دانلودمقاله هنر بر معماری یا معماری بر هنر

 

 آدم‎ها به اندازه‎ای که می‎اندیشند انسان هستند. «دکتر علی شریعتی»
تحقیقی که پیش روی شماست حاصل گرد‎آوری مطالبی از کتب و منابع مختلف در رابطة با هنر معماری، تاریخچه معماری و سبک‎های مربوط به معماری و تاثیر فرهنگ بر معماری می‎باشد.
مطالب ارائه شده در تحقیق توسط گروهی از دانشجویان درس مبانی و شهرسازی رشته عمران دانشکدة فنی و مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در پاییز سال تحصیلی 83-82 جمع‎آوری شده است.
امید است که مجموعة گردآوری شده مورد استفاده و توجه دانشجویان و دانش‎پژوهان عزیز قرار گیرد.
تعریف معماری
بروس السوپ صاحبنظر در مورد معماری و تاریخ آن به بیان تعریف ساده‎ای از معماری می‎پردازد:
معماری عبارت است از بنایی که معنا و محتوا داشته باشد او معتقد است معماری به نوعی از سازندگی اطلاق می‎شود که مردم بوسیله آن به هویت خود پی می‎برند و به این هویت مفهوم می‎دهند.
بروس آلسوپ همچنین در تعریف معماری آورده است:
معماری نیاز انسان به اینکه از احساسات مشترکش به عنوان وسیله‎ای برای بیان احساسات مشترک استفاده نماید.
فیلیپ جانسون یکی دیگر از کارشناسان معماری در تعریف معماری چنین آورده است: معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاهاست. او مهمترین نقش معماری را ایجاد دگرگونی در زمینه فرهنگی موجود می‎داند و این نقش نخست زیبایی شناختی است.
فرانسیس دی. کی. چینگ:
از معماری به عنوان یک هنر بالاتر از جوابگوئی صرف به نیازهای عملکردی برنامه یک بنا می‎باشد. اصولاً، تجلیات فیزیکی معماری با عملکرد انسان مطابقت دارد.
دکتر مهدی حجت نیز در تعریف معماری این گونه آورده است:
معماری شکل دادن به مکان زندگی انسان است پس فعل معماری مستلزم توجه همزمان به دو عامل است: «شکل» و «زندگی» به عبارت دیگر معماری درصدد ساختن ظرف برای مظروف است. ظرفی به نام بنا برای مظروف «زندگی انسان»
کریستوف الکساندر نیز در تعریف ساده‎ای از معماری آورده است:
هر انسان از آن رو که انسان است زندگی خود را می‎شناسد. کافی است بدان توجه کند و با خود صادق باشد و بگذارد آنچه در درون اوست به صورت چوب، سنگ واجد درآید و مکان زندگی را شکل دهد.
بطور کلی و خلاصه در تعریف معماری مطلوب می‎توان گفت:
معماری مطلوب معماری می‎باشد که انسان در آن احساس زنده بودن و حیات داشتن، انسجام و آرامش کند.
معمار:
برای تعریف معمار نیز از تعاریف صاحبنظران معماری استفاده می‎نماییم در این رابطه و در تعریف معمار کریستوفر الکساندر آورده است.
معمار را در معنای عام کسی می‎دانیم که به ساختن بنایی اقدام کند او در ساختن این بنا نه تنها باید خصوصیات آن نوع ا زندگی را که قرار است در آن مکان رخ دهد بشناسد. بلکه باید به تصویری از زندگی بهتر در آن مکان نیز وقوف داشته باشد.
لذا معمار لاجرم در مکانی که طراحی می‎کند برداشت خود از زندگی بهتر را بیان می‎دارد بدین ترتیب مجموعه باورهای معمار که محصول درک و احساس او از شایسته‎ترین زندگی قابل عرضه در مکان مورد طراحی است تجلی می‎یابد.
همچنین معمار را کسی می‎دانند عرضه کننده تعریفی از شایسته‎ترین زندگی می‎باشد که با خلق فضای معماری خود امکان تحقق آن را برای استفاده‎کنندگان فراهم می‎سازد.

خاستگاه معماری:
از نخستین دوزهایی که انسان زراعت و اهلی کردن چهارپایان را فرا گرفت، قبیله‎های واقع در اطراف دریای مدیترانه ساکن شدند. زندگی، افسانه‎ها و نقوش حک شده توسط انسان پیش از تاریخ، اساس تمدن غربی را پی ریزی کرد.
این قبیله‎ها همزمان با بیرون آمدن از تاریکی جهل و همانگونه که خانه‎ها و معابدشان برای انکعاس زندگی آنان به صورت روز افزون پیچیده‎تر می‎شد، تحول و توسعه یافت. ساختمان‎های ساده اجدادی آنان جای خود را به ساختمان‎هایی با طرح و تزئین جدید می‎‏داد.
معابد و مقابر سنگی عصر از لحاظ شکل، حجاری ونقاش و تزئین غالباً به تقلید از خانه‎های جدید نخستین کشاورزانی که در کنار نیل زندگی می‎کردند ساخته شده است. حتی امروزه هم خانه‎هایی شبیه به آن در روستاهای کناره جنوبی بین النهرین دیده می‎شود. «تصویر b»
در قرن نهم پیش از میلاد، ساختمان‎هایی با خشت پخته در نزدیک کورنت در یونان به الهة «هرا» هدیه شدند.« تصویر a»
در قرن هفتم پیش از میلاد، قبیله‎های لاتینی ساکن در تپه‎هایی که بعدها شهر رم در آنجا بنا نهاده شد، خاکستر مردگانشان را در کلبه‎های کوچک گلی دفن می‎کردند. «تصویر c»
ساختمان‎هایی مانند آن هنوز در سرزمین‎هایی که معماری کلاسیک در آنجا پا به عرصه وجود نهاد با مصالح بومی به عنوان مسکن چوپانان کوچ نشین ساخته می‎شود.
این ساختمان‎ها تا امروز به عنوان ساختمانهای دائمی در کشورهای فقیرتر جهان مورد استفاده قرار می‎گیرد. در دوران باستان خانه‎های روستایی نه تنها به عنوان یادگاری دائم از معابد سنگی اجدادی محسوب می‎شود. بلکه تا قرن نخست پس از میلاد. معابد کاهگلی باستانی در آتن و رم به شکل محترمانه‎ای نگه داشته می‎شدند.
تاثیر نخستین میراث باستانی در اثنای تاریخ طولانی معماری کلاسیک باقی مانده هر ساختمان کلاسیک نمونه‎ای از کلبه‎های ابتدایی است و کاربرد معماری کلاسیک سندی زنده از سرچشمه‎های فرهنگی تمدن غربی است.
معماری در مصر:
اساس معماری یادمانی غربی در مصر بوده است. در زمانی که نخستین نشانه‎های تمدن در یونان پدید آمد، معماران مصری ساختمان عظیم و سنگین را طی پانزده قرن پیش از آن ساخته بودند.
خاک بسیار حاصلخیز اطراف، رود نیل و بهره‎برداری از این منبع موجب پیدایش تمدنی غنی شد.
شیفتگی به ابدیت و خلق زندگی پایدار بر معماری باستان حاکم بود. مقابر سلطنتی معابدی برای عبادت فرعون‎های متوفی بود. در حدود 2800 قبل از میلاد، کوه‎هایی مصنوعی از سنگ یا اهرام بر روی اتاق‎های ساخته می‎شد که در آن‎ها جسد کاملاً مومیایی فرعون و دارایی‎های با ارزش او قرار داشت.
اهرام نخستین بناهای یادمانی بزرگ جهان به شمار می‎رفتند که با قطعات بریده شده از سنگ ساخته شده بودند. معبد خونز در کارناک «تصویر a»
و یارگی‎های خاص معماری مصر تاثیر شدیدی بر توسعة سبک کلاسیک داشت و برخی جزئیات معماری آن بر معماری روم نفوذ کرد.
در ایام تابستان هیچ کدام از سبک‎های معماری مصر در خارج از آن کشور تکوین و گسترش نیافت زیرا سبک معماری مصر برای انطباق با نیازهای فرهنگ‎های فقیرتر اطراف خود بسیار خاص و خیلی محافظه کارانه و غیر قابل انعطاف بود.
خزانه آترئوس «تصویر b» در حدود 1300 ق.م از تمدن یونان و معبدی که در پرینیاس «تصویر c» بوسیله یونانیان شش صد سال بعد در کرت ساخته شد. تفاوت بین پیشرفت و عقب ماندگی قابل مقایسه همسایگان شمالی آن را نشان می‎دهد. اقتباس نماکاری ساختمان‎های مهم با سنگ، کاربرد ستون و تیر سنگی برای معابد و اشتیاق برای احداث ساختمان بزرگ و با ابهت را باید به عنوان مهمترین سهم معماری مصر در جریان اصلی مکتب کلاسیک ارزیابی کرد.

معماری در یونان ]700 ق.م-200 ق.م[
دولت‎های یونان از موقعیت‎شان در کنار دریای مدیترانه و راه‎های تجاری با ارزش مدیترانه سود بردند و در حدود 700 ق.م از لحاظ فکری و نه از لحاظ حکومتی با هم متحد شدند که در آن آزادی اندیشه همراه با رقابت درونی منجر به پیدایش انقلاب فکری و هنری در آن شد. بالندگی تمدن یونان، جهان غرب را به جریان سیاسی فکری و هنری افکند که آن را برای مدت 2500 سال به جلو افکند. با این حال پیدایش تفکر منطقی. خدایان ما قبل تمدنی را که یونانیان از گذشته‎ای دور و تاریک داشتند از میان نبرد و خانه‎هایی که برای آنها ساخته شده بود، به نمونه‎ها و معیارهایی برای معماری غرب تبدیل شد.
از ساختمان‎های خشتی و گلی نوعی طراحی جدید معبد پدید آمد. نخستین معابد دارای سقف گلی صاف یا سقف‎های از نی بودند. در قرن 8 ق.م ابداع قطعات گلی بزرگ سقف ساختن نقشه‎ای به شکل یک مستطیل ساده را با سقف کوتاه و مثلثی که ویژگی مشخصة بناهای کلاسیک است. عملی ساخت.
معماران یونان باستان بیش از دو قرن تلاش کردند تا تنها یک نوع فرم ساختمانی را به کمال برسانند و در این راستا نوعی معماری خلق کردند که به مدد توان و ظرفیت ماندگار خود بیش از دو هزار سال به عنوان آرمانی جهان باقی ماند.
از بناهای معروف این دوره می‎توان به معبد آپولو در یونان «تصویر a» در 630 ق.م که متکی بر تیرهای چوبی بود و شکل اصلی آن به عنوان الگویی برای همه معابد بزرگ برای قرن بعد باقی ماند و معبد آرتمیس در کوزفو «تصویر b» که در آن حضور آشکار سازه چوبی به سازة سنگی تبدیل شد.
هنگامی که یونانیان امپراطوری ایران را در اواسط قرن پنجم ق.م به عقب راندند. تمدن ممتاز آنان عقل و خرد متراکم شده در خود را طی قرنی آکنده از ثروت و قدرت به نمایش گذاشت. ادبیات، هنر و فلسفه پیشرفت کرد و ساختمان‎های جدید آن سطحی از ظرافت را به نمایش گذاشتند که اجزای آنها به عنوان الگو و نمونه، تمامی تحولات آتی را در معماری غرب تحت تاثیر قرار داد. در همان دوره‎ای که دولت شهرهای یونانی دوران کوتاه اوج سعادت و رفاه خود را سپری می‎کردند برای آیندگان خود نوعی معماری که آن را کلاسیک می‎نامیم خلق کردند.
معماری در امپراطوری روم: ]200ق.م – 1200م[
در حدود 200 ق.م لشکریان شهری رم و متحدان ایتالیایی آن یونانی‎ها را شکست و در بقایای روب ضعف امپراطوری اسکندر پیشروی کردند. توسعه طلبی دوم این سرزمین را به مرکز تمدن و تجمل تبدیل کرد. همزمان با شکل‎گیری امپراطوری مطلقه دوم در قرن نخست قبل از میلاد کاربرد سنگهای آتشفشانی همراه با آهک، در ساختمان‎سازی انقلاب پدید آورد و معماری کلاسیک را متحول کرد.
معماران رومی نظام معماری را که از یونان اخذ کرده‎ بودند برای استفاده از مادة جدید اصلاح کردند.
امپراطوران، الزامی دموکراتیک را برای نگهداری ساختمانها و حفظ محبوبیت خود در شهر رم به میراث بردند. ثروت امپراطوری به امپراطوران پی در پی اجازه داد که بناهای وسیع برای سرگرمی مردم و آراستگی شهرها بنا کنند.
شاید معروفترین آنها کولوسئوم «تصویر b» که احداث آن در سال 70 پس از میلاد بوسیله امپراطور و سپاسیان شروع شد. این ساختمان عظیم گنجایش 000/50 تماشاگر را برای سرگرمی‎های بی‎رحمانه در آمفی تئاتر داشت.
همچنین حمام‎های امپراطور کاراکالا «تصویر c» در 216 پس از میلاد با ظرفیت 1600 نفر. معبد خدایان در پنتئون «تصویر a» در 120 پس از میلاد که کاملترین تصور و درک را از بناهای بزرگ امپراطوری برای ما ایجاد می‎کند نام برد.
بیزانس«روم شرقی»:
هنگام که امپراطوری روم در غرب سرانجام در برابر مهاجمان در 476 سر فرود آورد. نشان اداری امپراطوری ب امپراطور شرقی بیزانس «روم شرقی» فرستاده شد. بیزانتین‎ها خو درا جانشینان نخستین امپراطور روم می‎دانستند. و اگر محدوده جغرافیایی در نظر گرفته نشود، معماری بیزانس تداوم مستقیم سنت کلاسیک است. جنگ در مرزهای شرقی مانع می‎شد که امپراطوران شرقی سرزمین‎های امپراطوری دوباره متحد و یکپارچه شوند. اما امپراطوری ژوستینان در 532 قراردادی با ایرانیان امضاء کرد که سربازان او را برای فتح مجدد – آمد چه محدود – ایالت‎های از دست رفته در آفریقا و حتی روم آزاد گذاشت.
تاخت و تاز بربرها در غرب و ظهور اسلام در شرق نیروی پیروزی را با یک عقب نشینی طولانی تبدیل کرد، اما طی 9 قرن بعد عصر با عظمت ژوستینیان در قالب ساختمان‎های کوچک مانند ساختمان آجری گنبد کلیسای آپوستل مقدس در تسالونیک «تصویر c» در سال 1315 زنده ماند و تداوم یافت.
از دیگر بناهای معروف این دوره می‎توان به بزرگترین ساختمان امپراطوری شرقی ایاصوفیا «تصویر d» در استانبول – کلیسای سنت دیمتریوس در تسالوتیک «تصویر e» در 475 – سرستون‎های تزئین شده «تصویر a و b» هنگامی که آخرین امپراطوری رومی، استانبول را در سال 1453 ترک کرد معماری کلاسیک بیزانس به پایان رسید اما میراث آن در ساختمان‎های اروپائی شرقی و حتی در ساختمان‎های عثمانی تداوم یافت.
کتاب تاریخ سبک‎های معماری
1-رماتسک:
به منظور تعیین و ارزیابی کاراکترهای یک جنبش معماری، معمولاً مرسوم است که ابتدا به یک سری از بناهای مهم و وزین توجه شود. در این رابطه چنانچه در باره ساختمان‎های منفرد سخن به میان آمد، اساساً بی نتیجه و تصعنی خواهد بود، زیرا دستیابی به نتایج مهمتر در باره کارها و تجارب معماری رمانسک، در مطالعه تغییرات پیوسته ناشی از جریانات و حوادث محیط امکان پذیر است، و سیستم متحد این تغییرات، یعنی شهر، به میزان قابل توجهی دارای معنایی برتر نسبت به ساختمان‎ها می‎باشد.
در هیچ یک از قرون گذشته ابتکارات شهری به قدر این دوران زنده و پویا و مملو از نتایج و اندیشه‎ نبوده است. در این زمان اکثر شهرهای مهم دنیای غرب به طور ریشه‎ای دستخوش تغییر و تحول شده و خیلی از شهرهای جدید دیگر در این دوره پی ریزی شده در اعصار بعدی حول نقاط اولیه‎ای که توسط سازندگان رمی به وجود آمده‎اند، گسترده شدند.
شهرهای جدید در اشکال اولیه از فرم شطرنجی دوران باستان تبعیت کرد. و کم کم بعد از توسعه و گسترش، شهرک‎های اطراف را در بر گرفته مانند: برخی از شهرهای قرون وسطا، مخصوصاً ایتالیا، بر روی مراکز اولیه مستقر و شکل گرفته، مانند فلورانس، بلونیا، لوکا، میلان، کلونیا، وین.
به این ترتیب ارگانیزمی با خطوط غیر مستقیم شکل می‎گیرد، که محدودیت‎هایی را داخل شهرهای رمی سبب شده و تاکید بر تبعیت از این منطق می‎شود یعنی ارگانیزم جدید سعی داشت تا با طرح شبکه‎های شطرنجی اولیه ادغام و آن را تحت تأثیر قرار می‎دهد.
2-گوتیک
غرب پس از چند قرن تهاجم، جنگ و ویرانی در قرن دوازدهم به دوره‎ای از آرامش نسبی و ثبات رسید و مراکز آموزشی در شهرهای کلیسایی توسعه یافت. جنگ‎های صلیبی پیشرفت مسلمانان را متوقف کرد و سفرهای امن‎تری را در جنوب اروپا و فلسطین ممکن کرد. دوباره دستاوردهای فکری روم که آثاری از آن در کتابخانه‎های رهبانی نگهداری شده بود، مورد توجه قرار گرفت. کشیشان مطلع و ثروتمند از کلیساهای کلاسیک روم و بناهای یادمانی کنسانتین در فلسطین دیدن کردند و کلیساهای خودشان را با مرزهایی حجیم، تزئینات وفضاهای داخلی زمخت مانند بربرها ملاحظه کردند.
گذشت قرن‎ها، اسطوره و جادوی روم را از بین نبرده بود، اما تداوم غیر منقطع تمدن از میان رفته بود. احساس پیشرفت تاریخ از میان رفته بود و هنرمندان ساده دلانه شکل‎های باستانی را با ظاهری جدید تصویر می‎کردند. باورهای خرافی و شکل رمزآمیز مسیحیت اذهان را به سوی جهان رمزی سمبل‎ها و اسطوره‎هایی که نوعی واقعیت مانند جهان فیزیکی به دست آورده بودند، متوجه ما کرد. وقتی که سازندگان کلیساهای جامع در جستجوی خلق ساختمان‎هایی به سبک باستانی بودند، علاقه‎ای به باز تولید دقیق آن‎ها نداشتند، اما ابعاد سمبولیک و برخی از خصوصیات معماری آن‎ها را تکرار و تقلید می‎کردند. در فرانسه‎ی شرقی در سال 1089، کلونی «شکل a» مرکز نیرومند رهبری راهبان فرقه‎ی کلونی برای رقابت با سنت پتز در رم بازسازی شد. ساختمان جدید در زمینه‎ی تزئینات کلاسیک غنی بود اما دارای نخستین نمونه از قوس نوک تیز بود که از ساختمان‎های عربی که در سیسیل، اسپانیا یا فلسطین دیده می‎شد، تقلید شده بود.
به طور کلی پیشرفت قابل ملاحظه‎ای در اسکلت بندی ساختمانی پدید آمد که همراه با مزیت‎های ساختمان‎سازی با قوس‎های نوک تیز معماران را قادر کرد که ساختمان‎های بلندتر و سبکتری با پنجره‎هایی بزرگتر بسازند. همان گونه که روش ساختمان سازی از کلیسای جامع نوین (b) تا لئون (c) بهبود می‎یافت، سرانجام ردیف‎ پیوسته‎ی ستون‎ها مانند آن‎هایی که در کلیساهای اواخر دوره‎ رومی یافت می‎شد، به دست آمد.
در اواخر این قرن، تجدید حیات لاتین به پایان رسید. ابداعات ساختمانی در کلیساهای جامع فرصت‎های تازه‎ای پدید آورده بود. در کلیسای جامع چارترز (شکلd) آرمان معماری کلاسیک به سبب ارتفاع ساختمان و کاربرد شیشه در آن محور پایمال شد. اینکه معماری قرون وسطی سبک خودش را برای الهام داشت، اما این شیوه‎ای بود که از منظر وی تیره و مبهم روم پدید آمده بود.
3-رنسانس:
زندگی شهری در ایتالیا ویرانی ناشی از دوران تاریکی را همچنان با خود داشت و بعضی از دولت شهرها در قرون وسطی به جمهوری‎های خودگردان و آزاد از اطاعت رعیت‎وار به شاهان و دوک‎های زمیندار تبدیل شدند آزادی موجب تسریع کمان فرهنگ شهری و رشد صنعت کارخانه‎ای شد. در پی ثبات اشرافیت‎ تجاری این دولت – شهرها که در تقاطع راه‎های اروپا، جهان اسلام و بیزانس واقع شده بودند به بانکداران اروپا تبدیل شدند و ثروت و قدرت زیادی نزد خود متمرکز کردند، که تنها توسط قدرت قابل ملاحظه‎ی سیاستمداران داخلی شهرها و رقابت شدید بین دولت‎های کوچک برای تجارت، سرزمین، منزلت هنری مهار می‎شدند.
ظرافت شکننده‎ی گوتیک پیشرفته هرگز در ایتالیای مرکزی جایگاهی نیافت و برخورد با هنر نوعی واقع‎گرایی انقلابی را در قرن 130 وقتی هنر تحت سیطره‎ی سمبل و قراردادها بود، موجب شد علاقه به ادبیات روم قدیم در قرن 14 منجر به رهایی از دست نوشته‎های کتابخانه‎های رهبانی شود و فلسفه‎ای جدید، یعنی انسان گرایی، مسیحیت و اندیشه‎ی غیر دینی را آشتی داد. نخستین موطن انسان گرایی دولت – شهر فلورانس بود جایی که خانواده‎های برجسته‎اش حامیان پرشور آن بودند.
انقلاب هنری بزرگ، معروف به رنسانس، از این سرزمین حاصلخیز در اوایل قرن پانزدهم پدید امد. هنرمندان عصر رنسانس با خود آگاهی الهام گرفته از روم باستان و با طرد گوتیک جامعه را با انفجار نوآوری‎ها دگرگون کردند. معماران ویرانه‎های فراموش شده‎ی روم را مطالعه کردند تا بناهایی خلق کنند که نیازهای جامعه‎ای را که از فئودالیزم قرون وسطی سر بیرون می‎آورد، تأمین کنند.
میکلوتودر 1440 کاخ خانواده‎ی مدیچی (a) را باکارکردهای مسکونی، تجاری و نیز به عنوان قلعه‎ای نظامی طراحی کرد. برای جلوگیری از جمله و انتقام و بیگانگانی که به شهرهای ایتالیا آسیب می‎رساندند، همیشه این نوع خانه – شهرهای بزرگ طراحی می‎شد.
امام میکلرزو سبک کلاسیک را به طرح سنتی اضافه کرد. دیوارها از سه ردیف سطح صاف واقع در روی یکدیگر تشکیل می‎شود و هر کدام از آنها توسط ردیفی افقی از سنگ که خط سه ردیف سطح صاف واقع در روی یکدیگر تشکیل می‎شد و هرکدام از آن‎ها توسط ردیفی افقی از سنگ که خط منظمی از پنجره‎های قوس دار را نگه می‎داشت،‌تقسیم می‎شد. ترکیب نما به وسیله‎ی پیش آمادگی‎های آویخته‎ی عظیم کلاسیک و قرنیز پوشیده شده که جای برج و باروی سنتی را گرفت وقتی آلبرتی دانشمند و معمای بزرگ،‌کلیسای سن آنوریا را در مانتوا (b) در 1470 در پایان زندگی خود طراحی کرد، نمونه‎های مشخص تر از معماری کلاسیک را برای پیروی در مقابل خود داشت و از فضاهای طاقدار رومی مانند با سلیکیای کنستانتسین (ص 14) الهام می‎گرفت.
رنسانس اولیه در ایتالیا، رویدادی فکر بود که اروپا را به جهان مدرن وارد کرد. نوعی آگاهی و درک تازه از تاریخ همراه با نیروی اصالت موجب خلق معماری کلاسیک جدید بازیابی فراوان شد.
باروک
اروپا ازاواسط قرن شانزدهم به مدت صد سال بطور مداوم در جنگ غوطه ور بود چنان که پروتستان‎ها و کاتولیک‎ها برای عقایدشان ملت‎ها برای استقلال خود و طبقات کسب و بازرگان برای آزادی خود می‎جنگیدند کلیسای رومی که به وسیله‎ی نهضت پروتستان‎ها متلاطم شد در یک سخت‎گیری مبارزه جویانه و بی رحمانه‎ی ملهم از اسپانیا بر ضد اصلاحاتی که برای عقب راندن موج پروتستان‎گرایی طراحی شده بود صفوف خود را آلوده کرد. در حدود 1625، اصلاح ستیزان مطمئن شدند که پروتستان‎ گرایی اگر هم شکست نخورده شد قابل کنترل است و روش‎های خشونت آمیز را کنار گذاشتند و به تبلیغات فریبنده روی آوردند یک سبک هنری و معماری برای تأمین نیازهای این روح جدید خود عفو کردن پدید آمد. این سبک موسوم به باروک به شکل‎های گوناگون هر ناحیه از اروپا را که از محرومیت‎های ناشی از جنگ بهبود یافته بود، در نوردید. معماری کلاسیک تا این زمان خود را در هر جا جلوه‎گر می‎ساخت و با اقتباس و پذیرش جهانی پاروک، تمام قاره برای نخستین مرتبه از قرن سیزدهم در یک نوع معماری با هم سهیم و مشترک شدند.
نخستین بناهایی که در فرانسه بقایای سنت گوتیک را کنار نهادند، از سبک سر سخت ایتالیا استفاده کردند که موجب تولد باروک شد این نخستین ابداع قسمت بهار شده‎تری در فرانسه ایجاد کرد که از وسوسه و انجام افراط در ایتالیا و اسپانیا جلوگیری کرد کلیسای سوربن (b) که بوسیله‎ی ژاک لومرسیه در 635 شروع شد یک از نخستین نمونه‎های این سبک ایتالیایی در فرانسه بود تزئینات غنی اما استادانه‎ای کلاسیک، فاصله گذاری متنوع سطح متشکل از ستون‎های متمرکز بر روی در ورودی مرکزی، و قرار گرفتن یک گنبد جالب توجه سر بالای آنها، ساختمان‎ها و ابنیه بناهای شصت سال پیش رم کرد.
قدرت سیاسی فرانسه در قرن هفدهم موجب ارائه و معرفی سبک جدید به همسایگان شمال آن شد وقتی که جنگ داخلی در انگلستان به پایان رسید و پادشاه از تبعید فرانسه بازگشت، معماری باروک برای یک برنامه‎ی فعال بازسازی الگو قرار گرفت به طوری که شاه خلق بناهای بزرگی مانند کاخ بلنهایم (c) هستیم که به وسیله‎ی معماران وانبردوهاکسمور ساخته شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  61  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله هنر بر معماری یا معماری بر هنر


دانلودمقاله کاربرد علوم رفتاری و ارتباطات در رضایتمندی مشتری

 

 

 

 

مقدمه
دامنه موفقیت های آینده در مدیریت خدمات از حیطه پردازش علوم رفتاری حاصل خواهد شد. لذا تحقیقات بحث انگیزی که اخیراً در مورد احساس مشتری در مقابل تلاش های شرکت ها ، برای برقراری تماس با او صورت گرفته است روشنگر اهمیت کاربرد علوم رفتاری در این زمینه است.
امروزه روانشناسان علوم رفتاری دیدگاه های جدیدی برای بهبود خدمات مدیریت عرضه کرده اند. آنها تئوری صف را در مورد به خط ایستادن مشتریان در بانک ها به کار گرفته اند و سؤالات مشتریان را که خوب اداره می شوند ، خدا گونه مورد پرستش قرار- داده اند. آنها زمان پاسخ به مشتریان را تا یک دهم اعشاری اندازه گیری می کنند و مزید بر آن لحظات «همراه بودن با مشتری» ، «ارتقاء سطح خدمات مشتریان»‌و «شادمان کردن مشتریان»‌را در حد اجرای یک مراسم شادی(جشن تولد ، ازدواج) بالا برده اند.
پژوهش هایی که در زمینه مدیریت خدمات صورت گرفته ، نشان می دهد تقریباً هیچگونه نکته مبهمی که نیازمند تجزیه و تحلیل ، یا اصلاح یا جانشینی باشد باقی نمانده است. اما ، در مقابل در ارتباط با روبرویی با خدمات مطالعات زیادی صورت نگرفته است. به همین جهت مدیران اجرایی توجه زیادی به روانشناسی مواجهه با خدمات
(یعنی احساس مشتریان هنگام روبرویی با خدمات آنقدر ظریف و پیچیده است ،‌که شاید نتوان آنها را در قالب واژه ها بیان کرد) نداشته اند. اخیراً دانشمندان علوم رفتاری و ادراکی با مطالعه و بررسی تجارب انسان ها ، از ارتباطات اجتماعی برای آن دسته از مدیران اجرایی که به طراحی و مدیریت روبرویی با خدمات می پردازند ، به درس های مهمی دست یازیده اند. آنها در روبرویی با خدمات (از یک خرید ساده ماند پیتزا گرفته تا یک همکاری بلند مدت مشاوره) دریافته اند آنچه که اهمیت دارد ادراک مشتری است. به عبارت دیگر آنچه که خیلی مهم است این است که بفهمیم مشتریان از خدمات ما چه برداشتی می کنند. علوم رفتاری به مشتریان کمک می کند تا نحوه عکس العمل انسان ها نسبت به ترتیب زمان رخدادها و همچنین نحوه توجیه کردن آنها از یک رویداد ، پس از وقوع آن را بهتر درک کنند. دانشمندان علوم رفتاری در ارتباط با اثرات توالی رویدادها بر این باورند که وقتی انسان ها رویدادی را به روز می کنند تک تک آن را به یاد نمی آورند (مگر از اینکه تجربه ای دردناک و کوتاه باشد) بلکه چند لحظه مهم آن را به صورت کاملاً زنده به یاد آورده و بقیه را به فراموشی می سپارند (آنها صحنه هایی از آن رویداد را به خاطر می آورند نه همه فیلم را) . اساساً انسان ها زمانی یک ارزیابی و برداشت کلی از رویدادها را به خاطر می سپارند که متکی بر سه عامل «روند تسلسل دردسر یا خوشی» «نقاط اوج یا حضیض یک رویداد» و بالاخره سرانجام آن باشد. لذا تعجبی ندارد اکثر مردم ترجیح دهند که تسلسل وقایع یک رویداد حتماً به نحوی باشد که در طول زمان بهتر شود. مثلاً افراد که در شرط بند ترجیح می دهند اول ده دلار ببازند و سپس پنج دلار ببرند تا اینکه پنج دلار ببرند و بعد ده دلار ببازند. شواهد نشان می دهد که توجه انسان ها به آهنگ بهبودی در قالب یک توالی و ترتیب است (آنها به وضوح آن وقایعی را بیشتر می پسندند که سریع تر بهبود می یابند). مهمتر از همه اینکه همیشه عاقبت یک رویداد امر بسیار مهمی تلقی می شود ، چرا که تجدید خاطره یک فرد از یک رویداد معمولاً تحت تأثیر خاطر بد آن قرار می گیرد. لذا از آنجا که انسان ها شادمانی و حسن خلق در رفتار را در ذهن خود مرتباً تداعی می کنند و در نشست های خود برای دیگران بازگو می کنند ، بنابراین کارکنان موفق در امر خدمات کسانی هستند که مواجهات خود را با رعایت ادب و متانت ، همراه با یک لبخند ساده صادقانه در گوشه لب به پایان می رسانند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

 

رفتار انسان ، شخصیت ، نگرش ، ادراک
رفتار و ادراک ، فرایندهای پیچیده ای هستند که بوسیله آن شخصیت ، انتظارات ، نگرش ها ، نیازها ، حالت های هیجانی ، ارزش های افراد … تعیین می شوند. اساساً تحلیل رفتار انسان در هر زمینه ای کاری بسیار دشوار و پیچیده است ،‌چرا که بین رفتار انسان ، شخصیت و ادراک فرد و عوامل متعددی که رفتار و ادراک را تبیین می کنند ، رابطه ای متقابل وجود دارد. به نحوی که شخصیت ، رفتار را تحت تأثیر قرار می دهد و همزمان با آن بر ادراک نیز اثر می گذارد و ادراک ، رفتار را تحت تأثیر قرار می دهد.

 

مفهوم رفتار:
جنبه های اصلی رفتار مانند شخصیت و نگرش ، فرایندهای ادراکی هستند. تحلیل این جنبه ها به صورت عناصر کاملاً مستقل امکان پذیر نیست ، زیرا پیچیدگی رفتار انسان اجازه نمی دهد تا بتوان همه عناصر اصلی لازم را برای توصیف و تبیین آن ، در چارچوب واحدی فراهم آورد. در واقع باید گفت نمی توان دیگران را به طور کامل درک کرد زیرا
غیر ممکن است بشود به همه احساسات و انگیزش های افراد بطور دقیق پی برد. هر فرد مثل ماه همیشه یک نیمه پنهان دارد که هرگز آن را برای دیگران آشکار نمی سازد
(البته ، این نکته را نباید فراموش کرد که در بازیابی ، رفتار مشتری تا حدود بسیار زیادی روشن و قابل پیش بینی است) . رفتار انسان تابعی از شخصیت و موقعیت اوست ، لذا برای درک بهتر رفتار انسان لازم است که شخص را در یک الگوی منسجم و کلی همانند شکل زیر مورد مطالعه قرار دهیم. نتیجه رفتار شخصیت موقعیت
همانگونه که مشاهده می شود رفتار تابعی از شخصیت و محیط است که تحت تأثیر عواملی همچون سوابق ، اسناد و پیامدها قرار دارد.

 

شخصیت :
شخصیت از واژه لاتین Persona گرفته شده که به معنای «نقاب یا ماسک صورت بازیگر» است. شخصیت انسان در دوران زندگی مانند ماسکی است که به چهره زده است و همیشه آن را با خود دارد. شخصیت می تواند به عنوان الگوهای متمایز رفتار ، شامل تفکرات و هیجانات تعریف شود که انطباق هر فرد را با موقعیت های زندگی او مشخص
می کند. شخصیت ، از ارزش های اجتماعی و روانی تشکیل می شود و رفتار را تحت تأثیر قرار می دهد. در یک موقعیت معین ، ویژگی های فردی که ذاتی شخصیت اوست موجب می شود او رفتاری متناسب با خود اتخاذ کند.
محققین دریافته اند که با دانستن خصوصیات یک فرد می توانند با ضریب اطمینان خوبی گرایش های رفتاری مانند خریدهای وسواسی ، مشارکت ورزشی ، شیوه های زندگی سالم و تمایل به چانه زنی را در شخص پیش بینی کنند. اگر چه متغیرهای شخصیتی
نمی توانند از قبل تعیین کنند که تا چه حد یک شخص در کلیه رشته های ورزشی شرکت خواهد کرد. همچنین دریافته اند مشتریان صرف نظر از اینکه دیگران خریدهای آنها را زیر نظر دارند یا نه بصورت متفاوت عمل می کنند. این متغیر موقعیتی ممکن است با خصوصیت های شخصیتی که افراد را بر حسب تمایلاتشان به همنوایی با فشارهای اجتماعی هنگام خرید از یکدیگر متمایز می کند تعامل داشته باشد و رفتار مشتری را تحت تأثیر قرار دهد. امروزه دو رویکرد متمایز به شخصیت وجود دارد که دارای کاربرد خاصی برای محققان مصرف کننده است. یکی رویکرد روانکاوانه و دیگری رویکرد خصیصه است که در اینجا بیشتر به رویکرد نظریه روانکاوی پرداخته شده است.

 

 

 


تئوری روانکاوی :
تئوری روانکاوی شخصیت زیگموند فروید تأثیرات بسزایی در فهم ما از سرشت انسان داشته است. بر اساس استدلال فروید شخصیت انسان ماحصل یک منازعه فعال بین
سائقه های فیزیولوژیک (مانند گرسنگی ، امیال جنسی و پرخاشگری) و فشارهای اجتماعی برای اطاعت از قوانین و مقررات و ارزش های اخلاقی است. از این گذشته ، او معتقد است که افراد تنها به قسمت کوچکی از نیروها ، که رفتار آنها را سبب می شود آگاهی دارند. از دید او انسانها دارای ذهن خودآگاه ، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه هستند. در این نظریه قسمت اعظم آنچه که انسانها را به کنش تحریک می کند مربوط به ذهن ناخودآگاه است. همین امر باعث می گردد تا فهم ما از شخصیت متحول گردد.

 

نظریه روانکاوی و راهبرد تبلیغاتی :
افکار روانکاوانه در دهه پنجاه میلادی با استقبال محققینی که در زمینه انگیزه مطالعه می کردند، روبرو شده و تأثیر بسزایی در بازاریابی داشته است. شرکت های تبلیغاتی روانکاوانی را استخدام کردند تا در ایجاد موضوعات تبلیغاتی و بسته بندی کالا به آنها کمک کنند، تا ذهن ناخودآگاه مصرف کنندگان را جلب نمایند. تئوری روانکاوی بر استفاده از رؤیا ، خیال پردازی و نماد برای شناختن انگیزه های ناخودآگاه پشت سرکنش یک شخص تأکید دارد. تئوری روانکاوی که هنوز توسط برخی محققان بازاریابی مورد استفاده قرار
می¬گیرد، برای شناسایی نمادها و خیال پردازی های که بصورت ناخودآگاه افراد را به خرید دعوت می کند به کار می رود.

نظریه خصیصه :
در نظریه خصیصه، افراد طبق خصوصیت های غالبشان و یا خصیصه هایشان طبقه بندی می¬شوند. یک خصیصه خصوصیتی است که با آن شخص از شخص دیگری به صورت نسبتاً ثابت و پایدار متمایز می شود.
نظریه خصیصه افراد را بر حسب تمایلات قبلی آنان که از طریق یکسری صفات یا عبارت کوتاه اندازه گرفته شده است ، توصیف می کند. بنابراین ، شخصیت یک فرد در غالب ترکیبی از خصیصه ها به تصویر کشیده می شود.

 

شخصیت جذاب و طریقه ساختن آن :
همه می دانند یک شخصیت جذاب و مطبوع چقدر مورد علاقه و تحسین دیگران قرار می گیرد و تا چه حد می تواند در ایجاد روابط و موفقیت در زندگی و کسب و کار تأثیر مثبت بگذارد. از آنجا که خصایص مبین شخصیت است مدام تحت تأثیر موقعیت های مختلف در معرض تغییر و تبدیل هستند ، لذا شخصیت یک چیز اکتسابی است نه فطری و نه مادرزادی . در نتیجه در اختیار ماست که خود را آنطور که دلمان می خواهد بسازیم. لذا برای اینکه ما یک شخصیت جذاب داشته باشیم بایستی نکات ذیل را به کار ببندیم :
اولین گام: در تدارک شخصیت جذاب این است که دیگران را سرمشق خود قرار دهیم و به لباس پوشیدن و ظاهر تمیز و آراسته خود توجه کنیم و از راه رفتن و رفتارهای
بی قاعده پرهیز کنیم . چرا که در نخستین برخورد افراد با یکدیگر تنها چیزی که جلب- توجه می کند همانا ظاهر افراد است. آنهایی که به ظاهر خود توجه نمی کنند نه تنها به خود ظلم می کنند ، بلکه پاس احترام دیگران را نگاه نمی دارند . همه ما وظیفه داریم به خود احترام بگذاریم. اگر به ظاهر خود نپردازیم و در تمیزی خود نکوشیم و در سخن گفتن لاابالی باشیم ، آشکارا در ایفای آن کوتاهی کرده ایم . خلاصه کلام اینکه اگر نتوانیم بر وجود خود حکومت کنیم و آنرا به طور پسندیده درآوریم نباید انتظار داشته باشیم که در دیگران نفوذ کنیم و آنها را به تحسین خود وادار سازیم.
دومین گام: این است که پیوسته لبخند برلب داشته باشیم. نمی توان انکار کرد که یکی از پایه های اساسی یک شخصیت جذاب داشتن تبسم و قیافه شاد است. البته منظور این نیست که شخص لبخند ساختگی بر لب داشته باشد و به مدد آن بخواهد در دیگران نفوذ کند. لبخند ساختگی نه تنها موجب تقویت شخصیت نمی شود ، بلکه بر عکس از ملاحت آدمی می کاهد. لبخند صادقانه نشانه این است که شخص حاضر به همکاری و همدردی است.
سومین گام: که باید بدان توجه نمود ، این است که همیشه قدردان باشیم. کسی که همیشه در خودش فرو رفته و از همه کس گله مند است و تقصیر شکست های خود را به گردن دیگران می اندازد. دارای شخصیت نامطلوبی خواهد بود و دیگران را از خود منزجر و متنفر خواهد ساخت. باید توجه داشته باشیم. اگر همین احساس رضایت و توجه به قدردانی بصورت یک قسم ، حالت شادی در قیافه آدمی جلوه گر شود ، موجب می گردد که اطرافیان ما نیز از این شادی سهمی ببرند.
چهارمین گام: این است که با حرارت و جنب و جوش باشیم. کم نیستند کسانی که سر خوشبختی و توفیق خود را از طریق داشتن شور و جنب و جوش بدست آورده اند.
پنجمین گام: این است که شخص فهم داشته باشد. منظور از فهم این است که بداند هر چیزی بجای خویش نیکوست. روزی یکی از مدیران معروف در معرفی یکی از همکاران خود گفت : «این مرد کسی است که هر چیز را به موقع اش می گوید» فهمی که از آن حرف می زند در واقع به استعدادی اطلاق می شود که شخص به واسطه آن می تواند خود را بجای دیگران بگذارد و آنها را بفهمد و به غم ها و شادی ها و اوضاع و احوال آنها پی ببرد.
ششمین گام: این است که آماده کمک به دیگران باشیم. منظور این است که گاه در رفتار خود با دیگران ، گذشته از حرف به عمل هم احتیاج پیدا کنیم. قاطبه مردم احتیاج دارند وقتی که دچار مشکلی می شوند دیگران به کمکشان بشتابند. بنابراین وقتی که به مسئولیت خود در قبال مردم پی ببریم ، شخصیت ما رشد می کند و توسعه می یابد. اگر نظری به دور و بر خود بیفکنیم و در کار کسانی که شخصیتشان مورد ستایش ماست دقت کنیم ، متوجه می شویم که شخصیت های جذاب معمولاً کسانی هستند که بیش از آنکه به کارهای شخصی بپردازند به فکر برطرف کردن گرفتاری های دیگرانند.
هفتمین گام : این است که قابل اعتماد باشیم. مردم باید یقین کنند که رازشان را می توانند به ما بگویند. ما نیز این راز را به دیگری نمی¬گوییم. مردم باید اعتقاد پیدا کنند که می توانند به ما متکی باشند.

 

 

 

شناخت نگرش به مثابه کلیدی برای کنترل رفتار
در بطن استراتژی ارتباطات ، توجه اصلی معطوف به نگرش مردم است. ما می خواهیم نگرش یا ذهنیت یک فرد را درباره چیزی تغییر دهیم به امید آنکه در موقعیتی مناسب ، او بر طبق آرزوهای ما عمل کند ، از این رو تعجبی ندارد که یکی از چارچوب های عمده مأخذ ما در برنامه ریزی ارتباطات اقناعی ، روان شناسی باشد. برای درک بهتر موضوع نمودار زیر می تواند کمک بزرگی باشد. شکل زیر به این موضوع اشاره دارد که در برخورد با ارگانیزم ، واکنش معینی ایجاد می شود.
در نمودار مذکور نقاط م . آ. پ یک مدل ارتباطی است. این نمودار را می توان به صورت محرک به منبع ، پیام ، کانال ، و همچنین ارگانیزم به گیرنده و واکنش به تأثیرات نشان داد و با درک این رابطه ، ما می‌توانیم روانشناسی را در ارتباط دخالت دهیم. نمودار ذیل منعکس کننده زمینه توجه اصلی به این مطلب خواهد بود که چه چیزی وارد ارگانیزم می شود (محرک) و چه چیزی از آن خارج می شود (واکنش) . تصادفاً روانشناسی هم واژه «ارگانیزم» را بکار می برد که ارتباط هر سه جزء فرمول را نیز در بر می گیرد. به گونه ای که می توان گفت رابطه ای است که با انتقال محرک و بروز واکنش شکل می گیرد و فردی که در میان این روابط قرار دارد به عنوان ربط دهنده و یا «متغیر مداخله گر» عمل می کند. ما نقش او را با نشان دادن موقعیت «جعبه سیاه» در نمودار به نمایش می گذاریم.
ستاده جعبه سیاه داده
به عنوان مثال هنگامی که یک مهندس برق ابزار الکتریکی می سازد ، اغلب اوقات جعبه سیاهی در پیرامون آن کار می گذارد تا سیم کشی پیچیده درهم و برهم را پنهان کند. بنابراین او برای آزمون عملکرد جعبه سیاه یک ورودی برق را در یک سو وارد می کند و خروجی را در سمت دیگری ضبط می کند. مثلاً اگر این ابزار یک مبدل است او ممکن است به ترتیب 400 ، 300 ،‌200 ، 100 ولت بگذارد ، اگر خروجی ها به ترتیب 200¬، 150 و 50 ولت منظم شود او می داند که عمل جعبه سیاه ، تقسیم ولتاژ به نصف است. روانشناس نیز تقریباً همان کار را انجام می دهد. او بیش از یک مهندس از ابزار کار خود یعنی پیچیدگی رفتار انسانی بیم دارد. تمایل او این است که فرد را به عنوان جعبه سیاه مرموزی ببیند تا با مشاهده واکنش هایش به محرک های گوناگون ، بتواند رفتارهای او را بفهمد. به عنوان مثال ، اگر روان شناسی بخواهد میزان شدت شنوایی شخصی را اندازه گیری کند ، ممکن است سطوح مختلفی از صدا را ایجاد کند و از شخص بخواهد وقتی صدا را می شنود به آن اشاره کند. به همین نحو ما همگی تحت انواع آزمایش هایی قرار می گیریم که در همه آنها از ما خواسته می شود تا آنچه را که در درونمان می گذرد ، مانند توانایی برای راندن یک ماشین ، اطلاعات مان از اعلامیه حقوق بشر و یا درک مان را از محاسبه توصیف کنیم. این واکنش ها ، مهارت ها و توانایی های روانی ، واقعیت را
می¬سنجند. هنگامی که توجه روانشناس معطوف به ارزیابی ما از اشیاء انگاره ها و مردم
می¬شود ، او وارد قلمرو نگرش ها می گردد. اکنون توجه او معطوف به این است که آیا کسی یا چیزی را دوست داریم یا از آن متنفریم، آیا واکنش ما مساعد است یا نامساعد و به طور خلاصه تمایل ما برای رفتار در مقابل یک شیء مفروض ، به شیوه ای خاص چیست؟
عاشق می خواهد بداند دلدارش چقدر از دل و جان دوستش آگاهی دارد. افسر ارتش
می¬خواهد بداند نیروهای زیردستش چقدر به او وفادارند و مدیر شرکت می خواهد بداند کارمندانش نسبت به مدیران ناظر شرکت چقدر فرمانبردار و همکارند. مدیر فروش خواستار دانستن چیزهای مشابهی درباره تولیدات شرکت است. آیا مردم محصولات شرکت او را بیش از محصولات رقبای او دوست دارند؟ آیا حاضرند قیمت کمی بالاتر را پرداخت کنند؟ سیاستمدار اساساً خواستار آن است که بداند آیا شهروندان به او رأی خواهند داد؟ … از آنجا که فهرست وضعیت رفتار بشری و نگرش های مربوطه گسترده است ، لذا باید انتخاب صورت گیرد ، روابط حفظ شود و برای فتح ذهن افراد نیز به نحوی اصولی با برنامه ریزی عمل کرد.

 

نگرش:
نگرش عبارتست از برداشت ، احساس و اعتماد ثابتی که شخص نسبت به شخص دیگر ، یک گروه ، یک اندیشه ، یک موقعیت یا یک شیء دارد. عناصر تشکیل دهنده نگرش دارای سه جزء شناختی ، عاطفی و رفتاری است. عناصر شناختی از مفاهیم ادراک های شخصی درباره یک شیء یا یک طبقه از اشیاء تشکیل می شود.
عناصر عاطفی از احساسات فرد نسبت به یک شیء یا یک طبقه از اشیاء فراهم می آید و عناصر رفتاری جهت گیری عمل شخص در مقابل یک شیء یا یک موقعیت یا یک گروه از اشیاء را شامل می شود.
در مورد نگرش تعاریف زیادی شده است. در اینجا به دو نمونه از آن که می تواند سودمند باشد اشاره می گردد. یکی نظر گوردون الپورت است که نگرش را آمادگی ذهنی و عصبی می داند که از طریق تجربه ، سازمان می یابد و بر واکنش فرد در مقابل تمام اشیاء و وضعیت هایی که به آن ربط دارد اثر هدایت کننده یا پویایی می گذارد و دیگری تعریف دی کرچ و ا. س.کراچ فیلد است که نگرش را تداوم نظام های ارزشیابی مثبت و منفی احساسات هیجانی یا تمایلات مخالفت آمیز یا موافق با توجه به موضوعات اجتماعی
می¬دانند.

 

بررسی صفات عمده نگرش ها و ماهیت آنها
1- نگرش ، فرد را به موضوعات مربوط می سازد و با توجه به تماس فرد با محیط اطراف شکل می گیرد. بنابراین ما می توانیم نگرش را تحت شرایط معینی که مورد بررسی ما قرار می گیرند ، آنها را عوض کنیم.
2- نگرش ها موقعیت کم و بیش تحمل پذیری هستند. نگرش ها بر عکس کششی جنسی ، حالتی لحظه ای از ارگانیزم را ندارند و در عین حال مطلق تثبیت شده یا دائمی نیز نیستند. بلکه در دامنه این دو محدوده قرار دارند.
3- نگرش ها از حیث صفت ، جهت ، میزان و شدت متفاوتند. اینها معمولاً ابعادی هستند که در بررسی های افکار ، کوشش ها متوجه اندازه گیری آنهاست. جهت به ما
می¬گوید که آیا فرد در کنار یا در مقابل چیزی قرار دارد ، آیا تمایل او مساعد است ، آیا چیزی را دوست دارد یا ندارد. در تعریف الپورت با گفتن این مطلب که نگرش تأثیری هدایت کننده یا پویا بر واکنش های فرد به جا می گذارد به این صفت اشاره دارد.
4- نگرش ها سازمان یافته اند ، ولی از نظر مدیران ، انواع متفاوت سازمان یافتگی وجود دارد. معانی گوناگون بسیاری از الپورت ، مبنی بر اینکه نگرش از طریق تجربه سازمان می یابد ، برداشت شده است. به طور کلی در برخورد با سازمان نگرش ها ، آنها را به سه جزء شناختی ، تأثیرگذار و کرداری تجزیه می کنند. به بیانی دیگر این سه جزء با سه حالت وجودی که بشر می تواند با توجه به وضعیت خود اتخاذ کند یعنی دانستن ،‌احساس کردن و عمل کردن انطباق دارد.
جزء شناختی به این مسئله اشاره دارد که چگونه موضوع نگرش درک می شود و درباره موضوع چه اعتقادات ، اطلاعات و مشخصاتی وجود دارد.
جزء تأثیرگذار به احساسات یا هیجانات فرد در مورد موضوع نگرش اشاره دارد.
جزءکرداری بعد عملی یا رفتاری نگرش است به «تمایلات عمل موافق– مخالف» اشاره دارد. ضمناً نگرش به عنوان مکانیزمی ذخیره ساز و انتقال دهنده عمل می کند. در یک جهت زمانی ، زمان حاضر را به زمان گذشته پیوند می دهد و در جهت زمانی دیگر ، حال را به آینده مربوط می کند.
یک نگرش سازنده می تواند ذهنی مثبت آمیخته با زبانی شیرین و نافذ مشتری را محسور کرده و او را تسلیم و اداره کند.

کارکردهای نگرش مشتریان
نگرش ها در حافظه درازمدت ذخیره می شوند و چهار کارکرد مهم را برای مشتریان به عهده می گیرند.
کارکرد اول: کارکرد سودگرایانه است. این کارکرد گویای این است که مردم احساسات خود را به گونه ای ابراز می کنند که حداکثر تشویق و حداقل تنبیه را از جانب دیگران سبب شود. در این معنا ابزار یک نگرش ، مانند پاسخ شرطی به صورت کنش گرا است. مثلاً یک فروشنده ممکن است پی ببرد که اظهارات مثبت او در برابر یک مشتری (یعنی ابراز کردن نگرش های مطلوب) شانس فروش را بالا می برد.
کارکرد دوم: دفاع از خود است. نگرش ها در نقش دفاع از خود، مردم را از حقایق اولیه راجع به خودشان ، یا از واقعیت های خشن دنیای بیرون محافظت می کنند. همانند سیگاری ها، که نگرش مثبت درباره کشیدن سیگار را به منظور دفاع از خودشان در برابر این واقعیت که چه بلایی بر سر خود می آورند شکل می دهند. عملکرد نگرش دفاع از خود در برگیرنده تلاش «فرد» فقط برای حفظ خودش از تضاد درونی و خطرهای بیرونی است. این عملکرد شدیداً بر کاهش نگرانی ناشی از هوس های غیرقابل قبول درونی و یا نیروهای تهدید کننده بیرونی متمرکز است.
عملکرد نگرش دفاع از خود موجب می شود هر محرکی را از آگاهی هوشیارانه که «خود» را تهدید می کند، حذف کند. تعدادی از این محرک ها درونی هستند و به تمایلاتی که باید کنترل شوند، اشاره دارند. سه مکانیزم بازداری، واپس رانی، روانکار در فرایند کنترل نقش دارند. شیوه بازداری به معنی آن است که انگیزه ای خاص تا زمانی که واکنش آشکاری در رابطه با آن انجام شود پذیرفته و در لیست انتظار گذاشته می شود. اولویت های موجود در لیست انتظار ممکن است بیانگر تصمیمی آگاهانه برای به تعویق انداختن یک رضامندی، یا بیانگر مقیاس ارزش های یک فرد باشد.
اگر فرد نتواند بر ورود محرک ها کنترل داشته باشد «خود» (ego) خودش را از تهدید محرک های خارجی حفظ می کند که اساسی ترین شیوه آن انکار است. در این شیوه فرد همه جنبه های ترس آور درک از محیط خود را محو می کند و اگر نتواند بر ورود محرک کنترل داشته باشد آن را به شکل مهیج تغییر می دهد.
سومین شیوه کنترل محرک های درونی واپس رانی یا سرکوب است. این شیوه اساسی ترین پایه دفاع از خود است. زیرا انگیزه به قدری خوب تحت کنترل درمی آید که شخص وجود آن را فراموش می کند. اگرچه آگاهی هوشیارانه از میان می رود ولی انگیزه به حیات خود ادامه می دهد و خود را به اشکال دیگر می نمایاند. این اشکال عبارتند از: مکانیزم فرافکنی، استناد به انگیزه شخص دیگر و شکل گیری واکنش. در اینجا بیان و توصیف محکمی از انگیزه‌ای که مخالف انگیزه رد شده است این است که مکانیزم های دفاعی را اغلب می توان علت نگرش و یا رفتارهای خاص قلمداد کرد. کسی که انواع مفاسد را به جوانان نسبت می دهد و آنها را بزهکاران جوان می خواند، شاید از این طریق انگیزه های سرکوب شده خود را به دیگران نسبت می دهد.
کارکرد سوم: کارکرد معرفتی است. کارکرد معرفتی به عنوان دستورالعمل هایی در جهت ساده کردن عمل تصمیم سازی ایفای نقش می کند. برای مثال، ممکن است مشتریان نگرش هایی را نسبت به فروشندگانی که لباس جلف می پوشند یا نسبت به
مغازه هایی که موزیک های ملایم پخش می شود و یا درون آن ها مبلمان مجلل و با شکوه قرار دارد ایجاد کنند. کارکردهای معرفتی به توضیح اثرات وفاداری به مارک نیز کمک
می¬کند. مشتری با وفادار ماندن به مارک و همچنین حفظ نگرش مثبت نسبت به محصول با اجتناب از فرایند طولانی و مستمر تحقیق، درباره مارک های جایگزین، تصمیم¬گیری می کند.
کارکرد چهارم: کارکرد ارزش نمایی«نماد اندیشی محصول» است. مصرف کنندگان می توانند ارزش های اصلی خود انگاره شان را به دیگری نشان دهند. بطور مثال داشتن ماشین، لباس،‌ مبلمان بسیارگران قیمت، مهمانی های پرشکوه و غیرمتعارف و کسب القایی که اعتبار و ارزش های اجتماعی و طبقاتی را در پی دارد، در بعضی افراد می تواند از مصادیق کارکردهای نرگش ارزش نمایی باشد که صاحبان و برگزار کنندگان آنها
می¬خواهند از این طریق گزاره ای را برای خودشان بسازند. باید توجه داشت این نوع کارکرد می تواند در جلب رضایتمندی مشتریان بسیار مهم و سودمند باشد، چرا که مبتنی بر توجه به مشتری و ارضای خواست درونی مشتری است.

 

ادراک:
مفهوم ادراک، دارای ابعاد و معانی وسیعی است. به همین دلیل ارائه تعریفی جامع و کامل از آن چندان بی اشکال نیست. ادراک در روانشناسی امروز به معنای فرایند ذهنی یا روانی است که گزینش و سازماندهی اطلاعات حسی و نهایتاً معنی بخشی به آن را به گونه ای فعال به عهده دارد. به عبارت دیگر پدیده ادراک فرایند ذهنی است که در طول تجارب حسی معنی دار می شود. از این طریق، انسان روابط امور و معانی اشیاء را در می یابد. این عمل به اندازه ای سریع در ذهن آدمی صورت می گیرد، که هم زمان با احساس به نظر می¬رسد. در این عمل تجارب حسی، مفاهیم و تصورات ناشی از آن انگیزه فرد و موقعیتی که در آن صورت می گیرد دخالت می کنند. بنابراین زمانی می توانیم به مطالعه ادراک بپردازیم که متغیرهای حسی را ثابت نگه داریم و در مجموعه فرایندها پاسخ خاصی را متمایز کنیم.
هنگامی که از ادراک سخن می گوئیم باید توجه داشته باشیم انسان فقط تحت تأثیر یک فرایند قرار نمی گیرد، بلکه مجموعه ای از تحریکات مربوط به دریافت کننده های حسی، مکانی و زمانی در تعامل آنها در موقعیتی خاص، پدیده ای را در ذهن او شکل
می¬دهند. به عبارت دیگر وقتی که محرک های محیطی یا خارجی را دریافت می کنیم از رویدادهای اطراف خود یک تجربه منحصر به فرد شخصی فراهم می آوریم. لذا ادراک پیش از آنکه یک فرایند عینی باشد یک فرایند ذهنی است که به انتخاب و سازماندهی محرک های محیطی می پردازد.
در فرایند ادراک دو مرحله را می توان از هم بازشناخت. در نمودار زیر این دو مورد مشخص شده است. کسب اطلاعات از طریق
درک معنا (تغییر سازماندهی) فهم تمرکز مواجهه: مرحله اول
ادراک توجه سطح درگیری ذهنی: مرحله دوم
نمودار فوق نشان می دهد ادراک در واقع فرایند آگاهی یافتن از اشیاء کیفیت ها یا روابط از طریق اعضای حسی است که در طی مراحل مذکور شکل می گیرد. این فرایند به ما می گوید که چگونه شخصی ادراک های خود را یعنی چیزهایی را که از آنها آگاه است شکل می دهد. این ارتباط میان درون و بیرون، آسیب پذیرترین و حساس ترین حلقه در زنجیر ارتباط است، زیرا چونان دروازه ای عمل می کند و شیوه عمل آن «برو و نرو» است. روان شناسان گاهی اوقات از ادراک با واژه های «دروازه های ورود» یاد می کنند. فرایند ادراک شبیه عبور از مرز بین المللی است. همان طور که مقامات مهاجرت و گمرک تصمیم می گیرند که اشخاص یا کالاها را اجازه ورود بدهند یا خیر ،‌مکانیسم ادراک نیز همین عمل را انجام می دهد. در اینجا باید به دو دسته سوالات اساسی پاسخ داده شود.
1- آیا هر چیزی که در بیرون قرار دارد اجازه ورود خواهد یافت؟
2- برای چیزهایی که اجازه ورود می یابند چه اتفاقی رخ می دهد؟
لذا در اینجا لازم است بدانیم چه نوع از فرایند در طبیعی شدن یا همانندسازی صورت می گیرد. مطمئناً وقتی پیامگذار درباره موانع و سدهای ارتباطی سخن می گوید، سؤالات فوق در میان آنها قرار دارد. گاهی اوقات محرک های ادراکی بسیار ضعیف هستند که از آن تحت عنوان ادراک زیر آستانه ای (ادراک ناخودآگاه) نام می برند و شبیه عملیات قاچاق است. به این مفهوم که چیزی بدون اطلاع مقامات گمرکی و سایر مقامات به سرزمینی وارد می شود. اگر این مسئله را در مورد درک مردم به کار ببریم، معنای آن چنین است که چیزی به آنها منتقل شده، بدون اینکه از آن آگاهی داشته باشند. بعنوان نمونه ای مشخص، آگهی بسیار کوتاه ، «کوکاکولابنوش» می باشد که در پرده سینما به نمایش درآمد. این تصویر آنقدر کوتاه بود که مخاطب از آن آگاهی نمی یافت ، اما طبق گزارش هنگام میان پرده خرید این نوشابه به بیش از حد معمول فروش رفت.
با برنامه ریزی صحیح ذهن ناهوشیار و کنترل ذهن مشتری می توان به اسکیموها فریزر، عرب ها سنگ ریگ بیابان، ژاپنی ها اتومبیل فروخت و کارهای ناممکن را ممکن ساخت.

 

عوامل موثر بر ادراک
شیوه دیگر تجزیه و تحلیل فرایند ادراک این است که دریافت ادراکی را به مثابه مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی در نظر بگیریم. هدف ادراکی فرد این است که با حداقل تلاش، تصاویر ذهنی قابل اعتمادی از دنیای بیرون ایجاد کند.او با ساختن نقشه های شناختی و سایر اشکال تجربیات ذخیره شده، می تواند وابستگی خود را به محرک های سریع بیرونی کاهش دهد. همچنین می تواند در هر چه می بیند به ثبات و سازگاری برسد. تغییرات جزئی در رویدادها حسی یا تغییراتی در حالت چارچوب ذهنی یک فرد، ‌ادراکی را که شکل گرفته است تغییر نمی دهد. لذا برای درک مکانیزم سازگاری و کنش متقابل عوامل درونی و بیرونی، نمودار قطعه ادراکی زیر مفید خواهد بود. این نمودار عوامل درونی و بیرونی ایجاد کننده یک تصویر ذهنی را نشان می دهد.
مقطع ادراکی سمت چپ، ‌دریافتی را ارائه می دهد که بر مبنای اطلاعات جاری استوار است، به نحوی که فاقد چارچوب درونی رجوع است. از سوی دیگر، مقطع سمت راست به مقدار زیادی به فرد ادراک کننده بستگی دارد، به شکلی که دریافت ادراکی فاقد اعتبار و از یکی به دیگری بسیار متفاوت است. مقطعی از منطقه میانی، محرک خاصی را که در چارچوب تجربیات ذخیره شده مان فراهم آمده و به حس های ما ارائه می شود تقویت
می¬کند. و ما را قادر می سازد تا دنیای بیرون را دقیق تر و وفادارانه تر ارائه دهیم و یا پیام ارسالی موردنظر فرستنده را تکرار کنیم. به مفهومی کلی، ادراک، غنی و بارور می شود. این بارور شدن و غناء پایه قالبی گفتار و کردار است، یعنی اخذ تأثیرات نهایی بر مبنای اطلاعات محدود.
یک نمونه دیگر از تکنیکی که با تکیه بر رویکرد مقطعی از عوامل بیرونی و درونی پیشنهاد می شود این است که پیامگذار باید همیشه برای هر پیامی که آرزومند پذیرش آن است، متن یا چارچوب مرجع قابل فهمی آماده کند. اگر او بتواند بپذیرد که تجربه مربوط قبلاً در تجربیات گذشته شخصی ذخیره شده است، فقط باید در پیام های خود کلیدهایی را که این تجربه ذخیره شده را فعال خواهد ساخت و آن را به پیام حاضر پیوند خواهد زد¬، بکار گیرد. از سوی دیگر اگر پیامگذار نتواند این فرض را داشته باشد باید قبل از ارائه پیام خاص زمینه مادی مناسب آن را فراهم سازد.

 

عوامل بیرونی:
در این مورد دو سؤال مطرح است :
اولین سؤال این است که چگونه نگرش های مخاطب بر پذیرش پیام در حال دریافت تأثیر می گذارد؟ به خاطر محدودیت های ادراکی بشری ، معمولاً برای فرد لازم است تا فقط بخشی از کل اطلاعات وارده را انتخاب کند و بپذیرد این فرایند چیزی است که به آن، نام ادراک گزینشی داده شده است. با این همه این فرایند مکانیسمی منفعل نیست ، زیرا شخص سرکشی می کند تا چیزهایی را در محیط خود بیابد که برای او دارای اهمیت است. بنابراین درون یا به اصطلاح ، عوامل کار کردن به مرکز کنترل رفتار ادراکی شخص منتقل می شود.
سوال دوم این است که شخص با اطلاعات دریافتی چه می کند؟ وی اولویت های خویش را در اشکال مختلف نیازها ،‌ ارزش ها و عادات زبانی ، به آن اضافه می کند و آن را انتزاعی می سازد و هر چه را از بیرون رسیده است اصلاح می کند. در اینجا به نظر می رسد قیاس آن به دروازه ورودی که قبلاً صحبت آن شد مناسب است. بطور مثال مهاجرانی که از نظر شباهت یا یکی بودن الگوی فرهنگی، سازگاری دارند نسبت به غریبه ها و آنارشیست هایی که موقعیت موجود را تهدید می کنند، راحت تر پذیرفته می شوند. چرا که آنها خیلی سریع تر در جمعیت حل و جذب می شوند. شباهت این فرایند به فرایند ادراک قابل توجه است در اینجا مجموعه عوامل بیرونی و درونی را که می تواند در فرایند ادراک تأثیر بگذارد ذکر می کنیم.

عوامل بیرونی :
1- شدت : شدت با قدرت پخش یک محرک ادراکی ارتباط پیدا می کند هر اندازه یک محرک شدیدتر باشد به همان اندازه بیشتر جلب توجه خواهد کرد.
2- رنگ و آرایش : رنگ و آرایش محیط فیزیکی ، خلق و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. برخی رنگ ها جو را گرم و برخی دیگر تحریک کننده یا آرام بخش هستند هر رنگی ویژگی های مثبت و منفی دارد.
3- اندازه : اثر اندازه شی بر ادراک ، مثل اثر عمل شدت است.
4- تازگی : محرک تازه بیشتر از عادی جلب توجه می کند.
5- تکرار : اگر محرکی بیشتر از یک بار تکرار شود بیشتر جلب توجه می کند.
6- حرکت : حرکت بیشتر جلب توجه می کند تا بی حرکتی(مانند سخنرانی)
7- موقعیت اجتماعی: موقعیت اجتماعی و هر شناختی که از آن ها ناشی می شود، ادراک ما را تحت تأثیر قرار می دهد.
8- ابهام : محرک های پیچیده یا ناآشنا توجه را جلب می کند(مانند تابلو)

 

عوامل درونی :
این عوامل ویژگی های محرک ما را تحت تأثیر قرار می دهند ، اما اثر آنها به تجربه های ادراکی نیز بستگی دارد و علاوه بر پنج حس اصلی ، برخی ویژگی های خاص هر فرد نیز فرایند ادراک را تحت تأثیر قرار می دهد. این عوامل عبارتند از :
1- شناخت : تجربه و شناخت های انسان ، معنایی را که او به ادراک خود می دهد تحت تأثیر قرار می دهند.
2- انتظار : یعنی تمایل فرد برای عمل کردن بر اساس تفسیری که از موقعیت دارد.
3- انگیزش : همانند انتظار ادراک را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. اساساً انسان چیزی را ادراک می کند که می خواهد. بنابراین تا اندازه ای می توان گفت که نیازهای مورد احساس انسان ، ادراک های او را تحت تأثیر قرار می دهند.
4- احساسات : محرک هایی که هیجان مثبت ایجاد می کنند ، نسبت به آنها که هیچ هیجانی به وجود نمی آورند ، بهتر درک می شوند. در مقابل محرک هایی که هیجان منفی ایجاد می کنند بازداری ادراکی یا حساسیت ادراکی به وجود می آورند. این نوع محرک¬ها نسبت به محرک هاث خنثی ، که هیچ واکنش هیجانی به همراه نمی آورند به دشواری درک می شوند.

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

شکل گیری تغییر باور ، نگرش و رفتار
مفاهیمی چون باور ، نگرش و رفتار به یکدیگر مرتبط هستند. در اینجا سعی شده که به طور اجمال چگونگی شکل گیری باورها و نگرش ها را توصیف کنیم.
باورهای مصرف کننده ، نتیجه یادگیری شناختی است. این باورها نمایانگر شناخت و استنباطی است که یک مصرف کننده در مورد پدیده ها ، ویژگی ها و منافع حاصل از آنها دارد.
پدیده در اینجا عبارت است از محصولات، مردم، شرکتها و چیزهایی که مردم نسبت به آنها نظر، عقیده و نگرش دارند. باورهای مصرف کننده نسبت به ویژگی های یک محصول ممکن است با واقعیت منطبق نباشد. بطور مثال اثر هاله ای ممکن است سبب سوء برداشت از ویژگی های محصول در بازار شود. اثر هاله ای زمانی اتفاق می افتد که مصرف کننده به خاطر خوب یا بد بودن یک خصوصیت محصول، فکر کند که خصوصیات دیگر آن محصول نیز همانطور خوب یا بد است. ویژگی های هر محصول بر حسب اهمیتشان در نزد مصرف کنندگان بسیار با هم متفاوتند. اهمیت ویژگی، به عنوان ارزیابی معنادار شخص، از یک ویژگی، قویاً در میزان دقت معطوف شده به مشخصه خاص محصول تأثیر می پذیرد. یعنی هر قدر توجه به یک ویژگی بیشتر باشد اهمیت آن بیشتر می گردد. در همین راستا عوامل متعددی یافت شده اند که بر اهمیت ویژگی اثرگذار هستند.
عامل نخست: خود انگاره مصرف کننده است. خودانگاری مصرف کننده یعنی«کلیت افکار و احساساتی که فرد نسبت به خودش به عنوان یک شیء بیان می کند». برای مثال اگر مصرف کننده خود انگاره ای دارد که شامل«زمخت بودن» است، ویژگی محکم بودن، در یک کامیون می تواند توجه او را جلب کند. عامل دیگر تبلیغ است که از طریق هدایت و توجه به تبلیغاتی که مرتبط با یک ویژگی است در صورتی که بسیار مشخص و واضح باشد ، ممکن است توجه را به آن ویژگی معطوف نماید و اهمیت مصور آن را افزایش دهد.

 

چگونگی شکل گیری باورها ، نگرش ها و رفتارها
باورها، نگرشها و رفتارها می توانند به دو شیوه مجزا شکل بگیرند. ابتدا از طریق شکل گیری مستقیم که در آن یک باور ، نگرش یا رفتار بدون آن که هیچ یک از دو حالت دیگر ابتدا روی دهند خلق می شود. پس از آن که یک باور ، نگرش یا رفتار مستقیماً شکل گرفت. حالت ها بر روی یکدیگر بنا می گردند و سلسله مراتب اثرات خلق می شوند. سلسله مراتب اثرات، منشایی را که در چارچوب آن باورها ، نگرش ها و رفتارها اتفاق می¬افتد معرفی می کند.

 

شکل گیری مستقیم باورها ، نگرش ها و رفتارها
فرایندهای ناهمخوان سبب شکل گیری مستقیم باورها، نگرش ها و رفتارها شده و این فرایندها مستقیماً در ارتباط با سه دیدگاه پژوهشی تصمیم گیری، تجربی و تأثیر رفتاری معرفی می کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   160 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله کاربرد علوم رفتاری و ارتباطات در رضایتمندی مشتری


دانلود مقاله فیزیک اتمی

 

 

مقدمه
فیزیک اتمی- مولکولی که مربوط به فیزیک جدید است از زمانی متولد شد که دانشمندان متوجه شدند کوچکترین جزء در طبیعت اتم نیست بلکه اتم از اجزای کوچکتری به نام الکترون‌ها و هسته تشکیل شده است. یعنی اتم از هسته‌ای تشکیل شده است که الکترون‌هایی در اطراف آن می‌گردند
فیزیک اتمی به بررسی نقل و انتقال‌های الکترون‌های اطراف هسته می‌پردازد و خواص آنها را مورد بررسی قرار می‌دهد. یعنی ما در فیزیک اتمی کاری به این نداریم که هسته از چه تشکیل شده است بلکه هسته برایمان مرکزی با بار مثبت است و بیشتر توجه ما جلب الکترون‌های اطراف هسته می‌شود
سابقه ی تاریخی
مطالعه روی عنصرها به حدود ۲۵۰۰ سال پیش برمی گردد. دالتون در سال 1807 با استفاده از واژه یونانی اتم که به معنای تجزیه ناپذیر است ، ذره های سازنده عنصرها را توضیح داد. اگر چه امروز می دانیم که اتمها خود از ذرات کوچکتری تشکیل شده اند، اما هنوز باور داریم که اتم کوچکترین ذره ای است که خواص شیمیایی و فیزیکی یک عنصر به آن بستگی دارد.
جان دالتون نظریه اتمی ماده را به شرح زیر مطرح کرد :
- تمام عنصرها از اتم تشکیل شده‌اند . اتمها ذراتی تقسیم‌ناپذیر و تخریب ناپذیرند
- همه‌ی اتم‌های یک عنصر از لحاظ جرم و خواص شیمیایی یکسان‌اند, اما اتم‌های عنصرهای مختلف , جرم و خواص شیمیایی متفاوت دارند .
- یک ترکیب شیمیایی از به هم پیوستن اتم‌های مختلف با نسبت‌هایی که اعداد صحیح و کوچک‌اند , تشکیل می‌شود
- یک واکنش شیمیایی تنها شامل ترکیب , تفکیک یا نوآرایی اتم‌هاست به بیان دیگر , اتم‌ها در جریان یک واکنش شیمیایی نه به وجود می‌آیند و نه از بین می‌روند .
در حال حاضر می‌دانیم که جزء بسیار ناچیزی از ماده در یک واکنش شیمیایی قابل تبدیل به انرژی بوده و از این‌رو به جاست که از قانون "بقای جرم و انرژی " صحبت کنیم . همچنین تئوری دالتون نارسایی‌هایی دارد و برای مثال او به وجود مولکول چند اتمی از قبیل H2 و O2 برای یک عنصر پی نبرد و کوچک‌ترین ذره‌ی همه‌ی عناصر را اتم‌های منفرد پنداشت . همچنین آزمایش‌ها نشان داده‌اند که همه‌ی اتمهای یک عنصر دقیقاً جرم یکسان ندارند . اما با تغییر واژه‌ی "جرم" به "جرم اتمی میانگین" می‌توان تئوری دالتون را به کار برد .
جان دالتون بر اساس تئوری اتمی خود قانون دومی را بیان کرد که مبتنی بر داده‌های آزمایشی نبود . این قانون به عناصری مربوط می‌شود که با هم بیش از یک ماده‌ی مرکب ایجاد می‌کنند . بنابر قانون دوم دالتون "نسبت جرم‌هایی از یک عنصر را که به جرم معینی از عنصر دیگر ترکیب می‌شوند . می‌توان با اعداد صحیح کوچکی بیان کرد . " این گزاره را قانون "نسبت‌های چندگانه" می‌نامند .
الکترون نخستین ذره زیر اتمی
اجرای آزمایشهای بسیاری با الکتریسته ، مقدمه ای برای شناخت ساختار درونی اتم بوده است. کشف الکتریسته ساکن، وقوع واکنش شیمیایی به هنگام عبور جریان برق از میان محلول یک ترکیب شیمیایی فلزدار (الکتریسته یا برقکانت) ، و آزمایشهای بسیار روی لوله ی پرتو کاتدی منجر به شناخت الکترون شد. لوله پرتو کاتدی لوله ای شیشه ای است که بیشتر هوای آن خارج شده است.در دو انتهای این لوله دو الکترود فلزی نصب شده است . هنگامی که یک ولتاژ قوی بین این دو الکترود اعمال شود ، پرتوهایی از الکترود منفی (کاتد) به سمت الکترود مثبت (آند) جریان می یابد که به آن پرتوهای کاتدی می گوین. این پرتوها بر اثر برخورد با یک ماده ی فلوئور سنت نور سبز رنگی ایجاد می کنند. تامسون موفق شد نسبت بار به جرم الکترون را به کمک این آزمایشها اندازه گیری کند.پس از آن رابرت میلیکان توانست مقدار بار الکتریکی الکترون را اندازه بگیرد. به این ترتیب جرم الکترون نیز با کمک نسبت بدست آمده تامسون محاسبه شد.
بار الکترون کلون و جرم الکترون کیلوگرم است.
پرتو زایی
در حالی که تامسون روی پرتوهای کاتدی آزمایش می کرد، هم زمان بکرل فیزیک دانی که روی خاصیت فسفر سانس مواد شیمیایی کار می کرد با پدیده ی جالبی روبرو شد. این پدیده پرتوزایی و مواد دارای این خاصیت، پرتوزا نامیده شد.
بعد از آن رادرفورد به این موضوع علاقه مند شد و پس از سالها تلاش فهمید، این تابش خود ترکیبی از سه نوع تابش مختلف آلفا ، بتا، و گاما می باشد.
مدل اتمی تامسون
تامسون پس از کشف الکترون ساختاری برای اتم پیشنهاد کرد که در آن الکترون ها با بار منفی در فضای ابر گونه با بار مثبت پراکنده اند و جرم اتم را مربوط به جرم الکترون ها می دانست ، حال آنکه فضای ابرگونه مثبت را بدو ن جرم می دانست.
یکی از موارد بسیار مهمی که یک مدل اتمی باید توضیح دهد، مسئله جذب و تابش انرژی توسط الکترونها است. در مدل اتمی تامسون الکترونها در مکانهای تعادلشان ثابت می مانند. در اتمهای برانگیخته، مانند اتمهای اجسام در دمای زیاد، الکترونها حول مکانهای تعادلشان ارتعاش می کنند. چون نظریه الکترومغناطیس کلاسیک پیشگویی می کند که یک ذره باردار، هنگامی که دارای شتا است، مانند الکترون مرتعش، تابش تابش الکترومغناطیسی گسیل می دارد، درک کیفی تابش گسیل یافته توسط اتمهای برانگیخته بر پایه ی الگوی تامسون امکان پذیر بود. اما از نظر کمی نمی توان طیفهایی را که از راه تجربه مشاهده می شد توجیه کند.
رادرفورد که از شاگردان تامسون بود، نتوانست تشکیل تابشهای حاصل از مواد پرتوزا را به کمک مدل اتمی تامسون توجیه کند. و پس از آزمایشهای بسیار ، نادرست بودن مدل تامسون را اثبات کرد. او درسال 1911 در آزمایش خود ورقه نازکی از طلا را با ذرههای آلفا بمباران کرد، به امید آنکه همه ی ذره های پرانرژی و سنگین آلفا که دارای بار مثبت نیز هستند با کمترین انحراف از این ورقه نازک طلا عبور کنند. اما مشاهده کرد که تعداد کمی از ذرات منصرف شده خارج می شوند و تعداد بسیار کمی از آن به طور کامل منحرف شده و به عقب برمی گردند.
پس نتیجه گرفت که حتماً یک هسته کوچک در مرکز اتم وجود دارد که محل تمرکز بارهای مثبت است و تقریباً تمام جرم اتم نیز در درون این هسته است که توانایی به عقب راندن ذره های سنگین و پرانرژی آلفا را دارد.رادرفورد با استفاده از نتایج این آزمایش مدل اتم هسته دار را پیشنهاد کرد.در این مدل هسته دارای بار الکتریکی مثبت است.
مدل اتمی بور
در سال 1913 نیلز بور مدل اتمی خود را ارائه کردکه با برخی از داده های طیف نمایی مثلاً طیف اتم هیدروژن از نظر کمی تطبیق می کرد. مدل اتمی بور مشتمل بر اصول موضوع زیر بود:
1- الکترون درون اتم، تحت تاثیر نیروی الکتریکی بین الکترون و هسته، در یک مدار دایره ای شکل به دور هسته حرکت می کند و این حرکت تابع قوانین مکانیک کلاسیک است.
2- به جای بینهایت مداری که در مکانیک کلاسیک امکان پذیر است، برای الکترون تنها این امکان وجود دارد که در مداری حرکت کند که برای آن اندازه ی حرکت زاویه ای L مضرب درستی از h ثابت پلانک تقسیم بر دو پی باشد.
3- علی رغم این واقعیت که الکترون دایماً شتابدار است، اما در چنین مدار مجازی انرژی الکترومغناطیسی تابش نمی کند. به این ترتیب، انرژی کل آن، E ثابت باقی می ماند.
4- تابش الکترومغناطیسی در صورتی گسیل می شود که الکترونی که در آغاز در مداری با انرژی Ei در حرکت است، حرکتش را به طور ناپیوسته چنان تغییر می دهد که در مداری با انرژی Ef حرکت کند، بسامد تابش گسیل یافته از رابطه ی زیر تبعیت می کند Ei-Ej=hf
اصول موضوع مدل اتمی بور نکات مهمی را مطرح می کند که زمینه ی مکانیک کوانتوم جدید را فراهم ساخت.

 


نوترون
اکتشافات مواد رادیواکتیویته و ایزوتوپها پرسشهای جدیدی را درباره ساختمان اتمها مطرح کرد و پرسش هایی مطرح شد که هسته اتمی را در بر می‌گرفت.
در سال 1919 رادرفورد دریافت که وقتی گاز نیتروژن با ذرات آلفای حاصل از بیسموت ? 214 بمباران می‌شود، ذرات سریعی تولید می‌گردد که می‌تواند بیشتر از خود بیسموت ذرات درگاز سیر کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله فیزیک اتمی


دانلود مقاله استعداد یابی در کشتی

 

 

« تاریخچه »

 

 

 


ورزش کشتی یکی از با سابقه ترین ورزشهایی است که در نزد اقوام و ملتهای گوناگون ، از دوران باستان به شکلهای مختلف برگزار می شده است و تقریبا در هیچ ایل و قبیله و روستا و شهری نیست که این ورزش برای مردم آشنا نباشد .
مبدا کشتی به حیات انسان باز می گردد . از زمانهای بسیار دور ، کشتی چیزی کاملا متفاوت با چیزی که امروزه ما آن را می شناسیم بوده است .
وقتی انسان نخستین دریافت که به کمک قدرت بدنی و زور بازوی خود
می تواند بهتر بر حریفان و حیوانات مهاجم چیره شود ، بیشتر به اهمیت کشتی پی برد .
در آن هنگام کشتی ورزشی نبود که در اوقات بیکاری انجام شود و یا وسیله ای برای استراحت و یا فرار از جامعه باشد ، بلکه وسیله ای برای ادامه بقا بوده است .
به کمک کشتی بود که انسان می توانست از جان خود و خانواده خود محافظت کند و باز هم به خاطر کشتی بود که انسان می توانست غذا بدست آورد . مردان هر خانواده و قبیله ای که زورمندتر از بقیه بودند ، موقعیت و مقام بیشتری نسبت به دیگر خانواده ها و قبایل کسب می کردند و حتی رئیس و فرمانده بقیه می شدند .
قرنها بعد هنگامی که انان توانست به آتش دست یابد ، به زراعت بپردازد ، از فلزات ابزار بسازد و حیوانات را اهلی کند ، کم کم کشتی جنبه های جدیدی به خود گرفت .
از این زمان به بعد ، کشتی تبدیل به یک وسیله سرگرمی شد .
علاوه بر این ، مردان دست به کشتی می زدند تا قدرت خود را بیازمایند و مشخ شود که چه کسی قویتر است .

 


« کشتی در ایران »

 


در ایران قدیم ، کشتی گرفتن و زور آزمایی کردن اهمیت بسیاری داشته استو این روش در زندگی و سنتهای ما ایرانیان به قدری ریشه دوانیده که تبدیل به یک ورزش ملی شده است .
درباره کمله کشتی و اینکه به چه معنی است و از کجا ریشه گرفته است باید گفت که زرتشتیان و پارسیان باستان ، هنگام غروب آفتاب ، بندی به کمر خود می بستند و در برابر کانون اتش به دعا خواندن می پرداختند ، آن کمربند کستی نام داشت و کشتی گرفتن هم از این کلمه آمده به معنی کمر یکدیگر را گرفتن .

 

« کشتی و انواع آن »

 

1- کشتی آزاد : FREE STYLE

 

کشتی آزاد از لحاظ فنی با کشتی ایرانیان که در زورخانه ها انجام می شد ، تفاوت چندانی نداشت و تفاوتش فقط در میدان مبارزه و لباس کشتی گیران بود .
کشتی آزاد از سال 1908 وارد بازیهای المپیک شد و در هر سرزمین با آداب و روم خاصی اجرا می گشته است . این کشتی از برنامه المپیک سال 1912 که در استکهلم انجام گرفت ، حذف شد . زیرا سوئدی ها ا کشتی آزاد آشنا نبودند اما در سال 1920 علی رغم موافق نبودن مقامات رسمی ورزشی از این ورزش ، کشتی آزاد دوباره وارد بازیهای المپیک شد .

 

2- کشتی فرنگی ROMANــGREEC

 

کشتی یونانی ــ رومی ، بر خلاف نامش نه چیزی از یونان دارد و نه از چیزی از روم .
« بوتن » بانی المپیاد جدید ، این کشتی را به نام یونانی – رومی وارد برنامه
المپیک کرد ، اما چون مردم علاقه وافری به کشتیهایی داشتند که با مشت و لگد و وحشیگری بود از این و در سال 1910کشتی یونانی – رومی حرفه ای ناپدید گشت . نخستین فدراسیون کشتی کلاسیک در سال 1913 تشکیل شد و اگر المپیاد از کشتی کلاسیک حمایت نکرده بود ، امروزه اثری از آن مشهود نبود . این کشتی درسال 1318 توسط آنده گرالویچ ، « به سبک اروپاییان با بدنسازی و تمرین کردن منطقی و شیوه صحیح مسابقه دادن در ایران رواج یافت . » گرالویچ که یک آشوری ایرانی الاصل بود ، د سلملس از توابع آذربایجان – غربی چشم به دنیا گشود . وی در 72 سال پیش به روسیه می رود و همانجا به کشتی روی آورده و رشد می کند .
« آندره » در سال 1933 در لنینگراد 16 ساله بود که بهمقام قهرمانی شوروی رسید و در فینال وزن 58 کیلوگرم « سوموف » از « رستف و شوستر» از مسکو را شکست داد و به مقام قهرمانی رسید ولی چون ایرانی بود او را قهرمان رسمی نشناختند . اولین فعالیت وی در باشگاه پولاد و پیکار با « منوچهر مهران » آغازشد . « محمود ملاقاسمی » علی سعادت ، علی غفاری از شاگردان بنام او بودند .
« آندره » بحق یکی از خدمتگزاران به جامعه ورزش بوده که در سال 1364 دار فانی را وداع گفت . اکثر کشتیگیران تیم ملی فرنگی ایران که در مسابقات جهانی یا بین المللی مقاماتی را کسب کرده بودند از شاگردان مرحوم آندره بوده اند .
« اندر برگ سوئدی » و « اکرو شیدزه » روسی اولین مربیان خارجی
بوده اند که به ایران جهت آموزش اعزام گردیدند .

 

« تعریف کشتی و فایده آن »

 

کشتی از جمله ورزشهای سنگین و کاملی است که از قدیم مورد نوجه ورزشکاران ایران بوده است .
کشتی عبارتست از رد و بدل کردن فنونی که در نتیجه تمرین و فعالیت طرفین که قبلا بدست آمده و در موقع لزوم بکار می آید و سرانجام به نفع یکی و به ضرردیگری خاتمه می پذیرد .
کشتی گذشته از فواید بیشماری که دارد برای نیرو بخشیدن به عضلات و نسوج بدن دارد ازفواید و نتایج معنوی و روحی نیز شخص را بی بهره نمی گذارد کشتی روح شهامت و تسلط و در عین حال خونسردی و داشتن ظرفیت و حتی فروتنی و گذشت را که مخصوص پهلوانان است در انسان تقویت می کند .
شخص کشتی گیر نه تنها برای مقابله با صدمات جسمی و عوارضی که ممکن است برای او پیش آید آماده می باشد بلکه بیش از اشخاص دیگر، می تواند ناملایمات زندگی را بر خود هموار سازد .
زندگی ما که با آن سرو کار داریم چیزی جز جنگ و ستیز و مبارزه نیست . زندگی حریف زورمندی است که خواه و نا خواه انسان را به نبرد با خود می طلبد . می توان گفت ، معنی حقیقی زندگی و کیفیت برخورد و مبارزه با پیش آمدهای آن در این کلمه ( کشتی ) نهفته است ، درست است که ورزشهای مختلف نسوج و عضلات بدن را رشد و نیرو می بخشد . ولی کشتی هنر این عضلات وفایده ریاضت آنها را معلوم می گرداند و در واقع کشتی نسبت به ورزشهای دیگر جنبه علمی تری را حائز است .

 

« گارد و حالات مختلف آن »

 

یک تعریف از گارد : گارد در کشتی به حالتی گته می شود که یک کشتی گیر هنگام کشتی گرفتن برای آماده نگه داشتن بدن در مقابل حمله احتمالی حریف مقابل به بدن ( دستها و پاها ) خود می دهد .
اما گارد صحیح گاردی است که نکات زیر در آن رعایت شود ( کشتی آزاد ) :
الف ) پاها کمی بیشتر از عرض شانه باز شود و پاها از قسمت مفصل زانو کمی حالت شکستگی و فنری داشته باشد .
ب ) کمرو بالا تنه نه زیاد خمیده و نه زیاد بالا باشد به کله طوری باشد که مرکز ثقل بدن در وط بدن قرار گیرد .
ج ) دستها به اندازه عرض شانه در جلو از پای گارد محافظت نماید و همانند پاها از قسمت مفصل آرنج شکسته شود و پنجه ها باز و انگشتان شست رو به یکدیگر و نگاه کشتی گیر مستقیم به سمت حریف مقابل باشد .

 

« نام گذاری گاردهای کشتی فرنگی و آزاد »

 

1- گارد راست 2- گارد چپ 3- گارد ژاپنی

 

1- گارد راست :
گاردی است که کشتی گیر پای راست خود را جلوتر از پای چپ خود قرار می دهد و دستها در جلوی پای راست برای محافظت از پای گارد قرار می گیرد .
کشتی گیرانی که انواع گارد را می دانند ، از دانستنیهای خود بیشترین بهره را می برند . چرا که می توانند راحتترین فرم گارد را برای خود ف و مشکل ترین آنرا برای حریف خود انتخاب کنند .

 

2- گارد چپ :
گاردی است که بر عکس گارد راست که کشتی گیر پای چپ خود را جلوتر از پای راست خود قرار می دهد . بازو ها را نیز در یک حالت پوشش به جلو ببرید . منظور این است که بازوی چپ را کمی در قسمت آرنج در جلوی پای چپ خم کنید ، بازوی راست نیز باید در جلوی پای راست اما کمی بالاتر از بازوی چپ قرار گیرد .
سعی کنید که وزن بدنتان را از روی دو پا به طور مساوی تقسیم و پخش کنید .

 

3- گارد ژاپنی :
گاردی است که کشتی گیر هر دو پای خود را به موازات هم بیشتر از عرض شانه ها د یک خط افقی قرار می دهد و هر دست در مقابل پای موافق همان دست در جلو قرار می گیرد . ( این گارد را بیشتر کشتی گیران جنوب شرقی آسیا و اروپا استفاده می کنند . )

 

« گاردهای مخالف – موافق – مختلط »

 

نام گذاری گاردها در کشتی آزاد و فرنگی زمانیکه دو کشتی گیر در مقابل یکدگرگارد می گیرند تغییر می کند که عبارتند از :
الف ) گارد مخالف :
گاردی است که دو کشتی گیر پای گاردشان در مقابل هم با یکدیگر فرق داشته باشد . مثلا پای چپ در مقابل پای راست و یا برعکس قرار می گیرد .

 

ب) گارد موافق :
گاردی است که برعکس گارد مخالف پای گارد دو کشتی گیر در مقابل هم یکی باشد . مثلا پای راست شما د مقابل پای راست حریفتان و یا بالعکس باشد .

 


ج ) گارد مختلط :
گاردی است که پای گارد و کشتی گیر در مقابل یکدگر نه موافق باشد و نه مخالف . مثلا یک کشتی گیر پای چپ یا راست خود را در جلو قرار می دهد و کشتی مقابل او گارد ژاپنی می گیرد . یعنی هر دو پای خود را به موازات هم در مقابل پای چپ یا راست شما قرار می دهد .

 

« عوامل موثر در کشتی »

 

1- نفس
2- فکر- دقت
3- خونسردی
4- حریف را کوچک نشمردن
5- نرمی بدن
6- فن و کشتی
7- بر هم زدن تعادل حریف و استفاده کردن
8- تصمیم آنی برای به کار بستن فنون
9- شانس
10- کشتی فقط زور نیست
11- دید چشم
12- بیداری بدن
13-وقت شناسی
14- قدرت تصمیم گیری
15- امروز کشتی سرعت است

 

1- نفس

 

نفس عبارتست از استقامت و خسته نشدن که اساس موفقیت در کشتی و سایر ورزشهاست و در نتیجه تمرین زیاد می شود . چه بسا در مسابقات اتفاق افتاده است که یکی از کشتیگیران به واسطه تنگی نفس قادر به ادامه کشتی نبوده و اجبارا از ادامه کشتی خودداری کرده است .
2- فکر- دقت

 

برای شروع به هر کاری فکر و دقت لازم است در کشتی نیز فکر و دقت سهم بسیار بزرگی دارد و بسیاراتفاق افتاده است که کشتی گیر در حین عمل به محض متوجه شدن به خارج زمین خورده این خود بهترین دلیل است که تا چه حد دقت فکر در کشتی موثر می باشد و باید حتی المقدور در کشتی بیش از زور و قدرت از فکر خود کمک گرفت تا موفق شد .

 

3- خونسردی

 

کشتی گیر باید در مقابل حملات حریف خونسردی خود را حفظ کند و عصبانی نشود زیرا عصبانیت اراده را سلب و نابود می کند و کشتی گیر را از کار فلج می نماید و حریف هم از عصبانیت او استفاده کرده ، بر او غالب می شود .

 

4- حریف را کوچک نشمردن

 

کشتی گیر باید همیشه حریف خود را قویتر از آنچه هست فرض و پیش از
شروع کشتی خود را برای نبرد با بزرگترین کشتی گیران آماده سازد و در ضمن کشتی گیر اگر حریف خود را ضعیف دید کوچکترین تاثیری در اراده اش پیدا نشود و کاملا حریف خود را بزرگ و قوی بشمارد زیرا اتفاق افتاده است که همین حریفان ضعیف و کوچک برای آنکه طرف آنها را حقیر شمرده و بازیچه خود قرار داده در اغلب مواقع بر حریفان قویتر از خود فائق آمدند همواره باید به مصداق این شعر توجه داشت :
دانی که چه گفت با رستم گرد دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد

 

5- نرمی بدن

 

نرمی بدن در کشتی بسیار موثر است و بارها اتفاق افتاده است که حریف به خاطر داشتن بدن نرم از زمین خوردن حتمی نجات یافته است . نرمی بدن عبارتست از : عضلات نرم که در اثر فشار و کشش ماهیچه ها بیش از اندازه معمول کشیده می شود و فقط به واسطه حرکات نرمش پیدا می شود .

 

6- فن و کشتی

 

فن که باید در حقیقت آنرا کلید کشتی نامید عبارتست از : گرفتن قسمتی از بدن حریف که او را ناراحت کند .
طرز به کار بستن فن بر سه قسم است :
1- طرز گرفتن آن
2- طرز عمل آن
3- طرز بدل و دفاع آن
شرط به کار بردن فن بستگی کامل به برهم زدن تعادل حریف دارد .

 

7- بر هم زدن تعادل حریف

 

به صورت زیر است :
باید اول دست خود را به بعضی از قسمتهای بدن حریف نزدیک کنید و یا
اینکه کاری را ناقص از گرفته و یا به طرف چپ و راست و یا جلو و عقب فشار دهید بطوریکه حریف را گیج کرده و او مجبور شود یک مقدار از انرژی خود را صرف نگهداری تعادل بدن خود کند آن وقت فنی را که می خواهد بگیرد .

 

8- تصمیم آنی برای به کار بستن فنون کشتی :

 

کشتی گیر نباید هیچ وقت در زدنفن تردید کند و در هر وقت به فکر خود ، فنی را که برای حریف پیش خود انتخاب کرد به فوریت برند تعادل خود را حفظ کند و مواظب باشد که بدل نشود .
9- شانس

 

معمولا در کشتی برای آنکه اختلافی برسر تعیین حریف رخ ندهد ، قرعه می کشند این عمل اینست که به بعضی حریف زورمند و به برخی دیگر حریف کم زورتری می افتد یعنی در اینجا بیش از هر چیز شانس در برداشتن قرعه تاثیر دارد .

 

10- کشتی فقط زور نیست

 

کشتی فقط تکنیک است ، کشتی زیرکی ، هوشیاری ، بیداری ، استقامت ، انعطاف بدنی و سرعت است . یک کشتی گیر قوی اگر دارای فاکتورهای بالا نباشد شکست خواهد خورد .

 

11- دید چشم

 

دید چشم در کشتی نقش بسیار مهمی دارد . کشتی گیر خوب کسی است که حریف خود را در یک لحظه از نظر دور نکند و زیر نظر داشته باشد و مانند شیر که شکار خود را در یک لحظه از نظر دور نمی کند باشد . در موقع
مناسب و زمان معینی به حریف یورش می برد و حرکات او را با دید قوی زیر نظر داشته باشد تا او نتواند امتیاز کسب کند . وقتی بعضی از کشتی گیران را روی تشک مشاهده می کنیم انگار خوابند ، ولی بعضی دیگر را دقت کنیم متوجه می شویم چقدر هوشیار و دقیق می باشند . پس نتیجه می گیریم که آن دسته از کشتی گیرانی که چشمان تیزی ندارند هرگز موفق نیستند ولی گروهی که چشمانی باز دارند و هوشیار هستند با دید خوب به مقام قهرمانی دست می یابند .

 

12- بیداری بدن

 

یکی دیگر از خصوصیات کشتی گیر خوب بیداری بدن است که بسیار اهمیت دارد که به جرات می توان گفت هیچ کشتی گیری بدون آن به هیچ جا نمی رسد
کشتی گیر هرچه قدر قدرتمند باشد ولی دارای بیداری بدن نباشد به طور قطع نمی تواند به موقع حملات و فنون رقیب را خنثی کند و یا به موقع بدون وقت روی حریف فنی را اجرا نماید .

 

13- وقت شناسی

 

کشتی گیرانی که دارای قدرت مناسبی می باشند ولی وقت شناسی را نمی دانند و از فرصتها به موقع استفاده نمی کنند ، احتمال موفق شدن در کشتی را ندارند شاید کمی پیشرفت کنند ولی به موفقیت به معنای وسیع کلمه برای آنان ممکن نیست .

 

14- قدرت تصمیم گیری

 

بعضی ازکشتی گیران دارای استعدادهای خوبی هستند ، یعنی بیداری بدن دارند و به صورت نهفته وقت شناس هستند و اتفاقا زور هم دارند ، ولی اراده قوی و تصمیم گیری ضعیفی دارند . پس قدرت تصمیم گیری هم از نکات مهمی است که برای شش دانگ شدن کشتی گیر خیلی مهم است .

 

15- امروز کشتی سرعت است

 

نکته دیگری که در کشتی حائز اهمیت است سرعت است ، این صفت لازمه کشتی گیرانی است که می خواهند در سطح جهان در بین استثنایی ها باشند کشتی گیری داشتیم به نام امامعلی حبیبی علاوه بر فاکتورهایی که گفته شد دارا بود ، ولی آنچه باعث شد او در بین قهرمانان جهان و المپیک استثنایی باشد سرعت او بود و این حقیقت نه فقط آن دوران بلکه امروزه نیز نقش مهمی را ایفا می نماید . در همین رابطه می بینیم که هر سال تغییراتی در مقررات کشتی به وجود می آورند که کشتی را سرعت ببخشند . و اگر مقایسه ای داشته باشیم که اغلب کشتی گیران زورمند سرعت لازم را نداشته ، به موفقیت نمیرسند .

 


« فنون در کشتی »

 

گرفتن زیر یک خم و درو کردن حریف با پا :
اول تعادل حریفتان را در سر شاخ بهم زده و زمانیکه حریف سر و گردن خود را به طرف بالا حرکت داد ( تصاویر 1و2و3 ) شما زیر یک خم او را گرفته و به حالت درخت کن پای حریف را بالا بیاورید ( تصاویر 4و5 و6 ) و با پای بعدی خود ، پای ستون حریف را درو کرده و حریف را با شکست مواجه سازید ( تصاویر 7و8 )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اجرای فن یک خم درخت کن :
در سر شاخ زیر یک خم حریف را بگیرید ( تصاویر 1و2 ) و زمانیکه حریف روی شما خیمه ناقص زد ( تصویر 3 ) ، از فرصت استفاده کرده با یک جهش دست راست ( دست گارد ) خود را بین دوران ( بیخ ران ) حریف قرار داده و حریف را از روی تشک بلند کنید ( تصاویر 4و5و6 ) و او را در خاک خود بنشانید تا با شکست روبرو شود . ( تصاویر 7و8 )

 

اجرای فن یک خم و دو خم در گارد مخالف :
در سر شاخ با حریف سعی کنید تعادلش را بهم زده و در یک لحظه زیر حریف را از بالای زانو بگیرید ( تصاویر 1و2و3 ) و با تکان دادن حریف ، سر خود را به زیر بغل حریف برده ( تصویر 4 ) و در ادامه همان حال با دست چپ دور پای راست حریف را گرفته و پای گارد خود را بین دو پای حریف قرار
داده و حریف را به سمت جلو حرکت دهید ( تصاویر 5و6 ) و با زانوی پای گارد خود حریف را به پل برده و او را با شکست مواجه سازید .(ت

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله استعداد یابی در کشتی


دانلود مقاله هنر باستانی ماور نزدیک و هند

 

 

تاریخ هند باستانی خاورنه با مصر بلکه با بین النهرین شروع می شود.
بین النهرین: 1 – سومر 2 – اکر 3 – بابل 4 – آشور
الف: بین النهرین: 1 – هند سومر: ساختن ؟؟؟ و شهرهای قلعه مانند و پیکره سازی را می دانستند.
ویژگی هند سومر: شچمشهای بزرگ (مانند اسمر= واریکا)، نشان دهنده توالی صحنه ها (صحنه پیروزی نظامی- مناظر بعد از آن) نیمرخ بودن پیکرها- بدن از روبرو با یک دست و یک پا- چشم به طور کامل استفاده از پرسپکتیو خاص (گاوهای لاسکو)- خشک و بی روح
2 – هند و اکو: تجسمی از حاکمیت مطلق و نشان دهنده اقتدار خداگونه، پایبند به سنتهای کهن
ویژگی: چشمهای بزرگ تندیس، ابروان به هم پیوسته، دهان حساس، دارای وحدت شکل های طبیعی و غیر طبیعی تاکید بر احساس و بینش شخصی
3 - هند بابل: کند کاری روی سنگ همراه با نقش برجسته
ویژگی: تجسم پیکرها (نیمرخ و تمام رخ توام)، مقام بالا و حالت تشریفاتی و رسمی
4 – هند آشور: نقش برجسته و کنده کاری روی سنگ
ویژگی ها: 1 - خشکی و ؟؟؟؟ دادنی بودن زبان هندی 2 – قدرت توصیف و روایتی 3 – پیوستگی و ادامه داستان نقش برجسته ها 4 – سطح صاف و یک دست
تدابیر آگاهانه: 1 – روانی و انجام میان 2 – عدم رعایت بعد نمایی (پرسپکتیو) 3 – طراوت و سرزندگی حالتها و حرکات 4 – روی هم انداختن پیکرها برای القای دوری و نزدیکی
روایت ؟؟؟ اول: پادشاه در ارابه خود ایستاده و زه کمان را کشیده همراه او افسرانی دیده می شود و در آسمان بالای سرش رب الفتوح بالدار آشور موسوم به «آشور» کمان کشیده و شاه را حمایت می کند. اسبهایی ارابه شاه بادهنه های کشیده شده، از روی یک ارابه دشمن که پیشتر در هم شکسته، عبور می کنند. در بالای قسمت مرکزی یک سرباز آشوری در حال کشتن یک دشمن است ضمن آنکه یکی دیگر از نفرات دشمن می کوشد هم رزم خود را نجات دهد. کماندار دشمن در سمت راست در حال رفتن به بالای برج ها است.
روایت تصویر دوم: پادشاه گوشه راست نشسته و به آرامی جام خود را بالا برده و در سمت چپ موجود بالدار که در حال پاشیدن آب متبرک است عمل پادشاه را بخشی از یک آیین مذهبی نشان می دهد. روح هایی که مصریان به آن اعتقاد داشتند: کا: خود دیگر انسان: بعد از مرگ در درون ؟؟؟ می رود و به حیات خود ادامه می دهد. مومیایی
باء: روح پرنده- جند گیر- جستجوگر، آخ: جنگجو
نمادها برای تندیس: ایران- بزوشیر، مصر: کرکس، شاهین، عقاب، مار- هند: گاو، بزند
هند مصریان: تندیس سازی- دیوارنگاری
ویژگی: 1 – حفظ شباهت چهره 2 – استحکام اسلوب 3 – وفادار به طبیعت در چهره سازی 4 – توجه نداشتن به نمایش واقع گرایانه بدن 5 – چشم های شیشه ای و شفاف 6 – رعایت بعد نمایی 7 – نمای صحیح و تمام رخ توام ( پاها به طرز نیم رخ و سینه و بالا تنه به طرز تمام رخ)
دیوارنگاری فضادار: 1- اسلوب نماکاری: تقسیم کردن دیوار به سطوح رنگین یا رنگهای یکدست به کمک نوعی بعدنمای خطی متقاعد کننده
3 – اسلوب تزیینی: حفظ کردن ایجاد توهم بعد نمایی تا صعودی و از دست دادن عناصر معماری گونه
4 – اسلوب پیچیده یا در هم: روی آوردن نقاش به چهارچوب های معماری گونه و چشم اندازهای باز (مخلوطی از 3 اسلوب پیش)

 

هند و یونان باستان
اسلوب هندی یونان= کمال زیبایی + طبیعت گرا
یونان= عهد فلسفه و دموکراسی
عناصر اساسی ؟؟؟ یونان: 1 – طبیعت 2 – انسان 3 – عقل
مرحله توکل هند یونان: 1 – خامی 2 – کودکی 3- پختگی 4 – عقل
نظر یونانیان درباره زیبایی: نظم طبیعت و نظم عقل هر دو زیبا و ساده است و زیبایی چیزها با شناخت ما از آن ها یکی است.
نوع نقاشی یونان با توجه به ظروف به جا مانده:
مرحله اول: 1- شیوه تکرار حالت واحد 2 – استفاده از اشکال هندسی (مثلث- لوزی) 3 – به صورت سمبل از انسان
مرحله دوم: 1- مطالعه وضعیت و حرکت بدن زنده 2 – طبیعت گرا و به صورت واقعی 3 – از وابستگی درآمد
مراحل پیکره سازی در یونان: 1- تندیس های کوچکی از حیوانات و پیکره های انسانی که از مس، برنز، سرب، عاج و سفال ساخته شده 2- مجسمه های ساده بزرگ (به اندازه طبیعی یا بزرگتر از آن) 3- ساختن پیکرهای طبیعی و رنگ آمیزی آنان که جسم پردازی در آن بسیار با ظرافت است. 4 – پایه گذاری اسلوب طبیعت پردازی (میدون- پیکره ؟؟؟ انداز)
هند یونان یکپارچه بود و مخلوطی از عقل و احساس است. اصلا خشک و بی روح نیست بلکه کاملا احساسی است.
هند روم: به تقلید یونانیان، به دنبال جلال و شکوه حکومت اما یونان به دنبال هند، ادب، فرهنگ بود.
هند رومی- نخستین مرحله جامع هند اروپای غربی
این هند ضمن استفاده از شکل های کلاسیک مفاهیم غیر کلاسیکی را بیان می کند و به علاقه و شخصیت فردی را با گرایش به مفاهیمی چون قانون، دولت، تمدن به هم می آمیزد.
ابتکارات روم: طاق نصرف، حمام های عمومی ساختمان و ؟؟؟؟ کلسئوم، شطرنجی کردن و عمودی بودن خیابان ها
هند پیکره سازی روم: 1- تک چهره سازی 2 – پیکرتراشی
تفاوت و شباهت روم و یونان: تفاوت: یونان= طبیعت گرا با موضوعات اساطیری (غیر واقعی) روم: طبیعت گرا با موضوعات واقعی
شباهت: کلاسیک و طبیعت گرا
1 – تک چهره سازی
پیک تراش روحی نشانها و ویژگی های فردی را تا حد امکان در خود حفظ می کرد.
در مورد شخصیت های مشهور یا ثروتمند پیکرتراش از شبیه سازی فراتر رفته و شخصیت و خصوصیات در مدل را در حد کمال بنمایاند.
2 – پیکر تراشی و نقش برجسته سازی:
پیکر تراشی: 1 – ستایس هند پیکرتراشی یونانیان توسط رومیان 2 - روحی بر پایه فرهنگ یونانی توسط اگوستوس
پیکره نوعی عظمت جدی را بیان می کردند.
نقش برجسته: أ؟؟؟ رویداد تاریخی به نقش برجسته برای حفظ رویداد این تصویر برای نمایش تشریفات متبرک کردن یک محراب ساخته شده، خصوصیات تاریخی این نقش برجسته توجه به رومیان به واقعیت و امور واقعی است.
شرح یک پیروزی
به طور کلی نقش برجسته های روحی حاکی از یک نوع هند «روایتگر» هستند که جنبه رسمی و تبلیغاتی دارد.
شیوه دیوارنگاری: 1 – تزییناتی که حالت بسته بودن و بی منفذ بودن دیوار را بیشتر می کند. 2 – نقاشیهایی که به فضای اتاق می افزود.
رنگ های مورد استفاده: سبز، قهوه ای روشن، قرمز، سیاه، سفید
دیوارنگاری مسطح تبدیل به دیوارنگاری فضادار شد (در شهرهای هرکولانیوم، بمبی)
هند مسیحی (بنیزانس)
هند مسیحی: روم متاخر + موضوعات مذهبی – تغییر ماهیت – طبیعت گرایی (ناتورالیسم)+ موضوعات مذهبی
دورة اولیه بنزانس: گذر هند مسیحی اولیه به ند بنزانس نه ناگهانی و نه مشخص بود. به عنوان مثال لوحه زیر را در نظر بگیرد که به عصر تعلق دارند و توسط حکاکان بیزانس (روم شرقی) تراشیده شده. در حالی که لوح اول ؟؟؟ ریشه در سنت یونانی – روحی دارد و در لوحة دوم بیشتر روی ماهیت موضوع تاکید شده نه روی شکل ظاهری.
بیزانس: آخرین مرحله تحول هند یونان + هند مشرق زمین (موزاییکهای کلیسای «سان ویتاله»)
تصاویر روی سنگهای زنگین کنار هم (موزاییکها) نشان دهنده اعتقاد مسیحیان به نجات انسان ها به وسیله مسیح است. ترتیب قرار گرفتن دو موزاییک بیانگر مقام و مرتبه اشخاص است. در ساختن صورتها جز در مورد شخصیتهای سرشناس امپراطور، ملکه واسقف به شباهت توجه نداشته.
دورة دوم بیزانس (دورة طلایی ؟؟؟ 10 و 12):
هند موزاییک سازی عمده ترین هند به شمار می رفت.
در اینجا برای تاکید بر ماهیت غیر جسمانی، کشیده تر شده اند.
دورة آخر بنزانس: حرکتهای اغراق آمیز حرکت پیکر مرکزی، مسیح که ردای سفید به تن دارد و همینطور حرکت پیکرهای آدم و حوا که به خاطر پیچ و تاپ لباسهایشان بیشتر شده

 

هنر اسلامی
ویژگی هنر اسلامی: هم جنبه تزیینی و هم کاربردی داشت.
1 – هند ؟؟؟: با استفاده از سفال، مس، برنج و شیشه ظروف مختلف می ساختند. به عنوان مثال: 1 - استفاده از شیشه های لعاب داده شده در چراغ های مساجد 2 – ساختن کاشی های مرغوب 3 – نقاشی های چند رنگ رئوی ظرف سفالین 4 – استفاده از نقوش برای تزیینات بناها 5 – ساخت منسوجات (هم در خانه های افراد عادی و سرشناس و مساجد و هم به عنوان هدیه، پاداش، بزرگداشت- کاربردی)
تمدن های بهره گرفته: 1 – سامانیان در ایران 2 – قطبیها در مصر
در قرن 4 هجری بافته های مسلمان بسیار مشهور و به اروپا صادر شده. هنر قالیباقی در ایران و در عصر صفویان از لحاظ نقوش و رنگها به حد اعلای پیشرفت رسید.
2 – کتاب آرای: اعراب هیچ گونه سنت تصویر سازی خاص خود نداشتند. و چنین به نظر می آید که تصویرها نیز به وسیله خطاطی که از کتاب اصلی نسخه برداری می کرد، ترسیم شده است که آغازی برای مصور سازی کتب در سرزمینهای اسلامی بود که اوج آن در ایران بود.
مرکز فعالیت کتاب آرایی و خوشنویسی: دربار سلاطین و حاکمان به دلیل شیفتگی به کتابهای نفیس، تبریز، هرات و شیراز
نقاشان اعتلا دهنده کتاب آرایی: 1 – بهزاد: در هرات پرورش یافت. موضوع اصلی آثارش «انسان» و عناصر معماری گونه و منظره از حالت پس زمینه بیرون آمده و با شخصیت های انسانی رابطه یافته.
2 – میرک: شاگرد بهزاد، به وجود آورنده شیوه کتاب آرایی عصر صفوی که نماینگر حد اعلای غنای رنگ و شکوه تزیینی در هند ایرانی بود.
خصوصیات کامیرک: خطوط مواج و ظریف، پیکرها مسطح، بدون هیچ گونه سایه پردازی و بعد نمایی (پرسپکتیو)، ارائه نقشها و رنگهای شاد.
پایه ریزان هنرمند: عبدالصمد شیرین قلم- میرسید علی
3 – خوشنویسی: برای انتقال مفاهیم و جنبه تزیینی به کار می رفت. خط اسلامی در کوفه رونق گرفت.
خطاطان: این قطه (ایرانی- ابداع کنندة خط نسخ) 2 – میر علی تبریزی (ابداع کننده نستعلیق)
در دوران اکبرشاه هنر خوشنویسی در هند رونق یافت و در عهده خلفای عباسی بغداد مرکز فرهنگی اسلامی بود.
هند باختر در سده های میانه
روم در قرن 4: شرقی – بیزانس
غربی – در اواخر قرن 5 میلادی توسط اقوام کوچندة شمال و شرق اروپا از هم پاشیده شد.
سده های بعد از سقوط روم غربی را قرون وسطی یا سده میانه می خوانند که حدوداً 10 قرن طول کشید. دین اقوام مورد بحث: مسیحی و بی تمدن یونان و روم را نداشتند – توجهی به هند مسیحیت توجه نکردند هند خودشان جنبه تزیینی داشت و آن را به خدمت اعتقادات دینی گرفتند.
ویژگی هند: آن زمان به روح توجه می شد نه به جسم.
نوع هند: 1 – کتاب آرایی: 1 – مخصوصا روم 2 – نقش برجسته رودرهای کلیسا 2- سرزمین های جنوب اروپا
عوال تغییرات در کتاب آرایی: 1 – مهاجرت بی امان قوم های تازه 2 – فعالیتهای تبلیغاتی کلیسا
شیوه تزیینی مختلط: مواجهه مسحیت ایرلندی با مسیحیت رومی
شیوه تزیینی خاص سرزمین های جنوب: هند قدر مسیحیت- هند رومی متاخیر
پیکرهای این نقش برجسته با حالات و حرکات اغراق شده، داستان رانده شدن آدم و حوا از بهشت نشان می دهد.
هند خاور دور
1 – هند چین
در چین به هند بیشترین اهمیت را می دهند. نقاشان چینی از اعتبار اجتماعی خاص و متمایز از صنعتگر بودند. بنابراین نام خود را بر آثار خویش می نوشتند و قواعد و اصولی را برای ند نقاشی تدوین می کردند.
نظرات نقاشان چینی: 1 – نقاشی: خوشنویسی 1 – دارای مواد و مصالح مشرتک (قلمو- مرکب- ابریشم- کاغذ) 2 – ساختن هند با اصول مشترک زیبایی یا شناختی و نظام فکری واحد
2 – انسان بر طبیعت سلطه ای ندارد بلکه جزئی از آن است و همانند موجودات زنده دیگر به ریتم های آن پاسخ می دهد.
3 – برای شاد بودن در زندگی باید با طبیعت از طریق او خود را آشکار می کند.
4 – نقاشی برتر از واقعیت است و منظره سازی به (حیطه روح) پر می کشد.
7 – هر زمانم که اندیشه ؟؟؟ به رابطه انسان با انسان و یا انسان به خدا معطوف شود منظره سازی مطرح نمی شود. (6 و 7 نظر تمام نقاشان بود)(.
سیر تحول نقاشی چینی: 1 – تانگ 2 – سونگ 3- یوآن 4 – مینگ 5 – چینگ
1 – تانگ: شمایل های مذهبی و منظره سازی، نقاشی گل و پرنده، کشیدن اسب، اژدها، رودخانه، آتش میوه بر روی طوقارهای ابریشمی و کاغذی متداول بود.
2 – شونگ: منظره سازی مبنی بر عدم تقارن
ویژگی مناظر: قطری و شامل 3 سطح از لحاظ نمایش فضا 1- سطح اول: با یک مخرة مشخص می شده که با قرار گرفتن در پیش زمینه دوری قسمتهای دیگر را تشدید می کرد. 2 – سطح میانی با یک مخرة صاف مشخص می شد. 3 – سطح آخر با قله کوههایی که با ته رنگ آبی رنگ آمیزی می شدند و لایتناهی بودن فضا را القاء می کردند.
مشخص ترین ویژگی: بیانگر کمال مطلوب صلح و یگانگی مبتنی بر فلسفه وحدت موجود است.
3 – یوآن: منظره بخشی از یک محیط ترسناک محسوب می شد به دلیل تبعید نقاشان توسط مغول

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله  هنر باستانی ماور نزدیک و هند