فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات25
طلاق :
تعریف :
طلاق» شیوه رسمى پایان دادن به زندگى خانوادگى است که قدمت تاریخى آن با قدمت ازدواج برابرى مىکند. طلاق با صرفنظر از مضمون مشترک آن، شرایط و مقرّرات متفاوتى در ادیان و فرهنگهاى گوناگون داشته است. بر خلاف نظامهاى حقوقى گذشته، که معمولاً بر اراده شوهر در طلاق تأکید داشتند، نظامهاى حقوقى جدید به دلیل تأثیر اندیشههاى مساواتجویانه، حرکتى به سمت پذیرش «طلاق توافقى» و دیگر الگوهاى مستلزم کاهش نقش شوهر را نشان مىدهند. اسلام با برخى جرح و تعدیلها در قاعده اولیه طلاق، کوشیده است از یکجانبهگرایى به نفع مردان، که در بسیارى از موارد منجر به تضییع حقوق زنان مىگردد، جلوگیرى کند؛ ثبوت حق طلاق براى زن در فرض ناتوانى یا خوددارى شوهر از پرداخت نفقه، اعتبار قاعده «عسر و حرج» در زندگى زناشویى و نیز قاعده «اشتراط در ضمن عقد» از مهمترین این جرح و تعدیلها هستند با ملاحظه چارچوب جامع" طلاق در دیدگاه اسلام" ، مىتوان به رویکرد معتدلانه و دور از افراط و تفریط این دیدگاه پى برد: اولاً، بر خلاف مسیحیت کاتولیک، که بجز در مورد ثبوت زناى زن اصولاً مشروعیتى براى طلاق قایل نیست، اسلام ضمن تقبیح طلاق، مشروعیت حقوقى آن را امضا کرده است. از اینرو، زن و شوهرى که به هر دلیل دچار ناسازگارىهاى شدید زناشویى مىشوند، ناگزیر نخواهند بود به رابطه بیمارگونه خود ادامه دهند. همچنین در فرض نامشروع بودن طلاق، نگرانى از ناکامى و شکست در روابط زناشویى، بسیارى از افراد را از تشکیل خانواده بازمىدارد و این امر طبعا گسترش روابط جنسى نامشروع را در پى خواهد داشت. اما آن دسته از نظامهاى حقوقى، که همانند اسلام به طلاق جنبه شرعى و قانونى مىدهند، با این مشکل روبهرو نیستند. البته این هرگز به معناى کنار آمدن اسلام با طلاق نیست؛ چرا که بر حسب روایات دینى، طلاق مبغوضترین عمل حلال به شمار آمده است. ثانیا، در دیدگاه اسلام، حق شوهر در امر طلاق پذیرفته شده است. مجموعهاى از تفاوتهاى جنسى طبیعى بین زن و مرد و نیز تفاوتهاى جنسیتى در نقشهاى اجتماعى موجب گردیدهاند اسلام حق طلاق را براى شوهر قایل شود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست و توضیحات:
تاثیر طلاق بر اختلالات رفتاری کودکان ونوجوانان
یک طلاق خوب و مسالمتآمیز از دوام یک ازدواج پرتنش بهتر است
کودکان، گلهای باغ زندگی، ثمرات زندگی خانوادگی و آیندهسازان جامعه و مملکت هستند. در روزگار ما، وجود آنها توجه بیشتری را از جانب والدین و اولیای امور آنها از جمله مدارس و ... میطلبد. اما در عین حال، انواع مشکلات و مسائلی را که خانوادهها با آن دست به گریبانند، بر تربیت و شخصیت آنها تأثیر میگذارد؛ از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی، افزایش جمعیت و تراکم، زندگی شهرنشینی و تجملگرایی. باید توجه داشت که بسیاری از اختلالات روانی که در بزرگسالی به چشم میخورد ریشه در مشکلات دوران کودکی و نوجوانی دارد؛ مشکلاتی در خانوادهها از جمله: اختلاف بین والدین، طلاق، فقر، اعتیاد و ... همه بر شکلگیری شخصیت کودک تأثیر میگذارد و باید توجه داشت که رفتار کودک در واقع بازتاب و آینهای از وجود پدر و مادر و فضای حاکم بر خانواده اوست. وقتی که پدری از طرفی، به فرزند میگوید که «دروغگویی بد است» اما پشت تلفن یا دم در منزل که با او کار دارند، از او میخواهد که «بگو من نیستم» فرزند او دچار سردرگمی میشود که «حقیقت چیست؟» و «کدام کار درست و کدام خطاست؟» پس ابتدا خودِ آنها باید الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند و انتظار چیزهایی را که خود رعایت نمیکنند از آنها نداشته باشند و شرایط تربیت صحیح را نیز برای آنها فراهم سازند. از جمله از رفت و آمدهای نامناسب و شرکت در مجالس غیر اخلاقی بپرهیزند. از آوردن برخی وسایلی که برای کودک و نوجوان انحراف ذهنی و اخلاقی ایجاد میکنند از جمله ماهواره و فیلمهای مبتذل در محیط خانه دوری کنند. بر معاشرتها و دوستیهای آنها نظارت صحیحی داشته باشند تا صحنههایی را که این روزها بسیار دردناک و تأسفبار است و امروز دامنگیر نسل کمسنتری شده از جمله: انواع خلافها و بزهکاریها، اعتیاد، دختران فراری، دزدیها و ... کمتر شاهد باشیم.
در این نوشته، در خصوص اختلالات رفتاری کودکان که شاید تعریف واضحی در منابع راجع به آن نشده باشد، به اجمال سخن میگوییم. قبل از آن، بار دیگر خاطرنشان میشویم که رفتار والدین از جمله تنبیه و تشویق بموقع، عدم مقایسه با فرزندان خود و دیگران، بر آنها تأثیر بسزایی دارد.
یک سری ملاکها و معیارهایی، اختلالات رفتاری را شامل میشود از جمله رفتارهایی که ناهنجاریزاست و با هنجارهای تربیتی، اخلاقی، اجتماعی، همخوان نیست و باعث ایجاد مشکل در خانواده، محیط تحصیلی و ... میشود و عملکرد کودک را مختل میسازد. پس از این مقدمه به دو دسته اختلال شایعتر میپردازیم
بسیاری از والدین این کودکان، مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و وابستگی به الکل هستند. طلاق به خودی خود یک عامل خطرساز محسوب میشود. مثل ADHD، در این کودکان نیز تغییرات مواد مترشحه مغزی مثل دوپامین و سروتونین و نوراپینفرین، دیده میشود. این کودکان، چندان کوششی برای پنهانکردن رفتار ضد اجتماعی خود نمیکنند. افکار و ژستهای خودکشی در اینها شایع است. اغلب از نظر اجتماعی، کنارگیر یا منزوی هستند. برخی از اینها با افرادی مثل خود دوست شده و گروههایی را تشکیل میدهند. از هر گونه الگوی ثابت انضباطی گریزان هستند. در اینها عملکرد ضعیف در مدرسه، اضطراب و نشانههای افسردگی، اختلالات یادگیری و سوء مصرف مواد دیده میشود. هر چقدر نشانهها در سنین پایینتری شروع شود، پیشآگهی، بدتر است. در درمان آنها باید ساختار محیطی همراه با مقررات در نظر گرفته شود. رواندرمانی انفرادی معطوف به ارتقای مهارتهای حل مسئله، مورد استفاده قرار گیرد. درمان دارویی با داروهایی مثل «هالوپریدول»، «کاربامازین»، «فلئوگزتین» به کار گرفته میشود. مشاوره و رواندرمانی خانواده و توجه به مسائل همهجانبه دخیل در ایجاد اختلال، اهمیت بسزایی دارد.
در پایان، بار دیگر بر اهمیت رفتار و برخورد اطرافیان با کودک که در ابتدا خمیری پاک و دستنخورده دارد (هر چند از طرفی دیگر، مسائل ارث و ژنتیک نیز از همان ابتدای تولد، همراه اوست) در شکلگیری شخصیت او، تأکید مینماییم و پدران و مادران گرامی را به بازنگری دیگری در اعمال، افکار و گفتار خود با آنها، توجه میدهیم.
تاثیر طلاق بر اختلالات رفتاری کودکان ونوجوانان
حتما بارها شنیدهاید که جدایی والدین زندگی فرزندان را تباه میکند و عامل اصلی تمامی مشکلات روحی و روانی و رفتاری فرزندان به شمار میآید .
به گزارش ایونا ، تحقیقات بسیار زیادی در مورد تأثیر جدایی والدین بر زندگی فرزندان انجام شده است که اغلب آنها بدون بررسی علل مشکلات رفتاری یا ذهنی کودکان طلاق، با نگاهی سطحی و ساده، جدایی والدین را عامل تمامی اختلالات رفتاری ذکر کردهاند و با توجه به این فرضیه اشتباه، مانع جدایی بسیاری از زوجها شدهاند .
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :28
عواقب و پیامدهای احتمالی طلاق یا تأثیر آن در پدیدههای روانی و اجتماعی فرزندان طلاق را میتوان چنین بر شمرد:
1 - بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی آنان.
2 - فحشا به ویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی.
3 - اعتیاد زنان، مردان و کودکان و استفاده از کودکان در توزیع موادمخدر و دیگر فعالیتهای غیرمجاز.
4 - پرخاشگری و ناسازگاری کودکان، فرار از منزل و ولگردی آنان.
5 - افت تحصیلی، خودکشی زن یا شوهر و حتی کودکان.
6 - کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده به ویژه بچههای طلاق.
7 - اهمال و مسامحه والدین در تعلیم و تربیت فرزندان، ایجاد آسیبهای روانی و اجتماعی برای آنان.
8 _ فرزندان پسر طلاق در همانندسازی مردانه دچار اشکالات زیادی خواهند شد و در بسیاری از موارد تمایلات هم جنس گرایانه از خود بروز میدهند و اتکای به نفس آنان نیز به شدت کم میشود.
9 - فرزندان طلاق با گذشت 5 سال به هیچ وجه نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را از دست دهند.
10 - بچههای طلاق آینده خوبی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و از آنجا که بیتوجهی خانواده را به مسائل و نیازهای خود لمس میکنند، در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و در مقیاس بالاتر، اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه
تعداد صفحات : "60"
فرمت فایل : "word"
فهرست مطالب :
مقدمه
5-1-روزه
5-1-1-روز در اناجیل اربعه
5-1-1-1- روزه گرفتن مسیح
5-1-1-2- پرهیز از ریا در روزه داری
5-1-1-3- روزه گرفتن ]یحیی[ و شاگردان یحیی
5-1-1-4- دعا و روزه شرط توفیق
5-1-1-5-روزه گرفتن پیروان مسیح
5-1-2- روزه در قرآن
5-1-2-1-روزه، حکم مشترک خدا در امتهای گذشته و حاضر
5-1-2-2-احکام روزه
5-1-2-3- نذر روزة مریم (س)
مقایسه
5-2-1- انفاق
5-2-1-انفاق در اناجیل اربعه
5-2-1-1- تشویق به کنج اندوزی در آسمان
5-2-1-2- انفاق، شرط کمال خواهی و رسیدن به حیات جاودانی
5-2-1-3-وای بر دو لتمندان
5-2-1-4-منع از همنشینی با دولتمندان
5-2-1-5- کیفر دوزخ برای زراندوزان
5-2-1-6-ارزشمندی انفاق فقرا
5-2-2- انفاق در قرآن
5-2-2-1-معنای اصطلاحی انفاق در قرآن
5-2-2-2-برخی از مصادیق انفاق
5-2-2-2-1- انفاق بر خانواده
5-2-2-2-2-انفاق بر والدین، اقوام و یتیمان و بیچارگان
5-2-2-2-3-1- انفاق برای جهاد در راه خدا
5-2-2-2-4- انفاق در یاری رساندن به دین خدا
5-2-2-2-5-انفاق در زمینة دوستی
5-2-2-3-شیوه های ترویج فرهنگ انفاق
5-2-2-3-1- شیوه های تشویقی
الف. انفاق عامل برتری
ب. قرار گرفتن در زمرة صاحبان خرد
ج. تجارت با خداوند
د. تشویق به انفاق در مقابل رباخواری
5-2-2-3-2-روشهای تخدیری
الف.کیفر سیم و زراندوزی
ب. انفاق و ترس از مرگ
ج.انفاق و ترس از قیامت
د.انفاق و بیم هلاکت
5-2-2-4-آثار انفاق
5-2-4-1- ورود به رحمت الهی
5-2-2-4-2- برطرف شدن حزن و اندوه
5-2-2-4-3- جبران انفاق
5-2-2-4-4- برکت مال و ثروت
5-2-2-4-5- پاداش عظیم و اجر اخروی
5-2-2-5- موانع انفاق
5-2-2-5-1- سوء برداشت از مفاهیم تقدیر و سرنوشت
5-2-2-5-2- نفاق
5-2-2-5-3-بخل
5-2-2-5-4- اقتار
5-2-2-6- آفات انفاق
5-2-2-6-1- آزاد و اذیت
5-2-2-6-2-منت
5-2-2-6-3- اکراه در انفاق
5-2-2-6-4- اسراف
5-2-2-6-5- ریا
مقایسه
5-3- ازدواج و طلاق
الف) ازدواج
5-3-1-ازدواج در اناجیل اربعه
5-3-1-1-1- اردواج در متن خلقت
5-3-1-2- ازدواج، پیوند الهی
5-3-2-ازدواج در قرآن
5-3-2-1-آفرینش همسران از یک جنس
5-2-2-2- ازدواج، مایة سکون و آرامش متقابل همسران
5-3-2-3- ازدواج همراه با آرامش، از جمله نشانه های خداوند
5-3-2-4- ازدواج و تشکیل خانواده در پیامبران
5-3-2-5- همسران، تن پوش و تکامل دهندة یکدیگرند
5-3-2-6- توصیه های قرآن در مورد ازدواج
5-3-2-7- ازدواج های ممنوع در قرآن
بخشی از فایل :
مقدمه
یکی دیگر از موضوعات مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه، موضوع احکام و فروعات فقهی است که این امر هم در تعالیم و آموزه های موجود مسیح در اناجیل چهارگانه و هم در آیات شریفة قرآن کریم بدان اشاره شده است. در این دو کتاب علاوه بر آنکه به موضوعات مهمی از قبیل خداشناسی، معاد و داستان پیامبران و نیز اخلاقیات اشاره شده از ذکر احکام عبادی و اجتماعی و حتی اقتصادی فروگذار نشده و برای تکاهل و هدایت پیروان خویش، احکام و دستورات و فروعات دیگری را به آنها گوشزد نموده اند. همچنانکه عیسی می گفت:«گمان مبرید که آمده ام تا تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را منسوخ کنم، من آمده ام تا آنها را تکمیل نمایم و به انجام برسانم»(متی:5:17). مسیح آمد تا حقیقت دین را از زیر آوار نفس گیر شریعت سخت گیرانة فریسیان یهودی بیرون کشیده، آفتابی کند. فریسیان با حهود بر ظواره شریعت روزنه های درخشش گوهر دین را کور کرده بودند و به نام دین، راه را بر ملکوت خدا بسته بودند. البته هرگز مسیح احکام شریعت را سبک نمی شمرد و ترک آنها را روا نمی دانست:«به راستی به شما می گویم که از میان احکام تورات، هر آنچه باید عمل شود یقیناً همه یک به یک عملی خواهند شد، پس اگر کسی از کوچکترین حکم آن سرپیچی کند و به دیگران نیز تعلیم دهد که چنین کنند او در ملکوت آسمان از همه کوچکتر خواهد بود.»(متی،18:5).
قرآن کریم نیز شرط ایمان و تقوا را ایمان به پیامبران و کتابهای پیشین آسمانی میداند. قرآن کریم خود را مصدق و مؤید کتابهای پیشین می داند و اگر از هیمنة خویش بر کتابهای پیشین سخن می گوید به شأن نگاهبانی خویش از میراث پیشینیان- همراه با حق تصرف در برخی از جزئیات- اشارت دارد. از این رو ما به آنچه آخرین پیام آسمانی آورده است مأمور و متعهدیم، نه از آن رو که خط بطلانی بر شرائع گذشته می کشد، بلکه از آن رو که آیین حنیف نوح، ابراهیم، موسی و عیسی را احیاء کند و غبارها را از چهرة پاک آن می زداید تا هرچه بیشتر، شعاع نور الهی بتابد و راه ملکوت آشکارتر شود. روشن است که در اینجا سخن از خطوط کلی و اصلی ادیان پیشین است وگرنه، تغییر و تبدیل در برخی از فروع در هر دین جدیدی وجود داشته و نشانة مراعات تحولات زمانه است.(درک: اناجیل اربعه بویژه آیه پیش گفته (متی،8:5) و قرآن کریم، آل عمران/50 که ناظر به تحلیل برخی از محرمات شریعت موسی توسط حضرت عیسی است و انعام/146-145 و اعراف 157 که به تغییر و تسهیل برخی از فروعات فقهی در اسلام نسبت به آیین های گذشته به ویژه یهود اشاره دارد.)
با این مقدمه، می توان گفت که احکام مشترک میان قرآن کریم و اناجیل اربعه از این قرارند: روزه، انفاق، ازدواج و طلاق.
5-1-روزه
5-1-1-روز در اناجیل اربعه
مسأله روزه از جمله مسائل و موضوعاتی است که به عنوان احکام عبادی در اناجیل وارد شده که به وجود این مسأله در میان پیروان مسیح و آیین او دلالت دارد که ذیلاً به آن اشاره می شود:
5-1-1-1- روزه گرفتن مسیح:
«آنگاه عیسی به دست روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را تجربه نماید. و چون چهل شبانه روز روزه داشت آخر گرسنه گردیده پس تجربه کنند نزد او آمده گفت اگر پسر خدا هستی بگو تا این سنگها نان شود. در جواب گفت مکتوب است انسان نه محض نان زیست می کند بلکه به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر گردد.»(انجیل متی، باب چهارم4-1)
5-1-1-2- پرهیز از ریا در روزه داری:
«اا چون روزه دارید مانند ریاکاران ترشرو نباشید زیرا که صورت خویش را تغییر می دهند تا در نظر مردم روز دار نمایند هر آینه به شما می گویم اجر خود را یافته اند. لیکن تو چون روزه داری سر خود را تدهین کن و روی خود را بشوی تا در نظر مردم روزه دار ننمایی بلکه در حضور پدرت که در نهان است و پدر نهان بین تو، ترا آشکارا جزا خواهد داد.» (انجیل متی، باب ششم، 18-16)
در این قسمت از انجیل متی، علاوه بر اشاره به اصل وجود روزه داری در آیین و تعلیمات مسیح، به اخلاق روزه داری اشاره شده است و اینکه در زمان روزه داری به واسطة ترشرویی و گرسنگی به شدت از ریای در ان بپرهیزید زیرا که اجرتان ضایع خواهد شد. بلکه برعکس در هنگام روزه داری، به خاطر پرهیز از ریاکاری سر و روی خود را مرتب و معطر کن تا آنکه دچار ریا نشوی و در برابر این تواضع، پروردگارنهابین، تو را آشکارا پاداش دهد.
5-1-1-3- روزه گرفتن ]یحیی[ و شاگردان یحیی:
«آنگاه شاگردان یحیی نزد وی آمده گفتند چون است که ما و فریسیان روزة بسیار می داریم لکن شاگردان تو روزه نمی دارند. عیسی بدیشان گفت آیا پسران خانة عروسی مادامی که داماد با ایشان است می توانند ماتم کنند ولکن ایامی می آید که داماد از ایشان گرفته شود در آن هنگان روزه خواهند داشت.» (انجیل متی، باب نهم، 15 و 14) و نیز در این قسمت نیز فقط به اصل روزه از زمان یحیی و پس از آن اشاره شده است.
5-1-1-4- دعا و روزه شرط توفیق:
«اما شاگردان نزد عیسی آمده در خلوت از او پرسیدند چرا ما نتوانسیم او را بیرون کنیم. عیسی ایشان را گفت به سبب بی ایمانی شما زیرا هر آینه به شما می گویم اگر ایمان به اندازة دانة خردلی می داشتید بدین کوه می گفتید از اینجا بدین جا منتقل شو البته منتقل می شد و هیچ امری بر شما محال نمی بود. لیکن این جنس جز به دعا و روزه بیرون نمی رود.»(انجیل متی، باب هفدهم، 21-19)
5-1-1-5-روزه گرفتن پیروان مسیح:
«و زنی نبیه بود حنا نام دختر فنوئیل از سبط اشیر بسیار سالخورده که از زمان بکارت هفت سال با شوهر بسر برده بود. و قریب به هشتاد و چهار سال بود که او بیوه گشته از هیکل جدا نمی شد بلکه شبانه روز به روزه و مناجات در عبادت مشغول می بود.» (انجیل لوقا، باب دوم، 37 و 36).
«آن فریسی ایستاده بدین طور با خود دعا کرد که خدایا ترا شکر می کنم که مثل سایر مردم حریص و ظالم و زناکار نیستم و نه مثل باجگیر، هر هفته ای دو مرتبه روزه می دارم و از آنچه پیدا می کنم ده یک می دهم.» (انجیل لوقا، باب هجدهم،12-11)
در این دو فراز از انجیل لوقا، به این نکته اشاره شده که مطابق تعالیم عیسی مسیح در تشریع روزه پیروان آن حضرت نیز به این امر مهم، اهتمام می ورزیدند.
همچنانکه در این چند فراز از اناجیل اربعه، ذکر شده، فقط به اصل وجود روزه در تعالیم مسیح و اقدام پیروان یحیی و عیسی به امر روزه اشاره شده است بدون آنکه به شرایط، حدود و کیفیت روزه در عقاید مسیح اشاره شده باشد.
5-1-2- روزه در قرآن
مسأله روز و احکام پیرامونی آن در آیات قرآن کریم وارد شده و به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام مورد تأکید و توجه قرار گرفته تا جایی که 67 آیه در قرآن به امر روزه و احکام و آثار آن اختصاص پیدا کرده است که ذیلاً به آن می پردازیم و از بیان مسائل تخصصی روزه در احکام فقه پرهیز می کنیم:
5-1-2-1-روزه، حکم مشترک خدا در امتهای گذشته و حاضر:
«یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»:
«ای اهل ایمان بر شما هم روزه داشتن فرض گردید چنانکه امم گذشته را فرض شد و این دستور برای آن است که پاک و با تقوا شوید.»
در این آیه، علاوه بر آنکه بر اصل وجوب روزه گرفتن برای مؤمنین و مسلمین اشاره شده به دو نکتة مهم دیگری هم اشاره شده است: نخست آنکه به روزه بعنوان حکم مشترک خداوند در میان تمام امتهای گذشته نگریسته شده و اینکه، روزه تنها اختصاص به اسلام ندارد بلکه برای ادیان گذشته نیز تشریع شده بود و این علاوه بر آنکه اهمیت روزه گرفتن را در شریعت الهی روشن می کند، به اشتراکات موجود در ادیان الهی از جمله روزه، اشاره می کند که چگونه ادیان توحیدی در مواضع و احکام گوناگونی با یکدیگر مشترکند و این خود، توحیدی بودن دین شما را تثبیت می کند که همة احکام از جانب یک شارع، تشریع شده است.
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات29
درک مفهوم این اصطلاح و جوانب مختلف آن حایز اهمیت است ،زیرا ما را با یکی از مقولات مهم اقتصادی که با ماهیت دوران اقتصادی - اجتماعی مربوطه دارای ارتباط است، آشنا میسازد. سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار میرود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در فرماسیونهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق میکند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی ارضای حوایج فرهنگی و بهداشتی وابسطه است .
علت ها
فقر و بدبختی به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز میکند که بعد از دوران اولیه انسانهای بدوی که در جریان ملیونها سال پیش زندگی میکردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوتهای اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است تازمانی که این شرایط حاکم باشد جامعه به دو شاخه فقیر وغنی تقسیم بندی است ویکی دیگر از دلایل فقر به طرز اشخاص فقیر برمی گردد انسان هائی که سواد مالی ندارند و قادر به تحلیل مسائل مالی خود نیستند و حتی به دنبال بهبود وضعیت موجود نمی باشند.
هشدارهای بهداشتی باید در زندگی اقتصادی و اجتماعی جوانان و زنان کاربرد داشته باشد. در جوامع و در میان قشرهایی که چنان فقیرند و چنان ناتوان و تحت سلطه دیگران که نخستین اندیشه به دست آوردن لقمه نانی است برای نمردن از گرسنگی توصیههای بهداشتی چندان کارساز نیست. بنا براین، در بهداشت و پزشکی، جامعهشناسی و فرهنگشناسی را باید در نظر داشت. شناخت جامعه و طبقات و اقشار آن بزرگترین کمک را به شناخت افراد آسیبپذیر و ناقلدهنده احتمالی بیماریها میکند. چیزی که اگر امروز در مورد آن کوتاهی شود، فردا خیلی دیر است.