دوستان گرامی، اجازه دهید سخنانم را با یکی از پارگرافهای مشهور نوشته شده به زبان فارسی آغاز کنم. این یک پدیدهی نادر است که ما در زبان فارسی پاراگراف مشهوری داشته باشیم. ابیات منظوم و برخی جملات قصار و قطعات کوتاه سعدی و خواجه عبدالله انصاری برای ما امور آشنا و روزمرهاند اما کمتر میتوان نوشتهای منثور و بخصوص معاصر را یافت که، لااقل در بین اهل نظر، شناخته شده باشد. مثل: «من اینها را برای سایهام که روی دیوار افتاده است مینویسم» به قلم صادق هدایت. باری، یکی از این معدود پارگرافها اینگونه آغاز میشود: «غربزدگی میگویم همچون وبازدگی، و اگر بمذاق خوش آیند نیست بگوئیم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی ست در حدود سن زدگی. دیدهاید که گندم را چگونه میپوساند؟»
این نخستین جملاتی ست که جلال آل احمد کتاب غربزدگیاش را با آن شروع کرده است. و بنظر من بیان همین کلمات است که امروز ما را دور از وطن خویش در اینجا زیر یک سقف گردآورده، تا به ضرب و دنگ تحقیق و «پی پِر» و کنفرانس و سمینار بکوشیم دریابیم که چه بلائی به سر ما آمده است.
شاید آنچه گفتم بنظر شما اغراق آمیز بیاید؛ اما آنانی که در دو دههی ١٣٤٠ و ١٣٥٠ جوانی خود را در جریانات روشنفکری ایران گذرانده باشند خوب میفهمند که من چه میگویم. اصلا بگذارید در چند جمله آن جریان را خلاصه کنم و برای این کار کمی از خود و همنسلانم بگویم: در سرآغاز دههی ٤٠ ایرانی (که مصادف بود با سرآغاز دههی ٦٠ میلادی و در مغرب زمین همراه بود با جریان هیپیها، سنت شکنیها، خیزشهای دانشجوئی و رادیکالیسم فرهنگی) من، همراه با یارانی همچون داریوش آشوری، بهرام بیضائی، محمدعلی سپانلو، نادر ابراهیمی، اکبر رادی، احمدرضا احمدی و چند تن دیگر، نخستین ایام بیست سالگیمان را آغاز میکردیم و سقفی که ما را بدور هم جمع میکرد دانشگاه تهران بود. هشت/نه سالی از کودتای ٢٨ مرداد میگذشت. یعنی، ما اغلب کودک بودیم وقتی که آن جریان رخ داد. پس، کینهی سقوط مصدق و بازگشت شاه در دل ما چندان جائی نداشت. و اگر مشکلی هم با شاه داشتیم مشکلی مربوط به خود او بود.
آن روزها در آمریکا، که از پس ٢٨ مرداد ٣٢ در کشور ما حرف اول را میزد، چهرهی جدیدی به تخت ریاست جمهوری نشسته بود که برنامههایش با برنامههای ژنرال آیزنهاور و معاونش نیکسون متفاوت بود. او از مسائلی همچون حقوق بشر و دموکراسی دم میزد ـ حرفهائی که در آن روزگار بیشتر به شوخی شبیه بود. یادم است یک روز داریوش آشوری بطعنه پیشنهاد کرد که نامهای به پرزیدنت جدید، آقای جان اف کندی، بنویسیم و بگوئیم حالا که حضرتعالی در حال تأمین حقوق بشر هستید یک فکری هم برای اضافه حقوق بشر بفرمائید. منظورم این است که بگویم کسی باور نداشت که آدمی در آن سوی دنیا به تخت بنشیند و منشاء تغییراتی عمیق در سوی دیگر دنیا شود. اما چنین شده بود. مثل این بود که منتظر بودهاند تا ما دبیرستان را تمام کنیم و پا به دانشگاه بگذاریم تا سکوت وحشت زده و هشت/نه سالهی بعد از ٢٨ مرداد شکسته شود. دانشگاهی که ما در آن پا گذاشته بودیم یکپارچه آتش بود. همین زنده یاد پروانه اسکندری (قبل از آنکه همسر داریوش فروهر شود) را که بچاقوی وزارت اطلاعات اسلامی تکه تکه شد من اولین بار در همان سالها جلوی دانشکده هنرهای زیبا دیدم که روی پلهها ایستاده بود و علیه دیکتاتوری سخن میگفت. دیکتاتوری هم بنظر میرسید که رفته رفته دارد وا میدهد. نشانهاش اینکه مطبوعات هم آغاز به سخن گفتن کرده بودند. خبر رسید که موسسهی کیهان در پی انتشار دو نشریهی جدید است یکی بنام «کتاب هفته» و دیگری بنام «کتاب ماه». قرار بود اولی را احمد شاملو سردبیری کند و دومی را جلال آل احمد. یکی تودهای از حزب توده برگشته اما وفادار به سوسیالیسم و دیگری نیروی سومی از نیروی سوم برگشته اما وفادار به سوسیالیسم. انتشار کتاب ماه به آل احمد فرصت داد که کتابی را که به تازگی تمام کرده بود و «غربزدگی» نام داشت بصورت جزوه جزوه و ماه به ماه در همین کتاب ماه منتشر کند. قسمت اولش هم همینگونه منتشر شد اما در شمارهی دوم جلویش را گرفتند و کتاب ماه شمارهی سومی هم نداشت. آل احمد ظاهراً کتاب ماه دوم را بیجزوهی غربزدگی منتشر کرد و آرام کنار کشید. اما در این کنار کشیدن داستان دیگری هم در کار بود.
در پی انتشار همین شمارهی دوم بود که، در یک عصر بهاری، من و بهرام بیضائی به دفتر کتاب ماه و بدیدار آل احمد رفتیم. آن روزها بهرام با او بیشتر محشور بود تا من. و او خواسته بود بهرام را ببیند و بهرام هم مرا با خود برده بود. آنجا بود که معلوم شد که آل احمد، در همان ابتدای شروع کار در کتاب ماه، همهی جزوهها را چاپ کرده بود و فقط قرار بود در هر شماره یک جزوه را به کتاب ماه الصاق کنند. و حالا که الصاق جزوهها ممنوع شده بود، آل احمد شتابزده جزوهها را بصورت کتاب سنجاق کرده و بدون برش لب کتابها آنها را از صحافی خارج کرده بود و تصمیم گرفته بود که آنها را، که از تعدادشان خبر ندارم اما نباید بیش از ١٠٠٠ جلد بوده باشد، از طریق «برو بچهها» پخش کند. آنروز عصر از دفتر کتاب ماه که بیرون آمدیم زیر بغل من و بهرام چند جلد کتاب بود پیچیده در کاغذهای کاهی. و ما پخش کنندهی کتاب ممنوعهای شده بودیم که فقط از محتویات فصل اول یا جزوهی اولش با خبر بودیم.
کتاب مثل نقل و نبات بین رفقا پخش شد و بحث «غربزدگی» برای ما شد همان چیزی که امروزیها به آن «گفتمان» میگویند. (و همینجا، بعنوان نکتهی معترضه بگویم که دیدهام این روزها بسیارانی خیال میکند که «گفتمان» واژهی شیک تری است برای گفتگو و گپ و مصاحبه؛ و اغلب در رادیو و تلویزیونها میشنوم که به هم میگویند بیائید با هم گفتمانی داشته باشیم. اما آنروز هم، مثل واقعیت امروز، گفتمان غربزدگی امری بود بسا وسیعتر از گفتگو ـ چیزی همچون موضوع عام گفتگوی روشنفکران و نجبگان.
کتاب میگفت که ما در درازای مدتی بیش از پنجاه سال کوشیدهایم خودمان را با موشک انقلاب مشروطه به قرن بیستم برسانیم و، اگرچه اختیارات شاه و شیخ را بر روی کاغذ قانون اساسی مشروطه محدود کردهایم اما، هرکجا که کار به حقوق ملت و اِعمال دموکراسی کشیده، همانجا سرمان به سنگ خورده است.
ما تازه قرار بود که این حرفها را بفهمیم اما نسل شاملو و آل احمد دیر زمانی نبود که از داغی جنبش ملی کردن صنعت نفت و دست و پنجه نرم کردن با غول بیشاخ و دم امپراطوری بریتانیا ـ شکسته و پر ریخته ـ بیرون آمده بودند. آنها دیده بودند که رفیق استالین چگونه دستشان را توی پوست گردو گذاشته و رویش را آن سو کرده تا تودهایها را تیربارن کنند. من سالها بعد تلخی این تجربه را در کام رفیق اخیراً از دست رفتهام ـ شاهرخ مسکوب ـ هم دیدم، آنجا که از شکنجه قپانی و آویزان شدن از سقف میگفت. ملیون و نیروی سومیها هم دیده بودند که آمریکا، در جنگ آنان با بریتانیا، برایشان چندان پناهی نبوده است. آنها هم باید از خامی یک سوء تفاهم تاریخی بیرون میآمدند. آمریکا در آخرین لحظه مصدق را تنها گذاشته و در زیرزمین سفارتخانهاش سپهبد زاهدی را برای کودتا آماده کرده بود. نسل بزرگتر ما نسلی بود تلخ و شکسته. شعرش شعر زمستان اخوان ثالث بود، روشنفکرش در تریاک و هروئین غرق میشد و نصرت رحمانی، همچون بلندگوی این پوچی عمیق، از جانب آن نسل سخن میگفت.
و حالا آدمی از آن نسل بر آن شده بود تا توضیح دهد که چرا ملت ما بار دیگر در جهش خویش بسوی آزادی و دموکراسی شکست خورده است. او پزشکی شده بود که مرض ما را اینگونه تشخیص میداد: «ما به بیمارگی غربزدگی دچاریم. یعنی در برخورد با غرب بجای اینکه بتوانیم تمدن غربی را بشناسیم (یا بقول تقیزاده، «سراپا غربی شویم») و ارزشهای خوب فرهنگی آن را اخذ کنیم (یعنی، بقول دکتر شادمان «اخذ تمدن فرنگی» کنیم) نه تنها در این کار توفیقی نداشتهایم بلکه ارزشهای خوب خودمان را هم در این چالش از دست دادهایم و در نتیجه موجودی شدهایم بیهویت؛ یک شتر-گاو-پلنگ ذلیل.» آل احمد چنین موجودی را «غربزده» نام گذاشته بود.
نسل من که در فراسوی ٢٨ مرداد به جوانی و دانشگاه رسیده بود اما با غرب آشناتر از اینها بود، لباس و پوشاک و موسیقی غربی را دوست داشت، از «پارتی گرفتن» و رقصیدن با آهنگهای غربی خوشش میآمد، دوست دختر یا پسر داشتن در بیناش مد شده بود، سینمای غرب، ادبیات غرب، نقاشی مدرن و معماری نوی غرب را دوست داشت. جریان انقلاب مشروطه و اصلاحات رضاشاهی و سیاست زدائی بخش دوم سلطنت محمد رضا شاه در این نسل شکلی تازه از آدم ایرانی را بظهور رسانده بود. اما حالا آل احمد به او میگفت سراپای آنچه که تو داری دروغ و قلابی و عاریتی و وصله پینهای ست.
و همان سالها بود که ترجمهی کتاب «مقدمهی ابن خلدون» هم منتشر شد و آل احمد خواندن آن را به همهی اطرافیانش توصیه کرد. و ما دیدیم که ابن خلدون مراکشی هم در ٥٧٠ سال پیش نظرات آل احمد را تأئید میکند. ابن خلدون، که از شمال افریقا به شرق سفر کرده و در بازگست ـ علاوه بر سفرنامهای که نوشت ـ مقدمهای هم بر آن افزود و در آن مقدمه کوشیده بود تا مشاهدات خود را جمع بندی کرده و به نوعی قانونمندی اجتماعی در زمینهی مباحث فرهنگی دست یابد در این «مقدمه» (که از خود سفرنامهاش مشهورتر شد و بصورتی مستقل در دست اهل مطالعه گشت)، سخنی دارد که آنروز من و ما را سخت تکان داد و بیشتر مجذوب آل احمد کرد. بگذارید تکهای از این سخن را برای شما نقل کنم:
«قوم مغلوب همواره شیفتهی تقلید از شعائر و آداب و طرز لباس و مذهب و دیگر عادات و رسوم ملت غالب است، زیرا در نهاد انسان همواره اعتقاد به کمال و برتری قوم پیروزی که ملت شکست خورده را مسخر خود میسازد حاصل میشود، و منشاء یا رسوخ بزرگداشت و احترام قوم غالب در نهاد ملت مغلوب است و یا بدان سبب است که ملت مغلوب در فرمانبری خود از قوم پیروز دچار اشتباه میشود و بجای اینکه این اطاعت را معلول غلبهی طبیعی آن قوم بداند آنرا به کمال و برتری آنان نسبت میدهد... ملت شکست خورده گمان میکند که پیروزی غلبه جویان در پرتو عادات و رسوم و شیوهی زندگی آنان حاصل آمده است. و به علت همین اشتباه میبینیم که قوم مغلوب خواه در نوع لباس و مرکوب و سلاح و خواه در چگونگی پوشیدن و بکار بردن همواره از قوم پیروز تقلید میکند... » (باب دوم، فصل ٢٣، صفخهی ٢٨٧)
آل احمد به ما میگفت که ما «قوم شکست خورده»ایم و به این خیال که «پیروزی غلبه جویان در پرتو عادات و رسوم و شیوهی زندگی آنان حاصل آمده» سعی میکنیم ادای آنها را در آوریم. پهلوی اول عبا و عمامه مان را برداشته بود، با این تصور که اگر ما را با کت و شلوار کازرونی و کلاه پهلوی و مانتوی گاباردین بپوشاند ما به مادموازل ژیزل و مستر آرمسترانگ تبدیل میشویم و فراموش کرده بود که توی آن لباس و زیر آن کلاه فرنگی قرضی مغزی هم هست که هیچ یک از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی این مادموازل و موسیو را در نمییابد و، بقول آل احمد، بجای اینکه نگاهی به موتور ماشینش بیاندازد یا ترمزها را چک کند تا در رانندگی آسیب نبیند، یک آیت الکرسی به آینهی ماشینش آویزان میکند و بیمهاش را هم با حضرت عباس تمشیت میدهد و نه شرکت سهامی بیمهی ایران. (که البته نمیدانم کدام شیر پاک خوردهای کشف کرده بود که بین انبیاء و اولیاء ما حضرت عباس امور بیمه این عالم را بر عهده دارد.)
اما کتاب آل احمد به این «تشخیص بیماری» بسنده نکرده و در پی ارائهی «دارو و راه علاج» هم برآمده بود. و مشکل ما هم از همین جا شروع شد. از نظر او، ما دو راه بیشتر در پیش نداشتیم: یا باید یکسره «غربی» میشدیم و یا به «فرهنگ اصیل» خود بر میگشتیم. آل احمد میگفت که تجربهی صد سالهی بعد از جنگهای ایران و روس تا کنون به ما نشان داده است که راه اول کاملاً به بن بست رسیده است و ما چارهای نداریم که راه دوم را انتخاب کنیم. و بدینسان، با شیپور رستاخیز او، نسل من راهپیمائی بزرگ خود را با عنوانی که چند سال بعد دکتر علی شریعتی بدان داد، یعنی با عنوان «بازگشت به خویش»، آغاز کرد.
اما واقعیت این بود که ما از این «خویشی» که بدان باز میگشتیم چندان چیزی نمیدانستیم و معنای فرهنگی این «خویشتن اصیل» را در نمییافتیمو، بدینسان، بازگشت ما به خویش نیز جز امری ظاهری نمیتوانست باشد.
با اینهمه چند سال بعد تمام کارکنان سازمان برنامه ـ که من در آن کار میکردم و یکی از اماکن تجمع روشنفکران و نخبگان بود ـ پشت میزهای «برنامه ریزی برای عمران و توسعهی کشور» تسبیح شاه مقصود بدست گرفتند و سبلت پرپشت درویشانه رویاندند. ابتدا خانقاهها توسعه یافتند، در خانه زیرشلواری و عبا پوشیدیم و سراغ کتابهای فراموش شدهی منطق الطیر و شیخ محمود شبستری رفتیم. و نظریه پردازان تازه نفس هم هر دم بیشتر از راه رسیدند. دکتر احسان نراقی، احمد فردید، رضا داوری و داریوش شایگان برایمان احادیثی شیرین از فرهنگی گفتند که بر پایههای عرفان و درویشی و اعتقاد به آخرت و تحقیر عقل و دنیا گذاشته شده بود. حس میکردیم که یکباره از معنویت پر شدهایم و از وجناتمان نور حقیقت تپق میزند. از زیارت شاه نعمت الله ولی شروع کردیم تا کی به سراغ شاه عبدالعظیم برویم. و برعکس حافظ، که از مسجد به خانقاه و از خانقاه به خرابات رفته بود، ما از خرابات راهی مسجد شده بودیم. حتی دربار محمد رضا شاهی هم که قرار بود قبله گاه غربزدگی و غرب گرائی باشد از این روند فرهنگی مصون نمانده بود. تعزیه شد نمایش سنتی و روی صحنهی جشن هنر شیراز رفت. پاتوقهای ما از سورنتو و چاتانوگا به زیرزمینهای خیابان سیروس مبدل شد. و آنگاه، وقتی که علیرغم آن همه «جاوید شاه»؛ سرطان خون جان «اعلیحضرت همایونی» را فرا گرفت و مردم کوچه و بازار خبر شدند که «چنان نماند و چنین نیز نخواهند ماند»، دیگر هیچ نهاد مدرن، هیچ متفکر صاحب اثر، و هیچ سیاستمدار خوش نفسی باقی نمانده بود که آیندهای روشن را برایمان خبر دهد. ما در شیشهی جادو را گشوده و غولی را که سه نسل از پداران ما به زحمت در شیشه کرده بودند آزاد ساخته بودیم.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
موضوع :
ترجمه مقاله در مورد اساس سیستم پرونده (اصول ) NTFS( فایل word قابل ویرایش )
تعداد صفحات ترجمه ۴۶ و مقاله زبان اصلی ۲۵
سیستم پرونده NT مجموعه ای از عملکرد ، قابلیت اعتماد و سازگاری را مهیا می کند که در سیستم پرونده FAT یافت نمی شود . این سیستم طوری طراحی شده که اعمال پوشه استاندارد از جمله خواندن ، نوشتن و جستجوی و حتی اعمال پیشرفته ای چون بهبود سیستم پوشه را بر روی فضای زیادی از دیسک به سرعت انجام می دهد .
با فرمت کردن یک نسخه با سیستم پرونده NTFS و چندین پوشه دیگر و یک جدول پوشه اصلی (MFT ) ایجاد می شود که شامل اطلاعاتی راجع به تمام فایل ها و پوشه های موجود در نسخۀ NTFS می باشد . اولین اطلاعات بر روی نسخۀ NTFS ، بخش راه اندازی سیستم است که از ۰ شروع شده و می تواند تا ۱۶ نیز ادامه یابد . اولین پوشه بر روی نسخۀ NTFS ، جدول پوشه اصلی است ( MFT ) . شکل زیر طرحی از یک نسخۀ NTFS را نشان می دهد در زمانی که فرمت کردن به پایان رسیده.
این بخش اطلاعاتی راجع به NTFS را در بر دارد . عناوین مورد بحث شامل عناوین زیر است :
ـ بخش راه اندازی سیستم NTFS
ـ جدول پرونده اصلی NTFS (MFT )
ـ انواع پرونده های NTFS
ـ ویژگی های فایل NTFS
ـ فایل های سیستم NTFS
ـ چندین جریان دادۀ NTFS
ـ فایل های فشرده NTFS
ـ فایل های رفرشده EFS ، NTFS
ـ استفاده از EFS
ـ دستور اینترنال EFS
ـ ویژگی EFS
ـ پی آمدهای EFS
ـ فایل های یدکی NTFS
ـ قابلیت بازیافت و تمامیت دادۀ NTFS
سیستم پرونده NTFS شامل ویژگی های امنیتی مورد نیاز برای سرورهای فایل و کامپیوترهای شخصی گران قیمت در یک محیط متحد است . سیستم پرونده NTFS همچنین کنترل دستیابی به داده و امتیاز مالکیت را که برای تمامیت داده های مهم بسیار حائز اهمیت است را حمایت می کند . هنگامی که پوشه های به اشتراک گذاشته بر روی یک کامپیوتر با ویندوز NT دارای مجوزهای خاص هستند ، فایل ها و پوشه های NTFS بدون به اشتراک گذاشتن می توانند مجوز داشته باشند . NTFS تنها فایل بر روی ویندوز NT است که به شما این امکان را می دهد که مجوز ها را برای فایل های اختصاصی تعیین کنید. سیستم پرونده NTFS یک طرح ساده اما در عین حال قدرتمند دارد . اساساً ، هر چیزی بر روی نسخۀ یک فایل است و هر چیزی در یک فایل ، یک ویژگی است ، از ویژگی داده ، تا ویژگی امنیتی و ویژگی نام فایل . هر بخش در نسخه NTFS که اختصاص یافته باشد به یک فایل متعلق است . حتی سیستم پرونده متادیتا ( اطلاعاتی که به تنهایی سیستم پرونده را توصیف می کند ) نیز بخشی از یک فایل است .
The Windows NT file system (NTFS) provides a combination of performance, reliability, and compatibility not found in the FAT file system. It is designed to quickly perform standard file operations such as read, write, and search – and even advanced operations such as file-system recovery – on very large hard disks.
Formatting a volume with the NTFS file system results in the creation of several system files and the Master File Table (MFT), which contains information about all the files and folders on the NTFS volume.
The first information on an NTFS volume is the Partition Boot Sector, which starts at sector 0 and can be up to 16 sectors long. The first file on an NTFS volume is the Master File Table (MFT).
The following figure illustrates the layout of an NTFS volume when formatting has finished.
Figure 5-1 Formatted NTFS Volume
This chapter covers information about NTFS. Topics covered are listed below:
NTFS Partition Boot Sector
NTFS Master File Table (MFT)
NTFS File Types
NTFS File Attributes
NTFS System Files
NTFS Multiple Data Streams
NTFS Compressed Files
NTFS & EFS Encrypted Files
Using EFS
EFS Internals
$EFS Attribute
Issues with EFS
NTFS Sparse Files
NTFS Data Integrity and Recoverability
The NTFS file system includes security features required for file servers and high-end personal computers in a corporate environment. The NTFS file system also supports data access control and ownership privileges that are important for the integrity of critical data. While folders shared on a Windows NT computer are assigned particular permissions, NTFS files and folders can have permissions assigned whether they are shared or not. NTFS is the only file system on Windows NT that allows you to assign permissions to individual files.
The NTFS file system has a simple, yet very powerful design. Basically, everything on the volume is a file and everything in a file is an attribute, from the data attribute, to the security attribute, to the file name attribute. Every sector on an NTFS volume that is allocated belongs to some file. Even the file system metadata (information that describes the file system itself) is part of a file.
با وجود منابع علمی بیشمار در زمینه پژوهش در عملیات درصد ناچیزی از آنان به مفاهیم، اصول و روش پژوهش این حوزه پرداختهاند. برخی از دلایل این نارسایی را باید در میان دلایل توسعه نیافتن روش پژوهش در علوم پایه و فنی و مهندسی جست. در این حال و از اوایل دهه 70 به این طرف، هدف دورههای آموزشی پژوهش در عملیات که در قالب رشتههای فنی و مهندسی مانند مهندسی صنایع، رشتههای ریاضی کاربردی و بعضی از گرایشهای مدیریت تدوین شدند، خواسته یا ناخواسته تربیت متخصصینی بودهاست که به توسعه روشها و مفاهیم ریاضی این حوزه بپردازند.
این شرایط باعث مهجور ماندن جنبه کاربردی پژوهش در عملیات (که به خاطر آن توسعه یافته بود) شده است. در ایران نیز که تقریباً هر رشته و حوزه علمی همین شرایط را داراست، وضعیت اشاره شده برای پژوهش در عملیات را بیش از سایر جاها تشدید نموده است.
علاوه بر این و با وجود کلاسهای متعدد پژوهش در عملیات در دانشگاههای ایران، دانشجویان کمتر با مفاهیم و مبانی آن آشنا شده و بدون هیچ هدفگذاری و برنامهریزی برای تدوین دورههای آموزشی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، درگیر مباحث ریاضی پژوهش در عملیات میگردند در حالی که هیچ دید مناسبی از وجوه مختلف پژوهش در عملیات ندارند.
پژوهش در عملیات همانند فیل مولوی شده است که هرکس از آن درک و تصوری دارد که همه پژوهش در عملیات نیست. این موضوع از دو جهت قابل بررسی است. یکی آنکه شکلگیری هر نظام یا حوزه علمی از ابتدا به صورت کامل و مدون انجام نمیشود و در طول زمان به موازات پژوهشها، توسعه یافته و شکل میگیرد. این روند در هر حوزه علمی امری طبیعی است. اما این روند به هر حال به جایی میرسد که تصویر روشن و مشترکی در پیش روی پژوهشگران آن حوزه باز مینماید و به نظر میرسد پژوهش در عملیات این روند را طی نموده است. جهت دیگر این است که عدم آشنایی کامل با مبانی، مفاهیم و اصول پژوهش در عملیات و نگاه تک بعدی باعث درک و تصور متفاوت شده است. بعضی پژوهش در عملیات را روشهای بهینهسازی میدانند و برخی دیگر روشهای آن را به عنوان علم و فن آمار میشناسند. در این مقاله سعی میگردد که تا حد امکان ابهامهای فوق برطرف شود و تصویر روشنی از پژوهش در عملیات ارائه شود.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 65صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
فایل کامل پایان نامه " رابطه عوامل نگهدارنده شغلی با بالندگی سازمانی دبیران مقطع متوسطه دوم دخترانه شهر کوهدشت " بصورت word و قابل ویرایش ، در 108 صفحه با رفرنس نویسی درون متنی (APA) و منابع کامل
منبعی کاملا کاربردی و مفید برای کارهای تحقیقاتی و پایان نامه ای
این فایل که وقت زیادی برای آن صرف شده و با نمره عالی 18 از 18 نمره را کسب کرده ، فقط با قیمت 79/000 تومان قابل خریداری می باشد
در زیر فهرست مطالب آن ارائه می شود:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: کلیات پژوهش... 2
مقدمه. 3
1-1-بیان مسأله. 4
1-2-اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش... 8
1-3-اهداف تحقیق.. 9
1-4-فرضیه های تحقیق.. 10
1-5-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 10
فصل دوم : ادبیات و پیشینۀ پژوهش... 13
مقدمه. 14
2-1-تعاریف سازمان. 15
2-1-1-سازمان چیست؟. 15
2-1-2-تعاریف بالندگی سازمانی.. 16
2-1-3-تغییر و تحول سازمان ها 17
2-1-4-مقاومت در مقابل تغییر. 18
2-1-5-تعریف تجزیه و تحلیل شغل.. 22
2-2-انگیزش چیست؟. 23
2-2-1-عامل های نگه دارنده شغل.. 25
2-2-2-مبانی نظری انگیزش... 26
2-2-3-نظریه های محتوایی.. 26
2-2-4-نظریه های فرآیندی.. 27
2-2-5-نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو. 27
2-2-6-نظریه دو عاملی هرزبرگ.. 29
2-2-7-نظریه نیازهای سه گانه آلدرفر. 31
2-2-8-نظریه نیازهای آموخته مک کللند. 32
2-2-9-اساس و کاربرد نظریهی نیازهای اکتسابی.. 33
2-2-10-نظریه ی مک کله لند دو کاربرد مدیریتی ویژه دارد: 33
2-2-11-ویژگی های افراد توفیق طلب: 34
2-2-12-نظریه تقویت.. 35
2-2-14-نظریه انتظار. 39
2-2-15-نظریه برابری.. 41
2-2-16-واکنشهای افراد در مقابل برابری و نابرابری.. 42
2-3-پیشینۀ تحقیق.. 44
2-3-1-پژوهش های انجام شده در داخل کشور. 44
2-4-جمع بندی از مطالب.. 46
فصل سوم : روش اجرای پژوهش... 49
مقدمه. 50
3-1- روش پژوهش... 50
3-2- جامعه آماری.. 50
3-4- ابزار پژوهش... 51
3-5- روایی و پایایی ابزار پژوهش... 51
3-6- شیوه ی تجزیه و تحلیل داده ها 53
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده ها 54
مقدمه. 55
4-1- یافته های توصیفی.. 55
4-2- یافته های استنباطی.. 58
فصل پنجم :بحث و نتیجه گیری.. 64
مقدمه: 65
5-1-خلاصه تحقیق: 65
5-2- بحث و نتیجه گیری.. 67
5-3- پیشنهادهای تحقیق.. 74
5-4- محدودیت های تحقیق.. 76
فهرست منابع فارسی.. 77
فهرست منابع انگلیسی.. 82
پیوست ها 84
پرسشنامه ها 84
جداول خروجی.. 88
Abstract 92
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 3-3: ضرایب پایایی پرسشنامه عوامل نگهدارنده شغلی و خرده مؤلفه های آن. 52
جدول 3-2: ضرایب پایایی پرسشنامه بالندگی سازمانی و خرده مؤلفه های آن. 53
جدول4-1: توزیع آزمودنیها بر اساس سطح تحصیلات.. 55
جدول4-2: توزیع آزمودنیها بر اساس سابقه خدمت.. 56
جدول 4- 3: شاخصهای توصیفی مربوط به نمرات متغیرهای مورد مطالعه. 57
جدول4-4: نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنف جهت تعیین نرمال بودن توزیع متغیرهای مورد مطالعه. 58
جدول 4-5: نتایج ضریب همبستگی بین عوامل نگهدارنده شغلی با بالندگی سازمانی.. 59
جدول 4-6: نتایج ضریب همبستگی بین تعادل شرایط کاری و سازمانی با بالندگی سازمانی.. 60
جدول 4-7: نتایج ضریب همبستگی بین شناسایی و احترام با بالندگی سازمانی.. 61
جدول 4-8: نتایج ضریب همبستگی بین جامعیت و برابری با بالندگی سازمانی.. 61
جدول4-9: ضرایب همبستگی چندگانه و ضرایب تعیین برای عوامل نگهدارنده شغلی.. 62
جدول (4-10): ضرایب رگرسیون استاندارد شده (β) و آزمون های معنی داری مربوطه t. 62
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
شکل (2-1)، فرآیند انگیزش... 24
شکل 2-2- سلسله نیازهای مازلو. 29
شکل (2-4)، ابعاد نیازهای سه گانه در نظریه آلدرفر. 32
شکل (2-5)، الگوی نظریه انتظار. 39
نمودار 4-1: توزیع آزمودنی ها بر اساس سطح تحصیلات.. 56
نمودار 4-2: توزیع آزمودنیها بر اساس سابقه خدمت.. 57
فقط 79/000 تومان
فایل مورد نظر در قالب فایل اکسل و بر اساس فهرست بهای سال 94 تنظیم شده که مشاوران و پیمانکاران محترم با استفاده از فایل مورد نظر به راحتی می توانند نسبت به برآورد هزینه اجرای پروژه اقدام نمایند.