دانلودمقاله انواع محیطهای برنامه نویسی و امکانات نرم افزاری در PLC

 

 

 

امروزه استاندارد های خاص بیت المللی مثل IEC 1131 برای برنامه نویسی و کار با PLC ها وجود دارد که اغلب شرکت های سازنده و طراح PLC که معمولا نرم افزارهای مخصوص PLC های خودشان را تولید می کنند. از این روشهای استاندارد شده پیروی می کنند و فقط تفاوتهای جزیی در نرم افزارهای آنها به چشم می خورد که اکثر آنها هم در اثر تفاوتهای سخت افزاری سیستم های طراحی شده بوجود می آیند.اما در این بخش زبانها و محیطهای مختلف برنامه نویسی به طور مختصر و خلاصه به طور عمومی و کلی مورد بررسی قرار می گیرد تا در برخورد های احتمالی با این محیطها دچارسردرگمی نشوید.
بطور کلی می توان زبانها برنامه نویس PLCرا به پنج دسته تقسیم کرد:
• زبان SFC یا Sequential Function Chart Language
• زبان FBD یا Function Block Diagram Language
• زبان LD یا Ladder Diagram Language
• زبان ST یا Structured Text Language
• زبان IL یا Instruction List Language
پنج زبان فوق زبان های استاندارد و شناخته شده PLC ها هستند و کمپانی های سازنده سخت افزار و نرم افزار PLCها با وجود اختلاف های جزیی که ممکن است در نام یا ظاهر نرم افزار هایشان با نمونه های اصلی و جود داشته باشد، همگی بر اساس همین روشهای استاندارد شده حرکت می کنند.

 

زبان SFC:
در این محیط نیز مانند دیگر محیط های برنامه نویسی،ابزار هایی وجود دارند که در ابتدا باید با آنها آشنا شد، مهمترین ابزارهای موجود Transition,Initialstep,Step است.
هر Step معرف مرحله ای از روتین کنترلی است که در آن اتفاقاتی، براساس تعاریف نویسنده برنامه، به وقوع خواهد پیوست، هر step بایک مربع نشان داده می شود وشماره ای که معرف مرحله ای خاص از برنامه است داخل آن نوشته می شود.

 

 

 

تعریف عملیات آن مرحله نیز در درون یک مستطیل نوشته می شود که به مربع اصلی متصل شده و هر دوی اینها معرف یک مرحله از برنامه هستند.
در هر زمان و هر سیکل اسکن برنامه،step مربوط به آن فعال خواهد شد، برای نشان دادن step های فعال و غیر فعال از یک دایره کوچک استفاده می شود که درون مربع اصلی

 


:نمایش step فعال و غیر فعال
Step قرار می گیرد و در زمان اجرای برنامه مشخص می کند که کدام step فعال و کدام غیر فعال است.
بدیهی است که دستورات مربوط به step فعال در همان لحظه در حال اجرا شدن است و step غیر فعال، کاری انجام نمی دهد.برای نشان دادن وضعیت ابتدایی و در شروع برنامه SFC می بایست از یک Initial step استفاده کنیم که نشان دهنده شروع و مرحله آغاز برنامه است ، نماد گرافیکی step Initial یک مربع دو خطی است.
بدیهی است که هر برنامه SFC باید فقط دارای یک Initial step باشد که با شروع اجرای،به شکل فعال در خواهد آمد. شکل3-4: Initial step در شروع برنامه
مورد بعدی که باید در مورد آن صحبت شود Transition است که بصورت یک خط افقی مسیر ارتباطی بین دو step را قطع می کند. شماره مربوط آن در گوشه پایین و سمت راست آن نوشته می شودو توضیحات لازم را در قسمت راست می نویسندمانند
لازم بذکر است که قسمت توضیحات یک بخش آزاد و مجزا است و به هیچ عنوان قسمتی از برنامه محسوب نمی شود و تنها جنبه توضیح برای درک بهتر را دارد.

 


توابع کنترل پیوسته در PLC ها
در یک PLC با ورودی / خروجی آنالوگ ، پس از دریافت ورودیها، عملیات ریاضی مناسب روی آنها انجام می شود و سپس خروجی های آنالوگ تعیین می شوند. قابلیت و سطح کنترل بستگی به سرعت و قابلیت PLC در انجام عملیات ریاضی دارد. دریک فرایند کنترلی ممکن است جملات تناسبی ،انتگرال و مشتق وجود داشته باشند. به عنوان مثال با انجام عملیات زیر، کنترل با جمله تناسبی انجام می شود :
1.مقدار ورودی سنسور را بخوان، مقدار اندازه گیری شده (MV)را با مقدار (SP) مقایسه کن و مقدار خطا (E)را به دست آور. E=SP-MV
2.خطا را در یک ضریب ثابت(بهره سیستم)KP ضرب کن.
3.نتیجه را به مبدل D/A ارسال کن و به مرحله 1 برگرد.
البته در یک کنترل پیوسته برای بهبود پارامترهایی نظیر سرعت پاسخ، نوسان و خطاهای ماندگار لازم است از جملات مشتق و انتگرال نیز استفاده شود. در PLCهایی که امکان کنترل PID را دارند، معمولاالگوریتم کنترل در حافظه PLCوجود دارد و کاربر تنها ظرایب ورودی / خروجی را معین می کند. این الگوریتمها ممکن است به صورت زیر برنامه هایی باشند که در برنامه اصلی فراخوانی شوند.البته پیاده سازی کنترل PID با نرم افزار زمان زیادی را می گیرد و سیکل اجرای برنامه را طولانی می کند. در مواقعی که طولانی شدن سیکل اجرای برنامه در روند کنترل اخلال ایجاد کند، کنترل PIDبه صورت سخت افزاری انجام می شود.
ماژولهای PID
با توجه به اینکه پیاده سازی نرم افزاری زمان زیادی می گیرد، سازنده های PLC ماژولهایی را می سازند تا کنترل PID را به صورت سخت افزاری انجام دهند. این ماژول ها ، ورودی/ خروجی آنالوگ دارند و یک پردازنده مستقل در آنها وجود دارد که عملیات ریاضی را انجام می دهد.این پردازنده موازی با پردازنده اصلی عمل می کند و انجام کلیه محاسبات PID را به عهده دارد، تنها لازم است پردازنده اصلی پارامترهای کنترلی را به این ماژول ارسال کند. ماژول PID پس از هرسیکل اجرای فرایند کنترل، اطلاعات وضعیت خود را در رجیستر هایی از فضای I/O قرار می دهد و پردازنده اصلی می تواند آنها را خوانده و از عملکرد آن ماژول مطلع شود.
علاوه بر عملیات متداول در امر کنترل، معمولا لازم است نوعی پیش پردازش روی اطلاعات ورودی انجام شود،(مانند حذف نوسانات عددی و ناخواسته در اطلاعات ورودی) برخی از PLCها توابع خاصی را برای انجام این کار دارند. به عنوان نمونه PLC سری GEM 80 از شرکت GEM تابعی دارد که یکنواخت سازی نمایی (مرتبه اول) روی ورودی انجام می دهد.ثابت زمانی این تابع که ANALAG(ANALOG LAG) نام دارد قابل برنامه ریزی است، البته استفاده از این تابع اختیاری است.
برنامه ریزی ماژولهای PID
برنامه ریزی یک ماژول PID بستگی به نوع PLC دارد و ممکن است به استفاده از دیاگرام نردبانی یا واحد های برنامه ریزی خاص انجام شود. در دیاگرام نردبانی حلقه PID مانند یک تابع خاص تلقی می شود که پارامترهای آن را کاربر تعیین می کند، همانند یک تایمر که زمان آنرا کاربر به آن وارد می نماید.
پانلهای برنامه ریزی خاص معمولا منویی دارند که پارامتر های لازم را از کاربر می پرسد. پارامترهایی را که می توان انتخاب کرد عبارتند از : کنترل یک،دو یا سه جمله ای (PID,PI,P)،آدرس نقاط I/O به عنوان ورودی و خروجی، بهره ضرایب ، زمان انتگرال، زمان مشتق و سرعت نمونه برداری وغیره.
ماژول های PID معمولا حافظه ای دارند که داده ها و اطلاعات وضعیت خود را در آن ذخیره می کنند.پردازنده اصلی به این داده ها دسترسی دارد و از آنها استفاده می کند.
کاربرد ماژولهای PID
الگوریتمهای کنترلی که در همه PLCها وجود دارد برای بیشتر کاربردها، کارایی و سرعت کافی را دارد، مثلا برای کنترل سرعت ، تنظیم فشارهیدرولیک، کنترل دما، مدیریت انرژی و غیره .
در بسیاری از فرایندهای کنترلی لازم است به تعداد زیادی ورودی /خروجی رسیدگی شود، معمولا در یک حلقه کنترلی با تغییر پارامترهای لازم و بررسی کل فرایند ، پارامترهای مطلوب جهت کنترل صحیح فرایند به دست می آید.
ارتباط در PLC ها
نیاز مبادله اطلاعات بین PLC ها و سایر تجهیزات در یک کارخانه خودکار ، سبب شده است که امکانات ارتباطی روی همه کنترل کننده ها نصب شود در PLC های کوچک سخت افزار و نرم افزارلازم در خود بدنه PLC نصب گردد و در PLC های بزرگ ، ماژول های ویژه ای جهت ارتباط وجود دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله انواع محیطهای برنامه نویسی و امکانات نرم افزاری در PLC


دانلود مقاله بررسی معاونت در جرائم شامل حدود، قصاص، تعزیرات

 

 

 

معاونت در جرم
مقدمه
قانون مجازات اسلامی 1375 (تعزیرات) کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی است که به مبحث تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده اختصاص دارد. این قانون اولین قانون دائمی مجازات اسلامی است که پس از پیروی انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است.
انسجام دادن به قوانین کیفری قبل، جایگزینی مجازات شلاق با مجازات حبس، احصاء جرایم قابل گذشت از دیگر ویژگی های عمده این قانون هستند.
چنانچه به گذشته سیر قانونگزاری در زمینه مسائل کیفری از پیروزی انقلاب اسلامی به بعد بنگریم، قوانین کیفری یک سیر تکاملی را پشت سر گذاشته اند. با گذشت زمان در عمل معایب و محاسن قوانین نمود یافته و قانونگزار در صدد تقویت محاسن و رفع معایب برآمده است. بر این اساس هر قانون جدیدی نسبت به قوانین قبلی کامل تر است.
با مقایسه قانون مجازات اسلامی 1370 با قوانین حدود و قصاص و دیات سابق و نیز مقایسه کتاب پنجم این قانون که در سال 1375 به تصویب رسیده است با قانون تعزیرات مصوب 1362 و حتی با قانون مجازات اسلامی 1370 سیر تکاملی آنها محرز است و ملاحظه می گردد قانونگزار با تصویب قوانین جدید در صدد مرتفع نمودن معایب و نواقص قوانین قبلی نیز بوده است. لذا ملاحظه می گردد مقرراتی که در قانون مجازات اسلامی سال 1370 پیش بینی شده است گاهاً در قانون 1375 نیز مورد عنایت قانونگزار بوده اند، از جمله مقررات راجع به شروع به قتل عمد و قتل به تسبیب، فحاشی، سرقت، ساخت و تهیه مشروبات الکلی و غیره ... از آن جایی که مجموعه قانونی مجازات اسلامی از ماده یک شروع و تا ماده ی 729 ادامه دارد و هر دو قانون مجازات اسلامی 1370 و 1375 مجموعاً یک قانون محسوب می شوند، آیا امکان تعارض بین مواد این قانون وجود دارد و در صورت تعارض بین مواد مختلف این قانون چگونه باید رفع تعارض کرد؟ در چه مواردی تعارض وجود دارد؟ و این تعارضها ظاهری هستند یا واقعی؟ سوالاتی است که در این مقاله سعی بر پاسخگویی به آنها است.
تعریف معاونت به طور کلی : معاونت در جرم آن است که شخص بدون انکه مستقیماً و رأساً در عملیات اجرایی جرم شرکت نموده باشد بر اثر تحریک و تطمیع یا نیرنگ و فریب دیگری را وادار به ارتکاب جرم می نماید و یا با علم و اطلاع وسیله ارتکاب جرم را برای مباشر اصلی تهیه و تحصیل می کند و یا آن که طریق ارتکاب جرم را به مجرم اصلی ارائه می دهد.
تعریف معاونت
معاون کسی است که در نفی فعل مجرمانه نقش ندارد لیکن امکانات را برای تحقق فعل اصلی توسط مجرم فراهم می آورد و راه را هموار کرده تحصیلات لازم را برای مباشر یا مسبب جرم تدارک می بیند.
معاونت از دیدگاه حقوق جزا از دو نظر مورد توجه قرار می گیرد یکی مفهوم مرسع و دیگری مفهوم مضیغ.
معاونت در مفهوم مرسع : شامل هر گونه مداخله و مشارکت در ارتکاب جرم و از آن جمله شامل اصطلاح خاص و حقوقی معاونت در جرم می باشد.
در حالی که در معنای مضیغ معاونت، نوع خاص و معینی از همکاری در ارتکاب جرم است به طوری که مجرم اساساً و رأساً هیچگونه مداخله ای در عملیات اجرایی سازنده جرم نداشته و نقش او، فرعی و تبعی بوده و تنها در پیرامون جرم محدود و مشخصی به اموری چون تهیه مقدمات جرم و تشویق و ترغیب می پردازد و مراد ما از معاونت در جرم مفهوم مضیق آن است. معاونت ممکن است قبل از حصول نتیجه باشد و گاهی نیز معاونت همزمان با وقوع جرم است که در آن صورت معاون مجرم را در حین ارتکاب جرم یاری می رساند بطوری که در رکن مادی جرم دخالت نکند.
فصل ششم از قانون مجاات عمومی مصوب 23 دی ماه 1304 بر شرکا و معاونین مجرم اختصاص یافته و ماده 28 از قانون مذکور مقرر داشته اشخاص ذیل معاون مجرم محسوب می شوند :
1- کسانی که باعث و محرک ارتکاب فعلی شوند که منشأ جرم است.
2- کسانی که تبانی بر ارتکاب جرم کرده
3- کسانی که با علم و اطلاع از حیث تهیه و تدارک آلات و اسباب جرم یا تسهیل اجرای آن یا به هر نحو به مباشر جرم کمک کرده اند.
مطابق ماده 29 در مورد معاونین محکمه می تواند نظریه اوضاع و احوال قضیه و یا نظریه کیفیت، معاونین مجرم را به همان مجازاتی که برای شریک مجرم مقدر است و سپس ماده 30 از این قانون به کیفیاتی اختصاص که موجب تشدید یا تخفیف مجازات در خصوص فاعل می گردد اشاره نموده و عدم تسری آن را به معاون یا معاونین مجرم بیان داشته است.
این مقولات به موجب قانون مجازات عمومی سال 1352 منسوخ شدند.
برابر ماده 29 اشخاص زیر معاون جرم دانسته :
1- هر کسی که بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را *****مصمم به ارتکاب جرم نماید و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شوند.
2- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کرد و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.
3- هر کسی عالماً، عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.
بر اساس ماده 30 مجازات شخصی یا اشخاصی که اداره یا سردستگی دو یا چند نفر را در ارتکاب جرم به عهده داشته باشد اعم از اینکه عمل آنان شرکت در جرم یا معاونت باشد حداکثر مجازات آن جرم خواهد بود.
در تاریخ 21 مهر 1361 قانون راجع به مجازات اسلامی به صورت آزمایشی به تصویب رسید برابر ماده 21 قانون مصوب سال 1361 در جرایم تعزیر اشخاص زیر معاون جرم محسوب و تعزیر می شوند :
1- هر کسی با علم و اطلاع وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند.
2- هر کسی بر اثر تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کسی را مصمم به ارتکاب جرم نماید.
3-هر کسی عاملاً و عامداً جرم را تحصیل کند.
مطابق ماده 43 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 اشخاصی زیر معاون جرم محسوب می شوند.
1)هر کس که دیگری را تهدید تحریک یا ترغیب یا تطمیع به ارتکاب جرم غایت و یا بوسیله دسیسه و فریب و نیرنگ موجب وقوع جرم شود.
2)هر کسی با علم و عمد وسایل ارتکاب جرم را تهیه کند و یا از طریق ارتکاب آن را با علم به قصد مرتکب ارائه دهد.
3)هر کس عالماً و عامداً وقوع جرم را تحصیل کند.
تبصره 1 : برای تحقیق معاونت در جرم وجود وحدت قصد و تقدم و یا تفاوت زمانی بین عمل معاون و مباشر جرم شرط است.
تبصره 2 : در صورتی که برای معاونت در جرمی، مجازات خاص در قانون یا شرع******* وجود داشته باشد همان مجازات اجرا خواهد شد.
شرایط معاونت در جرم مستلزم کیفر
برای اینکه بتوان شخصی را به عنوان معاون جرمی که توسط شخصی دیگر ارتکاب یافته است تعقیب و مجازات نمود بایستی عنصر قانونی، مادی، معنوی نظیر آنچه که برای مباشر اصلی لازم است وجود داشته باشد.
الف : ابتدا اولین شرط را که مبتنی بر وجود یک فعل اصلی قابل مجازات است و در حقیقت عنصر قانونی جرم را تشکیل می دهد مورد بررسی قرار می دهیم.
1) فعل اصلی قابل مجازات : فعلی است که قانون آن را جرم شناخته، در صورتی که فعل مباشر اصلی قانوناً جرم نباشد کسی که معاونت در وقوع چنین فعل غیر مجرمانه ای داشته، قابل مجازات نیست. ماده 268 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد :
« چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص نفس عفو نماید حق قصاص ساقط می شود و اولیاء دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند » مع ذلک هنوز خودکشی ماهیتاً جرم شناخته نشده و مساعدت و همکاری در خودکشی نیز عنوان معاونت نداشته و قابل مجازات نخواهد بود.

*آثار و نتایج تابع بودن معاونت در جرم نسبت به جرم اصلی
1- اولا تبعیت مجازات معاون از مجازات مباشر در قبال شرایط عفو عمومی :
در صورتی که عمل اصلی جرم باشد ولی مورد عفو عمومی قرار گیرد مجازات معاون جرم نیز به تبع آن منتفی است برعکس چنانچه قانون عفو عمومی به تصویب رسید و جرم خاصی را از شمول مقررات عفو عمومی مستثنی نمود معاونت در آن نیز جزء مستثنیات منظور و مشمول عفو نخواهد بود.
2- ثانیاً وابستگی کیفر معاون جرم به تحقق جرم اصلی یا شروع آن :
تحقق مسئولیت کیفری و اعمال مجازات نسبت به معاون جرم مستلزم آن است که جرم اصلی کلاً ارتکاب یافته و یا شروع به اجرای آن شده باشد. در صورتی که شروع به جرم تحقق نیافته باشد به نحوی که عملیات و اقدامات مباشر جرم فقط مقدمه جرم بوده و ارتباط مستقیم با وقوع جرم نداشته باشد یا کسی که در آغاز عملیات اجرایی به میل و اراده خود از تکمیل عمل مجرمانه منصرف شود معاون جرم نیز به تبع مباشر مسئولیت کیفری نداشته و مستوجب مجازات نیست.
با وجود این قانوناً تبصره 2 ماده 41 قانون مجازات اسلامی برای کسی که شروع به جرمی کرده است ولی به میل خود آن را ترک کند و اقدام انجام شده جرم باشد از موجبات تخفیف مجازات برخوردار نموده است. برابر رویه قضائیه ایران « اگر کسی دیگری را تحریک به ارتکاب جرمی کند ولی از ناحیه تحریک شده عملی سر نزند تحریک کننده مستوجب مجازاتی نیست و به طور کلی معاون وقتی مستوجب مجازات است که فاعل اصلی مرتکب جرمی شود و یا شروع به اجرای آن نماید. شروع به جرم در صورتی قابل مجازات بود که در قانون تصریع می شد و لذا کیفر معاونت در جرم منوط به تصریع کیفر برای مرتکب اصلی در ارتکاب و یا شرع به جرم بود. در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 این شرط منتفی شد.
3- ثالثاً : موقعیت معاون جرم در جرایم مشمول علل تبرئه کننده یا مواجهه جرم :
چنانچه علل تبرئه کننده با مواجهه جرم که کیفیاتی است عینی و خارجی و موجب زائل شدن عنصر قانونی می گردد مطرح باشد و بدین لحاظ عمل مباشر اصولاً جرم تلقی نشود رفتار معاون نیز جرم نبوده و مجازاتی نخواهد داشت.
4- رابعاً : موقعیت معاون جرم در مواردی که فاعل جرم مشمول عوامل رافع مسئولیت کیفری است.
در مواردی که جرم ارتکابی به علت عدم قابلیت انتساب رفتار مجرمانه به شخص معین مسئولیت کیفری مرتکب جرم زائل می شود، شرکاء و معاونین جرم کماکان قابل تعقیب و مجازات می باشند برابر ماده 44 قانون مجازات اسلامی « در صورتی که فاعل جرم به جهتی از جهات قانونی قابل تعقیب و مجازات نباشند و یا تعقیب و یا اجرای حکم مجازات او به جهتی از جهات قانونی موقوف گردد تأثیری در حق معاون مجرم نخواهد داشت. »
در صورتی که جرم اصلی در کشور ایران ارتکاب ولی معاونت آن در خارج از کشور انجام یافته باشد جرم واقع شده در ایران محسوب و رسیدگی به اتهام معاون جرم در صلاحیت دادگاههای ایران است بعلاوه در مورد جرایم ارتکابی در خاج از کشور چنانچه اصل عمل در مراجع قضائی ایران قابل تعقیب باشد. رسیدگی به موضوع معاونت در آن جرم اعم از اینکه در ایران و یا در خارج از کشور مصداق پیدا کرده باشد در صلاحیت همان مراجع قضایی ایران است.
ب : تحقق عنصر مادی قابل مجازات در معاونت در جرم مستلزم شرایط زیر است :
1- تحقق رفتار مجرمانه در معاونت جرم :
برای اینکه رفتار مجرمانه در معاونت قابل مجازات باشد بایستی فعل مثبتی که از مصادیق معاونت در جرم است به طور کامل انجام یافته باشد معاون جرم را در شروع به جرمی که توسط دیگری ارتکاب یافته می توان مستوجب مجازات دانست ولی شروع در معاونت به علت فقدان اصل عمل قابل کیفر قابل مجازات نیست بنابراین اگر زنی به طفل دوازده ساله سم دهد که به شوهر سابق او بخواند ولی هیچ عملی از طفل سر نزند با اینکه عمل زن در معاونت تمام است چون جرمی از طفل سر نزده معاون نیز قابل مجازات نیست.
2- لزوم فعل مثبت :
ترد فعل و یا خودداری از انجام عمل را نمی توان به عنوان معاونت مجازات نمود. کسی که فقط شاهد وقوع جرم بوده و نتوانسته مانع آن شود به عنوان معاون جرم قابل مجازات نیست. برابر رویه قضایی ایران سکوت و عدم اقدام به جلوگیری از ارتکاب بزه را نمی شود معاونت تلقی کرد.
3- ضرورت تقدم یا تقارن انجام عمل معاونت با ارتکاب جرم اصلی :
تحقق معاونت در جرم مستلزم این است که اعمال ارتکابی از برای معاونت قبل یا همزمان با وقوع جرم باشد به طوری که اعمال متعاقب از وقوع جرم هرچند هم مرتبط با ارتکاب جرم اصلی باشد ممکن است موضوع جرم مستقلی قرار گیرد ولی ارتباطی با معاونت در جرم ندارد.
در مورد ماده 554 قانون تعزیرات که مقرر می دارد « هر کس از وقوع جرمی مطلع شود و برای خلاصی مجرم از محاکمه محکومیت مساعدت کند از قبیل اینکه برای او منزل تهیه کند یا ادله جرم را مخفی نماید یا برای تبرئه مجرم ادله جعلی ابراز کند حسب مورد به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد.
4- عدم دخالت در عملیات اجرایی :
کسانی که در ارتکاب عمل مجرمانه تبانی کنند اگر قانونگذار نفس عمل معاونین را جرم مستقلی نداند در صورتی به جرم معاونت تعقیب می شود که در عملیات اجرایی دخالت نداشته باشد.

 


5-پیش بینی جهت معاونت در قانون :
نظیر تحریک، ترغیب و تطمیع در صورتی که در قانون نباشد و خواسته باشند معاون را به جرم معاونت مواخذه و مجازات نمایند با اصل مسلم و بدیهی قانونی بودن جرم منافات دارد.
ج- اجرای عنصر روانی عبارتند از :
1- توافق آگاهانه معاون و مباشر برای ارتکاب جرم معین
2- معاونت اصولا ناظر به ارتکاب جرایم عمدی است.
سومین و آخرین شرط کیفر در معاونت در جرم قصد مجرمانه است که عنصر معنوی معاونت در جرم را تشکیل می دهد. برای اینکه معاون جرم قابل مجازات باشد بایستی وقتی معاون در جرم، دیگری را از طریق تحریک، ترغیب و تهدید و یا تطمیع مصمم به ارتکاب جرم می نماید یا وسایل ارتکاب جرم را تهیه می کند، در عمل خود قاصد و عامد باشد. یعنی او دانسته و خواسته در ارتکاب جرم معاونت کرده باشد.
آیا معاونت جرم مستقل است یا غیر مستقل؟
به رغم عده ای معاونت جرم مستقل است و در باور برخی غیر مستقل. اگر دیدگاه قانونگذار ایران در بند نخست ماده 43 قانون درباره مجازات اسلامی را مورد توجه قرار دهیم در می یابیم که قانونگذار معاونت را به عنوان جرم مستقل نپذیرفته است. اما با توجه به تبصره ماده قانون یاد شده که وحدت هدف، قصد مباشر و معاون و همچنین تقدم و اقتران زمانی بین عمل معاون و مباشر جرم را شرط صحت معاونت دانسته و در قانون یاد شده مقرر داشته :
در صورتی که مباشر جرم به جهاتی قابل تعقیب یا مجازات نباشد و یا اینکه اجرای حکم به جهتی از جهات قانونی درباره او موقوف گردد تأثیری در تعقیب و مجازات نخواهد داشت، در اینجا معاونت به عنوان جرم مستقل پذیرفته شده است.
در بخش جرایم علیه اشخاص و اطفال، قانون تعزیرات، تهیه وسایل ارتکاب جرم یا ارائه طریق آن را به عنوان جرم مستقل پذیرفته است و معاون آن به جرم معاونت قابل مجازات است. مثلا در ماده 624 آمده است :
اگر زن حامله برای سقط جنین به طبیب یا قابله مراجعه کند و طبیب هم عملا و عاملا مباشرت به اسقاط جنین نماید دیه جنین به عهده اوست واگر او را به وسایل اسقاط جنین راهنمایی کند به 6 ماه تا 3 سال حبس محکوم خواهد شد. در برخی موارد نیز احکامی مال مسروقه به عنوان جرم مستقل پذیرفته شده چنانچه در ماده 662 قانون مورد اشاره آمده است : « هر کس با علم و اطلاع یا با وجود قراین اطمینان آور به اینکه شیء درنتیجه ارتکاب سرقت بدست آمده آن را به نحوی تحصیل یا مخفی یا قبول نموده یا مورد قبول قرار دهد به شلاق تا 74 ضربه محکوم خواهد شد. بنابراین قانون ایرانی نه به نحو اطلاق، مستقل بودن آن را نفی کرده و نه مطلقا آن را پذیرفته است. بلکه این معاونت بستگی به جرم نوع جرم و شرایط تحقق آن دارد.
فواید تمیز معاون جرم از متکب اصلی
از دیدگاه قانون فرانسه
با اینکه در حقوق فرانسه معاون جرم مجرمیت مخصوصی نداشته و مجرمیت مرتکب اصلی را اخذ می کند و اینکه قانوناً مجازات مرتکب اصلی به او بار می شود تمیز معاون از مرتکب اصلی فواید متعددی دارد.
اولا : در مورد خلافی با اینکه شریک جرم و محرک همیشه مجازات داد معاونت با کمک و مساعدت اصولا قابل مجازات نیست مگر به طور استثناء.
ثانیا : تعریف جرم منحصراً بسته به صفت شخصی مرتکب است نه معاون ؛ علاوه بر این عناصر تشکیل دهنده جرم و کیفیات مشهوده آن با توجه به شرکای جرم ارزیابی می شود نه معاونان آن. در حالی که برای محکومیت مرتکب جرم احراز وجود عناصر مشکله جرم کافی است ولی برای محکومیت معاون علاوه بر تأکید ارتکاب جرم از طرف مجرم اصلی اثبات وجود عناصر مشکله معاونت نیز لازم است. بالاخره جرایمی وجود دارند که یک شخص نمی تواند مرتکب اصلی آنها شود بلکه فقط می تواند معاون تلقی گردد، مثلا قبل از قانون 23 دسامبر 1980 که هتک ناموس به عنف را تعریف کرد، یک زن نمی توانست در مورد جرم هتک ناموس به عنف مرتکب اصلی باشد و فقط ممکن بود که معاون تلقی شود در مورد قطع بارداری قانون شخص ثالثی را که اقدام به قطع بارداری می کند مجازات می نماید نه خود زن را.

 

مجازات معاونین
اصل قانونی تشبیه معاون به یک مرتکب
به موجب ماده 6-121 ق . م . ج معاون یک جرم در معرض تحمل همان مجازات های مرتکب اصلی است برای اینکه معاون نیز مرتکب تلقی می شود. با این ترتیب مجازات معاون از نظر طبیعت و ملت با مجازات پیش بینی شده برای عمل اصلی یکی است.
معاون شخصی حقیقی، یک سرقت مانند مرتکب اصلی سرقت سه سال حبس است همچنین مجازاتهای تکمیلی که قاضی باید و یا می تواند مورد حکم قرار دهد درباره معاون و مرتکب اصلی مساوی خواهد بود مگر اینکه از نظر مادی اجرای آن غیر ممکن باشد.
رویه قضایی عقیده دارد که کیفیات شخصی مرتکب اصلی که مجرمیت او را تخفیف یا تشدید می کنند درباره معاون قابل اعمال نیست و درنتیجه نمی توانند مجازات معاون را کم یا زیاد کنند. مانند علل عدم قابلیت اسناد و نیز معاف کننده ها که مرتکب اصلی می تواند استناد کند.
کلیه کیفیاتی که مسئولیت مرتکب اصلی را حذف می کند و یا فقط مجازات را زایل و یا تخفیف می دهند، درباره معاون کوچکترین تأثیری ندارند.
و برعکس در مورد کیفیات واقعی که مجرمیت عمل را تغییر داده و طبیعت و وصف جرم را عوض می کنند رویه قضایی قبول می کند که در مجازات معاون تأثیر دارند و آن را تشدید و یا تخفیف می دهند. رویه قضایی می گوید که کیفیات واقعی که جرم مرتکب اصلی را حذف می کنند. یا مسئولیت او را تخفیف می دهند یا مادیت جرم را تغییر داده و آن را تشدیدتر می کنند. در معاون نیز تأثیر می کنند.
فواید تمیز و تشخیص مباشر جرم از معاون جرم ( از دیدگاه دکتر ایرج گلدوزیان)
ماده 43 قانون مجازات اسلامی ضمن بیان مصادیق معاونت در جرم برای تعیین کیفر معاون جرم بدون تعیین نوع مجازات و میزان آن مقرر می دارد که معاونین جرم با توجه به شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم و تأدیب و از وعظ و تهدید و درجات تعزیر، تعزیر می شوند و لذا در حالی که کیفر شریک جرم مجازات مباشر و فاعل مستقیم جرم است ضرورت دراد و مفید است که تفاوت مباشر جرم از معاون جرم مشخص شود. علی الاصول مباشر شخصی است که تحقق تمامی عناصر مادی و معنوی جرم در او قابل احراز است به عبارت دیگر مباشر شخصی است که شخصاً اعمال مادی تشکیل دهنده جرم را به مورد اجرا گذارده باشد. در مقابل کسی که شخصاً در تحقق عناصر متشکله جرم نقشی نداشته و تنها در ارتکاب جرم از طریق رفتار مادی تشکیل دهنده جرم را به مورد اجرا گذارده باشد. در مقابل کسی که شخصا در تحقق عناصر متشکله جرم نقشی نداشته و تنها در ارتکاب جرم از طریق رفتار مادی با قصد مجرمانه همکاری داشته است معاون جرم محسوب می شود.
فایده دیگری که تمیز و تشخیص مباشر از معاون جرم دارد این است که توصیف قانونی و تعیین نوع جرم و مجازات منحصراً بستگی به قرابت و سمت شخص مباشر دارد و نه موقعیت معاون جرم. بدین لحاظ در جرم فرزندکشی چنانچه پدر یا جد پدری فرزند خود را بکشد بجای قصاص فقط به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول محکوم و نوع جرم و مجازات وی از قتل عمدی مستلزم قصاص تبدیل به جرم تعزیری و کیفر تعزیری می گردد.
حال در صورتی که پدر یا جد پدری به جای مباشر در قتل فرزند خود فقط معاونت در آن نموده باشد لا سکوت قانون راجع به مجازات اسلامی در مورد معاونت در قتل عمدی تا سال 1370 قانوناً فرقی بین پدر یا جد پدری با سایر اشخاص معاون در جرم قتل نیست و ممکن است با توسل به منابع فقهی معتبر یا رفتاری مشهور عمل چنین پدر ممسک و نگهدارنده و یا مکره در قتل شناخته می شد حبس آبرو وقتی ناظر و مراقب در وقوع تلقی می شد مصداق معاونت در اثم و عدوان تلقی و کیفر تعزیری معین اعمال می گردید در حال حاضر با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 و قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 1273 مصادیق معاونت در جرم و کیفر آن می تواند علاوه بر جرایم تعزیری شامل تمامی جرائم دیگر در اجرای مواد 42 تا 45 قانون مجازات اسلامی باشد که به عنوان کلیات و مواد عمومی، قبل از جرائم مستلزم حد، قصاص و دیات در قانون مزبور پیش بینی گردید.
قاعده خاص معاونت در حکم مباشرت :
برخی از مصادیق معاونت در حکم مباشرت را توضیح می دهیم :
1- در مورد جرایم علیه اشخاص و اطفال :
به موجب ماده 623 قانون مجازات اسلامی هر کسی زن حامله را دلالت به استعمال ادویه و یا وسایل دیگری که موجب سقط جنین حمل می گردد، بنماید به 3 الی 6 ماه حبس محکوم خواهد شد. چنانکه ملاحظه می شود قانون گذار به منظور حمایت از جنین در طول دوران بارداری مادر و همچنین حمایت از سلامت مادر، استثنائاً به موجب ماده فوق الذکر عمل معاونت بوسیله دلالت زن حامله از ناحیه دیگری به استعمال ادویه یا وسایل را به منظور اسقاط جنین مستقلاً جرم شناخته است.
2- در مورد جرایم علیه اخلاق و مبانی عفت :
به موجب ماده 639 قانون مجازات اسلامی افراد زیر به حبس از 1 سال تا 10 سال محکوم می شوند :
1)کسانی که مرکز فساد یا فحش دائر یا اداره کنند که مردم را به فساد یا فحشاء بکشاند.
2)کسی که مردم را به فساد و یا اداره کردن این گونه اماکن را که هر کدام انها یکی از مصادیق معاونت است به عنوان یک جرم مستقل و معاونت در حکم مباشرت قابل مجازات شناخته است.
3- در مورد جرایم علیه اموال :
الف)به موجب ماده 662 ق . م . الف در مورد احقاق مال مسروق : هر کس با علم و اطلاع یا با وجود قراین اطمینان آورد به اینکه شی درنتیجه ارتکاب سرقت بدست آمده آن را به نحوی از انحاء ******تحصیل یا محق یا قبول کرده یا مورد معامله قرار دهد حبس از 6 ماه تا 3 سال و شلاق تا 74 ضربه محکوم خواهد شد.
در مادتین مذکور اقدام افراد عادی و یا پزشکانی که وسایل سقط حمل را در دسترس زن حامله قرار می دهند و وسیله سقط جنین را به طور غیر مستقیم فراهم می کنند و علیالاصول این گونه اعمال از مصادیق معاونت است و به موجب قانون در حکم مباشرت محسوب می شود و با توجه به حکم ماده 489 قانون دیات که مقرر می دارد. هرگاه زنی جنین خود را سقط کند دیه آن را در هر مرحله ای که باشد باید بپردازد و خود زن از آن دیه سهمی نمی برد و دادگاه حکم مقتضی به پرداخت دیه صادر خواهد کرد و یا اگر با داشتن شغل دیگری به این کار نیز اشتغال داشته باشد دادگاه او را به یک تا سه سال حبس محکوم می کند و همچنین قانونگذار اخفای آگاهانه اشیای مسروقه را که از مصادیق فراهم آوردن تسهیلات برای فروش مال مسروق است به عنوان جرم معاونت در حکم مباشرت قابل مجازات شناخته است.

ب)در مورد اخفای سایر جرایم :
به موجب ماده 554 ق . م . الف . هر کس از وقوع جرمی مطلع شده و برای خلاص مجرم از محکومیت مساعدت کند یا اینکه برای او منزل تهیه کند. یا ادله جرم را مخفی نماید یا برای تبرئه مجرم ادله جعلی ابراز کند که عالم به عدم صحت آن باشد حسب مورد به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد. در خصوص ماده فوق الذکر نیز قانونگذار مساعدت برای استخلاص مجرم و با فراهم آوردن وسایل و تسهیلات لازم برای مخفی کردن ادله جرم که از موارد معاونت در جرم است به عنوان مباشرت و به طور مستقل، مستحق مجازات می شناسد.
4- در مورد جرایم علیه امنیت کشور :
در ماده 512 قانون مجازات اسلامی ذکر می شود، تحریک و اغوای مردم برای برهم زدن امنیت داخلی کشور که اصولا جزء مصادیق معاونت است د حکم مباشرت و به طور مستقل جرم و قابل مجازات شناخته است.
ماده 512 قانون لاحق مقرر می دارد « هر کسی مردم را به قصد برهم زدن امنیت کشور به جنگ و کشتار با یکدیگر اغوا یا تحریک کند صرفنظر از اینکه موجب قتل و غارت بشود یا نشود به یک یا پنج سال محکوم می گردد. »

بررسی رابطه معاونت با شرکت و تسبب در جرم :
تفاوت معاونت و شرکت در جرم :
معاونت در جرم زمانی قابل مجازات است که جرم اصلی از جانب مباشر در قانون مجازات اسلامی ماده 43 به عنوان جرم شناخته شده باشد. معاونت در جرم از مرحله فکر و تصمیم آغاز می شود و تا مرحله تهیه مقدمات پیش رفته و هیچ گاه از این مرحله فراتر نمی رود. در حالی که شرکت، در جرم آغاز و تا پایان جرم ادامه می یابد.
مجازات معاونت صرفاً تعزیری است مگر در یک مورد که قیادت است که حدود است ولی در شریک جرم مجازات به صورت حدود و دیات است که در نص شارع مقدس ذکر شده و غیرقابل تغییر است.
معاونت در جرم جنبه فرعی و تبعی دارد در حالی که شرکت در جرم جنبه اصلی و استقلالی دارد مثل اینکه در بعضی از کشورها خودکشی جرم نیست صرفاً ایجابی است و اصولاً ترک فعل «فعل سببی» موجب تحقق عنوان معاونت نمی گردد ولی شرکت در جرم با ارتکاب عمل سببی یا منفی نیز ممکن الصدو است مثلا دو نفر مشترکاً متصدی اجرای امر می باشد به نحوی که می بایست ان را توأماً انجام دهد.
اگر هر دو از اجرای وظیفه امتناع نموده یا با ترک فعل موجب وقوع جرم شود، شریک در جرم خواهد بود. میان معاون و مباشر وحدت قصد لازم است، مثلا اگر معاون تفنگ شکاری را به شخصی دهد برای شکار و او با ان شخصی را بکشد در اینجا معاون مقصر نیست و مجرم شناخته نمی شود در صورتی که برای تحقق شرکت در جرم همچنان که قبلا بیان شد، صرف قصد مجرمانه کافی است و لزومی ندارد اراده و قصد شرکا با یکدیگر تلاقی نموده و با همدیگر وحدت داشته باشد.
مجازان معاون به مراتب خفیف تر از مجازت مباشر و شرکای جرم تعیین گردیده و قاضی اختیارات تامی در تعیین این مجازات دارد.
ماده 220 قانون مجازات اسلامی :
« پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد یا شریک قتل او شود قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول محکوم و تعزیر می شود ولی چنانچه معاونت در قتل نموده باشد به موجب ماده 207 همان قانون به 3 تا 15 سال حبس محکوم می گردد »
همچنین اگر سارق، پدر صاحب مالی باشد به حد محکوم نمی شود. ولی اگر در سرقت، پدر معاونت کند به حبس از یک تا سه سال محکوم می شود.
الف) معنای لغوی و اصطلاحی تسبیب :
معنای لغوی از ماده «سبب» به معنای (رسن) و هر چه بدان به دیگری پیوسته شود و «پیوند» است و در اصطلاح حکما چیزی را گویند که موجود باشد فی نفسه و حاصل شود از آن وجود دیگری، یعنی چیزی که وسیله حصول چیزی باشد و اصطلاح فقهی سبب عبارت از چیزی است که اگر آن نبود شی حاصل و تلف نمی شد.
تسبیب در جنایت مراتبی دارد. مثل اینکه خود جانی در سبب تنها باشد مانند اینکه مجنی علیه را در داخل آتشی بیندازد و یا همراه جانی سبب دیگری نیز که حیوان باشد اضافه گردد و یا به همراه جانی انسان دیگری به عنوان سبب دیگر اضافه گردد.
در ارتکاب جرایمی که یک یا چند نفر مباشر اصلی جرم را کمک و مساعدت می کنند امکان اجتماع و انطباق مفهوم معاونت و تسبیب در جرم در پاره ای از اوقات قابل تصور و تحقق است و آن ناظر به اعمالی است که قانوناً از مصادیق معاونت و از نظر فقهی با مفهوم «سبب فاعلی» قابل انطباق باشد زیرا مفهوم سبب فاعلی در فقه زمانی تحقق پیدا می کند که شخص دیگری را که قصد ارتکاب جرمی دارد با انجام کاری مساعدت کند و با تهیه مقدمات زمینه حصول وقوع جرم را فراهم آورد.
1- در قلمرو مفهوم و مصداق :
در قلمرو مفهوم و مصداق با هم فرق دارند زیرا مفهوم تسبیب در جرم در فقه به معانی مختلفی استعمال می شود و گاهی به معنی مصدری و ناظر به انجام دادن کاری است که در حصول نتیجه مجرمانه تأثیر دارد ولی گاهی سبب در نقش واسطه و با اطلاع از قصد مجرمانه دیگری با انجام کاری به طور غیر مستقیم زمینه ارتکاب جرمی را فراهم می کند.
2- از نظر عنصر روانی :
از لحاظ عنصر روانی نیز بین ماهیت حقوقی معاونت با تسبیب در جرم تفاوت هایی موجود است ؛ زیرا برای تحقق معاونت وجود توافق و همدلی بین مجرم اصلی و معاون در خصوص جرمی که از ناحیه مجرم اصلی صورت می گیرد ضرورت دارد. یعنی معاون باید عالماً و عمداً مجرم اصلی را در ارتکاب جرم کمک و یاری کند ولی در مورد تسبیب در جرم ممکن است شخصی مسبب وقوع جرمی شناخته شود.
هر چند برای ارتکاب جرم با دیگری همدلی و توافق نکرده باشد بلکه همین اندازه که با اقدام خود زمینه وقوع جرم را به طور غیر مستقیم فراهم می کند جرم به او نسبت داده می شود هر چند قصد حصول آن نتیجه مجرمانه را نداشته باشد.
مجازات معاون جرم با توجه به حکم ماده 43 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370 جز در مواردی که در قانون و برای معاونت در اتکاب جرم به عنوان جرم مستقل مجازات مقرر شده است در سایر موارد بستگی به نظر دادگاه دارد که با توجه به شرایط و امکانات خاطی و دفعات و مراتب جرم، مجازات تعزیری از شلاق، مادون حد، جزای نقدی، حبس در نظر گرفته است در حالی که در تسبیب در جنایت بجز در مواردی که مرتکب تسبیب عمدتاً موجبات قتل یا جراحات اعضای دیگر را فراهم کند در سایر موارد – یعنی در جرایم شبیه عمد و خطای محض – پرداخت دیه است که بر حسب مورد ممکن است دیه معین و یا دیه به صورت ارش جزای، مورد حکم قرار خواهد گرفت.
تحقق معاونت در جرم اصولا وابسته بوجود مباشر و تابع جرمی است که عملیات مادی ن بوسیله دیگری به انجام رسیده است. به علاوه چنانچه در یک حادثه، مباشر اصلی جرم به دلایل قانونی غیر قابل مجازات باشد معاون او نیز قابل کیفر نیست.
ولی در تسبیب، کسی که به واسطه استفاده از شخص نابالغ یا دیوانه یا حیوان سبب مرگ دیگری شود، از نظر حقوق کیفری اسلام، بدون توجه به عدم قابلیت انتساب جرم به مباشر اصلی آن، از لحاظ جزایی مسئول و قابل مجازات خواهد بود و به هیچ وجه نیازی به طرح عنوان معاونت در بین نیست. بلکه تنها به عنوان تسبیب در جرم مسبب آن قابل مجازات خواهد بود به همین مناسبت در حقوق کیفری اسلام، هرگاه کسی به طور غیر مستقیم سبب جرمی شود، عدم قابلیت انتساب جرم به مباشر اصلی آن رافع مسئولیت کیفری او نخواهد شد.

 


مصادیق معاونت در قانون

 

عبارتند از :
تحریک
ترغیب
تهدید
تطمیع
دسیسه، فریب و نیرنگ
تهیه وسایل ارتکاب جرم
تحصیل ارتکاب جرم و شرایط آن

 



*1- ( تحریک) : تحریک در لغت به معنی برانگیختن، به حرکت درآوردن، واداشتن آمدن و در اصطلاح حقوقی، تحریک عبارت از توصیه و تشویق مجدانه و تزریق افکار مجرمانه برای مصمم کردن دیگری برای ارتکاب جرم معینی.
شرایط :
1- تحریک به ارتکاب جرم باید صریح و روشن باشد :
مراد از صریح بودن تحریک این است که محرک باید صریحاً اندیشه و قصد ارتکاب جرم معین را به دیگری تزریق کرده و به فراق ممکن او را مصمم به ارتکاب آن جرم کند. پس هرگاه کسی با نشان دادن فیلم جنایی، فکر ارتکاب سرقت را به دیگری ارائه کند. بدون اینکه صریحاً پیشنهاد سرقت از مغازه یا منزل معینی به دیگری بدهد این اندازه اقدام او برای معاونت در سرقت کافی نیست.
2- تحریک باید موثر در وقوع جرم باشد :
برای اینکه تحریک به عنوان معاونت در جرم قابل مجازات باشد باید شخصی که تحت نفوذ دیگری قرار گرفته است عملاً تصمیم خود را به ارتکاب جرم به صورت عملیات مادی خارجی بروز داده و مرتکب آن جرم باشد و یا حداقل تحت تأثیر اقدامات محرک شروع به انجام عملیات اجرایی آن جرم که در قانون قابل مجازات می باشد بنماید تا بتواند محرک را به عنوان معاون جرم تحت تعقیب قرار دهد.
بنابراین شرط موثر بودن تحریک را می توان در احراز رابطه سببیت بین عمل محرک و عملیات مباشر و حصول نتیجه مجرمانه جست و جو کرد.
3- مخاطب تحریک باید شخص یا اشخاص معینی باشد :
به این معنی که شخص معینی تحت تأثیر اقدامات و تزریق اندیشه مجرمانه محرک مصمم به ارتکاب جرم شود مانند اینکه شخصی تحت نفوذ و متابعت از دیگری مرتکب سرقت شود.
*2- (ترغیب) : ترغیب در لغت به معنی مایل ساختن و به رغبت آوردن است و در اصطلاح کیفری به معنی ایجاد علاقه و جلب تمایل دیگری برای ارتکاب جرم است. پس هرگاه شخصی تحت نفوذ و القای اندیشه از ناحیه دیگری مصمم به ارتکاب جرم شود می توان ( ترغیب کننده را) به عنوان معاون جرم قابل تعقیب و مجازات دانست. مانند اینکه کسی با بیان مزایای اسناد رسمی، میل و علاقه و متابعت دیگری را برای ارتکاب ساختن سند رسمی جلب کند.
*3- (تهدید) : در لغت به معنای ترساندن و بیم دادن است و در اصطلاح عبارت از اینکه کسی از طریق ایجاد خطر برای جان و مال یا آبروی دیگری او را وادار به ارتکاب جرم کند. تهدید به عنوان معاونت امری است نسبی و بر حسب شرایط و خصوصیات تهدید کننده و تهدیدشونده فرق می کند.
*4- (تطمیع) : به معنی به طمع انداختن و برانگیختن حس نفع طلبی دیگری است و در اصلاح عبارت از وعده و وعید دادن وجه یا امتیازی است که شخص را به ارتکاب جرم مصمم می کند. مثلا شخصی به دیگری وعده ای دهد که اگر دیگری را به قتل برساند فلان مبلغ پول را دریافت خواهد کرد.
بدیهی است برای اینکه تطمیع به عنوان معاونت قابل تعقیب و مجازات باشد بایستی موثر در وقوع جرم باشد و تناسبی بین وعده و وعید و ارتکاب جرم معین، قابل توجیه و احراز باشد.
*5- (دسیسه، فریب و نیرنگ) : یکی دیگر از طرق ارتکاب معاونت در جرم، توسل به مکر و حیله و انجام عمیات فریبنده از ناحیه معاون برای ایجاد ارتکاب جرم است.
مثلا معاون جرم با علم و اطلاع از اینکه شخصی قصد کشتن ثالثی را دارد از راه حیله و تقلب و با انجام عملیات فریبنده آن ثالث را گول زده و او را به محلی که قبلا مجرم اصلی در آنجا کمین کرده است، می برد و بدین وسیله زمینه وقوع قتل را فراهم می کند.
*6- (تهیه وسایل ارتکاب جرم) : در پاره ای اوقات ممکن است که شخصی با علم و اطلاع از قصد مجرمانه دیگری و قبل از ارتکاب جرم و یا مقارن با وقوع آن لوازم و اسباب جرم را در اختیار مجرم قرار دهد. اما باید دانست که تحقق معاونت از طریق تهیه وسایل و ابزار جرم منوط به علم و اطلاع معاون از قصد مجرمانه مباشر اصلی جرم است. چنانچه تهیه کننده وسایل و ابزاری که برای ارتکاب جرم به کار برده می شود از قصد مجرمانه مباشر اصلی جرم بی اطلاع باشد معاون در جرم به شمار نمی رود.
مثلا هرگاه کسی تفنگ شکاری دوست خود را برای شکار به عاریه بگیرد اما به جای استفاده از آن در شکارگاه بوسیله آن مرتکب قتل ثالثی شود عاریه دهنده تفنگ شکاری معاون در قتل نیست زیرا عالم به قصد مجرمانه قاتل نبوده است.
*7- (ارائه طریق ارتکاب جرم) : یکی دیگر از طرق ارتکاب معاونت در جرم راهنمایی و ارائه راه و روش ارتکاب جرم است بدین معنی که شخص با علم و اطلاع از اینکه دیگری قصد ارتکاب جرم معینی را دارد به طور مستقیم یا غیر مستقیم راه و روش موفقیت آمیز ارتکاب آن جرم را در اختیار او قرار می دهد. مثلا سرایدار آپارتمانی با علم و اطلاع از قصد شخصی که قصد سرقت یا قتل دیگری را دارد، راه ورود و خروج به صحنه جرم و ساعات رفت و آمد ساکنین آپارتمان و حضور و غیاب صاحب خانه را به منظور ارتکاب جرم در اختیار مجرم قرار می دهد.
*8- (تحمیل ارتکاب جرم و شرایط آن) : برای تحقق این نوع معاونت در جرم لازم است که عملیات معاون که موجب تسهیل ارتکاب جرم می شود عالماً و با علم و اطلاع از قصد مجرمانه مباشر اصلی جرم صورت بگیرد زیرا در صورتی که کسی از روی عدم اطلاع با اقدام خود اجرای جرمی را تسهیل کرده باشد معاون جرم محسوب نخواهد شد.
شرایط آن عبارت است از :
الف)از نظر زمان تسهیل عملیات آگاهانه معاون :
زمانی که کمک و مساعدت آگاهانه معاون قبل از ارتکاب جرم و در حد عملیات مقدماتی جرم است در صورتی قابل مجازات خواهد بود که مجرم اصلی بعداً آن جرمی را که مورد توافق آن ها بوده است مرتکب شود و گرنه چنانچه مباشر اصلی به دلایلی از ارتکاب جرم منصرف شود عملیاتی که معاون برای تسهیل ارتکاب جرم قبلاً به انجام رسانیده است قابل مجازات نیست.
ب)عملیات آگاهانه معاون باید مقدم یا مقارن با وقوع جرم باشد :
مانند اینکه شخصی با وحدت قصد و تبانی با دیگری که قصد سرقتی از منزلی را دارد در حوالی محلی سرقت به مراقبت می پردازد تا ورود صاحب خانه یا حضور مأمورین انتظامی را بوسیله علائم شرطی مانند سر دادن صدای حیوانات به سارق اطلاع دهد یا اینکه شخصی با علم و اطلاع از اینکه دیگری قصد کشتن ثالثی را دارد در حوالی محل قتل حاضر شده و برای اینکه کسی از سر و صدای مقتول مطلع نشود مبادرت به سرود خواندن و نظایر آینها از مصادیق معاونت بوسیله تسهیل اجرای جرم محسوب خواهد شد.

 

ج) حکم خاص تسهیل عملیات مجرمانه بعد از ارتکاب جرم :
در مواردی که بعد از ارتکاب جرم اشخاصی به منظور کمک و مساعدت به مجرم عملیات آگاهانه ای را مرتکب می شوند علی القاعده معاون جرم محسوب نمی شوند.
( معاونت در جرم در حقوق تطبیقی )
معاونت در جرم از دیدگاه قانون کشور اردن – فرانسه - لبنان
( از دیدگاه عباس زراعت)
علامت های اختصاری
ق . ج ا : قانون جزای اردن
ق . ج . ف : قانون جزای فرانسه
ق . ج . ل : قانون جزای لبنان
ترجمه ماده 83 ق . ج . ا : بجز موردی که در بند (هـ) ماده (80) این قانون بیان شده است هر کس آگاهانه اقدام به مخفی کردن اشیاء ملکی دیگری که از او گرفته شده یا اختلاس شده یا از راه جنایت یا جنحه بدست آمده است بنماید به حبسی که بیشتر از دو سال نباشد و غرامتی که بیشتر از پنجاه دینار نباشد مجازات می شود.
ترجمه ماده 84 ق . ج . ا :
1- هر کس اقدام به مخفی کردن شخصی نماید که می داند مرتکب جنایت شده است یا او را برای فرار از عدالت یاری دهد به مجازات حبسی که بیشتر از دو سال نباشد محکوم می گردد.
2- اصول و فروع و شوهران و زنان و دوستان جنایتکاران که ایشان را مخفی می کنند معاف از مجازات هستند.
ترجمه ماده 7 – 121 ق . ج . ف : معاون در جنایت یا جنحه است شخصی که عمداً با کمک یا مساعدت، تدارک یا وقوع جرم را تسهیل کرده باشد.
همچنین معاون جرم محسوب می شود شخصی که با کمک مالی، وعده، تهدید، دستور، سوءاستفاده از قدرت و امکانات، تحریک به ارتکاب یک جرم نموده یا آموزش هایی برای ارتکاب جرم بدهد.
ترجمه ماده 217 ق . ج . ل – شخصی که دیگری را به هر وسیله ای وادار به ارتکاب جرمی کند یا برای این کار تلاش می نماید محرض نامیده می شود. مسئولیت وادار شده به ارتکاب جرم مستقل از مسئولیت وادار کننده بر ارتکاب جرم است.
ترجمه ماده 219 ق . ج . ل : دخالت کننده در جنایت یا جنحه است :
1- هر کس اشارتی برای ارتکاب جرم انجام دهد هر چند این ارشادات اثر فعلی نداشته باشد.
2- هر کس تصمیم فاعل را با وسیله ای از وسایل تشدید نماید.
3- هر کس به منظور مصلحت مادی یا معنوی عرض فاعل برای ارتکاب جرم را قبول کند.
4- هر کس فاعل را یاری دهد یا نسبت به افعالی که جرم را مهیا کرده یا تسهیل می نماید، معاونت کند.
5- هر کس قبل از اتکاب جرم با فاعل یا یکی از شرکای جرم اتفاق نموده و در مخفی کردن آثار جرم یا پنهان کردن یا مصرف نمودن اشیای حاصل از جرم یا مخفی کردن یک یا چند نفر از کسانی که در جرم شرکت داشته اند. شرکت نماید.
6- هر کس که از عملکرد جنایی اشرار که روش آنها راه زنی یا ارتکاب اعمال خشونت بار علیه امنیت دولت یا سلامت عمومی یا ضد اشخاص و اموال است اگاهی داشته و بای آنها غذا یا مکان یا مخفی گاه یا مکان اجتماع فراهم نماید.
ترجمه ماده 220 ق . ج . ل : متدخلی ******* که اگر یاری او نبود جرم محقق نمی شود مجازات فاعل را دارد اما سایر متدخلین به اعمال شاقه دائمی یا موقت از ده تا بیست سال قابل مجازات هستند هرگاه مجازات فاعل اعدام باشد. و اگر مجازات فاعل، اعمال شاقه ابدی یا حبس ابد باشد مجازات متدخلین از هفت تا پانزده سال حبس است و در سایر موارد مجازات فاعل اعمال می گردد بعد از آن که مدت آن از یک ششم تا یک سوم کاهش می یابد و اقدامات احتیاطی در مورد ایشان اجرا می شود همانگونه که ممکن بود فاعل جرم باشند.
ترجمه ماده 80 ق . ج . الف : وادار کننده به ارتکاب جرم، محسوب می شود هر کسی دیگری را از راه دادن پول یا هدیه یا تهدید یا حیله یا خدعه یا صرف پول سوء استفاده از وظیفه وادار به اتکاب جرم نماید یا برای این کار تلاش کند.
ترجمه ماده 81 ق . ج . ا : وادار کننده چنین مجازات می شود :
1- الف) به اعمال شاقه موقت از پانزده تا بیست سال هرگاه مجازات فاعل اعدام باشد.
ب)به اعمال شاقه موقت از هفت سال تا پانزده سال هرگاه مجازات فاعل، اعمال شاقه ابدی یا حبس ابد باشد.
2- در سایر موارد، وادار کننده به مجازات فاعل محکوم می شود بعد از آنکه مدت ان از یک ششم تا یک سوم کاهش می یابد.
3- هرگاه وادار کننده به جنایت یا جنحه ای، منتهی به نتیجه نشود مجازات مذکور در دو بند سابق این ماده به یک سوم کاهش پیدا می کند.
معاونت در جرایم غیرعمدی
بسیاری از نویسندگان کتب حقوقی و دانشمندان علوم جزایی معتقدند که در جرائم غیرعمدی نیز تحقق معاونت امکان پذیر است. از جمله آقای دکتر صانعی در این خصوص مرقوم می دارد « در عین همانگونه که قبلاً تذکر دادیم در ماده 28 قانون مجازات اسلامی سال 1352 مواردی پیش بینی شده که معاونت بدون وجود ارتباط میان معاون و مباشر جرم مصداق پیدا می کند. برای نمونه دسیسه و فریب و نیرنگی که موجب جرم می شود لازم نیست که از طریق همکاری مستقیم و توافق بسوء نیت معاون با مباشر جرم تحقق یافته باشد.
سپس اگر شخصی با نیرنگ و فریب سوزنبان راه آهن را متقاعد کند که حرکت قطار شب مدتی به تعویق افتاده، بنابراین آن دو می توانند برای مصرف غذا به شهر بروند و درنتیجه بی احتیاطی و بی مبالاتی سوزنبان تصادفی صورت گیرد که مصداق جرم غیرعمدی است. شخصی نیرنگ باز را می توان به جرم معاونت در جرم غیرعمدی مجازات کرد. ولی ما با هیچ یک از این نظریات و استدلالات موافق نیستیم، زیرا با توجه به تبصره ذیل ماده 28 قانون مجازات عمومی برای تحقق معاونت در جرم وحدت قصد شرط است و در جرایم غیرعمدی، عمدی وجود ندارد تا وحدت تحقق یابد.
در مورد جرایم غیرعمدی که ناشی از خطای دو نفر یا بیشتر باشد مجازات هر یک از آنان مجازات فاعل مستقل خواهد بود چنین استدلال کردیم که این قبیل همکاری ها شرکت در جرم است نه معاونت در جرم.
معاونت در جرایم غیرعمدی از نظر رویه قضائی ایران
اولا - نظر دیوان عالی کشور – در قدیم دیوان عالی کشور ایران نیز ضمن آرای متعددی در جرائم غیرعمدی را پذیرفته است.
شعب پنجم دیوان کشور طی شماره 2764 – 29/12/16 اعلام می دارد : در جرایم غیرعمدی معاونت به همین قدر صدق می کند که با علم و اطلاع به اینکه شخص در کاری مهارت ندارد یا آن کار برخلاف نظامات یابی احتیاطی است و ممکن است منجر به حادثه خطرناک شود با آنان شخص معاونت کند بنابراین اگر راننده ای رول ماشین را به شاگرد خود که می دانسته پروانه ندارد و از رانندگی بی اطلاع است بدهد و درنتیجه منجر به قتل عمد دیگری می شود عمل معاون مشمول ماده 177 قانون جزای عمومی خواهد بود.
ثانیاً : عکس العمل دادسراها و دادگاه ها در مورد معاونت و جرائم غیرعمدی :
رویه دادسراها و محاکم جزایی ایران در مورد معاونت در جرائم غیرعمدی هماهنگ با نظرهای مشورتی اداره حقوقی وزارت دادگستری است و چنین استدلال می شود که با توجه به تبصره ذیل ماده 28 قانون مجازات عمومی برای تحقق معاونت در جرم وجود وحدت قصد شرط است و در جرایم غیرعمد، عمدی وجود ندارد تا وحدت قصد تحقق یابد بنابراین در مورد قتل غیرعمدی در اثر رانندگی بدون پروانه. عمل مالک اتومبیل که وسیله نقلیه را در اختیار مباشر قرار داد. فقط معاونت در رانندگی بدون پروانه است و نه معاونت در قتل غیرعمدی.
معاونت در جرایم غیرعمدی به صورت تطبیقی
معاونت در جرایم غیرعمدی از موارد اختلاف بین حقوقدانان است : عده ای معتقدند که جرائم غیرعمدی، نمی تواند معاون داشته باشد و دلائل استنادی آنان چنین است که

خرید و دانلود دانلود مقاله بررسی معاونت در جرائم شامل حدود، قصاص، تعزیرات


دانلود مقاله ارتعاشات

 

 

پیشگفتار
خرابی درماشین آلات و قطعات مکانیکی به مرور شروع شده و توسعه می‌یابند و در نهایت منجر به از کار افتادگی سیستم مکانیکی می شود . چنین روندی امری طبیعی مدتها است که شرکتهای زیادی در جستجوی روشها و تکنیک های تعمیر و نگهداری هستند تا به حداکثر کارآیی عملکردی دست یابند. برای اطمینان از چنین کارآیی، راهکارهای عملکردی و تکنیک های تعمیر و نگهداری آنها باید مقرون به صرفه باشد و بدن طریق امکان دستیابی به حداکثر سود برای شرکت یا کارخانه میسر شود. در این راستا، استراتژی های متعددی بوجود آورده اند و تکنیک های تعمیر و نگهداری نیز با پیشرفت تکنولوژی الکترونیک و سیستم های اندازه گیری وضعیت، توسعه یافته اند. قدیمی ترین و ساده ترین روش تعمیر و نگهداری که مورد استفاده قرار می گرفت روش تعمیر و نگهداری براساس از کارافتادگی نامیده می شود. در این شیوه، ماشین تا مرحلة ازکارافتادگی کار می کند و مادامیکه ازکارفتادگی در ماشیم رخ نداده باشد هیچ فعالیت تعمیر و نگهداری برروی آن صورت نمی گیرد. چنین شیوه ای هزینه های زیاید را بر کارخانه تحمیل می کند. چرا که در اثر توقف زمانبندی نشدة خطوط تولید و آسیب های شدیدی که به ماشین آلات وارد می شود تولید محصول به شدت کاهش می یابد و کیفیت محصول نیز تحت تأثیر واقع می شود.
به منظور جلوگیری از موارد یاد شده، بکارگیری تکنیک های پیشرفته تعمیر و نگهداری، امری اجتناب ناپذیر می باشد و همچنانکه تجارب کارخانجات پیشرفته و معتبر جهان نشان داده است دستیابی به چنین هدفی بدون فراهم آوردن تکنولوژی های مناسب و پیشرفتة اندازه گیری وضعیت ماشین آلات امکانپذیر نیست. آنچه مسلم است هیچ روش مانیتورینگ وضعیت نمی تواند به تنهایی اطلاعات جامعی را از وضعیت عملکرد ماشین و یا یک سیستم مکالنیکی دیگر در اختیار قرار دهد ولی تحقیقات نشان داده است که روش آنالیز ارتعاش یکی از مفیدترین و قابل اتکاءترین روشهای مانیتورینگ وضعیت می باشد و به همین دلیل است که روش آنالیز ارتعاشی به طور وسیعی مورد توجه صنایع مختلف قرار گرفته است. روش آنالیز ارتعاشی، که روز به روز در حال توسعه و پیشرفت می باشد، ابزار بسیار قدرتمندی در اختیار تکنولوژی های تعمیر و نگهداری قرار می دهد. با آنکه پیشرفت تکنولوژی ساخت انواع ترانسدیوسرهای ارتعاشی همراه با پیشرفت دستگاههای الکترونیکی برای اندازه گیری پارامترهای ارتعاشی، توانایی سخت افزاری روشهای مانیتورینگ ارتعاشی را ارتقاء بخشیده است ولی توسعة روشهای آنالیز ارتعاشی و پیشرفت های شگرفی که در طی بیست سال گذشته در این زمینه صورت گرفته است از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.

مقدمه
ایجاد هرگونه عیب در ماشین آلات و سیستم های مکانیکی باعث ایجاد نویز و ارتعاشات ناخواسته می شود و گسترش عیب ممکن است منجر به از کار افتادن سیستم شده و خسارات زیادی را به بار آورد. این امر از زمانهای نسبتاً دور توجه محققان را به خود جلب کرده است که در پی آن روشهایی برای تشخیص عیوب در تجهیزات و سیستم های مکانیکی ابداع شده است و با گذشت زمان، چنین روشهای عیب یابی نیز سیر تکاملی را پیموده است.
در این پایان نامه ابتدا روشهای مختلف تعمیر و نگهدار یبه تفصیل مورد بحث واقع می شود. در فصل دوم روند پیشرفت تکنولوژی مانیتورینگ وضعیت براساس آنالیز ارتعاشی به طور مفصل آمده است. از آنجایی که روشهای آنالیز ارتعاشی دارای اهمیت ویژه ای در مانیتورینگ وضعیت ماشین آلات و تعیین عملکرد آنها دارد لذا در فصل سوم به عوامل ایجاد ارتعاشات در ماشین آلات پرداخته می شود.
آنالیز ارتعاش و نحوة انجام آن مطلبی است که در فصل چهارم به آن پرداخته می شود. در این فصل روشهای حوزة زمان و حوزة فرکانس و سایر روشهای آنالیز ارتعاشی معرفی شده و بطور مفصل مورد بحث واقع می شوند. در فصل پنجم روشهای پیشرفته آنالیز ارتعاشی برای مانیتورینگ و آنالیز سیگنالهای ارتعاشی بدست آمده از سیستم های مکانیکی مورد بحث واقع شده است. بخش ابتدایی این فصل به بررسی روش دمدولاسیون دامنه می پردازد و در ادامه روشهای آنالیز سیگنالهای ناپایا معرفی می شود.
در فصل آخر نحوة آنالیز ارتعاشی طیف سنج و روش شاک پالس مورد بررسی قرار می گیرد که این روش امروزه برای تشخیص وضعیت بلبرینگها و رولربرینگها، به طرز موفقیت آمیز و قابل اعتمادی و بصورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
در خاتمه برخود لازم می دانم که از کمک فکری و تلاش آقای دکتر مهرداد نوری خواجوی و سایر دوستان در رابطه با گردآوری مطالب این پایان نامه کمال تشکر و قدردانی را بنمایم.

 

3-2 اصول تئوری ارتعاشات: (ادامه فصل سوم)
هر زمانی که ارتعاشی اتفاق می افتد، در حقیقت چهار نیرو خستند که در تعیین خصوصیات ارتعاش نقش دارند. این چهار نیرو عبارتند از:
1- نیروی برانگیزش یا تحریک مانند عدم تعادل یا ناراستگی
2- جرم سیستم ارتعاشی
3- سختی سیستم ارتعاشی
4- خصوصیات میرایی سیستم ارتعاشی
نیروی برانگیزش یا تحریک سبب ایجاد ارتعاش می شود درحالیکه سختی، جرم و نیروهای میرایی برای کنترل و کم کردن مقدار ارتعاش بر ضد نیروی برانگیزش به کار می روند.
ساده ترین روس برای شرح دادن یک سیستم ارتعاشی، تعتقیب کردن حرکت یک جرم معلق در انتهای یک فنر می باشد. همانطوریکه در شکل 3-1a نشان داده شده است، هنگامی که به جرم نیرو وارد می شود، جرم در یک مسیر خطی و به سمت بالا و پائین شروع به حرکت می کند. این حرکت ارتعاش نامیده می شود.

 

 

 

 

 

 

 

شکل 3-1a ارتعاش یک سیستم جرم و فنر ساده از مرجع [ ]
شکل موجی که در نمودار 3-1b نشان داده شده است. شامل تمام خصوصیات لازم برای تعریف ارتعاش می باشد و این حرکت پیوستة جرم به سادگی این خصوصیات را تکرار خواهد کرد.

 

3-3-اندازه گیری ارتعاش:
سه خصوصیتی که برای تعریف هر ارتعاش لازم می باشد عبارت است از:
1- دامنه
2- فرکانس
3- فاز
دامنه بصورت طبیعی به عنوان یک المانی که در توصیف مقدار پارامتر اندازه گیری هر چیزی مورد استفاده قرار می گیرد مشخص می شود.
دامنه ارتعاش در سه واحد اصلی مهندسی اندازه گیری می شود.
1- جابجایی
2- سرعت
3- شتاب
این پارامترهای اندازه گیری می توانند در واحدهای متریک و انگلیسی بیان شوند. بیشترین وسایل مدرن اندازه گیری ارتعاشات، دارای این قابلیت هستند که بسته به نوع انتخاب مصرف کننده، هم در واحد متریک و هم در واحد انگلیسی اندازه گیری نمایند. حال به توصیف جزئیات هر یک از این پارامترهای اندازه گیری می پردازیم.
3-3-1- جابجایی:
همانطور که در دیاگرام 3-1b نشان داده شده است، کل مسافتی که توسط موج ارتعاشی از یک حد انتهایی تا حد انتهایی دیگر طی می شود از یک پیک تا پیک دیگر)، جابجایی نامیده می شود. در واحد متریک ، جابجایی از یک پیک تا پیک دیگر معمولاً با میرکون بیان می شود که هر میکرون برار است با 0.001 میلی‌متر.
2-3-3-سرعت:
جرمی که در دیاگرام b1- نشان داده شده است، بایستی یک مسافت مشخصی را در طی زمانی معین طی کند. لذا بایستی این حرکت با مقداری سرعت انجام شود. در حدهای انتهایی حرکت، نقاط C,A سرعت صفر بوده و جرم بایست قبل از اینکه بتواند در خلاف جهت تغییر مسیر دهد ، متوقف شود.
در نقطه B هنگامی که جرم در حال عبور از موقعیت ابتدایی خود می باشد، دارای بیشترین مقدار سرعت می باشد. در واحد متریک سرعت با واحد میلی‌متر بر ثانیه بیان می شود و در واحد انگلیسی با واحد اینچ بر ثانیه. واحد دیگری نیز برای بیان سرعت وجود دارد بنام RMS. بیشتر وسایل اندازه‌گیری مدرن، قادر هستند سرعت را بر حسب واحدهای فوق اندازه گیری نمایند.
3-3-3-شتاب:
شتاب عبارت است از اندازه نرخ تغییرات سرعت اگر به دیاگرام b1-3 برگردیم. شتاب در نقاط انتهایی مسیر (نقطه A) دارای بیشترین مقدار خود می باشد. هنگامی که سرعت جرم افزایش می یابد، شتاب کم می شود تا اینکه در نقطه B سرعت ثابت بوده و دارای بیشترین مقدار خود است و شتاب صفر می شود.
4-3-فرکانس:
همانطور که در دیاگرام b1-3 نشان داده شده است، مقدار زمان لازم برای کامل شدن یک سیکل ارتعاشی ، پریود ارتعاش نامیده می شود. اگر به طور مثال یک ماشین، یک سیکل کامل را در مدت ثانیه طی کند، پریود ارتعاشی این سیکل ، ثانیه خواهد بود.
فرکانس ارتعاش به بیان ساده عبارت است از تعداد سیکلهای کاملی که در یک پریود زمانی مشخص اتفاق می افتد. واحد فرکانس عبارت است از سیکل بر ثانیه (CPS) یا سیکل بر دقیقه (CPM) ارتباط فرکانس با پریود توسط فرمول زیر بیان می شود
پریود /= فرکانس
به بیان دیگر فرکانس برابر است با عکس پریود ارتعاش.
در دنیای واقع تشخیص و آنالیز ارتعاشات برای تعیین فرکانس ارتعاش نیازی به اندازه گیری زمان ارتعاش و پریود ارتعاش و سپس محاسبه معکوس آن نیست. هر چند می توان این کار را انجام داد اما امروزه تمامی وسایل مدرن جمع آوری کتتده اطلاعات و بررسی کننده ارتعاشات قادرند فرکلنسهای ارتعاشی تولد شده توسط ماشین را بصورت دامنه و نه بصورت فرکانسی از طریق تبدیل مستقیم حوزه زمان به حوزه فرکانس اندازه گیری نمایند.
این معمولاً به عنوان یک طیف نامیده می شود زمانی که از وسایل با پردازش تبدیل فوریه سریع (FFT) استفاده می کنیم.

2-6 روش شاک پالس
روش شاک پالس عبارت است از تکنیک پردازش سیگنال به منظور اندازه گیری ضربه فلزات و صداهای حاصل از چرخش در اجزایی مانند بلبرینگها و چرخدنده ها. این روش از تمام روشهای فرکانسهای بالا دقیق تر است و بطور گسترده ای در تمام دنیا برای روش نگهداری پیش گویانه استقاده می شود.
این مقدار بیشتر از همه برای بلبرینگها استفاده می شود ولی برای چرخدنده ها، کمپرسورها و هر نوع سایش دو فلز نیر کاربرد دارد.
3-6- سلگنالهای شاک پالس و ارتعاش
1-3-6- فاز شاک پالس:
هنگامی که دو قطعه فلز، در حال حرکت با یکدیگر تماس پیدا می کنند، دو پروسة مستقل ولی مربوط به هم اتفاق می افتد. در تماس اولیه یک شوک یا موج فشار ایجاد می شود و در تمام طول فلز انتشار پیدا می کند. این موج در ردة اولتراسونیک فرکانس قرار دارد و مرکز آن در حدود 36khz می باشد. دامنة موج متناسب با سرعت ضربه می باشد و همانطور که موج در طول فلز انتشار می یابد. دامنة موج بر اثر وجود کربن و دیگر ناخالصیها کاهش می یابد. این نوع شوک یا فشار همان چیزی است که ما در استفاده از روش شاک پالس، اندازه گیری می کنیم.

 

شکل 4-6 فاز Shock Pulse از مرجع [ ]

 

2-3-6 فاز ارتعاش:
همانطور که این فاشر ادامه پیدا می کند، سطح فلز فشرده و خمیده می شود. عکس العمل فلز در قبال این فشار بصورت یک سری ارتعاشات بوده تا هنگامی که این انرژی بطور کامل از بین رود. این فاز دوم برخورد، ارتعاش است و فرکانس آن بستگی به شکل، جرم، سختی و قابلیت میرایی فلز دارد.
از آنجایی فاز ارتعاشی مستقیماً ارتباط با جنس فلز و ساختار آن دارد لذا روش شاک پالس، فاز ارتعاشی را درنظر نمی گیرد.

 

شکل 5-6 پاسخ ارتعاشی یا فاز تشدید از مرجع [ ]
4-6 اندازه گیری سیگنالهای شاک پالس:
برای اندازه گیری شاک پالس از ترکیبی از فلتر و شتاب سنج با خصوصیات خاصی استفاده می شود.
شکل 6-6 shakplus و ارتعاش فیلتر نشده از مرجع [ ]
1-4-6 مرحلة اول – تقویت کردن:
سیگنالهای شاک پالس از نظر اندازه کوچک هستند و مسافت زیادی را نیم توانند طی کنند لذا از تقویت کننده ها استفاده می شود. برای این منظور از شتاب سنجهای خاصی به نام تندوم پیزو که در حدود 36KHZ می توانند تشدید پیدا کنند، استفاده می شود. با استفاده از خاصیت این شتاب سنجها، می توان این سیگنالها را تقویت کرد.
شکل 7-6 shakplus تقویت شده و فیلتر شده از مرجع [ ]
2-4-6 مرحلة دوم – فیلتر کردن:
به منظور متمایز کردن شالک پالس ها از ارتعاشات از یک سری فیلتر در حدود 36KHZ استفاده می کنند. این فیلتر کمک می کند که شلک پالس ها از تمام ارتشاعات تولید شده توسط ماشین متمایز شوند.
شکل 8-6 تبدیل به shockpulse آنالوگ از مرجع [ ]
5-6- شرایط بلبرینگها:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله ارتعاشات


دانلود مقاله بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده

 

 

دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است و بدلیل افزایش این اختلالات در سطح جوامع بر آن شدیم که به بررسی ارتباط این دو بپردازیم.
روش تحقیق
106 بیمار که به علایم دیس پپسی به درمانگاه مراجعه و در مراحل اولیه و در مراحل اولیه علت خاصی برای آنها یافت نشد، انتخاب شدند و برای این بیماران جهت بررسی بیشتر آندوسکوپی انجام شد. سپس این بیماران به دو گروه Case که در نتیجه آندوسکوپی منفی و گروه Control که در آنها نتیجه آندوسکوپی مثبت بود تقسیم و Beck's Score بعنوان شاخص افسردگی در این دو گروه سنجیده شد.
نتیجه
بررسی آماری نشان دادند که اختلاف معنی داری از نظر Beck's Score در گروه Case نسبت به گروه کنترل وجود نداشت که این به نفع رد فرضیه دخالت افسردگی در ایجاد علائم دیس پپسی در بیماران آندوسکوپی منفی است.

فهرست
عنوان صفحه
فصل یکم
مقدمه پژوهش و بیان مسئله 8
اهمیت مسئله پژوهش 11
اهداف پژوهش 18
فرضیه یا سئوالات پژوهش 18
تعریف واژگان 18
فصل دوم
بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده 21
فصل سوم:
روش اجرای پژوهش 26
تعریف جامعه پژوهش 26
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه 26
نوع پژوهش و روش انجام کار 26
ابزارهای بکارگیری 27
روش های تجزیه و تحلیل داده ها 27
رعایت نکات اخلاقی 27
فصل چهارم:
نتایج 30
جداول 31
فصل پنجم:
بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی 37
محدودیت و پیشنهادها 40
بخش ضمایم:
فهرست منابع 43
پرسشنامه 46
چکیده انگلیسی 53


مقدمه
دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی که اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یک سندروم است، به این معنی که دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینکه بر تشخیص خاصی دلالت کند. یافتن مکانیسمی که توجیه کننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراکلینیکی دارد.
مواردی وجود دارند که در آنها هیچ کدام از مطالعات بالینی و پاراکیلینیکی، منجر به کشف یک مکانیسم شناخته شده که پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملکردی functional dyspepsia استفاده می شود.
اساساً اختلالات عملکردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیک (Organic) قرار می گیرند. به طور کلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.
نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند که دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنکه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی که منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیک معده و اثنی عشر، رفلاکس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)
دیس پپسی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامن‌گیر متجاوز از یک چهارم جمعیت عمومی جهان است و یکی از علل شایع مشورتهای پزشکی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شکایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا که هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یک میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسکوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم کارایی بیماران را کاهش قابل ملاحظه‌ای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادکننده بر همگان مشهود است.
در بسیاری از بیماریهای عملکردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شک قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم کاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.
با کشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واکنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیک، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشکی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترک بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مکانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملکردی (Functional) تصور کرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملکردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیک چندان صحیح نخواهد بود. بلکه باید مکانیسم‌های درونزای را درنظر داشت که مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.
در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیک انتخاب شده است. در نوع عملکردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده که علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملکردی و نوع ارگانیک به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است که آیا میزان افسردگی در کسانی که دیس پپسی عملکردی دارند تفاوتی با کسانی که دیس پپسی ارگانیک دانرد می کند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملکردی پرداخته شده است.

بیان مسأله
دیس پپسی (Dyspepsia)
دیس پپسی یک نشانگان گوارشی است که با ترکیبی از درد شکمی و شکایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مرکزی قسمت فوقانی شکم لوکالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاکس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریک پذیر (IBS) متفاوت است (1).
تعریف دیگری که برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است که Barbara etal از آن استفاده کرده اند و بدین صورت است که علایم دوره‌ای یا پایدار شکمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، که بیماران یا پزشکان معتقدند که به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملکردی ممکنست برای بیمارانی به کار رود که این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).
این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیک، سیستمیک و متابولیک متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای که توجیه کننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملکردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).
در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درک ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شکم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند که می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).
مکانیسم هایی که در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حرکتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).
در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح کننده وجود مکانیسم های متعدد پاتولوژیک زمینه ای در دیس پپسی عملکردی است بر اساس مکانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود که این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یکسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.
دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملکردی (Functional)، ایدیوپاتیک، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.
دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).

انواع دیس پپسی
1) دیس پپسی ثانویه
در 40 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یک علت ارگانیک برای توجیه علائم پیدا کرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (5)
شایعترین بیماریهای ارگانیک که منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیک (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاکس معده – مری (GERD)، کانسر معده، گاستروپارزی، کوله لیتیازیس، پانکراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای که منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسکیمیک روده ای و سرطانهای شکمی خصوصاً پانکراس (4).
2)دیس پپسی عملکردی
در حدود 60 درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به کشف عامل توجیه کننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملکردی، ایدیوپاتیک، اویله یا بدون زخم می نامند (6 و 1). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یک ماه تعریف می شود ناراحتی های شکمی می توانند سیری زودرس، نفخ شکمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شکایت باید در دوره‌های زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینکه شواهد بالینی و پاراکلینیکی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسکوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یک بیماری ارگانیک توجیه کننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شکایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریک پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (7)
دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم می‌شوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاکس مانند (Reflux like)، اختلال حرکتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (5).
این تقسیم بندی بر اساس شکایت عمدة بیمار است به این صورت که در نوع زخم مانند شکایت اصلی بیمار، درد اپی گاستر است شکایتی که به طور عمده در بیماری اولسرپپتیک هم وجود دارد.
دیس پپسی رفلاکس مانند، با سوزش سر دل (Huitvuros)، رگورژیتاسیون محتویات معده در داخل مری، و یا هر دو، بدون وجود شواهد آندوسکوپیک واضح به نفع وجود مخاط بارت یا ازوفاژیت مشخص می شود. در دیس پپسی اختلال حرکتی مانند (Dxysmotulity)، تهوع و استفراغ، سیری زودرس، نفخ و احساس سنگینی شکم شکایت غالب است.
در صورتی که بیمار مشخصات هیچ یک از گروههای فوق را نداشته باشد یا بیمار ترکیبی از علایم فوق را دارا باشد دیس پپسی از نوع غیراختصاصی (Non Specific) است. (7 و 5)
بین 40 تا 80 درصد از بیماران ممکن است شکایاتی را داشته باشند که به دو زیرمجموعه یا حتی بیشتر تعلق دارند به علاوه، شکایات، با گذشت زمان تغییر می کنند.
البته لازم به ذکر است که بر طبق آزمونهای انجام شده فقط وجود یا عدم وجود یک علامت یا مجموعه ای از علایم دیس پپسی کمکی به تقسیم بندی بیماران بر اساس تابلوی پاتوفیزیولوژیکی آنها نمی کند درحالیکه جنس مونث، وزن کم بدون و پری متوسط تا شدید سر دل بعد از غذا یا استفراغ بعد از غذا نشانه های احتمالی gostic Motor abnamalties هستند (179.
پاتوژنزدیس پپسی
فرضیه های متعددی برای توجیه بروز علایم و نشانه های دیس پپسی بدون زخم عنوان شده که مهمترین آنها ذکر می شوند. برطبق یک فرضیه، افزایش سطوح ترشح اسید معده یا افزایش اسید معده یا افزایش حساسیت به اسید و یا هر دو مکانیسم عامل ایجاد شکایت مربوط به دیس پپسی می باشند (3). فرضیه اختلال حرکتی، این پیشنهاد را مطرح می سازد که اختلالات حرکتی دستگاه گوارش فوقانی نظیر، رفلکس معده – مری (GERD)، گاستروپارزی، اختلالات حرکتی روده کوچک یا دیس کنزی صفراوی سبب بروز علایم و شکایات دیس پپسی می شوند، اختالالات حرکتی معده، به وسیله مطالعات سینتوگرافی تخلیه معده، الکتروگاستروگرافی و مانومتری آنترودئودنال در 25 تا 60 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم ثابت شده است (6 و 5 و 3).
گاستریت ناشی از ویروس، التهابات عفونی ناشی از هلیکوباکترپیلوری و «عدم تحمل غذایی» که بر اثرات آلرژیک یا پاسخ های ترشحی وابسته به مواد غذایی خاصی تکیه می کند، از دیگر فرضیه های مطرح شده هستند (8).
آنچه اهمیت دارد، توجه این موضوع است که تغییرات سطوح ترشح اسید، یا اختلالات حرکتی، ممکنست ثانویه به عامل اتیولوژیک دیگری باشند. به بیان دیگر، باید این احتمال را در نظر داشت که اختلالات مذکور، در سیر بیماری پدید آیند و معلول عامل اتیولوژیک باشند نه اینکه عامل ایجاد بیماری.
فرضیة تشدید گیرنده های احشایی، بر اساس این باور است که شکایات دیس پپسی به علت افزایش پاسخ به تحریکات فیزیکی نظیر فشار ناشی از دیستانسیون و تحریکات روانی می باشد (5).
بالاخره فرضیه روانی، بر اثرات اختلالات روانی در بروز شکایات گوارشی تکیه می‌کند و افسردگی و اضطراب یا اختلالات سایکوسوماتیک را منشاء اولیه بیماری می دانند (5 و 1).
گزارش شده است که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی بیشتر دچار اضطراب neurotucisme و افسردگی نسبت به جامعه سالم هستند توانایی این افراد برای مطابقت با عوامل استرس زا ممکنست ناکامل بوده و راهی که برای کنار آمدن با عوامل استرس زا انتخاب می کنند ممکن است بر علایم آنها تأثیر بگذارد (23).
اعتقاد به فشار روانی دیس پپسی تا آنجا پیش رفته است که برخی از صاحب نظران دیس پپسی بدون زخم را، دیس پپسی عصبی (Nerrous Dyspepsia) نامیده اند (10).
در مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، اختلالات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی در مبتلایان به دیس پپسی نسبت به افراد سالم به نسبت بیشتری وجود داشته است و این حالت، مستقل از وجود شکایت بوده است هرچند ذکر شده که این ارتباط از نظر بالینی ممکن است چندان معنی دار نباشد (10)

درمان دیس پپسی
در مورد درمان دیس پپسی عملکردی یا بدون زخم، اختلاف نظر فراوانی وجود دارد اطلاعات متنوع و بعضی اوقات متناقضی در بارة درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم یافت می شود درمان مبتنی بر اصول پاتوفیزیولوژیک و مکانیسم پاتوژتو بیماری است. درمانهایی پیشنهاد شده اند که هر یک بر اساس یکی از تئوریهای پاتوژنز، شکل گرفته است.
با توجه به تنوع و عدم قطعیت این تئوریها درمانها هم متعدد و در عین حال فاقد پشتوانه مستحکم هستند. به طور کلی بررسی های درمانی وسیعی انجام گردید که شامل داروهای ضد ترشحی، داروهای پروکنتیک و ریشه کنی هایکوباکترپیلوری است.
به همه بیماران توصیه می شود از ریسک فاکتورهای اولسرپپتیک ازجمله مصرف داروهای NSAID، مصرف سواد محرک مانند کافئین و مصرف سیگار پرهیز کنند. در برخی مطالعات، عنوان شده است که دوزهای بالاتر از داروهای کاهنده اسید معده اثرات مثبتی دارد ولی داروهای پروکینتبک Prokinetic، آنتی اسیدها و بلوکرهای گیرندة (H2Blockers)H2، به میزان کمی، نسبت به پلاسبو موثر بوده اند. داروهای روان درمانی به ویژه ضد افسردگی های 3 حلقه ای در کاهش شکایات ناشی از ذیس پپسی، موثر ارزیابی شده اند. برای این منظور داروهای SSRI (مهارکننده بازجذب سروتونین) و داروهای ضد اضطراب نیز بکار رفته اند.
درمانهای روانشناختی (Pshckological Treatment) از قبیل Biofeed – back و Stress management و Interpersonal psychetherapy و Cognitive Therapy نیز در دیس پپسی عملکردی مؤثر بوده اند (11 و 9).
اهداف
هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) طی 3 ماهه دوم سال 1383 می باشد .
اهداف فرعی
1)‌تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
2)تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
3) تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک سن
تعاریف به کار رفته در این پژوهش
افسردگی :برای سنجش میزان افسردگی در بیماران مورد مطالعه از فرم Becks Depression Inventory که استاندارد شده با جامعه ایران بود استفاده شد. (ضمیمه دو)‌و در این پژوهش score>8 را مثبت و score<18 را منفی فرض کردیم (26) ولی شدت افسردگی در نظر گرفته نشده است .
- علایم دیس پپسی :در این پژوهش از یک فرم دموگرافیک (ضمیه 1)استفاده شد که در آن شش علامت عمده دیس پپسی (دل درد.ترش کردن – آروغ زدن – احساس پرسردل)(18) از بیماران سئوال شده و یک سئوال باز جهت بیان مشکلات دیگر نیز مطرح شده بود .
- یافته های آندوسکوپی مثبت :شامل اولسریپتیک – ازوفاژیت – هیاتال هرنیا – ضایعه تومورال و گاستریت بود .
انواع متغیرهای مورد مطالعه
1)جنس
2) سن
3) یافته های مثبت آندوسکپی
4)یافته های منفی آندوسکوپی
5) افسردگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Review of Literature

بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Pam xiaoping (2000) و همکاران طی مطالعه ای به بررسی فاکتورهای روانی در شکل گیری و درمان دیس پپسی عملکردی پرداخته اند گروه مورد مطالعه شامل 24 نفر بیمار سرپایی و بستری (بین 77-16 ساله با میانگین سنی 02/15 65/47 سال) و شامل 14 نفر زن و 15 نفر مرد بود که شکایت اصلی آنها دیس پپسی بود در 18 مورد از آنها با آندوسکوپی شواهدی دال بر گاستریت کشف شد و 6 نفر باقیمانده پاتولوژی خاصی نداشتند تمام24 بیمار مبتلا به FD قبلاً تحت درمان با داروهای آنتی اسید، آنتی کلنیژیک ها، پروکینیتکها و رژیم غذایی برای مدتی بین 6 ماه تا 6 سال قرار گرفته بودند و هیچ بهبودی قابل توجهی نداشتند 24 داوطلب سالم به طور اتفاقی انتخاب شدند (بین 57-18 ساله با میانگین سنی 76/16 4533 سال 10 زن و 14 مرد مرد) و گروه کنترل را تشکیل دادند از تمام افراد مورد مطالعه HRSD و HAS و SCl-90 طی مصاحبات گرفته شد 13 بیمار تحت درمان با Paroxetin برای 8 هفته و 11 بیمار تحت درمان با فلوکستین برای 8 هفته قرار گرفتند و روان درمانی بیشتر به صورت شناختی رفتاری (Cognitive-behaviaral) انجام شد و تشویق شدند که بدون توجه به علائم گوارش خود به زندگی نرمال بازگرداند.
قبل از درمان تفاوت فاحشی از نظر Score در HESD و HAS بین گروه مورد و گروه شاهد وجود داشت و نتایج قبل از درمان نشان داد که به طور معمول افسردگی و اضطراب. بیشتر اضطراب در بیماران مبتلا به FD یافت می‌شود بعد از 8 هفته در سال تمام 24 بیمار مبتلا به FD بهبود قابل ملاحظه یا در علایم گوارشی پیدا کردند به این ترتیب محققین نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی در اتیولوژی دیس پیسی عملکردی نقش عمده ای ایفا می نمایند و آنتی دپرسان‌ها در درمان بیماران مؤثرند (12).
C Ron Norton (1999) و همکاران به بررسی میزان شیوع اختلالات گوارش هملکردی و ارتباط آنها با افسردگی و اضطراب پرداخته لذا آنها 89 دانشجوی زن و 38 دانشجوی مرد سال اول دانشگاه را انتخاب کردند از تمام آنها پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه MUQ (جهت بررسی وضعیت پزشکی آنها) و پرسشنامه دیگری که در سایر مطالعات جهت تائید تشخیص F.D به کار رفته بود و جهت بررسی اختلالات روانپزشکی از پرسشنامه 16 سؤاله The Anxiety Sensitivity (ASI)، و (BAI)
Beack,s Depression Inventory, Beck,s Anxiety Inventory (BDI) استفاده شد.
نتایج نشان داد که 2/51 درصد از افراد مورد مطالعه به نوعی از FGI مبتلا بودند که بیشترین آنها، حدود 8/22 درصد از جمعیت مورد مطالعه، گرفتار F.D بودند افرادی که دارای F.D بودند Score بالتری از ASI و BDI را دارا بودند و نتیجه گرفتند که اضطراب و افسردگی با FGI در ارتباط است (13).
H.Metz (1998)، به بررسی تأثیر داروهای ضد افسردگی برروی شکایات، وضعیت خواب و ادراکات احشایی و (Ui Sceral Percaption) در بیماران مبتلا به F.D پرداخته اند در این مطالعه بیماران به دو گروه تقسیم شده اند یک گروه آمی تریپتیلین با دوز mg5 در زمان قبل از خواب دریافت کرده و گروه دوم دارونما (Plaveno) گرفته اند.
نتایح مطالعه نشانگر اثرات سودمند آمی تریپتلین با دوز پایین در درمان این بیماران بود (14).
Sourg - Yeal Lee (2000) و همکاران، استرس و افسردگی را در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم مورد بررسی قرار دادند آنها 30 بیمار مبتلا به F.D را که به صورت سرپایی مراجعه می کردند و 65-18 ساله بودند و تشخیص NUD داشتند را مورد بررسی قرار دادند تشخیص NUD براساس معیارهای Tally و همکاران برای آنها گذاشته شده بود آنها 30 نفر از افراد مراجعه کننده به درمانگاه که هیچ نوع بیماری ارگانیک و علایم بالینی نداشتند را به عنوان گروه انتقال انتخاب کردند جهت بررسی وضعیت خلقی – روانی افراد از پرسشنامه استفاده شده بود جهت بیماران آزمایشات بالینی مونیتورینگ 24 ساعته PH و مانومتری ازوفاژ جهت R/O سایر علل انجام و قویاً ابتلا به F.D در آنها تأیید شد بیماران مبتلا به NUD میزان ابتلای شگفتی، نسبت به گروه کنترل، به افسردگی داشتند و در بررسی حوادث استرس تفاوت قابل ملاحظه ای با گروه کنترل داشتند نتایج این بررسی عنوان کرد که افراد مبتلا به NUD افسردگی ارتباط معکوسی با حمایت بین فردی داشته است ولی در مورد اضطراب بین دو گروه تفاوت بارزی مشاهده نشد (15).
ChouLT (2001) و همکاران مطالعه ای در باره ارتباط افسردگی و دیس ریتمی های معده و دیس پپسی عملکردی انجام داده اند 39 بیمار و 18 شاهد سالم مورد ارزیابی قرار گرفته اند نتایج مطالعه نشان دادند که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی با اختلالات حرکتی معده (که با الکتروگاستروگرافی ثبت می شد)، ارتباط معنی داری با افسردگی ندارد (هرچند، در کل در گروه مبتلا به دیس پپسی، افسردگی نسبت به گروه شاهد به میزان بیشتری مشاهده شد (16). لازم به ذکر است در جستجوهای انجام شده مطالعه ای بین افراد بیمار دارای پاتولوژی ثابت شده و افراد بیمار بدون پاتولوژی ثابت شده که آنها را مبتلا به F.D فرض کنیم، از نظر شیوع ابتلا به افسردگی یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روش انجام تحقیق
Method and Materials

روش اجرای پژوهش
تعریف جامعه پژوهش: کلیه بیمارانی دارای علایم دیس پیسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان آموزشی – درمانی حضرت رسول اکرم می باشد.
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه:
روش نمونه گیری آسان و با استفاده از بیماران در دسترس و همکاری کننده می باشد حجم نمونه بر اساس فرمول زیر با میزان خطای 0/03، 106 نفر برآورد می شود.

نوع پژوهش و روش انجام کار:
این مطالعه توصیفی – مقطعی می باشد.
پس از کسب اجازه از مسئولین درمانگاه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و ایجاد هماهنگی های لازم جهت بررسی وضعیت روانی 106 تفر بیمار مراجعه کننده به درمانگاه انتخاب شدند و تمامی این افراد بیمارانی بودند که علائم دیس پپسی را داشتند ولی تا قبل از آن آندوسکوپی تشخیصی نداشتند سپس فرم Beck,s Depression Inventory (ضمیمه یک) که جهت سنجش وضعیت روانی از نظر افسردگی انتخاب شده است توسط جمعیت مورد پژوهش پاسخگویی خواهد شد علاوه بر آن از یک فرم علامت شناختی شامل مشخصات علائم بیمار و متغیرهای مداخله گر نیز استفاده خواهد شد پس از پاسخگویی به این فرم ها جواب آندوسکوپی آنها با همکاری مسئول بایگانی استخراج و یادداشت خواهد شد افرادی که در این مطالعه شرکت داده شدند که از نظر سوادی و وضعیت جسمی قادر به پاسخگویی به سؤالات باشند. پس از جمع آوری داده های خام بیماران به دو گروه آندوسکوپی منفی (گروه CaSe) و آندوسکوپی مثبت (گروه Control) تقسیم شده و با استفاده از جداول و روش آمار توصیفی درصد فراوانی افسردگی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ابزار بکارگیری
1)پرسشنامه ضمیمه شماره 2 جهت تعیین وجود یا عدم وجود دیس پپسی می باشد.
2)پرسشنامه ضمیمه شماره 1 را که پرسشنامه Beck می باشد و علایم افسردگی را می سنجد و از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است
روش تجزیه و تحلیل داده ها
با توجه به فرضیات مطرح شده، روش آمار توصیفی و جداول درصد فراوانی استفاده می گردد
رعایت نکات اخلاقی
1)جهت انجام مطالعه، معرفی نامه اخذ شده از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران به مرکز مربوط ارائه شده از مسئولین مرکز اجازه لازم اخذ شد.
2) باورها، رفتار و سنت های جامعه رعایت شد
3) پژوهشگر اهداف پژوهش را برای کلیه شرکت کنندگان تشریح نموده و رضایت آگاهانه آنهاغ را کسب و متعهد به رعایت رازداری در مورد اطلاعات شخصی و پزشکی شرکت کنندگان شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتایجResults

نتایج
در این تحقیق از 106 بیمار مورد مطالعه 53 تن مرد و 53 نفر زن بودند. سن مبتلایان بین 19 و 85 سال با میانگین 92/45 و انحراف معیار 88/17 سال بود. در مردان میانگین سن 79/46 با انحراف معیار 20/17 سال و در زنان 08/45 با انحراف معیار 83/18 سال بود. بنابراین سن ابتلاء به میزان اندکی (68/1 سال) در زنان پایین تر بود.
بیماران به دو گروه مورد (Case) و شاهد (Control) تقسیم شدند. گروه Case به صورت اتفاقی از بین بیماران مبتلا به دیس پپسی همراه با یافته های منفی آندوسکوپیک انتخاب شدند. گروه کنترل مبتلایان به دیس پپسی بودند که یافته های مثبت آندوکوپیک داشتند و با توجه به متغیرهای مداخله گر با گروه مورد همسان (match) شده بودند. متغیرهای مداخله گر در این مطالعه: سن، جنس، یافته های مثبت آندوسکوپیک، یافته های منفی آندوسکوپیک ، افسردگی در جریان همسان سازی (matching) 9 بیمار به علت عدم وجود مورد یا شاهد مناسب از مطالعه خارج شدند.

جدول 1- توزیع افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
جنسیت تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مرد 53 47 3/55 67/88
زن 53 38 7/44 69/71

 

 

 

جدول 2- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک سن
سن تعداد کل فراوانی درصد کل درصد گروهی
29-19 15 5 7/6 3/33
40-30 18 10 3/13 5/55
51-41 20 12 16 70
62-52 17 15 20 23/88
73-63 18 16 3/21 8/88
84-74 18 17 7/22 4/94

 


جدول 3- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
یافته های آندوسکوپی تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مثبت 52 49 51/50 14/97
منفی 54 48 49/49 17/91

 

در دو گروه Case و کنترل Chi-Square تأئید می شود و با توجه به این که این نیز به نفع رد دخالت افسردگی در ایجاد دیس پپسی می باشد به انجام آن پرداخته ایم.
و در حین نتیجه گیری و بررسی های آماری نتیجه زیر به دست آمد:
ارتباط بین جنس و جواب آندوسکوپی سنجیده شد و با استفاده از آزمون Chi-Square این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود و این به این معنی است که بررسی علل سایکولوژی و Bercks Score در مردان قابلیت افتراق بهتری در گروه AND منفی می باشد یعنی در گروه مردان سنجش این Score ارزش بیشتری دارد.

Beck’s EndosCopy Crosstabulation
Count

 

Total EndosCopy
Nagative Positive
51 30 21 Positive Depression
55 25 30 Negative
106 55 51 Total

 

 

 

Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson 1/372(b) 1 .243
Continuity Correction (a) 0/765 4 .382
Like lihood Ration 1/350 1 .245
A Compused or for a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.04.

 


General EndosCopy Grosstabulation

 

Total EndosCopy
Nagative Positive
53 23 30 Male Gender
53 38 15 Female
106 53 51 Total

 

 

 

Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson chi-square 3.945(b) 1 .047
Continuity Correction (a) 2.899 1 .89
Like lihood Ration 4.000 1 .045
Acamputed onlyfor a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.50

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بحث و نتیجه گیری
Discussion and Conclusion

 

جدول شماره 1: توزیع فراوانی افسردگی را بر حسب جنس نشان می دهد. این نتایج میزان افسردگی را در مردان بیشتر نشان می دهد به صورتی که 3/55 درصد از مردان و 7/44 درصد از زنان دچار افسردگی بودند.
جدول شماره 2: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران دیس پپسی را بر حسب سن نشان می دهد. بیشترین شیوع افسردگی در گروه سنی 84-74 سال و بعد از آن در گروه سنی 73-63 سال بوده داست.
جدول شماره 3: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران مبتلاء به دیس پپسی برحسب یافته های آندوسکوپی را نشان می دهد. برحسب نتایج بدست امده بیماران با یافته های مثبت آندوسکوپی 51/50 درصد و بیماران با یافته های منفی آندوسکوپی 49/49 بوده است.

بحث
بر اساس نتایج به دست آمده افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح می باشد و بر اساس مطالعات آماری انجام شده در این پژوهش شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی داشتند تفاوت معنی داری با گروه آندوسکوپی مثبت نداشت.
در مقالاتی که در حین تدوین این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند هیچ یک به مقایسه وجود بیماری افسردگی و بررسی عوامل روانشناختی و Score های اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم و همراه با زخم نپرداخته بود. ارتباط عوامل خلقی به ویژه افسردگی با علایم گوارشی همواره مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه آنها به صورت دو عامل در طول هم (افسردگی و به دنبال آن F.D) و یا دو عامل در عرض هم (افسردگی به عنوان یک بیماری همراه با F.D) بوده است از این لحاظ به ساده ترین روش به بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران علامتداری پرداختیم که به دو گروه تقسیم می شدند.
گروه اول گروه Case بودند که در آندوسکوپی انجام شده هیچ گونه یافته مثبت ارگانیکی که توجیه کننده علایم بالینی آنها باشد نداشتند که از آنها به عنوان FD یادکردیم گروه دوم پاتولوژی خاصی در آندوسکوپی به نفع عامل زمینه ای ارگانیک داشتند (گروه Control) با این تفکر که اگر افسردگی به عنوان یک بیماری همراه برای دیس پپسی عملکردی مطرح باشد باید حداقل شیوع افسردگی در هر دو گروه یکسان باشد به بررسی شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی را داشتند و گروه کنترل پرداختیم و تفاوت معنی داری بین دو گروه بدست نیاوردیم.
ارتباط موجود بین اختلالات عملکردی گوارشی و اختلالات روانی به ویژه افسردگی، در مطالعات فراوانی مورد توجه و آزمون قرار گرفته و همواره نتایج به نفع وجود همراهی بین این دو بیماری بوده است (22-19) در واقع نه برروی اثبات وجود این همراهی، بلکه بر وجود عوامل خلقی به عنوان اتیولوژی دیس پپسی عملکردی متمرکز شده اند.
Talleyand piper (1986) ارتباطی بین استرس، با درنظر گرفتن حوادث اصلی و مهم زندگی، و دیس پپسی عملکردی پیدا نکردند (24) با این وجود Nyren(1985) و همکاران نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی نقش بسزایی در اتیولوژی دیس پپسی بدون زخم ایفا می کند
(25) S.N.Furmar (1995) و همکاران بیان کردند که Score کلی استرس، هم با Score علایم بالینی آغازگر و هم با پاسخ به درمان در ارتباط است ولی زمانی این حالت برقرار است که افراد مورد پژوهش به دو گروه تقسیم شوند (23)
Xppea et al 2002 بیان کردند که: «اخیراً نشان داده شده است که فاکتورهای سایکولوژیکی هم نقش عمده ای در ایجاد F.D دارند «یک مدل فیزیولوژیکی – روانی – اجتماعی برای پاتوژنز آن مطرح کردند که در این مدل هر سه فاکتور مستقلاً ولی با تداخل با یکدیگر عمل می کردند.
Comillean , Talley (1991) 76 بیمار مبتلا به F.D را با معیارهای افسردگی، اضطراب و تغییرات شخصیتی سنجیدند و فهمیدند که بیماران مبتلا به F.D میزان امتیازات بالاتری گرفتند.
Haug et al (2002)بیمارانی را که به دلیل دیس پپسی گاستروسکوپی شده بودند تحت آزمونهای سایکومتریک قرار داند این آزمونها در ارتباط با افسردگی، اضطراب، تغییر شخصیت و علایم سوماتیک بود و در مطالعه آنها نیز Score گروه مبتلا به دیس پپسی تفاو.ت فاحشی با گروه کنترل (بدون علایم دیس پپسی) داشتند (12) البته به دلیل اینکه، اشکالاتی بر این پژوهش وارد است ازجمله کم بودن حجم نمونه و عدم دسترسی به آزمایشات بالینی رد کننده عوامل حرکتی دیس پپسی نمی توان این را قویاً و به صورت یک قانون بیان کنیم که افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  55  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده


دانلود مقاله استاندارد روش اندازه‏گیری ید ( بر حسب ید ور پتاسیم )

 

 هدف
هدف از تدوین این استاندارد ارائه روش تعیین مقدار ید ( بر حسب ید ور پتاسیم ) در خوراک دام و طیور می‏باشد .
2- دامنه کاربرد
این استاندارد برای تعیین مقدار ید در خوراک دام و طیور کابرد دارد :
3- روش اندازه‏گیری مقدار ید
تعیین مقدار ید در خوراک دام و طیور به یکی از دو روش زیر انجام می‏گیرد ,
3-1- روش الف .
3-1-1- معرف ها
3-1-1-1- تاکادیاستاز
3-1-1-2- شناساگر متیل اورانژ برای تهیه آن 0/5 گرم متیل اورانژ را در آب حل کرده و تا یک لیتر رقیق کنید .)
3-1-1-3- اسید سولفوریک رقیق 2 نرمال
3-1-1-4- آب بروم : محلول مائی اشباع شده : غلظت تقریبی را ( میلی گرم در میلی لیتر ) با افزودن حجم معینی ( توسط بورت ) به بالن محتوی 5 میلی لیتر از محلول ید ور پتاسیم 10 درصد تعیین کنید . 5 میلی لیتر از محلول اسید سولفوریک رقیق اضافه کنید و یذ آزاد شده را با محلول نرمال تیوسولفات سدیم عیارسنجی کنید .
3-1-1-5- محلول تقریبا یک درصد سولفیت سدیم ( وزن به حجم )
3-11-6- محلول تقریبا 5 درصد فنل ( وزن به حجم )
3-1-1-7- محلول تقریبا 10 درصد ید ور پتاسیم ( وزن به حجم )
3-1-1-8- محلول استاندارد تازه تهیه دشه 0/005 نرمال تیو سولفات سدیم
3-1-1-9- محلول یک درصد نشاسته ( وزن به حجم ) تازه تهیه شده
3-1-1-10- محلول کلرور سدیم برای تهیه آن 10 گرم کلرور سدیم را در آب حل کرده و حجم آن را به 100 میلی لیتر برسانید .)
3-1-1-11- محلول ید ور پتاسیم شاهد : 0/328 گرم ید ور پتاسیم را در آب حل کرده و حجم آن را به 250 میلی لیتر برسانید . 5 میلی لیتر از این محلول را تا 250 میلی لیتر رقیق کرده و 5 میلی لیتر آن را به عنوان شاهد مورد استفاده قرار دهید که معادل یک میلی گرم ید و یا 0/308 میلی گرم ید ور پتاسیم است .
3-1-2- آماده کردن محلول نمونه :
3-1-2-1- بدقت حدود 50 گرم از نمونه را وزن کرده و آن را در 100 میلی لیتر آب مقطر حل کنید . 2 گرم تاگادیاستاز به آن بیافزایید و بگذارید در حرارت 37 درجه سانتی گرادبه مدت 2 ساعت بماند محلول را صاف کرده و باقی مانده را با آب بشویید محلول صاف شده و آب‏های شستشو صاف شده را روی هم بریزید و حجم آن را در یک بالن ژوژه به 250 میلی لیتر برسانید .
3-1-3- طرز عمل :
50 میلی لیتر محلول مورد آزمون (3-1-2-1) را به وسیله پی پت به یک ارلن مایر 200 میلی لیتری منتقل نموده و سپس به وسیله اسید سولفوریک رقیق شده در حضور شناساگر متیل اورانژ خنثی کنید , سپس به وسیله بورت قطره قطره آب برومی که حاوی 20 میلی گرم برم باشد به محلول اضافه کنید بعد از چند دقیقه بوسیله افزودن قطره قطره سولفیت سدیم و بهم زدن مداوم برم آزاد باقی مانده را از بین ببرید . قسمت دهانه و دیواره‏های ارلن مایر را با آب مقطر شستشو و کاملا برم آزاد را بوسیله افزودن یک تا 2 قطره محلول فنل خارج کنید . یک میلی لیتر اسید سولفوریک رقیق و 5 میلی لیتر محلول ید ور پتاسیم افزوده و ید آزاد شده را به وسیله محلول تیو سولفات سدیم استاندارد در حضور یک میلی لیتر معرف نشاسته که در انتهای عمل تیتره کردن اضافه کرده عیارسنجی نمایید .
همراه با این آزمون یک یا چند آزمون شاهد با معرف‏ها بکار برید که از 50 میلی لیتر محلول کلر ور سدیم که به آن مقدار کافی محلول شاهد ید ور پتاسیم افزوده شده استفاده نمایید .
3-1-4- محاسبه :
3-1-4-1- درصد ید به صورت ید ور پتاسیم بر اساس ماده خشک مساویست با :

که در آن
= V1 حجم محلول تیو سولفات سدیم استاندارد مورد احتیاج برای آزمون محلول نمونه آماده شده بر حسب میلی لیتر
= V2 حجم محلول تیوسولفات سدیم مورد احتیاج برای آزمون شاهد بر حسب میلی لیتر
= N نرمالیته محلول تیوسولفات سدیم استاندارد
= W وزن ماده مورد آزمون ( بند 3-1-2-1)
= M درصد رطوبت
3-2- روش ب
3-2-1- روش اندازه‏گیری ید ( روش C.A.O.A) Elmslie - Calwell
3-2-1-1 معرف‏ها
3-2-1-2- کربنات سدیم
3-2-1-3- محلول سود (1+1)
3-2-1-4- الکل اتیلکیک
3-2-1-4- محلول اشباع شده آب برم Br-H2O
3-2-1-5- اسید فسفریک 85 درصد
3-2-1-6- معرف متیل اورانژ
3-2-1-7- کریستال اسید سالسیلیک
3-2-1-8- ید ور پتاسیم
3-2-1-9- تیو سولفات 0/005 نرمال
3-2-1-10- معرف نشاسته تازه تهیه شده
3-2-2- وسایل :
3-2-2-1- بوته پلاتینی یا نیکلی
3-2-2-2- کوره الکتریکی
3-2-3- طرز عمل :
مقداری از نمونه را که شامل 3 تا 4 میلی گرم ید باشد در یک بوته نیکلی یا پلاتینی 200 تا 300 میلی لیتری قرار داده و حدود 5 گرم کربنات سدیم و 5 میلی لیتر محلول سود (1+1) و 10 میلی لیتر الکل به آن اضافه کنید . به نحوی که نمونه کاملا مرطوب شود و آنگاه آن را در حرارت 100 درجه و به مدت 30 دقیقه خشک کنید دقت شود که از پخش شدن نمونه جلوگیری به عمل آید .
سپس بوته و محتوی آن را در کوره با حرارت 500 درجه سانتی گراد حرارت به مدت 15 دقیقه بسوزانید و عمل سوزاندن باید طوری باشد که کلیه مواد آلی سوزانده شود و خاکستر حاصل قابل اکسیده شدن با آب برم باشد سپس بوته را خنک کرده و 25 میلی لیتر آب مقطر اضافه نموده و روی بوته را با شیشه ساعت بپوشانید و آن را به آرامی به مدت 10 دقیقه بجوشانید و بعدا آن را صاف نموده و با آب جوش شستشو دهید . محلول حاصل از صافی و شستشو را در یک بشر 600 میلی لیتر جمع آوری نمایند به طوری که کل محلول صاف شده از 300 میلی لیتر تجاوز نکند . و سپس محلول را در مجاورت متیل اورانژ با اسید فسفریک 85 درصد خنثی نمایند پس از خنثی شدن یک میلی لیتر اسید فسفریک اضافی نیز به آن اضافه کنید . آب برم Br-H2O به محلول اضافه نموده و آن را به آرامی بجوشانید تا محلول بیرنگ شود و عمل جوشاندن را 5 دقیقه دیگر ادامه دهید و پس از آن چند کریستال اسید سالسیلیک اضافه نموده و محلول را تا 20 درجه خنک نمایند . آنگاه یک میلی لیتر اسید فسفریک 85 درصد و حدود 0/5 گرم ید ور پتاسیم در آن ریخته و با تیوسولفات سدیم 0/005 نرمال عیار سنجی نمایند . در نزدیکی خاتمه عمل موقعی که رنگ ید آزاد شده در حال محو شدن می‏باشد محلول نشاسته به آن اضافه شود .
هر یک میلی لیتر تیوسولفات سدیم 0/005 نرمال معادل با 0/1058 میلی گرم ید است که طبق فرمول زیر محاسبه می‏شود :

که در این فرمول
= V حجم تیوسولفات سدیم 0/005 نرمال مصرفی
= W وزن نمونه مورد آزمون
سبوس گندم جهت تغذیه دام - طیور و آبزیان (ویژگیهای و روشهای آزمون )
- 0مقدمه
سبوس گندم به سبب فراوانی تولید و قیمت مناسب و دارابودن میزان نسبی پروتئین بالا و ویتامینها و مواد معدنی به خصوص فسفر، در تغذیه دام ، طیور و آبزیان مورد استفاده قرار می گیرد. مصرف سبوس گندم در جیره غذائی دامهای نشخوارکننده به علت ملین بودن و در مورد طیور به سبب محدود بودن قابلیت جذب مواد فیبری موجود در آن نباید از میزان معینی در خوراک متراکم آنها تجاوز نماید.
- 1هدف و دامنه کاربرد
هدف از تدوین این استاندارد تعیین ویژگیهای فیزیکی - شیمیائی - اصول بسته بندی و نشانه گذاری - نمونه برداری و روشهای آزمون سبوس گندم برای تغذیه دام و طیور آبزیان می باشد.

- 2تعاریف و اصطلاحات
-1-2سبوس گندم مخلوطی از لایه های مختلف پوسته و قسمتهای جوانه و لایه آلورن 1 در دانه گندم که در اثر عملیات آسیابانی به عنوان سبوس جدا می شود و کمیت و کیفیت آن بستگی به نوع گندم مصرفی و فرآیند کلی کارخانه آردسازی دارد. (به ویژه از نظر میزان آرد چسبیده به سبوس ).
-2-2مواد خارجی : به هر گونه موادی غیر از سبوس گندم از قبیل باقیمانده حشرات ، کنه های مرده اندامها، تنیده ها، فضولات آنها، فضله موش و پرندگان و تیرخاک و خاشاک اطلاق می شود.
- 3ویژگیها
-1-3ویژگیهای فیزیکی
-1-1-3رنگ : رنگ سبوس گندم به رنگ گندمی که از آن تهیه شده بستگی دارد و از رنگ کرم تا قهوه ای روشن متفاوت است .
-2-1-3بو: سبوس گندم دارای بوی طبیعی مخصوص بخود است .
-3-1-3اندازه : ریزی و درشتی ذرات سبوس گندم بستگی به نوع گندم و شیوه تولید آرد در کارخانه دارد ولی به هر حال سبوس گندم نباید بیش از 30درصد وزنی حاوی ذرات نرم باشد.
-2-3ویژگیهای شیمیائی :
-1-2-3ویژگیهای شیمیائی سبوس گندم باید برابر جدول زیر (جدول شماره 1) باشد.

- 4ناپذیرفتنی ها
-1-4وجود میکروارگانیسم ها بیش از حد مجاز برابر استاندارد ملی شماره 3207ایران (بنام ویژگیهای بهداشتی و میکروبیولوژی مواد اولیه تهیه خوراک طیور و دام آماده ).
-2-4وجود هر نوع بوی غیرطبیعی و ترشیدگی
-3-4وجود هرگونه مواد خارجی (به استثنای پوسته (سبوس ) جو و یا سایر غلات حداکثر به میزان 2 درصد).
-4-4وجود آفات انباری به هر میزان
-5-4وجود سموم آفت کش - میزان باقیمانده سموم در سبوس گندم نباید از حد مجاز استانداردهای مربوطه بیشتر باشد. (طبق موازین سازمان دفع آفات نباتی ).
- 5نمونه برداری
نمونه برداری سبوس گندم طبق استاندارد ملی ایران به شماره 331(آخرین تجدیدنظر) (روش نمونه برداری کنجاله دانه های روغنی ).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله استاندارد روش اندازه‏گیری ید ( بر حسب ید ور پتاسیم )