چکیده
در مورد معانی اعتباری نفس الأمری (وجوب ،امکان،امتناع) همیشه ظرف اتصاف جهان خارج است،اگر چه ظرف عروض را عالم اندیشه تشکیل می دهد.
ممکن برای موجود شدن هم محتاج به علت ایجادی و هم نیاز به علت ایجابی دارد-ماهیت ممکن به گونه ای است که تا وقتی که از ناحیه علت خود به سر حد وجوب و لزوم نرسد هرگز موجود نخواهد شد و علت نیز در مقام ترجیح وجود معلول ،تا زمانی که ترجیح خود را به سرحد ایجاب و الزام نرساند علت نخواهد بود. یعنی اینکه شیء تا زمانی که به مرحله ی وجوب و ضرورت نرسد،موجود نمی گردد. و مناط نیاز ممکن به علت نه حدوث است و نه چیزی دیگری بلکه امکان است. و اما ضرورت ،ضرورت اقسامی دارد و از میان اقسام ضرورت آنچه در فلسفه اسلامی و در برهان وجوب و امکان اهمیت دارد ضرورت ازلی است.همچنین در مقابل هر یک از معانی امکان سلبی یکی از ضرورتها قرار دارد.
معانی مختلف امکان را می توان دردو دسته قرار دارد یک دسته از معانی امکان فقط محدود به ذهن است و آن عبارت است از امکان خاص و امکان عام و دسته ی دیگر هم مربوط به عالم خارج از ذهن است مانند امکان فقری،استقبالی ،امکان وقوعی و امکان استعدادی.
برهان وجوب و امکان از براهین مهم و متقن در اثبات وجود خداست که اکثر فلاسفه به آن توجه داشته اند.و هر یک از فلاسفه با توجه به شیوه و مسلکشان ،تقریرهای متفاوت از این برهان دارند.عده ای براساس امکان ماهوی وعده ای دیگر براساس اصالت وجودی ، هریک تقریرهای خاص خود را از این برهان درکتب فلسفی خودشان بیان نموده اند .
مقدمه
یکی از دغدغه های مهم بشر در طول تاریخ چگونگی اعتقاد به خدا بوده است.و اساسا این سئوال مطرح بوده که آیا خدا وجود دارد یا نه؟ و سئوالی دیگر انسان این است که اگر وجود دارد چگونه آن را اثبات نماید؟ در جواب باید گفت که این مسائل و دغده ها درازایی به بلندای تاریخ بشر دارد و اساسا کسی را نمی توان پیدا کرده که بگوید من به این مسئله فکر نمی کنم.و لذا با توجه به اهمیت اثبات یگانه عالم، موضوع تحقیق خود را که به نوعی با این موضوع ارتباط دارد انتخاب نمودم.و با جمع کردن تقریرهای مختلف فلاسفه ی اسلامی در این تحقیق، امیدوارم که توانسته باشم در این راه کمک ناچیزی به اهل تفکر کرده باشم.
همانطور که می دانیم،بشر برای اثبات واجب تعالی به راههای مختلفی تمسک می جوید یکی از آن طرق که شیوه خاص فلاسفه است برهان وجوب و امکان است. و لذا این گروه (فلاسفه )توانسته اند با دلیل و برهان و با استفاده از مفاهیم وجوب و امکان، وجود خداوند را به عنوان تنها واجب الوجود به اثبات برسانند.در تحقیق حاضر با مطالعه ی کتابهای فلسفی فلاسفه ی اسلامی،به جمع آوری مهمترین تقریرهای این برهان،اقدام شده است. درباره این برهان می توان گفت که مهمترین برهان در اثبات واجب نیست ولی می تواند یک از براهین متقن و محکم در اثبات خدا به شمار آید.در تحقیق حاضر،ترتیب فصول به گونه ای است که ابتدا تمام مباحث و مطالبی که می تواند به عنوان پیش نیاز برهان باشد در فصول اولیه این تحقیق به طور مبسوط مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
هدف تحقیق
بحث و کنکاش در هر مساله ای و موضوعی ،شرح و بسط و ارائه توضیحات مفید در مورد آن می باشد.بحث و موضوع مور نظر ما هم درباره ی برهان وجوب و امکان درفلسفه اسلامی است.هدف تحقیق بررسی برهان وجوب و امکان در فلسفه ی است. اما آنچه که مدنظر ما می باشد بیان و بررسی تقریرهای مختلف این برهان از دیدگاه فلاسفه اسلامی است.
ما در این نوشتار قصد داریم که با روشی متفاوت و جدید مهمترین دیدگاهها و تقریرهای مختلف این برهان را در فلسفه ی اسلامی،در این نوشتار جمع آوری و بررسی نماییم.
به نظر می رسد که تا کنون، کسی به این شیوه توجه نداشته است.و لذا از این جهت کاری بدیع است .و امیدوارم که در این کار موفق شده باشم.
فرضیه ی اصلی تحقیق:
فلاسفه ی اسلامی هر یک تقریرهای مختلف و متفاوت از هم ،از این برهان در اثبات واجب الوجود بیان نموده اند. اما بررسی توصیفی هر یک از تقریرها موضوع رساله ی نگارنده می باشد که مشائین از جمله ابن سینا و فارابی... براهینشان را با این گونه که ،موجود یا واجب الوجود است و یا ممکن الوجود ،مطرح می کنند.
پیشینه برهان وجوب و امکان
پیشینه این موضوع (برهان وجوب و امکان)از فارابی که یکی از بزرگترین فلاسفه ی مسلمان است می باشد.چنانکه می دانیم او این برهان را به صورت اجمالی و موردی در کتابهایش به عنوان یکی از موضوعات مندرج در کتابش مطرح کرده است. بعد از ایشان ابن سینا به این برهان توجه کافی نمودند.و آن را بسط و گسترش داد و تقریرهای مختلفی از آن در کتبش نقل کرده است،و دیگر فلاسفه اسلامی متاخر هم هر یک تقریرهای مختلف از این برهان ارائه داده اند. و نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که با تحقیقی که در این زمینه انجام دادم به کتابی و یا تحقیقی که درآن مهمترین تقریرهای برهان وجوب و امکان در آن موجود باشد مواجه نشدم و همین موجبات رغبت و علاقه ام را بیشتر کرد.درباره این تحقیق می توان ادعا نمود که چنین ویژگی را دارد یعنی تلاش شده است که اکثر تقاریر مهم برهان وجوب و امکان در آن مطرح شود.و از این جهت ،به نظر می رسد این تحقیق کاری بدیع باشد ،و کسی تا به حال به این امر توجه نداشه است و امیدوارم که به این هدف ارزشمند رسیده باشم.
سئوالات تحقیق
در رساله نگارنده سئوالات زیادی مطرح شده که تعدادی از آنها جز سئوالهای اصلی تحقیق محسوب می شوند تعدادی از سئوالات نیز فرعی محسوب می شوند.
مهمترین سوالات اصلی مطرح شده عبارتند از:
o آیا مواد ثاث تعریف حقیقی دارند؟
o مواد ثلاث اختصاص به هلیات مرکبه داند یا بسیطه؟
o آیا ممکن الوجود محتاج به علت ایجادی و ایجابی است؟
o مناط احتیا ممکن به علت وجود است یا حدوث و یا امکان؟
o آیا امکان خاص لازم ماهیت؟
و سئوالات فرعی این سئوالات می تواند باشد:
o آیا ممکن حدوثاً و بقائاً نیازمند به علت است؟
o وجود ممکن آیا امکان آن را از بین می برد؟
o کدامیک از اقسام ضرورت مورد توجه است؟
o چرا امکان خاص لازم ماهیت است نه حدوث؟
o چرا همه ضرورتها از امکان استقبالی سلب می شود؟
جواب هر یک از این سئوالات در رساله به طور کامل و مبسوط مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
روش کار تحقیق:
روش استفاده شده در این تحقیق، روش کتابخانه ای و توصیفی است و از اهم کتب فلسفی که مطلبی و یا موضوعی در رابطه ی با برهان وجوب و امکان در آن باشد استفاده شده است.لذا اولین موضوع،مواد ثلاث (وجوب ،امکان ،امتناع)است که بطور مبسوط در تحقیق به آن پرداخته شده است. همچنین تعریف جهت و تفاوت آن با ماده،سیر تاریخی و تحولی هر یک از مواد وجوب و امکان و امتناع ،ذکر نظریه های مختلف در این خصوص، اینکه آیا مواد ثلاث تعریف حقیقی دارند یا نه،نظر خاص فلاسفه در این باره ذکر شده است.و نیز معانی هر یک از مواد وجوب،امکان ،امتناع و تقسیمات آنها،و دلایل قائلین به وجود عین مواد مذکور به صورت کامل بیان می شود. بعضی از نظریه ها می گویند که هر یک از مواد وجوب، امکان ،امتناع خاصیت برخی از ماهیات هستند و نظریه ی دوم این است که چون فلاسفه اندکی دقیق شدند گفتند چگونه ممکن است یک چیز وجود دهنده یا معدوم کننده ی خودش باشد. و در نهایت به این نتیجه رسیدند که موا ثلاث یعنی وجوب، (ضرورت)امتناع و امکان، به ترتیب با وجود و عدم و ماهیت مساوق خواهند بود.و در جواب این سئوال که آیا مواد ثلاث تعریف حقیقی دارند یا نه گفتند این مفاهیم در زمره معانی بدیهی هستند،تعریف کردن آن به دورو تسلسل می انجامد.
و لذا کسانی که برای هر یک از این مواد تعریفاتی را ذکر می کنند،تعریفاتشان دوری بوده و بریکدیگر متوقف می باشد. و هر یک از مواد ثلاث به اقسامی تقسیم می شود.از میان آن اقسام امکان بالغیر محال است.عده ای مواد ثلاث (وجوب، امکان ،امتناع) را دارای حقیقتی خارج از ذهن می دانند. و برای سخن خود دلایلی را ذکر می کنند: می گویند که اگر امکان امر محصل و وجودی نباشد،پس چه فرقی می ماند میان اینکه بگوییم امکانی هست و یا بگوییم امکانی نیست ولی امکان امر عدمی و اعتباری است. دلیل دیگری که ذکر می کنند این است که اگر وجوب و امکان از اموری اعتباری باشد،لازم می آید وجوب واجب الوجود هم اعتباری باشد در حالیکه می دانیم چنین نیست.و عده ای دیگر هم رد دلایل قائلین به وجود عینی هر یک از مواد ثلاث می گویند وجوب شیء و امکان او و امتناع او ،اموری معقوله است و خارجی نیستند،اگر چه زایدند در عقل برآن چیزی که متصف است به این سه مفهوم وجوب، امکان ،امتناع .و بطور کلی گفته اند این مواد سه گانه اعتباری نفس الأمری ظرف اتصافشان جهان خارج است،اگر چه ظرف عروض را عالم اندیشه تشکیل می دهد.
سئوال دیگری که مطرح می شود این است که ایا ممکن الوجود محتاج به علت و ایجاب است. در جواب این پرسش می گویند ممکن الوجود هم محتاج به علت ایجادی وهم محتاج به علت ایجابی است به دلیل آنکه ممکن الوجود نه ضرورت وجود دارد و نه ضرورت عدم،لذا نیازی به علتی دارد که آن را موجود سازد و بطور کلی در این درباره می گویند الشیء مالم یجب لم یوجد که ناظر به همین سئوال ماست.
و در فصل بعدی سئوال می شود مناط احتیاج ممکن به علت چه می تواند باشد و ای اساس و پایه این امر می تواند باشد برای اصل برهان که جواب آن خیلی از مسائل دیگر را برای ما آشکار می کند . در این خصوص چند نظریه موجود است. اولین نظریه ،نظریه حسی است و معتقدند که ملاک احتیاج معلول به علت وجود داشتن است یعنی هر چیزی که وجود دارد علتی دارد. و نظریه ی دوم معتقدان به حدوث است و به طور عموم می گویند شیء از آن جهت که موجود است محتاج به علت نیست،بلکه از آن جهت که حادث زمانی است نیازمند به علت یعنی قبلا نبوده و بعدا موجود شده است و این نظریه ،نظریه ی متکلمان است. نظریه سوم ،نظریه امکان ماهوی است. طرفداران این نظریه می گویند شیء از آن جهت نیازمند به علت است که در ذات خود ممکن الوجود است به عبارتی، شیء از آن جهت نیازمند به علت است که ذاتش و ماهیتش اقتضاء موجودیت ندارد،همانطور که اقتضای معدومیت هم ندارد. نظریه ی بعدی،نظریه ی امکان فقری است که از نتایج اصول حکمت متعالیه است و نکته ای را که نباید فراموش کرد این است که این نظریه و نظریه امکان ذاتی به لحاظ نتیجه یکی اند. و ملاک نیاز به علت را فقر وجودی یا وابستگی وجودی است یعنی وجود ضعیف عین نیاز به مرتبه ی بالاتر است. و مساله بعدی که مطرح می شود این است که آیا ممکن حدوثا و بقائا نیازمند علت است.در ین خصوص یک عده معتقدند (طرفداران نظریه ی حدوث) که شیء بعد از آنکه حادث شد دیگر بی نیاز از علت می گردد. ولی فلاسفه و حکماء نظری مخالف با متکلمان دارند می گویند که شیء هم در حدوث محتاج به علت است و هم در بقاء خود محتاج به علت است. مبحث بعدی که در اتباط با بررسی برهان وجوب و امکان است، بحث ضرورت و اقسام آن است. ضرورت اقسامی دارد،اولین قسم آن ضرورت ازلی است که در آن به ضرورت ثبوت محمول برای ذات موضوع حکم می شود بدون هیچگونه قید و شرطی ،و این ضرورت خاص واجب تعالی است. قسم دیگر ضرورت ذاتی است،که در آن به ضرورت ثبوت محمول یا سلب محمول برای موضوع حکم می شود به شرط آنکه ذات موضوع موجود باشد.ضرورت وصفی هم عبارت است از اینکه محمول برای موضوع به خاطر وصفی متصف به آن است ضروری باشد، و ضرورت وقتی که در آن به ضرورت ثبوت محمول برای موضوع به شرط وقت معین حکم می شود.و اما قضیه ی بشرط المحمول قضیه ای است که در آن به ضرورت محمول برای موضوع به شرط وجود محمول حکم می شود.و علت ذکر معانی مختلف ضرورت این است که چون در مقابل هر یک از معانی امکان سلب یکی از ضرورتهاست یعنی در مقابل هر کدام از ضرورتها معنایی از امکان قرار دارد.معانی مختلف امکان هم جزء مطالب اصلی این تحقیق است که در این تحقیق به طور مبسوط شرح و توضیح داده می شود. اولین معنای امکان که در این تحقیق به آن اشاره شده است امکان عام است که این امکان بندرت در فلسفه و منطق به کار برده می شودپس امکان عام یعنی سلب ضرورت از طرف مخالف حکم و سکوت از طرف موافق . امکان خاص هم از دیگر معانی امکان است،امکان خاص یعنی سلب ضرورت از طرفین مخالف و موافق حکم است. که در این مورد نظرات اکثر فلاسفه در تحقیق بیان شده است.و سئوالی مهم که در اینجا مطرح است این است که امکان خاص لازم ماهیت است یا نه. و جواب این است که امکان از احکام ماهیت ،آن هم از احکام لازم غیر قابل انفکاک ماهیت به شمار می رود. و وقتی که می گوییم امکان لازم ماهیت است یعنی برای اتصاف ماهیت به امکان کافی است ماهیت را فی نفسها در نظر بگیریم.
و سئوال دیگری که مطرح می شود این است که چرا مکان خاص لازم ماهیت است نه وجود.و دلیل آن این است که امکان تقدم رتبی و عقلی دارد بر وجود. یعنی شیء چون ممکن است موجود است،نه اینکه چون موجود است ممکن است.و بررسی نظر کسانی که برای امکان خاص،وجود مستقلی قائلند از دیگر مباحث مطرح شده در تحقیق حاضر است. عده ای از حکماء مشاء امکان خاصی را صفت موجودات خارجیه می دانند و براساس نظر آنها امکان خاص مانند ،موجودات خارجیه در خارج موجود است و دلایل متعددی به طور مبسوط در این باره در این تحقیق موجود است.
و نیز امکان اخص به عنوان یک از معانی دیگر امکان مطرح است و بعضی معتقدند که این امکان از منطق به فلسفه آمده است. و بعضی حکما آن را چنین تعریف کرده اند که امکان اخص عبارت است از سلب ضرورت ذاتی، وصفی و وقتی چه از ا طرف ایجاب و چه از طرف سلب، و عده ای دیگر هم معتقد شدند که امکان یک اعتبار عقلی صرف می دانند برای سخن خودشان دلایلی ذکر می کنند زیرا وصف ماهیتی است که عقل آن را من حیث هی هی و جدا از هستی و نیستی مورد توجه قرار می دهد . چون خود ماهیت از این دیدگاه اعتباری است پس اوصافی هم که به آن متصف می شود بی تردید اعتبار می شود. معنای دیگر امکان،امکان به معنی احتمال است که امکانی است که فقط در ذهن اشخاص حاصل می شود. و اما امکان وقوعی، درباره آن نظرات و دیدگاههای مختلف وجود دارد به طور کلی می توان گفت که امکانی است که از فرض وقوع آن محالی لازم نیاید.
امکان استقبالی از مباحث مطرح شده دیگر در این تحقیق است.نظرات و عقیده اکثر فیلسوفان مسلمان درباره آن ذکر شده که بعضی ها منکر امکان استقبالی شده اند و بعضی دیگر هم وجود آن را به اثبات رسانده اند و در این خصوص باید گفت که امکان استقبالی اختصاص به امور آینده دارد چرا که ایجاب و سلب در آن هنوز تعیین نشده است.
اما بحث مهم بعدی و از دیگر معانی امکان است،بررسی امکان فقری است. در امکان فقری عمده بحث این است که امکان (فقری)همان لاضرورت ازلی است که در مقابل ضرورت ازلی قرار دارد. ضرورت ازلی یا به قول ابن سینا ضرورت مطلقه، متعلق به وجود حق تعالی است و فارغ از هر قید و بندی است. امکان به معنای فقر از پیشنهادات و نبوغ صدرالمتالهین است. ضرورت ازلیه یعنی ،ضرورتی که هیچ نظارت به مفهوم ندارد. و از آن وجود است. و این امکان رابطه ای با امکان عام،امکان خاص و امکان اخص ندارد. بلکه منظور از امکان فقری همان وجود است ولی امکانات دیگر همگی متعلق به ماهیات هستند و این کلیاتی از مبادی برهان بود. اصل وجوب و امکان از فارابی است. و توانست با تقسیم موجود به واجب الوجود و ممکن الوجود شیوه ای بدیع در اثبات واجب تعالی در فلسفه ایجاد نماید و لذا به نظر می رسد که وی اولین فیلسوف مسلمان باشد که به این امر توجه داشته است. و اما فیلسوف بعدی شیخ الرئیس ابوعلی سینا است که وی با مهارت خاص خود و همچنین نبوغ بالای خود توانست این برهان را به طور کامل وارد مباحث فلسفی کند. وی با استفاده از نفس وجود توانست برهان کاملتری از برهان فارابی ارائه دهد و آن را صدیقین نامید. چرا که وی در این برهان در اثبات واجب از هیچ مخلوقی و موجودی دیگر غیر از نفس وجود استفاده نمی کند.
تقریر دیگر برهان وجوب و امکان از غزالی است که او هم ماند فلاسفه ی مشاء تقریر خود را مطرح می کنند هر چند که وی مشایی نبود حتی مخالف مشائیان بود.
امام فخررازی هم در این راه همت گماشت وی نیز فیلسوفی متکلم بود او برهان وجوب و امکان را به عنوان یکی از براهین اثبات خدا مورد توجه قرار داده است. و نیز شیخ اشراقی که ،به دو روش مختلف، یکی با استفاده از روش اشراق که بر قاعده اصالت نور استوار است برهانش را بیان می کند و در دیگر تقادیرش به شیوه و روش فلاسفه ی مشایی به تقریر برهان وجوب و امکان می پردازند.
خواجه نصیر و علامه حلی از دیگر فیلسوفانی هستند که برهان وجوب و امکان را در اثبات خدا مورد توجه قرار داده اند. رابطه ی برهان وجوب و امکان بابرهان صدیقین نیز به عنوان یکی از فصول این رساله، مورد بررسی قرار می گیرد.
تقریرات مختلف صدرالمتالهین نیز در این رساله بیان می گردد. روش او کاملا متفاوت از دیگر فلاسفه است. سبزواری نیز از دیگر فیلسوفان است که تقریرهای متفاوت از هم،از برهان مذکور ارائه می دهند. که این تقریرها به طور کامل و مبسوط در این تحقیق، مور بررسی قرار می گیرد. و طباطبای به عنوان آخرین حکیم پیرو حکمت متعالیه محسوب می گردند،که به تقاریر او هم اشاره می گردد. فیلسوف بعدی،محقق اصفهانی است که تقریری متفاوت از تمام فیلسوفان مسلمان از برهان،وجوب و امکان دارند.و این مطالب و موضوعات به عنوان کلیات تحقیق نگارنده می باشد.
تعریف جهت در قضیه:
در بخش قضایای منطق ، بحثی تحت عنوان موجهات داریم که در آن از جهت قضیه گفتگو به میان می آید . مقصود از جهت قضیه ، کیفیتی است که از نسبت الفاظ و عبارات قضیه به ذهن می آید ، به عبارت دیگر ، نسبت میان محمول و موضوع در هر قضیه ای ، در واقع نفس الأمر دارای کیفیتی مخصوص است ، و آن کیفیت مخصوص را درمنطق ماده قضیه می گویند .
“ بنابراین نسبت در هر قضیه ای ، خواه موجبه یا سالبه ، شرطیه یا حملیه ، در واقع و نفس الأمر مکیف به کیفیتی است ، چنان چه این کیفیت درک گردد و در قالب الفاظ یا کتابت بیاید قضیه موجهه نامیده می شود ، و آن لفظ جهت قضیه خواهد بود ، و بر کیفیت نفس الأمریه دلالت می کند . یعنی ، ماده مدلول و جهت دال بر آن خواهد بود . مثلاً در قضیه : “ هر B A است بالضروره الذاتی “ کیفیت نسبت B به A در واقع و نفس الأمر ضرورت ذاتیه است ، و لفظ مذکور “ بالضروره الذاتی “ جهت قضیه نامیده می شود . “
تفاوت جهت با ماده :
جهت و ماده هر دو کیفیت نسبت قضیه اند ، اما فرق آنها در این است که ، ماده کیفیت نسبت واقعی و نفس الدمری قضیه است که عبارت است از ، وجوب ، امکان و امتناع .
این ماده لازم نیست که در جهت نظر و تصور ادراک شود ، ممکن است ماده ، در عبارات و الفاظ قضیه ذکر شود و ممکن است ذکر نشود “ اما واقعیت عینی و خارجی آن در هر حال به جای خود باقی است “ ، اما جهت همان خاصیت قضیه است که ادراک می شود .
خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف جهت و ماده چنین می فرمایند :
““ لکل محمول الی کل موضوع نسبه اما با لوجوب ، أو بالامکان ، أو کما فی قولناً : الانسان حیوان أو کاتب ، أو حجر ، فتلک النسبه فی نفس الامر ماده و ما یتلفظ به منها او یفهم من القضیه و ان لم یتلفظ با لنسبه جهه ““ .
یعنی ، جهت چگونگی نسبتی است که بین محمول و موضوع در هر قضیه ای وجود دارد و کیفیت نسبت گاهی به ضرورت گاهی به امتناع و گاهی به امکان موصوف می شود .
این کیفیت در واقع و نفس الأمر به حصر عقلی از سه حالت خارج نیست :
1” ضرورت الف “ ضرورت وجود = وجوب
ب “ ضرورت عدم = امتناع
2 “ لا ضرورت = امکان خاص “ لا ضرورت وجود و لا ضرورت عدم “
1 “ وجوب = عبارت است از ضرورت ثبوت و لزوم محمول برای ذات موضوع به نحوی که سلب محمول از موضوع ممتنع باشد . مانند : ““ زوجیت برای عدد چهار ““ زیرا عدد چهار ذاتاً متصف به زوجیت است .
قید ذات موضوع برای این است که آنچه امتناعش به علت امری خارج از ذات موضوع باشد از حکم خارج گردد ، مثلا سلب تفکر از شخص خوابیده زیرا تفکر برای شخص خوابیده ممتنع است ولی این امتناع نه معلول یک امر ذاتی است ، بلکه معلول این است که شخص در حالت خواب فاقد هوشیاری است .
3 “ امکان : یعنی ، ثبوت محمول برای ذات نه واجب است نه ممتنع . یعنی ، دو ضرورت “ ضرورت ایجاب و ضرورت سلب “ هر دو با هم از آن “ موضوع “ سلب می شوند . بنابراین امکان نسبت به ضرورتین “ایجاب و سلب “ یک معنای عدمی است یعنی ، سلب هر دو ضرورت ایجاب و سلب است . لذا منطقین از آن چنین تعبیر کرده اند :
امکان ، سلب ضرورت از دو طرف ایجاب و سلب قضیه می باشد . مانند ، امکان کتابت برای انسان . این امکان را امکان خاص یا امکان حقیقی نامیده اند . انشاء الله در بخش معانی امکان به طور مبسوط توضیح داده خواهد شد .
تفاوت های ماده و جهت به صورت ذیل است :
1” ماده اصل و جهت متفرع بر آن است ، زیرا جهت حکایت از ماده می کند و جهت وجود ذهنی ماده است .
2 “ ماده در همه قضایا وجود دارد ؛ ولی ممکن است جهت در قضیه ذکر نشود ، زیرا وجود ذهنی وقتی پیدا می شود که کسی به امور خارجی توجه پیدا کند ، همچنین کسی که درک نکرده انسان حیوان است و این قضیه جهت ندارد ، چون علم حصولی برای ما حاصل نشده است .
3 “ در ماده امکان خطا وجود ندارد چون ماده ربطی به ما ندارد ، و کیفیت نفس الأمری است و این کیفیت نفس الأمری چون جاعلش خداوند است ، امکان خطا در آن وجود ندارد . اما جهت که وجود ذهنی است خالقش انسان است ، انسان جایز الخطا است و چون انسان جایزالخطا است در جهت امکان خطا وجود دارد .
4 “ ماده در هر قضیه ای معین است که کدام یک از سه حالت “ وجوب ، امکان ، امتناع “ است یعنی ، مواد سه گونه اند ولی جهات متعدد است چون کار ذهنی بشر است و چون جهات بر اساس ذهن بشر است در آن تصرف می کند . مثلاً در نظر می گیرد یک قضیه را به صورت دوام در حالی که ماده دوام نداریم .
5 “ ماده مقیاس صدق و کذب قضیه ذهنیه و لفظیه است ، و قضایای خارجیه عین حقیقت است از این رو نمی توان گفت راست اند یا دروغ ، اما جهت در قضیه گاهی با ماده مطابق است و گاهی مخالف ، و اگر جهت با ماده مطابق باشد قضیه راست است و اگر مخالف با ماده باشد قضیه دروغ است .
در اینجا لازم است به نظر شیخ اشراق در مورد جهت قضایا که دیدگاهی مخالف با فلاسفه ی اسلامی دارد اشاره شود .
شیخ اشراق می فرمایند :
چون ممکن را امکان و ممتنع را امتناع و واجب را وجوب ضروری است ، بنابراین شایسته این است که جهات قضیه یعنی وجوب ، امتناع و امکان را جزء محمولات آن ها قرار دهیم ، تا آنکه در جمیع احوال قضایا به صورت ضروریه در آید . از نظر شیخ اشراق جهت قضایا یکی است و آن هم ضرورت است ؛ و منظور از ضرورت این است که امری بر حسب وجود برای چیزی ضروری و حتمی باشد و در این صورت می توانیم بگوییم که ممکن را امکان ضروری است ، و ممتنع را امتناع ضروری است ، و واجب را وجوب ، در نتیجه حق داریم که ، وجوب ، امکان و امتناع را جزء محمول قرار دهیم و قضایا را در همه احوال به ضروریه برگردانین مثلاً ، بگوییم : " هر انسانی بالضروره ممکن است که نویسنده باشد " یعنی این که ، امکان کتابت برای او ضروری است ، و یا وجوب حیوانیت برای او “ انسان “ ضروری است ، و یا امتناع سنگ بودن برای او ضروری است و این همان ضروریه بتاته است . البته اگر قضیه بالذات و در نفس الأمر ضروری باشد آن را تنها جهت ربط کافی است مانند : کل انسان با لضروره حیوان .
ماده قضیه چون حاکی از رابطه نفس الأمری میامن محمول و موضوع است ، صدق و کذب در آن معنا ندارد . چون بحث از صدق و کذب در جایی پیش آید که علمی و معلومی داشته باشیم تا در صورت مطابقت علم “ معلوم با لذات “ با معلوم “ معلوم بالعرض “ اذعان به صدق کنیم ، بنابرین همانگونه که نمی توان گفت عالم واقع و نفس الأمر صادق یا کاذب است نمی توان ماده قضیه را به صدق یا کذب ، متصف کرد . اما گاهی انسان با استفاده از قرائن عقلی و حسی به تحلیل پرداخته در صدد کشف ماده قضیه بر می آید و در نهایت به یافته اش در قضیه تصریح می کند که به آن جهت قضیه گویند ، در این صورت جای بحث از صدق و کذب پیش می آید ؛ و اگر جهت مطابق با ماده باشد قضیه ما صادق است و گرنه کاذب است ؛ و صدق جهت وابسته به درستی قرائن و صحت سیر تحلیل و تفکر است .
ابن سینا می فرماید گاهی ممکن است میان جهت و ماده تخالف پیدا شود مانند ، اینکه گفته شود : " زید حیوان است بالامکان " در این قضیه جهت امکان است اما ماده آن" وجوب " است . و زید و حیوان دارای یک نسبت ضروری دائم الصدقند .
البته هم ماده درست است هم جهت اما چون مراد از امکان ، امکان عام است تعارضی با وجوب پیدا نمی کند .
بهمنیار در مقام بیان فرق ماده با جهت می فرماید :
« ممکن بود که قضیت را به حسب جهت نقل کنی از صدق سوی کذب و از کذب سوی صدق ، چنانچه گویی : زید واجب بود که کاتب بود و دروغ گفته باشی ، پیش گویی : ممکن بود که کاتب بود ور است گفته باشی و این نقل در مادت ، ممکن نبود .»
مواد ثلاث اختصاص به هلیات مرکبه دارند یا هلیات بسیطه ؟
“ الجهات الثلاث المذکوره لا تختصی بالقضایا الّتی محمولها الوجود ........ “
جهات سه گانه “ وجوب ، امکان ، امتناع “ اختصاص به هلیات بسیطه یعنی ، قضایایی که محمول در آن ها وجود است ندارد . “ بلکه ماده و جهت بین کلیه موضوعات و محمولات موجود است چه محمول خود وجود یا چیز دیگری می باشد “ .
دلیل اینکه جهات سه گانه اختصاص به هلیات سه گانه ندارند این است که ، هر محمولی به هر موضوعی نسبت داده شود آن نسبت از سه حال بیرون نیست یا به نحو وجوب ، یا به نحو امتناع و یا به نحو امکان است .
علامه طباطبایی در بدایه الحکمه می فرمایند :
“ هذا کله بالنظر إلی اعتبار العقل الماهیات و المفاهیم موضوعات للاحکام ؛ و أما بالنظر إلی کون الوجود هو الموضوع لها حقیقه لِأصالته فا لوجوب ..... “ .
آنچه تاکنون گفته شد با توجه به آن بود که در ذهن ما ماهیات و مفاهیم موضوع احکام واقع شوند و به عنوان اصل در نظر گرفته شوند یعنی ، اگر ماهیت و مفاهیم موضوع احکام باشد و وجود محمول ، نسبت محمول به موضوع از سه حال بیرون نیست ، یا وجود برای موضوع ضروری است یا سلبش از موضوع ضروری است “ امتناع “ ، و یا نه ثبوتش ضرورت دارد و نه سلبش “ امکان “ ، پس با توجه به اصالت ماهیت مواد ثلاث اختصاص به هلیات بسیطه دارند .
اما با نظر به آنکه ، وجود به دلیل اصالتش موضوع واقعی احکام می باشد . بحث به گونه ای دیگر مطرح می شود ، از این دیدگاه وجوب بدین معناست که در نهایت شدت و قائم به خود و مستقل است ذاتاً ؛ و ممکن آن وجودی است که فقر و وابستگی محض عین ربط به علت است . بنابراین تحلیل وجوب و امکان منتزع از وجود خارجی است ، نه آنکه نسبتی بین میان وجود و ماهیت باشد .
بنابراین مواد ثلاث اختصاص به هلیات بسیطه یا مرکبه ندارد بلکه در همه قضایا وجود دارد ، یعنی اگر اصالت وجودی یا ماهیتی باشیم تغییری در این اصل ایجاد نمی شود ، بلکه هر کسی از دیدگاهع خود آن “ مواد ثلاث “ را در بین قضایا می یابد .
سیر و تحول تاریخی مسأله :
1 “ اولین نظریه در این باب این است که هر یک از ضرورت ، امکان و امتناع خاصیت مخصوص برخی از ماهیات هستند . یعنی خاصیت برخی از ماهیات ضرورت وجود و خاصیت برخی دیگر امتناع وجود و خاصیت برخی دیگر ، امکان وجود است . لهذا ماهیات از این لحاظ بر سه قسم اند : واجب الوجود ، ممکن الوجود ، و ممتنع الوجود .
طبق این نظریه واجب : آن است که ذات و ماهیتش مقتضی وجودش است و ممتنع : آن است که ذات و ماهیتش مقتضی عدمش است ، و ممکن : آن است که ذات و ماهیتش نسبت به وجود و عدم لااقتضاء است .
« و قد تؤخذ تلک الثلاثه بحسب الذات فتکون القسمه حقیقه و ذلک لأن نسبه کل محمول سواء کان وجوداً او غیر إلی موضوعه لایخلو ذات الموضوع ، اما ان یقتضی تلک النسبه أو و لا ؛ و علی الثانی اما دن یقتضی نقیض تلک النسبه اولاً ، و الأول هو الوجوب و الثانی هو الأمتناع و الثلاث هو الأمکان» .
یعنی ، اگر ماهیت ذاتاً مقتضی وجوب باشد واجب الوجود و اگر مقتضی عدم باشد ممتنع الوجود و اگر نسبت به وجود و عدم لااقتضا باشد ممکن الوجود است .
اما در نقد بیان بالا می توان گفت : یک ذات چگونه می تواند مقتضی وجود یا عدم به خود باشد .
2 “ بعداً فلاسفه اندکی دقیق شدند و بیان ذکر شده را خیلی ناقص دیدند و گفتند : چگونه ممکن است یک چیز خودش وجود دهنده یا معدوم کننده خودش باشند و گفتند : واجب الوجود ذاتی است که اگر عقل آنرا تصور کند وجودیت را از حاق ذات آن ماهیت انتزاع می کند ، و و معدومیت را از حاق ذات ممتنع الوجود انتزاع می کند و ممکن الوجود : ذاتی است که عقل از ذات وی نه موجودیت را و نه معدومیت را انتزاع می کند ؛ و شاهد نظریه دوم گفتاری از ملاصدرا در کتاب مبدأ و معاد است که می فرمایند :
“ و اما الثانیه فتقول إن الموجود فی نفس الأمر لا یخلو أما ان یکون موجوداً فی مرتبه نفس ذاته من حیث “ هی هی “ ای کما أنه موجود فی نفس الأمر فکذالک موجود عند ملاحظه الذات من حیث هی الذات مع قطع النظر عن اعتبار شیء آخر معه حتی یکون موجوداً بجمیع الأعتبارات الواقعه فی نفس الأمر ، منشأ لصحه الحکم علیه با لموجودیه و مصداقاً لحمل الموجود فیکون وجوده واجباً لذاته بذاته و هو المطلوب .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 194 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تعریف
یک بیماری حاد و بسیار واگیر ویروسی است که توسط واریولا (POX VIRUS) ایجاد می شود.
آبله کبیر (آبله کلاسیک)، آبله صغیر variola minor (آلاستریم) و شبه آبله varioloid سه شکل اصلی بیماری آبله را تشکیل میدهند.بلیماری آبله با نشانه های خاص در مرحلة مقدماتی و پیدایش بثورات جلدی مشخص می گردد. این بثورات مراحل مختلف ماکول تاکبره را طی کرده و در آخر یک اسکار فرو رفته در محل آنها تشکیل میشود که بیمار را آبله گون می نماید.
تاریخچه
بنظر می آید که آبله را در هر هزار سال قبل از در چین میساختند و گزارشاتی از بیماری در خاندان سلطنتی Tcheou وجود دارد.
نخستین گزارش مربوط به 1156 سال قبل از میلاد در چین میساختند و گزارشاتی از یک بیماری حاد در چهل سالگی فوت می کند و با بررسی مومیایی وی (1979) مشخص گردیده که علت مرگ وی آبله بوده است. در سال 312 بعد از میلاد بیماری آبله در محدوده امپراطوری رم به صورت اپیدمی بروز کرد که با تلفات سنگین همراه بود. و اولین بار اصطلاح variola توسط Marius در سال 570 بعد از میلاد بکار برده شد. اولین توصیف دقیق از بیماری آبله توسط پزشک ایرانی ابوبکر محمد بن زکریای رازی در سال 910 میلادی ارائه شده است.
Gilbert در قرن سیزدهم مسئله مسری بودن بیماریس را مطرح ساخت که در قرن هفدهم توسط Sydenham تایید شد.jenner در 1800 میلادی waterhouse در بوستون واکسنی را که از انگلستان وارد کرده بود و به 4 فرزند . 3 مستخدم منزل خود تلقیح و ایمنی آناه را دربرابر آبله نشان داد. بتدریج واکسیناسیون با روش Jenner متداول و در اکثر کشورها جایگزین روش قدیمی Variolation گردید. در سال 1967 پس از نموزدهمین اجلاس سازمان بهداشت جهانی برنامه ریشه کردن آبله در سطح در طی 13 سال (از 1967 تا 1980) مصرف شد قریب به 313 میلیون دلار بود.
در سالهای 1987 و 1979 متجاوز از 9000 گزارش موارد مشکوک به آبله از سراسر دنیا جمع آوری و در مراکز سازمان بهداشت جهانی مورد آزمایش قرار گرفت ولی هیچیک آبله نبودند. پس از این تاریخ کمیسیون جهانی ریشه کنی آبله، اطمینان دائمی از عدم برگشت و آزادی نسل بشر را از این آفت اعلام نمود.
واکسیناسیون بروش علمی، متعاقب تاسیس انستیتو پاستور ایران در سال 1300 شمسی و تهیه این واکسن بصورت مایع میباشد.و جهت جلوگیری از بروز بیماری آبله مایه کوبی در دو ماهه اول تولد و تجدید آن در سنین 7 ، 13 و 21 سالگی اجباری اعلام گردید و اولیا اطفال موظف گردیدند برای آبله کوبی کودکان خود اقدام نمایند. بدلایل چندی برنامه فوق قادر به کنترل بیماری در سطح کشور نشد و لذا همه گیری های پی در پی بروز مینمود. در سال 1314 بیماری آبله بشدت در کشور شیوع پیدا کرد و بالاخره از سال 1334 تا 1343 طرح مبارزه با آبله در سه مرحله مختلف اجرا گردید. در پایان سال 1340 تحقیقاً آبله در ایران ریشه کنی آبله در دسامبر 1977 ، ایران مورد بازدید کمیسیون ویژه قرار گرفت و جز کشورهای عاری از بیماری محسوب گردید.
اتیولوژی
ویروس آبله از ویروسهای DNA و از خانواده pox viruses و یکی از بزرگترین ویروسها می باشد. ویروس آبله و واکسین جز گروه orthopox virus قرار دارند و آبله گاوی و میمونی نیز از اعضاء همین گروه به حساب می آیند. ویروس آبله و واکسین vaccinia از نظر شکل ظاهری غیر قابل افتراق و از نظر ایمونولوژیک بسیار بهم نزدیک میباشند. در بررسی با میکروسکپ الکترونی ویروس به شکل آجر یا بیضوی شکل بوده و اندازه آن حدود 200* 300 نانو متر است.
اجسام المانتر (elementry boodies) را می توان در گسترش های تهیه شده از مایع وزیکولی پس از رنگ آمیزی بروش گیمسا و یا Gutstein مشاهده کرد. اجتماع این اجسام در سلولهای آلوده میزبان تشکیل اجسام گارنیری Guarnieri را میدهند که بشکل انکلوزیونهای داخل سیتوپلاسمی با ابعادی حدود ده میکرومو میباشند. ژنوم ویروسصی یک ملکول منفرد از DNA Double-Started است که در درون قسمت مرکزی (core) واقع شده و توسط پوسته ای از جنس لیپیدو پروتئین از خارج احاطه شده است. این ویروس با میکروسکوپ نوری معمولی با بزرگ نمائی oil-immersion قابل رویت بوده .و بسهولت در پرده آلانتوئیک جنین تخم مرغ و برخی محیط کشت های نسجی رشد و تکثیر می یابد.
در آبله مرغان اجسام المانتر بندرت به تعداد بسیار کم موجود بوده و بدشواری رنگ می گیرد . باید توجه داشت که آزمایش منفی از نظر این اجسام بخصوص در مواردیکه نشانه های بالینی بنفع بیماری باشد، تشخیص آبله را رد نمیکند در آزمایش با میکروسکوپ الکترونی، ویروس اغلب بسهولت مشاهده می شود و جهت انجام آن برداشت از قاعده یک پا پول اولیه ، وزیکول یا پوستول کافی است. هر چند که این روش به افتراق آبله از واکسین و ابله گاوی کمک نمیکند اما آن را از ویروس V-Z و هر پس سمیپلکس ، ارف و مولوسکوم متمایز میسازد.
آنتی ژن ها: ویروس آبله دارای چندین آنتی ژن است که در نسوخ مختلف بیماران از مراحل آغازی تا نهائی بیماری باقی میماندو آنتی ژن را در خون بیماران مبتلا به آبلة هیپرتوکیسک نیز یافته اند. در اوایل مرحلة پاپولر، آنتی ژن در سلولهای اپیدرم وجود داشته و همجنین از مایع وزیگول و پوستول و کروت نیز می توان آنرا مجزا کرد.
وجود آنتی ژن را با روش پرسی پیتاسیون و ثبوت مکمل (استفاده از آنتی سرم تهیه شده در حیوانات یا سرم کسانیکه از بیماری بهبود یافته ویا واکسینه شده اند) می توان اثبات کرد.
آزمایش ثبوت مکمل حساس تر بوده ولی احتیاج به زمان بیشتری دارد (24ساعت). برا ی قطعیت بیشتر آزمایشات، لازم است از 6 نمونه کبره، مایع 6 وزیکول یا پوستول برداشت شود و در این صورت پاسخ مثبت دلیلی محکمی درتایید بیماری میباشد.
کشت ویروس: در انواع هیپرتوکسیک، در اکثر موارد ویروس در چند روز اول بیماری و بعد معمولاً در مرحله قبل از بثورات در خون یافت می شود. ئیروس در بزاق بخصوص بین روز ششم تا نهم بیماری وجود دارد.
ویروس آبله کبیر (variola major) در بالاتر از 5/38 درجةسانتیگراد و ویروس آبله صغیر (Variola minor ) در بیش از 9/37 درجه رشد نمی کند در حالیکه ویروس واکسن تا 41 درجه سانتیگراد قدرت رشد دارد .
مقاومت ویروس : ویروس آبله بسیار پایدار بوده و پس از مرگ بیمار تا مدتی طولانی زنده میماند . این ویروس تحت شرائط اقلیمی می تواند زندگی کند . اطراف بستر بیمار و محیط به آسانی توسط قطرات ترشحی حلق و کبره آلوده می شود . ویروس در حرارت مرطوب 60 درجه سانتیگراد در عرض 10 دقیقه از بین می رود ولی نسبت به حرارت خشک مقاوم تر بوده و مدت 5 الی 10 دقیقه در حرارت 100 درجه را تحمل می کند . لذا باید نکات فوق را در استریل کردن بیمار در نظر گرفت . ویروس نسبت به بسیاری از ضد عفونی کننده های معمولی (نظیر فنل ) مقاوم است اما نسبت به عوامل اکسید کننده نظیر پر منگنات پتاسیم حساس می باشد .
آلوده کنندگی Infectivity :
در طی مرحله کمون بیماری ، ویروس در اعضاء داخلی بدن و دور از سطح تکثیر می یابد لذا در این مرحله بیمار آلوده کننده نیست . بر خلاف ، در مرحله مقدماتی بیماری ویروس وارد جریان خون شده و از طریق عروق خونی به پوست و زیر مخاط رسیده و به سلولهای اپیدرم و اپی تلیال حمله میبرد . از طریق این سلولهای سطحی و بخصوص سلولهای مخاط دستگاه تنفس فوقانی ، ویروس در فضای اطراف بیمار پخش می گردد .ویروس از شستشوی دهان بیماران دو روز پس از آغاز بیماری جدا شده و در فاطله روز ششم تا نهم به حداکثر شدت خود می رسد . بعد از آن بتدریج تعداد ویروسها کم شده و بعد از روز دوازدهم بندرت دیده می شود .
شدت واگیری هر بیمکار بستگی به مقدار ویروسی دارد که از بدن او دفع می شود . در زمانیکه راش جلدی پراکنده و کم در بیمار وجود دارد ، تعداد کمی ویروس از طریق تنفس خارج شده و تنها از طریق تماس بسیار نزدیک موجب ابتلای دیگران می شود . در آبله هموراژیک علیرغم ویرمی شدید ، تا زمانی که اپی تلیوم مخاط تنفس ضایعه پیدا کند ، ویروس آزاد نمی شود و این مسئله درست قبل از بروز راشهای واقعی جلدی اتفاق می افتد . در تعدادی از موارد ، بیمار قبل از وقوع چنین حالتی فوت کرده است .
اپیدمیولوژی
آبله یک بیماری با انتشار جهانی است اما بدنیال واکسیناسیون وسیع و همگانی در سالهای اخیر ، در دنیا ریشه کن شده است . علت موفقیت در این امر ، دو فاکتور اپیدمیولوژیک ، یعنی فقدان مخزن غیر انسانی ویروس و دیگری فقدان حاملین بدون علامت در بیماری آبله می باشد .
علیرغم ریشه کن شدن بیماری ، باید در تشخیص افتراقی بیماریهای بثوری حاد و هموراژیک ، آبله در نظر گرفته شود . هنوز هم امکان بروز بیماری در برخی از مناطق ایزوله دنیا وجود دارد . قدرت ویروس در زندگی در شرایط خشک و سهولت رشد آن در محیط های مناسب ، در هر زمانی موجب بروز همه گیری می کردد .
انسیدانس آبله بستگی به احتمال تماس افراد حساس با بیماران دارد لذا مسئله شیوع سنی و جنسی بیشتر در ارتباط با مسائل فرهنگی و اجتماعی و میزان افراد واکسینه در هر گروه می باشد . در مناطق آندمیک اکثر در بین افراد غیر واکسینه ، انسیدانس بیماری در سنین 5 تا 14 سالگی ( گروهی که تحرک زیاد دارند ) در جنس مذکر بیشترین است . در مناطق غیر آندمیک ، بیمارستان منبع انتشار عفونت می باشد .
میزان مرگ و میر بر حسب منطقه جغرافیایی متفاوت است . در آسیا ، یعنی منطقه ای که عامل بیماری است 30 تا 50 در صد افراد غیر واکسینه از بین می رفتند و در برزیل که سوش عامل یا آلاستریم است مرگ و میر بین 1 تا 5/1% بود.
پاتولوژی
ویروس پس از ورود به بدن از طریق غشاء مخاطی مجاری تنفسی فوقانی ، وارد سلولهای رتیکولوآندوتلیال در بسیاری از اعضاء می گردد و این نقاط محتملا مکان تکثر در زمان نهفتگی بیماری می باشد . در پایان این دوره ، ویروسها بداخل جریان خون راه یافته و ویرمی ایجاد می کنند که حداقل عامل قسمتی از نشانه های مقدماتی بیماری می باشد. بعد از این ویروس به سرعت از خون ناپدید شده و به جز در موارد شدید بعد از روز دوم دیگر در خون دیده نمی شود. ویروس سپس به پوست و مخاط راه یافته و در این نقاط ضایعات مشخص بیماری را ایجاد می کند و البته همزمان با این در بیشتر نسوج بدن موجب تغییراتی می گردد.
پوست : به نظر می رسد ضایعه اساسی پرخونی عروق خونی توام با تورم سلولهای آندوتلیال ، انفیلتراسیون دور عروقی و رتیکولر و دژنراسیون سلولهای اپی تلیال باشد. سلولهای اپی در لایه های میانی پوشاننده اپیدرم شروع به تورم کرده و این تورم موجب پیدایش بثورات ماکولوپاپولر می شود. با افزایش محتویات سلولها، هسته ناپدید و دیواره سلولی پاره می شود بطوریکه سلولهای مجاور به راه یافته و تشکیل وزیکول میدهند. با شروع بهبودی ، محتویات پوستول شروع به خشک شدن نموده و یک کبره ضخیم از سلولهای اپی تلیال مرده حاصل می شود. سلولهای اطراف ضایعه تکثیر یافته و تدریجا زیر کبره و در روی کوریوم تشکیل یک لایه جدید از سلولهای اپیدرمال می دهند و زمانیکه اپی تلیالیزاسیون کامل می شود،کروت ( کبره ) جدا می گردد.
در آبله هموراژیک ، پاتولوژی ضایعات در اصل یکی بوده ولی پرخونی عروق کوریوم وسیع و محدود به لایه زیر پاپیلر نمی باشد. خونریزی واضح در داخل کوریوم وجود دارد. اینها تغییراتی هستند که بصورت اریتم شدید و لکه های پورپوریک در روی پوست بیماران مشاهده میشوند. در اشکال هموراژیک خفیف تر بثورات ماکولوپاپولر، وزیکولر یا پوستولی در اپیدرم پیدا میشود. این عناصر ممکن است با خون یا گلبول سرخ انباشته باشند اما اکثرا خونریزی در لایه زیری آنها وجود داشته و چنین منظره ای پیدا می کنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ترانسفورماتور قدرت
ترانسفور ماتور وسیله ای است که انرژی الکتریکی را در یک سیستم جریان متناوب از یک مدار به مدار دیگر انتقال می دهد و می تواند ولتاژ کم را به ولتاژ زیاد وبالعکس تبدیل نماید .
برخلاف ماشینهای الکتریکی که انرژی الکتریکی و مکانیکی را به یکدیگر تبدیل می کند ، در ترانسفور ماتور انرژی به همان شکل الکتریکی باقیمانده و فرکانس آن نیز تغییر نمیکند و فقط مقادیر ولتاژ و جریان در اولیه و ثانویه متفاوت خواهد بود . ترانسفورماتورها نه تنها به عنوان اجزاء اصلی سیستم های انتقال و پخش انرژی مطرح هستند بلکه در تغذیه مدارهای الکترونیک و کنترل ، یکسوسازی ، اندازه گیری و کوره های الکتریکی نیز نقش مهمی بر عهده دارند .
انواع ترانسفورماتورها را میتوان برحسب وظایف آنها بصورت ذیل بسته بندی کرد :
1- ترانسفورماتورهای قدرت در نیروگاهها و پستهای فشار قوی
2- ترانسهای توزیع در پستهای توزیع زمینی و هوایی ، برای پخش انرژی در سطح شهرها و کارخانه ها
3- ترانسهای قدرت برای مقاصد خاص مانند کوره های ذوب آلومینیم ، یکسوسازها و واحدهای جوشکاری
4- اتوترانسها جهت تبدیل ولتاژ با نسبت کم و راه اندازی موتورهای القایی
5- ترانسهای الترونیک
6- ترانسهای ولتاژ و جریان جهت مقاصد اندازه گیری و حفاظت
7- ترانسهای زمین برای ایجاد نقطه صفر و زمین کردن نقطه صفر
8- ترانسهای آزمایشگاه فشار قوی و ...
و از نظر ماده عایقی و ماده خنک کننده نیز ترانسفورماترها را می توان بصورت ذیل بسته بندی کرد :
1- ترانسفورماتورهای روغنی Oil immersed power Transformer
2- ترانسفورماتورهای خشک Dry type transformer 3-ترانسفورماتورهای با عایق گازی (sf6) Gas insulated transformer
سایر ترانسفورماتورها مانند ترانسفورماتورهای کوره ، ترانسفورماتورهای تغییر دهنده فاز و..
بعنوان ترانسفورماتورهای خاص قلمداد می گردند .
ترانسفورماتورهای قدرت پست فولاد خراسان که به نام T2 , T1 قلمداد می شوند ، از نوع ترانسفورهای روغنی هستند
ساختمان ترانسهای قدرت روغنی
قسمتهای اصلی در ساختمان ترانسفورماتورهای قدرت روغنی عبارتند از:
1- هسته یک مدار مغناطیسی
2- سیم پیچ های اولیه و ثانویه
3- تانک اصلی روغن
به جز موارد فوق اجزا دیگری نیز به منظور اندازه گیری وحفاظت به شرح زیر وجوددارند :
1- کنسرواتوریا منبع انبساط روغن
2- بک چنجر
3- ترمومترها
4- نشان دهنده های سطح روغن
5- رله بوخ هلتز
6- سوپاپ اطمینان یا لوله انفجاری / شیر فشار شکن )
7- رادیاتور یا مبدلهای حرارتی
8- پمپ و فن ها
10 – شیرهای نمونه برداری از روغن پایین و بالای تانک
11- شیرهای مربوط به پرکردن و تخلیه روغن ترانس
12- مجرای تنفسی و سیلیکاژل مربوط به تانک اصلی و تب چنجر
13- تابلوی کنترل
14- تابلوی مکانیزم تب چنجر
15- چرخ ها
16- پلاک مشخصات نامی
1- هسته :
هسته ترانس یک مدار مغناطیسی خوب با حداقل فاصله هوایی و حداقل مقاومت مغناطیسی است تا فورانهای مغناطیسی براحتی از آن عبور کنند . هسته بصورت ورقه ورقه ساخته شده و ضخامت ورقه ها حدود0.3 میلیمتر و حتی کمتر است . برای کاهش تلفات فوکو ورقه ها تا حد امکان نازک ساخته می شوند و لی ضخامت آنها نباید بحدی برسد که از نظر مکانیکی ضعیف شده و تاب بردارد .
در ترانسهای قدرت ضخامت ورقه ها معمولاً 0.3 یا 0.33 میلیمترانتخاب می شود که این ورقه ها توسط لایه نازکی از وارنیش عایقی با یک سیم نازک عایقی ، نسبت به هم عایق می شوند .
2- سیم پیچی های ترانس
در ساختمان سیم پیچ های ترانس باید موارد متعددی در نظر گرفته شوند که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می نمائیم :
1- در سیم پیچ هاباید جنبه های اقتصادی که همان مصرف مقدار مس و راندمان ترانس می باشد ، مراعات شود .
2- ساختمان سیم پیچ ها برای رژیم حرارتی که باید در آن کار کند محاسبه شود ، زیرا در غیر این صورت عمر ترانس کاسته خواهد شد .
3- سیم پیچ ها در مقابل تنش ها و کشش های حاصل از اتصال کوتاه های ناگهانی مقاوم شوند .
4- سیم پیچ ها باید در مقابل اضافه ولتاژهای ناگهانی از نقطه نظر عایقی ، مقاومت لازم را داشته باشند .
سیم پیچ ترانس ها نسبت به هم در نوع سیم پیچ ، تعداد حلقه ها درجه و اندازه سیمها و ضخامت عایق بین حلقه ها متفوت خواهند بود . هر چه ولتاژ ترانس بالا برود ، تعداد حلقه های سیم پیچ بیشتر می شود و هر چه ظرفیت ترانس بیشتر شود ، اندازه سیم ها بزرگتر می گردد .
در ترانس با هسته ستونی ، سیم پیچها اعم از فشار قوی ، متوسط و فشار ضعیف و سیم پیچ تنظیم – بصورت استوانه متحدالمرکز روی ستونهای هسته قرار می گیرند . معمولاً سیم پیچ فشار ضعیف در داخل و فشار قوی در خارج واقع می شوند و ترتیب فوق به این دلیل رعایت می شود که عایق کاری فشار ضعیف نسبت به هسته راحت تر است .
3- تانک اصلی روغن
تانک ترانس یک ظرف مکعب یا بیضوی شکل است که هسته و سیم پیچ های ترانس در آن قرار می گیرند و نقش یک پوشش حفاظتی را برای آنها ایفا می کند داخل این ظرف از روغن پر می شود بطوریکه هسته و سیم پیچ کاملاً در روغن فرو می روند . سطح خارجی تانک تلفات گرمایی داخل ترانس را به بیرون منتقل می کند از هر مترمربع سطح تانک حدوداً 400 الی 450 رات توان گرمایی به خارج منتقل می شود ، بطوریکه در ترانسهای کوچک ، همین سطح برای خنک کاری کافی است و به تمهیدات دیگری نظیر رادیاتور وفن نیاز نمی باشد . در ترانسهای تا KVA 50 بدنه تانک از ورق ساده فولادی به ضخامت حدوداً MM3 میلیمتر ساخته می شود ، سطح آن صاف بوده و نیازی به میله های تقویتی یا لوله های خنک کن ندارد . هر 4 وجه ترانس از یک ورق یک پارچه درست می شود و فقط در یک گوشه جوشکاری می گردد .
تانک ترانس بایستی موجب شود که موارد مشروحه ذیل تأمین گردند :
- حفاظتی برای هسته ، سیم پیچ ، روغن و سایر متعلقات داخلی باشد .
- دارای استقامت کافی باشد که در حین حمل و نقل و نیز در زمان اتصال کوتاه داخلی بتواند تنش های مکانیکی ایجاد شده را تحمل نماید .
- ارتعاشات و صدا در آن به حداقل برسد .
- ساختمان آن در برابر نشت روغن و یا نفوذ هوا کاملاً آب بندی باشد .
- سطوح کافی برای دفع گرمای ناشی از تلفات ترانس را تأمین کند .
- محلی برای نصب بوشینگها ، تب چنجر ، مخزن ذخیره روغن و سایر متعلقات باشد.
- از نظر باعاد در حدی باشد که براحتی قابل تحمل و حمل و نقل از طریق جاده یا راه آهن باشد .
- حداقل تلفات ناکو در آن ایجاد شود .
- حداقل میدان مغناطیسی در خارج از آن وجود داشته باشد .
به این ترتیب طراحی تانک ترانس به روش پیش بینی شده برای حمل و نفل آن نیز بستگی دارد .
4- مقره ها ( بوشینگ ها )
سرهای خروجی سیم پیچ های فشار قوی و فشار ضعیف باید نسبت به بدنه فلزی تانک ، عایقکاری شوند . برای این منظور از مقره ها استفاده می شود . مقره یا بوشینگ تشکیل شده است از یک هادی مرکزی که توسط عایق های مناسبی در میان گرفته شده است .
بوشینگها روی در پوش فوقانی ترانس نصب می شوند و در موارد نادری بوشینگها را روی دیوارة جانبی تانک هم نصب می کنند . انتهای پایینی مقره در داخل تانک جای می گیرد ، در حالیکه سر دیگر آن در بالای درپوش و در هوای خارج واقع می شود .
ترمینالهای هر دو سر دارای بستهای مناسبی برای اتصال به سر هادی های داخل ترانس و نیز هادی های شبکه می باشند . شکل و اندازه بوشینگها به کلاس ولتاژ ، نوع محل ( داخل ساختمان یا در هوای آزاد ) و جریان نامی آن بستگی دارد . بوشینگهای داخل ساختمانی نسبتاً کوچک بوده و سطح آن صاف است ، اما بوشینگهای هوای آزاد کاملاً در معرض شرایط مختلف جوی نظیر برف و باران و آلودگی و ... قرار می گیرند ، بنابراین از نظر شکل کاملاً متفاوتند و از سپرهایی به شکل چتر تشکیل می شوند ، تا سطح زیرین آنها در مقابل باران خشک نگه داشته شوند . دراین صورت سطح خارجی آنها زیاد شده و فاصله خزش جرقه روی سطح چینی عایق زیادتر می گردد و در نتیجه استقامت الکتریکی بوشینگ افزایش می یابد .
در حال حاضر تمام ترانسهای با قدرت زیاد ، برای کار در هوای آزاد ساخته می شوند و مقره های عایقی ، برای ولتاژهای مختلف زیر موجود می باشند :
0.5و1و3 و6 تا 10 و20 و 35 و110 و220 و320 و500 و750 کیلووات
در ترانسهای قدرت از 3 تا 10 کیلووالت ، همان بوشینگ kv10 بکار می رود . برای ترانسهای kv 1 و کمتر از مقره چینی ساده یا مقره اپوکسی زرین ساخته می شود .
سیستم های اندازه گیری و حفاظت ترانس
1- کنسر واتور یا منبع انبساط روغن
منبع ذخیره روغن که به اسامی منبع انبساط و کنسرواتور نیز نامیده می شود ، تانکی است که در بالاترین قسمت ترانس نصب می شود در حین تغییرات بار روزانه ، روغن ترانس انبساط وانقباض می یابد و در حین انبساط وارد منبع ذخیره می شود . اندازه و حجم منبع ذخیره به اندازه ترانس و تغییرات دمایی آن در هنگام بهره برداری بستگی دارد . در ترانسهایی که دارای تب چنجر قابل قطع زیر بار هستند ، منبع انبساط به دو بخش تقسیم می گردد که قسمت کوچکتر برای تب چنجر و قسمت بزرگتر برای تانک اصلی در نظر گرفته می شود . از بالای هر قسمت منبع ذخیره ، لوله ای به فضای آزاد آورده می شود ، که به آن مجرای تنفسی می گویند (Breather) در ورودی این مجرا ظرف شیشه ای قرار دارد ، که داخل آن از ماده ای رطوبت گیر به نام سیلیکاژل پر می شود . به این ترتیب هوای ورودی به ترانس رطوبت خود را از دست داده و کاملاً خشک خواهد بود .
در هر قسمت منبع ذخیره ، یک نشان دهندة سطح روغن نصب می شود تا سطح روغن را در حین کار ترانس بتوان نظارت کرد و همچنین دو سطح منبع دیگر که مجهز به کنتاکت آلارم می باشند نیز بر روی آنها نصب می گردند سطح خارجی منبع ذخیره نیز با رنگ مناسب پوشیده می شود تا از خوردگی و زنگ زدن محافظت گردد .
2- تپ چنجر
در بارهای مختلف افت ولتاژ در ترانسفورماتورها و خطوط نیز تغییر می کند و سبب تغییر ولتاژ شبکه می شود . کنترل ولتاژ شبکه های توزیع و انتقال عمدتاً توسط تب چنجر ایجاد می شود . اساس کار تب چنجر بر تغییر نسبت تبدیل ترانس استوار است . بدین ترتیب که با انشعاباتی که در سیم پیچ فشار قوی تعبیه می گردد تعداد دور سیم پیچ را تغییر داده و سبب تغییر ولتاژ خروجی ترانس می گردد
تپ چنجرها بطور گسترده ای برای کنترل ولتاژ شبکه در سطوح مختلف ولتاژی بکار گرفته می شوند . معمولاً کنترل ولتاژ در محدودة %15 +_ مقدور است . ولتاژ هر پله تب چنجر عموماً بین 1 تا 5/2 درصد تغییر می کند انتخاب مقدار کم برای پله ها سبب افزایش تعداد تپ ها می گردد و انتخاب مقدار بالا برای هر پله باعث عدم امکان تنظیم دقیق ولتاژ مورد نظر می گردد .
محل تپ چنجر : (( تپ چنجر ))
در ترانسفورماتورهای پست فولاد در داخل تانک اصلی ، قسمتی را برای بخش اصلی تب چنجر ( دایورترسوئیچ ) در نظر گرفته اند این قسمت کاملاً آب بندی شده است داخل آن نیز با روغن ترانس پر شده است . این روغن کاملاً از روغن تانک اصلی جداست و باهم مخلوط نمی شود . تپ چنجر را در سمت فشار قوی نصب کرده اند که دارای مزیت های زیرمی باشند :
الف) در طرف فشار قوی جریان کمتر است لذا برای تپ چنجرهایی که زیر بار عمل می کنند حذف جرقه ساده تر است .
ب) چون تعداد دور سیم پیچها ی فشار قوی بیشتر است ، لذا امکان تغییرات یکنواخت تروپه های کوچکتر به راحتی میسر است . در اتصال ستاره انشعابات تب چنجر را در سمت نقطه صفر قرار می دهند تا عایق کاری آن نسبت به زمین ساده تر باشد .
بهره برداری از ترانسفورماتورهای با تنظیم کننده ولتاژ زیر بار :
اکثر ترانسفورماتورها دارای دستگاهی بنام تب چنجر بوده که کار آنها عملاً در مدار گذاشتن و خارج کردن تعدادی از حلقه های سیم پیچی ترانسفورماتور به منظور تغییر دادن در نسبت تبدیل ترانس می باشد . عموماً این دستگاه در قسمت فشار قوی قرار می گیرد .
تب چنجر ترانسفورماتورها عموماً بر 2 نوع می باشند :
1- On load tap changer : ترانسفورماتورهایی که تب آنها زمانی که تپ ترانسفورماتور زیربار است ، قابل تغییر می باشد .
2- Off load tap changer : ترانسفورماتورهایی که تب آنها فقط زمانی که در مدار نباشند ، قابل تغییر می باشند .
این تغییر تپ در محل روی بدنة ترانس صورت می گیرد . به این ترتیب با توجه به تعداد تپ و اینکه هر تپ چه مقدار تغییر ولتاژ بوجود می آورد و نیاز به چه مقدار تغییر در ولتاژ می باشد ، تب آنها را بر حسب نیاز سیستم تغییر می دهیم . مکانیزم عمل تپ به طور کلی به این صورت است که اهرمی قادر است در جهت گردش عقربه های ساعت تعداد حلقه های سیم پیچ را کم و در خلاف آن زیاد نماید .
ترانسفورماتورهایی که مجهز به سیستم اتوماتیک ولتاژ
( Avr = Automatic voltage regulation)
می باشند به طریق زیر تغییر تب صورت می گیرد :
الف) اتوماتیک ب) دستی و الکتریکی از اطاق فرمان
ج) دستی الکتریکی از محل د) دستی مکانیکی توسط اهرم مخصوص
هر تغییر Tab در اولیه ترانس قدرت به اندازه kv5 در ولتاژ ورودی ترانس تغییر ایجاد می کند .
ترانس فولاد از نوع تب چنجر on loud بوده یعنی در زیر بار قابل قطع و وصل کردن است .
و تب چنجر off loud در خطوط kv20 در ترانسهای نورد و فولادسازی این مجتمع کاربرد دارد .
3- ترمومترها :ا
این نشان دهنده ها ، از نوع عقربه ای بوده و برای تشخیص درجه حرارت گرمترین نقطه سیم پیچی ترانس بکار میرود . معمولاً به ازاء هر گروه سیم یک نشان دهنده بکار گرفته شده که روی یک از فازها نصب می شود . این روش اندازه گیری بصورت غیرمستقیم است به این معنی که غلاف ترمومتر داخل روغن بوده و دمای روغن را حس می کند، سپس توسط یک زف جریانی متناوب با جریان عبوری از سیم پیچ از کویل حرارتی عبور میکند
، لذا گرمایی متناسب با سیم پیچ ها در ترمومتر ایجاد می شود .
نشان دهنده حرارت ورغن :
این نشان دهنده نیز از نوع عقربه ای بوده و عنصر حساس آن در بالای ترانس و در حول و حوش گرمترین محل روغن نصب می شود و خود آن روی بدنه ترانس و در مجاورت ترمومترهای سیم پیچ ها نصب می گردد . نوع عنصر حساس ، اغلب مقاومت حساس به دما است .
4- نشان دهندة سطح روغن :
اگر چه رله بوخهولتز می تواند کاهش سطح روغن را نشان دهد ولی ، برای داشتن ضریب اطمینان بالاتر ، نشان دهندة سطح روغن نیز بروی منبع ذخیره ( کنسرواتور) پیش بینی می شود . ممکن است نشان دهنده بصورت دریچه شیشه ای برای دیدن سطح روغن باشد . علاوه برآن ، نشان دهنده نوع عقربه ای که از طریق مغناطیس ، با شناور داخل منبع کنسرواتور در ارتباط است . نیز تعبیه می گردد و باید طوری نصب شود که از سطح زمین قابل رؤیت باشد . عقربه نشان دهنده باید نمایانگر سطوح حداکثر ، حداقل و نرمال بوده و کنتاکتهایی برای آلارم نیز باید پیش بینی شده باشد
5- رله بوخهولتز :
تجهیزات الکتریکی که داخل آنها پر از روغن است نظیر ترانسفورماتورها ، بوشینگهای آنها و ترمینال باکس مربوط به کابلها را می توان جهت محافظت از عیوب داخلی و از دست رفتن روغن آنها ، با رله بوخهولتز حفاظت کرد .
این رله که در لوله رابط بین تانک ومنبع ذخیره نصب می شود از دو گوی شناور که در داخل محفظه رله نصب شده اند و می توانند همراه با سطح روغن جابجا شوند ، تشکیل شده است . دو عدد کلید جیوه ای نیز با شناور همراه هستند و می توانند کنتاکتهایی را قطع یا وصل کنند رله بوخهلتز بسیار دقیق است و از آنجا که در مراحل اولیه آغاز شدن بسیاری از مشکلات ، آلارم می دهد . این شانس را به پرسنل بهره برداری می دهد که شرایط خطرناک را خیلی زود شناسایی کنند . و از آسیب های جدی به تجهیزات جلوگیری نمایند .
تنظیم درجه حساسیت رله بوخهولتز کاملاً تجربی است و بستگی به ترانس و رله دارد . در هر حال باید دقت داشت که رله خیلی حساس نباشد ، زیرا اضافه بار کم و جریانهای اتصال کوتاه شدید خارجی و حتی تغییرات درجه حرارت موسمی ، سبب جریان پیدا کردن روغن می شود که نباید رله بوخهولتز را بکار اندازد . پس از هر تریپ ترانس ، در اثر رله بوخهولتز باید گازهایی که در محفظه رله جمع شده است را خارج نمود تا شناور آن به حالت اولیه خود بازگردد.
در ضمن باید گازهایی را که به محفظه گاز رله خارج می کنیم ، از نظر قابلیت اشتعال مورد آزمایش قرار دهیم ، زیرا در صورتیکه ترانسفورماتور خوب تحت خلاء قرار نگرفته باشد ، هوای موجود در داخل روغن ، کم کم خارج شده و در رله جمع می گردد و می تواند سبب ظاهر شدن آلارم گردد .
همچنین ممکن است به طریقی هوا به داخل ترانسفورماتور نفوذ کرده باشد . این عمل در ترانسهایی که روغن آنرا جدیداً عوض کرده اند بیشتر پیش می آید . با وجود اینکه رله بوخهولتز یک رله بسیار خوبی است و می تواند از آغاز پیدایش نقص آن را تشخیص دهد ، و لیکن دارای محدویت هایی نیز هست که در ادامه ذکر می گردد .
محدودیت های رله بوخهولتز :
۱-فقط خطاهایی را تشخیص می دهد که در سطح روغن پایین تر از رله اتفاق افتاده باشد .
2- تنظیم کلید جیوه ای را نمی توان زیاد حساس گرفت ، زیرا در این صورت لرزشهای ناشی از بهره برداری ، زلزله ، شوکهای مکانیکی در خط و حتی نشستن پرنده ها ، ممکن است اشتباهاً آنرا به کار اندازند .
3- می نیمم زمان عمل کردن آن 0.1 ثانیه است و متوسط آن 0.2 ثانیه . چنین رله ای خیلی کند به حساب می آید ، و لیکن با وجود آن ارزش این رله بسیار بالاست .
4- از نظر اقتصادی رله بوخهولتز برای ترانسهای کمتر از kva 500 بکار برده نمی شود .
6- سوپاپ اطمینان یا لوله انفجاری ( شیر فشار شکن )
در اثر اتصال کوتاه ناگهانی و یا هر حادثة دیگر در هسته و سیم پیچها که منجر به ایجاد گاز شدید شود ، فشار داخل تانک می تواند به میزان خطرناکی افزایش یابد . برای جلوگیری از خطر انفجار تانک ، در بالای درپوش آن شیر فشار شکن نصب می گردد .
این شیزر در عرض چند میلی ثانیه عمل خواهد کرد و سبب تخلیه فشار خواهد شد . در همین موقع ، میکرو سویچی که همراه آن است ، سبب بسته شدن مدار تریپ می گردد . پس از کاهش فشار در اثر نیروی فنر ، شیر خود به خود بسته خواهد شد .
7- رادیاتور یا مبدل حرارتی
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
هر درخواستی که به یک سرور راه دور اشاره می کند، یک اتصال بین پایگاه داده محلی و پایگاه داده محلی و پایگاه داده ی دور ایجاد می کند. کاربران زیادی که بطور همزمان درخواستهایی را مطرح کنند، می توانند باعث ایجاد تعداد بالایی اتصالات مابین پایگاه داده محلی و راه دور شوند.
لینکهای مشترک پایگاه داده، به شما توانایی می دهد تا تعداد اتصالات مورد نیاز شبکه سرور محلی و سرور راه دور محدود کنید. برای استفاده از لینکهای مشترک پایگاه داده، سرور محلی باید در حالت سرور چند رشته ای (MTS) اجرا شود. سرور راه دور می تواند هم در حالت چند رشته ای و هم در حالت اختصاص یافته اجرا شود.
تو.جه: گرچه لینکهای مشترک پایگاه داده می توانند تعداد اتصالات مورد نیاز مابین سرور محلی و راه دور را کاهش دهند، اما شما باید اتصالات فیزیکی بیشتری را ایجاد نمایید.
لطفا قبل از تکمیل سیستمی که از طریق سرورهای مشترک از لینکهای مشترک پایگاه داده استفاده می کند، مطمئن شوید که اطلاعات ارائه شده در این قسمت را فهمیده اید.
مشخصات پیوندهای مشترک پایگاه داده
لینکهای مشترک پایگاه داده از دو جهت با لینکهای استاندارد پایگاه داده متفاوت هستند:
اتصالات شبکه از طریق لینکهای مشترک پایگاه داده که از لینکهای الگوی یکسانی استفاده می کنند، ایجاد می شوند. هنگامیکه یک کاربر نیاز دارد تا اتصالی به سرور راه دور ایجاد نماید، پردازش مشترک می تواند، مجدداً از اتصالات قبلی استفاده نماید(اگر آن اتصال، از طریق لینک یکسانی، روی سرور مشترک یکسانی ایجاد شده باشد).
هنگامیکه شما از یک پیوند مشترک استفاده می کنید، در واقع یک اتصال شبکه ای به صورت مستقیم، خارج از سرور مشترک و درون سرور محلی ایجاد شده است برای یک لینک عادی پایگاه داده(غیر اشتراکی)، اگر سرور محلی،یک سرور چند رشته ای باشد، این اتصال از طریق یک توزیع کننده محلی ایجاد شده است، مفاهیم مورد نیاز برای توزیع کننده محلی تغییر می کند و داده های مورد نیاز از طریق این توزیع کننده جابجا می شوند.
زمان بکارگیری لینک های مشترک پایگاه داده
شما باید به دقت به درخواست ها و تنظیمات سرور چند رشته ای خود توجه کنید تا تعیین کنید تا آیا از لینک های مشترک استفاده کنید یا خیر.
برای مثال اگر طراحی شما بگونه ای باشد که از پیوند عمومی پایگاه داده استفاده کنید و 100 کاربر بطور همزمان به اتصال نیاز داشته باشند، 100 شبکه، اتصالات مورد نیاز را اداره می کنند.
با این حال اگر درخواست شما، از لینکهای مشترک استفاده کند و 10 سرور مشترک در حالتMTS محلی وجود داشته باشد، 100 کاربری که از لینکهای پایگاه داده یکسانی (عمومی مشترک) استفاده می کنند، 10(یا کمتر) اتصال به سرور راه دور نیاز خواهند داشت، هر سرور مشترک محلی ممکن است تنها به یک اتصال به سرور راه دور نیاز داشته باشد.
زمان استفاده نکردن از لینکهای مشترک پایگاه داده
لینکهای مشترک پایگاه داده، در تمام موقعیت ها مفید نیستند. فرض کنید فقط یک کاربر که به سرور راه دور دسترسی دارد، وجود داشته باشد.
اگر آن کاربر لینک مشترک پایگاه داده را تعیین کنید و 10 سرور مشترک در پایگاه داده محلی وجود داشته باشد، یک کاربر به 10 اتصال شبکه به سرور راه ذور نیاز هر سرور مشترک ممکن است یک اتصال به سرور راه دور ایجاد نماید، از این رو هر سرور مشترک ممکن است توسط آن کاربر بکار گرفته شود.
واضح است که یک لینک استاندارد در این موقعیت قابل ترجیح است زیرا آن فقط به یک اتصال شبکه نیاز دارد. پیوندهای مشترک پایگاه داده می تواند در حالت تک کاربره، تعداد بیشتری از اتصالات شبکه را هدایت کنند، بنابراین آنها فقط باید زمانی که شما انتظار دارید تعداد زیادی کاربر نیاز به استفاده از لینکهای یکسان پایگاه داده پایگاه داده دارند، بکار گرفته شوند.
نوعاً این حالت برای پیوندهای عمومی است، اما اگر شما انتظار داشته باشید تعدادی client از الگوی محلی یکسانی استفاده کنند، ممکن است برای پیوندهای خصوصی هم درست باشد (و بنابراین پیوند خصوصی پایگاه داده یکسانی است)
زمانی که تعداد کاربرانی که به یک لینک پایگاه داده دسترسی دارند، بیشتر از تعداد سرورهای مشترک در پایگاه داده محلی باشد، قاعده شست از لینکهای مشترک پایگاه داده استفاده می کند.
ایجاد لینکهای مشترک پایگاه داده
برای ایجاد لینک های مشترک پایگاه داده شما از کلمه کلیدی SHARED در SQL CREATE DATABASE LINK به صورت زیر استفاده کنید: برای اطلاعات بیشتر به مرجع SQL اوراکل 8 مراجعه کنید.
هر جا که کلمه کلیدی SHARED استفاده شده است، قسمت AUTHENTICATED BY نیز احتیاج است. باید یک حساب به همراه USER/PASSWORD ویژه و حق امتیاز CREATE SESSION در پایگاه داده راه دور وجود داشته باشد. حق امتیازاتدیگر مورد احتیاج نیستند. در قسمت AUTHENTICATED BY ، الگوی خاص فقط به علت مسائل امنیتی استفاده شده است و باید به عنوان یک الگوی مصنوعی در نظر گرفته شود، این الگوی مصنوعی نه از لینکهای مشترک پایگاه داده و نه از کاربران آن لینکها تاثیر نمی پذیرد. قسمت AUTHENTICATED BY برای پیشگیری از ورود افرادی که در ظاهر مبدل و به شکل کاربر وارد پایگاه می شوند و قصد دارند به اطلاعات غیر مجاز دسترسی پیدا کنند، مورد نیاز است.
تنظیمات لینک مشترک پایگاه داده
لینک مشترک می تواند دردو پیکر بندی استفاده شود.
در پیکر بندی اول، یک سرور مشترک در سرور محلی یک سرور راه اختصاصی دارد، و یک اتصال ترابری مستقیم مابین سرور مشترک و سرور اختصاصی راه دور وجود دارد.
مزیت این پیکربندی در آن است که یک مسیر مستقیم انتقال مابین سرور مشترک محلی و سرور اختصاصی راه دور وجود دارد. عیب این پیکربندی در آن است که یک سرور انتهایی (back-end) اضافی مورد نیاز است. (شکل 1-2 را ببینید)
نکته: سرور راه دور می تواند مانند یک سرور چند رشته ای با یک سرور اختصاصی پیکربندی شود. اتصال مابین سرور محلی و سرور راه دور یک اتصال اختصاصی است. زمانی که سرور راه دور مثل یک سرور چند رشته ای پیکربندی شود،شما می توانید از طریق این تنظیمات ویژه و با استفاده از قسمت (SERVER=DEDICATED) در تعریف نام سرور، اتصال سرور اختصاصی را در هم بشکنید.
شکل 1-2: یک لینک مشترک پایگاه داده به سرورهای چند رشته ای
پیکربندی دو از سرورهای مشترک روی سرور راه دور استفاده می کند. این پیکربندی لزوم وجود سرورهای اختصاصی بیشتر را برطرف می کند اما باید از طریق توزیع کننده به سراسر سرور راه دور برود، شکل 2-2 را ببینید. توجه کنید که هر دو سرور محلی و راه دور باید مثل سرور چند رشته ای پیکربندی شوند.
شکل 2-2: لینک مشترک پایگاه داده به سرور چند رشته ای
مثال 4:
مثال 1: یک لینک عمومی کاربر ثابت در پایگاه داده
دستورات زیر یک لینک عمومی کاربر ثابت در پایگاه داده ایجاد می کند:
هر کاربری که به پایگاه داده محلی متصل است، به منظور اتصال به پایگاه داده راه دور می تواند از لینک SALES.DIVISION3.ACME.COM استفاده کند. برای دسترسی به جدول EMP در مدل SCOTT کاربر باید درخواست SQL زیر را مطرح کند:
توجه کنید که هر درخواست یا نشست کاربری یک اتصال جداگانه به حساب جاری موجود در سرور ایجاد می کند، اتصال به پایگاه داده راه دور به این معنی است که در طی درخواست یا نشست کاربری، پایگاه باز باشد.
مثال 2: یک لینک عمومی و مشترک کاربر ثابت در پایگاه داده
مثال زیر باعث ایجاد یک لینک مشترک و عمومی کاربر ثابت در پایگاه داده می شود:
توجه کنید که پایگاه داده محلی باید به حالت سرور چند رشته ای پیکربندی شود.
هر کاربر متصل به سرور محلی MTS حالته، می تواند از این پایگاه داده برای اتصال به پایگاه داده SALES استفاده کند.(از طریق یک سرور مشترک و جداول query در مدل SCOTT.
در مثال بالا هر سرور مشترک محلی ممکن است یک اتصال به سرور راه دور ایجاد کند. هر جا که یک پردازش در شبکه مشترک محلی نیاز داشته باشد تا از طریق لینک
ALES.DIVISION3.ACME.COM به سرور دور دسترسی داشته باشد، پردازش شبکه محلی مشترک، مجدداً اتصالات شبکه را ایجاد خواهند نمود.
مثال 3: یک لینک کاربر متصل عمومی در پایگاه داده
دستور زیر، یک لینک کاربر متصل عمومی در پایگاه داده ایجاد می نماید:
هر کاربر متصل به پایگاه داده محلی می تواند از لینک SALES.DIVISION3.ACME.COM استفاده کند، کاربری که از لینک پایگاه داده استفاده می کند، مدل راه دور را تعیین می کند. اگر SCOTT یک کاربر متصل باشد و از لینک پایگاه داده استفاده کند، در واقع لینک پایگاه داده به مدل راه دور SCOTT متصل می شود. اگر FORD یک کاربر متصل باشد و از لینک پایگاه داده استفاده کند، در واقع لینک پایگاه داده به الگوی راه دور FORD متصل می شود.
اگر الگوی راه دور FORD نتواند الگوی EMP را رفع کند، دستور زیر برای کاربر FORD در پایگاه داده محلی با شکست مواجه می شود. یعنی اگر الگوی FORD در SALES.DIVISION3.ACME.COM قابلیت EMP نظیر حدول دید یا مترادف های (عمومی) را نداشته باشد، یک error بازگشت داده می شود.
مثال 4: یک لینک مشترک کاربر متصل عمومی در پایگاه داده
دستور زیر یک لینک مشترک پایگاه داده برای کاربر متصل عمومی ایجاد می کند.
توجه کنید که سرور محلی پایگاه داده باید به حالت سرور چند رشته ای پیکربندی شود.
در مثال بالا، هر سرور مشترک محلی، یک اتصال به سرور راه دور ایجاد خواهد نمود. هر جا که یک پردازش در سرور مشترک محلی، از طریق لینک SALES.DIVISION3.ACME.COM نیاز به دسترسی به سرور راه دور داشته باشد، پردازش از اتصالات ایجاد شده در شبکه مجدداً استفاده می کند، حتی اگر کاربر متصل یک کاربر متفاوت باشد.
اگر این لینک پایگاه داده بطور متوالی استفاده شود، هر سرور مشترک در پایگاه داده محلی یک اتصال راه دور خواهد داشت. در آن نقطه اتصالات فیزیکی بیشتری به منظور اتصال به سرور راه دور مورد احتیاج نیست، حتی اگر کاربران جدیدی از این لینک مشترک پایگاه داده استفاده کنند.
مثال 5: لینک پایگاه داده برای یک کاربر جاری عمومی
دستور زیر یک لینک پایگاه داده برای کاربر جاری عمومی ایجاد می کند:
توجه کنید که برای استفاده از این لینک پایگاه داده، کاربر جاری باید یک کاربر جهانی باشد.(کاربر جهانی به تصدیق سرور امنیتی اوراکل احتیاج دارد)
SCOTT یک روال محلی به نام FIRE-EMP ایجاد می کند که این روال یک سطر از جدول EMP را حذف می کند و حق امتیاز اجرایی را به FORD اعطا می کند.
زمانی که FORD، روال SOCOTT.FIRE-EMP را اجرا می کند، آن روال حق امتیاز SCOTT را اجرا می کند. از این رو یک لینک کاربر جاری استفاده شده، به الگوی SCOTT یک اتصال ایجاد کرده است.(توجه کنید که اگر به جای آن، یک لینک کاربر متصل استفاده شده باشد، به الگوی FORD یک اتصال ایجاد خواهد شد.) توجه کنید که SCOTT باید یک کاربر جهانی باشد و FORD ممکن است یک کاربر جهانی باشد یا نباشد. توجه کنید از طریق به کارگیری یک لینک کاربر ثابت که به مدل SCOTT متصل است، به همان اندازه کامل تر می شود. با این حال از طریق به کارگیری لینکهای کاربر ثابت در پایگاه داده، امنیت می تواند توافقی باشد، زیرا username و password مدل SCOTT در فرمتهای قابل خواندن برای DBAها قابل دسترس هستند.
در بعضی موقعیت ها ممکن است شما بخواهید که چند لینک پایگاه داده از یک نوع داشته باشید که همگی به پایگاه داده یکسانی اشاره کنند، یا با به کارگیری مسیرهای ارتباطی متفاوت اتصالاتی را به پایگاه داده راه دور ایجاد کنید. برای مثال، اگر یک پایگاه داده راه دور، از سرور موازی اوراکل استفاده کند، ممکن است شا بخواهید چندین لینک پایگاه داده عمومی را به گره های محلی خودتان معرفی کنید، که اتصالات به فواصل خاصی از پایگاه داده ایجاد شوند. براس سهولت چنین عملیاتی، اوراکل به شما اجازه می دهد تا با استفاده از یک اتصال انتخابی در نام لینک یک لینک پایگاه داده بسازید، هنگام ایجاد یک لینک پایگاه داده یک توصیف کننده اتصال نظیر قسمت انتهایی نام لینک تعیین شده است که با علامت @ جدا شده است. به عنوان مثال فرض کنید که پایگاه داده HQ.ACME.COM به وسیله سرور موازی اوراکل مدیریت شده است. پایگاه داده HQ دو نمونه دارد به نام های HQ-2 و HQ-1 .پایگاه داده محلی می تواند شامل لینک های عمومی زیر باشد تا مسیرهایی به نمونه هایی از پایگاه داده HQ تعیین کند.
در مثال بالا توجه کنید که توصیف کننده اتصال، فقط یک بسط ساده به نام لینک پایگاه داده می باشد. نیازی نیست که متن توصیف کننده اتصال نشان دهنده چگونگی اتصال ایجاد شده باشد، این اطلاعات در قسمت using نام سرویس مشخص شده است. در این حالت مثل زمانی که توصیف کننده اتصال مشخص شده است نمونه به وسیله رشته using تعیین شده است. برای به کارگیری یک توصیف کننده اتصال برای تعیین نمونه ویژه، باید توصیف کننده در انتهای نام جهانی شیء قرار گیرد:
وضوح(وقت)لینک پایگاه داده
هر جا که دستوری در SQL، یک اشاره به نام جهانی شیء شناخته باشد، اوراکل به منظور یافتن یک لینک از طریق یک نام (که آن نام، یک نام خاص را با نام جهانی شیء تطبیق می دهد) جستجو را انجام می دهد. اوراکل این کار را به منظور تعیین مسیری به پایگاه داده خاصی انجام می دهد.
اوراکل همیشه به منظور تطبیق لینکهای پایگاه داده به ترتیب زیر جستجو می کند:
1- لینکهای خصوصی در مدل کاربری که دستورات SQL را صادر کرده است.
2- لینکهای عمومی در پایگاه داده محلی
3- لینکهای جهانی پایگاه داده (فقط در صورتیکه سرور نام اوراکل قابل دسترس باشد)
اگر یک دستور SQL، یک نام جهانی کامل را مشخص کند به این معنی است که پایگاه داده و اجزای دامنه مشخص شده هستند، جستجوهای اوراکل برای لینک های خصوصی، عمومی و جهانی صورت می گیرد که به سادگی با نام جهانی پایگاه داده تطبیق داده می شود. اگر هر قسمت از دامنه، مشخص شده باشد،اوراکل فرض می کند که نام جهانی کامل مشخص شده است. با این حال اگر یک دستور SQL یک نام جهانی ناقص(ناتمام) را تعیین کند به این معنی است که فقط اجزای پایگاه داده مشخص شده اند، اوراکل اجزای دامنه شبکه محلی را به نام پایگاه داده الحاق می کند تا یک نام جهانی پایگاه داده تشکیل دهد. سپس اوراکل عملیات جستجو را برای لینکهای خصوصی، عمومی و شبکه ای انجام می دهد که تنها با نام جهانی ایجاد شده تطبیق داده می شود. اگر یک لینک تطبیقی پیدا نشود، اوراکل اعلام خطا می کند و دستورات SQL نمی توانند اجرا شوند.
بهینه سازی: اگر یک نام جهانی شیء به یک شیء در پایگاه داده اشاره کند و یک توصیف کننده اتصال مشخص نشده باشد، اوراکل به طور اتوماتیک می فهمد که آن شیء محلی است و جستجو برای لینکهای پایگاه داده به منظور تعیین مرجع شیء صورت نمی گیرد.
چه توصیف کننده اتصال مشخص شده باشد یا نباشد، اوراکل مرجع جهانی شیء را گسترش می دهد. به علاوه اگر توصیف کننده اتصال مشخص شده باشد، فقط لینکهای پایگاه داده شامل توصیف کننده اتصال به منظور تعیین مرجع شیء استفاده می شوند.
هنگامی که تطبیق اول یافت شد، اوراکل به منظور تطبیق لینکهای پایگاه داده، جستجو را متوقف نمی کند. اوراکل باید تا زمانی که یک مسیر کامل به پایگاه داده راه دور پیدا کند، عملیات جستجو برای تطبیق لینکهای خصوصی، عمومی و شبکه ای را انجام دهد(هم حساب راه دور و هم نام سرویس) مشخص شده است. تطبیق اول الگوی راه دور را مشخص می کند، یعنی اگر در قسمت CONNECT یک لینک کاربر متصل مشخص نشده باشد، استفاده می شود، اگر در قسمت CONNECT TO USERNAME IDENTIFIED BY PASSWORD یک لینک کاربر ثابت مشخص شده باشد و اگر در قسمت CONNECT TO CURRENT-USER یک لینک کاربر جاری مشخص شده باشد، استفاده می شود.
اگر تطبیق اول یک قسمت USING را مشخص نکند، عملیات تا زمان یافتن لینکی که یک رشته پایگاه داده را مشخص می کند، ادامه دارد. در صورتیکه لینکهای تطبیقی پایگاه داده یافت شوند و رشته پایگاه داده هنوز ناشناخته باشد، اوراکل یک error می دهد. هنگامی که مسیر کامل مشخص شود اوراکل یک نشست راه دور ایجاد می کند.
وضوح الگوی نام شیء
اگر یک لینک کاربر ثابت استفاده شده باشد، وضوح شیء طبق الگوی خاصی پیش می رود: اگر یک لینک کاربر متصل استفاده شده باشد، وضوح شیء طبق الگوی راه دور کاربر متصل پیش می رود(شامل مترادف ها) و اگر یک لینک کاربر جاری استفاده شده باشد، وضوح شیء طبق الگوی راه دور کاربر جاری پیش می رود. اگر شیء پیدا نشود، اشیاء عمومی پایگاه داده راه دور چک می شوند.
مثالهایی از وضوح نام
مثالهای زیر در مورد نام شیء جهانی در پایگاه داده گسترده می باشند. برای تمام مثالهایی زیر فرض کنید که پایگاه داده راه دور به اسم SALES.DIVISION3.ACME.COM نامگذاری شده است.پایگاه داده محلی به اسم HQ.DIVISION3.ACME.COM نامگذاری شده و یک سرور نام اوراکل (و بنابراین لینکهای جهانی پایگاه داده) در دسترس نمی باشند.
مثال 6: این مثال نشان می دهد که یک نام کامل شیء جهانی چگونه ایجاد می شود و مسیر مناسب به پایگاه داده راه دور با به کارگیری هر دو لینک خصوصی و عمومی مشخص شده است.
برای این مثال جدول EMP را شامل الگوی TSMITH در نظر بگیرید:
فرض کنید دستورات زیر به پایگاه داده محلی صادر شده است.
اوراکل به این نکته توجه دارد که نام جهانی شیء به دستور JWARD S UPDATE اشاره داده شده است. بنابراین به منظور یافتن لینک پایگاه داده از طریق نام تطبیقی عملیات جستجو را در پایگاه داده محلی شروع می کند. اوراکل در الگوی JWARD لینک خصوصی و تطبیقی را پیدا می کند، با این حال، لینک JWRD.SALES.DIVISION3.ACME.COM مسیر کامل به پایگاه داده راه دور SALES را نشان نمی دهد، بنابراین حالا اوراکل یک لینک عمومی پایگاه داده را جستجو و پیدا می کند. اوراکل از این لینک عمومی، نام سرویس را می گیرد. با حساب راه دور گرفته شده از لینک کاربر خصوصی ثابت ترکیب شده است، یک مسیر کامل مشخص شده است و اوراکل اقدام به تاسیس یک اتصال به پایگاه داده SALES نظیر کاربر TSMITH/RADIO می کند.
پایگاه داده راه دور حالا می تواند مرجع شیء به جدول EMP را تعیین می کند.اوراکل طبق الگوی خاصی جستجو می کند TSMITH و جدول EMP اشاره داده شده را پیدا می کند. دقت بیشتری مورد لزوم نیست. پایگاه داده راه دور دستورات اجرایی را کامل می کند و نتایج را به پایگاه داده محلی بر می گرداند.
مثال 2: این مثال توضیح می دهد که چگونه یک نام جهانی نیمه تمام تعیین می شود و با استفاده از هر دو لینک عمومی و خصوصی، مسیر مناسب به پایگاه داده راه دور مشخص شده است.
برای این مثال فرض کنید که جدول EMP شامل الگوی TSMITH است و یک مترادف عمومی راه دور به نام EMP به جدول EMP قبلی اشاره می کند. همچنین به ایجاد لینک عمومی پایگاه داده در مثال 1 توجه کنید.
فرض کنید دستورات زیر یک پایگاه داده محلی صادر شده است:
اوراکل توجه دارد که نام جهانی نیمه کامل به دستور SCOTT S DELETE اشاره داده شده است. ابتدا نام جهانی شیء به نام جهانی کامل توسعه داده می شود که این نام جهانی کامل در نام دامنه شبکه محلی استفاده می شود، که منجر به دستورات زیر می شود:
حالا اوراکل جستجو در پایگاه داده از طریق یک نام تطبیقی به منظور یافتن لینک پایگاه داده آغاز می کند. اوراکل لینک تطبیقی و خصوصی کاربر متصل را در الگوی SCOTT پیدا می کند. با این حال لینک خصوصی پایگاه داده ابداً هیچ مسیری را نشان نمی دهد. اوراکل username/password به عنوان جزئی از مسیر استفاده می کند و سپس مسیر کامل را جستجو و پیدا می کند و اوراکل می تواند به یک پایگاه راه دور نظیر SCOTT/TIGER متصل شود.
هنگام اتصال به پایگاه داده راه دور نظیر SCOTT اوراکل اشاره به EMP را تعیین می کند. در ابتدا عملیات جستجو را انجام می دهد اما شیء نامگذاری شده EMP را در الگوی SCOTT پیدا نمی کند.
سپس پایگاه داده راه دور عملیات جستجو برای یافتن یک مترادف عمومی به نام EMP را انجـام می دهد و یکی پیدا می کند. سپس پایگاه داده راه دور اجرای دستور را کامل می کند و نتیجه را به پایگاه داده محلی بر می گرداند.
دید(منظر)، مترادف ها، روال ها و وضوح نام جهانی
در معرفی منظر(view) مترادف یا واحد برنامه PL/SQL یک شیء الگو می تواند از طریق نام جهانی شیء خود ارجاع داده شود. اگر در این معرفی نام جهانی کامل شیء ارجاع داده شود، اوراکل این تعریف را به همان صورت که مشخص شده است، بدون نیاز به انجام هر توسعه ای از نام جهانی شیء ذخیره می کند، با این حال ، اگر در این معرفی نام جهانی جزئی (ناتمام) شیء(یعنی فقط نام پایگاهداده بدون نام دامنه) ارجاع داده شود، اوراکل باید نام جزئی (ناتمام) مورد استفاده در قسمت دامنه (نام دامنه در نام جهانی پایگاه داده محلی کاربر دارد) را توسعه دهد.
فهرست زیر توضیح می دهد که چه زمانی اوراکل توسعه نام جهانی شیء را برای منظر (view) مترادف ها و واحدهای برنامه تکمیل می کند:
وقتی که یک منظر (view) ایجاد شده است، در پرسش تعریفی نام جهانی ناتمام شیء توسعه داده نشده است: فرهنگ لغت داده متن دقیق پرسش تعریفی را ذخیره می کند. وقتی که دستور استفاده کننده از منظر (view) تجزیه شده باشد. اوراکل نام جهانی ناتمام شیء را توسعه می دهد.
وقتی که یک مترادف ایجاد شده است، نام های جهانی ناتمام شیء توسعه داده شده اند: تعریف مترادف در فرهنگ لغت داده که شامل نام جهانی توسعه داده شیء می باشد، ذخیره شده است.
هر زمان که واحد برنامه کامپایل شود، نام های جهانی ناتمام اشیاء توسعه داده شده اند.
رفتار بالا باید زمان ایجاد دیدها(views) مترادف ها، روال هایی که به نام های ناتمام اشیاء اشاره می کنند، در نظر گرفته شود. اگر نام جهانی پایگاه داده تغییر کرده باشد(که باید همچنین اتفاقی بیافتد) دیدها و روال ها ممکن است به پایگاه داده متفاوتی اشاره کنند، که این امر متناوباً قبل از تغییر نام جهانی پایگاه داده صورت می گیرد، به هنگام زمان اجرا مترادف ها، نام لینک پایگاه داده را توسعه نمی دهند، بنابراین آنها تغییر نمی کنند.
HQ.UK.ACME.COM و SALES.UK.ACME.COM .فرض کنید پایگاه داده SALES شامل منظر و مترادف زیر باشد:
اوراکل تعریف مترادف EMPLOYEE را توسعه می دهد و آن را به صورت زیر ذخیره می کند:
شرکت، سازماندهی مجدد را متقبل می شود. در ابتدا فرض می شود که مکان فروش و منابع انسانی هر دو به ایالات متحده منتقل شده اند. در نتیجه نام های جهانی متناظر در پایگاه داده هر دو به HQ.UK.ACME.COM و SALES.UK.ACME.COM تغییر کرده است. در این حالت زمانی که منظر استفاده می شود، پرسش تعریفی از منظر EMPLOYEE_NAMES به پایگاه داده صحیح بسط داده می شود:
با این حال، تعریف مترادف EMPLOYEE تا زمان ارجاع به نام قبلی پایگاه داده یعنی HQ.UK.ACME.COM ادامه می یابد.
حالا فرض کنید که فقط قسمت فروش به ایالات متحده منتقل شده باشد. در نتیجه نام جدید جهانی پایگاه داده، SALES.UK.ACME.COM است، در حالیکه پایگاه داده منابع انسانی، HQ.UK.ACME.COM است. در این حالت زمانی که منظر استفاده می شود، پرسش تعریفی از منظر EMPLOYEE_NAMES به یک نام جهانی غیر موجود بسط داده می شود.
متناوباً مترادف EMPLOYEE ارجاع به پایگاه داده صحیح یعنی HQ.UK.ACME.COM را ادامه می دهد.
به طور خلاصه، شما باید تصمیم بگیرید چه زمانی می خواهد در معرفی مناظر(views) مترادف ها و روال ها از نام های جزئی و کامل جهانی اشیاء استفاده کنید، به خاطر داشته باشید که نام پایگاه داده باید ثابت باشد و پایگاه داده نباید درون یک شبکه جز در موارد ضروری جابجا شود.
نادیده گرفتن یک لینک از پایگاه داده
شما می توانید یک لینک پایگاه داده را نادیده بگیرید همانگونه که می توانید یک جدول یا منظر را نادیده بگیرید. دستور مربوطه به صورت زیر است:
برای مثال بای نادیده گرفتن لینک NY_FIN باید دستور به صورت زیر باشد:
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تمامی سطوح مدیریت برای تلاشهای موفقیت آمیز کارآفرینی شرکت حیاتی اند، چه با شروع تجارت های جدید مرتبط باشند با ترتیب بندی مجدد تجارت های موجد در واقع ، Burgelman استدلال که .... پروسه استراتژیک در شرکت های بزرگ و پیچیده متشکل از فعالیتهای استراتژیک مدیران از سطوح مختلف سازمانی است.
این جایگاه که تمام مدیران برای توسعه مهم اند و استفاده از اعمال کارآفرینی شرکت حداقل به صورت غیرمستقیم مورد حمایت توجه فزاینده محققان به ارزیابی تاثیر مدیران بر عملکرد شرکت قرار دارد، با دیدگاه Floyd و Wooldridge که می گوید مشارکت دائمی و هدفمند مدیران در شرکت برای موفق شدن کارآفرینی شرکت لازم است ارتباط مستقیم دارد.
پس ، رفتار مدیریتی در تمام سطوح سازمان باید با اهداف مطابقت داشته باشد . هرچند، مطابق شکل 1، رفتارهای مورد نیاز کارآفرینی شرکت در سطح مدیریتی تفاوت دارد. به خصوص، مدیران سطح عملکردی در رفتارهای کارآفرینانه ای مشغولند که حاصل از برهم کنش شان با مدیران سطح متوسط تدوین می شوند. هنگامی که مدیران تراز اول به شکل کارآفرینی رفتار می کنند مورد تجربه قرار می دهند (یاد می گریند و ترقی می کنند)، تنظیم می شوندو انتخاب می کنند (به چالش های مطرح شده با پیگیری فرصت های کارآفرینانه و شرکت در رفتار کارآفرینی ای که انجامش ضروری است پاسخ می دهند) و تایید می کنند (به صورت وفادارانه به دیگران خدمت می کنند در حالی که استراتژی کارآفرینی شرکت را اجرا می کنند) . مدیران سطح بالا باید محیطی فراهم کنند که رفتارهای کارآفرینانه از طرف تمام کارمندان و به خصوص مدیران سطح اول و میانی را برانگیزد و حمایت کند. چیزی که در اینجا به عنوان جزئی مهم از این محیط حمایتی گنجانده می شود تشکیل یک یا چند استراتژی است که از طریق شان شرکت بتواند با تجارت های جدیدی خلق کند یا کسب و کارهای موجود را دوباره سازمان دهی کند. شرکت چه ایجاد کننده باشد چه دوباره سازمان دهنده ، توجهش به افزایش دادن سوددهی موفقیت رقابت آمیز است. یک رفتار کارآفرینی قابل توجه که از مدیران سطح میانی انتظار می رود با ادغام درست دستورات استراتژیهای فرموله شده با آنچه رفتار کارآفرینی مبتنی بر دانش از سوی مدیران سطح اول و کسانی که مسئول شان هستند مرتبط است. برای پرداختن موفقیت آمیز به این رفتار کارآفرینی، مدیران سطح میانی مبارزه می کنند (آموزش می دهند و هواداری می کنند)، ترکیب می کنند (موضوعات را طبقه بندی می کنند و به دیگران می فروشند)، تسهیل می کنند (اطلاعات را به اشتراک می گذارند و رفتار انطباقی را هدایت می کنند)، فرد به اجرا در می آورند (تحریک و ترغیب می کنند، اصلاح و تنظیم می کنند).
تحقیقات بر اهمیت رفتار کارآفرینانه مدیران سطح میانی بر تلاش شرکت جهت خلق کسب و کار موجود یا سازمان بندی مجدد موجود تاکید کرده است. این اهمیت خود را به لحاظ نیاز به مدیران سطح میانی برای رفتار کارآفرینانه و هم نیاز به ایشان برای حمایت و پرورش تلاش های دیگران برای جلب شدن به همان نوع رفتار آشکار می کند.
شناخت رفتار کارآفرینانه مدیران سطح میانی به عنوان مولفه ای حیاتی جهت فعالیت های کارآفرینانه موفقیت آمیز شرکت از طریق مسیر تکاملی روآمده است. Bower از جمله اولین محققانی بود که پیشنهاد کرد مدیران سطح میانی کارگزارانی مهم در تغییر سازمانی هستند. کار مدیران سطح میانی به عنوان عوامل تغییر با محوریت سازمانی شان تسهیل می شود. گواه ها نشان می دهند که به علت موفقیت های مرکزی شان عمده دانش سازمانی از طریق مدیران سطح میانی جریان می یابد. برای بر هم کنش میان مدیران سطح اول و گزارشهای ایشان جهت دست یافتن به دانش آنها، مدیران سطح میانی باید لیاقت و صلاحیت فنی لازم برای شناخت پیشرفت اولیه، شکل گیری بعدی و کاربردهای دائمی تبحر و مهارت های اصلی شرکت را داشته باشند. همزمان، باید اهداف و مقاصد استراتژیک شرکت و همین طور با رفتار سیاسی ای را بشناسد که در آن با رفتار انتخاب و تشویق می شوند، تا با مدیران سطح ارشد بر هم کنش موثر داشته باشند و به دانش ایشان دست پیدا کنند. اخیراً ، King و دیگران اهمیت درک مدیران سطح میانی از مهارت های اصلی شرکت را اثبات کردند تا به امتیاز رقابتی دست پیدا کنند. محققان با بهره گیری از مشخصات خاص مهارتی نظیر ضمنی بودن، نیرومندی، قرارگیری، و توافق، ارتباطی قوی میان درک مدیران میانی از این مشخصات و عملکرد اعلای شرکت را شناسایی کردند. نتیجه گیری از این بر هم کنش ها توانایی مدیران سطح میانی برای مبارزه با گزین های استراتژیک از زیر رتبه ها (مثلاً ، مدیران سطح اول و گزارش های شان) و در دسترس افراد رده بالا قرار دادن (به عبارتی، مدیران سطح بالایی) است.
Quinn اهمیت استراتژیکی کار مدیران سطح میانی را با تلقین توانایی شان جهت ترویج ابداع سازمانی ارتقاء دارد. این به عنوان ایده های مبتنی بر دانش مدیران سطح میانی به مدیران سطح بالایی برای تحلیل شان اتفاق می افتد. مدیران سطح ارشد به سوی بالا ارتباط برقرار کردند تصمیم می گیرند برای ابداعات ونوآوریهای بیشتر در جهت استراتژی کارآفرینی شرکت پیشنهادات خود را ادغام می کنند، در حالی که به ایشان امکان می دهند بخشی از رفتار استراتژیکی القایی آینده باشند. به علاوه، ازطریق برهم کنش های گسترده با آنهایی که تولید کالا یا خدمات شرکت هستند، مدیران سطح میانی همکاران خود را ترغیب می کنند برای توسعه نوآوریهای ارزش آفرین ریسک منطقی داشته باشند. Nonaka , Takeuchi بر اهمیت ابتکار مدیران سطح میانی تاکید کردند در حالی که تلقین می کردند وضعیت سازمانی مرکزی ایشان به آنها امکان می دهد ایده های نوآورانه را از درون و برون شرکت جمع آوری کنند. از طریق برهم کنش با مدیران اول و ارشد، افراد فعال در میانه ساختار رهبری سازمانی بر رفتار کارآفرینی اثر گذاشته و آن را شکل می دهند چون ایشان ئانش مربوط به محصول، پروسه و ابتکارات اجرایی را تقسیم و تلفیق می کنند. گواهها پیرامون ارزش مدیران برای موفقیت رقابتی شرکت به هنگام پیگری استراتژی کارآفرینی شرکت و اتکا بر رفتار کارآفرینانه برای انجام چنین کاری برای خلاصه کردن این بحث خاص قابل استفاده است.
بنابراین، به طور مجمل و خلاصه، سازمانهای متعدد به کارآفرینی موفقیت آمیز در فرود آمدن پی در پی در گیرند، علی رغم مجموعه ادغام شده ای از رفتارهای کارآفرینانه در راس، مدیران سطح بالا برای شکل دادن استراتژیهای که از آن طریق بتوان کسب و کارهای جدید خلق یا کسب موجود را نو سازمان کرد، به صورت کارآفرینی عمل می کنند. هر دو شکل کارآفرینی در پرتو فرصت های محیطی و با منظور خلق توازنی موثرتر میان شرکت و شرایط محیط فعلی اش پیگری می شوند. رفتار کارآفرینانه مدیران سطح بالا آنها را تصویب کنند. (تایید و حمایت از رفتار کارآفرینی دیگران). تشخیص دهنده (قدرت دادن به دیگران) و هدایت کننده (برنامه ریزی و به کارگیری منابع) می یابد. رفتار کارآفرینانه مورد انتظار از مدیران سطح میانی حول نیاز این گروه به رهبران سازمانی برای تفسیر استراتژیهای تازه تشکیل شده و سپس رفتار کارآفرینانه به شیوه ای که تلاش دیگر کارمندان را برای فهمیدن و در کسر رفتارهای کارآفرینانه مورد انتظار از آنها، شکل می گیرد.
مدیران سطح اول به عنوان گیرنده های این تفاسیر و تعابیر با افراد خود کار می کنند تا رفتارهای کارآفرینانه ای را بسازند که شرکت از طریق مهارت های کلیدی روزانه قابل استفاده باشند تا فرصت های بازرگانی ای را کشف کنند که دیگران مشاهده نکرده یا نتوانسته اند به طور موثر از آن بهره گیرند. مدیران سطح بالا، میانی و اول مسئول تایید این هستند که بعضی از منابع و ظرفیت های امروز جهت شکل دهی به مهارت های کلیدی و مرکزی به کار می روند که از آن طریق موفقیت رقابتی آینده پیگری می شود.
مدارک اخیر حکایت از آن دارند که سرمایه انسانی بر عملکرد شرکت تاثیر گذار است. ما معتقدیم که مدیران ، به عنوان بخشی از سرمایه انسانی شرکت، منبعی از امتیاز رقابتی اند. وقتی مدیران در رفتار کارآفرینی شرکت می کنند که ارزشمند، نادر، است و جایگزین هم ترازی هم ندارد، اینها به امتیاز رقابتی شرکت شان نسبت به حریفان تبدیل می شوند. تاثیر گذار بر احتمال این که رفتار کارآفرینی مدیران می تواند منبع امتیازی باشد این واقعیت است که میزان زیادی از دانش که رفتار کارآفرینی بر آن استوار است، ضمنی و تلویحی می باشد.
دانش ضمنی در روال های رفتاری غیر مدون و همین طور با رفتار اجتماعی قرار دارد. پس، دانش ضمنی محصول قابلیت ها و مهارت های مدیران و روابط کاری مشارکت گونه ی آنها است که درون سازمان اتفاق می افتد. مدیران نمی توانند دانش ضمنی شان را به وضوح بیان کنند و همین طور نمی توانند دقیقاً توضیح دهند که هنگام اشتغال در رفتار کارآفرینی چگونه استفاده می شود. اگرچه، دانش ضمنی برای مدیران سطح میانی حیاتی است چون آنها همزمان از روابط منحصر به فردشان برای برهم کنش با مدیران سطح بالا و اول بهره می گیرند. رفتارهای کار آفرینانه مبارزه کردن، ترکیب، تسهیل و اجرا کردن زمانی موفقیت آمیز تر می گردند که در شبکه های بادقت مقرر شده ، غیر imitable و پیچیده ای از برهم کنش ها با مدیران سازمانی و سهامداران دیگر پایه گذاری شوند. بنابراین، اهمیت مدیران در جریان اطلاعات سازمانی و اعتماد ایشان به دانش ضمنی برای درگیر شدن در رفتار کارآفرینی این احتمال را افزایش می دهد که این بخش از سرمایه انسانی شرکت می تواند منبعی از امتیاز رقابتی باشد.
بعد، عواقب و پیامدهای کارآفرینی حاصل از آنها را مدنظر قرار می دهیم. این عواقب و پیامدهای شان محصولی از مجموعه های رخدادی هستند که با آگاهی مدیران سطح بالا از محدرک انتقالی بیرونی، اجرای استراتژی کارآفرینانه شرکت، موجودیت پیشینیان سازمانی و دنباله گیری رفتارهای کار آفرینانه از سوی مدیران، آغاز می شوند.
عواقب و پیامدهای کار آفرینی
نتایج کارآفرینی از استفاده از رفتار کار آفرینی به عنوان مبنای اجرای استراتژی برای کارآفرینی شرکت به وجود میآیند. ما استدلال می کنیم که نتایج منصر به فرد ولی بر هم بسته برای مدیران و سازمانaccrue به محض ثبت، هر گروه نتایجی راارزیابی می کند بدست آمده اند و پیامدهای متعاقب مربوط به هدزینه های تحمیل شده و هزینه ی فرصت ها را ارزیابی می کند. نتیجه حاصل از این ارزیابی ها تصمیماتی اند که منزلت (پیوسته، رد یا اصلاح) فعالیت های کارآفرینی شرکت(موضوع سطح سازمانی) و منزلت ووضعیت رفتارکار آفرینی (موضوع سطح فردی) را در نظر می گیرند. برای یک سازمان، پیامدهایی که ارزیابی می شوند عمدتاًبه میزانی وابسته اند که با آن فعالیت های کار آفرینی شرکت عملکرد آینده و فعلی خود را بهبود و ارتقا می بخشند. دبرای مدیران، پیامدها به میزانی وابسته اند که باآن رفتار کارآفرینانه به نمایش در آمده مهارت های خود رابط و ارتقا می دهند همین طور به میزانی بستگی دارد که شرکت رفتار را تشخیص و به آن پاداش می دهد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 13 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید