مقاله حراج

مقاله حراج

تعداد صفحات :47

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

انسان‌ها به جهت خلقت دو بعدی خود خواسته‌های متفاوتی دارند. در بعد جسمانی انسان دارای خواسته‌های مادی است. این علاقه‌های انسان با توجه به بعد اجتماعی بودن او موجب گردیده تا در گروه‌های مختلف به زندگی اجتماعی ادامه دهد. نظام‌های اجتماعی مختلفی بوجود آمده و اهداف مختلفی دارند. همه این تشکیلات هدایت انسان است و به نوعی انسان تنها خلق شده تا در اجتماع زندگی کند و از اجتماع برای اهداف فردی و تحقق آن اهداف سود ببرد.

اصول اولیه بشر به انسان وفا به عهد آموخته است و این اصل جزء نهاد اوست، اما با وصف این اصل و ریشه‌ها تاریخی آن و طرح و تصویب قوانین بین‌المللی و داخلی باز هم انسان در اجرای عهد خود وفادار نمی‌ماند، زیرا تابعیت از احساسات مادی به اصول عقلی و اخلاقی او غلبه می‌کند و او را انجام تعهد باز می‌دارد.

مسئولیت انسان یا در قالب قرارداد است یا خارج از قرارداد (ضمان قهری) که در هر یک از موارد فوق چنانچه متعهد نتواند به تعهد خویش عمل کند.

در صورتی که طرفین در هنگام عقد سند رسمی تنظیم کرده باشند، کسی که تعهد به نفع اوست، می‌تواند از طریق اجرای ثبت مبادرت به اخذ حقوق خود نماید و چنانچه سند تنظیمی عادی باشد، در صورتی که قانون اجازه اخذ حقوق متعهد له سند عادی را از طریق اجرای ثبت بر حسب قانون خاص داده باشد، متعهد له می‌تواند از طریق اجرای ثبت اقدام کند، والا می‌بایستی جهت مطالبه حقوق به مراجع قضایی مراجعه کند.

با صدور اجراییه از اجرای ثبت یا اجرای احکام محاکم قضایی، چنانچه محکوم علیه مفاد اجراییه را اجرا نکند، در این صورت یا خودش مال معرفی می‌کند تا از آن محکوم به اخذ شود یا با اعلام محکوم له مال او توقیف می‌شود. با توقیف مال چنانچه اقدامی جهت ادامه عملیات اجرایی بشود، فروش است. فروش مطابق قانون بایستی از طریق مزایده یا حراج به عمل آید.

در این مقاله در خصوص مزایده در قانون اجرای احکام مدنی و حراج در آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایات از عملیات اجرایی و نحوه اقدام توسط مراجع اجرایی آن بحث و سپس شرحی مختصری از قانون برگزاری مناقصات و همچنین مزایده اموال دولتی و چگونگی انجام معاملات در بورس به لحاظ تشابه و ارتباط خواهیم داد.

مبحث اول تعاریف لغوی اصطلاحات

الف) مزایده: صورت خاصی است از فروش مال که خریداران (طالبان خرید) با هم رقابت کرده و هر یک قیمتی بیشتر از آنچه که ابتدا ببایع عرضه شده عرضه می‌کنند. ثمن آخرین قیمتی است که عرضه شده و پس از آن قیمتی عرضه نشود و چون قیمت معینی که از طرف بایع ماخذ و مبداء شروع مزایده و رقابت است رکن مزایده است.

 

ب) 1- حراج: بمعرض بیع گذاشتن متاع در میان جماعتی، تا آنکه بها بیشتر دهد بدو فرشوند، و نام دیگر این نوع فروش مزایده است و لفظ حراج عربی نیست چه در عربی حرج بمعنی گناه و تنگی است که با این معنی مناسبت ندارد. و در اول این لفظ را مردم مصر اصطلاح کردند. (از فرهنگ نظام) مزایده برمن یزید فروختن. بر من یزید گذاشتن. بر مزایده گذاشتن، آب انستاس کرملی گوید، حراج کلمه است که فروشندگان چند بار بر زبان آرند پیش از آنکه کالا را بطور قطع بفروشند پس حراج باقی ماندن کالا است بر قیمتی نزد دلال و چنین بازار را بازار حراج گویند. نشوء اللغه العربیه و گاه با تشدید راه تلفظ کنند.

2- حراج چی: حراج کننده دلال

3- حراج کردن: عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران‌تر و خرد بدو فروشند. (ناظم‌الاطبا) حراج. بمزایده گذاردن.

 

ج) مناقصه: با هم رقابت کردن در کم کردن قیمت چیزی، خریدار مال (یا اموال معین) از طرف مامور رسمی به کمترین قیمتی که از طرف فروشندگان پیشنهاد می‌شود.

مبحث دوم اجرای احکام مدنی

مطابق ماده یک قانون اجرای قانون احکام مدنی، شرایط اجرای احکام عبارت است از حکم قطعی شده باشد یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می‌کند، صادر شده باشد و به محکوم علیه یا وکیل یا قائم مقام قانونی او ابلاغ شده و محکوم له یا نماینده یا قائم مقام قانونی او کتباً این تقاضا را از دادگاه بنماید.

در صورت داشتن شرایط اجرای حکم، حکم صادره جهت اجرا به اجرای احکام مدنی ارسال یا زیرنظر همان دادگاه صادر کننده بدون ارسال به اجرای حکام مدنی اجرا می‌گردد.

اموالی که نتیجه آن فروش از طریق مزایده است، سه نوع تصمیم می‌باشد:

احکامی که به صراحت فروش اموال را از طریق مزایده بیان می‌کند (مواد 4و5 قانون افراز و فروش املاک مشاع) مصوب آبان 1357 و ماده 9 آیین‌نامه قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب آذر 1357 ماده 4 قانون افراز و فروش: ملکی که به موجب تصمیم قطعی غیرقابل افراز تشخیص شود یا تقاضای هر یک از شرکاء به دستور دادگاه شهرستان فروخته می‌شود.دستوراتی که در اجرای قانون برای جلوگیری از تضییع اموال به فروش صادر می‌شود ماده 66 قانون اجرای احکام مدنی پیرامون اموال ضایع شدنی.مواردی که قانون اجازه فروش با حضور محکوم علیه را داده است (ماده 59 قانون اجرای احکام)احکامی که متضمن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است و با عدم پرداخت از ناحیه او با معرفی محکوم له اموالی از محکوم علیه توقیف می‌گردد.

گفتار اول: احکامی که به صراحت فروش اموال از طریق مزایده را بیان می‌کند.

الف) دستور فروش در اجرای قانون افراز و فروش املاک مشاع

در صورتی که ملک غیرقابل افزار تشخیص شود، بر حسب درخواست یک یا چند نفر از دادگاه پس از بررسی اینکه عملیات ثبتی خاتمه یافته و مسئولین ثبتی گواهی ‌نمایند که محل غیرقابل افراز است، دستور فروش ملک را صادر می‌نماید. با صدور دستور از ناحیه دادگاه و قطعیت این رای و با صدور اجراییه پرونده به اجرای احکام ارسال پس از ثبت در اجرای احکام عملیات راجع به مزایده پیرامون مکان ملک موضوع دستور فروش شروع می‌شود. در رویه عملی بعضی از محاکم بدون اجرائیه جهت اجرا مراتب را به اجرای احکام اعلام می‌نمایند.

لازم به ذکر است قبل از اینکه عملیات راجع به مزایده شروع شود، از ملک کارشناسی شده و قیمت پایه با نظر کارشناسی شروع می‌شود.

ب) دستور فروش در اجرای قانون شهرداری

ماده 101 قانون شهرداری اشعار می‌دارد *************** املاکی که شهرداری اعلام می‌کند، غیرقابل تفکیک است، در تقسیم اموال با دستور دادگاه به لحاظ غیرقابل تقسیم بودن و عدم امکان افراز برای رفع نزاع در صورت عدم امکان تقسیم به فروش می‌رسد که در صورت دستور دادگاه باید با صدور اجرائیه به مانند سایر اموال اقدام به فروش از طریق مزایده نمود.

ج) دستور فروش برای اموال ضایع شدنی

ماده 66.

د) اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است.

با صدور اجرائیه محکوم علیه ده روز مهلت اجرای مفاد اجرائیه را دارد. چنانچه محکوم له با عدم اجرای اجرائیه از ناحیه محکوم علیه مواجه گردد، با حضور در دفتر صادر کننده رای خواستار ارسال اجرائیه به اجرای احکام یا اجرای اجرائیه می‌گردد. البته در حال حاضر رویه این است که با ابلاغ اجرائیه بدون درخواست اجرا به اجرای احکام ارسال می‌شود.



خرید و دانلود مقاله حراج


مقاله ترس

مقاله ترس

تعداد صفحات :86

 

 

 

 

 

 

 

 

      

1-1-1-تعریف ترس:

جانوران بدون وجود ترس قادر به حفظ امنیت خود نیستند. اضطراب یک علامت هشدار دهنده است، خبر از خطری قریب الوقوع می دهد و موجود را برای مقابله با تهدید آماده می کند. ترس نیز که علامت هشدار دهنده مشابهی است که با اضطراب با خصوصیات زیر تفکیک می شود: ترس واکنش به تهدیدی معلوم، خارجی، قطعی و از نظرمنشاء بدون تعارض است. اضطراب واکنش در مقابل خطری نامعلوم، درونی، مبهم و از نظر منشاء همراه با تعارض است. به وضوح ترس نیز ممکن است به موضوعی نا خودآگاه، سر کوب شده و درونی مربوط باشد که به شیء در دنیای خارج انتقال یافته است.

ترس بعنوان یکی از رفتارهای تدافعی است که در حیات موجودات زنده و اجتناب آنها از خطر موثر است. بروز رفتار ترس در جانوران شامل واکنشهای اتونومیکی نورواندوکرینی و رفتاری است و در واقع یک پاسخ روانی فیزیولوژیکی به یک خطر حاد است.

مباحث عمده ای در ترس مطرح است ترس ناخودآگاه یا فطری که ترسی است که به ارث برده می­شود مثل ترس از صدای بلند یا محرک های دردناک و محرکی که آغاز کننده ترس است به عنوان محرک غیر شرطی نامیده می­شود.

دو نوع ترس وجود دارد:

1-ترس شرطی شده(ترس کلاسیک) یکسری از محرک های کلاسیک با محرک غیر شرطی جفت شده در این نوع ترس محیط، مورد را کنترل می­کند.

2-ترس بیزاری: با استفاده از ابزارهای شرطی کننده که پاسخ ها جفت شده با محرک های غیر شرطی مثل لامسه و درد و پاسخ بیزاری تحت تاثیر محرک غیر شرطی است. در ترس بیزاری مورد است که محیط را کنترل می کند.

1-1-2-تاریخچه ترس :

مترجمین اولیه آثار فروید، کلمه Angs آلمانی را که به معنی ترس است، به عنوان اضطراب ترجمه کردند. فروید خود معمولا این تفکیک را که اضطراب با موضوعی سرکوب شده و ناخودآگاه در حالی که ترس با موضوعی معلوم و خارجی مربوط است، نادیده گرفته است.

داروین عقیده داشت که کلمه ترس از آنچه ناگهانی و خطرناک است مشتق شده است، اساسا به عنوان یک علامت هشدار دهنده، اضطراب را می­توان یک هیجانی نظیر ترس شمرد(95).

دانشمندانی چونneielson   Brestrap , در سال1985 پیشنهاد کردند که در پدیده رفتاری ترس واضطراب یک نوروترانسمیتر و یا یک ناحیه از مغز در گیر نیستند بلکه چند قسمت از مغز و چند نوروترانسمیتر درگیر می باشند.

 

 

1-1-3-نواحی مغزی درگیر در فرایند ترس:

1-1-3-1-سیستم لیمبیک(Limbic system)

واژه لیمبیک Limbic به معنی مرز یا حاشیه است. در ابتدا واژه لیمبیک برای توصیف تشکیلات

حاشیه ای در اطراف نواحی قاعده ای نیمکره های مغزی به کار می رفت، اما به تدریج که ما اطلاعات بیشتری در مورد اعمال سیستم لیمبیک فرا گرفته ایم واژه لیمبیک گسترش یافته و به معنی تمام مدارهای نورونی است که در رفتار هیجانی و احساسی و اعمال هدف دار را کنترل می­کند. سیستم لیمبیک به عنوان منطقه مهیج مغز پذیرفته شده است.

سیستم لیمبیک یک مدار بندی نورونی مرکب است که رفتار هیجانی و نیروهای انگیزشی را کنترل می­کند.این سیستم شامل نورونهای Cortical, Subcortical بوده و سه قسمت مهم آن شامل آمیگدال، سپتوم و هیپوکامپ است که اطلاعات آورانی را کامل کرده و بر عملکرد سیستم اتونوم، اندوکرین و حسی تاثیر می گذارد.

گروه زیر قشری هیپوتالاموس، سپتوم، ناحیه ورای بویایی(Paraolfactory) ، اپی تالاموس، هسته قدامی تالاموس، بخشهایی از هسته های قاعده ای، هیپوکامپ و آمیگدال است. قشر لیمبیک که پیرامون ساختمانهای زیر قشری را فرا گرفته متشکل از قشر اربیتوفرونتال، شکنج زیر پینه ای، شکنج سینگولیت و شکنج پاراهیپوکامپ می باشد.هیپوتالاموس مهمترین منبع خروجی در میان ساختمانهای زیر قشری است. بخش عمده ای از سسیتم لیمبیک هیپوتالاموس با ساختارهای وابسته به آن است. این نواحی علاوه بر نقشی که در کنترل رفتار دارند، بسیاری از شرایط داخلی بدن از قبیل دمای بدن، اسمولالیته مایعات بدن، میل به خوردن و آشامیدن و وزن بدن را کنترل می­کنند. این اعمال روی هم موسوم به اعمال نباتی مغز بوده و کنترل آنها ارتباط نزدیکی با رفتار دارد.

از لحاظ فیلوژنی و جنین شناسی هیپوکامپ، سپتوم، آمیگدال و هیپوتالاموس به هم نزدیک هستند و مسیر بین آنها مستقیم است. هنگامیکه مغز جلویی در حال گسترش است دستگاه لیمبیک همراه با فیبرهایش شکل می گیرد. به طور کلی سیستم لیمبیک شبیه حرف C بوده و آمیگدال در عمق قسمت گیجگاهی و متصل به قسمت انتهایی پارارهیپوکامپ در انتهای حرف C می­باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل1-1-3-1-1- نواحی مغزی درگیر در فرایند ترس و اضطراب

 

1-1-3-2-هیپوتالاموس(Hypothalamus) : یک قرار گاه عمده کنترل برای سیستم لیمبیک

هیپوتالاموس با وجود جثهء بسیار کوچکش که فقط چند سانتیمتر مکعب است دارای راهایذ ارتباطی دو طرفه با کلیه سطوح سیستم لیمبیک است. هیپوتالاموس و تشکیلاتی که اتحاد نزدیکی با آن دارند به نوبهء خود سیگنالهای خارجی را در سه جهت صادر می­کنند:(1) در جهت رو به پایین به تنه مغزی به طور عمده به داخل نواحی مشبک مزانسفال، پل مغزی و بصل النخاع و سپس از این نواحی به داخل اعصاب محیطی سیستم عصبی خودمختار، (2) در جهت رو به بالا به سوی مناطق بالاتر متعددی از دیانسفال و نیمکره های مغزی بویژه تالاموس قدامی و قشر لیمبیک و (3) به انفاندیبولوم هیپوتالاموس برای کنترل کلی یا نسبی قسمت اعظم اعمال ترشحی غدهء هیپوفیز خلفی و غدهء هیپ.فیز قدامی. به این ترتیب هیپوتالاموس که نمودار کمتر از یک درصد توده مغز است یکی از مهمترین مسیرهای کنترلی سیستم لیمبیک به شمار می رود. هیپوتالاموس قسمت اعظم اعمال نباتی و آندوکرینی بدن و نیز جنبه های متعددی از رفتار هیجانی را کنترل می­کند.

قسمتی از تنظیم لیمبیکی رفتار و هوموستازی به عهده هیپوتالاموس می­باشد. هسته های هیپوتالاموس به طور مستقیم سیستم نورواندوکرینی را که با هیپوفیز در ارتباط است، تنظیم می­کند، همچنین این هسته ها با ساقه مغز به منظور کنترل عملکرد سیستم (قلبی-عروقی)، تنفسی و تنظیم دما ارتباط دارد. به این علت هیپوتالاموس به عنوان ((گانگلیون مغزی)) سیستم CNS مطرح است. هیپوتالاموس در قسمت پایه ای مغز در عقب هیپوفیز قرار داشته و از نظر مورفولوژیکی و عملکردی دارای چهار منطقه است.

1-Lateral zone 2-Periventricular zone 3- Posterior zone 4- Medial zone

قسمت جانبی شامل منطقه جانبی هیپوتالاموس و Preoptic جانبی است. تحریک منطقه جانبی ایجاد رفتار خشم را می نماید که در اثر فعالیت سمپاتیکی بوده و علائم آن افزایش فشار خون، عرق کردن، اتساع مردمک می باشد و قسمت Preoptic در ترس و اضطراب نقش دارد.

قسمت Periventricula از هیپوتالاموس میانی پیام دریافت کرده و به هیپوفیز می فرستد که هورمونهای مختلفی را برای سازگاری حیوان با محیط ترشح می نماید. تحریک این منطقه موجب پاسخ های ترس می­شود. هیپوتالاموس میانی بین جانبی و Periventricular قرار گرفته و در تنظیم حرارت، تمایز جنسی و تثبیت میزان مواد خون دخیل است. در نتیجه منطقه پسین آن با هسته های اتونوم ساقه مغز در ارتباط بوده و در تنظیم قلبی-عروقی، تنفس و حرارت بدن نقش دارد(72).

حالات تحریکاتی در هیپوتالاموس با آزادسازی هورمونهای پپتیدی آغاز می­شود و هورمونهای پپتیدی توسط دسته ای از فیبر عا آزاد می شوند که از طریق آزاد سازی آمینها اطلاعات پاداش را نیز منتقل می­کند مطالعات بعدی با استفاده از تکنییک های ثبت سلولی نشان داد که نورونهای خاصی در هیپوتالاموس جانبی به طور مجزا به محرک های پاداش و تنفرآمیز پاسخ می­دهند(109).

و این تئوری پیشنهاد می کند که میانجیگری تحریکات و ارزش مشخص آنها(پاداش) توسط سیستم ها و مسیرهای نورونی یکسانی انجام میشود. یکی پاسخ های تحریکی را میانجیگری می کند (هورمونهای پپتیدی) و دیگری این پاسخ ها را تنظیم می کند(59).

1-1-3-3-سپتوم (Septum)

در دیواره میانی بطنهای جانبی کل قرار گرفته و با مناطق مختلف کورتکس و لیمبیک مثل هیپوکامپ، پاراهیپوکامپ، هیپوتالاموس، آمیگدال، Basal ganglia ارتباط دارد. تحریک الکتریکی سپتوم در گربه و پریماتها به علت ارتباط با هیپوتالاموس در عملکرد اتونوم اثر مهاری(کاهش سرعت ضربان قلب و تنفس)ایجاد می کند. تخریب سپتوم در رتها خشم سپتالی ایجاد می کند که در آن افزایش هیجان و افزایش فعالیت در مقابل محرک حسی دیده می­شود و حیواناتی که دچار تخریب سپتوم هستند تهاجمی می باشند. اگرچه سپتوم با هیپوکامپ ارتباط دارد اما در همه عملکردهای هیپوکامپ شرکت ندارد.به عنوان مثال تغیرات اتونوم و مشخصات خشم در حیوانات با نقص سپتوم توسط هیپوکامپ ایجاد نمی شود، ولی تخریب هردو باعث کاهش یادگیری می شود.قسمت میانی سپتوم دارای نورونهای کولینرژیک می باشد که به مناطق مختلف کورتکس، Cingulate ، هیپوکامپ Project دارد. ضمنا از سپتوم نورونهای گابائرژیک به هیپوکامپ می رسند که باعث مهار آن می­گردد.هسته های جانبی سپتوم دارای نورونهای گابائرژیک می باشند. ضمنا آورانهای دوپامینرژیک، گلوتامرژیک و گابائرژیک نیز وارد این منطقه شده و با نورونهای گابائرژیک آن سیناپس حاصل می­نمایند(86).

مشاهدات فیزیولوژیکی نشان می دهندکه ارتباط عملکردی بین آمینو اسیدهای تحریکی و گابا در سپتوم جانبی وجود دارد(20). مطالعات مورفولوژیکی نیز این را تائید می نماید بطوریکه فیبرهای گلوتامرژیک هیپوکامپ با نورونهای گابائرژیک این منطقه سیناپس دارند(96). تداخل عمل بین گلوتامات و دوپامین در نورونهای سپتوم جانبی توسط دوپامین متوقف می شود (87).

تعداد زیادی از مطالعات حاکی از آن است که سپتوم و آمیگدال در تنظیم ترس و اضطراب نقش دارند(33). به علت انکه هسته های سپتوم میانی و جانبی از لحاظ ارتباطات و آرشیتکت سلولی و نوروشیمیایی با هم اختلاف دارند(11). عجیب نیست که تخریب هر یک از این قسمتها اثرات رفتاری مختلف را داشته باشد. ولی این سوال برانگیز است که تخریب سمت جانبی یا میانی در مدلهای حیوانی مختلف اضطراب از لحاظ رفتاری با هم فرق داشته باشد. در تستPlus-maze تخریب این قسمتها اثر ضد اضطرابی را دارد ولی در تست Coflict (تعارضی) اثر اضطرابی را دارد(102). تستPlus-maze ترس را در حیوانات غیر شرطی اندازه گیری می کند. این حدس زده می­شود که تخریب سپتوم باعث مهار ترس غیر شرطی می شود. تخریب سپتوم در تست های شرطی مثل Coflict اثر اضطراب آوری را نشان میدهد(102). تخریب سپتوم همانند داروهای ضد اضطراب عمل می­نماید و بسیار انتخابی و اختصاصی است. تخریب قسمت عقبی(Posterior) باعث افزایش فعالیت در بازوی بازPlus-maze می گردد.

به نظر می رسد که این تخریب دراثر تخریب جسم سلولی نورونهای واقع در سپتوم انجام می­گیرد زیرا این حالت در اثر تخریب های ایجاد شده توسط سموم که فقط جسم سلولی نورون ها را از بین می­برد، نیز دیده می شود(122). به نظر می رسد که قسمتهای میانی و جانبی سپتوم نقشهای مختلفی را در کنترل اضطراب دارند و منطقه جانبی باعث مهار اضطراب و منطقه میانی باعث ایجاد اضطراب می­گردد. زیرا تخریب قسمت جانبی باعث افزایش اضطراب می شود در حالیکه تخریب قسمت میانی باعث کاهش آن میگردد. تزریق میدازولام(از بنزودیازپینها) به سپتوم جانبی در تست Plus-maze ایجاد اث ضد اضطرابی می کند، در حالیکه تزریق این دارو به سپتوم میانی این اثر را ندارد. این نتیجه مهم برعکس اثرات ضد اضطرابی تخریب سپتوم میانی است و احتمالا این اثرات ضد اضطرابی در اثر تخریب فیبر های عبوری این منطقه بوده نه تخریب جسم سلولی نورونهای موجود در هسته های آن(102). در تایید این نظر به داده هایی اشاره می شود که نشان می دهند بیشترینProjection هایی که از سپتوم جانبی منشاء میگیرند از سپتوم میانی گذشته و به هیپوتالاموس می روند. اخیرا دیده شده است که تخریب هیپوتالاموس ایجاد اثر ضد اضطرابی را در تست Plus-maze و همچنین در تستConflict می نماید.

ضمنا داده هایی وجود دارند که نشان می دهند مسیر مستقیم مستقلی هیپوتالاموس را به سپتوم میانی و یا سپتوم جانبی وصل می کند(44). این ارتباطات می­تواند نشانگر اثرات ضد اضطرابی تخریب هیپوتالاموس باشد و این نظر را تقویت کند که سپتوم میانی و جانبی هردو در تنظیم اضطراب نقش مستقلی دارند. (102). ضمنا محققین نیز اعلام کرده اند که تخریب سپتوم باعث کاهش اجتناب ورود به بازوی باز درPlus-maze می شود.

1-1-3-4-آمیگدال(Amygdala)

آمیگدال مجموعه ای از هسته های متعدد کوچک است که بلافاصله در زیر قشر قطب میانی داخلی هرلوب گیجگاهی قرار گرفته و ارتباطات دو جهتهء فراوانی با هیپوتالاموس و نیز سایر نواحی سیستم لیمبیک دارد. آمیگدال در حیوانات پست تا حدود زیادی با استیمولوسهای بویایی و روابط متقابل آنها با مغز لیمبیک سروکار دارد. در انسان بخش دیگری از آمیگدال به نام هسته های قاعده ای-جانبی تکامل بیشتری از قسمت بویایی پیدا کرده و نقش بسیار مهمی در بسیاری از فعالیت های رفتاری که عموما ارتباطی با استیمولوسهای بویایی ندارند بازی می کند.

آمیگدال شامل دو قسمت است قسمتCorticomedial که خودش شامل دو قسمتCorticalis, medialis است و قسمت basolateral که این هم به دو قسمت lateralis و basalis تقسیم می شود. آمیگدال سیگنالهای نورونی را از کلیه قسمتهای قشر لیمبیک و نیز از نئوکورتکس لوبهای گیجگاهی، پس سری و آهیانه ای اما به ویژه از نواحی ارتباطی شنوایی و بینایی دریافت می کند. به علت این ارتباطات متعدد، آمیگدال " پنجره ای" خوانده شده که از میان آن سیستم لیمبیک موقعیت شخص را در جهان نظاره می کند. آمیگدال به نوبه خود سیگنال ها را (1) مجددا به همان نواحی قشری (2) به داخل هیپوکامپ (3) به داخل سپتوم (4) به داخل تالاموس (5) به ویژه به داخل هیپوتالاموس ارسال می کند(72).

1-1-3- 5 اثرات تحریک آمیگدال:

به طور عموم تحریک در آمیگدال میتواند موجب بروز تقریبا کلیه همان اثرات ناشی از تحریک هیپوتالاموس به اضافه چند اثر دیگر شود. اثراتی که از آمیگدالها شروع می شوند و سپس از طریق هیپوتالاموس به انجام می رسند عبارنند از: (1) افزایش یا کاهش در فشار شریانی (2) افزایش یا کاهش در تعداد ضربان قلب (3) افزایش یا کاهش در حرکات وترشح لوله گوارش (4) گشادشدن مردمک یا به ندرت تنگ شدن آن (5) سیخ شدن موها (6) ترشح هورمونهای مختلف هیپوفیز قدامی و به ویژه گونادوتروپینها و هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک.

به غیر از این اثرات که از طریق هیپوتالاموس به انجام می رسند تحریک آمیگدال می تواند موجب بروز انواع مختلفی از حرکات غیر ارادی شود که عبارتند از : (1) حرکات تونیک از قبیل بلند کردن سر یا خم کردن بدن (2) حرکات دایره ای (3) ندرتا حرکات ریتمیک کلونیک (4) انواع مختلف حرکات مربوط به بویایی و خوردن از قبیل لیس زدن، جویدن و بلع

علاوه بر آن تحریک بعضی از هسته های آمیگدال می تواند موجب بروز یک طرح غیظ، فرار، تنبیه و ترس شود. تحریک سایر هسته ها میتواند موجب بروز واکنش های پاداش و شادی شود.

تحریک آمیگدال در خرگوش و گربه پاسخهای اتونومی ترس را ایجاد می کند. هنگامیکه بخشهای قدامی هر دو لوب گیجگاهی در میمون منهدم می شوند این عمل نه فقط قشر گیج گاهی بلکه آمیگدال را که در عمق این قسمتهای لوب گیجگاهی قرار گرفته اند نیز حذف می کند. این امر موجب بروز مجموعه از تغییرات رفتاری موسوم به سندروم کلوور- بیوسی Kluver-Bucy می شود که توسط حیوان این علائم نشان داده می شود که (1) از هیچ چیز نمی ترسد (2) کنجکاوی فوق العاده ای در مورد همه چیز دارد (3) به سرعت فراموش میکند (4) تمایل دارد که هر چیزی را در دهانش بگذارد و گاهی حتی سعی می کند اشیاء جامد را بخورد

در حالیکه تخریب آمیگدال باعث کاهش یا از بین رفتن ترس در بیشتر مدلهای حیوانی میگردد(66 و 82).

در انسان تحریک الکتریکی آمیگدال حساسیت به ترس و اضطراب ایجاد می کند و پاسخهای اتونومی نشانگر ترس مثل افزایش ضربان قلب، سفتی عضلات و افزایش فشار خون دیده می شود(62).

تخریب هسته های مرکزی آمیگدال باعث افزایش معنی دار در تحمل تنبیه می­شود و همچنین Grishkat و همکاران در سال 1989 گزارش کردند که تخریب هسته های مرکزی جانبی و میانی آمیگدال در تستConflict موجب افزایش تحمل رت ها می شود.این تخریب ضمنا باعث کاهش رفلکس(Startle) یکه خوردن می شود (83).

این یافته ها این حدس را بوجود می آورد که هسته های مرکزی آمیگدال نقش مهمی در رفتار ترس به عهده دارند. تحریک آمیگدال ممکن است منجر به تولید زخم معده شود که نتیجه ترس مزمن است(81) و همچنین باعث تغیرات تنفسی مخصوصا اختلالات هراسی(Panic disorder) شده(12) و تحریک هسته های مرکزی آن موجب توقف حرکات عادی میگردد که یکی از نشانه های آنFreezing (بی­حرکتی مطلق) می باشد. همچنین با مطالعه بر روی بیمارانی که آمیگدال آنها در اثر رسوب کلسیم در هر دو نیمکره تخریب شده بود نشان داد که این بیماران قادر به نشان دادن ترس در چهره خود نیستند.

یافته های تحقیقات در مورد ترس شرطی در حیوانات آزمایشگاهی نقش مهمی برای آمیگدال قائل است و در حقیقت آمیگدال فیبرهایی را به هیپوتالاموس و ساقه مغز می فرستد که تنظیم بیان اتونومی ترس مثل افزایش ضربان قلب و عرق کردن را موجب می شود. تحریک الکتریکی آمیگدال باعث افزایش میزان کورتیکوسترون پلاسما می گردد که احتمالا نتیجه اثر آمیگدال بر محور HPA است. این اثرات تحریکی از طریق منطقهPreoptic میانی,bed nucleus, Striaterminalis (BNST) می­باشد که از آمیگدال ورودی دریافت می کنند و فیبر های خود را به هسته های Paraventricular هیپوتالاموس ارسال می کنند (46). همچنین در اثر تخریب دو طرفه Striaterminalis و منطقهPreoptic میانی و BNST میزان کورتیکوسترون کاهش می یابد.

تحقیقات نشان داده اند که آمیگدال یک قسمت مهم در سیستم عصبی ترس شرطی شده بوده و هیپوکامپ برای ایجاد ترس الزامی نیست و در واقع نقش رله کننده و تقویتی مهمی را در ترس شرطی برای آمیگدال بازی می کند(120).

بنابراین تحریک الکتریکی هسته های مرکزی سرعت قلب را افزایش میدهد و فشار خون را بالا می­برد، دفع ادرار، افزایش تنفس، افزایش بیداری، افزایش وحشت، freezing و پاسخ های کورتیکواستروئیدی را در پی دارد.همچنین در آزمایشی محققان کورتکس شنوایی را تخریب کردند که این تخریب تاثیری بر روی شرطی کردن ترس موش صحرایی نداشت، در آن هنگام آسیب ها در تالاموس شنوایی و مغز میانی صورت گرفت و شرطی کردن موش را به طور کامل حذف کرد. این نتایج پیشنهاد می کند که همان یکبار محرک صدا در تالاموس شنوایی و مغز میانی پردازش می شود و به سمت نواحی دیگر از کورتکس شنوایی حرکت می کند. در نتیجه محققان کشف کردنند که تنها آسیب هدایت به سمت آمیگدال روی شرطی کردن ترس تاثیر دارد. و محققان بیشتر روی اتصالات بین هسته های آمیگدال متمرکز شدند.محققان فهمیدند که هسته های مرکزی به طور مستقیم به تالاموس شنوایی اتصال ندارند، در حقیقت هسته های جانبی هستند که اطلاعات گیرنده ها را از تالاموس شنوایی در یافت می کنند و این سیگنالها را بهBasolateral و Basomedial میفرستند که اینها هستند که با هسته های مرکزی ارتباط برقرار میکنند. این هسته های مرکزی هستند که پاسخ های فیزیولوژیکی را باعث می شوند.

آزمایش دیگری نتیجه مشابهی را در پی داشت در این آزمایش برای ایجاد آسیب در هسته های جانبی و جانبی قاعده ای از تزریق N متیل-D آسپارتات استفاده شد. که در نتیجه این آزمایشات معلوم شد که هسته های جانبی و جانبی قاعده ای هر دو اطلاعات را به هسته های مرکزی تقویت می کنند. همچنین کشف شده بود که آسیب های بخش های جلویی از هسته های جانبی قاعده ای لول وحشت­زدگی را افزایش می دهد.بنابراین هسته های آمیگدال جانبی و جانبی قاعده ای برای تجلی پتانسیل ترس و وحشت زدگی لازم و هسته های قاعده ای جانبی نیز وحشت زدگی را بوسیله یک سری از شوک ها افزایش می دهد. همچنین به نظر می رسد که آمیگدال یک ناحیه آگاهی رفتاری است که در یک سطح نیمه خودآگاه عمل می کند. همچنین به نظر می رسد که آمیگدال وضع و مقام کنونی شخص را هم در رابطه با محیط اطراف و هم در رابطه با افکارش به داخل سیستم لیمبیک تصویر می کند. براساس این اطلاعات، معتقدند که آمیگدال پاسخ رفتاری شخص را برای هر موقعیتی مناسب می­سازد.



خرید و دانلود مقاله ترس


مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر

مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر

تعداد صفحات :45

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده:

حقوق بشر دریک برداشت موسع ناظر به مجموعه ای از قواعد اصول، تمایلات وآرزوهای جوامع انسانی درحمایت وارتقاء حقوق اساسی انسان می باشد واز اینرو منشا اصلی حقوق بشر، حقوق فطری می باشد که با توجه به جذابیت های ذاتی نهفته دراصولی چون برابری- عدم تبعیض ، آزادی ، حق حیات، حق بر محیط زیست حق بر صلح پایدار، حق برداشتن محاکمات عادلانه وحق انتخاب محل سکونت واقامت.. بتدریج قواعد الزام آور وضمانت اجراهای لازم برای دفاع از حقوق بشر شکل گرفته ومجموعه ای از قطعنامه ها کنوانسیونها- بیانیه ها- اعلامیه ها، را بوجودآورده است که درکنار نهادهایی چون دادگاه حقوق بشر اروپایی، کمیسیون حقوق بشر ، دادگاههای کیفری رسیدگی بر جنایات یوگسلاوی سابق ورواند وتاسیس دادگاه کیفری بین المللی امکانات مثبتی برای حمایت از حقوق بشر بوجود آمده است . اما به رغم پیشرفت های قابل توجهی که جامعه جهانی از فردای جنگ جهانی دوم درزمینه حمایت از حقوق بشر بدست آورده است هنوز چالش بسیار جدی پیش روی جامعه جهانی درارتقاء حقوق بشر وجوددارد منشا این چالش رودررویی دو گرایش متضاد الزامات اقتصاد لیبرائی از یکطرف ومطالبات اجتماعی وعدالت خواها ن از طرف دیگر می باشد درحالی که برای بخشی از حقوق بشرکه مربوط به حقوق مدنی، سیاسی، وفرهنگی است ابزارهایی بین المللی لازم تولید شده است ولی درمورد بخش دیگر از حقوق بشر که موصوف به حقوق همبستگی است ، اقدامات حمایتی بسیار اندکی آن هم درسالهای اخیر صورت گرفته است . واین برخورد دو گانه وتبعیض آمیز به اجزای مختلف مجموعه حقوق بشر ، جهانشمولی آن را زیر سئوال می برد. از اینرو بابررسی جایگاه حق توسعه ، برخورد تبعیض آمیز دموکراسی های غربی مبتنی بر اقتصاد لیبرائی با مجموعه حقوق بشر به بحث گذاشته شده است .

واژگان کلیدی:

حقوق بشر، نسل اول، نسل دوم، نسل سوم، حقوق همبستگی حق برتوسعه ، حق برمحیط زیست، حق بر صلح ، صلح مثبت

ظهور و پیدایش نسل سوم حقوق بشر

نسل اول حقوق بشر که حقوق مدنی وسیاسی را مورد توجه قرارمی دهد، بر پایه اصل آزادی انسان وبهره مندی وی از حقوق اساسی شکل گرفته است . وسپس حقوق اجتماعی واقتصادی که شاخص های اصلی آن برابری انسان ها از بهره مندی از حقوق اقتصادی را نشان می دهند وارد ادبیات حقوق بشر شده وبه عنوان نسل دوم معرفی شده اند.(1)

روند رو به گسترش انسانی شدن حقوق بین الملل .بین المللی شدن حقوق بشر،مو جب ظهور نسل سوم حقوق بشر گردید. منشور آفریقایی حقوق بشر، نسل سوم را تحت عناوین حق (( نسبت ))به توسعه ، حق (( نسبت )) به صلح وحق (( نسبت )) به محیط زیست احصاءنمود(2)

بدیهی است که این فهرست به صورت جامع، مصادیق واشکال مختلف حقوق بشر را معرفی نمی کند بلکه نمونه هایی به دست می دهد که بیشتر جهت گیری وغایت زندگی اجتماعی انسان را به تصویر می کشد وپیش نیازهای یک زندگی مطلوب را که درآن انسان ها احساس کامیابی وخوشبختی دارند را مطرح می کند .این پیش نیازها همیشه درحال تغییر وتحول اند، چرا که انسان هم دربعد زندگی فردی وهم اجتماعی به سوی کمال می شتابد وبه طور طبیعی نیازهای هردوره از زندگی تکاملی او متناسب با الزامات ومقتضیات همان دوره می باشد از اینرو مصادیق حقوق بشر را نمی بایستی به سه نسل شناخته شده تا امروزه محدود نمود به علاوه، طبقه بندی حقوق بشر به نسل های مختلف صرفا به لحاظ توجه به سیر تاریخی توسعه وتکامل حقوق بشر صورت می گیرد وگرنه حقوق بشر به طور طبیعی میل به تقسیم ناپذیری وفراگیر شدن دارد وتجزیه وتقسیم آن با ماهیت وغایت این حقوق منافات دارد برخی از صاحب نظران براین عقیده اند که نسل جدید حقوق بشر هرچند هنوز به صورت اسناد مورد قبول تنظیم نشده وعینیت نیافته است ، ولی بالقوه خطری رابرای حقوق بشر موجود پدید می آورد . عده ای معتقدند که این نسل از حقوق بشر بسیار مبهم وگنگ وبعضا درحد شعارهایی است که می تواند مورد بهره برداری تبلیغاتی برخی از کشورها قرارگیرد . بااین وجود باید توجه داشت که رهیافت جدید درحقوق بشر، نشان از موضوعاتی دارد که درحال ظهورند وجامعه جهانی آماده است که آنها را مورد شناسایی قراردهد . ولی دربرابر این سئوال که چه موضوعاتی درحیطه نسل جدید حقوق بشر قرارمی گیرند ، نظریات متفاوتی مطرح شده است (3)

استفن مارکز، نسل جدید حقوق بشر را شامل محیط زیست، توسعه، صلح، میراث مشترک بشریت، ارتباطات وکمک های بشر دوستانه می داند.(4)

محتوای حق به توسعه

حق توسعه جزئی از حقوق بشر می باشد ویک حقوق اساسی که ضامن آزادی وپیشرفت ، عدالت وخلاقیت انسان هاست پیش طرح حقوق بشر که توسط بنیاد بین المللی برای حقوق بشر تدوین شده است ، حق توسعه را چنین تعریف می کند:

حقوقی است که بهره مندی تمامی انسان ها از زن ومردرا دریک سهم عادلانه ومتناسب از اموال وخدمات تولیدی جامعه جهانی فراهم می کند(8)

دراین برداشت هم به سهم دولت ها درتقسیم عادلانه کار بین المللی وهم به حق توسعه فردی توجه شده است . همچنین همبستگی ملی وبین المللی مبنای اصل توسعه تلقی شده وعدالت غایت وهدف توسعه قلمداد شده است .

آنتونیو کاسسه درکتاب حقوق بین الملل درجهان نامتحد بیان می کند که حق توسعه را نمی توان به عنوان یک حق فردی درنظر گرفت، زیرا که این حق درحقیقت با جمع کردن حقوق مشخص شده دردو میثاق بین المللی به ویژه میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی به وجود آمده است ودرنتیجه مفهوم حق توسعه چیزی بیشتر از حرف کشورهای غربی دروادار کردن کشورهای دیگر جهت تقویت واجرای دو میثاق بین المللی است . از طرف دیگر نمی توان حق توسعه را به عنوان یک حق جمعی ملت های کشورهای درحال توسعه درنظر گرفت ، زیرا درحقیقت ملت ها را نمی توان به عنوان یک بخش مجزا از دولت ها درنظام حقوق بین الملل تحت عنوان اشخاص حقوقی درنظر گرفت، مگر اینکه دریک زژیم نژاد پرست یا رژیم اشغالگر خارجی ومانند آن حضور داشته باشند . پس مردم کشورهای مستقل بخش جدایی از حکومت هایشان نیستند که به طور فعال درموضوعات بین المللی مشارکت داشته باشند چون حق توسعه یک موضوع بین المللی است .هکتور گریس اسپیل درهمین خصوص می گوید که نزاع اولیه ای که درهر تجزیه وتحلیل روش شناسی درزمینه عناصر ومحتوای حق توسعه به وجود می آید ، سازگاری ویا عدم سازگاری ماهیت جمعی وفردی یک حق است. حقوق بین الملل سنتی از ماهیت دوگانه حق توسعه حمایت نمی کند درحالی که اکنون از تقسیم بندی حقوق بشر به حقوق جمعی وحقوق فردی، حمایت نمی شود. بعضی از حقوق همانند، حق تعیین سرنوشت وحق توسعه دارای ماهیت دوگانه فردی وجمعی می باشند(9)



خرید و دانلود مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر


مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر

مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر

تعداد صفحات :45

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده:

حقوق بشر دریک برداشت موسع ناظر به مجموعه ای از قواعد اصول، تمایلات وآرزوهای جوامع انسانی درحمایت وارتقاء حقوق اساسی انسان می باشد واز اینرو منشا اصلی حقوق بشر، حقوق فطری می باشد که با توجه به جذابیت های ذاتی نهفته دراصولی چون برابری- عدم تبعیض ، آزادی ، حق حیات، حق بر محیط زیست حق بر صلح پایدار، حق برداشتن محاکمات عادلانه وحق انتخاب محل سکونت واقامت.. بتدریج قواعد الزام آور وضمانت اجراهای لازم برای دفاع از حقوق بشر شکل گرفته ومجموعه ای از قطعنامه ها کنوانسیونها- بیانیه ها- اعلامیه ها، را بوجودآورده است که درکنار نهادهایی چون دادگاه حقوق بشر اروپایی، کمیسیون حقوق بشر ، دادگاههای کیفری رسیدگی بر جنایات یوگسلاوی سابق ورواند وتاسیس دادگاه کیفری بین المللی امکانات مثبتی برای حمایت از حقوق بشر بوجود آمده است . اما به رغم پیشرفت های قابل توجهی که جامعه جهانی از فردای جنگ جهانی دوم درزمینه حمایت از حقوق بشر بدست آورده است هنوز چالش بسیار جدی پیش روی جامعه جهانی درارتقاء حقوق بشر وجوددارد منشا این چالش رودررویی دو گرایش متضاد الزامات اقتصاد لیبرائی از یکطرف ومطالبات اجتماعی وعدالت خواها ن از طرف دیگر می باشد درحالی که برای بخشی از حقوق بشرکه مربوط به حقوق مدنی، سیاسی، وفرهنگی است ابزارهایی بین المللی لازم تولید شده است ولی درمورد بخش دیگر از حقوق بشر که موصوف به حقوق همبستگی است ، اقدامات حمایتی بسیار اندکی آن هم درسالهای اخیر صورت گرفته است . واین برخورد دو گانه وتبعیض آمیز به اجزای مختلف مجموعه حقوق بشر ، جهانشمولی آن را زیر سئوال می برد. از اینرو بابررسی جایگاه حق توسعه ، برخورد تبعیض آمیز دموکراسی های غربی مبتنی بر اقتصاد لیبرائی با مجموعه حقوق بشر به بحث گذاشته شده است .

واژگان کلیدی:

حقوق بشر، نسل اول، نسل دوم، نسل سوم، حقوق همبستگی حق برتوسعه ، حق برمحیط زیست، حق بر صلح ، صلح مثبت

ظهور و پیدایش نسل سوم حقوق بشر

نسل اول حقوق بشر که حقوق مدنی وسیاسی را مورد توجه قرارمی دهد، بر پایه اصل آزادی انسان وبهره مندی وی از حقوق اساسی شکل گرفته است . وسپس حقوق اجتماعی واقتصادی که شاخص های اصلی آن برابری انسان ها از بهره مندی از حقوق اقتصادی را نشان می دهند وارد ادبیات حقوق بشر شده وبه عنوان نسل دوم معرفی شده اند.(1)

روند رو به گسترش انسانی شدن حقوق بین الملل .بین المللی شدن حقوق بشر،مو جب ظهور نسل سوم حقوق بشر گردید. منشور آفریقایی حقوق بشر، نسل سوم را تحت عناوین حق (( نسبت ))به توسعه ، حق (( نسبت )) به صلح وحق (( نسبت )) به محیط زیست احصاءنمود(2)

بدیهی است که این فهرست به صورت جامع، مصادیق واشکال مختلف حقوق بشر را معرفی نمی کند بلکه نمونه هایی به دست می دهد که بیشتر جهت گیری وغایت زندگی اجتماعی انسان را به تصویر می کشد وپیش نیازهای یک زندگی مطلوب را که درآن انسان ها احساس کامیابی وخوشبختی دارند را مطرح می کند .این پیش نیازها همیشه درحال تغییر وتحول اند، چرا که انسان هم دربعد زندگی فردی وهم اجتماعی به سوی کمال می شتابد وبه طور طبیعی نیازهای هردوره از زندگی تکاملی او متناسب با الزامات ومقتضیات همان دوره می باشد از اینرو مصادیق حقوق بشر را نمی بایستی به سه نسل شناخته شده تا امروزه محدود نمود به علاوه، طبقه بندی حقوق بشر به نسل های مختلف صرفا به لحاظ توجه به سیر تاریخی توسعه وتکامل حقوق بشر صورت می گیرد وگرنه حقوق بشر به طور طبیعی میل به تقسیم ناپذیری وفراگیر شدن دارد وتجزیه وتقسیم آن با ماهیت وغایت این حقوق منافات دارد برخی از صاحب نظران براین عقیده اند که نسل جدید حقوق بشر هرچند هنوز به صورت اسناد مورد قبول تنظیم نشده وعینیت نیافته است ، ولی بالقوه خطری رابرای حقوق بشر موجود پدید می آورد . عده ای معتقدند که این نسل از حقوق بشر بسیار مبهم وگنگ وبعضا درحد شعارهایی است که می تواند مورد بهره برداری تبلیغاتی برخی از کشورها قرارگیرد . بااین وجود باید توجه داشت که رهیافت جدید درحقوق بشر، نشان از موضوعاتی دارد که درحال ظهورند وجامعه جهانی آماده است که آنها را مورد شناسایی قراردهد . ولی دربرابر این سئوال که چه موضوعاتی درحیطه نسل جدید حقوق بشر قرارمی گیرند ، نظریات متفاوتی مطرح شده است (3)

استفن مارکز، نسل جدید حقوق بشر را شامل محیط زیست، توسعه، صلح، میراث مشترک بشریت، ارتباطات وکمک های بشر دوستانه می داند.(4)

محتوای حق به توسعه

حق توسعه جزئی از حقوق بشر می باشد ویک حقوق اساسی که ضامن آزادی وپیشرفت ، عدالت وخلاقیت انسان هاست پیش طرح حقوق بشر که توسط بنیاد بین المللی برای حقوق بشر تدوین شده است ، حق توسعه را چنین تعریف می کند:

حقوقی است که بهره مندی تمامی انسان ها از زن ومردرا دریک سهم عادلانه ومتناسب از اموال وخدمات تولیدی جامعه جهانی فراهم می کند(8)

دراین برداشت هم به سهم دولت ها درتقسیم عادلانه کار بین المللی وهم به حق توسعه فردی توجه شده است . همچنین همبستگی ملی وبین المللی مبنای اصل توسعه تلقی شده وعدالت غایت وهدف توسعه قلمداد شده است .

آنتونیو کاسسه درکتاب حقوق بین الملل درجهان نامتحد بیان می کند که حق توسعه را نمی توان به عنوان یک حق فردی درنظر گرفت، زیرا که این حق درحقیقت با جمع کردن حقوق مشخص شده دردو میثاق بین المللی به ویژه میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی به وجود آمده است ودرنتیجه مفهوم حق توسعه چیزی بیشتر از حرف کشورهای غربی دروادار کردن کشورهای دیگر جهت تقویت واجرای دو میثاق بین المللی است . از طرف دیگر نمی توان حق توسعه را به عنوان یک حق جمعی ملت های کشورهای درحال توسعه درنظر گرفت ، زیرا درحقیقت ملت ها را نمی توان به عنوان یک بخش مجزا از دولت ها درنظام حقوق بین الملل تحت عنوان اشخاص حقوقی درنظر گرفت، مگر اینکه دریک زژیم نژاد پرست یا رژیم اشغالگر خارجی ومانند آن حضور داشته باشند . پس مردم کشورهای مستقل بخش جدایی از حکومت هایشان نیستند که به طور فعال درموضوعات بین المللی مشارکت داشته باشند چون حق توسعه یک موضوع بین المللی است .هکتور گریس اسپیل درهمین خصوص می گوید که نزاع اولیه ای که درهر تجزیه وتحلیل روش شناسی درزمینه عناصر ومحتوای حق توسعه به وجود می آید ، سازگاری ویا عدم سازگاری ماهیت جمعی وفردی یک حق است. حقوق بین الملل سنتی از ماهیت دوگانه حق توسعه حمایت نمی کند درحالی که اکنون از تقسیم بندی حقوق بشر به حقوق جمعی وحقوق فردی، حمایت نمی شود. بعضی از حقوق همانند، حق تعیین سرنوشت وحق توسعه دارای ماهیت دوگانه فردی وجمعی می باشند(9)



خرید و دانلود مقاله حق توسعه وجهانشمولی حقوق بشر


مقاله حراج

مقاله حراج

تعداد صفحات :47

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

انسان‌ها به جهت خلقت دو بعدی خود خواسته‌های متفاوتی دارند. در بعد جسمانی انسان دارای خواسته‌های مادی است. این علاقه‌های انسان با توجه به بعد اجتماعی بودن او موجب گردیده تا در گروه‌های مختلف به زندگی اجتماعی ادامه دهد. نظام‌های اجتماعی مختلفی بوجود آمده و اهداف مختلفی دارند. همه این تشکیلات هدایت انسان است و به نوعی انسان تنها خلق شده تا در اجتماع زندگی کند و از اجتماع برای اهداف فردی و تحقق آن اهداف سود ببرد.

اصول اولیه بشر به انسان وفا به عهد آموخته است و این اصل جزء نهاد اوست، اما با وصف این اصل و ریشه‌ها تاریخی آن و طرح و تصویب قوانین بین‌المللی و داخلی باز هم انسان در اجرای عهد خود وفادار نمی‌ماند، زیرا تابعیت از احساسات مادی به اصول عقلی و اخلاقی او غلبه می‌کند و او را انجام تعهد باز می‌دارد.

مسئولیت انسان یا در قالب قرارداد است یا خارج از قرارداد (ضمان قهری) که در هر یک از موارد فوق چنانچه متعهد نتواند به تعهد خویش عمل کند.

در صورتی که طرفین در هنگام عقد سند رسمی تنظیم کرده باشند، کسی که تعهد به نفع اوست، می‌تواند از طریق اجرای ثبت مبادرت به اخذ حقوق خود نماید و چنانچه سند تنظیمی عادی باشد، در صورتی که قانون اجازه اخذ حقوق متعهد له سند عادی را از طریق اجرای ثبت بر حسب قانون خاص داده باشد، متعهد له می‌تواند از طریق اجرای ثبت اقدام کند، والا می‌بایستی جهت مطالبه حقوق به مراجع قضایی مراجعه کند.

با صدور اجراییه از اجرای ثبت یا اجرای احکام محاکم قضایی، چنانچه محکوم علیه مفاد اجراییه را اجرا نکند، در این صورت یا خودش مال معرفی می‌کند تا از آن محکوم به اخذ شود یا با اعلام محکوم له مال او توقیف می‌شود. با توقیف مال چنانچه اقدامی جهت ادامه عملیات اجرایی بشود، فروش است. فروش مطابق قانون بایستی از طریق مزایده یا حراج به عمل آید.

در این مقاله در خصوص مزایده در قانون اجرای احکام مدنی و حراج در آیین‌نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم‌الاجرا و طرز رسیدگی به شکایات از عملیات اجرایی و نحوه اقدام توسط مراجع اجرایی آن بحث و سپس شرحی مختصری از قانون برگزاری مناقصات و همچنین مزایده اموال دولتی و چگونگی انجام معاملات در بورس به لحاظ تشابه و ارتباط خواهیم داد.

مبحث اول تعاریف لغوی اصطلاحات

الف) مزایده: صورت خاصی است از فروش مال که خریداران (طالبان خرید) با هم رقابت کرده و هر یک قیمتی بیشتر از آنچه که ابتدا ببایع عرضه شده عرضه می‌کنند. ثمن آخرین قیمتی است که عرضه شده و پس از آن قیمتی عرضه نشود و چون قیمت معینی که از طرف بایع ماخذ و مبداء شروع مزایده و رقابت است رکن مزایده است.

 

ب) 1- حراج: بمعرض بیع گذاشتن متاع در میان جماعتی، تا آنکه بها بیشتر دهد بدو فرشوند، و نام دیگر این نوع فروش مزایده است و لفظ حراج عربی نیست چه در عربی حرج بمعنی گناه و تنگی است که با این معنی مناسبت ندارد. و در اول این لفظ را مردم مصر اصطلاح کردند. (از فرهنگ نظام) مزایده برمن یزید فروختن. بر من یزید گذاشتن. بر مزایده گذاشتن، آب انستاس کرملی گوید، حراج کلمه است که فروشندگان چند بار بر زبان آرند پیش از آنکه کالا را بطور قطع بفروشند پس حراج باقی ماندن کالا است بر قیمتی نزد دلال و چنین بازار را بازار حراج گویند. نشوء اللغه العربیه و گاه با تشدید راه تلفظ کنند.

2- حراج چی: حراج کننده دلال

3- حراج کردن: عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هر کس گران‌تر و خرد بدو فروشند. (ناظم‌الاطبا) حراج. بمزایده گذاردن.

 

ج) مناقصه: با هم رقابت کردن در کم کردن قیمت چیزی، خریدار مال (یا اموال معین) از طرف مامور رسمی به کمترین قیمتی که از طرف فروشندگان پیشنهاد می‌شود.

مبحث دوم اجرای احکام مدنی

مطابق ماده یک قانون اجرای قانون احکام مدنی، شرایط اجرای احکام عبارت است از حکم قطعی شده باشد یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می‌کند، صادر شده باشد و به محکوم علیه یا وکیل یا قائم مقام قانونی او ابلاغ شده و محکوم له یا نماینده یا قائم مقام قانونی او کتباً این تقاضا را از دادگاه بنماید.

در صورت داشتن شرایط اجرای حکم، حکم صادره جهت اجرا به اجرای احکام مدنی ارسال یا زیرنظر همان دادگاه صادر کننده بدون ارسال به اجرای حکام مدنی اجرا می‌گردد.

اموالی که نتیجه آن فروش از طریق مزایده است، سه نوع تصمیم می‌باشد:

احکامی که به صراحت فروش اموال را از طریق مزایده بیان می‌کند (مواد 4و5 قانون افراز و فروش املاک مشاع) مصوب آبان 1357 و ماده 9 آیین‌نامه قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب آذر 1357 ماده 4 قانون افراز و فروش: ملکی که به موجب تصمیم قطعی غیرقابل افراز تشخیص شود یا تقاضای هر یک از شرکاء به دستور دادگاه شهرستان فروخته می‌شود.دستوراتی که در اجرای قانون برای جلوگیری از تضییع اموال به فروش صادر می‌شود ماده 66 قانون اجرای احکام مدنی پیرامون اموال ضایع شدنی.مواردی که قانون اجازه فروش با حضور محکوم علیه را داده است (ماده 59 قانون اجرای احکام)احکامی که متضمن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است و با عدم پرداخت از ناحیه او با معرفی محکوم له اموالی از محکوم علیه توقیف می‌گردد.

گفتار اول: احکامی که به صراحت فروش اموال از طریق مزایده را بیان می‌کند.

الف) دستور فروش در اجرای قانون افراز و فروش املاک مشاع

در صورتی که ملک غیرقابل افزار تشخیص شود، بر حسب درخواست یک یا چند نفر از دادگاه پس از بررسی اینکه عملیات ثبتی خاتمه یافته و مسئولین ثبتی گواهی ‌نمایند که محل غیرقابل افراز است، دستور فروش ملک را صادر می‌نماید. با صدور دستور از ناحیه دادگاه و قطعیت این رای و با صدور اجراییه پرونده به اجرای احکام ارسال پس از ثبت در اجرای احکام عملیات راجع به مزایده پیرامون مکان ملک موضوع دستور فروش شروع می‌شود. در رویه عملی بعضی از محاکم بدون اجرائیه جهت اجرا مراتب را به اجرای احکام اعلام می‌نمایند.

لازم به ذکر است قبل از اینکه عملیات راجع به مزایده شروع شود، از ملک کارشناسی شده و قیمت پایه با نظر کارشناسی شروع می‌شود.

ب) دستور فروش در اجرای قانون شهرداری

ماده 101 قانون شهرداری اشعار می‌دارد *************** املاکی که شهرداری اعلام می‌کند، غیرقابل تفکیک است، در تقسیم اموال با دستور دادگاه به لحاظ غیرقابل تقسیم بودن و عدم امکان افراز برای رفع نزاع در صورت عدم امکان تقسیم به فروش می‌رسد که در صورت دستور دادگاه باید با صدور اجرائیه به مانند سایر اموال اقدام به فروش از طریق مزایده نمود.

ج) دستور فروش برای اموال ضایع شدنی

ماده 66.

د) اجرا حکمی که محکوم به آن پرداخت وجه از ناحیه محکوم علیه است.

با صدور اجرائیه محکوم علیه ده روز مهلت اجرای مفاد اجرائیه را دارد. چنانچه محکوم له با عدم اجرای اجرائیه از ناحیه محکوم علیه مواجه گردد، با حضور در دفتر صادر کننده رای خواستار ارسال اجرائیه به اجرای احکام یا اجرای اجرائیه می‌گردد. البته در حال حاضر رویه این است که با ابلاغ اجرائیه بدون درخواست اجرا به اجرای احکام ارسال می‌شود.



خرید و دانلود مقاله حراج