شنبه شب است شبکه شما به خوبی طراحی شده است خوب اجرا و پشتیبانی می شود تیم امنیتی شما به خوبی آموزش دیده است سیاست ها و روند کار تدوین شده است اما در گیرودار به انجام رساندن بموقع سیاستها و روندکاری (بنابراین شما می توانید چک جایزه مدیر را بگیرید )شما فراموش کردید پروسه پاسخگویی -حوادث را به حساب آورید و زمانی که شما برای انجام خوب کار به خودتون تبریک می گویید یک هکر به سیستم بسیار حساس شما حمله می کند حالا چه باید کرد ؟با هر سرعتی که شما می توانید به این سوال پاسخ دهید می تواند تعیین کننده سرنوشت اطلاعات شما باشد کارمندان نیاز دارند بدانند چه کار باید بکنند و چگونه و چه وقت .آنها همچنین نیاز دارند بدانند چه کسی حمله را گزارش می دهد در غیر اینصورت وضعیت به سرعت از کنترل خارج می شود بخصوص یک تعدیل مناسب مهم است اگر درجه حمله خارج از دانش پایه پشتیبانی شما باشد زمانی که یک حمله رخ می دهد هر حر کت شما می تواند معنی متفاوتی بین از دست دادن و یا حفظ اسرار شرکت شما را داشته باشد فقط تصور کنید چه اتفاقی می افتد اگر همه اطلاعات ضروری روی سیستم کامپیوتر شما دزدیده یا نابود شده بود بعید است ؟برای بیشتر مردم بعید به نظر می آید تا زمانی که این ها به سیستم هایشان حمله کنند به یاد داشته باشید داده ها روی شبکه شما مهم هستند بنا براین آماده باشید مطمئن بشوید که هر کس (از بالا تا پایین )در شرکت شما می دانند چه کاری باید انجام بدهند در هر حمله برای حفظ داده ها از دزدیده شدن و تغییر یا خرابی فقط بر آور د کنید
کاووس پاسخگویی -حوادث
Dave Amstrang یک مدیر است که پشتیبانی می کند شبکه داخلی برا ی بانک first fidelityدر ایالت Dnacanst در یک آخر وقت شنبه شب Dave مشاهده کرد که یک هکر کنترل کامل همه 200 سیستم را به دست گرفته و شروع کرده به جستجو در بین آنها با اراده و جمع آوری می کند سپس وردها و داده ها را می خواند متاسفانه Dvae هیچ کاری انجام نداد اما نگاه می کرد در حالی که سعی داشت کشف کند در نیمه شب چه کسی ر وی سیستم ا و بوده در نیمه شب با وجود اینکه frist fidelity سیاست هایی و پروسه هایی برای اکثر وضعیت های دیگر نوشته بود هیچ راهنمایی پاسخگویی -حوادث رسمی وجود نداشت زیرا Daveهیچ دستورالعمل مشخصی نداشت او سه روز تمام سعی کرد برای شناختن هکر بدون موفقیت قبل از تماس با تیم امنیتی بانک . فقط برای یک لحظه تصور کند که یک هکر پرسه می زند بدون چک شدن در میا ن شبکه بانکی شما برای سه روز و جمع آوری می کند مجموعه اسم ها و شماره حسابها حتی تغییر بدهد داده ها را جا به جا کند سرمایه خراب کند گزارشات فکر کنید در مورد تغییر بانکها . من فکر می کنم چگونه چنین وضعیتی پیش می آید در این مورد Daveیک سرور نرم افزاری تشکیل داد به طوری که به وسیله سایر سیستمها مورد اعتماد قرار گرفت صد ها سیستم به سرور نرم افزاری اعتماد کردند اگر چه این توافق (سیستمهای روی شبکه دسترسی جزئی به ا ین سرور دارند ) پخش نر م افزار جدید را آسان می سازد می تواند یک ریسک باشد
اگر سیستم باید شکل بگیرد به عنوان سرور مورد اعتماد ( هیچ گزینه عملی دیگر قابل انجام نیست) سرور مورد اعتماد باید به طور کامل محافظت شود در غیر این صور ت هر هکری که به سرور مورد اعتماد وارد شود دسترسی ریشه ا ی سریع دارد بدون نیاز به رمز عبور برای هر سیستم که به سرور اعتماد کند این همان چیزی که برای first fideityرخ داد خواهد بود صد ها سیستم در شبکه داخلی به نرم افزار سرور اعتماد کردند در نتیجه سرور یک هدف وسوسه کننده برای هر هکر که به دنبال وارد شدن به شبکه کامپیوتری بانک است فراهم کرد Daveنظرش ا ین نبود که سیستم در خطر است برای او یا مدیرش هر گز رخ نداده بود که یک سیستم واحد غیر امنیتی در ها را برای سایر شبکه باز کند برای first fidelityشبکه اعتماد به درازا کشید تا اعماق بیش از 200 سیستم شبکه داخلی با صدها سیستم که به سرور نرم افزاری اعتماد می کنند سرور باید با کنترلهای امنیتی مناسب نگهداری می شد سرور هر چند روی هم رفته فقدان امنیتی داشت و فقط منتظر هکر بود تا دقیقا وارد شود و ا ین درست هما ن چیزی است که اتفاق ا فتاد وقتی هکر به دسترسی کامل به سرور مورد اعتماد رسید دسترسی ریشه ای جزئی به تمام سیستم های روی شبکه مسلم بود هکر لازم نبود کار سختی انجام دهد .اجازه بدهید نگاه دقیق تر بیاندازیم به جزئیات ا ین حمله و چیز ی که در طی ا ین روز ها رخ داد و روزهای آینده را در پی داشت
روز ا ول دسترسی بی اجازه
Daveبه وجود هکر هر ساعت 11:45دوشنبه شب پی برد زمانی که جریان عادی چک کردن شبکه انجام می شد ا و متوجه فر آیند غیر معمولی انجام می شوند که برا ی چنین زمانی مصرف cpu بیش از حالت معمول بود ا ین فعالیت غیر معمول باعث جرقه حس کنجکاوی Dave شد بنابراین ا و بیش تر تحقیق کرد بوسیله چک دخول به سیستم (قطع ارتباط) او متوجه شد که Mike Nelson یکی از اعضای تیم امنیتی بانک به سیستم وارد شده بود Mikeیک استفاده کننده قانونی بود اما بدون اعلام به گروه Dave نباید وارد می شد ا ین هکری بود که خودش را به جای Daveجا زده بود ؟Mikeکار می کرد بر روی مشکل امنیتی .اگر Mikeبود فراموش کرده بود قرار داد اطلاع –قبلی را یا او عمدا غفلت کرده بود در اطلاع دادن به دیگران ؟Daveنظری نداشت حتی بدتر از آن ا و
نمی دانست که چه کسی را صدا بزند یا چه کاری انجام دهد بعدا چه اتفاقی ا فتاد ؟چنین چیزی که برای اکثر مردم رخ می دهد در ا ول آنها شک می کنند به اینکه هکرها وارد سیستم آنها شدند Daveتجربه می کرد یک اضطراب یک احساس تهییج و مختلط با ترس و پریشانی در مورد ا ین که چه کار باید انجام دهد ا و تنها بود در نیمه شب اگر تا دیر وقت کار نمی کرد ممکن بود هیچ کس از این حمله چیزی نفهمد ا و تصمیم گرفت از آنجایی که او مسئول سیستم بود برای بدست آوردن دوباره کنترل باید کارهایی انجام می داد او کار برا ن را ا ز سیستم خارج کرد سپس حساب باطله را منتقل کرد بوسیله از کار انداختن رمز عبور کاربران Dave دوباره سیستم را کنترل می کرد گمان می کرد ماموریتش به انجام رسیده است Daveبه خانه رفت متاسفانه Daveنفهمید جریان واکنش کوتاه مدت به موقعیت بود بیرون کردن کاربر غیر مجاز از سیستم اغلب معنی اش این است که ا و فقط برای آ ن روز خارج شده است به این معنی نیست که او بر نخواهد گشت . یکبار که یک هکر وارد سیستم می شود معمولا باقی می گذارد درهایی برای بر گشت که دسترسی آسان او را برای دفعات بعد فراهم می کند کار Dave او را با یک احساس غلط از امنیت رها کرد Daveگمان کرد که او مشکل را بوسیله یک پر تاب ساده هکر به بیرون از سیستم حل کرده است اما مشکل امنیتی که به هکر اجازه اولین ورود را داده بود درست نشده بود Dave شاید دزد را از خانه بیرون انداخته بود اما درها همچنان قفل نشده بود
روز دوم : مشکل حل شده است
صبح سه شنبه Dave حادثه نیمه شب را به مدیر ش و دو مدیر سیستم دیگر شرح داد آنها برای چند لحظه بحث کردند ا ما هنوز نظری نداشتند که سیستم به وسیله یک هکر ناشناس مورد هجوم قرار گرفته یا به وسیله Mike از گروه امنیتی به هر صور ت آنها مشکل را حل شده در نظر گرفتند آن حساب مشکوک از کار افتاده بود و هیچ استفاده کننده غیر مجاز جدیدی روی سیستم نبود بنا بر این آنها این موضوع را رها کردند و بر گشتند سر کارشان هما ن طوری که در بیشتر روزها ی پشتیبانی زمان می گذشت در پایان این شیفت کار ی Dave وارد سرور نر م افزاری شد فقط یک لوگین از مدیر سیستمی که شب پشتیبانها را اجرا می کند را بر روی سیستم ها بود آن عادی به نظری می رسید حتی مورد انتظار بود سیستم داشت به خوبی اجرا می شد بنابر این با یک روز 12 ساعته دیگر تحت اختیار اوDave خارج شد و به خانه رفت
روز سوم : امنیت دوباره در هم شکسته شد
Daveخوابیده بود این فقط صبح چهار شنبه بود واو آن هفته 24ساعت کار کرده بود وقتی اون به محل کار ش بعد از ظهر برگشت متوجه شد که شب گذشته Ed از سرور خارج نشده و ا ین عجیب بود Ed در یک شیفت سنگین کار میکرد معمولا در طی روز آن اطراف نبود Dave دریافت کرده بود Login شرح نداده شده از دوشنبه Dave صدا کرد Ed را برای اینکه توضیح بدهد فعالیتهایش را بر روی سیستم Ed فوراً به آن احضار پاسخ داد آن به Dave اطلاع داد که آن هیچ گونه پشتیبانی را شب گذشته اجرا نکرده است و آن از سیستم به طور رایج استفاده نکرده است کم کم به نظر رسید که گویی یک هکری خودش را به جای Ed جا زده است با تحقیقات بیشتر Dave کشف کرد Ed ساختی داشت از سیستمMilk می آمده علاوه بر این استفاده کننده نه تنها چک می کرد که ببیند چه کسی دیگر وارد شده بود بلکه اجرا می کرد یک رمز عبور را Daveفکر کرد که Mikeداشت بازی می کرد بر روی سیستم و به طور همزمان هم دسترسی داشته به سیستم به وسیله جا زد ن خودش به عنوان Ed هرگز به طور جدی احتمال اینکه یک هکر ناشناخته روی سیستم در حال دزدیدن اطلاع وجود دارد مورد بر رسی قرار نمی داد Daveجداً تا حالا آسیب دیده بود آن کشف کرد که mike سبب شده بود که آن دور خودش بچرخد و وقتش را تلف کند سطح تحمل Daveپایین بود ed را از سیستم بیرون کرد پس ورد او را از کار انداخت به مدیرش این توسعه جدید را گزارش داد مدیر mike را صدا زد برای اینکه از او بپرسد آیا آن وارد سیستم شده و استفاده کرده از رمز عبور Sniffeو از او سوالاتی بکند در مورد فعالیت های دوشنبه شب mike با تاکید زیادی اصرار کرد که کاربر مرموز نبوده mike همین ادعا را کرد که هیچ هکری نمی توانسته به سیستمش وارد شود چون او مطمئن بود که توافقی نشده عقیده mike این بود که هکر باید کلاه بردار باشد و همچنین این او تظاهر می کند از سیستم mikeآمده اما در واقع از یک جای دیگر منشا می گیرد در این مقطع موقعیت رو به انحطاط بود مدیران سیستم داشتن باور می کردند که mike روی شبکه بوده اما Mike همچنان اصرار می کرد که باز گشت یک حقه بوده و او به اشتباه متهم شده همه خواب را تر ک کردند و وقت بیش تری را صرف کردند تا متوجه شوند واقعا چه اتفاقی افتاده است
روزهای چهارم تا هفتم : تعدیل کردن اتفاق
روز پنجشنبه مدیر Dave تعدیل داد مشکل را به مدیر امنیتی بانک و بخش بازرسی داخلی چندین روز گذشت تا زمانی که همه قسمت های تیم امنیتی بخش بازرسی و مدیران سیستم منتظر هکر بودند برای دوباره ظاهر شدن اما هکر هیچ وقت بر نگشت مدیر بخش بازرسی داخلی سرگردان مانده بود اگر واقعا هکر بوده بیرون کردن او برای دفعه دوم او را دل سرد کرده بود از حمله دوباره آیا mike حمله کرده بود برا ی تفریح و زمانی که فهمیده بود همه متوجه او هستند متوقف شده بود
روز هشتم برای بدست آوردن شواهد دیر است
یک هفته کامل بعد از حمله بخش بازرسی داخلی Dave تماس گرفت و از داده های فنی که او در یافت کرده بود سوال کرد (این داده ها ) فعالیت هکر را روی سیستم شرح می داد از آنجایی که بانک یک متخصص امنیتی در گروه کاری نداشت بخش بازرسی من را استخدام کرد کار من این بود که بازدید کنم از داد ه های فنی و تعیین کنم چه کسی وارد سیستم شده است
روز نهم: چه کسی مجرم بود
وقتی رسیدم موضوع را با مدیر بازرسی مطرح کردم و داده ها را مرور کردم چندین روز از دومین حمله گذشته بود و هکر هر گز باز نگشته بود متاسفانه من نتوانستم جوابی را که بازرس دنبال آن می گشت فراهم کنم زیرا به دنبال کردن هکر با داده هایی که آنها جمع آوری کرده بودند ممکن نبود اطلاعات به من گفت که مزاحم از ابزار هک جهانی که به راحتی بر روی اینترنت قابل دسترسی است استفاده کرده است مانند کار بران قانونی اینترنت متعدد جمع آوری کرده بود یک دسته از رمزها عبور ها را به نظر می رسید که از سیستمmike آمده باشد اما اطلاعات برای گفتن این که آیا هکر از بیرون بودهmike بوده یا کس دیگری در شرکت کافی نبود زمانی کهmike, Dave را از سیستم خارج کرد راهی برای باز گشت به سر چشمه وجود نداشت هر جوابی که من می دادم یک کار حدسی محض بود مصاحبه با کارمندان مفید نبود بسیاری از انگشت ها به mikeاشاره میکرد اما هیچ مدرکی وجود نداشت گذشته از آن بهترین کاری که می توانستم انجام دهم توصیه به مدیر بازرسی برای ارتقا ء شرکت و انجام فوری پروسه پاسخگویی - حوادث اگر این فرد یک هکر بود ممکن بود درهای باز گشت به سیستم را پشت سر گذاشته باشد در جهان واحد یک هفته ممکن است زیاد به نظر نرسد ا ما در رسیدگی به جرم کامپیوتری (بله ورود به یک سیستم جنایت است ) بدون سر انجام (بی پایان ) است زمانی که اینقدر زمان سپری می شود بین یک حمله و باز رسی اطلاعات با ارزش ا صلاح می شوند کم می شوند و گاهی پیکری غیر ممکن می شود من خاطر نشا ن کردم که حمله به وسیله فقدان امنیتی بر روی سرور نرم افزاری قابل اعتماد ممکن شده بود و این که آسیب پذیر ی ها باید تصحیح می شد بعلاوه دانستن این که هکر چگونه وارد سیستم شده ممکن نبود زیرا آسیب پذیر ی های متعددی وجود داشت که هکر می توانست از آنها بهر ه برداری کرده باشد برای دستیابی ریشه ای (بنیادی ) رمز عبور های حسابهای قدیمی وجود داشت مجوزهای بیش از اندازه فایل وجود داشت تکیه های امنیتی نصب نشده بود به همین ترتیب هکر ماکزیمم دسترسی را داشته است من به مدیر بازرسی گفتم که این حقیقت در صورت هم موج می زند یک سرور قابل اعتماد غیر امنیتی شبکه کامل را باز کرده است از آنجایی که سیستم توسط هکر های واقعی شکسته شده بود Daveبه نصب دوباره سیستم نیاز داشت و اضافه کردن کنترل های امنیتی کافی برای محافظت از سرور و مورد توجه قرار دادن سایر راه حل های فنی برای بروز رسانی نر م افزار روی شبکه داخلی آنها من همچنین با بازرس بحث کردم در مورد اهمیت یک تیم امنیتی که بتوانید به آن اعتماد کنید قبل از استخدام روی نیاز به پرسنل امنیتی کامل متمرکز شوید من توضیح دادم که پروسه مناسب برای دنبال کرد تیم امنیتی باید بجا باشد و از همه کارمندان باید انتظار داشت که آن پروسه را دنبال کنند زیرا آنها اعضای تیم امنیتی درجه یک هستند این بدان معنی نیست که آنها بتوانند پرسه بزنند در تمام سیستم های بدون اعلام مناسب در این مورد آن جایی که یک عضو تیم امنیتی یک متهم مشکوک بود داشتن یک پروسه در مکان برای مسیر یابی در تحقیقات تیم امنیتی به مدیریت بالاتر می توانست مفید باشد این احتمال باید تحت بخشی تضاد در منافع پوشانده شود.
خلاصه حمله ها از داخل
این دو حمله باعث شد اعضای کارمندان بانک مدت زیادی از زمان کاری را برای رسیدگی به مشکل هکر صرف کنند به جای انجام کارهای حقیقی شان
Dave مشکل را در دست خود گرفت و تصمیم مهمی گرفت که می توانست داده و سیستمهایش را روی شبکه در معرض ریسک قرار دهد و همچنین تصمیم گرفت که با mike از تیم امنیتی بدون مدرک مناسب برای بر گرداندن اتهامش بر خورد کند اگر چه ما هرگز نفهمیدیم آیا تهمت Dave ,و mikeدرست بوده یا غلط او راست می گفت حق داشت این که تشخیص دهد که هکر ها می توانند از داخل شبکه شما بیایند مانند آن است که از خارج بیایند شکل 1-1 به طور واضح شر ح می دهد که کارمندان داخلی یک ریسک جدی هستند البته دانستن این که کارمندان داخلی یک خطر هستند و انجام کارهایی در مورد آن دو چیز متفاوت است برای حمایت کردن از داده هایتان شما به سیاست و پروسه ها آموزش برای بسیاری از کارفرمایان نیاز دارید حفاظت از داده ها در مقابل کارمندان خود مسخره به نظر می رسد بخاطر داشته باشید به صفر و یک ها داده به عنوان پول واقعی نگاه کنید بانکها دو بار فکر نمی کنند در مورد اجرا کردن کنترل های کافی روی ذخیره پول برای مثال آنها گاو صندوق را باز نمی گذارند به طوری که هر کس در بانک کار می کنید یا هر مشتری که در بانک قدم می زند بتواند داخل شود و مقداری از آن پولها را بردارد زمانی که داده را هم ارزش با پول در نظر بگیریم کنترل های امنیتی یک نیاز می شود یک پیشنهاد این زمان First fideityخوش شانس بود با دسترسی نامحدود به شبکه برای سه روز هکر
می توانست داده ها را خراب کند سیستم هار ا خاموش کند یا حتی تنظیمات سخت افزاری
قسمت های یا همه شبکه می توانست بی فایده در آید مدیران سیستم می توانستند با روزها حتی هفته ها کار مواجه شوند فقط برای اجرای دوباره سیستم با فرض اینکه پشتیبانان جاری وجود داشتند هکرها می توانند سریع رد پای خود را بپو شانند دنبال کرد ن آنها به نقطه آغاز خیلی سخت و ناممکن می شود اگر شما در مسیر سریع عمل نکنید حتی اگر داده ها دزدیده شوند تغییر کنند یا خراب شوند ممکن است شما نفهمید صرفاً به این دلیل هر کس که دارد یا نگهداری می کند از شبکه کامپیوتری باید توسعه دهد پروسه پاسخگویی --حوادث ویژه روشن را.
بیایید به آنجا نرویم
با دادن طبیعت حساس به داده هایشان first fiddity خوش شانس بود البته تکیه کردن بر خوش شانسی معبر امنیتی خوبی نیست در عوض این چیزی است که آنها باید انجام می دادند
متمرکز شدن روی پیشگیری
با دادن راه کارها شما احتمالا می پرسید چرا first fiddity از چنین ترکیب آسیب پذیری استفاده کرد ؟ چرا داده هایتا ن را در معرض خطر بزرگ قرار دهید
البته پاسخ این است چرا نه در هر صورت راهی وجود نداشت که هکر بتواند به سیستم آنها حمله کند به طور عجیب تعدادی زیادی از شرکتها هنوز اینطور فکر می کنند
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 96 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
3-1 پیش نویس چشم انداز شهر(با تاکید بر جایگاه شهر در نظام سلسله مراتبی و دیدگاه بیرونی به شهر)
چشم انداز توسعه و عمران شهر شاندیز
بر اساس مطالعات کمی و کیفی انجام شده ، چشم انداز در 7 سرفصل اصلی زیر قابل طرح است:
اول – کیفیات محیطی و بهره برداری پایدار از محیط
محیط طبیعی با ارزش و متنوع شهر شاندیز یکی از نقاط مهم وتعیین کننده ی برنامه ریزی راهبردی در این شهر است. شهر شاندیز در پهنه های دارای قابلیت جنگل و مناسب برای حیات وحش و منطقه ی شکار ممنوع واقع شده است. ضوابطی برای نحوه استقرار کاربری های مختلف در این پهنه ها بر حسب حفاظت از قابلیت های پایه محیط طبیعی در طرح ناحیه مشهد ارائه شده است و نیاز به توجه به آن ها در برنامه توسعه شهر احساس می شود. ( مأخذ: طرح ناحیه مشهد)
- تخریب عناصر پایه شهر شاندیز ( شیبب زمین ، پوشش گیاهی و ...) و نیز تجاوز به حرایم عناصر طبیعی (رودخانه ها ، بندها و ...) به سبب روندهای جاری و رویکردهای بدون برنامه و سامان به محیط طبیعی ایجاد شده است. بنابراین حفاظت از محیط طبیعی و عناصر آن در برنامه توسعه منطقه به عنوان یکی از بخش های اصلی برنامه ریزی تلقی می شود.
- با توجه به اینکه شهر شاندیز دارای فعالیت های گردشگری متمرکز و گسترده می باشد و از طرفی افزایش اراضی مورد بهره برداری برای فعالیت هایی به غیر از دامداری و کشاورزی سبب تشدید آلودگی های محیطی در شهر شده است. ساماندهی نحوه بهره برداری از این اراضی توام با توسعه زیرساخت های مرتبط با جمع ، دفع و بازیافت فاضلاب و زباله به جهت نظم بخشیدن و فایق آمدن به این معضل ضرورت دارد.
- بی توجهی به ظرفیت های محیطی باعث تمرکز فعالیت ها در برخی محورها شده که بایستی در تدوین برنامه توسعه به ظرفیت های پایه محیطی توجه شود.
- توسعه شهری در تعارض با کیفیت محیط انسان ساخت قرار گرفته و بسیاری از ساخت و سازهای بی رویه باعث ناهمگونی و عدم تطابق بنا و الگوی ساخت ان از لحاظ معماری شده است. ساماندهی کیفیات محیطی فضای انسان ساخت نیز باید به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی قلمداد شود.
- وجود مناظر ( دالان ها) دارای دید با ارزش در شهر شاندیز ، مستلزم توجه در برنامه و توسعه به عنوان یکی از عناصر تعیین کننده شکل و جهات توسعه می باشد.
دوم – چشم انداز فعالیتی شهر
- با توجه به پیشیشنه ی تولیدات شهر شاندیز ئ توان های محیطی آن ، فعالیت های اقتصادی این شهر در دو بخش اصلی طبقه بندی می شود: اول : فعالیت های تولیدی بر پایه ی تولید کشاورزی ، باغداری و دامداری . دوم : فعالیت های خدماتی و گردشگری با هدف توسعه ی چند بعدی این فعالیت ها جهت بهره برداری بهینه از توان حاصل از ورود گردشگران به شهر.
- با پهنه بندی فعالیتی محدوده به منظور تجهیز فضا برای توسعه دو گرایش اصلی اقتصادی یعنی کشاورزی و خدمات ، از به وجود آمدن فعالیت های ناسازگار و ناهمخوان جلوگیری کنیم.
- صنایع بومی و هنرهای دستی عناصری هستند که می توانند با هر دو فعالیت پایه ی اقتصادی ترکیب شوند و همخوانی داشته باشد. لذا توجه و اختصاص امکانات برای توسعه ی اقتصادی شهر شاندیز با عناصر فوق امری ضروری است.
- برای جلوگیری از افزایش نا به هنگام قیمت زمین در شاندیز ، وجود مدیریت مناسب بر تحولات در ارزش افزوده زمین ، از اثرات منفی این امر بر محیط طبیعی جلوگیری به عمل آمده و اضافه ارزش ایجاد شده در چرخه ی مالی شهر وارد شود.
سوم – چشم انداز اجتماعی و فرهنگی
- از شاخصه های بارز شهر می توان به گسترش تعاملات اجتماعی خارج شهر ، تنوع ترکیب قومی و تأثیر پذیری از فرهنگ مذهبی – زیارتی شهر مشهد اشاره کرد که می توان غلبه فرهنگ شهرنشینی را بر فرهنگ روستایی شاندیز مشاهده کرد. با وجود این امر ، شهر پذیرای فعالیت های گردشگری شده است و برای برنامه ریزی بهتر باید به چگونگی دخل و تصرف در فضای شهری که تحت تأثیر فعالیت گردشگری در شهر می باشد و جایگیری مهاجرین خارجی به شهر ، توجه نمود.
- از ویژگی های برنامه ریزی شهری تعامل مداوم و روزمره روستا نشینان با شهر در مراکز جمعیتی عمده روستایی و شهری است که می تواند روند تعادل بخشی را طی کند.
- از دیگر سرفصل های اصلی برنامه ریزی ایجاد وقفه در سیرمهاجرت شهروندان و به ویژه مردان در گروه های فعالیت (شامل : شاغلین و بی کاران) با ایجاد موقعیت های شغلی و مشاغل پایه و همچنین توقف زیر ساخت های ارتباطی است.
چهارم – چشم انداز توسعه کالبدی
- قدمت و کیفیت ابنیه و بدنه های شهری ( عناصر کالبدی ) در ارتباط مستقیم با ماندگاری و پایداری بافت شهری قرار می گیرد. از دیگر وظایف برنامه توسعه افزایش کیفیت کالبدی فضای شهری است که سبب انظمام ، پذیرش و همخوانی الگوهای معماری با فضای شهری موجود می شود. برنامه توسعه امکان مدیریت بر تغییرات کالبدی با تدوین سیاست های مناسب توسط نهادهای مسئول را فراهم می سازد.
- به وجود آمدن گرایش چند جانبه فعالیت های گردشگری ، توسط برنامه توسعه ، کارکردی دو سطحی در فضاهای شهری شاندیز را در پی خواهد داشت . در بررسی سطوح خدمات دهی و سرویس دهی شهر ، علاوه بر شهروندان شاندیزی باید به جذب توریست و گردشگران خارجی توجه نمود. بنابراین در تدوین برنامه ی توسعه ی شهری باید به نحوه ی ارتباط و نظام فضاهای شهری شاندیز توجه شود.
پنجم - چشم انداز توسعه زیرساخت ها
- با توجه به زیرساخت ها و سیستم تأسیسات شهری شامل شبکه های حمل و نقل ، برق رسانی ، آبرسانی ، گازرسانی و ... و همچنین شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی سبب گسترش فعالیت های داخلی و خارجی شهر می شود. تقویت این زیر ساخت ها منجر به تقویت محورهای درونی شهری و کانون های زیستی موجود و در نتیجه ایجاد انسجام و تعادل در برنامه ریزی شهری می شود.
- از دیگر وظایف طرح برنامه ، بر آوردن نیازهای شبکه حمل و نقل داخلی شهر شاندیز و هماهنگ سازی حرکت سواره و پیاده و نیز دوچرخه سواران و گسترش شبکه حمل و نقل عمومی و بر آورد نیاز به احداث پارکینگ و بررسی فضای مناسب و کارکردی پارکینگ های موجود است.
- در بررسی جهات توسعه زیرساخت ها می توان آن را تحت نظارت و کنترل مدیریت صحیح شهری در آورد.
ششم – چشم انداز جایگاه وظایف مدیریت شهری
- با به وجود آوردن تعادل میان فضای انسان ساخت و محیط زیست و جلوگیری از تخریب عناصر و پهنه های با ارزش محیطی می توان از غنای ایجاد شده به واسطه توسعه ناپیوسته بافت شهری شاندیز با یک مدیریت شهری مناسب محافظت نمود. این مدیریت با ابزارهای قانونی و نیروی کار متخصص تأمین می گردد. می توان از ترکیبی از فعالان شهری به عنوان کمیته راهبردی طرح برای اعمال مدیریت و تنظیم ابزلرهای قانونی در جهت تثبیت جایگاه طرح توسعه استفاده نمود.
- برای اجرای برنامه توسعه نیاز به همیاری و مشارکت عمومی تمامی شهروندان می باشد که ضامنی برای اجرای صحیح آن است.
هفتم – چشم انداز پذیرش وظایف جدید واگذار شده از طرف طرح ناحیه شهر – مرکزیت منظومه
- از عوامل موثر در تدوین برنامه توسعه شهر پذیرش وظایف مرکز منظومه که بسیاری از خدمات را در خود جای می دهد ، است. در پیش بینی افق طرح و بررسی کلان آستانه های جمعیت پذیری منظومه شاندیز در توسعه خدمات آموزشی ، بهداشتی و درمانی ، انرژی ، ارتباطات ، فرهنگی ، مذهبی ، ورزشی و گردشگری در سطح مناسب ضروری می نماید که نیازمند مطالعه دقیق تر خواهد بود.
4-1 معرفی شهر
4-1-1 موقعیت و جایگاه فعلی شهر در نظام سیاسی و خدمات رسانی
شاندیز یکی از شهرهای شهرستان مشهد می باشد که در فاصله 35 کیلومتری غرب مشهد واقع شده است. که در 59 درجه و 18 دقیقه طول جغرافیایی و 36 درجه و 24 دقیقه عرض جغرافیایی و در ارتفاع 1400 متری از سطح دریا قرار گرفته است. (کتاب جغرافیای طرقبه ، حسین بازوبندی ، صفحه 19)
شهر شاندیز از جنوب به رودخانه شاندیز از غرب به ارتفاعات مشرف به ابرده و از شمال و شرق به دشت مشهد(اراضی معروف به دشت سوران)محدود می شود (مشاور فرنهاد)و از شمال به شهرستان میان ولایت و از جنوب به نیشابور و از مشرق با طرقبه و از غرب با گلمکان و چناران مجاور می باشد و دارای وسعتی حدود 378825 کیلومتر مربع است.(ماخذ:پیشینه تاریخی شاندیز-علی مهدویان نسب)
شاندیز به علت قرارگیری در دامنه های شمالی سلسله ارتفاعات بینالود و برخورداری از آب و هوای معتدل ،قابلیت در پذیرش و جذب فعالیت ها در محدوده این شهر را دارا می باشد.( مشاور فرنهاد)
در نزدیکی شرق شاندیز کلاته کهریز و در شمال این شهر کلاته ابراهیم خان و شمع علی ،گلوبند، کاهو قرار گرفته اند که ارتباط نیمه شهر و نیمه روستایی فی ما بین این آبادی ها با شاندیز همواره برقرار است.
. در تقسیمات کشوری در سال 1316 شاندیز یکی از بلوک هیجده گانه مشهد بوده است.
در سال 1345 دهستان شاندیز مشتمل بر 59 آبادی و روستا بوده است که 24 آبادی بصورت قریه و 35 آبادی بصورت مستقل بوده است. در سال 1355 تعدادآبادی های این دهستان به 30 آبادی و روستا تقلیل می یابد.در سال 1365 دهستان شاندیز مشتمل بر 30 آبادی و روستا بوده است. روستاهای کنگ و نغندر در همین سال جدا و به طرقبه ملحق شده است. هر چند شاندیز از سال 1336 دارای شهرداری بوده ولی طبق تقسیمات سیاسی از سال 1365 هجری شمسی نقطه شهری محسوب شده است.
