لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18
فهرست و توضیحات:
ولایت فقیه
فقیه کیست
ولایت چیست
تفاوت «ولایت» با «وکالت»
حکومت ولایتى،حکومت وکالتى
اختیارات یا مسؤولیتهاى مطلقه فقیه
اقامه دین، غایت ولایت
فقیه
ویژگیهای فقیه جامع الشرایط
اجتهاد مطلق
عدالت مطلق
قدرت مدیریت و استعداد رهبرى
ولایت فقیه
ولایت فقیه به معنی سرپرستی فقیه و جامع الشرایط در عصر غیبت است.
برخی از شیعیان اعتقاد دارند در عصر غیبت کبری که مردم از حضور امام معصوم در جامعه انسانی و راهبری او در عرصههای گوناگون همانند معرفت، حکومت و قضاوت محرومند، فقیه عادل دارای شرایط فتوا، بر آنان ولایت دارد. به بیان دیگر در این اعتقاد ولایت فقیه در حقیقت نیابت عام از امام معصوم است و به معنای سرپرستی امور شیعیان در عصر غیبت کبری است. بنابر نظر روح الله خمینی این بدان سبب است که حضور کامل دین در جامعه انسانی در گرو برپایی حکومت اسلامی است. ضرورت وجود حکومت اسلامی محدود به عصر پیامبر یا روزگار حضور امام معصوم نیست.
فقهای شیعه بر اصل حجت بودن فتوای فقیه عادل دارای شرایط فتوا بر افرادی که آن فقیه را به عنوان مرجع تقلید، یعنی به عنوان متخصصی که در احکام تحقیق کرده و دارای اجتهاد میباشد، صرفاً در مورد احکام شرعی متفق اند و حتی برخی از آنان، این اصل را بدیهی دانستهاند. اما گسترش این نیابت در کلیه امور مورد اختلاف مخالفین نظریه ولایت فقیه میباشد
پشتوانه روایی ولایت فقیه، مقبوله عمر بن حنظله است. بنابر این روایت، فقیه دارای صلاحیت را امامان معصوم به نیابت نصب کردهاند و این نیابت به گونهٔ عام است. بر اساس نظریه ولایت مطلقه فقیه لازمه پذیرش حکومت اسلامی، روا داشتن اختیارات مطلق برای فقیه است. فقیه حاکم علی الاطلاق است و همه اختیارات امام معصوم را دارا است؛ زیرا ولایت مطلق، به معنای رعایت مصالح عام در سرپرستی جامعهاست و چون حوزه حکومت، مصالح عمومی را نیز در بر میگیرد، بدون ولایت مطلق برپایی حکومت اسلامی و اجرای احکام دین ممکن نیست
ولایت فقیه دوام بخشیدن به اختیارات حکومتی و عمومی امام معصوم در عصر غیبت است؛ اما بدین معنا نیست که فقیه در فضیلت و شخصیت دینی و اخلاقی و علمی همپای امام معصوم است
از نظر پیروان نظریه ولایت فقیه، ولی فقیه، جدا از شخصیت حقوقی خویش، دارای شخصیت حقیقی نیز هست که از این نظر با دیگر مردم برابر است. ویژگیهای ولی فقیه و حاکم اسلامی – همانند عدالت، تقوی و پرهیزگاری - او را از لغزیدن به ورطه استبداد و خود رأیی باز میدارد.
مساله «ولایت فقیه»، یکى از مهمترین مسائل جامعه اسلامى است که بحث و گفتگو درباره آن، از دو جهت ضرورى مىباشد:
اول آنکه ولایت فقیه سنگبناى نظام جمهوری اسلامی است و بر هر فرد مسلمان و انقلابى لازم است این اصل اساسى را خوب بشناسد و سپس بر مدار آن حرکت کند.
دوم اینکه دشمنان اسلام و انقلاب فهمیدهاند که ظلمستیزى انقلاب و نظام اسلامى، از این اصل مهم و مترقى سرچشمه گرفته است و براى منحرف ساختن چنین نظام و انقلابى، باید به قلب نیرودهنده و ستون استوار آن هجوم برند و به همین جهت است که پس از پیروزى انقلاب اسلامی، در هر زمان مناسب، شبهاتى در زمینه این اصل بىبدیل مطرح گشته است.
مساله ولایت فقیه به معناى اعمال امورى که جنبهحکومتى داشته، در همان سالهاى آغاز «غیبت کبرى» در گفتارفقها و علما مطرح بوده است.حضرت امام خمینی قدس سره در حوزه علمیه نجف اشرف، بحث ولایت فقیه را در تاریخ 1/11/1348ش تا 20/11/1348 در جلسات درسخارج فقه خود مطرح نمود، در آن جاچنین فرمودند:
«موضوع ولایت فقیه چیز تازهاى نیست که ما آورده باشیم،بلکهاین مساله از اول مورد بحثبوده است، حکم مرحوم میرزاىشیرازى (آیه الله العظمى میرزا محمد حسن شیرازى معروف بهمیرزاى بزرگ، وفات یافته 1312 ه.ق، مرجع تقلید بعد از استاداعظم شیخ انصارى) در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتى بود، براىفقیه دیگر نیز واجب الاتباع بود، و همه علماى بزرگ ایران جزچند نفر از این حکم متابعت کردند، حکم قضاوتى نبود که بینچند نفر سر موضوعى اختلاف شده باشد، و ایشان روى تشخیص خود،قضاوت کرده باشد، بلکه روى مصالح مسلمین و به عنوان ثانوى،این حکم حکومتى را صادر فرمودند، و تا عنوان (ادامه استعمارانگلستان در رابطه با دخانیات) وجود داشت، این حکم نیز بود، وبا رفتن عنوان، حکم هم برداشته شد. و هم چنین مرحوم میرزامحمد تقى شیرازى (وفات یافته 1338ه. ق معروف به میرزاى کوچکاز مراجع بعد از میرزاى شیرازى) که حکم جهاد دادند البتهاسم آن دفاع بود و همه علما تبعیت کردند، براى این است کهحکم حکومتى بود. به طورى که نقل کردند مرحوم کاشف الغطا(معروف به آیه الله شیخ جعفر کاشف الغطاء وفات یافته 1228ه.ق صاحب کتاب کشف الغطاء در فقه استدلالى) نیز بسیارى از اینمطالب را فرمودهاند، و از متاءخرین مرحوم نراقى (ملا احمد،وفات یافته سال 1245ه.ق) همه شوون رسول اللهصلیاللهعلیهوآلهوسلمرا براى فقهاءثابت مىدانند، و مرحوم آقاى نائینى (آیه الله حاج میرزا حسیننائینى وفات یافته سال 1355 ه.ق) نیز مىفرمایند که این مطلباز حدیث مقبوله عمر بن حنظله استفاده مىشود. در هر حال طرحاین بحث تازگى ندارد، و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسىقرار دادیم، و شعب حکومت را ذکر کرده و در دسترس آقایانگذاشتیم تا مساله روشنتر گردد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:21
فهرست مطالب
آشنایی با نماز
«بندگی» ، هدف خلقت
چرا و چگونه «نماز» بخوانیم؟
آگاهانه باشد. عاشقانه باشد.خالصانه باشد. خاشعانه باشد.
آمادگی برای نماز
قبولی نماز
ایمان ولایت تقوا مراعات حقوق دیگران
«بندگی» ، هدف خلقت
آیا تاکنون، در مقابل نیکی ها و کمک ها و دوستی های دیگران، تشکر کرده اید؟ البته که آری.
چرا؟
چون عقل و وجدان انسان، به سپاسگزاری از نیکان و نیکوکاران و تشکر از محبت ها و خوبی های دیگران، فرمان می دهد.
پس نعمت، سپاس را به گردن انسان می گذارد، و درک و شعور و وجدان، عامل اصلی سپاسگزاری انسان است. حتی اگر دوستی، کمک درسی به ما کند، کتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سؤالهای درسی ما را جواب داده، راهنمایی کند، در جبرانِ عقب ماندگیها ما را یاری کند، وسیلة درس خواندن ما را فراهم سازد، مشکل ما را برطرف سازد و ... در همة این موارد، خود را به او مدیون و بدهکار می دانیم و سعی می کنیم تا به نحوی، نیکی های او را جبران و تشکر کنیم.
بدون شک، بالاترین و بهترین نعمت ها را خداوند در اختیار ما گذاشته است.
به ما عقل و جان و اراده و فکر و استعداد بخشیده، در راه زندگی، راهنمایانی برای سعادتمندی ما فرستاده، هستی و حیات ما، در دست اوست.
همه چیز ما از آفریدگار ماست.
او خالق است و ما بنده و مخلوق او.
او بی نیاز و تواناست، ما بنده ای نیازمند و ناتوان و محدود و ناچیز.
اگر هم درسی می خوانیم و دانشی می آموزیم، در سایة لطف و مهربانیِ اوست که به ما نیروی فراگیری دانش و استعداد فهمیدن داده است.
اگر نفسی می کشیم و به حیات خود ادامه می دهیم، بخاطر امکاناتی است که آن خدای خوب و دوست داشتنی و زیبا و کامل، برای ما فراهم کرده است.
از یک «بندة محتاج» چه انتظاری می رود، جز عبادت و پرستش؟
از یک «مخلوق ناتوان» ، چه توقعی است، جز نیایش و توجه و خضوع و اظهار بندگی و کوچکی و نیاز، در آستان آن خالق بزرگوار؟
از یک انسان بهره مند از همه گونه نعمت های آشکار و نهان خداوند، چه انتظاری است، جز تشکر از صاحب نعمت، که خداوند است؟
ما عاقلیم و با وجدان، حق شناسیم و سپاسگزار، بنده ایم و نیازمند؛ و اگر در پیشگاه آفریدگارمان، سر بر خاک می نهیم و «عبادت» می کنیم و «نماز» می خوانیم و «نیاز» می طلبیم و «راز» می گوییم، برای اینست که، «خدای او» و «بندگی خود» را آشکار و ابراز کنیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:21
فهرست مطالب
آشنایی با نماز
«بندگی» ، هدف خلقت
چرا و چگونه «نماز» بخوانیم؟
آگاهانه باشد. عاشقانه باشد.خالصانه باشد. خاشعانه باشد.
آمادگی برای نماز
قبولی نماز
ایمان ولایت تقوا مراعات حقوق دیگران
«بندگی» ، هدف خلقت
آیا تاکنون، در مقابل نیکی ها و کمک ها و دوستی های دیگران، تشکر کرده اید؟ البته که آری.
چرا؟
چون عقل و وجدان انسان، به سپاسگزاری از نیکان و نیکوکاران و تشکر از محبت ها و خوبی های دیگران، فرمان می دهد.
پس نعمت، سپاس را به گردن انسان می گذارد، و درک و شعور و وجدان، عامل اصلی سپاسگزاری انسان است. حتی اگر دوستی، کمک درسی به ما کند، کتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سؤالهای درسی ما را جواب داده، راهنمایی کند، در جبرانِ عقب ماندگیها ما را یاری کند، وسیلة درس خواندن ما را فراهم سازد، مشکل ما را برطرف سازد و ... در همة این موارد، خود را به او مدیون و بدهکار می دانیم و سعی می کنیم تا به نحوی، نیکی های او را جبران و تشکر کنیم.
بدون شک، بالاترین و بهترین نعمت ها را خداوند در اختیار ما گذاشته است.
به ما عقل و جان و اراده و فکر و استعداد بخشیده، در راه زندگی، راهنمایانی برای سعادتمندی ما فرستاده، هستی و حیات ما، در دست اوست.
همه چیز ما از آفریدگار ماست.
او خالق است و ما بنده و مخلوق او.
او بی نیاز و تواناست، ما بنده ای نیازمند و ناتوان و محدود و ناچیز.
اگر هم درسی می خوانیم و دانشی می آموزیم، در سایة لطف و مهربانیِ اوست که به ما نیروی فراگیری دانش و استعداد فهمیدن داده است.
اگر نفسی می کشیم و به حیات خود ادامه می دهیم، بخاطر امکاناتی است که آن خدای خوب و دوست داشتنی و زیبا و کامل، برای ما فراهم کرده است.
از یک «بندة محتاج» چه انتظاری می رود، جز عبادت و پرستش؟
از یک «مخلوق ناتوان» ، چه توقعی است، جز نیایش و توجه و خضوع و اظهار بندگی و کوچکی و نیاز، در آستان آن خالق بزرگوار؟
از یک انسان بهره مند از همه گونه نعمت های آشکار و نهان خداوند، چه انتظاری است، جز تشکر از صاحب نعمت، که خداوند است؟
ما عاقلیم و با وجدان، حق شناسیم و سپاسگزار، بنده ایم و نیازمند؛ و اگر در پیشگاه آفریدگارمان، سر بر خاک می نهیم و «عبادت» می کنیم و «نماز» می خوانیم و «نیاز» می طلبیم و «راز» می گوییم، برای اینست که، «خدای او» و «بندگی خود» را آشکار و ابراز کنیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:21
فهرست مطالب
آشنایی با نماز
«بندگی» ، هدف خلقت
چرا و چگونه «نماز» بخوانیم؟
آگاهانه باشد. عاشقانه باشد.خالصانه باشد. خاشعانه باشد.
آمادگی برای نماز
قبولی نماز
ایمان ولایت تقوا مراعات حقوق دیگران
«بندگی» ، هدف خلقت
آیا تاکنون، در مقابل نیکی ها و کمک ها و دوستی های دیگران، تشکر کرده اید؟ البته که آری.
چرا؟
چون عقل و وجدان انسان، به سپاسگزاری از نیکان و نیکوکاران و تشکر از محبت ها و خوبی های دیگران، فرمان می دهد.
پس نعمت، سپاس را به گردن انسان می گذارد، و درک و شعور و وجدان، عامل اصلی سپاسگزاری انسان است. حتی اگر دوستی، کمک درسی به ما کند، کتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سؤالهای درسی ما را جواب داده، راهنمایی کند، در جبرانِ عقب ماندگیها ما را یاری کند، وسیلة درس خواندن ما را فراهم سازد، مشکل ما را برطرف سازد و ... در همة این موارد، خود را به او مدیون و بدهکار می دانیم و سعی می کنیم تا به نحوی، نیکی های او را جبران و تشکر کنیم.
بدون شک، بالاترین و بهترین نعمت ها را خداوند در اختیار ما گذاشته است.
به ما عقل و جان و اراده و فکر و استعداد بخشیده، در راه زندگی، راهنمایانی برای سعادتمندی ما فرستاده، هستی و حیات ما، در دست اوست.
همه چیز ما از آفریدگار ماست.
او خالق است و ما بنده و مخلوق او.
او بی نیاز و تواناست، ما بنده ای نیازمند و ناتوان و محدود و ناچیز.
اگر هم درسی می خوانیم و دانشی می آموزیم، در سایة لطف و مهربانیِ اوست که به ما نیروی فراگیری دانش و استعداد فهمیدن داده است.
اگر نفسی می کشیم و به حیات خود ادامه می دهیم، بخاطر امکاناتی است که آن خدای خوب و دوست داشتنی و زیبا و کامل، برای ما فراهم کرده است.
از یک «بندة محتاج» چه انتظاری می رود، جز عبادت و پرستش؟
از یک «مخلوق ناتوان» ، چه توقعی است، جز نیایش و توجه و خضوع و اظهار بندگی و کوچکی و نیاز، در آستان آن خالق بزرگوار؟
از یک انسان بهره مند از همه گونه نعمت های آشکار و نهان خداوند، چه انتظاری است، جز تشکر از صاحب نعمت، که خداوند است؟
ما عاقلیم و با وجدان، حق شناسیم و سپاسگزار، بنده ایم و نیازمند؛ و اگر در پیشگاه آفریدگارمان، سر بر خاک می نهیم و «عبادت» می کنیم و «نماز» می خوانیم و «نیاز» می طلبیم و «راز» می گوییم، برای اینست که، «خدای او» و «بندگی خود» را آشکار و ابراز کنیم.