بررسی رابطة بین منبع کنترل و رضایتزناشویی در زنان متأهل شاغل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران
مقدمه
خانواده این واحد به ظاهر کوچک اجتماعی، از ارکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمارمیرود در واقع هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی سنت و رسوم و ارزشهای والا و مورد احترام و شالودة مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی، مبدأ بروز و ظهور عواطف انسانی و کانون صمیمانهترین روابط میان افراد و مهد پژروش فکر و اندیشه و اخلاق و روح انسان به حساب آید. تا آنجایی که نشانی از حیات انسانی ملاحظه شده و خانواده وجود داشته باشد. (توسلی 1368)
نهاد خانواده از جمله عمومیترین نهادهای اجتماعی است که معمولاً در تمام جوامع وجود دارد و مهمترین تکیهگاه و محور اجتماعی است در حقیقت فرد در خانواده متولد میشود و در سازمان خانواده زندگی میکند و در مواقع نیاز، به خانواده روی میآورد و در پرتو خانواده سکون و آرامش مییابد. بسیاری از پژوهشگران خانواده، رابطة زوجی را مهمترین رابطة خانوادگی میدانند آنها معتقدند که ازدواج موفق و رضایتبخش موجب ثبات عملکرد خانواده، کفایت اعضای خانواده در مشکلگشایی و سلامت روانی کودکان و ایفا نقش مناسب خانوادگی و بین فردی میشود. (نوربالا و مراحی، 1373)
موفقیت در ازدواج و زندگی زناشویی به عوامل زیادی از قبیل، میزان آمادگی برای ازدواج، تحصیلات، زمینه قبلی و خانوادگی فرد، بحرانهای تجربهشده ، نوع و کیفیت الگوی قدرت حاکم بر خانواده قبلی، سن ، سلامت ، شخصیت ، درآمد و غیره و کیفیات و خصوصیاتی از جمله: تعهد، حساسیت سخاوت، ملاحظه و صمیمیت ، وفاداری، مسئولیت، اعتماد و اطمینان بستگی دارد.
زن و شوهر در رابطه با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. چه بسیار زنان و شوهرانی که زندگی زناشویی سعادتمندی را انتظار داشتهاند و کارشان به ملامت کشید و اکنون در کسالت زندگی میکنند و چه بسیار زنان و شوهرانی که قبلاً در تمام موارد زندگی مشترک به تفاهم رسیده و اکنون به عدم تفاوت مطلق رسیدهاند.
چگونه است که زن و شوهر از توهم به بیماری، از شیفتگی به بیزاری و از رضایت به نارضایتی مطلق میرسند. (بک ، ترجمة قراچهداغی، 1373)
زمینههای دیگر نیز مانند نحوة گذران اوقات فراغت با یکدیگر، تقسیم کار، نگهداری از بچهها، روابط جنسی، مسائل مالی، مسئلة اقوام همسر و روابط با آنان و ... میتواند موجبات نارضایتی از زندگی زناشویی در زن و شوهر شود زن و شوهر در رابطهشان با یکدیگر نیاز به حسن تفاهم، همکاری و انعطافپذیری دارند و در صورت وجود این خصوصیات و تقویت آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد. (همان منبع)
یکی از مسائل عمده در روانشناسی خانواده این است که فرد بر آنچه در خانواده اتفاق میافتد تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد، در رابطه با چرایی رفتار و اینکه اساساً چرا انسان به اینگونه رفتار میکند، پاسخهای متفاوتی در گذشته به آن داده شده است، میتوان از غریزه، سایق، گرایش به لذت و اجتناب از درد، نیاز به تعادلجویی یا به طور کلی مبحث نیازها و تاریخچه تقویتها در گذشته و رفتار قبلی انسانها نام برد.
اسنادی علّی شناسایی شده نقش با اهمیت را در رفتارهای مختلفی مانند روابط بین زوجین در خانواده، ورزش و فعالیت فیزیکی، تعارض و کشمکش بین فردی، رفتارهای بهداشتی و غیره داشته است. عملکرد فقط شاخص قابل مشاهدة انگیزش پیشرفت است و انگیزش به وسیلة یک نظام پیچیدهای از افکار و احساسات حمایت میشود. هنگامی که از یک مسئله مانند ازدواج و زناشویی موفق میشویم یا شکست میخوریم به طور طبیعی در مورد اینکه چه چیز در پشت موفقیت یا شکست ما قرار دارد به تفکر میپردازیم ما تخصیص مسئولیت و درک دلایل عملکردمان توجه داریم. یعنی دربارة اینکه چه کسی یا چه چیزی مسئول بوده و چگونه عملکرد داشتهایم به اسناد میپردازیم.(لطفآبادی و همکاران 1376)
اسناد یکی از نظریههای جدید انگیزشی و از نظریههای شناختی روانشناسی انگیزشی است. یکی از فرضهای عمدة نظریة اسناد این است که جستجو برای درک و فهم امور و علل رویدادها مهمترین منبع انگیزشی انسان است، بنابراین هدف این نظریه پیدا کردن راههایی است که در آن افراد به توضیح و تبیین رویدادها و روابط علت و معلول بین آنها میپردازند. اسناد یا نسبت دادن به علتهایی که فرد برای رویدادها یا نتایج اعمالش برمیگزیند و جنبة استنباط شخصی دارند، اشاره میکند و اجزاء مهم نظریة اسناد عبارتند از :
1- تبیینهای فرد برای علل موفقیتها و شکستهای خود
2- نقش واکنشهای عاطفی حاصل از این استنباطها در تعیین رفتارهای بعدی
3- ویژگیهای این تبیینها یا استنباطهای علّی.
تبیینهایی که افراد به طور معمول برای موفقیت و شکستهای خود انتخاب میکنند به توانایی شخص، سعی و کوشش، سطح دشواری تکلیف، بخت و اقبال، حالت روحی و بیماری و افراد دیگر نسبت داده میشود. این تبیینها یا استنباطهای علّی در ابعاد یا ویژگیهای منبع علیت، ثبات و کنترلپذیری متفاوتند. این ابعاد یا ویژگیها انتظارات متفاوتی برای آینده در فرد ایجاد میکنند و منجر به واکنشهای عاطفی متفاوتی میشوند که اینها هم به نوبة خود رفتار آتی فرد را دستخوش تغییر میسازند. (سیف، 1370)
اینگونه اسناد به تحوی منظم با انواع مختلف رفتارهایی که در پی آنها هستند ارتباط دارند. اسناد همچنین منبع احساسات خوب، بد یا بیتفاوتیهای پس از موفقیت و شکست است یعنی این اسناد نتایج عاطفی(هیجانی) دارند.
با توجه به اینکه اسناد هم در رفتارهای بعدی و هم در احساسهای ما مؤثرند، و از طرف دیگر رفتارهای زوجین در خانواده در رضایت آنها از همدیگر تأثیر دارد لذا به مطالعة دقیق آنها نیازمندیم.چگونگی طبقهبندی اسناد میتواند در عملکرد زوجین نسبت به هم دیگر مؤثر واقع شود اگر زن یا شوهر بر این باور باشند که بین رفتارشان و نتایج به دست آمده ارتباط یا وابستگی وجود دارد، دارای سویگیری کنترل درونی هستند یعنی آنها باور دارند که توان تأثیرگذاری بر دنیای خود را دارند، باور دارند که اعمال آنها آنچه را که اتفاق میافتد تغییر میدهد در مقابل همسرانی که معتقدند بدون قدرت و ناتوان هستند آنچه اتفاق میافتد با آنچه انجام میدهند ارتباط ندارد دارای سوگیری بیرونی هستند. آنها گرایش دارند تا فکر کنند که دلیلی بر صرف انرژی و تلاش در رفتارشان وجود ندارد زیرا که چه تلاش کنند و چه تلاش نکنند نتایج فرق نمیکند. موفقیت یا شکست و اسنادی مربوط، تأثیر پایداری بر عزتنفس، مفهوم خود، انتظارات فرد در بارة نتایج اعمال او در آینده، بر جای میگذارد. (همان منبع)
و لذا با توجه به مطالب یاد شده در پژوهش حاضر قصد آن میرود که تأثیر اسنادی علّی درونی و بیرونی در رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار گیرد.
بیان مسئله
روابط میان افراد خانواده به سلامت محیط خانواده کمک میکند. تفاهم میان خانواده منجر به احساس رضایتمندی از زندگی زناشویی میشود، در غیر این صورت خانواده با مشکل موجه میشود. (بنیاسدی، 1375)
مسأله بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با رضایت زناشویی موضوع این پژوهش است، موضوع اسناد از زمانهای بسیار قدیم و دهة 1960 نظر بسیاری از روانشناسان را به خود جلب کرده و این موضوع پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است. همچنین امروزه نه تنها در بررسی علمی رفتار بلکه در زندگی روزمره به طور مداوم، دانشپژوهان با پرسشهایی از قبیل انگیزههای اصلی کشش و کوشش آدمی چیستند؟ روبهرو هستند که پاسخ به این سؤال که آیا بین شیوههای اسنادی علّی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟ میتوان گفت هر چند شواهد نشان میدهد که عوامل کلاسیک چهارگانه هایدر (1958) یعنی توانایی، کوشش، شانس، دشواری تکلیف جزء مکررترین تبیینهای عرضه شده برای موفقیت در امر ازدواج و زناشویی میتواند باشد.
شیوههای اسناد در جنس مذکر و مؤنث دارای اهمیت بوده، این سؤال را در ذهن مطرح میکند که آیا بین آنها تفاوتی وجود دارد «براگنر و هوستون» (1993) از بررسی خود نتیجه گرفتند که پسران یک نوع اسناد را به کار میبرند که باعث خودافزایی (خودتعالی) میشود در صورتی که دختران نوعی از اسناد را به کار میبرند که باعث خودویرانسازی میشود. (همان منبع)
با توجه به موارد فوق در این مطالعه در پی آن هستیم که مشخص سازیم آیا شیوههای اسنادی زوجین یعنی نسبت دادن علت شکستها و موفقیتهای خود به علل درونی ـ بیرونی ، با رضایت زناشویی آنان رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر آیا بین سبک اسناد و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد یا نه؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
مشاوران و روانشناسان بر این نظرند که یکی از دلایل ایجاد مشکلات گوناگون در افراد (اعم از مشکلات زناشویی)، استفاده نادرست از شیوههای اسناد علّی است استفادة نادرست از شیوههای اسناد علّی منجر به ایجاد احساس عدم کفایت و کاهش عزّتنفس و در نتیجه کاهش عملکرد میگردد. علاوه بر این تحقیقات نشان میدهند که شیوههای اسناد علّی با متغیرهایی نظیر اضطراب ، افسردگی، استرس و دیگر نشانههای رواننژندی یا روانپریشی ارتباط دارد و با تعدیل و اصلاح این شیوهها، سلامت روان و بهداشت روانی فرد در جامعه بهبود مییابد لذا شناسایی و بررسی شیوههای اسنادی علّی افراد در توصیف و چگونگی عملکرد آنها اهمیت بسزایی دارد. بررسی اسنادی علّی و ارتباط آن با میزان رضایتزناشویی موضوع اصلی این پژوهش است.
موضوع اسناد از دهة 1960 به بعد پژوهشهای گستردهای را به خود اختصاص داده است و اکثر پژوهشگران معتقدند افرادی که بدنبال کشف علل بازده رفتار خود میباشند نه فقط به عواقب رفتارهای خود حساس هستند بلکه دربارة علت این عواقب خاص نیز دست به جستجو میزنند. این جستجوگری در حیطة تحلیلهای اسنادی است بنابراین مبحث اسناد به عنوان یکی از مقولات مهم روانشناسی تربیتی امروزه در بین روانشناسان جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
محیط روانی خانواده را میتوان خمیرمایة هیجانی آن دانست که هر یک از افراد خانواده در آن سهمی داشته و تحت تأثیر آن قرار میگیرند. همچنین خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت فرزندان نقش مهمی را ایفا میکند. بنابراین خانواده وجه سالم آن جهت تربیت این نیرو از اهمیت زیادی برخوردار است.(صدقپور، 1373)
با توجه به اهمیتی که جوامع امروزی برای تداوم و بقای خانواده و سلامت و بهداشت روانی اعضاء آن قائل است، بررسی و تحقیق بر روی عواملی که سلامت خانواده، رضایتزناشویی را تهدید میکند، کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد. از جمله عواملی که رضایت زناشویی را تحت تأثیر قرار میدهد اسناد علّی (درونی و بیرونی) است که این امر خود بر اهمیت موضوع و ضرورت مطالعة آن میافزاید و لذا مطالعة رابطة بین اسناد علّی (درونی و بیرونی) از اهمیت بالایی برخوردار است.
هدف تحقیق
در پژوهش حاضر سعی بر این است تا رابطة بین منبع کنترل و رضایتزناشویی در زنان متأهل شاغل که در دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 مشغول تدریس هستند مورد بررسی قرار گیرد و مشخص شود که آیا زنانی که دارای منبع کنترل درونی هستند و معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند رضایت زناشویی بیشتری دارند یا زنانی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند و معتقدند که هیچ نقشی در زندگی خود ندارند و موفقیت و عدم موفقیت خود را به تقدیر یا شانس یا عوامل خارجی نسبت میدهند بنابراین پژوهش حاضر اهداف ویژة زیر را دنبال میکند:
1- بررسی میزان رضایت زناشوی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش پرورش شهر تهران در سال 1385
2- بررسی نوع منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقة 3 آموزش و پرورش در سال 1385
3- بررسی ارتباط بین منبع کنترل و میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران سال 1385
سؤالات تحقیق
1- میزان رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 به چه میزان است؟
2- منبع کنترل در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385 چیست؟
3- آیا نوع منبع کنترل افراد بر روی میزان رضایت زناشویی آنها تأثیر معناداری میگذارد؟
فرضیة تحقیق
میزان رضایت زناشویی در زنانی که منبع کنترل درونی دارند بیشتر از زنانی است که منبع کنترل بیرونی دارند.
موضوع تحقیق
بررسی رابطة بین منبع کنترل (بیرونی ـ درونی) با رضایت زناشویی در معلمین زن متأهل دبیرستانهای منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1385
تعریف متغیرها
تعریف نظری
منبع کنترل منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که میتواند بر زندگی خود تأثیر داشته باشد منبع کنترل میتواند درونی یا بیرونی باشد. (طباطبایی، 1375)
منبع کنترل بیرونی کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند آنچه بر سر آنها میآید اصولاً محصول شانس، تصادف یا نتیجة اعمال مردمان دیگر است.(طباطبایی ،1375)
منبع کنترل درونی کسانی که منبع کنترل درونی دارند معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند. (طباطبایی ، 1375)
رضایت حالتی هیجانی که با رسیدن به یک هدف پدید میآید. در کار درمانی این اصطلاح به معنی رضایت در ارتباط با پیشرفت در یک فعالیت یا زمینة مورد علاقه به کار میرود. (پورافکاری، 1373)
رضایت از زندگی زناشویی در رضایت از زندگی زناشویی ، احساس خوشایندی ، رضایتمندی و لذت تجربه شده به وسیلة یک زوج هنگامی که تمام جنبههای زندگی زناشویی خود را مورد توجه قرار میدهند. (اولسون ، 1988)
تعریف عملیاتی :
1- منبع کنترل برای سنجش منبع کنترل درونی و بیرونی از آزمون راتر استفاده میکنیم. در این آزمون نمرة 9 و بالاتر در این مقیاس نشانگر جهت گیری درونی (منبع کنترل درونی) و نمرة پایین 9 نشانگر جهتگیری بیرونی (منبع کنترل بیرونی) میباشد.
2- رضایت زناشویی برای سنجش رضایت زناشویی از آزمون Enrich استفاده میشود.
• نمرههای کمتر از 30 نشانگر نارضایتی شدید همسران از روابط زناشویی است.
• نمرههای بین 30 تا 40 نشانگر عدم رضایت از روابط زناشویی همسران است.
• نمرههای بین 40 تا 60 نشانگر رضایت نسبی و متوسط از روابط زناشویی همسران است.
• نمرههای بین 60 تا 70 نشانگر رضایت زیاد همسران از روابط زناشویی است.
• نمرههای بالاتر از 70 نشانگر رضایت فوقالعاده از روابط زناشویی همسران است.
تعاریف و مفاهیم اسناد:
نظریه اسنادی چیست؟ نظریة اسناد با فرایندهایی سروکار دارد که بوسیلة آن فرد پدیدهها را بعنوان علّتی از محیط نسبتاً ثابتی تفسیر میکند. بنابراین نظریهپردازان اسنادی با سؤالات «چرا» یا «روابط بین پدیده»،"اثر"و "دلایل" یا (عوامل مسئول) برای آن پدیدة سرو کار دارند. ادراک علیّت ، یک اسناد تحمیل شده بوسیلة ادراک کننده است. علتها بخودی خود به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند بطور مثال وقتی یک نفر روی انگشت پای شما ایستاده است فقط میتوانید نتیجه بگیرید که او ناراحت است یا اینکه بطور تصادفی این کار را انجام داده است.
فرض اساسی نظریهپردازان اسنادی اینست که (بشر برای رسیدن به مهارت شناختی بوسیلة ساختار علّی محیطش، برانگیخته میشود او میخواهد بداند که چرا یک پدیده اتفاق میافتد از چه منبعی، حالتی یا انگیزة رفتار بوجود میآید.
و اینرا تحلیل خود را از انگیزش با این فرض شروع میکند که مردم حتماً علت شکست یا موفقیت خود را به عوامل زیر نسبت میدهند.(طباطبائی، 1381)
1- خوششانسی یا بدشانسی
2- دشواری یا آسانی تکلیف
3- حمایت مردم یا رفتار غیردوستانة آنها
4- میزان تلاش و کوشش یا عدم تلاش
5- میزان توانایی خود
بر اساس نظریه اسنادی ، موفقیتها و شکستهای قبلی در تکالیف نه تنها مستقیماً بر ادراکات شخص از شایستگی و در نتیجه بر انگیزش بعدی او در نتایج مشابه تأثیر میگذارند، بلکه اسناد شخص را برای موفقیتها و شکستهایش بر انتظارات او برای موفقیت در آینده و در نتیجه در انگیزش او تأثیر میگذارد یعنی باورهای فرد در بارة علت شکست یا موفقیت برای درک موفقیّت بعدی از خود موفقیتها و شکستها مهمتر هستند، برای مثال شاگردی که در امتحان ریاضیات شکست میخورد، امکان دارد معتقد باشد که شکست او بخاطر تنفّر معلم از اوست و به این وسیله مسئوولیت پاسخهای مشابه خود را بر عهده نگیرد یا ممکن است اعتقاد داشته باشد که او ریاضی را خوب نفهمیده است.
هر کدام از این اسناد برای شکست نتایج متفاوتی برای انتظارات عملکرد او در آزمونهای ریاضی در آینده خواهند داشت بر اساس نظریة واینر، افراد بطور کلی شکستها و موفقیتهای خود را به یکی از چهار علت توانایی خود، دشواری تکلیف و خوشبختی و یا کمک غیرعادی دیگران، اسناد میدهند . این چهار اسناد میتواند در 3 بُعد مشخص کرد که به روشن شدن چگونگی تأثیرآ نها بر انتظارات فرد برای موفقیت آینده تأثیر میگذارد که آنها را میتوان به اسناد درونی یا بیرونی، طبقهبندی کرد، اسناد درونی مربوط به خود فرد میشود در حالیکه اسناد بیرونی مربوط به عوامل بیرونی و غیرمرتبط با خود فرد میباشند، توانایی و تلاش اسناد درونی هستند زیرا آنها مستقیماً به فرد مربوط هستند در حالیکه میزان دشواری تکلیف و خوشبختی اسناد بیرونی هستند.
علاوه بر این، اسناد را میتوان به بعد ثباتپذیری و ثباتناپذیری تقسیم کرد.
اسناد ثباتپذیری یا (پایدار) در طول زمانها و موقعیتهای گوناگون باقی میماند. در حالیکه اسناد ثباتناپذیر(ناپایدار) در طول زمان و مکان تغییر میکند یا در نوسان است.
مردم معمولاً توانایی را یک ویژگی ثابت در نظر میگیرند. در مقابل تلاش به عنوان یک ویژگی شخصی ناپایدار در نظر گرفته میشود. بسیاری از مردم که به خوشبختی استناد میکنند آن را قابل تغییر میدانند (همان منبع).
نظریة اسنادی بر این باور است که رفتار برانگیخته شده از دو منبع انرژی دریافت میکند، بدین قرار :
1- سرچشمة ذاتی : نیروهای زیستشناسی رفتار را برای رسیدن به موفقیت و پرهیز از شکست سوق میدهند (اتکسیون و هیلگارد، 1983 ترجمه براهنی).
2- تعامل هیجانی: ارزیابی شناختی انسان از پیشرفتها و عقبماندگیهای گذشته، همچنین جهت رفتار برانگیخته شده مثل هدفهایی که دنبال میکنیم از 3 منبع زیر تأثیر میپذیرد.
1- تجربة قبلی با تکلیف یا تکلیف مشابه
2- اسناد علّی موفقیتها یا شکستها که در طی این تکالیف ساخته میشوند
3- انتظارات دربارة موقعیتهای مشابه بعدی.
واینر عقیده دارد اسنادهای افراد از 3 منبع سرچشمه میگیرند:
1- اشاره یا نشانههای موقعیتی : تعداد متنوعی از اطلاعات در هر موقعیت یادگیری به تصمیمگیری یاد گیرنده در بارة اینکه چرا قوی یا ضعیف بودهاند کمک میکنند این اشارهها عبارتند از :
الف: تجارب با تکلیف یا تکالیف مشابه
ب : موقعیت خود و همسالان
ج : زمان گذرانده شده برای تکلیف
د : مقدار کمک درک شده در طی فعالیّت
2- عقاید قبلی با طرح علّی : معلمان و شاگردان، عقایدی دربارة شکست یا موفقیّت دارند که اینها را از خلال تجارب، خواندن، گوش دادن به والدین یا متفکّران مشهور کسب میکنند. بعضی از فراگیران معتقدند که تلاش کلید موفقیّت است در حالیکه بعضی دیگر مخالفند.
3- ادارک خویشتن: فراگیرانی که عزّتنفس بالایی دارند ریشة موفقیت خود را در کوشش و توانایی میدانند نه در درجة دشواری یا خوشبختی.
فراگیرانِ دارای انگیزش بالای پیشرفت، کوشش را به عنوان کلید موفقیت خود میدانند در حالیکه افرادی که دارای انگیزش پایین هستند اغلب شانس (خوشبختی) یا میزان دشواری تکلیف را علت موفقیت یا شکست خود میدانند (طباطبایی، 1381).
هر دو مورد خوشبختی و شانس و دشواری تکلیف از لحاظ تجربی به یک شیوه طبقهبندی شدهاند، بیرونی ، ناپایدار و غیرقابل کنترل.
شخص ممکن است بپذیرد که خوشبختی را میتوان درونی و ثابت در نظر گرفت همانطوری که در اصطلاح «فرد خوشبخت» به کار رفته است نشان میدهد این یک صفت است. شانس در مقایسه با خوشبختی بیشتر معنی صریح، تصادفی و اتفاقی را میرساند، با اینحال با توجه به تحقیقات ، از میان 7 اسناد، خوشبختی پیشبینی ناپذیرترین و بعد از آن شانس پیشبینی ناپذیر بوده است. یافتة جالب اینکه هر دو مورد خوشبختی و شانس نه به عنوان عمومی و نه به عنوان جزیی طبقه بندی شدهاند. این یافته تصادفی و اتفاقی بودن این دو اسناد را میرساند این احتمال همواره وجود دارد که کنترلپذیری با پیشبینی اشتباه گرفته شود در هر نمونهای که تفاوت میان کنترلپذیری و پیشبینی پذیری از لحاظ آماری معنیدار بوده و درجهبندیهای کنترلپذیری برای اسنادها ( مثل خلق و خو یا مهارت، دانش، تلاش و کمک) وجود داشت است، درجهبندی پیشبینیپذیری کمتر از کنترلپذیری بوده است.
از دیدگاه علمی ، فرد انتظار دارد که پیشبینیپذیری بر کنترلپذیری مقدّم باشد شخص قبل از اینکه قادر به کنترل باشد باید قادر به پیشبینی باشد. ظاهراً این دو بعد مستقل از یکدیگر عمل میکنند، شخص میتواند هم پیشبینی و هم کنترل کند میتواند پیشبینی کند امّا کنترل نکند، میتواند کنترل کند امّا پیشبینی نکند و شخص نه قادر به کنترل و نه قادر به پیشبینی است. البته موارد ناتوانی برداشت افراد درونی یا بیرونی بودن یک اسناد نیز مسألهای تعیین کننده است برای نمونه اگر چه منطقی به نظر میرسد خوشبختی را به عنوان یک علّت بیرونی طبقهبندی کنند ولی افرادی نیز وجود دارند که خوشبختی را به عنوان یک علت درونی تصوّر کنند (مثلاً جملة؛ شما خوشبختی را خودتان میسازید) ممکن است بعضی از افراد بر این باور باشند که توانایی را میتوان بهبود بخشد (بر خلاف استعداد درونی که نمیتوان آن را بهبود بخشد) بنابراین ادراکات اسناد کننده نیز مهم است (همان منبع).
همچنین طبق بررسیهای انجام گرفته نسبت انسان با طبیعت بر حسب گسترش دانش انسان در خصوص پدیدههای مادی پیوسته در حال تغییر است. اسکینر (1971) در کتاب « فراسوی آزادی و منزلت» با طرح «انسان با قبول این واقعیت که بواسطة نیروهای خارج از خودش کنترل میشود باید از خود تعیینکنندگی دست بردارد.» در حقیقت بر این باور است که میتوان گرایشها و امیال انسانی را بیآنکه درگیری اریابیهای درونی گردند بر حسب تقویتهای مناسب اجتماعی از بیرون کنترل کرد. این ایده در مقابل موضعگیریهایی قرار میگیرند که با استناد به کنترل درونی بر خود هدایتگری فرد تأکید میکنند بدین نحو مفهوم منبع کنترل و تئوریهای مربوط به آن قدم به میدان میگذارد.(غفوری ، 1376)
مفهوم منبع کنترل و مبانی تئوریک اسنادها:
مفهوم منبع کنترل به شکلهای بسیاری در سراسر تاریخ بشری ظاهر شده است، تراژدیهای یونان باستان آکنده از پندارهای درماندگی بشر در برابر خدایان و یا سرنوشت بود. نمایشنامههای شکسپیر هم نمایشگر سرنوشت محزون از پیش تعیین شده و هم نمایانگر ارادة آزاد است («گناه بروتوس عزیز، نه در ستارگان بلکه در خود ماست» ژولیوس سزار) (همان منبع).
فیلسوفان با مفهوم منبع کنترل تحت عنوان جبرگرایی در برابر ارادة آزاد، دست به گریبان بودهاند، جامعهشناسان آن را بعنوان خودمختاری در برابر از خودبیگانگی و یا ناتوانی نام بردهاند و روانشناسان از آن بعنوان رفتارگرایی در برابر ذهنگرایی نام بردهاند (مسدد، 1379).
مفهوم منبع کنترل در بطن نظریة یادگیری اجتماعی شکل گرفته است. محرک اصلی مطالعة چنین متغیّری منبعث از دستاوردهای تحلیل از خلال رواندرماندگی بیماران بوده است. تحلیل بیماران نشان میدهد در حالیکه پارهای از بیماران از تجارب جدیدشان سود میجویند یا رفتارشان را در نتیجة تجارب جدید تغییر میدهند، پارهای دیگر با اسناد چنین تجاربی به بخت یادیگران و نه رفتار یا ویژگیهای خودشان آنها را نادیده میانگارند.
راتریکی از نظریهپردازان یادگیری اجتماعی برای تعیین این مشاهدات وارسی مداخلهگری، متغیّر انتظار را سودمند تلقّی کرد. وی و همکارانش آزمایشهایی که در باب تأثیر تقویتها بر انتظارات انجام دادند مشاهده کردند که کاهش و افزایش انتظارات به دنبال تقویتها به ماهیّت موقعیت و نیز ویژگیهای کسی که تقویت میشود بستگی دارد، به این ترتیب یک تقسیمبندی دوگانه در شکلگیری منبع کنترل از جانب آنها مطرح شد. وقتی فرد بر این باور باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار به رفتار خود وی یا ویژگیهای شخصیاش وابسته است چنین فردی واجد کنترل درونی است در حالیکه اگر معتقد باشد که تقویت یا پیامد یک رفتار تابعی از شانس، بخت، سرنوشت، دیگران مقتدر یا آنکه منتج از شرایطی غیرقابل کنترل است دارای کنترل بیرونی است (غفوری، 1376).
از آنجا که مفهوم کنترل درونی ـ بیرونی (منبع کنترل) در چارچوب یک مفهوم کلی یعنی در ادراک کنترل قرار میگیرد بنایراین دروهلة نخست به تعاریف و مقولهبندی در باب مفهوم کنترل میپردازیم.
منبع کنترل: نظریهپردازان قلمروهای مختلف روانشناسی با توجه به رغبتهای نظری خاص هر یک سهمی در تحول و گسترش مفهوم کنترل داشتهاند، نظریهپردازان یادگیری به پژوهشهایی دربارة ترس و تنش علاقهمند بودهاند. روانشناسان اجتماعی به مطالعة فرآیندهای اسنادی گرایش داشتهاند و روانشناسان بالینی امکان مقابله با درماندگی و فقدان اعتماد به خویشتن در بیماران را مورد نظر قرار دادهاند. همچنین اکثر روانشناسان اجتماعی مفهوم کنترل را در قلمروهای مختلف روانشناسی مورد توجه قرار دادهاند با اینحال قسمت اعظم دادههای تجربی در باب کنترل از نظریه یادگیری اجتماعی راتر نشأت گرفته و در واقع مفهوم کنترل بطور عمده در چارچوب رویآورد یادگیری اجتماعی تبیین گشته است. در این بخش ابتدا با اشاره به رابطة بین شیوههای اسناد علّی و پیشرفت تحصیلی و سپس با رویآوردهای منبع کنترل که اخیراً مفهومپردازی کنترل در این چارچوب صورت گرفته است آشنا میشویم (همان منبع).
رویآوردهای منبع کنترل
الف: رویآورد اسنادی:
نظریه اسنادی یکی از رویآوردهای شناختی است که بر اساس آن درک رفتار مستلزم درک رابطة پدیدهها و علل آنهاست فرض اصلی این است که انسان برانگیخته میشود تا تسلطّی شناختی در ساختار علّی محیطش بدست آورد. از نظر هایدر بنیانگذار نظریة اسنادی، رفتار تابعی از شخص و محیط است. وی معتقد است که نیروهای بیرونی و درونی با یکدیگر ترکیب میشوند تا رفتار را تغییر دهند (همان منبع).
نظریهپردازان تئوری اسنادی نظیر برنارد و واینر (1986) تحلیل خود از انگیزش را با این فرض شروع میکنند که افراد ناچار باید در پی آن باشند که چرا موفق میشوند و چرا شکست میخورند، لذا پس از پیگردی موفقیّت و شکست خود را به دستهای از عوامل از قبیل خوششانسی، بداقبالی، دشوار بودن تکالیف یا آسان بودن آنها، دیگران مقتدر یا نداشتن دوست و غریبه بودن را به مردم با وی و تواناییهای شخص نسبت میدهند.
واینر نشان داده است که بعضی از علل مثل خستگی و کوشش، درونی و بیثبات امّا قابل تغییر هستند، یعنی فرد میتواند با کنترل ارادی میزان کوشش خود را کم یا زیاد کند، ولی خستگی به طور طبیعی قابل کنترل نیست، بدین ترتیب بعد سوّم یعنی قابلیّت کنترل وارد میدان میگردد.
در اینجا واینر، با انتقاد از مفهوم کنترل درونی ـ بیرونی به جای منبع کنترل، منبع علیّت و کنترل را به کار میگیرد. از نظر او علتی ممکن است درونی امّا غیرقابل کنترل باشد مثل استعداد ریاضی.
از این دیدگاه تبیین هیجانات بر اساس ابعاد مختلف صورت میگیرد. غرور و احساس حُرمت خود به َُبعد مسند علیّت خشم، احساس گناه، ترحّم و شرم به بعد قابلیت کنترل و بالاخره احساس ناامیدی یا (امیدواری) به ُبعد ثبات مربوط میشود. به طور کلی میتوان ابعاد منبع کنترل را به 3 دسته تقسیم نمود:
1- منبع علیّت
2- ثبات
3- قابلیت کنترل.
1- منبع علیّت : به آن دسته از علت یا عللی که مردم موفقیتها و شکستهایشان را به آن اسناد میدهند گفته میشود، ریشة این علل یا مربوط به خود فرد است یا خارج از او. تلاش و توانایی علل درونی تشریح موفقیّت یا شکست هستند که از خود شخص نشأت میگیرندن شانس یا درجة دشواری تکلیف نمونههایی از علل بیرونی هستند که ما موفقیّت یا شکست خود را به آن اسناد میدهیم.
2- ثبات : بعضی از علل اسنادی را میتوان تغییر داد، در حالیکه بعضی دیگر تغییرپذیر نیستند، برای مثال شما میتوانید میزان تلاش را که مصرف تکلیفی مینمایید، تغییر دهید یا میتوانید کمک بیشتری بگیرید همچنین میتوانید به شیوة دیگری مطالعه نمایید اینها همه اسنادهای قابل تغییرند. اگر شما شکست را به شانس و توانایی ذاتی خود اسناد دهید اینها عللی هستند که تقریباً ثابت و غیرقابل کنترل هستند.
3- قابلیّت کنترل: گاهی اوقات ما موفقیّت و شکست را به پیامدی اسناد میدهیم که خارج از کنترل ما هستند هوش نمونهای از علل غیرقابل کنترل است در صورتیکه تلاش از عللی است که میتوانیم آن را کنترل نماییم بنابراین هر اسنادی میتواند در سه بُعد طبقهبندی شود که در جدول دو بعدی شماره (1-2) و مدل سه بعدی واینر مشخص گردیده است (غفوری ن 1376).
جدول 1-2 : تعیین کنندههای ادراک شدة موفقیت و شکست
مدل سه بعدی تئوری اسنادی واینر
همچنین نظریة اسنادی رویکردی برای درک رفتار است. نظریة اسنادی با چگونگی درکانگیزش از طرف مردم و چگونگی استنتاج انگیزش فرد از رفتارش توسط یک مشاهدهگر سروکار دارد. بنابراین مفاهیم اسنادی بیشتر به ارتباط ادراک و رفتار میانفردی مربوط است و به طور کلّی (اگر چه نه به طور انحصاری) به روانشناسی اجتماعی محدود میشود به هر حال از مفاهیم اسنادی در مطالعة ادراک خویشتن و تدوین یک نظریة انگیزش فردی میتوان استفاده کرد (طباطبائی ، 1381).
ب : روی آورد عمل
تبیین باورهای کنترل در چارچوب نظریة عمل مستلزم آشنایی با مبانی این رویآورد است. در نظریة عمل اعمال به منزلة واحدهای اصلی تحلیل روانشناختی محسوب میگردند و به رفتارهای مبتنی بر قصد و معطوف به هدف اطلاق میگردند.
- چهار جنبة اساسی عمل عبارتند از:
1- ساخت دهی به رفتار به واسطة دستیابی به نوعی هدف
2- انتخاب یکی از وسایل ممکن برای دستیابی به این هدف
3- هوشیاری بالقوه نسبت به اهداف و وسایل به کارگرفته شده برای دستیابی به آن اهداف
4- پیشاپیشگری در خصوص پیامدهای اعمال توأم با قصد یا فاقد قصد و آمادگی برای قبول مسئوولیت عمل خویشتن از این دیدگاه برای مطالعة رفتار مبتنی بر قصد (عمل) باید روابط کنشی میان عاملها (من باب مثال خود فرد) هدفها و همچنین وسایل که واسطة بین عاملها و هدفها هستند در نظر گرفته شوند. در این چارچوب برای بررسی باورهایی که به کنترل و عمل مربوط میشوند یعنی باورهای مربوط به روابط میان عاملها، وسایل و هدفها، یک تقسیمبندی سهگانه را میتوان ارائه نمود. «باورهای کنترل» ، «باورهای وسیله ـ هدف» و «باورهای عامل» (غفوری ، 1376).
1- «باورهای کنترل» : به باورهایی در مورد رابطة بین عامل و هدف یا طبقهبندی از هدفها اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد(عامل) در مورد میزان تواناییاش در دستیابی به اهداف، بدون ارجاع آشکار به وسیلة مورد استفاده تعریف میگردد.
2- «باورهای وسیله ـ هدف» : به باورهایی در مورد رابطة بین وسیله و هدف اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد در مورد میزان مؤثر بودن علل بالقوه در ایجاد هدف تعریف میشود.
3- «باورهای عامل» : به باورهایی در مورد رابطة بین عامل و وسایل اطلاق میگردد و به منزلة انتظارات فرد در مورد میزان دارا بودن این وسایل تعریف میگردد.
«طرح اجمالی سه دسته در مورد روابط میان عاملها، وسایل و هدفها».
باورهای هدف ـ وسیله باورهای عامل
باورهای کنترل
«اقتباس از اسکینر، به نقل از غفوری، 1376»
بر اساس باورهای علیّت ، زیر مقولههای کوشش، اسناد شخصی (توانایی) نیروهای محیطی (دیگران مقتدر)، دشواری تکلیف، شانس و سرنوشت و دیگر عوامل غیرقابل پیشبینی قابل توجهّند، بر اساس باورهای عامل مقولههای دسترسی عامل به علل مختلف، ثبات این دسترسی و حدّی که عامل بتواند این دسترسی را تغییر دهد مهم میباشند. باورهای عامل غالباً به عللی که بدون انحصاری بودن، دربرگیرندة کوشش و اسنادهای شخصی هستند اطلاق میشود بنابراین ممکن است شخص بر این باور باشد که بخاطر خوششانسی و یا کمک دیگران عملی را انجام داده است و خوششانسی با کمک دیگران عامل هستند (از غفوری، 1376).
نظریههای انگیزش
مهمترین بحث و مجادله در قلمرو انگیزش آنست که آیا رفتار موضوعی شناختی است یا باید آن را پدیدة ماشینی در نظر گرفت از لحاظ مفهومی نظریههای انگیزش در میزانی که فرآیندهای عالی ذهنی را در قصد، جهت، شدّت و پافشاری در رفتارِ هدفمند مؤثر میدانند متفاوتند.
نظریههای اوّل انگیزش بر این فرض استوارند که نیروهای جهتدهنده و نیروبخش رفتار خارج از کنترل انسان هستند در این نظریهها علّت رفتار برانگیخته یا ناانگیخته انسان نیروهای بیرونی یا درونیاند که در کنترل او نیستند و بدین منظور جهت رفتار بوسیلة پیوندهای ماشینی (محرک ـ پاسخ S-R) یا عادتها مشخص میشوند، بنابراین رفتاری که در جهت رسیدن به غذا فعال است تا موقعیکه محرک گرسنگی از بین نرفته وجود دارد (طباطبائی ، 1381).
واینر(1991) استعاره از «انسان همانند ماشین» را برای توصیف نظریهها بکار میبرد به نظر واینر استعارة «انسان همانند ماشین» ویژگیهای زیر را دارد که در واقع این ویژگیها مربوط به ماشین میباشند:
1- آنها دارای قسمتهایی هستند یعنی آنها دارای ساختارند.
2- یک پایان یا کارکرد مطلوب در این ساختار وجود دارد
3- رفتارهای غیرارادی یا بدون اراده هستند، از اینرو فعالیتها همانند بازتابند.
4- رفتارها بدون آگاهی انجام میشوند
5- تعاملات برای یک مجموعه از پیامدها و محرکهای فعال ضروری و اجباریاند
6- کششها همیشه سیر ثابتی را طی میکنند
7- نیروها هنگامیکه دارای توازن هستند گرایشی به تغییر وضع موجود ندارند ولی در هنگامیکه توازن ندارند گرایش برای تغییر افزایش مییابد.
بطور کلی نظریههای ماشینی یک تصویر منفعل و واکنشی از انسان ارائه میدهند، در چند دهة گذشته نظریههای ماشینی جای خود را به نظریههایی دادهاند که از استعارة انسان همانند موجودی متفکّر و عاقل استفاده کردهاند که این نظریهها رفتار را نتیجة یک تحریک نمیدانند بلکه نتیجة چند منبع اطلاعاتی میدانند که در ادامه به این نظریهها میپردازیم.
«نظریههای ماشینی انگیزش»
در میان اولین نظریههای انگیزشی تعدادی از پژوهشگران تلاش میکنند رفتار را بدون کاربرد سازههای فرضی یا متغیرهای مداخلهگر تبیین کنند، آنها بر این باورند که محرکها و پاسخها از لحاظ علمی کارآیی کافی را دارند، رویکرد بیاف اسکینر و پیروانش از این نمونه است، دستة دوّم : رفتارگرایانی مثل هال و اسپنسر بسیاری از سازههای مداخلهگر را در تبیین رفتار انسان بکار میبرند، آنها نیز جزء نظریهپردازهای رفتاری هستند و منظورشان از سازههای مداخلهگر، فرایندهای عالی ذهنی نیست، آنها میگویند که پیچیدگی رفتار فرض نظامهای سازهای پیچیده را ضروری میسازد که این سازهها عبارتند از غریزه، سائق ، مشوق و غیره.
نظریه غریزه
نظریه تحول انواع داروین سرآغاز نظریههای علمی در بحث انگیزش است. داروین معتقد است که پارهای از اعمال هوشمندانة موجودات، ارثی هستند، به نظر داروین غرایز در جریان انتخاب طبیعی پیدا شدهاند، انعطافپذیری غریزهها بیش از بازتابها هستند و بهمین جهت رفتار غریزی از تنوع برخوردار است. از این دیدگاه غرایز ذاتی و ناآموختنی هستند. در اوایل قرن حاضر نظریهپردازی از قبیل ویلیام جیمز، زیگموند فروید و ویلیام مک دوگال نظریة غریزهها را به صورت مفهوم تبیینی وارد روانشناسی کردند. بعضی از متفکران غریزه را قالبی و مکانیکی پنداشتند ولی مکدوگال آنها را تمایلات غایی، هدفجویانه و ارثی و فعال دانست (1995، Tombary & Borich) .
«نظریههای شناختی انگیزش»
همة رویکردهای شناختی انگیزش ضرورت کاربرد سازههای مداخلهگر در تبیین رفتار را میپذیرند امّا یکسری از نگرههای شناختی دامنة سازههای شناختی را محدود میکنند، فرایندهای عالی ذهنی که این نظریهها آنها را برای تبیین رفتار مورد استفاده قرار میدهند در انتظار « پیشبینی وضعیت پایانی اهداف» میباشند، نظریههای انگیزش اتکینسون (1964) ، لوین (1938) ، راتر (1954) و تولمن (1955) در این طبقه قرار میگیرند.
در مفهوم فوق به عنوان نظریههای «انتظار ـ ارزش» طبقهبندی میشوند، در این نظریهها جهت و شدّت رفتار تابعی از انتظار و ارزش فعالیت مورد نظر است این نظریهها از نظریّه هال و اسپنسر تأثیر پذیرفتهاند و تلاش جدی را برای برّرسی ارتباط بین فکر و عمل انجام نمیدهند. دستة دیگر نظریههای شناختی، مفاهیم و فرآیندهای شناختی را میافزایند.
جستجو و جمعآوری اطلاعات، اسنادهای علّی ، قضاوتها، خود ارزشیابیها، نظامهای اجتماعی ، و غیره تعیین کنندههای اساسی رفتار هستند، بر اساس این نظریهها، شناختها قابل مشاهده هستند و میتوانند دستکاری شوند و بطور علمی مورد بررسی قرار گیرند (طباطبائی ، 1381).
نظریه روانکاوی
در نظریه روانکاوی نیز رفتار ناشی از نیروهای پرتوان فطری تلقی میشد. فروید معتقد بود که دو نیروی اساسی ، امّا ناهشیار وجود دارد که عوامل انگیزشی نیرومندی در تعیین رفتار هستند، غریزههای زندگی که در رفتار جنسی تجلّی میکنند و نیز به زندگی و رشد انسان نیرو میبخشد و غریزههای مرگ که زمینهساز اعمال پرخاشگرانه هستند و انسان را به سوی نابودی سوق میدهند. کار مایة غریزههای زندگی، شهوت یا زیست مایه است که به طور عمده بر فعالیتهای جنسی متمرکز است. غریزههای مرگ میتوانند به شکل خودکشی و دیگر رفتارهای خودویرانگر متوجه درون شوند یا به صورت پرخاشگری به دیگران به سوی بیرون متوجه گردند. بنابراین فروید معتقد بود که میل جنسی و پرخاشگری دو انگیزة اساسی رفتار آدمی هستند، این انگیزهها در دوران کودکی سربرمیآورند. امّا در نتیجة ممانعت پدر و مادر از تجلی آنها، سرکوب میشوند. لیکن هر تمایل سرکوب شدهای به صورت انگیزههای ناهشیار فعال باقی میماند و به طور غیرمستقیم متجلی میشود.
انگیزهها غالباً تحت تأثیر محرکهای درونی بروز میکنند و به طور طبیعی معطوف اشیای محیطی خاصی(مانند غدا، آب و جفت) میشوند. وقتی از انگیزش صحبت میکنیم غالباً توجه ما بر فعالیتی هدفدار متمرکز است، بر خلاف انگیزههای زیستی، انگیزههای روانی عمدتاً حاصل یادگیری هستند. این انگیزهها در دورههای بعدی رشد ظاهر میشوند و وقتی اهمیت پیدا میکنند که نیازهای اساسی برآورده شده باشند.
نظریة روانکاوی و نظریة غرایز، هر دو نقش عمدهای در تحول مفهوم خردگرا از آدمی به یک دیدگاه انگیزشی داشتند که در آن رفتار آدمی ناشی از نیروهای ناهوشیار و خردگریز در درون هر فرد تلقی میشد (اتکینسون، ر. هیلگارد، ترجمة براهنی و همکاران ، 1368).
تفکّر در مقابل فعالیّت :
صاحبنظران رویکردهای ماشینی بر این باورند که یک شخص باید رفتار موجودات زنده را برای درک فرایندهای انگیزشی آنها مشاهده کند، در مقابل شناختگرایان معتقدند که باورها و اعتقادات و شناختهای افراد دادههای مناسب و ضروری برای درک اعمال انگیزشی انسان است، ماشینگرایان فقط به شناسایی رفتار معتقدند و شناختگرایان فرآیندهای ذهنی و تفکّر را در شناسایی رفتار انگیزشی فرد مؤثر میدانند (طباطبایی، 1381).
«نظریة روانشناسی ساده در نظریه اسناد»
به طور کلی هایدر بعنوان بنیانگذار نظریة اسنادی شناخته میشود، او کار خود را در یک بررسی ساده از روانشناسی عُرفی (عقل سلیم) مورد توجه قرار میدهد تا آنجائیکه او با چگونگی افکار بشر دربارة علیّت سروکار دارد. بنظر هایدر بیشتر مردم، روانشناسان تازهکاری هستند که میکوشند رفتار دیگران را بفهمند تا دنیا را قابل پیشبینیتر کنند.
زبانی که هایدر به کار میبرد و بسیاری از مفاهیم اساسی نظریة اسنادی از زبان معمولی و رایج گرفته شده است کلماتی از قبیل دادن ، گرفتن ، دریافت ، نگهداشتن ، باید و شاید و غیره مبانی روانکاوی مفهومی هایدر هستند، هایدر هدف خود را در روشن کردن بعضی از مفاهیم اساسی بیان میکند که بطور فراوان در روانکاوی و اسنادهای خام رفتار دیده میشود.
بر اساس نظریه هایدر بیشتر مردم برای پی بردن به چیزی:
1- ممکن است فرض کنند که رفتار شخص دیگری معلول عوامل و موقعیتی نظیر عوامل اقتصادی یا فش
مقدمه:
هورمون ها در جانوران موادیکه در بخشهای به خصوصی از بدن ساخته شده و جهت پاسخ به یک محرک داخلی یا خارجی در بخشهای خاصی مورد استفاده قرار می گیرند ولی فیتوهورمون ها موادی هستند که در بخشهای خاصی از گیاه ساخته شده و در جهت مشخص حرکت کرده ودر محل تولید یا اندام دیگری جهت پاسخ به یک محرک داخلی یا خارجی مورد استفاده قرار می گیرند.
فیتوهورمون ها: رشد و نمو گیاه را تنظیم و ساختار ظاهری گیاه را هماهنگ می کنند. گیاهان ممکن است که از نظر ژنتیکی هورمون خاصی را کمبود داشته باشند( منبع داخلی) و به کاربرد خارجی( منبع خارجی) عکس العمل نشان بدهند.
تنظیم کننده های رشد گیاهی به سه دسته تقسیم می شوند:
1- فیتوهورمون ها 2- مواد موثر در رشد مثل فیتوکروم، پلی آمین، ترکیبات فسیلی، پلی ماکارین 3- مواد شیمیایی صنعتی.
تنظیم کننده های رشد گیاهی جزو مهمی در تولیدات گیاهان زراعی می باشند. تنظیم کننده های رشد گیاهی اکنون در بیش از یک میلیون هکتار از اراضی جهان جهت انواع محصولات در هر سال استفاده می شوند. کاربرد این مواد در محصولات باغی نسبت به محصولات زراعی بیشتر است؛ این مواد برای مدیریت محصولات چند کاربرد دارند:
الف: تنظیم کننده های رشد گیاهی به صورت پیوسته در برداشت میکانیکی محصولات به کار می روند.
ب : تنظیم کننده های رشد گیاهی برای یک تاریخ برداشت مشخص به کار می روند.
ج: این مواد شامل جنبه های دیگری نیز می شوند. مثلاً تاخیر در رشد
جوانه های جانبی در توتون، این عمل به وسیله مالیک هیدرازید انجام می گیرد. در غیر این صورت کیفیت کاهش می یابد. یا اسید تری یدوبنزوئیکTIBA عملکرد سویا را افزایش می دهد این کار از طریق تحریک شاخه دهی انجام می شود یا دینوز _ عملکرد دانه را 10% تا 15% به وسیله تحریک ریشه دهی اولیه و پر شدن خوشه ها افزایش می دهد.
تنظیم کننده های رشد:
تنظیم کننده های رشد گیاهی Plant Growth Regulator به 5 گروه تقسیم می شوند:
1- اکسین ها 2- جیبرلین ها 3- سیتوکنین ها 4- بازدارنده ها 5-اتیلن
اندام های سازنده هورمون های رشد عموما همان اندام های واکنش دهنده نیستند، بنابرین سیستم انتقال برای اندام های سازنده هورمون ها لازم می باشد به جز اتیلن، البته آنالوگهای مصنوعی زیادی از PGR تولید شده اند. برخی به عنوان علفکش یا سایر مصارف به کار می روند مانند: 2.4.Dicloro phenoxy acetic acid) )2.4.D که یک اکسین یا C.C.C سایکوسل که یک بازدارنده رشد است.
یکی دیگر از نقشهای PGR ها نقشی است که در تعیین جنسیت در گیاهان به عهده دارند. البته در این میان PGRها به تنهایی این نقش را ایفا نمی کنند بلکه عوامل ژنتیکی و فاکتورهای محیطی نیز بر عملکرد این مواد بسیار موثرند و در حقیقت با تاثیر فاکتور های محیطی از قبیل نور،دما، CO2، طول روز،رطوبت و ... بر روی گیاهان و تاثیر آنها در غلظتهای PGRها موجب عملکرد این مواد روی فاکتورهای ژنتیکی می شود.
به عبارت دیگر بروز جنس در گیاهان توسط فاکتورهای ژنتیکی تعیین می شود که با سیستم هورمونی کنترل می شود.
حال به برسی این 5 گروه از PGRها پرداخته و سپس تاثیر آنها بر روی جنسیت گیاهان برسی می شود.
اکسین ها:
واژه«اکسین»برای مواد شیمیایی طبیعی ومصنوعی که رشد کولئوپتیل وساقه را موجب می گردند به کارمی رود. همان گونه که خواهیم دید، اکسینها برروی دیگر فرایندهای فیزیولوژیکی گیاه همچون آغازرشدوخواب جوانه های جانبی نیزتاثیر گذارند.
در سال 1934 دانشمندی به نام کوگل1 توانست اکسین را تجزیه و فرمول آن را پیدا کند و مشخص نماید که ماده ای شیمیایی به نام اسید ایندول اسیتیک «IAA» می باشد.
Indole -3-acetic acid
(IAA)
برسی های بعدی نشان دادند که این هورمون در تمام گیاهان وجود دارد ولی در گروه خود منحصر به فرد می باشد، بدین معنی که هرچند در گیاهان چند ماده دیگر نیز یافت می شود که خاصیت اکسینی دارند، ولی همگی اثر خود را از راه تبدیل شدن به اسید ایندول استیک به ظهور می رسانند و خودشان اکسین نیستند، ایندول اسیتیک اسید ((IAA از مواد بارز و اولین ماده ای است که مشخص گردیده است.
سطوح اکسینی به وسیله سرعت ساخت و تجزیه کنترل می گردند. و مکانیسم دقیق بیوسنتزIAA هنوز ناشناخته است. در بیشتر گیاهان،IAA از اسید آمینه تریپتوفان ساخته می شود اما چندین مسیر برای تبدیل تریپتوفان به IAA شناخته شده است. احتمالاً در اکثر گیاهان عالی، مسیر ایندول -3- اسید پیروویک (IAAD) و ایندول -3- استالدئید (IAAD) و هم چنین ایندول استو نیتریل(IAN) اتفاق می افتد. مسیری که در آن تریپتامین به عنوان واسطه عمل می کند تنها در چند گونه گیاهی شناسایی شده است. به طور کلی بیوسنتزIAA در یک گیاه با مکان هایی که تقسیم سلولی در آنها با سرعت ادامه دارد و به ویژه به اندام های هوایی مربوط می شود.
IAA معمولا به شکل طبیعی و به شکل آزاد وجود ندارد و بلکه بیشتر به فرم متصل با اسید آسکوربیک، قند، اسید آمینه و ترکیبات آلی دیگر (به شکل پیوسطه)
وجود دارد که این شکلهای پیوسطه به وسیله هیدرولیز آنزیمی به آسانی تبدیل به
__________________________________________________1- Kogl
IAA آزاد می شود.
اثرات متنوع اکسین اغلب به تعدای از عوامل نظیر:
1- مرحله نموی بافت یا اندام
2- غلظت اکسین
3- نوع اکسین (طبیعی یا مصنوعی)
4- حظور سایر هورمون های گیاهی
5- کاربرد بافت سالم در مقابل بافت جدا شده برای آزمایشات، بستگی دارد.
ولی عامل مهمی که در تاثیر اکسینها مو ثر است غلظت این مواد در بافت گیاهی است. به طور کلی، حساسیت بافتهای مختلف گیاهی نسبت به آکسین ها با یکدیگر متفاوت است، به عنوان مثال: بافت های ساقه، نسبت به آکسین، بیش از بقیه بافت ها تحمل دارند، در حالی که بافت های ریشه از همه حساستر هستند. در هر بافت معین، تا زمانی که غلظت اکسین از مقدار حداکثر تحمل آن بافت پایین تر باشد، هورمون بر روی فعالیت های فیزیولوژیکی آن اثر محرک دارد ولی هنگامی که غلظت این ماده از حد مذکور تجاوز کرد، نه تنها اثر محرک متوقف می شود بلکه یک اثر بازدارندگی نیز ظاهر می گردد.
میزان اکسین موجود و فعالیت درون بافتی آن بستگی به توازن بین تولید و اتلاف ناشی ازانتقال و متابولیسم آن دارد. بافتهای مریستمی فعال انتهای شاخه ها، برگهای جوان و میوه های نمو یافته، اولین نقاط سنتز IAA در گیاهان عالی می باشند گر چه IAA می تواند در برگهای بالغ و نوک ریشه ها نیز تولید شود ولی مقادیر تولید IAA در این اندام ها معمولاً کمتر است.
جلوگیری از ساخت اکسین ها توسط اکسیداسیون آنزیمی (IAA- اکسیداز) در سرتاسر گیاه به ویژه بافتهای مسن تر اتفاق می افتد. پراکسیداسیون(H2O2) درحضور اکسیژن برای کاهش عمل اکسین در گیاه اتفاق می افتد.
در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی هنگامی که IAA در معرض نور قرار می گیرد، اکسید شده تخریب نوری آن با حضور رنگریزه های گیاهی نظیر ریبوفلاوین افزایش می یابد.
نحوه انتقال IAA به مرحله نموی گیاه و همچنین اندام یا بافت مورد نظر بستگی دارد. همچنین ثابت گردیده که حداقل دو سیستم اصلی برای انتقال IAA در گیاهان آلی وجود دارد:
1- سیستم انتقال یک طرفه، قطبی و انرژی خواه
2- سیستم انتفال غیره قطبی و غیره فعال از طریق آوند آبکش .
جهت انتقال اکسین ها به طرف قاعده است یعنی از نوک به سمت پایین حرکت می کند، این انتقال یک طرفه را انتقال قطبی می نامند. این انتقال یک فرایند انرژی خواه است زیرا برخی از مواد که از ساخته شدن ATP جلوگیری می کنند (نظیر دی نیترو فنول، DNP ) مانع از انتقال قطبی IAA نیز می شوند.
هورمون اکسین که در برگای بالغ ساخته می شود، به صورت غیره قطبی از طریق آوند آبکش منتقل می شود. اکسین به همراه دیگر اجزای آوند آبکش می تواند بسیار سریعتر از انتقال قطبی، از برگهای بالغ به سمت بالا یا پایین گیاه حرکت نماید. بنابرین مستقیماً انرژی خواه نیست.
در سطوح بالاتر از حدمطلوب اکسین ممکن است حرکت آپوپلاستیک یعنی بین سلولی توسط آوند چوبی نیز انجام می گیرد.
IAA را در کشاورزی مفید نمی دانستند زیرا سریعاً به وسیله نور و میکروارگانیسم ها به تولیدات غیر فعال تجزیه می شود. ایندول بوتریک اسید(IBA) و نفتالین اسید استیک (NAA) برای افزایش و توسعه ریشه وتکثیر قلمه از ساقه شناخته شده اند،2.4-D باعث کنترل رشد در گیاهان پهن برگ می شود. نفتالین استامیدNAA.NAAM برای کاهش تعداد میوه در سیب و کلروفنوکسی اسیتک اسید برای افزایش میوه دهی در گوجه فرنگی استفاده می شود.
اکسین تاثیرات سلولی زیر را باعث می شود:
1- افزایش در نوکلئوتیدDNA و RNA و ساخت پروتئین و آنزیم.
2- افزایش در تبادل پروتون بار غشایی و جذب پتاسیم.
3- تاثیر روی عمل فیتوکروم با نورهای قرمز.
البته عکس العمل اکسین به غلظت آن بستگی دارد. یک غلظت بالای اکسین به دلیل رقابت در اتصال روی محل های گیرنده بازدارنده رشد است، زیرا افزایش غلظت احتمال اشغال محل های گیرنده به وسیله ملکول هایی که تا حدودی به هم چسبیده اند را افزایش می دهد و از این طریق تاثیر کمتر کمپلکس می شود.
در گیاهان اثرات زیر توسط اکسین کنترل می شود:
1- تحریک شکل گل: تحریک شکل گل باعث تحریک میوه در تخمدان بدون گرده افشانی می شود. دانه گرده غنی از اکسین است.
2- تنک شیمیایی: اثر تنک در source به sink است. نسبت 30 به 1 در اندازه میوه خوب است.
3- ممانعت از ریزش میوه: اگر بلافاصله بعد از تشکیل میوه از اکسین هایی نظیرNAA و 2.4-D استفاده شود باعث کاهش ریزش می شود. البته لازم به ذکر است که اتیلن نقل و انتقال اکسین را از پهنای برگ به دمبرگ کاهش می دهد و موجب ساخت آنزیم هایی می شود که باعث جدایی میوه می گردد.
4- تکثیر: باعث افزایش ریشه زنی قلمه های ساقه می شود این عمل از طریق افزایش ریشه های اولیه می شود. در این مورد IBA بیشترین اثر را دارد و فعالیت آن را کم است ولی بقیه توسعه ریشه را تسریع می کنند اما جابه جایی آنها به قسمت های دیگر راحت تر است پس ممکن است که IBA اثر سمی داشته باشد.
5- تحریک تشکیل میوه های پارتنوکارپ در برخی گیاهان: برای تحریک تشکیل میوه های پارتنوکارپ اکسین ابتدا سبب القای میوه نشینی می شود که این امر به
نوبه خود سبب تشدید تولید اکسین درون زاد به وسیله بافت های خاصی از میوه می شود که در تکمیل فرایند نمو میوه شرکت دارند.
6- خاصیت علف کشی: 2.4-D و پیکلورام دو نوع علفکش اکسینی هستند که در ظرفیت های پایین اثرات شبیه به IAA دارند ولی در غلظت های بالا علفکش هستند. 2.4-D علف های هرز پهن برگ را در گراس ها کنترل می کند.
علفکش های اکسینی باعث افزایش در اختلال در متابولیسم DNA و RNAو سطوح پروتئینی می شود.
آنتی اکسینها گروه دیگری از آنالوگهای مصنوعی دیگر اکسین می باشد. این ترکیبات نظیر - پی کلروفنوکسی ایزوبوتیریک اسید (PCIB) فعالیت اکسینی ضعیفی داشته و یا به کلی فاقد آنند. اما به طور مشخصی از اثرات اکسینی جلوگیری می کنند. زمانی که آنتی اکسین ها بر روی گیاهان به کار می روند ممکن است با IAA برای دریافت گیرنده های ویژه رقابت کنند، در نتیجه از عمل طبیعی اکسین جلوگیری می شود. اما با به کار بردن مقدار بیشتری IAA می توان با اثر بازدارندگی آنتی اکسین ها مقابله نمود.
a – (p-Chiorophenoxy) isobutyric acid
(PCIB. an antiauxin)
جیبرلین ها:
جیبرلین ها دیترپنوئید (diter penoids) هستند و در خانواده شیمیایی کلروفیل و کاروتن قرار می گیرند.
در سال 1935 دانشمندی به نام یابوتا توانست جیبرلین را به صورت خالص از قارچ جیبرلا فوجیکورویی جدا سازد.
از آنجا که جیبرلین فورمول بسیار پیچیده ای دارد، هنوز ساختن آن به طور مصنوعی ممکن نشده است و هنوز هم تنها راه تهیه آن جدا ساختن آن از کشت های قارچ می باشد.
تمامی جیبرلین ها بر اساس اسکلت انت- جیبرلان1 شکل گرفته اند (انت ent به انانتیومر فرم + کائورین اشاره دارد) و یک بخش شیمیایی عمده جیبرلین ها گروه کربوکسیل آزاد آن است. شکل های مختلف GA عمدتاً با جایگزینی گروه هیدروکسیل متیل یا گروه اتیلن روی اسکلت انت- جیبرلان و با وجود حلقه لاکتون که در 20 کربنی ها مشاهده می شود با 19 کربنی ها از هم متمایز می گردند.
حلقه لاکتونی که در ساختمان GAها وجود دارد مسئول فعالیت بیولوژیکی بیشتر این آنالوگ ها مثلاً GA9, GA4, GA3 در مقایسه با سایر آنالوگ ها که حلقه لاکتون را ندارند می باشد.
GAهای مختلف با یک حرف علامتدار کدگزاری می شوند:
(GA52, …, GA3, GA2, GA1) تعداد جیبرلین هایی که دارای مشخصات متفاوت هستند 52 نوع گزارش شده است که معروفترین آنها اسید جیبرلیک (GA3) است که اولین جیبرلین کشف شده می باشد که از قارچ Gibberella Fujikuroi به صورت کریستال جدا گردید.
Gibberellic acid (GA3)
تعداد زیادی از جیبرلین ها با ساختمان شیمیایی و فعالیت بیولوژیکی خاص که لازمه آنهاست و به طور طبیعی به وجود می آیند. از بسیاری از آنها از باکتری ها، قارچها، خزه ها، سرخسها و یا گیاهان آوندی جدا گردیده اند و به عنوان مواد شبیه GA شناسایی شده اند. جیبرلین ها دارای یک ساختمان شیمیایی معمولی هستند و لیکن طیف فعالیت بیولوژیکی آنها وسیع است، مواد شبه GA از جیبرلین ها کمتر اختصاصی هستند و طیف باریکی از فعالیت را ارائه می دهند.
اعضای مختلف یک گیاه دارای سطوح متفاوتی از جیبرلین ها هستند، اما غنی ترین منبع و احتمالاً محل ساخت آنها در میوه ها، جوانه ها، انتهای ساقه، برگهای جوان و نوک ریشه ها و به ویژه بذرهای در حال رشد و رویش است کول باق،(1985).
دانه ها از جیبرلین ها غنی هستند. بذر های نارس نیز از جیبرلین ها غنی هستند اما این مواد تا رسیدن بذر به شکل متصل در آنها وجود دارند.
احتمالاً گلیکوزید ها نیز فرم ذخیره ای جیبرلین ها هستند. (اشنیدر و اشمیت، 1990).
گونه، نوع و سن بافت در نوع GA و غلظت آنها اثر می گذارد، عمدتاً مریستم های میان گرهای به مقدار کمتری از حد معمولی GA دارند و نسبت به منابع خارجیGA عکس العمل نشان می دهند.
معمولاً سه تا متابولیت شیمیایی در ساخت حیاتی GA شرکت دارند:
1- اسید موالونیک یک پیش ترکیب در تشکیل ایزوپرن است که به عنوان قسمت اصلی در اسکلت انت- جیبرلان انواع 19 کربنه و20 کربنه عمل می کنند.
2- کائورین که از ایزوپرن تشکیل می شود.
3- جیبرلین ها از کائورین که پیش ترکیب اصلی GA است تشکیل می شوند.
فعالیت GA می تواند از طریق مواد شیمیایی باز داشته شود که ظاهراً دریافت
کنندها به وسیله مولکول هایی شیبه جیبرلین ها اشغال گردد و می توانند از فعالیت GA جلوگیری کند.
اسید آبسیزیک (ABA) که یک بازدارنده عمل GA است از طویل شدن میان گره ها توسط GA3جلوگیری می کند، این ماده از نظر شیمیایی شبیه GA است. اتیلن نیز اگر چه از نظر شیمیایی شبیه GA نیست ولی ممکن است از فعالیت آن جلوگیری کند.
تعدادی از مواد شیمیایی مصنوعی به نام کند کننده های رشد فعالیت جیبرلین را به طور موثر متوقف می کنند مثل 1618-AMO ،CCC ، SADH یا دامنیوزید، فسفون-D و فورفاکتین. انتقال جیبرلین ها هم از طریق سیمپلاستیک و آپوپلاستیک انجام می پذیرد.
بازدارنده های ساخت جیبرلین: بازدارنده های ساخت جیبرلین به منظور پیشگیری از رشد طولی استفاده می شوند. این بازدارنده ها عبارتند از: آنکیمیدول (با نام تجاری A-Rest) یا پاکلوبوترازول (با نام تجاری Bonzi ).
اثرات جیبرلین ها روی گیاهان شامل شامل موارد زیر است:
1- افزایش اندازه دانه: تحریک هیدرات های کربن را برای توسعه میوه بیشتر می کند.
2- تحریک تشکیل میوه: کاربرد جیبرلین ها در طول ریزش شکوفه ها تشکیل میوه را بیشتر می کند.
3- اصلاح شکل میوه و درخت: درجه حرارت بالا در طول شکوفه دهی باعث کاهش نسبت طول به قطر می شود. پورمالین این نسبت را افزایش می دهد. پورمالین این شاخه دهی را تحریک و زاویه شاخه را افزایش داده و رشد شاخه های فرعی را افزایش می دهد.
4- تاثیر بر روی زمان رسیدگی میوه: عقب انداختگی رسیدگی میوه ها مانند خرمالو
که اگر پس از رسیدن چیده نشوند نرم و فاسد می شوند. یا در برداشت دیر هنگام پرتقال و لیمو ترش.
5- بالا بردن کیفیت میوه: کاربرد جیبرلین اختلافات فیزیولوژیکی پوست را از جمله تجمع آب، چین خوردگی، لکه دار شدن پوست و نرم شدن را کاهش می دهد.
6- تاثیر در عملکرد نیشکر: جیبرلین باعث افزایش در وزن تر نیشکر تا حدود 9/10
تن در هکتار و 1/1 تن در هکتار عملکرد ساکاروز می شود.
7- مالتی شدن جو: جیبرلین باعث افزلیش عملکرد مالت در جو می شود چون تولید و آزاد شدن آنزیم های هیدرولیکی که پروتئین و هیدرات کربن آندوسپرم را به قند ها و اسیدهای آمینه تبدیل می نمایند را زیاد می کند.
8- تاثیر بر روی محدودیت های رشدی: جیبرلین باعث شکستن دورمانس می شود. مثلاً در غدد سیب زمینی و جوانه های گیاهان چوبی.
9- تاثیر برروی تعداد گل های ماده: جیبرلین ظهور گل های جنس ماده در خیار و کدو را کنترل می کند.
10- جیبرلین ها می توانند بسیاری از گیاهان دو ساله بدون ساقه را که برای گل دهی نیاز به سرما دارند وادار به تولید ساقه گل دهنده کنند: نحوه عمل چنین است که در انتهای ساقه هایی که به جیبرلین آغشته شده اند، از سویی تقسیم یاخته ها تشدید می شود و از دگر سو، هر کدام از یاخته ها نیز بزرگ می شوند و بدین ترتیب ساقه رشد می کند و گیاه به گل می نشیند.
11- جوانه زدن بذر غلات تحت کنترل جیبرلین ها است: در این بذرها، جنین پس از جذب آب مقداری جیبرلین تولید می کند که پس از انتقال به لایه آلورون که دورادور آندوسپرم بذر را فرا گرفته، باعث تشکیل آنزیم هیدرالیز کننده نشاسته می گردد. آنزیم سپس وارد آندوسپرم شده باعث تبدیل نشاسته به قند می شود و جوانه زدن آغاز می شود.
12- اثر روی پیری گیاه: در برخی گیاهان مثل ترشک از تجزیه سبزینه جلوگیری و پیری برگ را به تاخیر می اندازد. البته در پاره ای از گیاهان مثل لوبیا عکس این امر صادق است و باعث تسریع پیری می شود.
13- در طبیعت، مهمترین عامل گل انگیزی طول روز است که جیبرلین می تواند جایگزین طول روز شود.
14- مبارزه با کوتاه ماندگی گیاهانی که به دلیل ابتلا به بیماری های ویروسی خاص از رشد باز مانده اند.
سیتوکنین ها:
سیتوکنین ها نام ژنریک مواد تنظیم کننده رشدی است که نوعاً تقسیم سلولی را تحریک می کنند.
حدود 82 سال پیش هابرلنت مشاهده کرد که در قطعات غده سیب زمینی، تنها هنگامی تقسیم یاخته انجام می شود که مقداری بافت آوند آبکش در آن موجود باشد.
در سال 1955 دانشمندی به نام میلر موفق شد از اسپرم شاه ماهی اولین انگیزاننده تقسیم یاخته ای را جدا ساخته آن را کینتین بنامد و فورمول آن را مشخص سازد.
سیتوکنین ابتدا در گیاهان عالی از آندوسپرم شیری بذور ذرت جوان در سال 1964 توسط لتام به دست آمد و زآتین نام گرفت.
سیتوکینین ها که برای تقسیم سلولی لازم هستند فعالیت های زیادی را در مورفوژنز گیاه تنظیم و هماهنگ می سازند. ریشه های جوان، دانه ها، میوه های نارس و بافتهای مغذی (مثل آندوسپرم مایع) از نظر دارا بودن کتین ها غنی هستند.
کتین ها عموماً در طبیعت به یونهای قند و فسفات اتصال دارند. هشت ماده گوناگون شبه کتین از عصاره دانه ذرت به دست آمده اند که زآتین از نظر بیولوژیکی فعالتر از بقیه بود.
بخش مشترک شیمیایی در کتین های طبیعی و مصنوعی پایه پیورینی است.
سیتوکنین های طبیعی که مهمترین آنها زآتین، دی هیدروزآتین، دیمتیل آلیل آدنین و متیل تیوز آتین می باشند همه از اتصال یک زنجیره 5 کربنه با یک ملکول آدنین درست شده اند، اعتقاد بر این است که این زنجیره 5 کربنه از ایزوپرن که واحد اساسی در ساختمان GA ، گزانتوفیل، کلروفیل و اسید آبسیزیک است مشتق شده است.
Trans - Zeatin cis - Zeatin
سیتوکنین های مصنوعی خود به دو گروه مشتقات آدنین مانند کینتین، بنزیل آدنین، تترا هیدرو پیرانیل بنزیل آدنین، اتواکسی اتیل آدنین و سیتوکنین های غیره آدنینی تقسیم می شوند که گروه اول از قدرت عمل و اهمیت بیشتری برخوردار است.
تولید سیتوکنین ها در نقاطی از گیاه انجام می شود که تقسیم یاخته ای به طور فعال در حال انجام باشد. این نقاط شامل جوانه ها، برگهای جوان، میوه های در حال رشد می باشد که در همان محل تولید مصرف می شوند. شواهد نشان می دهد که کتین ها در بافت برگها و جوانه ها ساکن هستند و جوانه ها منابع ذخیره قوی تری از برگ ها برای کتین ها هستند. مریستم های انتهایی ریشه ها مناطق اصلی ساخت سیتوکنین های آزاد در گیاهان کامل می باشد. به نظر می رسد که سیتوکنین های ساخته شده در ریشه از طریق آوند چوبی به داخل اندام هوایی به وسیله جریان تعرق حرکت می کنند.
مکانیسم عمل سیتوکنین ها: اثر متقابل هورمون های گیاهی با گیرنده های خاص یا در سطح سلول یا در داخل سیتوپلاسم رخ می دهد. و احتمالاً با گیرنده های پروتئینی ویژه ای ترکیب شده و به داخل هسته حرکت می کند و در آنجا به رشته های DNA متصل شده و سبب بروز ژن های خاص می شوند.
کتین ها طیف وسیعی از عکس العمل را نشان می دهند و لیکن آنها به صورت فزاینده با اکسین ها و معمولاً با هورمون های دیگر عمل می کنند. اعتقاد بر این است که تشکیل جوانه کاذب به وسیله فعالیت فزاینده اکسین و سیتوکینین به وجود می آید. حرکت سیتوکنین ها از ریشه ها احتمالاً روی تحریک نمودن رشد جوانه های جانبی در حال خواب است که تحت تاثیر غالبیت انتهایی هستند.
سیتوکنین ها به خاطر تاثیری که در ساخته شدن اسیدهای هسته ای و پروتیینها دارند قادرند پیری را در برگها و سایر اندامهای گیاهی به تاخیر بیندازند و انتقال مواد غذایی را تحریک کنند.
سیتوکنین ها می توانند باعث توسعه سلول در بعضی از بافت ها و اندامها شوند. این اثر بیشتر در لپه های دو لپه ای ها یا برگهای دو لپه ای ها در گیاهانی مانند خردل، خیار و آفتاب گردان به وضوح دیده می شود که باعث توسعه این اندام ها می شود.
در برخی از گیاهان، سیتوکنین ها بر روی جوانه زدن بذر تاثیر می گذارند. به عنوان مثال در بذر کاهو که برای رویش نیاز به نور دارد، سیتوکنین جانشین نور می گردد و بذر را در تاریکی وادار به جوانه زنی می سازد.
عموماً کاربرد کتین در امر تولید زراعی هنوز در مرحله بالقوه است ولی مواردی در باغبانی وجود دارد مثل افزایش تشکیل میوه در انگور و اصلاح اندازه و شکل سیب رقم دلیشس می باشد. کشف سیتوکنین ها یک بعد جدیدی را در اصلاح نباتات ایجاد کرد. تکثیر هاپلوئید از دانه گرده، گیاهان دیپلوئید از سلول های غیره
جنسی ( سیماتیک)، جنین از تخم های تلقیح نشده و گیاهان از بافت های بریده شده ابزار جدید را برای تحصیل موضوعات اصلاح نباتات که قبلاً غیره قابل دسترسی بودند مهیا ساخت و امکانات زیادی نیز در امر مهندسی ژنتیک پیش رو می گذارد.
اتیلن:
در طول قرن نوزدهم زمانی که سوخت زغال سنگ برای روشنایی معابر به کار می رفت مشاهده شد که درختان مجاور لامپ ها بسیار بیشتر از سایر درخت ها برگ ریزی داشتند. سرانجام معلوم شد که زغال سنگ و آلوده کننده های هوا باعث خسارت به بافت های گیاه می شوند و اتیلن به عنوان جزء فعال گاز زغال سنگ توسط یک دانشجوی روسی به نام دیمیتری- ان- نل جوبو در سال 1901 شناخته شد.
نشر اتیلن از میوه های رسیده کلیماتیک ( میوه هایی که دارای نقطه اوج رسیدگی هستند) برای چندین سال مشاهده شده است.
اتیلن ساده ترین اولفین شناخته شده است (وزن مولکولی آن28 است) و تحت شرایط فیزیولوژیکی از هوا سبکتر است.
اتیلن
اتیلن یک ملکول گازی شکل کوچک است. کوچک بودن اندازه ملکولی و شکل گازی اتیلن آن را هم از نظر شیمیایی و هم از نظر فیزیولوژیک از دیگر فیتوهورمون ها متمایز می سازد.
نحوه انتشار اتیلن در بافت های گیاهی هنوز معلوم نیست و چون به صورت یک گاز فرار می باشد نه عمل سمیت و نه سیستم های انتقال برای آن ضروری است. برعکس هورمون های دیگر دارای سیستم دقیق انتقال و سمیت زدایی هستند. دیده
شده که اتیلن تا حدودی در سرتاسر گیاه مثل برگها، ساقه ها، گلها، میوه ها و دانه ها وجود دارد.
اتیلن طیف وسیعی از فعالیت را نشان می دهد و برخی از فرایند ها را افزایش و برخی را کند می کند. تولید اتیلن به مقدار زیادی بستگی به میزان اکسین دارد، استفاده از 2,4-D می تواند میزان اتیلن را در تا 50 برابر افزایش دهد، در واقع اتیلن ممکن است عامل اصلی بسیاری از عکس العمل های گیاه که به 2,4-D نسبت داده می شود باشد.
باکتری ها، قارچها و اندام های گیاهی اتیان تولید می کنند. بالاترین سطوح تولید اتیلن در بافتهای پیر یا در میوه های رسیده وجود دارد، اما تمام اندام های گیاهان عالی می توانند اتیلن بسازند.
میزان تولید اتیلن در گیاهان، تا حد زیادی تحت تاثیر عوامل محیطی و هورمون های دیگر است، به عنوان مثال ثابت شده است که در بسیاری از موارد کاربرد اکسین ها باعث ازدیاد تولید اتیلن می شود که بوسیله تسریع در تبدیل SAM به ACC می باشد، به همین دلیل، این احتمال وجود دارد که اکسین ها بعضی از اثرات خود را از طریق تولید اتیلن اعمال کنند. از شرایطی که بر روی تولید اتیلن مؤثرند می توان از اکسیژن ( وجودش برای تولید اتیلن لازم است) نور سرخ و گاز انیدریک کربنیک (مانع از تولید اتیلن می شود) و گرما ( مقادیر خیلی کم و خیلی زیاد برای تولید اتیلن مضر است) نام برد.
هر یک از اندام های گیاهی در مراحل ویژه ای اتیلن تولید می کنند. مانند مرحله جوانه زدن بذرها و پیر شدن گل برگها و رسیدن میوه ها که معمولاً همراه با تولید اتیلن فراوان می باشد، یا ناشی از زخم شدن گیاه – در اکثر موارد، برای مدتی در محل زخم، تولید اتیلن به شدت بالا می رود- و یا ممکن است تولید زیاد اتیلن در اثر تاثیر تنش باشد و همچنین اتیلن در گیاهچه های جوان به مقدار کمی تولید می شود.
پیش ترکیب متابولیک اتیلن تا اندازه ای غیر ممکن است، تعدادی از مواد پیش نهاد شده اند که عبارتند از اسید پیرویک، استات، فرمات، اکریلات و ... که قابل قبولترین این مواد متیونین می باشد. البته پذیرفتن متیونین به عنوان پیش ترکیب مشکل است، زیرا غلظت طبیعی آن برای تولید اتیلن به آن میزانی که در میوه های کلیماتریک است، چندان کافی نیست.
مسیری که برای تولید اتیلن در گیاهان عالی از متیونین پیشنهاد شده است.
C2H4 1-آمینو سیکلو پروپان 1- اسید کربوکسیلیک S- آدنوزیل متیونین متیونین (ACC) (SAM)
اتیلن چون گازی شکل است استفاده از آن مشکل و در مزرعه عملی نیست، اگر چه یک ماده تجارتی که مایع است و اتفون نام دارد اکنون موجود می باشد، اتفون اتیلن را به آهستگی آزاد کرده در اختیار گیاه قرار می دهد. اتفون در PH کمتر از 4 ترکیب شده و چون PH سیتوپلاسم بیش از 4 است به خوبی اتفون را جذب و شکسته و آن را به اتیلن تبدیل می کند.
اتاکلامیل و کلرواتیلن سیلان در محلول آبکی به اتیلن تجزیه می شوند این مواد سریعتر از اتفون عمل کرده و حساسیت کمتری نسبت به PH دارند.
اتیلن اعمال زیر را در گیاه موجب می شود:
I. افزایش جریان شیره گیاهی: اتفون باعث تداوم خروج شیره کائوچو شده بدین ترتیب عملکرد 50% تا 100% افزایش می یابد.
II. تسریع در رسیدگی میوه: مهمترین اثر اتیلن، که امروزه بیشترین مقدار مصرف اتفن را به خود اختصاص داده، تسریع در رسیدن میوه های روی درخت و درون انبار، صرفه جویی در نیروی لازم برای جدا سازی میوه ها از درخت ( به دلیل اثری که اتیلن روی تشکیل لایه سواگر دارد.) و تسهیل برداشت میکانیکی است. (در گوجه فرنگی اتفون برای همزمان کردن رسیدن میوه های رسیده جهت برداشت میکانیکی استفاده می شود و لیکوپن را زیاد می کند.).
III. اتفون توسعه رنگ را تسریع و اسیدیته کل میوه را کاهش داده که برای شراب سازی مناسب است.
IV. به تاخیر انداختن گل دهی: معرف اتفون قبل از گل دهی توسعه ریشه را به تاخیر انداخته و از خسارت سرمای بهاره جلوگیری می کند.
V. تسریع پیری گل و برگ: آغاز پیر شدن برگ و گل به وسیله اتیلن تسریع شده و پیری معمولاً با جلوگیری از سنتز اتیلن (به وسیله AVC یا CO2 ) و یا ممانعت از فعالیت آن (به وسیلهAg+ ویا CO2) به تاخیر می افتد. علاوه بر این، افزایش تولید اتیلن با از دست دادن کلروفیل و بی رنگ شدن همراه است که از خصوصیات ویژه پیر شدن برگ و گل می باشد. در تنباکو تعداد برگهایی که در یک زمان قابل برداشت می شوند و تعداد برگهای برداشتی زیاد می شوند.
VI. جوانه زنی و رشد: هنگامی که بذرها، جوانه ها و غده های در حال رکود، به مدت کوتاهی تحت تاثیر اتیلن قرار گیرند آغاز به جوانه زنی و رشد می کنند ولی هر گاه به مدت زمان زیاد تیمار با اتیلن زیاد باشد حالت رکود نه تنها برطرف نمی گردد بلکه تشدید نیز می شود. این امر در مورد رشد سوخ ها و ریشه ها نیز صادق است.
VII. القای ریشه دهی: اتیلن قادر است که ریشه دهی را در برگ ها، ساقه ها، دمگلها و حتی سایر ریشه ها تحریک کند. این واکنش معمولاً نیاز به غلظت بالایی از اتیلن دارد ( 10 میکرومتر در لیتر).
بازدارنده های رشد:
بیشتر مواد تنظیم کننده رشد عموماً رشد را تسریع می کنند و رشد و نمو را در تکامل مورفولوژیکی گیاه ربط می دهند.
یک گروه از مواد گوناگون وجود دارند که در فرایند هماهنگی رشد عموماً از رشد جلوگیری می کنند این مواد را بازدارنده های رشد می نامند. این مواد گروهی از ترکیبات سنتزی هستند که رشد ساقه را کاهش می دهند و عموماً رنگ سبز برگ ها را افزایش می دهند و مانع از تقسیم سلولی در مریستم های زیر راس ساقه می شوند. ترکیب بازدارنده های رشد از موجودات ذره بینی به نام جی – فوجی کوار است که مانع از تولید جیبرلین می شوند.
رایج ترین بازدارنده ها ترکیبات حلقوی مثل فنول ها و لاکتون ها هستند اما آلکالوئید ها، بعضی از الکل ها اسید های آلی و چوب و حتی یون های فلزی هم می توانند به عنوان بازدارنده ها عمل کنند.
بطور خلاصه بازدارنده های رشد را معمولاً به سه دسته تقسیم می کنند:
1- فیتوهورمون ها، ترینوهائیدها مثل ABA، گلوکز- ABA (گلکوزید) که یک فرم پیوسته است نیز می تواند همانند ABA فعالیت کند.
2- بازدارنده های طبیعی دیگر شامل مشتقات اسیدهای فنولیک و بنزوئیک و لاکتونها ، این مواد بر عکس هورمون ABA ظاهراً فراورده های فرعی متابولیک هستند و در مقادیر زیاد وجود دارند. این مواد ممکن است نقش بازدارنده – هماهنگ کننده عمده ای را در رشد و نمو ایفا بکنند.
3- مواد مصنوعی: تعداد زیادی از ترکیبات مصنوعی فعالیت بازدارندگی در رشد را ارائه می دهند که بسیاری از آنها برای استفاده در کشاورزی در نظر گرفته شده اند. نمک های چهار گانه آمونیوم (1618 – AMO) و فسفون – D و اسید سوکسینیک -2و2- دی متیل هیدرازیدN ( SADH یا دامینوزید) و کلرمکوات (CCC ) به فرم تجارتی در دسترس هستند.
هورمون ABA از غده ها، جوانه ها، دانه گرده، میوه ها، جنین، آندوسپرم و پوشش بذر وجود دارد.
ABA به طور طبیعی در کلروپلاست قرار دارد اما پس از ایجاد تنش های محیطی در دیگر اندام های سلولی وارد می شود و در کنترل روزنه ها دخالت می کند.
ABA همانند GA ، کلروفیل، کاروتن و گزانتوفیل یک ترپنوئید است ساخت ABA به وضوح از مسیر اسید موالوئیک و ایزوپرن صورت می گیرد. نور تشکیل موثرترین شکل ABA را که همان شکل سیس- ترانس است زیاد می کند.
فرایند غیره فعال شدن ABA ممکن است به وسیله: (1)- تبدیل آنزیمی به 2-ترانس ABA (شکل غیره فعال) و (2)- اکسیداسیون به اسید فاسئیک و (3)- العاق با قند ها جهت تولید گلکوزیدها صورت پذیرد.
این مواد موجب ایجاد عکس العمل های زیر در گیاهان می شوند:
ترکیباتی مانند 1618- AMO و فسفون- D از سنتز کائورن جلوگیری می کنند
که باعث کاهش سطح جیبرلین می شود این مواد همچنین از تولید استرول ممانعت می کنند که در طویل شدن ساقه ها نقش دارند.
کلرومکوات کلراید در گندم ارتفاع ساقه را کاهش و قطر ساقه را افزایش داده و ورس را کم می کند و در جو و چاودار از پیکرات کلراید و اتفون استفاده می شود.
مالیک هیدرازید برای کنترل پاجوش تنباکو و کنترل جوانه زنی پیازها، سیب زمینی ها در انبار و رشد گراسها از دهه 1950 استفاده می شده است.
گلاسی فوزین عملکرد ساکاروز را 10% تا 15% افزایش داده است. غالبیت انتهایی را در نیشکر کاهش داده و انتقال ساکاروز را از برگهای پایینی به داخل ساقه افزایش می دهد. قسمت اعظم هیدرات کربن به ذخایر ساکاروز جهت مصرف، ساخت و تولید فیبر استفاده می شود.
DEF و فولکس برای ریزش برگ قبل از برداشت میکانیکی در پنبه استفاده می شوند.
(CCC ): 2کلرواتیل تری متیل آمونیوم کلراید.
تولبرت (1960) بیان کرد که CCC یکی از ترکیبات چهار تایی آمونیوم است که رشد گیاهان را به تاخیر می اندازد و باعث کوتاهتر شدن ساقه می شود. CCC ترکیبی است که رشد را بیشتر به تاخیر می اندازد و ممانعت از رشد کمتر انجام می گیرد. CCC از رشد و تقسیم سلولی در بافت های نزدیک به راس ممانعت نموده و رشد را در سرتاسر کم می کند تاثیر CCC بر روی تقسیم سلولی در مریستم های زیر راس بیشتر از رشد سلول است. کاهش در فعالیت میتوزی سلول های زیر راس منجر به کوتاهی ساقه، کند شدن نمو، کوچک شدن پهنک و احتمالاً پایین آمدن وزن تر و درصد مواد خشک می شود. کوتاهی ساقه در اثر CCC در جو نسبت به گندم بیشتر است.
تمرکز زیاد CCC مانع از ساخته شدن پروتئین شده و از ساخته شدن کلروفیل نیز جلوگیری می کند.
کاربرد اصلی CCC برای کوتاه کردن ساقه ها در غلات است که باعث کاهش ورس در محصولات می شود. ورس در مناطقی که شرایط مساعد دارد (مقدار نیتروژن زیاد) مسئله بسیار مهمی است که می تواند مستقیماً عملکرد را از طریق دخالت در ذخیره ماده خشک و مشکل بودن برداشت کاهش دهد. از رسیدن مواد غذایی به خوشه جلوگیری نموده و عملکرد بیشتر کاهش می یابد.
مصرف CCCباعث کوتاهی و قوی شدن ساقه شده و عملکرد افزایش می یابد CCC استحکام دیواره ساقه گندم را از 8% به 23% افزایش داده است.
بیشترین ورس در بارندگی های سنگین، خاکهای شنی و شرایط کودی اتفاق می افتد. کاربرد CCC در سطوح بالای نیتروژن عملکرد را افزایش می دهد ولی در سطوح پایین نیتروژن عملکرد را کاهش می دهد. CCC شروع گل دهی را به تاخیر انداخته و درجه سرعت رویش ساقه را کاهش داده و این امر می تواند پنجه دهی را افزایش دهد.
در طول رشد ساقه اکسین در مقدار بیشتری در ساقه تولید می شود که بوسیله بافت های آوندی منتقل می شوند و باعث تحریک سیتوکینین در محل ساخته شدن اکسین شده و پنجه دهی کاهش می یابد.
CCC با محدود کردن و به تاخیر انداختن رشد ساقه ظرفیت ذخائر ساقه را کاهش داده و سیتوکنین ها را برای جوانه زنی قابل دسترس می کند.
CCC رشد ریشه را افزایش می دهد پس کاربرد سیتوکنین را برای ساقه افزایش می دهد.
در ارقام پاکوتاه از گندم مصرف CCC با تولید پنجه های بیشتر و افزایش تعداد خوشه عملکرد را بالا می برد.
CCC تعداد دانه در خوشه را نیز افزایش می دهد (در اثر کاهش غالبیت ساقه اصلی) CCC ظهور خوشه را بیشتر از 7 روز به تاخیر انداخته و یری ساقه اصلی و خوشه را نیز به تاخیر می اندازد.
CCC در سنبله های عقیم باعث افزایش تعداد گاچه های بارور شده و شاخص برداشت افزایش می یابد.
CCC تبخیر و تعرق را در شرایط خشکی کاهش می دهد.
هامفریس کشف کرد CCCمیزان تراکم ریشه را افزایش داده و تعداد ساقه های فعال را در دوران خشکی افزایش می دهد. افزایش وزن خشک کل ریشه 14% و وزن خشک ریشه در عمق 60-25، 37% می باشد.
فعالیت هورمون های گیاهی در گیاهان نر و ماده:
جهت درک بیشتر نقش هورمون های گیاهی در بروز جنس در گونه های دو پایه آزمایشاتی را در جهت شناسایی فعالیت بیولوژیک جیبرلین ها، سیتوکنین ها، اکسین ها و بازدارنده گان رشد در اندامهای مختلف گیاهی انجام دادند. این آزمایشات بر روی کنف رقم U.S.6 واسفناج رقم ویکتوریا انجام گرفت.
نتایج آزمایشات دال بر این است که مقادیر و فعاتیت های تنظیم کننده های رشد با زمان متفاوت است و در گیاهان نر و ماده مانند کنف مختلف است اوج فعالیت اکسین و جیبرلین در برگ گیاهان در مرحله آغازین تفکیک جنس دیده می شود زیرا در این مرحله است که گیاهان افزایش دراماتیکی در رشد به همراه ظهور میانگره های جدید و طویل شدن بین میان گره ها را تجربه می کنند نتایج آزمایشات نشان می دهد که مقدار زیاد اکسین در برگ با مقدار زیاد جیبرلین همخوانی دارد و این نشان دهنده آن است که فعالیت زیستی اکسین ها و جیبرلین ها در برگ گیاهان نر بسیار بیشتر از گیاهان ماده است.
معروف است که در این مرحله خاص گیاهان نر از ماده ها در فعالیت فیزیولوژیک، سرعت رشد و تجمع ماده خشک تفاوت دارند و نتیجه دیگر این که اختلاف در مقادیر تنظیم کننده های داخلی رشد و تغییرات در نسبت GLS ، اکسین ها
و بازدارنده ها به موازات هم است و یا از نظر سرعت و مدت چرخه های رشد در هر گیاه نر و ماده اختلافات مشهودی وجود دارد و این آزمایشات هم چنین نشان می دهد که نقش ریشه ها در بروز جنس ماده به سنتز ریشه ای سیتوکنین مربوط است در حالی که نقش برگها در بروز جنس نر به سنتز برگی جیبرلین مربوط می شود.
تعیین سطوح داخلی سیتوکنین و جیبرلین در ریشه و برگ گیاهان نر و ماده:
در این باره نیز آزمایشات زیادی انجام دادند نتایج این آزمایشات دال براین است که فعالیت سیتوکنین ها در ریشه ها و بخصوص ریشه های اولیه گیاهان ماده نسبت به گیاهان نر بیشتر است. فعالیت سیتوکنین ها در برگ و ریشه گیاهان نر و ماده دیده می شود. با وجود این فعالیت سیتوکنین ها با تحریک کمتر در برگ و ریشه فقط در گیاهان ماده دیده می شود. جالب است که بدانیم در تفکیک سیتوکنین های طبیعی در خیار، ماده سیتوکنینی فقط از گلهای نر به دست آمد.
سیتوکنین ها در نوک ریشه های اولیه و بخصوص در نوک ریشه های جانبی سنتز می شوند و بعداً در آوند های تعرقی جابه جا می شوند. فعالیت زیاد سیتوکنین ها در ریشه های جانبی و دو برابر این فعالیت در ریشه های اولیه در گیاهان کنف و اسفناج دیده می شود.
هن سن و وارینگ 1976 نشان دادند که سیستم ریشه قادر به تولید سیتوکنین هایی حتی به هنگام قطع بخش بالایی گیاه می باشند. حذف ریشه ها باعث انتقال سیتوکنین ها به سمت بالایی گیاه شده و منجر به کاهش سیتوکنین در لپه ها می شود. فعالیت سیتوکنین ها در ریشه و برگ گیاهان نر و ماده کنف و اسفناج کاملاً متفاوت است و در تمام حالات (1)- فعالیت زیستی سیتوکنین ها در ماده ها بیستر است. (2)- مقدار سیتوکنین ها در ریشه بیش از برگ می باشد.
اما در مورد جیبرلین ها، این ترکیبات در ریشه برخی گیاهان دیده می شوند با
این وجود جیبرلین ها مستقلاً در برگهایی ساخته می شوند و بعداً به ریشه ها منتقل می شوند که آنها را تغییر می دهند. آزمایشات نشان دادند که فعالیت جیبرلین ها در گیاهان نر بیش از ماده هاست، همچنین آزمایشات کروماتوگرافی انجام شده بر روی خیار نشان دهنده این است که فعالیت GLS در گیاهان تک پایه بیش از دو پایه است. در حقیقت نوعی تغییر در نسبت هورمون های داخلی گیاهی به لطف سیتوکنین ها وجود دارد که منجر به تشدید بروز جنس ماده در این گیاهان می شود.
نتایج این آزمایشات دال بر این است که سطوح سیتوکنین و جیبرلین متغیرهای مستقل نیستند و فعالیت زیاد سیتوکنین با فعالیت کم جیبرلین تضاد دارد و برعکس.
این کشف تاکید بر این است که ریشه های تولید کننده سیتوکنین ها نقش مهمی را در متابولیسم برگ بازی می کنند. و برگهای تولید کننده جیبرلین در تنظیم متابولیسم ریشه نقش دارند. قابل توجه است که حذف نوک ریشه منجر به پیری برگ و کاهش سرعت تثبیت CO2 می شود به شرطی می توان از این اثر اجتناب کرد که گیاهان را با سیتوکنین های مصنوعی تیمار کنیم. حذف برگ ها منجر به پیری ریشه می شود در حالیکه تیمار جیبرلین تشکیل ریشه را مانع می شود.
این اکتشافات نشان می دهد که اثرات متقابل ویژه ای بین جیبرلین ها و سیتوکنین ها وجود دارد که در فرایند های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی ضروری نقش دارند و تمایز جنسی فقط تنها نمونه آن است.
بنابراین تنظیم بروز جنس شامل یک نقش بینابینی بین اندامکهای متفاوتی است که نقاط سنتز هورمون های گیاهی هستند پس ریشه ها به دلیل سنتز سیتوکنین تسریع دهنده بروز جنس ماده هستند در حالیکه برگها به دلیل سنتز جیبرلین تسریع دهنده بروز جنس نر هستند.
رشد در روزهای کوتاه در گیاهان دو پایه موجب بروز جنس ماده شده و برعکس مثلاً در گیاه کنف واقع شده در یک فتوپریود ده ساعته بمدت 6 تا 12 روز منجر به توسعه سیستم ریشه شده و ارتفاع کاهش می یابد.
رشد در روزهای کوتاه که توسعه ریشه را سبب می شود توازن هورمون های گیاهی نیز به هم خورده و سیتو کنین ها موجب افزایش جنس ماده می شود در حالیکه رشد در روزهای بلند سبب افزایش زیست بخش هوایی شده بنابراین سطح جیبرلین افزایش یافته و تعداد افراد نر بیشتر شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آبیاری:
آبیاری شالیزار از مهمترین عملیاتی است که باید در زراعت برنج بدقت انجام شود، چون برنج گیاهی است با تلاقی و باید ریشه آن همیشه در داخل آب قرار گیرد در غیر اینصورت محصول بعمل آمده خوب نخواهد بود.
از حدود اواسط فروردین که کاشت بذر در خزانه شروع میشود تا اواخر مرداد ماه که زمان برداشت برنج است آبیاری باید بطور مداوم انجام گیرد آب مورد نیاز توسط کانالهای آبرسانی به مزارع برنج وارد میشود.
وجود آب سبب انتقال مواد مختلف از ریشه به ساقه، برگ و دانهها شده و در نتیجه موجب تهیه مواد خشک میگردد مقدار آب مورد نیاز برای برنج بستگی به روش کاشت، ابعاد کرتها تراکم بوتهها، مقدار مصرف مواد تقویت کننده نوع و بافت خاک، شرایط اقلیمی، شرایط اکولوژیکی و رقم یا ورقههای مورد کاشت داشته و به طور کلی در ارقام زودرس نیاز آبی کمتر و در ارقام دیررس نیاز آبی بیشتر است. برنج در طول دوره رشد خود بطور متوسط به 30000 تا 35000 متر مکعب آب نیاز دارد.
این مقدار آب باید در هنگام پنجه زنی، تشکیل پانیکول و هنگام گل دادن به اندازه کافی در اختیار گیاه قرار گیرد. اگر در مرحله تشکیل پانیکول و گل دادن آب و رطوبت کافی در اختیار برنج قرار نگیرد، تلقیح به خوبی انجام نشده و برنج بدست آمده دارای عملکرد پائینی خواهد بود. زیرا در رطوبت کم دانههای گرده نمیتواند به تخمدان نفوذ نمایند و در نتیجه تلقیح انجام نمیگیرد.
بافت و نوع خاک در مقدار مصرف آب شالیزار خیلی تاثیر دارد. بطور کلی زمینهای رس و سنگین دارای نیاز آبی کمتر ولی شالیزارهای با خاکهای شنی احتیاج به آب بیشتری دارند. زیرا خاکهای شنی دارای خلل و فرج زیادی نسبت به خاکهای رسی هستند و همچنین میزان تبخیر آب نیز در این خاکها بیشتر است. تراکم، علفهای هرز در مقدار نیاز آبی میتوانند تاثیر مهمی داشته باشد. بطوری که هر چه میزان تراکم علفهای هرز در شالیزار بیشتر باشد به همان نسبت میزان مصرف آب توسط این علفهای هرز زیادتر شده و نیاز آبی را افزایش میدهند. یکی از عوامل مهم در رسیدن برنج دمای هوا و آبیاری است. وقتی که درجه حرارت متوسط زیاد باشد برنج ممکن است زودتر برسد، در این حال به کار بردن آب سرد برای آبیاری برنج ممکن است رسیدن برنج را به تاخیر بیندازد.
علفهای هرز شالیزار
1-بررسی اقتصادی خسارت علفهای هرز
علفهای هرز در مزارع برنج یکی از بزرگترین و مهمترین مشکلات شالیکاران میباشند، زیرا هر ساله خسارت زیادی از این طریق به کشاورزان شالیکار وارد میشود.
علفهای هرز هر ساله و در هر زمانی اعم از قبل از کاشت، در زمان داشت و هنگام برداشت و بعد از آن وجود دارند. هر چند خسارت آنها بظاهر دیده نمیشود و علائمی را از آسیب نشان نمیدهد ولی دائماً به گیاه زیان میرساند و سالی نیست که علف هرز وجود نداشته باشد. هر موقع که شرایط برای رشد و نمو گیاه آماده باشد، علف هرز هم وجود خواهد داشت.
آمار ارائه شده از کشور آمریکا در سال 1981 میزان خسارت علفهای هرز را 6/41 درصد بیان نموده است که با توجه به نسبت خسارت آفات که 3/31 درصد و بیماریهای گیاهی که 1/27 درصد بوده، بیشترین مقدار خسارت را علفهای هرز وارد نمودهاند. این واقعیت را میتواند نتیجهگیری کرد که اگر در یک مزرعه شالیزار هیچگونه کنترلی بر روی علفهای هرز انجام نگیرد، پس از گذشت مدتی کوتاه رشد بسیار زیادی خواهند نمود و باعث نابودی برنج میشود.
نحوه خسارت علفهای هرز
بطور کلی کلمه علف هرز از روزی که کشاورزی توسط انسان آغاز گردید بکار برده شد. کلمه علف به گیاهانی گفته میشود که مورد تغذیه حیوانات گیاهخوار قرار میگیرند و کلمه هرز یا هرزه نیز به معنی بیهوده یا بیبند و بار میباشد. علف هرز عبارت است از رویش هر نوع گیاه زراعی و غیر زراعی در داخل یک زراعت معین، یعنی اگر گیاهان زراعی هم تواماً با یک زراعت معین مثلاً برنج کاشته نشوند و خود بخود یا با آلودگی بذور در شالیزار وارد شوند علف هرز هستند. علفهای هرز به روشهای گوناگون به برنج آسیب میرسانند که نحوه خسارت آنها را میتوان بصورت زیر بیان نمود.
1-علفهای هرز مهمی مانند سوروف در مرحله نشاء بعلت شباهت ظاهری با برنج همراه آن در زمین اصلی کاشته شده و پس از رشد تولید بذری نماید که این بذر سبب آلودگی مزارع در سالهای آتی میشود.
2-بعلت رقابت همیشگی و سر سخت و قوی که با محصول دارند اغلب بر آن فائق آمده و مانع رشد آن میگردند.
3-اغلب علفهای هرز خاصیت ترمیم قوی داشته و به محض اینکه قسمتی از اندامهای هوایی آنها از بین برود سریعاً آنرا بوجود میآورند.
4-چون دانه بیشتری نسبت به محصول تولید میکنند در نتیجه پراکندگی بذر آنها زیاد بوده و در انهار و مزارع پخش شده و عامل آلودگی سایر قسمتهای مزرعه شالیزار نیز میشوند.
5-علفهای هرزی مانند اویار سلام در داخل مزرعه برنج و مرغ در روی مرزها رشد نموده و در نتیجه کشاورزان را ناچار مینمایند هر ساله قبل از کاشت هزینهای را برای کنترل و نابودی آنها متحمل شوند.
6-اویار سلام و مرغ از علفهای هرز مهم مزارع شالیزار گیلان هستند که بعلت داشتن اندام و فرم خاص خود در هنگام کار ماشین آلات کشاورزی مانند تیلر، گاوآهن و سایر ادوات بدور آنها میپیچند و از این طریق باعث کاهش راندمان کار میگردد.
7-در مرحله داشت نیز علفهای هرزی مانند نی در شالیزار رشد نموده و با استفاده از آب و مواد غذایی و همچنین سایه افکنی بر روی برنج کاهش محصول را سبب میشوند.
8-رویش انواع نی و لویی Thypho Sp در مسیر جویبارها و انهار علاوه بر اینکه از مقدار زیادی از آب مزرعه استفاده میکنند، موجب کندی جریان آب و کاهش راندمان آبیاری میشوند. همچنین کشاورزان بر این اساس هر ساله هزینهای را جهت لایروبی و پاکسازی مسیر کانالها متحمل میشوند.
9-علفهای هرز میتوانند بعنوان میزبان آفات و بیماریها عمل نموده و در نتیجه باعث اشاعه آنها شوند. علفهای هرز ممکن است میزبان آفات مهمی همچون پروانه کرم ساقهخوار برنج باشند. پروانههای کرم ساقهخوار در واریتههای زودرس برنج در سنین پایین مواجه با برداشت برنج میشوند و اگر بخواهند بهمین حال بمانند به هیچ وجه لاروهای پایینتر از سن چهارم و حتی پنجم نمیتوانند سرمای زمستان را پشت سر بگذارند. ولی با انتقال بر روی علفهای هرز مانند سوروف، تغذیه خود را ادامه داده و به سنین 5 و 6 که سنین زمستان گذران آن هستند، میرسند.
10-بعضی دیگر از علفهای هرز شالیزار مانند آقطی، انواع نی، لویی، شال تسبیح، تیر کمان آبی، آلالههای آبی، توری و سنگ پناهگاه زمستانه کرم ساقهخوار برنج و سایر آفات هستند.
11-علفهای هرز بمیزان دو برابر ثبات زراعی آب جذب نموده و بمیزان 2 تا 4 برابر گیاه، فسفر و پتاس را جذب مینمایند و در نتیجه آنرا از دسترس گیاه دور نگه میدارند.
12-بذور علفهای هرزی مانند سوروف با بذر برنج مخلوط شده و اگر این بذر بعنوان بذر سال آینده بدون انجام عمل بوجاری مورد مصرف قرار گیرد، میتواند عامل انتشار آن باشد.
-طبقهبندی علفهای هرز
طبقهبندی علفهای هرز از لحاظ اهمیت اقتصادی
1-علفهای هرز درجه اول:
علفهای هرزی که اغلب با گیاه زراعی هم خانواده و همجنس هستند و در استفاده از نور مواد غذایی، آب و فضا رقابت شدیدی با گیاه اصلی دارند، همچنین بذر آنها نیز اغلب اوقات با بذر محصول برنج مخلوط شده و علاوه بر اینکه از ارزش اقتصادی آن میکاهد، سبب انتشار بذر علف هرز در سال بعد میشود علفهای مرزی از قبیل سوروف، اوریارسلام، مرغ، بندواش و قاشق واش از این گروه هستند.
2-علفهای هرز درجه دوم یا ثانویه:
گیاهانی هستند که به معنی کلی علف هرز در شالیزار وجود دارند و خسارت وارد میکنند اما به دلایل زیادی، رقابت شدیدی با گیاه اصلی ندارند و از نظر مرفولوژی و بیولوژی و همچنین خواص بوتانیکی با گیاه فوق دارند.
علفهای هرز از قبیل زنبق زرد، شال تسبیح، آلالههای آبی، تیرکمان آبی و عدسک آبی از این گروه هستند.
-طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ شکل ظاهری
علفهای هرز مزارع برنج را از لحاظ مرفولوژی و شکل ظاهری برگ به سه دسته تقسیمبندی مینمایند.
1-باریک برگها: علفهای هرزی که در این دسته قرار میگیرند دارای رگبرگهای موازی هستند. ساقه در این گروه گرد و توخالی است. برگها باریک و کشیده و دارای غلافاند و گاهی اوقات دارای زبانک نیز میباشند برگها در این گروه در دو ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند. مانند: سوروف.
2-جگنها: این دسته از علفهای هرز از نظر مورفولوژیکی بسیار شبیه به باریک برگها بوده ولی بجای ساقه گرد، دارای ساقه سه گوش هستند.
همچنین برگها در سه ردیف بالا و پایین در امتداد هم روی ساقه قرار دارند مانند اویارسلام.
3-پهن برگها: این گروه از علفهای هرز دارای برگهای پهنتری نسبت به دو گروه قبل بوده و رگبرگها نیز به اشکال مختلف قرار میگیرند. مانند: قاشق واش، تیرکمان آبی.
-طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ طول دوره زندگانی، طرز انتشار و ازدیاد.
1-علفهای هرز یکساله:
این نوع گیاهان دوره زندگانی خود را در یک فصل زراعی خاتمه میدهند. تکثیر و انتشار آنها توسط بذر صورت میگیرد بذر تولیدی این گیاهان زیاد و علفهای هرزی از قبیل آنها مشکل است و بصورت بهاره و پاییزه وجود دارند.
علفهای هرزی از قبیل سوروف، سل واش، شبدر آبی، از این نوعند.
2-علفهای هرز دو ساله:
این علفهای هرز بیشتر از یکسال و کمتر از دو سال در طول دو فصل رویش زندگی میکنند.
3-علفهای هرز چند ساله یا دائمی:
این علفهای هرز بیشتر از دو سال و یا بصورت دائمی زندگی مینمایند و بوسیله بذر، ساقههای هوایی، ساقههای زیر زمینی، استولونها (ریشههای نابجای روی ساقه) و یا پیاز تکثیر مییابند.
از بین بردن این علفهای هرز در صورتی که 6 تا 8 هفتهای باشند، امکان پذیر بوده و در غیر اینصورت کنترل آنها مشکل خواهد بود. این گروه، شامل چند ساله ساده و چند ساله خزنده هستند.
علفهای هرزی مثل مرغ، قیاق و اویارسلام از این نوع هستند.
طبقهبندی علفهای هرز شالیزار از لحاظ موقع ظهور
1-علفهای هرز قبل از نشاء:
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Rananculus SP آلاله وحشی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Iris SP زنبق زرد در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Lemna minor عدسک آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Castalia SP نیلوفر آبی در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Alisma plant ago aquatica قاشق واش در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
Sagittifolin sayyitaria تیرکمان آبی در اکثر مناطق برنجکاری ایران درجه دوم
Coix lacrima شال تسبیح در مناطق برنجکاری شمال درجه دوم
2-علفهای هرز بعد از نشاء
نام علمی نام فارسی مناطق انتشار اهمیت اقتصادی
Echinochloa crus – gali سوروف در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Juncos SP نی در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Panicum SP چیک واش در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cyperus SP اویار سلام در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
Cynodon dactylon مرغ در مناطق برنجکاری شمال درجه اول
3-علفهای هرز بعد از برداشت:
بعد از برداشت نیز علفهای هرزی مانند تیرکمان آبی، شال تسبیح و تلهکس Lythrum SP در شالیزار رشد مینمایند.
-کنترل علفهای هرز
1-کنترل بیولوژیک:
در این روش با استفاده از دشمنان طبیعی علفهای هرز مانند حشرات، قارچها و غیره کنترل آنها صورت میگیرد.
2-وجین علفهای هرز:
وجین کردن عبارت است از کندن علفهای هرز که در شالیزارهای شمال کشور بوسیله دست انجام میگیرد. این عمل در دو نوبت صورت گرفته بطوریکه نوبت اول 15 تا 20 روز بعد از نشاءکاری و نوبت دوم حدود 35 روز بعد از نشاء کاری صورت میگیرد که به آن «دوباره» میگویند.
3-شخم در خزانه شالیزار:
انجام عمل شخم یکی از مسائلی است که باعث میشود در اکثر موارد کنترل علفهای هرز به آسانی صورت گیرد. بنا به نظر متخصصین زراعت و خاکشناسی شخم مزارع برنج سبب تهویه و اصلاح ساختمان خاک، افزایش جذب آب در زمین، شکستن لایههای سخت زیرزمینی، از بین رفتن بقایای مواد شیمیایی در خاک و کنترل علفهای هرز میگردد. بنابراین اگر شخم به موقع، یعنی در اواخر پاییز انجام گرفته و عمق آن نیز مناسب بوده یعنی حدود 25 تا 30 سانتیمتر باشد میتواند بسیار موثر واقع شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 18 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران ( هما )
(فعالیت و حسابداری انبارهای فنی)
مقدمه
شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران « هما » در پنجم اسفند ماه سال 1340 هجری شمسی به منظور حمل و نقل مسافر و بار و مرسولات پستی در داخل وخارج کشور و انجام امور مربوط به هواپیمایی بازرگانی تاسیس گردید . این شرکت دارای قانون تاسیس و اساسنامه مستقل است که شمول قانون بر آن مستلزم ذکر نام است.
سهام شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران متعلق به دولت با نام و غیر قابل انتقال میباشد . در آخرین ساختار که در سالهای بعد از انقلاب اسلامی برای هما تصویب شد مجمع عمومی هما متشکل از وزیر راه و ترابری / وزیر اقتصاد ودارایی و رئیس سازمان برنامه و بودجه مشخص گردید که در راس مجمع عمومی وزیر راه و ترابری قرار دارد . در کلیه کشورهای جهان بهرهبرداری هوائی بازرگانی توسط موسسات حمل و نقل هوائی انجام میگیرد . شرکتهای هواپیمایی به منظور ایجاد هماهنگیهای نزدیک با یکدیگر در سال 1919 میلادی انجمن یاتا را در شهر لاهه هلند تشکیل دادند . اعضاء ایکائو دولتها هستند . در هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران قسمتهای خرید / دریافت / انبار / از قسمتهای حیاتی شرکت محسوب میشوند که اینجانب در طرح ارائه شده اقدامات واحد حسابداری انبارهای فنی و فعالیت انبارهای فنی را شرح دادهام .
موضوع : درخواست اقلام انباری - اقلام تعمیری
الف – مقدمه
دسترسی سریع به قطعات فنی از جمله مهمترین نیازهای قسمت مهندسی و تعمیرات در آماده نگاهداشتن و تعمیر ناوگان « هما » میباشد برای انجام این مهم قسمت پشتیبانی کننده (تدارکات ) با توجه به برنامهریزیهای قسمت مهندسی و تعمیرات اقدام به خرید و نگاهداری قطعات مورد نیاز مینماید .
عمر مفید قسمتی از این قطعات با درخواست از انبار و نصب بر روی قطعه بزرگتر و یا هواپیما آغاز و پس از باز شدن قطعه از روی قطعه مادر و یا هواپیما (بعلت آسیبدیدگی و از کار افتادگی ) خاتمه مییابد . در هواپیمائی جمهوری اسلامی ایران از این قطعات بعنوان قطعات مصرفی یاد شده و پس از صدور از انبار ارزش متوسط قطعه خارج شده از ارزش دارائیهای انبار کسر و به حساب هزینه تعمیرات منظور میگردد.
قطعات مصرفی از نقطه نظر سیستم پشتیبانی « هما» دارای شماره سریال خاص برای هر قطعه نمیباشند و اگر چه کمپانی سازنده اقدام به ثبت شماره سریال بر روی هر قطعه نماید ، این شماره سریال ملاک شناسائی و وجه افتراق بین قطعات نظیر نمیباشد . عامل شناسائی این قطعات در هنگام سفارش خرید شماره فنی کارخانه سازنده هواپیما و یا شمارههای فنی ارائه شده از سوی سازندگان اصلی قطعات و یا تولید کنندگانی که مجوز ساخت قطعه را از سازندگان اصلی دریافت نمودهاند می باشد در سیستم پشتیبانی « هما » ملاک شناسائی قطعات مصرفی شماره فنی قطعه بهمراه شماره فنی داخلی **میباشد و کارتهای کنترل موجودی در مقابل شمارههای فنی داخلی کلیه شمارههای فنی قطعات جایگزین را که در انبارهای « هما » وجود دارند معرفی مینماید .
گروهی دیگر از قطعات دارای عمر تعریف شده و زمان مصرف و بعبارت دیگر دارای زمان و رکود می باشند که طی لیستی بنام TBO مشخص شدهاند این لیست توسط واحد پشتیبانی مهندسی (واحد ضریب اطمینان هواپیما ) تهیه و در اختیار واحد کنترل تولید ( واحد برنامهریزی قطعات ) گذاشته میشود . در این لیست که بترتیب برای هر نوع هواپیما تهیه شده است ، شماره فنی ، نام قطعه ، زمان کارکرد مجاز قطعه ، تعداد قطعه روی هر هواپیما ، کارهائی که پس از باز کردن برنامهای قطعه از روی هواپیما باید بر روی انجام شود و بالاخره زمان نگهداری قطعه در انبار درج شده است . این لیست ماخذ اصلی کار در واحد برنامهریزی قطعات میباشد و کارتهای واحد برنامهریزی با توجه به این لیست تهیه می شود . عمر قطعات در این لیستها به چهار صورت تعیین شده است :
- قطعاتی که دارای عمر ساعتی مشخص ( مثلاً 4 هزار ساعت ) می باشند و این عمر بصورت عددی در لیست ثبت میشود.
- قطعاتی که دارای عمر ساعتی مشخص نمیباشند و تا زمانیکه اشکالی در مورد آنها گزارش نشود از روی هواپیما باز نمیشوند.( CM)
- قطعاتی که دارای عمر ساعتی مشخص نمیباشند ولی میبایست بطور مرتب روی هواپیما بازدید شوند .( OC)
- قطعاتی که دارای عمر قانونی نگهداری در انبار ***میبشند و انباردار می بایست در فواصل زمانی این قطعات را مورد بررسی قرار داده و در صورت خاتمه عمر قانونی نگهداری آنها در انبار با صدور دستور کار **** آنها را جهت بازبینی و تعمیر ارسال نماید .
مبنای محاسبه این عمر تعداد خرابی و باز شدن قطعه و ساعت کار آن میباشد.
هر یک از این چرخههای حیاتی ( سیکل عمر ) با درخواست قطعه از انبار ونصب بر روی هواپیما ، ارسال جهت تعمیر ، بازگشت قطعه از تعمیر و جایگزین شدن مجدد قطعه در انبار پایان مییابد. هر یک از این قطعات تا زمانیکه چرخههای حیاتی ادامه دارد بعنوان یک قطعه انباری مورد استفاده قرار میگیرد . چنانچه بنابر محدودیتهای تعریف شده توسط کمپانی سازنده و یا بنابر تشخیص منبع تعمیر کننده داخلی یا خارجی غیر قابل تعمیر و اسقاط اعلام شود قطعه از انبار خارج خواهد شد . قطعات تعمیری نسبت به قطعات مصرفی دارای ارزش بیشتری بوده و با وجود اینکه از نظر تعداد در مقایسه با قطعات مصرفی درصد عمدهای را تشکیل نمیدهند ( 6000 هزار قطعه تعمیری در مقابل 000/110 قطعه مصرفی ) از نظر ارزش قسمت عمدهای از دارائیهای انباری « هما » را شامل میشوند . ( ارزش اقلام تعمیری 70% ارزش کل موجودیهای انبارهای « هما » میباشد ) از نظر عملکرد الی شرکت در زمانیکه قطعه جهت نصب بر روی هواپیما از انبار خارج می شوند هیچگونه عملیات حسابدرای انجام نمیشود . (هیچ حسابی بدهکار و یا بستانکار نمیگردد) و تنها در زمانیکه قطعه قابلیت تعمیر و مصرف خود را از دست بدهد( اسقاط اعلام شود ) قسمت قطعه به حساب هزینه منظور و از حساب دارائیهای انبار کسر میگردد در مسیر گردش قطعه و در زمانیکه قطعه جهت تعمیر ارسال میگردد هزینههای متعلقه به حساب هزینههای تعمیرات ثبت میگردد.
از نظر سیستم پشتیبانی « هما » هر قطعه تعمیری گذشته از شماره فنی که همانند قطعات مصرفی توسط کمپانی سازنده هواپیما و یا تولید کننده اصلی برای آن مشخص شده ودر بین تمامی قطعات تعمیر مشابه مشترک است ،دارای یک شماره سریال میباشد که این شماره بهمره شماره فنی به منزله شماره شناسائی قطعه تعمیری است و واحد برنامهریزی قطعات * وظیفه بروز نگاهداشتن اطلاعات مربوط به هر شماره سریال و ثبت نقل و انتقالات قطعه ونصب آن بر روی هواپیماهای مختلف را از اولین نصب تا زمانیکه قطعه غیر قابل مصرف ( اسقاط یا مفقود ) اعلام شود عهدهدار میباشد لازم بتوضیح است که شناسنامه و سابقه قطعات تعمیری نصب شده بر روی هواپیماهائی که به ناوگان « هما » افزوده می شوند در زمان تحویل دادن هواپیما توسط فروشنده به « هما » تحویل می شود .
نحوه درخواست قطعات مصرفی و چگونگی گردش اسناد مربوط به آنها در « هما » طی گزارش شماره 92/ گ / 592 مورخ 6/6/67 طرح وتشکیلات ارائه و مورد تائید نمایندگان قسمتهای مختلف قرار گرفت **.
چگونگی درخواست قطعات تعمیری و نحوه ارسال و یا دریافت آنها جهت تعمیر طی این گزارش مورد بررسی قرار میگیرد و سایر اقداماتیکه توسط قسمت قسمت تدارکات در رابطه با اقلام تعمیری و تعمیر اقلام مصرفی انجام می گیرد طی پیوستهای ردیف 10-1 الی 1-1 ارائه شده است .
ب- مراحل تحویل و تحول قطعه تعمیری
پس از اینکه به هر علتی قطعه تعمیری از هواپیما پیاده شد ، مکانیک بعنوان نخستین اقدام کارت مخصوص * قطعه تعمیری را تکمیل و پس از تائید بازرس به قطعه الصاق مینماید . توضیح اینکه کارت قطعه تعمیری دارای سه قسمت C,B,A میباشد که این قسمتها با پرفراژ از یکدیگر جدا شدهاند مکانیک پس از پیاده کردن قطعه ،اطلاعات مربوط به قسمت A را به شرح زیر تکمیل مینماید :
- نام هواپیما ( شماره ثبتی )
- موقعیت نصب موتور – POSITION (در مورد موتور و قطعات موتور )
- نام مکانیک
- ایستگاهی که قطعه در آن پیاده شده است
- تاریخ باز شدن قطعه
- شماره فنی و شماره سریال قطعه
- شرح ونام قطعه
- علت باز شدن قطعه
- تائید سرشیفت فنی
پس از انجام عملیات فوق مکانیک به انبار تعمیری مراجعه و با ارائه قطعه معیوب ، قطعه قابل استفاده را از انبار تحویل گرفته و مشخصات کامل قطعه جدید را در فرم WORK SHEET ( پیوست شماره 2-2) ثبت مینماید .
چنانچه در زمان مراجعه مکانیک قطعه مورد درخواست در انبار موجود نباشد بنابر روشهائی که در پیوست شماره 2-1 ذکر شده است نسبت به تامین قطعه اقدام می گردد.
در صورتیکه مکانیک قطعه معیوب را برای دریافت قطعه جدید تحویل دهد مشخصات کامل قطعه معیوب در سطر OFF فرم WORK SHEET درج میگردد.
اگر در هنگام مراجعه مکانیک قطعه جدید را بدون ارائه قطعه معیوب درخواست نماید تنها سطر ON فرم WORK SHEET توسط مکانیک تکمیل میشود و انبار قطعات تعمیری تا دریافت قطعه معیوب و ثبت مشخصات آن در سطر OFF فرم مذکور مسئله دریافت قطعه ر با شیفت دریافت کننده قطعه پیگیری مینماید .
پ- عملیات انبار قطعات تعمیری در ارسال قطعه
انبار قطعات تعمیری پس از دریافت قطعه معیوب اقدامات زیر را انجام میدهد :
- در صورتیکه مکانیک از معیوب بودن قطعه مطمئن نبوده و در روی کارت قطعه تعمیری (COMPONENT TAG) کلمه HOLD و یا TROUBLE SHOOTING را درج نموده باشد قطعه موقتاً در محل خصی در نبار نگهداری و مسئله با همان شیفت کاری که قطعه را به انبار آورده پیگیری میگردد .
در صورتیکه مکانیک قطعه را مجدداً درخواست و پس از آزمایش در محل و یا روی هواپیما قابل استفاده * تشخیص دهد قسمت OK کارت قطعه تعمیری را تکمیل و پس از ممهور نمودن به مهر بازرس فنی جهت استقرار در انبار بعنوان یک قطعه سالم ارسال می نماید. اگر در آزمایش مشخص شود که قطعه اشکال دارد ، ایراد قطعه در محل علت باز شدن ( REASON FOR REMOVAL) ذکر و قطعه جهت تعمیر تحویل انبار میگردد.
با مراجعه به لیست قطعات قابل تعمیر در « هما » **مشخص میشود که قطعه در کارگاههای داخلی قابل تعمیر است و یا میبایست جهت تعمیر به خارج ارسال گردد . چنانچه قطعه قابل تعمیر در داخل باشد مراحل عمل با صدور فرم دستور کار داخلی *** به شرح صفحه بعد آغاز میشود :
- ثبت نام کارگاه تعمیر کننده در محل WORK REQUIRED
- امضاء انباردار در حل ISSUED BY STORE SIG.
- درج شماره ثبتی هواپیمائی که قطعه از آن پیاده شده است در محل AC REG
- شرح ( نام ) قطعه معیوب درمحل DESCRIPTION
- ثبت شماره سریال قطعه معیوب در محل S/N RMVD
- ثبت شماره موتور (محل موتور ) در محل POSITION
- ثبت علت باز شدن قطعه در محل REASON FOR REMOVAL
(اطلاعات فوق از روی کارت قطعه تعمیری که توسط مکانیک درج شده است در روی دستور کار نوشته میشود .)
- ثبت شماره فنی قطعه تحویلی به مکانیک در محل : P/N INSTALED
- ثبت شماره سریال قطعه تحویلی به مکانیک در محل : S/N INSTALED
- ثبت تاریخ صدور دستور کار در محل : DATE ISSUED
- بایگانی نسخه دوم ( زرد رنگ SUPPLY COPY NO 1) بعنوان سند ارسال به مهندسی و تعمیرات و ثبت مشخصات قطعه و دستور کار صادره در کارت موجودی انبار
- ارسال قطعه ،کارت تعمیر و چهار نسخه دستور کار به واحد برنامهریزی کارگاهها* .
به این ترتیب عملیات انبار قطعات تعمیری در ارسال قطعه جهت تعمیر در کارگاههای داخلی پایان میپذیرد و انبار در انتظار دریافت قطعه تعمیر شده از قسمت مهندس و تعمیرات میباشد.
ت- عملیات واحد برنامهریزی کارگاهها
در واحد برنامهریزی کارگاهها ابتدا قطعه ، دستور کار و کارت تعمیر را با یکدیگر مقابله و چنانچه مغایرتی در اطلاعات درج شده بر روی دستور کار ، قطعه و کارت تعمیر ( بخصوص اشکالات ناشی از آسیب دیدگی وشکستگی قطعه در حمل و نقل بین انبار و واحد برنامهریزی کارگاهها ) مشاهده شود و یا عیوبی در قطعه وجود داشته باشد که در دستور کار نوشته نشده باشد ، قطعه و مدارک همراه جهت تکمیل اطلاعات به انبار عودت داده می شود . ولی اگر مغایرتی مشاهده نشود قطعه وکارت تعمیر در محل نگاهداری و دستور کار جهت درج ساعات کارکرد به واحد برنامهریزی ساعت کار قطعات ارسال میگردد.
واحد برنامهریزی ساعت کار قطعات با مراجعه به کارت کارکرد * ساعات کار قطعه را بر روی دستور کار ثبت و کارت کارکرد را تکمیل مینماید سپس برگ اول ( سفید رنگ ) دستر کار را در سوابق بایگانی 3 نسخه باقیمانده را به واحد برنامهریزی کارگاهها عودت می دهد . در واحد برنامهریزی کارگاهها با توجه به تعداد قطعه قابل استفاده موجود در انبار ( SERVICEABLE BALANCE) اولویت تعمیر قطعه مشخص و روی دستور کار ثبت و کلیه مشخصات در کارت کنترل تعمیر قطعات ** ثبت میگردد . در این مرحله کارت سابقه *** از فایل خارج و ضمیمه دستور کار می گردد .پس از انجام اقدامات فوق نسخه مقوائی دستور کار در واحد برنامهریزی کارگاهها نگاهداری و قطعه تعمیری بهمراه سه قسمت کارت تعمیر و کارت سابقه و نسخ 3و4و5 (صورتی ، سبز و زرد ) دستور کار به کارگاه مربوطه ارسال میگردد.
در کارگاه پس از تعمیر قطعه کارت سابقه و قسمتهای B,A کارت تعمیر توسط مکانیک تکمیل و پس از تائید بازرس مربوطه با مهر INSPECTED ممهور میگردد و قطعه تعمیر شده همراه سوابق به واحد برنامهریزی کارگاهها ارسال میشود .(نسخه زرد فرم دستور کار در کارگاه بایگانی میشود ) .
در واحد برنامهریزی کارگاهها مجدداً قطعه ،کارت تعمیر و کارت سابقه با یکدیگر مقابله و پس از تائید نسخه صورتی دستور کار جایگزین نسخه مقوائی شده و نسخه مقوائی معدوم میگردد. کارت سابقه در فایل مربوطه و دو قسمت اول کارت تعمیر به ترتیب زمانی بایگانی میگردد تا چنانچه در آینده بر این ین قطعه حادثهای پیش بیاید با مراجعه به آن تعمیر کنترل شود .
سپس قطعه تعمیر شده همراه نسخه سبز دستور کار و قسمت OK کارت تعمیر به انبار ارسال میگردد.
ث- اقدامات انبار قطعات تعمیری در زمان دریافت قطعه تعمیر شده
در انبار قطعات تعمیری ابتدا نسخه زرد دستور کار از فایل خارج و پس از تطبیق با نسخه سبز این فرم که همراه قطعه آمده است مشخصات قطعه در کارت انبار ثبت و قطعه در محل مربوطه قرار داده میشود .
ج- بازگشت قطعات تعمیر نشده به انبار
چنانچه در کارگاه قطعه قابل تعمیر تشخیص داده نشود کارگاه دو وضعیت جهت قطعه مشخص مینماید .
1- قطعه اسقاط شده و قابل تعمیر نمیباشد .
2- قطعه در شرایط موجودی در کارگاههای داخلی قابل تعمیر نیست .
درحالت اول قطعه جهت تهیه گزارش اسقاط به انبار عودت داده میشود . انبار قطعات تعمیری با استناد به گزارش کارگاه فرم اسقاط * را تهیه و بنابر دستورالعمل شماره 00-13-29 مورخ 14/2/73 عمل مینماید .
اما درحالت دوم یعنی زمانیکه کارگاه با وجود اینکه بنابر لیست قطعات قابل تعمیر میبایست قطعه را تعمیر نماید ولی بنابه عللی قادر به تعمیر قطعه نمیباشد .در اینصورت دستور کار را با مهر SEND OUT ممهور و به انبار عودت میدهد . در این حالت اقدامات انبار تعمیری در مورد این قطعه همانند قطعاتی است که هنوز صلاحیت تعمیر آنها در کارگاههای داخلی تائید نشده است .
چ- اقدامات واحدها در رابطه با ارسال قطعات تعمیری به خارج
1- انبار تعمیری :
چنانچه بنابر لیست قطعات قابل تعمیر و یا تشخیص کارگاه امکان تعمیر قطعه در کارگاههای داخلی موجود نباشد . ابتدا همانند مرحله قبل فرم دستور کار * تهیه و با مراجعه به کارت رکود انبار شماره سفارشهای تعمیر و تعداد قطعات تحت تعمیر در منابع خارجی مشخص و در روی دستور کار ثبت میگردد. با مقایسه تعداد اقلام قابل استفاده در انبار ،روند مصرف قطعه و وضعیت برگشت قطعات تحت تعمیر در منابع خارجی وضعیت نیاز به قطعه مشخص میگردد چنانچه با توجه به موجودی قطعات وضعیت قطعه بحرانی باشد برای دریافت سریعتر قطعه از تعمیر اقدام میشود .
دستور کار پس از صدور برای درج ساعت کارکرد به واحد برنامهریزی قطعات ارسال میگردد . با توجه به این امر که قطعات نو و قطعاتی که از تعمیر باز میگردند تا مدتی تحت تضمین کمپانی فروشنده و یا تعمیر کننده میباشند در زمان صدور دستور کار برای قطعه ابتدا به کارت قطعه در انبار مراجعه و تاریخ آخرین ورود قطعه به انبار بررسی میشود . هدف این بررسی مشخص نمودن این امر است که آی قطعه هنوز در ضمانت کمپانی فروشنده یا تعمیر کننده قبلی میباشد و یا خیر چنانچه قطعه ضمانت تعمیر کننده و یا فروشنده قبلی نباشد در محل WORK REQUIRED دستور کار محل تعمیر * ثبت میگردد سپس فرم دستور تعمیر ** با درج اطلاعات زیر تهیه میشود .
تعداد ، شماره فنی « هما » شماره فنی کمپانی سازنده اصلی قطعه ، شماره فنی کارخانه (بوئینگ یا ایرباس ) شماره سریال قطعه ،زمان کارکرد قطعه از تعمیر کلی قبلی ( TSO) ، شرح قطعه ، نوع تعمیرات ( در محل INSTRUCTIONS) ، در قسمت INSTRUCTIONS پنج مورد پیشبینی شده است . چنانچه منظور از ارسال قطعه موردی غیر از سه مورد :
تعمیرات مورد نیاز ،تعمیر کلی و یا تغییر باشد در سطر چهارم ( OTHER) عمل مورد درخواست « هما » (مثلاً انجام آزمایش ) ذکر میگردد. در آخرین سطر این قسمت ( NOTE) مطالبی جهت راهنمائی کمپانی تعمیر کننده درج میشود (مثل قطعه بزرگتری که این قطعه از آن پیاده شده است)
تاریخ تقریبی که قطعه مورد نیاز میباشد . در محل قیمت تقریبی ( ESTIMATED COST) جمله : TO BE ADVISED (در مورد لاستیکها قیمت قطعی ذکر میگردد) درج و در محل هاشورزده شماره ثبتی هواپیما و شماره دستور کار مربوطه قید میگردد.
در صورتیکه قطعه خرید جدید بوده و یا بعنوان قطعه آماده به کار از انبار دریافت و هنوز در ضمانت فروشنده باشد ابتدا فرم ضمانت *** در سه نسخه جهت قطعه صادر و در محل ST.COST فرم دستور تعمیر کلمه " WARRANTY" و شماره REF ST NO. درج میگردد . نسخه اول این فرم همراه سایر مدارک جهت کمپانی تعمیر کننده ، نسخه دوم همراه نسخه پیگیری فرم دستور تعمیر ونسخه سوم در بایگانی نامههای صادره واحد انبار قطعات تعمیری بایگانی می گردد. در مواردی که قطعه بعلت خرابی قبل از موعد ودر زمانی که هنوز ضمانت کمپانی تعمیر کننده معتبر می باشد از هواپیما باز میشود نیز هزینه تعمیر بعهده کمپانی تعمیر کننده قبلی میباشد در اینحالت انبار قطعات اقدام به صدور فرم بدون هزینه * در سه نسخه نموده و در روی دستور تعمیر کلمه NO CHARGE را قید مینماید سپس همانند فرم ضمانت ، اسناد توزیع می شود .
پس از انجام اقدامات فوق و در پایان روز از قطعات آماده جهت ارسال به خارج صورت برداری می شود ، که در این فهرست شماره ردیف ، شماره فنی قطعات ،شماره سریال قطعات ، شرح قطعات شماره دستور تعمیر ، نام منبع تعمیر کننده و تاریخ تهیه فهرست ذکر میگردد( پیوست شماره 11-2 لیست اقلام ارسالی ) سپس قطعات آماده برای ارسال بهمراه نسخ 6 و 7و8 دستور تعمیر (نسخه مقوائی دستور تعمیر به قطعه الصاق شده است) همراه لیست به واحد دریافت و توزیع ارسال و در روی لیست رسید گرفته میشود . واحد دریافت و توزیع پس از تهیه بارنامه ** و SHIPPING MEMO *** یک نسخه از بارنامه و دو نسخه از SM. را به انبار تعمیری تحویل میدهد . انبار تعمیری پس از دریافت مدارک فوق اقدام به تفکیک و ارسال مدارک به شرح زیر مینماید :
نسخه اول و چهارم دستور تعمیر بهمراه نسخه زرد . SM، بارنامه ( و در صورت صدور فرمهای ضمانت و یا بدون هزینه فرمهای صادره ) جهت کمپانی تعمیر کننده قطعه.( در پارهای از موارد نسخه چهارم دستور تعمیر به کارت مقوائی مربوطه الصاق وهمراه قطعه ارسال میگردد) .
نسخه دوم دستور تعمیر (صورتی ) در فایل پیگیری کمپانی تعمیر کننده ، نسخه سوم ( سبز رنگ) فرم دستور تعمیر جهت ثبت بر روی کارتهای انبار این اسناد پس از ثبت درکارت انبار جهت بایگانی به دفتر انبارها ارسال میگردد.
نسخه پنجم فرم دستور تعمیر (زرد رنگ ) به قسمت مالی واحد رسیدگی و کنترل مالی . با این اقدام عملیات انبار قطعات تعمیری در رابطه با ارسال قطعه به خارج خاتمه میپذیرد و انبار در انتظار دریافت قطعه و یا پاسخ کمپانی تعمیر کننده ( این پاسخ با کامل کردن و ارسال نسخه ACKNOWLEDGMENT و یا تلکس کمپانی تعمیر کننده تکمیل میشود ) میباشد . پس از دریافت جواب کمپانی تعمیر کننده پاسخ کمپانی در فایل زمان بندی جوابهای ماهیانه (TICKLER PILE) به تاریخ روز دریافت ( زمان تقریبی اعلام شده از سوی کمپانی تعمیر کننده ) بایگانی میشود.
ح- دریافت قطعه از تعمیر
چنانچه تعمیر بصورت عادی انجام و قطعه پس از تعمیر به انبار قطعات تعمیری تحویل شود این واحد در رابطه با پیگیری تعمیر اقدامی نخواهد نمود .
در صورتیکه 30 روز پس از ارسال قطعه جوابی از کمپانی تعمیر کننده دریافت نشود با اعلام مشخصات دستور تعمیر وبارنامه طی تلکس از کمپانی تعمیر کننده کسب اطلاع و جواب کمپانی تعمیر کننده همراه تلکس انبار در فایل زمانبندی جوابهای ماهیانه بایگانی میگردد.
عملیات واحد قطعات تعمیری در مورد قطعه با توجه به جواب کمپانی بشرح زیر میباشد:
1- در صورتیکه کمپانی انجام تعمیر و ارسال قطعه را اعلام نماید ، شماره بارنامه ، تاریخ و شماره پروازی که بنابراعلام کمپانی قطعه بر روی آن به تهران ارسال شده است بر روی نسخه صورتی دستور تعمیر ثبت و مراتب جهت پیگیری و ترخیص قطعه از گمرک به واحد دریافت و توزیع اطلاع داده میشود .
2- در صورتیکه پاسخ کمپانی دال بر غیر قابل تعمیر بودن قطعه و یا غیر اقتصادی بودن * تعمیر باشد ، در مورد قطعات کوچک که هزینه ارسال آنها به تهران در مقابل ارزش اسقاط قطعه قابل توجیه باشد طی تلکس به کمپانی اعلام می شود که قطعه را در محل اسقاط نماید . در مورد قطعاتی که ارزش اسقاط آنه ا بیش از هزینه ارسال به تهران باشد و یا اینکه قطعه اسقاط شده در تهران کاربرد آموزشی داشته باشد طی تلکس از کمپانی تعمیر کننده درخواست میشود که قطعه را به تهران ارسال نماید . در هر دو حالت پس از دریافت تلکس کمپانی که اسقاط قطعه را اعلام مینماید مانند حالتی که قطعه توسط منابع داخلی غیر قابل تعمیر اعلام شود برابر دستورالعمل شماره 00-13-29 مورخ 14/2/73 فرم اعلام اسقاط تهیه و جهت واحدهای ذیربط ارسال میگردد.
3- چنانچه کمپانی در پاسخ انبار عدم دریافت قطعه را اعلام نماید اطلاعات مربوط به بارنامه و لیست بستهبندی ( PACKING LIST) از واحد دریافت و توزیع اخذ و مسیر قطعه از مرکز تا کمپانی تعمیر کننده با واحد صادرات خارجی بار پیگیری میشود چنانچه اقدامات در پیدا کردن قطعه به نتیجه مثبتی برسد مراتب به کمپانی تعمیر کننده منعکس و اقدامات بعدی در رابطه با تعمیر انجام خواهد شد . در صورتیکه با انجام اقدامات فوق قطعه پیدا نشود گزارش مفقودی با امضاء سرپرستی انبارها تهیه و همراه مدارک زیر برای دریافت خسارت به واحد بیمه ارسال میگردد:
- مشخصات کامل قطعه مفقودی
- کپی مکاتبات انجام شده با کمپانی و نتیجه پیگیریها
- کپی دستور تعمیر قطعه
- کپی لیست بستهبندی
- کپی بارنامه
- کپی مانیفست بار
- کپی صورتحساب خرید قطعه ( یا استعلام قیمت از طریق تلکس ) نامه مفقودی جهت اقدام به واحدهای زیر رونوشت میشود :
- واحد کنترل موجودی جهت خارج کردن قطعه از کارت کاردکس و صدور سفارش خرید مجدد در صورت لزوم
- واحد حسابداری انبارها (کنترل اسناد )
- واحد برنامهریزی قطعات جهت خارج نمودن کارت قطعه مفقودی
- انبار تعمیری جهت ثبت در کارت انبار
لازم بتوضیح است که چنانچه قطعه در مسیر بین انبار قطعات تعمیری و کارگاه تعمیر کننده داخلی نیز مفقود شود نامه مفقودی همانند روش فوق جهت دریافت خسارت از بیمه تهیه میشود که این نامه یک کپی اضافه جهت انعکاس موضوع به واحد نظارت و بازرسی خواهد داشت .
4- چنانچه پس از اعلام مشخصات و زمان حمل از طرف کمپانی تعمیر کننده قطعه به انبار نرسد و بعبارت دیگر قطعه در مسیر بازگشت مفقود شود . مسیرحرکت قطعه از کمپانی تعمیر کننده تا انبار با واحد واردات خارجی بارپیگیری می شود و در صورت پیدا شدن قطعه مراتب به کمپانی اعلام می شود . اما در صورتیکه با انجام پیگیریها قطعه پیدا نشود همانند مرحله قبل گزارش بیمه تهیه و مانند مرحله قبل موضوع تا دریافت خسارت از بیمه پیگیری میشود گیرندگان رونوشت نامهها و اقدامات آنها نیز همانند مرحله قبل میباشد .
5- چنانچه کمپانی تعمیر کننده پس از دریافت قطعه اعلام نماید که علاوه بر اشکالاتی که توسط انبار اعلام شده است قطعه در مسیر حمل از تهران به مرکز تعمیراتی صدمه دیده است پس از دریافت قطعه تعمیر شده هزینه اضافهای که هما میبایست بابت تعمیر صدمه حمل بپردازد همراه با مدارکی که در قسمت قبل ذکر شد و صورتحساب کمپانی برای تعمیر اضافی جهت دریافت خسارت به واحد بیمه ارسال میگردد.
6- چنانچه پس از رسیدن قطعه به « هما » بررسیهای واحد دریافت و توزیع و یا بازرسان مهندسی و تعمیرات بیانگر این امر باشد که قطعه در مسیر بازگشت ( پس از تعمیر ) آسیب دیده است . با تائید بازرس گزارش مرجوعی (REJECTION REPORT) تهیه و این گزارش همراه با مدارکی که قبلاً درمورد ادعای خسارت به آنها اشاره شد به بیمه اطلاع داده میشود .
در نامهایکه به این منظور جهت افتتاح پرونده به بیمه ارسال می گردد شماره دستور تعمیر جدیدی که جهت قطعه آسیب دیده صادر میشود ونام کمپانی تعمیر کننده به شرکت بیمه اطلاع داده شده واعلام میگردد که هزینه تعمیر پس از اطلاع از کمپانی تعمیر کننده به بیمه منعکس خواهد شد .
7- چنانچه همانطور که در ابتدای این بحث گذشت تعمیر قطعه بصورت عادی انجام و قطعه سالم به واحد دریافت و توزیع « هما » برسد ، پس از کسب اطلاع از واحد دریافت خارجی انباردار برای دریافت قطعه به واحد دریافت خارجی مراجعه و قطعه را که قسمت C کارت قطعه تعمیری (OK TAG) به آن متصل است ( منبع تعمیراتی تگ قابل خدمت بودن قطعه را تهیه و همراه گواهی قابل استفاده بودن * آن ارسال مینماید انباردار در هنگام دریافت قطعه پس از بررسی گواهی فوق یک نسخه از آنرا به همراه قطعه دریافت مینماید . در صورتیکه کمپانی تعمیر کننده تنها گواهی فوق را ارسال نموده باشد و تگ قابل خدمت بودن صادر نشده باشد اطلاعات مربوطه از روی گواهی فوق الذکر توسط بازرس فنی بر روی تگ قابل خدمت درج و پس از مهر نمودن تگ ،قطعه به انبار ارسال میگردد و کارت مقوائی دستور تعمیر که با مهربازرس ممهور شده است تحویل گرفته و پس از مقایسه قطعه و کارتهای همراه روی نسخ دستور تعمیر در محل RECEIVED رسید داده و پس از ثبت مشخصات قطعات تعمیری در فرم تحویل ** به انبار مراجعه مینماید .
خ- اقدامات پس از تحویل قطعه به انبار
بموجب دستورالعملهای مهندسی و تعمیرات برخی از قطعات میبایست پس از برگشت از تعمیر در کارگاههای داخلی آزمایش ( TEST) شوند اینگونه قطعات قبل از جایگزینی در قفسه مربوطه با صدور دستور کار به کارگاه مربوطه ارسال میشوند و پس از تائید کارگاه بعنوان یک قطعه قابل خدمت (SERVICEABLE PART) بحساب خواهند آمد .
قطعات قابل خدمت همراه با یک نسخه از فرم تحویل به مسئول مربوطه تحویل میگردد و نسخه دوم فرم تحویل جهت انجام مراحل زیر به واحد پیگیری انبار ارائه میشود :
1- بررسی نوع تعمیر انجام شده با تعمیر درخواست شده و کشف مغایرتهای احتمالی
2- اعلام مغایرتهای احتمالی طی تلکس به کمپانی تعمیر کننده در این مرحله چنانچه مغایرت مشاهده شده سبب شود که قطعه بلا استفاده شود مکاتبات لازم برای انجام تعمر درخواست شده با کمپانی تعمیر کننده انجام و قطعه با صدور دستور تعمیر جدید و فرم NO. CHARGE مجدداً باطی مراحل که ذکر شد برای تعمیر ارسال میگیرد .
3- پس از انجام مراحل فوق نسخه دوم فرم تعمیر تا رسیدن نسخ دریافت و توزیع برای انجام عملیات حسابداری در انبار نگاهداری میشود .
د- پیدا شدن قطعه مفقودی
در صورتیکه قطعهایکه قبلاً مفقودی اعلام شده است پس از انجام اقدامات « هما » و دریافت خسارت از بیمه پیدا شود اقدامات بند " خ" درمورد آن انجام و با صدور فرم SUP12 این قطعه به موجودیهای انبار اضافه می شود از نظر عملکرد مالی ارزش قطعه پیدا شده در بدهکار حساب انبار و بستانکار حساب 006359556 « هما » ثبت میگردد.
ذ- نتیجه و ارزیابی
این گزارش بر مبنای گزارش شماره 149/ گ/ 592 مورخ 25/8/67 با هدف به روز درآوردن اطلاعات گزارش فوق الذکر با همکاری سرپرستی قطعات تعمیری قسمت تدارکات تهیه شده است .
بدنبال تصمیمگیریهای انجام شده در جلسات بررسی سیستم پشتیبانی « هما » و انتخاب انبار قطعات تعمیری بعنوان نقطه شروع بررسی جدید طی این گزارش و ضمائم آن سعی شده است روال موجود در گردش قطعات تعمیری و اقداماتی که قسمتهای مختلف در انجام این مهم عهدهدار هستند به تفصیل مشخص شده و با بررسی نمایندگان تام الاختیار قسمتهای تدارکات ، خدمات مدیریت ، مالی و مهندسی و تعمیرات اشکالات و نواقص سیستم موجود مرتفع گشته و این وضعیت بعنوان مدل تبدیل سیستم دستی به سیستم مکانیزه مورد استفاده قرار گیرد .
در تهیه این گزارش صرفنظر از هزینههای مصروفه جهت تهیه گزارش 149/ گ / 592 که بعنوان گزارش منبع مورد استفاده قرار گرفته حدود 200 ساعت وقت بررسی و کارشناسی و یکصد و پنجاه ساعت زمان جهت اقدامات پشتیبانی (تهیه فرمهای پیوست ، ماشین نویسی اصلاح نمونهها ، تکثیر و ...) آن صرف شده است .
موضوع :
نحوه درخواست قطعات مصرفی و چگونگی گردش اسناد مربوط به آنها در « هما »
1- نحوه درخواست اقلام مصرفی از انبار
بنابر سیاست جاری شرکت هواپیمائی جمهوری اسلامی ایران کلیه اقلامیکه دارای مصرف متوالی میباشند در چهارده انبار موجود نگهداری میشوند مصرف کنندگان اینگونه اقلام در زمان نیاز اقدام به صدور فرم درخواست از انبار * را مینمایند.
اطلاعاتی که مصرف کننده در زمان تهیه درخواست بر روی فرم درج مینماید ، عبارتست از:
الف – اطلاعات کلی در مورد درخواست کننده و علت درخواست شامل :
- نوع هواپیما و شماره ثبتی هواپیما (در مورد اقلام مربوط به هواپیما)
- کد محل ( واحد )
- مرکز هزینه
- نوع هزینه
- آدرس تحویل گیرنده
- شماره دستور کار
ب- اطلاعات مربوط به اقلام درخواستی شامل :
- تعداد درخواستی
- واحد مصرف جنس
- شماره فنی قطعه ( جنس )
- کلاس تعیین شده برای قطعه ( جنس)
- شرح جنس قطعه
پس از درج اطلاعات فوق درخواست کننده فرم را امضاء و جهت تائید سرپرست قسمت و یا مقام تائید شده از سوی سرپرست قسمت ارائه مینماید پس از کسب تائید درخواست کننده بسته به مورد یا به انبار مورد نظر مراجعه مینماید و یا اینکه نسخه درخواست را با پست شرکت COMAIL جهت انبار ارسال مینماید .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 68 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
هیپوفیز یا pituitary gland ، غده کوچکی است در زیر مغز و درون حفره استخوان شب پره که 0.5 تا 1.5 گرم وزن دارد. از نظر جنینی دارای منشا دو گانه عصبی و اکتودومی است. این غده شامل دو قسمت است: نوروهیپوفیز یا هیپوفیز عصبی که در ارتباط با بطن سوم مغزی است و آدنوهیپوفیز یا هیپوفیز غدهای.
آدنوهیپوفیز
این قسمت از هیپوفیز دارای بخشهای زیر است:
بخش دور یا لوب قدامی
این بخش که بزرگترین قسمت آدنوهیپوفیز را تشکیل میدهد از بیرون بوسیله کپسولی از بافت همبند متراکم احاطه شده است که استطالههای ظریفی از آن به درون بافت نفوذ میکند. سلولهای پارانشیمی لوب قدامی براساس خصوصیات رنگپذیری خود به دو دسته کروموفیل و کروموفوب تقسیم میشوند. کروموفیلها خود شامل سلولهای اسیدوفیل و بازوفیل است. سلولهای اسیدوفیل بر اساس هورمونهای مترشحه خود به دو دسته سوماتوتروفها و ماموتروفها تقسیم میشوند. سلولهای بازوفیل به سه دسته کورتیکوتروفها ، تیروتروفها و گونادوتروفها تقسیم میشوند.
بخش لولهای
سلولهای این ناحیه از آدنوهیپوفیز عمدتا از نوع گونادوتروپینها هستند.
لوب میانی
لوب میانی حاوی فولیکولهایی است که بقایای بنبست راتکه میباشند و به کیستهای راتکه معروفند. سلولهای موجود در این ناحیه عمدتا از نوع بازوفیل هستند و پرواپیوملانوکورتین سنتز میکنند. سلولهای اسیدوفیل نیز در لوب میانی دیده میشوند. عملکرد این قسمت در انسان مشخص نشده است.
ساختار هورمون رشد
هورمونهای آدنوهیپوفیز
هورمون رشد: این هورمون توسط سوماتوتروفها ترشح میشود. هورمون رشد باعث افزایش متابولیسم سلولهای بدن و رشد طولی و قطری استخوانها و باعث افزایش قد میشود.
هورمون پرولاکتین: این هورمون توسط ماموتروفها ترشح میشود و سبب رشد پستانها طی حاملگی و ترشح شیر پس از زایمان میگردد.
کورتیکوتروپین: این هورمون توسط کورتیکوتروفها ترشح میشود و باعث افزایش ترشح هورمونهای مترشحه از قشر غدد فوق کلیوی میگردد.
هورمون محرک فولیکول (FSH) و هورمون لوتئینزا (LH) که هر دو توسط گونادوتروفها ترشح میشوند.
نوروهیپوفیز
این بخش شامل ساقه عصبی ، برجستگی میانی و بخش عصبی یا لوب خلفی است. بخش عصبی فاقد سلولهای ترشحی است وعمدتا از آکسون نورونهایی تشکیل شده که جسم سلولی آنها در هیپوتالاموس قرار گرفته است. این نورونهای مترشحه هستهای سوپرابتیک و پاراونتریکولار هیپوتالاموس را تشکیل میدهند. نورونهای واقع در این هستهها ، دو هورمون به نامهای آنتیدیورتیک هورمون یا وازوپرسین و اکسیتوسین و پروتئین حامل برای هر کدام از هورمونها به نام نوروفیزین سنتز میکنند. هورمونهای سنتز شده توسط این نورونها به صورت گرانولهای ترشحی از طریق آکسون به بخش عصبی انتقال مییابد.
اجتماع این گرانولها ، در انتهاهای متسع شده آکسونها اجسام هرینگ نامیده میشوند که با میکروسکوپ نوری قابل مشاهده هستند. این اجسام که در واقع هورمونهای ذخیره شده محسوب میشوند در مواقع لازم آزاد شده و وارد گردش خون میشوند. در بخش عصبی علاوه بر اجسام هرینگ ، سلولهایی موسوم به پیتوویسیت دیده میشوند که شبیه سلولهای گلیال بافت عصبی ، آکسونها و انتهاهای آکسونی را احاطه کرده و پشتیبانی از آنها را عهدهدار میباشند. هورمون وازپرسین افزاینده فشار خون است. اکسیتوسین هورمونی است که بر عضلات صاف جدار رحم اثر کرده و با منقبض کردن آنها به عمل زایمان کمک میکند.
خونگیری هیپوفیز
دو شریان مشتق از کاروتید داخلی ، هیپوفیز را تغذیه میکنند. بخش لولهای و ساقه عصبی توسط شرائین هیپوفیز فوقانی راست و چپ تغذیه میشوند و این شرائین ، شبکه مویرگی وسیعی را در ناحیه برجستگی میانی بوجود میآورند. ورید حاصل از این شبکه مویرگی به نام ورید پورتال وارد بخش قدامی شده و در آنجا شبکه مویرگی ثانویه را بوجود میآورد (سیستم پورت هیپوفیزی). لوب خلفی یا بخش عصبی توسط شرائین هیپوفیزی تحتانی راست و چپ تغذیه میگردد. با وجود این ، بخش قدامی نیز شاخههایی از شرائین هیپوفیزی تحتانی را دریافت میکند.
ارتباط هیپوفیز و هیپوتالاموس
گرچه هورمونهای مترشحه از لوب قدامی هیپوفیز فعالیت اکثر غدد داخلی را کنترل میکنند ولی خود این سلولها نیز توسط فاکتورهای آزاد کننده و مهارکننده که عمدتا از بخش هیپوتالاموس ترشح میشوند، کنترل میشوند. این فاکتورها توسط نورونهای ترشحی هیپوتالاموس ترشح و در برجستگی میانی آزاد میشوند و سپس توسط سیستم پورت هیپوفیزی به لوب قدامی میرسند.
اختلالات هیپوفیزی
افزایش ترشح هورمون رشد در سنین رشد باعث رشد بیش از حد میشود که ژیگانتیسم یا غول آسایی نامیده میشود و در بزرگسالان باعث افزایش رشد قطری استخوانها میشود که آکرومگالی نام دارد. کاهش ترشح هورمون رشد در سنین رشد موجب کوتولگی هیپوفیزی میشود.
اختلالات غده هیپوفیز
غدهٔ هیپوفیز عضوى به اندازهٔ یک انگشتانه است که درست زیر مغز قرار دارد. این غده ”غدهٔ غالب“ خوانده شده است زیرا ترشحات آن فعالیت سایر غدد درونریز را تنظیم مىکند و همچنین باعث رشد و تکامل مىشود. فعالیت غدهٔ هیپوفیز به نوبهٔ خود توسط بخشى از مغز که هیپوتالاموس خوانده مىشود تنظیم مىگردد. اکثر اختلالات غدهٔ هیپوفیز از تولید بسیار زیاد یاد بسیار کم یکى از شش هورمون آن ناشى مىشود. چند نمونه عبارتند از:
کوتولگی
غول پیکری
درشت انتهائی (آکرومگالی)
دیابت بیمزه
کوتولگى
کوتولگى هنگامى بروز مىکند که هیپوفیز قادر به تولید مقدار کافى هورمون رشد در دوران کودکى نباشد. این مسئله باعث تأخیر در رشد یا کوتولگى مىشود. تکامل جنسى نیز معمولاً به تأخیر مىافتد. این اختلال نسبتاً نادر است و سوءتغذیه و بیمارىهاى مادرزادى قلب از علل شایعتر توقف رشد هستند. اگر کودک شما از میزان رشد پیشبینى شده در جدول راهنماى رشد برخوردار نیست پزشک علاوه بر بررسى علل شایعتر، میزان هورمون رشد خون کودک را اندازهگیرى خواهد کرد. در صورت کشف زودرس مىتوان کوتولگى هیپوفیزى را با تزریق هورمون رشد انسانى که توسط مهندسى زیستى (bioengineering)، تولید مىشود، درمان کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید