پایان نامه کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی
340 صفحه
چکیده:
مسئله ی فیض یکی از مباحث مهم فلسفی است که در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. مسائلی که خاستگاه طرح نظریه ی فیض تلقی میشوند عمدتاً به نحوه ی ارتباط بین مبدأ متعال و ماسوای او باز میگردند. البته غرض از طرح نظریه ی فیض توضیح نحوه ی بر آمدن کثرت از وحدت است، اما غرض اصلی نظریه ی فیض توضیح چگونگی فاعلیت وجودی است؛ یعنی تحقق نحوه ای برتر از علیت، ورای علل طبیعی و تحریکی و معدّ، در قالب علیت وجودی که آن را صدور یا فیض نامیدهاند.
این مورد از مهم ترین وجوه مشخص مکتب فکری ابن سینا و صدرالمتالهین محسوب میشود. ابن سینا در این زمینه با طرح مباحثی چون تمایز وجود و ماهیت در ممکنات و عینیت آن ها در خداوند و نیز تمایز بین حادث ذاتی و حادث زمانی، خالقیت خدا را که در آراء ارسطو جایگاهی نداشت تبیین روشنی بخشید. اما در فلسفه ی ابن سینا فاعلیت وجودی به معنی اقتران وجودی دو امر مباین است؛ یعنی دو طرف نسبت (علت و معلول) در دیدگاه فوق دارای استقلال وجودی از هم هستند که از آن به تعبیر به اضافه ی مقولی می شود و به دلیل مغایرت وجود ممکن با واجب در این دیدگاه وجود ممکن رابطی تلقی می شود. هم چنین به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت در این دیدگاه، بر امکان ماهوی به عنوان مناط احتیاج به علت تاکید می شود. صدرالمتالهین در این زمینه، علاوه بر پذیرش بدوی موضع رسمی ابن سینا مبنی بر امکان وقوع فاعلیت وجودی و فیض، در تحلیل و تعمیق و تدقیق پیرامون مفهوم فیض و فاعلیت الهی و تبیین ویژگی های فیض و نحوه ی رابطه ی حق با خلق کوشیده و با توجه به امکان فقری و وجود رابط و طرح اصطلاح اضافه ی اشراقیه سعی در ایضاح بیشتر محل بحث نموده است. اما در انتها به قولی عمیق تر و دقیق تر، یعنی نظریه ی تجلی و ظهور در نحوه ی فاعلیت حق رسیده که از آن می توان به فاعلیت ظهوری یاد نمود.
در پژوهش حاضر آراء ابن سینا و صدرالمتالهین در باب مسئله ی فیض و فاعلیت وجودی، احکام و توالی آن از جمله چگونگی صدور موجودات، بررسی و مقایسه شده است. این دو فیلسوف، علاوه بر اتفاق نظر در جواز فاعلیت وجودی و اعطای وجود بر پدیده ها و ممکنات، در غالب موارد با هم اختلاف نظر دارند. ابن سینا به دلیل اعتقاد به قاعدهی الواحد و با تأثر از فکر ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتبی صدور را برای پیدایش هستی ترسیم میکند. اما صدرالمتالهین با پذیرش قاعده ی مزبور، با تأثر از عرفا نظام سلسله مراتب وجودی را برای پیدایش هستی ترسیم می کند.
واژگان کلیدی: فیض، صدور، تجلی، ابداع