تحقیق در مورد وحی

تحقیق در مورد وحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه22

بحث‏های مقدماتی درباره وحی

بحث درباره وحی،از این جهت‏حایز اهمیت است که پایه شناخت کلام خدابه شمار می‏رود.قرآن که بیان‏گر سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است،به وسیله وحی نازل شده است.وحی همان سروش غیبی است که از جانب ملکوت‏اعلی به جهان ماده فرود آمده است.
و انه لتنزیل رب العالمین نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین بلسان‏عربی مبین

 

ذلک مما اوحی الیک ربک من الحکمهٔ  خداوند از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل می‏کند: ...و اوحی الی هذا القرآن‏لانذرکم به و من بلغ

از این رو اساسی‏ترین بحث در زمینه مسایل قرآنی بحث درباره وحی است،یعنی بحث درباره شناخت وحی،چگونگی برقراری ارتباط بین ملا اعلی و ماده‏سفلی و این که آیا میان دو جهان ماده و ما فوق ماده،امکان برقراری ارتباط هست؟

این گونه موضوعات در این زمینه مطرح است و پاسخ آن‏ها راه را برای درک‏باورهای قرآنی هم وار می‏سازد.

وحی در لغت وحی در لغت‏به معانی مختلفی آمده است از جمله:اشارت،کتابت،نوشته،رساله،پیام،سخن پوشیده،اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از کلام یا نوشته یاپیغام یا اشاره که به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته‏می‏شود، ناصر خسرو گوید:

گفتارشان بدان و به گفتار کار کن×تا از خدای عز و جل وحیت آورند.

راغب اصفهانی گوید:اصل الوحی الاشارهٔ السریعهٔ  ،وحی پیامی پنهانی است که‏اشارت گونه و با سرعت انجام گیرد.ابو اسحاق نیز گفته



خرید و دانلود تحقیق در مورد وحی


تحقیق در مورد وحی

تحقیق در مورد وحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه22

فهرست مطالب رابطه عقل و وحی

قلمرو وحی شناسی

 

گذرگاه نخست: منبع شناخت بودن وحی

 

تبیین موضوع بحث

 

چیستی وحی؟

 

1- تجربه‌های عرفانی

 

2- تجربه‌های وحیانی یا پیامرانه

وحی

وحی به معنای آگاهانیدن یا سخن پنهانی است، گاهی هم به معنی الهام، طلب، اخبار، فرمان، اشاره سریع و ... به کار رفته است. در اصطلاح مفسران قرآن و دانشمندان علوم قرآنی، وحی چنین تعریف‌هایی دارد:
دانش و هدایتی که خداوند به شیوه‌ای سری و پنهانی و خلاف رسم معمول بشر در هر زمینه‌ای که بخواهد به بندگان برگزیده اش ارزانی دارد.
و نیز:
کلامی که خداوند به یکی از پیامبرانش فرو می‌فرستد و به آن دلش را نیرو می‌بخشد، و آن پیامبر می‌تواند عین آن را بر زبان آورد یا بنویسد و به مردم ابلاغ کند.
وحی بر رسولان و پیامبران به دو گونه است:
1.القا در قلب، یعنی شیوه الهام یا رویای صادقه
2.سخن گفتن از آن سوی حجاب الهی با فرستادن جبرئیل.
واژه وحی در قرآن کریم به معناهای زیر به کار رفته است:
--
الهام فطری به انسان، همانند الهام به مادر حضرت موسی (سوره قصص، آیه 7)
--
الهام غریزی به حیوانات، همانند الهام به زنبور عسل (سوره نحل، آیه 68)
--
فرمان به جمادات، همانند فرمان دادن به زمین در آستانه روز قیامت (سوره زلزال، آیه 5)
--
وسوسه شیطانی (سوره انعام، آیه 112)
--
اشاره سریع، (سوره مریم، آیه 11)
--
خبردادن

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد وحی


دانلود مقاله کامل در مورد وحی

دانلود مقاله کامل در مورد وحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
فهرست و توضیحات:

وحی

بحث‏های مقدماتی درباره وحیوحی در قرآن

۱- اشاره پنهانی

۲- هدایت غریزی

۳- الهام(سروش غیبی

۴- وحی رسالی

اقسام وحی رسالیامکان وحیروحانیت انسانکیفیت نزول وحیکاتبان وحیزبان وحی

 

وحی

بحث درباره وحی،از این جهت‏حایز اهمیت است که پایه شناخت کلام خدابه شمار می‏رود.قرآن که بیان‏گر سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است،به وسیله وحی نازل شده است.وحی همان سروش غیبی است که از جانب ملکوت‏اعلی به جهان ماده فرود آمده است.
و انه لتنزیل رب العالمین نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین بلسان‏عربی مبین ذلک مما اوحی الیک ربک من الحکمهٔ  خداوند از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل می‏کند: ...و اوحی الی هذا القرآن‏لانذرکم به و من بلغ

از این رو اساسی‏ترین بحث در زمینه مسایل قرآنی بحث درباره وحی است،یعنی بحث درباره شناخت وحی،چگونگی برقراری ارتباط بین ملا اعلی و ماده‏سفلی و این که آیا میان دو جهان ماده و ما فوق ماده،امکان برقراری ارتباط هست؟

این گونه موضوعات در این زمینه مطرح است و پاسخ آن‏ها راه را برای درک‏باورهای قرآنی هم وار می‏سازد.

وحی در لغت وحی در لغت‏به معانی مختلفی آمده است از جمله:اشارت،کتابت،نوشته،رساله،پیام،سخن پوشیده،اعلام در خفا، شتاب و عجله و هر چه از کلام یا نوشته یاپیغام یا اشاره که به دیگری به دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته‏می‏شود، ناصر خسرو گوید:

گفتارشان بدان و به گفتار کار کن×تا از خدای عز و جل وحیت آورند.

راغب اصفهانی گوید:اصل الوحی الاشارهٔ السریعهٔ  ،وحی پیامی پنهانی است که‏اشارت گونه و با سرعت انجام گیرد.ابو اسحاق نیز گفته است:اصل الوحی فی‏اللغهٔ کلها اعلام فی خفاء و لذلک سمی الالهام وحیا،اصل وحی در لغت‏به معنای‏پیام پنهانی است،لذا الهام را،وحی نامیده‏اند.هم چنین است‏سخن ابن بری:

وحی الیه و اوحی:کلمه بکلام یخفیه من غیره و وحی و اوحی:اوما،وحی الیه:
پنهان از دیگران با او سخن گفت.وحی و اوحی:مطلب را با اشاره رسانید.شاعرنیز گوید:فاوحت الینا و الانامل رسلها  ،بر ما پیام فرستاد در حالی که سرانگشتانش پیام رسان او بودند.دیگری گوید:

نظرت الیها نظرهٔ فتحیرت دقائق فکری فی بدیع صفاتها فاوحی الیها الطرف انی احبها فاثر ذاک الوحی فی و جناتها

با نگاهی که بر وی افکندم فکر باریک بینم در صفات بدیع او در حیرت ماند،پس گوشه چشمم بدو پیام داد که دوستش دارم و آثار آن پیام،در گونه‏های وی‏نمایان گردید.
وحی در قرآن

واژه وحی در قرآن به چهار معنا آمده است:

۱- اشاره پنهانی:که همان معنای لغوی است.چنان که درباره زکریا علیه السلام در قرآن می‏خوانیم: فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرهٔ و عشیا  ،او ازمحراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنان گفت:به شکرانه این‏موهبت صبح و شام خدا را تسبیح کنید.

۲- هدایت غریزی:یعنی رهنمودهای طبیعی که در نهاد تمام موجودات‏به ودیعت نهاده شده است.هر موجودی اعم از جماد،نبات، حیوان و انسان،به طورغریزی راه بقا و تداوم حیات خود را می‏داند.از این هدایت طبیعی با نام وحی درقرآن یاد شده است: و اوحی ربک الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا و من الشجر ومما یعرشون ثم کلی من کل الثمرات فاسلکی سبل ربک ذللا... ، پروردگارت به زنبور عسل‏وحی الهام غریزی نمود که از کوه و درخت و داربست‏هایی که مردم می‏سازند،خانه‏هایی درست کن، سپس از همه میوه‏هاشیره گل‏ها بخور بنوش و راه‏های‏پروردگارت را به راحتی بپوی‏.



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل در مورد وحی


وحی

وحی

وحی

11 صفحه

راجع به خود ( وحى) از همه مهمتر همین است که موارد استعمالش را در قرآن به دست بیاوریم تا حقیقتش را بهتر بفهمیم . اینها را از لغت نمى شود به دست آورد چون عرف عام مورد استعمال نداشته ، آنچه که در لغت هست یک معنى نزدیک به این معناست . حالا ما در علوم مثال مى زنیم . ارباب علوم به یک معانى تازه اى مى رسند که عرف عام به آن معانى نمى رسد ، ناچارند که یک لغتى براى معنى جدید وضع کنند ، و معمولا دیگر نمى روند لفظى از خارج اختراع کنند ، به قرائن و مشابهاتى که هست لفظى را از جایى مى گیرند و بعد آن را توسعه و تعمیم مى دهند ، ترویجش مى کنند تا قالب جدید پیدا کند . مثلا علم و فلسفه علت و معلول کشف مى کند به صورت یک مفهوم فلسفى و علمى ، ولى عرف به این معناى عام فلسفى و علمى چنین لفظى براى آن ندارد ، آنگاه اهل لغت مى روند مى بینند که در زبان عرف یک کلمه اى دارند به نام علت یعنى بیمارى ، وقتى بیمارى پیدا مى شود یک آدمى مى شود معلول یعنى آن بیمارى را به خود مى گیرد ، نزدیکترین لغتى که پیدا مى کنند این است ، بعد کلمه علت را برمى دارند مىآورند در این معنا ، اما حالا که ما مى گو ییم علت ، دیگر مقصودمان بیمارى نیست ، مقصودمان یک مفهوم عام است . این مال اهل علم و علماء و فلاسفه . در دریافتهاى انبیاء هم یک چنین چیزى است یعنى آنچه آنها دریافت مى کنند یک نوع معانى اى است که قبلا در میان مردم وجود نداشته که لفظ داشته باشد .



خرید و دانلود وحی