خلاصه طرح :
در این طرح به بررسی کارگاه تولید میلگرد از ضایعات آهن پرداخته شده است ، برای بررسی طرح از روش های آماری و اقتصادی و برآورد های مالی استفاده شده است ، این طرح شامل چهار فصل میباشد ، فصل اول به بیان کلیاتی از قبیل مقدمه ، تاریخچه ، مجوز های قانونی مورد نیاز ، وضعیت بازار ، میزان واردات و صادرات و ... پرداخته است ، فصل دوم به بیان روش انجام کار پرداخته است ، بازدید از واحد کاری مشابه ، نیروی انسانی ، نحوه تامین سرمایه و ... از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، فصل سوم به بررسی طرح از دیدگاه اقتصادی پرداخته است ( طرح توجیهی یا BP ) ، عناوینی از قبیل نیروی انسانی مورد نیاز ، میزان سرمایه گذاری ، مواد اولیه مورد نیاز ، ماشین آلات مورد نیاز و ... از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، در نهایت فصل چهارم به بیان نتیجه اجرای طرح می پردازد .
فصل اول
کلیات
مقدمه :
فولاد ترکیب بسیار متنوعی از آهن، کربن و عناصر آلیاژی است به طوریکه میتوان با تغییر مقدار و نوع این عناصر، ترکیبات مختلف فولادی با خواصبسیار جالب و متفاوت را تولید نمود. اگرچه تاریخچه تولید فولاد به حدود 3000 سال قبل برمیگردد، ولی روشهای جدید جهت تولید محصولات فولادی در قرن 19 میلادی به کارگرفته شدند. توسعه تکنولوژی تولید فولاد در آن زمان، باعث تولید مقادیر بسیار زیاد این محصول گردید و در نتیجه کاربردهای جدیدی جهت استفاده از آن مثلاً در راهآهن و صنایع اتومبیل سازی به وجود آمد که از آن زمان تا به حال، دامنه کاربرد و تولید این محصول روزبه روز گسترش بیشتری یافته است.
علاوه بر ارزانتربودن فلز فولاد که سبب مصرف فوق العاده آن می شود، می توان به ویژگی های قابلیت آلیاژسازی و امکان انجام عملیات حرارتی و دیگر عملیاتی که سبب ایجاد خصوصیات بسیار متنوعی در فولاد می شود اشاره کرد. ویژگی های مذکور تنوع عظیمی درکاربرد فولاد ایجاد کرده است. دامنه این تنوع از سوزن و سنجاق تا کشتی های عظیم الجثه اقیانوس پیما و آسمان خراش ها گسترشدارد. ماشین آلات ساخته شده از فولاد، همه آنچه که موردنیاز روزانه بشر است را می سازند. چنین گستره وسیعی از تنوع کاربرد که امکان پایه گذاری و راهبری صنایع گوناگون را میسر ساخته ، مقدار مصرف آهن و فولاد را به معیاری برای داوری درمورد گستردگی صنعت درکشورها مبدل کرده است. صنعت فولاد به عنوان یکی از پایه های مهم اقتصادی هر کشور تلقی می شود و در برخی مطالعات مصرف سرانه فولاد را به عنوان شاخصی برای ارزیابی صنعتی بودن یک کشور برشمرده اند.
در بیش از 61 کشور فولاد تولید می شود و آهن و فولاد سهمی 2,5 درصدی از تجارت جهانی کالا را در برداشته و سهم آن از صادرات کالاهای کارخانه ای نیز بالغ بر 3,3 درصد است. در ایران نیز فولاد با حضور در بخش های مهم تولیدی و صنعتی کشور، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. درسال 1950 میلادی، مجموع فولاد تولید شده درجهان کمتر از 200 میلیون تن در سال بوده است و این در حالی است که تولید سالیانه فولاد تا پایان سال 2002 بیش از 900 میلیون تن گزارش شده است. جداول زیر میزان فولاد تولید شده و همچنین نرخ رشد تولید فولاد را بین سالهای 1970 تا 2002 نشان میدهد
به دلیل اهمیت بسیار بالای تولید فلزات اساسی و از جمله فولاد، کشورهای صنعتی جهان هرکدام به دنبال جایگاه ویژهای در تولید این محصول هستند. در این بین کشور چین در سال 2002 میلادی با تولید بیش از 180 میلیون تن فولاد، مقام اول تولید جهانی را دارا است و این در حالی است که کشورهای ژاپن با تولید 107,7 و آمریکا باتولید 2,92 میلیون تن در سال در رده های دوم و سوم جهانی قراردارند در حال حاضر در بیش از یکصد کشور جهان محصولات فولادی و از جمله میلگرد تولید میشود که از این میان، کشور ایران در سال 2002 میلادی با تولید 3،7 تن و در حال حاضر با تولیدحدود 8 میلیون تن فولاد به عنوان بیست و دومین تولیدکننده این محصول در جهان و ششمین تولیدکننده بزرگ آسیا مطرح است.
گزارش حاضر مطالعات امکان سنجی مقدماتی تولید میلگرد از ضایعات میباشد. که در قالب متدولوژی علمی مطالعات امکان سنجی تهیه گردیده است و مطابق متدولوژی فوق ، ابتدا محصول مورد مطالعه به طور دقیق معرفی شده و سپس بررسی های لازم روی بازار آن صورت خواهد گرفت و در ادامه مطالعات فنی در خصوص چگونگی تولید و امکانات سخت و نرم افزاری مورد نیاز نیز شناسایی شده و در نهایت ظرفیت های اقتصادی و حجم سرمایه گذاری مورد نیاز برای اجرای طرح برآورد و ارائه خواهد شد تا با استفاده از آن سرمایه گذران و علاقه مندان محترم بتوانند کلیه اطلاعات مورد نیاز را کسب و در جهت انجام سرمایه گذاری اقتصادی با دید باز و مسیرشفاف اقدام نمایند. امید است این مطالعات کمکی هرچند کوچک در راستای توسعه صنعتی کشورمان بعمل بیاورد .
نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تولید میلگرد از ضایعات
محل اجرا :
مشخصات متقاضیان :
نام نام خانوادگی مدرک تحصیلی تلفن
دلایل انتخاب طرح :
در دنیای امروز صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع مادر و تعیین کننده مطرح می باشد و از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه با توجه به رشد روز افزون صنعت و افزایش جمعیت جهان و به تبع آن افزایش نیاز بشر به فولاد و محصولات فولادی بر اهمیت آن ها روز به روز افزوده می شود. هنگامی که از میزان توسعه یافتگی کشورها سخن به میان می آید شاخصهایی را برای رتبه بندی و شناخت توسعه یافتگی در نظر میگیرند به عنوان مثال مصرف سرانه فولاد در هر کشور نشان دهنده وضعیت سرمایه گذاری ها و اجرای طرحهای عمرانی و بلاخره توسعه یافتگی است. این رسم دنیای ماست که سخت ترین ها در تعین انسانی ترین پدیده ها مانند توسعه موثر هستند و ایران هم در این جریان ناگزیر از کسب مراتب بالاتر تا بتواند ساکنانش را از مواهب توسعه بهره مند سازد .این شاخص برای ایران در سال 84 در حدود 200 کیلوگرم بوده و در سال 85 به 210 کیلوگرم می رسد به هر حال موقعیت ایران از لحاظ توسعه یافتگی نشان می دهد همچنان ظرفیت های فراوانی برای رسیدن به رتبه های بهتر وجود دارد که نتیجه آن افزایش مصرف روز افزون محصولاتی مانند فولاد است.
وضعیت و میزان اشتغالزایی :
تعداد اشتغالزایی این طرح 39 نفر میباشد .
تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
نام و کد محصولات
کد ISIC مربوط به این محصولات که در لوح فشرده وزارت صنایع آمده است عبارت است از:
27101233 و 27101234
محصول مورد بررسی در این گزارش تولید میلگرد از ضایعات می باشد و به طور کلی قسمت عمده ای از تولید میلگرد که یکی از پر مصرف ترین و پر کاربرد ترین محصولات ساخته شده از فولاد می باشد تولید میلگرد از شمش است ولی در این پروژه منحصرا به تولید میلگرد از ضایعات آهن یا شمش پرداخته شده است.
به طور کلی میلگرد در ابعاد ، اندازه ،اقطار واستحکام متفاوت تولید و به بازار عرضه می شود که قسمت عمده ای از انواع میلگرد موجود در بازار به شرح جداول زیر است.
شماره تعرفه گمرکی
برای میلگرد به طور مجزا شماره تعرفه واحدی موجود نمی باشد و در طبقه بندی زیر قرار می گیرد.
شرایط واردات محصول
این محصول دارای حقوق ورودی 4 درصد می باشد با توجه به تقاضای بالای میلگرد در داخل کشور وتشنگی بازار داخلی میلگرد و همچنین ظرفیت تولید پایین تولید کنندگان داخلی میلگرد نیاز به حجم نسبتا بالای واردات میلگرد از سایر کشور های تولید کننده می باشد و همین کمبود عرضه باعث بالا رفتن قیمت میلگرد در چند سال اخیر نیز شده است.در حال حاضر تولید داخلی 50 % تقاضای کشور را پاسخگو است.
دولت به جای اینکه سیاست خود را در تسریع در اجرای طرحهای فولادی عملیاتی کند رو به واردات کرده است. واردات فولاد مشمول تعرفه نمی شود ولی تولیدکنندگان شمش باید 4% عوارضپرداخت کنند. در نتیجه این امر % موجب شد که بهرغم وجود 3 میلیون تن ظرفیت نورد در ایران، این کارخانه ها یا تعطیل شوند یا اینکه با 60 ظرفیت خود کار کنند. دولت باید از احداث واحدهای جدید فولادسازی که به تصویب شورای اقتصاد رسیده حمایت کند.
در ضمن قرار است تسهیلات و کمکهای لازم برای اجرایی شدن کار دراختیار بخش خصوصی قرار گیرد. مقرر شده تسهیلاتی برای گشایش اعتبار واردکنندگان از سوی بانک ها درنظر گرفته شود، همچنین ترخیص این مواد اولیه از گمرک در اولویت قرار گیرد.
بررسی و ارائه استانداردهای موجود در مورد محصول
شماره استاندارد مختص میلگرد در موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران شماره 3132 می باشد.
بررسی و ارائه اطلاعات لازم در زمینه قیمت تولید داخلی و جهانی محصول
بر اساس اطلاعات موجود در بازار داخل میانگین قیمت هر کیلو گرم میلگرد در داخل کشور با توجه به عدم ثبات قیمت آن مخصوصا در هفته های اخیر و با توجه به طول ، نوع و قطر آن بین 6000 تا 8000 ربال میباشد.
همچنین در خصوص قیمت جهانی انواع میلگرد لازم به توضیح است که قیمت جهانی انواع میلگرد با توجه به اطلاعات سایت های معتبر صنعت فولاد و نورد در حدود 600 تا 700 دلار/ تن میباشد . معرفی موارد مصرف وکاربرد همان طور که میدانیم فولاد و محصولات فولادی شامل ورق، میلگرد، نبشی و پروفیل یکی از پر مصرف ترین کالاها میباشند. از بین محصولات ساخته شده فولادی میلگرد نیز از اهمیت خاصی بر خوردار است. میلگرد آجدار در پروژه های ساختمانی و عمرانی کاربرد فراوانی دارد . استفاده از این میلگردها در سازه های بتنی عمر مفید سازه را حتی تا دو برابر افزایش میدهد. این ویژگی از لحاظ اقتصادی بسیار مهم و شایان توجه است زیرا با صرف مقدار بسیار اندکی هزینه جهت تامین این نوع میلگرد در سازه های بتنی میتوان بهره وری را تا دو برابر افزایش داد لیکن کاربرد میلگرد ساده برخلاف میلگردهای عاجدار که در ساختمان سازی پروژه های عمرانی به کار میرود در صنایع پایین دستی فولاد کاربرد دارد و ابزارسازان و سازندگان محصولات صنعتی از این کالا استفاده میکنند.
بررسی کالاهای جایگزین و تجزیه و تحلیل اثرات آن بر مصرف محصول
در بررسی کالا های جایگزین برای محصولات تولیدی صنعت فولاد که یکی از پر مصرف ترین محصولات در صنایع کشور است به طور کلی نمی توان کالایی را به عنوان جایگزین این محصولات در نظر گرفت که بتواند به عنوان تهدیدی برای محصولات این صنعت تلقی شود. پس میتوان نتیجه گرفت بازار مصرف محصولات فولادی و مخصوصا میلگرد تقاضای روز افزون خود را داراست و سهم بازار خود را حفظ می کند.
تنها مادهای که میتواند از لحاظ مقاومت و شکل پذیری جایگزین فولاد شود مواد پلیمری با تکنولوژی نانو میباشد که پایه نفتی دارند. تا آن زمان حداقل 35 سال زمان لازم داریم که کاهش شدید منابع نفتی را نیز باید در نظر گرفت.
کشورهای عمده تولیدکننده و مصرف کننده محصول
با توجه به انکه در مورد بزرگترین تولید کنندگان میلگرد در جهان اطلاعات موثقی در دسترس نیست در این قسمت به صورت کلی به آمار بزرگترین تولید کنندگان فولاد در جهان پرداخته شده است . در رده بندی سالانه برترین فولاد سازان جهان در سال 2005 مشخص شده که در این رده بندی متال استیل، در صدر جدول قرار دارد. کارخانه های متال استیل که مقر آن در هلند قرار دارد، در سال 2005 در کشورهای مختلف جهان حدود 492 میلیون تن فولاد تولید کردند. با توجه به آنکه متال استیل در سال 2005 از ادغام شرکتهای ال.ان.ام، آی.اس.جی، کریونستال و والین تشکیل شد، تولید آن نسبت به مجموع تولید شرکتهای یاد شده در سال 2004 16 درصد رشد همراه بوده است. آرسلور )از کشور لوکزامبورگ( که در سال 2004 بزرگترین فولادساز / با 46 جهان محسوب میشد، در سال 2005 در رده دوم قرار گرفته است. همچنین تولید آرسلور در سال 2005 حدود 0درصد کاهش همراه بوده است. / 47 میلیون تن بوده که البته نسبت به سال 2004 با 53 9 میلیون تن ، با / در سال 2005 ، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران )ایمیدرو ( با تولید 4 چهار پله سقوط نسبت به سال 2004 در رده بیستوهشتم جهان قرار گرفته است. ایمیدرو عنوان بزرگترین فولاد ساز خاورمیانه را از آن خود کرده است. پس از ایمیدرو، اردمیر ترکیه با تولید 5 میلیون و 150 هزار تن فولاد در جایگاه دوم قرار دارد. الحدید عربستان سعودی با تولید 4میلیون و 190 هزار تن، سوم است و گروه عز از مصر با تولید 4میلیون و 160 هزار تن در مکان چهارم قرار دارد .جدول شماره 6- بزرگترین شرکتهای تولیدکننده فولاد در سال 2005 واحد: میلیون تن
از سوی دیگر در حالی که کشور چین بزرگترین فولاد ساز جهان است با این وجود بزرگترین فولاد ساز چینی، شرکت بائواستیل شانگهای، در رده ششم قرار گرفته است و میزان تولید آن در سال 2005 بالغ با 22 میلیون و 730 هزار تن بوده است. بنابراین با توجه به کوچک بودن حجم تولید فولاد سازان چینی در مقیاس جهانی به صورت منفرد، تعداد آنها باید زیاد باشد. از میان 120 فولاد ساز برتر جهان، 37 شرکت چینی هستند و از این لحاظ چین در جایگاه اول جهانی قرار گرفته است.
شرایط صادرات
برای تامین تقاضای بازار قست اعظمی از تولید داخلی در سال های اخیر وارد بازار می شود اقداماتی در خصوص محدودیت صادرات شمش و مواد اولیه مورد نیاز و محصولات فولادی از جمله میلگرد با وضع عوارض ویژه و حذف جایزه صادراتی محصولات فولادی، جلوگیری از صادرات محصولات فولادی با وضع عوارض ویژه از سوی سازمان توسعه تجارت ایران و اختصاص اعتبار ارزی لازم به واحدهای تولیدی )بخش خصوصی( برای تامین مواد اولیه و به منظور تکمیل ظرفیت های خالی این واحدها از برنامه های حوزه بازرگانی داخلی برای ساماندهی به بازار داخل از سیاست های در دست اجراست.
وضعیت عرضه و تقاضا
بررسی ظرفیت بهره برداری و روند تولید از آغاز برنامه سوم تاکنون
مقصود از عرضه داخلی ، میزان تولیدات داخلی جدای از صادرات است. طبق آمار منتشره از سوی وزارت صنایع و معادن در حال حاضر در حدود 49 پروانه بهره برداری در زمینه تولید میلگرد آهنی و فولادی صادر شده است که لیست واحدهای مذکور به تفکیک در جدول ذیل آورده شده است.
ذکر این نکته ضروریست که با توجه به موانع و مشکلات خطوط تولید ظرفیت واقعی طرحها معمولا بسیار پایین تر از ظرفیت اسمی آنهاست
همان طور که پیشتر به آن اشاره شد ظرفیت عملی طرح های موجود به علت عدم وجود مواد اولیه و نوپا بودن بیشتر این کارخانجات تا حدود 60 % ظرفیت اسمی آنهاست.
سازندگان ماشین آلات
به طور کلی ماشین آلات مورد نیاز برای تولید میلگرد سازنده داخلی نداشته و تکنولوژی ساخت آنها در داخل کشور وجود ندارد. عمده تولید کنندگان ماشین آلات تولید میلگرد کشور های آلمان، ایتالیا، هند، چین و مخصوصا ترکیه می باشد که از تکنولوژی مناسب جهت ساخت این ماشین آلات برخوردارند و ضمنا ساخت ترک آن به نسبت دو نوع آلمانی و ایتالیایی از قیمت مناسب تری برخوردار است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 47 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
بررسی و شناخت یک فرهنگ در گرو شناخت همه عناصر آن می باشد. در هر حوزه فرهنگی ما شاهد عناصر به هم پیوسته ای در آن حوزه می باشیم. بازی و تفریحات نیز از اجزای و عناصر فرهنگ یک جامعه محسوب می شوند که با توجه به شرایط اکولوژیک و فرهنگی دارای ماهیتی جداگانه و متمایز می باشد.
مردم شناسی متناسب با رویکرد علمی خود به مطالعه بازی ها وانواع کارکردهای آن می پردازد مردم شناسی آنرا در قالب «فولکلور» و به عنوان اجزاء هویت بخشی و کارکرد فرهنگ مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.
اهداف: شناخت بازیهای سنتی و معرفی بازیهای سنتی به عنوان جزئی از فرهنگ که دارای کارکردی خاص می باشند. و پی بردن به داشتههای فرهنگی غنی کشور مان از گذشته تا به حال است.
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه
1-1- بیان مسأله
1-2- ضرورت موضوع
1-3- سؤالات تحقیق
1-4- هدف تحقیق
1-5- پیشینه تحقیق
1-6- روش تحقیق
1-7- محدودیت های تحقیق
1-8- تعریف مفاهیم
1-9- زمان و جامعه تحقیق
1-10- مکان تحقیق
مقدمه :
انسان از آغاز حیات اجتماعی خود به بازی گرایش داشته و در هر دوره و زمان و در هر جامعه و فرهنگ و در هر گروه سنی و جنسی که بوده به گونه ای خود را با بازی سرگرم می کرده و از آن لذت می برده است . به عبارت دیگر بازی در همه عرصه های زندگی ناسوتی و لاهوتی انسان ، حتی در رقص و نمایش آیینی – مذهبی به شکل های گوناگون حضور و تجلی داشته است .
بازی مانند موسیقی ، رقص ، نقاشی و شعر صورتی فرهنگی دارد و همچون یک
رفتار اجتماعی ، شکل و محتوای فرهنگی آن ، با شکل و محتوای فرهنگی جامعه ای که در آن پدید آمده و به کار می رود ، تطبیق می کند . دوران خردسالی انسان عموماً با بازی های انفرادی می گذرد ، رفته رفته کودک رشد می کند و بزرگ می شود و به جمع بزرگ سالان می پیوندد ، به بازی های جمعی روی می آورد . با این گونه هر فرد در دوره ی زندگی انواع بازی های حسّی ، حرکتی ، تخیلی ، تقلیدی ، کلامی ، هوشی ، رقابتی ، برد و باختی ، مهارتی ، هنری ، تن ورزی و نیروزایی را تجربه می کند و به صورت سرگرمی ، بازی و ورزش به کار می بندد.
نظام های اجتماعی و فرهنگی جامعه بستگی دارد به شیوه و ابزار بازی ها و آفرینش نقش های متفاوت بازیکنان در بازی ها و عناصر سازنده ی زمینه و متن بازی ها ، کم و بیش بازتابنده ی ویژگی های زیست – محیطی و جامعه و فرهنگی است که از آنها برآمده اند . برخی بازیها ابتدایی و ساده و پرداختن به آنها نیاز به مهارت و فوت و فن ندارند ، در صورتی که برخی دیگر پیچیده اند و اجزای آنها به مهارت و قابلیت بازیکنان و به کارگیری اصول و قواعدی ویژه نیاز دارد .
پایگاه اجتماعی و طبقاتی و شرایط اقتصادی و فرهنگی مردم جامعه نیز کم و بیش در نوع بازی های رایج میان آنان و گزینش بازیچه ها و همبازی ها و یا محل و مکان بازی تأثیر گذار و تعیین کننده است . از این روست که شماری از بازی ها در برخی جامعه ها و گروه های اجتماعی خصوصیت طبقاتی می یابد و در انحصار طبقه و قشری خاص در می آیند ، مانند بازی چوگان ، گنجفه که در هر یک به قشری مرفه از جامعه قدیم ایران اختصاص داشت و در میان عامه مردم ، به ویژه قشرهای پایین اجتماعی و اقتصادی ، معمول نبود .
با گذشت زمان و آمد و رفت نسل ها و دگرگونی در نظام های اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ها ، نام وشیوه ی بازی ها تطور می یابند و تغییر می کنند و یا بطور کلی از میان می روند و فراموش می شوند و بازی های دیگری جای آنها را می گیرند . بنابرین بازی نیز مانند عناصر دیگر فرهنگی به اقتضای وضع جامعه و فرهنگ رایج در جامعه تغییر صورت و ماهیت می دهد و با تطبیق خود با وضع و حالت اجتماعی و فرهنگی جامعه ، حیات دوباره می یابد . از این رو بقا و دوام هر بازی بستگی به نیروی تغییر یابی و پویایی و سازگاری آن بازی با محیط اجتماعی و فرهنگی خود دارد .