در سال 1386 خورشیدی به طور مشترک با شهر ییلاقی طرقبه به شهرستانی به نام شهرستان طرقبه –شاندیز ارتقا یافته است.(ماخذ:شاندیز در گذر تاریخ-روح الله شیخ زاده شاندیز)
4-1-2 تاریخچه و علل پیدایش شهر(به منظور شناخت ویژگی های اساسی)
زمانی که دشت تابران دارای اهمیت بود شاندیز یکی از مناطق هفت گانه آن زمان بود و چون بر بالای بلندی قرار داشت و بر دشت تابران سایه افکنده و دژ محکمی از نظر نظامی بود به " شاهین دژ" معروف شد.
4-1-2-1 وجه تسمیه و تاریخچه شهر
در وجه تسمیه شاندیز باید گفت شاندیز را قبلا "شاه دژ" یا "شاه دیز" به معنای "شاه قلعه" می نامیدند.
(ماخذ:همایش شاندیز شناسی)
منطقه ای درغرب شاندیز و روستای ابرده بالا ،سرخاندیز نام داشته که در وجه تسمیه آن ، می توان گفت که در گذشته در زمانی که مشهد و توابع و به طور کلی خراسان بزرگ قدیم زیر نفوذ محمود سیستانی بوده، این محل مکان دژ خان بوده است و به همین دلیل آنرا سرخاندژ ، یعنی محل دژ خان نامیده اند.
(ماخذ: شاندیز در گذر تاریخ-روح الله شیخ زاده شاندیز)
شاندیز از شرق به پایین رودخانه و باغات خادر و از غرب به زمینهای مزروعی و دیمه کاری تا روبروی محله شیخ و از جنوب به باغات و رودخانه شاندیز و از شمال به سرچشمه و کوه هایی که به نغندر منتهی می شود محدود بوده است.(ماخذ: پیشینه تاریخی شاندیز-علی مهدویان نسب-پاییز 86)
در ابتدا مردم این شهر در بالای تپه ای مشرف به قلعه فعلی خادر در طرف دیگر رودخانه مسکن داشته و در این سوی رودخانه که دارای سرزمین مسطح و حاصلخیز می باشد به زراعت مشغول بوده اند . علت اینکه بلندی ها را برای سکونت انتخاب می کردند این بوده است که در مسیر سیلاب و خطرات آن نباشند همچنین با اشراف به اطراف آبادی در صورت حمله دشمنان پیش بینی های لازم را نموده و آماده رویارویی و مواجه با دشمن می شدند.
4-1-2-1-1حوادث و وقایع مهم تاریخی
از آنجایی که شاهاندژ ، منطقه ای تاریخی و واقع در مابین طو و نیشابور خراسان قدیم بوده و در همسایگی تروغبد(طرقبه امروزی)و طابران و رادکان و نوغان واقع شده در بسیاری از تحولات حوادث تاریخی، وضعیتی متاثر از نقاط تاریخی پیرامون خویش داشته است و تاثیرات زیادی را گذاشته و خود نیز تاثیرات زیادی را پذیرا بوده است .
با به خاک سپاری پیکر امام رضا،شاندیز و ییلاقات اطراف پر آوازه گردید و با حضور مسلمانان به ویژه شیعیان به خراسان و مشهد ،اهمیت به سزایی به خود گرفت و به رونق و آبادانی بیشتر گذاشت.
(ماخذ:شاندیز در گذر تاریخ ،روح الله شیخ زاده شاندیز)
از حوادث و وقایع تاریخی شاندیز به توپ بستن قلعه این شهر (در زمان سفر ناصرالدین شاه به خراسان)توسط ناصرالدین شاه می باشد.یکی دیگر از وقایع ،حمله طایفه زشکیها به شاندیز و روستاهای اطراف آن می باشد از وقایع تاریخی دیگر حمله ترکمن های خراسان به این منطقه می باشد، که خسارات مالی و جانی بسیاری را به بار آورد.
(ماخذ:طرح هادی)
نمایی از حملات ترکمن ها به شاندیز-اثر استاد مرتضی حسین پور
4-1-2-2 علل پیدایش شهر
به علت در دسترس نبودن اطلاعات و منابع کافی از این منطقه نمی توان درباره اینکه بنیان گذار شاندیز چه کسی بوده است اطلاع دقیقی داشت و درباره آن اظهار نظر کرد. اما آنچه به طور قطع و مسلم می توان مطرح کرد قدمت پیشینه تاریخی شاهاندژ از مشهد (مرکز فعلی استان خراسان رضوی )بیشتر است.
برابر آمارهای موجود در شهرداری شاندیز این شهر قبل از اسلام مسکونی بوده و به منطقه گبرنشین(زرتشتی)معروف بوده است.
شاندیز در اصل دو منطقه داشته است یا به تعبیری دو قلعه داشته است که اولی شاهین دژ که قدمت آن به قبل از اسلام بر می گردد و قلعه دوم شاهان دژ بوده است.
شاه دژ که از آبادی های مهم جنوب طوس بوده در گذشته معبر و راه مهم ارتباطی مشهد از آن جا عبور می کرده و این راه از نیشابور و از طریق شاندیز به مشهد منتهی می شده است که وجود برخی آثار و ابنیه تاریخی بیانگر این ادعاست. (ماخذ:شاندیز در گذر تاریخ،روح الله شیخ زاده شاندیز)
ورودی قلعه شاهان دژ- اثر استاد مرتضی حسین پور
به علت عدم برخورداری از امنیت کافی ناشی از هجوم قبایل ترکمن و مغول در سالهای 88-780 هجری قمری اندک اندک عده ای از مردم منطقه به شاندیز پناه آوردند ،چون شاندیز یک منطقه کوهستانی و محلی مناسب برای جلوگیری از حمله محسوب می شد .
با ساخت قلعه شاهان دژ مردم در ابتدا درقلعه تاریخی (آن سمت رودخانه) سکنی گزیدند. بعدها به مرور زمان و افزایش جمعیت مردم نیاز به زمینهای حاصلخیز برای کشت به سمت دشت مشهد و در طرف دیگر رودخانه جابه جا شدند.
به مرور زمان و با تشکیل حکومت مرکزی و تامین امنیت کافی شهر، قلعه ها و دژها از رونق افتادند.
(مطالعات میدانی،مصاحبه با:معاونت شهرداری)
اما در خصوص هسته اولیه شهر شاندیز پس از ویرانی شاهان دژ و قبل از آن شاهین دژ اهالی به صورت قطعی در مرکز شهر کنونی ساکن شده اند.
(ماخذ:همایش شاندیز شناسی)
4-1-2-2-1علل پیدایش محلات شاندیز
4-1-2-2-1-1محلات
وقتی اهالی شاندیز به سمت دیگر رودخانه نقل مکان می کنند به سه گروه تقسیم می شوند،گویا هر گروه نسبت فامیلی و خویشاوندی با هم داشته اند و هر گروه محلی را برای سکونت انتخاب می کنند.
یک گروه درست روبروی شاندیز قدیم ، سمت چپ رودخانه مستقر می شوند که به پایین ده معروف است.گروه دیگر نیز کنار رودخانه در قسمت بالاتر ساکن می شوند که به پاچنار مشهور است و گروه دیگر نقاط بالادست مرتفع شاندیز را برای اسکان انتخاب می کنند که محله نامیده می شود.
به این گونه سه محله شاندیز به نام های پاچنار و محله و پایین ده شکل می گیرد.
کوچه های پاچنار دست نخورده باقی مانده است که اکنون در خیابان آیت الله سعیدی با تابلو آبشار 4 کوی پاچنار مشخص شده و دوم محله ی محله که کوچه ی آن توسط شهرداری تعریض شده است و اکنون به خیابان شهید غفاری نام گذاری شده است.
سوم پایین ده که به خیابان شهید مطهری تغییر نام داده است.میدان اصلی شاندیز که در گذشته (مون ده)(میان ده) یعنی مرکز ده گفته می شد و اکنون به میدان امام خمینی معروف است.
همچنین کوچه ای بین محله و پاچنار به نام کوچه سیدها مشترک بود.
بعدها به مرور زمان محلات دیگری نیز به شاندیز اضافه می شوند. محلات شاندیز در حال حاضرعبارتند از:
پاچنار
پایین ده
محله
شهرک فرش
شهرک گلستان
راه شهر
ارچنگ
خادر
(ماخذ:همایش شاندیز شناسی)
ورودی شهرک گلستان
نقشه محله های مختلف شاندیز
4-1-2-2-1-2زمین های مزروعی:
از نظر زمین های مزروعی قسمت بالا را سر جو و خیابان آزادی را گِوَِرگاه و زمین های کشاورزی پشت بارو را بی حصار و یک منطقه را سر پل و منطقه ی دیگر را سر برقَنه و حیطه گُردو می گفتند و سه منطقه که از آب کاریز برای کشاورزی استفاده می کردند کاریز نو می گفتند .یکی کاریز نو حاجی عندلیب و دیگری کاریز نو اکبری ها و یک کاریز نو دیگر هم به نام کاریز نو راه شهر معروف بود که قبل از میدان شهدا است و مسجدی در آنجا بنا شده است.
4-1-3 روند توسعه شهر در ادوار گذشته
با به خاکسپاری امام رضا در کاخ حمید بی قحطبه ،ییلاقات اطراف مشهد از جمله آبادی شاه دژ که در جنوب طوس واقع بود اهمیت به سزایی به خود گرفت و رو به رونق و آبادانی بیشتر گذاشت.
از بین محلات شاندیز ،محله پایین ده با توجه به شبکه معابر و کیفیت بناها ،به نظر می رسد که نسبت به دو محله دیگر(بالاده و محله) جوانتر باشد.
(ماخذ:طرح هادی شاندیز)
به تدریج با روند شهری شدن و ایجاد شبکه معابر و ساخت ویلاهای جدید شهر از حالت دفاعی خود خارج و شکل گردشگری به خود گرفت و برج ها به طور کامل از بین رفت.
(مطالعات میدانی،مصاحبه با:معاونت شهرداری)
4-2 خصوصیات محیط طبیعی و جغرافیایی در حوزه مداخله مستقیم
4-2-1 عوارض زمینی و وضعیت توپوگرافی
این شهر به دلیل وجود رودخانه شاندیز و اراضی حاصلخیز، حاصلخیزی خاک، وجود قنات و موقعیت خاص جغرافیایی و همچنین بدلیل داشتن آب و هوای مطلوب و مناسب در ؟ سال قبل شکل گرفته است. از عوامل طبیعی که از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی اهمیت دارد رودخانه شاندیز می باشد این رودخانه که شریان حیاتی شهر شاندیز محسوب می شود از ارتفاعاتی نظیر کوههای سیاه خانی ،زنبورگاه ،کوه چمن و تیغ سیاه سرچشمه گرفته و شاخه های فرعی نقندر ،کنگ و زشک بزرگ و کوچک نیز به آن می پیوندد.
موانع رشد شهری و محدودیت های توسعه را می توان به طور خلاصه اراضی کشاورزی اطراف شاندیز در قسمت شمال و توپوگرافی در قسمت جنوب- جنوب غربی ،اشاره کرد.
شهر شاندیز که 1400 متر از سطح دریا ارتفاع دارد ، مطابق نقشه سطوح ارتفاعی ایران در محدوده ارتفاعی 2000-1000 متر قرار گرفته است که با فاصله اندکی به سطوح ارتفاعی 2000 متری متصل می گردد. از نظر توپوگرافی شاندیز متأثر از جهت رشته کوه بینالود در امتداد شمال غربی و جنوب شرقی گسترش یافته و از این نظر قلمرو خود را بیشتر در طول جغرافیایی دنبال نموده است.
شیب کلی و عمومی شهر به سمت جنوب و جنوب شرقی است .همانگونه که از رقوم ارتفاعی شهر شاندیز استنباط می شود جهت شیب کلی شهر در جهت خیابان اصلی شاندیز به سمت مشهد (جنوب و جنوب شرقی) می باشد (کتاب اول خراسان ، صفحه 15 )
به طوریکه اختلاف ارتفاع بین ابتدا و انتهای شهر حدود 82 متر و در طول آن 2550 متر می باشد که شیب متوسط تقریبی3 %می باشد. (سازمان آب .گزارش مرحله اول مطالعات آبرسانی – معاونت فنی و اجرائی ، صفحه 27)
4-2-1-1جهت شیب هیدرولیکی
ناحیه محصور بین محور ویرانی – محمد آباد مقبل تا محور قاسم آباد – بحر آباد- گرمی:
جریان عمومی آب زیر زمینی از غرب به سمت شرق بوده و شیب هیدولیک در نواحی غربی 1/1 % و در نواحی شرقی 4/0 % می باشد.
( ماخذ: بررسی منابع آلوده کننده در درون آبهای زیر زمینی در دشت های مشهد و قوچان ، مهران غفوریان)
4-2-2 عوامل طبیعی و جغرافیایی (خصوصاً عوامل محدود کننده توسعه شهر شامل کوه ها رودها ، گسل ها و حرائم مربوطه)
شهر شاندیز از شمال به میان ولایت و از جنوب به شهرستان نیشابور و از مشرق با طرقبه و از غرب به گلمکان و چناران محدود می شود و وسعتی حدود 37825 کیلومتر مربع دارد. به استثنای بخش جنوبی شاندیز که با مانع طبیعی دره رودخانه زشک مجاورت می یابد ، گسترش افقی خود را با یک شیب تدریجی در سه جهت شمال به سمت چاله مشهد ، شرق و غرب در امتداد پایکوه های بینالود قرار داده است. بستر آبرفتی شاندیز به سمت چاله کشف رود بانضمام نقطه قرینه خود در دامنه چین خوردگی کپه داغ و هزارمسجد پهن ترین بخش دشت مشهد را در حدود 25 کیلومتر تشکیل داده است.
4-2-2-1اراضی کشاورزی : یکی از موانعی که می تواند بر توسعه کالبدی شهر تاثیر گذار باشد، قابلیت اراضی اطراف شاندیز است. که مشتمل بر زمین های با قابلیت های کشاورزی آبی و دیم بوده و تجاوز به حریم آن ها می تواند در توسعه اقتصادی شهر تاثیرگذار باشد. تغییر این مزارع به مناطق مسکونی عملا امکان پذیر نبوده است در این میان با توجه به پراکندگی غالب زمین های زراعی در جبهه ی شمالی ،.همچنین با وجود باغات متعدد و بزرگ در شمال غربی شهر امکان توسعه و تغییرات مردمی در این سمت وجود ندارد. مناسب ترین جهت توسعه را می توان سمت شرق-شمال شرقی در نظر گرفت.
باد غالب : شاندیز تحت تاثیر بادهای متعددی با جهت های مختلف در طول سال قرار می گیرد اما جهت باد غالب در این شهر از جنوب به شمال می باشد که مکان گزینی کاربری ها را تحت الشعاع خود قرار داده و توسعه منطقی شهر را به طرف شمال میباشد.
4-2-2-1ارتفاعات
ارتفاعات پیرامون شهر شاندیز جزو رشته کوه های بینالود محسوب می شود ، ارتفاعات مذکور در جهت شمال غرب – جنوب شرق گسترش یافته است. نام قله های اطراف شهر عبارتند از:
1- کوه بازحصار در جنوب غرب
2- کوه چمن در جنوب غرب
3- کوه روحی با ارتفاع 2018 متر در 8 کیلومتری جنوب غرب
4- کوه کنگ با ارتفاع 2208 متر در 12 کیلومتری جنوب غرب
5- کوه تیغ میان با ارتفاع 2647 متر در 15 کیلومتری جنوب غرب
6- کوه راه سنگ سفید با ارتفاع 2423 متر در 5/16 کیلومتری جنوب غرب
7- کوه شقدر با ارتفاع 2190 متر در 15 کیلومتری جنوب
8- کوه راه سیاه منصور با ارتفاع 1974 متر در 9 کیلومتری جنوب
با توجه به رقوم ارتفاعی کوهها در اطراف شاندیز میتوان گفت شهر در قسمت جنوب غربی محدود میباشد و نمیتوان گسترش یابد.
4-2-2-1-1ارکان ژئومورفولوژی و ریخت شناسی شاندیز:
به طور کلی شکل گیری ناهمواری های شاندیز از عوامل متعددی به قرار زیر متأثر گردیده است:
1- موقع ریاضی و ارتفاع ( مورفوکلیماتیک )
2- موقع طبیعی ( مورفوتکتونیک فعال )
3- موقع نسبی ( تأثیر پذیری فراناحیه ای – ساختمانی / اقلیمی )
4- لیتولوژی ( جنس سنگ ها )
5- آنتروپوژئومورفوژنی ( اشکال انسان ساز )
(ماخذ:همایش شاندیز شناسی)
ادامه
4-2-2-2رودها
4-2-2-2-1 رودخانه شاندیز
4-2-2-2-2-1هیدرولوژی و منابع اکولوژیکی
رودخانه شاندیز از کوههای سیاه خانی ،زنبورگاه ،کوه چمن و تیغ سیاه سرچشمه گرفته و شاخه های فرعی نقندر ،کنگ و زشک بزرگ و کوچک نیز به آن می پیوندد.این رودخانه در موقعیت جغرافیایی59 در جه و 20 ثانیه طول جغرافیایی و 36 درجه و 24 ثانیه عرض جغرافیایی در ارتفاع 12702 متری سطح دریا قرار گرفته.حداقل و حداکثر ارتفاع رودخانه فوق به ترتیب عبارت اند از 323 متر(قسمت علیایی رودخانه) و 1380 متر (قسمت انتهایی رودخانه ) از سطح در یا میباشد. طول رودخانه 6 کیلومتر میباشد.
سطح حوزه ی آبریز آن تا محل ایستگاه سرآسیاب بالغ بر 199 کیلومتر مربع می باشد حجم سالانه رودخانه مزبور بالغ بر 20 میلیون متر مکعب گزارش شده است ،سیلاب این رودخانه در حوالی روستاهای شاندیز و حصار سرخ وارد دشت مشهد شده و به کشف رود می پیوندد و در تغذیه دشت موثر می باشد .درصدی از آب رود خانه بهره برداری می شود. 85 درصد آب زراعی مورد نیاز شهر از طریق این رودخانه تامین می شود. استحصال آب رودخانه بستگی به میزان بارش نزولات جوی در طول سال دارد. بدیهی است که در تابستان و فصول خشک به دنبال آن با کمبود آب مواجه می شود. آب مورد نیاز شهر از طریق انشعابات رود تا حدودی تامین می شود. امکان بهره گیری از انشعابات رودخانه از طریق کوتاه کردن مسیر و ایزوله کردن آن به منظور کاهش نفوذ پذیری و هرزرفتن آب و میزان تبخیر آن وجود دارد، و در صورت قابلیت توسعه ، سطح زیر کشت آبی به میزان آب زراعی بیشتر دارد.)
میزان نفوذپذیری آب در متامورفها ، به دلیل شیتوزینه و همچنین دزر و شکاف فراوان نسبتا زیاد است و جهت حرکت آبهای تحت الارضی در این سازند ،تا حدود زیادی از شیب توپوگرافی سطح زمین پیروی می کند.
میزان نفوذپذیری رسوبات کف رودخانه قابل توجه بوده و دلیل آن این است که در پایین دست روستاهای خادر و سرآسیاب که از شدت جریان آب کاسته شده و سنگ کف در اعماق پایین تر قرار دارد .آب رودخانه از طریق همین رسوبات کلا به اعماق نفوذ نموده و به این ترتیب دشت مشهد را تغذیه می کند.
این رودخانه علاوه بر آنکه توسط رودخانه های زشک و کنگ تغذیه می گردد در مسیر نیز تعدادی چشمه دائمی و موقت به آن وارد می گردد که عمده ترین آنها چشمه شاندیز با 10 لیتر آب در ثانیه می باشدومنشا برخی از چشمه های مذکور گسلی است (مانند چشمه خادر)و تعدادی دیگر ، حالت زهکشی آبهای سطح را دارند، به این ترتیب که آبهای سطحی (روان آبها) در امتداد محور رودخانه به داخل آبرفت دانه درشت نفوذ کرده و در پایین دست در نقاطی که سنگ کف بالادست مجددا در سطح زمین ظاهر می گردند.
44-2-2-2-2-3شیب رودخانه
اصولا هر رودخانه دارای سه مرحله تکاملی است ،جوانی –بلوغ و پیری.
در مرحله جوانی به علت اختلاف شدید شیب موجود بین قسمت های علیایی و سفلایی رودخانه عمل تخریب و فرسایش بستر رودخانه (البته در قسمت های بالایی)نسبتا شدید بوده و باعث بر جای نهاده شدن حجم عظیمی از رسوبات در قسمت انتهایی رودخانه می شود.
در مرحله پیری به دلیل کاهش اختلاف شیب رودخانه به نیمرخ تعادلی رسیده و در نتیجه تا حد زیادی از عمل تخریب و فرسایش آن (و به تبع آن رسوب گذاری )کاسته می شود.
مرحله بلوغ نیز بینابین این 2 مرحله قرار دارد. بر اساس تعاریف فوق رودخانه شاندیز در مرحله ی جوانی قرار دارد.
بنابراین با توجه به نکات فوق الذکر بدیهی است میزان فرسایش و رسوب در حد ملاحظه ای بالا خواهد بود.
4-2-2-2-2-4میزان دبی رودخانه و نحوه توزیع بارندگی در طول سال
دبی سالانه رودخانه شاندیز بالغ بر 20 میلیون متر مکعب گزارش شده است آمار ایستگاههای هواشناسی مشهد(واقع در 15 کیلومتری شمال شاندیز)نشان می دهد که میزان بارندگی در طول سال یکنواخت نبوده و بلکه در اواخر اسفند و اوایل بهار به حداکثر و در فصول تابستان به حداقل میزان خود می رسد.
سنگهای حوزه آبریز در فصول تابستان و پاییز به علت پایین بودن دبی رودخانه ،عمل تخریب و فرسایش ،حمل و نقل و رسوب گذاری به کندی صورت می گیرد. ولی در اوایل بهار که بارندگی به حداکثر میزان خود رسیده و سیل جاری می گردد.فرآیندهای فوق الذکر به سرعت انجام گرفته و در نتیجه حجم زیادی از پایین دست رودخانه نشست شده یا اینکه به رودخانه کشف رود وارد می شود.
ماخذ: طرح شناخت و احیای محیط زیست خراسان ، عنوان پروژه مطالعه لیمنولوژیک و حفظ تعادل اکولوژیک آب های داخلی استان خراسان ( مشهد و سرخس)
4-2-2-2-2-2 رودخانه زشک
این رودخانه در 59 درجه و 9 ثانیه طول جغرافیایی و 36 درجه و 18 ثانیه عرض جغرافیایی در ارتفاع 1960 متری از سطح دریا قرار گرفته است.سرچشمه این رودخانه در ارتفاعات زشک بوده و تعداد زیادی چشمه و 2 رشته قنات آب این رودخانه را تامین مینمایند.سطح حوزه آبریز آن حدود 62 کیلومتر مربع میباشد. رودخانه زشک که از کنار شهر می گذرد از بلندی های کوه زنبورگاه سرچشمه می گیرد و در مسیر راه مناطق زشک ، ابرده ، شاندیز ، سرآسیاب و سوران را آبیاری و بلاخره در دشت مشهد به رودخانه کشف رود می ریزد. این رودخانه درست از میان لایه های رسوبی می گذرد. اخیراً بر روی این رودخانه جهت عبور از شهر شاندیز به زمین های سمت جنوب شرق یک پل در حال احداث است که مراحل پایانی را پشت سر می گذارد.
زشک از رودخانه های دایمی و مستقل حوضه آبریز قره قوم که در جنوب غرب شهر شاندیز جریان دارد و از به هم پیوستن دو رودخانه کوچک و بزرگ در آبادی زشک واقع در 17 کیلومتری غرب مرکز بخش طرقبه از توابع شهرستان مشهد سرچشمه می گیرد. آبادی های زشک ، ابرده ، خادر و ارچنگ و شهر شاندیز را مشروب ساخته و در نهایت در سطح دشت پخش می شود. منبع تغذیه رودخانه ، نزولات جوی و چشمه سارها بوده و در جهت جنوب غرب به شمال شرق جریان دارد.
طول رودخانه 20 کیلومتر ، شیب متوسط بستر آن 2 درصد و در مناطق سولفاته و بی کربناته در سازندهای سیلیکاته جریان دارد. میانگین دبی سالانه ی رودخانه بین سال های 61 – 1355 در ایستگاه سرآسیاب شاندیز( 13 59-20 36 و ارتفاع 1750 متر ) 1/5 میلیون متر مکعب بوده است.(سیلاب)
(ماخذ:پایان نامه کارشناسی ارشد توان سنجی مناطق روستایی –تکتم پیروز)
جدول() حجم آب سالیانه زشک و شاندیز (1352-1362)
1362 1361 1360 1358 1357 1356 1355 1354 1353 1352 سال
18.6 31.8 15.9 24.3 18.5 36.2 - 40.6 7.4 22.4 حجم آب
(ماخذ: نقش قنوات در توسعه کشاورزی دهستان شاندیز-زهرا کهرباییان)
شهر در قسمت جنوب به رودخانه محدود میشود.
4-2-2-3گسل
دامنه های شمالی بینالود ازجمله مناطقی هستند که در معرض گسل خوردگی های متعددی قرار گرفته اند که مجموعاً به صورت سیستمی و مرکب امر توازن نیروهای درونی را با قشر خارجی زمین به عهده داشته اند. با نگاهی به نیمرخ های زمین شناسی ناحیه به خوبی می توان اثرات عملکرد گسل ها را در توقف و شروع رسوب گذاری ها و به دنبال آن تنوع لیتولوژیک ناشی از فعالیت آن ها را مشاهده نمود. گسل سنگ بست – شاندیز از شکستگی های معروف منطقه می باشد که با حرکات خود در طول زمان توانسته است آثار فوق را در شهر بر جای بگذارد.(30% اطراف آیا این گسل هست)
4-2-3-2-1گسل شاندیز- سنگ بست
گسل شاندیز با راستای شمال باختری –جنوب خاوری در پای رشته کوه بینالود قرار داشته و از 15 کیلومتری باختر مشهد میگذرد. گسل شاندیز گسله ای تک نبوده بلکه به شکل یک پهنه ی گسل به پهنای 3 کیلومتر است.
این گسل یکی از عمده ترین گسل های موجود در قسمت شمالی ارتفاعات بینالود است و گستره ای به طول تقریبی 50 کیلومتر از جنوب غرب تا شمال غرب امتداد دارد.که مجموعه های توربیدیتی همراه آن را از زون بینالود جدا می کند. این گسل تراستی با جهت راندگی از شمال ، شمال شرق به جنوب ، جنوب غرب می باشد. سن این گسل پس از رسوب گذاری ژورائیک و قبل از تشکیل رسوبات کنگلومرائی کرتاسه می باشد. .( ماخذ: گزارش بررسی اثرات توسعه زیست محیطی شهرستان مشهد- سازمان حفاظت محیط زیست )
4-2-2-3گسل
دامنه های شمالی بینالود ازجمله مناطقی هستند که در معرض گسل خوردگی های متعددی قرار گرفته اند که مجموعاً به صورت سیستمی و مرکب امر توازن نیروهای درونی را با قشر خارجی زمین به عهده داشته اند. با نگاهی به نیمرخ های زمین شناسی ناحیه به خوبی می توان اثرات عملکرد گسل ها را در توقف و شروع رسوب گذاری ها و به دنبال آن تنوع لیتولوژیک ناشی از فعالیت آن ها را مشاهده نمود. گسل سنگ بست – شاندیز از شکستگی های معروف منطقه می باشد که با حرکات خود در طول زمان توانسته است آثار فوق را در شهر بر جای بگذارد.
4-2-3-2-1گسل شاندیز- سنگ بست
گسل شاندیز با راستای شمال باختری –جنوب خاوری در پای رشته کوه بینالود قرار داشته و از 15 کیلومتری باختر مشهد میگذرد. گسل شاندیز گسله ای تک نبوده بلکه به شکل یک پهنه ی گسل به پهنای 3 کیلومتر است.
این گسل یکی از عمده ترین گسل های موجود در قسمت شمالی ارتفاعات بینالود است و گستره ای به طول تقریبی 50 کیلومتر از جنوب غرب تا شمال غرب امتداد دارد.که مجموعه های توربیدیتی همراه آن را از زون بینالود جدا می کند. این گسل تراستی با جهت راندگی از شمال ، شمال شرق به جنوب ، جنوب غرب می باشد. سن این گسل پس از رسوب گذاری ژورائیک و قبل از تشکیل رسوبات کنگلومرائی کرتاسه می باشد. .( ماخذ: گزارش بررسی اثرات توسعه زیست محیطی شهرستان مشهد- سازمان حفاظت محیط زیست )
سیستم گسل شاندیز
درازی این پهنه 77 کیلومتر است. پهنه ی گسل شاندیز در بخش میانی خود دارای شیب به سوی جنوب باختری است و سبب رانده شدن فیلیت های مشهد (از سوی جنوب باختری ) بر روی ماسه سنگ و شیل و کنگلومرا ژوراسیک (در شمال خاوری) شده است. گسل شاندیز در بخشهای شمال باختری و جنوب خاوری خود مرز میان کوه (در جنوب باختری) و دشت (در شمال خاوری ) را تشکیل داده و رسوبات آبرفتی را بریده است. پهنه ی گسل شاندیز با خطواره مغناطیسی همخوانی دارد. این پیوند ممکن است نشان دهنده ی ژرف و بنیای بودن این گسل باشد.
(ماخذ:پارسوماش)
4-2-3 وضعیت زمین شناسی ( خاک و تنوع آن ، زلزله و پوشش گیاهی)
شهر شاندیز از نظر زمین شناسی در سازند شمشک قرار گرفته است. رسوبات سازند شمشک در هر دو ناحیه ( ایران مرکزی و البرز ) و در ناحیه رشته کوه های بینالود پیامد فرسایشی است که در برآمدگی های مذبور رخ می دهد. وجود آثار گیاهی و ذخائر بزرگ ذغال سنگ و شواهد دیگر نظیر سنگ شناسی و ساختمان های رسوبی نشان می دهد که محیط رسوبی سازند شمشک یک حوضه رسوبی قاره ای گسترده در منطقه ای نزدیک به خط استوا بوده است. (Assereto 1966) پس از آرامش نسبی و فرسایش زمین های بالا آمده یک رژیم رسوب گذاری کربناته در ژوراسیک میانی بر قسمتی از البرز و ایران مرکزی و بینالود ( رسوبات غرب رشته کوه های بینالود ) حاکم می شود و تا پایان کرتاسه ادامه دارد.
(ماخذ:بررسی فلورچینه شناسی سازند شمشک در شاندیز-محمد خاتونی ملا یوسفی)
4-2-3-1 خاک
4-2-3-1 خاک
خاک به عنوان زمینه توسعه طرح های فضای سبز،اهمیت ویژه ای دارد.
ماخذ:طرح گردشگری منطقه طرقبه و شاندیز(مقیاس میانی)فصل اول صفحه 1-14بافت شهر
این اراضی دارای شیب2 تا 4 درصد بوده و دارای خاک های کم عمق تا نسبتا عمیق با بافت سبک تا متوسط بر روی سنگریزه و بعضا مطبق از ردوه ریگوسل آهکی ،یرموسل گچی و آهکی و ریگوسل و یرموسل می باشد.در این اراضی تعدادی انشعابات مسیل ها به همراه خاک های عمیق سنگریزه دار دیده می شود.
از نظر وضعیت خاک شناسی بیشتر اراضی این شهر به صورت سنگلاخی بوده و غالبا از عمق کمتری برخوردار میباشند.و حاصل خیزترین نوع خاکهای این منطقه خاکهای آبرفتی جوان تراسهای حواشی رودخانه ها و سیلاب میباشند. که عمده ترین قسمتهای تمرکز مزارع آبی و باغات بخصوص بر روی آنها قرار دارند.(پایان نامه تکتم پیروز)
با توجه به تقسیمات توپوگرافی وضعیت خاک و پوشش گیاهی این شهر به صورت زیر میباشد:
1)در اراضی کوهستانی مرتفع وضعیت خاک به صورت سنگی بدون خاک و خاک خیلی کم عمق و سنگ لاخی در بعضی نقاط میباشد. و متشکل از سنگهای دگرگونی و رسوبی است.
2) در اراضی تپه ای وضعیت خاک به صورت بیرون زدگی های سنگی و خاک خیلی کم عمق تا نیمه عمیق و سنگ ریزه دار میباشد که بر روی مواد آهکی و مارنی قرار گرفته است.
3)در اراضی فلات و تراس ها(خاک های نیمه عمیق با بافت متوسط تا سنگین همواره با تجمع مواد آهکی در لایه های زیرین بر روی مواد رسی و سنگ ریزه ای است اراضی این ناحیه خاکی با عمق کم به رنگ قهوهای تیره میباشد.
4)در اراضی آبرفتی شکل و سنگ ریزه دار بودن منابع خاک به دو دسته تقسیم میگردند:
1- خاکهایی کم عمق تا نیمه عمیق و سنگ ریزه دار با بافت متوسط بر روی سنگریزه های ریز و درشت قرار دارد و به رنگ قهوه ای مایل به زرد تیره با بافت لوحی با ذرات سنگریزه ای.
2- خاکهای این واحد اراضی که عمیق تا نیمه عمیق و سنگریزه دار با بافت متوسط بر روی سنگریزه های ریز و درشت میباشد.خاک این ناحیه به رنگ قهوه ای تیره با بافت لوحی است که بر روی طبقه ای از ژیپس قرار گرفته است.از مشخصات این واحد اراضی آبرفتی وجود شبکه های زه کشی آبی فراوان است.(ماخذ:طرح هادی-ص15)
4-2-3-1-1 جنس سنگ
رشته کوه بینالود در طول شکل گیری خود بارها تحت پیشروی و پسروی آب ها قرار گرفته و به دنبال آن شرایط سنگ شناسی متفاوتی را به خود دیده است. بر اثر فعالیت گسل ها حوضه های رسوبی متعددی در عرصه بینالود شکل می گرفته که مجموعاً باعث تنوع در جنس سنگ ها گردیده است.لیتولوژی و جنس سنگ ها در قالب مقاومت در برابر نیروهای درونی و بیرونی به صورت های مختلفی رفتار نموده اند. در بعضی از موارد بر اثر فشارها در نزد سنگ های یکپارچه شکاف های متعدد ظاهر و سبب تشکیل رخساره های متنوعی در دیواره ها گردیده اند و یا به صورت واریزهایی در پای دامنه ارتفاعات ظاهر گشته اند.
(ماخذ:بررسی فلورچینه شناسی سازند شمشک در شاندیز-محمد خاتونی ملا یوسفی)
شهر شاندیز در حاشیه شمالی زون بینالود واقع شده است که سنگهای تشکیل دهنده آن عمدتا عبارتند از: سنگ های آذرین(شامل التوامانیک،گرانو،دیورت،تونالیت) تشکیل دهنده آن عبارتند از فیلیت ها که نواحی کوهستانی شاندیز را پوشانده اند.شیل های اسلیتی و کنگلومرای ژوراسیک که در حول و حوش گسل رانده شده سنگ بست-شاندیز مشاهده میشود.کنگومرای نئوژن این سازند حول و حوش شهر شاندیز را پوشانده است.رسوبات کواترنری این رسوبات که بیشتر شامل رسوبات مخروط افکنه ای و واریزه ایی می باشد.عمدتا در اثر فرسایش سازند های زون بینالود ایجاد شده است و بیشتر بخشهای سطح آن را پوشانده است.و رسوبات رودخانه ای که جنس آن عمدتا از فیلیتها بوده و در بستر و حواشی رودخانه مشاهده می شوند.
در منطقه مورد بحث سازند های متنوعی به چشم میخورد که این سازند های از قدیم به جدید عبارتند از:
1-فیلیت ها 2-شیل های اسلیتی 3-کنگومرای ژوراسیک 4-کنگومرای نئون 5-رسوبات کواترنری (طرح هادی شهر شاندیز12)
4-2-3-2 زلزله
احتمال دارد پهنه گسل شاندیز (و یا همراه با گسل کشف رود) در رویداد زمین لرزه 30 ژوئیه 1673 مشهد نقشی داشته باشد. قرار گرفتن مرکز زمین لرزه های1/5/1977 و17/8/1977 و 4/1/1983 در نزدیکی گسل شاندیز ممکن است گویای جنبش ضعیف این گسل در سده 20 باشد.(پارسوماش)
بررسی پهنه بندی خطر زلزله
آنچه که مهم است این است که بر اساس مدارک و شواهد موجود تا کنون هیچ زمین لرزه ای که باعث خرابی در این منطقه شود وجود نداشته است و پیش بینی می شود با توجه به موقعیت کوهستانی و تکتوتیکی منطقه از این جهت خطری منطقه را تهدید ننماید. اما با توجه به نقشه پهنه بندی هم شتاب منطقه مورد مطالعه نشان میدهد که اگر 10% احتمال وقوع در 50 سال را در نظر بگیریم منطقه شاندیز (7000 هکتار ) با در نظر گرفتن درصد شتاب ثقل در محدوده خطر بالا (32 تا 36% شتاب ثقل )و خطر بسیار بالا (40 تا 44 % شتاب ثقل)قرار می گیرند(ماخذ:پارسوماش).
4-2-3-3 پوشش گیاهی:
با توجه به توپوگرافی وضعیت پوشش گیاهی به شرح زیر میباشد:
1)در ارضی کوهستانی مرتفع وضعیت پوشش گیاهی اندک و اراضی لخت با پوشش گیاهی پراکنده و منقطع میباشد.
2) در اراضی تپه ای وضعیت پوشش اندک و چراگاه اتفاقی وجود دارد.
3) در اراضی فلات و تراسها گیاهان استپی به مقدار فراوان دیده میشود.
4) در اراضی آبرفتی شکل و سنگریزه دار بودن پوشش گیاهی، استپی به صورت متوسط دیده میشود.گیاهان استپی هم چون تلخه –گون- و خار شتر،جار و سفید... میباشند.(طرح هادی-ص15)
پوشش گیاهی شاندیز عمدتاً به صورت مرتع است که باغات میوه و جنگل های طبیعی در نقاط کوهستانی و کوهپایه ای آن موجود است.
پوشش گیاهی دامنه ها و کوه های آن را گیاهان طبیعی خار و بعضاً درختچه های بادام تشکیل می دهند و در دره ها ، کوهپایه ها و باغات و دشت شاندیز را درختان متنوع میوه و ... پوشانده اند.
( مهدی بذری ، شهرداری شاندیز)
در کل پوشش گیاهی شاندیز از نوع مراتع متوسط بوده و گیاهانی نظیر تاتوره کاسه سنگ ، سماق ، جامعه گیاهی Artemisia Sievri & Asrtaganus sp و ... وجود دارد.
4-2-4 منابع آب(منابع تامین کننده آب شهر و آبهای زیر زمینی به منظور رسیدن به نقاط تعادلی)
منبع تأمین آب فعلی شهر شاندیز منحصر به آب های زیر زمینی می باشد.
1-4-2-4 چاه ها:
چاه های تامین کننده شهر شاندیز شامل سه حلقه چاه عمیق است که دو حلقه آن از سال های قبل موجود بوده و بهسازی گردیده و یک حلقه چاه دیگر آن حفر شده و در حال تجهیز و برق رسانی است.
وضعیت دبی عمق(متر) چاه شماره
در مدار 20 175 1
در مدار 25 185 2
تجهیز نشده است 30 190 3
جدول شماره ( ) – چاه های شهر شاندیز و دبی آن ها
نام چاه W1 W2 W3 جمع دبی چاه ها
(Lit/s)
دبی
(Lit/s) 5/7 17 25 5/49
با توجه به پیوستن خادر و ارچنگ به شهر شاندیز می توان تعداد قنات و چاه این دو را اضافه کرد. روستای خادر دارای 9 رشته قنات و 7 حلقه چاه نیمه عمیق می باشد که در مسیر رودخانه زشک احداث گردیده است و توسط آب نهرهای شاندیز تغذیه می شوندو در تابستان میزان آبدهی کلیه آن ها کاهش می یابد.
در ارچنگ رودخانه های زشک و کنگ حقلبه ای ندارند و تنها زهآب آن ها و قنوات و چاه هایی که در مسیر هر دو رودخانه حفر نموده اند استفاده می نماید.
آب شرب شاندیز از یک دهنه چشمه با دبی 18 لیتر در ثانیه و 2 حلقه چاه عمیق با دبی 15 لیتر در ثانیه تأمین می گردد.آب های استحصال شده از طریق دو منبع ذخیره آب جمعاً به ظرفیت 400 متر مکعب و 12500 متر خط انتقال آب به واحدهای مسکونی و تجاری و دولتی و غیره صورت می گیرد.
چشمه تأمین کننده آب شرب شهر در جنوب غربی و در حاشیه رودخانه واقع شده است. آب این چشمه از کیفیت بالائی برخوردار است اما به دلیل اینکه ایجاد چشمه در پائین است زه آب باغات با آب چشمه مخلوط شده و ان را آلوده می کندکه بایستی برای رفع آن اقدام گردد.
دو حلقه چاه تأمین کننده آب شرب شهر که در شمال شهر واقع شده اند نیز توسط کودهای شیمیایی که برای زمین های زراعی استفاده می شود و توسط آب هایی که به منظور آبیاری مزارع به سفره های آب های زیرزمینی نفوذ می نماید آلوده گردیده است
2-4-2-4 قنوات:
در شهر شاندیز دو قنات موجود است که یکی به چشمه سلیمان و دیگری به چهل دختر معروف است .قنات چشمه سلیمان در سال های اخیر تقریبا خشک شده و فاقد آبدهی است.ولی قنات چهل دختر در فصل های خاصی از سال دارای آبدهی قابل توجهی است. این قنات در مجاور رودخانه شاندیز واقع است و دبی آن در فصول مختلف بین 5 تا 25 لیتر در ثانیه است.
4-2-6 ویژگی های هواشناسی ( حرارت ، رطوبت ، باد و ...) در صورت وجود برای شهر:
بر اساس سیستم دو مارتن اقلیم شاندیز از نوع نیمه خشک و طبق طبقه بندی کوپن اقلیم این ناحیه معتدل و نیمه خشک می باشد. برای تعیین اقلیم شهر شاندیز از آمار 40 ساله مربوط به سال های 2007-1977 میلادی ایستگاه مشهد استفاده شده است که در زیر به بررسی وضعیت اقلیمی این منطقه می پردازیم :
4-2-6-1درجه حرارت:
شاندیز از نظر وضعیت حرارتی ، دارای میانگین درجه حرارت 8/10 درجه سانتی گراد می باشد که درجه حرارت آن در گرمترین (تیرماه) و سردترین (بهمن ماه) روزهای سال بین 9/21 تا 1- متغیر است. همچنین حداکثر مطلق درجه حرارت ثبت شده در طول 10 سال 9/21 درجه سانتی گراد در ماه بوده و حداقل مطلق درجه حرارت ثبت شده در طول 10 سال 1- درجه سانتی گراد می باشد. که این مسئله نشان دهنده دامنه بالای تغییرات حرارتی شهر شاندیز می باشد که از ویژگی های اقلیمی نواحی خشک و نیمه خشک است. (طرح هادی شاندیز)
دمای متوسط درجه حرارت در طی این دوره آماری 2007 – 1977 میلادی ، 8/13 درجه ساتنیگراد و متوسط اختلاف دمای شب و روز در ماه های مختلف سال بین 12 – 16 درجه سانتیگراد است . اختلاف میانگین درجه حرارت در سردترین ماه و گرمترین ماه 9/24 درجه سانتیگراد می باشد.
به دلیل اختلاف ارتفاع شاندیز و مشهد طبیعتا اختلاف درجه حرارت نیز بین دو منطقه مذکور وجود خواهد داشت . که 3.8- همانطور که بیان شد معدل درجه حرارت شاندیز از معدل درجه حرارت روزانه مشهد پایین تر است.(طرح هادی شاندیز.ص9)
متوسط دمای سالانه شهر شاندیز منطبق با ایستگاه سینوپتیک گلمکان 6/13 درجه سانتیگراد به دست آمده است.
رطوبت:
میانگین رطوبت نسبی در دوره آماری2007-1977 این ایستگاه 56 درصد و میانگین حداقل و حداکثر سالیانه آن به ترتیب 37 و 75 درصد گزا
توسعه و تعمق معارف قرآنی خود،افزون قطرهیی بر قوت علمی لازم میباشد . برای ورود بایسته و شایسته به مباحث جدید و جهانی در آستانه هزاره سوم که مبنای تمدن جدید بشری خواهد بود،مانند صلح جهانی با تکیه بر ادیان، گفتگوی بین ادیان و تمدنها توجه به هشداریهای قرآنی در مورد یهود و نقش تأثیرگذار آنان در مناسبات جدید فرهنگی و سیاسی، انگیزههای بود که نگارنده را واداشت تا در مورد « اعتقادات و صفات یهود در قرآن و تورات» به تحقیق بپردازم .توصیف اعتقادات و صفات یهود، تعلیل پیدایش و آنها در بستره تاریخی و تبیین پیامدهای آن اعتقادات و صفات، سه هدف عمدهای بود که طی مراحل مختلف تحقیق دنبال گردید که اساس آن ، بر این فرضیه استوار بود که قوم یهود در ناحیه اعتقادات و نگرش خود به عالم و آدم در سیر تاریخی خود، دچار انحرافات و خرافات زیادی شدهاند. و در ناحیه صفات جمعی و قومی نیز گرفتار اعوجاجهای فراوان دنیاگرایانه و خودمدارانه شدند که آثار شومی برای بشریت به دنبال داشت . فرضیه اساسی تحقیق با اعتماد به قرآن به عنوان سند قطعی آشمانی و فهم آن با روش تفسیر قرآن به قرآن و با تأکید بر گزارشهای تورات، بر اساس تناقض بین قرآن و روایات با تورات و تناقض بین اقوال و افعال خدا و انبیاء در تورات، با استفاده از سایر منابع با روش کتابخانهای وبه شکل تحلیل محتوی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که قوم یهود هرگز راه کتب آسمانی را ارج ننهاده ، نه تنها به دنبال طی نمودن آن صراط برنیامدند،بلکه بر ضد آن سیر کردند. خصوصاً توصیه اساسی قرآن به تمام ادیان الهی مبنی بر اعتصام به حبلالله و اتحاد حول محور مشترک ایمان به خدا،آخرت و انجام عمل صالح را زیر پا نهاده، راه تفرد و تفرقه را در پیش گرفتند. آنها خود را ،قوم خاص خداوند و برترین نژادها از میان ملل تلقی کردند. خدا،پیامبران، جهان آخرت و بهشت را به نفع خود مصادره کرده، آن رامنحصر به خود پنداشتند. لذا قوم و باورها و آئین خود را در حصار بستهای قرار دادند،تا از ورود اغیار در بین قوم و آئین خود جلوگیری کنند. و بااین پندارها، اساس زندگی خود را بر نژادپرستی ، دنیاطلبی، مادهپرستی و رؤیای سلطه جهانی قرار دادند. و در این راستا از کشتن انبیاء و آمرین به معروف و انتساب اوصاف ناروا و خدا و پیامبران هیچ ابایی نداشتند. آنها مقام الوهیت خداوند را در حد یک موجود مادی تنزل داده،احکام ماده را در مورد او جاری ساختند و برایش اعضا قائل شدند و در قرون وسطی « مشه بن میمون» مجازی بودن اعضاء را سر داده،روش تورات را کنایی بیان میکند. آنها بر خلاف قوانین تورات در منع و محکومیت شراب، زنا، بتپرستی و ... نوح را شرابخور، ابراهیم را بیغیرت ،اسماعیل را وحشی،لوط و داود را زناکار، سلیمان را بتپرست و .. تلقی کردند و منکر نبوت حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد (ص) شدند. و وعده بشارت او را در تورات کتمان کردند. آنها، همه این کارها را به دلیل خودبرتربینی، حسادت و عدم اعتقاد به معاد انجام دادند. چنانکه در اسفار پنجگانه حتی کلمهای از معاد، بهشت و جهنم و ... به چشم نمیخورد . اگر اثری از این مباحث در اسفار دیگر به طور بسیار محدود و پراکنده وجود دارد،به خاطر نفوذ فرهنگ دین زردشت میباشد که این عدم یکدستی در تورات کاملاً مشهوداست . یهودیان معتقدند که روز داوری و رستاخیز مردگان در اورشلیم در زمان ظهور مسیح موعود موهوم تحقق مییابد . بهرحال این تناقضها در تورات و تناقض آن با قرآن ،بیانگر تحریف همه جانبه تورات میباشد که مؤلفان آن برای اثبات هویت قومی و ارضاء روحیه خود برتربینی و یا تبرئه کردن خود از گناهان،بدون توجه به تاریخ و تناقضهای موجود،به نوشتن چنین مطالبی اقدام کرده، آن را به صورت یک کتاب تاریخی یا داستان تخیلی و مملو از خرافات بیرون آورند.
:«ضربت علیهم الذّلّةُ این ما ثُقِفوا الّا بحبل مِنَ الله و حبلٍ من النّاسِ و باءو بَغَضبٍ من الله و ضُرِبَت علیهم المسکنةُ ذلک بأنّهم کانوا یکفرون بآیات الله و یَقْتُلون الانبیاءَ بغیر حقٍّ ذلک بما عَصَوا و کانوا یَعتَدون»
موضوع «یهودشناسی» از جمله مباحثی است که در غرب و مسیحیت سابقهای طولانی دارد و شاید پرداختن به آن برای مسلمانان اهمیت حیاتی تری داشته است، مستندات و شواهد موجود نشان از اهمیت یافتن این موضوع برای دنیای اسلام و به ویژه برای کسانی دارد که در خط اول مبارزه با «صهیونیسم» قرار گرفتهاند.
در این تحقیق با استعانت از سه تفسیر گرانسنگ تشیع یعنی تفسیر المیزان، تفسیر نمونه و مجمعالبیان،وسایر مطالب مطرح شده توسط سخنوران و عالمان دینی که الحمدلله به وفور در کتابخانه های فیزیکی و مجازی یافت می گردد، دیدگاه قرآن مجید در مورد ویژگی های اخلاقی یهودیان تبیین می شود.
بررسی تاریخ، نشان از بروز حوادث عجیب و کم نظیر در تاریخ یهود دارد که در سایر ادیان و مذاهب کمتر یافت میشود. یکی از داستانهایی که قرآن مجید به عنوان آخرین ذخیره الهی بیش از همه به تفصیل به آن پرداخته، داستان این قوم میباشد. از میان دورههای تاریخی این قوم، دوره مربوط به فرعون و حضرت موسی (ع) از برجستگی خاصی برخوردار است و بیشترین آیات الهی مربوط به همین دوره تاریخی میباشد. گرچه هنوز اسرار این موضوع برای بشر کشف نشده اما شاید یکی از دلایل آن، شباهت سیر حرکتی جوامع انسانی به این دوره تاریخی باشد. به هر صورت آیات بسیاری در قرآن مجید ویژگیهای اخلاقی،روانی فردی و اجتماعی قوم یهود را برمیشمارد که به نظر می رسد، هنوز در جامعه یهودی پابرجا میباشد و تغییری در آن حاصل نشده است. بنابراین شناخت و استخراج این ویژگیها برای تمام محققان به ویژه محققان مسلمان از اهمیت اساسی برخوردار است؛ هم از این جهت که نماد حقیقی یهود (اسرائیل) خطر و تهدیدی بالفعل برای جوامع مسلمان قلمداد میشود و هم از این حیث که قرآن به عنوان وحی الهی، بهترین توصیف را از آنها ارائه داده است. از سوی دیگر وجود همین ویژگیهاست که در حال حاضر بسیاری از مشکلات را برای جوامع بشری ایجاد نموده و با شناخت آنها میتوان راه حل مناسبی جستجو نمود. بنابراین همانگونه که گذشت، مبنای این تحقیق، قرآن مجید است و سه تفسیر ارزشمند شیعه یعنی تفسیر المیزان، نمونه و مجمعالبیان به عنوان منابع کمکی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. هر یک از این ویژگیها، استراتژی و راهبرد ما را نسبت به آنها تعیین و مشخص میکند و راهی روشن و مشخص پیشرو خواهیم دید.
عدم اعتقاد به خداوند و پیامبران الهی و عدم رعایت ادب حضور
در بحث فضایل اخلاقی متعلق به قوه عاقله یکی از مباحث توحید است که مرحوم نراقی در کتاب شریف معراج السعاده در این باب می فرماید:
\"ضد صفتشرک، توحید است و از براى آن اقسامى چند است:
اول توحید در ذات: یعنى ذات خدا را منزه داشتن از ترکیب خارجى و عقلى و صفاتاو را عین ذات مقدسش دانستن. دوم توحید در وجوب وجود: یعنى واجب الوجود را منحصر کردن در خدا و نفىشریک از براى او در صفت واجبیت وجود کردن.و در این علم بحث از این دو قسمنمىشود. سوم توحید در تاثیر و ایجاد: یعنى مؤثر در وجود را منحصر در پروردگار دانستن کهفاعلى و منشا اثرى به غیر از او نیست.و این قسم توحیدى است که در اینجا گفتگو از آنمىشود. \"
اما در مورد قوم یهود مستندات فراوانی وجود دارد که در این فضیله اخلاقی ضعف جدی دارند و بر عکس مبتلا به رذیله معکوس آن که شرک است می باشند.
«قالوا یا موسی انّا لن ندخلها ابداً ماداموا فیها فَاذهبْ أنتَ و ربُّک فقاتِلا إنا هیهُنا قاعدون: گفتند: \" ای موسی، تا وقتی آنان در آن [شهر]ند ما هرگز پای در آن ننهیم. تو و پروردگارت برو [ید] و جنگ کنید که ما همین جا مینشینیم.\"
پس از آن که قوم بنیاسرائیل از فرعون و لشکریان او رهایی یافتند، قرار شد در سر راه خویش وارد سرزمین مقدس شوند، آنجا را از لوث شرک و بتپرستی پاک کنند و با آرامش خاطر زندگی نمایند اما همین که فرمان خداوند مبنی بر ورود به شهر و مبارزه با بتپرستان به آنها ابلاغ گردید، از آن سر باز زدند و از ورود امتناع کردند. در این شرایط دو نفر که به موسی و راه او ایمان داشتند، شروع به نصیحت قوم بنی اسرائیل کردند اما آنها در واکنش به این خیرخواهی مطالبی بیان کردند که ما فیالضمیر آنها را کاملاً آشکار ساخت:
• اولاً با این که علی القاعده بنیاسرائیل باید روی سخن خود را به آن دو نفر کنند که گفته بودند: ای مردم! دعوت موسی (ع) را بپذیرید و داخل این سرزمین شوید، چنین نکردند و خطاب را متوجه موسی (ع) ساختند. سپس در این نوبت، به اختصار برگزار نمودند و طول و تفصیل سابق را ندادند. این قسم سخن گفتن را ایجاز بعد از اطناب میگویند … . بدین سبب بعد از تفصیل به اجمال گویی پرداخته میشود که به طرف بفهماند دیگر حوصله گفتگو با تو را ندارم و از سخنان تو خسته شدهام.
• ثانیاً سخن بی ادبانه و عصیانگرانه خود را مجدداً تکرار و تأکید کردند که ما هرگز داخل این سرزمین نخواهیم شد.
• ثالثاً جهالتشان آنقدر به آنها جرأت و جسارت داد که از بی ادبیهای گذشته خود نتیجهای گرفتند که از سخنان سابقشان نیز زشتتر بود: «تو و پروردگارت بروید با مردم این سرزمین قتال کنید. ما همین جا نشستهایم!» این گفتارشان کاملاً حاکی از آن است که درباره خدای تعالی همان اعتقاد باطلی را داشتهاند که بتپرستان دارند؛ یعنی پنداشتهاند خدای تعالی نیز موجودی شبیه یک انسان است و در حقیقت نیز یهود چنین اعتقادی داشته است زیرا همین یهود بود که بنا به حکایت قرآن کریم، پس از عبور از دریا و رسیدن به قومی که بت میپرستیدند، به موسی گفتند: تو نیز برای ما خدایانی چند درست کن، همان گونه که اینها خدایان بسیار دارند. موسی در پاسخشان فرمود: به راستی که شما مردمی نادان هستید. این اعتقاد به جسمانی بودن خدا و شباهت به انسانها، همواره در یهود بوده و امروز نیز بر همان اعتقادند.»
نمونه دیگری که نشان از عدم اعتقاد بنی اسرائیل به ذات باری تعالی دارد، قضیهای است که در آیه شریفه 67 سوره بقره نقل میفرماید. جریان از این قرار است که یک نفر از بنیاسرائیل کشته شد و قاتل وی مشخص نبود. در این شرایط حضرت موسی (ع) «از طرف خداوند دستور مییابد به بنی اسرائیل فرمان دهد گاوی را سر ببرند و یکی از اعضای آن را به پیکر مقتول بزنند تا زنده شود و با زبان خویش قاتل را معرفی کند. موسی این دستور را ابلاغ میکند، بنی اسرائیل این سخن را شوخی و استهزاء میپندارند و لذا به موسی میگویند ما را به مسخره گرفتهای؟ موسی (علیهالسلام) در پاسخ آنها به یک حقیقت بزرگ اشاره میکند و میگوید مسخره و استهزاء عمل افراد نادان و جاهل است و پیامبر خدا و فرستاده او از استهزاء و سخریه نسبت به دیگران پیراسته است …. این یکی از مواردی است که درجه ایمان آنها را به پیامبرشان روشن میسازد. راستی آنها موسی ـ علیهالسلام ـ را همانند خود جاهل و نادان تصور میکردند…. پس از آن که اطمینان یافتند استهزائی در کار نیست، به موسی میگویند از خدایت بخواه تا بیان کند که این چگونه گاوی است که باید سر برید؟ در اینجا جمله «از خدایت بخواه» نیز جلب توجه میکند؛ مثل این که آنان خدای موسی را از خدای خویش جدا میدانستند. این جمله درخواستههای بعدی آنها نیز تکرار میشود … اما در اینجا که وضع گاو نیز مشخص شده، باز میبینیم بهانه گیری را کنار نمیگذارند و در عین این که دستور داده شده عمل کنید، باز میگویند: «از خدایت بخواه» این چه گاوی است؟ … در صورتی که ظاهر آیات نشان میدهد اگر به همان دستور اول عمل میکردند و یک گاو از هر قبیل سر میبریدند، کافی بود و به زحمت نمیافتادند.»
«به طوری که ملاحظه میکنید این بیادبان حتی یک بار نیز نگفتند از پروردگار ما بخواه و از این گذشته مکرر گفتند قضیه گاو برای ما مشتبه شده و با این بیادبی خود، نسبت گیجی و تشابه به بیان خدا دادند. علاوه بر همه آن بیادبیها و مهمتر از همه آنها، این که گفتند «إنّ البقر تشابه علینا» (جنس گاو برایمان مشتبه شده) و نگفتند «إن البقرةَ تشابهت علینا» (آن گاو مخصوص که باید به وسیله زدن دُم آن به کشته بنی اسرائیل او را زنده کنی، برای ما مشتبه شده)، گویی خواستهاند بگویند همه گاوها که خاصیت مرده زنده کردن ندارند و این خاصیت مال یک گاو مشخص است که این مقدار بیان تو، آن گاو را مشخص نکرده و خلاصه تأثیر نامبرده را از گاو دانستهاند، نه از خدا.»
یهود در قرآن
خبرگزاری فارس: از تاریخ زندگى یهود - علاوه بر آیات قرآن کریم - چنین برمىآید که آنها خود را یک نژاد برتر مىدانسته و معتقد بودند که گل سر سبد جامعه انسانیت اند، بهشت به خاطر آنها آفریده شده و آتش جهنم با آنها کارى ندارد.
قرآن آئینه وحى الهى و یگانه مرجع زوالناپذیر بشرى است که تمسّک به آیاتش روشنگر دیدههاى بینا و اندیشههاى اهل تأمل است؛ چنان که خود همواره انسانها را به تدبّر در آیات الهى دعوت کرده و آن را ویژه اهل دانش و تعقل معرفى مىکند.
یکى از مباحث مهم و مورد تأکید قرآن کریم، تاریخ و عمل کرد یهود است که مرتب از سوى خداوند به مسلمانان تذکر داده مىشود تا از آن پند و اندرز گیرند. ما نیز به اندازه فهم اندک و توان خویش بر آن شدیم تا از چشمههاى زلال و جارى این کوثر هدایت جرعهاى بنوشیم: لذا از تفسیر گرانقدر «نمونه» به عنوان مرجع تفسیر آیات و کتاب تلمود (تعلیم دیانت و آداب یهود) که کتاب مقدس یهودیان است و نیز از پروتکلهاى صهیونیسم(1) استفاده شده است.
پیش از بعثت رسول گرامى اسلام، یهود در کتب خود خوانده بودند که: هجرت گاه آخرین پیامبر بین دو کوه «عِبر» و «احُد» مىباشد، بدین سبب از سرزمین خود هجرت کرده و هنگامى که به کوه احد رسیدند متفرّق شدند؛ عدهاى در «تیما» گروهى در «فدک» و جمعى در «خیبر» سکنى گزیدند.
پس از مدتى آنها که در «تیما» بودند جهت دیدار برادران خود حرکت کرده و در سرزمین مدینه ساکن شدند. آنها در مدت دوران سکونت خود اموال فراوانى کسب کردند. در این زمان سلطانى به نام «تَبَع» بر آنها لشکرکشى کرد و خواست به آن دیار ماندگار شود، ولى یهود اجازه نداده و مدّعى بودند که جز پیغمبر آخرالزمان کسى شایستگى حکومت بر آن سرزمین را ندارد. او نیز از خاندان خود دو قبیله «اوس» و «خزرج» را براى یارى پیامبرى که ظهور خواهد کرد در آن جا اسکان داد.
وقتى این دو قبیله جمعیتشان زیاد شد به اموال یهود تجاوز کردند. یهودیان گفتند: پیغمبر آخر الزمان حق ما را از شما خواهد گرفت. لذا منتظر ظهور پیامبر بودند، اما پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) به خاطر این که بر خلاف تصوّر ذهنى و نژادپرستى آنها، پیامبر از قوم بنىاسرائیل نبود به او کفر ورزیدند. قرآن از این معامله آنها به «فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ» تعبیر مىکند که غضب اولى سرگردانى چهل ساله بنىاسرائیل در «بیابان تیه» بود.
عقاید تحریف شده یهود
یهودیان هم مانند گروهى از مسیحیان به خداوند نسبتهاى شرک مىبستند. در قرآن کریم آمده است: «وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً؛(2) این عقیده خرافى که خداوند داراى فرزند است، هم مسیحیان و هم جمعى از یهود و هم مشرکان به آن اعتقاد داشتند. در جاى دیگر قرآن آمده: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ؛(3) یهود مىگفتند: «عُزَیر» پسر خداوند است که خداوند در جواب این سخن آنان مىفرماید: همه چیز در آسمان و زمین براى خداوند است و نیازى به فرزند ندارد.(4)
از آن جا که یهودیان بعد از ظهور اسلام قدرت خود را از دست داده بودند، این را به خدا نسبت داده و معتقد بودند: دست خداوند بسته است که به ما بخششى نمىکند: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ»(5) خداوند نیز در ادامه آیه در جواب به آنان مىفرماید: «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ» دست آنها بسته شده و به لعن خداوند گرفتار شدهاند.
برنامه دیرینه یهود این است که همیشه خود را برتر از دیگران مىدانند(6) تا جایى که وقتى پیامبر اسلام نامهاى به یهودیان «بنىقینقاع» نوشتند و آنها را به انجام نماز و پرداخت زکات و انفاق (قرض به خداوند) دعوت کردند، گفتند: اگر خداوند فقیر نبود از ما قرض نمىخواست: «قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ وَنَحْنُ أَغْنِیَاء»(7)
مشاهده مىکنیم که یهودیان از دادن نسبتهاى ناروا به خداوند کوچکترین ابایى ندارند و حتى خود را برتر از خداوند مىدانند.
از تاریخ زندگى یهود - علاوه بر آیات قرآن کریم - چنین برمىآید که آنها خود را یک نژاد برتر مىدانسته و معتقد بودند که گل سر سبد جامعه انسانیت اند(8)، بهشت به خاطر آنها آفریده شده و آتش جهنم با آنها کارى ندارد.(9) آنها فرزندان خداوند و دوستان خاص او هستند. این خودخواهى ابلهانه در آیات مختلفى از قرآن که سخن از یهود به میان آمده منعکس شده است؛ مثلاً: «نَحْنُ أَبْنَاء اللّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ؛(10)؛ فرزندان خداوند و دوستان خاصّ او هستیم.» و «وَقَالُواْ لَن یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن کَانَ هُوداً أَوْ نَصَارَى»(11)؛ آنها گفتند: کسى در بهشت داخل نمىشود، مگر این که یهودى یا نصرانى باشد.»
این پندارهاى موهوم از یک سو آنها را به ظلم، خیانت، گناه و طغیان دعوت مىکرد و از سوى دیگر به کبر و خودپسندى و خودبرتربینى. از آن جا که همیشه شیوه و روش قرآن بر منطق و استدلال استوار است، در پاسخ به این زیاده خواهى آنان چنین مىفرماید: «قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ»(12)؛ اگر آن چنان که شما مدّعى هستید سراى آخرت نزد خداوند مخصوص شما است نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مىگویید.»
ادعاهاى دروغین یهود یکى از دلایل روشن خودخواهى آنان است و این برترىطلبى با هیچ منطقى سازگار نیست، چنان چه قرآن پرده از روى تزویر و دروغ آنان برمىدارد، زیرا آنان به هیچ وجه حاضر به ترک زندگى دنیا نیستند: «وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ»(13)؛ آنها را حریصترین مردم و حتى حریصتر از مشرکان، بر زندگى این دنیا و اندوختن ثروت خواهى یافت (تا آن جا که هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند، در حالى که این عمر طولانى او را از عقاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بینا است.»
در مباحث مقدماتى به بررسى ریشههاى تاریخى دشمنى یهود با اسلام پرداختیم و عقاید آنها نسبت به خداوند را مورد توجه و بررسى قرار دادیم، در ادامه این گفتار عقاید یهود درباره نبوت و وحى از دیدگاه قرآن مورد توجه قرار مىدهیم:
یهود در گفت و گوهاى خود با مسلمانان، همواره ادعا داشتند که تمام پیامبران از میان ما برخاستهاند و دین ما قدیمىترین ادیان و کتاب ما کهنترین کتاب آسمانى است، اگر محمد(ص) نیز پیامبر است باید از میان ما مبعوث شده باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 42 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
در بخش اول این مقاله به منظور آشنائی با ابعاد متفاوت فن آوری اطلاعات و ارتباطات به طرح سوالاتی در این رابطه پرداخته گردید. در ادامه ، ضمن بررسی تفاوت بین " اطلاعات " و "دانش " ، به این موضوع مهم اشاره گردید که می توان اطلاعات را به منزله مواد اولیه تولید دانش در نظر گرفت . بین استفاده درست از اطلاعات و تولید دانش با توسعه ، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد.
در بخش دوم با تمرکز بر روی فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ارائه تعاریف متفاوت، به بررسی زیرساخت فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، خواهیم پرداخت .
فن آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT )
تفاوت فن آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT) با فن آوری اطلاعات ( IT ) ، چیست ؟ در فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، دستگاه ها و فن آوری های ارتباطی دارای جایگاهی خاص بوده و از عناصر اساسی به منظور استفاده از مزایا و دستاوردهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، محسوب می گردند. در ادامه با تعاریف متفاوت ICT ، بیشتر آشنا می شویم :
• در اوایل سال 1990 به مجموعه سخت افزار ، نرم افزار ، شبکه و صنایع مرتبط به آنان ، فن آوری اطلاعات ( IT ) گفته می شد. در فن آوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT ) ، تاکید و محوریت بر روی جنبه ارتباطی می باشد ، بگونه ای که ارتباطات به منزله یک "باید" مطرح بوده که فن آوری اطلاعات بدون وجود آن امکان ارائه سرویس ها و خدمات را دارا نمی باشد .
• فن آوری اطلاعات و ارتباطات،واژه ای است که به هر نوع دستگاه ارتباطی و یا برنامه نظیر: رادیو ، تلویزیون ، تلفن ها ی سلولی ، کامپیوتر ، نرم افزار ، سخت افزارهای شبکه ، سیستم های ماهواره اری و نظایر آن اطلاق شده که سرویس ها ،خدمات و برنامه های متعددی به آنان مرتبط می گردد( کنفرانس از راه دور ، آموزش از راه دور) .
• فن آوری اطلاعات وارتباطات اغلب در یک مفهوم و جایگاه خاص مورد بررسی کاربردی دقییق تر قرار می گیرد نظیر : فن آوری اطلاعات وارتباطات در آموزش ، بهداشت ، کتابخانه ها و غیره .
• فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، به مجموعه امکانات سخت افزاری ، نرم افزاری ، شبکه ای و ارتباطی به منظور دستیابی مطلوب به اطلاعات ، گفته می شود .
• همگرائی بین کامپیوتر و ارتباطات ، فن آوری اطلاعات و ارتباطات را شکل می دهد .( پیوند بین کامپیوتر و بهره برداری از تمامی قابلیت های آن خصوصا" پردازش و ذخیره سازی داده با امکانات متعدد ارتباطی ) .
• با این که تکنولوژی های مرتبط با کامپیوتر به نوعی در جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار می گرفت ، ولی پتانسیل های گسترده آن پس از تحقق دو تحول عمده در سال 1980 بر همگان آشکار گردید : تحول در صنعت نیمه هادی ها ( ترانزیستور ، مدارات مجتمع ، میکرو تراشه ها ) ، کوچک و ارزان شدن کامپیوترها را به دنبال داشت . متعاقب این تحول عظیم ، امکان استفاده از کامپیوتر در ابعاد بسیار گسترده و برای عموم کاربران، فراهم گردید( کافی است به اطراف خود نگاهی داشته باشیم!) . دومین تحول عمده ، ارتباط کامپیوترها با یکدیگر و بر پاسازی شبکه های کامپیوتری است . در ادامه با استفاده از فن آوری های متعدد مخابراتی و ارتباطی ، امکان اتصال و ارتباط بین شبکه های کامپیوتری ، فراهم گردید .تحولات فوق ، زمینه انقلاب عظیم اطلاعاتی در عصر حاضر و ظهور فن آوری های متعدد اطلاعات و ارتباطات را ایجاد نموده است .
• مهمترین ویژگی فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، نحوه ذخیره سازی ، پردازش و دستیابی به اطلاعات است .
• به مجموعه فن آوری هائی که امکان ذخیره سازی ، پردازش ، ارائه و انتقال اطلاعات را از طریق محیط های انتقال فراهم می نماید ، اطلاق می گردد.
فن آوری اطلاعات و ارتباطات به جایگاه برجسته اطلاعات ، دستگاههای ذخیره سازی و پردازش اطلاعات و دستگاههای انتقال و دستیابی به اطلاعات تاکید دارد . بدیهی است در این راستا ، علاوه بر پتانسیل های مخابراتی ، رسانه هائی دیگر نظیر رادیو و تلویزیون نیز در فهرست وسایل ارتباطی ( کانال نشر و توزیع اطلاعات ) ، قرار خواهند گرفت . زیر ساخت فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مرحله اول نیازمند وجود یک زیرساخت اطلاعاتی است که در آن تمامی دستگاهها و وسایل ارتباطی نظیر تجهیزات مخابراتی ، رادیو و تلویزیون قرار خواهند گرفت . زیرساخت اطلاعاتی به منزله فونداسیون زیرساخت فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، مطرح بوده که امکان ارائه سرویس ها و خدمات اطلاعاتی را با کیفت مطلوب ، فراهم می نماید. بر همین اساس می توان فن آوری اطلاعات و ارتباطات را مشتمل بر سه بخش اساسی زیر در نظر گرفت :
زیرساخت اطلاعات
فن آوری های اطلاعات
کاربردهای اطلاعات Information Infrastructure : II
Information Technologies : IT
Information Applications :IA
زیر ساخت اطلاعات ( II )
در زیرساخت اطلاعات ، هدف ایجاد و گسترش امکانات زیر می باشد :
• شبکه ها و سرویس های مخابراتی
• تکنولوژی های انتقال
• سوئیچینگ و روتینگ
• دستیابی و عرضه
• ارتباطات چند رسانه ای ( صوت ، تصویر )
شامل :
- شبکه های موبایل ، بدون کابل
- شبکه های فیبر نوری
- سیستم های ماهواره ای
- سیستم های سخن پراکنی
- ترکیب ( تلفیق) مخابرات با سیستم های چند رسانه ای
- ارتباطات محلی با سرعت بالا
- ارتباطات شهری ، منطقه ای و ملی با سرعت بالا
فن آوری اطلاعات ( IT )
در فن آوری اطلاعات ، موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد :
• ذخیره سازی اطلاعات
• پردازش و ارائه اطلاعات
• سیستم ها ی عامل
• زبان ها ی برنامه نویسی
• مهندسی پروتکل ها
• نرم افزارهای کاربردی
شامل :
- پروتکل های شبکه
- شبکه های ذخیره سازی داده
- فن آوری های رمزنگاری و امنیتی
- سخت افزار( کامپیوترهای شخصی ، سرویس دهندگان و ... )
- طراحی بانک های اطلاعاتی
- زبان های ارائه محتوا در وب نظیر HTML,XML
- تشخیص و پیشگیری از حملات
کاربردهای اطلاعات ( IA )
در کاربردهای اطلاعات ، موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد :
• ارائه خدمات
• اشتراک دانش
• مدیریت عمومی
• سرویس های اجتماعی
• راه حل های تجاری
• تولید و نشر محتوا
شامل :
- آموزش
- فرصت های اقتصادی و تولید درآمد
- توسعه روستائی
- بهبود سلامت شهروندان نظیر استفاده از درمان راه دور
- امنیت و مونیتورینگ مسائل زیست محیطی
- مدیریت اقتصادی و دولتی
- کتابخانه های الکترونیکی
- تجارت الکترونیکی
- بانکداری الکترونیکی
- آموزش الکترونیکی
- و ...
همانگونه که ملاحظه می شود برای هر یک از بخش های سه گانه در فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، محدوده خاصی در نظر گرفته شده است ولی در عمل تعیین دقیق این محدوده ، امری دشوار و گاها" غیرممکن است. مثلا" برنامه های نرم افزاری در بخش فن آوری اطلاعات قرار گرفته ولی امکان پیاده سازی آنان در زیر مجموعه کاربردهای اطلاعات ( IA ) نیز وجود خواهد داشت .همچنین ارتباطات چندرسانه ای در زیر مجموعه زیرساخت اطلاعات ( II ) قرار گرفته شده اند ولی امکان پیاده سازی برخی از ویژگی های مالتی مدیا در زیرمجموعه فن آوری اطلاعات ( IT ) ، نیز وجود دارد.
علیرغم عدم وجود محدوده ای مشخص و شفاف برای هر یک از عناصر موجود در بخش های سه گانه زیرساخت فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، می توان با لحاظ نمودن وزن بکارگیری امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در هر یک از بخش ها ، به یک مرزبندی خاص دست یافت :
• عناصر زیرساخت اطلاعات ( II ) ، نیازمند استفاده از تجهیزات و امکانات فیزیکی گسترده ای نظیر سیستم های سوئیچینگ ، روتینگ ، شبکه ای گسترده از خطوط تلفن ثابت ، سیار و شبکه های رادئوئی ، می باشند . در این رابطه و به منظورانجام عملیات و مدیریت زیرساخت فیزیکی متشکل از عناصر و تجهیزات سخت افزاری ،می بایست از سخت افزار و نرم افزارهای متعددی استفاده شود. با طراحی و پیاده سازی زیرساخت اطلاعات ( بستر ارتباطی ) ، امکان ارتباط دستگاههای مختلفی نظیر تلفن های ثابت ، تلفن های سلولی ، دستگاههای بدون کابل ، کامپیوترهای شخصی و سرویس دهندگان به شبکه فراهم و آنان قادر به استفاده از سرویس ها و خدمات مختلفی می باشند.ارتباط با زیرساخت اطلاعاتی ( ارتباطی ) ممکن است مستقیما" (از طریق شبکه ایجاد شده) و یا با استفاده از تجهیزات خاصی نظیر مودم، کارت های ISDN ، خطوط DSL و یا دستگاههای بدون کابل ، ایجاد گردد. معمولا" برای سنجش میزان شکاف دیجیتالی بین جوامع فقیر و ثروتمند ، به تنوع ، تعداد و کیفیت وسایل ارتباطی به زیرساخت ، استناد می گردد . بدیهی است با فرض ایجاد زیر ساخت اطلاعات ، بدون وجود دستگاههای ارتباطی ( از بعد کمی و کیفی) ، امکان استفاده مطلوب و بهینه از زیر ساخت و درنهایت بهره مندی از دستاوردها و پتانسیل های ارائه شده در بخش های فن آوری اطلاعات و کاربردهای اطلاعات ، وجود نخواهد داشت . دستگاههای ارتباطی ( نظیر تلفن های ثابت ، سلولی ) به عنوان شرط لازم برای ورود به بزرگراه های اطلاعاتی مطرح می باشند. بدیهی است تنوع ، کیفیت و مقرون به صرفه بودن دستگاههای ارتباطی ، گزینه های متعددی را به منظور استفاده از منابع اطلاعاتی در اختیار متقاضیان ، قرار می دهد .امکان دستیابی آحاد جامعه به منابع اطلاعاتی ، یکی از عناصر اصلی سیا ست گذاری در زمان تعریف استراتژی توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در هر جامعه می باشد .
• در زیر مجموعه فن آوری اطلاعات ( IT ) ، از سخت افزارهای متعددی نظیر سرویس دهندگان ، ایستگاه های کاری و برخی کامپیوترهای بزرگ به همراه دستگاه های ذخیره سازی مختلفی ، استفاده می گردد( نظیر استفاده از کامپیوترهای داخلی که مسئول سرویس دهی به سایر عناصر موجود در بخش فن آوری اطلاعات بوده و یا سرویس دهندگان خارجی که مسئولیت ارائه سرویس های داده نظیر اینترنت را بر عهده دارند) . علیرغم استفاده گسترده از عناصر سخت افزاری در زیر مجموعه فن آوری اطلاعات ، نرم افزار حضوری چشمگیرتر داشته و اکثر عملیات نسبت داده شده به این بخش مستلزم استفاده از نرم افزار می باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 38صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
اشاره:
در سال 1365 در برابر هر 340 هزار و 342 ازدواج،35 هزار و 211 طلاق در کشور ثبت شده است. این آمار در سال 1375 به 479هزار و 263 ازدواج در برابر 37 هزار و 817 طلاق و در سال 1381 به 650هزار و 960 ازدواج در برابر 67هزار و 256 طلاق میرسد. اگر چه آمارهای مربوط به طلاق به دلایل مختلف از جمله ثبت نشدن در دفاتر، جاری کردن صیغه شرعی طلاق بدون درج محضری آن و...با کم شماری مواجه میشوند و چندان قابل استناد نیستند، ولی بررسی همین آمار و محاسبه شاخصهایی چون نسبت طلاق به ازدواج و یا نسبت طلاق به کل جمعیت نشان دهنده آن است که این آمار طی سالهای مختلف با نوساناتی روبهرو بوده است. بررسی رقم مطلق طلاق طی سالهای 1365 تا 1381 نشان دهنده افزایش آمار طلاق طی سالهای مورد بررسی است اما محاسبه شاخصهای آماری نشان میدهد در سال 1365 شاخص طلاق با افزایش روبهروست سپس طی سالهای 1370 تا 1377 بهتدریج کاهش مییابد و از سال 1379 تا 1381 این آمار مجدداً افزایش مییابد. این امر، گویای آن است که اگرچه به گفته جمعیتشناسان افزایش طلاق با افزایش ازدواج رابطهای مستقیم دارد، ولی به صورت غیرمستقیم نوسانات شاخصهای طلاق تحت تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین مسایل حقوقی است، چنانکه وضع قوانین و مقررات میتواند با تسهیل روند طلاق آن را به میزان طبیعی خود نزدیک کرده و فضایی ایجاد کند که بسیاری از زوجهایی که در عمل، دگی اشویی آنان به بنبست رسیده است و به دلیل مسایل حقوقی قادر به جدایی نیستند، این مرحله را پشت سربگذارند و یا با ایجاد موانع حقوقی و قانونی آمار طلاق را کاهش دهد.
کدام شاخص؟
دکتر محمد میرزایی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است: در محاسبه تحولاتی که در ارتباط با شاخصهایی مثل طلاق و ازدواج اتفاق میافتد، مبنا میتواند رقم "مطلق" باشد؛ یعنی تعداد طلاقی که ممکن است با توجه به رشد جمعیت افزایش یابد، اما مبنای محاسبه فقط تعداد طلاقهای واقع شده است. این جمعیتشناس ادامه میدهد: اما برای محاسبه دقیقتر، "میزان" طلاق را محاسبه میکنند که براساس آن تعداد طلاق را بر کل جمعیت تقسیم کنند. میزان طلاق برای مقایسه نسبت به تعداد طلاق شاخص دقیقتری است چون ممکن است تعداد طلاق افزایش یابد ولی با توجه به مخرج کسر که کل جمعیت است، میزان طلاق کاهش یابد. دکتر میرزایی شاخص مهم دیگری را که برای بررسی طلاق محاسبه میشود ،"نسبت" طلاق به ازدواج میداند و میافزاید: این شاخص نشان میدهد که طلاق در مقایسه با ازدواج چه تغییراتی کرده است. براساس این شاخص تعداد طلاق را محاسبه و تقسیم بر ازدواج میکنند و آنگاه آن را در 100 ضرب میکنند و به عنوان مثال میگویند که در مقابل هر 100 ازدواج 10 طلاق اتفاق افتاده است. وی به مقایسه طلاق بین کشورها اشاره میکند و میگوید: شاخص نسبت طلاق به ازدواج در این مقایسه خیلی بهکار گرفته میشود. در این زمینه کشورهایی هستند که میزان طلاق در آنها خیلی بالاست و نسبت طلاق به ازدواج در آنها 50 درصد است.
دکتر میرزایی میزان طلاق در ایران را در عرف بینالمللی خیلی بالا نمیداند و میگوید: با اینکه میزان طلاق در ایران روندی رو به افزایش داشته است - بهخصوص تعداد طلاق - اما تعداد طلاق با توجه به رشد جمعیت زیاد شده ولی شتاب تعداد طلاق به اندازه تعداد نبوده است. هنگامی که ما شتاب تعداد طلاق را میگیریم شاهد نوساناتی طی سالهای مختلف هستیم که این مقدار گاهی کم و گاهی زیاد شده است. از سوی دیگر دکتر شهلا کاظمیپور جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز با اشاره به نرخ رشد طلاق و ازدواج میگوید: در حال حاضر طلاق 2برابر و ازدواج 5/1 برابر شده است. بنابراین مشاهده میکنیم که رشد طلاق بیشتر از رشد ازدواج است. اگر بخواهیم ازدواج را به صورت شاخص درآوریم میزان دقیق ازدواجهای واقع شده در یک سال را به جمعیت در معرض ازدواج یعنی جمعیت ازدواج نکرده واقع در سن ازدواج تقسیم میکنیم. برای تعیین شاخص طلاق نیز تعداد طلاقهای واقع شده در یک سال را به تعداد افراد ازدواج کرده، تقسیم میکنیم. دکتر حبیبالله جانی جمعیتشناس و استاد دانشگاه در زمینه رابطه بین تعداد ازدواجها و تعداد طلاقها در جامعه میگوید: علیالاصول با افزایش تعداد ازدواجها که تعداد افراد ازدواج کرده در کل کشور را بالا میبرد، بر تعداد طلاقها نیز افزوده میشود. اگر میزان طلاق نیز ثابت بماند بر تعداد طلاقها افزوده میشود زیرا جمعیت در معرض آن واقعه یعنی جمعیت ازدواج کرده جامعه افزایش یافته است. بیتردید تعداد طلاقها نه تنها در رابطه با تعداد افراد ازدواج کرده قرار دارد، بلکه با عوامل اقتصادی و اجتماعی، هنجارها و نگرشهای زوجین به دگی و استحکام خانواده نیز در رابطه است و آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، کجرویها و کجرفتاریها نیز آن را تشدید میکند. دکتر میرزایی به مقایسه دو شاخص طلاق نسبت به ازدواج و طلاق نسبت به کل جمعیت میپردازد: در شاخص طلاق نسبت به کل جمعیت، به این دلیل که کل جمعیت بسیار بیشتر از ازدواجهای انجام نشده است مخرج کسر بزرگ و در نتیجه کل کسر کوچک میشود. این جمعیتشناس تصریح میکند: اگر میخواهیم طلاق را میان کشورها مقایسه کنیم نمیتوانیم برای یک کشور طلاق را تقسیم بر کل جمعیت کنیم و برای کشور دیگر تقسیم بر تعداد ازدواجهای صورت گرفته. بنابراین باید تصمیم بگیریم کدام شاخص را میخواهیم به کار بریم، ولی استفاده از هر دو شاخص در جمعیتشناسی مرسوم و صحیح است.
وضعیت طلاق در ایران به استناد آمار
دکتر محمد میرزایی در مقالهای با عنوان "طرحی از مسایل اجتماعی با تأکید بر مسأله طلاق و روند تغییرات آن در ایران" به بررسی شاخص نسبت طلاق به ازدواج طی سالهای 1351 تا 1377 پرداخته است.
در این مقاله آمده است: "بررسی تغییرات طلاق نشان میدهد که در ایران طی سالهای پس از انقلاب اسلامی شاخص نسبت طلاق به ازدواج کاهش و در اواسط دهه 1360 افزایش یافته است. ارقام بیانگر آن است که همواره شاخص مذکور در مناطق شهری کشور به مراتب بیش از مناطق روستایی بوده است. کاهش شاخص طلاق به ازدواج در فاصله سالهای 62-1357 نسبت به دوره قبل از آن درکل کشور و بخصوص در مناطق شهری، رقمی قابل توجه بوده، ولی در مناطق روستایی تفاوتی نکرده است. در سالهای 67-1363 نسبت به دوره قبل از آن (1362-1357) نسبت درصد طلاق به ازدواج، هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی افزایش داشته است." این مقاله میافزاید: "هر چند در دهه 1370 شاخص نسبت درصد طلاق به ازدواج هم در مناطق شهری و هم در مناطق روستایی کاهش یافته ولی این کاهش در مناطق شهری محسوستر از مناطق روستایی بوده است. در مناطق شهری شاخص طلاق به ازدواج از 8/14 درصد در سالهای 56-1351 به 7/10 درصد در سالهای 62-1357 کاهش و سپس به 1/12 درصد در سالهای 67-1363 افزایش یافته است. این شاخص در مناطق شهری طی سالهای 73-1368 با افت درخور توجهی نسبت به دوره قبل مواجه بوده است." دکتر میرزایی در مقاله خود یادآور میشود: "از آنجا که شاخص مقطعی نسبت طلاق به ازدواج تحت تأثیر نوسانات میزان ازدواج قرار میگیرد، هر چند برای بیان وضعیت کلی اشویی جامعه شاخص مناسبی است، برای بیان قوت طلاق چندان مناسب نیست، استناد به میزانهای عمومی ازدواج و طلاق و یا شاخص نسلی نسبت طلاق به ازدواج برای بیان قوت این دو واقعه حیاتی میتواند شاخصهای مناسبتری تلقی شود". دکتر میرزایی معتقد است در فاصله سالهای 1355 تا 1375 میزان عمومی ازدواج در کل کشور از 5/4 در هزار به 8 در هزار و میزان عمومی طلاق از 5/0 در هزار به 6/0 در هزار افزایش داشته است. میبینیم که در دو دهه اخیر علی رغم افزایش در هر دو واقعه ازدواج و طلاق، شتاب افزایش میزان ازدواج به مراتب بیشتر از شتاب افزایش میزان طلاق بوده است و تردیدی نیست که چنین روندی در افت شاخص نسبت طلاق به ازدواج تأثیری اساسی داشته است.
دکتر میرزایی اظهار میدارد: در ایران نوعی همگرایی را میان شهر و روستا از نظر میزان طلاق ناظر هستیم. در دهههای گذشته یعنی 40-30 سال پیش میزان طلاق در روستا بسیار کمتر از شهر بود. هم اکنون هم در روستا میزان طلاق پایینتر از شهر است، ولی به نوبه خود و نسبت به آن زمان افزایش داشته است و این دومیزان به هم نزدیک شدهاند. این جمعیت شناس میگوید: افزایش میزان طلاق ممکن است مربوط به افزایش طلاق در روستاها باشد که به همین دلیل میزان طلاق در کل کشور نیز افزایش یافته است. دکتر میرزایی تأکید دارد که برای بررسی طلاق به آمارهای دقیق نیاز داریم و این امر کار سادهای نیست زیرا اظهار نظرهایی که برروی آمار طلاق میشود جنبه حدس و گمانش زیاد است. نسبت قابل توجهی از طلاقها ممکن است ثبت نشود و یا طلاق اظر شرعی انجام شده باشد ولی ثبت نگردیده باشد. معمولاً آمارها مربوط به طلاقهایی است که به مرحله نهایی رسیده و در محضر ثبت شدهاند.
تحقیقات نشان میدهد که در سال 1370نسبت طلاق به ازدواج در کل کشور برابر با 76/8 در مناطق شهری 68/10 و در مناطق روستایی44/4 بوده است. همچنین این شاخص در سال 1380 برای کل کشور 5/9، در مناطق شهری 9/11 و در مناطق روستایی 1/4 درصد بوده است. محاسبه شاخص نسبت طلاق به ازدواج طی سالهای 1365 تا 1381 نشاندهنده نوسانات این شاخص طی سالهای ذکر شده است. اما بهطور کلی این شاخص طی سالهای 1379تا 1381 مجدداً باروند رو به افزایش روبهرو بوده است.
همچنین محاسبه میزان طلاق که از تقسیم تعداد طلاق بر کل جمعیت بهدست میآید نشان میدهد که این میزان در سال 1365، 12/7 در سال 1370، 04/7 و در سال 1375، 29/6 بوده است.
وی معتقد است: مانند همه آمارهای دیگر جمعیتی ما، در مورد طلاق هم مشکلات اندازهگیری داریم، به همین علت خیلی محکم نمیتوان در مورد آمارهای طلاق به عنوان آمارهای قطعی و نهایی استناد کرد. برای بررسی طلاق نیازمند کار کیفی و آمارگیری عمیقی هستیم که این کارهم باید توسط خود محقق انجام شود تا بتواند درباره تعداد و همچنین علل و عوامل طلاق عمیقتر کار کند. دکتر میرزایی در پاسخ به این سؤال که آیا میزان طلاق روبه افزایش بوده است یا نه، میگوید: میزان طلاق رو به افزایش است و این حرف نادرستی نیست، چراکه ما در زمان خود ناظر به افزایش میزان طلاق بودهایم که در این افزایش علاوه بر عوامل اقتصادی و اجتماعی باید به زمینههای روانی - اجتماعی موثر نیز اشاره کرد. این جمعیتشناس ادامه میدهد: اما در این میان نباید فراموش کرد که میزان طلاق طی سالهای مختلف ممکن است با نوساناتی مواجه شود. به عنوان مثال گاهی وضع قوانین و مقررات میتواند میزان طلاق را بالا یا پایین بیاورد و یا به طور مقطعی تغییر دهد. دکتر میرزایی مسایل حقوقی را در تغییر میزان طلاق بسیار موثر توصیف میکند و اظهار میدارد: برخی زمینههای قانونی، میتواند طلاق را تسهیل کند و آمار آن را بالا ببرد و در عین حال در برخی موارد موانعی بهوجود آورد و آمار آن را کاهش دهد.
روند تحولات دگی خانوادگی از حیث جمعیتشناختی
گو اینکه در اکثر جوامع طلاق روشی پذیرفته شده و به عبارت جامعهشناسان راه نهادینه شدهای برای پایان ازدواج است ولی طلاق دارای عوارض و تبعاتی است که از دیر باز آن را به عنوان یک مسأله اجتماعی مطرح کرده است. عوارض و تبعات طلاق در زمان معاصر گستردهتر و پیچیدهتر شده و به همین سبب نتایج نامطلوب و آسیبهای اجتماعی برخاسته از آن نیز گستردهتر و پیچیدهتر شده است. اثرات اجتماعی - اقتصادی و روانی - اجتماعی طلاق علاوه بر زوجین و فردان، حتی در سطح کلان جامعه نیز زمینهساز مسایل و مشکلاتی میشود. دکتر میرزایی در مقاله "طرحی از مسایل اجتماعی باتأکید بر مسأله طلاق و روند تغییرات آن در ایران" به میزان طلاق در کشورهای غربی اشاره میکند: "در کشورهای صنعتی غرب میزان طلاق در مقایسه با قبل از انقلاب صنعتی افزایش یافته است. میزان طلاق در این کشورها در دهههای 1960تا 1970 افزایش چشمگیر یافته و روند صعودی آن همچنان ادامه دارد. در حال حاضر بالاترین میزان طلاق متعلق به کشور آمریکاست که از هر دو ازدواج یکی منجر به طلاق میشود. در کشورهای غربی مفهوم ازدواج از یک نهاد اجتماعی به یک دگی مشترک در تغییر برداشت از طلاق و افزایش میزان آن مؤثر بوده است. همچنین در این دسته از کشورها ارتقاء سطح دگی، استقلال اقتصادی بیشتر ان، انتظارات بیشتر زوجین از ازدواج و کاهش تصور نامطلوب از مطلق یا مطلقهبودن از عواملی بوده که به افزایش میزان طلاق دامنزده است". دکتر کاظمیپور وضعیت ایران را وضعیتی در حال گذار عنوان میکند و میگوید: در حال حاضر همه میگویند نظام خانواده در ایران پابرجاست ولی تقریباً این دید ضعیف است. نظام خانواده ما نسبت به غرب بهگونهای است که شاید در آنجا میزان ازدواج کمتر و میزان طلاق بیشتر باشد ولی نظام اجتماعی بسیار قویتری دارد که تمام مشکلات را حل میکند، به اینمعنی که یک مطلقه دیگر مانند جامعه ما بیوه و بیسرپرست تلقی نمیشود. وی میافزاید: چرا باید در جامعه ما ان هنوز دست نیاز به سوی مردان دراز کنند در صورتی که در غرب این مشکل را حل کردهاند؟
در آنجا آنقدر سیستمهای تأمین اجتماعی و نظارتهای اجتماعی زیاد است که بچه طلاق سربار اجتماع و جامعه نمیشود. در جامعه خانوادهها رها شدهاند. دکتر کاظمیپور تصریح میکند: در جامعه ما دولت با زوجین کاری ندارد و فقط در مواقعی که کار خلاف میکنند آنها را به دان میاندازد. انواع مشکلات اجتماعی از جمله کودک آزاری به دلیل توسعه نیافتگی است که از کوچکترین واحد اجتماعی یعنی خانواده شروع میشود. وی میافزاید: آسیبپذیرترین نهاد در جامعه خانواده است و اگر نهاد خانواده سالم باشد معنی آن این است که تمام جامعه سالم است. شاید با تبلیغات در تلویزیون و برنامههای روانشناسی تا حدودی بتوان به حل این مشکل کمک کرد ولی دولت باید با تقویت یک سری سیستمهای حمایتی و با تأسیس ارگانها و سازمانهای حمایتی همراه با ضمانتهای اجرایی کمک بیشتری به این امر کند. دکتر کاظمیپور معتقد است: در کل امر طلاق را معضل نمیدانم بلکه بیشتر ازدواج را بحران توصیف میکنم. اگر ازدواج اندیشیده شده باشد و با مطالعه صورت گیرد دیگر به طلاق منجر نمیشود. طلاقها بیشتر در سالهای اولیه دگی صورت میگیرند و طبق تحقیقات انجام شده، متوسط سالهای دگی مشترک طلاق گرفتگان معمولاً کمتر از 5 سال است. نسبت زیادی از طلاقها مربوط به زوجهای فاقد فرد است و اصولاً یکی از علل و عوامل موثر بر طلاق نازا بودن و یا عقیم بودن مرد است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 40 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید