بهینه سازی پیوسته الگوریتم سیمپلکس برای مسائل برنامه ریزی کسری تکه ای – خطی
تعمیم های روش شناخته شده سیمپلکس برای برنامه ریزی خطی در دسترس می باشد . که این روش برای حل مسائل مربوط به برنامه ریزی تکه ای خطی و برنامه ریزی کسری خطی به کار می رود. در این مقاله از روش سیمپلکس برای برنامه های خطی ، برنامه های تکه ای – خطی و برنامه های کسری خطی استفاده می کنیم . نتایج محاسباتی ارائه شده بیشتر بر اساس دیدگاه هایی است که عملکرد الگاریتم در مسائل آزمون تصادفی به دست می آید.
واژه های کلیدی : برنامه ریزی کسری ، روش سیمپلکس ، توابع خطی تکه ای
1- مقدمه
برنامه کسری خطی – تکه ای (plfp) می تواند تعریف شود به صورت
= برای به حداقل رساندن
Ax=b مشروط به اینکه
در اینجا (xj) fi یک تابع محدب خطی – تکه ای پیوسته و ( ) یک تابع معقر خطی تکه ای پیوسته است بطوریکه برای هر راه حل موجه ( ) X= می باشد .
A یک ماتریس m×n از مرتبه سطری کامل ، b یک بردار m بطوریکه bi≥ و =U یک بردار- X می باشد . مسائل شناخته شده برنامه ریزی خطی و مسائل برنامه ریزی خطی – تکه ای (PFP) و مسائل برنامه ریزی کسری خطی (LFP) همگی موارد ویژه ای از PLFP می باشند . فوریور تعمیم توسعه یافته مدل سیمپلکس را در برنامه ریزی خطی برای حل PLP و اسوارپ و ماتریس سیمپلکس مطرح شده را برای گسترش در حل LFP ارائه می دهند . در این مقاله ما به بحث و بررسی روش سیمپلکس برای حل PLFP و تعمیم و استفاده از روش سیمپلکس برای LP ، PLP ، LFP می پردازیم زمانیکه ، x و....و است plfp به plp تقلیل یافته و در این مورد الگاریتم ما به شکل الگاریتم فوریور کاهش می یابد . اگر x ... وj=1 و و به شکل خطی باشد (مثلا ً تکه ای – خطی با دقیقا ً یک تکه خطی ) سپس plfp به lfp و الگاریتم ما به الگاریتم اسوارپ و ماتریس کاهش یافته و تعدیل شده به صورت متغییرهایی گسترش می یابند . زمانی که خطی برای و وx و.... وj=1 باشد برای x و ...و j=1 ، plfp به lp با متغییرهای گوشه دار کاهش یافته و الگاریتم ما به روش سیپلکس معیار با متغییرهای گوشه دار تقلیل می یابد . این الگاریتم ما چارچوب واحدی برای حل مسائل بهینگی عمده فراهم نموده که در این مقاله به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است . مشهور است که plp می تواند به صورت lp با مقدمه ارائه شود . متغییرهای جدید در اینجا یک عدد با نقطه انفصال خطی باشد اگر می باشد . با استفاده از این انتقال ، plfp می تواند به عنوان یک lfp با متغییرهای X+ تنظیم گردد در اینجا یک عدد از نقطه انفصال خطی باشد اگر می باشد .
اما هر lfp می تواند به عنوان یک lp با یک محدودیت اضافی و یک متغییر مازاد تنظیم گردد . در مورد lfp با متغییرهای گوشه دار ، این تغییرات انتقالی در ثابت های گوشه دار در متغییر بالاتر و گوشه های پایین تر به وجود می آیند . عملکرد واضح این متغییر بالاتر و گوشه های پایین تر محدودیت های اضافی x2 را ایجاد می نماید . بنابراین اگر چه یک plfp می تواند به عنوان lp تنظیم شود اما این روش برای عملا ً مناسب نیست چون سایز ناشی از lp می تواند به طور قابل ملاحظه ای بزرگ باشد بخصوص زمانی که ما دارای گوشه هایی در بالا یا پایین در متغییرها می باشیم . مشابه الگاریتم فوریور برای plp ، الگاریتم ما از یک روش مستقیم استفاده می کند که عملکرد آن بر اساس AX=b می باشد . بنابراین مزیت عمده الگاریتم ما ساختار ویژه آن است . در صورتی که A بتواند برای بدست آوردن ضریب انتفاع مورد بهره برداری قرار گیرد . اگر چه الگاریتم ما می تواند به عنوان یک روش درصد شیب ویژه مورد ارزیابی قرار گیرد اما اعداد متناهی غیر قابل تشخیص در تابع هدف به طور موثری توسط طراحی متغییرهای غیر پایه منطبق با نقاط تنظیم می گردند .
در این مقاله به صورت زیر سازمان دهی شده است . در بخش 2 ما به معرفی نمادسازی های مختلف و تعاریف و نتایج پایه می پردازیم ما همچنین به بحث و بررسی تبدیل صورت از PLFP به LFP و LFP به LP خواهیم پرداخت . بخش 3 با الگاریتم ها برای PLFP سروکار دارد . توضیح و تشریح الگاریتم در بخش 4 ارائه می شود . بخش 5 الگاریتم سیمپلکس را برای PLFP با استفاده از نمونه های عددی نشان می دهد . نتایج تجارب محاسباتی مقدماتی در بخش 6 گزارش شده و در نهایت نتایج ملاحظات در بخش 7 ارائه می شود .
2- نشانه گذاری ها ، تعاریف و نتایج پایه
واژه ها و اصطلاحات و همین طور نمادگذاری ها در این بخش معرفی شده و در سراسر این مقاله مورد استفاده قرار می گیرد . اجازه دهید یک نقطه انفصال و نقطه انفصال باشد. اجازه دهید یک آرایش صعودی از عناصر مجزا در هر دوی و خطی باشد . بنابراین و می تواند به این صورت ارائه شود:
و
برای برخی از اعداد حقیقی
چون محدب است و مقعر است ، ما داریم :
تسلسل این توابع به این شکل نشان داده شده است :
از آنجایی که محدب و مقعر است ، انتقال استاندارد برنامه های خطی – تکه ای در برنامه های خطی مورد استفاده قرار می کیرد که به این شکل نشان داده شده است :
Plfp می تواند به عنوان برنامه کسری خطی فرمول بندی شود :
حداقل شده
مشروط براینکه
در اینجا
با استفاده انتقال شناخته شده کارنس و کوپر
این برنامه کسری می تواند به برنامه خطی تقلیل یابد :
تقلیل یافته
مشروط به
توجه کنید که تغییر شکل plfp به lfp یا lp به طور قابل ملاحظه ای مسأله سایز را افزایش می دهد اجازه دهید
مسأله زیر را مورد بررسی قرار دهید
AX=b , مشروط به اینکه
اجازه دهید ارزش بهینگی تابع هدف باشد قبلا ً :
در اینجا S مجموعه راه حل های ممکن است
قضیه زیر در نوشته های برنامه ریزی کسری شناخته شده است که به مورد plfp اختصاص یافته است .
قضیه 1- اجازه دهید یک راه حل بهینه برای plfp و باشد . سپس
بعلاوه یک راه حل بهینه با راه حلی بهینه برای plfp می باشد
قضیه 1 برای ایجاد شرایط بهینگی در روش سیمپلکس ما مورد استفاده قرار می گیرد .
3- الگاریتم سیمپلکس برای plfp
برای بحث و بررسی الگاریتم سیمپلکس برای plfp ما ابتدا نیازمند معرفی مفهوم جواب ممکن بنیادی (Bfs) برای plfp می باشیم . تعاریف ما دقیقا ً از تعریف bfs که توسط فوریور برای plpارائه شده است ، تبعیت می کند . اجازه دهید B یک ماتریس عادی m×m که شامل ستون های m از A می باشد . سپس B یک ماتریس پایه نامیده می شود . اجازه دهید شاخص i امین ستون B در ماتریس A و مجموعه شاخص ستون های B باشد . اجازه دهید به بردار M اختصاص داشته باشد که تطابق مختصات i برای متغییر است اجازه دهید
N={1,2, … , X}\B باشد . متغییرهای متغییرهای پایه نامیده می شود (تطابق با ماتریس پایه B) و N متغییرهای غیر پایه نامیده شده است . متغییرغیر پایه تطابق ارزش ها به نقطه انفصال یا می برد مثلا ً N برای برای متغییر غیر پایه ، اجازه دهید به شاخص اختصاص یابد . اجازه دهید باشد . ما سه وجه یک ساختار پایه می نامیم . ساختار پایه داده شده منطبق با Bfs اختصاصا ً تعریف شده به صورت :
در اینجا A,j ،j امین بردار ستون از ماتریس محدود A می باشد . ما این راه حل را به عنوان مطابقت Bfs با ساختار پایه قرار دادیم اجازه دهید باشد . اگر برای هر i باشد . سپس آن یک Bfs غیر تبهگن است .
قیاس منطقی 2 – اینجا یک راه حل بهینه برای plfp وجود دارد که یک Bfs می باشد
اثبات : اجازه دهید یک راه حل بهینه برای plfp باشد . برای هر j=1,… x یک شاخص همچون انتخاب نمایید . اجازه دهید
اجازه دهید و باشد . سپس هر راه حل بهینه برای LFP به شکل زیر است :
تقلیل یافته
Ax=b , مشروط بر اینکه
یک راه حل بهینه برای plfp است
در Bfs داده شده منطبق با ساختار پایه برای PLFP می باشد ، هر متغییر پایه یک نقطه انتقال از یا است . اجازه دهید به شاخص مثل ، m ... و2و1=i اختصاص یابد . بردار از محور افقی iام به صورت است که بردار با شیب – f منطبق با ساختار پایه می باشد . همچنین بردار – m از محور افقی i که به صورت است بردار محور افقی – g منطبق با می باشد . ارزش متغییر غیر پایه مجاز است که از نقطه انفصال اخیر در جهت گوشه سمت چپ یا جهت گوشه سمت راست تغییر یابد . بنابراین ما دو کمیت که به و اختصاص دارد مورد محاسبه قرار می دهیم که تعریف شده به صورت :
در اینجا Z یک مقدار از تابع هدف در راه حل ممکن پایه می باشد و و منطبق با بردارهای محور افقی f و محور افقی هستند . اگر باشد سپس به عنوان 0 تعریف می شود . به صورت مشابه زمانی که است سپس به شکل 0 تعریف می گردد . صراحتا ً برای همه متغییرهای پایه است . ما را به عنوان گوشه سمت چپ در ارزش کاهش یافته و را به عنوان گوشه سمت راست در ارزش کم شده برای متغییر در نظر می گیریم
قضیه 3 – (معیار بهینگی ) یک راه حل ممکن بنیادی غیر تبهگن در صورتی برای plfp بهینه است اگر و تنها اگر باشد
اثبات . اگر x یک راه حل بهینه غیر تبهگن برای plfp باشد . ما باید نشان دهیم که
باشد . اجازه دهید N شاخص مجموعه متغییرهای غیر پایه و برای باشد ، حالا
در اینجا
فرض کنید برای تعدادی از متغییرهای غیر پایه باشد . راه حل جدید را اینگونه مورد بررسی قرار دهید که
در اینجا یک جزء قرار دادی است .
به طور آشکارا یک راه حل عملی است . چون x غیر تبهگنی که می تواند بدین گونه انتخاب گردد
حالا
ما می دانیم که و به وسیله فرضیات می باشد و به این صورت نشان داده می شود :
این امر بهینگی x را نقض می کند . به طور واضح ما می توانیم این مورد را زمانی که است برای برخی متغییر غیر بنیادی اثبات نماییم .
از طرف دیگر فرض کنید یک Bfs غیر تبهگن می باشد که به صورت وxو...وj=1 و می باشد . ما باید را به عنوان یک راه حل بهینه برای plfp نشان دهیم. ثابت کردن آن به وسیله قضیه 1 تنها کافی است را نشان دهد در اینجا
آشکارا بنابراین است . اگر ممکن است اجازه دهید plp را بررسی نمایید :
مشروط بر اینکه
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کاربرد میکروارگانیزم ها (زیرسازواره ها) در تولید آنتی بیوتیک ها (پادزیست ها) و ارتباط آن با صنعت و فناوری در حوزه ی علم زیست شناسی
مقدمه :
بنام او که نامش درمان دلهای خسته، یادش شفای قلبهای شکسته و معرفتش معراج عارفان است. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، از میلیون ها سال نوری در عمق فضا گرفته تا هزاران کیلومتر در اعماق زمین از دشت ها و جنگلها و کوهستانها گرفته تا دریاها و اقیانوس های بیکران، همه و همه دارای اسرار ناشناخته و رموز کشف نشده ای هستند.
این اسرار در ذهن بشر چراها و چگونه هایی را پدید می آورد که پاسخ به این سؤالات یک نیاز اساسی برای هر فرد محسوب می شود. بشر از همان ابتدا درصد پاسخ به این نیاز خود به آمده است و گام هایی را در زمینه های مختلف علم برداشته است. از زمان انسان اولیه تا انسان غرق در زندگی ماشینی قرن بیست و یکم این اکتشافات به طرق ثبت شده اند تا همگان از آنها بهره ببرند. ما نیز با بهره گیری از این نتایج و تحقیقات به ثبت رسیده این تحقیق را گردآوری نموده ایم تا گامی هر چند کوچک در راه بی پایان علم در زمینه میکروارگانیسم ها برداشته باشیم. میکروارگانیسم ها، قدیمی ترین موجودات زنده روی زمین هستند ولی چون اندازه آنها بسیار کوچک است از دسته آخرین موجوداتی هستند که شناخته شده اند. این موجودات اهمیت ویژه ای برای انسان دارند. از ملموس ترین اثرات میکروارگانیسم ها بر روی جهان اطراف ما تجزیه است، اگر میکروارگانیسم ها نبودند نفتی هم وجود نداشت و یا اینکه جهان مملو از برگهای تجزیه نشده بود. در واقع بعد از شناخته شدن میکروارگانیسم ها پیشرفت قابل توجهی درامر بهداشت حاصل گردیده است از جمله تولید آنتی بیوتیکها چرا که دانشمندان با مطالعه میکروارگانیسمهای مفید و مضر(80% مفید و 20% پاتوژن یا بیماری زا هستند) و با استفاده از علم میکروبیولوژی که همان علم مطالعه و شناخته میکروارگانیسم هاست طول عمر آدمی را افزایش داده اند و دیگر از اپیدمی های کشنده نظیر آبله، طاعون، سرخک، دیفتری و ... همانند گذشته خبری نیست.
در صنعت نیز آدمی با استفاده از علم بیوتکنولوژی و نقش ارگانیسم ها به عنوان کاتالیست از میکروارگانیسم ها استفاده کرده است. در واقع میکروبیولوژی صنعتی، واژه ای قدیمی است که در مورد استفاده میکروارگانیسم ها در صنعت بیان شده است و امروزه آن را به تکنولوژی میکروبی Microbial Technalogy تغییر داده اند. میکروارگانیسم ها در صنعت کاربردهایی فراوان دارند. در صنایع غذایی، پزشکی و استخراج منابع و معادن و ... که مربوط به همان تکنولوژی میکروبی است که در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهیم شد.
روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات :
1-بخش عمده این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده است. بدین ترتیب که ما با مراجعه کردن به کتابخانه های عمومی در سطح شهر از جمله کتابخانه های امیرکبیر و ملی امام خمینی و .... منابع و مآخذی را که می توانست به ما در انجام این تحقیق کمک کند از طریق نام کتاب، نوع موضوع و یا نام مؤلف کتاب و نیز برگردان های موجود در کتابخانه ها جمع آوری کردیم. پس از مطالعه این کتاب ها و استخراج کلمات دشوار ویافتن معانی آن ها در دایره المعارف های پزشکی، توانستیم بهره برداری لازم از این کتاب ها را انجام دهیم.
2-روش دوم ما در این تحقیق استفاده از سایت های اینترنتی بوده است که در بخ ش منابع و مآخذ آدرس دقیق آن ها ذکر شده است.
3-مصاحبه با دو نفر از کارشناسان ارشد رشته میکروبیولوژی و تهیه گزارش و فیلمبرداری از صحبتها و کارهای عملی این عزیزان در آزمایشگاه نیز باعث گسترده شدن دامنه اطلاعات ما در این زمینه شد.
اهداف پژوهش :
هر فردی با زندگی در اجتماع و رشد و تکامل، سؤالهایی در ذهنش ایجاد می شود. که به دنبال یافتن پاسخ آن سوال ها مسیری را پیش می گیرد تا در انتها به هدف نهایی اش که در واقع پاسخ به آن سوالات است دست پیدا کند. زمانی که معلم ما موضوع این پژوهش را مطرح کرد و در ذهن ما سؤالاتی ایجاد شد که به دنبال یافتن پاسخ برای سوالاتی نظیر اینکه اصلا میکروارگانیسم ها چه هستند؟ منشأ تولید آن ها چیست و آن ها چگونه به وجود آمده اند؟ آیا آنها تقسیم بندی خاصی دارند یا تنها به یک گروه محدود می شوند؟ ویژگی های آنها چیست؟ این موجودات چه نقشی در زندگی ما انسان ها می توانند داشته باشند؟ آیا ما با آنها تماس مستقیم داریم یا اینکه به طور غیر مستقیم از آنها بهره می بریم؟ فواید و ضرر های آنها چیست؟ تأثیر آنها بر صنعت چیست و آنها منجر به تولید کدام مواد صنعتی می شوند؟ آیا ما در علم پزشکی هم می توانیم از آنها کمک بگیریم؟ در تولید فرآورده های دارویی نظیر آنتی بیوتیک چطور؟ آنتی بیوتیک اصلا از چه ماده ای ساخته شده و مکانیسم عمل آن چگونه است؟ میکروارگانیسمها چگونه در تمام زمان ها وجود دارند و شیوه های تکثیر و تولیدمثل آن ها چگونه است؟ با همکاری یکدیگر و همت و تلاش فراوان این پژوهش را انجام دادیم تا بتوانیم به قسمتی از سوالهای درون مغزمان پاسخ دهیم که همین هم شد و حدود 90% از سوالات ما پاسخ داده شد و ما سرافراز از انجام این پژوهش و همکاری خوبی که با هم داشتیم، توانستیم در این امتحان که سوالات آن به صورت فهرست وار در ذهنمان حک شده بود نمره خوبی کسب کنیم.
چکیده :
امروزه با مطالعات فراوانی که دانشمندان در عرصه های مختلف انجام داده اند، می توان بی اغراق ادعا کرد که استفاده از میکروارگانیسم ها انقلاب عظیمی در همه ابعاد زندگی انسان به وجود آورده است. بشر با شناخت میکروارگانیسم ها از گذشته تا کنون هم توانسته فعالیت های نامناسب آنها را بر زندگی انسان کنترل کند. در واقع از آنها بر علیه خودشان استفاده کند وهم از آنها در زمینه های گوناگون بهره ببرد.
در حال حاضر شاهد کاربرد میکروارگانیسم ها در تولید انواع محصولات دارویی از جمله آنتی بیوتیک ها هستیم. و یا از دیگ مواد حاصل از متابولیت آنها برای مصارف پزشکی و افزودنی های غذایی نظیر الکل ها، و یتامین ها، آنزیم ها و ... بهره می بریم.
همچنین در صنعت شاهد نقش موثر این موجودات ریز در زمینه های مختلف هستیم.
ما در این تحقیق سعی نموده ایم ابتدا با شناخت کامل از میکروارگانیسم ها، انواع، تاریخچه و منشأ آنها به کاربرد این موجودات در همه زندگی انسان پی ببریم همانند نقش آنها در سلامت انسان و افزایش طول عمر آدمی و یا پیشرفت صنعت و فناوری که صد البته همه کاربردهای این ریز سازواره ها با شناخت و طبق قوانین علم زیست شناسی میسر می گردد.
میکروارگانیسم ها و تاریخچه آنها
میکروارگانیسم ها موجودات ریز میکروسکپی هستند که با چشم دیده نمی شوند و طول آنها کمتر از 1mm می باشد. این ریزسازواره ها با وجود تشکیلات ساده شان قادر به فعالیت های اساسی فیزیولوژی هستند که موجودات آلی با ساختمان چند سلولی این کارها را انجام می دهند. جهان میکروارگانیسم ها (میکروب ها) را اولین بار تاجری هلندی به نام آنتوان وان لیونهوک مشاهده کرد. او با میکروسکوپ های ساده ای که ساخته بود، دانه های گیاهی، مو، آب، شیر، خون، بزاق، چرک لثه و اطراف دندان را مورد بررسی قرار داد و توانست قسمت های مختلف گیاهان، گلبول های خون و از همه مهمتر باکتری هایی را که امروزه می شناسیم ببیند و شکل آنها را ترسیم کند.
بعد از لیونهوک میکروسکوپ به تدریج تکمیل شد و به صورت امروزی در آمد. دانشمندان مختلف از جمله پاستور کم کم به کارهای میکروسکوپی پرداختند و نتایج خوبی، را به دست آوردند. در واقع بعد از آنکه لیونهوک نشان داد که موجودات میکروسکوپی زیادی در طبیعت وجود دارند، دانشمندان راجع به منشأ این موجودات ریز میکروسکوپی مشتاق به مطالعه شدند. در زمینه مبدأ میکروارگانیسم ها از ابتدا دو نظریه مطرح شد :
1)برخی از دانشمندان عقیده داشتند که این موجودات ریز میکروسکوپی (میکروارگانیسمها) خود به خود و از مواد بیجان بوجود آمده اند. که این نظریه تا سالهای زیادی بدون اثبات پذیرفته شده بود. بعد از چندین سال که یک کشیش ایتالیایی به نام « لازارو اسپالانزانی ثابت کرد :
2)میکروارگانیسم ها نیز مانند جانوران و گیاهان از همنوعان خود به وجود می آیند. که این نظریه تا کنون هم پابرجاست.
« انواع میکروارگانیزم ها»
میکروارگانیسم ها شامل : باکتری ها ، قارچ ها ، ویروسها ، جلبکها ، پروتوزداها ، گلسنگ ها، مخمرها و کپک ها هستند که در نگاه کلی تر می توان به ریکتزیاها، لوور، سسیانو با کتریها، کلامیدها و میکوپلاسماها هم اشاره کرد.
« باکتری ها» :
از نظر تعداد، باکتری ها بزرگترین گروه میکروارگانیسمها در مقایسه با سایر جمعیت آن است. باکتریها برای رشد به منبع کربن و انرژی نیاز دارند. برای انواعی از باکتری هایی که جهت اغلب عملیاتهای بیولوژیکی به کاربرده می شوند یک ترکیب آلی بعنوان منبع کربن و انرژی مورد استفاده قرار می گیرد. بدین صورت که میکروارگانیسم ماده ای آلی را اکسید نموده و مصرف می نماید.
برای سایر باکتری ها مانند کموسنتیک اتوتروفها یا کمولیتوتروفها منبع انرژی از اکسیداسیون یک ترکیب غیر آلی تأمین گشته که این منبع، کربن و کربن دی اکسید می باشد.
باکتری ها به عنوان یک گروه عمومی در ابتدا بر اساس اختلالات فیزیولوژی و مورفولوژی با استفاده از گوناگونی خصوصیات متابولیکی- فیزیکی خود، برای موقعیتشان تقسیم بندی می شوند. در واقع پاسخ گروه های مختلف باکتری به اکسیژن منجر به طبقه بندی آنها در سه دسته می شود :
دسته اول : باکتری های هوازی هستند که جهت رشد و فعالیت به اکسیژن نیازمند دارند.
دسته دوم : باکتری های غیر هوازی اختیاری که قادر به رشد محدود یافته در حضور و یا عدم حضور اکسیژن می باشند.
دسته سوم : باکتری های غیر هوازی حقیقی که فقط در محیط های عاری از اکسیژن رشد می نمایند.
از نظر درجه حرارت، تعداد زیادی از گونه های باکتری توانایی مقاومت در مقابل درجه حرارت پایین را دارند و در طی ماه های سرد زمستان در خاک یخ زده اند که البته درصدی از جمعیت میکروبی نیز در این سرما از بین خواهند رفت.
در مورد مناطقی که 8 تا 9 ماه از سال یخبندان می باشد و درجه حرارت محیط از تجاوز نمی نماید. میکروارگانیسم های سرمادوست به بیش از Kg 106 می رسد. در این شرایط باکتری هایی که تحمل درجه حرارت پایین را دارند. در حالت خوابیده باقی مانده و در فصل بهار در شرایط جدید فعالیت خود را شروع می نمایند. گونه ای دیگر از باکتریها در شرایط گرم وخشک که رشد متوقف می شود، یافت می شوند که از جمله آنها می توان به باسیلهای اسپورزا اشاره کرد.
در صورت وجود داشتن نیتروژن کافی، قبل از افزودن مواد آلی، باکتری ها و قارچها اولین میکروارگانیسمهایی هستند که در هر اکوسیستمی شروع به رشد می نمایند ولی در محیط های اسیدی این گروه میکروبی غالبا کمتر از یک درصد تعداد کل میکروبهای زنده را تشکیل می دهد.
ساختار باکتری ها :
1-هسته باکتری ها : باکتری ها پروکاریوتند و بر خلاف یوکاریوت ها، ماده ای وراثتی آنها درون هسته سازمان نیافته قرار دارد.
اندازه سلولی : بیش تر باکتری ها در حدود 1µ m قطر دارند. سلولهای یوکاریوتی به طور متوسط 10 برابر بزرگتر از باکتریها که پروکاریوتند هستند.
3-چند سلولی بودن : باکتری های تک سلولی اند. گاهی بعضی از باکتریها به هم می چسبند و ساختارهای رشته مانندی را پدید می آورند. اما نمی توان چنین ساختارهایی را پر سلولی نامید و در واقع سیتوپلاسم آنها ارتباط مستقیمی با یکدیگر ندارد.
4-تولیدمثل : باکتری ها از تقسیم دوتایی تولید مثل می کنند. کروموزوم باکتری از DNA حلقوی تشکیل شده است اما کروموزوم های یوکاریوتی حاوی DNA خطی هستند باکتری ها به یکی از سه شکل : با سیلوس ( میله ای شکل )، کوکوس(کروی شکل) و اسپیریلیوم(مارپیچی شکل) دیده می شوند و به دو دسته کلی آرکی باکتری و یوباکتری طبقه بندی می شوند.
بیش تر بویی که از خاک استشمام می شود به دلیل باکتریهای هتروتروف است که به همراه قارچها، این دو دسته تجزیه کننده های اصلی دنیا می باشند. باکتری ها را بر اساس نوع دیواره سلولی آنها به دو گروه تقسیم می کنند :
گرم-مثبت و گرم-منفی، وقتی که با یک عفونت بیمار می شویم، یکی از اولین مواردی که پزشک درباره باکتری مسبب بیماری می خواهد بداند، واکنش گرم آنهاست چرا که باکتری های g- و g+ توسط آنتی بیوتیک های گوناگون نابود می شوند. پس دانستن واکنش گرم باکتری ها مهم است چون حساسیت باکتریها به آنتی بیوتیک ها متفاوت است و این تفاوت باعث تجویز بهترین نوع آنتی بیوتیک علیه بیماری می شود. اختلاف باکتری های گرم مثبت وگرم منفی در این است که باکتری های گرم-مثبت نسبت به باکتریهای گرم-منفی، لایه پپتیدی و گلیکانی ضخیم تری دارند.
« قارچها» : تا زمان های طولانی زیست شناسان قارچها و گیاهان را در یک گروه قرار می دادند چون قارچها متحرک نیستند، دیواره سلولی دارند و بعضی از آنها اندامهایی مانند ریشه می دوانند. اما قارچها ویژگی های منحصر به فرد دیگری دارند که باعث قرار گرفتن آنها در فرمانرویی جداگانه می شود. قارچها کلروفیل ندارند و بنابراین قادر به انجام فرایند فتوسنتز نیستند و از آنجایی که قارچها هتروتروف اند انرژی خود را از راه تجزیه مولکولهای آلی موجود در محیط خود به دست می آورند.
« ویروسها» :
ویروس قطعه ای از نوکلئیک اسید است که درون پوششی از پروتئین قرار دارد. ویروسها از باکتری ها بسیار کوچک ترند و اکثر آنها با میکروسکوپهای الکترونی قابل مشاهده اند. ویروسها برای تولیدمثل وارد سلول فرد میزبان می شوند و ماده ژنتیک خود را به درون سلول فرد وارد می کنند و از این طریق فرد را بیمار می نمایند.
ویروس توسط دانشمندانی که به دنبال عامل بیماری موزائیک گیاه تنباکو بودند در قرن 19 کشف شد و از نظر شکل، ویروسها به دو دسته مارپیچی و چند وجهی تقسیم می شوند.
« جلبکها» :
جلبکها نوعی از گیاهان دریایی یا به عبارتی دیگر میکروارگانیزم های آبزی هستند که عمل فتوسنتز را به خوبی انجام می دهند. این میکروارگانیزم ها در مناطق مرطوب و دریاها زیست می کنند و اکثرا اتروتروف هستند و به دو دسته تک یاخته و پر یاخته تقسیم می شوند. به طور کلی درباره این میکروارگانیسم ها می توان گفت که آن ها گیاهانی با ساختمان ساده و بر خلاف گیاهان آلی فاقد آهن هستند. برخی از جلبک ها تک سلولی و برخی دیگر پر سلولی اند که براساس نوع انگیزه فتوسنتزی و شکل سلول و پیکرشان می شوند. اگر جلبکها را بر اساس رنگیزه ها تقسیم بندی کنیم آن ها در سه گروه جلبک های قرمز، جلبک های سبز و جلبک های قهوه ای قرار می گیرند.
« پرتوزواها » :
میکروارگانیزم های تک یاخته ای هستند که بسیاری از فعالیت های حیوانات پر یاخته ای را از خود نشان می دهند. پرتوزواها در خاک و آب و یافت می شوند، دارای غشاء هسته اند و بر خلاف باکتری ها می توانند از مواد جامد استفاده کنند.
« گلسنگ ها» :
جاندارانی هستند استثنائی که حاصل هم زیستی بین یک قارچ و یک فتوسنتز کننده مثل جلبک سبز می باشند : جزء فتوسنتز کننده کربوهیدراتها را می سازد و جزء قارچی تأمین مواد معدنی و محافظت از فتوسنتز کننده را بر عهده دارد.
گلسنگ ها می توانند در برابر خشکی و انجماد مقاومت کنند. در چنین شرایطی آنها به خواب می روند و در صورت بروز علائم لازم زیستی دوباره به محیط باز می گردند و به رشد خود ادامه می دهند.
« مخمر » :
مخمر ها موجودات یوکاریوتی هستند که دارای یک پلاسمید می باشند و بنابراین به عنوان ناقل در تکنیک های مهندسی ژنتیک شرکت می کنند.
مخمر میکروارگانیسمی است که به سادگی نگهداری می شود و در مقیاس بزرگ آزمایشگاه قابل کشت است. میکروارگانیسم هایی که باعث ترش شدن شراب می شوند از نوع مخمرها هستند و نخستین بار توسط لویی پاستور کشف شدند.
او دریافت که در شراب دو نوع مخمر وجود دارد و در واقع مخمرها جزیی از شرابند که در مشیره میوه رشد می کنند و قند آن را به الکل تبدیل می نمایند که البته نوع خوب مخمر باعث این تبدیل می شود و نوع دیگر آن سبب تبدیل الکل به یک نوع اسید می شود. سلولهای مخمر در گرمای زیاد قادر به ادامه فعالیت نیستند و از بین می روند. با این کشف پاستور صنعت شراب سازی فرانسه نجات پیدا کرد. زیرا خطر ترش شدن شرابهای آنان همیشه تهدیشان می کرد.
« کپک ها» :
میکروارگانیسمهایی هستند که روی مواد غذایی رشد و نمو می نمایند. اگر چه رشد کپکها بر روی مواد غذایی آنها را غیرقابل مصرف می سازد واز عوامل فساد در مواد غذایی هستند ولی کپک های مفیدی نیز وجود دارند که در تهیه بعضی از مواد غذایی مثل بعضی پنیرها و ماکارونی و ... شرکت می نمایند.
فصل دوم
آنتی بیوتیک ها و تاریخچه آن ها :
آنتی بیوتیک به ماده ای گفته می شود که توسط میکروارگانیسم ها تولید می شود و یا به صورت غیر مستقیم از محصولات تولید شده توسط آنها بدست می آید. و وظیفه آنها ممانعت از رشد میکروارگانیسمهای دیگر (پاتوژن) است. البته امروزه اغلب دانشمندان نام آنتی بیوتیک را به مواد ضد میکروبی که از گیاهان آلی گرفته اند هم می دهند.
میکروارگانیسم های تولید کننده آنتی بیوتیک ها شامل : قارچها، باکتریها، کپکها، مخمرها، الک ها و ... اند. این مواد به عنوان متابولیت ثانویه میکروارگانیسم ها به طور معمول در زمان رشد حداکثر میکروب تولید می شوند. و بیشترین غلظت آنتی بیوتیک ها در زمان مرگ میکروارگانیسم به دست می آید ؛ بنابراین تولید آن مستلزم زمان نسبتا طولانی (7-5 روز) است.
یک آنتی بیوتیک باید دارای ویژگی هایی باشد تا بتوان از آن برای درمان بیماریها استفاده کرد :
!)در بدن موجود زنده قدرت ضد میکروبی قوی داشته باشد. 2)در بدن فرد، واکنش های زیان بخش و نامطلوب ایجاد ننماید؛ به عبارت دیگر سمی نبوده و دارای اثرات هیستامین مانند آلرژیک نباشد.
3) باید ( آب)، سرم فیزیولوژیک و مایعات بدن محلول باشد.
4)باید ساختمانی نسبتا پایدار وثابت داشته باشد.
برای شناخت بهتر آنتی بیوتیک ها بهتر است تاریخچه آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
در سال 1889، اولین بار وونیم اصطلاح آنتی بیوز، یعنی تضاد بین یک میکروارگانیسم و فرآورده میکروارگانیسم دیگر را که موجب از بین رفتن میکروارگانیسم اولی می شود بکار برد. مدتهای مدید مشاهده شده بود که از رشد کلنی های موجود در کشتهای آزمایشگاهی در اثر آلودگی با یکی از میکروارگانیسم های خاک یا هوا جلوگیری می شود. کم کم این نظریه به وجود آمد اگر در کشتها از رشد باکتریهای مضر جلوگیری شود ممکن است موادی که این میکروارگانیسمها تولید می کنند برای درمان بیماریها مفید باشند. « لو» و « امریک » در سال 1899 دریافتند که « پایوسیاناز » یعنی ماده ترشح شده از « سودو موناس» آئروژونیوز » برخی از باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی را نابود می کند اما این تحقیقات به تولید آنتی بیوتیک منجر نشد، تا سال 1929 که پنی سیلین به عنوان اولین آنتی بیوتیک توسط الکساندر فلمینگ در آزمایشگاه بیمارستان « سنت مری» (لندن) کشف شد.
این دانشمندان ضمن بررسی کشت استافیلوکوک در سطح پتری دیش حاوی آگار مشاهده کرد که قسمتی از محیط کشت شده به وسیله کپکی به نام پنی سیلین نوتاتوم آلوده شده است. و این کپک از رشد استافیلوکوک جلوگیری کرده است. و همچنین دریافت که مایع حاصل از کشت قارچ مذکور، رشد باکتریها را متوقف می سازد. فلمینگ این ماده ضد میکروبی موجود در عصاره استخراج شده از کشت پنی سیلین نوتاتوم را پنی سیلین نامید. که البته، امروزه پنی سیلین از پنی سیلیوم کریزوژنوم تهیه می شود زیرا پنی سیلیوم نوتاتوم به علت بازده کم تقریبا منسوخ شده است.
شاید اگر در محقق انگلیسی به نام های«فلوری » و « شن » در سال 1939 عصاره سیلیوم را استخراج و خالص نمی نمودند و این کار را رد سطح وسیع به منظور آزمایش های درمانی به کار نمی بردند نتایج بدست آمده توسط فلمینگ در بوته فراموشی می افتاد. نتایج به دست آمده از کار این دو محقق بسیار جالب بود و کاملا قابل استفاده یدگر دانشمندان قرار گرفت. در واقع این دو محقق طریقه ی بدست آوردن آنتی بیوتیک ها از کشت ها را ابداع نمودند.
همچنین جنگ جهانی دوم لزوم کشت قارچ و تهیه تجارتی پنی سیلین را تایید نمود و ارزش و اهمیت پنی سیلین را آشکار کرد.
بعد از کشف پنی سیلین «دوبو» در سال 1939 یک آنتی بیوتیک به نام تایروتریسین را در کشتهای متغیر شده یافت. سپس نشان داد که این آنتی بیوتیک دارای دو پلی پپتید است به نام های گرامسیدین و تایروسیدین. که گرامسیدین علیه باکتریهای استرپتوکوک همولینک، پنوموکوک، تتائوس (عامل کزاز) و گانگزن عمل می کند، در حایل که تایروسیدین. بر انواع مختلفی از باکتریهای گرام مثبت موثر است.
امروز این دو ماه را برای استعمال موضعی در انسان و تلقیح در گیاهان به کار می برند.
جستجو برای یافتن آنتی بیوتیک های دیگر، بخصوص علیه باکتریهای گرم منفی (مانند: عامل بیماری سل) ادامه یافت. تا اینکه در سال 1994، واکسمن و همکاران او، استرتپومایسین را از استرپتومایسیس گریزئوس موجود در خاک ایزوله کردند، که این ماده عامل سل موثر است.
انواع آنتی بیوتیک ها:
- آنتی بیوتیک های بتالاکتام (B.laktaim):
این دسته از آنتی بیوتیک ها شامل پنام ها و سنام ها می باشد.
1) پنام ها: دارای ساختمان پنامی بوده و فقط توسط قارچ ها تولید می شوند.
2) سفام ها: توسط قارچ استرپتوسین تولید می شود و نسبت به پنام ها از اهمیت بیشتری برخوردارند. از سفام ها می توان به نوکاردیسین و کلاوم ها اشاره کرد.
- نوکاردیسین: یک آنتی بیوتیک نسبتا ضعیف است که علاوه بر استرپرتومیسین ها، توسط قارچ نوکاردیا تولید می شود و جنبه ی تحقیقاتی نیز دارد. – کلاوم ها: اخیرا وارد بازار دارویی شده اند و اهمیت زیادی دارند. کلاونیک اسید بعنوان مهم ترین آنتی بیوتیک این گروه بوده و از سال 1995 وارد بازار دارویی آمریکا، اسپانیا و پرتغال شده است و بر روی باکتریهای g- و g+ اثر دارد.
کلاونیک اسید غالبا با آمپی سیلین و آموکسی سیلین به کار می رود.
- منوباکتام: تفاوت اساسی این گروه از آنتی بیوتیک ها در حلقه بتالاکتایم است که این گروه فقط یک حلقه بتالاکتامی دارند. و دارای طیف اثر وسیع هستند.
- آمینوگلیوکوزیدها: از نظر درمانی و صنعتی دومین گروهی هستند که در شرایط آزمایشگاهی تولید می شوند و به صورت تزریقی مصرف می شوند. استرپتومایسین اولین آمینوگلیکوزیدی بود که چهار سال پس از پنی سیلین کشف شد، و هنوز هم پس از گذشت حدود 62 سال کاربرد وسیع درمانی دارو، از آنتی بیوتیک های دیگر این گروه می توان کانامایسین، جنتامایسین، آمیکاسین، نئومایسین و ... را نام برد. که در این قسمت به شرح مختصری از انواع این آنتی بیوتیک ها می پردازیم.
- استرپتومایسین: مهم ترین عضو این گروه بوده و هم زمان با کشف آن کاربردهای فراوانی را به دنبال داشت. دارای طیف اثر وسیع بوده و بر روی باکتریهای g+ و g- عمل می کند.
- نئومایسین: این آنتی بیوتیک در سال 1949 از استرپتومایسیس فراد یا بدست آمد و تنها آمینوگلیکوزید خوراکی است و برای ضد عفونی دستگاه گوارشی است.
- لیدیومایسین: بر علیه باکتریهای g+ و g- بسیار موثر است. و حتی بر روی باکتریهای مقاوم نیز موثر است و توسط استرپتومایسیس لیویدوس تولید می گردد.
- کانامایسین: در سال 1957 کشف گردید. و در دهه 90 به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. این دارو از استرپتومایسیس کانامتیتکوس تولید می شود.
- جنتامایسین: از میکرومونوسپو را پوره پوره آ و میکرومونوسپور اکینوسپورا تولید می شود. و به صورت ترکیبی از سه شکل C1 و C1a و C2 مصرف می شود.
- ماکرولیدها: در سال 1952 از سوه ای به نام استرپتوماسیس ارتیرئوس تولید شد. که در درمان عفونتها مفید است. و از انواع آن تتراسیکلین است که از استرپتوماسیس اورئوفاسینس تولید و بعد از آن 6 زیر شاخه آن وارد بازار دارویی آمریکا شد: 1) متاسیلین 2) مینوسایکین 3) تتراسیکلین 4) دملکوسیکلین 5) اکسی تتاسیلکین 6) داکسی سایلکین.
- آنتی بیوتیک های متفرقه: وانکومایسین در سال 1956 کشف شد و 1449 دالتون وزن دارد. از انواع این دسته از آنتی بیوتیک ها مکیندامایسین (1962 سال از استرپتومایس لینکونیس) و کاپوئومایسین (مصرف عضلانی) و کلرامفنیکل (1947 سال از استرپتو ونزوئلا) را می توان نام برد.
- آنتی بیوتیک های ضد قارچ: این گروه طیف اثر نسبتا وسیعی دارند و بر روی مخمرها و قارچ های گوناگون اثر دارند. آمنوتویسین و نیستاتین دو آنتی بیوتیک ضد قارچ اند.
- مواد ضد میکروبی: این گروه طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها هستند که اثر ضد میکروبی نشان می دهند و بر باکتریها حساسیت فراوان دارند. اما اکنون استفاده از بعضی از آنها به علت سمیت منع شده است.
- مواد ضد ویروسی: تعداد معدودی از این گروه در درمان عفونت های ویروسی انسان بکار می روند. محل های هدف احتمالی این داروها جلوگیری از جذب سطحی ذره ویروس از سلول میزبان، جلوگیری از نفوذ داخلی سلول ویروس جذب شده و همچنین ممانعت از سنتز پروتئین یا اسید نوکلئیک می باشد.
چگونگی تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکروارگانیسم ها:
آنتی بیوتیک ها به طور کل از سه منبع بزرگ بدست می آیند. این منابع عبارت اند از:
1) میکروارگانیسم ها 2) مصنوعی: از طریق روشهای مصنوعی 3) نیمه مصنوعی: به این معنا که قسمتی از مولکول توسط عمل تبخیر از یک میکروارگانیسم تولید می شود و سپس محصول بدست آمده توسط یک روش شیمیایی، تغییر یافته یا اصلاح می گردد که تعدادی از پنی سیلین ها و سفالوسپورین ها از این طریق بدست می آیند.
همانطور که گفته شد در تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکرو ارگانیسم ها: قارچ ها، کپک ها، باکتریها، اکتیومسیت ها و ... شرکت دارند.
روش های گوناگونی برای تولید آنتی بیوتیک ها به وسیله میکروارگانیسم ها وجود دارد.
الف) روش های جدا کردن و تفکیک:
1) در یکی از روش های جدا کردن میکروارگانیسم ها مولد آنتی بیوتیک مقدار معینی را از خاک گرفته و در محیط آگار غذایی کشت داده و آن را در حرارت مناسب برای رشد باکتری ها قرار می دهند. میکروارگانیسم هایی که ضد میکروب هستند و می توانند از رشد باکتریهای مضر جلوگیری کنند در اطراف خود هاله هایی را بوجود می آورند و مانع رشد باکتریها در اطراف خود شده و یا آنها را می کشند. از این قبیل میکروارگانیسم ها کشت خالص تهیه می کنند و سپس مواد (آنتی بیوتیک ها) را از آن استخراج می نمایند.
2) در روش دیگر قبلا باکتری معینی را در محیط آگار کشت می دهند و بعد از دو روز اتووگذاری در حرارت 37-28 درجه، ذرات خاک را روی آن ریخته و بار دیگر در اتوو می گذارند تا هاله ها بوجود آیند.
سپس مشاهده می کنند کدام میکروارگانیسم هاله وسیعی را در اطراف خود بوجود می آورد و بعد از سنجش های متعدد کشت حاصل را صاف نموده و مایع آنتی بیوتیک را استخراج می کنند.
سنجش قدرت ضد باکتریایی و قارچی: برای سنجش این مورد به روش زیر عمل می کنند: حیوانی آزمایشگاهی مانند موش و یا جنین جوجه را با ویروس آلوده کرده و عملکرد آنتی بیوتیک بدست آمده از کشت را روی آن بررسی می کنند. و اما برای جلوگیری از کشف مجدد آنتی بیوتیک هایی که قبلا کشف شده اند باید هویت عصاره خام آن را تعیین کرد. سنجش جذب اشعه ی ماوراء بنفش و مادون قرمز، سنجش نقطه ذوب و ... برای شناخت آنتی بیوتیک ها موثر است.
ب) روش خالص کردن آنتی بیوتیک: اولین مرحله جدا کردن میکروارگانیسم مولد آنتی بیوتیک از محیط کشت است. سپس با صافی مایع را صاف می کنند و سپس به وسیله دستگاه تخمیر آنتی بیوتیک را که به صورت محلول است جمع آوری می کنند.
بعنوان مثال تولید پنی سیلین از این طریق بدست می آید.
پنی سیلین ها مجموعه ای از 3 اسیدآمینه هستند: 1) آلفا آمینوآدیپیک a-Amino adipic Acid 2) –L والین L-valin 3) –L سیستئین L-sistein
میکروارگانیسم هایی که قادرند پنی سیلین تولید کنند دو نوع اند: 1) میکروارگانیسم هایی که آنتی بیوتیک های غیر قطبی تولید می کنند نظیر پنی سیلیوم گریزوژنوم که محلول در چربی می باشند و با افزودن ریشه های جانبی مختلف به آن انواع مختلفی از پنی سیلین تولید می شود که دارای اهمیت صنعتی نیز هستند نظیر پنی سیلین G,V 2) میکروارگانیسم هایی که فقط پنی سیلین نوع N تولید می کنند و از محصولات جانبی آن می توان به سفالوسپورین اشاره کرد.
آنتی بیوتیک ها در صنعت: همانطور که گفته شد آنتی بیوتیک ها محصولات متابولیسم ثانوی هستند که از رشد میکروارگانیسم های (پاتوژن) دیگر جلوگیری می کنند، حتی در غلظت های پایین.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 54 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کاربرد تمیز کننده هوا
هنگامی که پرتو باریکی از نور خورشید از روزنه ای به داخل اتاق تاریکی می تابد می توانید ذرات ریز گردوغبار، دوده و خاکستر را در هوا ببینید. بعضی از این ذرات بطور طبیعی در فضا موجوداند و بعضی توسط دستگاه های ساخت بشر و کارخانه ها تولید می شوند. این ذرات هوا را تاریک واطراف ما را آلوده می کند و سلامتی بشر را به خطر می اندازد. برای کنترل آلودگی ناشی از ذرات در صنعت از صافی های متعددی استفاده می شود.
فرآیند فیلتر سازی پیچیده است زیرا مقاومت هوا جدائی ذرات از هوا را متشکل می سازد. از این رو در صنعت و خانه ها از تمیزکننده الکتریکی استفاده می کنند. این تمیزکننده ها بااستفاده از نیروهای الکترومغناطیسی ذرات را از هوا جدا می کند. این نیروها همان نیروهایی هستند که سبب بهم چسبیدن لباس ها بعد از خارج کردن آنها از خشک کن می شود. در این بخش خواهیم دید که چگونه این نیروهای الکترومغناطیسی در تصفیه هوا به ما کمک می کند.
سئوالاتی را که راجع به آنها باید فکر کرد: چه عاملی گرد وغبار را در هوا نگه می دارد و چرا نیروی کرنشی روی آنها اثری ندارد؟ اگر گرانش نمی تواند هوا را تصفیه کند چگونه نیروهای دیگر قادر به این کار می باشند. چرا در صنعت از فیلترهای کاغذی برای جداسازی گردوغبار از دود استفاده نمی کنند. چرا لباس های تازه شسته شده یکدیگر را بجای جذب کردن دفع می کنند؟
گردو غبار، دوده و خاکستر: گردوغبار عمدتاً درخاک و خاشاک و مواد آلی می باشند که به ذرات خیلی ریز تبدیل شده اند همچنین گردوغبار شامل مواد طبیعی مثل گرده های گیاهان و درختان و دانه های آنها و هاگها نیز می باشند. دوده ناشی از سوخت ناقص مواد آلی است که عمدتاً شامل روغن نیز می باشد از اینرو دوده معمولاً چرب و گریسی است.
گردوغیار دوده و خاکستر جرم و وزن ندارد و انتظار داریم که توسط نیروی گرانش از حرکت آنها در هوا جلوگیری بعمل آید. در حالی که عملاً چنین نیست و این ذرات درهوا معلق اند و توط هوا نگه داشته می شوند، دو نوع نیرو بر این ذرات وارد می شود: نیروی بالا نگهدارنده و نیروی ویسکوزیته. نیروی بالانگهدارنده توسط آتمسفر ایجاد شود و از سقوط درهوا جلوگیری می کند. اما ذرات فوق از هوا تراکم جرم و وزن بیشتری دارند بطوریکه هوا قادر به نگهداشتن ذرات نمی باشد.
از طرف دیگر، ذرات کوچک فوق عمدتاً تحت تأثیر نیروی کشش ویسکوزیته می باشند. این نیرو نوعی از مقاومت هواست و نظیر اصطکاک عمل می کند و حرکت ذرات را درهوا کند می سازد. در حالیکه وزن ذرات آنها را به سمت پائین می کشد نیروی کشش وسیکوزیته از سقوط ناگهانی آنها جلوگیری می کند. در نتیجه ذرات به آهستتگی با یک سرعت حد به سمت پائین می روند. این سرعت در حدود یا کمتر از آن است و بنابراین ذرات هرگز به زمین نمی رسد.
گرانش زمین ضعیف تر از آن است که بتواند گروغبار را از هوا جدا کند. از این رو به نیروی کمکی قوی تری به نام نیروی الکترواستاتیکی نیاز است تا این منظور برآورده گردد.
گردوغبار و بار الکتریکی:
بار الکتریکی خاصیت ذاتی، ماده است. اکثر ذرات تشکیل دهنده اتم بار دارند و بار آنها در ایجاد بار نهایی ذرات دخالت دارد. از آنجا که بار الکتریکی با جسمی که صاحب آن است درآمیخته است اغلب به اینگونه اجسام، اشیا باردار یا بطورساده بار گفته می شود.
همچنان که قبلاً گفته شد دو نوع بار در طبیعت وجود دارد که اثر بارهای هم نام برهم نیروی دفعی و اثر بارهای غیرهمنام برهم نیروی جذبی است. این نیروهای بین اشیاء باردار نیروی الکترومغناطیسی خوانده می شود.
تمیزکننده های هوا برا ی جذب گرد وغبار از هوا از نیروهای الکترواستاتیکی استفاده می کنند.
بطورکلی تمیزکننده های هوا ذرات گردوغبار را بار منفی باردار می کنند و آنها را روی یک صفحه از بارهای مثبت جمع می کنند سئوال این است که چگونه یک ذره گردوغبار را با بار منفی باردار کنیم.
این سوال سه نکته مهم در مورد بارها را گوشزد می کند. اول آنکه تمیزکننده هوا نمی تواند بار تولید کند زیرا براساس اصل بقای بار، بار نمی تواند بوجود آید و نمی تواند از میان برود. فقط می تواند ازجسمی به جسم دیگر منتقل گردد. بنابراین اگر تمیز کننده هوا بخواهد به گردوغبار بار منفی بدهد، باید بار منفی را از جای به آن انتقال دهد. نمونه هایی از انتقال های مکرر بار در اطراف ما نظیر انتقال بار درهنگام شانه کردن موی سر و نیز صاعقه در آسمان را اغلب مشاهده کرده اید.
دوم آنکه از« باردارکردن با بارمنفی» منظور ما این نیست که گردوغبار نمی تواند با بار مثبت باردار شود. مواد معمولی همواره ترکیبی از بار مثبت و منفی را رد خود دارند و گروغبار از این قاعده مستثنی نیست. در حقیقت نیروهای الکترواستاتیکی بین بارهای مثبت و منفی گردوغبار است که دانه های آن را بهم پیوسته نگه می دارد.
اما ذرات گردوغبار یک بارالکتریکی خالص دارند که مجموع همه بارهای آنها است. این برآیند بار نیروی استاتیکی نهایی را که ذرات گردوغبار درحین عبور از تمیزکننده هوا خواهند دید تعیین میکند. میتونان این بار برآیند را با اضافه کردن بار مثبت و کاهش یارهای منفی نهایتاً بار مثبت خواند. سوم آنکه ممکن است گروعبار یا با بار صفر وارد تمیزکننده هوا شود. زیرا بارهای مخالف توسط گردودغبار جذب می شوند و بار بر آیند به سمت صفر میل خواهد کرد. وقتی بار به ضصفر برسد می گوییم به لحاظ الکتریکی خنثی است.
این امککان که برآیند بار دقیقاً برابر صفر گردد با ویژگی مهم دیگر بار یعنی کوانتیزهبودن آن مرتبط است. بارهمواره به صورت مضربی صحیح از یک مقدار مشخص ظاهر می شود این مقدار مشخص بار الکترون و حدوداً برابر با است.
میدانیم که تمیزکننده هوا باید ذرات خنثی گردوغبار را با بارمنفی باردار کند. به عبارت دیگر الکترونهای باردار را باید به ذرات گردوغبار منتقل کند و با بارهای م ثبت پروتون ها را از ذرات و غبار خارج کند. قبل ازپاسخ به چگونگی انجام این کار فرض می کنیم این کار انجام شده است و بررسی می کنیم که بعد چه اتفاقی می افتد.
جمع کردن گردوغبار با نیروهای الکترواستاتیکی:
با فرض اینکه گردوغبار با بار منفی باردار شده باشد به بررسی اینکه درتمیز کنده چه اتفاقی برای آنها می افتد می پردازیم. گردوغبار همراه هوا وارد تمیزکننده می شود. د رتمیزکننده یک صفحه ی باردار مثبت قرار دارد، بطوریکه گردوغبار با بارمنفی نیروی جذبی آن را احساس می کند و به سمت آن به حرکت د رمی آید. د رحالیکه گرانش برای خارج کردن گردوغبار هوا بسیار ضعیف است نیروی الکترواغستاتیکی باندازه کافی قوی می باشد و می تواند بر کشش ویسکوزیته غلبه کند و گردوغبار را از هوا بزداید. گردوغبار با آرامی هوا را ترک کرده و روی صفحه باردار شده و با بار مثبت جمع می شود. جریان هوا به حرکت خود بدون ذرات گردوغبار ادامه می دهد.
از آ«جا ک تمیز کننده هوا سبب جداسازی گردوغبار از هوا و رسوب آنها روی صفحه جمع کننده می شود این نوع تمیزکننده ، تمیز کننده جداساز خوانده می شود.
برتری این نوع تمیزکننده بر تمیزکننده کاغذی آن است که مقدار قابل توجهی از گردوعبار می تواند روی صفحات آن بدون سدکردن راه هوا جمع شود. بعلاوه به سادگی ق قابل تمیز شدن است. تمیز کننده الکترواستاتیکی یک وسیله غیرفعال نیست. اگر چنین باشد ذرات با بار منفی توسط بارهای مثبت صفحه جذب شده و خنثی مش شوند و عملیات پایان پذیرفته و تمیزسازی هوا متوقف می شود. برای اداه کار و فعال نگهداشتن سیستم باید بطور دائم بار مثبت به صفحه جمع کننده گردوغبار منتقل شود و د ستگاهی که این کار را انجام می دهد منبع تغذیه نام دارد.
منبع تغذیه بار الکتریکی را برخلاف جهت طبیعی حرکت آن پمپ می نماید. از آنجا که برهای مخالف همدیگر را جذب می کند حرکت بارها تا خنثی شدن ادامه می یابد. اما منبع تغذیه تمیزکننده هوا این جریان طبیعی را با دورکردن بارهای مثبت از بارهای منفی وحرکت دادن آنها به سمت صفحه با بار مثبت برعکس می کند.( شکل 1-5)
شکل (1-5)( الف) گردوغبار و صفحات جمع کننده خنثی هستند.
(ب)نبع تغذیه در تمیزکننده الکترواستاتیکی بار مثبت رااز گردوغبار به صفحات جمعکننده منتقل می کند و هرکدام دارای مقداری بار می شوند.
برای ایجاد بار الکتریکی منفی باید کار انجام دادو منبع تغذیه تمیزکننده با جداسازی بار مثبت از ذرات گردوغبار و حرکت دادن آن به سمت صفحات جمع کننه این کار را انجام می دهد. این کار از میان نمی رود. بلکه به صورت انرژی الکترواستاتیکی بین بارها ذخیره می گردد. و انرژی پتانسیل الکتریکی خوانده م یشود. انرژی پتانسیل الکتریکی با جداسازی بارها از هم جدا یا ذخیره می شود و با بازگشت بارها به سوی یکدیگر آزاد می گردد.
با توجه به اینکه منبع تغذیه بار مثبت را از ذرات گردوغبار به صفحات جمع کننده منتقل می کند در هر انتقال مقداری کار انجام می شود و این کار توسط بارها بعنوان انرژی پتانسیل الکترواستاتیکی نگهداری می شود. از آنجا که کار منبع تغذیه با میزان بار جابجا شده متناسب است می توان کار منبع را با مقدار کار لازم برای انتقال واحد بار بیان کرد. کمیتی که به این ترتیب به دست می آید ولتاژ نامدیه می شود. از آنجا که در سیستم آحاد SI انرژی برحسب ژول و بار برحسب کلمپ می باشد واحد ولتاژ ژول بر کولمب ا که وت خوانده می شود می باشد اگر انتقال بار مثبت یک کولمب به یک نقطه به کار منفی نیاز داشته باشد ولتاژ آن نقطه منفی می باشد واگر برعکس برای انتقال واحد بار مثبت نیاز به انجام کار باشد ولتاژ آن نقطه مثبت خواهد بود.
در بسیار از حالتها از آن جمله تمیزکننده های الکترواستاتیکی بار مثبت بین موقعیت های مختلف جابجا می شود. در این حالت احختلاف پتانسیل این موقعیت ها موردنظر است. این اختلاف پتانسیل کاری است که باید انجام داد تا واحد بار مثبت ازموقعیت اولیه به موقعیت نهایی منتقل گردد. اگر انتقال 1 کولمب بار100
ژول تانرژی نیاز داشته باشد ولتاژ موقعیت نهایی 100 ولت از موقعیت اولیه بالاتر است. مثال مناسب برای این منظور باطری معمولی است که از واکنشهای شیمیایی برای پمپ کردن بار مثبت از سر منفی به سر مثبت استفاده می کند. یک باطری 5/1 ولتی 5/1 ژول کار روی هر کولمب از بار پمپ شده انجام می دهد.
منبع تعذیه تمیزکننده هوا از یک باطری معمولی قوی تر است. این منبع تغذیه درحین انتقال بار آنقدر کار روی آن انجام می دهد که اختلاف پتانسیل بین ذرات گرودعبار و صفحات جمعکننده بیش از 000/10 ولت گردد با این انتقال توانمند بار ذرات گردوغبار با بار منفی و صفحات جمع کننده با بار مثبت باردار شده و ذرت گرودوغبار به سرعت از هوا به سمت صفحات جمع کننده حرکت می کنند. برا یاجاد ولتاژهای بالا روشهای متعددی وجود دارد که یکی از آنها در شکل 1-6 نشان داده شده است.
شکل 1-6 الکتریسیته ساکن با فرآیند های مکانیکی می تواند تولید شود. در مولد وان دوگراف فوق یک تسمه لاستیکی متحرک بارمنفی را از زمین به کوه فلزی براقی منتقل می کند.این بار منفی جرقه های قابل ملاحظه ای را با برخورد(از طریق هو)ا به بار مثبتی که خود تولید کرده است ایجاد می کند.
باردار نمودن گردوغبار:
مشکل ترین قسمت کار در تمیزکننده الکترواستاتیکی باردار کردن گردوغبار است تمیزکننده از انرژی به نام تخلیه کرونا برای این منظور استفاده می کدو. براساس قانون کولمب واقعه بین بارهای همنام با نزدیک شدن آنها بهم بطور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. بنابراین وقتی تعدادی بارهای همنام روی صفحه ای جمخع شده باشند نیروی دافعه بین آنها بعضی از آنها را از سطح کنده و در مسیر ع بور مولکولهای گاز می اندازد. این جریان بار از سطح صفحه به گاز و گردوغبار اطراف تخلیه کرونا نامیده می شود. تخلیه کرونا معمولاً درهمسایگی نقاط تیز فلزات و سیمهای نازک ایجاد می شود زیرا در اینجا نیز بارهای همنام همدیگر را دفع کرده و از سطح ساختار موردنظر به سمت هوا خارج می شوند. این عملکرد غیرعادی است زیرا معمولاً نیروهای دفعی بارهای همنام را بطور یکنوئاغخت روی سطح خارجی شیء فلزی پخش می کند. اما در نقاط تیزرسانا و یا نقاطی که شعاع انحناء آن بسیار کم است این پدیده می تواند رخ دهد.
نگهداشتن بار روی یک نقطه فلزی یا روی یک سیم نازک به انرژی نیاز دارد بنابراین تخلیه کرونا به منبع تغذیه نیاز خواهد داشت. این منبع تغذیه بارهای مثبت را به سوی نقطه فلزی یا روی سیم می راند تا آنها شروع به رها شدن در فضا نمانید. تخلیه کرونا تا زمانی که بارها کاملاً جمع و جور نشوند آغاز نخواهند ش بنابراین کار فراوانی برای راندن تعداد معدودی بار به سطح فلز انجام می گیرد. وفتی کونا آغاز می شود بار های مثبت روی سطح فلز انرژی پتانسیل الکتریکی فراوانی دارند و ولتاژروی سطح حدوداً به 000/10 ولت می رسد. تخلیه کرونا برای رارهای منفی نیز به همین ترتیب اتفاق می افتد با این تفاوت که پتانسیل باید منفی باشد. از آنجا که هنگام فرار بارها از سطح فلز انرژی پتانسیل الکترواستاتیکی آزاد می شود پدیده تخلیه کرونا اغلب با نور همراه است پدیده کرونا را در برق گیر ها و سیم های تحت کشش زیاد می توان مشاهده کرد. در کشت یها پدید ه کرونا نزدیک انتهای بادبان قابل رؤیت است که آن را آتش St.Elmo نیز می نامند.
برخلاف تصور عمومی میله های برق گیر جرقه های صاعقه را جذب نمی کنند. در عوض پدیده تخلیه کرونا در آنها اتفاق می افتد که هر گونه باری را خنثی می کند. برقگیر را خنثی کردن بارهای الکتریکی محلی امکان اصابت صاعقه به خانه را کاهش می دهد. وسیله مشابهی در نزدیکی بالهای هواپیما تعبیه می شود تا هواپیما را از پیامدهای صاعقه در امان نگهدارد.
تمیزکننده الکترواستاتیکی عملی:
در یک تمیز کننده الکترواستاتیکی هوا از میان تعدادی سیم نارک فلزی و صفحاات جمع کننده فلزی عبور داده می شود.( شکل های 1-7، 1-8 ، 1-9) یک مبنع تغذیه بارهای مثبت را از سیم به صفحات پمپ می کند و سیم ها دارای بار منفی و صفحات دارای بار مثبت می شوند. پدیده تخلیه کرونا اطراف سیم ها تشکیل می شود و بواسطه آن بار منفی به ذرات گردوغبار منتقل می گردد. این ذرات گردوغبار توسط صفحات با بار مثبت جذب می شوند و به صورت کیک مانند مجتمع می شوند. موج دار بودن صفحات از ورود مجدد جریان هوای تمیز شده به دشتگاه جلوگیری می کند. از آنجا که صفحات به داخل و خارج خم شده اند جریانهوا تقریباً در وسط قرار می گیرد و ذرات گردوغبار بدون هیچ مزاحمتی بین صفاتقرار می گیرند. بعد از جمع شدن گردوغبار روی صفحات جمع کننده با ضربات پتک صفحات را درون محفظه های مخصوص تخلیه می کنند.
شکل 1-7:این تمیزکننده الکترواستاتیکی تجاری برای از بین بردن گردوغبار از نیروگاهها بکار می رود. دود از سمت چپ وارد می شود و از میان الکتروها عبور می کند. ذرات روی الکترود جمع کننده جمع می شوند و با زدن ضربه به آن ذرات گردوغبار در کف تمیزکننده قرار می گیرند.
شکل 1-8 دریک تمیز کننده الکترواستاتیکی گردوغبارهوای آلوده با بارمنفی باردار شده و توسط صفحات با بار مثبت جذب می شوند.
شکل 1-9 با روشن بودن تمیز کننده و پالایش ها به نظر می رسد که کارخانه کار نمی کنند.
بعضی از تمیزکننده ها از قرار دادن بارمنفی ذرات گردوغباراستفاده می کنند.در اینجا باید پدیده تخلیه کرونا منفی اتفاق بیفتد. اگرچه این نوع تخلیه ازلحاظ نگهداری ساده تر است اما بواسطه تولید ازن اکثر تولیدکنندگان تخلیه کرونای مثبت را ترجیح میدهند.
مولد یون:
مولدهای یون نیز در از میان بردن ذرات گردوغبار از هوای اتاق مؤثرند. این ماشینها نظیر تمیزکننده های الکترواستاتیکی هستند با این تفاوت که صفحات جمع کننده را ندارند. این دستگاهها از تخلیه کرونا برای باردار کردن ملکولهای گذرنده و ذرات گردوغبار استفاده می کنند. و سپس این ذرات باردار یا یونهای در هوای اتاق رها می گردد.
بعضی از مولدهای یون هر دونوع یون مثبت و منفی را تولید می کنند. در این مولد ها منبع تغذیه باز مثبت را از یک گروه از ذرات به سمت گروه دیگر پمپ میکند. در حالی که در مولد یون منفی منبع تغذیه بار مثبت را از ذرات به سمت زمین پمپ می کند.
یک ذره باردار شده به سطح دیوار یا سقف خواهد چسبید. حتی اگر این سطوح به لحاظ الکتریکی خنثی باشد سطح خنثی شامل تعداد زیادی بار است( شکل 1-10) و یک ذره باردار منفی بارهای مثبت را به سمت سطح جذب می کند و بارهای منفی را از سطح می راند. در نتیجه بارهای مثبت و منفی سطح به آهستگی در مجموع خود خنثی است اما قسمتی از آن دارای بار مثبت اندکی بوده و بقیه دارای کمی بار منفی می باشد.
شکل 1-10 (الف) دیوار خنثی (ب) گردوغبار با بار منفی به دیوار نزدیک می شود و بارهای مثبت را به لبه دیوار می کشاند. (ب) دیوار قطبی شده است و ذرات به آن می چسبد.
ذرات گردوغبار به سطح قطبیده جذب شده و بهم می چسبند. این اثر با باردارکردن یک بادکنک به کمک موی سر یا لباس و چسباندن آن به دیوارقابل مشاهده است. بارهای بادکنک دیوار را قطبیده کرده و بادکنک به دیوار می چسبد. بنابارنی مولد یون ذرات رااز هوا جدا کرده به دیوارها می چسباند این روش اگرچه ارزان است ولی سبب کثیف شدن تدریجی دیوارها و مبلمان اتاق می شود.
کاربرد ها- دستگاه کپی زیراکس
مقدمه:
تصویری که دستگاه کپی روی یک صفحه کاغذ ایجاد می کند از آرایشی از ذرات ریز سیاه تونر شروع می شود. دستگاه کپی از الکتریسیته ساکن برای آرایضش ذرات روی یک استوانه یا نوار استفاده می کند و سپس آنها را به صفحهکاغذمنتقل می کند. دستگاه کپی برا ی نسخه برداری از نسخه اصلی نوررا از آن عبور داده و موقعیت بارهای الکتریکی را بگونه ای کنترل می کند که آرایش ذرات تونر روی نسخه کپی شبیه نسخه اصلی باشد.
د رقلب دستگاه کپی لایه نازکی از رسانای حساس به نور( فتوکمانداکتیو) قرارردادکه دستگاه از آن برای کنترل موقعیت بارهای الکتریکی استفاده می کند. رسانای حساس به نور ماده جامدی است که تنها وقتی در معرص تابش نور باشد بار های الکترییکی در آن می توانند حرکت داشته باشند. رسانای حساس به نور در تاریکی یک نارسانای الکتریکی است که از هر گونه حرکت بارهای الکتریکی جلوگیری می کند در عوض در روشنایی یک رسانای الکتریکی است و به بارهای اجازه حرکت ونی دهد ازا ین رو به آن نور رسانا می گوییم. در عین حالی که نور رسانا در تاریکی می تواند بارهای مثبت و منفی را از هم جدا نگهدارد با تابش نور به آن بارها به سرعت جذب یکدیگر می شوند. ( شکل2-9) این ویژگی سبب می شود که با تابش نور به نسخه اصلی آرایش بارهای الکتریکی روی استوانه یا نوار کپی کننده مشخص گردد و به پیروی از آن نحوه قرار گرفتن تونر روی کاغذی که کپی روی آن انجام می پذیرد تعیین می شود.
شکل 2-9: ( الف) در تاریکی رسانانی حساس به نور نارسانا است و بارهای الکتریکی روی صفحات آن از هم جدا قرار گرفته اند.
(ب) با تابش نور ماده حساس به نور رسانا می شود و بارهای مخالف، یکدیگر را جذب می کنند.
خاصیت نور رسانایی با فیزیک کوانتومی به سادگی قابل توجیه است. فیزیک کوانتومی برای مسیرهایی ممکن برای ذرات کوچک محدود یتهایی قائل است. این محدودیت برای الکترونها که گشتاور فوق العاده ای دارند و حامل اصلی بار باشند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. الکترون در یک اتم فقط می تواند در مسیر هایی که فیزیک کوانتومی مشخص می کند به دور هسته بچرخد. این مسیرهای مجاز ناحیه مداری خوانده می شود. به همین ترتیب فیزیکی کوانتومی برای حرکت الکترون در یک جسم نیز محدویت قائل است.
یک ا زمشاهدات قابل توجه در فیزیکی کوانتومی اصل طرد پاولی است که می گوید هرالکترون جدانشدنی باید تراز خاص خود را داشته باشد. این اصل برای همه ذرات داخل اتم که به ذرات فرمی موسومند و از میان آنها الکترون، پروتون و نوترون را می توان نام برد، به کار می رود. دو ذره فرمی جدا نشدنی نمی توانند در یک تراز قرار گیرند.
براساس اصل محدودیت پاولی بیش از دو الکترون نمی توانند در یک تراز یا در یک ناحیه مداری قرار گیرند. دلیلی که دو الکترون می توانند در یک ناحیه مداری یا تراز قرار گیرند از خاصیت ویژه الکترونها ناشی می شود: الکترونها دو حالت داخلی ممکن دارند که آنها را چرخش بالا و چرخش پایین می خوانند. یک الکترون با چرخش بالا از الکترون با چرخش پایین جداشدنی و قابل تمیز است و دو الکترون می توانند روی یک تراز قرار گیرند.
تراز الکترون انرژی آن را که مجموع انرژی پتانسیل و جنبشی آن است تعیین می کند. از آنجا که الکترونهای ترازهای مختلف، مسیرهای مختلف را با سرعت های متفاوت طی می کنند، هر تراز یک انرژی خاص دارد. در پایین ترین تراز انرژی، الکترونها به آهستگی حر کت می کنند و نزدیک هسته قرار می گیرند، حال آنکه الکترون های با تراز بالاتر با سرعت بیشتری حرکت می کنند و از هسته دورتر می باشند.
به خاطر اثری شبیه اصطکاک، الکترون ها انرژی از دست می دهند تا این که به پایین ترین تراز انرژی برسند. بهرحال از آنجا که فقط دو الکترون می توانند یک تراز اشغال کنند همه آنها نمی توانند در پایین ترین تراز قرار گیرند. الکترون ها ترازها را دوتادوتا از پایین ترین سطح به بالا اشغال می کنند. این فرایند پر کردن ترازها تا سطح فرمی ادامه می یابد. سطح فرمی بالاترین تراز انرژی است که یک الکترون می تواند اشغال کند. اگر این ترازها را با خطوط افقی نشان دهیم و به صورت عمودی آنها را برحسب انرژی مرتب کنیم( شکل 2- 10)، ملاحظه می کنیم که ترازها تا تراز فرمی دارای دو الکترون بوده و بالاتر از تراز فرمی خالی است.
در یک جسم منزوی، الکترون ها در همه جهات به طور آماری و یکنواخت حرکت می کنند به طوری که مقدار حرکت متوسط آنها صفر است. از این رو به همان اندازه که حرکت در سمت راست وجود دارد در سمت چپ نیز موجود است و هر الکترون متحرک به سمت راست با الکترونی متحرک به سمت چپ از لحاظ مقدار حرکت در تعادل است. از این رو در شکل 2-10 دو مسیر در نظر گرفته شده است. اگر چه الکترونها به تنهایی دایم در حرکت اند اما در مجموع به طور متوسط جایی نمی روند.
شکل 2-10: ترازهای انرژی از پایین ترین تراز تا تراز فرمی
رساناها- نارساناها و رساناهای حساس به نور: شکل 2-10 کامل نیست. ترازها در اجسام معمولاً به صورت گروهی که آنها را باند می خوانند ظاهر می شوند. بین باندهای مشتمل بر چند تراز محدوده هایی از انرژی به نام شکاف انرژی وجود دارد که هیچ ترازی در آنها موجود نیست. باندها و شکاف های انرژی رساناها، نارساناها و نارساناهای حساس به نور را از هم متمایز می کنند. برای روشن شدن موضوع یک رسانا و یک نارسانا را مورد بررسی قرار می دهیم.
در یک رسانا یا یک فلز هیچ شکاف انرژی در نزدیکی تراز فرمی وجود ندارد. وقتی بار مثبتی را در مجاورت رسانا در سمت چپ آن قرار دهیم الکترون ها با جابجایی از ترازهای پرشده( درست در زیر تراز فرمی) به ترازهای خالی بالاتر به بار مثبت فوق پاسخ می دهند( شکل 2- 11) به عبارت دیگر الکترون ها به سمت بارهای مثبت به حرکت در می آیند. به علاوه بعضی از الکترون های رسانا ترازهای سمت راست را ترک کرده و به سمت ترازهای سمت چپ می روند تا تعادل برقرار گردد. با افزایش الکترون های متحرک جریانی از بار به وجود می آید و این رسانای الکتریکی است.
شکل 2-11: در یک رسانا، تراز فرمی در وسط باند قرار می گیرد. با قرار دادن بار مثبت در سمت چپ رسانا بعضی از الکترون ها( درست زیر تراز فرمی) به ترازهای خالی بالا منتقل می شوند.
در رساناها انتقال الکترون ها از ترازهای زیر تراز فرمی به ترازهای بالاتر به انرژی خیلی کمی نیاز دارد. اما در یک نارسانا شکاف انرژی درست بالای تراز فرمی قرار دارد( شکل 2-12). وقتی بارهای مثبت در سمت چپ نارسانا قرار می گیرند، الکترونها نمی توانند به آنها پاسخ دهند زیرا نزدیکترین تراز خالی در دوردست قرار دارد، برای انتقال الکترون ها انرژی زیادی لازم است. از این رو حرکتی از بارها در نارسانا ایجاد نمی شود. وضعیتی که آن را نارسانایی الکتریکی می خوانیم.
شکل 2-12: در یک نارسانا تراز فرمی در انتهای باند قرار دارد. با قرار دادن بار مثبت در سمت چپ نارسانا الکترون ها نمی توانند به ترازهای باند بالاتر دست یابند زیرا انرژی بارهای مثبت به اندازه کافی نیست.
ترازهای زیر تراز فرمی ترازهای ظرفیت و ترازهای بالای آن ترازهای هدایت خوانده می شوند. در یک رسانا یا فلز، الکترون ها بسادگی از ترازهای ظرفیت به ترازهای هدایت منتقل می شوند زیرا این انتقال، انرژی بسیار کمی نیاز دارد. در یک نارسانا شکاف انرژی بین ترازهای ظرفیت و ترازهای هدایت از هرگونه جابجایی جلوگیری بعمل می آورد.
اما الکترون می تواند در صورت اعمال انرژی کافی از تراز ظرفیت به تراز هدایت منتقل شود. یکی از منابع انرژی در طبیعت، نور است. وقتی به یک نارسانا نور با فرکانس مناسب تابیده شود، نور قادر خواهد بود که الکترون ها را از تراز ظرفیت به تراز هدایت منتقل کند( شکل 2- 13). چنین انتقالی تعادل حرکت الکترون ها را مختل می کند و منجر به حرکت بار می شود. بنابراین نور می تواند در بعضی موارد یک نارسانا را به رسانا تبدیل کند. این نوع نارسانا را اصطلاحاً نور رسانا یا رسانای حساس به نور می خوانیم.
شکل 2-12 در یک نارسانا تراز فرمی در انتهای باند قرار دارد. با قراردادن بار مثبت در سمت چپ رسانا الکترونها نمی توانند به تراز های باند بالاتر دست یایند زیرا انرژی بارهای مثبت به اندازه کافی نیست.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
زمین از چهار لایه متفاوت تشکیل شده است. بسیاری از زمین شناسان معتقدند که زمین در مرکز خود از مواد سنگینتر و با چگالی بیشتر تشکیل شده است و مواد سبکتر به سمت بالا حرکت می کنند. زیرا پوسته زمین غالبا از مواد سبکتر(سنگهای بازالت و گرانیت) ساخته شده در حالیکه هسته آن شامل فلزات سنگین(نیکل و آهن) است.
پوسته لایه ای است که شما بر روی آن زندگی می کنید، این لایه به خوبی مطالعه و درک شده است. گوشته بسیار گرمتر از پوسته است و توانایی جریان زیادی دارد. هسته های درونی و بیرونی همچنان گرمتر هستند و فشار وارده در مرکز زمین به اندازه ای است که شما می توانید به وسیله آن، یک توپ را به یک تکه سنگ مرمر تبدیل کنید.
پوسته:
پوسته زمین، شبیه پوسته یک زمین است. این لایه نسبت به سه لایه دیگر، بسیار نازکتر است. پوسته، در محل اقیانوسها(پوسته اقیانوسی)تنها حدود 5-3 مایل(8کیلومتر) ضخامت دارد و در قاره ها(پوسته قاره ای) حدود25 مایل(32کیلومتر) ضخامت دارد. درجه حرارت پوسته از درجه حرارت هوا در بالاترین بخش آن، تا 1600درجه فارنهایت(870 درجه سلسیوس) در عمیق ترین بخش پوسته تغییر می کند. شما می توانید یک قرص نان در تنور(اجاق) خودتان در حرارت 350درجه فارنهایت) بپزید. در حرارت 1600درجه فارنهایت،سنگها شروع به ذوب شدن می کنند. پوسته زمین به قطعاتی که ورقه نامیده می شوند، تقسیم شده است. ورقه ها نیز بر روی یک گوشته پلاستیکی نرم که زیر پوسته قرار گرفته اند شناورند. این ورقه ها معمولا به آرامی حرکت می کنند ولی اغلب، به هم می چسبند و فشار زیادی را ایجاد می نمایند. فشار ایجاد شده و سنگها خمیده می شوند تا حدی که بشکنند. به هنگام رخداد این پدیده، زمین لرزه ایجاد می شود. به ضخامت کم پوسته، در مقایسه با سایر لایه ها توجه کنید. کلا هفت ورقه اقیانوسی و قاره ای بر روی گوشته ای که از مواد داغتر و با چگالی بیشتری تشکیل شده است،شناور می باشند.
پوسته از دو نوع سنگ اصلی تشکیل شده است، گرانیت و بازالت. پوسته قاره ای بیشتر از گرانیت تشکیل شده در حالیکه پوسته اقیانوسی شامل نوعی از سنگهای آتشفشانی، که بازالت نامیده می شوند، می باشد.
سنگهای بازالتی ورقه های اقیانوسی،چگالی بیشتری داشته و از سنگهای گرانیتی ورقه قاره ای سنگینتر هستند. شاهد این قضیه نیز، رانده شدن پوسته قاره ای بر روی پوسته سنگینتر اقیانوسی در طی برخورد ورقه ها می باشد. پوسته و قسمت بالایی گوشته، پهنه ای از سنگهای صلب و شکننده را ایجاد می کنند که سنگ کره(لیتوسفر) نامیده می شود. لایه پایینی سنگ کره صلب، پهنه ای با محتویات قیرمانند است که سست کره(آستنوسفر) نام دارد. سست کره، بخشی از گوشته است که جریان دارد و ورقه ها بر روی آن حرکت می کنند.
گوشته:
گوشته لایه ای است که مستقیما بر روی سیما قرار دارد. این لایه بزرگترین قسمت زمین است که حدود 1800مایل ضخامت دارد. گوشته از سنگهای بسیار داغ و چگال تشکیل شده است. این لایه سنگی، شبیه قیر جریان می یابد. این جریان در اثراختلاف زیاد درجه حرارت از کف تا بالای گوشته می باشد. حرکت گوشته، دلیل حرکت ورقه های زمین است. درجه حرارت گوشته، از 1600درجه فارنهایت در بالای آن تا 4000درجه در قسمتهای قاعده ای اس، تغییر می کند.
جریانهای همرفتی:
گوشته از مواد بسیار چگالتر و با ضخامت بیشتر ساخته شده است. ورقه ها بر رو ی آن مانند روغنی که بر روی آب شناور است، شناورند. بسیاری از زمین شناسان معتقدند که گوشته به سبب وجود جریانهای همرفتی،جریان دارد.
جریانهای همرفتی، به علت وجود موادبسیار داغی است که از عمیق ترین قسمت گوشته بالا می آیند سپس سرد شده، دوباره پایین رفته، سپس داغ شده و باز بالا می آیند و این چرخه بارها و بارها ادامه می یابد.
شما سوپ یا پودینگ را در ماهیتابه ای گرم می کنید و جریانات همرفتی را می توانید در این مایع ببینید که شروع به حرکت می کند.
هنگامی که جریانان همرفتی در درون گوشته جریان می یابند، می توانند پوسته را نیز به حرکت درآورند. در اثر این جریانات، پوسته آزادانه حرکت می کند.
نوار نقاله، درکارخانه جعبه ها را حرکت می دهد همانند جریانات همرفتی در گوشته، که ورقه های زمین را حرکت می دهد.
هسته خارجی:
هسته زمین، شبیه توپی است از مواد بسیار داغ(9000-4000 درجه فارنهایت). هسته خارجی آنقدر داغ است که فلزات در آن همگی به صورت مایع هستند. هسته خارجی، 1800 مایل پایینتر از پوسته قرار دارد و حدود 1400مایل ضخامت دارد. هسته خارجی از نیکل و آهن مذاب تشکیل شده است.
هسته داخلی:
هسته داخلی آنقدر فشار و حرارت بالایی دارد که فلزات به یکدیگر فشرده شده و مانند مایع قادربه حرکت نیستند. اما نیروهای وارد شده به آنها باعث می شود که در جای خود همانند یک جامد بلرزند. هسته داخلی، 4000 مایل پایینتر از پوسته است و حدود 800مایل ضخامت دارد. درجه حرارت در آن بیش از 9000درجه فارنهایت است و فشار 45 میلیون پوند براینچ مربع است. این مقدار فشار، سه میلیون برابر فشار هوا بر سطح بدن شما در کنار دریاست.
همراه با دوستانتان به سوالات زیر پاسخ دهید. اگر شما برای به دست آوردن جواب سوالات،نیاز دارید که به صفحات قبل بازگردید، استفاده از عنوان صفحات که درست در پایین سوالات آمده، به شما کمک خواهد کرد.
1- نام چهار لایه تشکیل دهنده زمین را به ترتیب از خارجی ترین بخش تا هسته بنویسید.
2- چه چیز سبب می شود که گوشته جریان پیدا کند؟
3- دو فلز اصلی تشکیل دهنده هسته خارجی و داخلی زمین کدامند؟
4- توضیح شخصی شما از این که زمین چگونه به وجود آمده است، چیست؟
کارت 2، چهار لایه، به شما کمک خواهد کرد.
تغییر شکل پوسته ای
مقدمه:
همانگونه که در قسمت قبل بیان شد، کره زمین یک سیاره پویا است که مواردی از قبیل هوازدگی، رانش زمین، و فرسایش توسط آب، باد و یخ بصورت مداوم چهره آن را تغییر میدهد. علاوه بر این نیروهای تکتونیکی (زمینساخت صفحه¬ای) باعث تغییر در سنگهای پوسته زمین میشوند. با هر گامی که بر روی سطح زمین می¬نهیم باعث ایجاد تغییر شکل در سطح خاک میشویم و پس از عبور ما، خاک به حالت اولیه خود بازمی¬گردد، اما این تغییر شکلها آنچنان اندک است که معمولا متوجه آن نمیشویم. این تغییر شکلها در اثر نیروی محدودی است که بدلیل وزن ما به سطح زمین وارد میشود. اگر این نیرو زیاد باشد میتواند اثرات کاملا مشهودی ایجاد نماید. در این بخش به عوامل ایجاد تغییر شکلها و نیز مکانیزم های تغییر شکل در اجسام و نیز پوسته زمین می پردازیم.
نیرو:
نیرو آن چیزی است که اجسام ثابت را به حرکت درمی¬آورد و یا نحوه حرکت اجسام متحرک را تغییر میدهد. از تجربیات روزانه می¬دانیم که اگر دری بسته (ساکن) باشد، باید به آن نیرو وارد کنیم تا باز شود (حرکت)
تنش:
تنش مقدار نیرویی است که به واحد سطح وارد میشود. مقدار تنش به تنهایی تابعی از مقدار نیروی وارده نیست و به سطحی که نیرو به آن وارد میشود نیز وابسته میباشد. برای مثال اگر پای برهنه در حال راه رفتن بر روی سطح سختی باشید نیرو (وزن بدن شما) در سطح کف پای شما پخش میشود، لذا نیرویی که به هر نقطه از کف پای شما وارد می¬شود کم است. اما اگر بر روی یک سنگ نوک تیز پا بگذارید، تمرکز تنش بر روی نقطه ای از کف پای شما بسیار زیاد خواهد شد. درواقع میتوانید تنش را از میزان تمرکز نیرو بر روی سطح متصور شوید.
انواع تنش:
بر اساس جهتهای مختلف نیروهای وارده، تنشهای مختلفی ایجاد می¬شود. بصورت خلاصه این تنشها عبارتند از:
تنش فشاری:
در صورتی که نیروهای وارده باعث فشرده شدن جسم شوند تنش فشاری بوجود میآید. تنشهای فشاری تمایل دارند که صفحات سطح کره زمین را کوچکتر و ضخیمتر نمایند و این فرآیند با چین خوردگی و گسلش اتفاق میافتد
جهت اعمال نیروهای فشاری که منجر به فشرده شدن و ضخیمتر شدن صفحات پوسته میشود.
تنش کششی:
در صورتی که تنش وارده تمایل به کشیدن توده سنگی ( و یا هر جسمی که به آن اعمال میشود ) داشته باشد تحت عنوان تنش کششی شناخته می¬شود که باعث طویلتر شدن آنها می گردد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقـــدمـه
استان لرستان با مساحت 31384 کیلومتر مربع در غزب ایران واقع شده است. لرستان قسمتی از کوهستانهای زاگرس را شامل میشود. این سرزمین از مناطقی است که در نقاط مختلف آن آب و هوای گوناگونی وجود دارد.
لرستان از چند هزار سال پیش محل استقرار تمدنهایی بوده که موجب گرایش انسان به زندگی مدنی و شهرنشینی شده است. گویش اصلی آنها لری و دینشان اسلام میباشد. اوج هنر ساکنین لرستان را باید در قلب تاریخ و مفرغهای کشف شدهی استان جستجو کرد. مطالعات نشان میدهد که ساکنان لرستان در فاصلهی عصر مس تا آغاز کشف آهن در لرستان بزرگترین صنایع دست بشر را به وجود آوردهاند.
علاوه بر هنر فلزکاری و معماری و آثار باستانی که در این استان وجود دارد در مورد توجه همگان قرار گرفته است همین امر باعث جذب گردشگران بسیاری شده است.
فصل اول
بخـش اول - تاریـخ لرستــان
لرستان پیش از تاریخ
بنا به عقیده بسیاری از باستان شناسان، لرستان از چهل هزار سال پیش به وسیله اقوامی که به علت نداشتن خط هویت آنها ناشناخته مانده، مسکون بوده است. در این عهد، انسان پیش از تاریخ در شکافهایی که در جوانب پردرخت کوهها حفر میشد و یا غالبا در یکی از غارها یا پناهگاههای سنگی متعدد زندگی کرده و از طریق شکار و جمعآوری دانههای وحشی امرار معاش میکرد.
به طور کلی بازماندههای فرهنگی جوامع پیش از تاریخ لرستان، بیانگر آن است که این جوامع به تدریج مراحل تکامل فرهنگی از جمله دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهرنشیتی را پشت سر گذاشتهاند.
بدین ترتیب لرستان از نظر باستان شناسی یکی از مراکز مهم است، زیرا از جمله معدود سرزمینهایی است که انسان برای اولین بار به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته یا به عبارت دیگر زندگی ده نشینی و کشاورزی را که لازمه پیدایش تمدن است، آغاز کرده است.
لرستان در دوره تاریخی
در هزاره سوم پیش از میلاد، اقوام دشت بین النهرین (بابلیان ـ سومریان) وارد مرحله تاریخی شدند و بر اثر متونی که درباره تاریخ مملکت خود و همسایگانش باقی گذاشتهاند تا اندازهای به روشن شدن زوایای تاریخ مملکت خود و همسایگان ایران کمک نمودند.
در این متون اشاره به اقوامی شده است که در شرق بین النهرین یعنی سرزمین ایران ساکن بودند. این اقوام از جنوب به شمال عبارت بودند از: عیلامیان و کاسیها که در بخشهایی از لرستان سکونت داشتهاند. بنابراین این دو قوم قدیمیترین ساکنین لرستان به شمار میآیند که نام آنها در متون تاریخی ثبت گردیده است. اینک به اختصار به شرح هر یک از این دو قوم میپردازیم.
لرستان در دوره عیلامیان
نخستین قومی که بر لرستان حاکمیت داشته است، عیلامیان بودهاند. آنها از نژاد بومی ایران (آسیانیک) بوده و از چگونگی تشکیل جوامع و ابتدای تاریخ ایشان اطلاع درستی در دست نیست. ولی آن چه مسلم است از اوایل هزاره چهارم و پیش از ورود اقوام آریایی به ایران موفق به ایجاد دولتی در بخشهایی از سرزمین ایران شدهاند. دولت عیلام شامل خوزستان، لرستان امروزی، پشتکوه و کوههای بختیاری بوده است. بابلیها این سرزمین را «الام» یا «الامتو» یعنی کوهستان و شاید کشور طلوع خورشید مینامیدند. شهرهای عمده آن عبارت بودند از : شوش، اهواز، ماداکتو (صیمره ـ دره شهر) و خایدالو که در جای خرم آباد امروزی بوده است. عیلامیها در مدت چند هزار سال هویت خود را در برابر اقوامی نیرومند چون سومریها، آکدیها، بابلیها و آشوریها همچنان حفظ کردند و عاقبت به جهت اختلافهای داخلی و جنگهای خانگی از دشمن خود آشور شکست خوردند (654 ق.م) و از صفحه روزگار به عنوان دولتی مستقل برافتادند.
لرستان در دوره کاسیها
قوم دیگری که هم زمان و به موازات عیلامیها بر بخشهایی از لرستان تسلط داشته، کاسیها هستند. در مورد ریشه نژادی این قوم که گویا در مناطق شمالی و غرب لرستان اقامت داشتهاند، اختلاف نظر وجود دارد. عدهای از محققان و باستان شناسان آنها را بومیان نخستین لرستان دانسته و تعداد زیادی آنان را شعبهای از قوم آریایی پنداشته که پیش از دیگر اقوام آریایی ماد و پارس به ایران مهاجرت کردند و پس از مدتی اقامت در کوههای قفقاز و سواحل دریای خزر سرانجام به سلسله جبال زاگرس پناه برده و در کوههای لرستان اقامت گزیده و پس از آمیزش با بومیان محل بانی تمدن تازه و درخشان شدهاند. به هر حال علی رغم اظهاراتی که درباره ریشه نژادی این قوم بیان شده آنان در زمان خود متمدنترین ملل عصر بودهاند. کاسیها چیره دستی فوقالعادهای در ساختن مصنوعات مفرغی به دست آوردند. آنان مهمترین قبایل کوهستانی زاگرس شمرده میشدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی که با عیلامیها قرابت داشت سخن میگفتند. آنان سوارکارانی دلیر و جنگجو بودند و بارها با همسایگان خود از جمله عیلامیها و بابلیها درافتادند. آنها حتی توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمین حکمرانی نمایند. حکومت کاسیها بر بابل در نتیجه شکست از عیلامیها به پایان رسید. آنها پس از شکست از عیلامیها به سرزمین کوهستانی یعنی لرستان بازگشتند.
لرستان در دوران ماد، هخامنشی، سلوکی و اشکانی
کاسیها در دوران حکومتهای ماد و هخامنشی همچنان استقلال و اقتدار خویش را حفظ نموده و شاهان هخامنشی که میخواستند جهت لشکرکشی به سایر نقاط سپاهی را از قلمرو آنها عبور دهند مجبور بودند به روسای این قوم باج بپردازند. اسکندر مقدونی هم در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمیدید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم کرد ولی پس از مرگ اسکندر دوباره آزادی خود را بازیافتند.
به طور کلی راجع به نفوذ و فرمانروایی مادها و هخامنشیان در لرستان اطلاع زیادی در دست نیست ولی سکههایی از سلوکیهها و آثار قلعهها و قبور و تپهها و چند معبد مهرپرستی از دوره اشکانیان به جا مانده است که شاخص آنها سکههایی به دست آمده از این آثار است، از آن جمله میتوان به غار کوگو و
قبور اشکانی در دهکده چمشک و ستون سر ستونهای سنگی از دهستان تشکن واقع در بخش چنگی اشاره نمود.
لرستان در عهد ساسانیان
لرستان در دوره ساسانیان، از لحاظ تقسیمات کشوری جزو سرزمین «پهله» یا «پهلو» محسوب میشد، یعنی سرزمینی که بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد.
سرزمین پهله خود به نواحی کوچکتری تقسیم میگردید. چنان که لرستان و منطقه غربی آن یعنی پشتکوه (ایلام) را به ترتیب «مهرگان کدک» و ماسبذان نامیده میشد. این دو نام تا قرون نخستین اسلامی همچنان به این نواحی اطلاق میشد و با تغییر در اعراب آنها مهر جانقذق و ماسبذان خوانده میشدند. از شهرهای مشهور منطقه مهرگان کدک یا لرستان عهد ساسانی شهرهای صیمره و شاپور خواست (خرم آباد) را میتوان نام برد. شهر صیمره حاکم نشین منطقه و شاپور خواست که گفته میشود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهای آباد و پررونق دوره ساسانی محسوب میگردید.
آثار و شواهد گوناگون تاریخی حکایت از آن دارد که لرستان در زمان ساسانیان از عمران و آبادانی بسزایی برخوردار بوده است. شاهان ساسانی توجه خاصی به این ناحیه میکردند به طوری که چند پل عظیم که از شاهکارهای معماری به شمار میآیند، ساختند و بر اثر همین توجه شهرهای آن آباد گردید و زراعت و صنعتش رونق یافت.
در عهد ساسانی لرستان همیشه در دست یک نفر فرماندار بود که از خاندان معروف مهرگان (مهران) و یکی از هفت خانوادهای بود که در تاسیس سلطنت ساسانیان به اردشیر بابکان یاری رساندند. آخرین حاکم ساسانی لرستان همان هرمزان معروف است که مقر حکمرانی او در شهر صیمره قرار داشت. لرستان در سال 21 هجرت پس از فتح نهاوند به تصرف مسلمین درآمد و هرمزان نیز اسیر گشته به نزد عمر در مدینه فرستاده شد و سرانجام در آن جا در گذشت.
لرستان بعد از اسلام
همان گونه که اشاره شد، اعراب مسلمان در نیمه نخست قرن اول هجری امپراتوری ساسانی را منقرض ساخته و تمامی نواحی آن من جمله لرستان را به تصرف درآوردند. پیروزی اعراب مسلمان تاثیر ژرفی در فرهنگ مردم لرستان و دیگر نواحی نهاد زیرا مردم با پذیرش آیین اسلام بخشی از فرهنگ باستانی نیاکان خود را به فراموشی سپردند. با این حال توانستند نه تنها زبان بلکه بسیاری از جنبههای فرهنگ کهن را زنده نگهدارند.
طی دو قرن و نیم، از نیمه اول قرن یکم تا اواخر قرن سوم هجری استانهای لرستان و ایلام کنونی مستقیما زیر نظر خلفا اداره میشد و خراج آنها به حکام کوفه پرداخت میشد. از قرن سوم هجری به بعد، با روی کار آمدن حکومتهای محلی در غرب ایران من جمله دولت شیعی مذهب آل بویه لرستان تحت تابعیت حکومت مزبور قرار گرفت و از نفوذ خلفا کاسته شد. در فاصله سالهای 348 تا 406 هجری یعنی نزدیک به نیم قرن در درون قلمرو آل بویه، لرستان به تصرف دودمانی از کردان، معروف به «برزیکانی» درآمد که در تاریخ به «آل حسنویه» شهرت یافتهاند. موسس این سلسله حسنویه بن حسین برزیکانی بود که قسمت عمده کردستان، کرمانشاه و همدان را تحت کنترل داشت. بعد از وی پسرش «بدر» جانشین وی شد. او لرستان را نیز ضمیمه قلمرو خود ساخته و شهر شاپور خواست (خرم آباد) و دژ مشهور آن (قلعه فلک الافلاک) را پایتخت و مرکز حکمرانی خود قرار داد. بدر در آبادانی و عمران لرستان کوشید و به ساخت ابنیه عام المنفعه همت گماشت. طولی نکشید که او بزرگترین امیر غرب ایران گردید و مورد توجه سلاطین آل بویه و خلیفه عباسی واقع شد و از طرف خلطفه عباسی به «ناصرالدوله» ملقب گردید. سالهای پایانی زندگانی بدر در نزاع و کشمکش با پسرش «هلال» سپری شد به طوری که بارها موجبا دخالت آل بویه را فراهم آورد و شهر شاپور خواست چندین بار به تاراج رفت. این سلسله سرانجام به سال 406 هجری توسط آل بویه منقرض گردید.
پس از انقراض سلسله آل حسنویه مدت کوتاهی لرستان زیر فرمان خاندان کاکویه که شعبهای از آل بویه بودند قرار گرفت. در نیمه نخست قرن پنجم هجری ترکان سلجوقی به ایران یورش آوردند و در اندک زمانی شرق و غرب ایران را درنوردیدند و به حاکمیت غزنویان و آل بویه بر ایران خاتمه داند. لرستان در سال 435 هجری به تصرف «ابراهیم ینال» برادر طغرل سلجوقی درآمد. ابراهیم ینال شهر شاپور خواست (خرم آباد) را به محاصره درآورد و علی رغم دفاع شجاعانه مردم آن شهر، او موفق گردید شهر را اشغال نموده و کشتار و ویرانی فراوانی به بار آورد و مرتکب انواع جنایات گردد. بدین ترتیب لرستان تحت سیطره ترکان سلجوقی درآمد و جزئی از امپراتوری آنان شد.
در دوره سلجوقی دودمانی از ترکان سلجوقی مرسوم به «برسیقان» بر لرستان حاکمیت یافت.
برسیقان از حکام و عمال موثر و مشهور روزگار سلاجقه بودند. مرکز حکمرانی آنان شهر شاپورخواست و الشتره بوده است. هم اکنون یک سنگ نوشته به تاریخ513 هجری مربوط به امیر اسفهسالار کبیر، ابوسعید برسق بن برسق در شهر خرم آباد و چند سنگ قبر از این دودمان در شهر الشتر وجود دارد که یادآور حاکمیت این خاندان بر لرستان است. سلسله برسقی سرانجام پس از روی کار آمدن اتابکان لر کوچک بر افتاد و به خارج از لرستان رانده شدند.
لرستان در دوره اتابکان لر کوچک (570-1006 ق)
امپراطوری سلجوقی در نیمه دوم قرن ششم هجری از هم فرو پاشید. در نتیجه حکومتهای محلی مختلفی از گوشه و کنار این امپراتوری سربرآورد. یکی از این حکومتهای محلی اتابکان لر کوچک بود که در منطقه لرستان و ایلام (لر کوچک) تشکیل گردید. موسس این سلسله که به نام جد آن، خورشید به «خورشیدی» نیز شهرت دارد، شجاع الدین خورشید است، وی که از سرکردگان یکی از طوایف لرستان موسوم به (جنگروی) بود، ابتدا در خدمت حسام الدین شوهلی، از امرای ترک سلجوقی حاکم خوزستان و لرستان به سر میبرد و سپس از جانب او به حکومت لرستان گمارده شد. به دنبال ضعف و تجزیه امپراطوری سلجوقی شجاع الدین خورشید نیز همچون امرای بلاد دیگر فرصت را مغتنم شمرده، لرستان را در قبضه اختیار گرفته و بر خود عنوان اتابک (واژهای ترکی که از اتا به معنی پدر و بیگ یعنی بزرگ است) نهاد و بدین ترتیب سلسله اتابکان لر کوچک را بنیان نهاد و جانشینان که تعداد آنها را 24 تن ذکر کردهاند نزدیک به چهار قرن و نیم، از سال 570 تا 1006 هجری قمری بر لرستان فرمانروایی نمودند. اتابکان لر کوچک با هر دسیسهای توانستند موقعیت و اقتدار خود را تا اواسط دوره صفوی با گردن نهادن به یوغ فرمانروایان وقت ایران از جمله خوارزمشاهی، مغولان، تیموریان، ترکمانان، قراقویونلو و آق قویونلو (804-750 ه.ق) که حمله تیمور به لرستان در زمان شاه عباس (اول) صفوی با کشته شدن شاهوردیخان آخرین اتابک لر به پایان رسید.
لرستان در دوره والیان لرستان (1006-1348 ق)
بعد از انقراض سلسله اتابکان لر کوچک توسط شاه عباس (اول) اداره حکومت لرستان به «حسین خان والی» از بستگان شاهوردیخان آخرین اتابک لر سپرده شد. زمامداری والیان از 1006 تا 1348 هجری به طول انجامید و حکمرانی آنها همزمان با سلسله صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی بود. حکومت والیان تا اوایل دوره قاجار شامل پشتکوه (ایلام) و پیشکوه (لرستان) میشد ولی از اوایل دوره قاجار بنا به دلایلی که خواهد آمد تنها به پشتکوه محدود گردید.
والیان لرستان از لحاظ قدرت سیاسی و استقلال به پای اتابکان نمیرسیدند ولی برخی از آنها همچون «علی مردان خان» از اقتدار فوق العادهای برخوردار بود. خدمات این سردار دلیر و نامآور لرستانی برابر هجوم افغانها در پایان دوره صفوی و مقاومت سرسختانه او در برابر قوای عثمانی و همچنین رشادتهای فراوان وی در رکاب نادرشاه افشار جهت برقراری صلح و ثبات و دفع متجاوزان از کشور، بسیار در خور توجه و تحسین برانگیز است.
مرکز حکمرانی اتابکان لر کوچک شهر خرم آباد بود. به طور کلی اتابکان لر در آبادانی، عمران و برقراری امنیت در لرستان کوشش میکردند. از این رو لرستان در دوره مذکور یکی از آبادترین و پررونقترین ایالتهای ایران محسوب میشد. این سلسله نخستین حکومت لر تباری بود که در لرستان به وجود آمد و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مردم لرستان در این دروه شکل گرفت.
لرستان در دوره قاجار و پهلوی
همان گونه که اشاره شد، تا پیش از روی کار آمدن قاجاریه تمام منطقه لرستان زیر نظر والی (حسین خان) به صورت سرزمینی نیمه مستقل اداره میشد و مرکز آن شهر خرم آباد بود. امام پس از به قدرت رسیدن قاجاریه تغییرات چشمگیری در لرستان صورت گرفت. آقا محمدخان، بانی سلسله قاجاریه، به علت کینهای که از لرهای زندیه در دل داشت نسبت به همه لرها با دیده دشمنی مینگریست و اسباب ضعف این قوم را به هر نحوی که توانست فراهم آورد چنان که از طوایف لرستان را به قزوین کوچانید. همچنین چون والیان لرستان را رقیبی خطرناک میپنداشت در تضعیف آنها کوشید. جانشین او یعنی فتحعلی شاه به تجزیه لرستان پرداخت چنان که پشتکوه را مجزا کرد و نفوذ والیان را به همان منظقه محدود ساخت. از آن پس لرستان (پیشکوه) مستقیما زیر نظر ماموران قاجار که اغلب از شاهزادگان و اطرافیان دربار بودند ادراه میشد.
لرستان تا پیش از تسلط قاجار ایالتی نسبتا آباد و یک پارچه بود ولی در سایه بیتدبیری، بیدادگری و استبداد شاهزادگان و عمال قاجار که جز به دنبال سود شخصی و چپاول مردم نبودند، به تدریج رو به ویرانی نهاد. اقتصاد منطقه به سختی آسیب دید و هرج و مرج و ناامنی همه جا را گرفته و از میزان جمعیت کاسته گردید. بسیاری مجبور به مهاجرت گردیده و یا به زندگی کوچ نشینی روی آوردند و طوایف مختلف به جان هم افتادند و این فرایند بخصوص در اواخر دوره قاجار شدت بیشتری یافت. با سقوط سلسله قاجار و روی کار آمدن رضا خان در سال 1299 هجری شمسی اقداماتی علیه بعضی ایالات از جمله لرستان به عمل آمد که منجر به درگیریهایی شدید بین قوای دولتی و ایلات و عشایر لرستان گردید. این درگیریها از 1300 تا 1312 به جنگ و گریز ادامه داشت .
بخش دوم - زبان و معنی و مفهوم لر
زبان مردم لرستان
زبان مردم لرستان به دو زبان لری و لکی صحبت میکنند که اولی زبان اکثر شعبات قوم لر میباشد و دومی در بین برخی از طوایف لرستان بخصوص ماطق شمالی لرستان (مناطق الشتر ـ کوهدشت ـ نورآباد) رایج است.
بر اساس مطالعات زبان شناسی، زبانهای لری و لکی جزو زبانهای هندو ـ اروپایی به شمار میآیند. زبانهای ایرانی شامل زبانهای ایرانی شرقی، و زبانهای غربی میباشد. لکی و لری جزو زبانهای غربی محسوب میشوند.
بسیاری از واژههای لری اغلب ریشههای باستانی دارند و به احتمال تعداد زیادی از این واژهها مربوط به زبانهای کاسی و عیلامی میباشد. گفته میشود زبان پارسی در زمان امپراطوری هخامنشی، اشکانی و ساسانی در لرستان گسترش یافته است. در بین زبانهای جنوب غربی ایران، زبان (گویش) لری بزرگترین رابطه را با زبان فراسی دارد که هر دوی آنها دنباله پارسی میانه، زبان پارتیان قرن هشتم بعد از میلا هستند، و همان گونه که میدانیم پارسی میانه، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج شکل داده و به صورت زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند که این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است .
معنی و مفهوم لر
لر در زبان فارسی به معنی مراد و طلب معنی شده است و در زبان فرانسه بمعنی فرهنگ است و در انگلیسی یعنی دانستنیها و علوم .
بخش سوم - دین و مذهب
پیش از اسلام آیینها و مذاهب مختلف در لرستان رایج بود. اولین نشانههای آلیذز روان که گفته میشود دین زرتشت از آن نشات گرفته در لرستان دیده میشود.
بعدها آیین مهرپرستی در کنار دین زرتشتی در لرستان پدید آمد. همچنین پرستش بانو آناهیتا الهه آبها نیز در لرستان شایع بود. پس از ورود اسلام، مردم لرستان نیز همچون سایر اقوام ایرانی به این دین آسمانی گرایش پیدا کردند. از قرن هشتم هجری به بعد به تدریج مردم لرستان آیین تشیع را پذیرفتند و هم اکنون لرستان یکی از مناطق مهم شیعه نشین ایران به شمار میآید .
بخش چهارم - آداب و رسوم ازدواج
مراسم ازدواج در لرستان
در خرم آباد به ویژه در روستاهای مختلف لرستان اگر نوزاد دختری متولد شد گاهی ناف او به به نام پسر بچه و یا جوانی از خانواده یا طایفه دیگر میبرند این مراسم را نافهبر گویند و از این تاریخ به بعد نوزاد دختر نامزد میشود و از طرف خانواده پسر گوسفندی به خانه او میبرند و جشن کوچکی برگزار میکنند، از این زمان به بعد تا عروسی لباس و احتیاجات دختر به عهده داماد خواهد بود.
در عروسیهای معمول وقتی دختری از یک خانواده پیشنهاد شد، به بهانهای چند نفر زن و دختر از خانواده داماد به منزل دختر میروند تا از نزدیک او را ببینند و از هر نظر بسنجند این مرحله را سرنجهگیرو میگویند. وقتی دختر انتخاب شد، در روز مقرر شیرینی از جمله، کلههای قند همراه یک قواره پارچه و یا یک قطعه طلا برای او میبرند و به نامزدی او رسمیت میدهند. پذیرایی این روز را شیرینی خرونی گفتهاند و تا روز عقد رفت و آمد داماد به خانه عروس خیلی کم اتفاق میافتد.
پس از مراسم شیرینی خورانی (تصویر 1)، دو خانواده با هم قرار و مدارهایی میگذارند و لیستی را که مقدار یا مبلغ یا مهریه و سایر احتیاجات روز عقد و عروسی در آن قید شده باشد بین دو خانواده قول و قرار میشود تا سرانجام که به توافق رسیدند هر دو مسئول، خانوادهها آن را امضاء میکنند این لیست سیاهه نام دارد که در قلم اول نام کلام الله مجید در آن قید میشود.
فصـل دوم :
هنــر و معمـــاری
بخش اول - معماری
قلعه فلک الافلاک
یکی از آثار باستانی و تاریخی استان لرستان قلعه فلک الافلاک است (تصویر2) که این قلعه بر روی تپهای در وسط شهرستان خرم آباد بنا شده و دارای برج بزرگ و کوچک است که طرز بنای این برجها هر تازهواردی را جلب مینماید.
عدهای از اهالی که سنشان از مرز صد سال گذشته اظهار میدارند که به غیر از هشت برج اصلی در قدیم دارای دوازده برج کوچک آجری و مستحکم و بوده و طوری ساخته شده بودند که هر ماه آفتاب هنگام طلوع از مشرق در یکی از این برجهای متعدد داخل میشده از این نظر به دوازده برجی نیز معروف شده است. بعضی نیز در این مورد بر این عقیدهاند که به غیر از هشت برج اصلی قلعه، دارای چهار برج بزرگ گلی دیگر از خشت خام در طرف مغرب بوده که با هشت برج اصلی و آجری آن را دوازده برجی میخواندهاند.
در بزرگ و سنگین قلعه به سوی شمال شهر قرار دارد و در مقابل یکی از برجهای قلعه قرار گرفته از این در که وارد میشوند با دالانی سنگ فرش و تاریک و ترسناک مواجه خواهید شد و از آنجا پس از دیدن دو سنگ نوشته وارد اولین حیاط قلعه خواهید شد.
این قلعه دارای چاه آب شیرین است که عدهای عقیده دارند این چاه آب در گذشته به بیرون از قلعه راه داشته است. اطراف برجهای قلعه کنگرههای بسیار زیادی وجود دارد که در قدیم به جای سنگر و دیدبانی از آن استفاده میکردهاند وقتی بر روی پشت بام قلعه بایستید تمام دره خرم آباد، کوههای اطراف و دشت کرگاه را به خوبی زیر نظر دارید.
از زیر تپهای که قلعه روی آن بنا شده نهری از آب گوارا خارج میشود که به گلستان ارم معروف است. آب آن دائمی و منبع بزرگ شهر را از این آب پر میکنند .
علاوه بر قلعه فلک الافلاک میتوان از گرداب سنگی، مناره آجری (تصویر 3)، پل شکسته (تصویر 4)، غارهای هلیان، پاسنگر، یافته، کنجی،دوشه، میرملات، اشکفت قمری نام برد.
بخش دوم - صنایع دستی
صنایع دستی لرستان بازار ندارد
صنایع دستی به عنوان قدیمیترین حرفه و صنعت ایران و کاربردیترین هنر این سرزمین از گذشتههای دور تا به امروز جایگاه رفیعی در فرهنگ و اقتصاد جامعه داشته است.
صنایع دستی لرستان به واسطه آن که تبلور عینی فرهنگ اصیل، بومی، مردمی و معنوی این منطقه است همواره معرف خصوصیات بارز و شاخص هنر و تمدن این مرز و بوم بوده است.
صنایع دستی استان با تمام توانمندیها و استعدادهای سرشار هنرمندان آن، امروز نیاز به یاری و توجه مسوولان دارد. آنچه صنایع دستی گفته میشود، حاصل هنر و ظرافت فکر و همراهی مهارت و تسلط دست بوده و در حقیقت صنایع دستی بومی هر منطقهای گفتگو با گذشته پر فراز و نشیب آن مکان است. ورشوسازی، گلیم، قالی بافی (تصویر 5)، جاجیم، گیوه بافی، قلم زنی روی ورشو، گلیم بافی، نمدمالی، گیوه بافی و ریسمان بافی و قلم زندی از عمدهترین صنایع بومی لرستان هستند. گلیم، جاجیم (تصویر 6)، گیوه بافی، منبت، مشکب و معرق چوب، صنایع دستی تکمیلی و تلفیقی، طراحی سنتی، سفال کگری، قلاب بافی، مکرومه بافی، نگارگری، عروسک محلی، ورشوسازی، خوشنویسی، تذهیب، شمع سازی، خراطی و نازک کاری چوب نیز از رایجترین رشتههای هنری این استان به شمار میروند .
مفرغهای لرستان
در حدود سالهای 1200 تا 1300 ق.م و شاید آغازی قدیمتر، گروهی از مفرغها کاران در امتداد کناره فلات ایران از آذربایجان به طرف جنوب حرکت کردند و در چمنزارهای مرتفع و درههای سبز ناحیهای که امروز لرستان نامیده میشود اقامت گزیدند و همراه ایشان طایفهای پرورنده اسب که این سرزمین را برای کار خود مناسب دیدند، به آن سو روی آوردند. هنر فلزکاران با این پیشه محلی مهم بسیار مربوط بود یا تحت تاثیر آن قرار داشت. تقریبا در همین زمان سیل جمعیتی از یک ناحیه مجاور به طرف مشرق جاری شد و اسبها و اشیای مفرغی را، که بسیار استادانه ساخته شده بود، با خود به دره رودخانه زرد، در چین برد. اشیای مفرغی مزبور وجوه اشتراک اصلی با اشیای مفرغی لرستان دارد.
نمونههای آلات مفرغی لرستان، اولین بار در سال 1929 در بازار پاریس مشاهده شد و محل کشف آنها نامعلوم بود. دو یا سه قطعه بسیار شبیه آنها هم در موزه بریتانیا یافت شد، اما از آن قطعات هم بر علم محققان چیزی نیفزود زیرا اصل و تاریخ آنها نیز مشکلی لاینحل بود. پس ازچند ماه، اطلاعات دقیق متوالی درباره کشفیات مزبور از ایران رسید. مردم لرستان اولین نمونهها را تصادف از خاک درآورده بودند و چون پی بردند که این اشیاء در بازار ارزشی دارد دیری نگذشت که از روی نظم و قاعده در مقام جست و جو برآمدند و قبرهایی را که روی آنها با لوح سنگی پوشیده بود خالی کردند. بدین طریق، آثار تمدنی که تا آن گاه به کلی ناشنانس بود آشکار شد. این تمدن علاوه بر مفرغ کاریهای خوب (منجوقهای سبز رنگ سنگین و بزرگ و النگوهای شیشهای رنگارنگ) و مهرههای سنگی پراکنده و ظروف سفالی درشتی که اغلب آنها فقط با رنگ سرخ آهنی آراسته میشد به وجود آورده بود.
اما معنی اشکال و نقوش مفرغی مخصوصا در شکلهای مرکب و در هم آمیخته هنوز معمایی بود. با وجود این، چون با نظر کلیتر و وسیعتر بنگریم، مواد اصلی آداب و مراسم دینی نخستین بار آشکار میشود و یک مرحله خاص و مهم را مشخص میسازد که بشر دنیای خود را درک کرده است.
مذهب این مردم از مذهب همان نقاشان ظروف سفالی متفرع شده بود و هنوز بر قدرت آسمانی تکیه داشت. اساس دین بر اعتقاد به خدای بزرگی که بر موجودات آسمانی و فصول و تمام امور زندگی استیلا داشت، مبتنی بود. حتی از زمان نگارگران سفالینههای قدیم، این قدرت آسمانی یکی از صورتهایی که میپذیرفت صورت بشر بود و گاهی صورت بشری با بعضی از اجزای صورتهای حیوانات آمیخته بود.
این تلفیق صورت انسان و حیوان در آثار لرستان و هنر سلسلههای باستانی چین به هم شبیه است و علاوه بر این حکم خدای بزرگ واحد و خدایان تابع او در زمینه جاری بود : یکی در آسمان و دیگر در زمین، خاصه در قوه نامیه نباتی. این معنی به شیوههای مختلف در بعضی از مفرغهای لرستان، خصوصا در اشیائی که «طلسم» خوانده میشود، به خوبی نمایش داده شده است.
مثلا یک دسته از این اشیاء، خدای آسمان را نشان میدهد در حالی که بر گربههای بزرگ، نماینده خورشید یا جانوران شاخدار، یا نماینده ماه حکومت میکند. در یک نمونه دو جلوه الوهیت در شکل واحدی به هم آمیخته است (تصویر7)، سر و صورت دومی نیمه حیوانی است و تصویر به طریقی ساخته شده که تهیگاه یکی از شانههای دیگری است و دستهای دومی که به تهیگاه تکیه داده پاهای پیکر اولی است. سرهای خروس که از سوی کلاهک شکل بالایی و از گردنهای شیران بیرون جسته مکمل صورت کلی است که گردن نقوش انسانی و حیوانی آن به گردنبندها و قلادههای مرصع آراسته است. اما صورت ترکیبی خاص این پیکر از آنجا حاصل شده که شانه و تهیگاه صورتهای انسانی به منزله کفل شیرانی است که رو به روی هم ایستادهاند و به این طریق صفات الاهی و حیوانی در شکل واحدی بر هم منطبق شده و آمیخته است. نظیر این شیوه را در مفرغهای چینی همین زمان میتوان یافت. اما در بعضی موارد «آسمان خدا»ی لرستان که از نام محلی او اثری نداریم، بسیار سادهتر از این است. یک جا این خدا به صورت مردی که دارای ریش سه شاخه است تصویر شده (و نظیر آن در چین هم به دست آمده) که گلوی بزهایی را که به تنه نخل دندان میزنند گرفته است (تصویر 8)، یا تاجی از شاخهای گاو بر سر دارد، زیرا گاو نر به طور کلی نشانه قدرت آسمانی شمرده میشد و حتی در زمانهای قدیمتر از این نیز منبع قدرت به شمار میآمد (تصویر 9)، و در شکل اخیر موهای خدا تابیده شده و پیچ و خم موجداری دارد. در میان شاخها، وسط پیشانی او برجستگی کوچکی دیده میشود که صورت کوچک شده «فالوس» است و این نشانه همان است که روی پیشانی «دیونیزوس»، خدایی که شخصیت او با این خدا شباهت دارد، نیز دیده میشود.
در شکل ترکیبی دیگر (تصویر 10) نقش بز نمایانتر است، اگر چه صورت «آسمان خدا»ی شاخدار سه بار تکرار شده و یک بار به دو گیسوی تاب داده موجی آراسته است و در اطراف آن نقش شیرانی که نخلها را میجوند دیده میشود.
در خود آذربایجان، تقریبا در همین زمان، در شکل سه پایهای از گل پخته، خدا کلاه سه گوشهای بر سر دارد (تصویر 11) و بازوان گشاده و پنجههای باز او قدرتش را نشان میدهد. سرهای گوزن از دهانه ظرف بیرون آمده و پایههای ظرف به شکل پای انسان و پوشیده از کفشی است که «کفش هیتی» خوانده میشود این ظرف که مورد استعمال مذهبی داشته از نظر فنی ناهموار و زشت است، اما در نوع خود یکتا و به منزله سندی در تاریخ مذاهب بدوی قدیم است.
گاو نر روزگار نخستین، به سبک دره سند، که روی لیوان مکشوف در سیالک دیده میشود، در مفرغهای لرستان نیز وجود دارد (تصویر 12) که از گوشت و اعضای آن گیاهها روییده است. اما اینجا آفریننده گیاهان دارای سر خدایی است که با شاخ و برجستگی فالوس تکمیل شده و دارای موهای تابیدهای است که تصور قدرت نامیه گیاهی، یعنی یکی از صفات «آسمان خدا»ی بزرگ را نیز شامل میشود.
این وجودهای انسانی یا نیمه انسانی نه همان نتراشیده و زمخت، بلکه زشت و بیانداماند و قدرت آنها در نخستین مرحله، از شدت زشتی آنهاست. حتی صورتی که با قیافه معهود خدا با ریش سه شاخه شده بیش از آنچه انتظار میرود موثر و قوی است. این قدرت تاثیر، از طرح کلی آنها و از اثر تلقینی منحنیهای پیچان، و زاویههای تیز (تصویر 9) یا پیچ و تاب شاخها که در حلقههای کتعدد گیر کرده است (تصویر 10) حاصل میشود
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 48 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید