لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 350
پپیشگفتار
برنامه ریزی شهری از جامعیت خاصی برخوردار میباشد و محتوای آن به نسبت عمق ارتباطی که با محیط شهر و ساکنان آن دارد، بسیار گسترده است. شاید کمتر دانشی را بتوان یافت که اینچنین با رسته های مختلف علمی در ارتباط باشد، از آنها بهره گیرد و در عین حال برای خود رشته ای مستقل باشد. برنامه ریزی شهری یک سیستم است. سیستمی کار عناصر و اجزائی تشکیل گردیده که با هم در ارتباطند، با هم تداخل دارند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند. ولی بر وی هم صورت واحدی پیدا می کنند. لذا، با چنین بینشی که بر این دانش مرتب است، تألیف یک یا چند کتاب نمی تواند بیانگر کلیه اصول محتوایی، ضوابط، ارتباطات و خصوصیات آن باشد.
برنامه ریزی شهری، به دلیل پویندگی انسان، دانشی پویا است که روز به روز تحول بیشتری یافته و زمینه های مساعدی را جهت پژوهش و تحقیق به وجود می آورد؛ و با توجه به دور تسلسلی که دارد، نمی توان یکجا و به یکباره به تعریف و توضیح آن پرداخت و کتابی را فراهم آورد که به نحو کامل، برنامه ریزی شهری را معرفی کرده، و کلیه نکات آنرا یادآور شده باشد. بلکه، تنها می توان به توضیح در مورد قسمتهایی از آن پرداخت.
از نظر تاریخی، سابقه برنامه ریزی شهری به ادوار بسیار دور می شد. ولی سابقه مدون و مطالعه و تجریه و تحلیل علمی آن به دوران پس از انقلاب صنعتی و خاصه قرن حاضر و به نحوی اختصاصی تر به دهه ای اخیر می رسد. برنامه ریزی شهری، در رابطه با توسعه شهرها، افزایش جمعیت آنها و تأثیر ماشینیسم بر حیات شهرها و ساکنین آنها، هر روز از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد. شهرها با محیط منطقه ای و نواحی اطراف خود در ارتباطند و از کلیه شرایط آنها، اعم از اقلیمی و طبیعی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل معیشتی و اقتصادی تأثیر می پذیرند و بر آنها نیز بطور متقابل تأثیر می گذارنید.چنین رابطه و نظامی در اثر توسعه یکباره فیزیکی و افزایش انفجار آمیز جمعیت شهرها، نظام شهرنشینی را با بحران و آینده آن را با ابهام روبرو ساخته است. وجود همین عوامل، بر اهمیت برنامه ریزی شهری و لزوم تحقیق و تفحص بیشتر در رابطه با آن می افزاید.
هدف از تدوین کتاب حاضر، بیشتر معرفی و بیان اصول مقدماتی برنامه ریزی شهری است، و به هیچ وجه ادعای آن که با نوشتن این کتاب، کلیه نکات برنامه ریزی شهری یا مقدمات آن آورده شده، یا حتی با عنوان مطالبی چند در بعضی از موارد آن توضیح کاملی فراهم آمده است، معنائی ندارد. این کتاب ضمن معرفی اصول مقدماتی برنامه ریزی شهر، رابطه عناصر مختلف موثر در آن در مورد بررسی قرار داده و روند مطالعاتی، تعاریف، اصطلاحات ، و ارتباطات آن را به عنوان زمینه هایی جهت شروع مراحل بعدی تحقیق و تتبع در برمی گیرد.
در تدوین این کتاب، ضمن استفاده از منابع و ماخذ داخلی و خارجی، به میزان قابل توجهی از پژوهشها و تجربیات شخصی استفاده شده و موضوعات مطروحه و تجزیه و تحلیل مباحث مربوط به آنها به نحوی انجام گرفته که اساس محتوایی درس «مبانی برنامه ریزی مجتمع های زیستی» در دانشکده های معماری و قسمت شهرسازی درس «مبانی معماری و شهرسازی» در دانشکده های عمران را بپوشاند.
امید که در این رهگذر، نویسنده توانسته باشد دین خود را در آموزش مسائل شهر سازی و ارتباط میان رشته ای دانشهای معماری و عمران با شهرسازی و خصوصاً برنامه ریزی شهری ادا نماید. تا چنین تخصصهایی بتوانند با شناخت بیشتر در رابطه با مسائل شهرسازی، به انجام امور عمرانی همت گمارند.
در خاتمه از شورای محترم کتاب، حوزه معاونت محترم پژوهشی و واحد انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران که امکان چاپ این کتاب را فراهم آوردند، تشکر نموده و امیدوار است که صاحب نظران با انتقادات و نظریات مفید و سازنده خود، اینجانب را در تهیه و تدوین کتب بهتر و مفیدتر یاری فرمایند.
مفهوم شهر و شهرسازی
محیط زیست دارای مفهومی جامع است. در حالیکه شهر و شهرسازی تصویر محدودی از آنرا در اذهان زنده می کند. مفهوم محیط زیست، شهر و شهرسازی و تمام آنچه را که از این پدیده می شناسیم، در برمی گیرد.
شهر یکی از پدیده های بشری در محیط زیست به منظور اسکان، تأمین معیشت، داشتن روابط اجتماعی و اقتصادی و مانند آنهاست ولی اولین آن نمی باشد. انسان خود محیط سکونتش را فراهم کرده و خود به ایجاد و نحوه زندگی در آن اقدام نموده است. احساس لزوم تثبیت در یک نقطه به زندگی در کنار یکدیگر و لازم ملزومات آنها، انسان را بر آن داشته است که هماهنگ با محیط طبیعی و داده های ساختمانی محیط اطراف خود، به ایجاد مسکن دست بزند. ده نشینی و شهرنشینی، یکی از اقسام نحوه زندگی بشر بر سطح زمین و به عنوان استقرار ثابت بشر در محیط زیست است. بنابر نظر بسیارب از صاحبنظران و خاصه جغرافیدانان، نحوه زندگی بشر و سکونت او، دارای دو تقسیم بزرگ کوچ نشینی و یکجا نشینی است که اهم آنها بقرار زیر است:
کوچ نشینی بر مبنای صید و شکار کوچ نشینی بر مبنای زندگی شبانی کوچ نشینی بر مبنای ییلاق و قشلاق کوچ نشینی بر مبنای مهاجرت شبانی کوچ نشینی بر مبنای کشاورزی ابتدائی یکجانشینی بر مبنای کشاورزی و به گزینی مواد کشاورزیاز دیدگاه دیگر، نحوه استقرار انسان در کره زمین بر اساس زندگی در مساکن متحرک، مساکن نیمه متحرک و مساکن ثابت استوار است. زندگی ثابت و ایجاد ده همراه با کشاورزی آغاز می شود، که از شرایط اولیه آب کافی، خاک مساعد و موقعیت مناسب بوده است. ایجاد و پراکندگی روستاها و استقرارشان در نقاط مختلف، افزایش مبادلات و تولیدات کشاورزی و عوامل دیگری که اشاره خواهد شد، منجر به پیدایش نوع دیگری از زندگی یکجانشینی یعنی شهرنشینی شده است.
در حال نیز، با آنکه شهرنشینی روزبروز در حال توسعه است، ولی هنوز قسمت اعظم جماعات انسانی در سراسر دنیا در روستاها زندگی می کنند. اهمیت توجه به روستاها کمتر از اهمیت توجه به شهرها نیست. وجود روستاها از شرط اصلی شهرنشینی و تأمین کننده مواد کشاورزی و دامی آن است.
اجتماع انسانها در هر مکان و در هر زمان و بهر منظوری که بوده باشد، تحت تأثیر روابط آنها با یکدیگر و همچنین با سایر جوامع بوده است. همچنانکه شهر جزئی از حوزه محیط زیست است روستا نیز جزء دیگر آنست. شهر و روستا هر دو بر یمدیگر تأثیر می گذارند، و محیط نیز هر دو موثر است.
توجه به پدیده روستا در قالب هر برنامه ریزی منطقه ای از اولویت و اهمیت خاصی برخوردتر است به عباذت دیگر، نمی توان به شهرها توجه داشت و به ادامه راه حلهای مناسب برای رفع مشکلات و نواقص آنها پرداخت، بدون آنکه به محیط اطرافشان و حوزه های نفوذی متقابل بین شهر و روستا توجه داشته باشیم. در عین آنکه تکنیک شهرسازی به منظور بهبود شهرها از دیدگاههای مختلف مختلف شهری بکار گرفته می شود، پا بپای آن لزوم نوسازی و بهسازی روستاها از جهات مختلف نظیر: بهبود مسکن، ساختمان، سیما و بافت روستا، تاسیسات عمومی، کشا.رزی، دامداری، بهداشت و درمان، آموزش، اقتصاد و مانند آنها، براساس نحوه زندگی اجتماعی و خصوصیات طبیعی و منطقه ای که روستاها در آن قرار دارند، کاملاً حس می شود.
جذب و جلب جمعیت روستائی به طرف شهر به دلیل وجود امکانات رفاهی در شهرها و کمبود آن، در روستاها، (امکان یافتن کار در شهرها و احتیاج به نیروی کار در جوامع شهری، مشکلات مربوط به کشاورزی، دامپروری و کمبود آب و دفع آفات، پائین بودن سطح در آمد، عدم تخصص و مهارت فنی کشاورزی در روستاها، وجود امکانات آموزشی و درمانی در شهرها و فقدان آن در دهات، نبودن راههای ارتباطی کافی و کارآ در مناطق روستائی، دور بودن بسیاری از روستاها به مراکز شهری که دارای امکانات مختلف اجتماعی و اقتصادی هستند، تنوع مشاغل ومانند آنها) صورت گرفته است. مهاجرت از سوی روستاها به طرف شهرها و خاصه شهرهای بزرگ، باعث پائیت رفتن سطح تولید کشا.رزی و دامپروری، مشکلات افزایش جمعیت و تراکم آن در (شهرها)، مشکلات مربوط به مسکن، توسة ناموزون شهرها، عدم تکافوی تأسیسات شهری، مشکلات ترافیک و رفت وآمد و عدم آشنائی روستایی با زندگی شهری و مانند آنها شده است. بنابراین، وجود یک ارتباط صحیح و هماهنگ و تدوین برنامه هایی به منظور استفاده از امکانات هر چه بهتر برای بکارگیری استعدادهای طبیعی و انسانی مناطق مختلف که در دل خود شهرهای کوچک و بزرگ و روستاهای بیشماری را می پرورند، کاملاً لازم و ضروری است.
شهرها بایستی بر مبنای نقش و وظیفه و امکان و استعدادی که در سطح منطقه خود دارند، انجام وظیفه کنند و به نحوی توسعه یابند که اثرات منفی خود را بر روال زندگی روستاها به حداقل برسانند. بایستی برنامه ریزیهای شهری، روستایی و منطقه ای، به نحوی به مرحله اجرا در آند که به سکونتگاه و نوع فعالیتهای انسانی منطقه به صورت یک جامعه بزرگ منطقه ای نگریسته شود که جمعیتش در مناطق مختلف منطقه پخش گردیده و زیستگاههای انسان (از شهر یا روستا) در اطراف و اکناف آن پراکنده شده اند.
در برنامه های شهرسازی و تدوین برنامه های مختلف برای شهر، نبایستی شهر را به صورت تافته ای جدا بافته از منطقه اش در نظر بگیریم؛ و ارتباطات مرئی یا نامرئی شهرها و روستاها را فرانوش کنیم. هدف بیشتر بر این اصل قرارداد که برنامه ریزیهای شهری و روستایی و منطقه ای پا به پای هم و همگام با هم پیش روند. همانطور که هر یک از تأسیسات شهر از دیدگاه برنامه ریزیها و طرح ریزی های شهری بایستی منطق و اساس مخصوص بخود را دارا باشند، شهرها و روستاها نیز باید مکان مخصوص بخود را داشته باشند. وجود شهرهای مملو از جمعیت و انباشته از انواع آلودگیها و دست و پنجه نرم کردن شهرنشینان با مشکلات و ومسائل شهری، یکی از دلایلش عدم توجه به روستاهاست. چنانچه برای شهر و روستاها هماهنگ با یکدیگر برنامه ریزی شوذ، و شهرها همه گونه امکانات و اعتبارات و احتیاجات نواحی روستایی را در اختیار خود نگیرند، ضمن آنکه از شدت مشکلات و مسائل شهری کاسته خواهد شد، روستاها نیز خالی از سکنه نخواهند گردید.
شهر چیست؟
به عبارت ساده، شهر را می توان یک واحد اجتماعی و سیاسی، یک واحد فعالیتی، فیزیکی و جمعیتی دانست. به عبارت کلی تر، شهر عبارت از الحاق یک مکان فیزیکی با مردم ساکن آن است. ولی می توان این تعریف را کاملتر نمود و گفت: شهر مجموعه ای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیطهای ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده است. جعیت در این مجموعه به صور منظمی درآمده و آداب و رسومی را برای خود ابداع کرده است. علاوه بر آن،این جمعیت به صورت مختلف تخصص یافته، ولی از نظز تولید انرژی و غذا معمولاً وابستگی شدیدی به مجموعه ای مشابه با طبیعت لا مجموعه های روستایی دارد.
شهر به معنای کامل یک سیستم بلز است، یعنی نمی تواند از هر نظر کامل و مجموعه ای از تمام عناصر لازم جهت ادامه حیات خود باشد. بنابراین بطور مجزا و جدا از سایر نقاط نمی تواند به فعالیت خود ادامه دهد. بنابراین مبادله احتیاجات فیزیکی، طبیعی و اقتصادی، اجتماعیف فرهنگی و خلاصه تمام ضروریات بین شهر و دیگر واحدهای زیستی، از مهمترین شرایط ادامه حیات شهرهاست.
بربای شهر یعنی پدیده ای که همه آن را می شناسیم و بروسنی به وجود آن آگاهی داریم، تعاریف زیادی شده است. اگر تمام شهرهای دنیا را نیز مطالعه کنیم به یک مفهوم کلی نخواهیم رسید. ولی قدر مسلم آنست که وقتی صحبت از شهر می شود، معمولاً پدیده ها و تصاویری در ذهن انسان شکل می گیرد که غیر از آن چیزهائیست که در روستاها وجود دارد.
بطور کلی، جمعیت نسبتاً متراکم، وجود خیابانها و مراکز کار و تجارت، ساختمانهای مرتفع که نسبت به دهات و روستاها متفاوت است، امکانات رفاهی و آموزشی و وجود گسترده وسائط نقلیه، همه علائمی است که در شهر وجود دارد. در دوره های گذشته بسیاری از این علائم به چشم نمی خورده است، ولی به بسیاری از نقاط شهر گفته می شده است. در تمدنهای خیلی قدیمی مراکز جمعیتی وجود داشته که به آن نقاط شهر اطلاق می شده وقطعاً به مناسب نوع شغل و وظایفی که بعهده داشته اند با مناطق روستائی متفاوت بوده اند. به عنوان مثال، رومیان لغتی را بنام Urbs استعمال کرده اند که درست در مقابل روستا استعمال داشته است، و زمانی این لغت را بکار می برده اند که مثلاً به محلی می رفتند که فرم زندگی و مشاغل آن، با زندگی روستائی متفاوت بوده است. امروزه معمولاً در یک منطقه به نقاطی اسم شهر می دهند که دارای جمعیتی بده و از نظر فعالیت، متنوع تر از مناطق روستایی باشند. ولی این حکم نیز قطعی نمی تواند باشد. زیرا چه بسیار مراکز و نقاطی وجود دارند که در یک فصل از سال دارای جمعیت هستند و در غیر آن فصول خالی از آن. بهر ترتیب تعاریف متعددی از شهر شده است که ذیلاً به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
تعاریف مختلف شهر:
تعریف عددی: تعریف عددی ساده ترین تعریفی است که می توان از شهر نمود. زیرل یکی از بهترین وجه تمایز بین شهره و ده، تعداد جمعیت آنست. بر اساس عدد می توان شهر را چنین تعریف نمود: مرکزی از اجتماع نفوس که در نقطه ای گرد آمده و تراکم و انبوهی جمعیت در آن از حد معینی پایین تر نباشد. بر این اساس در بیشتر ممالک، حد جمعیت شهر 2500 نفر است. یادآور می شود که تعداد و رقم شاخص برای شناخت شهر، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی متفاوت است، و مهمتر آنکه در هر کشوری بنا به موقعیت خاص آن کشور حد جمعیت شهر تفائت می کند. مثلاً، در فرانسه مقیاس شناخت شهر از ده، تعداد 2000 نفر ساکن است. در آلمان، چکسلواکی و ترکیه هم، رقم 2000 نفر ملاک تشخیص شهر از روستا است. در ایالات متحده و مکزیک رقم 2500 نفر و در هلند و یونان و ایران 5000 نفر و در ایرلند رقم 1500 نفر مشخص کننده شهری بودن یا روستائی بودن یک نقطه می باشد. بعضی معتقدند، منطقه شهری به مناسبت آنکه دائماً در حال توسعه است و شهرها را نمی توان در یک چهار دیواری قرار داد که بتوان حدود و تعداد آنها را مشخص کرد، بهتر است که به این گونه موارد بجای کلمه شهر، منطقة شهری اطلاق شود. تعریف آماری و عددی ضمن آن که تعریف روشن و ساده ایست، ولی از نظر علمی نمی توان آن را تعریف جامعی دانست.
تعریف تاریخی: برخی از علما معتقدند که مراکزی که از قدیم نام شهر به آنها اطلاق شده است، به عنوان شهر شناخته می شوند و در واقع به افتخار قدمتی که دارند، همیشه شهر باقی می مانند.
تعریف حقوقی: نوع دیگر تعریف شهر تعریف حقوقی و اداری است. در دوره های گذشته، شهرها دارای امتیازاتی بودند که در روستاها وجود نداشت. مانند بسیاری از شهرهای قرون وسطایی که حق داشتند برای خود بازار داشته باشند، یا به خدمات نظامی بپردازند. در حالی که روستاها از این امتیازات برخوردار نبودند.
تعاریف دیگری نیز از شهر شده است که ذیلاً به اهم آنها اشاره می شود:
شهر جائی است که شغل سکنه آن غیر از کشاورزی باشد. سیمای شهر و مناظر و مساکن آن، وجه تمایز شهر با روستا است. شهر جائی است که در آن نوع مسکن، رفتار، درآمد، سیمای شهری و پوشاک مردم آن با روستا متفاوت است.به نظر جغرافیدانان، شهر منظره ای مصنوعی از خیابانها، ساختمانها، دستگاهها و بناهایی است که زندگی شهری را امکان پذیر می سازد. جغرافیدانان ، شهر را به عنوان یک واحد مجزا را بحساب نیاورده و ارتباط متقابل آن را با منطقه و کشور مورد مطالعه قرار می دهند. رویهمرفته از تعاریفی که ذکر شد، هر چند که هیچ کدام به دلایلی آنطور که باید گویا نمی باشند،شاید بتوان برای شهرها مشخصائی قائل شد. این مشخصات می تواند از نظر جمعیتی، مساحت نوع مشاغل، روابط مردم، امکانات رفاهی و تأسیسات عمومی، عوامل تجاری و اداری و صنعتی، بافت و ساختمان فیزیکی، تصاویری از شهر را در ذهن بوجود آورد. در حقیقت شهر جایی است با جمعیتی تعلیم یافته در بخش خدمات اداری، بانکداری، آموزش و پرورش، بهداشت، صنایع و کارخانه های بزرگ، با سبک زندگی متفاوت از جامعه روستایی.
شهرسازی کدامست
اساساً شهرسازی علمی است که می توان گفت اخیراٌ بوجود آمده است. با این حال عده ای را در مقابل این نظر عقیده بر این است که هنر شهرسازی همزمان با پیدایش انسان آغاز گشته است و نباید این نکته فراموش شود که بجز چند شهر جدید که با مطالعه و از روی نقشه و طرح قبلی ساخته شده اند، شهرهای زیادی که دارای مشخصات شهر کامل بوده و از نظر جنبه های بشری متنوع و زیبا باشند، همگی بدون نقشه و طرح قبلی و به سادگی ایجاد شده اند. امروزه توسعه استعدادهای علمی و تخصص بشر سبب شده است که شهر به صورت مجموعه ای واحد به نظر آید که مانند دارای خصایص و ویژگیهای زندگی است به بیان ساده تر، مجموعه روشها و تدابیری که متخصصین امور شهری بوسیله آن شهرها را بهتر می سازند،به شهرسازی یا علم تنسیق شهرها شهرت دارد. از دیدگاه دیگر، شهرسازی عبارتست از مطالعه طرح ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی با تئجه به حداقل رساندن مشکلات شهری و پاسخ گویی به نیازهای عمومی جمعیت شهری.
از طرف دیگر، طرح و تنظیم نقشه های جدید، توزیع صحیح تأسیسات شهری و برنامه ریزی جهت حمل و نقل شهری، از جمله وظایف شهرسازی است. بنابراین، مأموریت شهرسازان به مراتب بالاتر و مهمتر از ساختن و به وجود آوردن انبیه و ساختمانهای شهری می باشد. بسط روابط اجتماعی و اقتصادی، ایجاد محیطهای راحت و سالم، کاستن با بحداقل رساندن اثرات سوء زندگی شهری، استفاده از تکنیکهایی که بتواند ضمن آنکه انسان شهرنشین را به طبیعت نزدیکتر سازد، اثرات عوامل نامساعد طبیعی را بر زندگی شهری کاهش دهد، از جمله وظایف دیگر شهرسازان است. شهرسازی در عین حال که خود علمی است مستقل و مجزا از سایر علوم، از همراهی و همکاری بسیاری از علوم استفاده می نماید. شهرسازی ضمن ارتباط با علون فنی از یک سلسله عوامل بدیهی بهره می گیرد و از معادله یا فرمولی مشخص استفاده نمی کند. به عبارتی یک طرف قضیه شهرسازی را علوم فنی تشکیل می دهد، در حالیکه بدلیل وجود جوامع انسانی و خواست ها و نظریات و علائق و سنت های آنها، علوم اجتماعی، جامعه شناسی، اقتصاد علوم طبیعی و معماری طرف دیگر را بوجود می آورند. با توجه به خصوصیات اجتماعی جامعه شهری، خواست ها، سنت ها، علائق و بطور کلی فرهنگ آداب و رسوم آنها، شهرسازی علمی است که اگر صحیح به کار گرفته شود با استفاده از علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم طبیعی در توسعه و بهبود وضع شهرها و ایجاد محیطهای سالم و راحت شهری، فنونی را بکار خواهد بست که می تواند پدیده طراحی شده شهر را به عنوان یک پدیده هنری جلوه گر سازد.
برنامه های شهرسازی را نمی توان به عنوان یک برنامه خاص شهر وجدا از محیطهای اطراف خود دانست. بنابراین، درشهرسازی یکی از مهمترین مطالعات در جهت طراحیهای محیط شهری، هماهنگی شهرها با محیطهای طبیعی، فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی اطراف آنها از یکسو و ارتباط متقابل نواحی زیستی با یکدیگر از سوی دیگر است. در برنامه ریزیها، طراحیها و هرگونه اقدامی در جهت شهرسازی در هر محیط شهری، در نظر گرفتن وجوه مشترک بین شهر با محیط اطراف دارای اهمیت ویژه ای است. این وجوه مشترک و ارتباطات، ممکنست از سطح محیطها و روستاهای نزدیک یک شهر شروع شود و تا به مناطق بزرگ اطراف و حتی کشور بینجامد.
در طرحها و برنامه ریزیهای شهری و در هر گونه اقدامی در جهت شهر مورد مطالعه بایستی امکانات شهر از نظر فیزیکی ، اقتصادی و خواست مردم در رابطه با منطق طرحهای توسعه مورد توجه واقع شود .
در شهرسازی مسئله این نیست که با ایجاد چند ساختمان یا چند شبکه راه و تأمین چند مدرسه یا درمانگاه یا پارک ، مشکلات را حل نمود . مسئلة مهمتر آنست که از طریق تعیین تراکمهای معقول جمعیتی و برنامه ریزی صحیح مسکن ( با توجه به خواست ساکنین ) و تأمین نیازهای وابسته به مسکن ، روابط محله ای شهری ، به نحو صحیحی در مد نظر قرار داشته باشند که این خود نمی تواند تنها به صورت ارائة یک نقشه شهرسازی بیان شود .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه25
برنامه ریزی: (Planning)
برنامه ریزی به معنای تعیین ، پیش بینی و طراحی فعالیت ها و اقدامات آینده سازمان است .
1-1 به فرایند تدوین تمهیدات یا روش پیگیری یا انجام کار برنامه ریزی گفته می شود .
1-2 برنامه ریزی عبارت است از تصمیم گیری در مورد اینکه چه کارهائی باید انجام شود.
1-3 برنامه ریزی عبارت است از تصور و طراحی وضعیت مطلوب و یافتن و پیش بینی کردن راهها و و سایلی که نیل به آن ها را میسر می سازد.
1-4 برنامه ریزی عبارت است از طراحی برای تغییر یک شئی یا موضوع خاص ، بر مبنای الگوی پیش بینی شده.
اهداف برنامه ریزی :
1- افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیتها
2- افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه کردن عملیات
3- متمرکز شدن بر روش های دست یابی به هدف و احتراز از انحراف از مسیر
4- مهیا ساختن ابزاری برای کنترل
******** برنامه ریزی ماهیتی پویا دارد. *********
در برنامه ریزی توجه به چهار ضابطه یا معیار ضروری است. که عبارتند از:
1- وحدت (Unity) : اقدامات یک برنامه بگونه ای با یکدیگر هماهنگ شوند که یک واحد متشکل را بوجود آورند.
2- انعطاف (Flexibility):گروهی از فعالیت ها و اقدامات باید بر اساس شرایط غیر قبل پیش بینی محیط تغییر کنند یا اینکه با آن تطابق یابند.
3-استمرار یا مداومت (Continuity): فعالیت ها باید استمرار داشته باشند و دچار رکود و توقف نشوند.
4- دقت (Precision): دقت در پیش بینی فعالیت ها و در وضعیت ها و همچنین دقت در طراحی اقدامات موجب کاهش ریسک و به اشتباه رفتن برنامه می شود.
برخی از مسائل ما در برنامه ریزی:
- نداشتن هدف مشخص
- رعایت نکردن الویت های کاری
- نداشتن برنامه معین
- نداشتن مهارت تصمیم گیری درست در نظر نگرفتن عادت ، توانایی ها ، و خصوصیات فردی خود در هنگام برنامه ریزی
- قبول مسئولیت فراوان
- بدخلقی و عدم تسلط بر ضعف در برقراری ارتباطات موثر با دیگران
- عجله کردن
- بی نظمی
- کار امروز را به فردا انداختن
- تنبلی و بدون دلیل وقت را تلف کردن
- ترس از نه گفتن
- کاغذ یاداشت نا مرتب
- زیاد از حد به جزئیات توجه کردن
ولی اینها تنها چند مورد بود . که ما به شناخت آنها می پردازیم . گام بعدی ما این است که با چه عملکرد و راهی به حل آنها بپردازیم.
راستی در مورد تفکر اجرایی صحبت کردیم، ولی خوبه یک گذری به انواع تفکر هم بزنیم.
میدانید چند وقت پیش به مسئله جالبی دیدم در نشریه ای تحت عنوان " جک اندیشی "
در مورد اینکه در جک چه چیزی است . چه دلیلی باعث خنده می شود .و اینکه عمومآ در جک منطق خاصی وجود دارد .و جک ها غالبآ حاوی نوعی خاصی از شیوه تفکری اند. و اینکه طراحان آن از هوشمندی خاصی برخوردارند که سایر مردم احتمالآ از آن بی نصیب یا کم نصیب اند. ولی مشکل در اینجا است که طراحان آن در یک مسیر مشخصی قدم بر نمی دارن . و اینکه از این شیوه تفکر آشنا نیستن . و به صورت عمیق به آن نمی پردازن.
و در این مقاله به دسته بندی جک می پردازد . که خیلی جالب آن را تقسیم بندی می کند. و این نشریه در مورد تفکر است و انواع تفکر را در قالب مقالات سیاسی و مدیریتی آموزش می دهد .
راستی اسم نشریه یادم رفت نشریه تفکر متعالی
نتیجه : این که جک ها غالبآ نوعی خاصی از شیوه تفکر هستن .
و خوبه به جک ها از جنبه دیگر آن هم توجه کنیم . و به صورتی نوعی دیگر هم به جک نگاه کنیم . که در این صورت هم می خندیم و هم از آن یک درسهایی دیگر هم می گیریم . و هم یک جریان هدفمند را ایجاد می کنیم .
با سپاس منتظر نظرات شما در مورد جک و ارتباط آن با تفکر هستم .
و اگر هدفی را دنبال نمی کنید . از انجام برنامه ریزی هم معاف خواهید بود و اگر در کارهای تان محدویت زمان و هزینه ندارید ، موضوع کنترل را فراموش کنید .
در این پست به ضرورت برنامه ریزی و این که اهمیت آن برای مدیران و.. می پردازیم
اهمیت و ضرورت برنامهریزی
رشد و توسعه وضع موجود و به ویژه حل مسائلی که در مقابل هر جامعه و هر سازمان قرار دارد ، مقتضی روشها و راه حلهایی منطقی و عملی و بنابراین مستلزم مدیریت برنامه ریزی است ، لزوم این امر در کشور های در حال توسعه دو چندان می شود .
به طور کلی بسیاری از سازمانها نیز نمی دانند که در امر مشارکت خود در جامعه و ادارۀ امور چه باید بکنند و چه وظایفی عهده دارند .
بی برنامه گی علاوه بر تضاعف سازمانی ، موجب تداخل امور ، دوباره کاری ها ، اتلاف وقت ، اسراف بودجه و اختلاف و مبارزه مداوم بین اعضاء و واحدها و به اصطلاح کاغذ بازی های بی مورد مخصوصاً اسقاط تکلیف از خود و ارجاع آن به دیگران می گردد .
سازمان یا به طور کلی یک دستگاه دولت و به تبعیت از آن جامعه و کشور متبوع آن به فاجعه تعدد مراکز تصمیم گیری گرفتار می آیند و نهایتاً این گونه ملوک الطوایفی سازمانی ، جز به یک جنگ بین سازمانی داخلی ختم نمی گردد .
نیروی کار غیرمتخصص اگر مهمترین عامل رشد توسعه منفی نباشد ، یکی از مؤثرترین عوامل به شمار می رود . اما به فرض اینکه نیروی انسانی با پیش بینی و اقداماتی صحیح برگزیده شده باشد ، اگر بر طبق برنامه، یعنی تخصص ، وظیفه ، زمان ، شرایط کار به ویژه مزد و پاداش عادلانه مشغول نباشد ، بازدهی لازم را ارئه نمی دهد .تبعیض در تقسیم کار و امکانات بین کارکنان ، حس برابری و برادری آنان را زایل ساخته ، در مواردی به مقاومت در مقابل سازمان ، کم کاری ، بی کاری و حتی کارشکنی و خراب کاری در سایر امور می انجامد . غالباً غیبت یا تعلل فقط یک نفر از کارکنان کافی است تا تحقق فلان وظیفه سازمانی را در مخاطره قرار دهد و چه بسا عملاً آن را متلاشی کند . سلسله مراتبی که اسماً وجود دارد رسماً رعایت نمی گردد با همین که در بی برنامگی از ایفای نقش اصلی خود باز می ماند ، به شک و تردید کشیده می شود.
بدون برنامه ریزی ، تعیین هدف ها ، راه ها و تدارک وسایل رسیدن به آنها ، تقریباً هیچ گاه نمی توان به ارزیابی واقعی و صحیح مدیریت و کارکنان یک سازمان پرداخت . چون فی الواقع معیارهایی عقلانی در چند و چون کار کردن و کنترل آنان بر قرار نشده است .
نهایتاً در شرایط نبودن برنامه و اجرای آن ، حل هر مسأله ای چون بنا به برنامه و بدین ترتیب آینده نگری و پیش بینی صورت نمی گیرد ، غالباً به مسایلی جدید منتهی می گردد که چه بسا هر مسأله ای از آن ها خطیر تر از مسأله اولیه است .
فایده برنامه ریز این ست که با وجود آن و اجرای آن ، هیچ چیز به قدر و اقبال واگذار نمی شود . گزینش راه کلی عملیات ، راه انجام دادن هر عمل و حتی راه انجام دادن هر فعالیت ، سازمان را در موقعیتی منطقی و مناسب در رسیدن به هدف های خود قرار می دهد به وسیله می تواند به فعالیت عقلانی و عملی وظایف خود همت گمارد .
برنامه ریزی عملیاتی ، انتخاب راهی است که با طی آن می توان به هدف های مورد نظر دست یافت . ضمن برنامه ریزی می توان نزدیک ترین ، به صرفه ترین ، مناسب ترین راه ها را شناخت و از میان آن ها بهترین راه را انتخاب کرد . اولویت ها را نیز می توان از قبل ، مشخص ساخت و هر موضعی را پیش بینی کرد . مسلما ً پیش بینی آینده فقط تا حدودی و آن هم به سختی امکان پذیر است . اما با برنامه ریزی می توان به کارها جهت داد و از سرگردان بودن نیرو ها جلوگیری کرد . برنامه ریزی از لحاظ نیروی انسانی و به طور کلی اعضاء یک سازمان یا یک جامعه ، به معنی تعیین تکلیف هر عضو می باشد .
تنها برنامه است که می تواند به مجموعه آنها کلیت داده با وحدت بخشی نظم و آهنگ ( سیستماتیک ) ،از تفرقه و اختلاف بین آنها جلو گیری کند .
ضمن برنلمه ریزی عملیاتی ، اشتباهات احتمالی در بر آورد نیاز ها و تعیین هدف ها آشکار شده مدیران مسئولان می توانند بلافاصله با تجدید نظر در بر آورد نیازها و انتخاب هدفها ، از اتلاف وقت و اسراف بودجه ای که ممکن بود بدون برنامه ریزی بوجود آید جلوگیری کنند ، یا لا اقل آن را تعدیل کنند .
نتیجه :
برنامه عملیاتی ، معیارهایی به دست می دهد تا بتوان به توسط آنها به کنترل و ارزیابی پرداخت و در واقع بدون اجرای برنامه عملیاتی ، تقریباً هیچ گاه امکان ارزیابی و کنترل کار و فعالیت ها به صورت صحیح و منظم ( سیستماتیک ) وجود ندارد .
منابع :
1- اصول موفقیت و خردمندی
2- اصول مدیریت
3- اینترنت
- در پست قبل در مورد تعریف تفکر اجرایی و رابطه تفکر اجرایی و نقش آنها صحبت شد ولی بعد از بیان تعریفها و بیان برخورد اجرایی ما وارد مبحث برنامه ریزی می
شویم .
و در این پست به این مطالب خواهیم پرداخت .
1) تعریف برنامه ریزی
2) برنامه
3) کارایی برنامه ها
تعریف برنامه ریزی :
برنامه ها ، برای دستیابی به هدف های از پیش تعیین شده روشی عقلانی فراهم می آورند .
برنامه ریزی فراگرد فکری دشواری است که لازم می سازد تا آگاهانه راه های کنش را تعیین کنیم و تصمیم های خود را بر پایه هدف ، شناخت و بر آورده های سنجیده استوار سازیم .
این تحقیق بصورت PowerPoint و با موضوع نحوه محاسبه ریسک کنترل انجام گرفته است. برای رشته مدیریت بازرگانی مناسب است و در 23 اسلاید کامل می باشد.در ادامه سر تیتر های تحقیق آمده است . این پاورپوینت را می توانید بصورت کامل و آماده تحویل از پایین همین صفحه دانلود نمایید.
فهرست اسلاید ها
خطر حسابرسی
خطر کنترل
شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی وبرآورد اولیه از خطر کنترل
شناخت اولیه از سیستم کنترل داخلی در مرحله برنامه ریزی
برآورد اولیه از خطر کنترل
برآورد اولیه از خطر کنترل طبق جداول
شناخت اولیه سیستم کنترل داخلی و برآورد CR اولیه
شناخت سیستم های حسابداری وکنترل داخلی وبرآورد خطر کنترل نهایی
ارزیابی سیستم کنترل داخلی چرخه حقوق و دستمزد
تعیین خطر کنترل مانده حسابها و گروه معاملات عمده
تعیین خطر کنترل مانده حسابها وگروه معاملات عمده
دانلود تحقیق آماده نقش برنامه ریزی در مدیریت اقتصادی خانه
درس مدیریت و برنامه ریزی امور خانه پودمان مدیریت اقتصادی و برنامه ریزی خانه
با فرمت ورد و قابل ویرایش در 23 صفحه
این مقاله بسیار کامل و جهت ارائه به دانشگاه علمی کاربردی و شامل موارد زیر می باشد : مقدمه سوابق تحقیق متن تحقیق نتیجه گیری پیشنهادات منابع و ماخذ
مقدمه
هر خانواده، سازمان و بنگاه اقتصادی کوچکی است که نیاز به مدیریت بر منابع دارد که در بخش مدیریت اقتصادی به شرایط عادی، غیرعادی و بحرانی تقسیم می شود. درهر مجموعه برای رسیدن به اهداف مشخص شده، ضرورت برنامه ریزی دقیق و منظم به خوبی احساس می شود و خانواده نیز به عنوان مجموعه ای متشکل از والدین و فرزندان با نیازهای متعدد و متنوع نیاز به برنامه ریزی و مدیریت بویژه در عرصه اقتصادی برای اداره و مدیریت صحیح در آن دارد. تعریف برنامه ریزی در مدیریت اقتصادی خانه در علم اقتصاد یعنی بهترین بهره وری با حداقل امکانات «در این که کدامیک از ما هزینه ها را مدیریت کنیم، حرفی نیست بلکه عملکردمان باید برای افزایش بهره وری و آرامش خاطر در زندگی باشد. «در زندگی باید بر مبنای نیازهای ضروری خود برنامه ریزی کنیم و مسئله نگران کننده این است که کالاهایی در سبد هزینه خانوار است که هیچ ضرورتی ندارد و این کالاها روی تفنن، چشم و هم چشمی و تحت تأثیر زرق و برقها جایگزین شده و کل درآمد خانواده را تحت تأثیر قرار داده و نوآوری و شکوفایی باید خود را در این گونه موارد هم نشان دهد.» برنامه ریزی به عنوان نخستین گام در اجرای درست مدیریت اقتصادی خانواده است. به این معنی که چه چیزهایی را چگونه برای دست یافتن به چه هدفی، چه موقع و کجا هزینه کنیم، هرگاه تصمیم گیرندگان یک خانواده به این سؤالات ساده پاسخهای مناسب دهند، منابع دخل و خرج بهتر شناسایی شده و نیازهای مادی پاسخ داده می شود. اقتصاد خانواده کلیه رفتارهای روزانه افراد را شامل می شود و طبعا محیط زیست و شرایط اقلیمی زندگی فرد هم بر تصمیمات اقتصادی او تاثیر گزار خواهد بود.اقتصاد خانواده تنها محدود به خانواده های مرفه و ثروتمند نیست. این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقا دخل و خرجشان هم خوانی ندارد کاربرد های بیشتری خواهد داشت.از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد افزایش هزینه ها را به دنبال خواهد داشت بلکه مدیریت هزینه ها ست که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار می کند.خانواده ها نمی توانند هنگام مواجه با کمبود بودجه شان یک متمم بودجه بیاورند وقال هزینه های اضافی را بکنند بنابر این باید قادر باشند هزینه ها را مدیریت کنند.