عنوان:چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با مشکلات مدیریت مدرسه و ذکر راهکار ها و پیشنهادات
نوع فایل:ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه:33
مقدمه
مدیریت، شغلی سخت و طاقت فرسا است برای اینکه مدیران بایستی با منابع محدود و امکانات کم به انتظارات مشتریان پاسخ دهند. ماهیت قرن ۲۱ ایجاب می کند که مشتریان انتظارات رو به تزاید داشته باشند چون قرن ۲۱ به قرن انفجار دانش و اطلاعات مشهور است اطلاعات اینترنت در هر ۶ ساعت ۲ برابر می شود. بیش از ۳۰۰۰ شبکه تلویزیونی ماهواره ای به امر اطلاع رسانی مشغول هستند. دانش اجتماعی و اطلاعات عمومی مردم بسیار بالاست. در این شرایط وظیفه مدیران سنگین و مضاعف است برای اینکه مدیران در این شرایط می بایست با قدرت رهبری و هماهنگی شان برای جلب رضایت مشتریان تلاش نمایند. اگر سیستم مدیریتی کشورمان را با سیستم مدیریتی سایر کشورها مقایسه کنیم، می بینیم در کشور ما متاسفانه مدیریت آسان ترین شغل است. (به جز در یک سازمان) برای اینکه مدیران ما بر خلاف مدیران کشورهای پیشرفته منابع مالی و انسانی خوبی در اختیار دارند و پاسخگو نیز نیستند. اصولا نظام پاسخگویی در دستگاههای اجرایی ایران تعریف نشده است. اما در یک سازمان ایران سیستم مدیریتی با بقیه سازمانها متفاوت است آن هم سازمان آموزش و پرورش است که مدیران اجرایی آن در مدارس با شرایط ویژه ای مدیریت می کنند. این شرایط عبارتست از کمبود شدید منابع مالی به طوری که سرانه هر دانش آموز در مدارس دولتی بسیار پایین و حتی اسف بار است. سرانه هر دانش آموز در ایران حدود ۵۰ دلار و در کشورهای توسعه یافته حدود ۱۰۰۰ دلار است. مدیران مدارس بر خلاف سایر مدیران سازمانهای همتراز فاقد اتاقهای مجلل و منشی های متعدد هستند. در نتیجه دائم در تماس با مراجعین و اولیاء دانش آموزان هستند و باید در مقابل آنان پاسخ گو باشند و هرگونهکوتاهی، سهلانگاری و اشتباه در زمینه آموزش و پرورش انسانها تأثیرات نامطلوب و زیانباری در رشد افراد و کل جامعه دارد. مدیران مدارس دولتی ایران از حقوق و حق سرپرستی ناچیزی برخوردارند و برخلاف مدیران همتراز سایر سازمانها از امکانات جانبی مثل اماکن مسکونی، خودرو و ... برخوردار نیستند و تنها به خاطر عشق و علاقه به مدیریت کار می کنند. مدیران مدارس دولتی ایران باید در مقابل مسئولان مافوق، اولیاء دانش آموزان و نمایندگی محترم مجلس پاسخگو باشند از طرف دیگر با امکانات ناچیز، کیفیت آموزشی را بالا ببرند و درصد قبولی بیشتر داشته باشند و با دست خالی به فضاهای فیزیکی و اماکن آموزشی نیز برسند. در اینجا می توان گفت با دست خالی کار خارق العاده انجام دهند. و در این میان مدیر آموزگاران، علاوه بر مدیریت که فرصت های ویژه ای را می طلبد، مسوولیت سنگین معلمی، پرورشی، کارهای خدماتی، کارهای دفتری، مدیریت و رهبری انسانها و... را به عهده دارند و این در حالی است که بسیاری از امکانات از جمله کتابخانه، آزمایشگاه و زمین ورزشی و... در مدارس چندپایه وجود ندارد.
مفهوم مدیرآموزگار: مدیر آموزگار، آموزگاری است که علاوه بر تدریس در یک کلاس یک پایه، دو پایه یا چند پایه، مسئولیت مدیریت دبستان محل خدمت خویش را نیز بر عهده دارد (مرتضوی زاده، 1388، ص38).
مفهوم کلاس درس چند پایه: کلاس چند پایه یک موقعیت خاص آموزشی است که در آن حداقل دو پایه تحصیلی تا حداکثر 5 پایه دانش آموزان حضور دارند که توسط یک معلم اداره می شود. دلیل تشکیل چنین کلاسهایی تعداد دانش آموزان در یک مدرسه است. که نسبت به کلاسهای تک پایه از تراکم کمتری برخوردار است (میر شفیعی لنگری، 1385، ص8). این کلاسها با عنوانهای دیگر چون آموزش و پرورش جایگزین وکلاسهای چند سنی، ترکیبی و گروهی نام گذاری شده اند. (مرتضوی زاده، 1388، ص38). کلاس های چند پایه برای فراهم کردن دوره کامل آموزش ابتدایی با افزایش میزان دستیابی به هدفهای آموزشی در مناطق دور افتاده و کم جمعیت و روستاههایی که تعداد دانش آموزان کمتری دارند و همچنین استفاده از منابع محدود تشکیل می شوند (متین ، 1378).
مشکلات و چالشها
مشکلات و چالشهای مدیریت آموزشگاهی در مدارس کوچک به شرح زیر می باشد:
افت تحصیلی و کارایی: هم اکنون نرخ ارتقای تحصیلی ابتدایی۹۰درصد است ولی به لحاظ محرومیتهایی که مدارس چند پایه دارند، افت تحصیلی این مدارس بالاتر از تک پایهها است. و با توجه به موقعیت مدارس چند پایه، کارآیی این مدارس از مدارس عادی پایینتر است.
به کار گیری شیوه آزمایش و خطا: شاید در بسیاری از شغلها، آزمایش و خطا برای یادگیری و تجربه کردن مسائل همراه با خطرات و زیانهای غیرقابل جبران نباشد، اما در تعلیم و تربیت و مدیریتآموزشی، هر آزمایش و خطایی همراه با زیانهای بزرگ و جبرانناپذیر خواهد بود. این امر در واحدهای کوچک آموزشی به خصوص کلاسهای چند پایه دارای اهمیت بسزایی می باشد، زیرا اغلب این واحدها دور افتاده هستند اهمیت کمتری به آنها داده می شود و شیوه آزمون و خطا در آنها بیشتر بکار می رود.
پیچیدگی کلاس های چند پایه: مدیریت کلاس درس چندپایه به لحاظ ترکیب سنی و جنسی متفاوت است. برخورداری دانش آموزان از توانایی ها و استعدادهای گوناگون وهمچنین رویدادها و فعالیتهای متنوعی که در یک جلسه از کلاس درس با سرعت قابل توجهی اتفاق می افتند از مدیریت کلاس درس تک پایه پیچیده تر است. مدیر آموزگاران و معلمان این کلاسها با توجه به تجربه های خود، شرایط محیطی و عاطفی کلاس درس و شناخت فراگیرندگان و با بهره گیری از مطالعات خود از شیوه های خاص برای کلاس درس استفاده می کنند (مرتضوی زاده، 1378، ص38).
سازماندهی کلاسهای درس چند پایه: سازماندهی کلاسهای درس چند پایه به مراتب حساستر از سازماندهی کلاسهای عادی است. به همین دلیل معلم کلاس درس چند پایه باید فعالیتهای دانش آموزان، چگونگی آرایش، شیوه نشستن آنها، نحوه استفاده از تابلو و حتی دیوارهای کلاس را سازماندهی کند. مدیر آموزگار با تهیه طرح درس به سازماندهی و مدیریت یادگیری در کلاس درس اقدام می کند. تهیه و تنظیم طرح درس روزانه در هر جلسه کاری وقت گیر و طاقت فرساست. اما نداشتن طرح درس هم سبب اتلاف وقت، پراکنده گویی و سر در گمی معلم ودانش آموز می شود (مرتضوی زاده، 1388، ص40).
نداشتن تجربه شغلی آموزگاری: اکثر کلاسهای چند پایه در مناطق دور افتاده روستایی تشکیل می شود. آموزگارانی که برای تدریس در این کلاسها به کار گمارده می شوند سرباز معلم، خرید خدمتی، حق التدریسی و فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم هستند.که اولین سال خدمت را تجربه می کنند. آموزگار جوان در اولین سال خدمت در روستاهی دور افتاده، محروم از بسیاری از وسایل رفاهی، گاه به 20 دانش آموز در چند پایه را باید تدریس کند. نبود حمایت و پشتیبانی مدیران مناطق و معلمان راهنما سبب می شود که در این شرایط معلم شتابزده و سر در گم، اعتماد به نفس و انگیزه خود را از دست بدهد و در بد ترین شرایط ممکن، آموزش را با کمترین کیفیت ارائه دهد.