مقدمه
دانش آموزان به هنگام آسودگی از فعالیتهای تحصیلی خود، بر اساس دلبستگی ها و علایق و استعدادهای فردی خود در پی فعالیت هایی هستند که بتوانند آنان را به دور از الزامات و محدوده مجبوریتهای تحصیلی و خانوادگی، ارضا کرده و موجب شکوفایی توانایی های درونی آنها گردند.
دانش آموزان از آنجا که در سنین رشد و بالندگی هستند در مقوله اوقات فراغت از اهمیت زیادتری نسبت به طبقات دیگر جامعه برخوردارند و به تبع آن، حساسیت امر نیز به مراتب افزونتر به نظر می رسد.
بدین معنی که در عصر انفجار اطلاعات و گسترش بی حد و حصر تکنولوژی و هیاهوی پیشرفت های صنعتی و اقتصادی؛ غفلت ورزیدن از میلیون ها ساعت اوقات فراغت این قشر عظیم خسارات جبران ناپذیری بر آینده افراد و جامعه در پی خواهد داشت.
در طی سالیان دراز در کشور ما، ارگان ها و سازمان های گوناگونی- علاوه بر وزارت آموزش و پرورش- در این حیطه وارد شده و خود را به عنوان پوشش دهنده بخشی یا بخش هایی از اوقات فراغت جوانان و نوجوانان معرفی نموده اند. لیکن متاسفانه در اکثر موارد یا تاثیری قابل توجه بر جای نگذاشته اند و یا اگر هم تاثیری داشته اند، بسیار کم رنگ بوده است.
البته در جامعه ما معضل غنی سازی اوقات فراغت، بیشتر در شهرها نمود پیدا می کند هرچند در روستاها نیز به شکلی خاص و بویژه در مورد دختران به چشم می آید. خصوصا اینکه در دوره حاضر، تحولات شگرف علمی و پیشرفت های سریع تکنولوژی، تغییرات عمیقی را در زندگی افراد بوجود آورده و با پیدایش طبقات جدیدی از خانواده ها، وضعیت پیچیده تر و بحرانی تر گشته است. امروزه نیازهای روحی- روانی و عاطفی دانش آموزان بسیار فراتر از سالیان پیش محسوس است. نوع نگاه آنها به خویشتن و محیط پیرامون خود متفاوت تر از گذشته است و به همین دلیل پاسخگویی به این نیازها نیز مشکل تر و نیازمند دقت فراوان می باشد.
از سوی دیگر بهره گیری از ابزارهای پیشرفته و پیچیده تبلیغاتی از سوی قدرت های سیاسی، نظامی و اقتصادی جهان و ترویج فرهنگ ها و سلائق گوناگون که اغلب حس و حال رفاه طلبی و تمینات نفسانی را برای جهانیان القا می کنند؛ این امر را پیچیده تر و مقابله با آن را مشکل تر می نماید. این آسیب ها زمانی بیشتر نگران کننده می شوند که کمبود امکانات داخلی و عدم برنامه ریزهای اصولی و صحیح و نیز نبود یا کمبود پیگیری های جدی را در سطح کشور شاهد هستیم. باید اذعان نمود که امکانات و کارکرد سازمان های مسئول در زمینه اوقات فراغت دانش آموزان هرگز توانایی مقابله با آن همه هجوم فرهنگ بیگانگان را نداشته است. بویژه اینکه همگان از هدفی والا یعنی سوق دادن جوانان به یک زندگی متعالی و خداجویانه سخن می گویند.با نگاهی گذرا به تعدد اسامی نهادهایی که همه یا بخشی از فعالیت های خود را به امر غنی ساختن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان اختصاص داده اند، اهمیت کار از نظر مسئولین دریافت می شود اما آنچه در عمل اتفاق می افتد ناهماهنگی و عدم سیاستگذاری واحد در اجرای برنامه هاست. یعنی این نهادها هر کدام چون جزایر پراکنده ای هستند که همواره در میان آبهای متلاطم در جا می زنند و چه بسا که صدای همدیگر را نیز نمی شنوند. بدیهی است که در چنین اوضاع و احوالی حتی اگر یک بخش، کوچکترین اقدامی نیز در راستای وظایف محوله انجام ندهد هرگز به چشم مسئولان نیامده و مسئولیتی نیز متوجه کسی نخواهد شد.
در میان نهادهای متعدد مربوط با اوقات فراغت، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و آموزش و پرورش نقشی اساسی تر را برعهده دارند. از این میان دو مورد نخستین در عصر ارتباطات وظایفی بس سنگین تر برعهده دارند که بحث پیرامون آنها مجالی دیگر می طلبد. اما آموزش و پرورش به عنوان متولی تعلیم و تربیت میلیون ها دانش آموز، اهمیت فوق العاده خود را از آنجا کسب می کند که در ارتباط مستقیم با دانش آموزان و خانواده ها بوده و براحتی هم می تواند در ساماندهی و بهینه سازی اوقات خارج از وقت آموزش نیز نقشی حساس و بنیادی ایفا کند.
آموزش و پرورش با برخورداری از بیشترین فضای آموزشی و نیز امکانات گسترده نیروی انسانی، تنها به یک برنامه ریزی اساسی و ساز و کارهای جدی در این زمینه دارد که بتواند با همان امکانات موجود، بیشترین بهره را ببرد. از طرف دیگر وجود سازمانی خاص به نام سازمان دانش آموزی و زیرمجموعه های آن یعنی کانون های فرهنگی- تربیتی در تمام مناطق آموزش و پرورش، فرصت فوق العاده ای است که هدف اصلی آن نیز غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان می باشد. این سازمان و کانون ها از پتانسیل بسیار بالایی برای رسیدن به آرمان های مورد نظر برخوردارند که متاسفانه چندین سال است در سردرگمی و بلاتکلیفی گرفتار شده و توان اصلی خود را در انجام وظیفه اساسی خود به میزان زیادی از دست داده است. آنچه که در این مورد خاص ضروری می نماید، خانه تکانی جدی در سازمان دانش آموزی و کانون های فرهنگی- تربیتی است تا با یک برنامه ریزی اصولی و اتخاذ تصمیمات کاربردی و رسیدگی مسئولین به مشکلات و موانع موجود، گام های بلندی در راه اصلاح پیکره بیمار این بخش مهم آموزشی و تربیتی برداشته شود.
راههای غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان
ضروریت و اهمیت مسئله
جوانان و مسائل آنان موضوعی است که اهمیت آن بر هیچکس پوشیده نیست زیرا جوانان پایه گذاران فرهنگ آینده سرزمین خویش هستند و حفظ ارزشها یی که بابهایی گران بدست آمده به عهده آنها می باشد . از میان مسائل متعدد اجتماعی ، مشکلات جوانان از موقعیت برجسته ای برخوردار است تا جایی که اگر هدایت کنندگان کشور با تمام تلاش شان مسائل جوانان را در درجه اول اهمیت قرار دهند کاری نابجا نکرده اند . همانطور که می دانیم یکی از مسائل جوانان چگونگی گذران اوقات فراغتشان می باشد اگر برای گذران وقت آزاد جوانان هیچ امکاناتی و برنامه ریزی نشده باشد فعالیتهای مسئولین برای شکوفا شدن استعدادهای آنان ، سلامت جسم و روان و کسب مهارتهای گوناگون و ... و بودجه کلانی که برای پیشرفت آنها هزینه شده به هدر خواهد رفت . اوقات فراغت برای همه وجود دارد ولی آنچه حائز اهمیت است شیوه گذراندن آن است و اگربه انحراف کشیده شود بسیار مخرب و تضعیف کننده فرد و اجتماع می باشد ، اگر در برنامه ریزی ها برای گذران اوقات آزاد تدابیر لازم اتخاذ شود از اتلاف وقت آزاد مخالفت خواهد شد پس اولین قدم شناخت بهترین روش غنی سازی اوقات فراغت جوانان می باشد که می تواند استفاده صحیح از امکانات اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی باشد .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 45 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
منظور از اختلالات شخصیت، الگوهایی از رفتار غیر انطباقی است. به طوری که هنگامی ویژگیهای شخصیت چنان انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی شوند که کارکرد فرد را به میزان چشمگیری مختل کنند، در این صورت به اختلالهای شخصیت تبدل می شوند.
اختلالات شخصیت در واقع شیوه های نامناسب برای حل مسئله و کنار آمدن با فشار روانی هستند که اغلب در اوایل نوجوانی بروز می کنند و در سراسر بزرگسالی ادامه می یابند.
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت معمولا ناراحتی یا اضطرابی احساس نمی کنند، انگیزشی برای تغییر رفتار خود نشان نمی دهند و برخلاف افراد اسکیزوفرنیایی تماس خود را با واقعیت از دست نمی دهند و نابسامانی چشمگیری در رفتارشان مشاهده نمی شود.
در III DSM از 12 نوع اختلالات شخصیت یاد شده است که یکی ازآنها اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
افرادی که به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند فاقد حس مسئولیت و درک اخلاقی هستند و توجهی به دیگران ندارند. رفتار آنها کم و بیش زیر سلطه نیازهای خود آنان است و به عبارت دیگر آنها فاقد وجدان هستند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگوی رفتاری خاصی است مشخص با شرارت، اعمال ضد اجتماعی، جنایی که در کودکی و اوایل نوجوانی شروع می شود و منجر به اختلالات شدید در خیلی از زمینه های زندگی مثل روابط خانوادگی، تحصیل، شغل، خدمت سربازی و ازدواج می گردد.
علام اساسی این اختلال عبارتند از: بی قراری، میدان توجه کوچک، نزاعهای مکرر که اغلب منجر به درگیری با افراد دیگر می شود، سابقه تحصیلی خراب، فرار از منزل، سابقه شغلی ناموفق، درگیری با پلیس، دروغگویی، هرزگی، بی مبالاتی در رفتار جنسی، همجنس خواهی، عدم احساس گناه، فقدان محبت، اضطراب، عدم وجود شرم و حیا و غیره.
شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان بسیار دیده می شود. زیرا دوره نوجوانی مرحله حساسی از رشد یک انسان است و دوره نوجوانی در میان دوران رشد انسان، یکی از حقایق قطعی و غیر قابل سوال می باشد.
همانطور که در هر دوره جبر تاریخ جوی بوجود می آورد که باعث ظهور بعضی افراد می گردد، حوادث فرهنگی و اجتماعی نیز نوجوانی را به عنوان یک مرحله قطعی و مشخص در رشد انسان بوجود آورده است که زمینه ای است برای مطالعات وسیع.
اهداف تحقیق:
هدف از این تحقیق این است که بدانیم آیا از نظر زمینه های رفتاری و روانی وشخصیتی میان نوجوانان والد دار و بدون والد تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
هدف دیگر این است که میزان شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان والد دار و بدون والد تعیین کنیم.
هدف دیگر این است که در صورت مشخص شدن تفاوتها، نتایج در اختیار موسسات و کسانی که در کار تعلیم و تربیت و آموزش نوجوانان هستند، قرار بگیرد تا گامی موثر باشد در تدوین برنامه های منظم برای رفع مسائل و مشکلاتی که ممکن است در میان نوجوانان وجود داشته باشد.
تعریف اصطلاحات عمومی:
شخصیت: این اصطلاح را می توان تمامی سیستم تمایلات نسبتاً پایدار روانی و جسمی هر فرد تعریف نمود. تمایلاتی که نحوه تطابق وی را نسبت به محیط روانی- اجتماعی و مادی معین می سازد. (پورافکاری، 1321، ص 1106)اختلالات شخصیت: این اختلالات به صورت الگوهای ناسازگارانه، انعطاف ناپذیر بسیار عمیق و با ثبات در درک و برخورد با محیط و خود فرد تظاهر می کنند. (همان منبع، ص 1107)اختلال شخصیت ضد اجتماعی: این اختلال با اعمال جامعه ستیزانه و جنایی مستمر مشخص است اما معادل جنایتکاری نیست بلکه ناتوانی برای تطابق با موازین اجتماعی است که شامل بسیاری از وجوه رشد نوجوانی و جوانی بیمار می گردد. (همان منبع، ص 91)
چکیده پژوهش:
موضوع این پژوهش بررسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی میان نوجوانان والد دار و بدون والد است. همانطور که می دانیم نوجوانی یکی از مراحل حساس دوران زندگی هر فرد محسوب می شود که مهمترین و اثرگذارترین جریانات در این دوره حساس اتفاق می افتد که ممکن است زندگی یک فرد را تحت شعاع قرار دهد. در این پژوهش ابتدا به بررسی دوره حساس نوجوانی پرداخته شده است و رابطه میان نوجوان و خانواده بررسی شده و مشکلات دوره نوجوانی نیز بررسی شده است.
بعد از بررسی دوره نوجوانی، بزهکاری، علل آن و دیدگاه هایی در مورد بزهکاری بررسی شده است و عواملی که می تواند نوجوان را به سوی بزهکاری بکشاند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی، یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که ممکن است یک نوجوان به آن مبتلا شود. اختلال شخصیت ضد اجتماعی، علائمی نظیر، بی احساسی مزمن، دروغگویی، دزدی، کلاهبرداری، انحرافات جنسی و غیره مشخص می شود که در این پژوهش به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
در این پژوهش دو فرضیه مطرح شده است که میزان اختلل شخصیت ضد اجتماعی را میان نوجوانان تعیین می کند. برای اثبات فرضیه ها از پرسشنامه 71 سوالی mmpi یا مینه سوتا استفاده شده است که سوالات مربوطه به آیتم اختلاف شخصیت ضد اجتماعی (pd) که شامل 19 سوال بوده است، انتخاب شده و در اختیار نوجوان دختر پایه اول دبیرستان گذاشته شده است که نیمی از آنها دارای والد و سرپرست و نیمی دیگر بدون والد و سرپرست بوده اند. داده های به دست آمده از پرسشنامه با روش t استیودنت محاسبه شده اند و با t جدول در سطح 05/0 و با درجه آزادی بی نهایت مقایسه شده است و نتیجه اینکه t به دست آمده از t جدول کوچکتر شده یعنی فرضیه ما در این پژوهش رد شده است یعنی تفاوت معنی داری میان میانگین های دو گروه وجود ندارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 45 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیش گفتار
از جمله نشانه هاى چشمگیر الهى در جهان هستى، رنگ است. رنگ ها با تجلى و ظهور در پیکر موجودات جاندار و بى جان جلوه و جمال خاصى به طبیعت بخشیده، ادامه چرخه حیات و شکوه زندگى را مرهون خود ساخته اند. بى مبالغه باید اذعان کرد که بدون رنگ و جهان رنگ ها، سردى و افسردگى و بى نشاطى در همه جا رخ مى نمود. در سایه تأثیر متنوع رنگ هاست که ره آوردهاى متناوب روانى در انسان و سایر موجودات تظاهر پیدا مى کند و روح جنبش و تکاپو دمیده مى شود و از این رهگذر، یکسویى و یکنواختى از فضاى زندگى مادى رخت بر مى بندد و دلپذیر مى گردد.
خداوند حکیم در آیاتى چند از قرآن مجید به رنگ هاى مختلف موجودات و آثار زیست شناختى آن ها اشاره فرموده و آن را از نشانه هاى بارز تدبیر خویش دانسته است. شهید دکتر پاک نژاد در این زمینه مى نویسد:
«در قرآن نسبت به رنگ در آیه اى به اثر فیزیولوژیک آن اشاره شده در آیه]اى [دیگر به اثر پسیکولوژیک آن ... حتى ... به خواص غذایى و شفابخشى رنگ ها ]نیز [توجه شده که تازه در علم جدید مى خواهد براى آن جایى بازگردد و نامى از آن به میان آید.»[1]
بدون شک تمامى رنگ ها وجودشان براى ادامه حیات لازم و ضرورى است و هر کدام نیز اثر خاصى دارند و نقش ویژه اى را ایفا مى کنند[2] به گونه اى که تصور طبیعت منهاى آن ها مشکل و یا غیرممکن است. بدون گزافه باید اذعان کرد و پذیرفت که روان آدمى به اندازه اى که در برابر رنگ ها قرار مى گیرد و با آن ها مواجه است، با چیز دیگرى ارتباط ندارد[3] و از این رو چیز دیگرى به این اندازه او را متأثر نمى سازد و به اسارت در نمى آورد.[4] جرانت آلن گوید: قوه اى بزرگ تر یا بیشتر و گوناگون تر از احساس رنگ ها در زندگى ما اثر ندارد.[5] اثرات روانى رنگ ها تا حدى است که مى توانند محیط را شاد یا حزن آور، سبک یا سنگین، گرم یا سرد جلوه دهند و در انسان احساس خوشحالى یا غم، قوت یا ضعف، اضطراب یا سکون و جز آن ایجاد کنند.[6]
تا آن جا که تاریخ به یاد دارد، همیشه انسان به رنگ و آثار آن توجه داشته و از فرایندهایش در گذران زندگى، خاصه در پوشش ها و خوراکى ها بهره گرفته است. دیگر موجودات نیز هر یک به فراخور وسعت و گستره وجودى خود، متأثر از رنگ ها و آثار آن ها هستند و در ادامه حیات خویش بدان وابسته اند.
به دلیل نقش ضرورى و اهمیت غیرقابل انکارى که رنگ ها در چرخه حیات، به ویژه حیات انسانى ایفا مى کنند، خداوند رحمان در آیاتى چند از این عنصر حیاتى یاد کرده و به برخى از آثار آن اشاره فرموده است.
ما در این پژوهش، علاوه بر آیات از روایات و آراء فقها و گفته هاى روان شناسان و متخصصان علوم تجربى نیز در مورد پوشش هاى رنگى سود جسته ایم. پیش از ورود به اصل بحث به جاست درباره مفهوم رنگ و تفاوت آن با نور مطالبى تقدیم کنیم.
مفهوم رنگ
رنگ کیفیتى است که از ظاهر چیزى دیده مى شود مانند سفیدى، سرخى، سبزى.[7]
زبیدى گفته است: رنگ کیفیتى است که از قرمزى و زردى و جز آن به وسیله چشم درک مى شود.[8]
ابن منظور در این باره گوید: رنگ هیأتى است چون سیاهى و قرمزى. رنگ هر شى چیزى است که باعث تمایز آن از شىءِ دیگر مى شود.[9]
طریحى نیز رنگ را چون ابن منظور تعریف کرده است.[10]
بنابراین باید گفت که رنگ از مفاهیم بسیار واضح و معروف در میان عرف و فرهنگ هاى عمومى است به گونه اى که برخى از اهل لغت نیازى به تعریف آن ندیده اند.[11] نکته مهم، تفاوت آن با نور است که در قسمت بعد به آن مى پردازیم.
مفهوم نور
مفهوم نور نیز چون رنگ از نظر عرفى بسیار بدیهى و بى نیاز از توضیح است. شیخ سهروردى در این باره نوشته است:
«ان النور لا یحتاج الى تعریف ... لا شىء اظهر من النور فلا شىء اغنى منه من التعریف.»[12]
«نور به تعریف احتیاج ندارد; زیرا هیچ چیزى ظاهرتر از نور نیست. از این رو هیچ پدیده اى در تعریف بى نیازتر از نور نیست.»
ملاصدرا در این مورد مى نویسد:
«النور غنى عن التعریف کتعریف المحسوسات.»[13]
«نور چون دیگر امور حسى، مستغنى از تعریف است.»
علامه طباطبایى نوشته است:
«مفهوم نور، واضح است. نور، چیزى است که به وسیله آن اجسام سبک تر و متراکم، قابل رؤیت مى شوند.»[14]
نور از نظر علم فیزیک
برخى از پژوهشگران در تعریف نور از دیدگاه علم فیزیک گفته اند:
«نور، تابش مریى الکترومغناطیسى است که در خلاء با سرعت 298000 کیلومتر در ثانیه انتشار پیدا مى کند.»[15]
«نرمان. مان» درباره مفهوم فیزیکى نور و منشأ نور سفید گوید:
«درباره نور، چنین تصور مى شود که از ترکیب امواج الکترو مانیتیک و امواج انرژى نورانى که از یک منبع مثل خورشید سرچشمه مى گیرد، تشکیل مى شود. نور سفید از ترکیب همه امواج نورى تشکیل مى شود.»[16]
دهخدا در همین زمینه به نقل از برخى محققان، نور سفید را مجموعه هفت رنگ، دانسته و نوشته است:
«در رنگ هاى اصلى که به وسیله منشور ظاهر مى گردد، هفت رنگ است: قرمز، نارنجى، زرد، سبز، آبى، نیلى، بنفش.
نیوتن دانشمند معروف قرن هیجدهم، نخستین بار حدس زد که باید نور سفید، مجموعه این رنگ ها باشد و این امر را به وسیله گردش صفحه معروف خودش آزمود و ثابت کرد مجموعه این رنگ ها با هم، اثر نور سفید بر چشم مى گذارند.»[17]
البته تعبیر دهخدا خالى از تسامح نیست، و صحیح ـ همان گونه که مان و دیگران گفته اند ـ این است که گفته شود نور سفید، مجموعه هفت نور و یا به تعبیر دقیق تر، مجموعه همه امواج نورى است.[18]
تفاوت میان رنگ و نور
در این که میان نور و رنگ تفاوتى هست یا نه، پاسخ هاى گوناگونى از سوى فلاسفه و دانشمندان داده شده است.
صدرالمتألمین در این باره گوید:
«برخى بر این باورند که رنگ، حقیقتى ندارد و کلیه رنگ ها خیالى اند و سفیدى به نور و سیاهى به ظلمت باز مى گردد و دیگر رنگ ها از تفاوتى که در ترکیب اجسام شفاف با هوا وجود دارد، تخیل مى شوند. ولى پژوهشگران گویند که رنگ ها کیفیاتى حقیقى هستند.»[19]
وى در پاسخ به این سؤال که آیا نور کیفیتى زاید بر رنگ است یا این که همان ظهور رنگ در عالم خارج است، گوید: ما در تعلیقات خود بر کتاب «ضوابط الاشراقیین» بر این نظریه پافشارى کرده ایم که نور حسى از آن جهت که محسوس است، عبارت است از گونه اى وجود جوهرى مشاهَدِ حاضر نزد نفس در غیر این عالم. و اما آنچه در مقابل نور در خارج وجود دارد، وجودش اضافه بر وجود رنگ نیست.[20] به بیانى دیگر، ملا صدرا نور و رنگ را چون ماهیت و وجود مى داند که بالذات یکى هستند و به اعتبار متغایر.[21]
ملاصدرا در توضیح مطلب فوق گوید: زیرا مفهوم نور به وجود خاصى که عارض برخى از اجسام مى شود، باز مى گردد و ظلمت یعنى عدم آن وجود خاص; و سایه یعنى عدم فى الجمله آن وجود خاص. رنگ، ترکیبى است با صورت هاى مختلف میان حامل این وجود نورى و حامل عدم آن.
وى در ادامه با اشاره به ضعف سخن کسانى که رنگ ها را زاید بر مراتب ترکیب نورها مى دانند، نتیجه گرفته که هم صحیح است بپذیریم نور، ظهور رنگ است و هم صحیح است بگوییم نور، رنگ نیست. زیرا از آن جهت که نور است، مختلف نیست و ترکیب با عدم یا ظلمت در آن راه ندارد، به خلاف رنگ ها که مختلف اند.[22]
نتیجه اى که به طور خلاصه از سخن این حکیم و عارف گرانقدر مى توان گرفت این است که نور و رنگ دو مفهوم متغایرند ولى مصداقاً یکى هستند. بنابراین تفکیک دقیقى از آن ها در جهان خارج نمى توان ارائه کرد. فیزیک دان ها و دانشمندان علوم تجربى نیز تفکیک روشنى از آن ها به دست نداده اند و به ناچار در تعریف هر یک از آن ها از دیگرى استمداد جسته اند و به اصطلاح دچار دور شده و در تعیین مصادیق نور و رنگ هم به اشتباه رفته و در مواردى بر هر دو عنوان رنگ را اطلاق کرده اند. به نظر مى رسد که تسامح صورت گرفته ـ به طور آگاهانه یا ناخود آگاه ـ به سبب همان مطلبى است که ملاصدرا گفته که نور و رنگ در هر شىء بالذات یکى است ولى به اعتبار، متفاوت.
شهید پاک نژاد ضمن بحث از رنگ سفید گفته است:[23]
«قرآن هم اولین اشعه هاى ارسالى از طرف خورشید را به رنگ سفید معرفى فرموده: (کلوا واشربوا حتى یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود).»[24]
وى در ادامه مطلب، طى نتیجه اى که از کاربرد رنگ هاى سفید در قرآن گرفته، گوید:
«به طورى که ملاحظه فرمودید، بسط دانه رنگ سفید از ظاهر جماد هست تا رخساره بهشتیان ... .»[25]
برخى از محققان در توضیح رنگ هاى اصلى و منشأ نور سفید گفته اند:
«رنگ هاى اصلى ... هفت رنگ است ... نیوتن ... نخستین بار حدس زد که باید نور سفید مجموعه این رنگ ها باشد ... و ثابت کرد مجموعه این رنگ ها با هم، اثر نور سفید بر چشم مى گذارند.»[26]
برخى دیگر در این باره گفته اند:
«آن که ما رنگ مى نامیم، به طول موج بستگى دارد. چنان که طول موج رنگ قرمز بیش از سایر رنگ هاست و بنفش داراى کوتاه ترین طول موج مى باشد و طول موج رنگ هاى دیگر، میان این دو مقدار است.»[27]
همان گونه که ملاحظه مى شود منشأ رنگ کوتاهى و بلندى موج نور عنوان شده، تقریباً عکس آنچه از نیوتن درباره منشأ نور سفید نقل کردیم.
بنابراین متوجه مى شویم که دانشمندان علوم تجربى نتوانسته اند تمایز دقیق و آشکارى میان نور و رنگ بیان کنند و با نوعى تسامح از آن گذشته اند. اما کسانى چون ملاصدرا تفاوت میان آن دو را بیان کرده اند.
رنگ در قرآن مجید
در قرآن مجید از رنگ هاى زرد، سبز، سفید، قرمز و سیاه[28] به صراحت یاد شده است و از رنگ هاى دیگر به اجمال.
در این نوشتار ابتدا به گفت وگو درباره رنگ هایى که به اجمال از آن ها یاد شده، مى پردازیم و سپس به رنگ هاى زرد و سبز و قرمز و سیاه معطوف مى شویم.
جداى از رنگ هاى طبیعى و حسى، از رنگ دیگرى نیز در قرآن کریم سخن به میان آمده و آن، رنگ الهى است. در سوره بقره در این باره مى خوانیم:
(من احسن من الله صبغة)[29]
«چه رنگى از رنگ خدایى بهتر؟»
این آیه در دنباله آیاتى است که خداوند تعالى از مردم خواسته به او و دستورات وحیانى او که بر رسول خدا ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ و دیگر پیامبران نازل کرده، ایمان بیاورند و از تفرقه بپرهیزند.
در آیه 138 بقره از چنین ایمانى که متجلى در اسلام است، به رنگ الهى تعبیر شده است. در تفسیر قمى ذیل این آیه آمده است: از امام باقر یا امام صادق ـ علیهم السلام ـ نقل شده که مقصود از «صبغة الله» اسلام است. علامه طباطبایى مى گوید: ظاهر سیاق آیات مزبور، این روایت را تأیید مى کند.[30]
میبدى در تفسیر کشف الاسرار در مورد این آیه گفته است: «صبغة الله» یعنى از دین خدا و سنت او تبعیت کنید.
این آیه در معارضه با مسیحیان شهر عموریه است که فرزندان خود را به رنگ آبى متمایل به زرد ملون مى ساختند و مى گفتند: ما او را به رنگ نصرانیت درآوردیم. اما خداوند فرمود: من او را به توحید و اسلام سرشتم و این صبغه همان است که قرآن فرموده: «فطرة الله التى فطر الناس علیها»،[31] و پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: «کل مولود یولد على الفطرة».
از ابن عباس روایت شده که پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ فرمود: بنى اسرائیل به موسى ـ علیه السلام ـ گفتند: آیا پروردگارت رنگ آمیزى مى کند؟ موسى ـ علیه السلام ـ به خداوند عرض کرد: خدایا، آیا رنگ آمیزى مى کنى؟ خداوند فرمود: آرى من به رنگ هاى قرمز و سفید و سیاه، رنگ مى بخشم و رنگ هاى همه از رنگ من است.
باز از ابن عباس روایت شده که مردى نزد پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ آمد و عرض کرد: آیا پروردگارت رنگ آمیزى مى کند؟ حضرت فرمود: آرى ولى نه چون قرمز و سفید و زرد و سیاه.[32]
میبدى در جایى دیگر در همین زمینه گوید: صبغة الله رنگ بى رنگى است. هر که از رنگِ رنگ آمیزان پاک است، به صبغة الله رنگین است.[33]
رنگ هایى که به اجمال در قرآن یاد شده اند
در قرآن مجید ضمن چند آیه به بسیارى از رنگ هاى موجود در طبیعت اشاره شده و این یکى از وجه هاى اعجازى این کتاب شریف است:
1ـ رنگ هاى نباتات، حیوانات و انسان.
(الم تر ان الله انزل من السماء ماءً فاخرجنا به ثمرات مختلفاً الوانها ... و من الناس و الدواب و الانعام مختلف الوانه)[34]
«آیا ندیدى خداوند از آسمان آبى فرستاد که از آن میوه هاى رنگارنگ برآوردیم ...؟! و از انسان و جنبندگان و چهارپایان انواعى با رنگ هاى مختلف آفریدیم.»
2ـ رنگ تیره هاى گوناگون انسان.
(و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم اِنَّ فى ذلک لآیات للعالمین)[35]
«و از جمله نشانه هاى خداوند، آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ هاى شماست. در این موضوع، نشانه هایى است براى اندیشمندان.»
شهید پاک نژاد درباره شگفتى ها و وجه اعجازى این آیات مى گوید:
«الف ـ (در این دو آیه) به رنگ هاى گوناگون جمادات و نباتات و حیوانات اشاره شده است.
ب ـ در رأس هر سه مطلب; یعنى در آغاز آیه، سخن از نزول باران است و به دنبال آن، ابتدا به رنگ هاى نباتات و بعد جمادات و آن گاه انسان و جنبندگان و انعام، اشاره گردیده است. و ما مى دانیم رابطه نباتات با آب باران و رنگ ها، بیشتر از جمادات، و جمادات، بیشتر از انسان و جنبندگان و انعام است. بدین معنا که با نزول باران ـ که در هر عمل شیمیایى وجود آب لازم است ـ گیاهان، رابطه رنگى فتوسنتزى کلروفیلى داشته و جمادات با عوالم شیمیایى رنگین شده و حیوان و انسان نیز با اعمال شیمیایى مخصوصى، پیگمان ها و رنگدانه هاى خود را مى سازند و قرآن به هر سه قسمت اشاره فرموده است.»[36]
3ـ رنگ هاى متنوع و گوناگون نعمت ها
(وما ذرأ لکم فى الارض مختلفاً الوانه إن فى ذلک لایة لقوم یذکرون)[37]
«و آنچه را که خداوند براى شما در زمین به رنگ هاى مختلف آفرید در این موضوع، نشانه روشنى براى گروهى که متذکر مى شوند، وجود دارد.»
واژه «ذرأ» به معناى «خلق»[38] و «ماذرأ» شامل کلیه نعمت هایى است که خداوند متعال در روى زمین براى رفاه انسان ایجاد و در اختیار او قرار داده است.
طبرسى ذیل این آیه گوید: یعنى خداوند براى پایدارى بدن هاى شما پوشیدنى ها و خوردنى ها و مناکح را در زمین آفرید. این آیه شامل انواع حیوانات و نباتات و معادن و جز آن از نعمت ها مى گردد.[39]
بنابراین در این آیه به طیف بسیار وسیعى از رنگ هاى انسان و حیوان و نبات و جماد اشاره اجمالى شده است.
4ـ رنگ هاى متفاوت عسل
(ثم کلى من کل الثمرات فاسکلى سبل ربک ذللاً یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس إن فى ذلک لایة لقوم یتفکرون)[40]
«سپس از تمامى ثمرات و شیره گل ها بخور و راه هایى را که پروردگارت براى تو تعیین کرده است، به راحتى بپیما. از درون شکم آن ها نوشیدنیى با رنگ هاى مختلف خارج مى شود که در آن براى مردم شفاست. به یقین در این موضوع، نشانه روشنى براى اندیشمندان وجود دارد.»
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 43 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیشگفتار
این مطالعات دیر انجام که با ادبیات معاصر امریکا آغاز شد طولی نکشید که سر زندگی اصالت و توانایی این ادبیات ،همه حواسم را به خود مشغول داشت . فاکنر ،اونیل و همینگوی نویسندگان ژرف اندیش و قدرتمندی بودند که مقام رمان و نمایش امریکا را تا حد رمان و نمایش انگلستان ،آلمان و فرانسه ارتقا دادند ، زیرا هنگامی که جایزه نوبل در 1949 له نویسنده گمنامی اهدا شد که ظاهراً در مردابهای میسی سی پی گم شده بود و یا در سال 1954 به جهانگرد ریش و پشم دار سالخورده ای تعلق گرفت که شهر پاریس از سی سال پیش او را روزنامه نگاری تهیدست می شناخت که زیر سقفی در حال فرو ریختن با ماشین تحریر کهنه اش کانجار می رفت ، غولهای ادبی اروپا از جا پریدند . انتقاد از من رواست ، چرا که تا 1966 فقط یک رمان از همینگوی و یک رمان از استین بک خوانده و اصلاً کتابی از فاکنر نخوانده بودم . اکنون نیز از ادبیات کانادا ، مکزیک و امریکای جنوبی چیزی نمی دانم ، هر خواننده آگاهی این نکته بی دردسر ، تنگ نظرانه و توهین آمیز برای « ایالات متحده » ای است به سادگی حدس بزند . به راستی چه کسی به ما صفتی ملی عطا خواهد کرد ؟
باری ، من از « صراحت » عریان بسیاری از نویسندگان متوسط امریکا در بیان اعمال محرمانه تنمان ، اندکی یک خورده ام . ممن پیوریتن1 معصومی نیستم و آن قدر در رگهایم خون فرانسوی – کانادایی جریان دارد که اگر شوخی زشتی با زیرکی بیان شود یا حتی دیدن فیلم « عریانی » هم ممکن است مذاقم خوش بیاید . من پیش خود فرض کرده بودم ، هر کس که آن قدر هوش و حواس دارد که بتواند کتابی بنویسد ، خود به خود می داند ، برخی واژه های تند و رک بوی زننده ای از مصداق خود و محیط آن مصداق را با خود دارند ، چون این گونه واژه ها می تواند هر شعری را که شاید درباره تن و بدن باشد ، به فضاحت بکشاند ، لذا این دسته نویسندگان در آثاری که پیش چشم ما گشوده می شود و با ما تماس حاصل می کند از واژگانی استفاده می کنند که از پیش ضد عفونی شده است . یعنی در گفتگو از اسرار خلوت و رختخواب به شیوه غیر مستقیم و فرهیخته ای متوسل می شوند . وقتی این گونه خودداریها مورد توجه قرار گیرد ، ادراک آدمی تند و تیزتر می شود . و درگیریها و تضادها هم کندتر می شوند و اینک که دادگاههای ما کم و بیش برای تعریف قبح دست از تلاش برداشته اند ، سالها در هرزه نگاری چه بهنجار و چه ناهنجار غوطه خواهیم خورد ، باشد که این وضعیت با افزایش آزادی تخفیف یابد . کتابهایی مانند کندی2 عادی خواهند شد و خوانندگان بالاتر از دیپلم را تحریک نخواهند کرد ؛ همان گونه که ساقهای زنان ، چندان هوسی در دل مردان بر نمی انگیزد و در ضمن باید اذعان کنم که رمانهایی مانند آخرین راه خروجی به بروکلین3 اگرچه تهوع آورند ، آزاد باشد تا ژرفای انحطاطی را که در پس رفاه کور و گیج ما پنهان است ، به ما بنمایاند . به این نکته نیز اعتراف کنم که من این کتابها را خوانده ام .
کتابهای دیگری هم خوانده ام که دوست دارم پیش از آنکه با فراغت درباره فاکنر سخن بگویم ؛ کمی هم از آنها بگویم . نویسندگان قدرتمند و مبتکر بسیاری در ایالات متحده امریکا هستند که برخی از ایشان در برابر وسوسه هرزه نگاری مقاومت کرده اند . من سال بلو را همچون هنرمند بی ریایی که هرگز دستنوشته اش را به چاپ نمی سپارد مگر آنکه همدردی پر احاساس و هنرمندی کمال یافته4 خویش را به آن منتقل کند ، محترم می شمارم . شهرهای در حال گسترش ما ، هر ساله هزار نفر مانند هرزوگ را به وجود می آورند : شوهری که صبورانه کلاه قرمساقی بر سر می گذارد ، پدری شیفته فرزندان اما سهل انگار مردی خوش نیت اما سست اراده و بیحال که در میان تخته پاره الهیاتی درهم شکسته به دست و پازدن مشغول است .
بدو ، ربیت ! اثر جان آپدایک5 تصویری غم انگیز ، لیکن گیرای مردی را به دست می دهد که از محیطی مرگبار ع از غروری کاذب و از ادراکی کم مایه – در تشخیص خیر و شر – رنج می برد . هر شهر امریکا صدها ربیت آنگسرومز در خود دارد که پس از مشاهده سستی و سقوط پیوندهای اخلاقیش از پا در می آید و ما خود را شریک جرم احساس می کنیم . ادبیات زمان ما انباشته از آثار قهرمانان مچاله شده ای است که می پنداشتند با مرگ آورنده ده فرمان ، این مفاهیم نیز منسوخ شده اند 6. آپدایک در کتاب زوجها همه توان خود را برای بیان خیر و شر به کار می گیرد : شاهکاری از ادراکی نافذ و ژرف . طنزی خشمناک در تشریح اجتماعی که عزمی « بی پروا هم » برای آوردن رازهای شیرین عشق و تن در سخان رکیک مردان و زنان به پهنه وضوح ادبیات دارد و من با خواندن هر صفحه آن سخت یکه خوردم ؛ لیکن در میان رسوب اخلاقی آن ع بینشهای درخشان بسیار و ادراکی موجز یافتم : « سرنوشت همه آنان در این عصر ، عصری از اعصار تاریک که در میان هزاره ها و در میان مرگ و تولد مجدد خدایان – به هنگامی که هیچ دستاویزی جز جاذبه های سیارات ، سکس و رواقیگری وجود ندارد – منوط به آن است . »
فرانسیس اسکات فیتز جرالد ( 1940- 1896 ) در خانواده های پرهیزگار و کاتولیک به دنیا آمد . ایمانش را از کف داد و از اینکه کلیسا کتابهایش را تحریم کرد ، رنج بسیار برد . شاید به همین دلیل است که من کتاب شب لطیف است7 را با حرارت بیشتری پذیرا شدم تا گتسبی بزرگ را که عموماً بهترین کار او شمرده می شود . کتاب اول اساساً داستانی اسرار آمیز است ( کی ، کی را کشت ؟ ) با طرحی هیجان انگیز و پایانی دراماتیک ؛ هزاران کتاب از این نوع وجود دارد . کتاب دیگر ، نتیجه تلاش دلیرانه مرد ایرلندی رمانتیکی بود که می کوشید تا – تقریباً به گونه ای بالینی – سقوط یک ایده الیست را بر اثر وسوسه و شور بختی ، درگیر زنبارگی و میخوارگی توصیف کند . وقتی دیدم نویسنده هیچ گونه رنگ خوشبینانه ای بر پایان شتابزده آن نپاشیده است ، حیرت کردم . در این اثر با تصویری نه چندان متفاوت از نویسنده روبرو می شویم : زوال اخلاقی ناشی از میخوارگی خود نویسنده پس از دلبستگی طولانی به همسری بدخو و ناسازگار و مقاومتی دراز مدت در برابر فشارهای اقتصادی و عشقهایی که به او عرضه می شد . این همان شخصیت دوست داشتنی و زندگی عاطفی فیتز جرالد بود که برای این کتابها شهرت گذرایی هم به ارمغان آورد .
2- قلمرو فاکنز
فاکنر از اولیس جیمز جویس به راه افتاد و در جاده تنباکوی ارسکین کالدول پیش رفت . او جریان سیال ذهن را در طبقه کاملی از مردم ساکن میسی سی پی دبنال کرده و با عریان کردن جسم و جان آنان ، تاریخچه و زوالشان را ضبط می کند او که آثار بالزاک را بسیار خوانده بود ، خود به نوشتن کمدی انسانی8 گوشه ای از ایالات متحده پرداخت . این بخش در واقع لافایت بود و مرکز آن شهر اکسفورد جایگاه پر افتخار دانشگاه می سی سی پی لیکن فاکنر این شهر را جفرسن خواند و این بخش را یوکناپاتافا نام داد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 106 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
از زمان قرن هفدهم ،انتقال خون برای جبران تلفان خون ناشی از زخم وکودکی یا در نتیجه مشکلات درمانی در نتیجه زالواند اختن یا رگزنی صورت گرفته است. تا زمان تعیین هویت پادتن های دلمه کننده انتقال خون با مشکلات زیادی همراه بودند.
این گرفتاریهای اولیه تمایل به استفاده از هموگلوبین بصورت یک حامل اکسیژن در پلاسما را مطرح کرد. تلاش های اولیه این راه حل ها نیز مصیب آمیز است وگرفتاری های چشمگیری دارد که ناشی از تزریق محلول هموگلوبین انسانی بدون استروما است. این گرفتاری ها اغلب نارسایی کلیوی حادی بودند که نتیجه نفروتوکسیته هموگلوبین مستقیم بودند.
تاریخچه خون مصنوعی:
توسعه یک ماده جایگزین بجای خون بر پایه هموگلوبین توسط ارتش بصورت وسیله ای برای داشتن یک توسعه دهنده پلاسمای حاوی اکسیژن موجود برای استفاده از میدان مبارزه است.علی رغم تحقیق جایگزینی خون در دهه 1960 دکتر کلارک للاند شروع به بررسی دسته ای از ترکیبات موسومبه پرفلورکربن کردند. اکسیژن تقریبا 100 برابر توانایی انحلال بیشتر از پلاسما در محلول های پرفلورکربن دارد. در نتیجه مقدار اکسیژن حل شده در پلاسما ممکن است برای ادامه زندگی کافی باشد بدون آنکه نیازی برای هموگلوبین RBC باشد که اکسیژن اضافی را فراهم کند. طبیعت هیدروفوبیک این ترکیبات مستلزم توسعه بعدی امولیسون های پرفلورکربن قبل از در نظر گرفتن این ترکیبات برای استفاده بصورت یک حامل اکسیژن پلاسما است.
استفاده از pluronicbs بعنوان یک عامل ماده امولسیون کننده برای پرفلورکربن ها تولید flusol را توسط شرکت ژاپنی cross Green امکان پذیر ساخت. تلاش های بالینی با این پرفلوروکربن، ناامیدکننده بود. Fluosol فقط در غلظت های کم در امولسیون وجود داشت و pluronicbs باعث مشکلات چشمگیری شد وقتی که امولسیون بطور درون وریدی تزریق شد. توسعه بعدی فن آوری های امولسیون منجر به تولید ترکیبات ای شد که از ملکول های پرفلورکربن با زنجیره کوتاهتر استفاده کرد تا بطور موثرتر پر فلوروکربن ها را امولسیون نماید و غلظت های بالاتر ماده فعال در امولسیون وبنابراین توانایی های حمل اکسیژ ن بالاتر را امکان پذیر سازد.
پایداری توسعه یافته امولسیون هیا جدیدتر نسبت به امولین نسل پرفلورکربن ها برتری دارند و امولسیون های حاضر می توانند رد s برای دوره های طولانی زمانی بدون کاهش قابل توجه فعالیت ذخیره شود.
فیزیولوژی انتقال اکسیژن:
انتقال اکسیژن تابعی از هموگلوبین حاوی اریترولیت است. قسمت هم-آهن از ملکول هموگلوبین امکان اتصال وانتشار اکسیژن را می دهد که بستگی به کشش اکسیژن نسبی ای دارد که به آن هموگلوبین در تماس است. ساختار تترامیک قسمت پروتئین به هموگلوبین امکان اتصال چهارملکول را در داخل بسته های اتصالی در هر واحد فرعی پروتئین را میدهد. تغییر شکل توانایی اکسیژن برای اتصال به هموگلوبین بطور طبیعی رخ می دهد. اندر کنش های اکسیژن هموگلوبین منجر به تغییرات تطبیقی ساختاری برای آسان کردن بارگذاری و باربری اکسیژن در گردش خون دستگاه تنفسی وبافت های پیرامونی می شود. راندمان پیوند اکسیژن وانتشار آن میتواند توسط موازنه اسید -باز فشار جزئی دی اکسید کربن ،دما و2/3 و2/3 دی فسفوگلیسرات تغییر داده شود. جابجایی حاصله از منحنی تفکیک هموگلوبین بصورت یک مکانیزم تنظیمی طبیعی برای تحویل اکسیژن به بافت ها عمل می کند(شکل 1). در PH خنثی، در غیاب هر ماده تعدیل کننده دیگر، PSO از هموگلوبین منفی در خارج از PBC برابر با 17mmHg است.
بنابراین milieu داخلی RBC برای تحویل موثر اکسیژن از هموگلوبین پلاسما عمل می کند. تلاش های اولیه محلول های هموگلوبین آزاد سود کمی برای بیماران دارای این ملکول های هموگلوبین تعدیل نشده نشان دادند که ناشی از تمایل زیاد اکسیژن برای هموگلوبین پلاسما است. تحقیق بعدی اسلوب شناسی های مختلفی را نشان داده است که در تغییر دادن تمایل پیوندی هموگلوبین از اکسیژن برای تحویل دادن اکسیژن به بافت های پیرامونی موثر هستند. لیگاندهایی از قبیل گروه های پیریدوکسل وقتی که به هموگلوبین متصل می شوند، تمایل (آفینیته اکسیژن) را تغییر می دهند و منحنی تفکیک را به سمت راست جابجا می کند. کاهش در آفینیته اکسیژن تحت تاثیر این تغییرات هموگلوبین پلاسما را قادر می سازد تا اکسیژن را به بافت های پیرامونی تحویل دهند.
وضعیت فصلی جانشین خون:
پس از چندین سال تحقیق شدید، فن آوری جایگزین کردن خون بالاخره در حال رسیدن به جایی است که راه حل های موثر بالینی ممکن است یک واقعیت شود.
برای امولسیون های پرفلورکربن ،ملکول های جدیدتر در ارتباط با پیشرفت های در فن آوری امولسیون کردن راه حل هایی را با پتانسیل زیاد برای کاربردهای بالینی تولید کرده است. روش های جدید تغییر شکل شیمیایی وتقاطع دادن، محلول های هموگلوبین را روش ای مطمئن بعنوان حاملان اکسیژن موقتی کرده است.
امولسیون های پرفلورکربن:
پس از تعمییع اولیه با توجه به Fluosol بررسی های بعدی هیچ فایده ای را از تزریق های Fluosol در بیماران دارای کم خونی برجسته نشان ندادند. با محلول های کولوئید بعنوان یک مقایسه کننده، Fluosol اندازه گیری های غیرمستقیم اکسیژن گیری را بهبود نبخشید.
با اینحال، Fluosol برای تزریق بصورت یک حامل اکسیژن در طی رویه های آنژیوپلاستی ترانسلومیال زیر جلدی بارسیک بالا تا اوایل 1993 ادامه یافت هنگامی که تصویب برای این کار برای امولسیون توسط اداره دارو و غذا لغو گردید.
امولسیون های جدید توسعه یافته اند که از عوامل امولسیون کننده شبیه به ترکیب اولیه استفاده می کنند.بویژه پرفلوبرون (پر فلور الکتیل برومید) بصورت یک امولسیون پایدار بی خطر برای تزریق درون وریدی با افزودن مقادیر کوچک پرفلور دسیل برومید بصورت یک عامل امولسیون کننده توسعه یافته است سپس امولسیون با فسفرلیپیدهای زرده تخم مرغ بافر می شود. امولسیون حاصله دارای یک ظرفیت حمل اکسیژن محاسبه شده است که تقریبا سه برابر ظرفیت حمل کردن اکسیژن محلول های فلوسل اولیه است. ظرفیت حمل اکسیژن پرفلوبرون مستقیما با فشار نسبی اکسیژن مرتبط است شکل 2. در این رابطه تحویل اکسیژن پرفلوبرون قابل پیش بینی است. ونفوذ مستقیم اکسیژن مکانیزیمی است که توسط آن اکسیژن به بافت های پیرامونی باردهی می شود. از لحاظ نظری اکسیژن تحویل داده شده توسط نفوذ ممکن است بیشتر موجود باشد و از جریان خون فیلی زودتر از اکسیژن تحویل داده شده به هموگلوبین باربردرای شود.
با اینحال هیچ اطلاعاتی تولید نشده است که این قضیه را پشتیبانی کند.
منافع انتقال اکسیژن پرفلورکربن:
انتقال اکسیژن بصورت گاز محلول در پلاسما شدیدا متفاوت از انتقال اکسیژن بر پایه هموگلوبین است اگر چه مقداری اکسیژن معمولا در پلاسما حل می شود این مقدار نوعا کمتر از 1% کل مقدار اکسیژن در خون شریانی است حتی با کم خونی چشمگیر بر عکس مصرف پرفلوربرون میتواند مقدار اکسیژن حل شده را تا حدود 10- 15% کل مقدار اکسیژن شریانی افزایش دهد که یک افزایش نرم دوای سه برابر است که بستگی به فشار جزئی اکسیژن inspined دارد(شکل 3).
شواهدی وجود دارد که پیشنهاد می کند که نفوذ اکسیژن رخ میدهد و اکسیژناسیون بافت افزایش یافته نتیجه آن است. بررسی های درباره درمان تومور جامد توسط شیمی درمانی یا پرتو درمانی نسبت های مرگ تومور زیادی را نشان داده اند هنگامی که حیوانات با پرفلوربرون مورد مطالعه قرار می گیرند.
انتشار اکسیژن در داخل هسته هیپوکسیک این تومورها، منجر به حساسیت بیشتر این سلول های تومور در حال تقسیم به عوامل آنتی میتوتیک وافزایش فایده آنها می شود.
مشکلات همراه با پرفلورکربن ها:
پرفلورکربن ها از لحاظ بیولوژیکی خنثی هستند ملکول ها در داخل سیستم رتیکولواندو متوقف می شوند، بویژه در سلول های knpffer جگر (کبد) وماکروفاژ ها وسپس در داخل پلاسما بصورت یک گاز حل شده منتشر می گردد. سپس گاز پرفلورکربن بدون تغییر نفوذ می نماید و از طریق ریه ها غیرمتابولیزه می شود در حالیکه پرفلورکربن های قبلی دارای مقدار زیادی از باقیماندن در سیستم رتیوکولواندوتلیال است پرفلورکربن های نسل حاضر از قبیل پرفلورکربن دارای یک زمان نگهداری تقریبا یک هفته ای است. این امر امکان حذف موثر پرفلورکربنها از جگر (کبد) و طحال را می دهد بدون اینکه اندام دچار اختلال عملکرد چشمگیری شود.
با اینحال علی رغم طبیعت خنثی پرفلورکربن، توقف در سیستم رتیکولواند وتلیال ممکن است منجر به پی آمدهای خاصی گردد. تعداد platelet کم می شود که شاید بدلیل opsoniIatior توسط پرفلورکربن وتوقف و حذف بعدی توسط سیستم رتیکولوادنو تلیال است. پرفلورکربن کافی ممکن است سیستم رتیکولواند وتلیال را از بین ببرد که منجر به عفونت های بالقوه یا سایر ناراحتی ها می شود با اینحال این موضوع فقط جنبه نظری دارد زیرا هیچ افزایشی در ناراحتی های عفونی در بررسی های بالینی قبلی ذکر نشده است. باقیماندن پرفلورکربن ها یک مشکل دیگر را در ارتباط با مقدار آن اعمال می کند. پرفلورکربن ها در پلاسما بتدریج محو میشوند یا ناچیز هستند ونیمه عمر آنها تقریبا 3-4 ساعت در فاز پلاسما است. سیستم رتیکولواند و تلیال تقریبا دارای 2 تا 5 روز مرحله نگهداری می باشند قبل از اینکه نفوذ پرفلورکربن انجام شود.
بنابراین اگر چه در فاز پلاسما مدت نسبتا کمی زندگی می کند مقدار اضافی پرفلورکربن ها ممکن است برای چندین نیمه عمر حذف نهایی رتیکولواند وتلیال امکان پذیر نباشد یعنی یک تا دو هفته بنابراین پرفلورکربن ها یک داروی با مقدار واحد و با محدودیت مقدار داروی ناشی از ظرفیت سیستم رتیکولواند و تلیال برای کنترل کردن فاز حذف پلاسما می باشند. در حال حاضر این محدودیت تعیین مقدار نظری است زیرا هیچ اطلاعات بالینی ای وجود ندارد که کند آیا مقدار دهی مجدد منجر به تاثیرات معکوس جدی می شود یا خیر بررسی های بعدی و امولسیون های نسل جدیدتر این موضوع را ذکر خواهد کرد.
وابستگی پرفلورکربن ها به قانون فشار های جزئی امکان بالقوه افزایش موجودیت اکسیژن را فراهم می نمایند. این حقیقت تحویل اکسیژن نیز کاربرد موثر پرفلورکربن ها را به موقعیت هایی محدود می کند که فشار جزئی اکسیژن بالاتر از حد معمولی است یعنی وقتی که کشش اکسیژن alveolar جزیی به locummHg یا بالاتر برسد. رسیدن به این مقدار فشار بدون مصرف اکسیژن مکمل امکان پذیر نمی باشد یک فشار اکسیژن جزئی موثر ممکن است با هر نوع مانوری در ارتفاع غیر ممکن باشد. حتی در حضور اکسیژن مکمل وتهویه کنترل شده بیماران بیماری تنفسی چشمگیر ممکن است نتواند به فشارهای جزئی اکسیژن دست یابند وپرفلورکربن نتواند بصورت یک حامل اکسیژن موثر عمل نماید.
حامل های اکسیژن بر پایه هموگلوبین:
هموگلوبین بدون استروما مدتی است که تولید شده است با اینحال مسمومیت کلیوی چشمگیر ناشی از آن مانع از کاربرد وسیع آن می شود. همگلوبین یک پروتئین تترامیک با چگالی تقریبا 000/61 دالتون است ودر خارج از milieu سلول قرمز خون خودش، ملکول هموگلوبین به سرعت به دیمرهایی از یک واحد فرعی آلفا ویک واحد فرعی بتا تجزیه میشود و علاوه بر ارائه هموگلوبین غیرفعال این دیمرها بعدا توسط کلیه (قلوه) تصفیه فیلتر می شوند و اندرکنش این باقیمانده های هموگلوبین با مقادیر کمی از قطعات دیواره سلول در گلومرول های کلیوی منجر به نکروزیس لوله ای حاد وخراب شدن سریع کلیوی می شود. توسعه یک ملکول هموگلوبین بدون استرومای کلیوی بستگی به توسعه یک تترامر فانک نال هموگلوبین دارد که به دیمرها براساس نفوذ تجزیه نمی شوند این مشکل به شیوه های جدیدی بر طرف شده است.
جلوگیری از تجزیه تترامر هموگلوبین در پلاسما با اتصال واحدهای فرعی پروتئین هموگلوبین به یکدیگر همراه است تا مانع از تجزیه شود. اتصال تترامر هموگلوبین از لحاظ شیمیایی وفیزیکی هر دو صورت گرفته است. اتصال شیمیایی تترامر شامل اتصال واحدهای فرعی توسط یک ماده دو منظوره بی فانکشنال انجام می شود که ملکول های هموگلوبین را متصل می نماید و بنابراین این آنها را پایدار می کند این پلی هموگلوبین ها اکنون تحت بررسی های بالینی بصورت جایگزین های خون بالقوه هستند.
یک مشکل مهم ثانوی عبارت اند از فقدان 2/3 DPG مرتبط با هموگلوبین بدون استرومات است و هموگلوبین بدون استرومای حاصله اگر چه با مواد بی فانکشنال پلیمریزه می شود در مقادیر فیزیولوژیک اکسیژن گیری بافت فانکشنال نخواهد بود. P50 از هموگلوین بدون استروما در محلول تقریبا 17mmHg است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 28 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید