دانلود مقاله کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری

 

 

مقدمه:
انسان در طول دوران کودکی یکی از آسیب پذیرترین دوره های عمر خود را می گذراند و به نظر می رسد با وجود پیشرفتهای همه جانبه در علوم و تکنولوژی این روند همچنان ادامه دارد همه روزه کودکان بسیاری در جهان بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود ار از دست می دهند و تعداد بیشماری نیز با مخاطراتی روبرو می شوند که مانع حفظ سلامت و رشد آنان می گردد. فقر بیسوادی سو تغذیه جنگ انواع سود استفاده ها تبعیض نژادی و نداشتن امنیت از جمله مواردی هستند که همواره کودکان را در سراسر جهان مورد تهدید جدی قرار داده اند.
پیامدهای ناگوار کودک آزاری تنها متوجه کودک و خانواده وی نبوده و همه جامعه را در برمی گیرد زیرا کودکان آزار دیده امروزه اشخاص آزار گر فردا خواهند بود و این تسلسل همچنان ادامه خواهد داشت. افرادیکه در کودکی در معرض اذیت و آزار قرار گرفته اند نمی توانند در آینده تعاملی سالم و منطقی با دیگر اعضای جامعه بر قرار کنند بنابراین هزینه های بالایی برای از دست رفتن ظرفیتهای به همه جامعه تحلیل می شود.
بررسی های انجام شده ثابت می کند که افراد خشن در دوران کودکی قربانی یا شاهد خشونت بوده اند . به این ترتیب خشونت خانگی به یک فرد خاتمه نمی یابد و قربانی در بزرگسالی و پس از تشکیل خانواده همان رفتار را فرا گرفته و در خانواده آن را جهت حل تعارض ها و تنش های خانوادگی به کار می گیرد. اثرات سوآزا رو اذیت کودکان به دو صورت کوتاه مدت و دراز مدت بروزمی کند.
اثرات طولانی مدت سو رفتار بر کودکان می تواند باعث تاخیر در رشد و نمو آنها گردد .
در جوامع اولیه با این که قوانین و مقررات مدون وجود نداشت لکن برای حفظ نظم و امنیت در اجتماع نظامات سختی حکم فرما بود و مختلف از نظام اجتماعی یک فرد خبیث و غیر قابل ترحم محسوب می شد و مردم برای در امان بودن از غصب الهی او را به شدت مجازات می کردند . عفو و گذشت جزو معایب به شمار می رفت انتقام حد وحصری نداشت و غالبل اطفال قربانی انتقام جویی می شدند.
از قرون وسطی تا آغاز دوران انقلاب صنعتی کودکان همواره به صورت قشر زیر دست و آسیب پذیر جامعه به شمار می رفته اند آغاز دوران صنعتی مصادف بود با بیکاری کشیدن از کودکان در کارخانجات صنعتی که نهایتا این موضوع منجر به وضع «قانون کار کودکان» در ایالات متحده باشد با این حال موضوع کودک آزاری طی چند دهه اخیر یعنی از زمانیکه اصلاح نشانگان کود ک مصدوم توسط هنری کمپ در سال 1962 ابلاغ گردید به شکل جدی مطرح شده است.
در سال 1979 واقعه بی نظیری در زندگی کودکان در سطح جهان تحت عنوان «سال جهانی کودک» به در خواست 149 کشور عضو سازمان ملل اتفاق افتاد که باید تلاش همگانی و جهانی برای بهبود وضعیت کودکان به شمار آید. در آن اجلاس مقرر شد کمیته های خاصی برای پرداختن به موضوع «کودک آزاری» و تاکید بر حقوق کودک در کشورهای عضو تاسیس و مشغول به کار شوند.
در ایران نیز در سال 1381 «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان» در مجلس تصویب شد تا مانع آزاری و شکنجه کودکان توسط والدین گردد. لازم به ذکر است که اقدامات تربیتی والدین در این قانون مستثنی است.
از سوی دیگر توجه به اینکه نکته ضروریست که کودکی که قربانی کودک آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان کودکی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یک والد سالم دریافت کرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی که حمایت ها و درمان های لازم کودک آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار کودکان خود نخواهند کرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس کودک آزاری را مهم و حیاتی می سازد.

 

فرضیه:
فرضیه ای که برای این پژوهش می توان بیان کرد این است که اگر مسئولان کشور ما و نه تنها کشور ما بلکه تمام کشورها بیایند به قوانین که تصویب می شود عمل کنند و تنها این نباشد که حرفهایی را بزنند ولی به آن عمل نکنند. پس فرضیه ای من در این موضوع پژوهش این است که با اقداماتی که در این تحقیق بیان شده و با عمل کردن به آنها موجب کنترل و کاهش این آسیب اجتماعی یعنی کودک آزاری شوند.
اهداف:
اهداف طرح در 2 بخش کلی و اختصاصی به شرح ذیل می باشد:
هدف کلی:
کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری
اهداف اختصاصی:
ارتقا آگاهی های گروه هدف طرح در خصوص کودک
ارتقا آگاهی های گروه هدف در خصوص مهارت های زندگی
آشنایی با منابع موجود در جامعه برای گروههای هدف
بررسی وضعیت قوانین موجود
سیاست ها:
توجه به سطوح مختلف پیشگیری
توجه به فرد خانواده و جامعه
توجه به آموزش و پژوهش
فراهم کردن زمینه های همکاری درون بخشی و برون بخشی
بهره گیری از مشارکت سازمان های غیر دولتی
شفاف سازی عملکرد ها
تخصصی و در دسترس قرار دادن خدمات به افراد

 

فرصت ها:
توجه بیشتر به مسئله حمایت از کودکان به ویژه کودکان آزار دیده در قوانین
فراگیرتر شده آموزش مهارت های زندگی
حساسیت بیشتر مسوولین و مردم نسبت به کودکان
گسترش مراکز ارایه کننده خدمات به کودکان در معرض آزار و آزار دیده
دسترسی بیشتر به منابع علمی
افزایش نیروهای متخصص در حوزه های مختلف در زمینه کودک آزاری
فعال شدن سازمان های غیر دولتی در حوزه امور کودکان
فراهم شدن زمینه های همکاری بیشتر دستگاههای مرتبط با موضوع
وجود رویکرد مذهبی و فرهنگی قوی و تاثیر گذار در جهت اعتلای ارزش انسانی و اجتماعی کودکان و نوجوانان

 

تهدیدها:
فراگیر نشدن آموزش مهارت های زندگی برای آحاد جامعه
عدم همکاری دستگاههای همکار در اجرای طرح
پنهان نگه داشتن موارد کودک آزاری در جامعه مدرسه خانواده و...
ناکافی بودن خدمات موسسات رفاهی و حمایتی به دلیل محدودیت های اجرایی
کمبود نیروی انسانی متخصص
عدم تامین اعتبار مورد نیاز دستگاهها برای اجرای فعالیت ها و برنامه ها
گروه هدف:
کلیه کودکان در معرض آزار و آزار دیده و خانواده آنان
والدین
مربیان و معلمان
مددکاران اجتماعی روانشناسان و مشاوران
کارکنان نیروی انتظامی
کارکنان دادگستری
کارکنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
سایر افراد سازمانها(دولتی غیر دولتی) مرتبط با کودکان (موسی چلک 1380)
از سوی دیگر توجه به اینکه نکته ضروریست که کودکی که قربانی کودک آزاری و سو استفاده شده چنانچه در زمان کودکی حمایت های لازم خانوادگی را از سوی یک والد سالم دریافت کرده باشد زنجیره یا چرخه معیوب سو رفتار قطع می گردد. همچنین آنهایی که حمایت ها و درمان های لازم کودک آزاری را دریافت داشته اند و در حال حاضر نیز دارای رابطه مناسب و بدون آزار با همسر خود هستند اقدام به آزار کودکان خود نخواهند کرد. تمامی این عوامل تشخیص زود رس کودک آزاری را مهم و حیاتی می سازد.
تعاریف:
کودک:
بر اساس ماده یک پیمان نامه حقوق کودک و سازمان یونیسف کودک به افرادی اطلاق می شود که کمتر از 18 سال سن دارند.

 

کودک آزاری :
«هر گونه آسیب جسمی فکری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با کودکان زیر سنین 18 سال توسط فردی که حضانت و سر پرستی کودک را بر عهده دارد و یا توسط یک فرد بزرگتر که این فرد می تواند در کانون خانواده یا خارج از کانون خانواده باشد»
کودک آزاری:
درباره کودک آزاری تعاریف متعددی ارائه شده است. این تنوع و تعاریف متضاد باعث شده تا مقایسه میزان بدرفتاری در بین کشورهای مختلف غیرممکن گردد لیکن چند تعریف کلی از کودک آزاری به شرح ذیل ارائه می گردد.
نقوس سیگل و فاستر (1993) کودک آزاری را بدین گونه تعریف می کنند:
«هر گونه آسیب جسمی فکری جنسی سو استفاده و بی توجهی و بدرفتاری با کودکان زیر سنین 18 سال توسط فردی که حضانت و سرپرستی کودک را بر عهده دارد»

 

برخی روان شناسان در تعریف کودک آزاری چنین می گویند:
«کودک آزاری به پدیده ای اطلاق می گردد که کودک توسط یک فرد بزرگتر که این فرد می تواند در کانون خانواده یا خارج از کانون خانواده باشد مورد آزار و اذیت قرار گیرد این آزار ممکن است جسمی و یا روانی باشد. آزارهای روانی که به کودک اعمال می شود تبعات روحی دراز مدت به همراه داشته و سبب ترسو شدن منفعل شدن و.. کودک می شود.»
طبق قانون دادگاه خانواده ایالت نیویورک (1976) کودک آزاری یعنی:
«شرایطی که سبب می شود والدین یا سایر افرادی که به طور قانونی تامین سلامت و رفاه یک کودک زیر 18 سال را بر عهده دارند یا خود اقدام به کودک آزاری کنند ویا به دیگران اجازه دهند تا کودک را آزار و اذیت نمایند.»

 

در تعاریف دیگر از کودک آزاری آمده است:
«کودک آزاری به مفهوم توصیفی انجام هر گونه صدمه و آسیب جسمانی یا روانی(هیجانی) به کودک است. بدون ان که توضیحی مستدل و اقناعی داشته باشد.»
«آزار یک کودک می تواند به معنی آزار جسمانی بی توجهی و نادیده گرفتن طفل آزار جنسی و آزار روحی او باشد.»
«کودک آزاری را به معنی تجاوز به حقوق قانونی کودکان و رساندن آسیب بدنی و روانی به آنها تعریف کرده اند.»
«کودک آزاری رفتاری است که در آن کودک توسط اطرافیان مورد سو استفاده های مختلف جسمی جنسی و عاطفی قرار می گیرد.»
انجمن روان پزشکی امریکا در چهارمین دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (1994) در فصلی تحت عنوان «سایر شرایطی که ممکن است مورد است مورد توجه بالینی قرار می داند.»
همچنین در تعریف از کودک آزاری و تعیین آن بیان شده است که «کودک آزاری و تنبیه هر دو خشونت محسوب می شوند و در کودک آزاری قصد و نیت آشکارا لذا بردن ا زآزار کودک برای وارد کردن آسیب بدنی تعریف شده است و آن می تواند گویای حالات نابهنجار روانی افراد آزار دهنده باشد. کودک آزاری نوعی خشونت جسمانی است که منجر به ایجاد جراحات و صدمات جدی به قربانی (کودک ) می شود و به صورت معمول از طرف افکار عمومی نفی می شود. کودک آزار دیده هیچ گونه یارای دفاع از خود و حتی طلب کمک از دیگران را ندارد. معمولا کودکان در صورت نیاز همیشه به کسانی پناه می برند که دوستشان دارند به اما هنگامیکه بدانند بزرگترین آزاردهندگان آنها همین افراد هستند چگونه می توانند در چنین خانوادگی رشد می کنند.
انواع کودک آزاری:
در خصوص انواع کودک آزاری صاحب نظران نظرات گوناگونی ارائه نموده اند انجمن روان پزشکی امریکا در سال 1994 کودک آزاری را شامل سه دسته آزار جسمی آزار جنسی و غفلت و بی توجهی به کودک اعلام نموه است.
لیکن برخی دیگر از صاحب نظران انواع دیگری از کودک آزاری را نیز به سه مورد ذکر شده اضافه نمود. یا طبقه بندی متفاوتی ارائه داده اند از جمله مدرس (1382) کودک آزاری عاطفی را نیز به این موارد اضافه کرده است. بهره کشی اقتصادی نوع پنجم کودک آزاری است که رزاقی(1382) به موارد بالا افزوده است. جلیلی و باقری یزدی (1382) اختلال ساختگی و کالتی را نوع دیگری از کودک آزاری می داند. موسوی چلک (1383) کودک آزاری سیاسی را نیز به عنوان یکی از انواع کودک آزاری مطرح می کند. ذیلا به طور مختصر تعریفی از انواع ذکرشده کودک آزاری ارائه می گردد.
کودک آزاری جسمانی:
به هر عملی که شامل ایراد صدمات عمدی بر بدن و یا مسموم ساختن کودک گردد اطلاق می شود. سو رفتار جسمانی ممکن است به تنهائی و یا همراه با سو رفتار جنسی اهمال کاری سو رفتار هیجانی(عاطفی) رخ دهد.
کودک آزاری جسمانی را ایراد صدمه مستقیم(مانند ضرب و شتم و سوزاندن) غیر مستقیم (مثل هل دادن و پرت کردن) و یا مسموم ساختن کودک توسط مراقب نیز تعریف می کنند که عمدتا با علائم ذیل مشخص می گردد:
1- سوختگی ها خون مردگی ها خراش ها پارگی ها و سوراخ شدگی ها
2- شکستگی ها دررفتگی ها و قطع عضو ناشی از بستن محکم کودک
3- وجود تغییرات هوشیاری ناشی از مسمومیت و یا ضربات وارده بر جمجه
کودک آزاری جنسی:
عبارت است از درگیر ساختن کودکان رشد نیافته (نابالغ) و وابسته در فعالیتهای جنسی (کودکانیکه قادر به درک این گونه امورو رضایت دادن در مورد این اعمال نمی باشند) و یا شامل اعمالی می گردد که با اقدام به آن قوانین و محرمات جامعه زیر پا گذاشته می شود همچون زنا با محارم هتک و تجاوز به عنف بچه بازی عورت نمایی نظر بازی جنسی وادار کردن کودکان به فاحشگی و استفاده از آنها در تولید فیلمهای جنسی

 

کودک آزاری هیجانی:
این نوع سو رفتار شامل طرد کردن بی اعتنائی انتقاد کردن منزوی ساختن و یا ایجاد وحشت در کودکان می گردد. در این نوع سو رفتار که شایع ترین آن سو رفتار بیانی و بدنام کردن کودک است غالبا اعتماد به نفس کودک صدمه می بیند سورفتار هیجانی را می توان در مورد کودکانیکه شاهد خشونت های خانگی بوده اند نیز مشاهده نمود.
اهمال کاری جنسی:
به احمال در زمینه فراهم آوردن غذا و پوشاک و سرپناه لازم و محیط امنی که کودک در آن قار به رشد و تکامل باشد اطلاق می گردد. هر چند این نوع سو رفتار غالبا با فقر و جهل همراه است لیکن ناتوانی و نقص در درک و پاسخ به نیازهای کودک نیز در آن دیده می شود.
اهمال کاری هیجانی- عاطفی:
شایع ترین نوع اهمال کاری هیجانی فقدان وابستگی طبیعی ما بین والدین و کودک و متعاقب آن ناتوانی در درک و پاسخ به نیازهای کودکان می باشد. یکی از انواع این نوع اهمال کاری کندی رشد روانی – اجتماعی می باشد.
اهمال کاری از نظر مراقبتهای پزشکی:
عبارت است از نقض در تهیه و تدارک درمانهای لازم جهت کودکان دچار بیماریهای مهلک و یا سایر مسایل طبی جدی و مزمن(مانند ندادن دارو به کودکان مبتلا به صرع دیابت و...)

 

اختلال ساختگی وکالتی
در این سندرم مراقب کودک(معمولا مادر) به تمارض و ایجاد علائم و نشانه های بیماری در کودک می پردازد. کودک غالبا بالیست طویلی از مشکلات طبی یا شکایات عجیب و غریب ارجاع می گردد(به عنوان مثال مادر با تزریقات مایعات سپتیک کودک را دچار سپتی سمی نموده و یا ایجاد خون مردگی در پوست کودک می نماید و گاهی با افزودن قطرات خون به نمونه ادار کودک اورا مبتلا به هماتوری قلمداد می کند.)
کودک آزاری اقتصادی:
کودکان را به کارهای سنگین و طاقت فرسا و طولانی وا داشتن
کنترل بیش از حد در استفاده و بهره برداری از پول در حوزه بهره کشی اقتصادی قراردارد. والد یا مراقبان برای کسب درآمد فشار زیادی به کودک یا حتی همسر خود تحمیل می کنند: در حالیکه در مورد نحوه خرج کردن آن هیچ گونه اختیاری به آنها نمی دهند. عدم مشارکت کودک یا همسر در نحوه و چگونگی خرج پول نیز بهره کشی مالی تلقی می شود.
کودک آزاری سیاسی:
عبارت است از استفاده کودکان برای دستیابی به مقاصد سیاسی مثلا سرقت کودکان زیر 15 سال و در جنگ و استفاده آنان برای جاسوسی و یا ازدواجهای سیاسی.

 

 

 

سبب شناسی(اتیولوژی):
کودک آزاری یک مسئله فرهنگی – اجتماعی- پزشک است و معمولا چندین عامل مشترکا در بروز آن نقش دارند. عوامل مربوط به کودک آزاری را می توان به سه گروه عمده تقسیم نمود:
الف- علل مربوط به کودک
ب-علل مربوط به والدین
ج-علل محیطی و اجتماعی
الف-علل مربوط به کودک
1- فرزند اول خانواده بودن(دختر و پسر هر دو در معرض کودک آزاری هستند و معمولا در خانواده تنها یکی از بچه ها تحت آزار جسمی قرارمی گیرد.)
2- کودکان دارای سن کمتر خصوصا بچه های زیر 5 سال به طوری که دو سوم موارد کودک آزاری جسمی در کودکان زیر 3 سال بوده است مرگ عمدتا در بچه های زیر یک سال دیده می شود.
3- نارس بودن کودک
4- داشتن معلولیت جسمی و یا عقب ماندگی ذهنی
5- بچه هایی که از حد طبیعی فعال تر هستند.
6- کودکان ساز ناپذیر وابسته و تحریک پذیر
7- کودکانیکه دائما بیمار می شوند و یا از خوردن غذا امتناع می ورزند.
8- کودکان ناخواسته و نامشروع
9- فرزند خواندگی
10- تک والدی
11- کودکانیکه دارای ظاهر فیزیکی بد هستند(لاغر زشت و بد قیافه )
ب-علل مربوط به والدین
خانواده نقش اساسی در بروز کودک آزاری دارد. مهم ترین عوامل مربوط به خانواده عبارتند از:
1- فقدان مهارتهای کافی به عنوان والد خانواده های طرد شده و دارای روابط اجتماعی محدود (چنین والدینی به دلیل روابط محدود به اطلاعات والدین خود در خصوص نگهداری و نحوه برخورد با کودک و به اطلاعات بالقوه مردمی جهت مقایسه اجتماعی رفتارهای کودکانشان و یا خود دسترسی ندارند.)
2- داشتن انتظارات غیر واقعی درک و تصور تحریف شده و اشتباهی توانائی های کودک که متناسب با سن اوست . مثلا زمانیکه کودک به دلیل نیاز به تغذیه یا علل دیگر گریه اش را متوقف نمی کند و یا یک کودک سه ساله نمی تواند غذایش را بخورد والدینش خشمگین می شوند که می تواند منجر به آزار وی گردد.
3- والدینی که به نوعی آزار و بی توجهی را در دوران کودکی خود تجربه نموده اند و یا ارتباط عاطفی ضعیفی با والدین خود داشته اند 14-10 درصد والدین بدرفتار خود تجربه مشابهی را در دوران کودکی داشته اند.) تجربیات عاطفی والدین در دوران کودکی نقش مهمی را در به کارگیری شیوه های تربیتی از سوی آنان دارد.
4- والدینی که بدرفتاری والدین سرپرست و یا معلمین خود را در دوران کودکی تجربه نموده اند همان شیوه ها را در تربیت کودکان خود به کار می گیرند و سعی دارند که این شیوه را عقلانی و منطقی جلوه دهند. همچنین والدینی کهدر کودکی خود تحت مراقبت شدید حمایتی قرار داشته اند غالبا افرادی بی اراده و دارای اعتماد به نفس پائین هستند چنین والدینی نمی توانند روابط مناسبی با فرزندان خود برقرار نمایند. لذا ناچار رفتارهای پرخاشگرانه می شوند و ممکن است اقدام به آزار کودک خود نمایند.
5- والدینی که بدون تفکر و به طور آنی عمل می کنند و از نظر فکری افرادی نابالغ خود محور زودرنج و حساس هستند این والدین به طور اشتباه رفتار طبیعی فرزندشان را نادرست پنداشته و فکر می کنند رفتار کودک از روی عمد و با سو نیت انجام شده است.
6- عقب ماندگی ذهنی والدین
7- اختلالات روانی در والدین(هذیانهای پارانوئیدی فازمانیای افراد مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی اختلالات شخصیتی- مانند شخصیت مرزی و ضد اجتماعی- و افسردگی پس از زایمان.)
8- انحطاط اخلاقی والدین و اعتیاد به الکل یا مواد مخدر
9- سابقه اپی لپسی(صرع) خصوصا نوع گیجگاهی ویا بیماری های مغزی مانند تومورلوب پیشانی
10- زمینه بیولوژیک همانند صدمات حین زایمان و کاهش سروتونین مایع مغزی- نخاعی در موارد عدم کنترل تکانه ها.
11- پدیده روانی نقش معکوس یا Role reverse: در این موارد والدین برای ارضای خود نیازهای عاطفی خود را از کودک طلبی می کنند و محبتی را که خود از آن محروم بوده اند از فرزانشان انتظار دارند و در صورت عدم برآورده شدن توقعات عاطفی خود از سوی کودک دچار خشم می شوند.
12- والدینی که به سرگرمی و تفریحات فردی و جمعی مثل سینما میهمانی و... دلبستگی شدید دارند و حاضر به چشم پوشی از آنها نیستند.
13- والدینی که دمدمی مزاج هستند و زود به خشم می آیند و واکنش های عاطفی سطحی وافراطی دارند و تحمل کمی دربرابر استرس نشان می دهند و برنامه ای برای زندگی خود ندارند و نقش مناسب و رضایت بخش را به عنوان والد ایفا نمی کنند.
14- عدم رضایت از زندگی و یا حاملگی پی در پی و ناخواسته
15- والدینی که تنبیه کودک را نوعی آموزش انضباطی می دانند و نگرانند که بدون تنبیه جسمی کودک لوس و فاسد بار می آید.
16- تک والد بودن: مطالعات در کشورهای پیشرفته نشان می دهد 90 درصد والدینی که کودکان خود را آزار داده اند تنها زندگی می کرده اند.
17- سن پائین والدین:آزار کودکان توسط والدین جوان(سن مادر کمتر از 26 و پدر کمتراز 30 سال) بیشتر اتفاق می افتد.
18- والدین سخت گیر وجدی که تمایل به تسلط کامل بر همه چیز دارند.
19- تفاوت های شدید فرهنگی بین والدین: والدینی که در روابط بین فردی خود مشکل دارند مشکلات خود را به کودک منتقل می کنند و معمولا یکی از والدین برای رهایی از تنش های موجود سعی می کند کودک را به سوی خود جلب نماید و او را علیه همسر بشوراند و نهایتا زنجیره ای از ارتباطات متقاطع و ناصحیح در خانواده شکل می گیرد و متاسفانه در این میان کودک است که قربانی می شود.
20- بی سوادی و همچنین فقدان آموزشهای لازم نزد والدین در خصوص چگونگی رفتار با همسر و نحوه رفتار صحیحی با فرزندان.
21- بکارگیری شیوه های رفتاری نامناسب برای تربیت طفل از سوی والدین: مانند افراط کاری به صورت مراقبت های شدید حمایتی و یا بالعکس بی توجهی نسبت به کودک مانند رها کردن او به حال خود.
22- ازدواجهای زود هنگام و بدون برنامه ریزی
23- فقدان برنامه ریزی تنظیم خانواده(خانواده پر جمعیت)
ج-علل محیطی و اجتماعی
والدینی که با کودک خود بدرفتاری می کنند مربوط به طبقه نژاد مکان جغرافیایی خاصی نیستند و از مذهب تحصیلات شغل و وضعیت اجتماعی گوناگونی برخوردارند بنابراین کودک آزاری در تمامی گروههای اجتماعی دیده می شود ولی بیشتر در طبقه متوسط به پائین از نظر اجتماعی – اقتصادی دیده می شود. تحقیقات کشورهای غربی و اروپائی نشان می دهد خانواده هائی که در فقر به سر می برند بیشتر با کودکان خود بدرفتاری می کنند.
از عوامل محیطی موثر در آزار کودکان به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
1- خانواده های با محرومیت های اجتماعی، طرد شده از اقوام و اجتماع
2- خانواده های پرجمعیت و شلوغ پرمشکل و ناسازگار
3- صنعتی شدن جوامع: کودک آزاری در کشورهای صنعتی شیوع. بیشتری دارد و عمدتا خشونت از درون خانواده اعمال می شود.
4- فشارهای اقتصادی سیاسی بیکاری و تورم
5- وجود قوانین مبنی بر مجاز شمردن تنبیه بدنی جهت تربیت و ایجاد نظم
6- فقدان حمایتهای اجتماعی

 

 

 

 

 

اقدامات اجرایی:
برای اجرای طرح انجام اقدامات ذیل مد نظر می باشد:
الف- پیشگیری سطح اول: شناسایی، اطلاع رسانی، آگاه سازی
در پیشگیری سطح اول با هدف اطلاع رسانی،آگاه سازی و شناسایی به موقع افراد در معرض آسیب اقدامات ذیل انجام می شود:
- فراگیر کردن آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان اولیاء و مربیان مدارس مددکاران اجتماعی روان شناسان کارشناسان بهداشت روان کودکان در مهدهای کودک و مراکز آمادگی کارکنان نیروی انتظامی توسط سازمان های مسوول (وزارت آموزش و پرورش – وزارت بهداشت- درمان و آموزش پزشکی- وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی – سازمان تبلیغات اسلامی – سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی – قوه قضاییه – نیروی انتظامی)
- شناسایی کودکان در معرض آزار و انجام مداخلات مورد نیاز به کلیه کودکان توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش وپرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان غیر دولتی- قوه قضاییه)
- تقویت و گسترش خدمات مشاوره ای به آحاد مردم توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش و پرورش- سازمان ملی جوانان- دانشگاهها- سازمان بهزیستی کشور- نیروی انتظامی- سازمان های غیر دولتی)
- آموزش فرزند پروری به خانواده- مربیان توسط سازمان های مسوول(سازمان بهزیستی کشور- وزارت آموزش و پرورش- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی- سازمان های غیر دولتی- صدا و سیما)
- درج مطالب آموزشی در کتاب های درسی در رابطه با حقوق کودک و مسایل مربوط به کودک آزاری برای دانش آموزان توسط وزارت آموزش و پرورش
- اجرای طرح های مرتبط با پیشگیری از کودک آزاری در مدارس از قبیل پیشگامان سلامت روان بهداشتیاران مدارس برای دانش آموزان و مربیان توسط وزارت آموزش و پرورش.
- آموزش حقوق کودک به پزشکان- پرستاران- مددکاران اجتماعی- روان شناسان-نیروی انتظامی- دانشجویان- آحاد جامعه توسط سازمان های مسوول(صدا و سیما- وزارت آموزش و پرورش- وزارت علوم و تحقیقات و فناوری- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی – صدا و سیما- سازمان های غیر دولتی- قوه قضاییه)
- آموزش روان شناسی کودکی و نوجوانی به دانش آموزان- خانواده ها- مربیان- مددکاران اجتماعی- روان شناسان- کارشناسان بهداشت روان- کودکان در مهدهای کودک- نیروی انتظامی- قضات توسط سازمان های مسوول(وزارت آموزش و پرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان تبلیغات اسلامی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی – قوه قضاییه- نیروی انتظامی)
ب- پیشگیری سطح دوم: ارایه خدمات و مداخلات
در پیشگیری سطح دوم با هدف ارایه خدمات و مداخلات لازم اقدامات ذیل انجام می گردد:
- شناسایی کودکان آزار دیده و ثبت گزارش موارد مربوطه توسط سازمان های مسوول (وزارت آموزش و پرورش- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سازمان بهزیستی کشور- کلینیک های مددکاری اجتماعی- مراکز مشاوره- سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان- قوه قضاییه- نیروی انتظامی- آحاد جامعه)
- ارایه خدمات درمانی به کودکان آزار دیده و خانواده های آنان توسط سازمان های مسوول (وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی- سازمان بهزیستی کشور- سازمان های غیر دولتی)
- توسعه و تقویت خط اورژانس اجتماعی (123) برای دریافت گزارش های کودک آزاری توسط دستگاههای مسوول (سازمان بهزیستی کشور)
- توسعه و تقویت مرکز مداخله در بحران فردی خانوادگی اجتماعی (اورژانس اجتماعی) توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- توسعه و تقویت خدمات اجتماعی سیار توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- حمایت و نگهداری از کودکان آزار دیده توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
- توسعه و تقویت خدمات مشاوره ای توسط سازمان های مسوول(سازمان بهزیستی کشور- وزارت آموزش و پرورش- دانشگاهها- نیروی انتظامی- سازمان های غیردولتی)
- معرفی منابع و خدمات موجود کشور در خصوص حمایت از کودکان توسط کلیه سازمان های مسوول با همکاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
- تشکیل بانک اطلاعات موسسات فعال کشور در هر استان توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان های غیر دولتی
ج- پیشگیری سطح سوم: بازتوانی(توانمند سازی)
در پیشگیری سطح سوم با هدف ارایه باز توانی و توانمند سازی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- فراهم کردن زمینه بازگشت کودک و خانواده به زندگی سالم از طریق بازتوانی روانی- اجتماعی آنان توسط کلیه سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط
- ارایه خدمات پیگیری پس از ترخیص برای کودکان آزار دیده و خانواده آنان توسط سازمان های مسوول(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی – سازمان بهزیستی کشور- سازمان هیا غیر دولتی)
د- امور مربوط به سازمان های غیر دولتی
در امور مربوط به سازمان های غیر دولتی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- تشکیل بانک اطلاعات سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان توسط وزارت کشور
- تسهیل در روند صدور پروانه فعالیت سازمان های غیر دولتی توسط سازمان های مسوول(وزارت کشور- سازمان بهزیستی کشور- سایر دستگاههای مرتبط)
- افزایش تواناییهای سازمان غیر دولتی از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی و... برای سازمان های غیر دولتی فعال در زمینه کودکان توسط سازمان های مسوول (وزارت کشور- سازمان بهزیستی کشور- سایر دستگاههای مسوول- سازمان های غیر دولتی)
ه- امور حقوقی و قضایی
در امور مربوط به موارد حقوقی و قضایی اقدامات ذیل انجام می گردد:
- شفاف سازی نوع و میزان تنبیه والدین نسبت به فرزندان توسط قوه قضاییه و همکاری سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط
- بازنگری قوانین موجود در راستای موضوع(حمایت کودکان) و در صورت لزوم تدوین قوانین مورد نیاز توسط قوه قضاییه و همکاری سازمان های دولتی و غیر دولتی مرتبط

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود  دانلود مقاله کنترل و کاهش پدیده کودک آزاری


دانلودمقاله بررسی ابیات مثنوی ازدیدگاه صاحب نظران

 

 

 بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی‌ها حکایت می کند
می‌خواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آن‌چنان زیبا در ذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد. حکایت‌هایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع می‌شود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.
دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقه‌ای از لطف الهی‌است که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطه‌ور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.
در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسان‌ها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقه‌ای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.
چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک می‌کنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.
ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندروی به سان دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گرگشت نقل
«مولوی»
نمونه‌هایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.
الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.
ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.
ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.
د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسان‌های خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.
مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشة دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند.
وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم
می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای ما خاکیان که بسته ظواهر این دنیاییم غیر ممکن است خود مولانا هم که باطن انسان‌ها را می شناسد و می داند که ما نوشنده این مطالب نیستیم چنین می‌فرماید:
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
«مولوی»
سخن درباره مولانا زیاد است و باید گفت هر بیتی از ابیات او دریایی است که هر که به این دریا رود غرق شود و به عمق آن نرسد و شاهد براین ادعای من شرح‌های مختلفی است که در مورد مثنوی نوشته شده است.
از آن جایی که جایی ندیدم که به مقایسه ابیات از دیدگاه صاحبنظران بپردازد بر آن شدم که هر چند ناقص به این امر مهم بپردازم هر چند که قبول دارم در این مورد ناتوانم.
برای نمونه ابیات 3100-2900 دفتر سوم را برگزیدم که به این صورت مورد بررسی قرار گرفته است؛ نخست بیتی از مثنوی با تصحیح نیکلسون آورده‌ام سپس به دیدگاه‌های صاحب نظرانی چون زمانی – استعلامی – جعفری و شهیدی پرداخته‌ام. در مورد هر بیتی نسخه بدل آن هم مورد دقت واقع شده است و در پایان نتیجه گیری از دیدگاه‌ها بیان شده است.
همین جا باید گفت (زمانی) در مورد معنای کلمه تمام معانی آن را آورده است و این ما هستیم که معنی صحیح را باید برگزینیم (جعفری) به مسائل حاشیه‌ای پرداخته است و (شهیدی) نیز تنها به معنای ظاهری کلمه توجه نموده است.
بنابراین باید نظر (استعلامی) را صحیح تر و دقیق تر قبول کنیم.
در پایان باید گفت کاری که انجام شده هر چند کاری ناقص به نظر می رسد ولی امیدواریم که روزنه‌ای برای ورود به اندیشه های مولانا باز شده باشد که نکات مورد نظر مولانا از آن گرفته شود و این کار الگویی برای آیندگان باشد.

زندگی نامه مولانا
نوشتن سرگذشت مردی چون مولانا جلال الدین، کار آسانی نیست مردی که مریدان و دوست‌دارانش به او یک سیمای فوق انسانی می دهند.
مولانا روز ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری مطابق با سی ام سپتامبر 1207 میلادی در بلخ به دنیا آمد.
پدرش واعظ سرشناس شهر بهاء الدین محمد معروف به بهاء ولد بود. در منابعی که پس از مولانا نوشته شده بهاء ولد را فقیه بزرگ، صاحب فتوی، از مشایخ فرقة کبروی (پیروان شیخ نجم الدین کبری) و دارای لقب سلطان العلماء می بینم.
از خود بهاء ولد نقل شده که لقب سلطان العلما را پیامبر در خواب به او عطا کرده‌است.
(زرین‌کوب : سرنی – 71)
آفریننده مثنوی مردی است به نام محمد با لقب جلال الدین ؛ دوست داران و یاران او، از او به لفظ مولانا یاد کرده‌اند، و افلاکی در مناقب العارفین از قاضی نجم الدین طشتی نقل می کند که پیش از مولانا، نام مثنوی و لقب مولانا به صورت عام به کار می رفته اما چون به حضرت مولانا ، منصوب شد، خاص گشت ، چون نام مثنوی گویند، مثنوی مولانا و چون نام مولانا گویند، حضرت او مفهوم می شود.
( افلاکی مناقب العارفین . ص 597)
به دلیل شخصیت ممتاز، مولانا را خداوندگار نیز خطاب می کردند و افلاکی می‌گوید که این خطاب را نخست پدر برای او به زبان آورده است.
شرح احوال مولانا استاد فروزان فر 3
در آن روزگار لقب، خداوندگار مانند خواجه برای کسانی به کار می رفت که حرمت معنوی و اجتماعی داشتند.
افلاکی در مناقب العارفین، مولانا را سرالله الاعظم نیز گفته است.
نگ:همان جا 4
تخلص مولانا را دو مطلب می دانند یک خاموش و دیگری شمس که وجود تخلص خاموش با توجه به تکرار در پایان بسیاری از غزلیات دیوان شمس می باشد که نمی تواند صحیح باشد.
از مولانا، با عنوان رومی و مولانای رومی هم یاد می شود زیرا که او در روم در آسیای صغیر قدیم و ترکیه امروز می‌زیسته و آرامگاه پدر و خود و خاند‌انش نیز در شهر قونیه است، اما در مغرب زمین همه او را به نام (رومی) می شناسند. از میان تمام این نام ها مشهورترین همان مولاناست.
روایاتی که جای تردید دارد آن است که نسبت بهاء الد را از سوی پدر به ابوبکر صدیق، نخستین خلیفه پیامبر، و از سوی مادر به خانه‌ان خوازمشاهان منسوب می‌دارد.
در این مسأله تردیدی وجود ندارد که به دلیل حمایت محمد خوارزمشاه از فقها و تحریکاتی که در مجلس بهاء ولد بر ضد او انجام می گیرد بهاء ولد از بلخ مهاجرت می نماید که آغاز مسافرت طولانی بهاء ولد و مولانا باید در سال 616 یا 617 همزمان با گسترش یورش مغولان باشد. در راه‏‏ِ خود، پدر و پسر به نیشابور می‌رسند در حالی که پسر نوجوانی سیزده ساله است. در این شهر پیر بازار عطاران شیفته مولانا گشته و اسرار نامه خود را به او هدیه می کند و می‌گوید: فرزندش به زودی آتش در سوختگان عالم می‌زند .
نگ : همان جا 17
پدر و پسر سپس از نیشابور به عزم کعبه حرکت کرده و سه روز در بغداد می‌مانند از آن جا به حجاز و شام رهسپار می‌شوند.
مادر مولانا مومنه خاتون در لارنده که هفت سال مولانا در این شهر زندگی کرده در گذشته و قبر او در آن جاست و مولانا در همان شهر با گوهر خاتون که مادر سلطان ولد بوده، پیوند همسری یافته است.
«زرین‌کوب - سرنی – 90»
به هر حال از جزئیات سفر اطلاعی نداریم فقط باید گفت مولانا و پدرش پس از طی راهی طولانی از خراسان و بغداد و حجاز و شام سراز قونیه در آورده اند.
در آن سال‌های دشوار، در آسیای صغیر مردی فرهنگ دوست از خاندان سلجوقی به نام علاء الدین کیقباد فرمانروایی می‌کند که عارفان را گرامی می دارد و بهاء ولد هم یکی از فرزانگان آواره است امیر او را پناه داده و برای او و یارانش مقرری و انعام فرستاده است احتمالاً ورودی بهاء ولد به قونیه سال 626 هـ.ق برابر با 1229 میلادی می باشد در این شهر بهاء ولد روز هژدهم ربیع الثانی سال 628 هـ. ق معادل با 1231 میلادی چشم از جهان فرو می بندد و مریدان فرزند شایسته او را که بارها پدر خداوندگار جلال الدین محمد می گفته به عنوان پیر خود بر می‌گزینند در پشت این سیمای فقیهانه آتش عشق شعله وری پنهان است تا این که برهان الدین محقق ترمذی این آتش را فروزان می سازد.
سید برهان الدین محقق از سادات شهر ترمذ خراسان در بلخ شاگرد بهاء الدین ولد بود قبل از مهاجرت بهاء ولد گوشه انزوارا برگزیده ولی به شوق مراد خود بی درنگ رهسپار سفر روم شد اما یک سال پس از درگذشت بهاء ولد به قونیه رسید.
شرح احوال مولانا 35
مولانا پس از این سفر چند ساله شام به عنوان دانشمندی سرشناس به قونیه باز می گردد و به تقاضای برهان چله‌نشینی می کند و پس از سه چله دلش آرام می‌گیرد در حالی که دیگر در مولانا رعونت و خودبینی دیده نمی شود.
برهان الدین را از روزگار جوانی «سید سردان» می گفتند و او سِری را که می داند به مولانا می سپرد تا این که در 638 هجری قمری دارافانی را وداع می گوید.
مولانا در حجره او نوشته‌هایی پراکنده می یابد که بعدها با سخنان دیگر برهان همراه و تدوین شده و نام معارف برهان محقق را به خود می گیرد.
«همان جا 198»
در پشت «دستار و ردای فراخ آستین» مولانا عاشقی شیدا و شوریده قرار دارد که مستعد آتش زنه‌ای است و سرانجام آن آتش زنه که «شمس الدین ملک داد. تبریزی» است از راه می رسد و مولانا را به آتش می کشد طوری که مولانا در آتش، خود خاکستر شده و برسرکوی و برزن می رقصد و نور می‌افشاند.
دوشنبه بیست و ششم جمادی الثانی سال 642 هجری، شمس تبریز در قونیه طلوع می کند. مردی حدوداً شصت ساله که غمگین است و نگاهی پر از خشم و دلسوزی دارد مردی که از خطاطی سخن می گوید به این مضمون:
{خطاطی سه گونه خط می نوشته است یکی از آن ها را خود او و دیگران می‌توانسته‌اند بخوانند، دومی را فقط خود او می خواند و سوی را نه خطاط می‌توانسته بخواند و نه دیگران و شمس می گوید این خط سوم منم}.
خط سوم دکتر صاحب الزمانی آغاز کتاب
و این خط سوم با خواندن روایات و تذکره ها شناخته نمی شود بلکه آن چه گره‌گشای این پژوهش است، سخنان و اندیشه‌های شمس است.
این چنین شخصی با سئوالی که از مولانا می کند او را بی هوش می نماید سوال این است چرا اگر محمد(ص) برتر است بایزید می گوید سبحانی ما اعظم شانی مرا بستائید یا ستایش مرا که مقام من چه بزرگ است ولی محمد (ص) می گوید: ما عرفناک حق معرفتک: چنان که باید تو را نشناختیم مریدان جان سخن را در نمی‌یابند به شمس حمله ور شده تا او را به جرم کفر از بین ببرند ولی مولانا که مستعد شعله ور شدن است آن‌ها را باز می دارد و مجذوب شمس می شود.
مریدان بی خبر و غافل که مولای خود را از دست یافته می بینند به آزار و اذیت شمس پرداخته تا این که در روز بیست و یکم شوال 643 هجری شمس پس از شانزده ماه ماندن در قونیه شهر را رها کرد و بی خبر از آن جا رفت مولانای عاشق در به در دنبال مراد خود می گردد تا این که خبر او را در شام می شنود مشتاقانه فرزند خود سلطان ولد را با چندین تن از یاران به دمشق می فرستد و شمس در ذی الحجه سال 644 هجری به قونیه باز می گردد.
شمس به ماندن در قونیه رضا داده و با زنی به نام کیمیا پیوند همسری می بندد.
زرین کوب - سرنی 106
دوری از شمس که نزدیک چهارده ماه به طول می انجامد مولانا را خوب پخته و سوخته کرده است بار دیگر کینه شمس در دل‌ها زنده می شود تا این که شمس به گفته سلطان ولد در آشوب سال 645 هجری برای همیشه ناپدید می شود.
مولانا برای یافن شمس خود به دمشق رفته ول کاری از پیش نمی برد.
چهارمین سفر مولانا به شام این گونه به پایان می رسد سفر اول در کنار پدر سفر دوم به هدایت برهان الدین محقق و در سفر سوم در جستجوی شمس و سرانجام بازگشتی نومیدانه و آفرینش امید هایی نو و تازه.
نخستین راهنمای مولانا بعد از شمس صلاح الدین زرکوب بود مردی عامی . ولی مولانا خلوص و صفای او را دوست داشت. مریدان نسبت به صلاح الدین حسادت نموده و حتی کمر به قتل او بستند. صلاح الدین شنید و گفت مگر نمی‌دانند هیچ کاری بدون امر حق انجام نمی پذیرد. مریدان دل شکسته و پشیمان به عذر خواهی آمدند. فاطمه دختر صلاح الدین به همسری سلطان ولد در آمد و مولانا عروس خود را به شاگردی نیز پذیرفت و به او نوشتن و قرآن خواندن آموخت. بعد از ده سال روز اول محرم سال 657 هجری صلاح الدین جان به جانان سپرد.
مرگ صلاح الدین مدتی مولانا را به غم فرو برد. مولانا دنبال مرادی بود که او را اقناع نماید و او کسی نبود جز حسام الدین چلبی که مولانا در مقدمه دفتر اول مثنوی او را «ابویزید الوقت و جنید الزمان» می خواند.
تاثیر حسام الدین در مولانا بسیار زیاد است اما بالاتر از آن نقشی است که او در آفرینش مثنوی دارد.
شبی حسام الدین در خلوت به مولانا پیشنهاد کرد که خود اثری ازنوع الهی نامه سنایی (حدیقه الحقیقه) پدید آورد و راویان می نویسند که همان دم مولانا از گوشه دستارش کاغذی بیرون کشید که نی‌نامه سرآغاز مثنوی یعنی همان هژده شعر بیت آغاز مثنوی بود و بدین‌گونه سرودن مثنوی آغاز شد.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی‌ها حکایت می کند
آفرینش مثنوی، چندی پس از درگذشت صلاح الدین زرکوب آغاز شد، اواخر سال 657یا اوایل 658 هجری و پایان آن پس از سال 668 نباید باشد. زیرا کهن‌ترین نسخه موجود در قاهره سال 668 هجری می باشد.
میان سال 660 و 662 به دلیل درگذشت همسر حسام‌الدین و بیماری خود او در کار سرودن آن وقفه‌ای پیش می‌آمد. دفترهای دوم تا ششم مثنوی در سال های 662 تا 668 هجری آفریده شد. نسخه‌ای که امروز بر مزار مولاناست پنج سال پس از درگذشت او، روی یکی از دستنویس‌های مورد تأیید او تحریر و باز نویسی شده‌است.
خود مولانا و بار ازدواج کرده است نخست در لارنده گوهر خاتون دختر شرف الدین سمر قند را به همسری در آورده از او دو فرزند دارد بهاء الدین محمد و علاء الدین محمد که بنا به روایات با شمس دشمن بوده و در جوانی به سال 660 هجری در گذشته است همسر دوم مولانا گراخاتون اهل قونیه بوده و مولانا از او هم دو فرزند دارد پسری به نام مظفر الدین چهار سال بعد از مرگ مولانا درگذشته و دختری به نام ملکه خاتون که تا سال 703 هجری زندگی کرده است.
بیش از همه مولانا با فرزند اول معین بهاء الدین محمد معروف به سلطان ولد حشر و نشر داشته است و پس از درگذشت مولانا ظاهراً عنوان سلطان ولد را مریدان به رسم حرمت برای او به کار برده‌اند.
سلطان ولد چهار پسر داشت جلال الدین فریدون معروف به عارف چلبی، عابد چلبی، واجد چلبی وزاهد چلبی. در دوران خلافت عارف چلبی که مدت هفت سال به طول می انجامد افلاکی مرید او کتاب مناقب العارفین را به دستور او نوشت.
نیم قرن سفر کردن، خواندن و آموختن مولانا را فرسوده و افسرده جسمی نموده بود و هنگامی که دفتر ششم مثنوی پایان می گرفت. خود مولانا هم تمایل به خاموشی داشت تا این که در روز یکشنبه پنجم جمادی الثانی سال 672 هجری برابر با 17 دسامبر 1273 میلادی مولانا با بیت زیر که در آخرین لحظات عمر خود برای تسکین سلطان ولد خوانده بود برای میشه دیده از جهان فرو بست و شهر که نه دنیایی را در فراق خود به ماتم نشانه آن بیت این بود.
در خواب، دوش، پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که، عزم سوی ما کن
برجنازه مولانا صدرالدین قونوی نماز خواند و آن گاه قاضی سراج الدین ارموی از آن ضایعه دردناک با تأسف و حرمت یاد کرد. بزرگان شهر خویک به مناسبتی سخن گفتند و علم الدین قیصر که از بزرگان عصر بود سی هزار درم داد معین‌الدین سلیمان پروانه کارگذار مقتدر دستگاه سلجوقی روم صد و سی هزار درم هدیه کرد چندی پس از آن قبه خضرا که بر سر در آن عبارت یا حضرت مولانا دیده می شود. ساخته شد. در زیر قبه خضرا علاوه بر بهاء ولد و مولانا دهها تن از خاندان و یاران مولانا مدفون اند و گویا با نام مولانا نام قدیم این مکان «رارم باغچه» از بین رفته است.
(رک مثنوی استعلامی دفتر اول صفحات پنجاه و پنجاه و یک)
امروز پس از هفتصد و اندی سال می بینیم که او با ما و شما در گفتگوست و سرشار از زندگی و طراوات روح و جان ما را در اختیار دارد و با ما سخن می‌گوید.

آثار مولانا
1-دیوان شمس: دیوان کبیر مفصل ترین اثر مولانا و جلوه گاه یکی از شگفت انگیز‌ترین نمونه‌های روابط معنوی و روحانی میان دو انسان استثنائی است. دو روح آمیخته به هم و یکی شده که به گفته با یزید عاشق و معشوق و عشق یک وجود واحد پیدا می کنند.
عطار – تذکره الاولیا 189
این یکی شدن تا بدان جا می رسد که مولانا غزل ها را می گوید ولی در پایان نام شمس است که جلوه گری می کند. سرودن این غزل‌های شور انگیز با طلوع شمس در قونیه و گرایش مولانا به مجالس سماع آغاز می شود و بعد از آن که شمس بی‌خبر از قونیه می رود شعله ور می گردد این مجموعه شامل غزلیاتی است که بیشتر آن‌ها را مولا تا به نام شمس و در یاد او سروده است و پس از ناامیدی از دوباره یافتن شمس و عنایت به صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی غزل‌هایی نیز به نام آن‌ها ساخته و بر دیوان خویش افزوده است. در کار بی بدیل استاد فروزان فر که با فراهم کردن دست نوشته‌ها و مقایسه آن‌ها متن کامل غزلیات، قطعه‌ها و ترجیعات مولانای 36360 بیت می یابیم به اضافه 1983 رباعی که این مجموعه در ده جلد به سرمایه دانشگاه تهران انتشار یافت.
فیه ما فیه: مطالب کتاب بیشتر پاسخ‌هایی به پرسش‌های گوناگون است که از حضرت مولانا می شده و بخشی هم سخنانی است که مولانا در آن‌ها روی به معین الدین سلیمان پروانه داشته است. در این کتاب مولانا از پدر خود بهاء ولد برهان محقق، شمس تبریز و صلاح الدین زرکوب نیز یاد می کند و مطالبی از آن‌ها می آورد. مطالب به همان سادگی گفته شده که در گفتار روزانه مولانا دیده می‌شود چون مضامین آن با مثنوی یکی است گاهی ما را در فهم مطالب مثنوی یاری می‌کند.
روی دستنویس‌های کتاب نام «فیه مافیه» نیست اما این نام را مؤلف بستان السیاحه آورده است.
شرح احوال مولانا 167
این مطلب می تواند درست باشدزیرا از فروتنی مولوی جز این بر نمی آید که نام آن فیه مافیه (همین است که هست) باشد. این کتاب توسط شادروان فروزان فر تصحیح شده و در شمار انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده است.
3-مکاتیب یا مکتوبات: نخستین بار در 1356 قمری در استانبول با عنوان «مکتوبات مولانا جلال الدین » چاپ شده که ناشر آن دکتر فریدون نافذ از دانشمندان معاصر ترک می باشد. دارای 144 نامه است که بیشتر نامه‌های خصوصی و شخصی است که مولانا برای امور جاری زندگی مریدان و آشنایان می‌نوشته و به صورت توصیه نامه است 30 نامه از این مجموعه تعلق به معین الدین سلیمان پروانه دارد و بقیه به 36 مخاطب دیگر شروع نامه عباراتی مصنوع و مسجع دارد ولی متن آن ساده است هر چند برخی دارای نثری پخته و استوار همراه با آیات، احادیث، اشعار فارسی با عربی می باشد.
4-مجالس سبعه: در اصطلاح خطابه ها و موعظه‌های مولانا می باشد که بر منابر ایرادی شد که شامل هفت مجلس مولاناست. هر کدام از مجالس دارای مقدمه‌ای مسجع و متکلف به زبان عربی همراه با دعا یا مناجات و آن گاه ستایش پیامبر با عباراتی در از و مسجع و مصنوع به زبان عربی می باشد نثر مجالس سبعه در بیشتر قسمت های آن مصنوع و متکلف با عباراتی دو راز ذهن می باشد بعد از این مقدمات حدیثی از پیامبر مطرح شده و سپس تفسیر آن توسط مولانا همراه با آیات قرآن زندگی انبیاء قصه‌ها و مثل های مناسب انجام شده است. مجلس اول مفصل‌تر از مجالس دیگر است.
می‌دانیم که مولانا بعد از یافتن شمس دیگر واعظ نبوده بنابراین به احتمال قریب به یقین مجالس سعبه باید قبل از طلوع شمس باشد.
نگ: شرح احوال مولانا ص 217
مجالس سبعه را هم زمان با مکاتیب مولانا، دکتر فریدون نافذ به سال 1356 هـ.ق دراستانبول منتشر کرده است.
5-مثنوی: مثنوی نظمی است که هر بیت آن دارای قافیه‌ای جداگانه می باشد مثنوی مولانا شش دفتر یا شش کتاب است و بر خلاف نظر محققان دفتر ششم و آخرین قصه کتاب، قلعه ذات الصور، ناتمام نماند، و چهار سال پیش از درگذشت مولانا نسخه کامل هر شش دفتر در خانه او تدوین و تحریر شده است.
نگ توضیح بیت 3593-دفتر ششم استعلامی
خود مولانا هم در همان سرآغاز دفتر ششم دوباره اشاره می کند که این قسم ششم، در تمام مثنوی (به عنوان پایان مثنوی) به حسام الدین چلبی پیشکش می‌شود. دفتر هفتمی هم به مولانا نسبت داده‌اند که بدون تردید از جعلیات قرون بعد است زیرا سال شروع دفتر مشخص نیست و انقروی که وجود دفتر را با استناد به نوشته‌ای که سال 814 دارد تأیید می‌کند ، باید گفت در این تاریخ از مرگ مولانا بیش از 150 سال گذشته است . مثنوی که شامل 25685 بیت است به این ترتیب تقسیم شده است. دفتر اول 4018 بیت، دفتر دوم 3826 بیت دفتر سوم 4813 بیت، دفتر چهارم 3856 بیت، دفتر پنجم 4241 بیت، دفتر ششم 4931 بیت‌دارد.
در هر دفتر مثنوی، پس از یک مقدمه کوتاه، مولانا حکایت‌هایی را زمینه بحث تربیتی و ارشادی خود می نماید و به مناسبت و به عمد از قصه بیرون رفته و اندرزهای خود را بیان می کند. مولانا مکرر به این مطلب اشاره می کند.
بار دیگر ما به قصه آمدیم ما از آن قصه، برون خودکی شدیم؟
گر به جهل آییم، آن زندان اوست
و ربه علم آییم، آن ایوان اوست
ابیات 1519 و1520 مثنوی استعلامی (دفتر اول ص 77)
مولانا خود می داند که این کار او کشاننده دل های مشتاقان برای اندرزهای آینده او می باشد. بعضی از قصه‌ها را فقط با ایمان و اعتقاد بایستی باور کرد مانند داستان دقوقی و کرامات او. گاه از داستان‌های کودکان برای ابیات خویش بهره می‌گیرد اگر هزلی در بیتی دیده می شود بی گمان به آن دلیل است که مولانا می‌داند خوانندگان در درون خود از شنیدن این الفاظ لذت می برندولی چه زیبا این نکات هزل آور را به مسائل دقیق عرفانی می کشاند. مولاناازمثال‌های کودکانه پوچی این جهان مادی را می‌رساند .
کودکان افسانه‌ها می آورند
درج در افسانه شان بس سر و پند
هزل ها گویند در افسانه‌ها
گنج می جو در همه ویرانه‌ها
بود شهری بس عظیم و مِه ولی
قد او قدر سکره بیش نی
«ابیات 2606-2604-دفتر سوم – استعلامی ص 123 »
می توان گفت:هزل های مولوی تقلیدی از سنایی
می باشد که سنایی می گوید.
هزل من هزل نیست، تعلیم است مولوی هم می گوید.
هزل تعلیم است، آن را جد شنو
تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر جدی هزل است پیش هازلان
هزل ها جد است پیش عاقلان
«ابیات 3560-3558-دفتر چهارم – نیکلسون – ص 489»
که این مطلب و روایات دیگر می تواند تأیید کننده آن باشد که مولوی ریاکاری را نمی پسندیده و در مواردی دشنام و کیک هم می گفته است که گاهی این مطالب را در معارف بهاء ولد و مقالا شمس هم می یابیم.
«زرین‌کوب – سرنی ، 229-228»
گاهی مولانا کلمات ترکی و یونانی به اقتضای محیط روم یا آسیای صغیر و در نتیجه تغییرات سیاسی قرن هفتم می آورد. گاهی کلمه را می شکند یا برای قافیه ساختن مصوت آن را عوض می کند. گاهی برای کلمات معنایی تازه می آفریند و این‌ها همه نتیجه اندیشه مولاناست که مطابق قواعد زمانه حرکت نمی کند و به نوعی هنجار شکنی آگاهانه در ابیات خود دست می زند تا نشان دهد که به مفاهیمی دست یافته که از قدرت تصور ما خارج است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  211  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله   بررسی ابیات مثنوی   ازدیدگاه صاحب نظران


دانلود مقاله بررسی و تجزیه وتحلیل ویژگی‌های فرهنگ سازمانی شرکت برق

بررسی و تجزیه وتحلیل ویژگی‌های فرهنگ سازمانی شرکت برق منطقه‌ای مازندران و تأثیر آن بر اثربخشی نظام کیفیت
(از دید کاربران داخلی)

مقدمه
« حدود یک دهه است که بحث نظامهای مدیریت کیفیت و استانداردهای عمومی بین‌المللی مرتبط با آنها یعنی 9000ISO در کشور ما به طور جدی مطرح است و تاکنون بسیاری از شرکت‌ها اعم از کوچک و بزرگ، دولتی و خصوصی، خدماتی و تولیدی با انگیزه‌های مختلف موفق به استقرار این الگوها در مؤسسات خود شدند و بسیاری دیگر نیز در حال پیاده‌سازی این نظامها هستند» (شاه‌محمدی،1382،12). در همین ارتباط، وجود موجی گسترده از سال 1375 به این طرف موجب شد تا بیشتر شرکت‌های برق منطقه‌ای و شرکت‌‌های مدیریت تولید و توزیع برق نسبت به استقرار و اجرای نظام تضمین کیفیت منطبق با یکی از الگوهای یاد شده (ISO 9001 یا ISO 9002 ) و دریافت گواهینامه از شرکت‌های گواهی‌دهنده مبادرت نمایند.
از آنجا که پیاده‌سازی هر یک از این الگوها و نظامها مستلزم صرف منابع (مالی، انسانی، زمان و … ) قابل ملاحظه‌ای بوده و انرژی زیادی را از شرکت‌ها به خود اختصاص داده است، ضروری است با انجام پژوهش‌های منظم علمی، میزان اثربخشی این نظامها و مهمترین عوامل مؤثر بر آن در شرکت‌های تابعه وزارت نیرو اعم از شرکتهای برق منطقه‌ای، مدیریت تولید و توزیع را از جهات مختلف (کاربران داخل یا خارج از سازمان) مورد شناسائی و بررسی قرار داد و با شناخت دقیق ابعاد و نقاط قوت و ضعف این ابزارها، به استفاده بهینه و مطلوبتری از آن نائل گردید.
با مروری بر مطالعات انجام شده ـ به ویژه در کشورهای اروپائی ـ و نیز تجارب حاصله از اجرای نظامهای مدیریتی مشابه در داخل کشور چنین به نظر می‌رسد که در بین عوامل گوناگون اثرگذار بر اجرای صحیح و اثربخش این گونه نظام‌ها به طور کلی و نظامهای «مدیریت / تضمین کیفیت» به طور اخص، عامل «فرهنگ سازمانی» یکی از مهمترین عامل‌های کلیدی اثرگذار و تعیین کننده‌ در میزان موفقیت و شکست این قبیل نظامها به‌شمار می‌رود و در صورت عدم توجه شایسته و بایسته به ابعاد و ویژگی‌های آن چه بسا موفقیت استفاده از این ابزارهای مدیریتی با شکست مواجه شود. (هامس ،1991؛ کوتر و هسکت ،1992؛ مکوبی ،1993؛ سراف و سباستین ،1993؛ ون‌دونگ و ساندرز ،1993؛ شوستر ،1994؛ سینکلر و کالینز ،1994؛ به نقل از مالاک و دیگران ،1997،328 و ککاله ، 1998)

1-1- بیان مسأله پژوهش
موضوع پژوهش حاضر « بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی‌های فرهنگ سازمانی شرکت برق منطقه‌ای مازندران و تأثیر آن بر اثربخشی نظام کیفیت از دید کاربران داخلی» به عنوان یکی از شرکتهای تابعه وزارت نیرو می‌باشد.
«فرهنگ سازمانی را در متون مدیریت به عنوان مجموعه‌ای از ادراکات، هنجارها و ارزشهای مشترکی دانسته‌اند که مورد پذیرش اعضای سازمان بوده و در عمق زندگی سازمانی جریان دارد» (الوانی، 1378، 30). مجموعه مورد نظر، که در واقع معرف شخصیت و هویت هر سازمان است، موضوع نسبتاً جدیدی است که از حدود دو دهه قبل در ادبیات مدیریت مطرح گردیده و به استناد پژوهش‌های فراوانی که در این باره صورت پذیرفته است تأثیر ویژه و تعیین کننده‌ای در موفقیت و شکست بسیاری از فعالیت‌های مدیریت و سازمان و از جمله نظام‌های مدیریت/تضمین کیفیت ایفا می‌نماید.
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگوئی به سه سئوال مهم زیر است.
نخست، با توجه به الگوها و نظریه‌های نوین فرهنگ سازمانی چه فرهنگ سازمانی بر شرکت برق منطقه‌ای مازندران حاکم است و این فرهنگ دارای چه ویژگی‌هائی است؟
دوم، آیا از دید معاونین، مدیران، کارشناسان و تکنیسین‌های شرکت به عنوان کاربران داخلی نظام تضمین کیفیت (که بر اساس الگوی استاندارد جهانی ISO 9000-1994 از بیش از دو سال قبل در شرکت مستقر و به مرحله اجرا درآمده است)، نظام اثربخشی ارزیابی می‌گردد یا خیر؟
سوم، آیا همان گونه که در مبانی نظری موضوع پژوهش اشاره شده، ارتباطی میان فرهنگ سازمانی حاکم بر شرکت برق منطقه ای مازندران و نگرش کاربران داخلی نظام کیفیت نسبت به اثربخشی این نظام وجود دارد یا خیر؟

1-2- قلمرو پژوهش (زمانی و مکانی)
قلمرو زمانی: این پژوهش در محدوده زمانی نیمه دوم سال 1381 تا نیمه اول سال 1382طراحی و به مرحله اجرا در آمده است.
قلمرو مکانی: از نظر مکانی، این پژوهش محدوده حوزه ستادی شرکت سهامی برق منطقه‌ای مازندران (شامل حوزه مدیریت، شش معاونت و ستاد امورهای سه‌گانه‌ بهره‌برداری) را در بر می‌گیرد.

1-3- اهمیت موضوع و انگیزه انتخاب آن
به اعتقاد پژوهشگر، پیاده‌سازی الگوی تضمین کیفیت ISO 9000)) به عنوان یک الگوی عملی برای نظام‌مند نمودن فعالیت‌های سازمانی و اداری، یک رویداد مهم مدیریتی در سازمانهای دولتی کشور محسوب می‌شود. به خصوص از این جهت که مدیران سازمانهای دولتی را با مفاهیم نظام، تفکر نظام‌مند، فرایند و نگرش فرایندی، هدف‌گذاری و طرح‌ریزی کیفیت، اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه، ممیزی و تفاوت آن با بازرسی و بسیاری از مفاهیم سیستمی دیگر نه به صورت مجرد و انتزاعی و در قالب مفاهیم نظری، بلکه به شکل مدلی عینی و کاربردی برای پیاده‌سازی آن در سازمان آشنا نموده است.
از سوی دیگر، در این الگو برای مدیریت ارشد سازمان مسئولیت خطیری در قبال موفقیت یا عدم موفقیت سیستم تعریف گردیده است به طوری که وی را ملزم می‌نماید تا قبل از هر چیز خط‌مشی و هدفهای خود را از استقرار سیستم به نحوی روشن و قابل درک در « بیانیه خط‌مشی کیفیت» بیان نماید، منابع لازم را برای تحقق اهداف تعیین شده گردآوری و تدارک نماید، مسئولیت‌ها و اختیارات تمامی افراد و ارکان مؤثر بر کیفیت سازمان را مشخص و مدون سازد، نسبت به استقرار سیستم (بر اساس نظامنامه و هرم مستندات کیفیت) اقدام نماید و همچنین با انجام ممیزی‌های دوره‌ای داخلی و یا شخص ثالث از اجرای صحیح سیستم اطمینان حاصل نموده و در صورت مشاهده هرگونه عدم انطباق بالفعل یا بالقوه نسبت به انجام اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه اطمینان یابد و این همه ممکن نخواهد شد مگر با آگاه‌سازی و جلب مشارکت کلیه کارکنان کلیدی و مؤثر سازمان و مستندسازی دقیق روش‌های اجرائی و دستورالعمل‌ها و مدارک پشتیبان که مجموعاً در نظامنامه کیفیت معرفی گردیده است.
بنابراین آنچه که تحت عنوان پیاده‌سازی نظام کیفیت در مجموعه سازمانهای تابعه وزارت نیرو اتفاق افتاده، زمینه‌ بسیار مناسبی را برای بررسی علمی اجرای نظامهای مدیریتی و آثار تغییرات سیستماتیک آن در سازمانهای اداری (دولتی) ما فراهم ساخته است.
اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می‌شود که فراموش نکنیم موج‌ها و چالشهای مشابه دیگری نیز در راه‌اند. از جمله بحث ارتقاء سیستم‌های موجود به ویرایش سال 2000، نظام مدیریت کیفیت جامع (TQM )، نظامهای خود ـ ارزیابی و مدلهای تعالی تجاری و موارد بسیاری از این قبیل.
حال که چند سالی است از استقرار و اجرای سیستمهای مدیریت کیفیت مبتنی بر الگوی تضمین کیفیت سری ایزو 9000 در شرکتهای تابعه وزارت نیرو می‌گذرد این موضوع چه در سطوح عالی تصمیم‌گیری وزارت نیرو و چه در سطح مدیریت و کارکنان شرکت‌هائی که به اجرای این نظام پرداخته‌اند کاملاَ مطرح است که پیاده سازی و اجرای این سیستم که در درجه اول برای نظم بخشی امور و فعالیت‌های سازمانی صورت گرفته است، تا چه اندازه مفید بوده و در جهت اهدافی که برای آن تعیین شده است قرار داشته است؟
با توجه به اینکه پژوهشگر از آغاز بحث استقرار نظام کیفیت در شرکت برق منطقه‌ای مازندران به عنوان مدیر دفتر تضمین کیفیت و بهره‌وری، مجری پیاده‌سازی نظام و مسئول نگهداری و بهبود سیستم مذکور بوده است همواره به این سئوال اندیشدیده است که آیا اجرای این سیستم از دید استفاده‌کنندگان (کاربران) داخلی آن توانسته است به اهدافی که برای آن تعریف شده دست یابد و به گونه کلی آیا چنین الگوئی (استاندارد ایزو 9000) با فرهنگ سازمانی حاکم بر شرکت و ویژگی‌های آن ارتباطی دارد یا خیر؟
1-4- هدف‌‌های پژوهش
پژوهش حاضر هدف‌های اصلی و فرعی زیر را دنبال می‌نماید:

هدف‌های اصلی:
• شناخت فرهنگ سازمانی حاکم بر شرکت برق منطقه‌ای مازندران و ویژگی‌های آن
• شناخت نگرش کاربران داخلی نظام تضمین کیفیت (معاونین، مدیران، کارشناسان و تکنیسین‌ها) در مورد اثربخشی نظام یاد شده
• شناسائی رابطه میان ویژگی‌های فرهنگ سازمانی و تأثیر آن نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام کیفیت .
هدف‌های فرعی:
• مقایسه یافته‌های حاصل از اجرای ابزار اندازه‌گیری فرهنگ سازمانی در شرکت برق منطقه‌ای مازندران و نمونه‌های اجرا شده در استرالیا و فنلاند
• بررسی روایی و اعتبار ابزارهای مورد استفاده

1-5- سوال‌های پژوهش
در این پژوهش سه پرسش اصلی و 18 پرسش فرعی به شرح زیر مطرح است:
1- فرهنگ سازمانی شرکت برق منطقه‌ای مازندران دارای چه ویژگی‌ها (ابعادی) است؟
1-1- آیا بین ویژگی‌های فرهنگ سازمانی در واحدهای مختلف سازمانی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
1-2- آیا بین ویژگی‌های فرهنگ سازمانی و پست سازمانی پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
1-3- آیا بین ویژگی‌های فرهنگ سازمانی و تحصیلات پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
1-4- آیا بین ویژگی‌های فرهنگ سازمانی و بخش مشاغل پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
2- از دید کاربران داخلی نظام تضمین کیفیت (معاونین، مدیران، کارشناسان و تکینسین‌ها) اثربخشی این نظام چگونه ارزیابی می‌شود؟
2-1- آیا بین نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام کیفیت به تفکیک واحدهای مختلف سازمانی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
2-2- آیا بین نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام کیفیت به تفکیک پست سازمانی پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
2-3- آیا بین نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام کیفیت به تفکیک تحصیلات پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟
2-4- آیا بین نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام کیفیت به تفکیک بخش مشاغل پاسخگویان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

3- آیا بین ویژگی‌‌ها (ابعاد) فرهنگ سازمانی و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-1- آیا بین ویژگی فرهنگی رهبری و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-2- آیا بین ویژگی فرهنگی ساختار و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-3- آیا بین ویژگی فرهنگی نوآوری و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-4- آیا بین ویژگی فرهنگی عملکرد شغلی و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-5- آیا بین ویژگی فرهنگی برنامه‌ریزی و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-6- آیا بین ویژگی فرهنگی ارتباطات و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-7- آیا بین ویژگی فرهنگی محیط و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-8- آیا بین ویژگی فرهنگی جنبه‌های انسان‌گرایی و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-9- آیا بین ویژگی فرهنگی توسعه فردیو نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟
3-10- آیا بین ویژگی فرهنگی جامعه‌پذیری هنگام ورود و نگرش کاربران داخلی در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت رابطه معنی‌داری وجود دارد؟

1-6- معرفی متغیرها
متغیر مستقل: در این پژوهش، فرهنگ سازمانی حاکم و ویژگی‌ها (ابعاد) آن به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته است.
متغیر وابسته: نگرش کاربران داخلی نظام کیفیت در مورد اثر این نظام به عنوان متغیر وابسته می‌باشد.
متغیر‌های مداخله‌کننده: متغیرهای واحد سازمانی، پست سازمانی، تحصیلات و بخش مشاغل از جمله متغیرهای مداخله‌کننده این پژوهش محسوب می‌گردد.
1-7- تعریف واژه‌ها
فرهنگ سازمانی : «مجموعه‌ای از ادراکات، هنجارها و ارزش‌های مشترکی است که مورد پذیرش اعضای سازمان بوده و در عمق زندگی سازمانی جریان دارد» (الوانی، 1378،30).
ویژگی‌ها (ابعاد) فرهنگ سازمانی : برای سنجش ویژگی‌ها (ابعاد) فرهنگ سازمانی، در پژوهش حاضر از ابزاری استفاده شده که توسط برودفوت و اشکنسی (1994) توسعه یافته است. ویژگی‌های مورد سنجش و تعاریف هر یک از ابعاد دهگانه آن به شرح زیر می‌باشد:
1. رهبری : نقشی که رهبران در هدایت سازمان، حفظ و نگهداری فرهنگ حاکم و ارائه خدمات به عنوان یک الگو بر عهده دارند.
2. ساختار : درجه‌ای که ساختار سازمانی موجب محدودیت فعالیت‌ اعضای سازمان، مشاهده تأثیر سیاست‌ها و رویه‌ها بر روی رفتار آنها و میزان تمرکز قدرت در سازمان می‌شود.
3. نوآوری : ریسک‌پذیری سازمان و رغبتی که به این امر نشان می‌دهد و میزان تشویق افراد به خلاقیت و نوآوری است.
4. عملکرد شغلی : درجه تأکید و میزان جهت‌گیری سازمان نسبت به عملکرد شغلی و این که آیا به عملکرد شغلی پاداشی تعلق می‌گیرد یا خیر.
5. برنامه‌ریزی : وجود هدفهای روشن سازمانی و این که آیا برای دستیابی به این اهداف برنامه دارد و با جدیت برنامه‌ها را دنبال می‌کند.
6. ارتباطات : تبادل آزادانه اطلاعات در همه سطوح داخلی سازمان (جائی که این امکان وجود داشته باشد)، مسیر گردش اطلاعات (از پائین به بالا و از بالا به پائین) و نقش و اهمیت شایعه در ارتباطات.
7. محیط : درجه پاسخگوئی سازمان به نیازهای مشتریان و میزان تأثیر و تأثر متقابل از سایر سازمان‌های مشابه.
8. انسان‌گرائی محیط کار : میزان احترامی که سازمان برای اعضای خود قایل می‌شود و از آنها مراقبت می‌کند.
9. توسعه فردی : میزان تلاشی که سازمان جهت فراهم ساختن فرصت‌هائی برای توسعه مهارت‌های اعضای خود به عمل می‌آورد و پاداش‌هائی که از مجرای توسعه مسیر شغلی و چالشی نمودن کار ارائه می‌دهد.
10. جامعه‌پذیری هنگام ورود به سازمان : مدت زمانی که یک عضو جدید در سازمان جا می‌افتد، درجه‌ای که کارکنان احساس می‌کنند سازمان را شناخته‌اند، دامنه رسمی شدن و اثر بخشی فرایند جامعه‌پذیری. (اشکنسی و دیگران، 2000،140)
با توجه به مشابهت برخی از عناوین ویژگی‌های فرهنگ سازمانی با وظائف مدیریت مانند رهبری، برنامه‌ریزی و ساختار، ذکر این نکته لازم بنظر می‌رسد که در تمامی موارد فوق، مجموعة ادراکات، هنجارها و ارزشهای مشترک میان اعضای سازمان نسبت به هر یک از این ویژگی‌ها مورد نظر است. به عنوان نمونه، ویژگی فرهنگی «برنامه‌ریزی»، مبین آن است که آیا در میان اعضای سازمان عنصر هدف، هدف‌گذاری و داشتن برنامه‌هایی برای تحقق و پی‌گیری آن در سازمان، به عنوان یک ارزش مطرح است یا اساساً این عنصر در میان اعضاء جایگاهی ندارد. بنابراین هریک از ویژگی‌های دهگانه فوق صرفاً از منظر فرهنگی مورد تفسیر قرار می‌گیرد.

نظام(سیستم) کیفیت: ساختار سازمانی، روش‌های اجرایی، فرایندها و منابع مورد نیاز برای به اجرا درآوردن مدیریت کیفیت (ایران ـ ایزو 8402، 1374،21)
نگرش :
نگرش «عبارت است از یک نوع آمادگی فکری و اعصابی (احساسی) که به وسیله تجربه سازماندهی می‌شود و بر روی عکس‌العمل‌های انسان نسبت به کلیه پدیده‌ها و وضعیت‌هایی که با او سروکار دارد تأثیری جهت‌دهنده یا پویا می‌گذارد» (آلپورت، 1973 به نقل از: رفیع‌پور، 1372،6)
کاربران داخلی نظام تضمین کیفیت: به طور کلی کاربران نظام کیفیت را می‌توان به دو گروه: خارجی (مشتریان بیرونی ) و داخلی (مشتریان درونی) تقسیم نمود.
در این پژوهش به جهت نقش و تأثیر تعیین‌کننده‌ای که نگرش کاربران داخلی این نظام در اجرا و یا عدم اجرای آن در سازمان ایفاء می‌نمایند نگرش این کاربران در مورد اثربخشی نظام تضمین کیفیت مورد بررسی قرار گرفته است.
منظور از کاربران داخلی در این پژوهش، مدیران ارشد (معاونین) و میانی (مدیران)، کارشناسان (فنی و اداری ـ مالی) و تکنیسین‌های (فنی و اداری ـ مالی) شرکت برق منطقه‌ای مازندران هستند که در دامنه عملکرد نظام تضمین کیفیت شرکت تعریف شده و این نظام در آن واحدها به اجراء درآمده است.

1-8- تعریف عملیاتی متغیرها
فرهنگ سازمانی حاکم: منظور از فرهنگ سازمانی حاکم، نمره کل هر پاسخگو از ابزار (پرسشنامه) فرهنگ سازمانی برودفوت و اشکنسی (1994) است که دامنه امتیازات آن بین 65 تا 455 است. به طوری که نمره 65 معرف فرهنگ سازمانی بسیار ضعیف و نمره 455 نشان‌دهنده فرهنگ سازمانی بسیار قوی می‌باشد.
ویژگی‌ها (ابعاد) فرهنگ سازمانی: علاوه بر وضعیت فرهنگ سازمانی حاکم (نمره کل)، یازده بعد دیگر شامل ده ویژگی فرهنگی و نمره تعهد سازمانی در این ابزار مورد اندازه‌گیری قرار می‌گیرد. برای تعیین هریک از این ویژگی‌ها، پنج گویه و جهت اندازه‌گیری تعهد سازمانی پانزده گویه بکار رفته است. دامنه نمرات هر یک از ویژگی‌های دهگانه بین 5 تا 35 می‌باشد. به طوری که نمره 5 معرف « ضعف‌» و نمره 35 نشان دهنده « قوت» سازمان در آن ویژگی فرهنگی مورد نظر می‌باشد.
نگرش به اثربخشی نظام تضمین کیفیت: مجموع امتیازات هر پاسخگو در«ابزار سنجش نگرش کاربران داخلی به اثربخشی نظام کیفیت» مبین نگرش یا میزان موافقت و مخالفت پاسخگو نسبت به اثربخشی نظام یادشده می‌باشد.
در این ابزار نمره 65 مبین بیشترین میزان مخالفت و نمره 455 نشان‌دهنده بیشترین میزان موافقت نسبت به اثربخشی نظام کیفیت می‌باشد.
واحد(های) سازمانی: منظور از واحدهای سازمانی، حوزه مدیریت (دفاتر روابط عمومی و مجامع عمومی) و شش معاونت برنامه‌ریزی و تحقیقات، انتقال (دفتر نظارت برانتقال، مرکز دیسپاچینگ منطقه‌ای شمال و ستاد امورهای سه‌گانه‌ بهره‌برداری مرکز، غرب و شرق مازندران)، طرح و توسعه، نظارت بر توزیع، منابع انسانی (دفاتر برنامه‌ریزی نیروی انسانی و آموزش و تشکیلات و روشها)، مالی و پشتیبانی (امور بازرگانی و اداره انبارها) شرکت برق منطقه‌ای مازندران است.
1-9- روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر ماهیت و اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر روش گرد‌آوری داده‌ها برای آزمون فرضیه‌ها، از نوع توصیفی ـ پیمایشی است. همچنین از آنجائی‌که در این پژوهش رابطه‌ی میان متغیرهای «فرهنگ سازمانی» و «نگرش کاربران داخلی نسبت به اثربخشی نظام کیفیت» نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد از نوع همبستگی است.
1-10- ساختار گزارش
پایان‌نامه حاضر در پنج فصل به شرح زیر تهیه گردیده است:
فصل اول به بیان کلیات پژوهش اختصاص یافته است. در این فصل سعی شده ضمن بیان دقیق موضوع پژوهش و انگیزه انتخاب آن، به اهمیت موضوع، اهداف، سئوالات، فرضیه‌ها و متغیرهای پژوهش و نهایتاَ تعاریف توصیفی و عملیاتی متغیرها پرداخته شود.
در فصل دوم تلاش گردیده با مراجعه به منابع و مراجع معتبر داخلی و خارجی ضمن بیان مبانی نظری پژوهش و نتایج پژوهش‌های بعمل آمده در این زمینه، چارچوب و اساس نظری پژوهش تبیین شود.
در فصل سوم با تعریف جامعه آماری، نمونه و روش نمونه‌برداری، حجم نمونه و روش تعیین آن، ابزارهای اندازه‌گیری داده‌ها، نحوه تعیین اعتبار و روائی ابزارهای اندازه‌گیری و نهایتاَ روش تجزیه و تحلیل داده‌ها زیر عنوان روش تحقیق ارائه گردیده است.
فصل چهارم به ارائه یافته‌ها (نتایج) پژوهش در سه بخش توصیفی، تحلیلی و یافته‌های فرعی اختصاص یافته است.
فصل پنجم به خلاصه، تفسیر، نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادها اختصاص دارد. در این فصل ضمن بیان خلاصه‌ای از مسأله، روش و یافته‌ها و محدودیت‌های پژوهش، ارتباط نتایج پژوهش و یافته‌های پیشین و همچنین پیشنهاداتی برای کاربرد نتایج حاصله ارائه خواهد شد.
نهایتاَ ضمن معرفی منابع و مراجع مورد استفاده، نمونه‌ای از ابزارهای بکار رفته برای اندازه‌گیری متغیرها و برخی دیگر از نتایج آماری در بخش پیوست‌ها ارائه می‌شود.

 

 

2ـ مبانی نظری
مقدمه
این فصل به مروری بر ادبیات موضوع و تلخیص و تحلیل اهم پژوهش‌های به عمل آمده در دو زمینه‌ی مهم و مرتبط پژوهش، یعنی « فرهنگ سازمانی» و « اثربخشی نظام کیفیت» و ارتباط میان این دو اختصاص دارد. بنابراین سعی خواهد شد ضمن مروری بر مفاهیم، تعاریف و مبانی نظری موضوع تحقیق و پیشینه‌ی پژوهش‌های به عمل آمده در این دو زمینه، چارچوب نظری مناسبی برای انجام پژوهش ارائه گردد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   163 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله بررسی و تجزیه وتحلیل ویژگی‌های فرهنگ سازمانی شرکت برق


دانلود مقاله ای پیرامون آزادی در اسلام

 

 

 
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵
چکیده: در اسلام، مراد از آزادی، آزادی درونی است؛ اما بدون تحقق آزادی بیرونی، رسیدن به آزادی درونی ناممکن است. اسلام صرفا پذیرای آزادی تفکر است و آزادی عقیده را نفی می‏کند. پذیرش آزادی اندیشه و آزادی بیان بر این نکته مبتنی است که باید میان دین و اندیشه دینی با آنچه «حقایق نهایی عالم هستی» نامیده می‏شود، فرق بگذاریم و معتقد باشیم که تصور خاصی از خداوند لازم نیست. اظهارنظر در باب سیاست و حکومت نیز، از آنجا که اسلام هیچ‏شکل خاصی از حکومت و نظام سیاسی را مطرح نکرده است، کاملاً آزاد است.
از لحاظ تاریخی، در جوامع اسلامی، آزادی بیشتر دارای مفهوم حقوقی است و در برابر واژه «عبد» به کار می‏رود. در سنت اندیشه سیاسی اسلام، عدالت نقطه مقابل استبداد، و بردگی نقطه مقابل آزادی است. از سوی دیگر، آزادی در اندیشه اسلامی بیشتر جنبه درونی پیدا می‏کند و به معنای رهایی از بندگی نفس است. درحال حاضر نیز بسیاری از اندیشمندان، واژه آزادی دینی را به‏کار می‏برند که در واقع، به همان معنای «آزادی درونی» است.
اما در این زمینه دو نکته قابل‏طرح است: (1) اصولاً زمانی که از آزادی سخن گفته می‏شود، آزادی بیرونی و سیاسی موردنظر است و آزادی درونی موردنظر نیست و (2) ارتباط آزادی درونی با آزادی بیرونی. اسلام به دنبال وضعیتی است که در آن بیشتر افراد به آزادی درونی نایل شوند. ازاین‏رو، در صورتی که جامعه از لحاظ سیاسی و بیرونی دارای آزادی باشد و مردم احساس رضایت و عزت داشته باشند، زمینه برای ساختن چنین جامعه‏ای مهیاتر است. بدین ترتیب، به نظر می‏رسد که بدون تحقق آزادی بیرونی، رسیدن به آزادی درونی ناممکن است. در واقع، مطلوب آن است که بگوییم در جامعه اسلامی، هدف نهایی همان «آزادی درونی»، به مفهوم تکامل فردی و اجتماعی است؛ اما آزادی بیرونی نیز زمینه لازم را برای شکوفایی معنوی جامعه فراهم می‏کند.
از نظر نگرش نوین، اصولاً آزادی سیاسی مفهوم جدیدی است که فی‏نفسه و بالذات ضرورت دارد. از این منظر، آزادی در معنای امروزی آن با سیاست، که امروزه یک عمل برنامه‏ریزی جمعی است، معنا پیدا می‏کند. ازاین‏رو، اصولاً این بحث مطرح نیست که از نظر اسلام، آزادی همان آزادی درونی است؛ بلکه آنچه مطرح است آزادی سیاسی به عنوان یک ضرورت برای زندگی بشر در شرایط کنونی است، و این جز در ساختار دموکراتیک قابل‏تحقق نیست.
برخی واژه آزادی را با هرزگی، افسارگسیختگی و هرج و مرج برابر می‏دانند و هنگام بحث از آزادی، ذهن آنها، پیش از هر چیز، متوجه آزادی جنسی و بی‏بندوباری می‏شود. این طرز تفکر احتمالاً ناشی از وضعیت اجتماعی جوامع غربی است. این افراد به گمان اینکه آزادی نیز رهاورد غرب است، آزادی و بی‏بندوباری را یکسان می‏بینند. حال آنکه از برخی برداشت‏های سطحی که بگذریم، مراد از آزادی، آزادی سیاسی و فکری با تمامی ابعاد آن است و بدین مفهوم، انبیا بزرگترین پیام‏آوران آزادی در دوران خود بوده‏اند. ممکن است جامعه‏ای غرق در فساد و بی‏بندوباری باشد، اما فاقد آزادی باشد. برعکس نیز ممکن است جامعه‏ای آزاد، به‏طور نسبی، سالم و مقید به قیود اخلاقی باشد. پس طبیعی است که در اندیشه اسلامی، آزادی سیاسیِ همراه با پای‏بندی به قیود اخلاقی موردنظر است.
بحث مهم دیگر درباره آزادی این است که آزادی مطلق است یا محدود. حتی در میان اندیشمندان غربی نیز اعتقاد به آزادیِ مطلق وجود ندارد. اساسا آزادی مطلق با عقل سلیم و منطق بشری مغایر است. آزادی مطلق با فلسفه ضرورت زندگی جمعی بشر مغایرت دارد. زندگی جمعی و مدنی مستلزم وجود برخی محدودیت‏هاست.
انواع آزادی در اندیشه اسلامی
آزادی عقیده: آزادی عقیده را از دو جهت می‏توان بررسی کرد: نخست، عقیده به عنوان ایمان در مقابل کفر و دوم، آزادی عقیده به مفهوم وجود عقاید و بینش‏های مختلف در درون دین. همچنین تفاوت آزادی عقیده با آزادی تفکر بر این مبنا استوار است که آزادی عقیده بیشتر مفهومی دینی و ایمانی دارد و آزادی تفکر، شامل جنبه‏های مختلف زندگی ـ اعم از اعتقادی، سیاسی و اجتماعی ـ می‏شود.
آیة‏اللّه‏ مطهری ضمن تفکیک آزادی عقیده و تفکر، و تأکید بر آزادی تفکر، وجود آزادی عقیده در اسلام را رد می‏کند. البته ایشان معتقد است که در هیچ وضعیتی نباید برای تحمیل عقیده، فشار و اجبار به‏کار رود. معنای لااکراه فی الدین این است؛ نه اینکه تمسک به هر رأی و عقیده‏ای که دلخواه است، جایز باشد. مراد از آیه‏هایی نظیر آیه فوق، نه صحه گذاشتن بر عقاید دیگر، که تکیه نمودن بر روش درست ایجاد تغییر در آنهاست و اینکه با اکراه واجبار نمی‏توان دین حق را گسترش داد. از لحاظ تاریخی نیز اسلام سایر عقاید را به رسمیت شناخته است و هرگز با زور، خواهان تحمیل عقیده‏ای بر آنان نبوده است. بنابراین با توجه به آیات، روایات، سیره معصومین و اندیشه عرفان اسلامی، در اسلام هرگز تحمیل عقیده وجود ندارد تا جایی که در اندیشه‏های اصیل عرفانی؛ مسیحیت، یهودیت و اسلام هر یک روش‏های متفاوتی در پرستش معبود واحد به شمار می‏آیند و اختلاف مؤمن، گبر و یهود، برخاسته از منظرهای مختلف آنان دانسته می‏شود.
وجه دیگر عدم تحمیل و اکراه عقیده و نیز تحمل عقاید دیگر ـ در کنار تبلیغ صحیح برای تغییر عقاید غلط ـ اعتماد اسلام به منطق درونی خود است. اسلام به لحاظ منطق قوی خود همواره می‏تواند پاسخ‏گوی تمامی شبهه‏ها و تردیدها باشد.
آزادی اندیشه: پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم می‏فرمایند: «یکی از چیزهایی که امت من را هرگز به خاطر آن عذاب نخواهند کرد، این است که انسان درباره خلقت، خدا و جهان فکر کند و وسواسی در دلش پیدا شود.» جایگاه والای تفکر در اسلام، بیانگر ارزش و اهمیتی است که اسلام به اندیشه و آزادی آن داده است. در جایگاه والای اندیشه و تفکر در اسلام تردیدی نیست؛ اما سؤال این است که آیا اسلام، آزادی اندیشه و تفکر را بدون هیچ‏گونه محدودیتی پذیرفته است؟
اندیشه شامل حوزه‏های مختلفی است و انسان‏ها می‏توانند در باب مسائل گوناگون، اعم از سیاست، فلسفه مابعدالطبیعه، فرهنگ و هر چیز دیگری، بیندیشند. تذکر این نکته ضروری است که اگر اندیشیدن را امری درونی و وجدانی بپنداریم، نمی‏توان برای آن حدی قائل شد؛ یعنی اندیشه انسان فی‏نفسه محدودیت ندارد. بنابراین زمانی که سخن از آزادی اندیشه می‏رود، با آزادی بیان توأم است و هرگز نمی‏توان این دو را، حتی در عالم ذهن از هم تفکیک کرد. پس آزادی اندیشه به مفهوم آزادی تفکر و فقدان هرگونه مانع بیرونی برای عرضه و طرح آن در جامعه است. در اسلام، این مفهوم از اندیشه چه جایگاهی دارد؟ به‏طور کلی می‏توان گفت هر کس از خداوند، انسان، سیاست و حکومت و... تصویر مطلق و واحدی داشته باشد، نمی‏تواند آزادی اندیشه را در باب آن مجاز شمارد. او حداکثر می‏تواند جواز تفکر در باب آن تصویر واحد و مطلق را مجاز دارد؛ اما هرگز اجازه اندیشه درباره جای‏گزینِ آن تصویر واحد را نمی‏دهد.
آزادی اندیشه در اسلام را می‏توان حول موضوعات ایمان به خداوند، سیاست و حکومت، در بستر تاریخی جوامع مسلمان مطالعه کرد. در میان مسلمانان درباره ایمان به خداوند، شاهد نگرش‏های فلسفی، عرفانی و فقهی‏ای هستیم که هر کدام بر جنبه‏ای از ایمان تأکید می‏کنند و همگی تلاشی برای کشف حقیقت ایمان بر اساس گفتار الاهی هستند.
وجه مشترک تمامی این رویکردها، آزادی اندیشه و عدم اعتقاد به تصور خاص از خداوند است. بنابراین سلوک تاریخی مسلمانان به رویکردهای متفاوتی از ایمان به خداوند انجامیده است که جز با آزادی اندیشه قابل‏تصور نیست.
اگر درباره ایمان به خداوند نمی‏توان آزادی اندیشه را از انسان سلب کرد، در باب حکومت و سیاست این مسئله شدت بیشتری پیدا می‏کند. در اینجا هم مسئله تصویر ما از حکومت و نظر اسلام در باب آن بسیار مهم است. اگر ما بر این اعتقاد باشیم که اسلام شکل خاصی از حکومت را مشروع و مجاز می‏داند و سایر اشکال را نفی می‏کند، نمی‏توانیم به آزادی انسان در باب سیاست و حکومت معتقد شویم. اما اگر معتقد باشیم که در کتاب و سنت، هیچ شکل خاصی از حکومت و نظام سیاسی وجود ندارد و ساختن حکومت و شکل آن به عقل انسان‏ها سپرده شده است، آن‏گاه آزادی اندیشه جزء جدانشدنی این دیدگاه خواهد بود؛ زیرا برای بهبود دائمی آن اندیشه، تفکر در باب حکومت، نه تنها مجاز، بلکه ضروری خواهد بود.
برخی از صاحب نظران بر اساس پارادایم نوین معتقد هستند که در کتاب و سنت، شکل خاصی از حکومت توصیه نشده است. مسئله اصلی حکومت از نظر قرآن، «عدالت» است؛ نه انتخاب، انتصاب یا شورا و مانند اینها. بنابراین برخی از متفکران مسلمان وجود نظریه سیاسی در کتاب و سنت را انکار می‏کنند و آن را با شأن و وظایف این منابع سازگار نمی‏بینند. اینان معتقدند در این منابع تعلیمات سیاسی وجود دارد؛ نه نظریه سیاسی.
به‏هرحال، دوام ایمان واقعی در یک جامعه در صورتی ممکن است که ایمان، هویت انتخاب آگاهانه را از دست ندهد. بقای نظام سیاسی و پویایی آن هم جز در پناه آزادی اندیشیدن در باب سیاست و حکومت حاصل نمی‏شود. همه این موارد، قبل از هر چیز، مستلزم اعتماد به عقل بشری و اراده انسان در ساختن نهادهای سیاسی مطلوب است.
آزادی بیان: آزادی اندیشه بدون آزادی بیان معنا پیدا نمی‏کند. آزادی اندیشه تنها با امکان طرح اندیشه در جامعه و ارائه آن به مردم و اندیشمندان قابل‏تصور است. ادعای وجود آزادی اندیشه در جامعه زمانی می‏تواند واقعیت داشته باشد که افکار مختلف و متضاد، آزادانه و بدون دخالت دولت، مطرح، و نقد و ارزیابی شوند. آزادی بیان، همچون آزادی اندیشه، حوزه گسترده‏ای را شامل می‏شود، و افراد مختلف می‏توانند با توجه به حدود قانونی، نظر خود را در جامعه عرضه و تبلیغ کنند. در این زمینه، حضرت علی علیه‏السلام می‏فرمایند: «واضربوا بعض الرأی ببعض یتولد الصواب»؛ آرا را با یکدیگر مواجهه دهید تا از آنها رأی درست زاده شود. بدیهی است که برخورد آرا جز در فضای آزادی بیان ممکن نیست.
اسلام، از لحاظ نظری، برای آزادی بیان، تأثیر آن در بهبود اوضاع اجتماعی و کمال فکری انسان، و رشد قدرت انتخاب انسان‏ها ارزش بسیار قائل است. قرآن انسان‏ها را به گوش دادن به سخن‏ها و انتخاب بهترین آنها تشویق می‏کند. بر اساس این آیه، انسان‏ها دارای آن حد از کمال عقلی هستند که بتوانند سخن نیکو را از میان سخن‏ها تشخیص دهند، و نیازی به مانع بیرونی برای جلوگیری از انحراف افکار عمومی نیست. آیه فوق به انسان حق انتخاب می‏دهد تا از طریق شنیدن افکار صاحبان تفکر، بهترین آنها را برگزیند. بر این اساس هیچ معیار بیرونی‏ای نمی‏تواند مبنای داوری درباره یک تفکر باشد. تنها معیار داوری را خود فکر معین می‏کند.
پیامبراکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم برای اکمال و اتمام مکارم اخلاقی مبعوث شدند و در مسائل سیاسی و اجتماعی ـ که پویاتر و پیچیده‏تر بودند ـ حکم نهایی صادر نکردند. امر سیاست و حکومت تابع تفسیر و درک عقول مردم زمانه است و اگر عقول مردم مجال اندیشه و بیان آزادانه آن را نیابد، در واقع، برخلاف تعالیم اسلامی عمل شده است. با صرف‏نظر از بحث فوق، سیره ائمه معصومین علیهم‏السلام نیز در این زمینه بسیار روشنگر است؛ آنان آزادی بیان را از مادیون سلب نمی‏کردند. از لحاظ سیاسی، می‏توان به روش حضرت علی علیه‏السلام در برخورد با خوارج اشاره کرد که هرگز با آنها به خاطر عقایدشان مقابله نکرد و آنها آزادانه می‏توانستند عقاید خود را در مساجد و در میان مسلمانان مطرح کنند.
دو نکته مهم درباره آزادی بیان مطرح است:
(1) حدود آزادی بیان در جامعه دینی چیست؟ برخی در پاسخ به این سؤال، بر خط قرمزهایی در آزادی بیان تأکید می‏کنند، اما معیار مشخصی برای آن ارائه نمی‏دهند. البته در این زمینه، عموما ارزش‏های اسلامی خطوط قرمز به‏شمار می‏روند؛ هرچند که این ارزش‏ها نیز مبهم، قابل‏تعبیر و تفسیر هستند و نمی‏توانند حدود آزادی بیان را مشخص سازند. برخی دیگر، بر اساس پارادایم نوین، معتقدند که در جامعه مؤمنان هیچ خط قرمزی وجود ندارد. با توجه به نظرهای فوق، می‏توان معیارهای عینی‏تر و قابل‏تفسیرتری را درباره حدود آزادیِ بیان تعیین کرد و آن را «حدود قانونی» آزادیِ بیان نامید. اهمیت آزادی بیان در این است که از رواج اجباری و یا تبلیغی یک فکر در جامعه جلوگیری می‏کند و جامعه را همواره در معرض پرسشگری و انتخاب قرار می‏دهد، و این با آزادی اراده انسان تطابق دارد.
(2) مسئله دیگر این است که آیا می‏توان اندیشه دینی را نقد کرد؟ به عبارت دیگر آیا آزادی بیان شامل نقد اندیشه دینی هم می‏شود؟ پاسخ به این سؤال، منوط به جواب‏گویی به این دو پرسش است: آیا اندیشه دینی را عین دین و مقدس می‏دانیم؟ آیا حق اظهارنظر درباره اندیشه دینی را متعلق به عده‏ای خاص می‏دانیم؟
اگر پاسخ ما به سؤالات فوق مثبت باشد، بر مبنای آن نه می‏توان اندیشه دینی را نقد کرد و نه اینکه همگان می‏توانند درباره سازگاری و ناسازگاری نظام سیاسی خاصی با اصول ارزش‏های دینی اظهارنظر کنند.
اما بر اساس پارادایم نوین، باتکیه بر چند مقدمه می‏توان اندیشه دینی و دین‏داری را نقد کرد. دین و اندیشه دینی با آنچه اصطلاحا «حقایق نهایی عالم هستی» نامیده می‏شود، متفاوت است. دیگر اینکه نقد درونی از نقد برونی تفکیک داده می‏شود. گاه نقد اندیشه دینی از بیرون است و گاه از درون. نقد اندیشه دینی از بیرون، نقدی غیرمؤمنانه است؛ اما نقد اندیشه دینی از درون، از موضع ایمان است. اگر هدف ناقدان از بیرون، غالبا زدن ریشه اندیشه دینی، و بی‏اعتبارساختن آن است، هدف نقد درونی، بارور کردن و پایدار کردن اندیشه دینی است. هرگونه نقد اندیشه دینی در اسلام باید بر محور توحید باشد.
البته معرفت دینی همواره دارای قداست است. معنای این قداست این است که مؤمنان حرمتی را که برای علم دین قائل‏اند، به علوم دنیوی اختصاص نمی‏دهند و حرمتی را که به عالمان دینی می‏گذارند، به سایر عالمان نمی‏گذارند. اما این منافی نقد اندیشه آنها نیست. نقد آنها اصولاً از سوی همان عالمان دین صورت می‏گیرد و حکم حکومت از آن نیز فراتر می‏رود؛ زیرا حکومت با قدرت سروکار دارد و دارای لوازم و پیامدهایی است که نقد آن را اجتناب‏ناپذیر می‏کند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 25   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله ای پیرامون آزادی در اسلام


دانلودمقاله پیامبر و اخلاق

 

 

پیامبر و اخلاق
پیامبر اکرم مصداق زیبایی اخلاقی در اسلام هستند و برای آنکه بتوان به خوبی و شایستگی ویژگیها و خصوصیات اخلاقی ایشان را الگو قرار داد، باید به شناختی عمیق از آن حضرت نائل شد . محمد عمومی پژوهشگر پژوهشکده باقرالعلوم در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در دین اسلام پیامبر اکرم(ص)، به عنوان الگو، درس های خداوند را برای ما که در کتاب قرآن از طرف خداوند فرستاده شده است، بیان کرد و خود نیز معلم این کتاب آسمانی شد، وظیفه ما این است که از پیامبر)ص) سرمشق بگیریم، هر شخصی که حضرت و خصوصیات اخلاقی ایشان را بشناسد خود را از جهت معرفت و اخلاق کامل کرده است. وی افزود: در گام اول از الگو قرار دادن رفتار پیامبر(ص)، در زندگی این امر مستلزم آن است که همه ابعاد وجودی ایشان برای ما قابل درک باشد و هنگامی که عمق وجودی پیامبر اکرم(ص) شناخته شد به طور ناخودآگاه تمام رفتارها شبیه رفتار پیامبر می شود لذا موضوع شناخت ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) بسیار مهم است. محمد عمومی با تأکید بر ضرورت شناخت پیامبر خوش خلقی را یکی از ویژگیهای بارز و ارزشمند آن حضرت عنوان کرد و یادآور شد: در مرحله بعد از شناخت خصوصیات اخلاقی پیامبر(ص)، ابعاد خوش خلقی از نظر مفهومی باید مورد بررسی قرار گیرند تا مصداقهای آن دچار اشتباه نگردند تا بدانیم که آیا تبسم داشتن بر لب خوش خلقی محسوب می شود یا اینکه معنای عمیق تری دارد. وی با اشاره به اینکه درون زیبا، و سیره و باطن نیک داشتن در بروز حسن خلق مؤثر است، تصریح کرد: با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) درونی زیبا داشتند و بعد از شناخت این مطلب و روشن شدن قضیه، اراده و عزم مهم است هنگامی که شخص اراده و عزم می کند که پیامبر را الگوی خود قرار دهد آنگاه می تواند موفق باشد در واقع تا زمانی که اراده قوی وجود نداشته باشد کسی قادر نیست پیامبر را به عنوان الگو برای خود در نظر داشته باشد. وی گفت: در زمانی که پیامبر اکرم(ص) زندگی می کردند چه بسیار افرادی بودند که ایشان را به طور کامل می شناختند اما به این دلیل که اراده بهره گیری از حضرت را نداشتند هرگز نتوانستند پیرو بوده و در برخی موارد حتی گمراه نیز شدند و همچنین برعکس این قضیه نیز وجود داشت. وی با اشاره به مرحله بعدی از شناخت خوش خلقی پیامبر(ص)، اظهار داشت: مسئله دیگری که در زمینه شناخت بعد خوش خلقی پیامبر الزامی است مسئله استمرار و یک نوع نظارت و در اصل مراقبت از این ویژگی است که در مراحل بالا بدست آمده است بکارگیری و بهره مندی از این صفت نیازمند استمرار و محافظت از آن است. وی با اشاره به آثار بهره مندی از خوش خلقی، یادآور شد: اگر چنانچه قدم به قدم ویژگی خوش خلقی به کار گرفته شد، آثار فراگیر فراوانی در وجود فرد ظاهر می شود که در درونش آرامش ایجاد کرده، به او وسعت وجود بخشیده و وجودش را دریا دل می کند.
اخلاق نیکو از ویژگی های یک دوست خوب است. ( 3 )
تاریخ و ساعت : ۲۷ آبان ۱۳۸۵ - ۶:۲۳ کد خبر : 4294

 

 

 

7- اخلاق نیکو

 

حسن خلق آن است که فرد به اخلاق و صفات پسندیده انسانی و اسلامی مزین شده باشد و به خوی خوش و اخلاق نیکو اعمال و کردار خود را تطبیق دهد و نحوه برخورد و روابط خود را با دیگران تنظیم کند. اهمیت این خصیصه به قدری است که خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را چنین توصیف کرده:

 

وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم ( سوره قلم ، آیه 4 )

 

ای پیامبر در حقیقت تو به خلقی نیکو و عظیم آراسته ای .

 

از سوی دیگر آن حضرت نیز هدف از بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق معرفی فرموده است که :

 

بُعِثتُ لِاُتَمَّمَ مَکارِمَ الاَخلاق

 

و ارزش بشر را به پنج چیز دانسته است : دین ، عقل ، حیا ، حسن خلق و ادب.

 

یکی از ویژگی های دوستان شایسته ، داشتن اخلاق نیکو است. زیرا آنان که پیمان رفاقت و انس و محبت با دیگران بسته و دست محبت یکدیگر را برای یک دوستی پایدار فشرده اند، تنها با اخلاق نیکو و خوش رفتاری است که می توانند دوستی هایشان را حفظ و تقویت کنند.

 

مولای آزادگان جهان حضرت علی بن ابیطالب ( ع) فرمود: من در شگفتم از کسانی که اشیاء و بردگان را با مال خویش می خرند ولی افراد آزاده و اشخاص را نمی خرند. پرسیدند یا علی چگونه می شود آزادگان را خرید؟ فرمود: با نیکی و خوش رفتاری. و پیامبر خدا (ص) فرمود:

 

أَلقِ أخاکَ بِوَجهٍ مُنبَسِط

 

با گشاده رویی و اخلاق نیکو برادر مؤمنت را ملاقات کن.

 

8- آزمایش

 

پس از بیان شرایط دوستی و این که چه کسانی را باید جهت معاشرت و دوستی بپذیریم ، این سؤال مطرح می شود که : چگونه می توان از وجود صفات مورد بحث در شخص مورد نظر اطمینان حاصل کرد و دانست که آیا انتخاب انجام شده انتخاب صحیحی بوده است یا نه ؟

 

در جواب باید گفت که اسلام برای این منظور، راه را روشن کرده و دستورالعمل لازم را ارائه فرموده است. اسلام یکی از شرایط انتخاب دوست را آزمایش شخص مورد نظر قرار داده و دوستی بدون آزمایش را صحیح ندانسته است.

 

 

 

 

 

 

 

حضرت علی (ع ) می فرماید :

 

مَن اِتَّخَذَ إَخاً بَعدَ حُسنِ الاختِبارِ دامَت صُحبَتُهُ وَتَإَکَّدَت مَوَدَّتُهُ وَمَن اِتَّخَذَ مِن غَیرِ اختِبارٍ أَلجَاَهُ الاضطِرارُ إِلی مُرافَقَةِ الأَشرار

 

کسی که پس از آزمایش ، دوستی برگزیند ، رفاقتش پایدار و موّدتش استوار خواهد ماند و کسی که ناسنجیده و بدون آزمایش با دیگران پیمان دوستی بندد ناچار ، به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن در می دهد.

 

برای آزمودن افراد ، بهترین و مطمئن ترین راه ، بررسی عملکرد آنهاست. از آنجا که ایمان و عقل هر شخص در رفتار و کردار او نمایان می شود، با محک زدن اعمال می توان افراد را مورد آزمایش قرار داد ؛ خصوصاً در مواقعی که امکان ظاهرسازی در کار نباشد.

 

امام صادق (ع) می فرماید:

 

شیعیان را در سه مورد امتحان کنید:

 

1- در موقع نماز که چگونه از آن محافظت می کنند.

 

2- در مواردی که اسراری در پیش آنهاست چگونه آن را از دشمن ما حفظ می کنند.

 

3- در مواردی که اموالی دارند ؛ ببینید که آیا برادران خود را در اموالشان سهیم می کنند یا نه .

 

هر چند در شرایط عادی همواره امکان ظاهرسازی و فریب وجود دارد و نمی توان به صلاحیت اخلاقی یا اعتقادی افراد پی برد ؛ اما در شرایط خاص و بحرانی، خصلت های خوب و بد انسان به طور ناخودآگاه آشکار می شود و در آن موقعیت است که امکان ظاهرسازی و پنهان کردن حقایق از بین می رود.

 

امام علی (ع) می فرماید: مردم جز با امتحان شناخته نمی شوند. زن و فرزندت را در غیاب خود ، و دوست را در موقع مصیبت و سختی ، و خویشاوندان را در زمان جدایی ، و علاقه مندان را در زمان نیازمندی امتحان کن تا از این طریق قدر و منزلت تو نزد آنان روشن شود.

 

در پایان این بحث به یک نکته دیگر نیز باید اشاره کرد و آن این که منظور از امتحان این نیست که انسان همواره در حال امتحان کردن دوستان خود به سر ببرد ، بلکه به محض حصول اطمینان ، می توان از ادامه آن دست کشید و اقدام به دوستی کرد. بنابراین وقتی انسان شخصی را در مراحل مختلف آزمود و دست رفاقت و یکدلی به او داد و این دوستی سال های طولانی به درازا انجامید ، دیگر شایسته نیست که تا پایان عمر او را آزمایش نماید. زیرا نتیجه چنین رفتاری این است که به جای دوستی و محبت ، ملامت و کدورت جایگزین خواهد شد و از قدیم گفته اند که آزموده را آزمودن خطاست.

 


حسن خلق دو معنا دارد: معنای عام ومعنای خاص.[1]
حسن خلق به معنای عام عبارت است از مجموعه خصلت های پسندیده ای که لازم است انسان روح خود را به آنها بیاراید.
حسن خلق به معنای خاص عبارت است از خوشرویی، خوشرفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق ـ علیه السلام ـ در بیان حسن خلق به معنای خاص فرمود:
«تُلَیِّنُ جانِبَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقی اَخاکَ بِبِِشرٍ حَسَنٍِ»[2]
حسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوشرویی دیدار نمایی.
در کتاب های اخلاق و روایات اسلامی هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همین معنای دوم است.
جایگاه حسن خلق در اسلام
دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرمخویی و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت می کند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می دارد. قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»[3]
بدرستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای.
حسن خلق و گشاده رویی از بارزترین صفاتی است که در معاشرت های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تأثیر سخن اثری شگفت انگیز دارد. به همین جهت خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرمخو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر گذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند. این مردان بزرگ برای تحقّق بخشیدن به اهداف‌ الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم رو به رو می شدند که نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می کردند.
مصداق کامل این فضیلت، وجود مقدّس رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است. قرآن کریم، این مزیّت گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی ذات مقدس خداوند دانسته، می فرماید:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ‌لَو کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لانْفَضوُا مِنْ حَولِکَ»[4]
در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شده ای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراکنده می شدند.
بسیار اتفاق می افتاد که افراد با قصد دشمنی و به عنوان اهانت و اذیّت به حضور ایشان می رفتند ولی در مراجعت مشاهده می شد که نه تنها اهانت نکرده اند بلکه با کمال صمیمیت اسلام را پذیرفته و پس از آن، رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ محبوب‌ترین فرد در نزد آنان به شمار می رفت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود دانلودمقاله پیامبر و اخلاق