما در عین حال از آن جا که ممکن است بین اعضای خانواده ، اختلاف رخ دهد ، اسلام حداقلی از بایدها و نبایدها را به عنوان حقوق و تکالیف اعضای خانواده مطرح ساخته است که پایه ی نظام حقوقی خانواده را تشکیل می دهد . و اکنون سخن بر سر اختلاف زن و مرد در زمینه ی همین بایدها و نبایدها است .
حق ازدواج
از دیدگاه اسلام نه تنها هر یک از زن و مرد بی همسر ، حق نکاح و ازدواج و اختیار کردن همسر دارند بلکه جامعه و در قدم اول ، خانواده و سپس بستگان نزدیک و ... وظیفه انکاح و به ازدواج در آوردن افراد بی همسر را دارند . (1) بنابراین هر یک از زن و مرد در اصل بهره مندی از این حق مشترک اند و تنها در سه جهت با یکدیگر اختلاف حقوقی دارند که هر یک از آنها بر واقعیتها و حکمتهای خاص خود استوار است . آن سه جهت عبارت است از : ولایت در عقد و نکاح ، چند همسری و تعدد زوجات و ازدواج موقت .
ولایت در عقد نکاحدر اسلام ازدواج اجباری ، به انواع گوناگون آن ، ممنوع است و هر یک از دختر و پسر ، در چارچوب ضوابط و معیارها ، در انتخاب همسر آزادی کامل دارند . در این میان نسبت به دختر باکره ، در کنار آزادی او در انتخاب همسر ،اذن پدر نیز شرط شده است. (2) این شرط ، هرگز به معنای حق پدر بر اجبار دختر در ازدواج و یا عدم ازدواج نیست ، بلکه به معنای ضمیمه نمودن شرطی به انتخاب آزادانه دختر است تا او بهتر بتواند از این حق خویش استفاده کرده و مصلحت خود را تأمین نماید . تفاوت موقعیت دختر و پسر ، پس از اولین ازدواج و حساسیت این مسیله نسبت به دختر ، ایجاب می کند که خیر خواهی پدر نسبت به عموم فرزندان - که نوعا در خانواده های مسلمان ، عرف پذیرفته شده ای است - نسبت به دختر ، الزامی تلقی شود . و البته این در صورتی است که استفاده پدر از این حق در چارچوب مصلحت دختر باشد ، در غیر این صورت این حق و اختیار از او سلب شده و دختر می تواند بی اذن او ازدواج کند .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه7
زن، بحران و جنگ
مردم شناسی جنسیت(anthropology of gender) از شاخه ها و حوزه های مهم در مطالعات مربوط به دانش مردم شناسی است. این حوزه های مهم مطالعاتی به ویژه در پژوهش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی با شاخه ی دیگری از مطالعات مردم شناختی با نام مردم شناسی جنگ پیوند می خورد و آلام و آسیب های وارد شده برگروه های انسانی را می پژوهد. زنان به عنوان گروهی که حافظ میراث فرهنگی و ناقل هنجارها و ارزش های انسانی به شمار می آیند و تعادل و ثبات جامعه و نظام فرهنگ پذیری و آموزشی آن با نامآنان رقم می خورد، بیشترین آسیب را از وقوع بحران های اجتماعی چون جنگ پذیرا می شوند. پژوهشکده مردم شناسی با توجه به اهمیت شناخت آسیب هایی که گروه زنان به عنوان حافظان و ناقدان فرهنگ وارد می آید. به حوزه ی مطالعاتی یاد شده توجه نشان می دهد. پاسخ به لزوم درک خطرات سیل نا خجسته ای که با رخنه بر بارو و قلعه مستحکم فرهنگ انسانی میراث هزاران ساله آن را با خطر فروپاشی روبرو می سازد، با نشر آثاری که به دو زمینه مردم شناسی زنان و مردم شناسی جنگ نزدیک باشد، پاسخی با بسته می یابد. کتاب زن، بحران و جنگ به این منظور از سوی پژوهشکده
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه137
فهرست مقدمة مترجم
مقدمه ناشر
زن، دین، اخلاق؛ از این جا آغاز می کنیم ….دکرت هبه رؤوف عزت
روش تجربی در اخلاق و نظام اجتماعی
معیارهای اخلاق؛ اسلامی یا بشری؟
اخلاق بر مبنای ایمان، نه اخلاق برای زنان
اسلام،مخالف پدرسالاری
کاربرد واژة «قوّام» در قرآن
معیارها پابرجا هستند، اما کدتام معیارها
نقد و بررسی بحث دکتر هبه رؤوفنوال سعداوی
از «بررسی تطبیفی» خبری نیست!پرسشهایی که برخاسته از حقایق جامعة ما نیست!معنای دین و اخلاقزن گرایی، زن محوری، زن سالاری«معیارهای مادی» یعنی چه؟مشکلات فکری و فرهنگی جامعة ماqدکتر نوال سعداوی · زن، دیناخلاق1- دشواریهای بحث درباره این موضوع
2- مروری بر تاریخ
3- زن خوب و شایسته کیست؟
4- رابطة اخلاق با دین و سیاست
-مفهوم واژه «دین»
5- جداسازی دو مفهوم «آزادی زن »و «آزادی میهن»
6- ختنه کردن پسران و دختران
7- جداسازی دین از زندگی زنان؛ راهی به سوی پیشرفت
افسانه پردازهای دکتر سعداویهبه رؤوف عزت
1- اله؛ الهه؛ مذکر؛ مونث؟
2- محور قراردادن زن؛ حجاب اندیشه
3- آزادی زن یا تضعیف خانواده؟
4- اسطورهای به نام معلم؛ مطلق، مقدس
- سخن پایانی
مقدمة مترجم
کتابی که پیش رودارید بخشی از سلسله بحثهای موضوعی است که تحت عنوان کلی«گفتوگوهای قرن جدید» ازسوی انتشارات دارالفکر لبنان منتشرمیشود. این مؤسسه ازچندی پیش با دعوت از اندیشمندان عرصه های مختلف علوم انسانی، موضوعات گوناگون این حوزه را مورد بحث وبررسی قرارداده وماحصل آنها را به چاپ رسانده است، بدین ترتیب که پس از تعیین موضوع ، پرسشهایی پیرامون آن مطرح شده ودراختیار دونفراز صاحبنظران که از دومنظر متفاوت به موضوع مینگرند، قرار می گیرد. دو اندیشمند بدون آن که از نوشته های یکدیگر باخبر باشند، نظرات خود را در ابتدای کتاب مطرح میکنند. سپس می توانند دیدگاههای طرف مقابل را مطالعه کرده، آن رامورد نقد وبررسی قرار دهند. نقدهای هریک ازدو نویسنده نیزدرادامه کتاب درج شده است.
کتاب حاضر به موضوع زن، دین واخلاق می پردازد. بخش دوم و سوم کتاب نوشتة خانم دکترنوال سعداوی است که ازحامیان سرسخت اندیشة «زن محوری» (فمینیسم) درجهان عرب میباشد. وی درسال 1955م.(1334 ش.) دررشتةپزشکی عمومی ازدانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودورة تخصصی پزشکی را درسال 1965م.(1344ش.)در دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک به پایان رسانده اند. به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط داشته وکتابهای متعددی (اغلب با موضوع زن محوری) تالیف کرده اند که برخی ازآنها عبارتند از : زن و مسائل جنسی،مؤنث اصل است ، چهرة عریان زن عرب(که به فارسی ترجمه و منتشر شده است) ، زن و کشمکشهای روحی،خاطرات یک پزشک زن، نبرد جدید پیرامون مسالة زن و ...
در بخش اول و چهارم کتاب، نوشته های خانم دکتر هبه رؤوف عزت را می خوانیم. وی در سال 1965م. (1344ش.) در مصر متولد شده ودر سال 1992م.(1371ش.) در مقطع کارشناسی ارشد با رتبة ممتاز از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودر ادامه، رسالة دکترای خود را با موضوع «بررسی تحول مفهوم شهروندی از دیدگاه لیبرالیسم» به نگارش در آورده است. ایشان در دانشگاههای آکسفورد و وست منستر لندن سابقة تدریس داشته و در بسیاری از پژوهشهای انجام شده پیرامون موضوعات سیاسی ـ اجتماعی روز مشارکت نموده اند. همچنین کتب و مقالات متعددی به زبانهای عربی و انگلیسی از ایشان به چاپ رسیده است.
لازم به ذکر است که بخش اول و سوم متن اصلی کتاب فاقد پاورقی بوده وتوضیحات درج شده در پاورقی از مترجم است و نباید به نویسنده منسوب گردد.
امید است ترجمة این کتاب گامی در جهت آشنایی پژوهشگران میهن ما با اندیشه های صاحبنطران کشورهای عربی باشد.
مهدی سرحدی
18فروردین1381
مق
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 14
زن در قرآن
شرحی بر آیه 35 سوره احزاب از سلسله درس های استاد طاهایی:
قال الله العظیم فی کتابه :
«ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیراً و الذاکرات اعد الله لهم مغفره و اجراً عظیماً» 1
«مردان و زنان مسلمان ، مردان و زنان با ایمان ، مردان و زنان عبادت پیشه ، مردان و زنان راسـت گفتار ، مردان و زنان بردبار و شکیبا ، مردان و زنان فروتن و نرم دل ، مردان و زنان بخشنده ، مردان و زنان روزه دار ، مردان و زنان پاکدامن ، مردان و زنانی که خداوند را بسیار یاد می کنند ، خداوند برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ مهیا نموده است.»
در شان نزول آیه مبارکه چنین آمده است : هنگامی که « اسماء بنت عمیس » با همسرش جعفربن ابی طالب ـ علیه السلام ـ از مهاجرت حبشه بازگشت ، نزد همسران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ رفته پرسید :
آیا درباره ما چیزی از قرآن نازل نشده است ؟ گفتند : خیر.
پس خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آمده عرض کرد : یا رسول الله آیا زنان در خسران و زیانند ؟ فرمود چرا ؟ گفت : زیرا که آنان به خوبی یاد نشده اند چنانچه مردان یاد شده اند. پس خداوند بلند مرتبه این آیه را نازل فرمود و به آنها اطمینان داد که زن و مرد در پیشگاه خداوند از نظر مرتبت و منزلت یکسانند. مهم آن است که از نظر اعتقاد و عمل و اخلاق اسلامی واجد فضیلت باشند. (2)
این آیه مبارکه در یک بیان پرمحتوا و جامع ، ده صفت از اوصاف اعتقادی ، اخلاقی و عملی را که شایسته مردان و زنان است ، بر می شمرد و در پایان به پاداش عظیم دارندگان این صفات برجسته اشاره می نماید.
در پیشگاه خداوند زنان و مردان در کسب ارزشهای انسانی و خصلتهای نیکو و دست یابی به قله کمال هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند.
زن می تواند در تمام مراحل سیر و سلوک پابه پای مرد در مسیر تزکیه و تعالی حرکت کرده ، به حقیقت راه یابد و خود را از جهل و گمراهی برهاند .
بدین معنی که زن یا مرد بودن هیچ دخالتی در انسانیت انسان ندارد. چنانکه در آیه ملاحظه می شود ، اصول سازنده جامعه از نظر عقیدتی ، سیاسی ، اخلاقی و عبادی که به عنوان ارزش های اصلی تکامل انسان آورده شده است ، در مورد زنان و مردان به طور یکسان آمده و هر دو می توانند با تکیه فکری و عملی بر این اصول به سوی تکامل و هدف عالی خلقت حرکت نمایند و این استعداد بالقوه در وجود هر دو نهفته است که اگر تحت شرایط تربیتی قرآن قرار گیرد ، به فعلیت رسیده و انسان را به مقام والایی که شایسته اوست می رساند و در صورتی که آدمی غفلت ورزد و قرآن و دستورات دینی را سرلوحه عمل و رفتارش قرار ندهد ، استعداد انسان شدن در او به فعلیت نخواهد رسید و همان کودکی خواهد بود که تنها از نظر هیکل و اندام رشد کرده اما فکر و اندیشه اش هیچ تکاملی نیافته است.
اگر چه حتی به سن پنجاه سالگی هم رسیده باشد.
قرآن ملاک و معیار بزرگواری را ، تقوا می داند و با اشاره به نحوه پیدایش انسانها که همگی از یک زن و مرد و یک پدر و مادر آفریده شده اند و در این حقیقت با یکدیگر مساویند ، تصریح می کند که فلسفه تفاوت ها و تمایزهای تکوینی انسانها در آفرینش آنها است که نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کنند و اقشار ، گروه ها و نژادهای مختلف نیز با همین هدف که یکدیگر را باز شناسند و از هم ممتاز گردند ؛ آفریده شده اند : «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (3)
و بازتصریح می کند که تلاش هیچ زن و مردی بی پاداش و از دست رفته نخواهد ماند :
« انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی » (4)
زن و مرد هر دو می توانند در سایه عبادت و اطاعت حق ، انجام اعمال صالحه و پرهیز از گناه به خداوند تقرب جسته و شایسته مقام خلیفه اللهی گردند.
انواع خطابات قرآنی :
آن بخش از آیات قرآنی که به شیوه خطاب بیان شده به سه گونه آمده اند. (5)
دسته اول :
آیاتی که عمومی است و تمامی افراد را مورد خطاب قرار می دهد مثل « یا ایها الناس » « یا ایها الانسان » « یا عبادی » و ... .
بسیار روشن است که در این گونه موارد ، تمامی مردم اعم از زن و مرد مورد نظر قرآنند و اشاره به جنس خاصی نشده است.
دسته دوم :
آیاتی که به شیوه مذکر استعمال شده اند مانند ضمیر جمع مذکر چون : «یا ایها الذین امنوا» «یا ایها الذین کفروا» «کتب علیکم» «حرم علیکم» و ... .
در این قبیل آیات ، زبان قرآن طبق فرهنگ محاوره و به روش استعمال ادبیات عرب آمده است. مقصود خداوند تنها جنس مرد نیست ، زیرا فضایل و کمالات ، مربوط به روح است و جسم نمی تواند محل فضایل قرار گیرد. بدیهی است که روح نه مذکر است نه مؤنث. اساساً صیغه مذکر زمانی اختصاص به مرد دارد که در برابر مؤنث قرار گیرد. در غیر این صورت زنان هم مصداق حکمی هستند که در آیات قرآنی بیان شده است و این ادعا که صیغه جمع مذکر شامل زنان نمی شود ، بی اساس است.
در آیاتی چون : « قل هل نستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون » (6)
کاملاً بدیهی است که مراد « الذین یعملون » و « الذین لا یعلمون » تمامی مردم هستند نه فقط مردان ، و هم چنین این سخن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله :
« المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده » (7) هیچ کس نمی گوید مسلمان کسی است که تنها مسلمانان مرد از دست و زبانش آسوده باشند.
آیات و احادیث از این قبیل بسیار است.
استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام به مناسبتی به این مطلب اشاره می نماید و ضمن نقل قضیه معروفی درباره ادعای پیغمبری یک زن ، بی پایه بودن این نظریه را که صیغه جمع مذکر اختصاص به مردان دارد ؛ اثبات نموده و می فرمایند : بنابراین اگر زنی ادعای پیغمبری کند نمی توان ادعایش را با این آیه قرآن « ولکن رسول الله و خاتم النبیین و یا این سخن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ « لانبی بعدی » مردود شمرد. زیرا بر اساس سخن شما « نبیین » و « نبی » به معنای پیامبر مرد است و شامل زنان نمی شود و آن حضرت نفرموده اند « لا نبیه بعدی » پس ممکن است پس از حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله ـ زنی به پیامبری مبعوث گردد ! !
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه
تعداد صفحات : "20"
فرمت فایل : "word"
فهرست مطالب :
مقدمه
بخشی از فایل :
مقدمه
لیس الذکر کالانثی
عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا که به وسیله مریم کلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی که نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یک زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید که کلمه ای از کلمات اله باشد.
تفسیر المیزان ج3ص171
چرا؟سرگذشت هویتی حقوقی اجتماعی سیاسی زنان که همواره نیمی از جمعیت انسانی را تشکیل می دهند به فراموشی سپرده شده است وگاهی دوگانگی برخورد با زنان آنان را به چالش با مردان فرا خوانده است.
در گذشته ایران هیچ گونه حمایتی از هویت زنان به عمل نیامده است گرچه چالش های تاریخی بیانگر نوعی نگاهی نیم رخ به هویت زنان را دارد. به خصوص در دوره ساسانیان زن از یک حمایت قانونی برخوردار گردید1.اما دیری نپایید که حمایت آناننیز به فراموشی سپرده شد.دلایل این مورد حمایت قرار نگرفتن آنان زیاد است که در این جا به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
حس غیرت مردان از ترس اینکه زنان آنان با بیگانگان معاشرتی داشته باشند.جهل وناآگاهی خود زنان نسبت به حوقوقشان.مشکلات اجتماعی اعم از تاخت وتاز های میان اقوام وملل ویا اختلافات داخلی.حاکمیت استبداد که گاهی از ارزش معنوی زنان می کاهید.این استبداد گاهی در حوزه خصوصی خانوادگی وگاهی در حوزه عمومی به وسیله حاکمان جور تحقق پیدا می کرد.قرائت یک سویه دینی آمیخته با بعضی کج اندیشی ها و مقدس مآبی های گروهی متعصب که به دور از عقلانیت بود.
غرور نخوت مردان که خود را از نظر هویت و آفرینش برتر از زنان می دانستندودر همین جا به یاد عارف مشهور رابعه عدویه سخنی را از وی می آوریمکه می گوید:((در افتخار زنان همین بس که هیچگاه همانند مردان دچار کبر و غرور نگشته ودر طول تاریخ زنی را نداریم که به مانند مردان ادعای خدایی کرده باشد واین جرئت و بی ادبی از مردان سر زده است.
واما دلایلی که مربوط به خود زنان می شود:
آنچه مسلم است زنان درطول تاریخ غالبا ابزار زندگی مردان بوده اند وپله ترقی یا به قول معروف سنگ زیرین آسیاب بوده اند نه بیشتر.
اگر بخواهیم به دلایل پذیرفته شدن این نقش توسط زنان بپردازیم دلایل زیادی را می توان ذکر کرد از آن جمله داریم:
اینکه زنان عاشق زندگی هستندوعشق به فرزندان درونشان موج می زندبرای اکثر زنان رضایتمندی از زندگی زمانی حاصل می شود که همسر وفرزندانشان در کار وتحصیل و در عرصه های اجتماعی موفقیت بدست آورند بنابراین همیشه زنان در پشت صحنه زندگی قرار می گیرند و در واقع همیشه به دنبال هر مرد موفقی یک زن فداکار و از خود گذشته وجود دارد.محدودیت های اجتماعی فرهنگی که از کودکی شامل حال فرزندان دختر در خوانواده ها می شود ومانع رشدآنان می شودطبق تحقیقاتی که صورت گرفته در خانواده هایی که دارای فرزند دختر وپسر باشند و همچنین مواجه با فقر مالی باشند اگر بنا باشد تنها یکی از فرزندان خود را برای تحصیل انتخاب کنند مسلما فرزند پسر انتخاب خواهد کرد.محدودیت های فیزیکی طبیعی که مانع ازفعالیت های اجتماعی وفرهنگی وعلمی درزنان می شود.
ودلایل دیگر که از حوصله این مقال خارج است.
با توجه به جمیع جهات اینکه زنان در طول تاریخ هرگز فرصت نیافتند که انسان بودن خود راثابت کنندو همیشه به عنوان موجودی در درجه دوم اهمیت وگاهی حتی برای ترقی فرزندان در در درجه سوم اهمیت حتی در خانواده های خود محسوب می شدند.
زمانی که زنان در عرصه های حقوقی اجتماعی دینی غائب اند نبای تعجب کرد که چرا در دادگاههاحقوق زنان پایمال می شودو در اجتماع پست های مدیریتی بالا فقط به مردان تفویض می شودودر عرصه های مذهبی زمانی که تمام مفسران قران واحادیث مردان هستند آیا واقعا همه به درستی تفسیر شده اند.زمانیکه استاد شهید مطهری می فرماید که مسلما تفسیر و فتوا مجتهد شهری با مجتهد روستایی متفاوت است.آیا می توان با اطمینان خاطر گفت که هر چه تا به حالاز احادیث تفسیر شده است درست است ویا اینکه چرا به بعضی از روایات خیلی توجه وتاکید شده و بعضی به فراموشی سپرده شده که نمونه آن آورده می شود.
تساوی مرد و زن از نظر خلقت
در قران کریم هر جا سخن از آفرینش انسان است تفاوتی بین زن ومرد دیده نمی شودو همان طور که می دانیم اساس تفاوت انسان با سایر مخلوقات درسه چیز است:
انسان دارای اختیار است.خداوند از روح خود در انسان دمیده استتنها مخلوقی است که حیات پس از مرگ دارد.
همچنین در قران کریم در آیه 56 سوره ذاریات می فرماید:ما جن وانس را نیافریدیم مگر اینکه پرستش کنند مرا)).بنابراین درتمام موارد ذکر شده در بالا که بیانگر اساس وهدف خلقت است تفاوتی بین زن ومرد نمی باشد وانسانچه مرد باشد وچه زن باید خودش را برای هدف نهایی خلقت آماده کند وبارها در قران کریم خوانده می شود انسان مورد امتحان الهی قرار می گیرد ومسلما کسی که توانایی تشخیص خوب وبد را نداشته باشد یا دچار نقصان عقل باشد یا نباید مورد امتحان قرار گیرد یا باید امتحانش ساده تر باشد در صورتی که در هیچ جایی از قران ذکر نشده که فقط مردان مورد امتحان قرار می گیرد وزنان از این قاعده مستثنی هستند و یا امتحان آنها ساده تر است.
اگر در عقل وشعور زنان نسبت به مردان شک کنیم(نعوذبالله) اول باید در عدالت خدا شک داشته باشیم.
آیا درابتدای خلقت خداوند موجودی را خلق کرد(حوا)که ناقص العقل بود و از او مانند یک موجود کامل (آدم)امتحان گرفت وسپس هر دو را از درگاه الهی بیرون راند و آنها را مجازاتی یکسان کرد! کدام عقل سلیمی این را می پذیرد؟
بنابراین در اساس خلقت خداوند تفاوتی بین زن ومرد نیست اما درمسیر تکامل هر یک از این دو نوع انسان وظایف متفاوتی را پذیرفته اند که هیچ یک دلیل بر برتری دیگری نیست.