مقاله برهان وجوب و امکان

مقاله برهان وجوب و امکان

فایل : word

قابل ویرایش

تعداد صفحه : 93

 

 

چکیده

 

در مورد معانی اعتباری نفس الأمری (وجوب ،امکان،امتناع) همیشه ظرف اتصاف جهان خارج است،اگر چه ظرف عروض را عالم اندیشه تشکیل می دهد.

 

ممکن برای موجود شدن هم محتاج به علت ایجادی و هم نیاز به علت ایجابی دارد-ماهیت ممکن به گونه ای است که تا وقتی که از ناحیه علت خود به سر حد وجوب و لزوم نرسد هرگز موجود نخواهد شد و علت نیز در مقام ترجیح وجود معلول ،تا زمانی که ترجیح خود را به سرحد ایجاب و الزام نرساند علت نخواهد بود. یعنی اینکه شیء تا زمانی که به مرحله ی وجوب و ضرورت نرسد،موجود نمی گردد. و مناط نیاز ممکن به علت نه حدوث است و نه چیزی دیگری بلکه امکان است. و اما ضرورت ،ضرورت اقسامی دارد و از میان اقسام ضرورت آنچه در فلسفه اسلامی و در برهان وجوب و امکان اهمیت دارد ضرورت ازلی است.همچنین در مقابل هر یک از معانی امکان سلبی یکی از ضرورتها قرار دارد.

 

معانی مختلف امکان را می توان دردو دسته قرار دارد یک دسته از معانی امکان فقط محدود به ذهن است و آن عبارت است از امکان خاص و امکان عام و دسته ی دیگر هم مربوط به عالم خارج از ذهن است مانند امکان فقری،استقبالی ،امکان وقوعی و امکان استعدادی.

 

برهان وجوب و امکان از براهین مهم و متقن در اثبات وجود خداست که اکثر فلاسفه به آن توجه داشته اند.و هر یک از فلاسفه با توجه به شیوه و مسلکشان ،تقریرهای متفاوت از این برهان دارند.عده ای براساس امکان ماهوی وعده ای دیگر براساس اصالت وجودی ، هریک تقریرهای خاص خود را از این برهان درکتب فلسفی خودشان بیان نموده اند .

 

 




خرید و دانلود مقاله برهان وجوب و امکان


تحقیق در مورد خدا

تحقیق در مورد خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:17

 

  

 فهرست مطالب

 

 

خدا یعنی چه؟

 

خدا  در نگاه نهج البلاغه:

 

به قول سعدی:

 

 

 

 

این پرسش از دیر زمان در محافل دینی وفلسفی مورد توجه بوده است وهر گروه ونحله ای تعریف خاصی رابه عنوان پاسخ مطرح کرده اند .بعضی گفته اند: خدا پدر آسمانی است، برخی خدا را نیروی طبیعت دانسته اند گروهی او را نور نامیده اند، کلیسا علت العلل جهان اسم گذاری کرده، برخی خدا را در میان علل موجود جست وجوکرده اند، بعضی او را زاده اندیشه سرمایه داران و تریاک مخدر بشر معرفی کرده اند، جمعی رنگ بشری به وی داده اند و گروهی نیز او را مولود جهل وترس بشر تلقی کرده اند .

هرکسی از ظن خود شد یار من        وزدرون من نجست اسرار من

 

جمعی از فیلسوفان غربی می گویند جواب این پرسش ا زعهده ما بیرون است، زیرا آن چه که ما می توانیم بفهمیم به وسیله حواس است وقلمرو حس نیز طبیعت است، ما نمی توانیم ماوراء طبیعت را درک کنیم .از این رو نفیاًو ثباتاً در باره خدا صحبت نمی کنیم.

 

این فیلسوفان منکر خدا نیستند معتقدند ابزار مناسب برای معرفت در دسترس بشر نیست وتنها باید به صورت قلبی ایمان به خدا داشت چرا که عقل وسایر ابزارهای شناخت بشری تنها در قلمرو طبیعت کارسازندو تا مرز ماورای طبیعت می توانند بروند واز آن جا به بعد، بال وپرقدرت بشری می سوزد. بعضی متکلمان مثل اشاعره تفکر واندیشیدن را درباره خدا ممنوع کرده اند و دربرابر پرسش های دیگران جوابی شعارگونه داده اند وگفته اند: (الکیفیه مجهولة والسؤال بدعة‌) با این جمله هر گونه چالش وپرسش را تحریم کرده وباتکفیر روشن فکران مذهبی، مساله توحید را از پویایی وتکامل باز داشتند. تنها شیعیان بودند که در پرتو رهنمود معصومان (علیهم السلام ) که در رأس آن علی (علیه السلام) قرار داشت، در ابعاد توحید به بحث وتحلیل پرداختند وتوانستند با ملحدان زمان به مناظره واحتجاج بپردازند.

 

گروه معتزله که درتفکرات عقلانی خود به تشیع نزدیک تر بودند ،با موج فرهنگ اشعری گری وحمایت حکومت های عباسی وتوده عوام به انزوا کشیده شد. در نتیجه اندیشه اشاعره محور کلام دینی قرار گرفت وبدین سان روحیه تعبد در اصول دین وعمل به ظواهر کتاب وسنت وتوقیفی بودن اسما وصفات الهی بر تفکرات عقلانی پیروز گردید . غافل از این که الله را معنا کردن به ذاتی که د ربردارنده تمام صفات کمال ومنزه از تمام عیوب وکاستی ها است ،کفایت نمی کند، مضافا این که این صرف ادعا است، دلیلی که چنین موجودی را ثابت کند، اقامه نشده است ونیز این که او چگونه وجود ی است که می تواند تمام صفات کمال را در خود متمرکز کند؟ آیااین صفات عین ذات است ویا خارج از ذات ؟ قدیم است یا حادث ؟ وده ها پرسش دیگر.

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد خدا


تحقیق در مورد تواضع و فروتنى

تحقیق در مورد تواضع و فروتنى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:18

 

 

 

 

ترجمه:

معنى تواضع و اقسام آن

اقسام تواضع

فرق بین تواضع و ذلت پذیرى و تملق

چند نشانه تواضع و درجات آن

اشاره

تواضع و فروتنى

 

 

تواضع و فروتنى

هفتمین نصیحت حکیمانه، و اندرز ارزشمند لقمان به پسرش، مسإله رعایت تواضع و فروتنى است ،که مى توان آن را مادر ارزش‏ها و کلید گنجینه کمالات نامید، لقمان به پسرش چنین فرمود: «و لا تصعر خدک للناس...؛ پسرم! با بى اعتنایى از مردم روى مگردان». [1] یعنى متواضع و فروتن باش.



معنى تواضع و اقسام آن

 

تواضع در اصل از واژه وضع که به معنى فرونهادن است گرفته شده، از این رو به زایمان زنان به وضع حمل تعبیر مى شود، و مفهوم آن از نظر اخلاقى این است که انسان باید خود را در برابر خدا و خلق خدا پایین‏تر از موقعیت خود قرار دهد، فروتنى و فرو روحى کند، و ضد آن تکبر و بزرگ نمایى و فخرفروشى است که از صفات رذیله، و مایه و پایه انحرافات فکرى و عملى بسیار زشت است.

البته باید توجه داشت چنان که خواهیم گفت تواضع به معنى خوارى و ذلیل نشان دادن خود نیست که ضد ارزش و مورد نکوهش مى باشد چنانکه ذکر مى شود.

از نشانه‏هاى تواضع این است که انسان در برابر مردم، خوش رو، خوش برخورد است، و هنگام معاشرت و جدا شدن از آنها، با روى باز و دل پذیر روبه رو یا جدا مى‏شود، و جداییش محبت‏آمیز است، نه از روى بى اعتنایى که موجب کینه و کدورت شده، و از نشانه‏هاى خصلت زشت تکبر و خود شیفتگى است.

تعبیر به «لاتصعر» اشاره به این است که تواضع نکردن، و بروز کردارى ضد تواضع در انسان یک نوع بیمارى آشکار است، چرا که تصعر چنان که در لغتنامه مصباح المنیر آمده در اصل از واژه صعر گرفته شده، و صعر در لغت یک نوع بیمارى است که شترى به آن مبتلا مى شود، و آن شتر بر اثر آن بیمارى، گردن خود را کج مى‏کند.

بنابراین خارج شدن از حریم تواضع یک نوع بیمارى آشکار است، که بیانگر بیمارى و عدم صفاى درونى مى‏باشد. تواضع داراى نشانه‏ها و درجات مختلف است، باید آنها را شناخت و به موقع رعایت کرد، مثلا امام باقر(ع) مى‏فرماید: «التواضع الرضا بالمجلس دون شرفه، و ان تسلم على من لقیت، و ان تترک المرإ و ان کنت محقا؛ تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قناعت کنى و هنگام ملاقات با کسى، در سلام کردن پیشى‏گیرى، و در گفتگوها از جر و بحث پرهیز کنى گرچه حق با تو باشد». [2]

شخصى از حضرت رضا (ع) پرسید: حد و مرز تواضع چیست که اگر کسى آن را رعایت کند به عنوان متواضع به حساب مى‏آید؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «تواضع داراى درجاتى است، یکى از آن درجات این است که انسان موقعیت نفس خود را بداند، و آن را با قلب سالم در همان جایگاه قرار دهد، و براى دیگران همان را بپسندد که براى خود مى‏پسندد، هرگاه از کسى بدى دید، آن را با نیکى پاسخ دهد، خشم خود را فرو برد، از گناهان مردم بگذرد، و آنها را مورد عفو قرار دهد، خداوند نیکوکاران را دوست دارد». [3]

نتیجه این که تواضع یک حالت خشوع و خضوع معقول درونى است که نشانه‏هاى آن در رفتار و کردار و گفتار آشکار مى‏شود. و گاهى ممکن است، انسان از نظر روحى به مرحله این حالت نرسد، ولى بتواند در عمل، خود را براساس موازین تواضع، هماهنگ سازد، چنین کسى عملا متواضع است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تواضع و فروتنى


تحقیق درباره توصیف خدا

تحقیق درباره توصیف خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسأله

ترجمه :
2- ابو حمزة گوید: امام چهارم علیه‏السلام بمن فرمود: اى ابا حمزة: همانا خدا بهیچ محدودیتى توصیف نشود، پروردگار ما بزرگتر از وصف است، چگونه بمحدودیت وصف شود آنکه حدى ندارد بینائیها او را درک نکنند و او بینائیها را درک کند و او لطیف و آگاهست.

 

3- مُحَمّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللّهِ عَنْ مُحَمّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمّدٍ الْخَزّازِ وَ مُحَمّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَا دَخَلْنَا عَلَى أَبِی الْحَسَنِ الرّضَا ع فَحَکَیْنَا لَهُ أَنّ مُحَمّداً ص رَأَى رَبّهُ فِی صُورَةِ الشّابّ الْمُوَفّقِ فِی سِنّ أَبْنَاءِ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ قُلْنَا إِنّ هِشَامَ بْنَ سَالِمٍ وَ صَاحِبَ الطّاقِ وَ الْمِیثَمِیّ یَقُولُونَ إِنّهُ أَجْوَفُ إِلَى السّرّةِ وَ الْبَقِیّةُ صَمَدٌ فَخَرّ سَاجِداً لِلّهِ ثُمّ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا عَرَفُوکَ وَ لَا وَحّدُوکَ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِکَ وَصَفُوکَ سُبْحَانَکَ لَوْ عَرَفُوکَ لَوَصَفُوکَ بِمَا وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَکَ سُبْحَانَکَ کَیْفَ طَاوَعَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ یُشَبّهُوکَ بِغَیْرِکَ اللّهُمّ لَا أَصِفُکَ إِلّا بِمَا وَصَفْتَ بِهِ نَفْسَکَ وَ لَا أُشَبّهُکَ بِخَلْقِکَ أَنْتَ أَهْلٌ لِکُلّ خَیْرٍ فَلَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ ثُمّ الْتَفَتَ إِلَیْنَا فَقَالَ مَا تَوَهّمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَتَوَهّمُوا اللّهَ غَیْرَهُ ثُمّ قَالَ نَحْنُ آلُ مُحَمّدٍ النّمَطُ الْأَوْسَطُ الّذِی لَا یُدْرِکُنَا الْغَالِی وَ لَا یَسْبِقُنَا التّالِی یَا مُحَمّدُ إِنّ رَسُولَ اللّهِ ص حِینَ نَظَرَ إِلَى عَظَمَةِ رَبّهِ کَانَ فِی هَیْئَةِ الشّابّ الْمُوَفّقِ وَ سِنّ أَبْنَاءِ ثَلَاثِینَ سَنَةً یَا مُحَمّدُ عَظُمَ رَبّی عَزّ وَ جَلّ أَنْ یَکُونَ فِی صِفَةِ الْمَخْلُوقِینَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَنْ کَانَتْ رِجْلَاهُ فِی خُضْرَةٍ قَالَ ذَاکَ مُحَمّدٌ کَانَ إِذَا نَظَرَ إِلَى رَبّهِ بِقَلْبِهِ جَعَلَهُ فِی نُورٍ مِثْلِ نُورِ الْحُجُبِ حَتّى یَسْتَبِینَ لَهُ مَا فِی الْحُجُبِ إِنّ نُورَ اللّهِ مِنْهُ أَخْضَرُ وَ مِنْهُ أَحْمَرُ وَ مِنْهُ أَبْیَضُ وَ مِنْهُ غَیْرُ ذَلِکَ یَا مُحَمّدُ مَا شَهِدَ لَهُ الْکِتَابُ وَ السّنّةُ فَنَحْنُ الْقَائِلُونَ بِهِ‏
**اصول کافى جلد 1 ص : 136 روایة: 3 ***



خرید و دانلود تحقیق درباره توصیف خدا