علم اسلامی،مدیریت اسلامی
10 صفحه
تبیین مفهوم مدیریت اسلامى
استاد مصباح یزدى
تعبیر "مدیریت اسلامى" حاکى از این است که مدیریت مى تواند داراى دو وصف "اسلامى" و "غیراسلامى" باشد، و از اینروى این سؤال، مطرح مى شود: چه ارتباطى بین مدیریت به عنوان یک علم و بین اسلام به عنوان یک دین، وجود دارد؟
این پرسش در واقع یکى از جزئیات پرسش عامتر و کلى ترى است و آن این است: علوم و فنون مختلف، بویژه علوم انسانى، چه ارتباطى با ادیان خصوصاً دین اسلام دارند؟
پاسخ به این سؤال، نیازمند ارائه تعریف دقیقى از علم و دین است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 34
مقدمه
نظارت و کنترل یکی از ارکان مدیریت به شمار می آید و مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها و امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود.
مدیر در حیطه نظارت، کلیه فعالیتها را با برنامه می سنجد و در صورت تطابق شیوه ها و مقدار و نوع فعالیتها با برنامه و هدفهای تعیین شده، سلامت دستگاه مربوط را اعلام می کند ولی در صورت تطابق نداشتن عملیات واحدها و افراد با هدفها و برنامه ها مدیر باید از اصل هدایت استفاده کند و با هدایتها و راهنماییهای مناسب انحراف را اصلاح و خسارتها را جبران نماید. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدفها و انجام عملیات آگاهی یافته و قدرت پیگیری ایجاد می شود و زمان مناسب برای سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند. کنترل ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن را در سطوح مختلف بسادگی می توان احساس کرد. سازمان بدون وجود یک سیستم کنترل در تحقق هدفهای خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود بدرستی استفاده کند.
در اسلام ارزشیابی، حسابرسی و سایر اصطلاحاتی که در حقیقت برای بیان نظارت و کنترل مورد استفاده قرار گرفته، فراوان بحث شده است. در حقیقت سه مرجع بر کارگران و مدیران حکومت اسلامی نظارت دارند و یا به بیان دیگر، کارگزاران حکومت اسلامی در مقابل سه مرجع یعنی خدا، امام و مردم مسئولند.
در اسلام نظارت تنها در چارچوب وظایف دولت و حکومت خلاصه نمی شود، بلکه کلیه افراد جامعه موظفند بر اساس یک تکلیف شرعی همچون نماز و روزه بر امور اجتماعی و رفتار افراد و اطرافیان نظارت همگانی و عمومی داشته باشند. نظارت عمومی که به آن امر به معروف و نهی از منکر می گویند دارای مراحل و درجات مختلفی است و برحسب اینکه شخص چگونه مرتکب گناه شود، از تکلیف خود سرباز زند، نحوة برخورد با او و دادن تذکر تفاوت دارد. مسلمان معتقدند خداوند را همواره حاضر و ناظر بر امور می داند.
بنابراین چه کنترل باشد و چه نباشد احساس می کند که باید بر نفس خود مسلط باشد
و از جاده صحت و درستی منحرف نگردد. انسان متقی در اسلام، انسانی است که مجهز به یک دستگاه کنترل متشکل از اصول اعتقادی، عقل، فطرت، وجدان و ضمیر روشن می باشد. او خدا ترس است. چنین فردی قطعاً خود کنترل خواهد بود. التفات و توجه به مسائل حرام و حلال، پرهیز از گناهان و انجام کارهای صواب همه شیوه هایی هستند که فرد مسلمان را خود کنترل می سازد، بنابراین با انجام یک سلسله برنامه های فرهنگی و ارشادی می توان در چنین زمینه مساعدی بذر خود کنترلی را در سازمان پراکند و بارور ساخت.
هر رشته ای از رشته های گوناگون علوم را پایه ها و ارکانی است که مسائل مربوط در حوزه آن علم بر محور آن اصول می چرخند. و در ارتباط با آن اصول معنا می دهند، و آنگاه که یکی از ارکان مربوط متزلزل شود مجموعه آن سازمان فکری و علمی متزلزل خواهد شد.
مدیریت نیز همانند دیگر رشته های علوم از این قاعده مستثنی نیست و به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی دارای ارکان و اصولی است که شامل برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، نظارت و کنترل می باشد. بنابراین نظارت و کنترل یکی از اجزای اصلی مدیریت به شمار می رود به گونه ای که بدون توجه به این جزء سایر اجزای مدیریت مثل برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت نیز ناقص بوده و تضمینی برای انجام درست آنها وجود ندارد. در واقع زمانی که یک برنامه تهیه شد و برای اجرای آن سازماندهی صورت گرفت و رهبری و هدایت آن مشخص شد، انتظار این است که هدفهای برنامه تحقق پیدا کند و در اجرای برنامه، اطمینان وجود داشته باشد که روند حرکت دقیقاً به سوی هدفهای تعیین شده است.
بنابراین مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها، امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود.
ضرورت مدیریت در اسلام
در اجتماع منافع و مقاصد اشخاص با یکدیگر ارتباط و اشتراک پیدا می کند و برای هر چه مطلوبتر شدن این ارتباط و پایمال شدن حقوق، تعیین وظایف، معرفی حدود و رعایت حقوق ضرورت دارد تا حق از باطل و راستی از کژی مشخص گردد. اینجاست که هماهنگی بین افراد و واحدهای اجتماعی، هدایت بسوی هدف، نظارت بر ضوابط و ارزشیابی کارها، ضرورت مدیریت را روشن می سازد.
از دیدگاه اسلام ضرورت مدیریت تا آنجاست که اگر گروهی قصد مسافرت داشته باشند، درحالی که تعدادشان از سه نفر هم کمتر نباشد باید یکی از آن سه را به عنوان مدیر برگزینند تا روح نظم و انضباط را بر اجتماع کوچک حاکم گردانند، تا کارها در ناه نظارت و هماهنگی مدیر نتیجه مطلوب را به دست آورد.
پیغمبر اسلام حضرت محمد(ص) فرمود:“الاکان ثلاثه فی سفر فلید مروااحدهم”
“ هرگاه در مسافرت تعداد مسافران به سه نفر رسید باید یکی از آنها مدیریت گروه را به عهده گیرد.”( کنزل العمال، جلد6،ص717)
بنابراین ضرورت مدیریت در زندگی اجتماعی تا آنجاست که حتی بسیاری از حیوانات که به صورت اجتماعی زندگی می کنند بر اساس فرمان غریزه، مدیری را بر می گزینند تا در اداره محیط اجتماعی خود ناظر به ضوابط و مسئولیتها باشد، مطالعه در زندگی زنبور عسل و مورچگان می تواند این معنا را کاملاً روشن نماید.
قرآن کریم ضرورت مدیریت را در موارد گوناگون و با شکلها و شیوه های خاصی بیان می دارد تا جامعه بشری را به این اصل اساسی متوجه سازد. در قرآن کریم آمده است:
“ و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی”
“ موسی به برادرش هارون گفت: تو درمیان قوم من جانشینم باش.”( سوره اعراف آیه 142)
همچنین پیامبر اسلام نیز همانند دیگر پیامبران الهی، از جانب خداوند مامور شد تا در آخرین سال عمرش در سفر حجه الوداع، جانشین خویش را به مردم معرفی نماید و به طور رسمی و اختصاصی، با منصوب نمودن علی(ع) به خلافت و امامت، تکلیف مدیریت را در امور دین و دنیای امت اسلامی مشخص سازد.
“ یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس”
“ ای پیغمبر! آنچه از جانب خدای تو، در مورد معرفی علی(ع) بر تو نازل گردیده ابلاغ کن و اگر کار معرفی مدیریت امت اسلامی صورت نگیرد رسالت خدا را انجام نداده ای، دلهره نداشته باش که خداوند تو را از شر مردم بدخواه حفظ می کند.”( مائده، آیة 67)
{ سازمان بدون وجود یک سیستم کنترل در تحقق هدفهای خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود بدرستی استفاده کند.}
تعاریف کنترل و نظارت
در مورد کنترل و نظارت تعاریف مختلفی شده است که تعدادی از آن به شرح زیر آورده می شود:
نظارت کوششی که مدیریت در جهت تطبیق عملیات با برنامه انجام می دهد تا میزان صحت و سقم فعالیتها را به دست آورد.کنترل فرایندی است که مدیر از طریق آن عملیات پیش بینی شده را با عملیات انجام شده مقایسه می کند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه باید باشد و آنچه هست به رفع و اصلاح آنها اقدام می نماید.کنترل عبارت است از فعالیتی منظم که ضمن آن نتایج مورد انتظار در قالب استانداردهای انجام عملیات معین می شوند، سیستم دریافت اطلاعات طراحی می گردد، عملیات پیش بینی شده و انجام شده باهم مقایسه می گردند، اختلافات و انحرافات مشاهده شده ارزیابی و میزان اهمیت آنها مشخص می شوند و سرانجام اصلاحات لازم برای تحقق هدفها و ماموریتهای سازمان صورت می گیرند.کنترل تلاشی منظم است در جهت رسیدن به هدفهای استاندارد، طراحی سیستم بازخورد اطلاعات، مقایسه اجزای واقعی با استانداردهای از پیش تعیین شده و سرانجام تعیین انحرافات احتمالی و سنجش و ارزیابی آنها به روند اجرایی که در برگیرندة حداکثر کارایی است.ارزیابی تصمیم گیریها و برنامه ها از زمان اجرای آنها و اقدامات لازم برای جلوگیری از انحرافات عملیات نسبت به هدفهای برنامه و تصحیح انحرافات احتمالی را کنترل یا نظارت می نامند.نظارت چیزی نیست جز ارسال پیامهایی که بطور موثر، رفتار گیرنده پیامها راتغییر دهد.
نظارت عبارت است از فعالیتی که باعث تطبیق عملیات با برنامه می شود.این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
نگاهی برمدیریت اسلامی
یکی از دلایل پیشرفت کشورهای توسعه یافته، برنامه ریزی هدفمند ومدیریت کار آمد است. به مدد مدیریت مأموریتها و اهداف سازمانها تحقق مییابد، از منابع و امکانات موجود بهره برداری میشود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در میآید. مدیران در انجام وظایف خود فرایندی را دنبال میکنند که شامل اجزایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است.
مجموعه این فعالیتها است که مدیریت را شکل میدهد و هماهنگی و نیل به هدفها را میسر میسازد.(1)
اما دین مبین اسلام همان گونه که در سایر زمینه ها برنامه و راهکار ارایه کرده است، در زمینه مدیریت نیز هدایتهایی را توصیه می کند که البته برای تنقیح مدیریت اسلامی الگوها ومصادیقی از مدیران موفق جامعه اسلامی را معرفی می کند.در این نوشتار کوشش می شود نکات برجسته از الگوهای مدیریت اسلامی تشریح شود.
تعریف مدیریت:
مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیم گیری صورت میگیرد.(2)
تمام حوزههای قرآنی، تذکرات مدیریتی دارد، که مدیریت و رهبری الهی درجامعه بشری، نیازمند تربیت و هدایت فکری و قلبی است. و نزول تدریجی قرآن نشان میدهد که مدیریت اسلامی به کمک مشورت و خط و مشی فکری الهی و تقویت روحیه مستمر نیاز دارد تا انرژی و تحرک لازم بر تداوم مسیر فراهم آید.(3)
بنابراین قرآن کریم یک منبع عام مدیریت اسلامی است. حوزه خاصی از مباحث قرآن که بر مدیریت اسلامی عنایت دارد، قصص قرآن است و آن سیره انبیاء و اولیاءالهی است که در قرآن منعکس شده است.
اصل عدم تقدم بر خداورسول
یکی از اصول مهم در قرآن اصل عدم تقدم بر خداوند وپیامبراست.این اصل به عنوان شاخص فراگیر و اولین اصل، برعدم تقدم بر خداوند و پیامبر تاکید می کند. این اصل در حوزه بیان تئوریها، نظریهها، آراء و خط مشیها چه به صورت جزئی و چه به صورت کلی، مطرح است. هرجا که خدا و پیامبر حکمی داده باشند، چه در حوزه عمل و چه در حوزه علم، باید تبعیت شود.
دلیل نظری: قرآن کریم ضوابط و معیارهای حاکم بر روابط اجتماعی را مشخص میکند:
«یا أیها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله و اتقو الله إن الله سمیع علیم»(حجرات،49/1).
اطاعت پیامبر از خدا
در این حوزه پیامبر نه تنها مکلف به اطاعت است بلکه اولویت در تبعیت دارد. قرآن کریم میفرماید: «فاصبر لحکم ربک و لاتکن کصاحب الحوت اذ نادی و هو مکظوم» (قلم،68/48).
این یک سنت الهی است که در اطاعت از خداوند هیچ کس مستثنی نیست و همه باید در اطاعت از خداوند مساوی باشند. پیامبر هم به طریق اولی باید از خداوند اطاعت کند. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«و لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین فما منکم من أحد عنه حاجزین» (الحاقه،69/44-47)
حساسیت امر مدیریت اسلامی، اقتضا میکند که احدی اگر کوچکترین سستی در انجام وظیفه از خود نشان دهد عاقبت سختی را همراه داشته باشد.زیرا خداوند به سر نوشت و هدایت مردم بسیار حساس است و هرکس هم که امکانات وجودی بیشتری دارد، بیشتر باید رعایت کند. سخن تند و قاطع خداوند با پیامبر نشانه این است که هرچه این مدیریت در سطح بالاتری قرار داشته باشد، مجازات اهمال آن نیز شدیدتر خواهد بود. قرآن از لسان پیامبر(ص) تذکر داده است:
«إن أتبع إلا مایوحی إلی» (یونس،10/15).
پیامبر(ص)تاءکید می کند که او تابع محض آنچه از طرف خداوند بر او وحی می شود،است.ایشان میفرمایند: «أدبنی ربی فاحسن تأدیبی».(4)مضمون روایت این است که من تربیت شده خداوند هستم و در چار چوب و ضوابط الهی که تعیین کرده است رشد و نمو کردم و در مسیر و قوانین و مقرراتی که خداوند تعیین کرده است حرکت و سیر مینمایم و هیچگونه تخطی از فرامین الهی در مسیر زندگی نخواهم داشت.
خداوند در آیه دیگر تأکید میکند که: «وأنا أخترتک فاستمع لمایوحی»(طه،20/13)
یعنی پیامبر(ص) باید سخنان کامل خداوند را فهم کرده و اجرا کند. همین طور خداوند هشدار میدهد که اگر پیامبر تخطی کرد و در اجرای فرامین سستی نمود، با او به شدت بر خورد خواهد کرد که این نشان دهنده اسلوبهای مدیریتی خاص خداوند به عنوان عالی ترین مدیر در تمام عالم هستی با مدیر بعدی، یعنی پیامبر(ص)است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه
تعداد صفحات : "47"
فرمت فایل : "word"
فهرست مطالب :
مقدمه
امر به معروف و نهی از منکر
آیات نهج البلاغه
عدم اهتمام لازم به دو فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر
راز پیکار مجاهدان بزرگ و شهیدان در راه خدا
آیا امر به معروف و نهی از منکر شرط پنجمی دارد؟
آیا بین امر به معروف و نهی از منکر با زبان با امر و نهی بادست ملازمه است؟
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر
ریشه های فطری و غریزی امر به معروف و نهی از منکر
جایگاه امر به معروف در قرآن
نهی از منکر در جاهلیت
رابطه توحید با امر به معروف و نهی از منکر
رابطه نبوت با امر به معروف و نهی ا ز منکر
رابطه امامت با امر به معروف و نهی از منکر
چند درس از نهی از منکر امام حسین
نهی از منکر در سخت ترین شرایط
اثر امر به معروف در خود انسان
برکات سیاسی امر به معروف ونهی از منکر
توجیهات سیاسی امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر شدید ممنوع
مقاومت ایجالی
نفرین به کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و برخلاف گفتارشان رفتار می کنند.
درباره امر به معروف و نهی از منکر در نهج البلاغه
ترغیب به امر به معروف و نهی از منکر و پیروی قرآن کریم
عظمت امر به معروف و نهی از منکر
آیه های قرآن
نتیجه گیری
بخشی از فایل :
امر به معروف و نهی از منکر
مقدمه:
در هر جامعه ای برای حفظ جامعه از فساد و انحراف و سقوط نظارت عمومی و در بعضی موارد نظارت گروهی خاص بعنوان نماینده« ولی فقیه» لازم است تا به آنچه بر جامعه می گذرد نظارت کنند و جامعه و فرد را از رفتن به سوی فساد و انحرافات حفظ نماید. این موضوع در اسلام بطور وسیع و حساب شده و منطقی تحت طرح در لزوم دووظیفه بسیار مهم و امر به معروف ونهی از منکر عنوان شده است. این دو طرح و برنامه چنانکه در این مطالب بررسی شده اگر درست پیاده شود اهومی نیرومند برای ریشه کن کردن فساد و عاملی استوار برای سوق دادن فرد و جامعه بسوی تکامل همه جانبه معنوی و مادی خواهد شد. بر همین اساس ایات و روایات بسیار مسلمانان را به انجام این دو وظیفه مهم الزام می کند و تأکید فراوان در حفظ این دو وظیفه می نماید و بهترین دلیل بر اهمیت این وظیفه بزرگ می نماید آنکه حفظ دین و جامعه با تمام ابعادش بستگی به آن دارد به عبارت دیگر انسانها در پرتوی اجرای این دو وظیفه از پرتگاه سقوط نجات یافت و بسوی اوج تکامل انسانی پر می گشاید واین دو وظیفه ضامن اجرای سایر وظایف فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و عبادی خواهد شد و درطول تاریخ اسلام آثار درخشانی که در پرتو این دو فریضه بزرگ بدست آمده بیشمار است.
بسم الله الرحمن الرحیم
نام کتاب:حلیه المتقین امر به معروف و نهی از منکر
در رشحه از عقابت تارک اهم واجبات امر به معروف و نهی از منکر از محرماتست و آیات در خدمت او بسیار است و حضرت صادق(ع) از رسول خدا(ص) حدیث فرمود: که چون امت من امر به معروف و نهی از منکر نمایند منتظر بلا و متوقع عقوبت باشند. در حق تعالی ودر صحیح فرمود: ظاهر شد در قومی هرگز عمل شفیعی که فاش و آشکار کننده مگر آنکه طاعون در میان ایشان ظاهر شود و دردهایی چند پیشتر نبوده و در حدیث باین زیادتر هست که اشرار مسلط شوند و دعای اخیار در حق مردم متسجاب نشود. حضرت صادق(ع) فرمود:که کننده هر گناه پنهان نکند و مردم سرزنش و انکار او نمایند ضرر به خودش می رسد زیرا که ذلیل مینماید دین خدای عزیز و جلیل را و متابعت او می نماید دشمنان خدا در گناه و در حدیث نبوی(ص) تشبیه شده به کشتی که ترک همه غرق و هلاک شوند و اگر تأئید نکند ترک رفاقت اهل آن کشتی لازم است و فرمود که حق است مرا که مواخذه کنم بی گناه شما را به گناهکار و حال آنکه شما از شخصی گناه قبیحی می بیند پس انکار و آزارش نمی کنید تا ترک کند و فرمود: هر که معذور دارد ظلم کننده و او منع ننماید او را به ظلم او خدامسلط نماید میان بر او کسی را که بر او ظلم کند پس چون وی دعا کند مستجاب نکند و اجرش ندهد و سبزهای صحیح از حضرت باقر(ع) منقول است که یافتم در کتاب رسولخدا(ص) که چون بعد از من ظاهر شود مرگ مناجاتی در حدیثی زلزله و کم فروشی به قحط و کمی اجناس تبدیل شوند و در منع زکوه به رفع برکت زمین از میوه ها و زرع و در حدیث به مرگ و در جور حکام به معاونت ظلم و از نقض عهد به تسلط دشمن و در قطع رحم بافتادن مال بدست اشرار و در ترک امر به معروف و نهی از منکر که متابعت اهل بیت نکنند به تسلط بر آن و دعای خوبان هم مستجاب نشود و فرمود: امت من همیشه در خیرند تا امر به معروف و نهی از منکر و یاری هم می نمایند برخیره و چون ترک کنند بازگرفته شود از ایشان برکت ها و برهم مسلط می شوند و ناصری نداشته باشند نه در زمین و نه در آسمان و فرمود اینها دو خلقند از خلق خدا پس هر که یاری اینها کند خدا او را عزیز دارد هر که ترک نماید خدا او را مخذول دارد و در صحیح خدا فرمود؛: هر سال باران بی تفاوت می فرستد و لیکن صرف می کند از گنهکاران بسوی دشت و کوه و دریا به تحقیق که خدا عذاب می کند جعل را درسوراخش به باران به گناه اهل آن محل و حال آنکه در راه رفتن از اهل معصیت به او داده آنگاه فرمود:« فاعتبر و یا اولی الابصار» یعنی عبرت بگیرید و متنبه شوید از این کلام ای صاحبان بصیرت بدانگه اقل مراتب انکار به قلب است که رضا به برابری موجب شرک است که باید کوتاهی نکرد و در طعن و تخفیف و توبیخ و دشنام در حضور و غیبت اگر فایده نکندترک معاشرت واجب است و بالاتر از این تأدیب است زدن و حبس و حاکم شرعی را تا حکم قتل جایز یاواجب است و در غیر مرتبه اول که واجب عینی مطلق است واجب کفایی مشروط است بعد هم ضرر و تجویز تأکید مگر احتمال عدم اطلاع آن شخص به مسئله رود برای اتمام حجت باید ظاهراَ او را خبردار کند هرچند تجویز و تأئید نباشد و درصحیح سعدبن صدقه حضرت صادق(ع) از رسول خدا(ص) ذکر نمود که خدا دشمن دارد مومن ضعیف ایمان را که این کامل ندارد گفته او کدام است فرمود: مؤمنی که متوجه نهی منکر نشود سعد می گوید: سئوال کردند که آیا امر به معروف و نهی از منکر بر همه امت واجب است فرمود: نه بلکه مخصوص جمعی است که قدرت برآن داشته باشند و مردم اطاعتشان کنند و دانند معروف و منکر او دلیل این قول خدای تعالی است.« و لتکن منکم اخذ یدعون لی الخیر یامرون بالمعروف و ینهون من المنکر» یعنی می باید از شما جماعتی باشندکه بخواهند بسوی خیر و امر به معروف و نهی از منکر کنند. مولف می گوید: که مراد حضرت اختصاص بعضی صور است که موقوف باشد به اهل علم و الاعلم کافی است. به احادیث سابقه و در صحیح فرمود: سزاوار نیست مومن را از نشستن در مجلسی که در آن معصیت است و نمی توان تغییر آن داد و آیات و احادیث در این معنی بسیار است و درحسن فرمود: که هر که ایمان به خدا و. روز قیامت دارد باید ننشیند در آن مجلسی که در آن غیبت امام یانقص مومنی مذکور می شود.