چکیده:
در این تحقیق به بررسی رابطه انواع مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. هدف اولیه شرکت ها افزایش ثروت مالکان است لیکن به دلیل وجود تضاد منافع لزوماً همیشه مدیران در پی کسب حداکثر منافع برای مالک یا مالکان نخواهند بود.مشکل نمایندگی عبارتست از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) می گردد با شکل گیری رابطه نمایندگی، هزینه نمایندگی به واسطه تضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود. هزینه های نمایندگی اثرمعکوسی بر ارزش شرکت دارد از این رو شرکتها به دنبال کنترل و کاهش چنین هزینه هایی می باشند. در این تحقیق برای اندازه گیری هزینه های نمایندگی از تعامل بین فرصت های رشد و جریان های نقد آزاد استفاده گردیده و ازشاخص Q توبین به عنوان معیاری برای اندازه گیری فرصت های رشد استفاده شده است. ازبین سازوکارهای کنترل هزینه نمایندگی مالکیت نهادی،مالکیت شرکتی،مالکیت مدیریتی و مالکیت خصوصی به عنوان متغیرهای مستقل بررسی شده می باشد.همچنین برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون مقطعی ترکیبی استفاده شده می باشد.یافته های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت نهادی و هزینه نمایندگی ورابطه منفی و معنادار بین مالکیت شرکتی وخصوصی با هزینه نمایندگی می باشد.مالکیت مدیریتی نیز رابطه معناداری با هزینه نمایندگی ندارد.از بین متغیرهای کنترلی نیز نسبت بدهی،بازده سود سهام و ارزش دفتری به ارزش بازار سهام رابطه منفی ومعنادار با هزینه نمایندگی دارد.
مقدمه:
رابطه نمایندگی عبارتست ازنوعی قرارداد که طبق آن مالک یا مالکین شخص دیگری را مأمور اجرای عملیات می کنند و در این راستا اختیار اتخاذ برخی تصمیمات را نیز به وی تفویض می نمایند جنسن و مک لینگ (1976).هدف اولیه شرکت ها افزایش ثروت مالکان است لیکن به دلیل وجود تضاد منافع مدیران لزوماً همیشه در پی کسب حداکثر منافع برای مالک یا مالکان نخواهند بود. مشکل نمایندگی عبارتست از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) می گردد با شکل گیری رابطه نمایندگی هزینه نمایندگی به واسطه تضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
در این تحقیق به طور کلی رابطه بین نوع ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی برای کاهش این هزینه ها بررسی می شود و در فصل اول راجع به کلیات تحقیق و مسایل و اهداف آن بحث می کنیم و پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم؛ سپس تعریف موضوع تحقیق را بیان نموده و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.
2-1-تاریخچه مطالعاتی
جدول(1-1): نتایج تحقیقات انجام شده در مورد ساختار مالکیت
نتایج اصلی دوره تحقیق محقق(محققین(
عملکرد شرکت های با درصد مالکیت مدیریتی بالای 40 درصد در حال بهبود می باشند.
میولر و اسپیتز (2006) 1997-2000 میولر و اسپیتز
سرمایه گذاری نهادی در کازینو ها ممکن است به سرمایه گذاران این صنعت کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهد.
تسای و گو (2007) 1999-2003 تسای و گو
بین مالکیت نهادی و کیفیت سود رابطه ای مثبت برقرار است که به صورت منفی تحت تأثیر افزایش تمرکز مالکیت سرمایه گذاری نهادی قرار خواهد گرفت.
ولری و جنکینز (2006)
2006 ولری و جنگینز
نتایج تحقیق ایشان نشان دهنده رابطه قوی و غیر خطی بین نسبت Q توبین و نسبت مالکیت مدیران اجرایی ورابطه ای قوی و مثبت بین نسبت Q توبین و نسبت مالکیت سرمایه گذاران نهادی نیز بودند.
مک کنل و سرواس (1990)
1976-1986
مک کنل و سرواس
1-بین بدهی و جریان های نقد آزاد رابطه معنادار و مثبتی برقرار است، که این رابطه در شرکت های با فرصت رشد پایین، بیشتر از شرکت های با رشد بالاست.
2-در شرکت های با فرصت رشد پایین، سرمایه گذاران نهادی مدیران را از سرمایه گذاری بیشتر از حد باز می دارد.
3-در شرکت های با فرصت رشد بالا سرمایه گذاران نهادی از استقراض بیشتر حمایت می کنند.
وو (2004)
1992-2000 وو
جدول(2-1): نتایج تحقیقات انجام شده در مورد هزینه نمایندگی
محقق(محققین( دوره تحقیق نتایج اصلی
درن هنری 1992-2002 نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس استرالیا است.
درن هنری (2010)
کراچلی، جنسن ، جاهرا و ریموند
1987-1993 نظارت اعمال شده از سوی مالکان نهادی جانشین مناسبی برای سایر ساز و کارهای کنترل هزینه نمایندگی بوده و در کاهش مشکل نمایندگی مؤثر می باشد.
کراچی، جنسن ، جاهرا و ریموند (1999)
سینگ و دیوید سون 1992- 1994 1- در صورت استفاده از نسبت گردش دارایی ها به عنوان هزینه های نمایندگی، افزایش مالکیت مدیران منجر به افزایش همسویی بین منافع مدیران و مالکان شده و هزینه های نمایندگی را کاهش می دهد.
2- بین نسبت مالکیت عمده بیرونی و هزینه های نمایندگی اعم از نسبت هزینه های عملیاتی به فروش و یا نسبت گردش دارایی ها ارتباط معناداری وجود نداشت.
3- بین اندازه هیئت مدیره و هزینه های نمایندگی شرکت رابطه معکوس مشاهده گردید.
سینگ و دیوید سون (2003)
مک نایت و ویر 1996-2000 1- افزایش در مالکیت مدیران به کاهش هزینه های نمایندگی کمک می کند.
2- نتایج بدست آمده در رابطه با تأثیر نسبت بدهی، نسبت به روش اندازه گیری هزینه های نمایندگی حساس بود. با اندازه گیری هزینه های نمایندگی، رابطه معکوس و معنادار برقرار بود. اینکه در صورت استفاده از تعامل جریان های نقد آزاد و فرصت های رشد به عنوان هزینه های نمایندگی، چنین رابطه ای معنادار نبود.
3- در صورت اندازه گیری هزینه های نمایندگی به روش سوم افزایش درصد اعضای غیر موظف به کاهش هزینه های نمایندگی کمک می نماید.
مک نایت و ویر (2008)
دوکاس و همکاران 1998-2000 که تحلیل گران اوراق بهادار به عنوان یکی از ساز و کارهای کاهش هزینه های نمایندگی مؤثرند.
دوکاس و همکاران (2005)
3-1- بیان مسئله
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر میزان هزینه های نمایندگی شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران است. اهمیت این پژوهش در این است که به گونه تجربی به مدیران و استفاده کنندگان درون سازمانی نشان دهد که متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکتهای بورسی بر میزان هزینه نمایندگی آنان تأثیر دارد، یعنی اگر مالکان را گروههای مختلف مانند دولت، مؤسسات مالی، بانکها و شرکتهای خصوصی دیگر تشکیل دهند هزینه های نمایندگی آنان متفاوت خواهد بود. افزون بر این، وجود کدام یک از ترکیب های متفاوت مالکیت در کمتر شدن هزینه های نمایندگی های شرکت مؤثرتر است. یکی از مقولات مهم در حاکمیت شرکتی، آگاهی از ساختار مالکیت و درجه بندی آن در مقیاس های استاندارد می باشد تا با استفاده از آن بتوان استراتژی های لازم در استقرار حاکمیت شرکتی را تدوین نمود.
ساختار مالکیت و ترکیب سهامداران در شرکتهای مختلف، متفاوت است. بخشی از مالکیت شرکتها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد این گروه برای نظارت بر عملکرد مدیران شرکت عمدتاً به اطلاعات در دسترس عموم همانند صورتهای مالی منتشره اتکا می کنند این در حالی است که بخش دیگری از مالکیت شرکتها در اختیار سهامداران حرفه ای قرار دارد که بر خلاف گروه سهامداران نوع اول اطلاعات داخلی با ارزش درباره چشم اندازهای آتی و راهبردهای تجاری و سرمایه گذاری بلند مدت شرکت از طریق ارتباط مستقیم با مدیران شرکت در اختیار ایشان قرار می گیرد. ساختار مالکیت در شرکتهای مختلف طبقه بندی های گوناگونی دارد . یکی از این طبقه بندی ها عبارتند از: طبقه بندی ساختارمالکیت به مالکیت نهادی، مالکیت خصوصی (مالکیت مدیریتی و شرکتی مالکیت خارجی). در تحقیق حاضر ما از این طبقه بندی استفاده می کنیم. سرمایه گذاران نهادی، شرکتهای بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مؤسسات مالی، بانکها و شرکتهای سهامی است که در سایر شرکتهای سهامی عام سرمایه گذاری می کنند. مالکیت خصوصی نیز به مالکیت مدیریتی، مالکیت شرکتی و مالکیت خارجی تقسیم بندی می شود ، اما به دلیل آنکه مالکیت خارجی در ایران به طور محسوس وجود ندارد این مالکیت را اندازه گیری نمی کنیم.
در این تحقیق رابطه ساختار مالکیت با هزینه های نمایندگی بررسی شده است. رابطه نمایندگی نوعی قرارداد است که طبق آن مالک نماینده ای را جهت انجام عملیاتی مأمور و در این راستا اختیاراتی در باب اتخاذ تصمیم به وی تفویض می کند. با شکل گیری رابطه نمایندگی، هزینه های نمایندگی ناشی ازتضاد منافع بین طرفین ایجاد می شود. هزینه های نمایندگی اثر معکوس بر ارزش شرکت دارند و شرکت ها به دنبال کنترل و کاهش این هزینه ها هستند.
مسأله اصلی بالا بودن هزینه های نمایندگی است و هرچه هزینه های نمایندگی شرکتها پایین تر باشد برای آنها مطلوب تر است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش می شود تا رابطه ساختار مالکیت که خود متشکل از نهادی ، خصوصی، شرکتی و مدیریتی است با میزان هزینه های نمایندگی مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان پیش بینی نمود که کدام یک از متغیرهای ذکر شده در بالا می تواند موجب کاهش هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شود.
در این مورد چند سوال اساسی وجود دارد که عبارتند از:
1:آیا بین هزینه نمایندگی و ساختار مالکیت به طور کلی رابطه وجود دارد؟
2:پایین بودن هزینه نمایندگی برای شرکتها مطلوب است؟
3:آیا بین هزینه نمایندگی و مالکیت خصوصی رابطه وجود دارد؟
4: آیا بین هزینه نمایندگی و مالکیت نهادی رابطه وجود دارد؟
در این پژوهش در پی ان هستیم که به این سوالات پاسخ دهیم.
4-1- چارچوب نظری تحقیق
در این تحقیق که به منظور بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران بین سالهای 85 تا 89 تهیه شده است متغیر مستقل ساختار مالکیت است و تأثیر آن روی متغیر وابسته که همان هزینه نمایندگی است مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
متغیر مستقل یعنی ساختار مالکیت شرکت شامل مالکیت نهادی، مالکیت خصوصی، مالکیت مدیریتی و مالکیت شرکتی می باشد در نتیجه با توجه به متغیر مستقل و وابسته تحقیق، شش فرضیه برای این تحقیق مطرح می شود برای سنجش فرضیه های مطرح شده در تحقیق از اطلاعات منتشر شده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده می کنیم. روش نمونه گیری هدفمند و سیستماتیک است
متغیرهای کنترلی تحقیق عبارتند از: اندازه شرکت، نسبت بدهی به کل دارایی ها، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، ضریب تغییرات سود (ریسک عملیاتی سود)، بازده سود سهام و نوع صنعت که تأثیر این متغیرهای کنترل برروی رابطه بین ساختار مالکیت و هزینه های نمایندگی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
5-1-مدل مفهومی تحقیق
نمودار 1-1 مدل تحلیلی تحقیق
6-1- فرضیه ها
فرضیه های فرعی:
1- بین مالکیت نهادی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
2- بین مالکیت شرکتی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
3- بین مالکیت مدیریتی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
4- بین مالکیت خصوصی و هزینه های نمایندگی در بازار سرمایه ایران رابطه وجود دارد.
5- نوع صنعت بر روابط نوع مالکیت وهزینه نمایندگی در بازار سرمایه ایران تاثیرگذار است.
7-1- اهداف تحقیق
این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی است و به دنبال بدست آوردن راهی برای کاهش هزینه های نمایندگی از طریق نوع ساختار مالکیت است.
اهداف این تحقیق در کل عبارتند از:
1- فراهم آوردن شرایط لازم و کافی جهت تدارک اطلاعات مربوط به کاهش هزینه های نمایندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
2- تعیین ساختار مالکیت مناسب جهت پایین آوردن هزینه نمایندگی
3- کمک به مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی
4- دانشجویان و علاقه مندان
5- بهره وران این تحقیق استفاده کنندگان درون سازمان و مدیران هستند و برای پایین آوردن هزینه های نمایندگی از طریق ساختار مالکیت به آنها کمک می کند.
8-1- اهمیت تحقیق
هزینه های نمایندگی اثر معکوس بر ارزش شرکت دارند ، یعنی اگر بازار انتظار وقوع چنین هزینه هایی را داشته باشد ارزش شرکت کاهش خواهد یافت . انواع مختلف ساختار مالکیت وجود دارند که می توانند به کاهش هزینه های نمایندگی و اثرات منفی آن بر ارزش شرکت کمک نمایند . کاهش هزینه های نمایندگی منجر به افزایش ارزش شرکت می گردد ، از این رو انتخاب ساختار مالکیت شرکت از طریق تاثیر بر هزینه های نمایندگی می تواند باعث افزایش ارزش شرکت و در نتیجه منفعت سهامداران و سایر ذینفعان گردد . ساختار و اثر بخشی هیئت مدیره و همچنین ساختار مالکیت در شرکت های سهامی عام بسیار متنوع است از این رو به نظر می رسد که کیفیت نظارت بر فعالیت های مدیران در بین شرکت های مختلف متفاوت باشد.
شناخت اثر بخشی نوع ساختار مالکیت بر میزان هزینه های نمایندگی از جمله مالکیت نهادی و مالکیت خصوصی بر میزان هزینه های نمایندگی شرکت از اهداف این تحقیق می باشد.
9-1- حدود مطالعاتی
در این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار مالکیت (مالکیت نهادی، و مالکیت خصوصی، مالکیت شرکتی و مالکیت مدیریتی) و هزینه های نمایندگی شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران مورد کنکاش قرار می گیرد.
دوره زمانی پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق و محدودیت های هزینه و زمان 5 ساله و از ابتدای سال 1385 تا انتهای سال 1389 است.
10-1- تعاریف واژه ها و اصطلاحات
در مراحل مختلف اجرای تحقیق مفروضاتی به شکل ذیل حاکم است که بدون آنها امکان انجام تحقیق وجود ندارد یا اینکه با اشکال مواجه شده است.
مالکیت نهادی: تعریف های متعددی در رابطه با مالکیت نهادی شده است که در ذیل به بخشی از انها اشاره میکنیم:
1. مالکیت نهادی عبارتست از درصد سهام در شرکتهای دولتی طبق استانداردهای حسابداری درصد سهامی که به شکل مالکیت نهادی مورد توجه قرار میگیرد 20 درصد است.(درن هنری ،2010، 30)
2.سرمایه گذاران نهادی به سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانکها,بیمه ها, بنیادها, موسسه های بازنشستگی و... اطلاق میشود.میزان مالکیت نهادی از طریق نسبت سهام عادی در اختیار سرمایه گذاران نهادی در یک شرکت به کل سهام ان شرکت محاسبه میشود. (مرادزاده فردو همکاران،1387، 86)
در این مطالعه ما از تلفیق این تعاریف استفاده کردیم
مالکیت مدیریتی:درصد سهامی که در دست اعضای حقیقی و حقوقی (اعضای هیت مدیره )و خانواده هایشان است.در تعریفی دیگر مالکیت مدیریتی درصدی از کل مالکیت شرکت که در دست مدیران است.این درصد بستگی به این دارد که چه درصدی در هر شرکت اهمیت دارد و این که بالاترین سطح سرمایه گذاری دست چه گروهی است.استانداردها 20 درصد را معرفی کرده اند. (همان منبع، 30)
مالکیت شرکتی:وقتی مالکیت در گروه نهادی و مدیریتی نباشد یعنی اشخاص حقوقی که مستقل از شرکت هستند مالکیت را دارا باشند و بیش از 20% سهام دست انها باشد مالکیت شرکتی نامیده میشود.
هزینه نماینگی:با شکل گیری رابطه نمایندگی هزینه هایی به واسطه تضاد منافع از ناحیه مغایرت نتایج عملکرد مدیران و انتظارات سهامداران، به کارگیری عوامل انگیزشی و استفاده از فرآیندها و سیاست های نظارتی برای سهامداران ایجاد شده است که از آنها به عنوان هزینه های نماینگی یاد می شود(نوروش و ابراهیمی کردلر،1388، 2)
اندازه شرکت: توسط لگاریتم حقیقی کل درامد در پایان سال مالی اندازه گیری میشود. (درن هنری ،2010،30)
نسبت بدهی:از تقسیم کل بدهیها به کل دارایی ها بدست می اید. (همان منبع، 30)
ضریب تغییرات سود:توسط انحراف استاندارد از بازگشت سهم روزانه در دوره مربوط اندازه گیری میشود. (درن هنری ،2010،30)
بازده سود سهام: سود هر سهم تقسیم بر قیمت سهام در پایان سال. (همان منبع، 30)
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام: ارزش دفتری سهام تقسیم برارزش بازار سهام (رحمانی وحسینی،1389، 47)
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه
برای سالیان متمادی در گذشته اقتصاد دانان فرض می کردند که تمامی گروههای مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند اما در 30 سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجه شرکت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاد دانان مطرح شده است این گونه موارد به طور کلی تحت عنوان تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت بیان می شود (نمازی و کرمانی ،1387، 84).
رابطه نمایندگی عبارتست از نوعی قرارداد که طبق آن یک یا چند نفر (مالک یا مالکین) شخص دیگری را مأمور اجرای عملیاتی می کنند و در این راستا اختیار اتخاذ برخی تصمیمات را نیز بر وی تفویض می نمایند (جنسن و مک لینگ ،1976 ، 305).
با شکل گیری رابطه نمایندگی به واسطه تظاد منافع بین طرفین هزینه ها نمایندگی ایجاد می گردد.
سوال مطرح شده این است: آیا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکت ها بر میزان هزینه نمایندگی آنها تأثیر دارد یعنی اگر ساختار مالکیت به شکل نهادی یا خصوصی باشد هزینه نمایندگی آنها چگونه خواهد بود؟ وجود کدامیک از ترکیب های متفاوت مالکیت در کمتر شدن هزینه ای نمایندگی مؤثر است؟ با دستیابی به جواب این سوال ها می توان به منظور کمتر شدن هزینه های نمایندگی اقدامات مناسب تری به عمل آورد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر هزینه های نمایندگی شرکت ها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادادر تهران است. اهمیت این پژوهش در این است که به گونه تجربی به مدیران و سایر تصمیم گیرندگان نشان می دهد که متفاوت بودن ساختار شرکت های بورسی بر میزان هزینه های نمایندگی آنها تأثیر دارد یعنی اگر مالکان شرکت ها را گروههای مختلف دولت، مؤسسات مالی، بانکها و شرکت های خصوصی دیگر تشکیل دهند هزینه های نمایندگی آنها متفاوت خواهد بود.
در این فصل ابتدا ادبیات موضوعی در خصوص تئوری نمایندگی ،هزینه نمایندگی، جریان های نقدآزاد و ساختار مالکیت از جمله مالکیت نهادی ، خصوصی ،مدیریتی و شرکتی پرداخته شده سپس در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.
2-2- تئوری نمایندگی
تئوری نمایندگی در نتیجه جدایی منافع مدیریت و مالکیت در شرکت ها ایجاد شده و به تجزیه و تحلیل تضاد منافع موجود بین طرف های رابطه نمایندگی می پردازد فرض بنیادین این تئوری عمل افراد در جهت حداکثر کردن منافع شخصی شان است منافعی که گاهاً می تواند در تضاد با حداکثر کردن منافع شرکت باشد به دلیل وجود تضاد منافع، مدیران لزوماً همیشه در پی کسب حداکثر منافع برای مالک (مالکان) نخواهند بود. (جنسن ، 1986، 323)
مشکل نمایندگی عبارت است از ترغیب نماینده به اتخاذ تصمیماتی که موجب حداکثر شدن رفاه مالک (مالکان) گردد با توجه به این که رابطه بین سهامداران و مدیران نمونه بارزی از مصادیق تعریف شده در رابطه نمایندگی می باشد مسائل مربوط به جدایی کنترل از مالکیت در این گونه شرکت ها ارتباط نزدیکی با مشکل نمایندگی مطرح شده در تئوری نمایندگی دارد مشکل نمایندگی در تمام سازمان ها و در تمام اشکال فعالیت ها مشارکتی وجود دارد.
بین تمام سطوح مدیریت در شرکت،دردانشگاهها،درشرکت های سهامی،در شرکت های تعاونی، نهادهای دولتی ،دراتحادیه ها و به طور عادی در تمام روابطی که به عنوان رابطه نماینگی تلقی میشوند وجود خواهد داشت. (نوروش، کرمی ،1388،31)
تئوری نمایندگی به تشریح و پیش بینی رفتار طرف های مرتبط با شرکت می پردازد این تئوری شرکت را شبکه ای از روابط نمایندگی می داند و در جستجوی درک رفتار سازمانی از طریق بررسی این موضوع است که چگونه طرف های درگیر در روابط نمایندگی می کوشند مطلوبیت خود را حداکثر کنند. (جنسن ، 1986، 326)
در واقع در این دیدگاه شرکت به صورت یک شخصیت قانونی در نظر گرفته شده است که نقطه مرکزی یک فرایند پیچیده است که در طی آن بین اهداف متضاد افراد مختلف در چهارچوبی از روابط قراردادی موازنه برقرار می شود از این نظر رفتار شرکت به مثابه بازاری تلقی می شود که حاصل یک فرایند تعادلی پیچیده است (جنسن ومک لینگ ،1976، 308).
یکی از مهمترین روابط نمایندگی رابطه بین گروه مدیریت و مالکان شرکت است.مالکان در پی حداکثر شدن بازده سرمایه گذاری و قیمت اوراق بهادار میباشند حال آنکه مدیران طیف گسترده تری از نیازهای اقتصادی و روانی دارند که از آن جمله می توان به حداکثر پاداش اشاره کرد (نوروش و کرمی،1388، 32)
برای نظارت بر قراردادهای منعقده با مدیران باید مخارجی را متحمل شد که این مخارج می تواند منجر به کاهش پاداش مدیران شود از این رو مدیران انگیزه دارند تا مخارج یاد شده را از طریق عدم تضاد با مالکان پایین نگه دارند.
3-2- مشکلات نمایندگی
اولین مشکل مربوط به نمایندگی وجود تضاد منافع بین سهامدار و مدیر است. یعنی سهامدار به دنبال رسیدن به بالاترین مرحله ارزش سرمایه گذاری است و مدیر نیز در وهله اول به دنبال افزایش ثروت خود می باشد بنابراین این احتمال وجود دارد که مدیر در راستای منافع سهامدار عمل ننماید. اختلاس و فساد مالی مدیر و خارج ساختن منافع سهامدار از شرکت، نمونه هایی افراطی از این تضاد منافع می باشند. دومین مشکل نمایندگی مربوط به ناتوانی سهامدار در ملاحظه اقدام و عملیات مدیر است. سهامدار نمی تواند اقدامات مدیر را به طور روزانه دنبال کند تا مطمئن شود که آیا تصمیم گیری های مدیر منطبق با منافع سهامدار است یا خیر. بنابراین سهامدار فاقد امکانات لازم در خصوص عملیات مدیران است. این حالت را اصطلاحاً عدم تقارن اطلاعاتی می نامند در این صورت اگر از طرف سهامدار روشی جهت کنترل عملیات مدیر به وجود نیاید فقط مدیر می داند که آیا در راستای منافع سهامدار گام برداشته است یا خیر، از طرف دیگر مدیر نسبت به اقداماتی که درسازمان باید صورت گیرد بیشتر از سهامداراطلاع اجرایی دارد این اطلاع اضافی مدیر توسط نمایندگی «اطلاعات محرمانه» نامیده می شود وجود اطلاعات محرمانه به عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامدار و مالک می افزاید. سومین مشکل نمایندگی به اصطلاح «اثرات انتخاب نامناسب» می باشد این مورد زمانی اتفاق می افتد که اشخاص تمایل دارند با دارا بودن اطلاعات خصوصی درباره چیزی که نفع آنها را فراهم می سازد با طرفین مقابل قرارداد منعقد نمایند.
این مشکل در چهارچوب رابطه بین مدیر و سهامدار نیز ممکن است به وجود آید و مدیر به نحوی رفتار نماید تا اطلاعات نادرست و غیر کامل به سهامدار منتقل نماید.(نمازی،1384 ، 147)
چهارمین مشکل نمایندگی در اصطلاح مخاطره اخلاقی نام گرفته است این مشکل وقتی به وجود می آید که نماینده طبق نفع شخصی خود انگیزه پیدا می کند تا از شرایط قرارداد منعقد شده خارج شده زیرا مالک اطلاعاتی لازم در خصوص اجرای قرارداد و انجام عملیات لازم توسط نماینده را ندارد، به عنوان مثال شخصی که اتومبیل خود را بیمه می کند و دچار تصادف می شود ممکن است در اثرتصادف فقط صدمه به سپر اتومبیل زده شود اما شخص ادعا می کند صدمه به بدنه اتوموبیل (که قبلاً صدمه دیده بوده است) نیز رسیده است این خطر به چارچوب رابطه بین سهامدار، مدیر نیز وقتی به وجود می آید که سهامدار نتواند اقدام و عمل مدیر را ملاحظه کند. (همان منبع ، 148)
پنجمین مشکل مربوط به نمایندگی این است که قرارداد بیمه سهامدار و مدیر در شرایط عدم اطمینان نسبت به حالات طبیعت آینده منعقد می گردد یعنی قرارداد به طور معمول در زمان «یک» جهت اجرای عملیاتی تنظیم می گردد، اما نتیجه نهایی که ممکن است محصول یا سود باشد دست کم نیاز به گذشت یک دوره مالی دارد.
طی زمان «یک» و «دو» اتفاق های زیادی ممکن است رخ دهد که روی محصول نهایی یا سود اثر می گذارند درتئوری نمایندگی این اتفاق به دو گروه عوامل غیر قابل کنترل و عوامل قابل کنترل طبقه بندی می شوند بنابراین دسترسی به محصول و یا سود نهایی همیشه بر اساس احتمالات است و در حقیقت مبنای قرارداد ارزش مورد انتظار سود است نه سود مطلق. نظر بر اینکه مدیر ریسک گریز است به طور طبیعی تمایل دارد که دست کم قسمتی ازریسک مربوط به عوامل غیرقابل کنترل را به مالک انتقال دهد یعنی همراهی در ریسک نیز نباید به وجود آید. (همان منبع ، 149)
حال با توجه به ویژگی های مربوط به مالک و نماینده و مشکلات یاد شده که مربوط به نمایندگی است مسأله تعیین قرارداد بهینه ای است که انگیزه لازم را به سهامدار و مدیر فراهم سازد تا با یکدیگر معامله نمایند این نوع قرار داد را قرارداد انگیزشی – بهینه می نامند در این حالت اطلاعات لازم جهت انعقاد این قرارداد باید فراهم گردد این قرارداد به طور معمول دارای دو ویژگی عمده می باشد:
1-اطلاعات لازم در شرایط عدم اطمینان را فراهم می سازد.
2-مبنای مناسبی جهت سهیم شدن در ریسک بین سهامدار و مدیر ایجاد می کند.
با توجه به موارد بالا سهامدار و مدیر باید در خصوص دو مورد زیر اقدام نمایند:
1-قرارداد مناسبی که میزان حقوق و مزایا، سهیم شدن در ریسک و ... مدیر و سهم سهامدار از سود را مشخص سازد تنظیم نمایند.
2-سیستم اطلاعات و حسابداری مناسبی که داده های لازم را جهت مبنای قرارداد فراهم می سازد به طور مشترک انتخاب نماید اطلاعات این سیستم به طور معمول باید برای هر دو طرف قابل ملاحظه و ارزیابی باشد.
1-3-2- تعمیم مشکل نمایندگی
می توان مشکل نمایندگی بین مدیران و مالکان را به روابط مشابه بسط داد بطور مثال این مشکل ممکن است بین سهام داران دارای کنترل (اکثریت) و سهام داران اقلیت و یا بین سهام داران و اعتبار دهندگان تشریح گردد . تضاد منافع بین سهام داران دارای کنترل (اکثریت و سهام داران اقلیت) ممکن است از آنجا ناشی شود که سهام داران کنترل (اکثریت) ، مانند مدیران دارای کنترل می توانند بخشی از منابع شرکت را به سمت منافع شخصی و اختصاصی خودشان ، به هزینه سهام داران فاقد کنترل (اقلیت) هدایت نمایند.
از دیدگاه مدیران ، منافع شخصی و اختصاصی ممکن است شامل پاداش های مضاعف نظیر موارد زیر باشند :
ساختمان اداری لوکس ، یا ضوابط فزاینده منافع ایشان بدون هیچگونه ارزش افزوده برای سهام داران یا به تعویق انداختن تصمیمات اصلاح ساختاری و زیر بنایی لازم به منظور اجتناب از مواجه با اعتراض کارکنان ، اتحادیه ها ، سیاستمداران و رسانه، ولی از دیدگاه سهامداران دارای کنترل (اکثریت) اینگونه منافع شخصی و اختصاصی ممکن است به صورت قیمت گذاری انتقالی از طریق آن می توان منافعی را به سایر شرکت ها که سهامداران اکثریت حائز سهم بزرگی از منافع ناشی از جریان های نقدی آن ها می باشند ، یا فروش دارایی ها به قیمت های کمتر از منصفانه به شرکت های متعلق به سهام داران دارای کنترل (اکثریت ) نمود پیدا کنند (بیسواز ، 2008 ،52) .
مشکل نمایندگی بین اعتبار دهندگان و سهام داران از آنجا به وجود می آید که اعتبار دهندگان در شرکت های با سوددهی بالا حداکثر تا میزان مفاد قرارداد بدهی از سود شرکت سهم می برند ، لیکن در صورت ورشکستگی در زیان شرکت بدون توجه به قرارداد سهیم می شوند ، و این عدم تقارن در موارد تامین مالی از طریق استقراض منجر به انگیزه ای برای سهام داران در راستای ترجیح سرمایه گذاری در پروژه های با ریسکی بیش از آنچه مطلوب اعتبار دهندگان است خواهد شد (نوروش و ابراهیمی کردلر ، 1388 ، 38-39) .
4-2- هزینه نمایندگی
طبق تعریف جنسن و مک لینگ «رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند» در روابط نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. (جنسن و مک لینگ ، 1976، 315).
هزینه هایی از ناحیه مغایرت نتایج عملکرد مدیران و انتظارات سهامداران، به کارگیری عوامل انگیزشی و استفاده از فرآیندها و سیاست های نظارتی برای سهامداران ایجاد شده است که از آنها به عنوان هزینه های نماینگی یاد می شود بدین ترتیب می توان انتظار داشت که وجود تضاد منافع در شرکت های سهامی به طور معمول وجود داشته باشد زیرا هیچ گاه مدیران مالک صد در صد سهام نیستند حتی هنگامی که مدیران بخشی از سهام شرکت را در اختیار دارند با توجه به اینکه حاصل تلاش ها و تدابیر آنان به طور 100% نصیب خودشان نمی شود ممکن است از تمامی توان خود برای حداکثر کردن ثروت سهامداران بهره نگیرند. این وضعیت در شرکت های بزرگتر با شدت بیشتری نمود پیدا می کند که مدیران در صد کمی از سهام را در تملک خود دارند. (همان منبع ،317)
جنسن و مک لینگ هزینه های نمایندگی که به واسطه شکل گیری رابطه نمایندگی ایجاد می گردند را به صورت مجموع موارد زیر تعریف کردند:
1-مخارج نظارت (کنترل) مدیر توسط مالکان: این مخارج شامل تلاش هایی است که از سوی مالکان در راستای ارزیابی، مشاهده و کنترل رفتار نماینده انجام می گیرد. این اقدامات ممکن است شامل حق الزحمه خدمات حسابرس مستقل، طرح های پاداش و یا محدودیت در بودجه و ... گردد. این مخارج توسط مالکان پرداخت می شود ولی به اعتقاد فاما و جنسن (1983) این مخارج نهایتاً منجر به تعدیل پاداش و مزایای مدیر می گردد.
2-مخارج التزام: با توجه به این که مدیران نهایتاً متحمل هزینه های نظارت خواهند شد، آنها انگیزه دارند تا اطمینان مالکان نسبت به عدم انجام فعالیت هایی که به رفاه آنها صدمه می زند جلب نمایند.
منابع صرف شده توسط مدیر در جهت کسب اطمینان مالکان، مخارج التزام می باشند. به طور مثال مخارج افشای اطلاعات اضافی بر مالکان ممکن است باعث کاهش نظارت آنها گردیده و این باعث منتفع شدن مدیران گردد. به طور کلی مدیران تا زمانی که هزینه نهایی مخارج التزام با کاهش در مخارج نظارت برابر گردد، حاضر به متحمل شدن چنین هزینه هایی هستند.
3-زیان باقیمانده: در اکثر روابط نمایندگی، مالکان و مدیر متحمل هزینه های نظارت و التزام می گردند با این وجود ممکن است کماکان تصمیمات متخذه توسط مدیر کلاً با تصمیمات حداکثر کننده رفاه مالکان همسو نگردیده باشد؛ به مبلغ ریالی کاهش در رفاه مالکان در اثر این عدم همسویی زیان باقیمانده اتقاق می شود (جنسن و مک لینگ ،1986، 326).
نحوه اندازه گیری هزینه های نمایندگی: تا کنون از سه نوع معیار برای اندازه گیری نمایندگی استفاده شده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 116 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آشنایی با شبکه های موبایل و دیتا
هر روزه بر تعداد مشترکین این نوع ارتباط در جهان افزوده میشود .
تجارت ارتباطات موبایل بسرعت در CEPT ( دفاتر پست و مخابرات اروپایی ) در حال رشد و توسعه است . CEPT از طریق بازارهای پر قدرت موبایل ، توسعة فناوری موبایل را رهبری می نماید و همکاریهای جدیدی در زمینة سیستمهای استاندارد ساز ، پیاده سازی و اجرای این فناوریها بوجود آورده است .
یکی از مهمترین محصولات این استانداردها که در CEPT شکل گرفته است استاندارد GSM است. این استاندارد سیستم ارتباطات موبایل سلولی دیجیتالی نسل جدید را در CEPT اروپا توسعه داده است . برای اولین بار کار استاندارد سازیGSM جهت پیاده سازی این سیستم در سال 1991 صورت گرفته است .
European Post offices and Telecommunication=CEPT
معماری GSM
در شکل بالا معماری سیستم GSM و عناصر تشکیل دهندة آنرا بهمراه رابطهای آنها مشاهده میکنید . سیستم GSM از ترکیب 3 زیر سیستم اصلی بوجود آمده است :
1- زیر سیستم شبکه
2-زیر سیستم رادیویی
3- زیر سیستم پشتیبانی و نگهداری
در سیستم GSM برای برقراری ارتباطات اپراتورهای شبکه بامنابع مختلف و تجهیزات زیر ساختار سلولی ، نه تنها رابطی هوایی بلکه چندین رابط اصلی دیگر برای مرتبط کردن قسمتهای مختلف این سیستم تعریف شده است ( این رابطها را میتوانید در شکل بالا مشاهده نمایید.
سه رابط مهم در سیستم GSM در زیر آمده است :
رابط A که میان MSC و BSC قرار دارد .
رابط A-bis که میان BSC و BTS قرار دارد .
رابط UM که میانBTS و MS قرار دارد .
رابط دیگری نیز بنام MAP وجود دارد که پروتکلی استکه میان عناصر MSC ، VLR ، HLR ، EIR و AUC رد وبدل میشود .
1-زیر سیستم شبکه :
این سیستم شامل تجهیزات و فانکشنهای مربوط به مکالمات end-to-end ، مدیریت مشترکین ، Mobility می باشد و نیز مانند رابطی میان سیستم GSM و مراکز تلفن ثابت ( PSTN ) عمل میکند .
زیر سیستم شبکه ، یک زیر سیستم سوئیچینگ می باشد که شامل MSC ها ، VLR ، HLR ، AUC و EIR می باشد .
در زیر تعریف کوتاهی از هر یک از این عناصر ارائه شده است :
MSC : یا مرکز سرویسهای سوئیچینگ موبایل فانکشنهای راه اندازی مکالمه (call setup) را انجام میدهد ، رابطی نیز با مراکز تلفن ثابت دارد و فانکشنهایی نیز مانند ارائة صورت حساب مشترکین نیز برعهده این مرکز است .
HLR : یا ثبت کنندة محل HOME یک پایگاه دادة متمرکز شامل اطلاعات تمامی مشترکین ثبت شده در یک PLMN است . ممکن است در یک PLMN بیشتر از یک HLR وجود داشته باشد ولی هر مشترک مشخص تنها به یک HLR میتواند وارد شود .
VLR : یا ثبت کنندة محل visitor یک پایگاه داده شامل اطلاعات موبایلهایی استکه در حال حاضر در حوزة MSC ی کنترلی در حال حرکت هستند . در زمانیکه یک MS به حوزة
MSC جدیدی وارد میشود ، VLR ی که به آن MSCمتصل شده است ، اطلاعات MS مورد نظر را از HLR درخواست میکند . HLR نیز اطلاعات MS مورد نظر را به آن MSC که MS در حوزه اش قرار دارد ، ارائه خواهد داد . اگر یکMS بخواهد مکالمه ای برقرار نماید VLR تمام اطلاعات مورد نیاز جهت برقراری مکالمه را ارائه خواهد داد و لزومی ندارد که در هر لحظه از HLR سوال نماید . VLR در یک جمله میتوان گفت ، یک HLR توزیع شده است و شامل اطلاعات دقیقی در مورد محل یک موبایل است .
AUC : یا مرکز تعیین هویت به HLR متصل میشود و وظیفة آن آماده سازی HLR بهمراه پارامترهای تعیین هویت و کلیدهای رمزنگاری استکه این عملیات برای اهداف امنیتی استفاده میشوند .
EIR : یا ثبت کنندة هویت تجهیزات یک پایگاه داده استکه در آن شماره های بین المللی تعیین هویت تجهیزات موبایل (IMEI) ، برای هر دستگاه موبایل ثبت شده ، ذخیره میشود .
یکی دیگر از ترکیبات زیر سیستم شبکه Echo Canceller استکه مسایل آزار دهنده ای ( مانند انعکاس صدا ) که از طریق شبکة موبایل در زمان اتصال به یک مدار PSTN ایجاد میشود را کاهش میدهد .
شبکة IWF یا فانکشن داخل شبکه ای نیز رابطی میان MSC و دیگر شبکه ها ( PSTN و ISDN )میباشد .
-2زیرسیستم رادیویی
شامل تجهیزات و فانکشنهای مرتبط با مدیریت اتصالات مسیر رادیویی ، مانند مدیریت handover ها می باشد . این زیر سیستم شامل BSC ، BTS و MS است . MS بطور قراردادی در زیر سیستم رادیویی قرار گرفته و همیشه آخرین مسیر یک مکالمه است و از برقراری یک مکالمه ، بهمراه زیر سیستم شبکه ، جهت مدیریت mobility ، محافظت میکند .
IWF=InterWorking Function)
MS دارای قابلیتهای پایانة شبکه و همچنین پایانة کاربر است . هر سلول در سیستم GSM یک BTS با چندین گیرنده وفرستنده دارد . یک گروه از BTS ها توسط یک BSC کنترل میشوند . پیکربندیهای مختلفی برای BSC-BTS وجود دارد . برخی از این پیکر بندیها برای وضعیت ترافیک بالا و تعدادی برای مناطقی با ترافیک متوسط طراحی شده اند . یک BSC فانکشنهایی چون handover و power control را نیز کنترل مینماید .BSC و BTSبا هم بنام BSS شناخته میشوند . BSS از دید MSC بصورت یک رابط که ارتباطات لازم را با MS ها در حوزه ای مشخص برقرار میکند ، به نظر می رسد . BSS دائما با یک مدیریت کانال رادیویی ، فانکشنهای انتقال ، کنترل link رادیویی و تخمین کیفیت و مهیا سازی سیستم برای handover ها ، مرتبط است . BSS میتواند به N سلول پوشش بدهد که N میتواند یک یا بیشتر باشد .
زیرسیستم مرکز نگهداری و پشتیبانی (OMC ) شامل فانکشنهای نگهداری و پشتیبانی تجهیزات GSM میباشد و پشتیبانی رابط اپراتور شبکه را نیز برعهده دارد .
OMC به تمام تجهیزات داخل سیستم سوئیچینگ و BSC متصل میشود . OMC در حقیقت فانکشنهای نظارتی GSM یک کشور را انجام میدهد ( مانند صورتحساب دادن ) و یکی دیگر از مهمترین فانکشنهای آن هم ، فانکشن نگهداری HLR یک کشور است .
بسته به سایز شبکه هر کشور میتواند بیشتر از یک OMC داشته باشد . مدیریت سراسری و متمرکز شبکه نیز توسط مرکز مدیریت شبکه( NMC) انجام میپذیرد و OMC نیز مسئول مدیریت منطقه ای شبکه میباشد .
مطالب فوق شرح مختصری در مورد معماری GSM ، عناصر ، فانکشنها و رابطهای سیستم GSM بود.
گذری کوتاه در مورد شبکه تلفن ثابت
آشنایی مقدماتی با نحوه کار شبکه تلفن ثابت(PSTN)
برای اینکه نحوه کار شبکه موبایل(PLMN) برای شما مشخص شود ابتدا توضیح مختصری در باره شبکه تلفن ثابت خواهم داد که امیدوارم
خالی از لطف نباشد.
زمانی که شما در منزل یا محل کار قصد تماس گرفتن دارید ابتدا گوشی تلفن را بر می دارید و صدای بوق خاصی را می شنوید به این معنی که شما مجاز به شماره گیری و استفاده از شبکه تلفن ثابت هستید ارتباط شما با مرکز تلفن محلی (LOCAL) خود بو سیله دو رشته سیم مسی که از درب منزل یا محل کار شما به نزدیکترین پست (POST) (همان جعبه های کو چک سربی رنگ که در روی دیوار معابر نصب شده و به مقداری کابل وارد و خارج شده است)رفته است و از پست به کافو می رود(کافو ها همان کمدهای سبز رنگ است که در کنار خیابانها نصب شده است ) و از کافوها به چاله حوضچه که در زیر زمین توسط مخابرات حفر شده می رود و از آنجا به مرکز تلفن وارد می شود.
در مرکز تلفن دو رشته سیم مسی ابتدا به سالن MDF می رود (سالن MDF سالنی است که در آن کانکتور های زیادی بر روی شلفهای ایستا نصب شده است از یک طرف به ازای هر پورت یا شماره تلفن دورشته سیم مس از سمت سوییچ به آن وارد شده است و از سمت دیر دورشته سیم مسی که از سمت مشترک(منزل یا محل کار شما) آمده به آنجا می رسد و با ارتباط این دو شما می توانیدبه سوییچ وصل شده و یا اصطلاحا بوق داشته یاشید.
لازم به ذکر است هرگاه شما با 117 (خرابی تلفن ) تماس می گیرید به MDF همان مرکز تلفن وصل می شوید و به آنها خرابی تلفن خود را اطلاع می دهید.
سوییچ مخابراتی چیست ؟ دستگاهی است که کار مسیر یابی و مسیر دهی را انجام می دهد ودر ضمن وظیفه ثبت charging که همان مدت رمان مکالمه است را برعهده دارد و ضمنا ارائه سرویسهای مختلف اعم از انتظار مکالمه -انتقال مکالمه - نمایشگر شماره تلفن و غیره به عهده سوییچ می باشد.
سوییچهای تلفن ثابت به دو نوع آنالوگ و دیجیتال تقسیم می شود که سرویسهایی که ذکر شد صرفا در سوییچهای دیجیتال قابل ارائه می باشد.
مراکز مخابراتی بسته به تعداد مشترک در مناطق مختلف شهر ها و روستا ها ایجاد می شود و هر مرکز وظیفه ارائه سرویس به چند پیش شماره خاص در آن شهر را به عهده دارد .
حال دوباره به بحث خود باز گردیم وقتی شما شروع به شماره گیری می کنید سوییچ شماره های گرفته شده توسط شما را تجزیه و تحلیل می کند و مسیر آن را تشخیص می دهد مثلا اینکه این شماره داخل شهری است یا بین شهری و یا بین الملل توسط سوییچ مشخص شده و مسیر شما را به مرکز بعدی که هرکدام وظیفه خاصی به عهده دارند را برقرار می کند.
مثلا شما از تهران یک شماره در کرمانشاه را میگیرید( مثل 08313272222 ) سوییچ محلی شما با دیدن 0 می فهمد که باید کل شماره به سوییچ بین شهری بدهد بنابراین ابتدا به سوییچ بین شهری تهران(STD) داده و سوییچ بین شهری با دیدن رقم دوم یعنی
عدد 8 می فهمد که باید کل شماره را به سوییچ بین شهری (STD) منطقه 8 کشور که در همدان می باشد بدهد سوییچ STD همدان با دیدن رقم سوم که 3 می باشد شماره را به PCکرمانشاه میدهد ( PC یک نوع سوییچ بین شهری است ولی از لحاظ level پایین تر از STD می باشد PC کرمانشاه با دیدن رقم چهارم که 1 می باشد تشخیص می دهد که شماره مربوط به شهر کرمانشاه می باشد و با توجه به پیش شماره 327 به مرکز مربوطه تحویل داده می شود و مشترک شماره 2222 در مرکز 327 زنگ می خورد.
این مسیری بود که طی زمانی خیلی کم برای تماس بین تهران و کرمانشاه باید طی شود.
برای شماره های بین الملل مسئله کمی فرق می کند بدین ترتیب که مرکز محلی بادیدن 00 در ابتدای شماره تلفن کل شماره را به STD داده و STD ها هم شماره را به سوییچ بین الملل که ISC نامیده می شود می دهند و ادامه ماجرا .
شبکه موبایل چگونه کار می کند؟
در تلفن ثابت "هویت " مشترک مشخص است ِ از کجا؟ از آنجایی که مخابرات با کشیدن دو رشته سیم مسی تا در منزل یا محل کار و دادن بوق این کار برای مشترک کرده است.پس مرحله اول در شبکه مخابرات "هویت" یا شناسایی معتبر بودن مشترک است .
"مکان" مشترک نیز دقیقا مشخص است و این دیگر نیاز به توضیح ندارد یعنی سوییچ هنگامی که کسی با این مشترک کار دارد راحت آن را پیدا کرده و به آن زنگ می زند. قسمت بعدی " محل ثبت charging" است یعنی مشترک هرچقدر با تلفن خود به دیگران زنگ بزند هزینه آن در کجا ثبت می شود؟ جواب مشخص است - در سوییچی که به آن متصل است .
قسمت بعدی " ارائه سرویسهای جانبی " است مثل نمایشگر شماره تلفن و انتقال مکالمه و ... که این هم در سوییچی که تلفن به آن متصل شده است انجام می گیرد.
پس به طور خلاصه شبکه تلفن ثابت مشخصات زیر را دارا می باشد:
1- هویت یا شتاسایی مشترک
2- مکان مشخص جهت تماس گرفته شدن با آن
3- محل ثبت charging
4- ارائه سرویسهای جانبی
در شبکه موبایل ما یک وسیله به نام گوشی موبایل داریم که بدون سیم است و از لحاظ فیزیکی به جایی متصل نیست و هرلحظه مکان خود را تغییر می دهد و ممکن در یک روز در نقاط مختلف کشور (و حتی جهان) حرکت کند.
حالا سوال این است که چگونه باید جهار مشخصه بالا را برای آن پیاده کنیم ؟
قبل از هر چیز ذکر این مورد ضروری است که گوشی موبایل با روش بدون سیم (wireless) از طریق امواج الکترو مغناطیسی با آنتی که به آن BTS گفته می شود(در آینده مفصل در باره آن صحبت خواهیم کرد) ارتباط دارد و از طریق آن به شبکه موبایل وصل می شود(به جای دو رشته سیم مسی.
1- تعیین هویت:
در موبایل به علت تغییر مکان مشترک (مستقل از مکان بودن) نیاز به مرکزی داریم که اطلاعات تمام مشترکین یک کشور و یا یک شرکت ارائه دهنده سرویس موبایل در آن ثبت شود تا هر وقت شبکه نیاز داشت در اختیار شبکه قرار گیرد(این کار در تلفن ثابت در همان مرکز سرویس دهنده به شما انجام می گیرد) به این مرکز HLR گفته می شود(Home Location Register) این مرکزها به صورت متمرکز در یک یا بعضا در نقاط محدودی از یک کشور ایجاد می شود.
و برای اینکه یک مشترک امکان استفاده از شبکه را داشته باشد به مشترک کارتی به نام SIM (Subscriber Identity Module) کارت داده می شود که این کارت وسیله شناسایی مشترک در شبکه است - پس اگر SIM کارت در گوشی موبایل قرا رگیرد و تعاریف مخصوص آن در HLR ثبت گردد مشترک می تواند هر کجا از کشور که برود امکان تماس گرفتن و یا تماس گرفته شدن را دارا می باشد.
2- مکان مشترک در شبکه موبایل
هنگامی که یک مشترک در شبکه حرکت می کند با تکنیکهایی که در آینده در باره آن صحبت خواهیم کرد آخرین مکان آن در HLR ثبت می شود بنابرابن هر کس بخواهد به یک موبایل زنگ بزند آخرین مکان آن از HLR پرسیده می شود و بعد به موبایل زنگ می خورد.
3- ثبت charging
ثبت مقدار هزینه مکالمه موبایل در آخرین سوییچی که به موبایل سرویس می دهد انجام می گیرد .
مثلا مشترکی از تهران به سمت مازندران رفته و از آنجا به مشهد می رود ودر طی مسیر چندین بار به نقاط مختلف تماس گرفته است هنگامی که در محدوده تهران بوده در سوییچهای تهران charging ثبت شده و در ملزندران در سوییچ مازندران و در مشهد هم در سوییچ مشهد ثبت می شود.
در آخر کلیه هزینه مکالمات از سراسر کشور به مرکزی در تهران که مرکز صورتحساب است ارسال می شود و بعداز جمع بندی و محاسبه برای مشترک صورتحساب ارسال می شود(در تلفن ثابت تمام هزینه های مکالمه در مرکز سرویس دهنده ثبت می شود.
4- ارئه سرویسهای جانبی
این سرویسها توسط آخرین سوییچ سرویس دهنده به موبایل از طریق HLR سوال می شود که چه سرویسهایی باید در اختیار مشترک گذاشته شود مثل انتفال مکالمه - انتظار مکالمه - نمایشگر شماره و .. و سپس آن سرویس ها توسط آخرین سوییچ سرویس دهنده در اختیار مشترک قرار می گیرد.(در تلفن ثابت همان سوییچ محلی که تلفن به آن وصل اشت این کار را انجام می دهد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
میخواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آنچنان زیبا در ذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد. حکایتهایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع میشود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.
دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقهای از لطف الهیاست که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطهور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.
در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسانها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقهای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.
چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک میکنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.
ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندروی به سان دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گرگشت نقل
«مولوی»
نمونههایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.
الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.
ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.
ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.
د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسانهای خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.
مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشة دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند.
وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم
می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای ما خاکیان که بسته ظواهر این دنیاییم غیر ممکن است خود مولانا هم که باطن انسانها را می شناسد و می داند که ما نوشنده این مطالب نیستیم چنین میفرماید:
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
«مولوی»
سخن درباره مولانا زیاد است و باید گفت هر بیتی از ابیات او دریایی است که هر که به این دریا رود غرق شود و به عمق آن نرسد و شاهد براین ادعای من شرحهای مختلفی است که در مورد مثنوی نوشته شده است.
از آن جایی که جایی ندیدم که به مقایسه ابیات از دیدگاه صاحبنظران بپردازد بر آن شدم که هر چند ناقص به این امر مهم بپردازم هر چند که قبول دارم در این مورد ناتوانم.
برای نمونه ابیات 3100-2900 دفتر سوم را برگزیدم که به این صورت مورد بررسی قرار گرفته است؛ نخست بیتی از مثنوی با تصحیح نیکلسون آوردهام سپس به دیدگاههای صاحب نظرانی چون زمانی – استعلامی – جعفری و شهیدی پرداختهام. در مورد هر بیتی نسخه بدل آن هم مورد دقت واقع شده است و در پایان نتیجه گیری از دیدگاهها بیان شده است.
همین جا باید گفت (زمانی) در مورد معنای کلمه تمام معانی آن را آورده است و این ما هستیم که معنی صحیح را باید برگزینیم (جعفری) به مسائل حاشیهای پرداخته است و (شهیدی) نیز تنها به معنای ظاهری کلمه توجه نموده است.
بنابراین باید نظر (استعلامی) را صحیح تر و دقیق تر قبول کنیم.
در پایان باید گفت کاری که انجام شده هر چند کاری ناقص به نظر می رسد ولی امیدواریم که روزنهای برای ورود به اندیشه های مولانا باز شده باشد که نکات مورد نظر مولانا از آن گرفته شود و این کار الگویی برای آیندگان باشد.
زندگی نامه مولانا
نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین، کار آسانی نیست مردی که مریدان و دوستدارانش به او یک سیمای فوق انسانی می دهند.
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری مطابق با سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد.
پدرش واعظ سرشناس شهر بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود. در منابعی که پس از مولانا نوشته شده بهاء ولد را فقیه بزرگ، صاحب فتوی، از مشایخ فرقة کبروی (پیروان شیخ نجم الدین کبری) و دارای لقب سلطان العلماء می بینم.
از خود بهاء ولد نقل شده که لقب سلطان العلما را پیامبر در خواب به او عطا کردهاست.
(زرینکوب : سرنی – 71)
آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد با لقب جلال الدین ؛ دوست داران و یاران او، از او به لفظ مولانا یاد کردهاند، و افلاکی در مناقب العارفین از قاضی نجم الدین طشتی نقل می کند که پیش از مولانا، نام مثنوی و لقب مولانا به صورت عام به کار می رفته اما چون به حضرت مولانا ، منصوب شد، خاص گشت ، چون نام مثنوی گویند، مثنوی مولانا و چون نام مولانا گویند، حضرت او مفهوم می شود.
( افلاکی مناقب العارفین . ص 597)
به دلیل شخصیت ممتاز، مولانا را خداوندگار نیز خطاب می کردند و افلاکی میگوید که این خطاب را نخست پدر برای او به زبان آورده است.
شرح احوال مولانا استاد فروزان فر 3
در آن روزگار لقب، خداوندگار مانند خواجه برای کسانی به کار می رفت که حرمت معنوی و اجتماعی داشتند.
افلاکی در مناقب العارفین، مولانا را سرالله الاعظم نیز گفته است.
نگ:همان جا 4
تخلص مولانا را دو مطلب می دانند یک خاموش و دیگری شمس که وجود تخلص خاموش با توجه به تکرار در پایان بسیاری از غزلیات دیوان شمس می باشد که نمی تواند صحیح باشد.
از مولانا، با عنوان رومی و مولانای رومی هم یاد می شود زیرا که او در روم در آسیای صغیر قدیم و ترکیه امروز میزیسته و آرامگاه پدر و خود و خاندانش نیز در شهر قونیه است، اما در مغرب زمین همه او را به نام (رومی) می شناسند. از میان تمام این نام ها مشهورترین همان مولاناست.
روایاتی که جای تردید دارد آن است که نسبت بهاء الد را از سوی پدر به ابوبکر صدیق، نخستین خلیفه پیامبر، و از سوی مادر به خانهان خوازمشاهان منسوب میدارد.
در این مسأله تردیدی وجود ندارد که به دلیل حمایت محمد خوارزمشاه از فقها و تحریکاتی که در مجلس بهاء ولد بر ضد او انجام می گیرد بهاء ولد از بلخ مهاجرت می نماید که آغاز مسافرت طولانی بهاء ولد و مولانا باید در سال 616 یا 617 همزمان با گسترش یورش مغولان باشد. در راهِ خود، پدر و پسر به نیشابور میرسند در حالی که پسر نوجوانی سیزده ساله است. در این شهر پیر بازار عطاران شیفته مولانا گشته و اسرار نامه خود را به او هدیه می کند و میگوید: فرزندش به زودی آتش در سوختگان عالم میزند .
نگ : همان جا 17
پدر و پسر سپس از نیشابور به عزم کعبه حرکت کرده و سه روز در بغداد میمانند از آن جا به حجاز و شام رهسپار میشوند.
مادر مولانا مومنه خاتون در لارنده که هفت سال مولانا در این شهر زندگی کرده در گذشته و قبر او در آن جاست و مولانا در همان شهر با گوهر خاتون که مادر سلطان ولد بوده، پیوند همسری یافته است.
«زرینکوب - سرنی – 90»
به هر حال از جزئیات سفر اطلاعی نداریم فقط باید گفت مولانا و پدرش پس از طی راهی طولانی از خراسان و بغداد و حجاز و شام سراز قونیه در آورده اند.
در آن سالهای دشوار، در آسیای صغیر مردی فرهنگ دوست از خاندان سلجوقی به نام علاء الدین کیقباد فرمانروایی میکند که عارفان را گرامی می دارد و بهاء ولد هم یکی از فرزانگان آواره است امیر او را پناه داده و برای او و یارانش مقرری و انعام فرستاده است احتمالاً ورودی بهاء ولد به قونیه سال 626 هـ.ق برابر با 1229 میلادی می باشد در این شهر بهاء ولد روز هژدهم ربیع الثانی سال 628 هـ. ق معادل با 1231 میلادی چشم از جهان فرو می بندد و مریدان فرزند شایسته او را که بارها پدر خداوندگار جلال الدین محمد می گفته به عنوان پیر خود بر میگزینند در پشت این سیمای فقیهانه آتش عشق شعله وری پنهان است تا این که برهان الدین محقق ترمذی این آتش را فروزان می سازد.
سید برهان الدین محقق از سادات شهر ترمذ خراسان در بلخ شاگرد بهاء الدین ولد بود قبل از مهاجرت بهاء ولد گوشه انزوارا برگزیده ولی به شوق مراد خود بی درنگ رهسپار سفر روم شد اما یک سال پس از درگذشت بهاء ولد به قونیه رسید.
شرح احوال مولانا 35
مولانا پس از این سفر چند ساله شام به عنوان دانشمندی سرشناس به قونیه باز می گردد و به تقاضای برهان چلهنشینی می کند و پس از سه چله دلش آرام میگیرد در حالی که دیگر در مولانا رعونت و خودبینی دیده نمی شود.
برهان الدین را از روزگار جوانی «سید سردان» می گفتند و او سِری را که می داند به مولانا می سپرد تا این که در 638 هجری قمری دارافانی را وداع می گوید.
مولانا در حجره او نوشتههایی پراکنده می یابد که بعدها با سخنان دیگر برهان همراه و تدوین شده و نام معارف برهان محقق را به خود می گیرد.
«همان جا 198»
در پشت «دستار و ردای فراخ آستین» مولانا عاشقی شیدا و شوریده قرار دارد که مستعد آتش زنهای است و سرانجام آن آتش زنه که «شمس الدین ملک داد. تبریزی» است از راه می رسد و مولانا را به آتش می کشد طوری که مولانا در آتش، خود خاکستر شده و برسرکوی و برزن می رقصد و نور میافشاند.
دوشنبه بیست و ششم جمادی الثانی سال 642 هجری، شمس تبریز در قونیه طلوع می کند. مردی حدوداً شصت ساله که غمگین است و نگاهی پر از خشم و دلسوزی دارد مردی که از خطاطی سخن می گوید به این مضمون:
{خطاطی سه گونه خط می نوشته است یکی از آن ها را خود او و دیگران میتوانستهاند بخوانند، دومی را فقط خود او می خواند و سوی را نه خطاط میتوانسته بخواند و نه دیگران و شمس می گوید این خط سوم منم}.
خط سوم دکتر صاحب الزمانی آغاز کتاب
و این خط سوم با خواندن روایات و تذکره ها شناخته نمی شود بلکه آن چه گرهگشای این پژوهش است، سخنان و اندیشههای شمس است.
این چنین شخصی با سئوالی که از مولانا می کند او را بی هوش می نماید سوال این است چرا اگر محمد(ص) برتر است بایزید می گوید سبحانی ما اعظم شانی مرا بستائید یا ستایش مرا که مقام من چه بزرگ است ولی محمد (ص) می گوید: ما عرفناک حق معرفتک: چنان که باید تو را نشناختیم مریدان جان سخن را در نمییابند به شمس حمله ور شده تا او را به جرم کفر از بین ببرند ولی مولانا که مستعد شعله ور شدن است آنها را باز می دارد و مجذوب شمس می شود.
مریدان بی خبر و غافل که مولای خود را از دست یافته می بینند به آزار و اذیت شمس پرداخته تا این که در روز بیست و یکم شوال 643 هجری شمس پس از شانزده ماه ماندن در قونیه شهر را رها کرد و بی خبر از آن جا رفت مولانای عاشق در به در دنبال مراد خود می گردد تا این که خبر او را در شام می شنود مشتاقانه فرزند خود سلطان ولد را با چندین تن از یاران به دمشق می فرستد و شمس در ذی الحجه سال 644 هجری به قونیه باز می گردد.
شمس به ماندن در قونیه رضا داده و با زنی به نام کیمیا پیوند همسری می بندد.
زرین کوب - سرنی 106
دوری از شمس که نزدیک چهارده ماه به طول می انجامد مولانا را خوب پخته و سوخته کرده است بار دیگر کینه شمس در دلها زنده می شود تا این که شمس به گفته سلطان ولد در آشوب سال 645 هجری برای همیشه ناپدید می شود.
مولانا برای یافن شمس خود به دمشق رفته ول کاری از پیش نمی برد.
چهارمین سفر مولانا به شام این گونه به پایان می رسد سفر اول در کنار پدر سفر دوم به هدایت برهان الدین محقق و در سفر سوم در جستجوی شمس و سرانجام بازگشتی نومیدانه و آفرینش امید هایی نو و تازه.
نخستین راهنمای مولانا بعد از شمس صلاح الدین زرکوب بود مردی عامی . ولی مولانا خلوص و صفای او را دوست داشت. مریدان نسبت به صلاح الدین حسادت نموده و حتی کمر به قتل او بستند. صلاح الدین شنید و گفت مگر نمیدانند هیچ کاری بدون امر حق انجام نمی پذیرد. مریدان دل شکسته و پشیمان به عذر خواهی آمدند. فاطمه دختر صلاح الدین به همسری سلطان ولد در آمد و مولانا عروس خود را به شاگردی نیز پذیرفت و به او نوشتن و قرآن خواندن آموخت. بعد از ده سال روز اول محرم سال 657 هجری صلاح الدین جان به جانان سپرد.
مرگ صلاح الدین مدتی مولانا را به غم فرو برد. مولانا دنبال مرادی بود که او را اقناع نماید و او کسی نبود جز حسام الدین چلبی که مولانا در مقدمه دفتر اول مثنوی او را «ابویزید الوقت و جنید الزمان» می خواند.
تاثیر حسام الدین در مولانا بسیار زیاد است اما بالاتر از آن نقشی است که او در آفرینش مثنوی دارد.
شبی حسام الدین در خلوت به مولانا پیشنهاد کرد که خود اثری ازنوع الهی نامه سنایی (حدیقه الحقیقه) پدید آورد و راویان می نویسند که همان دم مولانا از گوشه دستارش کاغذی بیرون کشید که نینامه سرآغاز مثنوی یعنی همان هژده شعر بیت آغاز مثنوی بود و بدینگونه سرودن مثنوی آغاز شد.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
آفرینش مثنوی، چندی پس از درگذشت صلاح الدین زرکوب آغاز شد، اواخر سال 657یا اوایل 658 هجری و پایان آن پس از سال 668 نباید باشد. زیرا کهنترین نسخه موجود در قاهره سال 668 هجری می باشد.
میان سال 660 و 662 به دلیل درگذشت همسر حسامالدین و بیماری خود او در کار سرودن آن وقفهای پیش میآمد. دفترهای دوم تا ششم مثنوی در سال های 662 تا 668 هجری آفریده شد. نسخهای که امروز بر مزار مولاناست پنج سال پس از درگذشت او، روی یکی از دستنویسهای مورد تأیید او تحریر و باز نویسی شدهاست.
خود مولانا و بار ازدواج کرده است نخست در لارنده گوهر خاتون دختر شرف الدین سمر قند را به همسری در آورده از او دو فرزند دارد بهاء الدین محمد و علاء الدین محمد که بنا به روایات با شمس دشمن بوده و در جوانی به سال 660 هجری در گذشته است همسر دوم مولانا گراخاتون اهل قونیه بوده و مولانا از او هم دو فرزند دارد پسری به نام مظفر الدین چهار سال بعد از مرگ مولانا درگذشته و دختری به نام ملکه خاتون که تا سال 703 هجری زندگی کرده است.
بیش از همه مولانا با فرزند اول معین بهاء الدین محمد معروف به سلطان ولد حشر و نشر داشته است و پس از درگذشت مولانا ظاهراً عنوان سلطان ولد را مریدان به رسم حرمت برای او به کار بردهاند.
سلطان ولد چهار پسر داشت جلال الدین فریدون معروف به عارف چلبی، عابد چلبی، واجد چلبی وزاهد چلبی. در دوران خلافت عارف چلبی که مدت هفت سال به طول می انجامد افلاکی مرید او کتاب مناقب العارفین را به دستور او نوشت.
نیم قرن سفر کردن، خواندن و آموختن مولانا را فرسوده و افسرده جسمی نموده بود و هنگامی که دفتر ششم مثنوی پایان می گرفت. خود مولانا هم تمایل به خاموشی داشت تا این که در روز یکشنبه پنجم جمادی الثانی سال 672 هجری برابر با 17 دسامبر 1273 میلادی مولانا با بیت زیر که در آخرین لحظات عمر خود برای تسکین سلطان ولد خوانده بود برای میشه دیده از جهان فرو بست و شهر که نه دنیایی را در فراق خود به ماتم نشانه آن بیت این بود.
در خواب، دوش، پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که، عزم سوی ما کن
برجنازه مولانا صدرالدین قونوی نماز خواند و آن گاه قاضی سراج الدین ارموی از آن ضایعه دردناک با تأسف و حرمت یاد کرد. بزرگان شهر خویک به مناسبتی سخن گفتند و علم الدین قیصر که از بزرگان عصر بود سی هزار درم داد معینالدین سلیمان پروانه کارگذار مقتدر دستگاه سلجوقی روم صد و سی هزار درم هدیه کرد چندی پس از آن قبه خضرا که بر سر در آن عبارت یا حضرت مولانا دیده می شود. ساخته شد. در زیر قبه خضرا علاوه بر بهاء ولد و مولانا دهها تن از خاندان و یاران مولانا مدفون اند و گویا با نام مولانا نام قدیم این مکان «رارم باغچه» از بین رفته است.
(رک مثنوی استعلامی دفتر اول صفحات پنجاه و پنجاه و یک)
امروز پس از هفتصد و اندی سال می بینیم که او با ما و شما در گفتگوست و سرشار از زندگی و طراوات روح و جان ما را در اختیار دارد و با ما سخن میگوید.
آثار مولانا
1-دیوان شمس: دیوان کبیر مفصل ترین اثر مولانا و جلوه گاه یکی از شگفت انگیزترین نمونههای روابط معنوی و روحانی میان دو انسان استثنائی است. دو روح آمیخته به هم و یکی شده که به گفته با یزید عاشق و معشوق و عشق یک وجود واحد پیدا می کنند.
عطار – تذکره الاولیا 189
این یکی شدن تا بدان جا می رسد که مولانا غزل ها را می گوید ولی در پایان نام شمس است که جلوه گری می کند. سرودن این غزلهای شور انگیز با طلوع شمس در قونیه و گرایش مولانا به مجالس سماع آغاز می شود و بعد از آن که شمس بیخبر از قونیه می رود شعله ور می گردد این مجموعه شامل غزلیاتی است که بیشتر آنها را مولا تا به نام شمس و در یاد او سروده است و پس از ناامیدی از دوباره یافتن شمس و عنایت به صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی غزلهایی نیز به نام آنها ساخته و بر دیوان خویش افزوده است. در کار بی بدیل استاد فروزان فر که با فراهم کردن دست نوشتهها و مقایسه آنها متن کامل غزلیات، قطعهها و ترجیعات مولانای 36360 بیت می یابیم به اضافه 1983 رباعی که این مجموعه در ده جلد به سرمایه دانشگاه تهران انتشار یافت.
فیه ما فیه: مطالب کتاب بیشتر پاسخهایی به پرسشهای گوناگون است که از حضرت مولانا می شده و بخشی هم سخنانی است که مولانا در آنها روی به معین الدین سلیمان پروانه داشته است. در این کتاب مولانا از پدر خود بهاء ولد برهان محقق، شمس تبریز و صلاح الدین زرکوب نیز یاد می کند و مطالبی از آنها می آورد. مطالب به همان سادگی گفته شده که در گفتار روزانه مولانا دیده میشود چون مضامین آن با مثنوی یکی است گاهی ما را در فهم مطالب مثنوی یاری میکند.
روی دستنویسهای کتاب نام «فیه مافیه» نیست اما این نام را مؤلف بستان السیاحه آورده است.
شرح احوال مولانا 167
این مطلب می تواند درست باشدزیرا از فروتنی مولوی جز این بر نمی آید که نام آن فیه مافیه (همین است که هست) باشد. این کتاب توسط شادروان فروزان فر تصحیح شده و در شمار انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده است.
3-مکاتیب یا مکتوبات: نخستین بار در 1356 قمری در استانبول با عنوان «مکتوبات مولانا جلال الدین » چاپ شده که ناشر آن دکتر فریدون نافذ از دانشمندان معاصر ترک می باشد. دارای 144 نامه است که بیشتر نامههای خصوصی و شخصی است که مولانا برای امور جاری زندگی مریدان و آشنایان مینوشته و به صورت توصیه نامه است 30 نامه از این مجموعه تعلق به معین الدین سلیمان پروانه دارد و بقیه به 36 مخاطب دیگر شروع نامه عباراتی مصنوع و مسجع دارد ولی متن آن ساده است هر چند برخی دارای نثری پخته و استوار همراه با آیات، احادیث، اشعار فارسی با عربی می باشد.
4-مجالس سبعه: در اصطلاح خطابه ها و موعظههای مولانا می باشد که بر منابر ایرادی شد که شامل هفت مجلس مولاناست. هر کدام از مجالس دارای مقدمهای مسجع و متکلف به زبان عربی همراه با دعا یا مناجات و آن گاه ستایش پیامبر با عباراتی در از و مسجع و مصنوع به زبان عربی می باشد نثر مجالس سبعه در بیشتر قسمت های آن مصنوع و متکلف با عباراتی دو راز ذهن می باشد بعد از این مقدمات حدیثی از پیامبر مطرح شده و سپس تفسیر آن توسط مولانا همراه با آیات قرآن زندگی انبیاء قصهها و مثل های مناسب انجام شده است. مجلس اول مفصلتر از مجالس دیگر است.
میدانیم که مولانا بعد از یافتن شمس دیگر واعظ نبوده بنابراین به احتمال قریب به یقین مجالس سعبه باید قبل از طلوع شمس باشد.
نگ: شرح احوال مولانا ص 217
مجالس سبعه را هم زمان با مکاتیب مولانا، دکتر فریدون نافذ به سال 1356 هـ.ق دراستانبول منتشر کرده است.
5-مثنوی: مثنوی نظمی است که هر بیت آن دارای قافیهای جداگانه می باشد مثنوی مولانا شش دفتر یا شش کتاب است و بر خلاف نظر محققان دفتر ششم و آخرین قصه کتاب، قلعه ذات الصور، ناتمام نماند، و چهار سال پیش از درگذشت مولانا نسخه کامل هر شش دفتر در خانه او تدوین و تحریر شده است.
نگ توضیح بیت 3593-دفتر ششم استعلامی
خود مولانا هم در همان سرآغاز دفتر ششم دوباره اشاره می کند که این قسم ششم، در تمام مثنوی (به عنوان پایان مثنوی) به حسام الدین چلبی پیشکش میشود. دفتر هفتمی هم به مولانا نسبت دادهاند که بدون تردید از جعلیات قرون بعد است زیرا سال شروع دفتر مشخص نیست و انقروی که وجود دفتر را با استناد به نوشتهای که سال 814 دارد تأیید میکند ، باید گفت در این تاریخ از مرگ مولانا بیش از 150 سال گذشته است . مثنوی که شامل 25685 بیت است به این ترتیب تقسیم شده است. دفتر اول 4018 بیت، دفتر دوم 3826 بیت دفتر سوم 4813 بیت، دفتر چهارم 3856 بیت، دفتر پنجم 4241 بیت، دفتر ششم 4931 بیتدارد.
در هر دفتر مثنوی، پس از یک مقدمه کوتاه، مولانا حکایتهایی را زمینه بحث تربیتی و ارشادی خود می نماید و به مناسبت و به عمد از قصه بیرون رفته و اندرزهای خود را بیان می کند. مولانا مکرر به این مطلب اشاره می کند.
بار دیگر ما به قصه آمدیم ما از آن قصه، برون خودکی شدیم؟
گر به جهل آییم، آن زندان اوست
و ربه علم آییم، آن ایوان اوست
ابیات 1519 و1520 مثنوی استعلامی (دفتر اول ص 77)
مولانا خود می داند که این کار او کشاننده دل های مشتاقان برای اندرزهای آینده او می باشد. بعضی از قصهها را فقط با ایمان و اعتقاد بایستی باور کرد مانند داستان دقوقی و کرامات او. گاه از داستانهای کودکان برای ابیات خویش بهره میگیرد اگر هزلی در بیتی دیده می شود بی گمان به آن دلیل است که مولانا میداند خوانندگان در درون خود از شنیدن این الفاظ لذت می برندولی چه زیبا این نکات هزل آور را به مسائل دقیق عرفانی می کشاند. مولاناازمثالهای کودکانه پوچی این جهان مادی را میرساند .
کودکان افسانهها می آورند
درج در افسانه شان بس سر و پند
هزل ها گویند در افسانهها
گنج می جو در همه ویرانهها
بود شهری بس عظیم و مِه ولی
قد او قدر سکره بیش نی
«ابیات 2606-2604-دفتر سوم – استعلامی ص 123 »
می توان گفت:هزل های مولوی تقلیدی از سنایی
می باشد که سنایی می گوید.
هزل من هزل نیست، تعلیم است مولوی هم می گوید.
هزل تعلیم است، آن را جد شنو
تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر جدی هزل است پیش هازلان
هزل ها جد است پیش عاقلان
«ابیات 3560-3558-دفتر چهارم – نیکلسون – ص 489»
که این مطلب و روایات دیگر می تواند تأیید کننده آن باشد که مولوی ریاکاری را نمی پسندیده و در مواردی دشنام و کیک هم می گفته است که گاهی این مطالب را در معارف بهاء ولد و مقالا شمس هم می یابیم.
«زرینکوب – سرنی ، 229-228»
گاهی مولانا کلمات ترکی و یونانی به اقتضای محیط روم یا آسیای صغیر و در نتیجه تغییرات سیاسی قرن هفتم می آورد. گاهی کلمه را می شکند یا برای قافیه ساختن مصوت آن را عوض می کند. گاهی برای کلمات معنایی تازه می آفریند و اینها همه نتیجه اندیشه مولاناست که مطابق قواعد زمانه حرکت نمی کند و به نوعی هنجار شکنی آگاهانه در ابیات خود دست می زند تا نشان دهد که به مفاهیمی دست یافته که از قدرت تصور ما خارج است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 211 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
در چند دهه گذشته جنبشهای پر تحرک و پویایی در قلمرو مدیریت پدیده آمده که هر یک به سهم خود به افزایش دامنه دانش و بینش مدیران یاری به سزایی داده اند. جنبش سازمانی که در نیممه دوم سده بیستم پایه ریزی شده و در دهه کنونی به رشد رسایی در خور توجه رسیده است. بر پایه مفروضاتی استوار است که با ارزشهای والای انسانی سازگاری کامل دارد. بالندگی سازمانی ریشه هر گونه توانمندی و شکوفایی در قلمرو تلاشهای انسانی را در «بالندگی انسانی» جست و جو می کند و انسان را عامل اصلی و مایه بنیادی هر گونه دگرگونی به شمار می آورد. اصول و موازین این جنبش از دورن دانشهای گسترده ای چون روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، اقتصاد و بسیاری دیگر از دانشهای رفتاری سرچشمه می گیرد و از به هم پیوستن آنها مجموعه ای فراهم می آید که شناخت انسان و رشد و شکوفایی او را به عنوان برجسته ترین هستی منظومه ای جهان آسان می سازد.
جنبش بالندگی سازمانی دگرگونی، بهپویی، تازه گردانی، و دستیابی به برتریهای بزرگ را در شمار هدفهای نخستین خود قرار داده و برای رسیدن به آنها سازو کارهای مناسب را فراهم آورده است.
تحقیق کنونی مجموعه ای از نوشته های عملی بسیاری از صاحبنظران دانش مدیریت است و با این انگیزه گرد آوری شده است که بتواند پیام شکوفایی و برتری جویی را میان جامعه کارکنان سازمانهای اداری، صنعتی، بازرگانی و خدماتی برانگیزد و کارکنان و مدیران در برگزیدن راهی سزاوار و شایسته یاری دهد.
بخش اول
ریشه های پیدایش بالندگی سازمانی
با آنکه بالندگی سازمانی پدیده ای به نسبت تازه در قملرو و مدیریت به شمار می آید و هنوز دستورهای آن، به گونه ای در خورده صورتبندی و استوار نشده، ولی در چهار کنونی از گسترش بسیار شایانی برخوردار بوده است. هم اکنون موضوع بالندگی سازمانی در شمار درسهای مهم و بنیادی دوره های آموزشی بسیاری از دانشکده های دانشهای رفتاری به ویژه مدیریت در سراسر جهان است. بالندگی سازمانی نه تنها در دوره های آموزشی دانشگاهی آموخته می شود، بلکه در بسیاری از برنامه های ضمن خدمت کارکنان بخش دولتی و خصوصی به گستردگی ارایه می گردد و از روشهای آموزشی و پژوهشی آن برای بررسی و شناسایی دشواریهای سازمانی و برتری بخشیدن به کارسازمانها بهره گیری می شود. به سخن فشرده، بالندگی سازمانی است که به رغم کوتاهی زمان پیدایش آن، راهی بلند پیموده و سودمندیهای بسیار فراهم آورده است.
برای پی بردن به اهیمت بالندگی سازمانی و رسالتی که این جنبش نوید بخش است شایسته است که ریشه و خاستگاه آن را در گذشته پیدایش دانش مدیریت و کارگردانی سازمانهای بزرگ جست و جو کنیم.
بی گمان کار را باید از پیدایش «انقلاب صنعتی» آغاز کرد و برخی از ویژگیهای آن را همراه با دیگر رویدادهای گذشته که سرانجام به پدید آوردن بالندگی سازمانی انجامیدند بازکاوی کنیم.
انقلاب صنعتی در سالهای پایانی سده هجدهم و آغاز سده نوزدهم میلادی یک رشته دگرگونی در روشهای صنعتی و شیوه کارگردانی سازمانهای اجتماعی و اقتصادی انگلستان پدید آمد.
پژوهشهای ناب در دانش فیزیک و شیمی در پایان سده هجدهم در قاره اروپا به ویژه در فرانسه و هلند پیشرفت نمایانی کرده بود. ولی در انگلستان کاربرد یافته های عملی در کارهای علمی، به ویژه در صنعت آشکار بود. در این کشور یک وابستگی همگانی به پیشرفتهای فنی دیده می شود. اوضاع سیاسی اجتماعی و حقوقی همراه و هوادار شکوفایی صنعتی بود. آزادی سیاسی، آزادی از پیگرد غیر قانونی پاس حقوق مالکیت و پیمانها، قانون ثبت اختراع، آزادی دین و فراهم بودن فرصت و بخت بالا رفتن از نردبان ترقی اقتصادی و اجتماعی، فضایی پدید آورد که برای کارآفرینی سازگار و برازنده بود و جست و جوی نیک فرجامی را بر می انگیخت.
در این زمان به کار گرفتن یافته های علمی در صنعت تلاشی سخت پدیدار می شود. یک رشته نو آفرینی و نوآمدی نمایان در دستگاههای ریسندگی و بافندگی پدید آمد که همه فراگرد نساجی را نو کرد.
تراز بازدهی را بالا برد و هزینه تولید را کاهش داد.
برای بهره گیری از دستگاههای تازه، بایسته بود که از نیرویی جز نیروی بدنی انسان یاری گرفته شود.
تا این زمان انسان ناچار از به کار بردن وسیله های دستی بود ه در اندازه تولید، محدودیت پدید می آوردند. ولی پس از آنکه دستگاههای ابزاری و سپس برقی به کار گرفته شدند دیگر برای تولید انسان و توانایی او مرزی باقی نماند. در هم شکفتن مرز تولید به پدید آمدن تولید انبوهه و پدید آمدن تولید انبوهه به سر برافراشتن مصرف انبوهه انجامید و اندازه و مرز تولید و مصرف انبوهه به ناچار به پیدایش شرکتهای بزرگ بازرگانی و صنعتی انجامید. تولید در نظام کارخانه سازمان یافت و کارگران و کارمندان بر پایه دستورهای ویژه در این کارخانه ها و شرکتها سرگرم شدند. با پدید امدن کارخانه ها و شرکتها و سازمانهای بزرگ تولیدی ناگزیر دو پدیده دیگر به نام مدیریت علمی و دیوانسالاری در آغاز سده بیستم میلادی پدیدار شدند و بر نظام تولید و مصرف نفوذ کردند.
در میان دانشمندان که به پدید آمدن اندیشه های فکری بالندگی سازمانی یاریهای کلیدی و بنیادی دادند می توان از «کرت لوین» نام برد. او پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به دلیل مخالفت با شیوه های سیاسی حاکم در آلمان نازی از کشور خود به ایالتهای متحده آمریکا کوچ کرد و در دانشگاههای این کشور به آموزش و پژوهش علمی و رفتاری پرداخت. او کوششهای پژوهشی بسیار عمیقی را در علوم رفتاری، به ویژه روانشناسی اجتماعی، بنیاد نهاد. همزمان با کوششهای علمی وی، «جنبش آموزش آزمایشگاهی» و پدید آمدن کنش پژوهشی و باز خورد اطلاعات در شمار عاملهای کارساز در پدید آمدن فعالیت بالندگی سازمانی قرار گرفتند. دلبستگی پرشور آتشین «لوین» به دانش رفتاری کاربردی یک یاری عمده در پدید آمدن جنبش «آموزش آزمایشگاهی» و پژوهشی و دیگر کوششهای بالندگی سازمانی بود. از این رو لوین را می توان چهره مرکزین در همه جنبشهای وابسته به این قلمرو علمی تازه به شمار آورد.
«آموزش آزمایشگاهی» که در واقع گردهم آیی آزاد و بی قید و بند گروهی کوچک از افراد است در سال 1946 بنیاد گرفت. در پی کوششهای پراکنده ای که در قلمرو آموزشهای گروهی صورت گرفت، سرانجام «آزمایشگاه آموزش علمی برای پرورش گروهی» پدید آمد. در سالهای 195 و 1960 نیز کوششهای پی گیر و پر شوری برای به کار بردن مهارتهای حاصل از «آموزش آزمایشگاهی» و پویایی شناسی گروه در سازمانهای پیچیده بزرگ پدیدار شد. در این دوره جنبشهای واقعی و نمایان برای وارد کردن آرمانها و شیوه های مردم سالاری به دورن فرا گروهای مدیری و تصمیم گیری های سازمانی در سازمانهای بزرگ آغاز گردیدند و برای بالا بردن توان سازمانها، پایوران و کارکنان جملگی، تصمیم گیری با هم درباره هدفهای مشترک فرا خوانده شدند. از دورن این تلاشها بالندگی سازمانی سرچشمه گرفت و گامهای بزرگ و گسترده ای در زمینه توانمند کردن سازمانهای گوناگون صنعتی، آموزشی، بهداشتی و مانند آنها برداشته شد.
بخش دوم
تعریف بالندگی سازمانی
سرچشمه پیدایش و رواج عبارت «بالندگی سازمانی» به روشنی آشکار نیست. ولی بر اساس تجربه ای که در شکرت جنرال میلر برای دگرگونی سازمان پدید آمد رابرت بکهارت چنین می نویسد:
در آن زمان می خواستیم برای برنامه ای که در جنرال میلز به کار گرفته شده بود عنوان مناسبی برگزینیم. ما به راستی نمی خواستیم آن را «پرورش مدیریت» بخوانیم، زیرا کاری که صورت گرفته بود تلاشی سراسری در سازمان بود.
نمی خواستیم آن را «بهتر کردن سازمان» بنامیم زیرا این عنوان را دارای سرشتی ایستایی پنداشتیم. بنابراین، ما آن را «بالندگی سازمانی» نام نهادیم که به تلاش دگرگونی در سراسر سازمان اشاره داشت.
بالندگی سازمانی گونه ای از کوشش برنامه ریزی شده برای پدید آوردن نوعی از دگرگونی است که هدف آن یاری دادن به اعضای سازمانهاست تا بتواند کارهایی را که موظف به انجام دادن آن هستند به صورتی بهتر از پیش به انجام برسانند. بدین سان بالندگی سازمانی وسیله ای برای بهگشت و پیشرفت سازمانی است.
بالندگی سازمانی برای بهتر کردن کار افراد و سازمان از رویکردهای دیگری یاری می گیرد، به ساختار و طرح سازمانی نظر می دوزد. فن شناسی و پیرامون سازمانی را زیر بررسی قرار می دهد.
ولی توجه بنیادی بالندگی سازمانی به جنبه های انسانی سازمان است. سازمانی که به صورت یک نظام اجتماعی در نظر گرفته می شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 34 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تاریخچه وهابیت
بیش از سیصد سال است که جامعه بزرگ اسلامی از پدیده ای به نام وهابیت رنج می برد که پیامدهای جبران ناپذیر و زیان بار این گروه سالهاست که جهان اسلام را مورد تهدید قرار داده است. اندیشه های مخرب و بدعت گذار وهابی براساس اعتقادات موجود در فقه حنبلی در قرن چهارم پایه گذاری شد که با حلول تعاریف سلفی در قرن هشتم احیا گردید و در قرن دوازدهم سازمان یافت و در قرن چهاردهم هجری این مکتب به عنوان کالای سیاسی ازنقطه ای به نقطه دیگر صادر می گردید.. تاریخچه و جریان شناسی این گروه نشان از توطئه هایی دارد که دولتهای استعمارگر بر علیه مسلمین طراحی کرده اند تا با ایجاد انشقاق و تفرقه بین امت اسلامی و تزریق ادبیات زور و بدون پشتوانه عقلی در اعتقادات اسلامی، راه را برای حاکمیت خویش بر جهان اسلام باز نموده و تئوری تفرقه بیانداز و حکومت کن را در جهان اسلام عملی کنند.
محققان تاریخ وهابیت ثابت کرده اند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت بریتانیا ایجاد شد، به عنوان مثال کتابهایی چون "پایه های استعمار" از خیری حماد و "تاریخ نجد" از سنت جان ویلبی یا و "خاطرات حاییم وایزمن" اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز "خاطرات مستر همفر" و ...، پرده از این راز برداشته و نقش جاسوسان وزارت مستعمرات انگلیس را در شکل گیری و تثبیت این فرقه ،حکایت می کند. در این سلسله گفتارها برآنیم تا با نگاهی تاریخی و اعتقادی از نحوه شکل گیری ،فعالیتها ، ریشه های اعتقادی،و جنایات وهابیت پرده برداری کنیم و با طرح و تفصیل شبهه افکنی های وهابیت علیه فرقه های اسلامی به خصوص مکتب تشیع پوچ بودن تفکرات آنها رابه اثبات برسانیم.
با شناختی که همفراز محمد ابن عبدالوهاب بدست آورده بود ،از وی به عنوان ابزاری برای توطئه چینی علیه اسلام بهره جست و در مدت تماس و همنشینی با عبد الوهاب عقاید واندیشه های دینی او را تشکیک نمود و تفکری خودساخته را به وی القاء نمود
توطئه چینی استعمار
در سال 1710 میلادی وزارت مستعمرات انگلستان 10 تن از جاسوسان حرفهای خود رابه مصر، عراق، ایران، عربستان و ترکیه فرستاد. تا معلومات کافی به منظور تقویت راههایی برای ایجاد تفرقه میان مسلمین و گسترش تسلط بر کشورهای اسلامی جمعآوری کنند. در این میان مستر همفر به آستانه (ترکیة امروزی و دولت عثمانی آن زمان) فرستاده شد و در آنجا خود را محمد نامید و با عالمی مسن از اهل تسنن و حنفی مذهب آشنا شد و پیش او درس میخواند و از این طریق در طی دو سال مأموریتش در آستانه یادگرفتن زبانهای ترکی و عربی و فراگرفتن قرآن و تعلیمات شریعت اسلام پیشرفت بسیاری کرد و بعد از این مأموریت به لندن بازگشت و پس از گذشت 6ماه آموزش و دورههای مختلف و مطلع شدن از اسرار و نقاط ضعف و قوت اسلام و مسلمین این بار به بصره در عراق فرستاده شد.
وی در آنجا ابتدا وارد یک مسجد شد ولی بدلیل شک و سوءظن نسبت به او از آنجا خارج و وارد کاروانسرایی شد که از آنجا نیز به دلیل مجرد بودن رانده شد و سپس وارد کارگاه نجاری شخصی شیعه به نام عبدالرضا شد و در آن زمان بود که با محمد بن عبدالوهاب مواجه شد و تمام همت خود را صرف تعلیم و تربیت او کرد، تا در سال 1143 هجری نقشه ی او به وسیله آن شاگرد دستآموز به مرحلة عمل رسیده و مذهب استعماری وهابیت (مانند قادیانیه و امثال او) اعلام و شروع به کار کرد.
وی در خاطرات خویش آشنایی خود را با محمد ابن عبدالوهاب اینگونه بیان می کند:
«در کارگاه نجاری عبدالرضا با جوانی آشنا شدم که به این دکان تردد داشت و هر سه زبان ترکی، فارسی و عربی را میدانست، و در لباس طلاب علوم دینی بود، و بنام (محمد بن عبدالوهاب) نامیده میشد، این شخص جوانی سخت مغرور و متکبر و عصبی مزاج بود، و نسبت به حکومت عثمانی سخت بدبین بود، اما نسبت به حکومت فارس بیتفاوت بود، و علت دوستیش با صاحب نجاری (عبدالرضا) این بود که هر دو با خلیفه عثمانی دشمن بودند.»1
وزارت مستعمرات نقشه دقیقی برای شیخ تهیه نموده است که آن را باید اجرا کند، و این نقشه عبارتست از: تکفیر تمام مسلمانان و مباح بودن قتل آنان، و غارت کردن اموالشان، و هتک آبروی آنان، و فروختن آنان در بازار برده فروشان، و جواز برده ساختن مردانشان و کنیز گرفتن زنانشان
همفر شخصیت محمد ابن عبدالوهاب را ، در بدو آشناییش با وی اینگونه توصیف می کند:
«... این جوان مغرور (محمد بن عبدالوهاب) در فهم قرآن و سنت از درک خودش پیروی میکرد، و آراء و نظریات بزرگان مذاهب را طرد میکرد، نه تنها بزرگان زمانش و بزرگان مذاهب اربعه بلکه حتی درباره ابی بکر و عمر نیز ـ در صورتیکه از کتاب و سنت چیزی خلاف نظریات آنان مییافت ـ آراء آنان را هم به دیوار میزد.» 2
در بخش دیگری از خاطرات خویش می نویسد:
«من گمشده خودم را در محمد بن عبدالوهاب یافته بودم، زیرا آزادگی و غرور و منش و تنفری که از علمای عصر خود داشت و استقلال نظرش که حتی به خلفای چهارگانه نیز اهمیتی نمیداد، و تنها به فهم خودش در قرآن و سنت اتکاء میکرد... سخت نسبت به ابوحنیفه میتاخت، و درباره خودش میگفت: من از ابوحنیفه خیلی بیشتر میفهمم و مدعی بود که: نصف کتاب بخاری باطل است«3
با شناختی که همفراز محمد ابن عبدالوهاب بدست آورده بود ،از وی به عنوان ابزاری برای توطئه چینی علیه اسلام بهره جست و در مدت تماس و همنشینی با عبد الوهاب عقاید واندیشه های دینی او را تشکیک نمود و تفکری خودساخته را به وی القاء نمود.
همفر ماجرای چگونگی شستشوی مغزی محمد ابن عبدالوهاب را اینگونه شرح می دهد:
«من میان خودم و (محمد) محکمترین ارتباط ها را برقرار ساختم، و مرتب در او میدمیدم، و میگفتم او خیلی بیشتر از (علی و عمر) میفهمد، و میگفتم: اگر در زمان رسو ل خدا بودی حتما تو را برای خودش به جانشینی انتخاب میکرد، و مرتب به او میگفتم: من امید بسیاری دارم که روزی اسلام به دست تو تجدید شود، زیرا تو تنها نجات دهندهای هستی که امید است به وسیله تو اسلام از این سقوط نجات یابد... با محمد قرار گذاشتم که در تفسیر قرآن طبق افکار خودمان بحث کنیم، و کاری به افکار مذاهب و بزرگان اسلام نداشته باشیم، و بدین منوال با همدیگر قرآن را میخواندیم و در قسمتهائی از آن بحث میکردیم ـ و منظور من از این سبک بحث این بود که محمد را به دام اندازم ـ و محمد هم مرتب برای آنکه روشنفکری و آزاد فکری خودش را ثابت کند بیشتر نظریاتی که من میدادم میپذیرفت«4
همفر پس از مراجعت به انگلستان و دیدار دبیر کل وزارت مستعمرات ، ماموریت یافت تا به وسیله محمد ابن عبدالوهاب مرحله جدیدی از نقشه خویش را آغاز کند چنانکه ماجرای ماموریتش را اینگونه شرح می دهد:
آنچه که موسوم به فرقه وهابیت است نه تنها ریشه های اصیل دینی ندارد ،بلکه به عنوان یک مکتب انحرافی ساخته و پرداخته استعمار است و به عنوان ملعبه ای برای اهداف شومی که قلب امت اسلامی را نشانه رفته طراحی گردیده است
«دبیر کل گفت: وزارت مستعمرات نقشه دقیقی برای شیخ تهیه نموده است که آن را باید اجرا کند، و این نقشه عبارتست از:
1ـ تکفیر تمام مسلمانان و مباح بودن قتل آنان، و غارت کردن اموالشان، و هتک آبروی آنان، و فروختن آنان در بازار برده فروشان، و جواز برده ساختن مردانشان و کنیز گرفتن زنانشان.
2ـ نابود ساختن کعبه به نام اینکه جزء آثار بت پرستی است ـ اگر بتواند ـ و مانع شدن مردم از حج، و تحریک عشایر و قبایل به غارت قافلههای حجاج و کشتن آنان.
3ـ کوشش به منظور ایجاد روح نافرمانی نسبت به خلیفة عثمانی و تحریک مردم برای جنگیدن با او و تجهیز لشکرهائی برای این منظور، و نیز لازم است با شریفهای حجاز با تمام وسائل ممکنه مبارزه شود، و از نفوذ آنان کاسته گردد.
4ـ ویران ساختن قبهها و ضریحها و اماکن مقدسه مسلمانان در مکه و مدینه و دیگر بلاد اسلامی که برایش امکان داشته باشد، به نام اینکه اینها بتپرستی و شرک و نوعی اهانت به شخصیت پیامبر و خلفای او و رجال اسلام است.
5 ـ ایجاد هرج و مرج و آشوب در بلاد به هر اندازه که بتواند.
6ـ انتشار قرآنی دست کاری شده ،که احادیثی که ناظر به تحریف قرآن است در آن عملی شده باشد»5
از اینرو همفر پس از بازگشت از انگلستان به سوی بصره روانه شد و پس از آن در جستجوی محمد ابن عبدالوهاب عازم نجد گردید. وی با هماهنگی وزارت مستعمرات بریتانیا دور جدیدی از رایزنیهای خویش را برای قیام علیه حکومت عثمانی شروع کردو در نهایت باهمکاری محمد ابن سعود حاکم درعیه و محمد ابن عبد الوهاب مکتب وهابیت را به عنوان یک مکتب ابداعی به جوامع اسلامی تحمیل نمودند.
یکی از کاستی های زیربنایی مقابله موءثر با تهدیدات نرم، نبود برنامه ای مدون و سیاستی منسجم در ساختار حقوق امنیت ملی و برخوردهای مقطعی و سلیقه ای با آفندهای ناتوی فرهنگی است، که پیش زمینه آنها از جنس تهدیدهای نرم به شمار می روند. در این راستا یکی از مهم ترین آفندهای نرم افزاری امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و گسترش فرقه های ضاله، همانند فرقه مانند وهابیت و بهائیت است، که مهار آن مستلزم جریان شناسی و ریشه یابی شکل گیری فرقه های ضاله و تبیین بسته سیاستی منسجم برای مقابله موءثر با جریان های انحرافی در حوزه دین و از بین بردن خرافه ها و موهومات است، بطوری که در بند چهار سیاست های کلی برنامه پنجم نیز بر لزوم اجرای آن تأکید شده است.
به عبارتی، بررسی دورنمای جنس، نوع و کیفیت تهدیدهای بالقوه و راهبردی فراروی نظام در بازه زمانی برنامه پنجم، بیانگر این است که آفندهای تهاجم نرم در بخش اندیشه های الحادی از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یکی از تهدیدهای راهبردی و زیربنایی برخوردارند، که مدیریت پیش رویدادی آن مستلزم حداکثرسازی انسجام فکری رویه ای متولیان امر برای تدوین نقشه راهی است که در آن جهت گیری و سیاست های نهادهای مرتبط مشخص شده باشد، در غیر این صورت آفندهای نرم افزاری در حوزه فرقه سازی به یکی از حوزه های چالش محور توسعه پایدار امنیت ملی مبدل خواهد شد.
گفتار اول: کاستی های فراروی ریشه کنی بنیادین فرقه های الحادی
مهم ترین کاستی های مقابله موءثر با فرقه های الحادی عبارتند از:
1. نبود سیاست قومی فرقه ای منسجم در ساختار مدیریت استراتژیک امنیت ملی
یکی از موانع فراروی توسعه اثربخشی سیاست های مرتبط با مهار اندیشه های الحادی، نبود بسته سیاستی قومی فرقه ای یکپارچه در راهبرد امنیت ملی است.
تبلیغ و ترویج وهابیت در زیرمجموعه ساختار تهاجم نرم، با رویکرد ایجاد تنش های فرقه ای در استان های مرزی، تضعیف یکپارچگی سرزمینی و هویت های ملی سازماندهی می شوند، که در مطالعات امنیت ملی مبتنی بر «راهبرد امنیتی قورباغه» (گرم شدن تدریجی ظرف) و پیاده سازی «دکترین دولت ورشکسته» است، که ارتباط نزدیکی با وقوع بحران های پنجگانه «لوسین پای»(1) دارد؛ زیرا حامیان این نظریه معتقدند: فرقه سازی با رویکرد تنش زایی چندبعدی در کشورهایی که مورد تهاجم براندازی نرم هستند می تواند مقدمه وقوع بحران های «مشارکت، مشروعیت، توزیع، هویت و نفوذ»(2) را بوجود آورد.(3)
در مطالعات امنیت ملی، استناد این راهبرد به قورباغه (حیوان دوزیست) به این دلیل است که اگر در حلقه های محاط ایران (استان های مرزی) آتش تنش و فتنه زیاد باشد، کانون تصمیم گیری نیز دچار استحاله و تغییر رفتار خواهد شد، که در قالب راهبرد «تنش از بیرون، تغییر از درون» قابل تعریف است، که به وضوح می توان آن را در برخی تحرکات ایذایی گروهک های تروریستی نزدیک به وهابیت، مانند جندالشیطان، پژاک یا گسترش شیعه هراسی در استان های مرزی مشاهده کرد.
نمودار شماره 1
2. وجود سیاست های جزیره ای و نبود یکپارچگی سیاستی برای مقابله با تهدیدهای نرم
یکی از شاخصه هایی که می تواند احتمال وقوع بحران هویت، تضعیف وحدت ملی و شکل گیری بحران های امنیت اجتماعی را موجب شود، وجود سیاست های جزیره ای در حوزه مدیریت پیشگیرانه تهدیدهای نرم است. به عبارتی، یکی از خلأهایی که چگونگی رفع آن بایستی در بازه زمانی برنامه پنجم مورد تأکید متولیان امر قرار گیرد، «مهندسی راهبردی امنیت نرم» است، که به مفهوم بررسی روش ها و ابزار واکسینه کردن نظام در برابر آفندهای نرم افزاری است که با هدف بحران سازی اجتماعی سازماندهی می شوند.
بحران سازی اجتماعی در قالب تهاجم نرم بیشتر بر قومیت ها، کارگران، دانشجویان، نخبگان، روزنامه نگاران و سرمایه داران متمرکز است، بطوری که دانشجویان، نخبگان و روزنامه نگاران با آفند تبلیغاتی نقض آزادی های مدنی و حقوق بشر؛ کارگران و دهک های متوسط و پایین جامعه از طریق بزرگ نمایی آسیب های اقتصادی و ناامنی شغلی؛ طیف سرمایه داران از طریق فقدان امنیت سرمایه گذاری و سرانجام، گروه های قومی فرقه ای با تبلیغ فقدان آزادی های مذهبی، نگاه تبعیض آمیز حاکمیت به آنها، عدم توجه دولت به توسعه استان های مرزی، تهییج ناسیونالیسم قومی و تبلیغ و ترویج فرقه های ضاله، بویژه وهابیت تحریک می شوند.
3. نبود الگوی بومی پایدار برای مدیریت تهدیدهای نرم افزاری ناشی از فرقه های الحادی
مدل سازی، هزینه اجرا و پیاده سازی بسته های امنیتی مهندسی فرهنگی در برنامه های پنج ساله را کاهش می دهد، بطوری که دستیابی به الگویی پایدار و بومی (مهندسی معماری امنیت) از پارادایم های (الگوواره ها) غالب و یکی از ملزومات حسن اجرای قوانین بالادستی است که باعث می شود ساختارهای اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی با اجتناب از اتخاذ سیاست های تک بعدی و جهت بخشی فکری رویه ای به چارچوب های ذهنی، با ضریب خطای استراتژیک کمتری نسبت به شناسایی، اولویت بندی و طبقه بندی تهدیدها، فرصت ها، آسیب ها و اتخاذ راهکار مناسب اقدام کنند.
تقسیم کار مناسب و متناسب میان نهادهای مرتبط، یکی از مزایای مدل سازی برای خلأهای سیاستی است؛ زیرا بهینه سازی تصمیم گیری های استراتژیک، باعث پیشگیری از کاربست مدل آزمون و خطا در حوزه مدیریت نرم افزاری امنیت می شود.
گفتار دوم: پیامدهای گسترش فرقه ضاله وهابیت در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
مهم ترین پیامدهای امنیتی سیاسی گسترش فرقه ضاله وهابیت از رویکرد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران عبارتند از:
1. یارگیری نهادهای جاسوسی مخالف نظام از پیروان فرقه ضاله وهابیت
نگاه سطحی به دورنمای آسیب های نرم افزاری ناشی از تحرکات وهابیون در ایران می تواند این فرقه ضاله را به گروه فشار یا ابزار جاسوسی برخی کشورهای منطقه تبدیل کند، که بایسته است مورد توجه نهادهای اطلاعاتی امنیتی قرار گیرد، بویژه اینکه، یکی از اهداف راهبردی حامیان این فرقه تأسیس یا نفوذ بر مدارس مذهبی اهل سنت، بویژه در استان های مرزی در جهت ترویج عقاید ضد شیعی است. به عنوان مثال، سازمان اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی (موساد) با احداث و راه اندازی یک مرکز آموزشی در حوالی شهر چمن افغانستان، نیروهای مخالف جمهوری اسلامی ایران را آموزش می دهند که برخی اعضای آن از وهابیون و سپاه صحابه هستند که دارای اندیشه های افراطی ضد شیعی می باشند.
یکی دیگر از تدابیر مدیریت امنیت نرم افزاری در حوزه تهدیدهای فرقه ای، آسیب شناسی گسترش تفکرات وهابیت و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان های تروریستی واقع در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.
جهت گیری و مرامنامه عقیدتی سیاسی اکثر سازمان های تروریستی مستقر در شرق ایران مبین تأثیرپذیری بالای آنها از بنیان های نظری وهابیت است.
2. افزایش پتانسیل شکل گیری گروهک های تروریستی ضد شیعی نزدیک به فرقه وهابیت
برخی سازمان های تروریستی ضد شیعی، بویژه در پاکستان، بخش مهمی از نیروهای خود را از «مدارس مذهبی اسلامی»(4) پاکستان و جهادگران سایر کشورها جذب می کند، که براساس «قانون شریعت»(5) توسط لشگر طیبه (جماعة الاسلامیه) پایه گذاری شده اند، که که با گذشت زمان، نقش وهابیون سلفی عربستان و امارات بر این مدارس و نیز نفوذ آنها میان برخی شاخه های القاعده؛ مانند جندالشیطان (گروه تروریستی عبدالمالک ریگی) در حال افزایش است. این مدارس بیشتر در «مناطق قبیله ای» بویژه سه استان وزیرستان، بلوچستان و سرحدات پیشاور متمرکزند و طلاب های خود را بیشتر از ملیت های ازبک، تاجیک، چچن و عرب گزینش می کنند که این افراد در بازگشت به کشورهای خود در آسیای میانه، به سر و جان فرقه ضاله وهابیت تبدیل شوند.
وهابیون امارات و عربستان با سرمایه گذاری بر مدارس مذهبی اهل سنت پاکستان و ترویج تفکرات وهابیت می توانند در آینده، زمینه ایجاد و افزایش سازمان های مسلحانه فرقه ای را بوجود آورند، که با توجه به پارادوکس عقیدتی سیاسی آنان با حکومت شیعی جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه شکل گیری برخی تهدیدهای نرم در حوزه اندیشه را فراهم آید.
3. تضعیف وحدت ملی
با توجه به نقش مذهب به عنوان یکی از ریشه های وحدت ملی، متولیان امر بایستی تهدیدهای نرم ناشی از فعالیت های تبلیغاتی فرقه های ضاله، بویژه وهابیت در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران را در قالب مدیریت استراتژیک امنیت ملی آسیب شناسی کنند.
4. تضعیف شاکله همبستگی فکری عقیدتی جهان اسلام
یکی از ترفندهای ناتوی فرهنگی این است که آنها اقدام ها و تفکرهای خصمانه وهابیون را به اهل سنت تعمیم می دهند تا ضریب وحدت شیعه و سنی را کمرنگ کنند؛ زیرا زیربنای عقیدتی پیروان اهل سنت و مذاهب فقهی شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی با مرامنامه گروه تکفیری وهابیت متفاوت است.
پیروان شافعی، مالکی، حنبلی و حنفی از مذاهب فقهی اهل تسنن هستند، که با مرامنامه تکفیری عقیدتی وهابیون متفاوت است. به عنوان مثال: وهابیون، شیعیان را به عنوان کافر معرفی می کنند، در حالی که پیروان اهل سنت چنین دیدگاهی را نسبت به شیعیان ندارند.
5. احتمال شکل گیری برخی تنش های فرقه ای در استان های مرزی
یکی از تهدیدهای راهبردی، رخنه فرقه ضاله وهابیت این است که می تواند در بازه زمانی برنامه پنجم پتانسیل وقوع برخی تنش های فرقه ای را در استان های سنی نشین جمهوری اسلامی ایران، مانند کردستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان بوجود آورد.
6. افزایش تحرکات ایذایی علیه اتباع ایرانی در پاکستان
گسترش افراط گرایی فرقه ای بویژه آموزه های وهابیت می تواند، تهدیدهایی را برای اتباع ایرانی بوجود آورد که از مصادیق آن می توان به ترور صادق گنجی (مدیر خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور) در آذر 1369 یا پنج ایرانی در سال 1376 توسط گروه های تندرو وهابی اشاره کرد.
گفتار سوم: بایسته های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در قبال فرقه ضاله وهابیت
به منظور توسعه زیربنایی ظرفیت های امنیت نرم نظام در قبال آفندهای فرقه ضاله وهابیت، بایسته است که ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران تدابیر زیر را مورد توجه قرار دهند:
1. تبیین بسته سیاستی منسجم برای مهار تهدیدهای نرم افزاری در فضای مجازی
یکی از ظرفیت های مدیریت استراتژیک امنیت نرم، کاربست مناسب فناوری های نوین برای ارتقای ضرایب انتظامی امنیتی در فضای مجازی است.
به عنوان مثال، بخش مهمی از تبلیغات رسانه ای فرقه وهابیت، در فضای مجازی سازماندهی می شود و اتخاذ تدابیر مناسب و تبیین بسته سیاستی منسجم برای مقابله با آفندهای تضعیف کننده وحدت ملی در فضای سایبر می تواند نقش مهمی را در مدیریت پیش رویدادی پیاده نظام های ناتوی فرهنگی در حوزه اندیشه ایفا نماید.
2. تبیین نظام جامع دیپلماسی فرهنگی در ساختار امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
دیپلماسی فرهنگی، آن بخش از کارویژه های فرهنگی است که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بر ضرایب امنیت ملی و یکپارچگی هویتی تأثیرگذارند.
با توجه به اینکه، طبق رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب ناتوی فرهنگی دشمن به یکی از آفندهای مهم تهاجم نرم تبدیل شده، بایسته است متولیان امر با تبیین نظام جامع دیپلماسی فرهنگی عمق استراتژیک اقتدار نظام در خارج از کشور را افزایش دهند. در این میان نقش وابسته های فرهنگی سفارتخانه های جمهوری اسلامی ایران بسیار پررنگ است. وابسته های فرهنگی نقش یک فیلتر را در جلوگیری از تهاجم نرم یا شناساندن چهره واقعی سازمان های تروریستی وابسته به فرقه ضاله وهابیت ایفا می کنند.
3. تهیه جدول نقشه ریسک سازمان های تروریستی نزدیک به اندیشه های وهابی گری
یکی از لازمه های مدیریت استراتژیک امنیت نرم در برنامه پنجم و افق ایران 1404، رصد، اولویت بندی و تهدیدسنجی آفندهای نرم افزاری است که می تواند از جانب برخی سازمان های تروریستی فرقه گرای مستقر در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوجود آید. به همین منظور، ساختارهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و انتظامی، بایسته است با رویکرد امنیت پژوهی استراتژیک، ضمن آسیب شناسی شطرنجی چینش سازمان های تروریستی فرقه گرا در محیط امنیت خارجی، راهبرد منسجمی را برای مقابله با آسیب های احتمالی تبیین کنند. در این راستا تهیه جدول ریسک آمایش گروه های تروریستی در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نقش موءثری را در بهینه سازی مدیریت استراتژیک تهدیدات نرم ناشی از سازمان های تروریستی فرقه گرا ایفا می کند. بویژه اینکه جهت گیری و مرامنامه عقیدتی سیاسی اکثر سازمان های تروریستی مستقر در شرق ایران، مبین تأثیرپذیری بالای آنها از بنیان های نظری وهابیت است. به عنوان مثال زیربنای عقیدتی گروهک تروریستی جندالشیطان براساس آموزه های وهابیت و سلفی گری بنیان گذاشته شده و شیوه های عملیاتی آنان همانند سازمان القاعده است. این گروه به عنوان شاخه القاعده در ایران و به رهبری عبدالمالک ریگی در استان بلوچستان پاکستان متمرکز بوده و برای عوام فریبی و مشروعیت بخشی به اقدام های تروریستی، نام جندالله را برای خود برگزیده و در 27 آذر 1385 با ادعای حمایت از مطالبات اهل سنت بلوچستان، نام خود را به «جنبش مقاومت مردمی ایران» تغییر داد.
لشگر طیبه و سپاه صحابه نیز دو سازمان تروریستی ضد شیعی و نزدیک به وهابیون هستند، که نگاه سطحی به تحرکات ایذایی آنان می تواند تهدیدهایی را برای اتباع ایرانی مقیم پاکستان بوجود آورد.
نکته قابل تأمل، ارتباط میان گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) با برخی سازمان های تروریستی وهابیون است. در همین رابطه، شاهزاده عربستان سعودی «بندر بن سلطان» که به مدت 20 سال سفیر عربستان در آمریکا بود و به حمایت از گروه های تروریستی القاعده و فتح الاسلام شهرت دارد، در سال 1386 با حضور در کنگره مجاهدین خلق، مبلغ 750 هزار دلار به این گروه تروریستی کمک کرد. در این کنگره که در پادگان اشرف برگزار شد شماری از سران حزب بعث، مأموران اطلاعاتی و شماری از اعضای القاعده و انصار السنت نیز حضور داشتند.
نقشه جامع جدول ریسک گروهک های تروریستی دارای تفکرات وهابی گری در محیط امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را می توان بصورت زیر نشان داد:
نقشه ریسک سازمان های تروریستی وهابیون واقع در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران
نام گروه بنیانگذار کانون تمرکز هدف ابزار مبارزاتی درجه ریسک
القاعده اسامه بن لادن استان های مرزی افغانستان و پاکستان (وزیرستان، بلوچستان و سرحدات پیشاور) - حمله به نیروهای آیساف و ایالات متحده در خاورمیانه
- مقابله با جنبش های شیعه آدم ربایی، گروگانگیری، انفجار اتومبیل های بمب گذاری شده و عملیات های انتحاری بالا
جندالشیطان عبدالمالک ریگی پاکستان (مناطق قبیله ای استان بلوچستان) ادعای حمایت از مطالبات اهل سنت بلوچستان گروگانگیری، عملیات های انتحاری بالا
لشگر طیبه حافظ محمد سعید شهر هریدکه حوالی لاهور (مجتمعی پنج هزار نفری با 125 هکتار وسعت) استقلال جامو و کشمیر از هند و پاکستان عملیات های نظامی در کشمیر متوسط
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 23 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید