دانلود مقاله کامل در مورد جنگ نهروان

دانلود مقاله کامل در مورد جنگ نهروان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24
فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت موضوع

جنگ نهروان

پس از آنکه على علیه السلام در اواخر صفر سال 38 از صفین بکوفه مراجعت فرمود تا روز شهادت آنحضرت مدت دو سال و چند ماه فاصله بود ولى این مدت کوتاه بقدرى در آزردگى خاطر مبارک على علیه السلام مؤثر واقع شد که شرح آن قابل تقریر نمیباشد،شکست‏هاى پى در پى از همه طرف روح آن بزرگوار را آزرده و قلبش را رنجه کرد.

تأثر و رنج على (ع) از معاویه و حیله‏گریهاى عمرو عاص نبود بلکه رنج و تأسف او از بیوفائى و احمقى و خونسردى لشگریان خود بود و میفرمود:

من از بیگانگان هرگز ننالم‏
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

على علیه السلام بقدرى از لا قیدى و بیشرمى کوفى‏ها متأثر بود که چند مرتبه آرزوى مرگ نمود تا بلکه از شر این قوم متلون و سست عنصر رهائى یابد،در یکى از خطبه‏هاى خود ضمن مذمت اصحابش فرماید:

و الله ان جائنى الموت و لیاتینى فلیفرقن بینى و بینکم لتجدننى لصحبتکم قالیا.

(بخدا سوگند اگر مرگ بسراغ من آید و البته خواهد آمد و میان من و شماتفرقه و جدائى اندازد مرا خواهید دید که نسبت بمصاحبت شما بغض و کراهت دارم.)

پیشنهاد عمرو عاص در صفین موقع بلند کردن قرآنها با نیزه درباره حکمیت میان متخاصمین اختلاف بزرگى در میان عساکر عراق بوجود آورد که میتوان آنرا علت العلل شکستهاى بعدى على علیه السلام دانست.

اختلاف على علیه السلام و معاویه در امر خلافت بحکمیت رجوع شد و علیرغم عقیده على علیه السلام از طرف آنحضرت ابوموسى اشعرى انتخاب گردید،ولى پس از عقد قرار داد صلح گروهى از سپاه على علیه السلام گفتند تکلیف کشته‏شدگان چیست؟و بآنحضرت اعتراض کردند که ما حکم خدا را خواستیم نه حکمیت ابوموسى و عمرو عاص را حتى چند نفرى بمخالفت هر دو سپاه برخاستند.

این قبیل اشخاص را عقیده بر این بود که على علیه السلام و معاویه هر دو باطلند و حکم مخصوص خدا است و در نتیجه این عقیده و فکر موقع مراجعت از صفین بکوفه در حدود دوازده هزار تن از سپاه على علیه السلام جدا شده و با بقیه سپاهیان آنحضرت مشاجره کرده و همدیگر را تکفیر مینمودند و پس از ورود بکوفه این گروه تحت فرماندهى عبد الله بن وهب بحروراء رفته و از سپاهیان على علیه السلام کناره‏گیرى نمودند!

شعار این عده که خوارج نامیده میشدند این بود که:لا حکم الا لله.این گروه بظاهر عباد و زاهد بودند و پیشانى آنها از کثرت سجود پینه بسته بود ولى در اثر حماقت و اشتباه نمیدانستند که چه میکنند،على علیه السلام درباره آنان فرمود اینها حق را در ظلمات باطل میجویند !

این گروه نمیدانستند قرآن که آنها حکومت آنرا خواهانند از کاغذ و مرکب بوجود آمده است کس دیگرى که احاطه کامل باحکام آن داشته باشد لازم است تا حکم خدا را از آن استخراج کند،بعقیده مسلمین عراق آنکس على علیه السلام بود که در واقع قرآن ناطق بشمار میرفت ولى معاویه و طرفدارانش زیر بار نمیرفتند و در نتیجه عمرو عاص و ابوموسى را براى اینکار انتخاب کردند که هیچیک چنین صلاحیتى را نداشتند.على علیه السلام عبد الله بن عباس را بسوى آنها فرستاد تا آنها را متوجه خبط و اشتباهشان سازد ولى آن فرقه گمراه از رأى و عقیده خود منصرف نشدند و مهمترین ایراد و اعتراض آنها این بود که چرا على با شامیان جنگید ولى از غارت اموال آنها جلوگیرى نمود؟و ثانیا ما حکمیت قرآن را خواسته بودیم چرا بحکمیت ابوموسى و عمرو عاص تن داد؟ثالثا در صلحنامه چرا نام خود را با امیر المؤمنین شروع نکرد و این امر میرساند که خود على نیز بخلافت خود یقین نداشت و در اینصورت تکلیف قربانیان این جنگ چه خواهد بود؟

على علیه السلام خود بسوى آنها رفت و آنان را نصیحت کرد و فرمود من هم مثل شما خواهان اجراى حکم قرآن هستم و براى همین منظور با معاویه جنگ میکردم و خود شما دیدید که من با متارکه جنگ و انتخاب ابوموسى بحکمیت مخالف بودم ولى در اثر فشار و اصرار خود شما جنگ خاتمه یافت و ابوموسى را هم علیرغم عقیده من خودتان براى حکمیت انتخاب کردید و اکنون هم ما بر سر رأى اولى هستیم و در صدد حمله مجدد بشام میباشیم پس شما هم ما را کمک کنید .

خوارج در پاسخ گفتند تو و ما کافر شده بودیم ما توبه کردیم ولى تو بهمان حال باقى مانده‏اى اول باید تو هم توبه کنى آنگاه ما هم مجددا ترا یارى میکنیم!!

این گروه بهمه بد میگفتند و شعارشان فقط تلاوت آیه:

و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون (1) .بود اما نمیدانستند آنکس که بما انزل الله باید حکم کند على علیه السلام است.



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل در مورد جنگ نهروان


تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام

تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:21

 

 

 

 

 

شکوه قدرت‏ روزى به پیامبر خبر رسید که یکى از کاروانهاى تجارى قریش از آن‏حدود عبور مى‏کند. پیامبر به قصد حمله به کاروان و تصرف آن از شهربیرون آمد. از طرفى خبر حرکت پیامبر به کاروانیان رسید و آنان نیز به‏طریقى این خبر را به مکّه رساندند و مکّیان را هشدار دادند که اموالشان‏در معرض خطر قرار گرفته است. مکّیان هم که از دادن جان براى حفظ اموالشان دریغ نداشتند چون این خبر را شنیدند، شتابان به سوى مدینه‏حرکت کردند.ریاست این کاروان با ابوسفیان بود. وى از راه اصلى خارج شد و به‏بیراهه زد و از کناره‏هاى ساحل دریاى سرخ به دور از چشم پیامبر و یاران‏مسلحش به حرکت خود ادامه داد و بدین وسیله از حمله مسلمانان به‏کاروان رهایى یافت.کفار قریش با آنکه از نجات کاروان تجارى خود آگاه شدند، همچنان‏به سوى مدینه حرکت مى‏کردند و به خود اجازه نمى‏دادند پیش از سرکوب‏مسلمانان وشکستن ابهّت آنان، به مکّه بازگردند. پیامبر به قصد تصرف کاروان قریش به سوى مکّه حرکت مى‏کردوقریش به قصد سرکوب مسلمانان به طرف مدینه مى‏آمد. درهمین حال‏این دو سپاه در سر چاهى موسوم به "بدر" با یکدیگر روبه‏رو شدند. پیامبر خود را براى جنگ به معناى واقعى، آماده نکرده بود، ولى قصدداشت بر اموال تجارى قریش دست یابد. امّا با این وجود، وى بازگشت‏به مدینه را شکست تلقى مى‏کرد؛ وبراى آنکه مبادا کفّار، با این کار طمع‏نابودى مسلمانان را درسر بپرورانند، به خود اجازه عقب‏نشینى‏وبازگشت نداد. این نخستین میدانى بود که مسلمانان در تاریخ جدید خود، در آن‏دست وپنجه نرم مى‏کردند. این جنگ در سال دوّم هجرى روى داد. شمار نیروى کفار از مرز 950 تن مى‏گذشت درحالى که تعداد مسلمانان‏تنها به 313 تن مى‏رسید. با همه این احوال، مسلمانان با پیروزى تمام‏این نبرد را به پایان رساندند وخسارتهاى فراوانى به دشمن وارد آوردندوبا عنایت خداوند آنها را تار و مار کردند.تاکتیک جنگ در جزیرةالعرب بدین‏گونه بود که نخست دو نفر درمیدانى که هر دو گروه متخاصم نظاره‏گر آن بودند، به نبرد مى‏پرداختند.زمانى که پهلوانان کشته مى‏شدند، یک فرد یا یک جبهه به جبهه دشمن‏هجوم مى‏برد واین‏کار تا آنجا دنبال مى‏شد که‏یکى‏از دو گروه تارومار شود. با این حال پیامبر در جنگ بدر شیوه جدیدى را به اجرا گذارد. وى مثلثهاى جنگى را ترتیب داد که در نوع خود بى‏نضیر بودند. آن‏حضرت دستور داد صفوف مسلمانان به شکل مثلثى بزرگ آرایش‏یابد به شرطى که پشت هر فرد به طرف داخل مثلث، یعنى به طرف دیگرافراد مثلث، وصورت او رو به خارج مثلث یعنى به طرف کفار باشد.خداوند نیز با سپاهیانى از ملائکه، که آنان را براى یارى پیامبرفرستاده بود، آن‏حضرت را یارى داد. سپاه کفار پس از آن که پهلوانانشان به دست نیرومند حضرت على علیه السلام‏از پاى درآمدند، راه گریز در پیش گرفتند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. سرانجام این جنگ با هفتاد کشته از سپاه کفار، که اکثر آنان از سران‏ودلاوران بودند، و چهارده شهید از سپاه اسلام، هشت شهید از انصاروشش شهید از مهاجران، پایان یافت(11). توطئه نافرجام‏ این نبرد خونین، باب جنگهاى دیگر را به روى پیامبر که خود بادلیرى ونیرومندى و استقامت آنها را رهبرى مى‏کرد گشود. درحالى که‏این جنگ قریش را درپى انتقام و خونخواهى از کشته‏هایش‏برمى‏انگیخت، مسلمانان را به یارى خداوند مطمئن مى‏کرد و به آنان نیرومى‏بخشید، تا در برابر هر هجومى، از هر نوع که باشد، پایدارى‏واستقامت ورزند.

خرید و دانلود تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام


تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام

تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:21

 

 

 

 

 

شکوه قدرت‏ روزى به پیامبر خبر رسید که یکى از کاروانهاى تجارى قریش از آن‏حدود عبور مى‏کند. پیامبر به قصد حمله به کاروان و تصرف آن از شهربیرون آمد. از طرفى خبر حرکت پیامبر به کاروانیان رسید و آنان نیز به‏طریقى این خبر را به مکّه رساندند و مکّیان را هشدار دادند که اموالشان‏در معرض خطر قرار گرفته است. مکّیان هم که از دادن جان براى حفظ اموالشان دریغ نداشتند چون این خبر را شنیدند، شتابان به سوى مدینه‏حرکت کردند.ریاست این کاروان با ابوسفیان بود. وى از راه اصلى خارج شد و به‏بیراهه زد و از کناره‏هاى ساحل دریاى سرخ به دور از چشم پیامبر و یاران‏مسلحش به حرکت خود ادامه داد و بدین وسیله از حمله مسلمانان به‏کاروان رهایى یافت.کفار قریش با آنکه از نجات کاروان تجارى خود آگاه شدند، همچنان‏به سوى مدینه حرکت مى‏کردند و به خود اجازه نمى‏دادند پیش از سرکوب‏مسلمانان وشکستن ابهّت آنان، به مکّه بازگردند. پیامبر به قصد تصرف کاروان قریش به سوى مکّه حرکت مى‏کردوقریش به قصد سرکوب مسلمانان به طرف مدینه مى‏آمد. درهمین حال‏این دو سپاه در سر چاهى موسوم به "بدر" با یکدیگر روبه‏رو شدند. پیامبر خود را براى جنگ به معناى واقعى، آماده نکرده بود، ولى قصدداشت بر اموال تجارى قریش دست یابد. امّا با این وجود، وى بازگشت‏به مدینه را شکست تلقى مى‏کرد؛ وبراى آنکه مبادا کفّار، با این کار طمع‏نابودى مسلمانان را درسر بپرورانند، به خود اجازه عقب‏نشینى‏وبازگشت نداد. این نخستین میدانى بود که مسلمانان در تاریخ جدید خود، در آن‏دست وپنجه نرم مى‏کردند. این جنگ در سال دوّم هجرى روى داد. شمار نیروى کفار از مرز 950 تن مى‏گذشت درحالى که تعداد مسلمانان‏تنها به 313 تن مى‏رسید. با همه این احوال، مسلمانان با پیروزى تمام‏این نبرد را به پایان رساندند وخسارتهاى فراوانى به دشمن وارد آوردندوبا عنایت خداوند آنها را تار و مار کردند.تاکتیک جنگ در جزیرةالعرب بدین‏گونه بود که نخست دو نفر درمیدانى که هر دو گروه متخاصم نظاره‏گر آن بودند، به نبرد مى‏پرداختند.زمانى که پهلوانان کشته مى‏شدند، یک فرد یا یک جبهه به جبهه دشمن‏هجوم مى‏برد واین‏کار تا آنجا دنبال مى‏شد که‏یکى‏از دو گروه تارومار شود. با این حال پیامبر در جنگ بدر شیوه جدیدى را به اجرا گذارد. وى مثلثهاى جنگى را ترتیب داد که در نوع خود بى‏نضیر بودند. آن‏حضرت دستور داد صفوف مسلمانان به شکل مثلثى بزرگ آرایش‏یابد به شرطى که پشت هر فرد به طرف داخل مثلث، یعنى به طرف دیگرافراد مثلث، وصورت او رو به خارج مثلث یعنى به طرف کفار باشد.خداوند نیز با سپاهیانى از ملائکه، که آنان را براى یارى پیامبرفرستاده بود، آن‏حضرت را یارى داد. سپاه کفار پس از آن که پهلوانانشان به دست نیرومند حضرت على علیه السلام‏از پاى درآمدند، راه گریز در پیش گرفتند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. سرانجام این جنگ با هفتاد کشته از سپاه کفار، که اکثر آنان از سران‏ودلاوران بودند، و چهارده شهید از سپاه اسلام، هشت شهید از انصاروشش شهید از مهاجران، پایان یافت(11). توطئه نافرجام‏ این نبرد خونین، باب جنگهاى دیگر را به روى پیامبر که خود بادلیرى ونیرومندى و استقامت آنها را رهبرى مى‏کرد گشود. درحالى که‏این جنگ قریش را درپى انتقام و خونخواهى از کشته‏هایش‏برمى‏انگیخت، مسلمانان را به یارى خداوند مطمئن مى‏کرد و به آنان نیرومى‏بخشید، تا در برابر هر هجومى، از هر نوع که باشد، پایدارى‏واستقامت ورزند.

خرید و دانلود تحقیق در مورد غزوات پیامبر اسلام