شناخت و درک خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی بازی ها و تعیین هویت و روند تحول و تطور تاریخی آنها در هر جامعه ، از سویی به شناخت کلی شکل زندگی اجتماعی مردم و رفتارهای عینی و ذهنی گروه ها و قشرهای اجتماعی جامعه نیاز دارد ؛ از سویی دیگر ، چون شمار بزرگی از بازی ها بیانگر نوع رفتار های فرهنگی و روان - جمعی مردم جامعه برتابنده ی تجربه های دینی – آیینی و بعضاً تقلید و تکرار رفتارها و تجربه های نسل هستند ، بنابراین بررسی زمینه ی بازی ها و تجربه و تحلیل عناصر و اجزای سازنده ی الگوهای رفتاری در بازی ها می تواند پژوهشگران را تا اندازه ای در شناخت نوع و شکل جامعه و روابط اجتماعی و فرهنگی مردم و اوضاع اقلیمی جامعه ای که بازی ها در آن زاده و رشد کرده و بالیده اند ، کمک کند.
1-1- بیان مسأله
مردم شناسان کارکردگرا فرهنگ را به عنوان یک سیستم همبسته مطالعه می کنند . در این سیستم همبسته همه عناصر و اجزا در پیوستگی کامل با هم قرار دارند و هر کدام به نوعی نیازهای سیستم را بر آورده می کنند . مثلاً وقتی که به مطالعه یک جشن یا یک نوع بازی می پردازیم ، زمانی این مطالعه کامل است که ارتباط آنرا با خانواده ، سیاست ، دین ...مشخص شده باشد . « بازی و تفریحات » بخشی از نظام فرهنگی هر جامعه محسوب می شوند که باعث متمایز شدن آن از سایر گروهها و جوامع دیگر می باشند . با نگاهی به اقوام و گروههای مختلف به این نکته پی خواهیم برد که « بازی و تفریحات » در تمامی جامعه دارای شاخصه های متمایز خود می باشند .
« مردم شناسان معتقدند یکی از ویژگیهای فرهنگ « فرهنگ عام ولی خاص است » ، که این امر بیانگر آن است که با وجود تشابه در کلیات و خطوط اصلی ، تفاوت های چشمگیری در اعمال ، رسوم و جلوه های فرهنگی دارند » . ( روح الامینی ، 1382 ، 19 )
« بازی ها و تفریحات » علاوه بر اینکه نمایی ویژه از هویت فرهنگی یک جامعه را نشان می دهند دارای کارکردهای ویژه خود می باشند . هویت اجتماعی کودک در بازیهای پیش دبستانی شکل می گیرد ، ضمن اینکه بخشی از اوقات زمانی کودک بدون برنامه ریزی سازمان یافته در گروه های همسال با انجام بازی ها و تجدید قوای جسمانی سپری می شود . در دوره های بعد فرد به بازی های جمعی و سازمان یافته روی آورده و بدین ترتیب با ظرافت های جمعی آشنا می شود . در دوره بعد از نوجوانی « بازی و تفریحات » بیشتری دارای کارکرد « گذران اوقات فراغت » می باشند . در هر حال ، فرد در جریان انجام بازی از طریق تجربه اعمال متفاوت شخصیت متمایز پیدا می کند .
در این پژوهش میدانی ، محقق بر آن است که به توصیف کامل « بازی و تفریحات » محلی « شهرستان گرمسار » متناسب با دوره های سنی متفاوت بپردازد .
1-2- ضرورت و اهمیت موضوع
بررسی و شناخت یک فرهنگ در گرو شناخت همه عناصر آن می باشد . در هر فرهنگی ما شاهد عناصر به هم پیوسته و ویژه آن حوزه می باشیم . بازی و تفریحات نیز از اجزاء و عناصر فرهنگ یک جامعه محسوب می شوند که با توجه به شرایط اکولوژیک و فرهنگی دارای ماهیتی متمایز و جداگانه می باشند . « بازی و تفریحات » دارای کارکردهای متعددی می باشند . رویکرد کارکرد گرا بیانگر آن است که « هر عمل اجتماعی و هر نهاد را با توجه به روابطی که با تمامی کالبد اجتماعی دارد در نظر بگیریم » ( روح الامینی ، 1382 ، 121 ) . کارکرد « بازی و تفریحات » با توجه به دوره های سنی تا حدودی متفاوت می باشد . شایسته یاد آوری است که انواع بازیها متناسب با دوره های سنی است ، به تدریج که به دوره های بالاتر می رسیم بازیها پیچیده تر و به عبارتی دیگر دارای شاخصه « فکری - ذهنی» می باشند . مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی متناسب با رویکرد علمی خود به مطالعه « بازی ها » و انواع کارکردها می پردازند .
مردم شناسی بازیها را در قالب « فولکور » و به عنوان اجزاء هویت بخشی و کارکرد فرهنگ، و جامعه شناسی بازیها را در قالب تئوریهای اجتماعی شدن مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند . روان شناسان نیز بازیها را بعنوان عاملی اساسی در تکوین شخصیت تلقی میکنند . بازیهای سنتی نیز به عنوان بخشی از فرهنگ از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در جریان این انتقال بسیاری از آنها کارکرد خود را از دست داده اند و با بررسی آنها می توان عوامل موثر و تاثیر پذیر بر بازیها را شناسایی کرد و در این زمینه برنامه ریزی کرد و از آن استفاده نمود.
1-3- سؤالات تحقیق :
در هر تحقیق علمی محقق به تعدادی از سئوالات در ذهن خود روبرو می شود و دراین تحقیق همانند سایر تحقیقات، کوشش شده که سئوالات مطرح شده پاسخ داده شود: که در زیر این سؤالات آورده شده است.
1- بازیهای سنتی چه تاثیری بر فرهنگ پذیری و جامعه پذیری کودکان دارد؟
2- آیا بازیهای سنتی با توجه به شرایط اکولوژیکی و فرهنگی ماهیتی متمایز دارند؟
3- آیا بازیهای سنتی به عوامل جنسی و سنی مرتبط است؟
4- هر بازی در میان چه گروه های سنی برگزار می شود؟
1-4- هدف تحقیق :
بازیهای محلی از زمانهای قدیم سخت مورد توجه مردم بوده و بخش مهمی از اوقات فراغت آنان را پر می کرده ، اینگونه بازیها ریشه در فرهنگ اصیل و ملّی و میهنی ما دارد که امروز با ورود بازیهای مدرن و رشته های اعجاب آور گرد فراموشی روی آنها پاشیده شده است .
هدف اصلی تحقیق حاضر ، شناخت و بررسی بازیهای سنتی مردم شهرستان گرمسار می باشد که اهداف خاص تحقیق شامل موارد زیر می باشد .
1- شناخت و بررسی بازیهای سنتی شهرستان گرمسار
2- معرفی بازهای سنتی در شهرستان گرمسار به عنوان جزئی از فرهنگ خاص
3- پی بردن به کارکرد های بازیها
4- شناخت انواع بازیها با توجه به دوره های سنّی مختلف
1-5- پیشینه تحقیق:
در خصوص موضوع حاضر در شهرستان گرمسار تحقیق خاصی صورت نگرفته است ولی در کتاب سرزمین خورشید درخشان نوشته نوشین آذر اسدی در فصل نهم آن در جلد دوم کتاب در قسمت سرگرمیها به معرفی تعدادی بازیهای سنتی از قبیل توپ بازی،کشتی گری و اسب دوانی و ... پرداخته است.
لادن کیان در کتاب « رموز سلامت کودکان»به اهمیت و انواع بازیها اشاره نموده ، که در موضوع مورد نظر محقق بی تأثیر نبوده است و در کتاب « ورزشهای بومی ، سنتی ، محلی » نوشته غلامحسین حسن پور بازیهایی از استانهای مختلف ایران بیان شده است که تعدادی از این بازیها همانند « هفت سنگ بازی ، الک دولک ، گرگم گله می گیرم » شباهت فراوانی به بازیهای منطقه مورد تحقیق ( گرمسار ) داشته و پژوهشگر نیز در تحقیق خود از آنها بهره جسته است .
سیده مریم حسینی در کتاب « کودک ، بازی و اسباب بازی » به انواع بازیها و نظریه های مختلف درباره ی بازیها پرداخته ، که از نظریات جمع آوری شده در پژوهش حاضر استفاده شده است و در کتابهای دیگری همانند « کتاب معتقدات و آداب ایرانی » نوشته هانری ماسه و کتاب « مجموعه بازیهای کودکان و نوجوانان » نوشته ی هادی پزشپور که در هرکدام مطالبی درباره ی بازی و انواع بازی ایرانی ذکر شده ، که در اندیشه ی پژوهشگر تأثیر بسزایی داشته است .
علی بلوک باشی در کتاب « بازیهای کهن در ایران » تعدادی از بازیهای کهن را نوشته و درباره گویشهای بازیهای ایرانی نیز اشاراتی داشته است . خانم ثریا قزل ایاغ با همکاری شهلا افتخاری به سفارش دفتر پژوهش های فرهنگ با همکاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران کتابی تحت عنوان بازیهای محلی درایران تهیه و چاپ کرده اند که در این پژوهش 1745 بازی با شرح و 661 بازی بدون شرح گرد آوری شده است.
و دراین زمینه می توان به تعدادی از پایان نامه ها از جمله: پایان نامه های نادر گنجی که به تحلیل مردم شناختی انواع بازیهای گلستان و بررسی مردم شناختی بازیهای سنتی ایلام توسط حبیبا... رضا پسند که به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد مردم شناسی دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز ارائه داده است اشاره نمود.
1-6- روش تحقیق:
روش تحقیق پژوهش حاضر «مردم شناسی ژرفانگر» است . « هدف روش شناسی ژرفانگر مطالعه عمیق و بتفصیل جامعه ای خاص با وسعت محدود است بعبارتی مشاهده ی جوامع برای شناخت واقعه های اجتماعی است » ( عسگری خانقاه ، 1373، 81 )
برای گرد آوری اطلاعات از تکنیک هایی نظیر مصاحبه ، مشاهده میدانی و عکسبرداری مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است.
1-6-1- روش مصاحبه :
برای آگاهی از چگونگی انجام بازی ها و آداب و رسوم مربوط به بازی ها در منطقه با بزرگان و پیرمردان و حتی زنان کهن سال مصاحبه شده است که اسامی آنها در این تحقیق خواهد آمد .
1-6-2- روش مشاهده ی میدانی یا مشارکتی :
« نخستین گرایش انسان شناس به نوعی تحقیق مؤثر و مهیج ختم می شود که از « مشارکت » او در جامعه تا زندگی با جمعیت مورد مطالعه ادامه دارد ، در اینجا « مشاهده ی شرکت کننده » در جهات مختلف توصیه شده است ، که در مورد مشاهده به عینیت توجه شده و ذهنیت صرف نظر می شود ، در واقع چه در « مشاهده » و چه در « بیان » باید به عینیت پرداخت » . ( عسکری خانقاه 1373 ، 85 ،128 )
با توجه به تعریف مذکور محقق برای بررسی و مشاهده ی نحوه ی انجام بازی ها و آداب و رسوم مربوط به بازی های جامعه مورد نظر از روش مشاهده ی میدانی استفاده نموده است
1-6-3- روش عکسبرداری :
« یکی از روشهای مشاهده ی عینی روش عکسبرداری است ، از تمام اشیاء در همان محلی که جای دارند عکسبرداری شود ، به شرطی که همه ی این عکس ها دقیق و مشخص باشد ، یعنی ساعت و مکان و فاصله عکس ها یاد داشت شود » . ( همان ، 98 )
در این تحقیق نیز برای نشان دادن چگونگی انجام تعدای از بازی ها از عکس استفاده شده است.
1-6-4- روش کتابخانه ای :
بازی ها از انگاره های روش مند فرهنگ هستند که در فرهنگ های سرتاسر دنیا به صورت ویژه ، باستانی و گسترده وجود دارند و زمان درازی است که بازی ها و بازیکنان توجه انسان شناسان و روان شناسان با به خود جلب کرده اند که بتوانند مطالبی را درباره ی این موضوع به رشته ی تحریر در آورند و پژوهشگر نیز در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و همچنین نشانه ها و نمادهای نهفته در بازی و تشریح و تحلیل بازیها از روش کتابخانه ای بهره گرفته است .
1-7- محدودیت های تحقیق:
بازیهای محلی و سنتی یکی از ستونهای استوار فرهنگ مردم بشمار می آید و همچنان که از نام آنها پیداست برخاسته از اراده و خرد جمعی نیاکان و گذشتگان می باشد ، که هویتی از ویژگی های قومی و فرهنگی آنان را بیان می کند و تمام این بازیها روزگار خاص خود را داشته و در آن زمان انجام می شده که امروزه به دلایلی از جمله تغییر شکل زندگی مردم و زندگی سنتی به شهری است که در این میان مهاجرت از روستا به شهر دلیلی برای کمرنگ شدن بازی ها سنتی و حتی منسوخ شدن آنها گردیده است و همانطور که قبلاً اشاره شد ، از روش مصاحبه نیز استفاده شده ، ولی سالمندان و حتی جوانان منطقه از بازیهای سنتی و چگونگی انجام آن اطلاعات کاملی نداشتند و از طرفی با ورود تکنولوژی و بازی های جدید دیگر کمتر کسی پیدا می شود که بازی های محلی را انجام دهد .
1-8- مفاهیم :
بازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که به صورت فردی و یا گروهی انجام گیرد و باعث ایجاد لذت وبر طرف شدن نیازهای کودک شود، بازی می گویند.( حسینی ، 1378 ، 9)
بازی های سنتی: بازی هایی که از گذشتگان به یادگار مانده است و نسل به نسل منتقل و در بین افراد یک طایفه و یا منطقه هنوز هم وجود داشته و اجرا می شود.
سنت: معنای لغوی آن را روش، طریقه، سیرت و ... است. اما در میان فرهنگ عامه مردم به اندیشه ها و اعمال و رفتاری گفته میشود که همانند نیاکان خود عمل می کنند.
فرهنگ : « مجموعه ای از آگاهی ها و رفتارهای فنّی ، اقتصادی ، آیینی ، مذهبی ، اجتماعی و ... که یک جامعه انسانی معینی را مشخص می کند » .( پانوف ، پرن ، 1386 ، 87 )
تایلر ( ( Tylor فرهنگ را چنین تعریف کرده است : « فرهنگ مجموعه آمیخته و پیچیده و نظام یافته ای است که از دانستنیها و شناسایی ها ، هنرها و باورها ، آیین ها ، حقوق و آداب رسوم و منشأء خوبی ها و بسیاری چیزها به انسان از جامعه خویش کسب کرده است ».( فربد ،1376 ، 264 )
فرهنگ آموزی: « فرایند شرطی خود آگاه یا ناخود آگاهی است که بدان وسیله یک فرد در جریان زندگی ، سنت های گروه خود را همانند می سازد و مطابق آنها عمل می کند » .(پانوف ، پرن ،1386 ، 108 )
1-9- زمان و جامعه تحقیق:
اولین قدم برای انجام تحقیق در آبان ماه 1387 برداشته شد. در آن تاریخ ، نگارنده در درس سمینار مردم شناسی، بررسی مردم شناختی بازیهای سنتی یکی از روستاهای گرمسار را انتخاب نمود. نگارنده به دلیل علاقه زیاد و بومی بودن منطقه این موضوع را انتخاب نموده است و جامعه موردمطالعه، شهرستان گرمسار(تصویر1-2)،یکی از شهرهای استان سمنان (تصویر1-1)می باشد.
( تصویر1-1 ) نقشه استان سمنان
تصویر ( 1-2 ) نقشه گرمسار
1-10- مکان تحقیق : جغرافیای تاریخی گرمسار
« نام خوار (Xovar) یک اسمی است قدیمی و مربوط به دوره قبل از اسلام و ایران باستان، در کتب قدیمی و تاریخی این نام با جزئی اختلاف با همین هیئت ذکر شده است. در اوستا از خوار و صفحات البرز بنام ورن یاد شده . در کتیبه های آشوری این ناحیه را خوارا و در جای دیگر آری خوانده اند و منطقه آری بخش بزرگی بوده که دماوند و سواد کوه فعلی نیز جزء آن محسوب می شده و سواد کوه بنام پتخشوار یا پتوش اری بیان گردیده است. در زمان اشکانیان گرمسار یکی از ایالات تابع آنها و خوآرن نام داشت و امروزه سمنانیها هنوز هم آن را خواره می گویند. سلوکیها در این ناحیه شهری باسم خاراکس بنا نهادند و از این منطقه بنام خاریس یاد کرده اند. بطلمیوس از خوار بنام خوار اسم برده و مورخ دیگر ایزیدورخاراکسی آن را خوارنه ثبت نموده است » .
( اسدی 1387 ، 107 )
« در عربی خوار Xovar بضم اول به معنی بانگ گاو و گوسفند و آهو و آواز تیرها آمده است. در سانسکریت این کلمه به معنی خشن و ناگوار است و اما در زبان ولایتی مازندرانی خوار به معنی نیکو خوب است و گویا این معنی هم مثل آسان مجاز از معنی ذلیل و حقیر باشد و ممکن است بگوئیم معنی آسان و راحت اصل است و باقی مجازی چه در پهلوی خواریه و در اوستا خاثره به معنی آسان و راحت است » . ( همان ، 109 )
« بنابراین بهترین مفهوم این نام آنست که از خورشید و ماه مستفاد می گردد وجود گرمسار در یک ناحیه خشک صحرائی موجب درخشندگی خاص آفتاب این منطقه بوده و خشکی هوا سبب شده که روزهای ابری و بارانی نیز در این منطقه کم باشد. همچنین هوای رقیق بدون رطوبت در شب درخشندگی نور ماده و وجود ستارگان را بی اندازه نمایان تر و زیباتر جلوه گر می سازد، حالیه نیز منظره ای بس دیدینی و فراموش نشدنی بوجود می آورد. و با توجه به اینکه در اوستا نیز کلمه خوار به معنی درخشیدن آمده و از نامهای خورشید کلمه خوار است، چنین نتیجه گرفته می شود: ناحیه خوار را می توان سرزمین خورشید تابان نام نهاد و اسم فعلی گرمسار نیز تا اندازه ای بااین معنی ومفهوم مطابقت دارد» (تصویر1-3 ). (اسدی ، 1387 ، 109 )
1-10-1- حدود و موقعیت ویژگیهای طبیعی
« شهرستان گرمسار در فاصله 110 کیلومتری جنوب خاوری تهران ، با مساحتی حدود 7970 کیلومتر مربع واقع است و در قدیم یکی از قصبات مهم و آباد شهر ری بود و «خوارری» نامیده می شده که مشتمل بر چهار بلوک: قشلاق بزرگ، ریکان، باتری و وارادان بود » . ( همان،13 )
« گرمسار از طرف شمال به فیروزکوه و دماوند و از خاور به شهرستان سمنان و از مغرب (باختر) به ورامین و قم و از جنوب به شهرستانهای اردستان و کاشان محدود است. از نظر موقعیت جغرافیایی گرمسار بین مدار 34 درجه و 28 دقیقه و 35 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و بین 51 درجه و 52 دقیقه تا 52 درجه و 55 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و ارتفاع متوسط آن از سطح دریا 856 متر است که در دامنه یک رشته کوه با جهت شرقی غربی واقع شده و مرکز این شهرستان با رشته کوه مزبور بیش از 8 کیلومتر فاصله ندارد. دشت گرمسار را از سه طرف کوه احاطه نموده و فقط سمت جنوبی آن بواسطه وجود کویر باز است، اما کویر مزبور نیز بیش از 48 کیلومتر مسافت ندارد و پس از گذشتن از آن به کوهی بنام سیاه کوه برخورد می نمائیم » . ( اسدی ، 1378 ، 13 )
« مرتفع ترین نقطه گرمسار قله ایست به ارتفاع 3055 متر واقع در کوه باغستان در شمال خاوری این شهرستان. و پست ترین نقطه آن نیز به ارتفاع 800 متر در مجاورت دریاچه نمک در جنوب باختری شهرستان گرمسار است ». ( همان ، 13 )
« طول دشت گرمسار از خاور به باختر 48 کیلومتر است، که از سر دره خوار با ارتفاع 885 متر آغاز و به ده نمک در خاور ختم می شود و عرض متوسط آن از شمال بجنوب معادل 27 کیلومتر می باشد. این ناحیه بشکل دلتایی بصورت جلگه آبرفتی پایکوه که از ته نشست مواد رسی و ماسه ای سیلابهای رودخانه حبله رود در روی زمینهای شوره زار بوجود آمده است و اکنون نیز عمق خاکهای رسوبی این منطقه در حال افزایش است». ( اسدی ، 1378 ، 14 )
عکاس : سید حسن خدامی 20/7/88 ورودی شهر گرمسار تصویر( 1- 3)
1-10-2- ویژگیهای جمعیتی شهرستان گرمسار
« براساس اطلاعات استخراج شده از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1375 ، گرمسار دارای 67847 نفر جمعیت بوده و به تعداد 16141 خانوار که از این رقم 9898 خانوار شهرنشین و 6243 خانوار روستایی را شامل می گردد که عمدتاً افزایش در مناطق شهری بوده است سرعت گرفتن روند تشکیل خانوارها در کانونهای شهری الگوی زیستی جمعیت بیشتر به سمت شهرنشینی گرایش یافته و در نهایت جمعیت 3/50 درصد شهرنشین این شهرستان به سال 1365 به رقم 4/62 درصد رسده است که این روند در اثر حرکت جمعیت از مناطق روستایی به مناطق شهری در طی ده سال از 1365 تا 1375 شدت یافته و به نحوی که میزان روستانشینی از 7/49 درصد به سال 1365 به 6/37 درصد در سال 1375 تنزل نموده. کاهش میزان روستانشینی مبین مهاجر فرستی شدید نواحی روستائی بوده، بدین ترتیب برابر آمار سال 1375 جمعیت ساکن در نقاط شهری این منطقه بالغ بر 42493 نفر (مرد 21776 نفر – زن 20717 نفر) و ساکنین نقاط روستایی نیز 25354 نفر (مرد 12970 نفر – زن 12384 نفر) می باشد » . ( همان ، 520 )
1-10-3- وضع سواد و وضعیت اشتغال
« میزان با سوادی در جمعیت 6 ساله و بالاتر شهرستان گرمسار از حدود 70 درصد به سال 1365 به 2/80 درصد رد سال 1375 رسیده است و این میزان در مناطق شهری 31911 نفر و در مناطق روستایی 16080 نفر می باشد که در مقایسه آمار سال 1365 میزان با سوادی، آهنگ سریع با سواد شدن مردم شهرستان را به خوبی نشان می دهد » . ( همان ، 521 )
« جمعیت شاغل شهرستان با نرخ رشد سالانه معادل 8/2 درصد (در سطح استان) نزدیک به 18385 نفر در سال 1375 افزایش یافته که از این تعداد 11218 نفر شاغلین در مناطق شهری و 7167 نفر شاغلین مناطق روستائی را شامل می شود و این افزایش در حالی است که حجم جمعیت در همین مدت از رشد سالانه 4/1 درصد برخوردار بوده و بدین ترتیب رشد شاغلین بر رشد جمعیت فزونی چشمگیری یافته است و ان امر سبب گردیده که تکفل شغلی از 2/4 نفر (در سطح استان9 در سال 1365 به 6/3 نفر در سال 1375 کاهش یابد » . ( اسدی ، 1378 ، 521 )
گروه سنی مرد و زن ساکن در نقاط شهری ساکن در نقاط روستایی غیر ساکن
جمع مرد زن مرد زن مرد زن مرد زن
4 – 0 سال
5 – 9
14-10
19-15
24-20
29-25 ساله
34-30 ساله
39-35 ساله
44-40 ساله
49-45 ساله
54-50 ساله
59-55 ساله
64-60 ساله
69-65 ساله
74-70 ساله
79-75 ساله
84-80 ساله
89-85 ساله
94-90 ساله
95 ساله و بیشتر
نا مشخص 5853
8169
9107
6977
5608
6057
5136
4751
3649
2190
2041
1830
2284
1660
1174
762
338
151
61
46
3 3027
4106
4710
3500
2827
3138
2632
2592
1956
1054
999
812
1121
881
640
432
188
74
30
26
1 2826
4063
4397
3477
2781
2919
2504
2159
1693
1136
1042
1018
1163
779
534
330
150
77
31
20
2 1928
2726
3134
2166
1565
1794
1758
1880
1419
747
656
466
536
416
284
178
78
25
9
10
1 1757
2686
2960
2156
1707
1873
1715
1560
1137
705
520
516
548
379
230
134
75
35
14
10
0 1099
1380
1576
1334
1262
1344
874
712
537
307
343
346
585
465
356
254
110
49
21
16
0 1069
1377
1437
1321
1074
1046
789
599
556
431
522
502
615
400
304
196
75
42
17
10
2 0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0 0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
0
جمع گرمسار 67847 34746 33101 21776 20717 12970 12384 0 0
مأخذ : مرکز آمار ایران – گزارش 31012-تاریخ 9/6/76 – ص 1
1-10-4- تقسیمات داخلی
شهرستان گرمسار از نظر تقسیمات داخلی دارای سه بخش است . بنامهای : بخش مرکزی به مرکزیت شهر گرمسار، مرکز این شهرستان و بخش آرادان به مرکزیت شهر آرادان بخش ایوانکی به مرکزیت شهر ایوانکی است.
« هر یک از بخش ها سه گانه فوق از یک یا چند دهستان شده اند که هر دهستان مجموعه ای از دهات و روستاهای واقع در محدوده این شهرستان را شامل می شوند که بترتیب عبارتند از:
1- بخش مرکزی: محدوده دهستان لجران (قشلاق سابق) و حومه (کردوان یاریکان سابق) و روستاهای تابعه آن را در بر می گیرد.
2- بخش آرادان: از مجموعه مراکز جمعیتی دو دهستان کهن آباد (آرادان سابق) و یاتری و روستاهای آن تشکیل شده است.
3- بخش ایوانکی که در محدوده روستاهای تابعه این بلوک قرار دارد » . ( همان ، 448 )
1-10-5- نژاد مردم گرمسار
« مسئله وحدت نژاد امروزه برای یک شهرستان یا یک کشور مفهوم حقیقی ندارد و ( و عوامل متعددی از جمله ) عوامل طبیعی و انسانی در تغییر و اختلاط نژاد موثرند. دراثر آمیزش یا مهاجرت و لشکرکشی ها، امکان و حدت نژاد خالص و یکنواخت در اغلب نقاط جهان از بین می رود. با این وصف باز مردمانی در نقاط دور افتاده وگوشه و کنار ایران یافت می شوند که بواسطه موانع طبیعی کمتر در تحت نفوذ نژادهای دیگر قرار گرفته و خصایص نژادی ایران قدیم را تا اندازه ای حفظ نموده اند » . ( اسدی ، 1378 ، 531 )
« دشت گرمسار بعلت قرار گرفتن در حاشیه کویر و گذشتن جاده های مهم قدیمی از این منطقه در گذشته محل عبور اقوام مختلف بوده و در مسیر لشکرکشی ها قرار داشت. گاه اتفاق می افتاد این طوایف بنا به عللی در منطقه مزبور سکونت اختیار می نمودند ولی وجود آب و هوای خشک و بیابانی و تابستانهای گرم و ناراحت کننده سبب گردید که اغلب ساکنین گرمسار را طوایف تبعیدی تشکیل دهند و دولت های وقت ایلاتی را که با چپاول و اخلالگری نظم و امنیت را بر هم میزند، به این منطقه تبعید نمایند. در خلال این مدت عدهای از ساکنین اطراف نیز به علت سختی معیشت و ازدیاد جمعیت از موطن اصلی خود مهاجرت اختیار نموده و هنگام عبور در جلگه خوار مقیم گردیدهاند » . ( همان ، 531 )
« جمعیت کنونی گرمسار در اثر آمیزش و اختلاط این گروه با تبعیدها بوجود آمده است. اگر چه این اقوام اغلب ایرانی و از ساکنین سایر نقاط ایران بوده و ریشه نژادی آریائی دارند با توجه به اختلافی که در طرز زندگی و آداب و رسوم و اخلاق و حتی قیافه ظاهری آنان وجود داشت. خصایص قومی هر یک به نوبه خود در کلیه شئون اجتماعی و شکل و ساختمان بدنی اهالی گرمسار فعلی تاثیر بسزایی داشته است » . ( همان ، 532 )
1-10-6- زبان و لهجه های محلی گرمساری
اهالی گرمسار همانند ساکنین دیگر نقاط ایران به زبان فارسی سخن می گویند و در مکالمه و کتابت و انجام امور روزمره از زبان فارسی، لهجه رسمی سیاسی وادبی همه ایران استفاده میکنند. عامه مردم این منطقه با این زبان آشنایی کامل دارند.
« اکثریت قریب به اتفاق مردم گرمسار، اغلب مهاجرین و افراد تبعیدی زمان گذشته هستند که بنا به عللی سیاسی و یا برای در هم شکستن قدرت و نفوذ ایلات به وسیله حکام وقت به این شهرستان کوچانده شده اند. مهاجرین و تبعیدیها علاوه بر آشنایی با زبان فارسی،به لهجه محلی موطن اصلی خود نیز سخن میگویند. امروزه در اثر آمیزش با یکدیگر، این طوایف رفته رفته زبان و گویش قومی خویش را فراموش کرده اند و دیری نخواهد گذشت که تکلم به لهجه های محلی به کلی منسوخ خواهد شد » . ( اسدی ، 1378 ، 541 )
1-10-7- مذهب مردم گرمسار
« اهالی گرمسار، مانند دیگر نقاط هنگام فتح ایران به دست سپاهیان اسلام پیرو آئینهای زردشتی، یهودی و دیگر آئینهائی که در زمان ساسانیان رواج داشت بودند. در سال بیست و دوم هجرت، زمان خلافت عمر مسلمین بر ری و خوار و دامغان و قومس تسلط یافتند در حمله مسلمین به ری ، سیاه و خش حاکم ایرانی ری کشته شد و سپاهیان وی فرار کردند و به طرف قومس و دامغان رفتند و نعیم بن مقرن به قتل و غارت مردم ری دست در آورد و قرار شد که مردم ری به مسلمین جزیه دهند » . ( همان ، 544 )
ولی امروزه اکثر قریب به اتفاق مردم شهرستان گرمسار پیرو دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری و غیر از مذهب شیعه اثنی عشری ، دسته ای از افراد تیره قزلو ساکنین قریه فند و شه سفید گرمسار پیرو طریقه تصوفند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 107 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
به نام آن خدای، که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح فتوح است و سلام او در وقت صباح مومنان را صبوح است و ذکر او مرهم دل مجروح است.
الهی، در دلهای ما جز تخم محبت خود مکار و برتن و جانهای ما جز الطاف و مرهمت خود منگار و بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار.
خانواده این رکن مهم اجتماع، نهادی که در طول زمان دچار تغییر و تحولات کمی و کیفی گردیده و به تبع همین تغییرات مسایل و پدیده های جدید اجتماعی نیز حاصل شده است. در مورد خانوادة ایرانی انتقاد بر این است که این نهاد در حال پی نمودن دوران گذار میباشد و در معرض تغییرات ساختاری قرار گرفته که همین امر روابط موجود در میان اعضای خانواده را دچار دگرگونی نموده است. به تبع این دگرگونی هنوز هنجارها به مثابه قواعد رفتاری که مورد پذیرش همگانی باشند، به صحنه اجتماعی نیامدهاند و به همین علت رفتار در محیط خانوادگی پراکنده است.
تحولات اجتماعی و اقتصادی چند دهة گذشته، تأثیراتی بر نهاد خانواده به جای گذاشته است و ( این امر از بررسی آمار طلاق استنباط میگردد). تکتهای که از مقایسة میزان طلاق نسبت به ازدواج در استانهای کشور بدست میآید این است که در مناطقی که یکپارچگی فرهنگی و احترام به ارزشها و سنتهای خانوادگی بیشتر رعایت میشود، سازگاری و تفاهم در نظام خانواده بیشتر میباشد این امر آسیبپذیری کمتری را متوجه نظام و مکان خانواده خواهد کرد.
به عکس در مناطقی که به دلیل تحولات متفاوت از جمله مهاجرت، فاصله گرفتن از سنتها و ارزشهای معنوی و فرهنگی مورد احترام و در هم تنیدگی فرهنگها که عمدتاَ استحالة فرهنگها را به همراه خواهد داشت و نتیجهاش از دست رفتن اقتدار ارزشها و سنتهای مورد احترام میباشد سازگاری در نظام خانوادگی کاهش خواهد یافت.
پس شرایطی موجب ایجاد آسیبهایی در نظام خانواده می شود. طلاق – فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی- عاطقی افراد خانواده و جامعه، منجر به بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
با توجه به این معضل اجتماعی، در این پژوهش تلاش شده است که با روش خانواده درمانی راهبردی در رفع این مشکلات گام برداشته شود.
چکیده تحقیق :
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی بر اختلافات زناشویی میپردازد به این منظور 39 زوج از زوجینی که برای حل اختلافات زناشویی سال 82 به مرکز مشاوره بهزیستی مراجعه کرده بودند، به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (21 زوج) و گواه ( 18 زوج) قرار گرفتند.
برای ارزیابی زوجین در این پژوهش از مصاحبه بالینی و آزمون رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. ابتدا زوجین با آزمون رضایت زناشویی مورد ارزیابی قرار گرفتند، پس از آن برنامة مداخلات خانواده درمانی راهبردی در مورد گروه آزمایش اجرا گردید، در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار بودند. بعد از شش هفته مجدداَ دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t و تحلیل واریانس و آزمونهای تعقیبی استفاده شد.
نتایج بدست آمده نشان میدهد که مداخلات خانواده درمانی راهبردی نه تنها منجر به افزایش رضایت زناشویی در بین گروه آزمایش شده، بلکه تعارضات بین فردی آنان را نیز کاهش داده است، این مداخلات در زنان موثر بوده است همچنین نتایج پژوهش حاکی از این بودند که این مداخلات روی مشکلات ارتباطی نسبت به سایر مؤلفه های سبب شناسی اختلاف تأثیر بیشتری دارد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیشگفتار
چکیده تحقیق
فصل اول
1. مقدمه
2. بیان مسئله
3. ضرورت و اهمیت موضوع
4. اهداف پژوهش
5. فرضیه ها
6. اصطلاحات
فصل دوم: ادبیات تحقیق
- خانواده سالم و رشذ و تحول آن
- خاستگاه خانواده
- تاریخچه خانواده درمانی
- مذهوم خانواده درمانی
- خانواده درمانی راهبردی
- خانواده درمانی روان تحلیل گری
- خانواده درمانی تجربی
- مکتب خانواده درمانی ساختاری
- تحقیق در خانواده درمانی
فصل سوم
- طرح تحقیق
- جامعة آماری
- نمونة آماری و روش نمونه گیری
- روش جمع آوری اطلاعات
- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم
- جدول توزیع فراوانی سن روجین به تفکیک جنس
- نمودار توزیع فراوانی سن زوجین به تفکیک جنس
- جدول توزیع سطح تحصیلات زوجین به تفکیک جنس
- نمودار توزیع سطح تحصیلات زوجین به تفکیک جنس
- جدول توزیع فراوانی شغل زوجین به تفکیک جنس
- نمودار توزیع فراوانی شغل زوجین به تفکیک جنس
- جدول توزیع فراوانی مدت زندگی مشترک در دو گروه آزمایشو کنترل
- نمودار توریع فراوانی مدت زندگی مشترک در دو گروه آزمایش و کنترل
- جدول توزیع فراوانی تعداد فرزندان در دو گروه آزمایش و کنترل
- نمودار توزیع فراوانی تعداد فرزندان در دو گروه آزمایش و کنترل
- میانگین نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش و کنترل
- آزمون فرضیه ها
فصل پنجم
- بحث و نتیجه گیری
- محدودیتهای تحقیق
- پیشنهادات
- منابع و مأخذ
فصل اول
- مقدمه
- بیان مسئله
- ضرورت و اهمیت موضوع
- اهداف پژوهش
- فرضیه ها
- اصطلاحات
مقدمه
خانواده به عنوان یک واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم از ارزشهای والا و مورد احترام و شالودة مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی در روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسانی به شمار آورد. خانواده به عنوان واحد عاطفی – اجتماعی کانون رشد و تکامل، التیام بخش، تحول و تغییر، آسیبها و عوارضی است که هم بستر شکوفایی و هم فرونشانی آن روابط میان اعضایش می باشد. در نتیجه تأثیر بسزایی در تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی داشته و به عنوان کوچکترین کانون اجتماعی شدن متضمن پذیرش نقشهای اجتماعی و همنوایی با هنجارهای اجتماعی میباشد. همچنین خانواده نهاد و شالودة اساسی در ساختار اجتماعی جوامع است که سلامت یا عدم سلامت آن قوام و اضمحلال جامعه را در بردارد.
خانواده سالم، نظامی باز است که اعضای آن در عین حالی که از روابط
عاطفی گرمی با هم برخوردارند، هویت فردی خود را حفظ میکنند. در این گونه خانواده، عشق به طور نامشروط می باشد و اعضاء پذیرای یکدیگر هستند. آستانه تحمل خانواده در برابر کشمکش و استرس بالاست و به هنگام نیاز، داوطلبانه درصدد یاری و خواهان آن میباشند. در این خانواده ها ائتلاف قوی و روشنی بین والدین وجود دارد و این قدرت بین والدین تقسیم می شود اعضاء خانواده با هم نزدیک و صمیمی هستند. با این حال حریم شخصی افراد حفظ میشود و استقلال و فردیت اشخاص مورد احترام است.
در مقابل خانواده مختل خانواده ای است که قادر به تأمین نیازهای تکاملی اعضاء، حل مشکلات و تعارضات خود نیست. کارکرد او مختل است. مرزهای بین اعضاء نامشخص است، اعضاء استقلال رأی ندارند لذا حمایت و همکاری رخ نمیدهد. نظام خانواده بستر و اعضای آن به لحاظ عاطفی سرد، جدا از هم و گسسته میباشند.
تمدن جدید که در پرتو تلاشهای بشری و دستاوردهای علوم تجربی حاصل شد چهره انسانی را تغییر داد. دستاوردهای مدنی و صنعتی و همچنین رنجهایی که غالباَ آنها از مدنیت جدید و مدرنیسم نشأت میگیرد، هر روزه بر شمار بیماریهای روانی و نابهنجاریهای رفتاری افزوده میشود و متأسفانه در همین مسیر قویترین پیوند های انسانی را در مستحکم ترین قرارگاه آن یعنی نظام ریشه دار خانواده در معرض تهدیدی جدی قرار میدهد. روز به روز کارائی خانواده در تحقق و ظایفش کم رنگتر میشودو این سلامت جامعه را تهدید میکندزیرا اختلا ل در کارائی خانواده مشکلاتی را در منظومه خانواده ایجاد میکند و در صورت تشدید مشکلات خانواده را به سمت فرو پاشی سوق میدهد طلاق و فرو پاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی –عاطفی افراد خانواده و جامعه منجر به بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی میشود.
اختلافات زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. به همین دلیل پژوهش بنا دارد با نوعی رویکرد خانواده درمانی با عنوان راهبردی به مداخله در زمینه اختلافات زناشویی پرداخته، به نحوی در رفعاین مشکل خانمان براندار نقش داشته باشد.
1-1- بیان مسئله
بر صاحب نظران علمو انسانی و افرادی که به کار تخصصی با خانواده مشغول میباشند پوشیده نیست که خانواده ایرانی به ویژه خانواده های شهرنشین با بحرانهای زیادی روبرو هستند این بحرانها از سویی بازتاب دگرگونی عظیم ساختاری- عملکردی در ساخت خانواده است و از سوی دیگرعدم توانایی در برخورد علمی در تدوین راهبردهای عملی و ارائه راه حل های مناسب را به نمایش میگذارد چشم بر تافتن از این بحرانها و پناه بردن به مکانیسم های کتمان سازی در ترویج آنها ابتدا ساده ترین اما در عین حال زیان بارترین رویکردی است که می توان به پیش گرفت زیرا حاصل جز انباشت بحران نهایتاَ غیر قابل کنترل شدن آنها را در بر خواهد داشت.
البته در همین جا باید اشاره کرد که بحران در خانواده و تردید در کارآیی پاروایی از عمکردها، وظایف و نقش آفرنی ها به مقولهای جهانی تبدیل گشته و منحصر به جامعه خاصی نمیباشد با این حال شتاب دگرگونی و عوامل بحران زای اجتماعی در جوامع مختلف تابع متغیرهایی است که ماهیت بومی – فرهنگی به خود گرفتهاند.
بزرگترین تحول ساختاری در خانواده ایرانی در چند دهة اخیر تبدیل خانواده گسترده به خانواده هستهای شهر نشین بوده است این تغییرات بنیادین تأثیرات خود را در همة زمینه ها ی ممکن نظیر نحوه ارتباط خانواده با یکدیگر اهمیت عاطفی اعضای خانواده برای هم معنی و مفهوم مقوله خانواده عملکرد اقتصادی خانواده و نیز نقش جنسیت ها بر جای گذارده است. در دوران گذشته تشکیل یک خانواده نو بنیاد حلقه ای از دایره ارتباطاتی فرا گیر یعنی خانواده گسترده بشمار میرفت و خانواده هستهای در اصل به عنوان جزئی از یک نظام کلی محسوب میءشود در سایه آن زیست میکرد. محور اصلی زندگی بر پایه روابط والدین- فرزندان استوار شده بود و زوجین قطب عاطفی اصلی یکدیگر نبودند اما خانواده هستهای امروزین بر محور رابطه زوجی استوار گردید و کانون اصل ارتباطات اعضای آن محسوب میگردد به بیان روشنتر اگر خانواده در گذشته از برخی مکانیسمهای جمعی غلبه بر بحران و یا از ذخایر عاطفی – تجربی اطرافیان سود میجست امروز این خود خانواده هستهای و قبل از هم زوجین هستند که باید راهکارهای غلبه بر بحران را در فرآیند تعامل و ارائه پیشنهادهای مشخص عملی بیابند اما تحقق این امر با موانع جدی روبرو ست. زیرا افراد از ابزار و مهارتهای ارتباطی کا فی برخوردار نبوده و نتیجتاَ مکانیسمهای افکار در خانواده غالب میگردند که پیامدهای مخرب دراز مدتی نظیر از خود بیگانگی، سرخوردگی، تخریب متقابل بر جای خواهند گذاشت. در بعد عاطفی باید متذکر شدکه اعضای خانوادههای نوبنیاد امروز نسبت به گذشته در برآورده کردن نیازهای عاطفی یکدیگر نسبت به هم وابستگی بیشتری دارند زیرا محدود شدن دایره زیست خانواده امکان ارضای جانشینی نیازهای عاطقی را از اعضای آن صلب کرده است.
بالاخره خانواده امروز به کانون هدف دسته جمعی اعضاء تبدیل گردیده که باید پاسخگوی نیازهای اقتصادی خود باشد همچنین حضور پیش از پیش زنان کشور در عرصه های علمی و حرفه ای نقشهای سنتی و مأنوس درباره جنس را شدیداَ دستخوش تحول کرده است این وضعیت جدید، ذهنیت تازه و قواعد رفتار فردی – اجتماعی فراخور خود را میطلبذ. افراد بر الگوهای رفتاری کلیشهای و عدم تجدید نظر جدی در این زمینه مانع دستیابی به مکانیسم پویا متعادل و پایدار است و نهایتاَ ارمغانی جز تشدید تنشهای خانوادگی و اجتماعی به همراه نخواهد داشت.
بنابراین ایجاد و استحکام فرهنگ تبادل نظر و گفتمان و نیز تدوین راهبردهای عملی در راستای یافتن راه حلهای مشخص و ممکن در شرایط بحرانی مهمترین چالش در زندگی خانوادگی به شمار میرود. بدین لحاظ شناخت مسائل و مشکلات زوجین که در زندگی مشترک دچار بحران شدهاند و یا در آستانه طلاق قرار گرفته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است و گام بعدی در ارائه راهکارهای درمانی با استفاده از شیوه های خانواده درمانی است که می تواند زمینههای سازش و حفظ و انسجام خانواده را فراهم آورد.
هدف از درمان راهبردی تسهیل حل مشکل و انجام آن با کارآمد ترین و اخلاقیترین شیوه ممکن می باشد با شرایط اغلب تمرکز اصلی روی حل تعاملات مشکلزاست.
بنابراین در این پژوهش می خواهیم بدانیم که آیا خانواده در مانی راهبردی می تواند در تغییر اختلافات زناشویی مؤثر واقع شود؟ و آیا این تأثیر نسبت به مولفههای سبب شناسی متفاوت است یعنی با توجه به مشکلات فی ما بین زوجین، آیا این درمان در بعضی مشکلات موثرتر است یا خیر؟
و آیا خانواده درمانی راهبردی در تعارض بین فردی زوجین میتواند نقش ایفا کند و موجب تقلیل تعارضات بین فردی گردد؟
سوال آخر این که با توجه به تفاوتهای فردی زن و مرد، آیا این نوع مداخلات در دو جنس تأثیر یکسانی دارد یا این نوع مداخلات در یکی از زوجین موثر است؟
1-2- ضرورت و اهمیت موضوع
طلاق خواه به عنوان یکی از علل یا معلول نانهنجاریهای اجتماعی به نوبه خود معلول تعاملهای نامناسب بین زوجهاست بروز طلاق یک شکل جهانی محسوب میشود و در فرهنگ اسلامی یکی از مبقوض ترین ملالها به شمار میرود.پیامدهای سود طلاق بر پیکر اجتماع و پدید آیی نابسامانی متعاقب آن برای زن و شوهر و فرزندان و نیز کسانی که به نوعی با آنان مرتبط میباشند در ابعاد مختلف روانی ، اقتصادی و اجتماعی حائز اهمیت است و ضرورت و اهمیت خاص بررسی عوامل زمینه ساز پدیده طلاق و ارائه راهبردهایی برای مداخله در این امررا نمایان میسازد.
پدیده طلاق یک پدیده چند جانبه و دارای علل متعدد میباشد یعنی دارای ابعاد درون فردی و بین فردی و علل روانشناختی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و…..میباشد.
از طرف دیگر عوارض جانبی طلاق برای کودکان و نوجوانان بسیار شدید بوده بطوریکه تطابق و سازگاری آنان با این عوارض تا پنج سال طول میکشد و در یک سوم موارد به یک ضربه روحی دیر پا می انجامد به طور کلی تفاهم خانوادگی زمینه ساز رفتار بهنجار کودک و آشفتگی و فروپاشی
خانواده علل بزهکاری رفتار ضد اجتماعی و جامعه ستیزی کودکان میباشد.
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن برهم زدن تعادل روانی ، عاطفی افراد و جامعه منجر به بروز بسیاری از آسیبهای اجتماعی مانند فحشاء، انحراف اجتماعی، انحرافات جنسی ، خودکشی، فرار از منزل، سرقت ، اعتیاد، تکدی، ولگردی، خیابان گردی، و…میگردد. باتوجه به آسیبهای اجتماعی پیامدهای طلاق و آثار سوئی که طلاق برای سلامت روانی ،عاطفی افراد خانواده خصوصاَ کودکان دارد باید تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده بکار رود از مجموعه تدابیر علمی و تخصصی برای کاهش آن استفاده نمود.
از آنجایی که زوجهای درمانده و تحت فشار مشکلاتی را در حیطه ارتباطهای خود تجربه میکنند و ارزیابیها و واکنشهای نامناسب خود با عوامل تنشزا در ارتباط هستند بدنه بسیاری از مشکلات خانوادگی و زناشویی بدفهمی ناشی از ارتباط غیر موثر است لذا ارائه راهکارهای درمانی برای ایجاد زمینههای تفاهم را میتوان بعنوان فعالیتی ضروری برای پیشگیری از فروپاشی خانوادهها شناسایی عوامل موثر بر کارآئی خانواده و سهم عوامل متعدد در وقوع طلاق و تدوین برنامههایی برای پیشگیری از ا فزایش طلاق ضروری است.
1-3- اهداف پژوهش.
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر روش خانواده درمانی راهبردی بر کاهش اختلافات زناشویی است و اهداف فرعی این پژوهش در گستره نظری و کاربردی مطرح میگردد.
گستره نظری
- شناسایی موءلفههای سبب شناسی اختلاف.
- شناخت میزان رضایت زوجین از زندگی زناشوئی
- شناخت میزان تعارضات بین فردی در زوجین دارای مشکل.
- گسترة کار بردی.
ارائه و اجرای راهکارهای مداخله ای موثر در حل مشکلات و ایجاد تفاهم و نهایتاَ نظم وانسجام خانواده.
4-1 فرضیه ها
خانواده درمانی راهبردی منجر به کاهش اختلافات زناشوئی میشود.
خانواده درمانی راهبردی باعث کاهش تعارضات بین فردی میشود.
خانواده درمانی راهبردی در زنان تأثیر بیشتری دارد.
اصطلاحات:
خانواده: واحد اساسی جامعه شامل دو نسل که باازدواج، خون، فرزند خواندگی به هم پیوستهاند و از نظر عاطفی به یکدیگر متکی هستند و عهده دار مسئولیت رشد، ثبات و حفظ خود هستند.
تعارض: تعارض در زوجین یک عملکرد طبیعی اختلاف است تعرض می تواند نتیجه تنش حاصله از نیروی خارجی به زوجین باشد.
طلاق: در لغت به معنی رها شدن از عقد نکاح و فسخ کردن عقد بوده و پدیدهای است قراردادی که به زن و مرد امکان میدهد تا تحت شرایطی پیوند زناشوئی خود را گسیخته و از یکدیگر جدا شوند.
خانواده در مانی: شکلی از درمان کل خانواده به عنوان یک گروه که توسط یک یا دو درمانگر انجام میشود.
خانواده درمانی راهبردی: این روش از تئوری ارتباطات و ملاحظات عمدی نشأت گرفته شده است، درمانگر مسئولیت تربیت یک استراتژی برای حل مشکل فعل را به عهده دارد. ملاحظات مشوق فرایند تعامل است. درمانگر راهبردی مشکل فعل را به صورتی قابل حل تعریف می کند. اهداف کاهش مشکل خاص را به روشنی تبیین می کند درمان به طور دقیق طرح ریزی میشود. درمانگر برای تغییر شکل تنها روی جنبههایی که باعث لقاء آن رفتار مشکل یا علامتی در نظام خانواده می شود تأکید دارد.
رضایت زناشویی: رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند و دراین پژوهش میزان رضایت زناشویی زوجین نمرهای است که از آزمون رضایت زناشویی انریچ میگیرند.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
- خانواده سالم و رشد و تحول آن
- خاستگاه خانواده
- تاریخچه خانواده درمانی و بررسی نظریهها
- مفهوم خانواده درمانی چیست؟
- خانواده درمانی راهبردی
- خانواده درمانی روان تحلیلگری
- خانواده درمانی تجربی
- مکتب خانواده درمانی ساختاری
- تحقیق در خانواده درمانی
خانواده سالم و رشد و تحول آن :
ما در جامعه ای چند وجهی زندگی می کنیم که در آن به تعریف خانواده نمونه یا حتی طبیعی مشکل است. با این همه معیارهای ویژهای وجود دارد که می توانیم از آنها در تعیین سلامت خانواده استفاده کنیم. مهمترین ملاک چارچوب، تأمین نیازهای مادی، عاطفی و روانی اعضای خانواده است. حتی این معیار نسبتاَ بنیادی نیز قابل تفسیر است. تصمیم گیری در این مورد که چه موقع نیازهای اعضای خانواده به حد کافی برآورده شده است، مشکل بوده و در حقیقت هرگونه مرزبندی در این رابطه به ناچار قراردادی است.
هرگاه بخواهیم یک خانوادة » طبیعی« را تعریف کنیم به موضوعات پیچیدهای که نویسندگان مختلف با دیدگاههای متفاوت در کتاب » فرایندهای خانوادة طبیعی« مطرح کردهاند، روبه رو می شویم و شاید جامعترین تعریف را فورماوالش بیان میکند که درفرایندهای اساسی شامل پاگرفتن. نگهداری و شکوفایی واحر خانواده، در رابطه با فرد و نیز نظامهای اجتماعی است این که چه چیز طبیعی، نمونه و یا مطلوب به شمار میآید در زمینه های عرفی و اجتماعی توصیف می شود و متناسب با خواستههای متفاوت داخلی و خارجی خانواده که احتیاج به انطباق با چرخة زندگی خانواده دارد تغییر میکند.
درجامعة غرب مخصوصاَ از زمان انقلاب صنعتی گرایش به هستهای بودند خانواده یعنی مجموعهای شامل شوهر. همسر و بچه ها به عنوان خانواده طبیعی وجود داشته است.
درایران هم در حدود سه دهة اخیر، تمایل به هستهای بودن خانواده گسترش پیدا کرده یعنی خانواده ای که افراد آن از خانواده هستهای بیشتر باشند.
خاستگاه خانواده:
در تمام فرهنگها، الگوی خوب را خانواده به اعضایش میدهد. احساس هویت انسان دو رکن دارد :
حس تعلق و حس مجزا بودن. آزمایشگاهی که در آن دو جزء با هم مخلوط و نسخه پیچی میشود خانواده یعنی خاستگاه هویت است. در مراحل اولیه اجتماعی شدن، خانواده، رفتار و حس هویت کودک را قالب ریزی و برنامه ریزی میکند. حس تعلق از برون ریزی کودک با گروه خانواده و مفروضات او در مورد الگوی مراودهای در ساخت خانواده سرچشمه میگیرد که طی وقایع مختلف زندگی ثبات و استمرار دارد. حس مجزا بودن و تفرد از راه مشارکت در زیر منظومه های مختلف خانواده در زمینههای متفاوت خانوادگی حاصل می شود و همین طور هم از راه مشارکت در گروه های »برون خانگی « طی رشد توانایی کودک و خانواده، برون سازی خانواده با نیازهای کودک باعث بسط حدود خود- مختاری کودک میشود که همان »مجزا بودن« است. اما حس هویت هر فردی تحت تأثیر حس تعلق او به گروههای مختلف است. اگرچه خانواده خاستگاه تکامل روان – اجتماعی اعضای خویش است. اما خود باید با جامعه برون سازی کرد و یکنواختی خود را با فرهنگ جامعه تا حدی حفظ کند. زیرا که تغییر همیشه از جامعه به طرف خانواده میرود. این حرکت هرگز از واحد کوچک به واحد بزرگتر نیست. خانواده تغییر میکند، اما باقی میماند زیرا بهترین واحد انسانی برای جامعههایی است که سریعاَ در حال تغییرند. هرچه جامعه انتظار انعطاف و انطباق پذیری بیشتری از اعضای خود داشته باشد. خانواده به عنوان خاستگاه و رفع تکامل روان – اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا می کند. وقتی خانواده به طور اعم با شرایط تاریخی تغییر و تطابق پیدا کند. تک خانواده هم همواره تطبیق پیدا می کند خانواده یک نظام باز در حال تحول است، یعنی دائماَ داده هایی را از » برون خانواده« می گیرد و به آن میدهد و خود را با
تقاضاهای مختلف مراحل تکامل خود تطبیق میدهد.
چون خانوادة بهنجار را نمیتوان بنا به فقدان مشکلات از خانوادة نابهنجار تفکیک کرد. درمانگر باید یک طرح ادراکی از عملکرد خانواده داشته باشد تا او را در کار تحلیل خانواده کمک کند. طرحی که خانواده را نظامی تلقی کند که در چارچوب شرایط اجتماعی خاص عمل می کند. این طرح دارای سه جزء است. اول در ساخت خانواده، عبارت از یک نظام اجتماعی باز و در حال دگرگونی است. دوم، خانواده تکامل می یابد یعنی مراحل را پشت سر میگذارد که مستلزم باز سازی است. سوم، خانواده با شرایط، تغییر و تطابق پیدا میکند تا تداوم خود را حفظ کند و رشد روان اجتماعی هر یک از اعضای خود را افزایش دهد.
تاریخچة خانواده درمانی و بررسی نظریه ها:
آغاز نهضت خانواده درمانی مقارن اواخر دهة 1940 و اوایل دهة 1950یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهایی مجدد اعضای خانواده بعد از جدائی هاست. با این حال نظرات دربارة ریشه ها و سرچشمه های این نهضت به قبل از این دوران بر می گردد. ناتان کرن می گوید: ماهیت التیام دهندگی خانواده همگام قوانین اساسی کردار انسان بود. و احتمالاَ قدمت آن به اندازة خود خانواده است. خانواده درمانی و التیام بخشندگی خانواده، فصل مشترکهای متعدد دارند. التیام دهندگی خانواده به عنوان یک پدیدة طبیعی. شامل کلیه فرایندهائی است که خودبخود در چارچوب خانواده در جهت التیام رخ میدهد.
خانواده درمانی درام یا صحنة برخوردهای انسانی است. جستجوی حقایق انسانی بشری است و بالاتر از هم در پی التیام زخمها و ضعفهای خانواده است. لذا مسئولیت عمدة خانواده درمانی از این قرار است. بالا بردن احساس همبستگی و وحدت خانواده، فعال کردن نقش طبیعی خود شفا بخشی خانواده و بالاخره تجربهای است که راه رسیدن به یک گروه طبیعی و واقعی باز میکند.
به نظر کریستان بینز از جمله ریشه ها و سرچشمههای خانواده درمانی » مردم شناسی« و دوران تحلیلگری است تحت تأثیر مارگارت مید و همکاری روانپزشکان. مشاهدة دقیق فرایندهای اجتماعی به ظهور پیوست. گروه گریگوری بیتسون مردم شناس بزرگ و همسر سابق خانم سیر. بن بست مضاعف را به عنوان فریضه ای برای علت شناسی اسکیزوفرنی طرح کرد که نقطة اوج همکاری مردم شناسی با روان درمانی خانواده. و الگویی برای تحقیق در بیماری شناسی » ارتباط« است. بیتسون استاد فقید دانشگاه استنفورد و یکی از بزرگترین فلاسفة علم در عصر حاضر است. کارهای او در جهت روشن شدن اثرات ارتباط اعضای خانواده بر پیدایش بیماری روانی واجد اهمیت خاص است. از سوی دیگر، بسیاری از بنیان گذاران نهضت خانواده درمانی جزء تربیت یافتگان مکتب روان تحلیلگری و یا متأثر از نظریه و روشهای آن بوده اند. آکرمن، بوئن، و لیرز و مینوچین و سایرین از آن جمله اند. ناتان آکرمن از پیشگامان سرشناس این گروه بود و انتشار کتاب او تحت عنوان پویایی های روان زندگی خانوادگی نقطة عطف مهمی در توسعة خانواده درمانی به شمار می رود.
مددکاران اجتماعی نیز در این مسیر گامهایی برداشته اند. ویرجینیاساتیر
یکی از جذابترین و شناخته شدهترین چهره های خانواده درمانی است. او به مؤسسة جکسون ملحق شد وکتابی به نام » خانواده درمانی« نوشت او بر ارتباط احساسات تأکید داشت وبه نحوة همسر گزینی افراد بسیار علاقمند بود و می خواست بدانند چگونه عزت نفس آنها بر این فرایند تأثیر می گذارد.
درمانگران مکاتب خاص بطور فزاینده ای از مفاهیم، ایده های نظری و قبول دیگر سرباز میزنند. هر چند برخی از درمانگران همچون آکرمن تا آخر موضع روان تحلیلگری خود را حفظ کرد و همین موضع او مانع ترسیم سریع یک نظریه خانواده بود و نتیجتاَ شکل دادن به یک روش مداخلة بالینی را برایش دشوار می کرد. برخی دیگر خصوصاَ مینوچین کار خود را با یک زمینة روان تحلیلگری شروع کردند ولی مبنای نظری خود را به نظریه سیستمها تغییر دادند.
پروژة ارتباطات بیستون که بعدها توسط جکسون، هی لی و ساتیر شکوفا شد برای توصیف اختلالات خانواده از » ارتباطات« و مدل » شناختی« استفاده می کرد ماحصل کار اولیه » درمان استراتژیک« و» درمان شناختی« خانواده بود.
اکنون به نظر می رسد خانواده درمانی جایگاه مطمئنی در بین شیوه های
درمانی بدست آورد. روش رویکرد منظم واصول برای حل مشکلات ارزش خود نشان داده است تا این زمان تاریخچة خانواده درمانی شواهد فراوانی بدست داده است مبنی بر اینکه درنظر گرفتن و اصلاح تعاملات افراد، به هر وسیله ای می تواند راهی ارزشمندی در درمان انواع مشکلات باشد.
مفهوم خانواده درمانی چیست؟
خانواده درمانی مفهومی است که به مراتب گسترده تر از صرف دیدن اعضاء خانواده با یکدیگر است آنچه خانواده درمانی را از انواع دیگر روان درمانی متفاوت می سازد شیوة اندیشیدن دربارة ماهیت و علل اختلالات عاطفی و رفتاری است.
درمانگران خانواده معتقدند که درک و شناخت رفتار فرد بدون درک وشناخت زمینه ای که رفتار در آن رخ داده است غیر ممکن می باشد.
تعامل خانواده، مجموعه ای از واکنشهای زنجیره ای بی پایان است و درمانگر در شناخت الگوهای تکراری که در آن رفتار صورت می گیرد تمرکز می کند. بنابراین هدف یا فتن یک رفتار یا وا قعه که موجب پیدایش رفتار شده باشد نیست بلکه مداخله در پیشگیری از تکرار آن الگوی رفتاری است. ممکن است از همة اعضاء خانواده ویا تعدادی از آنها خواسته شود که رفتارشان را تغییر دهند حتی یک تغییر کوچک رفتاری می تواند اثری عمیق بر خانواده برجای گذارد. مهم است که بخاطر داشته باشیم زمان الگو را تقویت می کند، بنابراین هر تغییری باید در طول زمان اتفاق بیفتد تا الگوی جدید ثبت شود. کلیة خانواده ها طبق قوانین و قواعد و مقررات عمل می کنند. برخی از قواعد آشکار است مانند: زمان خوابیدن، انتظارات زناشویی مرد و زن از یکدیگر و علاوه بر این قواعد پنهانی بسیار نیرومندی نیز در خانواده وجود دارد که هرگز دربارة آنها آشکارا سخن به میان
نمی آید. هر اندازه قواعد پنهانی تر باشند نیرومندتر و کنترل کننده تر هستند بنابراین بسیار حائز اهمیت است که به خانواده ها در جهت شناخت و درک اثرات این قواعد به ویژه در تعارضها و اختلافات خانوادگی کمک شود. از آنجا که این قواعد خارج از سطح آگاهی است ا فراد به شدت آسیب می بینند و یا ا فسرده می شوند بدون آنکه نسبت به علت آن آگاه باشند.
هدف خانواده درمانی کمک به ا فراد در یافتن شیوه های جدید تعامل با اعضاء خانواده به منظور افزایش استقلال در عین وابستگی های شدید عاطفی است. هر چند تمرکز اولیه ممکن است روی یک فرد باشد که احساس نومیدی و یا شکست می کند و هنگامی که آن فرد و یا دیگران در خانواده تغییر کنند طبیعتاَ الگوهای تمایل در آن خانواده تغییر می یابد و همة اعضاء خانواده از فرایند تغییر اثر می پذیرند.
ویرینگ معتقد است که کارکرد بر زوجها وخانواده ها معلول ناتوانی در حل مسئله است. بدین معنی که آنها فاقد مهارتهای تصمیم گیری، برخورد و اقدام در درازمدت هستند به بیان دیگر حورة خانواده درمانی باید شامل برنامه های آموزشی مهارتها باشد اثر درمان را افزایش داده و کامل می سازد.
بنابراین هدفهای درمان دو وجه دارند.
1- از سوی درمانگر مهارتهای ارتباط زوجین و خانواده آموزش داده شود( فرایند).
2- زوجها و خانواده باید بر مواردی که مورد نیاز آنها است تمرکزکنند(محتوا).
خانواده درمانی راهبردی.
ریشة این نوع درمان در خانواده درمانی میلتون اریکسون است
تفاوتهایی با رویکرد اولیه دارد اما دارای ویژگیهای اصلی مشترک است. اولین مرحله مسولیتی است که درمانگر برای برنامه ریزی یک استراتژی برای حل مشکل به عهده میگیرد.درمانگر اهداف روشنی که شامل شیوه های حل مشکل تنظیم می کند تأکید روی بکار گیری برای همة مراجعین نیست بلکه طراحی یک استراتژی برای حل مشکل خاص است در حایکه تمرکز درمان روی زمینةاجتماعی مشکل انسان است وظیفه درمانگر طراحی مداخلاتی در موقیعت اجتماعی مرافع است.
یکدسته از اهداف خانواده درمانی را هبردی کمک به افراد برای گذشتن از مراحل بحرانی به مرحله بعدی زندگی خانوادگی است این مراحل از دیدگاه هی لی عبارتند از 1- مرحلة خواستگاری
3- مرحلة ازدواج3- تولد کودک و رفتار کودک 4- میانه ازدواج
5-ترک والدین توسط بچه ها
6- بازنشستگی و کهنسالی.
توجه خاصی در این مراحل به وهله ای است که ا فراد جوان خانواده را ترک می کنند. آسیب های شدید( اسکیزوفرنی، اعتیادو….)اغلب در این مرحله اتفاق می ا فتد که به عنوان مشکلی در عبور از این سیکل زندگی است.در حقیقت در طبقه بندی تشخیصی انتحال درک زمینه موفقیت خانواده فردکه بعنوان مشکلی در فرآیند عبور از مرحله چرخه زندگی به مرحله دیگر مطرح است قابل مشاهده است.
مشکل به عنوان رفتار که بخشی از فرآیند فعالیت بین افراد متعدد راتشکیل میدهند قابل تعریف می شود درمانگر نیز از زمانی که این مشکل را تعریف میکندشامل این روابط میشود بر حسب نهادن یکی به عنوان اسکیزوفرنی یا مانیک پرسیو مشارکت در ایجاد مشکلی است که درمانگر به حل آن بپردازد بسیاری اوقات برچسب مشکلی خاق میکند که حل آن بسیار دشوار است این رویکرد در مورد تمایز بین (1) شناسایی مشکل درونی شده در درمان (2) ایجاد یک مشکل را بکارگیری یک تشخیص یا بوسیله ویژگیهای فردی یا خانوادگی شیوه ای وا قعی تأکید دارد مقایسه های تشخیص روانپزشکی بندرت بکار میروند و اولین وظیفه درمانگر تعریف مشکل حاضر به شیوه ایست که قابل حل باشد.
این رویکرد بسیار حساس است و شبکه های اجتماعی وسیعتری از خانواده را در بر می گیرد و شامل همة متخصصین می شود که بنحوی بر فرد دارای مشکل تأثیر دارند وقتی جوانی در بیمارستان بستری است واحد اجتماعی برای درمانگر نه فقط فرد جوان و خانوادة او بلکه همة متخصصینی که در ادامه دارو و درمان، بستری شدن و مرخص شدن او نقش دارند.
توجه در درمان معمولاَروی تغییر مقیاسها و استعارههاست بعنوان مثال اریکسون قیاس بیمار را بیان داستانی که شبیه مشکل مراجع است تغییر میدهد.
هدف درمان مقدمتاَ جلوگیری از تکرار روند اختلال، معدفی پیچیدگیها ی زیاد و شقوق دیگر است برای مثال یک روند متداول در هنگامیکه والدین تهدید به جدایی میکنند مشکلات تحولی کرده است والدین در کنار هم باقی میمانند برای اینکه به رفع مشکل فرزند بپردازند و کودک هم رفتارش کاملاَ طبیعی می شود. دوباره تهدید جدایی منجر به مشکلات رشدی کودک می شود وظیفه درمانگر تغیر این روند برای بهبود کودک بنحوی است که بهبود کودک با جدایی والدین و عدم جدایی آنان مرتبط باشد.
بار حصول اهداف درمان درگامهایی طراحی می شود هر مشکل معرفی شده حداقل شامل دو یا سه نفر می شود.درمانگر تصمیم میگیرد که چه کسی در مشکل فعلی درگیر است و چگونه.
بعد درمانگر روی ملاحظاتی که می تواند در روی نظام خانواده دهد تا مشکل فعلی رفع شود تعمیم می گیرد. معمولاَتغییرات در مراحلی طرح ریزی می شود که تغییر در یک موقعیت از روابط به تغییرات دیگری منجر که خود موجب تغییر روابط شده تا وقتی که کل موقعیت تغییر پیدا کند. مداخلات برای درگیرکردن اعضاء خانواده با یکدیگر و یا از قید رها کردن اعضاء خانواده از یکدیگر طراحی می شود، اغلب درمانگران اول تلاش می کنند مشکل جدیدی ایجاد و به حل آن بپردازند به نحوی که این تغییر منجر به حل مشکل ا صلی که توسط خانواده ایراد شده بشود.
در مکتب راهبردی خانواده همچون منظومه پیچیده ای که از حیث سلسله مراتب به زیر منظومه های مختلفی متمایز میشوند ناکارآیی در یک زیر منظومه می تواند به طریق مشابه در زیر منظومه دیگری متجلی شود. بخصوص می توان سازمان اعضاء خانواده را در حول نشانة مرضی متجلی مشابهی از ساختمان مختل تلقی کردبا آرایش مجدد به سازمان خانواده حول نشانة مرضی
درمانگری میتواند موجب تغییرات همگون و همسازی در کل منظومه خانواده شود.
خانواده درمانی روان تحلیل گری.
هر چند نظریة روان تحلیل گری با شدت و ضعف توسط خانواده درمانگر بسیاری مورد استفاده قرار میگیرد تا در فهم آنچه در گروههای خانوادگی میگذرد به آنها کمک کند.تعریف مکتب روان تحلیلگری خانواده درمانی با شیوه های درمانی خاص آن آسان نیست، به هر جهت به نظر می رسد هدف عمدة خانواده درمانگر پیرو مکتب روان تحلیل گری کمک به اعضاءخانواده برای کسب بینش نسبت به خود و رفتارمتقابل آنها باشد. اعتقاد خانواده به» تداعی آزاد« تشویق میشوند یعنی به افکار خود اجازه میدهند آزادانه و بدون سانسور، هشیارانه جریان پیدا کنند این افکار را بر زبان می آورند.
در این درمان روی فرد تمرکز میشود به تنهایی و یا در جمع خانواده ، درمانگر روی خاطرات گذشته جزء اعضاء خانواده احساسات مرتبط با افراد و انگیزشها و…..متمرکز میشودتأکید روی شیوة خاص است همچنین روی گذشته بعنوان علت شکل توجه می شود.روان تحلیل گران فرض میکنند که علائم بدلیل تجارب گذشته رخ میدهد این تجارب واپس زده پشت آگاهی است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 101 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فصل اول:دوران اقتدار وزوال رضا خان( سردار سپه)
شکی نیست که تاریخ ایران دارای فراز ونشیب های فراوانی بوده است و علما و مرجعیت در این کشور نیز داری نفش مهمی بوده اند خصوصا حکومت ها و مردم نیز توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند لذا در این تحقیق سعی بر آن شده تا با ورق زدن گوشه ها یی از صفحات تاریخ وتحلیل آن نگاهی هر چند مختصر به رابطه علما و مراجع با یکی از چهره های مهم سیاسی ایران ( سردار سپه) بیفکنیم و بامطالعه موردی برخی از شخصیتهای برجسته آن دوران بتوانیم تحلیلی منصفانه و دور از تعصب داشته باشیم هرچند به ناچار به بیان بعضی از نقل قول ها نیز مجبور بوده ایم ضمن آنکه در این تحقیق به تشکیل مجلس موسسان نیز پرداخته ایم ومباحثی نیز مطر ح کرده ایم اما در ابتدا لازم است به دوران شروع اقتدار رضا خان نیز نظری داشته شودپس ازآنکه رضاخان سردارسپه پایه های قدرت خویش را استوارساخت روشنفکران طرفداراو به فراهم آوردن مصالح انتقال قانونی سلطنت و حقانیت بخشیدن به آن پرداختند. مشکل نخست این بود که برای نخستین بار در تاریخ ایران وبه شکرانه انقلاب مشروطه، حکومت قانون درایران برقرارگشته بود و مجلس شورای ملی با همه کاستی هایش، به نمایندگی از سوی ملت شریک و بازرس قدرت بود و بدون رأی وکلای ملت، انتقال پادشاهی غیر ممکن بود. اولین کارگشای این مشکل پادشاه خوش گذران و مال دوست قاجار، احمدشاه بود که بازی سیاسی را سالها پیشبه سردارسپهباخته بود و اینک با اقامت درخارج راه را برای مخالفان پادشاهی قاجاران هموار کرده بود. امٌـاحل مشکل درحقیقت، از سوی سه تن بزرگترین روحانیون شیعه صورت گرفت. درگرماگرم گفتگوی جمهوری خواهی، با پادرمیانی آیت اله زاده خراسانی (فرزند آخوند خراسانی مجتهد معروف که در تأیید مشروطه فتوا داد)، رضاخان رئیس الوزرا درفروردین ماه 1303 خورشیدی به قم رفت و با شیخ عبدالکریم حایری یزدی، مؤسس و رئیس حوزه علمیه قم، سیدابولحسن اصفهانی وسیدحسین نائینی، بزرگترین مراجع شیعه ساکن نجف که موقتاً در قم اقامت داشتند ملاقات کرد. پی آمد این ملاقات، کنارنهادن اندیشه جمهوری و درمقابل، پشتیبانی روحانیون از انتقال پادشاهی از قاجار به خاندان رضاشاه بود.
اما مشکل دیگر یافتن توجیه تاریخی برای پادشاهی رضاخان بود. تا هنگام تشکیل دولت پهلوی، سنت تاریخی فرمانروایی و شهریاری در ایران، انتقال قدرت از اشراف یک دودمان ایلیاتی به اشراف ایل و تباری دیگربود. رضاخان میرپنج سابق نمی توانست به هیچ پیشینه دودمانی تاریخی و تبار ایلیاتی فخرفروشد. پدرش، عباسقلی سوادکوهی معروف به داداش بیک درنهایت سرجوخه ای در فوج سوادکوه بود. خود اودر فقر زیسته و از راه پیوستن به ابواب جمعی امین السلطان و سپس فوج قزاق راه را برای نام رضا خان در ابتدا رضا سواد کوهی بود که مدتی بعد نام خود را به ر ضا پهلوی تغییر داد د ر اینجا در خصوص رابطه دین با حکومت موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد .
اول اینکه تاریخ ایران، چه پیش و چه پس از اسلام، تاریخ ستیز میان دربار و دین و یا به عبارت درست تر پادشاه و روحانیون بر سر قدرت نبوده است؛
دوم اینکه در تاریخ معاصرایران، از پگاه انقلاب مشروطه تا امروز، در جدال میان پادشاهی و روحانیت بر سر قدرت خلاصه نمی شود. چنین جدالی حتی موضوع اصلی رشد و دگرگونی در تاریخ معاصر ایران نیست.
سوم اینکه سنـٌت نواندیشی، مدرنیته، دموکراسی و سکولاریسم ایران به هیچ روی در اندیشه جمهوری خواهی خلاصه نشده و نمی شود؛
چهارم اینکه یکصد و پنجاه سال جـُـنب و جوش رهروان اصلاحات، قانون، آزادی، پیشرفت و مدرنیته و صدها شخصیت، گروه، سازمان و حزب را در یک پیاله ریختن، نه به روشن شدن تاریخ یاری می رساند و نه به تعیین هویت، صف آرایی و برنامه اجتمایی جمهوریخواهان امروزین می انجامد.
تاریخ ایران به روایت تاریخ بسیاری از بازنویسان تاریخ را باور بر این است تاریخ شهریاری و قدرت سیاسی در ایران در دوهزاروپانصدسال گذشته و یا دستکم هزار و چهار صد سالی که از آمدن اعراب به ایران میگذرد، تاریخ ستیز شاهان و ارباب دین است. این گونه وارونه نویسی تاریخ را عده ای رواج دادند. وارونه نویسی دیگری که مدتی رواج یافت، بستن همه تاریخ و فرهنگ ایران به تاریخ پادشاهی بود که ارباب دین گویا در همه دوران ها گـُـردانه در برابررفتارخودکامانه ایشان ایستادگی کرده اند. در دوره پهلوی نیز تاریخ را تاریخ شاهنشاهی می انگاشتند با این تفاوت که درتاریخ ایشان، شاهان، دادگر و جهانگشا و مردم دوست بودند!
بر خلاف این داوری های ساده اندیشانه، موضوع اصلی جدال برسرقدرت و تشکیل دولت در تاریخ دوهزارو اندی سال گذشته ایران، ستیز میان شاهان و روحانیون نیست. سنـٌت شهریاری و فرمانروایی در ایران، دستکم درهزارو چهارصدسال پیش تا هنگام تشکیل دولت پهلوی، بر چیرگی و سیادت ایلی و قومی استوار بوده است. این سنـٌت که پیش ازآمدن اعراب به ایران نیز حاکم بوده، پس از فروپاشی دولت ساسانی و چیرگی اسلام استوارتر شده و ازهنگام تشکیل نخستین دولت ایرانی خاندان سامان درخراسان و سپس برافتادن سامانیان و تقسیم سرزمین ایشان میان ترکان آل افراسیاب و ترکمانان غزنوی، به روال طبیعی انتقال قدرت تبدیل می شود. ازاین پس، سـٌنت فرمانروایی درایران بیش ازپیش بر چیرگی ایل یا سرداری مقتدر بر دیگر ایل ها و تیره های قومی ساکن فلات ایران استوار می گردد. ایلغار مغول این سنـٌت فرمانروایی را استحکام می بخشد و ایل های مغولی را به کانون سیاست ایران پرتاب می کند. حاصل اینکه ایران رفته رفته به فرش هزاربافتی از چندین تیره نژادی و بیش از یکهزار و دویست تیره قومی و ایلی تبدیل می شود که تارو پود یگانگی آنها فرهنگ و ادب ایرانی است.
ازهمان آغاز چیرگی اعراب مسلمان برایران، چه در میان شاهان و امیران سنـٌی مذهب و چه در آن بخش های کوچکی از ایران که امیران و شاهان شیعی حاکمیت داشتند (بوییان، مشعشیان و دیگران) روحانیون، فقها و متکلمان شیعی و سنـٌی یا درحاشیه دیوان می زیسته اند و یا در نهایت مشاور و اندرزگوی دیوان بوده اند. نقش نسبتاً کناری روحانیون و فقهای شیعه در امور کشورداری و سیاست ازهنگام آغاز غیبت کبری5 در نیمه نخست سده چهارم تا هنگام تشکیل دولت صفوی در سده دهم هجری، از همتاهای سنـٌی مذهبشان آشکارتر بوده است. محمدبن یعقوب کلینی، شیغ مفید و ابوجعفر طوسی، سه تن از بزرگترین فقهای اولیه شیعه که نویسندگان «کتب اربعه»6 شیعه می باشند از سیاست به دور بودند. شریف رضی، برادرش سید مرتضی و شیخ طوسی یادشده در بغداد مرکز خلافت عباسیان سنی مذهب می زیستند و دشمنی و ستیزشان بیشتر با حنابله بود تا با خلافت عباسی. حتی پس از گسترش جنب و جوش اسماعیلیان و حسن صبٌـاح که آشکارا مردم را به شورش و نافرمانی از دولت فرا می خواندند، بزرگترین فقها و متکلمان شیعه به دشمنی با ایشان برخاستند که برجسته ترین نمونه آن کتاب «النقض» قزوینی رازی است. حتی در سده های هفتم و هشتم هجری که به دنبال ایلغار مغول و فروپاشی سلسله شاهان ترک تبار سنـٌی مذهب و اسماعیلیان شیعی، گرایش به شیعی گری رفته رفته در پاره ای از شهرها و روستاهای ایران افزایش یافت، بزگترین متکلمان و فقهای شیعه تمایلی به شرکت در قدرت سیاسی نشان نمی دهند. ابن طاووس، یکی از بزرگترین فقهای شیعه وبرادرش شیخ رضی الدین در حاشیه قدرت می زیستند و محقق حلـٌی (صاحب شرایع و از بزگترین فقهای تاریخ شیعه) و علامه حلـٌی و فرزندش فخرالمحققین در شهر حلـٌه در نزدیکی بغداد می زیستند و به مراکز شیعه نشین ایران نیامدند. به کوشش همین علامه حلـٌی بود که الجایتو، پادشاه مغول شیعی شد و نام سلطان محمد خدابنده را برای خود برگزید. علامه حلـٌی دوکتاب معروف «نهج الحق» و «کشف الصدق» را که در اصول شیعه نوشته به همین پادشاه تقدیم کرده است. شاگرد محقق حلـٌی، شیخ محمد ابن مکــٌی عاملی معروف به شهید اول که کتاب «لمعه دمشقیه» او از مشهورترین کتب فقهی شیعه است زندگی خودرا به ویرایش کتاب و رسائل دینی گذراند و از سیاست برکنار بود.
جدا از حل و فصل مسائل شرعی، مهم ترین نقش نیمه عرفی یا مدنی روحانیون در درازای هزار و اندی سال پس از اسلام تا تشکیل دادگستری در دوران رضاشاه، داوری و قضاوت میان شهروتدان بوده است. با این حال حتی قدرتمند ترین قاضیان شرع نیز تاب و توان گردن فرازی در برابر داغ و درفش شاهان و امیران و گزمه ها و داروغه های ایشان را نداشته اند.
تاپیش از استقرار دولت صفوی، روحانیون و فقها درحاشیه دولت می زیسته و شاهان و امیران یا خطبه به نام خلیفه بغداد می خوانده اند و یا راه و رسم خویش را دنبال. پس از ایلغار مغول به ایران و با فتح بغداد و نمدمال کردن مستعصم، آخرین خلیفه عباسی این روش مرسوم میان پادشاهان و امیران ایران پایان یافت. چند صباحی نیزگفتگوی دربار نوپای مغول که جز یاسای چنگیز باور دینی دیگری نداشت، روی آوری به مسیحیت بود.
شاه اسماعیل صفوی که به یاری شمشیر طوایف ترک زبان یا ترک تبار قزلباش7 و دسته های تبرائی و تولایی8، ایران را متحد و اکثریت مردم را به پذیرش مذهب شیعه اثنی عشری وادارساخت، برای نخستین بار علمای شیعه را به کانون قدرت سیاسی داخل کرد. در این جا نیز این دربار صفوی بود که به سازمان دادن و گسترش نقش روحانیون شیعه پرداخت. برجسته ترین نمونه آن تجدید حیات منصب صدارت بود که پیشینه آن به روزگار تیمور می رسید. در روزگار صفویه منصب صدارت از محدوده رسیدگی و تولیت اوقاف خارج شد و به یکی از بلند پایه ترین مقامات دیوانی و شرعی ارتقاء یافت. نخستین صدرکشور، قاضی شمس الدین گیلانی، ضمن تولیت برموقوفات، مسئول تبلیغ مذهب شیعه و دفاع از آن دربرابر دشمنان شریعت بود. ازآن پس به پشتیبانی پادشاهان صفوی صدارت به بلند پایه ترین مقام پس از پادشاه و اعتماد الدوله تبدیل شد. صدرپناه یا صدر خاصه، پیشوای روحانیون کشور بود و صدرعامه یا صدرالملک، دومین مقام روحانی و مسئول امور دینی و موقوفات خارج از پایتخت بود. صفویان بودند که به اداره موقوفات مذهبی سازمان بخشیدند، مدارس دینی را گسترش دادند و سازمان نیرومند قضات شرع را در کنار دیوان بیگی ها بوجود آوردند.
اما با افول دولت صفوی و آمدن افغان ها به ایران و سپس پادشاهی نادرشاه سنـٌی مذهب، باردیگر نفوذ روحانیون شیعه از مرکز قدرت کاسته شد ودوران فترت آغازگردید که در درازای آن بخش بزرگی از روحانیون شیعه ایران را ترک کرده و راهی شهرهای عتبات در عراق امروز شدند.
یکی دیگر از ویزگی های تاریخ ایران نیز این است که دین اساساً نه از راه تبلیغ و ارشاد روحانیون بلکه به یاری شمیشر و در حاشیه قدرت رواج می یافته است. دردرازای تاریخ ایران، پذیرش دین اسلام و یا یکی از مذاهب آن با سیادت سیاسی و نظامی ارتباط داشته ونه با گسیل مبلغین مذهبی. پس از فتح تبریز شاه اسماعیل صقوی امر کرد خطیبان شهادتین خاص شیعه را در اذان اقامت کنند9، پس علمای شیعه تبریز که از شورش اکثریت سنـٌی مذهب نگران بودند پیش او رفته و گفتند: «قربانت شویم دویست سیصدهزارخلق که در تبریز است چهار دانگ(دوسوم) آن همه سنـٌی اند ... می ترسیم بگویند که پادشاه شیعه نمی خواهیم .... پادشاه فرمودند به توفیق اله تعالی اگر رعیت حرفی بگوید شمشیر می کشم و یک کس زنده نمی گذارم.»10 که البته پس از این دعوت دوستانه، خلق تبریز شیعه را با آغوش باز پذیرا شدند. بیچاره مسیحیان و چرکسیان شروان که بخت تبریزیان راهم نداشتند. چراکه امر کرد که «چون مردم شروان دشمن خاندان رسالتند، اموال آن ها نجس است. لشگریان اطاعت فرمان مرشدکامل خودراکرده تمامت اموال را درآب انداختند حتی شتر و اسب و استر را.»11 با چنین دعوتی مگر می توان پذیرای دین پادشاه نشد؟ سیاست شمشیراز دیرباز این سنـٌت را برقرارساخت که دین رهبر و ریش سفیدان ایل، دین همه ایل بود. شاه طهماسب صفوی، سلطان احمدخان والی، بزرگ خاندان سادات امیر کیایی گیلان را که همگی شیعی زیدی (چهارامامی) بودند، بر سفره شام به پذیرش شیعه دوازده امامی "راضی" کرد. دربازگشت والی، همه ساکنان ولایت به شیعه اثنی عشری گرویدند. فرمانروایان و همه اهالی حویزه (خوزستان) پس از قتل سلطان علی فرمانروای وقت به امر شاه اسماعیل، به فراست دریافتند که شیعه اثنی عشری یگانه راه رستگاری است!
تا اینجا به بی پایگی این اندیشه که گویا تاریخ هزارواندی ساله ایران، تاریخ ستیز میان شاهان و فقیهان است پرداخته ایم. اما گرفتاری دیگراین چنین نگرشی به تاریخ دراین است که تاریخ را به موضوع ستیز قدرت خلاصه می کند و به ناچار از چنین دیدگاهی پیشینه ایران نیز یا تاریخ شاهان است و یا تاریخ ارباب دین. پس تاریخ غیرشاهی و غیردینی ایران از بامداد پیش از مشروطه و چند سالی پیش از پیدایش اجتماعیون عامیون، حیدرخان، احسان اله خان و حزب کمونیست آغاز می گردد و ازآنجا با تاخیری یکصدساله و ضروری، جنب و جوش جمهوری خواهانه کنونی را از رحم خویش متولد می کند. چنین نگرش سبک بارانه ای به تاریخ، یکسره نقش جدال اندیشه را که یکی از مهمترین عوامل تحول در تاریخ است به کنار می نهد. چنین دیدگاهی مثلا نقش خردگرایانه و ماندگار معتزله و اخوان الصفا را در برابر متشرعین و متکلمان به کنار می گذارد. برپایه این داوری، خردگرایان و اندیشمندانی چون ابوسلیمان مقدسی، ابوالحسن زنجانی، ابواحمد مهرجانی، ابوعبید جوزجانی و ده ها تن دیگر یکسره به خانواده دین تعلق دارند. عین القضات همدانی که به فتوای متکلمان متعصب به قتل رسید و بهمنیار مرزبان وعوفی، جایی در این ساده نویسی تاریخ ندارند. معلوم نیست جایگاه ابونصرفارابی، ودود تبریزی، شیخ اشراق سهروردی، رجب علی تبریزی و نادره فیلسوف شرق بوعلی سینا که به کفر متهم گردید و ناصرخسروی خردگرایی که می گفت «درخت تو گر بار دانش بجوید، به زیر آوری چرخ نیلوفری را» کجاست. و یا محمدابن فخری طقطقی که خود امین شیعیان همدان بود و در اندرز به شاه درکتاب تاریخ فخری نوشت: «گناه با رایزنی بهتر است از ثواب با خودکامگی» و ابوسعید ابوالخیر که گفت «خدایت آزاد آفرید، آزاد زی»، در کجای این ستیز تاریخی میان دین و دربار قرار می گیرند؟
مناسبات روحانیون با دیوان در تاریخ معاصر ایران
از میانه پادشاهی قاجاران، همزمان با زوال تدریجی دولت قاجار و فروپاشی روزافزون اقتصاد سنتی در برابر پیدایش جامعه شهروندی و سوداگری، نفوذ روحانیت شیعه افزایش یافت. این افزایش نفوذ نیز نخست به یمن حمایت فتحعلیشاه بود. درپایان پادشاهی فتحعلیشاه کثرت و نفوذ روحانیون به پایه ای رسید که جنگ های ایران و روس به فتوا و کارگذاری سید محمد مجاهد، روحانی بزرگ اصفهان آغاز شد و به از دست رفتن بخش هایی از قفقاز انجامید.
قرن نوزدهم میلادی بی گمان یکی از مهمترین دوره های بلوغ و بالندگی جامعه ایران است که خلاصه کردن آن در ستیز میان دین و دربار و یا به عبارت درست تر میان روحانیون و شاهان بسی ساده اندیشانه است. تاریخ سده نوزدهم در واقع تاریخ مقاومت مشترک اشراف قاجار و فقها و روحانیان بلند پایه شیعه دربرابر نوآوری و پیشرفت است و نه نشانی از ستیز آنها. درهمین سده نوزدهم است که به دنبال شکست ایران در چهار جنگ بزرگ (جنگ ایران عثمانی، جنگ های ایران و روس و جنگ هرات) از یکسو و پیدایش اندیشه های اصلاحی و نوآوری، دگرگونی تاریخی در درون نیروهای سنتی جامعه آغاز می گردد و اشراف قاجار و ارباب دین را دستخوش تحول می کند.
در راستای دین، سده نوزدهم تاریخ کشاکش دینی و کوشش نافرجام در رفرماسیون و مدرنیته دینی است. طغیان آقاخان محلاتی و بالاگرفتن زدوخورد میان شیعه و سنی و حیدری و نعمتی در شهرهای بزرگ ایران نمونه های بالاگرفتن کشاکش های دینی درایران سده نوزدهم است. در راستای رفرماسیون، به جنبش سیدعلی محمد باب که در آغاز کار پشتیبانی بسیاری از روحانیون نواندیش اصفهان، تهران و شهرهای دیگر ایران را باخود همراه داشت می توان اشاره کرد. در همین سده بسیاری از روحانیون و متفکران دینی کوشیدند تا به گونه ای دانش نو و دگرگونی های جهان جدید را در پرتوی برداشتی نو از آراء اسلامی قدیم و آیات قرآن توضیح دهند. از آن جمله کوشش یکی از بزرگترین روحانیون شیعه، سید هبٌـت اله شهرستانی در توجیه دانش نو با آیات قرآن در کتاب «الهیئت والاسلام» بازتاب یافت. آثار مدرنیتة اسلامی خارج ازایران مانند افکار سیداحمدخان درهند و مجله المناز در مصر نیز به ایران رسید که کوشش سید جمال الدین اسدآبادی در ارائه تفکر جدید اسلامی متأثر از ایشان بود. درهمین سده است که اندیشه های نوپیرامون آزادی، قانون عرفی و حقوق فردی به حجره طلاب و مکتب علماء دین نیز راه یافت. در واکنش به همین اندیشه های تازه بود که محمدحسین نائینی، یکی از بزرگترین مجتهدین ایرانی ساکن نجف کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» را خطاب به دیگر روحانیون منتشر کرد و به پشتیبانی از «محدودیت سلطنت، مسئولیت مقوٌمه آن و حفظ حقوق ملــٌیه و حق آزادی خدادادی» پرداخت. «رساله صفائیه» که روشنفکرانه ترین نوشتة سیاسی و اجتماعی یک روحانی بلند پایه دراین سال ها و ده ها سال پس از آن است از سوی ملا عبدالرسول کاشانی درهمین روزگار منتشر شد. کاشانی بی واهمه از پرخاش آخوندهای قشری، ملکم خان و طالبوف تبریزی را ستود و از نیاز به پیشرفت و مدرنیته سخن گفت.
سده نوزدهم، شاهد گرایش به اصلاحات در میان اشراف، مستوفیان و میرزایان قاجار است. برپایه همین گرایش به اصلاحات است که میرزا عیسی فراهانی و فرزندش قائم مقام دوم، عباس میرزا نایب السلطنه را به سوی اقدامات اصلاحی سوق دادند و امیرکبیرکه از پیشرفت های اروپائیان آگاهی یافته بود، به رغم کارشکنی درباریان واپسگرا و روحانیون متحجر به اصلاح امور اداری و مالیاتی و گسترش صنایع پر داخت، چاپارخانه ساخت و مدرسه دارالفنون را بنیاد نهاد. وزارت امیرکبیر و سپس سپهسالار آغاز اصلاحات شهروندی و اجتماعی و پیدایش حکومت قانون بود.
درسده نوزدهم با گسترش بازرگانی و آمد ورفت ایرانیان به اروپا، استانبول و قفقاز، چاپخانه و روزنامه وارد ایران شد و موضوع تشکیل دبستان نو در برابر مکتب خانه ها، شورش روحانیون و طلاب تبریز و مشهد را به دنبال داشت. معلوم نیست که بر اساس الگوی تفسیر تاریخ معاصر از تنگنای ستیز میان دربار و روحانیون، هم پیمانی امین الدوله، شاهزاده نواندیش قاجار را با میرزا حسن رشدیه فرزند مجتهد بزرگ تبریز که به گسترش دبستان نو درایران انجامید، و یا کوشش عباس میرزا نایب السلطنه در تشکیل ارتش منظم که اورا دربرابر روحانیون قرار داد، چگونه می توان توضیح داد.
سده نوزدهم و آغاز سده بیستم، تاریخ ستیز میان نوآوری، تجدد و آزادی با کهنه پرستی، خرافات و استبداد است. در یک سوی این ستیز بزرگ تاریخی، اشراف واپس گرای دربار و روحانیون و آخوندهای قشری و متحجراند و درسوی دیگر آن، نواندیشان اروپا دیده، شاهزاده های طالب اصلاحات، مستوفیان، میرزایان و منشیان درس خوانده، بازرگانان شهروند، ایلخانان روشن بین و روحانیون نواندیش و اصلاح طلب. راستی را هم این است که اگر اصلاح طلبی و مصلحت اندیشی پاره ای از روحانیون مانند میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و سید حسین نائینی و تدبیر و اصلاح طلبی پاره ای از شاهزادگان و میرزایان قاجار مانند موقر السلطنه، مشیرالدوله و مستوفی الممالک نبود، پیروزی نخستین نیروهای نواندیش و مشروطه خواه با چنان سهولتی به دست نمی آمد و فرمان مشروطه صادر نمی شد و مجلس اول تشکیل نمی گردید و قانون اساسی سکولار به تصویب و توشیح نمی رسید. فراموش نکنیم که پیروزی نخستین انقلاب مشروطه تا هنگام به توپ بسته شدن مجلس به دست محمد علیشاه، اساساً از راه بست نشینی، شب نامه نویسی، ارسال شکوائیه و تلگراف و نافرمانی های مسالمت آمیز و شهروندانه به دست آمد و نه از راه قیام مسلحانه. تنها پس از اتحاد مرتجع ترین اشراف مستبد دربار و روحانیون مشروعه خواهی مانند شیخ فضل اله نوری، ملا قربانعلی زنجانی، سیدهاشم دوچی و آقانجفی اصفهانی به گرد محمد علیشاه و پشتیبانی سید کاظم یزدی، یکی دیگر از مراجع مهم ساکن نجف بود که ارتجاع دربرابر مشروطه قیام کرد و شورش مسلحانه برای بازستاندن مشروطه را به آزادیخواهان تحمیل نمود. پس از پیروزی مشروطه خواهان نیز جامعه نوپای شهروند ایران بار دیگر بلوغ خودرا در رفتار رهبران مشروطه و روحانیون اصلاح طلب که کمابیش برقراری دولت سکولار مشروطه را پذیرا شده بودند نشان داد. یک نمونه برجستة این بلوغ، رفتار مسالمت آمیز مجلس عالی که پس از فتح تهران تشکیل شد با دشمنان مشروطه و انتقال آرام پادشاهی از محمد علی شاه به احمد شاه بر اساس قانون اساسی است. پس از دوسال جنگ داخلی و کشتار آزادیخواهان، مجلس عالی، هیئت مدیره و دادگاه عالی منتخب آن دست به انتقام نگشودند و شمار اعدام شدگان از انگشتان دست تجاوز نکرد. نمونه دیگر این بردباری و بلوغ، سکوت توأم با پشتیبانی بزرگترین روحانیون نجف در برابر اعدام شیخ فضل اله نوری، یکی از بزرگترین مجتهدین ایران به دستور دادگاه انقلاب و آن هم به دست یفرم خان ارمنی رئیس امنیه دولت مشروطه است. وقتی مجتهد نود ساله ملاقربانعلی زنجانی بار دیگر فتوا به شورش مسلحانه در برابر مشروطه دوم داد، روحانیون نجف از یک سو مدبرانه رأی به ارتداد او داده واز سوی دیگر به دولت مشروطه متذکر شدند که رفتار مجتهد زنجان ناشی از بالا بودن سن مجتهد و جنون پیری است و بهتر است که تنها به تبعید و خانه نشینی او بسنده کنند. همه این رویدادها و واقعیات تاریخی بر این گواهی دارند که بیشتر روحانیون و اشراف قاجار دربرابر سیرنیرومند شهروندی، قانون گرایی و آزادی تسلیم شده و اینک تنها کوشش در مهار یا هماهنگی با این سیر شتابنده تاریخ را دارند. پس نگاه به این برهه مهم تاریخ ایران از تنگــنای ستیز میان روحانیون و دربار به عنوان دو نیروی یکپارچه و غیر سیٌـال در بهترین حالت ساده اندیشانه است.
نیروی نوپای نواندیش، اصلاح طلب و قانون گرای سدة نوزدهم از دل دونیروی سنتی ایران، یعنی شاهزادگان، مستوفیان و میرزایان قاجار وپاره ای ازخان های ایلات و عشایر از یکسو و روحانیون و متفکران دینی از دیگر سو زاده شد و با بازگانان و سوداگران شهروند ایران همراه شد و انقلاب مشروطه را آفرید. انقلاب مشروطه و دست آورد بزرگ آن، قانون اساسی، یک دگرگونی رادیکال در تاریخ ایران است. قانون اساسی مشروطه یکی از گران بها ترین و دموکراتیک ترین اسناد تاریخ ایران است که اگرچه خودرا در فرم مشروطه پادشاهی محــدود می کند، اما سند مهمی برای ایجاد یک دولت قانون گرا، سکولار، دموکراتیک و مدرن در برابر جامعه ایران و نسل های آینده قرار می دهد.
به تاریخ و دستاوردهای آن از دیگاه توانایی های جامعه کنونی بشری نمی توان نگریست. چنین نگرشی همه تاریخ را پلید و ارتجاعی و ضد مردمی و ازآن گذشتگان دانسته و آغاز "تاریخ پیشرو و مردمی" را با تأسیس فلان حزب سیاسی که برنامه سیاسی و اجتماعی آن مورد قبول صاحب آن نگرش است، پیوند می دهد. بیهوده نیست که در اتحاد شوروی پس از پیروزی بلشویک ها تاریخ روسیه باز نویسی شد و رویدادها و شخصیت های نامطلوب از متن تاریخ حذف گردیدند. همین روش را شرق شناسان شوروی به فرهنگ تاریخ نکاری در ایران به ارمغان آورده و حتی تاریخ دوره معاصر ایران را نیز به سبک و سلیقه طبقاتی خود باز نویسی کردند.
نتیجه نگرش به تاریخ معاصر ایران از این دیگاه تنگ و ساده اندیشانه این است که چون اینک ما به برتری جمهموری پارلمانی بر اشکال دیگر اداره جامعه پی برده ایم، پس باید تاریخ را هم از قیف تنگ داوری های امروز خویش رد کنیم. این چنین نگاهی به تاریخ، دمیدن شیپور از سرگشاد آن است.
جمهوری در سده گذشته و نقش آن در تعیین شناسنامه جمهوری خواهان امروز در این جای گفتگو نیست که نو اندیشی، مدرنیته، دموکراسی و سکولاریسم مهمترین مبانی جنبش آزادیخواهانه و پیشرو در تاریخ یکصد وپنجاه سال گذشته ایران بوده است. اشتباه گروهی از جمهوریخواهان امروزی دراین است هواخواهی از فرم اداری و سیاسی جمهوری را در درازای تاریخ معاصر و در روزگار کنونی با با این جنبش یکی دانسته و تاریخ معاصر را به کشاکش میان سه خانواده دربار، روحانیت و جمهوری خواهان خلاصه می کنند. جدا از اینکه این داوری بر یک مبنای نادرست فکری استوار است، از دیدگاه تاریخ نیز کمترین آشنایی با رویدادها و حقایق ندارد.
یکی از هواداران این اندیشه چنین می نویسد: « ازمشروطه به این سو نیروی دیگری و هرزمان رساتر برآمدداشته که قدرت سیاسی را نه برای شاه میخواسته نه برای دین» و « دست کم از یک قرن پیش ما شاهد شکل گیری و حضور گروه ها، احزاب و محافلی مستقل از دربار و روحانیت هستیم که خواهان مراجعه به آرا مردم و مشارکت آنان در تعیین سرنوشت خویش اند» نویسنده سپس می افزایند که این نیروها که بند ناف اتحاد جمهوریخوان به آن ها بسته است، جز در سه دوره کوتاه، فاصله « سی تیر تا بیست و هشت مرداد، نخستین ماه های پس از انقلاب بهمن و در روزهای خوش بعد از دوم خرداد هیچ گاه لذت به پس نشاندن حریفان قدار را به چشم ندیده اند.» 13
نخست صحت این داوری را بررسی کنیم که آنچه را که نویسندة محترم خانواده بزرگ سوم تاریخ معاصرایران می دانند تا چه پایه به "مراجعه به آرا مردم" باور داشته اند. آشکار است که بخش بزرگی از این خانواده بزرگ که به بنا به روایت همان نویسنده شامل احزاب و گروه های چپ ایران است، دستکم تا این سال های اخیر یا به دولت شورایی باور داشته و یا اراده حزب طبقه کارگر را با منافع عموم مردم مترادف می دانسته است.
دموکراسی ناقص دوران مصدق نیز به رغم کارشکنی ها و دشمنی یکی از بزرگترین اعضای این خانواده، یعنی حزب توده ایران و دربرابر توطئه چینی یکی از غیردموکراتیک ترین مجالس تاریخ ایران، مجلس هفدهم به دست آمد. جامعه ایران این آزمون بزرگ تاریخی را مرهون استواری دکتر مصدق در حمایت از حکومت قانون و پشتیبانی شجاعانه توده مردم از دولت اواست. نه در واپسین روزهای پس از قیام سی تیر که کوشش شاه در برکناری مصدق شکست خورده بود و نه در روزهای توفانی پس از بیست و پنجم مرداد که شاه ایران را ترک کرده بود، کوچکترین اقدامی از سوی دکتر مصدق و یاران او برای پایان دادن به سلطنت و تشکیل جمهوری صورت نگرفت. حتی پس از خروج شاه از ایران وی از راه دکتر حسین خطیبی (رئیس دفترمصدق و بعدها رئیس شیروخورشید سرخ) به شمس پهلوی پیغام فرستاد که اعضای خانواده پهلوی از هر گزندی درامان اند و «اعلیحضرت که برای رفع بیماری به خارج رفته اند به زودی باز خواهند گردید.» 14 شایعات مربوط به تشکیل شورای سلطنت به ریاست علامه دهخدا به منظور لغو سلطنت نیز جز یک جعل تاریخی بیش نیست. فراموش نکنیم که این دکتر مصدق رئیس دولت همان مصدق نماینده مجلس چهارم است که از بزرگ ترین مخالفان شکستن قانون به بهانه ایجاد امنیت و انتقال قدرت از قاجاریه به جمهوری رضاخان و یا پادشاهی رضاشاه بود. مصدق و یارانش، درست یا نادرست، بیش از هرچیز هوادار حکومت قانون، محدودیت حقوق پادشاه و اجرای قانون اساسی بودند. بند ناف او به انقلاب مشروطه، قانون گرایی، مدرنیته و اصلاحات بسته بود. چگونه و با کدام داوری و به استناد کدام رفتار تاریخی می توان مصدق شهروند و قانون گرا و هوادارانش را در یک خانواده بزرگ در کنار خالوقربان و احسان اله خان نشاند و سپس نتیجه گرفت که اتحاد جمهوریخواهان امروزین ازاین خانواده بزرگ برخواسته است؟
در درازای تاریخ معاصر، هواداری ازجمهوری (که صاحب این قلم نیزبه آن باوردارد) و یا مخالفت با آن با پذیرش یا دشمنی با اندیشه دموکراسی، سکولاریسم، پیشرفت و حقوق بشر مترادف نبوده است. به عکس، بسیاری از بزرگترین نواندیشان و تجدد خواهان ایران از پیش درآمد جنبش نوآوری و انقلاب مشروطه تا سال های اخیر، درست یا نادرست به محدود کردن حقوق پادشاه، اجرای قانون اساسی انقلاب مشروطه و حکومت پارلمانی باورداشته اند. آخوند زاده، طالبوف تبریزی، تقی زاده، کسروی و مصدق تنها چند نمونه آنند.
موضوع جمهوری به عنوان فرم دلخواه اداره جامعه درچند برهه تاریخی در ایران به عنوان جایگزین پادشاهی عنوان شده است و در همة موارد نیز طرح جمهوری به امید جستجو برای یافتن بهترین فرم تحقق دموکراسی نبوده است. همه این برهه های تاریخی نیز در هنگامی است دولت پادشاه وقت با بن بست و بحران روبروست. نخستین موج جمهوری در برابر پادشاهی در سال های پایانی دولت قاجاران است. شورش نیروهای جنگل که به تشکیل جمهوری گیلان انجامید، نخست با اندیشه های اتحاد اسلام آمیخته بود و پس از تشکیل جمهوری جنگل به تدریج زیر نفوذ حزب نوبنیاد کمونیست ایران و نیروهای بلشویک قرار گرفت و دولت سویت گیلان بر جای جمهوری گیلان نشست. این تجربه نوپا هیچ بارتاریخی ارزشمندی برای آزمون جمهوری خواهی و توسل به آراء مردم به دنبال نداشت. جمهوری گیلان احسان اله خان به داوری مردم باورنداشت و خالوقربان پس از جدا کردن راه خود از میرزا کوچک خان، فرماندهی فوج چریکی در ارتش نوبنیاد ایران را پذیرفت. با ابن حال، نیرومندترین جریان جمهوری خواهی این دوران نه در گیلان، آذربایجان و خراسان، بلکه در تهران و درمیان جمعی بود که بعدها بسیاری از ایشان به بانیان و کارگزاران مهمترین ارگان های شهروندی در دولت پهلوی تبدیل شدند.
زمینه پیدایش فکرجهمهوری در این برهه مهم تاریخی چنین بود: جامعه ایران که به پادافرای یکصد و پتجاه سال پادشاهی شاهان پُر زاد و ولد قاجار و تاراج داروندار مُـلک و ملت به دست هزاران شاهزاده و ارباب جمعی ایشان، تهیدست و ناتوان شده بود، در واپسین اتقلاب مشروطه دستخوش ستیز داخلی و افزایش رقابت روسیه تزاری و بریتانیای کبیر گردید. از یکسو، دولت مشروطه با همة محدودیت هایش در گسترش آزادی و اجرای اصلاحات می کوشید و از سوی دیگر در هر گوشه ایران، روحانیون مشرعه طلب، آخوندهایی که مشروطه و قانون را با منافع خویش ناسازگار می یافتند، خودکامگان محلی و سران عشایری که مشروطه و قانون را دشمن رفتار سنتی و منافع دیرپای خویش می دیدند و پاره ای از شاهزادگان قاجار به رهبری برادران محمدعلی شاه مخلوع سر به طغیان برداشته و روزگار را بر دولت اصلاح طلب مرکزی سیاه کرده بودند. در کمرکش این آشفته روزگار، جنگ جهانی اول آغاز شد و درپی آن، ایران پهنه تاخت تاز نیروهای نظامی روسیه و بریتانیا از یکسو و عثمانی و آلمان از دیگرسو گردید. در پایان جنگ جهانی اول، از تن نوپای مشروطه جوان ایران جز نیمه جانی باقی نمانده بود. خزانه خالی، جامعه ویران، دولت بی سازمان و کشور بی راهبر.
درهمین روزگار است که بزرگترین همسایه ایران دستخوش انقلاب و جنگ داخلی گشته و دولت نوپای شوروی و جمهوری های آسیایی آن جایگزین روسیه تزاری می گردند. در همسایگی غربی ایران، گروهی از افسران ارتش پیشین عثمانی سازمان ترک های جوان را ساخته و زمینه تشکیل جمهوری ترکیه را بر خرابه دولت شکست خرده عثمانی فراهم می سازند. اقبال به الگوی انقلابی شوروی و یا نگاه به الگوی جمهوری اروپایی که در ترکیه در شرف تشکیل بود، درمیان نوآوران و اصلاح طلبان ایران بالا گرفته وبسیاری را به سوی خود کشید. درآن شب سیاهی که دولت مشروطه ورشکسته و خزانه خالی، مجلسیان خانه نشین یا فراری، امنیت رخت بربسته و مردم برای نان شبی عاجز بودند، جامعه درتب بامدادی سپید می سوخت و رهیافتی را آرزو می کرد. این امید به روزگار بهتر به پایه ای بود حتی کودتای سوم اسفند و ورود نیروهای قزاق به پایتخت و امنیت پس از آن با اقبال جامعه روبرو شد.
یکی از آثار این دگرگونی ها پیدایش اندیشه تشکیل جمهوری در ایران پس از کودتای 1299 و در واپسین سال های پادشاهی احمد شاه قاجاربود. فکر جمهوری از سوی روزنامه ها و احزاب و گروه هایی با دیدگاه هایی کاملا متضاد ارائه می شد. یکی از مهمترین نیروهای هودارا جمهوری گروهی از نمایندگان مجلس اند که درهمان سال های زمزمه تغییر سلطنت، فرقه دموکرات مستقل ایران را تشکیل داده و روزنامه تجدد را منتشر می کنند. فراکسیون تجدد در مجلس همراه با نمایندگان فراکسیون های سوسیال اجتماعیون (سوسیال دموکراسی) و بسیاری از روشنفکران بیرون از مجلس نیروی فعال جمهوریخواهی به شمار می روند. اما برخلاف داوری های امروز، طیف هواداران جمهوری از پیشینه های کاملا گوناگون برخواسته و بند ارتباط بسیاری از ایشان همان تجددخواهی، اصلاحات طلبی و قانون گرایی انقلاب مشروطه است. مثلا شیخ العراقین زاده، مدیر روزنامه تجدد و رهبر فراکسیون فرقه دموکرات مستقل و برادرش، شیخ زین العابدین رهنما، نویسنده و روزنامه نگار معروف و مترجم قرآن، هردو ایتدا معمم و فرزندان شیخ العراقین از بزرگترین فقهای ایرانی ساکن نجف و نوادگان شیخ زین العابدین مازندرانی اند. شیخ العراقین زاده بعدها عبا و عمامه را کنار نهاد و با نام رضا تجدد، قاضی و معاون وزارت دادگستری شد. از شمار دیگر هواداران جمهوری در این روزگار به این نامها می توان اشاره کرد: آقا شیخ یحیی کاشانی، روحانی مشروطه خواه تهران؛ آقامیزا هادی حائری، فرزند شیخ نعمت الهی که پس از کنار نهادن رخت روحانی رئیس اداره بازرسی وزارت معارف شد؛ اقبال آشتیانی، پژوهشگر سرشناس؛ حسین عدالملک دادگر، بعدها رئیس مجلس؛ سرکشیک زاده (کاظم اتحاد)، روزنامه نگار؛ دبیراعظم بهرامی، رئیس دفتر رضاخان سردار سپه، نویسنده و نظریه پرداز سکولاریست آغاز دولت پهلوی؛ تدین، عارف قزوینی و بسیاری دیگر. آشکارا پیداست که برخی از هواداران جمهوری در این برهه چه بسا به صرف مخالفت قاجار به جمهوری روی آورده باشند. مخالفان جمهوری نیز دربرگیرنده طیفی گونوگون اند. یک سوی آن ها خالصی و فرزندش خالصی زاده و جمعی از واپس گراترین آخوندهای ایران و بسیاری از اشراف قاجار اند و در سوی دیگر کسانی چون سید حسن مدرس، دکتر محمد مصدق، شاهزاده عباس اسکندری، میرزاده عشقی، رحیم زاده صفوی و فخرالدین شهاب قراردارند. دیوار میان جمهوری خواهی یا دوام مشروطه پادشاهی نیز از کاه و گل است نه ساروج. آدم ها از یک سوی آن به سوی دیگر می روتد. نمونه آن ملک الشعرای بهار است که گاه هوادار و گاه مخالف جمهوری بود ویا علی اکبر داور که از نخستین اعضاء و فعالین حزب دموکرات بود و نخست به سلک هواداران جمهوری پیوست ولی در مجلس پنجم با مدرس در مخالفت با جمهوری هم آوا گردید. همین علی اکبر داور بود که پس از آغاز دوره پهلوی بنیان گذار و پرورندة عدلیه و سپس دادگستری جدید ایران شد و به یاری ده ها تن از قاضیان و حقوق دانانی که از دل روحانیت برخواسته و به تدریج عبا و عمامه را به کنار نهاده بودند و تنی چند که همچنان در لباس روحانی به دادگستری سکولار باور داشتند به سیادت هزارساله قاضیان شرع پایان داد و نظام قضایی سکولار را بر ایران استوار ساخت.
خلاصه کلام اینکه دستکم از آغاز انقلاب مشروطه تا تشکیل دولت پهلوی، با اینکه جامعه ایران دوبار دربرابراختیار تاریخی برای پایان دادن به پادشاهی قرار گرفت (پائین کشیدن محمدعلیشاه از پادشاهی و رأی به پایان پادشاهی قاجار)، در هیچ یک از این دو آزمون تاریخی فرم حکومت به موضوع اصلی گفتگو پیرامون سرنوشت آینده ایران و تحقق آرمان های پیشرو و آزادیخواهانه ارتقاء نیافت.
اندیشه پایان دادن به پادشاهی و تشکیل جمهوری برای دومین باردر همان روزهای پس از ورود نیروهای متفقین به ایران سربلندکرد. رضاشاه دوروز پس از آغاز حمله متفقین به ایران در شهریور 1320، سیاستمدار کهنه کار و خانه نشین شده، محمدعلی فروغی را به شتاب به نخست وزیری گمارد تا شاید درایت و سیاستمداری او تاج و تخت وی را نجات بخشد. اما خاطرات پاره ای از چهره های سیاسی آن روزگار، اسناد وزارت خارجه بریتانیا و گزارشهای سفیرکبیرشوروی درایران به مسکو براین گواهی دارند که نیروهای اشغالگر متفقین در آغازکار در اندیشه تشکیل جمهوری درایران بوده اند. رویدادهای پسین، درستی این اسناد را نشان می دهند که متفقین دستکم در روزهای نخست دراندیشه تغییر حکومت ایران بوده اند. موضوع تغییر رژیم از پادشاهی به جمهوری را اسمیرنف سفیر کبیر شوروی و بولارد وزیر مختار بریتانیا در ملاقات با فروغی در روز دهم شریور به اطلاع او می رسانند. مذاکرات نمایندگان بریتانیا و شوروی با فروغی و سهیلی وزیر خارجه چهارده روز به درازا کشید. یادداشت های هاروی، منشی ایدن، بر این گواه است که وزیر خارجه بریتانیا نخست در پی برکناری رضاشاه و گزینش شاهزاده حمید میرزا، فرزند محمد حسن میرزا، برادر و ولیعهد احمدشاه قاجار بوده و تنها پس از پی بردن به اینکه "شاهزاده جوان حتی یک کلمه فارسی نمی دانسته" از این اندیشه صرفنظرکرده وپه پذیرش ریاست جمهوری موقت از سوی فروغی گرایش می یابد. فروغی که پذیرش چنین ریاست جمهوری را از نخست وزیری رضاشاه که آن را به اکراه پذیرفته بود، فروتر می دانسته، از قبول این مقام سر باز زده و بر دوام قانون اساسی و پادشاهی مشروطه اصرار ورزد. دولت شوروی، محمدساعد مراغه ای را که در آن هنگام سفیرکبیرایران درمسکو بود برای ریاست جمهوری پیشنهاد می کند. نام مجید آهی نیز درمیان کاندیداهای ریاست جمهوری آمده است. سرانجام به دلیل عدم تفاهم متفقین ومخالفت فروغی با جایگزینی یکی از شاهزادگان به جای رضاشاه و یا گزینش شاهپور غلامرضا به شاهی (و فروغی به نیابت سلطنت او)، متفقین با اکراه پادشاهی محمدرضا پهلوی را پذیرفته و او برجای پدر به تخت شاهی می نشیند.
استعفای رضا شاه و آغاز پادشاهی محمد رضاشاه در روز 25 شهریور آن سال روی داد و با این حال هنگامی که هیئت مؤسس حزب توده ایران در هفتم مهرماه همانسال در منزل سلیمان محسن اسکندری نخستین نشست خودرا برگذار و اعضای کمیته مرکزی موقت را انتخاب کرد، کمترین اشاره ای به جمهوری نمی کند. حتی پس از تشکیل کنگره حزب و اعلام برنامه حزب، کمترین گریزی به جمهوری و دولت پارلمانی نیست. در درازای دوازده ساله دموکراسی ناقص نیز موضوع جمهوری جایگاه خاصی درمیان هیچ یک از نیروهای سیاسی ایران نمی یابد
فصل دوم:روحانیت
گرچه همان طو رکه اشاره شد روحانیون داری جایگاه ونقش اجتماعی مهمی بوده اند لاکن غالبا با نظام حاکم نیز مشکل خاصی به جهت حاکمیت نداشته انداما در خصوص نوع ارتباط میان این قشر با سردار سپه نیز به جهت تعاملی که سردار سپه با این طبقه اجتماعی داشت جای ابهامی نمی باشد که در تاریخ این نوع روایط نیز نوعا مشخص شده است البته موارد اختلافات ودر گیریها نیز جای توجه و بررسی دارد اما بد نیست که در اینجا نگاهی به مرجعیت نیز داشته باشیم
نظام مرجعیت در شیعه، سابقه استواری در تاریخ یک هزار و دویست ساله شیعه دارد. برای دنبال کردن ریشه های این نظام، باید تاریخ تشیع و علما و فقهای آن را از قرن چهارم و پنجم هجری مانند شیخ صدوق (م381)، شیخ مفید (م413)، شیخ طوسی (م460) و سپس تک تک علمای برجسته شیعه تا روزگار صفوی و از آنجا تا دوره قاجار دنبال کرد. این مرکزیت، گاه در بغداد و نجف و حله و زمانی در ری و قم و اصفهان مستقر بوده است.
روحانیت شیعه پس از مشروطه، ضربه سختی را متحمل شد که بخشی از آن به اختلاف نظر میان خود مراجع طرفدار و مخالف مشروطه و در رأس آنها آخوند خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی برمی گشت. ؛ تا این که با فعالیت مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس حوزه علمیه قم در سال 1340 قمری/1301 شمسی، مرجعیت شیعه احیا شد در دوره مرجعیت ایشان در قم، علاوه بر ایجاد حوزه با تأسیس بیمارستان و اقدام های دیگر، بخشی از کارهای عمرانی شهر قم نیز رونق گرفت. 15سال بعد، زمانی که مرحوم حائری درگذشت (17ذی قعده 1355/10 بهمن 1315)، مرجعیت یک دوره بسیار سخت را پشت سرگذاشته بود.(2) با درگذشت مرحوم حائری، مرجعیت در محدوده حوزه علمیه و بخش های اندکی از ایران- در اختیار سه نفر از علما با نام های مرحوم سیدصدرالدین صدر، (3) آقا سیدمحمد حجت) (م29دی 1331) و آقا محمدتقی خوانساری (م6 ذی حجه1371 ق/1331) باقی ماند؛ اما مرجعیت جهانی شیعه دراختیار مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی در نجف قرارداشت که ایشان نیز در سال 1325درگذشت) پس از درگذشت ایشان و سه ماه بعد که آیت الله قمی نیز درگذشت، بار دیگر مرجعیت به ایران بازگشت و دراختیار آیت الله بروجردی قرارگرفت. هر سه مرجع از آیت الله بروجردی خواستند تا در قم اقامت گزیند. پیش از آن فضلایی مانند امام در این باره پیشقدم شده) و برخی از بازاری های متدین تهران نیز در این باره تلاش کرده بودند
به دنبال ضعف دیانت در ایران و صدماتی که طی دو دهه برای شعائر مذهبی پدید آمده بود، مراجعه به علما بسیار کاهش یافته و دستگاه مرجعیت، از لحاظ مالی به شدت ضعیف شده بود. به علاوه، پوشیدن لباس روحانیت در این سال ها جز برای شمار اندکی ممنوع بود و بسیاری از روحانیان از لباس درآمده، در عدلیه کار می کردند. بنابراین شمار طلاب و فضلا اندک بود و همین امر سبب کاهش نفوذ مرجعیت در ایران شده بوددر اینجا به جهت روشن تر شدن موضوع بهتر است که به دیگاه یا اقدامات برخی از شخصیتهای مهم دینی نیزبپردازیم
آیت ا... سید محمد کاظم یزدی
صفحان زرین دانش ، فضیلت و مبارزه به دست با کفایت مردان الهی رقم می خورد. آنان چون خورشیدی بر تارک پرافتخار تاریخ درخشیده ، پرتو نورشان گرمابخش جانهای خسته است تا تحرکی دوباره یابد: به رغم شعار استعمارگران مبنی بر جدایی دین از سیاسیت ، عالمان متعهد و دین پرور با حضور در میادین سیاست ، مردانه از حقوق مظلومان و ستمدیدگان حمایت کردند. آنان در جبهه نبرد با کافران گاه تا مرز شهادت پیش رفته ، قلم خویش را به مرکب خون سیراب کردند.
بزرگمرد دانش و جهاد آیه الله العظمی سید محمد کاظم یزدی از یک سو در جبهه مبارزه با جهل و از سویی در نبرد با کفار سر آمد عصر خویش بود. بر فقاهتش ، کتاب عروه الوثقی و بر عرفانش ، مناجات نامه بستان راز و گلستان نیاز و بر سیاستش ، موضع گیری روشنگرانه وی در انقلاب مشروطیت و همگام او با آیه الله شهید شیخ فضل الله نوری و نیز شهادت فرزندش در میدان نبرد، بهترین گواه است .
تحصیل و تدریس
آن وجود سعادتمند در سال 1248 قمری . در روستای ((کسنویه ))(1361)یزد پا به عرصه گیتی نهاد. از همان زمان بزرگی در چهره کوچکش نمایان بود و با تولدش ، رشته های امید را در قلب پدر و مادر خویش محکم ساخت . پدرش به تبرک نام رسول خدا صلی الله علیه و آله و با یاد امام هشتم شیعیان ، او را محمد کاظم نام نهاد.
سید محمد کاظم دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشت و با تشویقهای پدر و مهم تر از همه عنایت خاص خداوند ب علوم دینی رو آورد.(1362)و حوزه علمیه ((دومنار)) یزد یعنی بزرگترین حوزه آن شهر، پذیرای آن نوجوان مخلص از دودمان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله شد. سید محمد کاظم مدتها در درس ادبیات استاد ملا محمد ابراهیم اردکانی و زین العابدین عقدایی شرکت کرد و از آن دو بهره های فراوان برد.
جدیت فراوانش در کسب علوم اهل بیت علیهم السلام او را مورد توجه اساتید مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبیات عرب ، در درس فقه و اصول آخوند ملا هادی یزدی که از علمای بزرگ آن زمان محسوب می شد دوره سطح را به پایان رسانید.(1363)دیری نپایید که مقام علمی اش او را در زمره نزدیکان خاص استاد جای داد. با توصیه استاد، در ضمن فراگیری فقه و اصول ، به تدریس ادبیات پرداخت . کیفیت تدریس و شیوه بیان او، سرانجام کار را بدانجا رساند که بعد از اندک زمانی سید محمد کاظم یزدی به مثابه یکی از اساتید حوزه علمیه یزد شناخته شد.(1364)جوان یزدی پس از مشورت با دو استادش ، اردکانی و عقدایی ، به امید بهره مندی از وجود مقدس امام هشتم علیه السلام راهی مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام ، به مقامات علمی و معنوی نایل آید.
وی در مدت زمان کوتاهی ، علم هیئت و ریاضی را آموخت و طولی نکشید که در زمره اساتید این علوم در آمد.(1365)حوزه علمیه اصفهان نیز دورانی به وجود استادی گرانقدر چو
دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است و بدلیل افزایش این اختلالات در سطح جوامع بر آن شدیم که به بررسی ارتباط این دو بپردازیم.
روش تحقیق
106 بیمار که به علایم دیس پپسی به درمانگاه مراجعه و در مراحل اولیه و در مراحل اولیه علت خاصی برای آنها یافت نشد، انتخاب شدند و برای این بیماران جهت بررسی بیشتر آندوسکوپی انجام شد. سپس این بیماران به دو گروه Case که در نتیجه آندوسکوپی منفی و گروه Control که در آنها نتیجه آندوسکوپی مثبت بود تقسیم و Beck's Score بعنوان شاخص افسردگی در این دو گروه سنجیده شد.
نتیجه
بررسی آماری نشان دادند که اختلاف معنی داری از نظر Beck's Score در گروه Case نسبت به گروه کنترل وجود نداشت که این به نفع رد فرضیه دخالت افسردگی در ایجاد علائم دیس پپسی در بیماران آندوسکوپی منفی است.
فهرست
عنوان صفحه
فصل یکم
مقدمه پژوهش و بیان مسئله 8
اهمیت مسئله پژوهش 11
اهداف پژوهش 18
فرضیه یا سئوالات پژوهش 18
تعریف واژگان 18
فصل دوم
بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده 21
فصل سوم:
روش اجرای پژوهش 26
تعریف جامعه پژوهش 26
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه 26
نوع پژوهش و روش انجام کار 26
ابزارهای بکارگیری 27
روش های تجزیه و تحلیل داده ها 27
رعایت نکات اخلاقی 27
فصل چهارم:
نتایج 30
جداول 31
فصل پنجم:
بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی 37
محدودیت و پیشنهادها 40
بخش ضمایم:
فهرست منابع 43
پرسشنامه 46
چکیده انگلیسی 53
مقدمه
دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی که اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یک سندروم است، به این معنی که دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینکه بر تشخیص خاصی دلالت کند. یافتن مکانیسمی که توجیه کننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراکلینیکی دارد.
مواردی وجود دارند که در آنها هیچ کدام از مطالعات بالینی و پاراکیلینیکی، منجر به کشف یک مکانیسم شناخته شده که پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملکردی functional dyspepsia استفاده می شود.
اساساً اختلالات عملکردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیک (Organic) قرار می گیرند. به طور کلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.
نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند که دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنکه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی که منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیک معده و اثنی عشر، رفلاکس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)
دیس پپسی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامنگیر متجاوز از یک چهارم جمعیت عمومی جهان است و یکی از علل شایع مشورتهای پزشکی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شکایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا که هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یک میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسکوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم کارایی بیماران را کاهش قابل ملاحظهای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادکننده بر همگان مشهود است.
در بسیاری از بیماریهای عملکردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شک قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم کاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.
با کشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واکنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیک، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشکی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترک بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مکانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملکردی (Functional) تصور کرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملکردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیک چندان صحیح نخواهد بود. بلکه باید مکانیسمهای درونزای را درنظر داشت که مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.
در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیک انتخاب شده است. در نوع عملکردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده که علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملکردی و نوع ارگانیک به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است که آیا میزان افسردگی در کسانی که دیس پپسی عملکردی دارند تفاوتی با کسانی که دیس پپسی ارگانیک دانرد می کند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملکردی پرداخته شده است.
بیان مسأله
دیس پپسی (Dyspepsia)
دیس پپسی یک نشانگان گوارشی است که با ترکیبی از درد شکمی و شکایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مرکزی قسمت فوقانی شکم لوکالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاکس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریک پذیر (IBS) متفاوت است (1).
تعریف دیگری که برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است که Barbara etal از آن استفاده کرده اند و بدین صورت است که علایم دورهای یا پایدار شکمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، که بیماران یا پزشکان معتقدند که به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملکردی ممکنست برای بیمارانی به کار رود که این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).
این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیک، سیستمیک و متابولیک متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای که توجیه کننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملکردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).
در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درک ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شکم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند که می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).
مکانیسم هایی که در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حرکتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).
در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح کننده وجود مکانیسم های متعدد پاتولوژیک زمینه ای در دیس پپسی عملکردی است بر اساس مکانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود که این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یکسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.
دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملکردی (Functional)، ایدیوپاتیک، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.
دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).
انواع دیس پپسی
1) دیس پپسی ثانویه
در 40 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یک علت ارگانیک برای توجیه علائم پیدا کرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (5)
شایعترین بیماریهای ارگانیک که منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیک (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاکس معده – مری (GERD)، کانسر معده، گاستروپارزی، کوله لیتیازیس، پانکراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای که منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسکیمیک روده ای و سرطانهای شکمی خصوصاً پانکراس (4).
2)دیس پپسی عملکردی
در حدود 60 درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به کشف عامل توجیه کننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملکردی، ایدیوپاتیک، اویله یا بدون زخم می نامند (6 و 1). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یک ماه تعریف می شود ناراحتی های شکمی می توانند سیری زودرس، نفخ شکمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شکایت باید در دورههای زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینکه شواهد بالینی و پاراکلینیکی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسکوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یک بیماری ارگانیک توجیه کننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شکایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریک پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (7)
دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم میشوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاکس مانند (Reflux like)، اختلال حرکتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (5).
این تقسیم بندی بر اساس شکایت عمدة بیمار است به این صورت که در نوع زخم مانند شکایت اصلی بیمار، درد اپی گاستر است شکایتی که به طور عمده در بیماری اولسرپپتیک هم وجود دارد.
دیس پپسی رفلاکس مانند، با سوزش سر دل (Huitvuros)، رگورژیتاسیون محتویات معده در داخل مری، و یا هر دو، بدون وجود شواهد آندوسکوپیک واضح به نفع وجود مخاط بارت یا ازوفاژیت مشخص می شود. در دیس پپسی اختلال حرکتی مانند (Dxysmotulity)، تهوع و استفراغ، سیری زودرس، نفخ و احساس سنگینی شکم شکایت غالب است.
در صورتی که بیمار مشخصات هیچ یک از گروههای فوق را نداشته باشد یا بیمار ترکیبی از علایم فوق را دارا باشد دیس پپسی از نوع غیراختصاصی (Non Specific) است. (7 و 5)
بین 40 تا 80 درصد از بیماران ممکن است شکایاتی را داشته باشند که به دو زیرمجموعه یا حتی بیشتر تعلق دارند به علاوه، شکایات، با گذشت زمان تغییر می کنند.
البته لازم به ذکر است که بر طبق آزمونهای انجام شده فقط وجود یا عدم وجود یک علامت یا مجموعه ای از علایم دیس پپسی کمکی به تقسیم بندی بیماران بر اساس تابلوی پاتوفیزیولوژیکی آنها نمی کند درحالیکه جنس مونث، وزن کم بدون و پری متوسط تا شدید سر دل بعد از غذا یا استفراغ بعد از غذا نشانه های احتمالی gostic Motor abnamalties هستند (179.
پاتوژنزدیس پپسی
فرضیه های متعددی برای توجیه بروز علایم و نشانه های دیس پپسی بدون زخم عنوان شده که مهمترین آنها ذکر می شوند. برطبق یک فرضیه، افزایش سطوح ترشح اسید معده یا افزایش اسید معده یا افزایش حساسیت به اسید و یا هر دو مکانیسم عامل ایجاد شکایت مربوط به دیس پپسی می باشند (3). فرضیه اختلال حرکتی، این پیشنهاد را مطرح می سازد که اختلالات حرکتی دستگاه گوارش فوقانی نظیر، رفلکس معده – مری (GERD)، گاستروپارزی، اختلالات حرکتی روده کوچک یا دیس کنزی صفراوی سبب بروز علایم و شکایات دیس پپسی می شوند، اختالالات حرکتی معده، به وسیله مطالعات سینتوگرافی تخلیه معده، الکتروگاستروگرافی و مانومتری آنترودئودنال در 25 تا 60 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم ثابت شده است (6 و 5 و 3).
گاستریت ناشی از ویروس، التهابات عفونی ناشی از هلیکوباکترپیلوری و «عدم تحمل غذایی» که بر اثرات آلرژیک یا پاسخ های ترشحی وابسته به مواد غذایی خاصی تکیه می کند، از دیگر فرضیه های مطرح شده هستند (8).
آنچه اهمیت دارد، توجه این موضوع است که تغییرات سطوح ترشح اسید، یا اختلالات حرکتی، ممکنست ثانویه به عامل اتیولوژیک دیگری باشند. به بیان دیگر، باید این احتمال را در نظر داشت که اختلالات مذکور، در سیر بیماری پدید آیند و معلول عامل اتیولوژیک باشند نه اینکه عامل ایجاد بیماری.
فرضیة تشدید گیرنده های احشایی، بر اساس این باور است که شکایات دیس پپسی به علت افزایش پاسخ به تحریکات فیزیکی نظیر فشار ناشی از دیستانسیون و تحریکات روانی می باشد (5).
بالاخره فرضیه روانی، بر اثرات اختلالات روانی در بروز شکایات گوارشی تکیه میکند و افسردگی و اضطراب یا اختلالات سایکوسوماتیک را منشاء اولیه بیماری می دانند (5 و 1).
گزارش شده است که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی بیشتر دچار اضطراب neurotucisme و افسردگی نسبت به جامعه سالم هستند توانایی این افراد برای مطابقت با عوامل استرس زا ممکنست ناکامل بوده و راهی که برای کنار آمدن با عوامل استرس زا انتخاب می کنند ممکن است بر علایم آنها تأثیر بگذارد (23).
اعتقاد به فشار روانی دیس پپسی تا آنجا پیش رفته است که برخی از صاحب نظران دیس پپسی بدون زخم را، دیس پپسی عصبی (Nerrous Dyspepsia) نامیده اند (10).
در مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، اختلالات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی در مبتلایان به دیس پپسی نسبت به افراد سالم به نسبت بیشتری وجود داشته است و این حالت، مستقل از وجود شکایت بوده است هرچند ذکر شده که این ارتباط از نظر بالینی ممکن است چندان معنی دار نباشد (10)
درمان دیس پپسی
در مورد درمان دیس پپسی عملکردی یا بدون زخم، اختلاف نظر فراوانی وجود دارد اطلاعات متنوع و بعضی اوقات متناقضی در بارة درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم یافت می شود درمان مبتنی بر اصول پاتوفیزیولوژیک و مکانیسم پاتوژتو بیماری است. درمانهایی پیشنهاد شده اند که هر یک بر اساس یکی از تئوریهای پاتوژنز، شکل گرفته است.
با توجه به تنوع و عدم قطعیت این تئوریها درمانها هم متعدد و در عین حال فاقد پشتوانه مستحکم هستند. به طور کلی بررسی های درمانی وسیعی انجام گردید که شامل داروهای ضد ترشحی، داروهای پروکنتیک و ریشه کنی هایکوباکترپیلوری است.
به همه بیماران توصیه می شود از ریسک فاکتورهای اولسرپپتیک ازجمله مصرف داروهای NSAID، مصرف سواد محرک مانند کافئین و مصرف سیگار پرهیز کنند. در برخی مطالعات، عنوان شده است که دوزهای بالاتر از داروهای کاهنده اسید معده اثرات مثبتی دارد ولی داروهای پروکینتبک Prokinetic، آنتی اسیدها و بلوکرهای گیرندة (H2Blockers)H2، به میزان کمی، نسبت به پلاسبو موثر بوده اند. داروهای روان درمانی به ویژه ضد افسردگی های 3 حلقه ای در کاهش شکایات ناشی از ذیس پپسی، موثر ارزیابی شده اند. برای این منظور داروهای SSRI (مهارکننده بازجذب سروتونین) و داروهای ضد اضطراب نیز بکار رفته اند.
درمانهای روانشناختی (Pshckological Treatment) از قبیل Biofeed – back و Stress management و Interpersonal psychetherapy و Cognitive Therapy نیز در دیس پپسی عملکردی مؤثر بوده اند (11 و 9).
اهداف
هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) طی 3 ماهه دوم سال 1383 می باشد .
اهداف فرعی
1)تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
2)تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
3) تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک سن
تعاریف به کار رفته در این پژوهش
افسردگی :برای سنجش میزان افسردگی در بیماران مورد مطالعه از فرم Becks Depression Inventory که استاندارد شده با جامعه ایران بود استفاده شد. (ضمیمه دو)و در این پژوهش score>8 را مثبت و score<18 را منفی فرض کردیم (26) ولی شدت افسردگی در نظر گرفته نشده است .
- علایم دیس پپسی :در این پژوهش از یک فرم دموگرافیک (ضمیه 1)استفاده شد که در آن شش علامت عمده دیس پپسی (دل درد.ترش کردن – آروغ زدن – احساس پرسردل)(18) از بیماران سئوال شده و یک سئوال باز جهت بیان مشکلات دیگر نیز مطرح شده بود .
- یافته های آندوسکوپی مثبت :شامل اولسریپتیک – ازوفاژیت – هیاتال هرنیا – ضایعه تومورال و گاستریت بود .
انواع متغیرهای مورد مطالعه
1)جنس
2) سن
3) یافته های مثبت آندوسکپی
4)یافته های منفی آندوسکوپی
5) افسردگی
بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Review of Literature
بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Pam xiaoping (2000) و همکاران طی مطالعه ای به بررسی فاکتورهای روانی در شکل گیری و درمان دیس پپسی عملکردی پرداخته اند گروه مورد مطالعه شامل 24 نفر بیمار سرپایی و بستری (بین 77-16 ساله با میانگین سنی 02/15 65/47 سال) و شامل 14 نفر زن و 15 نفر مرد بود که شکایت اصلی آنها دیس پپسی بود در 18 مورد از آنها با آندوسکوپی شواهدی دال بر گاستریت کشف شد و 6 نفر باقیمانده پاتولوژی خاصی نداشتند تمام24 بیمار مبتلا به FD قبلاً تحت درمان با داروهای آنتی اسید، آنتی کلنیژیک ها، پروکینیتکها و رژیم غذایی برای مدتی بین 6 ماه تا 6 سال قرار گرفته بودند و هیچ بهبودی قابل توجهی نداشتند 24 داوطلب سالم به طور اتفاقی انتخاب شدند (بین 57-18 ساله با میانگین سنی 76/16 4533 سال 10 زن و 14 مرد مرد) و گروه کنترل را تشکیل دادند از تمام افراد مورد مطالعه HRSD و HAS و SCl-90 طی مصاحبات گرفته شد 13 بیمار تحت درمان با Paroxetin برای 8 هفته و 11 بیمار تحت درمان با فلوکستین برای 8 هفته قرار گرفتند و روان درمانی بیشتر به صورت شناختی رفتاری (Cognitive-behaviaral) انجام شد و تشویق شدند که بدون توجه به علائم گوارش خود به زندگی نرمال بازگرداند.
قبل از درمان تفاوت فاحشی از نظر Score در HESD و HAS بین گروه مورد و گروه شاهد وجود داشت و نتایج قبل از درمان نشان داد که به طور معمول افسردگی و اضطراب. بیشتر اضطراب در بیماران مبتلا به FD یافت میشود بعد از 8 هفته در سال تمام 24 بیمار مبتلا به FD بهبود قابل ملاحظه یا در علایم گوارشی پیدا کردند به این ترتیب محققین نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی در اتیولوژی دیس پیسی عملکردی نقش عمده ای ایفا می نمایند و آنتی دپرسانها در درمان بیماران مؤثرند (12).
C Ron Norton (1999) و همکاران به بررسی میزان شیوع اختلالات گوارش هملکردی و ارتباط آنها با افسردگی و اضطراب پرداخته لذا آنها 89 دانشجوی زن و 38 دانشجوی مرد سال اول دانشگاه را انتخاب کردند از تمام آنها پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه MUQ (جهت بررسی وضعیت پزشکی آنها) و پرسشنامه دیگری که در سایر مطالعات جهت تائید تشخیص F.D به کار رفته بود و جهت بررسی اختلالات روانپزشکی از پرسشنامه 16 سؤاله The Anxiety Sensitivity (ASI)، و (BAI)
Beack,s Depression Inventory, Beck,s Anxiety Inventory (BDI) استفاده شد.
نتایج نشان داد که 2/51 درصد از افراد مورد مطالعه به نوعی از FGI مبتلا بودند که بیشترین آنها، حدود 8/22 درصد از جمعیت مورد مطالعه، گرفتار F.D بودند افرادی که دارای F.D بودند Score بالتری از ASI و BDI را دارا بودند و نتیجه گرفتند که اضطراب و افسردگی با FGI در ارتباط است (13).
H.Metz (1998)، به بررسی تأثیر داروهای ضد افسردگی برروی شکایات، وضعیت خواب و ادراکات احشایی و (Ui Sceral Percaption) در بیماران مبتلا به F.D پرداخته اند در این مطالعه بیماران به دو گروه تقسیم شده اند یک گروه آمی تریپتیلین با دوز mg5 در زمان قبل از خواب دریافت کرده و گروه دوم دارونما (Plaveno) گرفته اند.
نتایح مطالعه نشانگر اثرات سودمند آمی تریپتلین با دوز پایین در درمان این بیماران بود (14).
Sourg - Yeal Lee (2000) و همکاران، استرس و افسردگی را در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم مورد بررسی قرار دادند آنها 30 بیمار مبتلا به F.D را که به صورت سرپایی مراجعه می کردند و 65-18 ساله بودند و تشخیص NUD داشتند را مورد بررسی قرار دادند تشخیص NUD براساس معیارهای Tally و همکاران برای آنها گذاشته شده بود آنها 30 نفر از افراد مراجعه کننده به درمانگاه که هیچ نوع بیماری ارگانیک و علایم بالینی نداشتند را به عنوان گروه انتقال انتخاب کردند جهت بررسی وضعیت خلقی – روانی افراد از پرسشنامه استفاده شده بود جهت بیماران آزمایشات بالینی مونیتورینگ 24 ساعته PH و مانومتری ازوفاژ جهت R/O سایر علل انجام و قویاً ابتلا به F.D در آنها تأیید شد بیماران مبتلا به NUD میزان ابتلای شگفتی، نسبت به گروه کنترل، به افسردگی داشتند و در بررسی حوادث استرس تفاوت قابل ملاحظه ای با گروه کنترل داشتند نتایج این بررسی عنوان کرد که افراد مبتلا به NUD افسردگی ارتباط معکوسی با حمایت بین فردی داشته است ولی در مورد اضطراب بین دو گروه تفاوت بارزی مشاهده نشد (15).
ChouLT (2001) و همکاران مطالعه ای در باره ارتباط افسردگی و دیس ریتمی های معده و دیس پپسی عملکردی انجام داده اند 39 بیمار و 18 شاهد سالم مورد ارزیابی قرار گرفته اند نتایج مطالعه نشان دادند که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی با اختلالات حرکتی معده (که با الکتروگاستروگرافی ثبت می شد)، ارتباط معنی داری با افسردگی ندارد (هرچند، در کل در گروه مبتلا به دیس پپسی، افسردگی نسبت به گروه شاهد به میزان بیشتری مشاهده شد (16). لازم به ذکر است در جستجوهای انجام شده مطالعه ای بین افراد بیمار دارای پاتولوژی ثابت شده و افراد بیمار بدون پاتولوژی ثابت شده که آنها را مبتلا به F.D فرض کنیم، از نظر شیوع ابتلا به افسردگی یافت نشد.
روش انجام تحقیق
Method and Materials
روش اجرای پژوهش
تعریف جامعه پژوهش: کلیه بیمارانی دارای علایم دیس پیسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان آموزشی – درمانی حضرت رسول اکرم می باشد.
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه:
روش نمونه گیری آسان و با استفاده از بیماران در دسترس و همکاری کننده می باشد حجم نمونه بر اساس فرمول زیر با میزان خطای 0/03، 106 نفر برآورد می شود.
نوع پژوهش و روش انجام کار:
این مطالعه توصیفی – مقطعی می باشد.
پس از کسب اجازه از مسئولین درمانگاه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و ایجاد هماهنگی های لازم جهت بررسی وضعیت روانی 106 تفر بیمار مراجعه کننده به درمانگاه انتخاب شدند و تمامی این افراد بیمارانی بودند که علائم دیس پپسی را داشتند ولی تا قبل از آن آندوسکوپی تشخیصی نداشتند سپس فرم Beck,s Depression Inventory (ضمیمه یک) که جهت سنجش وضعیت روانی از نظر افسردگی انتخاب شده است توسط جمعیت مورد پژوهش پاسخگویی خواهد شد علاوه بر آن از یک فرم علامت شناختی شامل مشخصات علائم بیمار و متغیرهای مداخله گر نیز استفاده خواهد شد پس از پاسخگویی به این فرم ها جواب آندوسکوپی آنها با همکاری مسئول بایگانی استخراج و یادداشت خواهد شد افرادی که در این مطالعه شرکت داده شدند که از نظر سوادی و وضعیت جسمی قادر به پاسخگویی به سؤالات باشند. پس از جمع آوری داده های خام بیماران به دو گروه آندوسکوپی منفی (گروه CaSe) و آندوسکوپی مثبت (گروه Control) تقسیم شده و با استفاده از جداول و روش آمار توصیفی درصد فراوانی افسردگی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ابزار بکارگیری
1)پرسشنامه ضمیمه شماره 2 جهت تعیین وجود یا عدم وجود دیس پپسی می باشد.
2)پرسشنامه ضمیمه شماره 1 را که پرسشنامه Beck می باشد و علایم افسردگی را می سنجد و از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است
روش تجزیه و تحلیل داده ها
با توجه به فرضیات مطرح شده، روش آمار توصیفی و جداول درصد فراوانی استفاده می گردد
رعایت نکات اخلاقی
1)جهت انجام مطالعه، معرفی نامه اخذ شده از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران به مرکز مربوط ارائه شده از مسئولین مرکز اجازه لازم اخذ شد.
2) باورها، رفتار و سنت های جامعه رعایت شد
3) پژوهشگر اهداف پژوهش را برای کلیه شرکت کنندگان تشریح نموده و رضایت آگاهانه آنهاغ را کسب و متعهد به رعایت رازداری در مورد اطلاعات شخصی و پزشکی شرکت کنندگان شد.
نتایجResults
نتایج
در این تحقیق از 106 بیمار مورد مطالعه 53 تن مرد و 53 نفر زن بودند. سن مبتلایان بین 19 و 85 سال با میانگین 92/45 و انحراف معیار 88/17 سال بود. در مردان میانگین سن 79/46 با انحراف معیار 20/17 سال و در زنان 08/45 با انحراف معیار 83/18 سال بود. بنابراین سن ابتلاء به میزان اندکی (68/1 سال) در زنان پایین تر بود.
بیماران به دو گروه مورد (Case) و شاهد (Control) تقسیم شدند. گروه Case به صورت اتفاقی از بین بیماران مبتلا به دیس پپسی همراه با یافته های منفی آندوسکوپیک انتخاب شدند. گروه کنترل مبتلایان به دیس پپسی بودند که یافته های مثبت آندوکوپیک داشتند و با توجه به متغیرهای مداخله گر با گروه مورد همسان (match) شده بودند. متغیرهای مداخله گر در این مطالعه: سن، جنس، یافته های مثبت آندوسکوپیک، یافته های منفی آندوسکوپیک ، افسردگی در جریان همسان سازی (matching) 9 بیمار به علت عدم وجود مورد یا شاهد مناسب از مطالعه خارج شدند.
جدول 1- توزیع افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
جنسیت تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مرد 53 47 3/55 67/88
زن 53 38 7/44 69/71
جدول 2- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک سن
سن تعداد کل فراوانی درصد کل درصد گروهی
29-19 15 5 7/6 3/33
40-30 18 10 3/13 5/55
51-41 20 12 16 70
62-52 17 15 20 23/88
73-63 18 16 3/21 8/88
84-74 18 17 7/22 4/94
جدول 3- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
یافته های آندوسکوپی تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مثبت 52 49 51/50 14/97
منفی 54 48 49/49 17/91
در دو گروه Case و کنترل Chi-Square تأئید می شود و با توجه به این که این نیز به نفع رد دخالت افسردگی در ایجاد دیس پپسی می باشد به انجام آن پرداخته ایم.
و در حین نتیجه گیری و بررسی های آماری نتیجه زیر به دست آمد:
ارتباط بین جنس و جواب آندوسکوپی سنجیده شد و با استفاده از آزمون Chi-Square این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود و این به این معنی است که بررسی علل سایکولوژی و Bercks Score در مردان قابلیت افتراق بهتری در گروه AND منفی می باشد یعنی در گروه مردان سنجش این Score ارزش بیشتری دارد.
Beck’s EndosCopy Crosstabulation
Count
Total EndosCopy
Nagative Positive
51 30 21 Positive Depression
55 25 30 Negative
106 55 51 Total
Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson 1/372(b) 1 .243
Continuity Correction (a) 0/765 4 .382
Like lihood Ration 1/350 1 .245
A Compused or for a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.04.
General EndosCopy Grosstabulation
Total EndosCopy
Nagative Positive
53 23 30 Male Gender
53 38 15 Female
106 53 51 Total
Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson chi-square 3.945(b) 1 .047
Continuity Correction (a) 2.899 1 .89
Like lihood Ration 4.000 1 .045
Acamputed onlyfor a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.50
بحث و نتیجه گیری
Discussion and Conclusion
جدول شماره 1: توزیع فراوانی افسردگی را بر حسب جنس نشان می دهد. این نتایج میزان افسردگی را در مردان بیشتر نشان می دهد به صورتی که 3/55 درصد از مردان و 7/44 درصد از زنان دچار افسردگی بودند.
جدول شماره 2: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران دیس پپسی را بر حسب سن نشان می دهد. بیشترین شیوع افسردگی در گروه سنی 84-74 سال و بعد از آن در گروه سنی 73-63 سال بوده داست.
جدول شماره 3: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران مبتلاء به دیس پپسی برحسب یافته های آندوسکوپی را نشان می دهد. برحسب نتایج بدست امده بیماران با یافته های مثبت آندوسکوپی 51/50 درصد و بیماران با یافته های منفی آندوسکوپی 49/49 بوده است.
بحث
بر اساس نتایج به دست آمده افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح می باشد و بر اساس مطالعات آماری انجام شده در این پژوهش شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی داشتند تفاوت معنی داری با گروه آندوسکوپی مثبت نداشت.
در مقالاتی که در حین تدوین این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند هیچ یک به مقایسه وجود بیماری افسردگی و بررسی عوامل روانشناختی و Score های اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم و همراه با زخم نپرداخته بود. ارتباط عوامل خلقی به ویژه افسردگی با علایم گوارشی همواره مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه آنها به صورت دو عامل در طول هم (افسردگی و به دنبال آن F.D) و یا دو عامل در عرض هم (افسردگی به عنوان یک بیماری همراه با F.D) بوده است از این لحاظ به ساده ترین روش به بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران علامتداری پرداختیم که به دو گروه تقسیم می شدند.
گروه اول گروه Case بودند که در آندوسکوپی انجام شده هیچ گونه یافته مثبت ارگانیکی که توجیه کننده علایم بالینی آنها باشد نداشتند که از آنها به عنوان FD یادکردیم گروه دوم پاتولوژی خاصی در آندوسکوپی به نفع عامل زمینه ای ارگانیک داشتند (گروه Control) با این تفکر که اگر افسردگی به عنوان یک بیماری همراه برای دیس پپسی عملکردی مطرح باشد باید حداقل شیوع افسردگی در هر دو گروه یکسان باشد به بررسی شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی را داشتند و گروه کنترل پرداختیم و تفاوت معنی داری بین دو گروه بدست نیاوردیم.
ارتباط موجود بین اختلالات عملکردی گوارشی و اختلالات روانی به ویژه افسردگی، در مطالعات فراوانی مورد توجه و آزمون قرار گرفته و همواره نتایج به نفع وجود همراهی بین این دو بیماری بوده است (22-19) در واقع نه برروی اثبات وجود این همراهی، بلکه بر وجود عوامل خلقی به عنوان اتیولوژی دیس پپسی عملکردی متمرکز شده اند.
Talleyand piper (1986) ارتباطی بین استرس، با درنظر گرفتن حوادث اصلی و مهم زندگی، و دیس پپسی عملکردی پیدا نکردند (24) با این وجود Nyren(1985) و همکاران نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی نقش بسزایی در اتیولوژی دیس پپسی بدون زخم ایفا می کند
(25) S.N.Furmar (1995) و همکاران بیان کردند که Score کلی استرس، هم با Score علایم بالینی آغازگر و هم با پاسخ به درمان در ارتباط است ولی زمانی این حالت برقرار است که افراد مورد پژوهش به دو گروه تقسیم شوند (23)
Xppea et al 2002 بیان کردند که: «اخیراً نشان داده شده است که فاکتورهای سایکولوژیکی هم نقش عمده ای در ایجاد F.D دارند «یک مدل فیزیولوژیکی – روانی – اجتماعی برای پاتوژنز آن مطرح کردند که در این مدل هر سه فاکتور مستقلاً ولی با تداخل با یکدیگر عمل می کردند.
Comillean , Talley (1991) 76 بیمار مبتلا به F.D را با معیارهای افسردگی، اضطراب و تغییرات شخصیتی سنجیدند و فهمیدند که بیماران مبتلا به F.D میزان امتیازات بالاتری گرفتند.
Haug et al (2002)بیمارانی را که به دلیل دیس پپسی گاستروسکوپی شده بودند تحت آزمونهای سایکومتریک قرار داند این آزمونها در ارتباط با افسردگی، اضطراب، تغییر شخصیت و علایم سوماتیک بود و در مطالعه آنها نیز Score گروه مبتلا به دیس پپسی تفاو.ت فاحشی با گروه کنترل (بدون علایم دیس پپسی) داشتند (12) البته به دلیل اینکه، اشکالاتی بر این پژوهش وارد است ازجمله کم بودن حجم نمونه و عدم دسترسی به آزمایشات بالینی رد کننده عوامل حرکتی دیس پپسی نمی توان این را قویاً و به صورت یک قانون بیان کنیم که افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 55 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید