مشخصات این فایل
عنوان: شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 16
این مقاله در مورد شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ می باشد.
بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظشرح غزل « طربنامۀ عشق » حافظ :
در ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
در لحظۀ آفرینش، ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعلی در زمانی معیّن دارد - دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد - مراد از ازل ، آغاز غیر زمانی است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پدیدار گشت( ظهور یافت ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز.....
« فخر الدین عراقی » در یک توصیف بسیار زیبا ، نگاشته است: [حق که بنیاد ذاتی جهان است خیر محض و جمال مطلق است و لازمه این زیبائی ، جلوه گری است : « سلطان عشق خواست که خیمه به صحرا زند ، در خزاین بگشود ، گنج بر عالم پاشید ، ورنه عالم با بود و نابود خود آرامیده بودو در خلوت خان شهود آسوده . نا گاه عشق بی قرار از بهر اظهار کمال ، پرده از روی کار بگشود، صبح ظهور نفس زد ، آفتاب عنایت طلوع کرد ، نسیم هدایت بوزید ، دریای وجود در جنبش آمد ، سحاب فیض چندان باران « ثُمَّ رَشَّ عَلَیهم من نوره » بر زمین استعدادات.....
جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
وقتی آفرینش کائنات و انتشار وگسترش آن صورت پذیرفت و موجودات مختلف پا به عرصۀ وجود نهادند (مخلو قات بسیار و گوناگون آفریده شدند) پروردگار بر مخلوقاتش و بر فرشتگان نظاره کرد، در وجود همۀ موجودات عالم حیات بود ولی عشق نبود برترین موجودات فرشتگان بودند که از علم خداوندی و دانش او (محدوداّ ) برخوردار بودند ولی فرشتگان نیز ذی عشق نبودند و خداوند اراده کرد موجودی بیافریند که سرشار از عشق باشد و لذا انسان را آفرید و در وجودش......
دیگران قرعۀ قسمت همه بر عیش زدند دل غمدیدۀ ما بود که هم بر غم زد
مردمان غافل و خوش گذرانان، هدف از آفرینش خود (قرعۀ قسمت) و رسالتی را که بر دوش داشتند فراموش کردند و دنبال امرار معاش و خوش گذرانی رفتند و روزگار به غفلت گذراندند و در کشف علم خداوندی و درک جهان نکوشیدند و در اسرار عالم هستی غور نکردند و خدمتی شایسته و همّتی والا به خرج ندادند . تنها عاشقان وادی سلوک و تشنگان وادی عشق و غمدیده گان و رنج کشیدگان......
حافظ زمانی قادر به کشف اسرار الهی و رموز خلقت و لحظۀ آفرینش(طربنامۀ عشق) گردید که خداوند به واسطۀ دل خرّم و پاکی( نفس رحمانی) که داشت به وی اجازه داد به اسرار او پی ببرد و به تماشاگه راز آید و کشف اسرار نماید . وقتی دل و جان حافظ لبریز از عشق الهی گشت قلم بر دست گرفت و چون نوای آسمانی عشق را در یافته بود توانست غزل زیبا و با شکوه کیهانشناسی را بسراید . بعبارتی دیگر حافظ زمانی قلم برداشت و اسرار آفرینش و حدیث خلقت را فاش ساخت که به نهایت وجد و سرور رسیده بود.
فهرست منابع مقاله شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ1- « مکتب حافظ » ، استاد منوچهر مرتضوی
2- « کیهانشناسی : از انبساط هابلی تا آتشگوی آغازین» ، جان گریبین
3- « تاریخچۀ زمان » ، استیون هاوکینگ
4- « جهان در پوست گردو » ، استیون هاوکینگ
5- « لمعات عراقی » ، فخرالدین عراقی
6- « نسبیّت » ، آلبرت اینشتین
7- « تعلیقات » ، ابوالعلاء عفیفی
8- « حافظ نامه » ، بهاء الدین خرمشاهی
9- « مثنوی معنوی » مولانا