ارزیابی مقایسه ای محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی و ارزش جاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده: 1
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 مقدمه 3
2-1- تاریخچه مطالعاتی 3
1-2-1- مطالعات خارجی 3
2-2-1- پیشینه تحقیقات داخلی 4
3-1- بیان مسئله تحقیق 4
4-1- چهارچوب نظری تحقیق 5
5-1- فرضیه های تحقیق 7
6-1-اهداف تحقیق 8
7-1 -تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق 9
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 11
2ـ2ـ تورم 12
3ـ2ـ ماهیـت تغیـیـر قیـمتها 12
1ـ3ـ2ـ تغیـیـرات سطح عمومی قیـمتها 13
2ـ3ـ2ـ تغیـیـرات خاص قیـمتها 13
3ـ3ـ2ـ تغیـیـرات نسبی قیـمتها 13
4ـ2ـ اندازهگیـری تورم 14
1ـ4ـ2ـ شاخص لاسپیـرز 14
2ـ4ـ2ـ شاخص پاشه 15
3ـ4ـ2ـ شاخص موزون ثابت 15
4ـ4ـ2ـ شاخص فیـشر 15
5ـ2ـ تاریخچه حسابداری تورمی 16
1ـ5ـ2ـ حسابداری تورمی در ایالات متحده آمریکا 17
2ـ5ـ2ـ حسابداری تورمی در انگلستان 20
3ـ5ـ2ـ حسابداری تورمی در استرالیا 22
4ـ5ـ2ـ حسابداری تورمی و تلاشهای بینالمللی 24
6ـ2ـ تغیـیـر سطح قیـمتها و روشهای مختلف حسابداری 24
1ـ6ـ2ـ مکتب کلاسیـکها 24
2ـ6ـ2ـ مکتب نئوکلاسیـکها 25
3ـ6ـ2ـ مکتب افراطی 26
7ـ2ـ تاثیـرات تورم بر ویـژگی های کیـفی اطلاعات حسابداری 29
8ـ2ـ تورم و مفهوم حفظ سرمایـه 30
9ـ2ـ مفهوم سنتی سود 31
10ـ2ـ مفهوم اقتصادی سود 31
11ـ2ـ صورتهای مالی تعدیـل شده و امکان تفسیر دوگانه آنها 34
12ـ2ـ مزایـا و معایـب به کارگیری حسابداری مبتنی بر بهای تاریـخی 36
1ـ12ـ2ـ انتقاد از بهای تاریـخی 36
2ـ12ـ2ـ مزیـتهای حسابداری سنتی 38
13ـ2ـ مزایا و معایب بهکارگیری حسابداری تورمی 39
1ـ13ـ2ـ مزایای به کارگیری حسابداری تورمی 39
2ـ13ـ2ـ مزایـای بهکارگیـری حسابداری بر مبنای ارزشهای جاری 40
3ـ13ـ2ـ معایـب بهکارگیـری حسابداری تورمی 41
14ـ2ـ پیشینه مطالعات خارجی 42
15ـ2ـ پیشینه تحقیقات داخلی 44
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3 مقدمه 47
2-3-روش تحقیق 47
3-3-جامعه مطالعاتی و نمونه آماری 48
4-3-روش های جمع آوری اطلاعات 50
5-3-روش شناسی تحقیق 51
فصل چهارم 56
تجزیه و تحلیل دادهها 56
1-4 مقدمه 57
2-4-توصیف داده ها 58
3-4-بررسی فرضیات 61
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
1-5 مقدمه 71
2-5-ارزیابی و تشریح نتایج آزمون فرضیه ها طبق شرایط متغیرها 71
3-5-نتایج فرضیه ها 71
4-5-نتیجه گیری کلی تحقیق 72
5-5- پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی 73
6-5-محدودیت های تحقیق 73
پیوست ها
جدول مربوط به صنایع و نام شرکت های نمونه آماری 79
منابع و ماخذ
منابع فارسی: 83
منابع لاتین: 84
چکیده انگلیسی: 86
جدول1-3: تحلیل واریانس 53
جدول1-4: توصیف داده ها 58
جدول2-4: بررسی نرمال بودن توزیع متغیر وابسته 59
جدول3-4: ماتریس همبستگی پیرسون 60
جدول4-4: نتایج تحلیل 62
جدول5-4: 62
جدول6-4: 63
جدول7-4: 64
جدول8-4: 65
جدول9-4: 65
جدول10-4: 66
جدول11-4: 66
جدول 12-4: 67
جدول13-4: 68
جدول14-4: 68
جدول15-4: 68
نمودار1-1: متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق 7
چکیده:
دراین پژوهش سعی شده است تا محتوای اطلاعاتی صورتهای مالی مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی و ارزش جاری در شرکنهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران مورد مقایسه قرار گیرد جامعه مطالعاتی تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره مطالعاتی مربوط به سالهای 1384تا 1388 می باشد. با توجه به اینکه ارزش جاری شرکتها دردسترس نبود به همین منظور از مدلی استفاده گردید که ارزش جاری شرکتهای نمونه با استفاده از قیمت سهام آنها تخمین زده شد و صورتهای مالی شرکتهای نمونه تعدیل گردید و چهار متغیر نسبت بازده مجموع داراییها ، سود خالص به فروش ، سود ناخالص به فروش ، نسبت گردش داراییهای ثابت ، در مبنای بهای تمام شده تاریخی وارزش جاری مورد مقایسه قرارگرفت . نتیجه تحقیق نشان دهنده این بود که بین متغیرهای تحقیق در هر چهار فرضیه رابطه معنی داری وجود دارد .
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
آنچه مسلم است تدوین اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری به این منظور بوده است که گزارشهای مالی تهیه شده برطبق اصول و استانداردهای مذکور گویای واقعیت باشد.باتوجه به اینکه استفاده کنندگان از اطلاعات برای تصمیم گیری تمرکز خود را معطوف همین گزارشهای مالی می نمایند، این گزارشها می بایست به گونه ای تهیه گردند تاعلاوه بر قابل اعتماد و بررسی بودن مربوط و قابل مقایسه نیز باشند که بتواند استفاده کنندگان از این اطلاعات را در امر تصمیم گیری و ارزیابی یاری نماید.
در فصل اول تحقیق حاضر پس از بیان مسئله تحقیق، به چهارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سوال و موضوع تحقیق بوده پرداخته و در ادامه فرضیه های تحقیق و اهداف تحقیق را بیان کرده و سپس به اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته و نهایتا به تعریف واژگان واصطلاحات نیز اشاره شده است.
2-1- تاریخچه مطالعاتی
1-2-1- مطالعات خارجی
وار و ریتر (2002) معتقد بودند که ارزیـابی شرکت بر اساس سود باقیـمانده که ناشی از صورت-های مالی مبتنی بر بهای تاریـخی است باعث کم ارزشگذاری شرکت¬ها می¬گردد و پیـشنهاد کردند که ارزش¬گذاری بر اساس سود باقیـمانده بایـد با استفاده از اطلاعات تعدیـل شده انجام گیـرد.وار و ریـتر (2002) مدلی تئوریـکی ارائه دادند که بر اساس آن و با استفاده از سود باقیـمانده و تعدیـلات تورمی، ارزش شرکت نشان داده میشد.
اوهانلون و پیـزنل (2002) سه نوع از تعدیـلات تورمی را به طور جداگانه با استفاده از مدل پیـشنهادی وار و رایـتر انجام دادند و نشان دادند که هیـچ یـک از ایـن تعدیـلات تاثیـری بر تخمین ارزش تئوریـکی ناشی از فرآیـند ارزیـابی بر اساس سود باقیـمانده ندارد. همچنیـن آن¬ها هیـچ مبنای تئوریـکی برای ایـن فرض که ارزیـابی سود باقیـمانده بایـد بر اساس تعدیـلات تورمی باشد نیـافتند.
2-2-1- مطالعات تحقیقات داخلی
تحقیق خوش طینت نیک نیت در سال 1371 که بیشتر به تهیه صورتهای مالی بر مبنای ارزش جاری به عنوان جز مکمل صورتهای مالی تهیه شده برمبنای ارزش تاریخی جهت رفع نیازهای استفاده کنندگان از صورتهای مالی مذکور توجه داشته است برای این منظور نظریات متخصصین اجرایی کشور و استفاده کنندگان از صورتهای مالی بوسیله پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری و برمبنای اطلاعات جمع آوری شده به این نتیجه رسیده که در مجموع 63% استفاده کنندگان صورتهای مالی این فرضیه را که صورتهای مالی بر مبنای قیمت های تاریخی جهت استفاده کنندگان کافی ومناسب می باشد را رد کرده و 70% از آنها معتقدند که صورتهای مالی بر مبنای ارزش جاری می تواند حاوی اطلاعات جدید باشد که در تصمیم گیریها موثر واقع شود و همچنین پیشنهاد شده که شرکتها یک سود قابل تقسیم بر مبنای حفظ ظرفیت عملیاتی تهیه و گزارش نمایند.
رویایی(1371) در رساله دکترای خود به بررسی تاثیر تورم بر تصمیمگیری استفادهکنندگان از صورتهای مالی پرداخته است. ایشان ضمن ارائه دو مجموعه صورتهای مالی جداگانه، یکی شامل صورتهای مالی تاریخی و دیگری شامل صورتهای مالی تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمتها به استفادهکنندگان، رفتار آنان را در تصمیمگیری خرید یا عدم خرید سهام شرکتها از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس نتایج این تحقیق هیچگونه اختلاف آماری بین تصمیمگیریهای دارندگان صورتهای مالی تعدیل شده و دارندگان صورتهای مالی تاریخی وجود نداشته است.
3-1- بیان مسئله
حسابداری درانجام رسالت خویش همپا وهمراه با سایردانش های فنی در پاسخ به نیازهای گوناگون بشری تکامل یافته و به صورت ابزاری مفید و کارامد در خدمت توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع قرارگرفته است با توجه به اینکه شرایط اقتصادی بسیار پویا و در حال تغییر است حسابداری نیز به عنوان بخش لاینفک بدنه اقتصادی میبایست خود را با این تغییرات تطبیق دهد یکی از این تغییرات تغییر سطح قیمت هاست که در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع ظهورکرده و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است.
حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی،گزارشهای خود را در قالب کمیت هایی که بر حسب واحد پول (ریال) اندازه گیری شده است ارائه می دهد و این واحد به عنوان یک واحد با ثبات فرض شده است.این فرض در شرایط عادی اقتصادی کاملا قابل قبول ومنطقی است ولی وقتی که شرایط افزایش قیمت ها وجود داشته باشد فرض ثبات واحد پولی فرض درستی نیست. و اطلاعاتی که بنگاههای اقتصادی در این شرایط با فرض ثبات واحد پولی ارائه می دهند منعکس کننده واقعیتهای موجود نیست و از ویژگی معتبربودن و مربوط بودن برخوردار نیستند و محتوای اطلاعاتی این نوع گزارشها مورد تردید است.مثلا مبالغی که تحت عنوان دارایی نشان داده می شود به بهای تمام شده تاریخی تهیه شده است در حالیکه ممکن است در شرایط افزایش قیمت ها، قیمت این دارایی با ارزش تاریخی فاصله زیادی گرفته باشد.حال با مطالعه اینگونه گزارشات چگونه ممکن است سهامداران و سرمایه گذاران قادر باشند قیمت سهام خود را تعیین کنند؟
درتحقیق حاضر صورتهای مالی اساسی منتشرشده توسط بنگاههای اقتصادی با ارزشهای جاری موردمقایسه قرارمی گیرد وسوال تحقیق به صورت زیر مطرح می گردد.
آیا بین اطلاعات صورتهای مالی مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی و اطلاعات صورتهای مالی مبتنی بر ارزش جاری درشرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجوددارد؟
4-1- چارچوب نظری
اصول بنیادی حسابداری براساس هدفهای حسابداری و فرضیات مبنای حسابداری استنتاج شده است بنابراین چنانچه هریک از این فرضیات مبنا،تحت تاثیرعوامل و شرایط خاص اعتبار و ارزش خود را ازدست بدهد این امر باعث خواهد شد تا آن دسته از اصول حسابداری که براساس مفروضات استنتاج شده است نیز تحت تاثیرقرار گیرد.
ازآنجا که دو اصل از اصول بنیادی حسابداری یعنی اصل بهای تمام شده و اصل تطابق هزینه بادرآمد با توجه به فرض واحد اندازه گیری پول استنتاج شده است بالطبع این اصول نیز متاثراز تورم برفرض واحد اندازه گیری قرارخواهند گرفت.بنابراین تاثیر تورم بر فرض واحد اندازه گیری پول ازیک طرف باعث خواهد شد که اطلاعات تهیه شده،برمبنای اصل بهای تمام شده بدلیل غیرمربوط بودن و قابل مقایسه بودن ارزش استفاده برای تصمیم گیری و ارزیابی نداشته باشد.ازطرفی دیگرتخطی از اصل تطابق هزینه و درآمد را درمحاسبه و گزارش سود(زیان) بهمراه داشته باشد (احمدیان،1376،ص46)
دراین تحقیق سعی برآن شده است تا با لحاظ نمودن ارزش جاری داراییهای ثابت شرکت با استفاده از 4 متغیرگردش داراییهای ثابت، نسبت بازده مجموع داراییها، سود ناخالص به فروش و سودخالص به فروش به مقایسه ارزش جاری وبهای تمام شده تاریخی پرداخته تا میزان و چگونگی ارتباط بین دو گروه از اطلاعات مشخص گردد
.متغیرهای تحقیق به شرح زیر می باشند:
= گردش داراییهای ثابت - 1
= نسبت بازده مجموع داراییها - 2
= سود خالص به فروش- 3
آبیاری:
آبیاری شالیزار از مهمترین عملیاتی است که باید در زراعت برنج بدقت انجام شود، چون برنج گیاهی است با تلاقی و باید ریشه آن همیشه در داخل آب قرار گیرد در غیر اینصورت محصول بعمل آمده خوب نخواهد بود.
از حدود اواسط فروردین که کاشت بذر در خزانه شروع میشود تا اواخر مرداد ماه که زمان برداشت برنج است آبیاری باید بطور مداوم انجام گیرد آب مورد نیاز توسط کانالهای آبرسانی به مزارع برنج وارد میشود.
وجود آب سبب انتقال مواد مختلف از ریشه به ساقه، برگ و دانهها شده و در نتیجه موجب تهیه مواد خشک میگردد مقدار آب مورد نیاز برای برنج بستگی به روش کاشت، ابعاد کرتها تراکم بوتهها، مقدار مصرف مواد تقویت کننده نوع و بافت خاک، شرایط اقلیمی، شرایط اکولوژیکی و رقم یا ورقههای مورد کاشت داشته و به طور کلی در ارقام زودرس نیاز آبی کمتر و در ارقام دیررس نیاز آبی بیشتر است. برنج در طول دوره رشد خود بطور متوسط به 30000 تا 35000 متر مکعب آب نیاز دارد.
این مقدار آب باید در هنگام پنجه زنی، تشکیل پانیکول و هنگام گل دادن به اندازه کافی در اختیار گیاه قرار گیرد. اگر در مرحله تشکیل پانیکول و گل دادن آب و رطوبت کافی در اختیار برنج قرار نگیرد، تلقیح به خوبی انجام نشده و برنج بدست آمده دارای عملکرد پائینی خواهد بود. زیرا در رطوبت کم دانههای گرده نمیتواند به تخمدان نفوذ نمایند و در نتیجه تلقیح انجام نمیگیرد.
بافت و نوع خاک در مقدار مصرف آب شالیزار خیلی تاثیر دارد. بطور کلی زمینهای رس و سنگین دارای نیاز آبی کمتر ولی شالیزارهای با خاکهای شنی احتیاج به آب بیشتری دارند. زیرا خاکهای شنی دارای خلل و فرج زیادی نسبت به خاکهای رسی هستند و همچنین میزان تبخیر آب نیز در این خاکها بیشتر است. تراکم، علفهای هرز در مقدار نیاز آبی میتوانند تاثیر مهمی داشته باشد. بطوری که هر چه میزان تراکم علفهای هرز در شالیزار بیشتر باشد به همان نسبت میزان مصرف آب توسط این علفهای هرز زیادتر شده و نیاز آبی را افزایش میدهند. یکی از عوامل مهم در رسیدن برنج دمای هوا و آبیاری است. وقتی که درجه حرارت متوسط زیاد باشد برنج ممکن است زودتر برسد، در این حال به کار بردن آب سرد برای آبیاری برنج ممکن است رسیدن برنج را به تاخیر بیندازد.
علفهای هرز شالیزار
1-بررسی اقتصادی خسارت علفهای هرز
علفهای هرز در مزارع برنج یکی از بزرگترین و مهمترین مشکلات شالیکاران میباشند، زیرا هر ساله خسارت زیادی از این طریق به کشاورزان شالیکار وارد میشود.
علفهای هرز هر ساله و در هر زمانی اعم از قبل از کاشت، در زمان داشت و هنگام برداشت و بعد از آن وجود دارند. هر چند خسارت آنها بظاهر دیده نمیشود و علائمی را از آسیب نشان نمیدهد ولی دائماً به گیاه زیان میرساند و سالی نیست که علف هرز وجود نداشته باشد. هر موقع که شرایط برای رشد و نمو گیاه آماده باشد، علف هرز هم وجود خواهد داشت.
آمار ارائه شده از کشور آمریکا در سال 1981 میزان خسارت علفهای هرز را 6/41 درصد بیان نموده است که با توجه به نسبت خسارت آفات که 3/31 درصد و بیماریهای گیاهی که 1/27 درصد بوده، بیشترین مقدار خسارت را علفهای هرز وارد نمودهاند. این واقعیت را میتواند نتیجهگیری کرد که اگر در یک مزرعه شالیزار هیچگونه کنترلی بر روی علفهای هرز انجام نگیرد، پس از گذشت مدتی کوتاه رشد بسیار زیادی خواهند نمود و باعث نابودی برنج میشود.
نحوه خسارت علفهای هرز
بطور کلی کلمه علف هرز از روزی که کشاورزی توسط انسان آغاز گردید بکار برده شد. کلمه علف به گیاهانی گفته میشود که مورد تغذیه حیوانات گیاهخوار قرار میگیرند و کلمه هرز یا هرزه نیز به معنی بیهوده یا بیبند و بار میباشد. علف هرز عبارت است از رویش هر نوع گیاه زراعی و غیر زراعی در داخل یک زراعت معین، یعنی اگر گیاهان زراعی هم تواماً با یک زراعت معین مثلاً برنج کاشته نشوند و خود بخود یا با آلودگی بذور در شالیزار وارد شوند علف هرز هستند. علفهای هرز به روشهای گوناگون به برنج آسیب میرسانند که نحوه خسارت آنها را میتوان بصورت زیر بیان نمود.
1-علفهای هرز مهمی مانند سوروف در مرحله نشاء بعلت شباهت ظاهری با برنج همراه آن در زمین اصلی کاشته شده و پس از رشد تولید بذری نماید که این بذر سبب آلودگی مزارع در سالهای آتی میشود.
2-بعلت رقابت همیشگی و سر سخت و قوی که با محصول دارند اغلب بر آن فائق آمده و مانع رشد آن میگردند.
3-اغلب علفهای هرز خاصیت ترمیم قوی داشته و به محض اینکه قسمتی از اندامهای هوایی آنها از بین برود سریعاً آنرا بوجود میآورند.
4-چون دانه بیشتری نسبت به محصول تولید میکنند در نتیجه پراکندگی بذر آنها زیاد بوده و در انهار و مزارع پخش شده و عامل آلودگی سایر قسمتهای مزرعه شالیزار نیز میشوند.
5-علفهای هرزی مانند اویار سلام در داخل مزرعه برنج و مرغ در روی مرزها رشد نموده و در نتیجه کشاورزان را ناچار مینمایند هر ساله قبل از کاشت هزینهای را برای کنترل و نابودی آنها متحمل شوند.
6-اویار سلام و مرغ از علفهای هرز مهم مزارع شالیزار گیلان هستند که بعلت داشتن اندام و فرم خاص خود در هنگام کار ماشین آلات کشاورزی مانند تیلر، گاوآهن و سایر ادوات بدور آنها میپیچند و از این طریق باعث کاهش راندمان کار میگردد.
7-در مرحله داشت نیز علفهای هرزی مانند نی در شالیزار رشد نموده و با استفاده از آب و مواد غذایی و همچنین سایه افکنی بر روی برنج کاهش محصول را سبب میشوند.
8-رویش انواع نی و لویی Thypho Sp در مسیر جویبارها و انهار علاوه بر اینکه از مقدار زیادی از آب مزرعه استفاده میکنند، موجب کندی جریان آب و کاهش راندمان آبیاری میشوند. همچنین کشاورزان بر این اساس هر ساله هزینهای را جهت لایروبی و پاکسازی مسیر کانالها متحمل میشوند.
9-علفهای هرز میتوانند بعنوان میزبان آفات و بیماریها عمل نموده و در نتیجه باعث اشاعه آنها شوند. علفهای هرز ممکن است میزبان آفات مهمی همچون پروانه کرم ساقهخوار برنج باشند. پروانههای کرم ساقهخوار در واریتههای زودرس برنج در سنین پایین مواجه با برداشت برنج میشوند و اگر بخواهند بهمین حال بمانند به هیچ وجه لاروهای پایینتر از سن چهارم و حتی پنجم نمیتوانند سرمای زمستان را پشت سر بگذارند. ولی با انتقال بر روی علفهای هرز مانند سوروف، تغذیه خود را ادامه داده و به سنین 5 و 6 که سنین زمستان گذران آن هستند، میرسند.
10-بعضی دیگر از علفهای هرز شالیزار مانند آقطی، انواع نی، لویی، شال تسبیح، تیر کمان آبی، آلالههای آبی، توری و سنگ پناهگاه زمستانه کرم ساقهخوار برنج و سایر آفات هستند.
11-علفهای هرز بمیزان دو برابر ثبات زراعی آب جذب نموده و بمیزان 2 تا 4 برابر گیاه، فسفر و پتاس را جذب مینمایند و در نتیجه آنرا از دسترس گیاه دور نگه میدارند.
12-بذور علفهای هرزی مانند سوروف با بذر برنج مخلوط شده و اگر این بذر بعنوان بذر سال آینده بدون انجام عمل بوجاری مورد مصرف قرار گیرد، میتواند عامل انتشار آن باشد.
-طبقهبندی علفهای هرز
طبقهبندی علفهای هرز از لحاظ اهمیت اقتصادی
1-علفهای هرز درجه اول:
علفهای هرزی که اغلب با گیاه زراعی هم خانواده و همجنس هستند و در استفاده از نور مواد غذایی، آب و فضا رقابت شدیدی با گیاه اصلی دارند، همچنین بذر آنها نیز اغلب اوقات با بذر محصول برنج مخلوط شده و علاوه بر اینکه از ارزش اقتصادی آن میکاهد، سبب انتشار بذر علف هرز در سال بعد میشود علفهای مرزی از قبیل سوروف، اوریارسلام، مرغ، بندواش و قاشق واش از این گروه هستند.
2-علفهای هرز درجه دوم یا ثانویه:
گیاهانی هستند که به معنی کلی علف هرز در شالیزار وجود دارند و خسارت وارد میکنند اما به دلایل زیادی، رقابت شدیدی با گیاه اصلی ندارند و از نظر مرفولوژی و بیولوژی و همچنین خواص بوتانیکی با گیاه فوق دارند.
علفهای هرز از قبیل زنبق زرد، شال تسبیح، آلالههای آبی، تیرکمان آبی و عدسک آبی از این گروه هستند.
-طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ شکل ظاهری
علفهای هرز مزارع برنج را از لحاظ مرفولوژی و شکل ظاهری برگ به سه دسته تقسیمبندی مینمایند.
1-باریک برگها: علفهای هرزی که در این دسته قرار میگیرند دارای رگبرگهای موازی هستند. ساقه در این گروه گرد و توخالی است. برگها باریک و کشیده و دارای غلافاند و گاهی اوقات دارای زبانک نیز میباشند برگها در این گروه در دو ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند. مانند: سوروف.
2-جگنها: این دسته از علفهای هرز از نظر مورفولوژیکی بسیار شبیه به باریک برگها بوده ولی بجای ساقه گرد، دارای ساقه سه گوش هستند.
همچنین برگها در سه ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند مانند اویارسلام.
3-پهن برگها: این گروه از علفهای هرز دارای برگهای پهنتری نسبت به دو گروه قبل بوده و رگبرگها نیز به اشکال مختلف قرار میگیرند. مانند: قاشق واش، تیرکمان آبی.
-طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ طول دوره زندگانی، طرز انتشار و ازدیاد.
1-علفهای هرز یکساله:
این نوع گیاهان دوره زندگانی خود را در یک فصل زراعی خاتمه میدهند. تکثیر و انتشار آنها توسط بذر صورت میگیرد بذر تولیدی این گیاهان زیاد و علفهای هرزی از قبیل آنها مشکل است و بصورت بهاره و پاییزه وجود دارند.
علفهای هرزی از قبیل سوروف، سل واش، شبدر آبی، از این نوعند.
2-علفهای هرز دو ساله:
این علفهای هرز بیشتر از یکسال و کمتر از دو سال در طول دو فصل رویش زندگی میکنند.
3-علفهای هرز چند ساله یا دائمی:
این علفهای هرز بیشتر از دو سال و یا بصورت دائمی زندگی مینمایند و بوسیله بذر، ساقههای هوایی، ساقههای زیر زمینی، استولونها (ریشههای نابجای روی ساقه) و یا پیاز تکثیر مییابند.
از بین بردن این علفهای هرز در صورتی که 6 تا 8 هفتهای باشند، امکان پذیر بوده و در غیر اینصورت کنترل آنها مشکل خواهد بود. این گروه، شامل چند ساله ساده و چند ساله خزنده هستند.
علفهای هرزی مثل مرغ، قیاق و اویارسلام از این نوع هستند.
طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ موقع ظهور
1-علفهای هرز قبل از نشاء:
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Rananculus SP آلاله وحشی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Iris SP زنبق زرد در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Lemna minor عدسک آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Castalia SP نیلوفر آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Alisma plant ago aquatica قاشق واش در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Sagittifolin sayyitaria تیرکمان آبی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Coix lacrima شال تسبیح در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
2-علفهای هرز بعد از نشاء
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Echinochloa crus – gali سوروف در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Juncos SP نی در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Panicum SP چیک واش در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cyperus SP اویار سلام در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cynodon dactylon مرغ در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
3-علفهای هرز بعد از برداشت:
بعد از برداشت نیز علفهای هرزی مانند تیرکمان آبی، شال تسبیح و تلهکس Lythrum SP در شالیزار رشد مینمایند.
-کنترل علفهای هرز
1-کنترل بیولوژیک:
در این روش با استفاده از دشمنان طبیعی علفهای هرز مانند حشرات، قارچها و غیره کنترل آنها صورت میگیرد.
2-وجین علفهای هرز:
وجین کردن عبارت است از کندن علفهای هرز که در شالیزارهای شمال کشور بوسیله دست انجام میگیرد. این عمل در دو نوبت صورت گرفته بطوریکه نوبت اول 15 تا 20 روز بعد از نشاءکاری و نوبت دوم حدود 35 روز بعد از نشاء کاری صورت میگیرد که به آن «دوباره» میگویند.
3-شخم در خزانه شالیزار:
انجام عمل شخم یکی از مسائلی است که باعث میشود در اکثر موارد کنترل علفهای هرز به آسانی صورت گیرد. بنا به نظر متخصصین زراعت و خاکشناسی شخم مزارع برنج سبب تهویه و اصلاح ساختمان خاک، افزایش جذب آب در زمین، شکستن لایههای سخت زیرزمینی، از بین رفتن بقایای مواد شیمیایی در خاک و کنترل علفهای هرز میگردد. بنابراین اگر شخم به موقع، یعنی در اواخر پاییز انجام گرفته و عمق آن نیز مناسب بوده یعنی حدود 25 تا 30 سانتیمتر باشد میتواند بسیار موثر واقع شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 18 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده:
در این تحقیق به بررسی رابطه انواع مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. هدف اولیه شرکت ها افزایش ثروت مالکان است لیکن به دلیل وجود تضاد منافع لزوماً همیشه مدیران در پی کسب حداکثر منافع برای مالک یا مالکان نخواهند بود.مشکل نمایندگی عبارتست از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) می گردد با شکل گیری رابطه نمایندگی، هزینه نمایندگی به واسطه تضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود. هزینه های نمایندگی اثرمعکوسی بر ارزش شرکت دارد از این رو شرکتها به دنبال کنترل و کاهش چنین هزینه هایی می باشند. در این تحقیق برای اندازه گیری هزینه های نمایندگی از تعامل بین فرصت های رشد و جریان های نقد آزاد استفاده گردیده و ازشاخص Q توبین به عنوان معیاری برای اندازه گیری فرصت های رشد استفاده شده است. ازبین سازوکارهای کنترل هزینه نمایندگی مالکیت نهادی،مالکیت شرکتی،مالکیت مدیریتی و مالکیت خصوصی به عنوان متغیرهای مستقل بررسی شده می باشد.همچنین برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون مقطعی ترکیبی استفاده شده می باشد.یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت نهادی و هزینه نمایندگی ورابطه منفی و معنادار بین مالکیت شرکتی وخصوصی با هزینه نمایندگی می باشد.مالکیت مدیریتی نیز رابطه معناداری با هزینه نمایندگی ندارد.از بین متغیرهای کنترلی نیز نسبت بدهی،بازده سود سهام و ارزش دفتری به ارزش بازار سهام رابطه منفی ومعنادار با هزینه نمایندگی دارد.
مقدمه:
رابطه نمایندگی عبارتست ازنوعی قرارداد که طبق آن مالک یا مالکین شخص دیگری را مأمور اجرای عملیات می کنند و در این راستا اختیار اتخاذ برخی تصمیمات را نیز به وی تفویض می نمایند جنسن و مک لینگ (1976).هدف اولیه شرکت ها افزایش ثروت مالکان است لیکن به دلیل وجود تضاد منافع مدیران لزوماً همیشه در پی کسب حداکثر منافع برای مالک یا مالکان نخواهند بود. مشکل نمایندگی عبارتست از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) می گردد با شکل گیری رابطه نمایندگی هزینه نمایندگی به واسطه تضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
در این تحقیق به طور کلی رابطه بین نوع ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی برای کاهش این هزینه ها بررسی می شود و در فصل اول راجع به کلیات تحقیق و مسایل و اهداف آن بحث می کنیم و پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
2-1-تاریخچه مطالعاتی
جدول(1-1): نتایج تحقیقات انجام شده در مورد ساختار مالکیت
نتایج اصلی دوره تحقیق محقق(محققین(
عملکرد شرکت های با درصد مالکیت مدیریتی بالای 40 درصد در حال بهبود می باشند.
میولر و اسپیتز (2006) 1997-2000 میولر و اسپیتز
سرمایه گذاری نهادی در کازینو ها ممکن است به سرمایه گذاران این صنعت کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهد.
تسای و گو (2007) 1999-2003 تسای و گو
بین مالکیت نهادی و کیفیت سود رابطه ای مثبت برقرار است که به صورت منفی تحت تأثیر افزایش تمرکز مالکیت سرمایه گذاری نهادی قرار خواهد گرفت.
ولری و جنکینز (2006)
2006 ولری و جنگینز
نتایج تحقیق ایشان نشان دهنده رابطه قوی و غیر خطی بین نسبت Q توبین و نسبت مالکیت مدیران اجرایی ورابطه ای قوی و مثبت بین نسبت Q توبین و نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی نیز بودند.
مک کنل و سرواس (1990)
1976-1986
مک کنل و سرواس
1-بین بدهی و جریان های نقد آزاد رابطه معنادار و مثبتی برقرار است، که این رابطه در شرکت های با فرصت رشد پایین، بیشتر از شرکت های با رشد بالاست.
2-در شرکت های با فرصت رشد پایین، سرمایه گذاران نهادی مدیران را از سرمایه گذاری بیشتر از حد باز می دارد.
3-در شرکت های با فرصت رشد بالا سرمایه گذاران نهادی از استقراض بیشتر حمایت می کنند.
وو (2004)
1992-2000 وو
جدول(2-1): نتایج تحقیقات انجام شده در مورد هزینه نمایندگی
محقق(محققین( دوره تحقیق نتایج اصلی
درن هنری 1992-2002 نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس استرالیا است.
درن هنری (2010)
کراچلی، جنسن ، جاهرا و ریموند
1987-1993 نظارت اعمال شده از سوی مالکان نهادی جانشین مناسبی برای سایر ساز و کارهای کنترل هزینه نمایندگی بوده و در کاهش مشکل نمایندگی مؤثر می باشد.
کراچی، جنسن ، جاهرا و ریموند (1999)
سینگ و دیوید سون 1992- 1994 1- در صورت استفاده از نسبت گردش دارایی ها به عنوان هزینه های نمایندگی، افزایش مالکیت مدیران منجر به افزایش همسویی بین منافع مدیران و مالکان شده و هزینه های نمایندگی را کاهش می دهد.
2- بین نسبت مالکیت عمده بیرونی و هزینه های نمایندگی اعم از نسبت هزینه های عملیاتی به فروش و یا نسبت گردش دارایی ها ارتباط معناداری وجود نداشت.
3- بین اندازه هیئت مدیره و هزینه های نمایندگی شرکت رابطه معکوس مشاهده گردید.
سینگ و دیوید سون (2003)
مک نایت و ویر 1996-2000 1- افزایش در مالکیت مدیران به کاهش هزینه های نمایندگی کمک می کند.
2- نتایج بدست آمده در رابطه با تأثیر نسبت بدهی، نسبت به روش اندازه گیری هزینه های نمایندگی حساس بود. با اندازه گیری هزینه های نمایندگی، رابطه معکوس و معنادار برقرار بود. اینکه در صورت استفاده از تعامل جریان های نقد آزاد و فرصت های رشد به عنوان هزینه های نمایندگی، چنین رابطه ای معنادار نبود.
3- در صورت اندازه گیری هزینه های نمایندگی به روش سوم افزایش درصد اعضای غیر موظف به کاهش هزینه های نمایندگی کمک می نماید.
مک نایت و ویر (2008)
دوکاس و همکاران 1998-2000 که تحلیل گران اوراق بهادار به عنوان یکی از ساز و کارهای کاهش هزینه های نمایندگی مؤثرند.
دوکاس و همکاران (2005)
3-1- بیان مسئله
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر میزان هزینه های نمایندگی شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است. اهمیت این پژوهش در این است که به گونه تجربی به مدیران و استفاده کنندگان درون سازمانی نشان دهد که متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکتهای بورسی بر میزان هزینه نمایندگی آنان تأثیر دارد، یعنی اگر مالکان را گروههای مختلف مانند دولت، مؤسسات مالی، بانکها و شرکتهای خصوصی دیگر تشکیل دهند هزینه های نمایندگی آنان متفاوت خواهد بود. افزون بر این، وجود کدام یک از ترکیب های متفاوت مالکیت در کمتر شدن هزینه های نمایندگی های شرکت مؤثرتر است. یکی از مقولات مهم در حاکمیت شرکتی، آگاهی از ساختار مالکیت و درجه بندی آن در مقیاس های استاندارد می باشد تا با استفاده از آن بتوان استراتژی های لازم در استقرار حاکمیت شرکتی را تدوین نمود.
ساختار مالکیت و ترکیب سهامداران در شرکتهای مختلف، متفاوت است. بخشی از مالکیت شرکتها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد این گروه برای نظارت بر عملکرد مدیران شرکت عمدتاً به اطلاعات در دسترس عموم همانند صورتهای مالی منتشره اتکا می کنند این در حالی است که بخش دیگری از مالکیت شرکتها در اختیار سهامداران حرفه ای قرار دارد که بر خلاف گروه سهامداران نوع اول اطلاعات داخلی با ارزش درباره چشم اندازهای آتی و راهبردهای تجاری و سرمایه گذاری بلند مدت شرکت از طریق ارتباط مستقیم با مدیران شرکت در اختیار ایشان قرار می گیرد. ساختار مالکیت در شرکتهای مختلف طبقه بندی های گوناگونی دارد . یکی از این طبقه بندی ها عبارتند از: طبقه بندی ساختارمالکیت به مالکیت نهادی، مالکیت خصوصی (مالکیت مدیریتی و شرکتی مالکیت خارجی). در تحقیق حاضر ما از این طبقه بندی استفاده می کنیم. سرمایه گذاران نهادی، شرکتهای بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مؤسسات مالی، بانکها و شرکتهای سهامی است که در سایر شرکتهای سهامی عام سرمایه گذاری می کنند. مالکیت خصوصی نیز به مالکیت مدیریتی، مالکیت شرکتی و مالکیت خارجی تقسیم بندی می شود ، اما به دلیل آنکه مالکیت خارجی در ایران به طور محسوس وجود ندارد این مالکیت را اندازه گیری نمی کنیم.
در این تحقیق رابطه ساختار مالکیت با هزینه های نمایندگی بررسی شده است. رابطه نمایندگی نوعی قرارداد است که طبق آن مالک نماینده ای را جهت انجام عملیاتی مأمور و در این راستا اختیاراتی در باب اتخاذ تصمیم به وی تفویض می کند. با شکل گیری رابطه نمایندگی، هزینه های نمایندگی ناشی ازتضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود. هزینه های نمایندگی اثر معکوس بر ارزش شرکت دارند و شرکت ها به دنبال کنترل و کاهش این هزینه ها هستند.
مسأله اصلی بالا بودن هزینه های نمایندگی است و هرچه هزینه های نمایندگی شرکتها پایین تر باشد برای آنها مطلوب تر است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش می شود تا رابطه ساختار مالکیت که خود متشکل از نهادی ، خصوصی، شرکتی و مدیریتی است با میزان هزینه های نمایندگی مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان پیش بینی نمود که کدام یک از متغیرهای ذکر شده در بالا می تواند موجب کاهش هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شود.
در این مورد چند سوال اساسی وجود دارد که عبارتند از:
1:آیا بین هزینه نمایندگی و ساختار مالکیت به طور کلی رابطه وجود دارد؟
2:پایین بودن هزینه نمایندگی برای شرکتها مطلوب است؟
3:آیا بین هزینه نمایندگی و مالکیت خصوصی رابطه وجود دارد؟
4: آیا بین هزینه نمایندگی و مالکیت نهادی رابطه وجود دارد؟
در این پژوهش در پی ان هستیم که به این سوالات پاسخ دهیم.
4-1- چارچوب نظری تحقیق
در این تحقیق که به منظور بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران بین سالهای 85 تا 89 تهیه شده است متغیر مستقل ساختار مالکیت است و تأثیر آن روی متغیر وابسته که همان هزینه نمایندگی است مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
متغیر مستقل یعنی ساختار مالکیت شرکت شامل مالکیت نهادی، مالکیت خصوصی، مالکیت مدیریتی و مالکیت شرکتی می باشد در نتیجه با توجه به متغیر مستقل و وابسته تحقیق، شش فرضیه برای این تحقیق مطرح می شود برای سنجش فرضیه های مطرح شده در تحقیق از اطلاعات منتشر شده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده می کنیم. روش نمونه گیری هدفمند و سیستماتیک است
متغیرهای کنترلی تحقیق عبارتند از: اندازه شرکت، نسبت بدهی به کل دارایی ها، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، ضریب تغییرات سود (ریسک عملیاتی سود)، بازده سود سهام و نوع صنعت که تأثیر این متغیرهای کنترل برروی رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
5-1-مدل مفهومی تحقیق
نمودار 1-1 مدل تحلیلی تحقیق
6-1- فرضیه ها
فرضیه های فرعی:
1- بین مالکیت نهادی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
2- بین مالکیت شرکتی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
3- بین مالکیت مدیریتی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
4- بین مالکیت خصوصی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
5- نوع صنعت بر روابط نوع مالکیت وهزینه نمایندگی در بازار سرمایه ایران تاثیرگذار است.
7-1- اهداف تحقیق
این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی است و به دنبال بدست آوردن راهی برای کاهش هزینه های نمایندگی از طریق نوع ساختار مالکیت است.
اهداف این تحقیق در کل عبارتند از:
1- فراهم آوردن شرایط لازم و کافی جهت تدارک اطلاعات مربوط به کاهش هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
2- تعیین ساختار مالکیت مناسب جهت پایین آوردن هزینه نمایندگی
3- کمک به مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی
4- دانشجویان و علاقه مندان
5- بهره وران این تحقیق استفاده کنندگان درون سازمان و مدیران هستند و برای پایین آوردن هزینه های نمایندگی از طریق ساختار مالکیت به آنها کمک می کند.
8-1- اهمیت تحقیق
هزینه های نمایندگی اثر معکوس بر ارزش شرکت دارند ، یعنی اگر بازار انتظار وقوع چنین هزینه هایی را داشته باشد ارزش شرکت کاهش خواهد یافت . انواع مختلف ساختار مالکیت وجود دارند که می توانند به کاهش هزینه های نمایندگی و اثرات منفی آن بر ارزش شرکت کمک نمایند . کاهش هزینه های نمایندگی منجر به افزایش ارزش شرکت می گردد ، از این رو انتخاب ساختار مالکیت شرکت از طریق تاثیر بر هزینه های نمایندگی می تواند باعث افزایش ارزش شرکت و در نتیجه منفعت سهامداران و سایر ذینفعان گردد . ساختار و اثر بخشی هیئت مدیره و همچنین ساختار مالکیت در شرکت های سهامی عام بسیار متنوع است از این رو به نظر می رسد که کیفیت نظارت بر فعالیت های مدیران در بین شرکت های مختلف متفاوت باشد.
شناخت اثر بخشی نوع ساختار مالکیت بر میزان هزینه های نمایندگی از جمله مالکیت نهادی و مالکیت خصوصی بر میزان هزینه های نمایندگی شرکت از اهداف این تحقیق می باشد.
9-1- حدود مطالعاتی
در این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار مالکیت (مالکیت نهادی، و مالکیت خصوصی، مالکیت شرکتی و مالکیت مدیریتی) و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران مورد کنکاش قرار می گیرد.
دوره زمانی پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق و محدودیت های هزینه و زمان 5 ساله و از ابتدای سال 1385 تا انتهای سال 1389 است.
10-1- تعاریف واژه ها و اصطلاحات
در مراحل مختلف اجرای تحقیق مفروضاتی به شکل ذیل حاکم است که بدون آنها امکان انجام تحقیق وجود ندارد یا اینکه با اشکال مواجه شده است.
مالکیت نهادی: تعریف های متعددی در رابطه با مالکیت نهادی شده است که در ذیل به بخشی از انها اشاره میکنیم:
1. مالکیت نهادی عبارتست از درصد سهام در شرکتهای دولتی طبق استانداردهای حسابداری درصد سهامی که به شکل مالکیت نهادی مورد توجه قرار میگیرد 20 درصد است.(درن هنری ،2010، 30)
2.سرمایه گذاران نهادی به سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانکها,بیمه ها, بنیادها, موسسه های بازنشستگی و... اطلاق میشود.میزان مالکیت نهادی از طریق نسبت سهام عادی در اختیار سرمایه گذاران نهادی در یک شرکت به کل سهام ان شرکت محاسبه میشود. (مرادزاده فردو همکاران،1387، 86)
در این مطالعه ما از تلفیق این تعاریف استفاده کردیم
مالکیت مدیریتی:درصد سهامی که در دست اعضای حقیقی و حقوقی (اعضای هیت مدیره )و خانواده هایشان است.در تعریفی دیگر مالکیت مدیریتی درصدی از کل مالکیت شرکت که در دست مدیران است.این درصد بستگی به این دارد که چه درصدی در هر شرکت اهمیت دارد و این که بالاترین سطح سرمایه گذاری دست چه گروهی است.استانداردها 20 درصد را معرفی کرده اند. (همان منبع، 30)
مالکیت شرکتی:وقتی مالکیت در گروه نهادی و مدیریتی نباشد یعنی اشخاص حقوقی که مستقل از شرکت هستند مالکیت را دارا باشند و بیش از 20% سهام دست انها باشد مالکیت شرکتی نامیده میشود.
هزینه نماینگی:با شکل گیری رابطه نمایندگی هزینه هایی به واسطه تضاد منافع از ناحیه مغایرت نتایج عملکرد مدیران و انتظارات سهامداران، به کارگیری عوامل انگیزشی و استفاده از فرآیندها و سیاست های نظارتی برای سهامداران ایجاد شده است که از آنها به عنوان هزینه های نماینگی یاد می شود(نوروش و ابراهیمی کردلر،1388، 2)
اندازه شرکت: توسط لگاریتم حقیقی کل درامد در پایان سال مالی اندازه گیری میشود. (درن هنری ،2010،30)
نسبت بدهی:از تقسیم کل بدهیها به کل دارایی ها بدست می اید. (همان منبع، 30)
ضریب تغییرات سود:توسط انحراف استاندارد از بازگشت سهم روزانه در دوره مربوط اندازه گیری میشود. (درن هنری ،2010،30)
بازده سود سهام: سود هر سهم تقسیم بر قیمت سهام در پایان سال. (همان منبع، 30)
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام: ارزش دفتری سهام تقسیم برارزش بازار سهام (رحمانی وحسینی،1389، 47)
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه
برای سالیان متمادی در گذشته اقتصاد دانان فرض می کردند که تمامی گروههای مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند اما در 30 سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجه شرکت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاد دانان مطرح شده است این گونه موارد به طور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت بیان می شود (نمازی و کرمانی ،1387، 84).
رابطه نمایندگی عبارتست از نوعی قرارداد که طبق آن یک یا چند نفر (مالک یا مالکین) شخص دیگری را مأمور اجرای عملیاتی می کنند و در این راستا اختیار اتخاذ برخی تصمیمات را نیز بر وی تفویض می نمایند (جنسن و مک لینگ ،1976 ، 305).
با شکل گیری رابطه نمایندگی به واسطه تظاد منافع بین طرفین هزینه ها نمایندگی ایجاد می گردد.
سوال مطرح شده این است: آیا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکت ها بر میزان هزینه نمایندگی آنها تأثیر دارد یعنی اگر ساختار مالکیت به شکل نهادی یا خصوصی باشد هزینه نمایندگی آنها چگونه خواهد بود؟ وجود کدامیک از ترکیب های متفاوت مالکیت در کمتر شدن هزینه ای نمایندگی مؤثر است؟ با دستیابی به جواب این سوال ها می توان به منظور کمتر شدن هزینه های نمایندگی اقدامات مناسب تری به عمل آورد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر هزینه های نمایندگی شرکت ها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادادر تهران است. اهمیت این پژوهش در این است که به گونه تجربی به مدیران و سایر تصمیم گیرندگان نشان می دهد که متفاوت بودن ساختار شرکت های بورسی بر میزان هزینه های نمایندگی آنها تأثیر دارد یعنی اگر مالکان شرکت ها را گروههای مختلف دولت، مؤسسات مالی، بانکها و شرکت های خصوصی دیگر تشکیل دهند هزینه های نمایندگی آنها متفاوت خواهد بود.
در این فصل ابتدا ادبیات موضوعی در خصوص تئوری نمایندگی ،هزینه نمایندگی، جریان های نقدآزاد و ساختار مالکیت از جمله مالکیت نهادی ، خصوصی ،مدیریتی و شرکتی پرداخته شده سپس در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.
2-2- تئوری نمایندگی
تئوری نمایندگی در نتیجه جدایی منافع مدیریت و مالکیت در شرکت ها ایجاد شده و به تجزیه و تحلیل تضاد منافع موجود بین طرف های رابطه نمایندگی می پردازد فرض بنیادین این تئوری عمل افراد در جهت حداکثر کردن منافع شخصی شان است منافعی که گاهاً می تواند در تضاد با حداکثر کردن منافع شرکت باشد به دلیل وجود تضاد منافع، مدیران لزوماً همیشه در پی کسب حداکثر منافع برای مالک (مالکان) نخواهند بود. (جنسن ، 1986، 323)
مشکل نمایندگی عبارت است از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) گردد با توجه به این که رابطه بین سهامداران و مدیران نمونه بارزی از مصادیق تعریف شده در رابطه نمایندگی می باشد مسائل مربوط به جدایی کنترل از مالکیت در این گونه شرکت ها ارتباط نزدیکی با مشکل نمایندگی مطرح شده در تئوری نمایندگی دارد مشکل نمایندگی در تمام سازمان ها و در تمام اشکال فعالیت ها مشارکتی وجود دارد.
بین تمام سطوح مدیریت در شرکت،دردانشگاهها،درشرکت های سهامی،در شرکت های تعاونی، نهادهای دولتی ،دراتحادیه ها و به طور عادی در تمام روابطی که به عنوان رابطه نماینگی تلقی میشوند وجود خواهد داشت. (نوروش، کرمی ،1388،31)
تئوری نمایندگی به تشریح و پیش بینی رفتار طرف های مرتبط با شرکت می پردازد این تئوری شرکت را شبکه ای از روابط نمایندگی می داند و در جستجوی درک رفتار سازمانی از طریق بررسی این موضوع است که چگونه طرف های درگیر در روابط نمایندگی می کوشند مطلوبیت خود را حداکثر کنند. (جنسن ، 1986، 326)
در واقع در این دیدگاه شرکت به صورت یک شخصیت قانونی در نظر گرفته شده است که نقطه مرکزی یک فرایند پیچیده است که در طی آن بین اهداف متضاد افراد مختلف در چهارچوبی از روابط قراردادی موازنه برقرار می شود از این نظر رفتار شرکت به مثابه بازاری تلقی می شود که حاصل یک فرایند تعادلی پیچیده است (جنسن ومک لینگ ،1976، 308).
یکی از مهمترین روابط نمایندگی رابطه بین گروه مدیریت و مالکان شرکت است.مالکان در پی حداکثر شدن بازده سرمایه گذاری و قیمت اوراق بهادار میباشند حال آنکه مدیران طیف گسترده تری از نیازهای اقتصادی و روانی دارند که از آن جمله می توان به حداکثر پاداش اشاره کرد (نوروش و کرمی،1388، 32)
برای نظارت بر قراردادهای منعقده با مدیران باید مخارجی را متحمل شد که این مخارج می تواند منجر به کاهش پاداش مدیران شود از این رو مدیران انگیزه دارند تا مخارج یاد شده را از طریق عدم تضاد با مالکان پایین نگه دارند.
3-2- مشکلات نمایندگی
اولین مشکل مربوط به نمایندگی وجود تضاد منافع بین سهامدار و مدیر است. یعنی سهامدار به دنبال رسیدن به بالاترین مرحله ارزش سرمایه گذاری است و مدیر نیز در وهله اول به دنبال افزایش ثروت خود می باشد بنابراین این احتمال وجود دارد که مدیر در راستای منافع سهامدار عمل ننماید. اختلاس و فساد مالی مدیر و خارج ساختن منافع سهامدار از شرکت، نمونه هایی افراطی از این تضاد منافع می باشند. دومین مشکل نمایندگی مربوط به ناتوانی سهامدار در ملاحظه اقدام و عملیات مدیر است. سهامدار نمی تواند اقدامات مدیر را به طور روزانه دنبال کند تا مطمئن شود که آیا تصمیم گیری های مدیر منطبق با منافع سهامدار است یا خیر. بنابراین سهامدار فاقد امکانات لازم در خصوص عملیات مدیران است. این حالت را اصطلاحاً عدم تقارن اطلاعاتی می نامند در این صورت اگر از طرف سهامدار روشی جهت کنترل عملیات مدیر به وجود نیاید فقط مدیر می داند که آیا در راستای منافع سهامدار گام برداشته است یا خیر، از طرف دیگر مدیر نسبت به اقداماتی که درسازمان باید صورت گیرد بیشتر از سهامداراطلاع اجرایی دارد این اطلاع اضافی مدیر توسط نمایندگی «اطلاعات محرمانه» نامیده می شود وجود اطلاعات محرمانه به عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامدار و مالک می افزاید. سومین مشکل نمایندگی به اصطلاح «اثرات انتخاب نامناسب» می باشد این مورد زمانی اتفاق می افتد که اشخاص تمایل دارند با دارا بودن اطلاعات خصوصی درباره چیزی که نفع آنها را فراهم می سازد با طرفین مقابل قرارداد منعقد نمایند.
این مشکل در چهارچوب رابطه بین مدیر و سهامدار نیز ممکن است به وجود آید و مدیر به نحوی رفتار نماید تا اطلاعات نادرست و غیر کامل به سهامدار منتقل نماید.(نمازی،1384 ، 147)
چهارمین مشکل نمایندگی در اصطلاح مخاطره اخلاقی نام گرفته است این مشکل وقتی به وجود می آید که نماینده طبق نفع شخصی خود انگیزه پیدا می کند تا از شرایط قرارداد منعقد شده خارج شده زیرا مالک اطلاعاتی لازم در خصوص اجرای قرارداد و انجام عملیات لازم توسط نماینده را ندارد، به عنوان مثال شخصی که اتومبیل خود را بیمه می کند و دچار تصادف می شود ممکن است در اثرتصادف فقط صدمه به سپر اتومبیل زده شود اما شخص ادعا می کند صدمه به بدنه اتوموبیل (که قبلاً صدمه دیده بوده است) نیز رسیده است این خطر به چارچوب رابطه بین سهامدار، مدیر نیز وقتی به وجود می آید که سهامدار نتواند اقدام و عمل مدیر را ملاحظه کند. (همان منبع ، 148)
پنجمین مشکل مربوط به نمایندگی این است که قرارداد بیمه سهامدار و مدیر در شرایط عدم اطمینان نسبت به حالات طبیعت آینده منعقد می گردد یعنی قرارداد به طور معمول در زمان «یک» جهت اجرای عملیاتی تنظیم می گردد، اما نتیجه نهایی که ممکن است محصول یا سود باشد دست کم نیاز به گذشت یک دوره مالی دارد.
طی زمان «یک» و «دو» اتفاق های زیادی ممکن است رخ دهد که روی محصول نهایی یا سود اثر می گذارند درتئوری نمایندگی این اتفاق به دو گروه عوامل غیر قابل کنترل و عوامل قابل کنترل طبقه بندی می شوند بنابراین دسترسی به محصول و یا سود نهایی همیشه بر اساس احتمالات است و در حقیقت مبنای قرارداد ارزش مورد انتظار سود است نه سود مطلق. نظر بر اینکه مدیر ریسک گریز است به طور طبیعی تمایل دارد که دست کم قسمتی ازریسک مربوط به عوامل غیرقابل کنترل را به مالک انتقال دهد یعنی همراهی در ریسک نیز نباید به وجود آید. (همان منبع ، 149)
حال با توجه به ویژگی های مربوط به مالک و نماینده و مشکلات یاد شده که مربوط به نمایندگی است مسأله تعیین قرارداد بهینه ای است که انگیزه لازم را به سهامدار و مدیر فراهم سازد تا با یکدیگر معامله نمایند این نوع قرار داد را قرارداد انگیزشی – بهینه می نامند در این حالت اطلاعات لازم جهت انعقاد این قرارداد باید فراهم گردد این قرارداد به طور معمول دارای دو ویژگی عمده می باشد:
1-اطلاعات لازم در شرایط عدم اطمینان را فراهم می سازد.
2-مبنای مناسبی جهت سهیم شدن در ریسک بین سهامدار و مدیر ایجاد می کند.
با توجه به موارد بالا سهامدار و مدیر باید در خصوص دو مورد زیر اقدام نمایند:
1-قرارداد مناسبی که میزان حقوق و مزایا، سهیم شدن در ریسک و ... مدیر و سهم سهامدار از سود را مشخص سازد تنظیم نمایند.
2-سیستم اطلاعات و حسابداری مناسبی که داده های لازم را جهت مبنای قرارداد فراهم می سازد به طور مشترک انتخاب نماید اطلاعات این سیستم به طور معمول باید برای هر دو طرف قابل ملاحظه و ارزیابی باشد.
1-3-2- تعمیم مشکل نمایندگی
می توان مشکل نمایندگی بین مدیران و مالکان را به روابط مشابه بسط داد بطور مثال این مشکل ممکن است بین سهام داران دارای کنترل (اکثریت) و سهام داران اقلیت و یا بین سهام داران و اعتبار دهندگان تشریح گردد . تضاد منافع بین سهام داران دارای کنترل (اکثریت و سهام داران اقلیت) ممکن است از آنجا ناشی شود که سهام داران کنترل (اکثریت) ، مانند مدیران دارای کنترل می توانند بخشی از منابع شرکت را به سمت منافع شخصی و اختصاصی خودشان ، به هزینه سهام داران فاقد کنترل (اقلیت) هدایت نمایند.
از دیدگاه مدیران ، منافع شخصی و اختصاصی ممکن است شامل پاداش های مضاعف نظیر موارد زیر باشند :
ساختمان اداری لوکس ، یا ضوابط فزاینده منافع ایشان بدون هیچگونه ارزش افزوده برای سهام داران یا به تعویق انداختن تصمیمات اصلاح ساختاری و زیر بنایی لازم به منظور اجتناب از مواجه با اعتراض کارکنان ، اتحادیه ها ، سیاستمداران و رسانه، ولی از دیدگاه سهامداران دارای کنترل (اکثریت) اینگونه منافع شخصی و اختصاصی ممکن است به صورت قیمت گذاری انتقالی از طریق آن می توان منافعی را به سایر شرکت ها که سهامداران اکثریت حائز سهم بزرگی از منافع ناشی از جریان های نقدی آن ها می باشند ، یا فروش دارایی ها به قیمت های کمتر از منصفانه به شرکت های متعلق به سهام داران دارای کنترل (اکثریت ) نمود پیدا کنند (بیسواز ، 2008 ،52) .
مشکل نمایندگی بین اعتبار دهندگان و سهام داران از آنجا به وجود می آید که اعتبار دهندگان در شرکت های با سوددهی بالا حداکثر تا میزان مفاد قرارداد بدهی از سود شرکت سهم می برند ، لیکن در صورت ورشکستگی در زیان شرکت بدون توجه به قرارداد سهیم می شوند ، و این عدم تقارن در موارد تامین مالی از طریق استقراض منجر به انگیزه ای برای سهام داران در راستای ترجیح سرمایه گذاری در پروژه های با ریسکی بیش از آنچه مطلوب اعتبار دهندگان است خواهد شد (نوروش و ابراهیمی کردلر ، 1388 ، 38-39) .
4-2- هزینه نمایندگی
طبق تعریف جنسن و مک لینگ «رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند» در روابط نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. (جنسن و مک لینگ ، 1976، 315).
هزینه هایی از ناحیه مغایرت نتایج عملکرد مدیران و انتظارات سهامداران، به کارگیری عوامل انگیزشی و استفاده از فرآیندها و سیاست های نظارتی برای سهامداران ایجاد شده است که از آنها به عنوان هزینه های نماینگی یاد می شود بدین ترتیب می توان انتظار داشت که وجود تضاد منافع در شرکت های سهامی به طور معمول وجود داشته باشد زیرا هیچ گاه مدیران مالک صد در صد سهام نیستند حتی هنگامی که مدیران بخشی از سهام شرکت را در اختیار دارند با توجه به اینکه حاصل تلاش ها و تدابیر آنان به طور 100% نصیب خودشان نمی شود ممکن است از تمامی توان خود برای حداکثر کردن ثروت سهامداران بهره نگیرند. این وضعیت در شرکت های بزرگتر با شدت بیشتری نمود پیدا می کند که مدیران در صد کمی از سهام را در تملک خود دارند. (همان منبع ،317)
جنسن و مک لینگ هزینه های نمایندگی که به واسطه شکل گیری رابطه نمایندگی ایجاد می گردند را به صورت مجموع موارد زیر تعریف کردند:
1-مخارج نظارت (کنترل) مدیر توسط مالکان: این مخارج شامل تلاش هایی است که از سوی مالکان در راستای ارزیابی، مشاهده و کنترل رفتار نماینده انجام می گیرد. این اقدامات ممکن است شامل حق الزحمه خدمات حسابرس مستقل، طرح های پاداش و یا محدودیت در بودجه و ... گردد. این مخارج توسط مالکان پرداخت می شود ولی به اعتقاد فاما و جنسن (1983) این مخارج نهایتاً منجر به تعدیل پاداش و مزایای مدیر می گردد.
2-مخارج التزام: با توجه به این که مدیران نهایتاً متحمل هزینه های نظارت خواهند شد، آنها انگیزه دارند تا اطمینان مالکان نسبت به عدم انجام فعالیت هایی که به رفاه آنها صدمه می زند جلب نمایند.
منابع صرف شده توسط مدیر در جهت کسب اطمینان مالکان، مخارج التزام می باشند. به طور مثال مخارج افشای اطلاعات اضافی بر مالکان ممکن است باعث کاهش نظارت آنها گردیده و این باعث منتفع شدن مدیران گردد. به طور کلی مدیران تا زمانی که هزینه نهایی مخارج التزام با کاهش در مخارج نظارت برابر گردد، حاضر به متحمل شدن چنین هزینه هایی هستند.
3-زیان باقیمانده: در اکثر روابط نمایندگی، مالکان و مدیر متحمل هزینه های نظارت و التزام می گردند با این وجود ممکن است کماکان تصمیمات متخذه توسط مدیر کلاً با تصمیمات حداکثر کننده رفاه مالکان همسو نگردیده باشد؛ به مبلغ ریالی کاهش در رفاه مالکان در اثر این عدم همسویی زیان باقیمانده اتقاق می شود (جنسن و مک لینگ ،1986، 326).
نحوه اندازه گیری هزینه های نمایندگی: تا کنون از سه نوع معیار برای اندازه گیری نمایندگی استفاده شده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 116 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه :
اگر مدیریت مشارکتی را به سان رهیافتی جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعریف کنیم و بر این باور باشیم که مدیریت مشارکتی ارتباط دائم، متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است میتوان گفت که: مدیریت مشارکتی به معنای مشارکت افراد مناسب، در زمان مناسب و برای انجام کار مناسب است.
اگر مدیریت مشارکتی را به سان رهیافتی جامع برای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان در جهت حل مسائل سازمان و بهبود مستمر در تمام ابعاد تعریف کنیم و بر این باور باشیم که مدیریت مشارکتی ارتباط دائم، متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان است می توان گفت که: مدیریت مشارکتی به معنای مشارکت افراد مناسب، در زمان مناسب و برای انجام کار مناسب است. بر پایه این تعریف، مشارکت کارکنان در کارهایی که به خود آن ها مربوط می شود؛ مشارکتی داوطلبانه، ارادی و آگاهانه خواهد بود که این درگیری شخص را تشویق می کند که به تحقق هدف های گروه کمک کند و در مسؤلیت ها و پیامدهای آنها سهیم شود.
اهداف مدیریت مشارکتی
مدیریت مشارکتی دو هدف عمده را دنبال می کند: نخست، ارج نهادن به ارزش های انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط اند. دوم، رسیدن به هدف های از پیش تعیین شده به کمک همین افراد. این هدف ها بر چند اصل اساسی استوار است:
۱.هر فرد عضو سازمان جزئی از یک ماشین بزرگ به حساب نمی آید، بلکه انسانی برخوردار از قدرت تفکر، هوش و استعداد و تجربه های گرانقدر است که هر گاه زمینه ها و شرایط مساعد فراهم شود، می تواند همه چیز را به نفع خود و سازمان خود تغییر دهد.
۲.هر کار لزوماً به بهترین و مفیدترین حالت ممکن انجام نمی شود و بی تردید می توان هر کار معین را به گونه ای بهتر انجام داد و بهبود مستمر در انجام کار (Continuous Improvement) به کمک اعضای مجموعه به صورت گروهی انجام می شود.
۳.مشارکت کارکنان کمک می کند تا مدیریت از بسیاری کارهای جزئی آسوده شود و به کارهای اساسی بپردازد.
چنانچه اجرای مدیریت مشارکتی و نظام های تشکیل دهنده آن با موفقیت همراه باشد، از مزایا و پیامدهای چون بهبود روابط انسانی بین مدیریت و کارکنان، تقویت انگیزش در کارکنان، بهبود گردش کار در سازمان، بروز خلاقیت و نوآوری، تقلیل هزینه های تولید کالا و خدمات، افزایش احساس تعلق سازمانی در کارکنان و همسو شدن هدف های آنان با هدف های سازمان و در نهایت افزایش رضایت مشتری و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار برخوردار خواهد بود. برای دستیابی به این مزایا باید ابتدا ویژگی های افراد مشارکت جو را بشناسیم که سلامت روانی و ادراکی و توانایی ایجاد اندیشه های بسیار با سرعت زیاد و ارائه آن ها به افراد فرادست؛ ابتکار؛ توانایی ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید؛ استقلال رای و قدرت داوری؛ متفاوت بودن از همکاران در ارائه دیدگاهها و اندیشه های نو ومسؤلیت پذیری، از جمله مشخصات افـراد مشارکت جو است. معمولاً چنین افرادی را می توان در سازمان هایی با ویژگی های زیر یافت:
۱.رقابت؛ در آن ها رقابت کامل و فشرده است چرا که مشارکت در سازمانی تحقق می پذیرد که رقابت کامل بر آن حاکم باشد.
۲.دسترسی مدیران به دانش گسترده؛ مدیران سازمان های مشارکت جو بر این اعتقادند که دانش در سطح سازمانشان به وفور پراکنده است و خود به راحتی می توانند اندیشه ها و دیدگاه های دیگران را مستقیم و بی واسطه دریافت کنند.
۳.حترام به افراد؛ کارکنان این سازمان ها بر این باورند که می توانند همگام با نیازهای سازمان رشد کنند.
۴.روابط دائمی و بلند مدت کارکنان و در نتیجه برخورداری از امنیت شغلی از دیگر ویژگی های این سازمان ها است.
۵.استقبال مدیران از عامل تغییر؛ در این سازمان ها همه مدیران تغییر را به عنوان تنها عامل پایداری می دانند و با خشنودی از آن استقبال می کنند. طبیعی است در چنین سازمانی لازم نیست که مدیر بخش زیادی از وقت خود را با اندیشه دربارهٔ چگونگی برخورد با تغییرات بگذراند، زیرا همه به این باور رسیده اند که تغییر نوعی ارزش مثبت است.
۶.از ویژگی های سازمان مشارکت جو، ساختار متغیر و تعاملی آن است. در فعالیت های از پیش برنامه ریزی شده مناسبترین ساختار، ساختار سنتی و مکانیکی است اما در شرایط مشارکتی، ساختار پویا راهگشاتر است و نظام کنترلی کمتر برقرار می شود. در چنین شرایطی افراد از آزادی عمل بیشتری برخوردارند، البته با این فرض که در سازمان تعادل و موازنه برقرار باشد، زیرا اعضای چنین سازمانی نه محیط کار خود را آشفته و پر هرج و مرج می خواهند که افراد به هر کاری دست بزنند و نه این که می خواهند کنترل مستقیم به گونه ای باشد که هیچ جرقه ذهنی متبلور نشود. ۷.انعطاف پذیری مشخصه دیگر این گونه سازمان ها است. در ساختار سازمانی انعطاف پذیر تحول گرا، تبادل اطلاعات به راحتی انجام می شود و افراد در فرایند تصمیم سازی مشارکت دارند. گسترش فرهنگ مدیریت مشارکتی ـ به سان رویکردی نو و جامع به کل مجموعه ـ بخشی از هدف های بلند مدت مدیریت است که نظام های اجرایی آن را با توجه به شرایط خاص سازمان طراحی و به مورد اجرا می گذارند و با جابجایی فرد یا بروز اتفاقی خاص، متوقف نمی شود. یکی از عوامل اصلی و مؤثر در اجرای مدیریت مشارکتی، صداقت مدیریت است. کارکنان سازمان باید از صداقت مدیریت اطمینان کامل داشته باشند و به خوبی از دلایل آن آگاه باشند. در این صورت با مشارکت دادن کارکنان در امور سازمانی می توان نتایج و پیامدهای همه جانبه ای را برای سازمان و کارکنان آن فراهم آورد. در نظام مشارکت سازمانی، مدیران و کارکنان به تبادل نظر با یکدیگر می پردازند و همین امر منجر به ایجاد محیطی دوستانه و توأم با اعتماد و اطمینان متقابل در سازمان می شود. کارکنان با مشارکت در کارها خود را در سود و زیان سازمان سهیم می دانند و همه تلاش خود را با کمک مدیران در جهت افزایش کارایی و اثر بخشی سازمان به کار می گیرند. در نظام مشارکت سازمانی، مدیران برای رسیدن به هدف هایشان با راه حل های پیشنهادی بسیاری از سوی کارکنان مواجه می شوند که پس از ارزیابی آن ها می توانند بهترین راه حل ممکن را انتخاب کنند. نکته مهم در به کارگیری شیوه های مشارکتی توجه به موانع و دشواری های فرا روی مدیران در سازمان هاست، زیرا با کسب آگاهی در زمینه های اجرایی و درک صحیح موانع بهتر می توان به رویارویی با آنها پرداخت و در صورت تعامل با کارکنان بهتر می توان به این مهم دست یافت. ضمن این که باید زمینه های لازم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ساختاری
…. را برای اجرای موفقیت آمیز این نظام فراهم کرد تا اجرای آن با بحران مواجه نشود.
سیر تکوین مدیریت مشارکتی
مشارکت یک مفهوم قدیمی است که ریشه در اداره امور عمومی و افکار مذهبی دارد. به عنوان مثال، مشارکت بر مبنای مشورت در اسلام تحت عنوان «شورا» مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم به طور صریح مدیران را مکلف می کند در اموری که نیاز به تحقیق و تفحص دارد بر مبنای مشورت به تصمیم گیری بپردازند. به هر حال ، مدیریت مشارکتی علیرغم قدمت تاریخی خود، بعد از انقلاب صنعتی به صورت علمی مورد بررسی قرار گرفت. پیدایش نظریه های کلاسیک، ساختار، تخصص گرایی، عقلایی بودن، و نظم و ترتیب را در سازمانها مورد تاکید قرار دادند (ویلسون و روز بفلد، ۱۹۹۰). تضادهایی که فلسفه کلاسیک با روح و روان انسانی داشت، موجب گشت توجه به روابط انسانی معطوف گردد. در سال ۱۹۷۲ التون مایو )اوبرایان، ۱۹۸۴( و همکارانش سعی کردند بین شرایط کاری و بهره وری رابطه ای پیدا کنند. این مطالعات برحسب تصادف، اهمیت مدیریت مشارکتی را کشف کرد و رفته رفته با تاکید بر جنبه های اجتماعی گروه های کار، مکتب جدیدی با نام»روابط انسانی» پایه گذاری شد که سعی می کرد مشارکت واقعی را مورد تشویق قرار دهد. مدیریت مشارکتی با کار اندیشمندانی چون آرجریس )۱۹۵۵( ، لیکرت )۱۹۶۱(، هرزبرگ)۱۹۶۸(و لاولر )۱۹۸۶( رو به رشد نهاد و با اشکال و عناوین مختلف، نظیر مدیریت بر مبنای هدف، نظام پیشنهادها، گروه های بهبود کیفیت، و گروه های خود گردان به حیات خود ادامه داد. امروزه مدیریت مشارکتی به عنوان یکی از عناصر تئوری نئوکلاسیک مطرح است. تئوریهای سازمانی و مدیریتی مختلفی در طول سالها با تاکید بر تصمیم گیری مشارکتی شکل گرفته اند که مهمترین آنها شامل: مدیریت کیفیت فراگیر (گرانت و همکاران، ۱۹۹۲) یادگیری سازمانی (داگسون، ۱۹۹۳) نظریه قدرت دهی (براون و لاولر، ۱۹۹۹)و دموکراسی صنعتی (در بر، ۱۹۶۹) است. یکی از نظامهای مدیریتی پویا که نقش مهمی در توسعه منابع انسانی و در نتیجه فرآیند توسعه بانک دارد، نظام مدیریت مشارکتی است. این نظام مدیریتی به عنوان یک نظام مطلوب و کارآمد هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ عملی آزمون های موفق خود را گذرانیده است؛ و هم اکنون در کشورهای پیشرفته و نیز در کشورهای در حال توسعه کاملا مورد استفاده بوده و از جایگاه مناسبی برخوردار است. از آنجائیکه منابع انسانی از عوامل زیربنایی فرآیند توسعه می باشد و هرگونه توفیق در فرایند توسعه پایدار یک سازمان مشروط به توفیق در توسعه منابع انسانی است، از اینرو، اهمیت و ضرورت توجه به نظام های مدیریتی توسعه دهنده منابع انسانی آشکار می شود. نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی کلیه اعضای یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. در این نظام، کلیه افراد سازمان، درباره روش های حل مسائل و ارتقاء بهره وری سازمان، فعالانه اندیشه کرده و حاصل آنرا در قالب طرح ها و پیشنهادها به سازمان ارائه می کنند. بدین طریق سازمان از یک نظام هم فکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان بهره می جوید. نظام مدیریتی به تعبیری در واقع نوعی نظام مدیریت شورایی با شکل خاص خود است. در این نظام برای افکار و خلاقیت های کلیه اعضای سازمان ارزش شایسته قائل شده و در تصیم گیری از آنها استفاده می شود. وجود و جریان این نظام نتایج و پیامدهای مثبت و مطلوب متعددی در بر دارد که در مجموع نقش مهمی در فرآیند توسعه منابع انسانی ایفاء می کند.
●فلسفه و مبانی نظری مدیریت مشارکتی
▪نیاز انسان به احترام و برابری و اظهار وجود
انسانها فطرتا خواهان برابری با یکدیگرند و تمایل دارند با آنها برخورد محترمانه و مشارکت جویانه شود. خصوصا انسان فرهیخته و متخصص قرن بیستم خواستار این حق است که «نظر» من را گوش کنید، من هم نظر دارم» مشارکت کارکنان در مدیریت به این خواسته انسانی پاسخ مثبت می دهد.
▪حمایت و پشتیبانی انسان از نظرات و دستاوردهای خویش
انسانها بطور فطری و طبیعی از چیزهایی که متعلق به آنهاست حمایت و پشتیبانی می کند، مانند: فرزند، همسر، خانه، پست، نظرات و محصول ساخته شده خود. لذا اگر کارکنان و مشتریان یک سازمان در ارائه نظرات و تصمیم گیری ها و اجرای نظرات خود مشارکت داده شوند، اینگونه نظرات از حمایت و پشتیبانی جدی و قویتری در سازمان برخوردار خواهد بود. «امروزه بسیاری از مسائلی که سازمانها با آن روبرو هستند، نتیجه مستقیم رقابت های بی ثمر در مورد وظایف متقاطع یا وظایفی است که مشخص نیست چه بخشی مسوولیت آن را به عهده دارد. برای کمک به افراد جهت پرداختن به این موضوعات روش های مختلفی ابداع شده است و این روشها همه به «کار موثر گروهی» وابسته است، زیرا در چنین شرایطی، این فقط راه حل نیست که حائز اهمیت است، بلکه «میزان درک و احساس تعهد» کسانی که در فرآیند مورد نظر دخالت دارند و در واقع به آن عمل می کنند نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است»
▪کمال جوئی مستمر انسان (بهبود مستمر)
ایجاد بهبود مستمر در استانداردهای کاری سازمانها همیشه اهمیت داشته و امروزه با توجه به نیاز به افزایش مستمر بهره وری، کاهش هزینه ها و رضایت بیشتر مشتریان و ارباب رجوع و افزایش قدرت رقابت از اهمیت بیشتری برخوردار است. اصل بهبود مستمر می گوید نباید هیچ روزی را بدون انجام بهبود فعالیتها سپری کرد. بهبود مستمر تعبیری از این فرمایش امام صادق(ع) است که می فرماید: «کسی که دو روزش مساوی باشد ضرر کرده است.» اگر بخواهیم دو روزمان در زندگی مساوی نباشد باید هر روز از روشهای بهتر، با بهره وری بالاتر، ضایعات کمتر، علم بیشتر، قدرت و تکنولژی بالاتر و ... استفاده کنیم، یکی از روشهای مناسب ایجاد بهبود مستمر استفاده از ایده ها و نظرات و پیشنهادهای کارکنان و مشتریان و پیمانکاران است که می تواند هر روز دهها و بلکه صدها و هزاران روش کاری سازمان را بهبود بخشد، که این همان مشارکت فکری با مدیریت است.
▪توسعه نیروی انسانی در فرآیند مشارکت
مشارکت دادن کارکنان سازمان در اظهار نظر، تصمیم گیری و اجرای نظرات آنها فضایی را در سازمان بوجود می آورد که موجب توسعه نیروی انسانی می گردد، امروزه سازمانها برای ایجاد هرگونه توسعه ای اعم از فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نخست به توسعه نیروی انسانی نیازمندند. در سازمانی که در سال هزاران پیشنهاد ازطرف کارکنان و مشتریان ارائه می گردد و مورد بررسی کارشناسی قرار گرفته و درصدی از آنها نیز به اجرا در می آید، این امر موجب توسعه خود جوش کارکنان خواهد شد، زیرا برای انجام این فعالیتها نیاز به مطالعه، مشورت با متخصصین، مراجعه به استاد فنی سازمان، بررسی مکانیزم دستگاهها و ... می باشد که این امر موجب افزایش مستمر اطلاعات و کیفیت نیروی انسانی گردیده و پایه های توسعه سازمان را محکم می کند. نظام پیشنهادات یکی از ابزارهای کارآمد در پرورش مغزهاست. «در آینده مزیت رقابتی پایدار بیشتر بر تکنولوژیهای نوین فرآیند تولید متکی خواهد بود تا بر تکنولوژی تولید محصولات، صنایع نوین آینده بر «قدرت مغزی» انسان تکیه خواهند داشت.»
مشورت که مشارکت در عقول دیگران است مدیران بدلیل محدودیت وقت و تخصص از بسیاری از فعالیتها و مسائل تخصصی کوچک و بزرگ سازمان بی اطلاع هستند. لذا در تصمیم گیری های صحیح و مناسب آگاهی از نظرات متخصصین و کارکنان و مشتریانشان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. یکی از روشهای تصمیم گیری صحیح مشورت کردن با صاحب نظران است. خالق انسانها آخرین فرستاده اش حضرت محمد (ص) را فرمان می دهد که با مردم مشورت نماید (و شاور هم فی الامر قرآن کریم) حضرت علی (ع) می فرمایند: «کسی که استبداد رای داشته باشد هلاک خواهد شد و کسی که با مردم مشورت نماید در عقل های آنها شریک شده است.» مشارکت فکری کارکنان و مشتریان با مدیریت یکی از بهترین روشهای مشورت همگانی با مدیر است که با اجرای «نظام پیشنهادها» در کلیه سازمانهای تولیدی و خدماتی قابل اجرا می باشد. نظام پیشنهادها (suggestion system) یکی از شیوه های مدیریت مشارکتی است که بعد از جنگ جهانی دوم در دنیا متداول گردیده و ده ها کشور پیشرفته جهان در حال حاضر از آن بهره می جویند. ماساکی ایمائی (۱۹۸۶) در کتاب «روشهای بهبود مستمر» (کایزن)، نظام پیشنهادها را یکی از روشهایی معرفی می کند که می توان با اجرای آن بهبود مستمر در سازمان بوجود آورد و شرکت ماتسوشیتا را که با ۶ میلیون پینشهاد دریافتی مقام اول را در سال ۱۹۸۵ در بین شرکتهای ژاپنی بدست آورده ذکر می نماید.
همچنین آمار جالبی از رکورد تعداد پیشنهادهای یک نفر در یکسال نشانگر رقمی بالغ بر ۱۶۸۲۱ پینشهاد است.
هدایت به بهترین تصمیم با داشتن نظرات بیشتر یکی از نیازهای مهم مدیر تشخیص بهترین نظر در تصمیم گیری ها است. «بهترین راه داشتن یک نظر خوب، داشتن نظرات متعدد است.» در قران کریم نیز خداوند می فرماید: فبشر عبادالذین بستمعون القول فیتبعون احسنه ای پیامبر بشارت ده بندگانی را که گفتارهای مختلف را می شنود و از بهترین آنها تبعیت می کنند.یکی از تکینیک هایی که در فعالیت های هسته های بهبود کیفیت (Quality Circles) که با مشارکت کارکنان سازمان برای حل مسائل آن تشکیل می گردد، تکنیک طوفان فکری است که هدف از آن دسترسی به بیشترین نظرات و انتخاب بهترین نظر از بین آنهاست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 37 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
انواع زمانبندی ها:
همه ورزش ها یا ورزشکاران تقویم رقابتی یکسانی ندارند. برخی از ورزشها به گونهای هستند که ورزشکاران فقط یکبار در سال به رقابت میپردازند. تمرینات مقتضی برای این نوع رقابتها به عنوان «تک چرخهای» طراحی میگردد. (شکل A/7 .1 ).
نوع دیگر طراحی برای ورزشهایی است که در یک سال چند بار و به صورت زمانی فاصله دار در ماهها انجام میگیرد. برنامههای تمرینی برای ورزش هایی که هر سال دو بار انجام گیرد به عنوان «دوچرخهای» نامیده میشود، (شکل B/7 .1 ) که شامل دو طراحی تک چرخهای، ورزشکاران بایستی که 4 ماه با فاصله حضور یابند. سطح اجرا در یکی از چرخهها بایستی پائین از آن یکی باشد از این رو تمرین اصلی برای رقابت باید در چرخه دوم انجام گیرد.
در موارد دیگر، ورزشکاران باید در سه رقابت در یکسال شرکت کنند که برنامه تمرینی «سه چرخهای» مورد نیاز واقع میگردد (شکل C/7 .1 ). البته باید توجه داشت که دورههای استراحتی در هر چرخه بایستی به ورزشکار داده شود تا ورزشکار بتواند خود را برای چرخه بعدی آماده کند. مدلهای سه چرخهای و بیشتر در یکسال زیاد به ورزشکار اجازه نمیدهد تا خود را به طور مطلوبی آماده سازد.
فازهای زمانبندی :
فاز آماده سازی:
این فاز بلند مدت ترین فاز در چرخه یکساله است. در طول این فاز دورههای مقاومتی ، آموزش های تاکتیک پذیری و تکنیکی میبایست بهبود یابند تا ورزشکار برای فاز بعدی آماده و مهیا گردد. البته آن شامل سه دوره تمرینی است که اغلب هر کدام 4 الی 8 هفته است. در دوره اول، تمرینات بیشتر عمومی بود و وزنهها به صورت مداوم از متوسط به زیاد در حال تغییر است. در دوره دوم ، روشهای ویژه تمرینی به کار برده شده و وزنهها بسیار نزدیک به بهترین رکوردهای ورزشکار میباشد. دوره سوم نیازمند تغییر اساسی از حالت عمومی به حالت ویژه تمرینی است که در آن حالت رقابتی کاملاً شبیه سازی میشود. روشهای تمرینی مستقیماً از ماهیت ورزش پیروی کرده و وزنههای بالا برای ایجاد هماهنگی و آمادگی برای فازهای بعدی ضروری میباشند. در پایان هر سه چرخه تمرینی هر دوی ورزشکاران و مربیان باید میزان آمادگی را در آزمایشگاه یا زمینههای آزمونی مورد بررسی قرار دهند.
فاز رقابتی :
این فاز از روی زمان رقابتها مشخص شده و میتواند به طور ذاتی ساده یا پیچیده باشد. اولی به طور معمول به دو دوره تقسیم میشود، دوره اول به عنوان تمایل برای رسیدن به آمادگی مطلوب بدنی است در حالی که در دوره دوم آمادگی مطلوب جسمانی بایستی که کسب شده باشد. حالت دوم به طور طبیعی دارای 3 دوره است، دورة اول برای رقابتهای کوچک ، دوره دوم برای باز یافت آمادگی و دوره سوم برای چرخه رقابت های اصلی است.
فازهای رقابتی ساده دارای دوره زمانی 2 الی 3 ماه است در حالی که این دوره برای فازهای پیچیده یکسال به طول میانجامد.
فاز گذر (انتقالی) :
این دوره، دورهی باز یافت است که پس از یکسال تمرینی و رقابتی سخت باید اجرا شود که طول آن به طور میانگین 3 تا 6 هفته است. و دارای ویژگیهائی به شرح زیر است:
• وزنههای تمرینی را کاهش میدهد
• رقابت ها در آن دوره کم است
• باعث ثابت ماندن میزان آمادگی است
• باعث دوباره سازی انرژی میشود
محتوای زمانبندی – چرخه های تمرینی :
حجم و دامنه تمرینات در تابع معکوس با چرخه است، افزایش حجم تمرینات با کاهش در دامنه تمرینات همراه بوده و بالعکس. هر چند که ماهیت هر تمرین وابسته به سطح رقابتها در یک ورزش خاص است. در پاروزنی، برای مثال، تمرینات آروبیکی و داخلی روی قایقها حجم بیشتر تمرینات را تشکیل میدهند که از سطح تمرینی متوسط به بالا و متوسط به پائین در تمرین با وزنه در باشگاه صورت میگیرد. هم چنانی که پاروزنها برای رقابت آماده میشوند حجم تمرینات کاهش مییابد ولی شدت و دامنه آن افزایش پیدا می کند، در مورد اینکه دورههای تمرینی برای زنان و مردان بایست که متفاوت باشد دلیل و مدرک مستدلی وجود ندارد. بیشترین دوره تمرینی «ابر چرخهها» نام دارند. این چرخهها از 2 ماه تا یکسال تمام میباشند. چرخههای کوچکتر «میان چرخه» نام دارند که معمولاً دارای دورهی 6 تا 8 هفتهای بوده و به طور معمول در تعامل با ابر چرخهها هستند. کوچکترین دوره های تمرینی «ریز چرخه ها» هستند که دارای عمر یک هفتهای بوده و ادامهی میان چرخهها هستند. در این فصل ریز چرخهها ابتدا مورد بحث قرار میگیرند.
ریز چرخهها:
یک ریز چرخه متشکل از یک گروه تمرینی بوده و به طول معمول دارای برنامهی تمرینی یک هفتهای است. (دوشنبه یا یکشنبه). هر ریز چرخه با توجه به اهداف تمرینی به وجود آمده و اغلب بیش از یکبار در هر دوره تکرار میشود تا عناصر تمرینی خواسته شده بهبود یافته و تقویت گردد. جنبه های گوناگونی وجود دارند که باید در طراحی یک ریز چرخه مورد توجه قرار گیرند:
• تکنیک های مطلوب در تمرین های بیشینه یا پیش بیشینه
• توسعه تحرک دوره های کوتاه
• توسعه مقاومت وی هوازی
• افزایش مقاومت ماهیچهای برای وزنههای متوسط و کم
• توسعه تحمیل ماهیچهای با وزنههای زیاد و بالا
• توسعه مقاومت قلبی تنفسی با بالاترین دامنه
• توسعه مقاومت قلبی تنفسی با دامنه متوسط
• کم کاری تکنیکی
• تمرکز پائین
• از دست دادن اشتها و وزن بدن
• به هم خوردن برنامه خواب اغلب توسط کابوسها یا خواب های روشن
• افزایش احتمال و زمینه مصدومیت
علائم:
در مورد علائم، هیچ علامت یا شاهد آزمایش بیمارستانی یا آزمایشگاهی در مورد تمرینات وجود ندارد. اگرچه ، علائم شناخته شده با توجه به شدت ups حاد گروه بندی میشوند (حداکثر تا سقف 1 ماه) و آنهائی که مرتبط با ups مزمن ( به مدت هفتهها و ماهای زیاد) هستند.
ups حاد :
ups حاد یا کوتاه مدت در اثر عدم هماهنگی بین تمرینات و استراحت در یک دوره چند روزه یا چند هفتهای است. هر چند که اثرات ups حاد به زودی از بین میرود چنانچه علل یا بی شده و علل ایجاد کننده آن بر طرف شوند. آسیبهای ماهیچهای که در اثر فشار بیش از حد توانائی ماهیچه به آن ایجاد میشود، شایعترین حالت ups حاد است. علائم آن به شرح زیر است:
• افزایش ضربان نرمال قلب با 5 الی 10 تپش در دقیقه در حالت استراحت
• افزایش فشار خون در حالت استراحت
• افزایش مجتمع اسیدهای لاکتیک در حالت استراحت
• کاهش سطح بیشینه اسیدهای لاکتیک در تمرینات دامنه دار
• با پیروی از تمرینات خاص و نرمشها، برگشت ضربان قلب به سطح عادی 2 یا 3 بار بیشتر از حالت نرمال است.
• کاهش توانائی بدن در اکسیژن گیری در نرمش های افزایشی
• ضربات ماهیچهای
ups مزمن
ups مزمن یا دراز مدت در اثر عدم هماهنگی بین تمرینات و استراحتها در دوره زمانی چندین هفته یا چندین ماه است. موقعی که شرایط مهیا شد علائمی که در زیر میآیند به همراه آنهایی که در بالا گفته شد ظهور مییابند.
• دوره قائدگی (زنان) به هم خورده حتی متوقف میشود.
• شرایط آلودگی (صدمه) به خصوص برای پوست و دستگاه تنفسی به وجود میآید.
• افزایش میزان حساسیت و خراش دو زخمهای ریز به سختی بهبود مییابند.
مدیریت رفع ups
ضرب المثل «نامبرده رنج گنج میسر نمیشود» میبایست توسط ورزشکاران که به علت خستگی، بیماری یا مصدومیت به دست آوردهای کمی رسیدهاند مورد استفاده قرار گیرد. تحقیقات به وضوح اثر سودمند استراحت فیزیکی را برای ورزشکاران مستمر و حرفه ای در حال رقابت نشان دادهاند. (کودتکیز 1990). در یکی از مواردی که ups روی میدهد خطر پس رفت بدنی به مدت 3 ماه قابل شناسایی است. در طول این دوره ورزشکاران باید سعی کنند بیش از 5% به ازای هر هفته بروزنه های تمرینی نیافزایند.
دوره بندی
تعاریف و مفاهیم
دوره بندی به عنوان تغییرات هدفمند در یک برنامه تمرینی شناخته میشود، بدین رواست که ورزشکاران زن یا مرد میتوانند به آمادگی مطلوب (در این دوره ها) قبل از مسابقه دست یابند. این دوره بندی بر پایه معیارهای چند گانه توسعه، تخصص گرائی ، تنوع و طرحهای بلند مدت است. سه فاکتور اول برای رسیدن به اصول بدنی بوده در حالی که برنامه های بلند مدت باعث افزایش تدریجی در کیفیت کار مربی و ورزشکار میباشد. در سادهترین گونه دوره بندی از روش سخت / آسان برای کارها و تمرینات روزمره استفاده میکنند. در گونههای پیشرفته آن، تمرینات به زمانبندی معینی طبقه بندی شده که دوره هر کدام با گروه بندی روزانه به هفتگی و هفتگی به ماهانه و حتی سالانه میباشد. در طول هر یک از این طبقه بندیهای زمانی، یکی از عناصر اجرائی فیزیکی (تناسب اندام، تکنیک و ...) مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان یک کار قالبی از ساختار تمرینی ورزشکار استفاده از دوره بندی توصیه میشود. اگر گاهاً اجازه کاهش در تمرین داده میشود اما استراحتهای مناسب برای جلوگیری از فرسایش در طول تمرینات دراز مدت به قوت خود باقی است.
تحقیق علمی :
اگرچه ویژگیهای متابولیکی، ساختاری و روانی جسمی ورزشکاران در طول سالیان مورد مطالعه قرار گرفته است، امّا مکانیزمهای فیزیولوژیکی که در برگیرنده برنامههای تمرینی دوره بندی شده است هم چنان مبهم باقی مانده است. اطلاعات علمی موجود نیز به طور اساسی بر پایه مشاهدات و قیاس های به عمل آمده از دورههای زمان بندی شده با دورههای زمانبندی نشده است. اغلب این مطالعات هم بر روی مردان بوده و غالباً بر تمرینات قدرتی در طول مدت زمانی 7 الی 24 هفته است. مخصوصاً ، محققان اثر تفاوتی سیستمی را در حجم و دامنه تمرینات مرتبط با برنامه خطی مورد استفاده در روش تمرین و تکرار مداوم مورد توجه قرار دادهاند. نتایج بدست آمده ثابت میکند که هر دو روش به طور مؤثر نیرو و توان را در مقایسه با دوران قبل از تمرین نشان میدهد.
هر چند تاثیرات بدست آمده به طور بیشتر در گروهی بوده که از برنامههای دوره بندی استفاده کردهاند تا گروهی که از برنامههای خطی استفاده جستهاند. اگرچه در دورههای مرتبطز کوتاهتر این اثر بخش برای هماهنگی در برنامه های دوره بندی بیشتر و مؤثرتر است. (فلک 1999)
قابل توجه ترین توصیف برای این نتایج بدست آمده در بهره جوئی از انواع متغیرهای ماهیچهای ، فعالیتهای عصبی و استفاده از مسیرهای انرژی متاثر از تنوع در دامنه و طول تمرینات است. ماهیچههای انسانی از بخشهای قیاسی با قابلیت باز و بسته شدن سریع و آهسته در بدن انسان ساخته شدهاند. تغییرات سیستماتیک در طول دوره تمرینات، دامنه و انواع تمرینات مورد استفاده در برنامههای زمانبندی را به عنوان بار مازاد مؤثر برای انواع فیبرهای ماهیچهای مبدأ و مورد نظر عمل کرده و به عنوان یک مسهل برای دوره بازیابی برای دیگر فیبرها و نرونهای فعال کننده آنها میتواند سودمند باشد. علاوه بر این تغییرات موجب تغییرات مشابه در منابع معرفی انرژی است که مجدداً به عنوان بار مازاد یا دوره بازیابی در سیستم انرژی عمل میکنند.
توضیح دیگر برای نشان دادن ارجعیت استفاده از روش تمرین دوره بندی شده میتواند در مقایسه برای کنترل، وزنههای بالای تمرینی که باعث هماهنگی و آمادگی بالا میشوند باشد که استفاده از این روش با توجه به گزارش گروه استفاده کننده در نهایت موجب هماهنگی عالی مؤثر و در آخر موجب بهبود در عملکرد میگردد. (استون 1999)
استفاده از زمانبندی برای افزایش میزات مقاومت:
اساس مقاومت (تحمل) :
یک ورزشکار سطحی از آمادگی جسمانی را برای دورههای پیشرفت بعدی ایجاد کرده و نگهداری میکند، یا مقاومت عمومی خود را افزایش داده و برخستگیها چیره میشود. این حالت از 6 هفته تا بیش از 3 ماه و بسته به سطح آمادگی خواسته شده طول میکشد و در طول فاز انتقال و فازهای آمادگی در یک سال اتفاق میافتد. (شکل 90/1).
مناسب ترین مدل تمرینی عبارت از حالت تمرینی یکنواخت با دامنه متوسط از 30 دقیقه تا حدود 2 ساعت است. در حالی که این فاز توسعه مییابد، هماهنگی در تمرینات با وزنه باید با حجم اولیه و دامنه کم افزایش مییابد. این مدل تمرین باعث فشار زیاد در اسکلت بندی ماهیچهای یا سیستمهای فیزیولوژیکی نشده و ورزشکار از حد معمول تمرین خود کمتر فشار دیده و زیر حالت همیشگی تمرین میکند. (پت و برنچ 1992). از طرفی دیگر، این حالت شامل تخلیة گلیکوژن در ماهیچه، افزایش متابولیسم لیپیدی شده و بدن را مجبور به حفظ یا تقویت آمادگی مورد نظر از لحاظ قبلی و ماهیچهای میکند.
پیش درآمدی بر میزان تحمل خاص:
در این قسمت (شکل 9/1) اهداف تمرینی برای تقویت هماهنگی فیزیولوژیکی ورزشکار بوده و روشهای خاص فعالیت ورزشی را معرفی میکند. افزایش تحمل هوازی هم چنان از مهمترین بخش های تمرینات میباشد اگرچه عناصر زیادی در فعالیتهای هوازی موثرند که در برنامهها گنجانده میشوند. بسته به میزان پیچیدگی فعالیتها و میزان آمادگی ورزشکار این دوره است 2 الی 4 ماه طول بکشد.
در آغاز این فاز طول دوره بالا نگه داشته میشود در حالی که دامنه تمرینات رو به افزایش میرود. پر از آنکه سطح مطلوب تحمل پذیری بدست آمد، توصیه میشود که فعالیتهای ویژه ورزشی ارائه شوند. در این زمان طول زمان بتدریج کاسته میشود تا به سطح میانه برسد در حالی که شدت دامنه تمرینات در سطح اولیه مورد نظر ورزشکار باقی میماند.
این حالت میباید تا آخر دوره حفظ شود چرا که باعث فشار به بدن در یک دامنه قابل توجه شده اما ممکن است موجب اثرات منفی شود چنانچه آمادگی مطلوب حاصل شده باشد.
تحمیل خاص:
در این فاز، بیشینه اجرائی بالقوه یک ورزشکار نشان داده میشود. با استفاده از فعالیتهای آمده در بالا یک سطح متعارف از هوازی مورد معارفه قرار گرفت در حالی که دامنه تمرینات به بالاترین حد ممکن به همراه کاهش مستلزم در طول دوره رسیدند. (شکل 9/1). از این رو منحنی دوره به طور عمومی از میزان دامنه بالاتر باقی ماند تا نشان دهد که تمرینات انجام شده متمرکز بر سیستم انرژی جاری برای عملکرد بوده است. (بومپا 1999). این دوره به طور تخمینی 3 ماه طول کشیده و در تعامل نزدیک با فازهای قبل رقابتی و رقابتی در یک برنامه سالانه میباشد.
موثرترین حالت تمرین، استفاده از تمرینات متناوب یا توقفهای یکسان است که موجب افزایش جمع شدن اسید لاکتیک میگردد. دورههای استراحتی کوتاه تا سقف 2 دقیقه در بین فعالیتها تعبیه شدهاند. این گونهی تمرینی به ورزشکار اجازه میدهد تا قابلیت عملکرد در دورههای طولانی را داشته باشد. در پایان این دوره و در هفته آخر قبل از مسابقه هر دو حالت طول زمان و دامنه تمرینات کاهش مییابند تا ورزشکار بتواند به بهترین وجه انرژیهای رفته را جبران کند.
نیرو (قدرت)
قدرت همواره یکی از مهمترین بخشها در عوامل موثر در همه ورزش ها بوده است. تمرینات با اهداف قدرت زائی در راستای افزایش قدرت عملکرد ورزشکاران به وسیله:
a) تقویت اجزای عصبی ماهیچهها در انقباض سریع
b) افزایش اندازه فیبری ماهیچه، است.
حالت b بر پایه نظریهای است که میگوید تمرین و نرمش باعث اجتماع متابولیستی میشود که به طور خاص باعث ایجاد ترکیب متناسب ساختاری و آنزیمی پروتئینها متأثر از ماهیچههای بزرگتر و قویتر است. (ویرو 2001). در نتیجه، قوت گرفتن ماهیچه در اثر جمعی جلسات تمرینی گوناگون اعمال شده در چرخههای تمرینی خاص میباشد.
تداوم تمرینات باعث نیرو گرفتن همه انواع فیبرهای ماهیچهای به خصوص آنهائی میشود که به بعنوان فیبرهای گونه دوم یا سریع الواکنش معروف هستند.
ایجاد یک «ریز چرخه»
سازه یک چرخه مستلزم 2 یا 3 واحد تمرینی مکرر با اهداف و محتوای یکسان است. این تکرار برای فراگیری عناصر تکنیکی یا بهبود توانائیهای حرکتی حیاتی و ضروری است. این حالت علاوه بر این برای توسعه و افزایش مقاومت عمومی و قدرت در مراحل اولیه زمانبندی که مستلزم ایجاد انگیزه در همه لحظات است، بسیار مهم و اساسی است. با نزدیکتر شدن به زمان رقابتها تخصص گرائی در تمرینات افزایش یافته و برای رسیدن به بالاترین سطح مقاومت و افزایش قدرت جلسات تمرینی بتدریج در هر هفته 2 بار یا از 2 تا 3 بار انجام میگیرد.
بازیافت انرژی یکی از مهمترین عوامل در دوری گزیدن از خستگیهای مفرط است. از این رو پس از یک جلسه تمرین سنگین استراحت و بازیافت انرژی باید صورت پذیرد. دلیل این واحد استراحتی هم این است که ورزشکار باید بتواند انرژیهای از دست رفته را بازیافت کرده، جبران مافات کند و بتواند به بهترین شکل برای جلسه بعدی تمرین آماده و مهیا گردد.
در طراحی یک ریزچرخه مربی می بایست اهداف و دامنه دقیق تمرینات را مشخص کند و نیز روشی را که تمرینات باید اعمال شوند نیز باید توسط مربی معین گردند. هر ریزچرخه به طور اساسی باید از سطح پائین (کل %70 تا %50) شروع شده به حد متوسط (کل %90 تا %70) رفته و در ادامه با پیشرفت به بالاترین سطح دامنه یعنی بیشینه 100 تا 90% کل برسد. با توجه به دوره برنامه تمرینی ورزشکار و خودورزش مربی تصمیم میگیرد که آیا ورزشکار هر روز یک یا دو جلسه تمرین کند یا نه. در حالت تمرینی سطح پائین باید به استراحت ورزشکاران با اهداف بازیابی انرژی و جلوگیری از خستگی اعمال شود. هرچند که افزایش دامنه تمرینات نیازمند آماده سازی بدنی و رسیدن به بالاترین سطح آمادگی جسمانی قبل از رقابت برای اعمال بهترین اجرا در رقابت است (بومپا 1999). در زیر 3 روش برای شکل دهی افزایش وزنهها در طول هفته است:
• ریز چرخ با دامنه پائین تنها به همراه یک جلسه تمرینی با ورزنه های بالا
• ریز چرخ با دامنه بالا دو واحد تمرینی با وزنه های بالا
• ریز چرخ با دامنه خیلی بالا با دو جلسه تمرینی با وزنه بالا و نیازمند برنامه تمرینی نرمشی در بین دو واحد با دامنه تمرینی بالا.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید