فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بررسی موانع اجرایی هزینه یابی بر مبنای هدف در شرکتهای تولیدی آبمیوه و کنسانتره
چکیده پژوهش
هزینهیابی بر مبنای هدف رویکردی است برای رسیدن به بهای محصول وخدمات در شرایطی که قیمت فروش براساس رقابت تعیین میگردد و سود مورد انتظار از پیش مشخص و تعیین شدهاست.
هدف از انجام پژوهش شناخت موانع بکارگیری سامانه هزینهیابی بر مبنای هدف میباشد.
جامعه آماری این پژوهش شامل 188 شرکت تولید آبمیوه و کنسانتره می باشد که تا سال 1385 فعالیت داشته اند. تعداد نمونه مورد نیاز برای آزمون فرضیهها در سطح اطمینان 95% به طور تصادفی از بین سه گروه اصلی، مدیر مالی، مدیر بازرگانی، مدیر فنی و مهندسی این شرکتها گزینه شده اند.
روش انجام کار در این پژوهش قیاسی ـ استقرایی است.جمع آوری اطلاعات از راه پرسشنامه با طیف پنج گزینهای لیکرت صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss 13 و با تکنیک آزمون کای ـ دو در کل فرآیند به آزمون فرضیات پرداخته شد.
تحلیل یافتههای آماری نشان می دهد که می توان در شرکتهای تولید آبمیوه و کنسانتره از سامانه هزینه یابی بر مبنای هدف استفاده نمود.
واژگان کلیدی
مدیریت هزینه(Cost Designing ) - هزینه یابی(Costing) - زنجیره ارزش(Value Chain ) - هزینه یابی برمبنای هدف( Target Costing) - کیفیت(Quality ) - مهندسی ارزش (value Engineering)
مقدمه:
امروزه ، شرکت ها برای بقا در بازار علاوه بر سود آوری باید با تولید محصولات دارای کیفیت و کارکرد مطلوب رضایت مشتریان را فراهم نمایند. بسیاری از شرکتها برای حصول اطمینان از کسب سود مورد انتظار ، موفقیت در بازار و جلب رضایت مشتریان از ویژگی ها و قیمتهای محصولات خود از هزینهیابی برمبنای هدف استفاده میکنند.
هزینه یابی برمبنای هدف یکی از روشهای نوین در حسابداری مدیریت میباشد که در طول سالهای گذشته در ژاپن ایجاد شده است و سهم زیادی در موفقیت صنایع این کشور در تسخیر بازارهای جهانی و افزایش صادرات داشته است. با وجود این، موضوع هزینهیابی برمبنای هدف در بسیاری از کشورها موضوعی جدید تلقی شده. و از آن به عنوان ابزاری مهم در افزایش قدرت رقابت یاد میشود
این سامانه ، فرصت کافی برای ایجاد خلاقیت، نوآوری، نوسازی، پیشرفت در سطوح مختلف واحدهای اقتصادی را فرآهم میآورد و برای برنامه ریزی هزینه محصول تلاش مینماید با این هدف که کارکرد و کیفیت تعیین شده برای محصول با توجه به سطوح سود مشخص شده و قیمت فروش پیشبینی شده شرکت حاصل گردد. هزینه یابی بر مبنای هدف ،کل چرخه عمر محصول را در نظر می گیرد و میبایست به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت جامع سود مورد توجه قرار گیرد نه فقط به عنوان کاهش دهندة هزینه. امروزه به همراه افزایش روزافزون رقابت و کاهش سود، هزینه یابی بر مبنای هدف تقویت شده و شرکتها روش شناسی های مؤثرتری را به کار میگیرند که یکی از عوامل مهم موفقیت در میدان رقابتی سازمانی محسوب میشود.
سامانة هزینه یابی بر مبنای هدف بیشتر در صنایع خودروسازی کاربرد داشته ولی با مقداری تلاش میتوان آن را در صنایع دیگری همچون صنایع تولید آب میوه و کنسانتره که اهمیت ویژهای در بازارهای داخلی و خارجی دارند، استفاده نمود.زیرا برای رقابت در اینگونه صنایع نیز باید از راه کاهش و مدیریت هزینههای تولیدی اقدام کرد. دلیل دیگر بر انتخاب این موضوع اهمیت مشتریمداری میباشد که یکی از اصول هزینهیابی بر مبنای هدف است. میتوان با مدنظر قراردادن خواستهها و سلایق مشتریان در طراحی محصولات، مقدار فروش و به دنبال آن سود را افزایش داد.
البته برای اجرای هر سامانه جدیدی باید اصول آن سامانه و پیش نیازهای ضروری برای اجرای آن را شناخت و آگاهی پیدا کرد و موانع ومشکلاتی که بر سر راه اجرای آن وجود دارد را شناسایی نمود لذا این سؤال مطرح میشود که آیا اصول هزینه یابی بر مبنای هدف در این صنعت شناخته شده است؟. از این رو برای پاسخ به سؤال مطروحه این پژوهش در نظر دارد :
موانع بکارگیری هزینهیابی هدف در صنعت مواد غذایی تولید آبمیوه را بررسی نماید.
در این راستا 4 فرضیه مطرحشده است و با استفاده از روش میدانی، داده ها جمع آوری و با روش کای –دو ،فرضیات آزمون شده است.
در مقاله حاضر ابتدا نگاهی بر پیشینه پژوهش خواهیم داشت، سپس مروری میکنیم بر مبانی نظری
پیشینه پژوهش
تاریخچه هزینهیابی بر مبنای هدف
نوشتههای هزینهیابی هدف به اواخر 1980 برمیگردد. بنابراین مدت زیادی نیست که این مبحث مطرح شده است. ولی بازشناسی مفاهیم آن به گذشتههای دورتر برمیگردد به طوریکه در سال 1947 در شرکت جنرال الکتریک به کار گرفته شده در سال 1963 شرکت تویوتا آن را به کار گرفت. تویوتا هزینهیابی هدف را به عنوان ابزاری برنامهریزی هزینه تولید یک خودرو به مبلغ 1000 دلار به کار گرفت. در واقع هزینهیابی هدف را شرکت تویوتا در طول دهه 1960 شرح و بسط داد. مجله بررسیهای تجاری هاروارد از توشیروهیروموتو مقاله " دیگر زمینهای پنهان حسابداری مدیریت ژاپنی" را به چاپ رساند که نخستین مقاله انگلیسی زبان در زمینة مدیریت هزینه است. جالب است که نگاه او به این مفاهم تحت عنوان «هزینه یابی هدف» بوده است. متأسفانه این عنوان که امروزه نیز مستعمل شده است نامناسب است چرا که هزینهیابی هدف گستردهتر از یک سامانه هزینهیابی محض است و در واقع یک فرآیند جامع کنترل و برنامهریزی تولید است که شامل عناصر هزینهیابی نیز میشود. از زمان معرفی هزینهیابی هدف، استفاده از آن در سراسر ژاپن رایج شده است. بیش از 80 درصد شرکتهای قطعهسازی ژاپنی استفاده از این فن را پیش از 1990 آغاز کردند. (اعتمادی ـ آقایی، 1383، 27)
پژوهشهای انجام شده در ایران:
پژوهشهائی که در زمینه هزینهیابی هدف صورت گرفته یکی پایاننامه کارشناسی ارشد زراعی در تحت عنوان عوامل مؤثر بر لزوم استفاده از فنهای هزینهیابی بر مبنای هدف و مهندسی ارزش در صنعت خود رو میباشد این تحقیق پژوهش میدهد اگرچه مدیریت سود، کسب رضایت مشتریان، طراحی محصول جدید، و نحوه ارتباط با تأمینکنندگان قطعات در واحدهای خودرو ساز حیاتی و حساس شده است اما مدیریت واحدهای تولیدی قادر به ایجاد ساختار سازمانی مناسب برای پشتیبانی و حمایت از این فن نمیباشد.
پژوهش دیگر توسط اسماعیلی در دانشکده علوم اداری دانشگاه شهید بهشتی، تحت عنوان بررسی میزان قابلیت اجرای نظام قیمتگذاری هزینهیابی هدفمند از سوی شرکتهای قطعه ساز خودرو در ایران انجام گرفتهاست نتایج پژوهش حاکی از این است که نظام قیمتگذاری کنونی موسوم به (Cost- plus) موجب افزایش نامعقول و غیرقابل توجه بهای تمام شده محصولات شده است.
پژوهش دیگر در این موضوع در سال 1381 توسط خانم ایزدی در دانشکده حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز صورت گرفتهاست. موضوع این پژوهش عبارت است از موانع اجرایی هزینهیابی هدف در شرکتهای تولیدی(بررسی موردی در صنعت خودرو) نتایج پژوهش بیانگر این است که به دلیل نبود رقابت در بازار داخلی خودرو، عدم توجه به نیازهای مشتری در مرحله طراحی، نبود شناخت کافی مدیران و کارکنان و نبود کار تیمی اجرا و پیاده سازی این سامانه به مطالعه و پژوهش بیشتری نیاز دارد. و گودرزی در صنعت آلومینوم تحقیق کرده است.
تعریف هزینهیابی برمبنای هدف
وسعت هزینهیابی بر مبنای هدف برتر از جنبههای تخصصی است. این هزینهیابی، ساز و کار یکپارچهای است که باعث میشود تا واحدهای اجرایی مختلف شرکت با یکدیگر در یک سامانه یکپارچه فعالیت کنند. اجرای هزینهیابی بر مبنای هدف بطور مؤثری موانع ارتباطات درونی بین کارمندان را حذف میکند. هیروموتو ( 1989 ) تأثیر انگیزش و انرژی زا بودن هزینهیابی هدف را مورد تأکید قرار داده است. او معتقد است که هدف حسابداری مدیریت، انگیزش کارمندان و فراهم کردن ابزاری است تا آنها را قادر به تفکر و عمل در راه درست کند.(یعقوبنژاد ، 1385 ، 21 )
بدون استقرار و بهرهبرداری از سامانه مدیریت هزینه، عملاً دستیابی به مزیت رقابتی و در ارزیابی و قضاوت متکی به تجارت موجود در بنگاههای اقتصادی نشان میدهد که نتیجه تداوم و پایداری بنگاهها میسر نخواهد بود. در شرایط پررقابت کنونی محصولات و خدمات باید با توجه به ملاحظات اساسی زیر تولید شوند:
-انطباق با کارکرد مورد نیاز مشتری
-کیفیت بالا
-بهای تمام شده پایین
-ایجاد حاشیه سود.
هزینه یابی بر مبنای هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برای تعیین هزینه تولید میباشد که با تلفیق چهار عنصر فوق، محصولی با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد، با قیمت فروش پیشبینی شده، به منظور ایجاد یک سطح مشخصی از سودآوری تولید میکند. به عبارت دیگر، هزینهیابی بر مبنای هدف فرآیندی است برای حصول اطمینان از این که آیا یک محصول با ویژگیهای مشخص از لحاظ کیفیت کارکرد و قیمت میتواند سطح رضایت بخشی از سودآوری ایجاد کند یا خیر.این هزینه یابی یک ابزار راهبردی قوی است که سازمانها را هم زمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان میکند و هزینهها را قبل از وقوع کنترل میکند همچنین فرهنگی را مقرر میکند که به مشتری ارزش میدهد، کارکردهای هم عرض را هماهنگ و اطلاعات را شفاف میکند و بالاخره همة فعالیتهای هزینهیابی بر مبنای هدف را نیازهای مشتریان هدایت میکند.(اعتمادی ،1383 ،27)
هزینهیابی بر مبنای هدف با هزینهیابی سنتی که هزینههای اضافی را در نظر میگیرد کاملاً متفاوت است.
در هزینهیابی سنتی بهای فروش محصول از بهای تمام شده به دست میآید ولی در هزینهیابی برمبنای هدف، بهای تمام شده هدف، از قیمت فروش هدف و سود مورد انتظار بدست میآید.علاوه بر آن، بهای تمام شدة هدف قبل از اینکه محصول طراحی گردد تعیین میشود
هزینهیابی هدفمند دارای تعاریف متعددی میباشد، که بر کاهش هزینهها تأکید دارند بعضی از تعاریف در برگیرنده کل طول عمر محصول است، در حالی که بعضی دیگر تنها فعالیتهای ویژهایی را در نظر گرفته یا فقط بر فرآیند توسعه محصول متمرکز میشوند.هاروات با در نظر گرفتن کل طول عمر محصول، هزینهیابی هدفمند را به صورت ذیل تعریف میکند: « هزینه یابی بر مبنای هدفمند یک مجموعه روش مدیریتی و ابزارهایی برای هدایت هزینهها، تعیین اهداف فعالیتهای طراحی و برنامهریزی محصول جدید، تأمین کنترلهای اولیه برای فازهای بعدی عملیات و حصول اطمینان از اینکه این محصولات به اهداف سودآوری تعیین شده در طول عمر خود خواهند رسید».می باشد. ( حجازی ، 1384 ، 11 )
اصول هزینهیابی برمبنای هدف:
در حال حاضر هزینهیابی هدف را میتوان به عنون فرآیند سیستماتیک مدیریت هزینه و برنامهریزی سود توصیف کرد که کاهش هزینهها را با متمرکز کردن تلاش تمامی دوایر مربوط به یک شرکت، مانند بازاریابی، مهندسی، تولید و حسابداری انجام میدهد. که فرآیند کاهش هزینه، در مراحل قبل از تولید انجام میشود.
شش اصل عمده در هزینهیابی هدف عبارتند از:
1. هزینهیابی مبتنی بر قیمت
2. تمرکزبر مشتری مداری
3. طراحی محصولات و فرآیندهای تولید
4. عملکرد متقابل واحدها
5. کاهش هزینه چرخة عمر محصول
6. زنجیرة ارزش((DAN SWENSON 2003 3
ماهیت هزینه یابی بر مبنای هدف
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تولد و دوران کودکی ( 1895 ـ 1883 )
جبران خلیل جبران2 در ششم ژانویه سال 1883، در خانوادة مارونی «جبران» در البشری3، ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان زاده شد.
در آن زمان، لبنان بخشی از سوریة بزرگ (شامل سوریه، لبنان و فلسطین) و یک ایالت تحت سلطه عثمانی بود، که به منطقة لبنان حکومت خودمختار داده بود. مردم لبنان، سالها برای استقلال از حکومت عثمانی جنگیده بودند. و بنا بود خود جبران هم بعدها به این جنبش بپیوندد و یکی از اعضای فعال آن شود. منطقة لبنان، به خاطر دخالتهای خارجی که به نفرت مذهبی میان مسیحیان، به ویژه فرقة مارونی و مسلمانان دامن میزد، منطقهای پردردسر بود. بنا بود بعدها جبران فرقههای مذهبی گوناگون را با یکدیگر متحد کند و بدین وسیله کینهها و نفرتهای مذهبی گوناگون را با یکدیگر متحد کند و بدین وسیله کینهها و نفرتهای مذهبی را از بین ببرد. فرقة مارونی که در دورة اشتقاق در کلیسای بیزانسی در قرن پنجم پس از میلاد بنیانگزاری شده بود، گروهی از مسیحیان سوریه را دربرمیگرفت که به پیروی از راهبی به نام مارون4 قدیس، فرقه و اصول فکری خود را شکل دادند.
مادر جبران کمیلاز رحمه5 سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئوولیت بود و خانواده را به ورطة فقر کشاند. جبران به خلیل یک برادر نانتی به نام پتیر6، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نامهای ماریانا7 و سلطانه8داشت که در تمام عمرش به شدت به آنها وابسته بود. خانوادة کامیلا سابقة مذهبی معتبری داشتند که ارادة نیرومندی را در کامیلای تحصیل ناکرده رشد داده بود و بعدها به او کمک کرد به تنهای خانوادهاش را در آمریکا سرپرستی کند.
جبران که در ناحیة سرسبز «البشری» رشد میکرد، کودکی منزول و متفکر بود که از مشاهدة آبشارهای عظیم، صخرههای نوک تیز، و سرودهای فراوان پیرامونش لذت میبرد و این زیبایی تأثیر نمادین و شگرفی بر نقاشیها و نوشتههای او داشت. از آن جا که در فقر بزرگ میشد، از تحصیلات رسمی بی بهره ماند، و آموزشهایش محدود به ملاقاتهای منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل، و نیز با زبانهای سوری و عربی آشنا کرد. کشیش که سرشت کنجکاو و هوشیار جبران را درک کرده بود، آغاز به آموختن مقدمات الفبا و زبان به او کرد، و جهان تاریخ، علم و زبان را به روی او گشود.
در ده سالگی، جبران از صخرهای سقوط کرد و شانة چپش آسیب دید که تا پایان عمرش هم ضعیف ماند. خانوادهاش، برای جا انداختن شانهاش، او را به یک صلیب بستند و تا چهل روز بسته نگه داشتند، و این حادثه نمادین که مصلوب شدن مسیح را به یاد میآورد، در ذهن جبران تأثیر عمیق گذاشت و برای همیشه در خاطرهاش نقش بست.
مهاجرت به آمریکا ( 1898 ـ 1895 )
جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمامی اموالشان را صبط، و خانواده را آواره کرد. خانوادة جبران کوشیدند. مدتی نزد اقوام خود بمانند؛ با این وجود، سرانجام مادر جبران تصمیم گرفت به امید ساختن زندگی بهتر، خانوادة خود را به آمریکا کوچ دهد، پدر جبران در سال 1894 از زندان آزاد شد، اما به علت بیمسؤولیتی در قبال خانواده، نتوانست در بارة مهاجرت تصمیم بگیرد و در لبنان ماند.
اما بقیة اعضای خانواده، در 25 ژوئن سال 1895، به مقصد سواحل نیویورک در آمریکا، سوار بر کشتی شدند.
خانوادة جبران در بوستون ساکن شدند که در آن دوران. بعد از نیویورک، بزرگترین محل اقامت اتباع سوریه در ایالات متحده بود. کامیلا با فضای آن منطقه که از نظر فرهنگی با سایر مناطق آمریکا بسیار متفاوت بود، احساس آشنایی میکرد، و از شنیدن زبان آشنای عربی و دیدن لباسهای عربی لذت میبرد. کامیلا که اینک نان آور خانواده بود، با دستفروشی در خیابانهای فقر زده جنوب بوستون آغاز کرد. در آن زمان، دورهگردی مهمترین منبع درآمد مهاجران سوریه بود که به خاطر رسوم عربی و عدم تطابق فرهنگی، تصویر منفیای در جامعه آمریکایی ایجاد کرده بودند و کمتر در مشاغل بهتر پذیرفته میشدند.
جبران که گرفتار دورة فقر دیگری شده بود، ناچار بود درد در نخستین سالهای زندگیاش را بار دیگر تجربه کند، و این رنج اثری پاک نشدنی برزندگیاش گذاشت.
بااین حال، به خاطر وجود مؤسسههای خیریه در مناطق فقر زدة مهاجرنشین، فرزندان مهاجران میتوانستند در مدارس دولتی حضور یابند تا از خیابانها دور شوند. و جبران تنها عضو خانوادهاش بود که تحصیلات مدرسهای یافت. خواهرانش به خاطر موانع سنتی خاورمیانه و نیز مشکلات مالی، اجازه نداشتند وارد مدرسه شوند. قرار بود بعدها، جبران به قهرمان مبارزه برای آزادی و تحصیل زنان تبدیل شود، و گرداگرد خود را پر از زنان بلندهمت، اندیشمند و مستقل کند.
در مدرسه، اشتباهی در ثبت نام، نام او را برای همیشه تغییر داد و به کهلیل جبران تبدیل کرد که علیرغم تلاشهایش برای بازیابی برای کاملش، تاپایان عمرش برجا باقی ماند از آن جا که تحصیلات رسمی نداشت. او را در کلاس درجهبندی نشدة ویژة فرزندان مهاجران قرار دادند که میبایست انگلیسی را از اول میآموختند.
با تلاشهای سخت کامیلا، وضع مالی خانواده بهتر شد و سرانجام پیتر توانست یک خواربار فروشی تاسیس کند و هر دو خواهرش را در آن به کار گیرد. مشکلات مالی و دوری خانواده از موطن، همه را به هم نزدیک کرد. کامیلا هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی فرزندانش را حمایت میکرد. به ویژه به پسر درون گرای خود جبران میپرداخت و در پرورش دادن استعدادهای هنری او میکوشید. در این دوران سخت، گوشهگیری جبران از زندگی اجتماعی افزایش یافت و اندیشناکی ذاتیاش عمیق تر شد کامیلا در غلبه بر انزوایش به او کمک میکرد. استقلال مادر به جبران اجازه میداد با زندگی اجتماعی بوستون درهمآمیزد و جهان پر رونق هنری و ادبی آن را کشف کند.
کنجکاوی جبران او را به سوی جنبة فرهنگی بوستون سوق داد و به جهان غنی تأثر، اپرا و نگارخانههای هنری بوستون کشانید. وی با طرحهای هنریاش، توجه آموزگارانش را در مدرسة دولتی جلب کرد و آموزگارانش برای این پسرک سوریهای، آیندهای هنری را بر جبران گشود و او را در آغاز جادة اشتهار هنری قرار داد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقـــدمـه
استان لرستان با مساحت 31384 کیلومتر مربع در غزب ایران واقع شده است. لرستان قسمتی از کوهستانهای زاگرس را شامل میشود. این سرزمین از مناطقی است که در نقاط مختلف آن آب و هوای گوناگونی وجود دارد.
لرستان از چند هزار سال پیش محل استقرار تمدنهایی بوده که موجب گرایش انسان به زندگی مدنی و شهرنشینی شده است. گویش اصلی آنها لری و دینشان اسلام میباشد. اوج هنر ساکنین لرستان را باید در قلب تاریخ و مفرغهای کشف شدهی استان جستجو کرد. مطالعات نشان میدهد که ساکنان لرستان در فاصلهی عصر مس تا آغاز کشف آهن در لرستان بزرگترین صنایع دست بشر را به وجود آوردهاند.
علاوه بر هنر فلزکاری و معماری و آثار باستانی که در این استان وجود دارد در مورد توجه همگان قرار گرفته است همین امر باعث جذب گردشگران بسیاری شده است.
فصل اول
بخـش اول - تاریـخ لرستــان
لرستان پیش از تاریخ
بنا به عقیده بسیاری از باستان شناسان، لرستان از چهل هزار سال پیش به وسیله اقوامی که به علت نداشتن خط هویت آنها ناشناخته مانده، مسکون بوده است. در این عهد، انسان پیش از تاریخ در شکافهایی که در جوانب پردرخت کوهها حفر میشد و یا غالبا در یکی از غارها یا پناهگاههای سنگی متعدد زندگی کرده و از طریق شکار و جمعآوری دانههای وحشی امرار معاش میکرد.
به طور کلی بازماندههای فرهنگی جوامع پیش از تاریخ لرستان، بیانگر آن است که این جوامع به تدریج مراحل تکامل فرهنگی از جمله دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهرنشیتی را پشت سر گذاشتهاند.
بدین ترتیب لرستان از نظر باستان شناسی یکی از مراکز مهم است، زیرا از جمله معدود سرزمینهایی است که انسان برای اولین بار به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته یا به عبارت دیگر زندگی ده نشینی و کشاورزی را که لازمه پیدایش تمدن است، آغاز کرده است.
لرستان در دوره تاریخی
در هزاره سوم پیش از میلاد، اقوام دشت بین النهرین (بابلیان ـ سومریان) وارد مرحله تاریخی شدند و بر اثر متونی که درباره تاریخ مملکت خود و همسایگانش باقی گذاشتهاند تا اندازهای به روشن شدن زوایای تاریخ مملکت خود و همسایگان ایران کمک نمودند.
در این متون اشاره به اقوامی شده است که در شرق بین النهرین یعنی سرزمین ایران ساکن بودند. این اقوام از جنوب به شمال عبارت بودند از: عیلامیان و کاسیها که در بخشهایی از لرستان سکونت داشتهاند. بنابراین این دو قوم قدیمیترین ساکنین لرستان به شمار میآیند که نام آنها در متون تاریخی ثبت گردیده است. اینک به اختصار به شرح هر یک از این دو قوم میپردازیم.
لرستان در دوره عیلامیان
نخستین قومی که بر لرستان حاکمیت داشته است، عیلامیان بودهاند. آنها از نژاد بومی ایران (آسیانیک) بوده و از چگونگی تشکیل جوامع و ابتدای تاریخ ایشان اطلاع درستی در دست نیست. ولی آن چه مسلم است از اوایل هزاره چهارم و پیش از ورود اقوام آریایی به ایران موفق به ایجاد دولتی در بخشهایی از سرزمین ایران شدهاند. دولت عیلام شامل خوزستان، لرستان امروزی، پشتکوه و کوههای بختیاری بوده است. بابلیها این سرزمین را «الام» یا «الامتو» یعنی کوهستان و شاید کشور طلوع خورشید مینامیدند. شهرهای عمده آن عبارت بودند از : شوش، اهواز، ماداکتو (صیمره ـ دره شهر) و خایدالو که در جای خرم آباد امروزی بوده است. عیلامیها در مدت چند هزار سال هویت خود را در برابر اقوامی نیرومند چون سومریها، آکدیها، بابلیها و آشوریها همچنان حفظ کردند و عاقبت به جهت اختلافهای داخلی و جنگهای خانگی از دشمن خود آشور شکست خوردند (654 ق.م) و از صفحه روزگار به عنوان دولتی مستقل برافتادند.
لرستان در دوره کاسیها
قوم دیگری که هم زمان و به موازات عیلامیها بر بخشهایی از لرستان تسلط داشته، کاسیها هستند. در مورد ریشه نژادی این قوم که گویا در مناطق شمالی و غرب لرستان اقامت داشتهاند، اختلاف نظر وجود دارد. عدهای از محققان و باستان شناسان آنها را بومیان نخستین لرستان دانسته و تعداد زیادی آنان را شعبهای از قوم آریایی پنداشته که پیش از دیگر اقوام آریایی ماد و پارس به ایران مهاجرت کردند و پس از مدتی اقامت در کوههای قفقاز و سواحل دریای خزر سرانجام به سلسله جبال زاگرس پناه برده و در کوههای لرستان اقامت گزیده و پس از آمیزش با بومیان محل بانی تمدن تازه و درخشان شدهاند. به هر حال علی رغم اظهاراتی که درباره ریشه نژادی این قوم بیان شده آنان در زمان خود متمدنترین ملل عصر بودهاند. کاسیها چیره دستی فوقالعادهای در ساختن مصنوعات مفرغی به دست آوردند. آنان مهمترین قبایل کوهستانی زاگرس شمرده میشدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی که با عیلامیها قرابت داشت سخن میگفتند. آنان سوارکارانی دلیر و جنگجو بودند و بارها با همسایگان خود از جمله عیلامیها و بابلیها درافتادند. آنها حتی توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمین حکمرانی نمایند. حکومت کاسیها بر بابل در نتیجه شکست از عیلامیها به پایان رسید. آنها پس از شکست از عیلامیها به سرزمین کوهستانی یعنی لرستان بازگشتند.
لرستان در دوران ماد، هخامنشی، سلوکی و اشکانی
کاسیها در دوران حکومتهای ماد و هخامنشی همچنان استقلال و اقتدار خویش را حفظ نموده و شاهان هخامنشی که میخواستند جهت لشکرکشی به سایر نقاط سپاهی را از قلمرو آنها عبور دهند مجبور بودند به روسای این قوم باج بپردازند. اسکندر مقدونی هم در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمیدید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم کرد ولی پس از مرگ اسکندر دوباره آزادی خود را بازیافتند.
به طور کلی راجع به نفوذ و فرمانروایی مادها و هخامنشیان در لرستان اطلاع زیادی در دست نیست ولی سکههایی از سلوکیهها و آثار قلعهها و قبور و تپهها و چند معبد مهرپرستی از دوره اشکانیان به جا مانده است که شاخص آنها سکههایی به دست آمده از این آثار است، از آن جمله میتوان به غار کوگو و
قبور اشکانی در دهکده چمشک و ستون سر ستونهای سنگی از دهستان تشکن واقع در بخش چنگی اشاره نمود.
لرستان در عهد ساسانیان
لرستان در دوره ساسانیان، از لحاظ تقسیمات کشوری جزو سرزمین «پهله» یا «پهلو» محسوب میشد، یعنی سرزمینی که بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد.
سرزمین پهله خود به نواحی کوچکتری تقسیم میگردید. چنان که لرستان و منطقه غربی آن یعنی پشتکوه (ایلام) را به ترتیب «مهرگان کدک» و ماسبذان نامیده میشد. این دو نام تا قرون نخستین اسلامی همچنان به این نواحی اطلاق میشد و با تغییر در اعراب آنها مهر جانقذق و ماسبذان خوانده میشدند. از شهرهای مشهور منطقه مهرگان کدک یا لرستان عهد ساسانی شهرهای صیمره و شاپور خواست (خرم آباد) را میتوان نام برد. شهر صیمره حاکم نشین منطقه و شاپور خواست که گفته میشود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهای آباد و پررونق دوره ساسانی محسوب میگردید.
آثار و شواهد گوناگون تاریخی حکایت از آن دارد که لرستان در زمان ساسانیان از عمران و آبادانی بسزایی برخوردار بوده است. شاهان ساسانی توجه خاصی به این ناحیه میکردند به طوری که چند پل عظیم که از شاهکارهای معماری به شمار میآیند، ساختند و بر اثر همین توجه شهرهای آن آباد گردید و زراعت و صنعتش رونق یافت.
در عهد ساسانی لرستان همیشه در دست یک نفر فرماندار بود که از خاندان معروف مهرگان (مهران) و یکی از هفت خانوادهای بود که در تاسیس سلطنت ساسانیان به اردشیر بابکان یاری رساندند. آخرین حاکم ساسانی لرستان همان هرمزان معروف است که مقر حکمرانی او در شهر صیمره قرار داشت. لرستان در سال 21 هجرت پس از فتح نهاوند به تصرف مسلمین درآمد و هرمزان نیز اسیر گشته به نزد عمر در مدینه فرستاده شد و سرانجام در آن جا در گذشت.
لرستان بعد از اسلام
همان گونه که اشاره شد، اعراب مسلمان در نیمه نخست قرن اول هجری امپراتوری ساسانی را منقرض ساخته و تمامی نواحی آن من جمله لرستان را به تصرف درآوردند. پیروزی اعراب مسلمان تاثیر ژرفی در فرهنگ مردم لرستان و دیگر نواحی نهاد زیرا مردم با پذیرش آیین اسلام بخشی از فرهنگ باستانی نیاکان خود را به فراموشی سپردند. با این حال توانستند نه تنها زبان بلکه بسیاری از جنبههای فرهنگ کهن را زنده نگهدارند.
طی دو قرن و نیم، از نیمه اول قرن یکم تا اواخر قرن سوم هجری استانهای لرستان و ایلام کنونی مستقیما زیر نظر خلفا اداره میشد و خراج آنها به حکام کوفه پرداخت میشد. از قرن سوم هجری به بعد، با روی کار آمدن حکومتهای محلی در غرب ایران من جمله دولت شیعی مذهب آل بویه لرستان تحت تابعیت حکومت مزبور قرار گرفت و از نفوذ خلفا کاسته شد. در فاصله سالهای 348 تا 406 هجری یعنی نزدیک به نیم قرن در درون قلمرو آل بویه، لرستان به تصرف دودمانی از کردان، معروف به «برزیکانی» درآمد که در تاریخ به «آل حسنویه» شهرت یافتهاند. موسس این سلسله حسنویه بن حسین برزیکانی بود که قسمت عمده کردستان، کرمانشاه و همدان را تحت کنترل داشت. بعد از وی پسرش «بدر» جانشین وی شد. او لرستان را نیز ضمیمه قلمرو خود ساخته و شهر شاپور خواست (خرم آباد) و دژ مشهور آن (قلعه فلک الافلاک) را پایتخت و مرکز حکمرانی خود قرار داد. بدر در آبادانی و عمران لرستان کوشید و به ساخت ابنیه عام المنفعه همت گماشت. طولی نکشید که او بزرگترین امیر غرب ایران گردید و مورد توجه سلاطین آل بویه و خلیفه عباسی واقع شد و از طرف خلطفه عباسی به «ناصرالدوله» ملقب گردید. سالهای پایانی زندگانی بدر در نزاع و کشمکش با پسرش «هلال» سپری شد به طوری که بارها موجبا دخالت آل بویه را فراهم آورد و شهر شاپور خواست چندین بار به تاراج رفت. این سلسله سرانجام به سال 406 هجری توسط آل بویه منقرض گردید.
پس از انقراض سلسله آل حسنویه مدت کوتاهی لرستان زیر فرمان خاندان کاکویه که شعبهای از آل بویه بودند قرار گرفت. در نیمه نخست قرن پنجم هجری ترکان سلجوقی به ایران یورش آوردند و در اندک زمانی شرق و غرب ایران را درنوردیدند و به حاکمیت غزنویان و آل بویه بر ایران خاتمه داند. لرستان در سال 435 هجری به تصرف «ابراهیم ینال» برادر طغرل سلجوقی درآمد. ابراهیم ینال شهر شاپور خواست (خرم آباد) را به محاصره درآورد و علی رغم دفاع شجاعانه مردم آن شهر، او موفق گردید شهر را اشغال نموده و کشتار و ویرانی فراوانی به بار آورد و مرتکب انواع جنایات گردد. بدین ترتیب لرستان تحت سیطره ترکان سلجوقی درآمد و جزئی از امپراتوری آنان شد.
در دوره سلجوقی دودمانی از ترکان سلجوقی مرسوم به «برسیقان» بر لرستان حاکمیت یافت.
برسیقان از حکام و عمال موثر و مشهور روزگار سلاجقه بودند. مرکز حکمرانی آنان شهر شاپورخواست و الشتره بوده است. هم اکنون یک سنگ نوشته به تاریخ513 هجری مربوط به امیر اسفهسالار کبیر، ابوسعید برسق بن برسق در شهر خرم آباد و چند سنگ قبر از این دودمان در شهر الشتر وجود دارد که یادآور حاکمیت این خاندان بر لرستان است. سلسله برسقی سرانجام پس از روی کار آمدن اتابکان لر کوچک بر افتاد و به خارج از لرستان رانده شدند.
لرستان در دوره اتابکان لر کوچک (570-1006 ق)
امپراطوری سلجوقی در نیمه دوم قرن ششم هجری از هم فرو پاشید. در نتیجه حکومتهای محلی مختلفی از گوشه و کنار این امپراتوری سربرآورد. یکی از این حکومتهای محلی اتابکان لر کوچک بود که در منطقه لرستان و ایلام (لر کوچک) تشکیل گردید. موسس این سلسله که به نام جد آن، خورشید به «خورشیدی» نیز شهرت دارد، شجاع الدین خورشید است، وی که از سرکردگان یکی از طوایف لرستان موسوم به (جنگروی) بود، ابتدا در خدمت حسام الدین شوهلی، از امرای ترک سلجوقی حاکم خوزستان و لرستان به سر میبرد و سپس از جانب او به حکومت لرستان گمارده شد. به دنبال ضعف و تجزیه امپراطوری سلجوقی شجاع الدین خورشید نیز همچون امرای بلاد دیگر فرصت را مغتنم شمرده، لرستان را در قبضه اختیار گرفته و بر خود عنوان اتابک (واژهای ترکی که از اتا به معنی پدر و بیگ یعنی بزرگ است) نهاد و بدین ترتیب سلسله اتابکان لر کوچک را بنیان نهاد و جانشینان که تعداد آنها را 24 تن ذکر کردهاند نزدیک به چهار قرن و نیم، از سال 570 تا 1006 هجری قمری بر لرستان فرمانروایی نمودند. اتابکان لر کوچک با هر دسیسهای توانستند موقعیت و اقتدار خود را تا اواسط دوره صفوی با گردن نهادن به یوغ فرمانروایان وقت ایران از جمله خوارزمشاهی، مغولان، تیموریان، ترکمانان، قراقویونلو و آق قویونلو (804-750 ه.ق) که حمله تیمور به لرستان در زمان شاه عباس (اول) صفوی با کشته شدن شاهوردیخان آخرین اتابک لر به پایان رسید.
لرستان در دوره والیان لرستان (1006-1348 ق)
بعد از انقراض سلسله اتابکان لر کوچک توسط شاه عباس (اول) اداره حکومت لرستان به «حسین خان والی» از بستگان شاهوردیخان آخرین اتابک لر سپرده شد. زمامداری والیان از 1006 تا 1348 هجری به طول انجامید و حکمرانی آنها همزمان با سلسله صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی بود. حکومت والیان تا اوایل دوره قاجار شامل پشتکوه (ایلام) و پیشکوه (لرستان) میشد ولی از اوایل دوره قاجار بنا به دلایلی که خواهد آمد تنها به پشتکوه محدود گردید.
والیان لرستان از لحاظ قدرت سیاسی و استقلال به پای اتابکان نمیرسیدند ولی برخی از آنها همچون «علی مردان خان» از اقتدار فوق العادهای برخوردار بود. خدمات این سردار دلیر و نامآور لرستانی برابر هجوم افغانها در پایان دوره صفوی و مقاومت سرسختانه او در برابر قوای عثمانی و همچنین رشادتهای فراوان وی در رکاب نادرشاه افشار جهت برقراری صلح و ثبات و دفع متجاوزان از کشور، بسیار در خور توجه و تحسین برانگیز است.
مرکز حکمرانی اتابکان لر کوچک شهر خرم آباد بود. به طور کلی اتابکان لر در آبادانی، عمران و برقراری امنیت در لرستان کوشش میکردند. از این رو لرستان در دوره مذکور یکی از آبادترین و پررونقترین ایالتهای ایران محسوب میشد. این سلسله نخستین حکومت لر تباری بود که در لرستان به وجود آمد و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مردم لرستان در این دروه شکل گرفت.
لرستان در دوره قاجار و پهلوی
همان گونه که اشاره شد، تا پیش از روی کار آمدن قاجاریه تمام منطقه لرستان زیر نظر والی (حسین خان) به صورت سرزمینی نیمه مستقل اداره میشد و مرکز آن شهر خرم آباد بود. امام پس از به قدرت رسیدن قاجاریه تغییرات چشمگیری در لرستان صورت گرفت. آقا محمدخان، بانی سلسله قاجاریه، به علت کینهای که از لرهای زندیه در دل داشت نسبت به همه لرها با دیده دشمنی مینگریست و اسباب ضعف این قوم را به هر نحوی که توانست فراهم آورد چنان که از طوایف لرستان را به قزوین کوچانید. همچنین چون والیان لرستان را رقیبی خطرناک میپنداشت در تضعیف آنها کوشید. جانشین او یعنی فتحعلی شاه به تجزیه لرستان پرداخت چنان که پشتکوه را مجزا کرد و نفوذ والیان را به همان منظقه محدود ساخت. از آن پس لرستان (پیشکوه) مستقیما زیر نظر ماموران قاجار که اغلب از شاهزادگان و اطرافیان دربار بودند ادراه میشد.
لرستان تا پیش از تسلط قاجار ایالتی نسبتا آباد و یک پارچه بود ولی در سایه بیتدبیری، بیدادگری و استبداد شاهزادگان و عمال قاجار که جز به دنبال سود شخصی و چپاول مردم نبودند، به تدریج رو به ویرانی نهاد. اقتصاد منطقه به سختی آسیب دید و هرج و مرج و ناامنی همه جا را گرفته و از میزان جمعیت کاسته گردید. بسیاری مجبور به مهاجرت گردیده و یا به زندگی کوچ نشینی روی آوردند و طوایف مختلف به جان هم افتادند و این فرایند بخصوص در اواخر دوره قاجار شدت بیشتری یافت. با سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن رضا خان در سال 1299 هجری شمسی اقداماتی علیه بعضی ایالات از جمله لرستان به عمل آمد که منجر به درگیریهایی شدید بین قوای دولتی و ایلات و عشایر لرستان گردید. این درگیریها از 1300 تا 1312 به جنگ و گریز ادامه داشت .
بخش دوم - زبان و معنی و مفهوم لر
زبان مردم لرستان
زبان مردم لرستان به دو زبان لری و لکی صحبت میکنند که اولی زبان اکثر شعبات قوم لر میباشد و دومی در بین برخی از طوایف لرستان بخصوص ماطق شمالی لرستان (مناطق الشتر ـ کوهدشت ـ نورآباد) رایج است.
بر اساس مطالعات زبان شناسی، زبانهای لری و لکی جزو زبانهای هندو ـ اروپایی به شمار میآیند. زبانهای ایرانی شامل زبانهای ایرانی شرقی، و زبانهای غربی میباشد. لکی و لری جزو زبانهای غربی محسوب میشوند.
بسیاری از واژههای لری اغلب ریشههای باستانی دارند و به احتمال تعداد زیادی از این واژهها مربوط به زبانهای کاسی و عیلامی میباشد. گفته میشود زبان پارسی در زمان امپراطوری هخامنشی، اشکانی و ساسانی در لرستان گسترش یافته است. در بین زبانهای جنوب غربی ایران، زبان (گویش) لری بزرگترین رابطه را با زبان فراسی دارد که هر دوی آنها دنباله پارسی میانه، زبان پارتیان قرن هشتم بعد از میلا هستند، و همان گونه که میدانیم پارسی میانه، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج شکل داده و به صورت زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند که این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است .
معنی و مفهوم لر
لر در زبان فارسی به معنی مراد و طلب معنی شده است و در زبان فرانسه بمعنی فرهنگ است و در انگلیسی یعنی دانستنیها و علوم .
بخش سوم - دین و مذهب
پیش از اسلام آیینها و مذاهب مختلف در لرستان رایج بود. اولین نشانههای آلیذز روان که گفته میشود دین زرتشت از آن نشات گرفته در لرستان دیده میشود.
بعدها آیین مهرپرستی در کنار دین زرتشتی در لرستان پدید آمد. همچنین پرستش بانو آناهیتا الهه آبها نیز در لرستان شایع بود. پس از ورود اسلام، مردم لرستان نیز همچون سایر اقوام ایرانی به این دین آسمانی گرایش پیدا کردند. از قرن هشتم هجری به بعد به تدریج مردم لرستان آیین تشیع را پذیرفتند و هم اکنون لرستان یکی از مناطق مهم شیعه نشین ایران به شمار میآید .
بخش چهارم - آداب و رسوم ازدواج
مراسم ازدواج در لرستان
در خرم آباد به ویژه در روستاهای مختلف لرستان اگر نوزاد دختری متولد شد گاهی ناف او به به نام پسر بچه و یا جوانی از خانواده یا طایفه دیگر میبرند این مراسم را نافهبر گویند و از این تاریخ به بعد نوزاد دختر نامزد میشود و از طرف خانواده پسر گوسفندی به خانه او میبرند و جشن کوچکی برگزار میکنند، از این زمان به بعد تا عروسی لباس و احتیاجات دختر به عهده داماد خواهد بود.
در عروسیهای معمول وقتی دختری از یک خانواده پیشنهاد شد، به بهانهای چند نفر زن و دختر از خانواده داماد به منزل دختر میروند تا از نزدیک او را ببینند و از هر نظر بسنجند این مرحله را سرنجهگیرو میگویند. وقتی دختر انتخاب شد، در روز مقرر شیرینی از جمله، کلههای قند همراه یک قواره پارچه و یا یک قطعه طلا برای او میبرند و به نامزدی او رسمیت میدهند. پذیرایی این روز را شیرینی خرونی گفتهاند و تا روز عقد رفت و آمد داماد به خانه عروس خیلی کم اتفاق میافتد.
پس از مراسم شیرینی خورانی (تصویر 1)، دو خانواده با هم قرار و مدارهایی میگذارند و لیستی را که مقدار یا مبلغ یا مهریه و سایر احتیاجات روز عقد و عروسی در آن قید شده باشد بین دو خانواده قول و قرار میشود تا سرانجام که به توافق رسیدند هر دو مسئول، خانوادهها آن را امضاء میکنند این لیست سیاهه نام دارد که در قلم اول نام کلام الله مجید در آن قید میشود.
فصـل دوم :
هنــر و معمـــاری
بخش اول - معماری
قلعه فلک الافلاک
یکی از آثار باستانی و تاریخی استان لرستان قلعه فلک الافلاک است (تصویر2) که این قلعه بر روی تپهای در وسط شهرستان خرم آباد بنا شده و دارای برج بزرگ و کوچک است که طرز بنای این برجها هر تازهواردی را جلب مینماید.
عدهای از اهالی که سنشان از مرز صد سال گذشته اظهار میدارند که به غیر از هشت برج اصلی در قدیم دارای دوازده برج کوچک آجری و مستحکم و بوده و طوری ساخته شده بودند که هر ماه آفتاب هنگام طلوع از مشرق در یکی از این برجهای متعدد داخل میشده از این نظر به دوازده برجی نیز معروف شده است. بعضی نیز در این مورد بر این عقیدهاند که به غیر از هشت برج اصلی قلعه، دارای چهار برج بزرگ گلی دیگر از خشت خام در طرف مغرب بوده که با هشت برج اصلی و آجری آن را دوازده برجی میخواندهاند.
در بزرگ و سنگین قلعه به سوی شمال شهر قرار دارد و در مقابل یکی از برجهای قلعه قرار گرفته از این در که وارد میشوند با دالانی سنگ فرش و تاریک و ترسناک مواجه خواهید شد و از آنجا پس از دیدن دو سنگ نوشته وارد اولین حیاط قلعه خواهید شد.
این قلعه دارای چاه آب شیرین است که عدهای عقیده دارند این چاه آب در گذشته به بیرون از قلعه راه داشته است. اطراف برجهای قلعه کنگرههای بسیار زیادی وجود دارد که در قدیم به جای سنگر و دیدبانی از آن استفاده میکردهاند وقتی بر روی پشت بام قلعه بایستید تمام دره خرم آباد، کوههای اطراف و دشت کرگاه را به خوبی زیر نظر دارید.
از زیر تپهای که قلعه روی آن بنا شده نهری از آب گوارا خارج میشود که به گلستان ارم معروف است. آب آن دائمی و منبع بزرگ شهر را از این آب پر میکنند .
علاوه بر قلعه فلک الافلاک میتوان از گرداب سنگی، مناره آجری (تصویر 3)، پل شکسته (تصویر 4)، غارهای هلیان، پاسنگر، یافته، کنجی،دوشه، میرملات، اشکفت قمری نام برد.
بخش دوم - صنایع دستی
صنایع دستی لرستان بازار ندارد
صنایع دستی به عنوان قدیمیترین حرفه و صنعت ایران و کاربردیترین هنر این سرزمین از گذشتههای دور تا به امروز جایگاه رفیعی در فرهنگ و اقتصاد جامعه داشته است.
صنایع دستی لرستان به واسطه آن که تبلور عینی فرهنگ اصیل، بومی، مردمی و معنوی این منطقه است همواره معرف خصوصیات بارز و شاخص هنر و تمدن این مرز و بوم بوده است.
صنایع دستی استان با تمام توانمندیها و استعدادهای سرشار هنرمندان آن، امروز نیاز به یاری و توجه مسوولان دارد. آنچه صنایع دستی گفته میشود، حاصل هنر و ظرافت فکر و همراهی مهارت و تسلط دست بوده و در حقیقت صنایع دستی بومی هر منطقهای گفتگو با گذشته پر فراز و نشیب آن مکان است. ورشوسازی، گلیم، قالی بافی (تصویر 5)، جاجیم، گیوه بافی، قلم زنی روی ورشو، گلیم بافی، نمدمالی، گیوه بافی و ریسمان بافی و قلم زندی از عمدهترین صنایع بومی لرستان هستند. گلیم، جاجیم (تصویر 6)، گیوه بافی، منبت، مشکب و معرق چوب، صنایع دستی تکمیلی و تلفیقی، طراحی سنتی، سفال کگری، قلاب بافی، مکرومه بافی، نگارگری، عروسک محلی، ورشوسازی، خوشنویسی، تذهیب، شمع سازی، خراطی و نازک کاری چوب نیز از رایجترین رشتههای هنری این استان به شمار میروند .
مفرغهای لرستان
در حدود سالهای 1200 تا 1300 ق.م و شاید آغازی قدیمتر، گروهی از مفرغها کاران در امتداد کناره فلات ایران از آذربایجان به طرف جنوب حرکت کردند و در چمنزارهای مرتفع و درههای سبز ناحیهای که امروز لرستان نامیده میشود اقامت گزیدند و همراه ایشان طایفهای پرورنده اسب که این سرزمین را برای کار خود مناسب دیدند، به آن سو روی آوردند. هنر فلزکاران با این پیشه محلی مهم بسیار مربوط بود یا تحت تاثیر آن قرار داشت. تقریبا در همین زمان سیل جمعیتی از یک ناحیه مجاور به طرف مشرق جاری شد و اسبها و اشیای مفرغی را، که بسیار استادانه ساخته شده بود، با خود به دره رودخانه زرد، در چین برد. اشیای مفرغی مزبور وجوه اشتراک اصلی با اشیای مفرغی لرستان دارد.
نمونههای آلات مفرغی لرستان، اولین بار در سال 1929 در بازار پاریس مشاهده شد و محل کشف آنها نامعلوم بود. دو یا سه قطعه بسیار شبیه آنها هم در موزه بریتانیا یافت شد، اما از آن قطعات هم بر علم محققان چیزی نیفزود زیرا اصل و تاریخ آنها نیز مشکلی لاینحل بود. پس ازچند ماه، اطلاعات دقیق متوالی درباره کشفیات مزبور از ایران رسید. مردم لرستان اولین نمونهها را تصادف از خاک درآورده بودند و چون پی بردند که این اشیاء در بازار ارزشی دارد دیری نگذشت که از روی نظم و قاعده در مقام جست و جو برآمدند و قبرهایی را که روی آنها با لوح سنگی پوشیده بود خالی کردند. بدین طریق، آثار تمدنی که تا آن گاه به کلی ناشنانس بود آشکار شد. این تمدن علاوه بر مفرغ کاریهای خوب (منجوقهای سبز رنگ سنگین و بزرگ و النگوهای شیشهای رنگارنگ) و مهرههای سنگی پراکنده و ظروف سفالی درشتی که اغلب آنها فقط با رنگ سرخ آهنی آراسته میشد به وجود آورده بود.
اما معنی اشکال و نقوش مفرغی مخصوصا در شکلهای مرکب و در هم آمیخته هنوز معمایی بود. با وجود این، چون با نظر کلیتر و وسیعتر بنگریم، مواد اصلی آداب و مراسم دینی نخستین بار آشکار میشود و یک مرحله خاص و مهم را مشخص میسازد که بشر دنیای خود را درک کرده است.
مذهب این مردم از مذهب همان نقاشان ظروف سفالی متفرع شده بود و هنوز بر قدرت آسمانی تکیه داشت. اساس دین بر اعتقاد به خدای بزرگی که بر موجودات آسمانی و فصول و تمام امور زندگی استیلا داشت، مبتنی بود. حتی از زمان نگارگران سفالینههای قدیم، این قدرت آسمانی یکی از صورتهایی که میپذیرفت صورت بشر بود و گاهی صورت بشری با بعضی از اجزای صورتهای حیوانات آمیخته بود.
این تلفیق صورت انسان و حیوان در آثار لرستان و هنر سلسلههای باستانی چین به هم شبیه است و علاوه بر این حکم خدای بزرگ واحد و خدایان تابع او در زمینه جاری بود : یکی در آسمان و دیگر در زمین، خاصه در قوه نامیه نباتی. این معنی به شیوههای مختلف در بعضی از مفرغهای لرستان، خصوصا در اشیائی که «طلسم» خوانده میشود، به خوبی نمایش داده شده است.
مثلا یک دسته از این اشیاء، خدای آسمان را نشان میدهد در حالی که بر گربههای بزرگ، نماینده خورشید یا جانوران شاخدار، یا نماینده ماه حکومت میکند. در یک نمونه دو جلوه الوهیت در شکل واحدی به هم آمیخته است (تصویر7)، سر و صورت دومی نیمه حیوانی است و تصویر به طریقی ساخته شده که تهیگاه یکی از شانههای دیگری است و دستهای دومی که به تهیگاه تکیه داده پاهای پیکر اولی است. سرهای خروس که از سوی کلاهک شکل بالایی و از گردنهای شیران بیرون جسته مکمل صورت کلی است که گردن نقوش انسانی و حیوانی آن به گردنبندها و قلادههای مرصع آراسته است. اما صورت ترکیبی خاص این پیکر از آنجا حاصل شده که شانه و تهیگاه صورتهای انسانی به منزله کفل شیرانی است که رو به روی هم ایستادهاند و به این طریق صفات الاهی و حیوانی در شکل واحدی بر هم منطبق شده و آمیخته است. نظیر این شیوه را در مفرغهای چینی همین زمان میتوان یافت. اما در بعضی موارد «آسمان خدا»ی لرستان که از نام محلی او اثری نداریم، بسیار سادهتر از این است. یک جا این خدا به صورت مردی که دارای ریش سه شاخه است تصویر شده (و نظیر آن در چین هم به دست آمده) که گلوی بزهایی را که به تنه نخل دندان میزنند گرفته است (تصویر 8)، یا تاجی از شاخهای گاو بر سر دارد، زیرا گاو نر به طور کلی نشانه قدرت آسمانی شمرده میشد و حتی در زمانهای قدیمتر از این نیز منبع قدرت به شمار میآمد (تصویر 9)، و در شکل اخیر موهای خدا تابیده شده و پیچ و خم موجداری دارد. در میان شاخها، وسط پیشانی او برجستگی کوچکی دیده میشود که صورت کوچک شده «فالوس» است و این نشانه همان است که روی پیشانی «دیونیزوس»، خدایی که شخصیت او با این خدا شباهت دارد، نیز دیده میشود.
در شکل ترکیبی دیگر (تصویر 10) نقش بز نمایانتر است، اگر چه صورت «آسمان خدا»ی شاخدار سه بار تکرار شده و یک بار به دو گیسوی تاب داده موجی آراسته است و در اطراف آن نقش شیرانی که نخلها را میجوند دیده میشود.
در خود آذربایجان، تقریبا در همین زمان، در شکل سه پایهای از گل پخته، خدا کلاه سه گوشهای بر سر دارد (تصویر 11) و بازوان گشاده و پنجههای باز او قدرتش را نشان میدهد. سرهای گوزن از دهانه ظرف بیرون آمده و پایههای ظرف به شکل پای انسان و پوشیده از کفشی است که «کفش هیتی» خوانده میشود این ظرف که مورد استعمال مذهبی داشته از نظر فنی ناهموار و زشت است، اما در نوع خود یکتا و به منزله سندی در تاریخ مذاهب بدوی قدیم است.
گاو نر روزگار نخستین، به سبک دره سند، که روی لیوان مکشوف در سیالک دیده میشود، در مفرغهای لرستان نیز وجود دارد (تصویر 12) که از گوشت و اعضای آن گیاهها روییده است. اما اینجا آفریننده گیاهان دارای سر خدایی است که با شاخ و برجستگی فالوس تکمیل شده و دارای موهای تابیدهای است که تصور قدرت نامیه گیاهی، یعنی یکی از صفات «آسمان خدا»ی بزرگ را نیز شامل میشود.
این وجودهای انسانی یا نیمه انسانی نه همان نتراشیده و زمخت، بلکه زشت و بیانداماند و قدرت آنها در نخستین مرحله، از شدت زشتی آنهاست. حتی صورتی که با قیافه معهود خدا با ریش سه شاخه شده بیش از آنچه انتظار میرود موثر و قوی است. این قدرت تاثیر، از طرح کلی آنها و از اثر تلقینی منحنیهای پیچان، و زاویههای تیز (تصویر 9) یا پیچ و تاب شاخها که در حلقههای کتعدد گیر کرده است (تصویر 10) حاصل میشود
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 48 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کاربرد میکروارگانیزم ها (زیرسازواره ها) در تولید آنتی بیوتیک ها (پادزیست ها) و ارتباط آن با صنعت و فناوری در حوزه ی علم زیست شناسی
مقدمه :
بنام او که نامش درمان دلهای خسته، یادش شفای قلبهای شکسته و معرفتش معراج عارفان است. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، از میلیون ها سال نوری در عمق فضا گرفته تا هزاران کیلومتر در اعماق زمین از دشت ها و جنگلها و کوهستانها گرفته تا دریاها و اقیانوس های بیکران، همه و همه دارای اسرار ناشناخته و رموز کشف نشده ای هستند.
این اسرار در ذهن بشر چراها و چگونه هایی را پدید می آورد که پاسخ به این سؤالات یک نیاز اساسی برای هر فرد محسوب می شود. بشر از همان ابتدا درصد پاسخ به این نیاز خود به آمده است و گام هایی را در زمینه های مختلف علم برداشته است. از زمان انسان اولیه تا انسان غرق در زندگی ماشینی قرن بیست و یکم این اکتشافات به طرق ثبت شده اند تا همگان از آنها بهره ببرند. ما نیز با بهره گیری از این نتایج و تحقیقات به ثبت رسیده این تحقیق را گردآوری نموده ایم تا گامی هر چند کوچک در راه بی پایان علم در زمینه میکروارگانیسم ها برداشته باشیم. میکروارگانیسم ها، قدیمی ترین موجودات زنده روی زمین هستند ولی چون اندازه آنها بسیار کوچک است از دسته آخرین موجوداتی هستند که شناخته شده اند. این موجودات اهمیت ویژه ای برای انسان دارند. از ملموس ترین اثرات میکروارگانیسم ها بر روی جهان اطراف ما تجزیه است، اگر میکروارگانیسم ها نبودند نفتی هم وجود نداشت و یا اینکه جهان مملو از برگهای تجزیه نشده بود. در واقع بعد از شناخته شدن میکروارگانیسم ها پیشرفت قابل توجهی درامر بهداشت حاصل گردیده است از جمله تولید آنتی بیوتیکها چرا که دانشمندان با مطالعه میکروارگانیسمهای مفید و مضر(80% مفید و 20% پاتوژن یا بیماری زا هستند) و با استفاده از علم میکروبیولوژی که همان علم مطالعه و شناخته میکروارگانیسم هاست طول عمر آدمی را افزایش داده اند و دیگر از اپیدمی های کشنده نظیر آبله، طاعون، سرخک، دیفتری و ... همانند گذشته خبری نیست.
در صنعت نیز آدمی با استفاده از علم بیوتکنولوژی و نقش ارگانیسم ها به عنوان کاتالیست از میکروارگانیسم ها استفاده کرده است. در واقع میکروبیولوژی صنعتی، واژه ای قدیمی است که در مورد استفاده میکروارگانیسم ها در صنعت بیان شده است و امروزه آن را به تکنولوژی میکروبی Microbial Technalogy تغییر داده اند. میکروارگانیسم ها در صنعت کاربردهایی فراوان دارند. در صنایع غذایی، پزشکی و استخراج منابع و معادن و ... که مربوط به همان تکنولوژی میکروبی است که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهیم شد.
روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات :
1-بخش عمده این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده است. بدین ترتیب که ما با مراجعه کردن به کتابخانه های عمومی در سطح شهر از جمله کتابخانه های امیرکبیر و ملی امام خمینی و .... منابع و مآخذی را که می توانست به ما در انجام این تحقیق کمک کند از طریق نام کتاب، نوع موضوع و یا نام مؤلف کتاب و نیز برگردان های موجود در کتابخانه ها جمع آوری کردیم. پس از مطالعه این کتاب ها و استخراج کلمات دشوار ویافتن معانی آن ها در دایره المعارف های پزشکی، توانستیم بهره برداری لازم از این کتاب ها را انجام دهیم.
2-روش دوم ما در این تحقیق استفاده از سایت های اینترنتی بوده است که در بخ ش منابع و مآخذ آدرس دقیق آن ها ذکر شده است.
3-مصاحبه با دو نفر از کارشناسان ارشد رشته میکروبیولوژی و تهیه گزارش و فیلمبرداری از صحبتها و کارهای عملی این عزیزان در آزمایشگاه نیز باعث گسترده شدن دامنه اطلاعات ما در این زمینه شد.
اهداف پژوهش :
هر فردی با زندگی در اجتماع و رشد و تکامل، سؤالهایی در ذهنش ایجاد می شود. که به دنبال یافتن پاسخ آن سوال ها مسیری را پیش می گیرد تا در انتها به هدف نهایی اش که در واقع پاسخ به آن سوالات است دست پیدا کند. زمانی که معلم ما موضوع این پژوهش را مطرح کرد و در ذهن ما سؤالاتی ایجاد شد که به دنبال یافتن پاسخ برای سوالاتی نظیر اینکه اصلا میکروارگانیسم ها چه هستند؟ منشأ تولید آن ها چیست و آن ها چگونه به وجود آمده اند؟ آیا آنها تقسیم بندی خاصی دارند یا تنها به یک گروه محدود می شوند؟ ویژگی های آنها چیست؟ این موجودات چه نقشی در زندگی ما انسان ها می توانند داشته باشند؟ آیا ما با آنها تماس مستقیم داریم یا اینکه به طور غیر مستقیم از آنها بهره می بریم؟ فواید و ضرر های آنها چیست؟ تأثیر آنها بر صنعت چیست و آنها منجر به تولید کدام مواد صنعتی می شوند؟ آیا ما در علم پزشکی هم می توانیم از آنها کمک بگیریم؟ در تولید فرآورده های دارویی نظیر آنتی بیوتیک چطور؟ آنتی بیوتیک اصلا از چه ماده ای ساخته شده و مکانیسم عمل آن چگونه است؟ میکروارگانیسمها چگونه در تمام زمان ها وجود دارند و شیوه های تکثیر و تولیدمثل آن ها چگونه است؟ با همکاری یکدیگر و همت و تلاش فراوان این پژوهش را انجام دادیم تا بتوانیم به قسمتی از سوالهای درون مغزمان پاسخ دهیم که همین هم شد و حدود 90% از سوالات ما پاسخ داده شد و ما سرافراز از انجام این پژوهش و همکاری خوبی که با هم داشتیم، توانستیم در این امتحان که سوالات آن به صورت فهرست وار در ذهنمان حک شده بود نمره خوبی کسب کنیم.
چکیده :
امروزه با مطالعات فراوانی که دانشمندان در عرصه های مختلف انجام داده اند، می توان بی اغراق ادعا کرد که استفاده از میکروارگانیسم ها انقلاب عظیمی در همه ابعاد زندگی انسان به وجود آورده است. بشر با شناخت میکروارگانیسم ها از گذشته تا کنون هم توانسته فعالیت های نامناسب آنها را بر زندگی انسان کنترل کند. در واقع از آنها بر علیه خودشان استفاده کند وهم از آنها در زمینه های گوناگون بهره ببرد.
در حال حاضر شاهد کاربرد میکروارگانیسم ها در تولید انواع محصولات دارویی از جمله آنتی بیوتیک ها هستیم. و یا از دیگ مواد حاصل از متابولیت آنها برای مصارف پزشکی و افزودنی های غذایی نظیر الکل ها، و یتامین ها، آنزیم ها و ... بهره می بریم.
همچنین در صنعت شاهد نقش موثر این موجودات ریز در زمینه های مختلف هستیم.
ما در این تحقیق سعی نموده ایم ابتدا با شناخت کامل از میکروارگانیسم ها، انواع، تاریخچه و منشأ آنها به کاربرد این موجودات در همه زندگی انسان پی ببریم همانند نقش آنها در سلامت انسان و افزایش طول عمر آدمی و یا پیشرفت صنعت و فناوری که صد البته همه کاربردهای این ریز سازواره ها با شناخت و طبق قوانین علم زیست شناسی میسر می گردد.
میکروارگانیسم ها و تاریخچه آنها
میکروارگانیسم ها موجودات ریز میکروسکپی هستند که با چشم دیده نمی شوند و طول آنها کمتر از 1mm می باشد. این ریزسازواره ها با وجود تشکیلات ساده شان قادر به فعالیت های اساسی فیزیولوژی هستند که موجودات آلی با ساختمان چند سلولی این کارها را انجام می دهند. جهان میکروارگانیسم ها (میکروب ها) را اولین بار تاجری هلندی به نام آنتوان وان لیونهوک مشاهده کرد. او با میکروسکوپ های ساده ای که ساخته بود، دانه های گیاهی، مو، آب، شیر، خون، بزاق، چرک لثه و اطراف دندان را مورد بررسی قرار داد و توانست قسمت های مختلف گیاهان، گلبول های خون و از همه مهمتر باکتری هایی را که امروزه می شناسیم ببیند و شکل آنها را ترسیم کند.
بعد از لیونهوک میکروسکوپ به تدریج تکمیل شد و به صورت امروزی در آمد. دانشمندان مختلف از جمله پاستور کم کم به کارهای میکروسکوپی پرداختند و نتایج خوبی، را به دست آوردند. در واقع بعد از آنکه لیونهوک نشان داد که موجودات میکروسکوپی زیادی در طبیعت وجود دارند، دانشمندان راجع به منشأ این موجودات ریز میکروسکوپی مشتاق به مطالعه شدند. در زمینه مبدأ میکروارگانیسم ها از ابتدا دو نظریه مطرح شد :
1)برخی از دانشمندان عقیده داشتند که این موجودات ریز میکروسکوپی (میکروارگانیسمها) خود به خود و از مواد بیجان بوجود آمده اند. که این نظریه تا سالهای زیادی بدون اثبات پذیرفته شده بود. بعد از چندین سال که یک کشیش ایتالیایی به نام « لازارو اسپالانزانی ثابت کرد :
2)میکروارگانیسم ها نیز مانند جانوران و گیاهان از همنوعان خود به وجود می آیند. که این نظریه تا کنون هم پابرجاست.
« انواع میکروارگانیزم ها»
میکروارگانیسم ها شامل : باکتری ها ، قارچ ها ، ویروسها ، جلبکها ، پروتوزداها ، گلسنگ ها، مخمرها و کپک ها هستند که در نگاه کلی تر می توان به ریکتزیاها، لوور، سسیانو با کتریها، کلامیدها و میکوپلاسماها هم اشاره کرد.
« باکتری ها» :
از نظر تعداد، باکتری ها بزرگترین گروه میکروارگانیسمها در مقایسه با سایر جمعیت آن است. باکتریها برای رشد به منبع کربن و انرژی نیاز دارند. برای انواعی از باکتری هایی که جهت اغلب عملیاتهای بیولوژیکی به کاربرده می شوند یک ترکیب آلی بعنوان منبع کربن و انرژی مورد استفاده قرار می گیرد. بدین صورت که میکروارگانیسم ماده ای آلی را اکسید نموده و مصرف می نماید.
برای سایر باکتری ها مانند کموسنتیک اتوتروفها یا کمولیتوتروفها منبع انرژی از اکسیداسیون یک ترکیب غیر آلی تأمین گشته که این منبع، کربن و کربن دی اکسید می باشد.
باکتری ها به عنوان یک گروه عمومی در ابتدا بر اساس اختلالات فیزیولوژی و مورفولوژی با استفاده از گوناگونی خصوصیات متابولیکی- فیزیکی خود، برای موقعیتشان تقسیم بندی می شوند. در واقع پاسخ گروه های مختلف باکتری به اکسیژن منجر به طبقه بندی آنها در سه دسته می شود :
دسته اول : باکتری های هوازی هستند که جهت رشد و فعالیت به اکسیژن نیازمند دارند.
دسته دوم : باکتری های غیر هوازی اختیاری که قادر به رشد محدود یافته در حضور و یا عدم حضور اکسیژن می باشند.
دسته سوم : باکتری های غیر هوازی حقیقی که فقط در محیط های عاری از اکسیژن رشد می نمایند.
از نظر درجه حرارت، تعداد زیادی از گونه های باکتری توانایی مقاومت در مقابل درجه حرارت پایین را دارند و در طی ماه های سرد زمستان در خاک یخ زده اند که البته درصدی از جمعیت میکروبی نیز در این سرما از بین خواهند رفت.
در مورد مناطقی که 8 تا 9 ماه از سال یخبندان می باشد و درجه حرارت محیط از تجاوز نمی نماید. میکروارگانیسم های سرمادوست به بیش از Kg 106 می رسد. در این شرایط باکتری هایی که تحمل درجه حرارت پایین را دارند. در حالت خوابیده باقی مانده و در فصل بهار در شرایط جدید فعالیت خود را شروع می نمایند. گونه ای دیگر از باکتریها در شرایط گرم وخشک که رشد متوقف می شود، یافت می شوند که از جمله آنها می توان به باسیلهای اسپورزا اشاره کرد.
در صورت وجود داشتن نیتروژن کافی، قبل از افزودن مواد آلی، باکتری ها و قارچها اولین میکروارگانیسمهایی هستند که در هر اکوسیستمی شروع به رشد می نمایند ولی در محیط های اسیدی این گروه میکروبی غالبا کمتر از یک درصد تعداد کل میکروبهای زنده را تشکیل می دهد.
ساختار باکتری ها :
1-هسته باکتری ها : باکتری ها پروکاریوتند و بر خلاف یوکاریوت ها، ماده ای وراثتی آنها درون هسته سازمان نیافته قرار دارد.
اندازه سلولی : بیش تر باکتری ها در حدود 1µ m قطر دارند. سلولهای یوکاریوتی به طور متوسط 10 برابر بزرگتر از باکتریها که پروکاریوتند هستند.
3-چند سلولی بودن : باکتری های تک سلولی اند. گاهی بعضی از باکتریها به هم می چسبند و ساختارهای رشته مانندی را پدید می آورند. اما نمی توان چنین ساختارهایی را پر سلولی نامید و در واقع سیتوپلاسم آنها ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارد.
4-تولیدمثل : باکتری ها از تقسیم دوتایی تولید مثل می کنند. کروموزوم باکتری از DNA حلقوی تشکیل شده است اما کروموزوم های یوکاریوتی حاوی DNA خطی هستند باکتری ها به یکی از سه شکل : با سیلوس ( میله ای شکل )، کوکوس(کروی شکل) و اسپیریلیوم(مارپیچی شکل) دیده می شوند و به دو دسته کلی آرکی باکتری و یوباکتری طبقه بندی می شوند.
بیش تر بویی که از خاک استشمام می شود به دلیل باکتریهای هتروتروف است که به همراه قارچها، این دو دسته تجزیه کننده های اصلی دنیا می باشند. باکتری ها را بر اساس نوع دیواره سلولی آنها به دو گروه تقسیم می کنند :
گرم-مثبت و گرم-منفی، وقتی که با یک عفونت بیمار می شویم، یکی از اولین مواردی که پزشک درباره باکتری مسبب بیماری می خواهد بداند، واکنش گرم آنهاست چرا که باکتری های g- و g+ توسط آنتی بیوتیک های گوناگون نابود می شوند. پس دانستن واکنش گرم باکتری ها مهم است چون حساسیت باکتریها به آنتی بیوتیک ها متفاوت است و این تفاوت باعث تجویز بهترین نوع آنتی بیوتیک علیه بیماری می شود. اختلاف باکتری های گرم مثبت وگرم منفی در این است که باکتری های گرم-مثبت نسبت به باکتریهای گرم-منفی، لایه پپتیدی و گلیکانی ضخیم تری دارند.
« قارچها» : تا زمان های طولانی زیست شناسان قارچها و گیاهان را در یک گروه قرار می دادند چون قارچها متحرک نیستند، دیواره سلولی دارند و بعضی از آنها اندامهایی مانند ریشه می دوانند. اما قارچها ویژگی های منحصر به فرد دیگری دارند که باعث قرار گرفتن آنها در فرمانرویی جداگانه می شود. قارچها کلروفیل ندارند و بنابراین قادر به انجام فرایند فتوسنتز نیستند و از آنجایی که قارچها هتروتروف اند انرژی خود را از راه تجزیه مولکولهای آلی موجود در محیط خود به دست می آورند.
« ویروسها» :
ویروس قطعه ای از نوکلئیک اسید است که درون پوششی از پروتئین قرار دارد. ویروسها از باکتری ها بسیار کوچک ترند و اکثر آنها با میکروسکوپهای الکترونی قابل مشاهده اند. ویروسها برای تولیدمثل وارد سلول فرد میزبان می شوند و ماده ژنتیک خود را به درون سلول فرد وارد می کنند و از این طریق فرد را بیمار می نمایند.
ویروس توسط دانشمندانی که به دنبال عامل بیماری موزائیک گیاه تنباکو بودند در قرن 19 کشف شد و از نظر شکل، ویروسها به دو دسته مارپیچی و چند وجهی تقسیم می شوند.
« جلبکها» :
جلبکها نوعی از گیاهان دریایی یا به عبارتی دیگر میکروارگانیزم های آبزی هستند که عمل فتوسنتز را به خوبی انجام می دهند. این میکروارگانیزم ها در مناطق مرطوب و دریاها زیست می کنند و اکثرا اتروتروف هستند و به دو دسته تک یاخته و پر یاخته تقسیم می شوند. به طور کلی درباره این میکروارگانیسم ها می توان گفت که آن ها گیاهانی با ساختمان ساده و بر خلاف گیاهان آلی فاقد آهن هستند. برخی از جلبک ها تک سلولی و برخی دیگر پر سلولی اند که براساس نوع انگیزه فتوسنتزی و شکل سلول و پیکرشان می شوند. اگر جلبکها را بر اساس رنگیزه ها تقسیم بندی کنیم آن ها در سه گروه جلبک های قرمز، جلبک های سبز و جلبک های قهوه ای قرار می گیرند.
« پرتوزواها » :
میکروارگانیزم های تک یاخته ای هستند که بسیاری از فعالیت های حیوانات پر یاخته ای را از خود نشان می دهند. پرتوزواها در خاک و آب و یافت می شوند، دارای غشاء هسته اند و بر خلاف باکتری ها می توانند از مواد جامد استفاده کنند.
« گلسنگ ها» :
جاندارانی هستند استثنائی که حاصل هم زیستی بین یک قارچ و یک فتوسنتز کننده مثل جلبک سبز می باشند : جزء فتوسنتز کننده کربوهیدراتها را می سازد و جزء قارچی تأمین مواد معدنی و محافظت از فتوسنتز کننده را بر عهده دارد.
گلسنگ ها می توانند در برابر خشکی و انجماد مقاومت کنند. در چنین شرایطی آنها به خواب می روند و در صورت بروز علائم لازم زیستی دوباره به محیط باز می گردند و به رشد خود ادامه می دهند.
« مخمر » :
مخمر ها موجودات یوکاریوتی هستند که دارای یک پلاسمید می باشند و بنابراین به عنوان ناقل در تکنیک های مهندسی ژنتیک شرکت می کنند.
مخمر میکروارگانیسمی است که به سادگی نگهداری می شود و در مقیاس بزرگ آزمایشگاه قابل کشت است. میکروارگانیسم هایی که باعث ترش شدن شراب می شوند از نوع مخمرها هستند و نخستین بار توسط لویی پاستور کشف شدند.
او دریافت که در شراب دو نوع مخمر وجود دارد و در واقع مخمرها جزیی از شرابند که در مشیره میوه رشد می کنند و قند آن را به الکل تبدیل می نمایند که البته نوع خوب مخمر باعث این تبدیل می شود و نوع دیگر آن سبب تبدیل الکل به یک نوع اسید می شود. سلولهای مخمر در گرمای زیاد قادر به ادامه فعالیت نیستند و از بین می روند. با این کشف پاستور صنعت شراب سازی فرانسه نجات پیدا کرد. زیرا خطر ترش شدن شرابهای آنان همیشه تهدیشان می کرد.
« کپک ها» :
میکروارگانیسمهایی هستند که روی مواد غذایی رشد و نمو می نمایند. اگر چه رشد کپکها بر روی مواد غذایی آنها را غیرقابل مصرف می سازد واز عوامل فساد در مواد غذایی هستند ولی کپک های مفیدی نیز وجود دارند که در تهیه بعضی از مواد غذایی مثل بعضی پنیرها و ماکارونی و ... شرکت می نمایند.
فصل دوم
آنتی بیوتیک ها و تاریخچه آن ها :
آنتی بیوتیک به ماده ای گفته می شود که توسط میکروارگانیسم ها تولید می شود و یا به صورت غیر مستقیم از محصولات تولید شده توسط آنها بدست می آید. و وظیفه آنها ممانعت از رشد میکروارگانیسمهای دیگر (پاتوژن) است. البته امروزه اغلب دانشمندان نام آنتی بیوتیک را به مواد ضد میکروبی که از گیاهان آلی گرفته اند هم می دهند.
میکروارگانیسم های تولید کننده آنتی بیوتیک ها شامل : قارچها، باکتریها، کپکها، مخمرها، الک ها و ... اند. این مواد به عنوان متابولیت ثانویه میکروارگانیسم ها به طور معمول در زمان رشد حداکثر میکروب تولید می شوند. و بیشترین غلظت آنتی بیوتیک ها در زمان مرگ میکروارگانیسم به دست می آید ؛ بنابراین تولید آن مستلزم زمان نسبتا طولانی (7-5 روز) است.
یک آنتی بیوتیک باید دارای ویژگی هایی باشد تا بتوان از آن برای درمان بیماریها استفاده کرد :
!)در بدن موجود زنده قدرت ضد میکروبی قوی داشته باشد. 2)در بدن فرد، واکنش های زیان بخش و نامطلوب ایجاد ننماید؛ به عبارت دیگر سمی نبوده و دارای اثرات هیستامین مانند آلرژیک نباشد.
3) باید ( آب)، سرم فیزیولوژیک و مایعات بدن محلول باشد.
4)باید ساختمانی نسبتا پایدار وثابت داشته باشد.
برای شناخت بهتر آنتی بیوتیک ها بهتر است تاریخچه آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
در سال 1889، اولین بار وونیم اصطلاح آنتی بیوز، یعنی تضاد بین یک میکروارگانیسم و فرآورده میکروارگانیسم دیگر را که موجب از بین رفتن میکروارگانیسم اولی می شود بکار برد. مدتهای مدید مشاهده شده بود که از رشد کلنی های موجود در کشتهای آزمایشگاهی در اثر آلودگی با یکی از میکروارگانیسم های خاک یا هوا جلوگیری می شود. کم کم این نظریه به وجود آمد اگر در کشتها از رشد باکتریهای مضر جلوگیری شود ممکن است موادی که این میکروارگانیسمها تولید می کنند برای درمان بیماریها مفید باشند. « لو» و « امریک » در سال 1899 دریافتند که « پایوسیاناز » یعنی ماده ترشح شده از « سودو موناس» آئروژونیوز » برخی از باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی را نابود می کند اما این تحقیقات به تولید آنتی بیوتیک منجر نشد، تا سال 1929 که پنی سیلین به عنوان اولین آنتی بیوتیک توسط الکساندر فلمینگ در آزمایشگاه بیمارستان « سنت مری» (لندن) کشف شد.
این دانشمندان ضمن بررسی کشت استافیلوکوک در سطح پتری دیش حاوی آگار مشاهده کرد که قسمتی از محیط کشت شده به وسیله کپکی به نام پنی سیلین نوتاتوم آلوده شده است. و این کپک از رشد استافیلوکوک جلوگیری کرده است. و همچنین دریافت که مایع حاصل از کشت قارچ مذکور، رشد باکتریها را متوقف می سازد. فلمینگ این ماده ضد میکروبی موجود در عصاره استخراج شده از کشت پنی سیلین نوتاتوم را پنی سیلین نامید. که البته، امروزه پنی سیلین از پنی سیلیوم کریزوژنوم تهیه می شود زیرا پنی سیلیوم نوتاتوم به علت بازده کم تقریبا منسوخ شده است.
شاید اگر در محقق انگلیسی به نام های«فلوری » و « شن » در سال 1939 عصاره سیلیوم را استخراج و خالص نمی نمودند و این کار را رد سطح وسیع به منظور آزمایش های درمانی به کار نمی بردند نتایج بدست آمده توسط فلمینگ در بوته فراموشی می افتاد. نتایج به دست آمده از کار این دو محقق بسیار جالب بود و کاملا قابل استفاده یدگر دانشمندان قرار گرفت. در واقع این دو محقق طریقه ی بدست آوردن آنتی بیوتیک ها از کشت ها را ابداع نمودند.
همچنین جنگ جهانی دوم لزوم کشت قارچ و تهیه تجارتی پنی سیلین را تایید نمود و ارزش و اهمیت پنی سیلین را آشکار کرد.
بعد از کشف پنی سیلین «دوبو» در سال 1939 یک آنتی بیوتیک به نام تایروتریسین را در کشتهای متغیر شده یافت. سپس نشان داد که این آنتی بیوتیک دارای دو پلی پپتید است به نام های گرامسیدین و تایروسیدین. که گرامسیدین علیه باکتریهای استرپتوکوک همولینک، پنوموکوک، تتائوس (عامل کزاز) و گانگزن عمل می کند، در حایل که تایروسیدین. بر انواع مختلفی از باکتریهای گرام مثبت موثر است.
امروز این دو ماه را برای استعمال موضعی در انسان و تلقیح در گیاهان به کار می برند.
جستجو برای یافتن آنتی بیوتیک های دیگر، بخصوص علیه باکتریهای گرم منفی (مانند: عامل بیماری سل) ادامه یافت. تا اینکه در سال 1994، واکسمن و همکاران او، استرتپومایسین را از استرپتومایسیس گریزئوس موجود در خاک ایزوله کردند، که این ماده عامل سل موثر است.
انواع آنتی بیوتیک ها:
- آنتی بیوتیک های بتالاکتام (B.laktaim):
این دسته از آنتی بیوتیک ها شامل پنام ها و سنام ها می باشد.
1) پنام ها: دارای ساختمان پنامی بوده و فقط توسط قارچ ها تولید می شوند.
2) سفام ها: توسط قارچ استرپتوسین تولید می شود و نسبت به پنام ها از اهمیت بیشتری برخوردارند. از سفام ها می توان به نوکاردیسین و کلاوم ها اشاره کرد.
- نوکاردیسین: یک آنتی بیوتیک نسبتا ضعیف است که علاوه بر استرپرتومیسین ها، توسط قارچ نوکاردیا تولید می شود و جنبه ی تحقیقاتی نیز دارد. – کلاوم ها: اخیرا وارد بازار دارویی شده اند و اهمیت زیادی دارند. کلاونیک اسید بعنوان مهم ترین آنتی بیوتیک این گروه بوده و از سال 1995 وارد بازار دارویی آمریکا، اسپانیا و پرتغال شده است و بر روی باکتریهای g- و g+ اثر دارد.
کلاونیک اسید غالبا با آمپی سیلین و آموکسی سیلین به کار می رود.
- منوباکتام: تفاوت اساسی این گروه از آنتی بیوتیک ها در حلقه بتالاکتایم است که این گروه فقط یک حلقه بتالاکتامی دارند. و دارای طیف اثر وسیع هستند.
- آمینوگلیوکوزیدها: از نظر درمانی و صنعتی دومین گروهی هستند که در شرایط آزمایشگاهی تولید می شوند و به صورت تزریقی مصرف می شوند. استرپتومایسین اولین آمینوگلیکوزیدی بود که چهار سال پس از پنی سیلین کشف شد، و هنوز هم پس از گذشت حدود 62 سال کاربرد وسیع درمانی دارو، از آنتی بیوتیک های دیگر این گروه می توان کانامایسین، جنتامایسین، آمیکاسین، نئومایسین و ... را نام برد. که در این قسمت به شرح مختصری از انواع این آنتی بیوتیک ها می پردازیم.
- استرپتومایسین: مهم ترین عضو این گروه بوده و هم زمان با کشف آن کاربردهای فراوانی را به دنبال داشت. دارای طیف اثر وسیع بوده و بر روی باکتریهای g+ و g- عمل می کند.
- نئومایسین: این آنتی بیوتیک در سال 1949 از استرپتومایسیس فراد یا بدست آمد و تنها آمینوگلیکوزید خوراکی است و برای ضد عفونی دستگاه گوارشی است.
- لیدیومایسین: بر علیه باکتریهای g+ و g- بسیار موثر است. و حتی بر روی باکتریهای مقاوم نیز موثر است و توسط استرپتومایسیس لیویدوس تولید می گردد.
- کانامایسین: در سال 1957 کشف گردید. و در دهه 90 به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. این دارو از استرپتومایسیس کانامتیتکوس تولید می شود.
- جنتامایسین: از میکرومونوسپو را پوره پوره آ و میکرومونوسپور اکینوسپورا تولید می شود. و به صورت ترکیبی از سه شکل C1 و C1a و C2 مصرف می شود.
- ماکرولیدها: در سال 1952 از سوه ای به نام استرپتوماسیس ارتیرئوس تولید شد. که در درمان عفونتها مفید است. و از انواع آن تتراسیکلین است که از استرپتوماسیس اورئوفاسینس تولید و بعد از آن 6 زیر شاخه آن وارد بازار دارویی آمریکا شد: 1) متاسیلین 2) مینوسایکین 3) تتراسیکلین 4) دملکوسیکلین 5) اکسی تتاسیلکین 6) داکسی سایلکین.
- آنتی بیوتیک های متفرقه: وانکومایسین در سال 1956 کشف شد و 1449 دالتون وزن دارد. از انواع این دسته از آنتی بیوتیک ها مکیندامایسین (1962 سال از استرپتومایس لینکونیس) و کاپوئومایسین (مصرف عضلانی) و کلرامفنیکل (1947 سال از استرپتو ونزوئلا) را می توان نام برد.
- آنتی بیوتیک های ضد قارچ: این گروه طیف اثر نسبتا وسیعی دارند و بر روی مخمرها و قارچ های گوناگون اثر دارند. آمنوتویسین و نیستاتین دو آنتی بیوتیک ضد قارچ اند.
- مواد ضد میکروبی: این گروه طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها هستند که اثر ضد میکروبی نشان می دهند و بر باکتریها حساسیت فراوان دارند. اما اکنون استفاده از بعضی از آنها به علت سمیت منع شده است.
- مواد ضد ویروسی: تعداد معدودی از این گروه در درمان عفونت های ویروسی انسان بکار می روند. محل های هدف احتمالی این داروها جلوگیری از جذب سطحی ذره ویروس از سلول میزبان، جلوگیری از نفوذ داخلی سلول ویروس جذب شده و همچنین ممانعت از سنتز پروتئین یا اسید نوکلئیک می باشد.
چگونگی تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکروارگانیسم ها:
آنتی بیوتیک ها به طور کل از سه منبع بزرگ بدست می آیند. این منابع عبارت اند از:
1) میکروارگانیسم ها 2) مصنوعی: از طریق روشهای مصنوعی 3) نیمه مصنوعی: به این معنا که قسمتی از مولکول توسط عمل تبخیر از یک میکروارگانیسم تولید می شود و سپس محصول بدست آمده توسط یک روش شیمیایی، تغییر یافته یا اصلاح می گردد که تعدادی از پنی سیلین ها و سفالوسپورین ها از این طریق بدست می آیند.
همانطور که گفته شد در تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکرو ارگانیسم ها: قارچ ها، کپک ها، باکتریها، اکتیومسیت ها و ... شرکت دارند.
روش های گوناگونی برای تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکروارگانیسم ها وجود دارد.
الف) روش های جدا کردن و تفکیک:
1) در یکی از روش های جدا کردن میکروارگانیسم ها مولد آنتی بیوتیک مقدار معینی را از خاک گرفته و در محیط آگار غذایی کشت داده و آن را در حرارت مناسب برای رشد باکتری ها قرار می دهند. میکروارگانیسم هایی که ضد میکروب هستند و می توانند از رشد باکتریهای مضر جلوگیری کنند در اطراف خود هاله هایی را بوجود می آورند و مانع رشد باکتریها در اطراف خود شده و یا آنها را می کشند. از این قبیل میکروارگانیسم ها کشت خالص تهیه می کنند و سپس مواد (آنتی بیوتیک ها) را از آن استخراج می نمایند.
2) در روش دیگر قبلا باکتری معینی را در محیط آگار کشت می دهند و بعد از دو روز اتووگذاری در حرارت 37-28 درجه، ذرات خاک را روی آن ریخته و بار دیگر در اتوو می گذارند تا هاله ها بوجود آیند.
سپس مشاهده می کنند کدام میکروارگانیسم هاله وسیعی را در اطراف خود بوجود می آورد و بعد از سنجش های متعدد کشت حاصل را صاف نموده و مایع آنتی بیوتیک را استخراج می کنند.
سنجش قدرت ضد باکتریایی و قارچی: برای سنجش این مورد به روش زیر عمل می کنند: حیوانی آزمایشگاهی مانند موش و یا جنین جوجه را با ویروس آلوده کرده و عملکرد آنتی بیوتیک بدست آمده از کشت را روی آن بررسی می کنند. و اما برای جلوگیری از کشف مجدد آنتی بیوتیک هایی که قبلا کشف شده اند باید هویت عصاره خام آن را تعیین کرد. سنجش جذب اشعه ی ماوراء بنفش و مادون قرمز، سنجش نقطه ذوب و ... برای شناخت آنتی بیوتیک ها موثر است.
ب) روش خالص کردن آنتی بیوتیک: اولین مرحله جدا کردن میکروارگانیسم مولد آنتی بیوتیک از محیط کشت است. سپس با صافی مایع را صاف می کنند و سپس به وسیله دستگاه تخمیر آنتی بیوتیک را که به صورت محلول است جمع آوری می کنند.
بعنوان مثال تولید پنی سیلین از این طریق بدست می آید.
پنی سیلین ها مجموعه ای از 3 اسیدآمینه هستند: 1) آلفا آمینوآدیپیک a-Amino adipic Acid 2) –L والین L-valin 3) –L سیستئین L-sistein
میکروارگانیسم هایی که قادرند پنی سیلین تولید کنند دو نوع اند: 1) میکروارگانیسم هایی که آنتی بیوتیک های غیر قطبی تولید می کنند نظیر پنی سیلیوم گریزوژنوم که محلول در چربی می باشند و با افزودن ریشه های جانبی مختلف به آن انواع مختلفی از پنی سیلین تولید می شود که دارای اهمیت صنعتی نیز هستند نظیر پنی سیلین G,V 2) میکروارگانیسم هایی که فقط پنی سیلین نوع N تولید می کنند و از محصولات جانبی آن می توان به سفالوسپورین اشاره کرد.
آنتی بیوتیک ها در صنعت: همانطور که گفته شد آنتی بیوتیک ها محصولات متابولیسم ثانوی هستند که از رشد میکروارگانیسم های (پاتوژن) دیگر جلوگیری می کنند، حتی در غلظت های پایین.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 54 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تولد و دوران کودکی ( 1895 ـ 1883 )
جبران خلیل جبران2 در ششم ژانویه سال 1883، در خانوادة مارونی «جبران» در البشری3، ناحیهای کوهستانی در شمال لبنان زاده شد.
در آن زمان، لبنان بخشی از سوریة بزرگ (شامل سوریه، لبنان و فلسطین) و یک ایالت تحت سلطه عثمانی بود، که به منطقة لبنان حکومت خودمختار داده بود. مردم لبنان، سالها برای استقلال از حکومت عثمانی جنگیده بودند. و بنا بود خود جبران هم بعدها به این جنبش بپیوندد و یکی از اعضای فعال آن شود. منطقة لبنان، به خاطر دخالتهای خارجی که به نفرت مذهبی میان مسیحیان، به ویژه فرقة مارونی و مسلمانان دامن میزد، منطقهای پردردسر بود. بنا بود بعدها جبران فرقههای مذهبی گوناگون را با یکدیگر متحد کند و بدین وسیله کینهها و نفرتهای مذهبی گوناگون را با یکدیگر متحد کند و بدین وسیله کینهها و نفرتهای مذهبی را از بین ببرد. فرقة مارونی که در دورة اشتقاق در کلیسای بیزانسی در قرن پنجم پس از میلاد بنیانگزاری شده بود، گروهی از مسیحیان سوریه را دربرمیگرفت که به پیروی از راهبی به نام مارون4 قدیس، فرقه و اصول فکری خود را شکل دادند.
مادر جبران کمیلاز رحمه5 سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئوولیت بود و خانواده را به ورطة فقر کشاند. جبران به خلیل یک برادر نانتی به نام پتیر6، شش سال بزرگتر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نامهای ماریانا7 و سلطانه8داشت که در تمام عمرش به شدت به آنها وابسته بود. خانوادة کامیلا سابقة مذهبی معتبری داشتند که ارادة نیرومندی را در کامیلای تحصیل ناکرده رشد داده بود و بعدها به او کمک کرد به تنهای خانوادهاش را در آمریکا سرپرستی کند.
جبران که در ناحیة سرسبز «البشری» رشد میکرد، کودکی منزول و متفکر بود که از مشاهدة آبشارهای عظیم، صخرههای نوک تیز، و سرودهای فراوان پیرامونش لذت میبرد و این زیبایی تأثیر نمادین و شگرفی بر نقاشیها و نوشتههای او داشت. از آن جا که در فقر بزرگ میشد، از تحصیلات رسمی بی بهره ماند، و آموزشهایش محدود به ملاقاتهای منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل، و نیز با زبانهای سوری و عربی آشنا کرد. کشیش که سرشت کنجکاو و هوشیار جبران را درک کرده بود، آغاز به آموختن مقدمات الفبا و زبان به او کرد، و جهان تاریخ، علم و زبان را به روی او گشود.
در ده سالگی، جبران از صخرهای سقوط کرد و شانة چپش آسیب دید که تا پایان عمرش هم ضعیف ماند. خانوادهاش، برای جا انداختن شانهاش، او را به یک صلیب بستند و تا چهل روز بسته نگه داشتند، و این حادثه نمادین که مصلوب شدن مسیح را به یاد میآورد، در ذهن جبران تأثیر عمیق گذاشت و برای همیشه در خاطرهاش نقش بست.
مهاجرت به آمریکا ( 1898 ـ 1895 )
جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمامی اموالشان را صبط، و خانواده را آواره کرد. خانوادة جبران کوشیدند. مدتی نزد اقوام خود بمانند؛ با این وجود، سرانجام مادر جبران تصمیم گرفت به امید ساختن زندگی بهتر، خانوادة خود را به آمریکا کوچ دهد، پدر جبران در سال 1894 از زندان آزاد شد، اما به علت بیمسؤولیتی در قبال خانواده، نتوانست در بارة مهاجرت تصمیم بگیرد و در لبنان ماند.
اما بقیة اعضای خانواده، در 25 ژوئن سال 1895، به مقصد سواحل نیویورک در آمریکا، سوار بر کشتی شدند.
خانوادة جبران در بوستون ساکن شدند که در آن دوران. بعد از نیویورک، بزرگترین محل اقامت اتباع سوریه در ایالات متحده بود. کامیلا با فضای آن منطقه که از نظر فرهنگی با سایر مناطق آمریکا بسیار متفاوت بود، احساس آشنایی میکرد، و از شنیدن زبان آشنای عربی و دیدن لباسهای عربی لذت میبرد. کامیلا که اینک نان آور خانواده بود، با دستفروشی در خیابانهای فقر زده جنوب بوستون آغاز کرد. در آن زمان، دورهگردی مهمترین منبع درآمد مهاجران سوریه بود که به خاطر رسوم عربی و عدم تطابق فرهنگی، تصویر منفیای در جامعه آمریکایی ایجاد کرده بودند و کمتر در مشاغل بهتر پذیرفته میشدند.
جبران که گرفتار دورة فقر دیگری شده بود، ناچار بود درد در نخستین سالهای زندگیاش را بار دیگر تجربه کند، و این رنج اثری پاک نشدنی برزندگیاش گذاشت.
بااین حال، به خاطر وجود مؤسسههای خیریه در مناطق فقر زدة مهاجرنشین، فرزندان مهاجران میتوانستند در مدارس دولتی حضور یابند تا از خیابانها دور شوند. و جبران تنها عضو خانوادهاش بود که تحصیلات مدرسهای یافت. خواهرانش به خاطر موانع سنتی خاورمیانه و نیز مشکلات مالی، اجازه نداشتند وارد مدرسه شوند. قرار بود بعدها، جبران به قهرمان مبارزه برای آزادی و تحصیل زنان تبدیل شود، و گرداگرد خود را پر از زنان بلندهمت، اندیشمند و مستقل کند.
در مدرسه، اشتباهی در ثبت نام، نام او را برای همیشه تغییر داد و به کهلیل جبران تبدیل کرد که علیرغم تلاشهایش برای بازیابی برای کاملش، تاپایان عمرش برجا باقی ماند از آن جا که تحصیلات رسمی نداشت. او را در کلاس درجهبندی نشدة ویژة فرزندان مهاجران قرار دادند که میبایست انگلیسی را از اول میآموختند.
با تلاشهای سخت کامیلا، وضع مالی خانواده بهتر شد و سرانجام پیتر توانست یک خواربار فروشی تاسیس کند و هر دو خواهرش را در آن به کار گیرد. مشکلات مالی و دوری خانواده از موطن، همه را به هم نزدیک کرد. کامیلا هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی فرزندانش را حمایت میکرد. به ویژه به پسر درون گرای خود جبران میپرداخت و در پرورش دادن استعدادهای هنری او میکوشید. در این دوران سخت، گوشهگیری جبران از زندگی اجتماعی افزایش یافت و اندیشناکی ذاتیاش عمیق تر شد کامیلا در غلبه بر انزوایش به او کمک میکرد. استقلال مادر به جبران اجازه میداد با زندگی اجتماعی بوستون درهمآمیزد و جهان پر رونق هنری و ادبی آن را کشف کند.
کنجکاوی جبران او را به سوی جنبة فرهنگی بوستون سوق داد و به جهان غنی تأثر، اپرا و نگارخانههای هنری بوستون کشانید. وی با طرحهای هنریاش، توجه آموزگارانش را در مدرسة دولتی جلب کرد و آموزگارانش برای این پسرک سوریهای، آیندهای هنری را بر جبران گشود و او را در آغاز جادة اشتهار هنری قرار داد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید