می توان به آسانی شواهدی دال بر عدم شکل گیری اخلاق شهروندی در تهران آورد. می توان در این خصوص سخن گفت که حوزه عمومی و جامعه مدنی و نظایر آن در ایران وجود ندارد یا از موقعیتی ضعیف برخوردار است.
نوشته حاضر سه وجه دارد: ماشین، ترافیک و اخلاق شهروندی. اما قبل از آن که در مورد این سه وجه کمی تامل کنم باید به سوالی بپردازیم که دغدغه اصلی من در این نوشتار است.چرا مردم علی رغم مشکلات عدیدهای(آلودگی هوا، آلودگی صوتی، از دست دادن زمان، فشارهای عصبی پشت ترافیک و...) که مسئله ترافیک در پی دارد همچنان از اتومبیل های شخصی خود استفاده می کنند؟امروزه ما می بینیم که رسانه ها و مسئولین به مردم انتقاد میکنند که چرا از وسیله نقلیه شخصی استفاده می کنند و بر مشکلات می افزایند.
برخی از جامعه شناسان نیز بر وجود فردگرایی خودمدارانه در بین مردم ایران تاکید می کنند و روانشناسان نیز به طریق خود به محکومیت مردم می پردازند. اما اگر بخواهم یک پاسخ ساده به همه این اعتراضات بدهم این است که "استفاده از وسایل نقلیه عمومی موجود در ایران پیامدهایی دربر دارد که در نهایت منجر به از بین رفتن اخلاق شهروندی می شود".بنابراین من فکر می کنم که مردم در شرایط موجود از عقلانیتی در کنش خود بهره می گیرند که در کوتاه مدت مسائل شخصی و خانوادگی شان را رفع می کند اگرچه در بلند مدت و در سطحی دیگر ممکن است برای جامعه مسئله ایجاد کند.برای تشریح این پاسخ ساده به ناچار به سه وجه ذکر شده در ابتدای سخن بر می گردم.
● اخلاق شهروندی
می توان به آسانی شواهدی دال بر عدم شکل گیری اخلاق شهروندی در تهران آورد. می توان در این خصوص سخن گفت که حوزه عمومی و جامعه مدنی و نظایر آن در ایران وجود ندارد یا از موقعیتی ضعیف برخوردار است. می توان اخلاق شهروندی را در برابر فردگرایی خودمدارانه قرار داد و بر این نکته تاکید گذاشت که ایرانیان دارای چنین اخلاقی اند و فرد ایرانی منافع جمعی را به کل نادیده می گیرد و همه چیز را بر مدار فردیت خود سامان می دهد.
در عین حال برخی از شواهد هم می توانند علیه این تلقی وارد شوند و بر جمع گرایی حاکم بر روحیه ایرانیان تاکید کنند. اما همه این استدلالات یک نکته را مغفول می نهد و آن این که فردگرایی و جمع گرایی در بین ایرانیان را باید با مقوله دیگری چون خانواده گرایی فهم کرد.
دوگانه فردگرایی و جمع گرایی و به عبارت دقیق تر فردگرایی خودخواهانه و فردگرایی جمع گرایانه یا دگرخواهانه برای فهم جامعه ایران کافی نیست بلکه خانواده خواهی و الویت دادن منافع خانواده بر منافع دیگر اعضای جامعه، مفهومی است که در تحلیل امروز می تواند به کمک ما بیاید. اخلاق شهروندی در ایران را باید با چنین ملاحظاتی بحث کرد.
برای دقت نظری بیشتر بهتر است بر اساس نگاه دورکیمی پیش برویم، برای فهم اخلاق شهروندی ابتدا باید بین دو نوع فرد گرایی که دورکیم تمایز گذارده اشاره کرد. وی از دو نوع فردگرایی نام میبرد. فردگرایی اخلاقی و فردگرایی خودخواهانه و در کتاب تقسیم کار این دو مفهوم را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد. فردگرایی اخلاقی با نوعی نظام اخلاقی اجتماعی همبسته است.
در این فردگرایی، فرد در پیوند با نظام اجتماعی و نظم اخلاقی آن شناخته میشود و فردگرایی اخلاقی به معنای مسئول بودن فرد در قبال افراد دیگر و جامعه و اخلاق مدنی است.مهمترین نتیجه حاصل از کتاب درباره تقسیم کار اجتماعی این بود که فردگرایی اخلاقی پیش شرط لازم جامعه جدید است. فردگرایی یا کیش فرد بر پایه احساس همدردی یا رنج همنوعان، آرزوی برابری و عدالت بنیاد نهاده شده است و منشایی اجتماعی دارد.
کیش فرد به نظر دورکیم احترام به تمامیت همه افراد است و خداانگاری فرد منجر به احترام به حقوق انسانی و تایید این حقوق، همدردی و دلسوزی بیشتر برای همه رنجها و بدبختیهای بشری، اشتیاق برای نبرد با آن ها و تخفیف آن ها و عطش بیشتری برای عدالت گردیده است. بنابراین فردگرایی یکی از اجزای تشکیلدهنده جامعه مدرن است.
فردگرایی خودخواهانه نوعی ویژگی اخلاقی است که صرفا بر تقدم منافع شخصی مبتنی است. این نوع از فردگرایی اساسا مخل نظم هنجاری جامعه و نظم اجتماعی است. دورکیم در نقد فردگرایی خودخواهانه معتقد بود که هیچ جامعه ای را نمیتوان بر پایه دنبال کردن نفع شخصی بنا نهاد. فردگرایی خودخواهانه اغلب در فرد اجتماعی نشده ظهور میکند و در نیازها و امیال این قبیل افراد ریشه دارد.
دورکیم هم فردگرایی خودخواهانه و هم فردگرایی اخلاقی را محصول جامعه مدرن می دانست.من نمی خواهم بگویم که فردگرایی خودخواهانه یا اخلاقی اساسا در ایران وجود ندارد. می خواهم بگویم که این دوگانه دورکیمی هم برای تحلیل جامعه ما کافی نیست. فردگرایی در هر دو شکلش در ایران تابعی از منافع خانواده است.
● اتومبیل
اتومبیل شخصی در ایران صرفا ابزاری برای تشفی خودخواهی های فردی نیست. اتومبیل شخصی صرفا یک ابزار نیست و صرفا یک وجه ندارد. اتومبیل شخصی یک برساخته فرهنگی و محصولی اجتماعی است. برساخته ای فرهنگی که با منافع خانواده در ایران پیوندی نزدیک دارد. ماشین پاره ای از خانه است و شاید هم تداوم خانه در خیابان.
ما با جامعه ای مواجه ایم که خیابان هیچ موضوعیتی جز ادامه خانه بودن یا محملی برای شکل گیری نفس های منفرد نمی تواند داشته باشد. بیراه نخواهیم رفت اگر بگویم، ماشین پاسدار حریم خانواده در شهری است که امکان شکستن حرمت های آن فراوان است. جامعه ای که از یکسو تاکید بسیاری بر حرمت خانواده دارد و از دیگر سو امکانات لازم را برای حفظ این حرمت در شهر و در فضای عمومی فراهم نکرده است.
● ترافیک
ترافیک خود پدیده ای چند وجهی است به گونه ای که از زوایای گوناگون می توان بدان نگریست. من در اینجا از جنبه های خوشایند ترافیک در زندگی شهری سخنی نمی گویم و صرفا ترافیک را به عنوان یک معضل می پذیریم. معضلی که خود انواع مسایل را برای ما ساکنان کلان شهر پدید آورده است و از این رو موضوع سخنان زیادی در دهه های اخیر قرار گرفته است.
یک تناقض جالب این است که هرچه بر میزان توجه و مسئله دار بودن ترافیک افزوده شده است بر میزان ترافیک نیز افزوده شده! در همه این موارد توجه بیش از گسترش وسایل نقلیه عمومی مطمئن، بر فرهنگ سازی در عدم استفاده از وسایل نقلیه شخصی تاکید شده است.
اکنون نوبت آن است که مجددا بپرسیم مردم به خوبی می دانند که اتومبیل شخصی بر حجم خودروها و مسئله ترافیک می فزاید اما چرا از اتومبیل شخصی استفاده می کنند؟
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
خاک یک توده ی بیجان نیست بلکه درآن علاوه بر مواد آلی ومعدنی_ هواوآب_ موجودات زنده نظیرباکتریها_قارچها_کرمهای خاکی وغیره نیزوجوددارند.
این موجودات هم درخواص شیمیایی خاک و تغذیه ی گیاه(تجزیه ی مواد اآلی تبدیل آن به مواد غذایی برای گیاه وهوموس وحل یا قابل جذب کردن مواد معدنی با کمک گازکربنیک حاصل براثر تجزیه ی مواد آلی وتنفس موجودات زنده وغیره...)وهم در خواص فیزیکی خاک(مخلوط کردن موادآلی با مواد معدنی_ایجاد گذرگاهها و مجاری برای نفوذ آب_ریشه_هواوغیره)بسیار موثر است.
بنابراین موجودات زنده ی خاک وظیفه ی مهمی در امر تغذیه ی گیاه وبهبود بخشیدن به خواص خاک به عهده دارند وبدون آنها خاک فاقد هرگونه ارزش زراعی است ومحصول نمی دهد.
افزایش سریع جمعیت وبالا رفتن سطح زندگی وقدرت خرید مردم درده مخصوصا در بیست سال اخیر سبب شدکه بشر برای تامین خوراک وپوشاک خود ازیک طرف برسطح زمین های زیر کشت بیفزایدوازطرف دیگربا بکار بردن فنون جدید واستفاده از ماشین آلات کشاورزی ومصرف کود شیمیایی زیاد وسموم مختلف برای از بین بردن آفاتوامراض گیاهی_میزان محصول را در واحد سطح افزایش دهد.
اقداماتی که در جهت افزایش تولید صورت گرفته است_ چه در کشاورزی وچه در صنعت (مثل تاسیس کارخانه هاوبه کار انداختن وسایل موتوری متعددوبه کار بردن کودهای شیمیایی وسموم نباتی نامناسب وزیاد استفاده از فاضلابها وزباله های وشهری) غالبابه طور غیر مستقیم (ازطریق آلودگی هوا وآب)ومستقیم باعث آلودگی خاک ودر نتیجه ازبین رفتن موجودات زنده وکاهش آلودگی خاک شده است.
موادی که به طور مستقیم وارد خاک میشوند جزو مواد آلوده کننده ی خاک محسوب میشوند وعمل فرسایش خاک که توسط بادوغیره صورت میگیرد جزوعوامل آلوده کننده محسوب نمی شود.
چکیده:
استفاده از خاک به عنوان بستری برای دفع مواد آلی زاید از جمله فضولات دامی، زبالهها و پسابهای مختلف و لجن فاضلاب، یکی از مقرون به صرفهترین روشهای مدیریت دفع مواد آلی است، که در صورت به کار گیری تنها به صورت یک بستر فیزیکی بلکه به عنوان یک صافی زنده توانایی زیادی در پالایش مواد آلی دارد.
با این وجود عدم مدیریت صحیح دفع مئاد آلی میتواند پیامدهایی مثل افزایش غلظت املاح، فلزات سنگین و ریز جانداران بیماریزا را به دنبال داشته باشد.
ورود این ریزجانداران از طریق محصولات کشاورزی، آبهای سطحی و مخصوصاً آبهای زیر زمینی به چرخه غذایی انسان، میتواند باعث شیوع بیماریهای مختلف و با منشأ ناشناخته گردد.
در بین عوامل مؤثر در بقا و انتقال عوامل بیماریزا، نوع ماده دفعی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مربوط به خاک و نوع عامل بیماریزا از اهمیت زیادی برخوردار هستند و شنایایی ابعاد مختلف آنها در بخش کشاورزی. به عنوان یکی از مهمترین بهشهای مصرف مواد آلی مختلف نقش یه سزایی در کاهش آلودگیهای ناشی از آنها خواهد داشت.
آلایندههای خاک
به طور سنتی خاک، هوا و آب به عنوان مکانهایی برای دفع زباله استفاده شده است معمولی ترین نوع زباله را میتوان به چهار نوع دسته بندی کرد:
زباله کشاورزی، صنعتی، شهری و هستهای
زبالههای کشاورزی طیف وسیعی از مواد ارگانیک، فضولات حیوانی و محصولات جانبی چوب را در بر میگیرد.
بسیاری از این مواد از جمله بقایای گیاهان و کود احشام در صورت بازگشت به خاک، بسیار مفید میباشند، با این وجود استفاده نادرست و دفع نامناسب میتواند موجبات آلودگی خاک را فراهم آورد.
محصولات زباله صنعتی میتواند به شکل گاز، مایع یا جامد باشد.
مهمترین گازها شامل دراکسید کربن(co2)، منواکسید کربن(co)، دیاکسید نیتروژن(no2) و دیاکسید سولفورو(so2) میباشد.
این گازها به وسیله احتراق در صنایع و اتومبیلها به وجود آمده و خطراتی را برای محیط زیست موجب میشود.
کارخانههای تولید مواد غذایی زبالههایی را به شکل مایع و جامد تولید میکنند.
زبالههای شهری متشکل از موادی است که توسط منازل و صنایع دور ریخته میشود که شامل کاغذ، مواد پلاستیکی و سایر مواد ارگانیک میباشد.
بعضی از آنها زا میتوان از طریق کمپوست سازی بازیافت کرد و مابقی را سوزانیده و یا در چالههای دفن زباله مدفون نمود.
به طور کلی فاضلاب محصول کارخانههای تصفیه است موادی که در این کارخانهها مشاهده میشود زبالههای خانگی و صنعتی است که معمولأ مخلوطهای مایعی متشکل از جامدات و مواد محلول ارگانیک و غیرارگانیک میباشد.
آب از بخش جامد از طریق چندین عملیات جدا میشد تا از نظر محیطی برای تخلیه در رودخانهها یا دریاچهها بیخطر گردد.
مقدار مواد مغذی و ریزمغذیها بسته به منابع آب متفاوت است. مثلاً مقدار نیتروژن و فلزات سنگین موجود در زباله کارخانجات نساجی زیاد است.
بعضی از عناصر در مقادیر کم برای گیاهان و حیوانات لازم است در حالی که مقدار زیاد آنها برای سلامت انسان خطرناک میباشد.
یکی دیگر از علل آلودگی خاک، فاضلاب یا آشغالهای شهری است که در آب آبیاری وجود داشته و به داخل مزارع پست راه مییابد یا در چالهها دفن میگردد. این مواد زاید از کیفیت خاک کاسته و یکی از علل احتمالی تخریب خاک به شمار میآید.
به طور کلی در اقتصادهای مدرن انواع مختلف فعالیتها از جمله کشاورزی، صنایع حمل و نقل موجب تولید مقادیر زیادی زباله و انواع آلایندهها میشود.
آلایندههای کشاورزی
کودهای حیوانی که در صورت محاسبه سالیانه رقم بالایی تولید میشود ممکن است که به رودخانههای اطراف راه پیدا کنند و موجب آلودگی دریاچه و خاکهای اطراف آن گردد.
در صورت جمعآوری صحیح و بازگرداندن آن به شکل درست به خاک میتوان به حاصلخیزی خاک کمک نمود.
کودهای شیمیایی مانند کود فسفات شامل مقادیری کادمیوم و سرب است که در صورت استفادهی نادرست از این کودها ممکن است مقداری از مواد سمی فوقالذکر از طریق گیاهان جذب شده و به بدن انسان برود و در درازمدت موجب بیماری گردد.
همچنین فلزات دیگری از جمله جیوه، مس و کرومیوم و کربن که از طریق انواع کودها و یا در اثر حفاریهای معادن فلزی از جمله طلا که ممکن است به صورت سنتی و با از طریق ریختن به رودخانهها و گذر از خاکهای مسیر موجب آلودگی شدید خاکها میگردد.
همچنین آلودگی هوا در اثر دود اتومبیلها میتواند موجب آلودگی خاک گردد و بر کیفیت آن اثر گذارد، با یک تحقیق ساده میتوان میزان خاکهای یک مزرعه را در نزدیکی جاده یا مناطق دورتر از جاده در همان مزرعه از نظر مقدار سرب ناشی از احتراق بنزین را مورد مقایسه قرار داد.
برای جلوگیری از آلودگی خاک علاوه بر استفاده از کودهای حیوانی حتیالمکان به جای کودهای شیمیایی میتوان اقدامات جبرانی به منظور تقویت و بازسازی خاکهای آلوده انجام داد تا تضمین شود که محصولات کشاورزی بدون هیچ مشکلی قابل مصرف گردد.
اقدامات جبرانی را میتوان به چند شیوه انجام داد: فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی.
مثلاً با استفاده از گساهانی که در خاکهای آلوده به غلظتهای سرب و کادمیوم بتوانند رشد کنند می توان از غلظت سرب و کادمیوم تا حد زیادی کاست.
همچنین با استفاده از مواد شیمیایی میتوان نهتنها به بازدهی محصول کمک کرد بلکه از میزان فلزات سنگین در خاک هم کاست.
آلایندههای صنعتی
فضولات کارخانههای صنعتی، شیمیایی، پتروشیمی، نساجی و معادن به دلیل وجود فلزات سنگین از جمله وجود سرب، جیوه، نیکل و کبالت در آنها از مهمترین آلودهکنندگان محیط زیست و به خصوص خاک میباشند.
جیوه یکی از خطرناکترین فلزات آلوده کننده محیط زیست است که از طریق لامپهای برق، مواد محترقه، پساب کارخانههای رنگسازی و الکتریکی و کاغذ سازی وارد خاک میشود.
این عنصر برای انسان و آبزیان بسیار خطرناک است.
با احداث تصفیهخانههای مجهز و بهرهگیری از دانش کارشنایان کجرب میتوان از آلودگی خاک به انواع فلزات سنگین جلوگیری نمود.
افزایش جمعیت همراه با به کار گیری روشهای غلط بهرهبرداری از منابع طبیعی موجب تخریب خاک میشود.
قطع درختان جنگلی، چرای بیش از حد دام در مراتع طبیعی و کندن بوتهها برای استفاده سوخت باعث اخت شدن خاک میگردد.
و در نتیجه خاک در مقابل باران و باد آسیب پذیر شده و قشر حاصلخیز آن به وسیلی آب شسته و یا همراه باد برده میشود و به این ترتیب موجبات فرسایش خاک فراهم میشود.
با ایجاد فضاهای سبز و حفظ پوشش گیاهی خاک و بسیج همگانی در امر درختکاری مانع از فرسایش و آلودگی خاک میباشد.
عناصر موجود در فاضلابها به عناصر کمپاب معروف هستند و علت همین نامگذاری روشنگر این واقعیت است که اولاً در خاک به مقدار کم یافت شده مگر خاکهایی که تحت کشت زیر دست فاضلاب شهری میباشند به عنوان مثال اراضی جنوب شهر تهران که زمانی به ملک ری معروف بوده و این عناصر به وفور یافت میشوند و طبق اطلاعات واصله و پایان نامههای کارشناسی ارشد دانشجویان محیط زیست آمار وحشتناکی ارائه مینمایند به عنوان مثال میزان عناصر سنگین در سبزیجات و میوهجات به چند ده برابر مجاز مصرف خوراکی انسان میباشد که متأسفانه اقدام جدی در این زمینه صورت نگرفته است.
که این عناصر به اختصار عبارتند از:
1. آرسنیک
2. کادمیوم
3. کوبالت
4.کرومیوم
5. مس
6. جیوه
7. مولیبدن
8.نیکل
9. سرب
10. سلنیم
11.وانیدیم
12.روی
آرسنیک
در صنایع نساجی، رنگرزی و دباغی و همچنین پودرهای رختشویی و پاک کننده (10 تا 70ppm) و چون سمیت فوقالعادهای دارد بنابراین در تمامی سموم قارچ کش، دفع آفات گیاهی و حشره کشها رفتار آرسنیک مانند فسفر است و به آسانی از خاک دل نمیکند حد مجاز آن در فرآوردهای خوراکی 6/2 میباشد.
که بیشتر از طریق فاظلابهای شهری وارد خاک میشود.
کادمیوم
در رنگسازی و پلاستیک سازی مصرف شده این عنصر معمولاً با روی همراه است و در دود کارخانههای ذوب فلزی به صورت اکسیدهای کادمیم و روی توأمان وجود دارد nz نسبت له cd است میزان 900ـ1 می باشد تنفس و مصرف cd وارد شدن به جیره غذایی انسان سبب بالا رفتن فشار خون و امراض قلبی و اختلال در فعالیت کلیه به دلیل رسوب در کلیهها میشود و غلظت غیر مجاز آن عوارض نامطلوبی به دنبال خواهد داست در خاکهای غی آلوده غلظت آن کمتر از یک ppm و در خاک های اطراف کارخانهها تا 1700 ppm گزارش شده است.
آلودگی با کوبالت
عنصر کوبالت در تولید انواع آمیزهها (آلیاژها)، رنگها، لعابها، روکشها و جوهرهای نوشتنی به کار رفته و در تغذیه انسان و دام نیز نقش عمدهای دارد زیرا جزیی از ساختمان ویتامین میباشد.
گیاهانی که از ازت هوا استفاده میکنند، برای ایجاد محیط مناسب مورد نیاز میکروبها در گروههای ریشه به کوبالت نیازمندند و بدین جهت اغلب بررسیها جهت تأمین کوبالت در خاک بوده است و نه آلودگی های ناشی از آن.
بسیاری از گیاهان به عنصر کوبالت در غلظت های کمتر از یک درصد نیاز داشته و در غلظتهای زیاد، نشانههای کمبود آهن بروز میکند.
مقدار کوبالت در خاک معمولاً از 10 ppm تجاوز نمیکند.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد که کوبالت جذب سطحی رسها شده و فقط با فلزهای سنکین دیگر مانند مس و روی تبادل مییابد.
چون غلظت کوبالت در خاک و حتی فاظلاب و پساب کارخانهها ناچیز است، لذا تا کنون آلودگی با کوبالت، عوارض زیان آور به بار نیاورده است.
روش های ورود میکرواورگانیسم هابه چرخه غذای انسان
آبهای سطحی
استفاده از ضایعات آلی در سطح خاک و بدون اختلاط آن با خاک و یا چرای دامها ئر مراتع باعث آلودگی سطح خاک به انواع میکروارگانیسمها شود پس از بارش یا جریانات سطحی، این میکرو ارگانیسمها همراه با رواناب به حوره آبخیز منتقل میشوند.
تحقسقات انجام شده در این زمینه نشان داد که تعداد کلی فرمها به عنوان یکی از شاخصهای مهم آلودگی در رواناب مراتع چرا تا ده برابر افزایش یافته است.
محصولات کشاورزی
انواع محصولات کشاورزی که در تماس مستقیم با مواد دفع شده بود یا در خاکهای تیمار شده با این مواد رشد کردهاند میتوانند منبع آلودگیهای بیولوژیکی باشند و این امر به ویژه در مورد سبزیجات و محصولاتی همچون گوجهفرنگی، خیار، هویج، کاهو، کرفس و اسفناج که به صورت تازه استفاده میشوند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در آزمایشی که به منظور مقایسه میزان آلودگی بین این گیاهان انجام شد، مشخص شد که اسفناج از بیشترین آلودگی برخوردار است، به نحوی که تعداد کل کلی فرمها و کلی فرمهای مدفوعی در آن به ترتیب 7800 و 2400 و برای کاهو 3700 و 3600 عدد در هر گیاه بوده است.
همچنین مشخص شده است که بقای پاتوژنها در گیاه آلوده بستگی زیادی به محل استقرار آن در گیاه دارد.
مثلاً وجود سالموئلا در اندامها هوایی انتهایی کاهو فقط در 5% نمونهها دیده شده و قدرت بقای آن نیز حداکثر پنج روز بوده است، در حالی که در اندامهای نزدیک به سطح زمین 26% نمونهها آلوده بودند و قدرت بقای باکتری در این مکانها به 27 روز بالغ میشود نمونه برداری از کاهوهای کشت شده در خاکهای تیمار شده با پسابهای شهری نیز نشان داد آلودگی در تمام نمونهها به کلی فرمهای مختلف و در 44% آنها به اش شیا کلی مجود داشته است.
آزمایشها نشان داد اگرچه در مدت 5 هفته پس از کاشت درصد زیادی از پاتوژنها از بین رفتهاند، ولی تعداد آنها به اندازهای بوده که در اثر مصرف محصول بدون شستشو و یا پخت، خطر ابتلای بیماری را به همراه داشته باشند.
در آزمایش مشابه یادوفیکی و همکاران خاطر نشان کردند آبیاری با پسابها میتواند تعداد کلی فرمها را در محصول تا 38 برابر افزایش دهد.
آنها همچنین یادآوری کردند استفاده از آب معمولی پس از مرحله گلدهی باعث از بین رفتن آلودگیهای ایجاد شده میگردد.
ورود به آبهای زیرزمینی
سومین مسیر ورود پاتوژنها به زنجیره غذایی انتقال آنها به آب های زیرزمینی است.
معمولاً در صورت ورود به این آیها مبارزه با پاتوژنها با مشکلات بیشتری همراه است، زیرا اکثر پاتوژنها میتوانند مدتهای طولانی در این آبخوانها به سر برند.
به طور متوسط باکتریها تا سه ماه ویروسها تا شش ماه می توانند بدون از دست دادن قدرت بیماریزایی در چنین شرایطی زنده بمانند.
ضمن این که باکتریهایی مثل اشرشیاکنی میتوانند در چنین محیطهایی تکثیر یافته و انتشار وسیعتری داشته باشند.
استفاده از روشهای جست و جو نشان داد که ویروسها میتوانند در چاه آبی که در فاصله 180 متری از محل دفع پسابها قرار گرفته یافت شوند کلی فرمها نیز قادرند تا عمق 145 متری نفوذ کرده و زنده بمانند و این امر پتانسیل آلودگی های بیولوژیک را در مناطق دفع مواد آلی نشان میدهد.
به طور کلی، زمان بقای باکتریها در خاک بسته به شرایط خاکی و اقلیمی، از کمتر از یک هفته تا چند ماه متغییر است، و برای برخی از گونهها تا 5 سال نیز به طول میانجامد
(2و21)جدول 3 قدرت بقای برخی از عوامل بیماریزا را در خاک نشان میدهد.
برای پیشبینی بهتر آلودگیهای میکروبی آب های زیرزمینی لازم است عوامل متعددی را که در انتقال پاتوژنها در خاک و ورود آنها به آبهای زیرزمینی مؤثر هستند بررسی نمود.
عوامل مؤثر در ماندگاری و انتقال میکروارگانیسمها در خاک
خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک
خصوصیات فیزیکی و شیمیایی میکروارگانیسم ها
نوع و شدت جریان
نوع ماده دفعی، مقدار آن و نحوه مصرف
شرایط اقلیمی
رطوبت:
رطوبت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در بقای میکروارگانیسم ها شناخته ظده است، و برای انواعی از آنها مخصوصاً سالمونلانها رطوبت مهمترین عامل بقا است.
بجز تعداد محدودی از پاتوژنها از جمله تخم انگلها که به دلیل داشتن پوشش سخت تحمل بیشتری به خشکی دارند، اکثر پاتوژنها در صورت کاهش رطوبت از 50 به 10 درصد به سرعت از بین میروند.
و بر عکس در شرایط مرطوب بیشترین ماندگاری را از خود نشان میدهند.
از سوی دیگر، کاهش رطوبت یه دلیل تأثیری که بر لایه پخشیده دوگانه دادر، با شدت بیشتری شده و کاهش فعالیت آنها با به دنبال دارد)14و21(
دما:
دما نیز از جمله عوامل مهم مأثر بر بقای میکروارگانیسمها در خاک است.
افزایش دما معمولاً باعث کاهش بقای پاتوژنها میشود و یا قدرت بیماری زایی آنها را کاهش میدهد.
بر عکس، دماهای کمتر از 10 درجه باعث حفظ پاتوژنها به مدت طولانی میشود.
دما همچنین علاوه بر تأثیر بر فعالیت کل میکروارگانیسمهای خاک باعث حفظ تعادل جمعیت میکروارگانیسمها میشود.
نوع و مقدار ماده آلی:
مواد آلی به دلیل داشتن بار های منفی غالب در اکثر PHهای خاک تأثیر چندانی در جذب میکروارگانیسمها مخصوصاً ویروسها ندارند.
در خاکهای دارای مواد آلی بیشتر، به دلیل جذب کمتر پاتوژنها از یک طرف، و تأمین منابع غذایی مورد نیاز آنها در لایههای زیر خاک از طرف دیگر، پاتوژنها قدرت نفوذ عمقی بیشتری دارند.
ضمن این که وجود مواد آلی محلول در آب باعث کاهش یا تأخیر در جذب سطحی پاتئژنها توسط ذرات خاک میشود.
بافت خاک:
خاکهای زیر بافت به دلیل قدرت جذب سطحی بیشتر و سطح ویژه بالاتر و وجود منافذ ریز نسبت به خاکهای شنی، تأثیر بیشتری در حفظ پاتوژنها و کاهش خطرات ناشی از آنها دارند بافت خاک مخصوصاً از نظر نگهداری پاتوژنهای درشتتر حائز اهمیت است.
ساختمان خاک:
وجود ساختمانهای منظم در خاک به دلیل تسهیل عبور آب به عنوان بستر میکروارگانیسمها باعث نفوذ عمقی بیشتر آنها میگردد.
خاکهای فشرده شده یا بدون ساختمان مشخص و خاکهای تحت عملیات خام ورزی مقاومت زیادی در مقابل عبور پاتوژنها از خود نشان میدهند.
جدول 4 تأثیر ساختمان خاک را در انقال پاتوژنها نشان میدهد.
جدول 3ـ زمان بقای برخی از پاتوژنها در خاک)3،4،9(
زمان 30ـ14 30ـ10 7 90ـ14 100ـ20 112ـ14 8 70ـ13
نوع پاتوژن استروپتوکوکی استروپتوکوکی اسکاریس اشرشیاکلی انتروویروس سالمونلا کیست آنتاموبا کلی فرمها
جدول 4ـ تأثیر ساختمان در انتقال باکتری(18)
خاک ساختمان منظم ساختملن تخریب شده
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 80 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تلسکوپ ابزار نوری دقیقی است. ما به شما منجمان عزیز، در مورد این نوع سلیقه و انتخاب زیبایتان که احتمالاً هزینه ای هم برای آن صرف کرده اید تبریک می گوییم.
لازم است که شما اطلاعاتی در رابطه با نحوة نگهداری و عملکرد آن هم بدانید تا اولاً و حداکثر عمر و دوام تلسکوپتان بهره مند شوید و ثانیاً از منظره های دل انگیز و واضح که شامل:
کهکشانهای دوردست و ستارگان پرنقش و نگار وغیره استفاده میشود لذت ببرید در شکل مقابل برش عرضی از یک تلسکوپ بازتابی را نشان می دهد .
نکته: هرگز با تلسکوپ به سوی خورشید نشانه نریود زیرا حتی نگاه آنی از درون آن صدمات جبران ناپذیری هم به چشمانتان و هم به تلسکوپ وارد می آورد.
یادآوری: نور ستاره جسم دوردست در ابتدا وارد آینه مقعر میشود و بازتاب مخروطی شکل آن به روی سطح آینه ی ثانویه یا منشور تحت زاویه 90 درجه می شکند و به سمت دیوارة لوله انتقال یافته و نزدیک فکور سر کانونی می شود سپس با چشمی تقویت میگردد در قسمت آخر با چشم رویت می شود. معمولاً چشمی بدون هیچ حرکتی به انتهای فکو سیر متصل می شود شکل مقابل.
ما می توانیم با چرخاندن فکور سرکانون چشمی را با کانون آینه اصلی منطبق کنیم تا تصویری واضح ایجاد شود از آنجایی که می دانیم بزرگ نمایی تلسکوپ با تعویض چشمی تغییر می کند می توانیم چشمی ها را از فکو سر جدا کرده و چشمی های دلخواه دیگری به آن متصل کنیم البته برخی از چشمها به نام باربو وجود دارند که وظیفه اصلی آنها زیاد کردن ضریب بزرگنمائی است که از مجموعه چند عدسی تشکیل شده است که ممکن است تصویر را معکوس کنند.
برای بدست آوردن بزرگ نمایی و مردمک خروجی تلسکوپ حتماً باید قطر آینه ی اصلی و فاصله کانونی آینه ی اصلی را بدانیم.
مردمک خروجی = بزرگ نمایی =
نکته 1: هر چه فاصله کانونی چشمی را برای تلسکوپ کمتر انتخاب کنیم بزرک نمایی زیاد می شود و برعکس هر چه فاصله کانونی چشمی را زیاد انتخاب کنیم بزرگ نمایی کم می شود.
نکته 2: منظور از مردمک خروجی تلسکوپ این است که در شب ، هنگام رصد، چون مردمک چشم انسان درتاریکی افزایش می یابد. میتوانیم جهت رویت بهتر از کهکشانها و سهاجی های کم نور با قرار دادن چشمی های با فاصله کانونی زیاد جهت بزرگ نمایی کم، طوری مر دمک خروجی را تنظیم کیم که درست مطابق مردمک چشمان در همان تاریکی باشد.
مثال: چشم شخصی در هنگام شب فقط شش میلیمتر باز می شود فاصله کانون آینه اصلی تلسکوپ 2000 میلی متر و قطر آن 300 میلی متر می باشد فاصله کانونی چشمی را چه قدر اختیار کند تا حداکثر روشنایی از یک ستاره کم نور را رصد کند.
میلی متر 40= فاصله کانونی چشمی
یعنی باید فاصله کانونی چشمی 40 میلی متر باشد تا قطر مردمک خروجی تلسکوپ با قطر مردک چشم او یکسان شود. نکته:
مادر مثال بالا به بزرگ نمایی کاری نداشتیم فقط هدف این است که نور ضعیف را تقویت کنیم البته بسته به نیاز و نوع کاربرد شما منجمین دارد اگر فرضاً بخواهید جزئیات و تفکیک اجسام مثل ماه و سیارات که نباز به بزرگ نمایی زیاد دارد یا رصد کنید حتماً باید با چشمی پرقدرت با فاصله کانونی کم جهت بزرگ نمایی بالا استفاده کنید که دراین صورت مردمک خروجی کوچک میشود. اما بدانید که اگر از مردمک چشم شما کوچکتر شود قدرت و روشنایی نور به همان نسبت ذکر شده کم می شود ولی جزئیات را بیشتر می کند .
نکته:
ممکن است چشم شما در هنگام رصد غیرمسلح از ماه یا اجرام پرنور دیگر به همان اندازه زیاد باز نشود مثلاً 3 میلی متر بنابراین باید قطر مردمک خروجی را با 3 میلی متر محاسبه نماییم معمولاً بهترین کاربرد تجربی و حدود مردمک به این شرح می باشد
میلی متر 7 مردمک 4/0
اضافه یا کمتر از این معمولاً نور را از بین می برد. و هدر می دهد ضمناٌ این حد می تواند محدودیت بزرگنمایی تلسکوپتان را هم تحت پوشش قرار می دهد.
آینه اصلی: قطعه اصلی تلسکوپ به شمار می آید که وظیفه جمع آوری نور را به عهده می گیرد سطح آن اندود آلومینیوم و گاهاٌ نقره و با لایه های محافظ فلوئورید، منیزیم قرار می گیرد و باید مراقبت ویژهای از آن داشته باشیم بهتر است روی دهانه تلسکوپ یک درپوش قرار دهیم تا گرد و غبار به روی سطح آینه نفوذ نکند همچنین روی آینه است و یا انگشت یا هر شیء دیگری نمالید اگر در مواقعی احساس نمودید که آینه چرب و یا کشف شده است باید جهت تمیز نگه داشتن آن موارد زیر را رعایت کنیم.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
نیاز روز افزون به تا مین مواد غذایی و به خصوص مواد پروتئینی از مسائل عمده ای است که بخش عظیمی از سرمایه و انرژی ملتها و دولتها را به خود اختصاص داده است و اصولاٌ باعث دغدغه خاطر دولتها و ملتها گردیده است و از طرفی هزینه های سنگین تولید و عرضه گران قیمت این محصول و همچنین رشد تصاعدی جمعیت باعث فقدانیا کمبود مواد پروتئینی در رژیم غذایی گشته است .
در این بین تولید و مصرف قارچ های خوراکی در اکثر کشور های دنیا با توجه به ارزش غذایی و خواص دارویی بالا جایگاه با ارزش در رژیم غذایی مردم پیدا کرده است و از آنجایی که تولید این محصول ارزشمند از ضایعات استحصالی ، زراعی، باغی و جنگلی مثل کاه و گندم ، جو، ذرت، خاک اره نی،... ممکن می باشد می تواند راه حلی برای استفاده بهینه از ضایعات کشاورزی و تامین بخش عظیمی از غذای جامعه مورد استفاده قرار گیرد و قارچ های خانوادة پلوروتوس (صدفی) به لحاظ سازگاری بالا، تکنولوژی ساده، تنوع وسیع بستن و دورة رشد کوتاه از مزایای خوبی برخوردار هستند لذا در ذیل به یکی از روشهای موجود در پرورش قارچ صدفی اشاره خواهد شد.
نکته: اگر پیدا کردن « کاه، کیسه پلاستیکی و کیسه چهالا»برایتان مشکل است با ما تماس بگیرید تا آنها را در اختیارتان قرار دهیم.
ابتدا کاه را داخل کیسه پلاستیکی بریزید و با طناب در آن را ببندید کیسه را داخل دیگ بگذارید و سپس وزنه سنگین(موزاییک) را روی کیسه قرار دهید و داخل دیگ آن قدر آب بریزید که کیسه محتوای کاه و موزاییک کاملاٌ زیر آب بروند سپس دیگ را روی اجاق گاز قرار دهید و منتظر بمانید تا آب جوش آید و از زمانی که آب شروع به جوشیدن کرد باید 30 دقیقه بگذرد تا کاه کاملاٌ ضد عفونی شود . سپس کیسه را از آب بیرون آورید و در صورت امکان آن را آویزان کنید تا آب اضافی آن خارج شده و سرد شود.
پلاستیک بذر را که در یخچال نگه داری نموده اید را بردارید و بدون اینکه در آن را باز کنید آن را از روی پلاستیک آنقدر بفشارید تا بذر ها به صورت دانه دانه در آید و کاملاٌ از هم جدا شوند به طوری که با برداشتن در پلاستیکی بذر به راحتی از آن بیرون بیاید.
کاه های ضدعفونی شده را پس از اینکه کاملاٌ سرد شد داخل یک ظرف تمیز ریخته و بذر را هم روی آن ریخته و با دستهای کاملاٌ تمیز آنها را با یکدیگر مخلوط کنیم.
پلاستیک چهارلا را برداشته و آن را باز کنید و مخلوط کاه و بذر را به آن منتقل کنیم و با مشت خوب فشار دهیم و سپس در آن را با طناب ببندید.
تیغ را بر دارید و روی پلاستیک حدوداٌ 24 سوراخ به صورت( x) ایجاد کنید اندازه سوراخها حدوداٌ یک سانتیمتر باشد(سعی کنید فاصله سوراخ ها از یک دیگر برابر باشد)
یک چنگال تمیز هم بردارید و ته پلاستیک چند سوراخ ایجاد کنید تا آب اضافی احتمالی خارج شود.
بسته بوجود آمده را«بستر قارچ» می گویند این بستر را به داخل حمام منزل ببرید واز سقف آویزان کنید اگر آویزان کردن بستر برایتان امکان پذیر نیست آن را روی یک چها پایه کوچک قرار دهید یا به طریقی عمل کنید که کف بستر با کف حمام که آلوده است تماس نداشته باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 5 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
در شاهنامه ی فردوسی نزدیک به ۲۰ زن نقش آفرینی می کنند که البته بیش تر آن ها در دوری پهلوانی می زیند. به درستی می توان گفت که در هیچ کتاب دیگری در ادب کهن پارسی تا بدین پایه زنان خردمند و ستوده وجود ندارند. و هیچ سخن گویی این گونه زنان را نستوده است. (در نوشتهارهای پسین از برخی از این زنان سخن خواهم گفت.)
زنان شاهنامه بسیار برتر از زنان دیگر چکامه (منظومه)های ادب پارسی اند. کافی است شیرین را در خمسه ی نظامی و شاهنامه با هم بسنجید. شیرین نظامی زنی است عاشق پیشه که جز عشق هیچ از او نمی دانیم اما شیرین در شاهنامه زنی است خردمند و دلاور که زندگی می کرده است و در زندگی عاشق هم شده است. این شیرین بسیار باورپذیرتر از شیرین نظامی است (هرچند نظامی سخن عاشقانه را به اوج خود رسانده باشد).
برخی خرمگسان (خرمگس جانوری است با چشم های بزرگ اما تنها چیزهای پلشت را می بیند) به استناد یکی، دو بیت برافزوده (الحاقی) هم چون «زن و اژدها هر دو...» فردوسی را شاعری زن ستیز دانسته اند در حالی که دلاوری گردآفرید و خردمندی سیندخت و صراحت تهمینه و پاکی فرنگیس و وفاداری رودابه و سودابه (در نیمه ی نخست حضورش در شاهنامه) نمونه ی همه جانبه ی زن ایرانی در باور فردوسی ارجمند است.
باشد که زنان هم میهن ما درس پاکی از فرنگیس گیرند و چون سیندخت خرد ورزند و مانند گردآفرید دلاورانه به دفاع از حقوق و ارزش های راستین خود برخیزند. ایدون باد و ایدون تر باد.
نگاه شاهنامه به زن در مجموع نگاهى است مثبت. حضور زن در تمام شاهنامه حضورى است تعیین کننده و سرنوشت ساز. نقش زن به عنوان پیونددهنده خانواده ها به یکدیگر در همه جا به عنوان عاملى اساسى در پیدایش و نابودى قدرت مطرح است.
در داستانهاى مهم شاهنامه مانند داستان فریدون که خواهران جمشید به همسرى او درمىآیند و نیز مادرش فرانک و دختران سرو که همسر پسران او مى گردند و نیز داستان کاووس که سودابه دختر شاه هاماوران را پس از تسخیر سرزمین هاماوران به زنى مى گیرد, نقش زن در روند قدرت کاملا به چشم مى خورد.
شاهنامه که یک کتاب حماسى است بیشتر به بعد دلاورى زن توجه دارد تا جنبه دلبرى او. اگرچه به ماجراى برخى از زنان که در ابراز عشق خود پیشقدم بوده اند مانند عشق تهمینه به رستم و سودابه به سیاوش و منیژه به بیژن نیز اشاره مى کند:
زنى بود مردانه و تیغ زن
سوار و سرافراز مردم فکن
به نام آن پرىرخ سمن ناز بود
گل و یاسمن را از او ناز بود
چنان چون به خوبیش همتا نبود
به مانند مردیش یکتا نبود
به میدان جنگ ار برون آمدى
به مردى زمردان فزون آمدى
به مردى زمردى و پا در رکیب
زدلها قرار و زجانها شکیب
مى بینیم زن به مردانگى اى وصف مى شود که در میدان جنگ از مردان تواناتر است. در وصف گردآفرید, دختر گزدهم, پهلوان دژ سپید هم, او را به بى مانندى در نبرد مى ستاید. چون سهراب در هجوم به ایران به دژ سپید که در مرز ایران و توران قرار دارد مى رسد و هجیر, نگاهبان دژ را اسیر مى کند گردآفرید غیرتش به جوش مىآید, جامه رزم مى پوشد و خود را به هیإت مردان مىآراید و به جنگ سهراب مى شتابد:
زنى بود بر سان گردى سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار
نهان کرده گیسو به زیر زره
زده بر سر ترک رومى گره
فرود آمد از دژ به کردار شیر
کمر بر میان بادپایى به زیر
زنان دیگرى نیز در جاىجاى شاهنامه مورد ستایش قرار گرفته اند مانند رودابه که دلدادگى او به زال و سرانجام ازدواج آن دو, فصلى از این کتاب را تشکیل مى دهد. رودابه دختر مهراب کابلى است که نواده ضحاک است و بر سرزمین کابلستان حکمروایى دارد و کشور او با ایران دشمن است. زال فرمانرواى زابلستان و رودابه بىآنکه یکدیگر را دیده باشند, از طریق شنیده ها و وصفها به هم دل مى دهند. این دلدادگى پس از مدتى پنهانکارى, آشکار مى گردد. مهراب پدر رودابه با سرگرفتن وصلت آن دو که کشورش را از خطر هجوم ایران در امان مى دارد شادمان است. در اینجا نقش مادر رودابه در تدبیر و چاره گرى و خردمندى نیز مورد تحسین واقع مى شود. سیندخت مادر رودابه با پختگى و تدبیرى که به خرج مى دهد امر مشکل ازدواج زال و رودابه به همت او آسان مى شود و کشورش از بلایى بزرگ که تا آستانه اش آمده نجات مى یابد.(2) تنها زنى که در شاهنامه از او به بدنامى و پلیدى یاد مى شود سودابه است و هم اوست که موجب بدنامى زنان را فراهم مىآورد. نابکارى سودابه زمانى بروز مى کند که عشقى گناهآلود نسبت به ناپسرى خود, سیاوش در دل مى پروراند. سیاوش در این زمان خیلى جوان است, شاید کمتر از بیست سال دارد. سودابه با زمینه چینى او را به شبستان فرا مى خواند و عشق خروشان خود را بدو ابراز مى کند. لیکن, سیاوش که جوان مهذب و پارسایى است دست رد بر سینه او مى نهد. سودابه اصرار مى ورزد و چون کام نمى یابد هم از بیم رسوایى و هم براى آنکه انتقام خود را از جوان گرفته باشد او را نزد پادشاه به قصد تجاوز به خود متهم مى کند. درست مثل زلیخا که او نیز بر اثر نومیدى و سرخوردگى به یوسف تهمت زد ... سیاوش براى اثبات بیگناهى خود از میان توده آتش مى گذرد و تندرست از آن بیرون مىآید, اما چون سودابه از توطئه و تحریک دست بردار نیست, شاهزاده براى دور شدن از محیط مسموم دربار کاوس, داوطلب سپهسالارى لشکرى مى شود که براى جنگ با افراسیاب عازم است, سرانجام هم, چون راه بازگشتى براى خود نمى بیند به توران زمین نزد افراسیاب پناه مى برد و همین امر موجب تباهى او مى گردد. پس از قتل سیاوش, سودابه به انتقام خون او به دست رستم کشته مى گردد.(3) در حق اوست که رستم به کاوس مى گوید:
کسى کاو بود مهتر انجمن
کفن بهتر او را زفرمان زن
سیاوش زگفتار زن شد به باد
خجسته زنى کاو زمادر نزاد
و فردوسى درباره سودابه و مکر و حیله اوست که با عصبانیت این ابیات را مى سراید:
چو این داستان سر به سر بشنوى
به آید تو را گر به زن نگروى
به گیتى به جز پارسا زن مجوى
زن بدکنش خوارى آرد به روى
روشن است که فردوسى جنس زن را بد نمى داند بلکه زنان پارسا و نیکخو را مى ستاید و در جایى برپا بودن دین یزدان را به زنان نسبت مى دهد:
هم از زن بود دین یزدان به پاى
یلان را به نیکى بود رهنماى
صفت نیک دیگرى که او براى زن مى شمارد جلب رضایت شوهر است:
بهین زنان در جهان آن بود
کزو شوى همواره خندان بود
اشاره هاى بدبینانه اى که در شاهنامه به چشم مى خورد تنها نقل قول و روایت گفته هاست نه آنکه داستانسراى شاهنامه خود چیزى در مذمت زنان گفته باشد.
مثلا از زبان شاه یمن که از مفارقت دخترانش که فریدون براى پسران خود خواستگاریشان کرده اندوهگین و خشمناک است, چنین نقل مى کند:
بد از من که هرگز مبادم میان
که ماده شد از تخم نره کیان
به اختر کسى دادن که دخترش نیست
چو دختر بود روشن اخترش نیست
این پشیمانى به سبب دلبستگى اى است که بدانان دارد, آنچنان که دوریشان را برنمى تابد.
یا وقتى مهراب شاه مى شنود که دخترش رودابه دل به زال بسته است چنین مى گوید:
همى گفت رودابه را رود خون
به روى زمین برکنم هم کنون
مرا گفت چون دختر آمد پدید
ببایستش اندر زمان سر برید
نکشتم بگشتم زراه نیا
کنون ساخت بر من چنین کیمیا
یا هنگامى که افراسیاب از عشق و دلداگى دخترش منیژه
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید