لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه36
فهرست مطالب
اقتصاد کلان
آشنایی با تحلیل اقتصاد کلان
اقتصاد کلان چیست؟
بیکاری
تقاضا و درآمد قابل تصرف
سیاست پولی
تورم
تولید ناخالص داخلی
سیاست مالی
نسبت میان اقتصاد و فرهنگ چیست؟
اقتصاد کلان
مقدمه
از سالیان بسیار دور، با افزایش سطح دانش و فهم بشر، کیفیت و وضعیت زندگی او همواره در حال بهبود و ارتقاء بوده است. بعد از انقلاب فرهنگی- اجتماعی اروپا (رنسانس) و انقلاب صنعتی، موج پیشرفتهای شتابان کشورهای غربی آغاز شد. تنها کشور آسیایی که تا حدی با جریان رشد قرنهای 19 و اوایل قرن 20 میلادی غرب همراه شد کشور ژاپن بود. پس از رنسانس که انقلابی فکری در اروپا رخ داد، توان فراوان این ملل، شکوفا و متجلی شد، اما متأسفانه در همین دوران، کشورهای شرقی روند روبه رشدی را تجربه نکرده و گاهی نیز سیری نزولی را طی کردند. البته گاهی نیز حرکتهای مقطعی و موردی در این کشورها انجام شد، اما از آنجا که با کلیت جامعه و فرهنگ عمومی تناسب کافی نداشت و از آن حمایت نشد، بسرعت از بین رفت. محمدتقیخان امیرکبیر در ایران، نمونهای از این موارد است.
مباحث توسعه اقتصادی از قرن 17 و 18 میلادی در کشورهای اروپایی مطرح شد. فشار صنعتی شدن و رشد فناوری در این کشورها همراه با تصاحب بازار کشورهای ضعیف مستعمراتی باعث شد تا در زمانی کوتاه، شکاف بین 2 قطب پیشرفته و عقبمانده عمیق شده و 2 طیف از کشورها در جهان شکل گیرند: 1. کشورهای پیشرفته (یا توسعه یافته) 2. کشورهای عقبمانده (یا توسعه نیافته).
با خاموش شدن آتش جنگ جهانی دوم و شکلگیری نظمی عمومی در جهان (در کنار به استقلال رسیدن بسیاری از کشورهای مستعمرهای)، این شکاف به خوبی نمایان شد و ملل مختلف جهان را با این سؤال اساسی مواجه کرد که «چرا بعضی از مردم جهان در فقر و گرسنگی مطلق به سر میبرند و بعضی در رفاه کامل؟». از همین دوران اندیشهها و نظریههای توسعه در جهان شکل گرفت. بنابراین نظریات «توسعه» بعد از نظریات «توسعه اقتصادی» متولد شدند.
در این دوران، بسیاری از مردم و اندیشمندان در کشورهای پیشرفته و کشورهای جهان سوم، تقصیر را به گردن کشورهای قدرتمند و استعمارگر انداختند. بعضی نیز مدرن شدن (حاکم نشدن تفکر مدرنیته
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:44
مواجه با اضطرارها و تقاضاهای ما برای خدمات عمومی بهتر و بیشتر، دولتها در هر سطحی پیاده سازی راههای جدید بودجه ریزی را مورد بحث و آزمایش قرار می دهند بوجه ای که هم اکنون خواهیم دید ابزاریت جهت ارتقاء حسابدهی و کارآیی دولت نسبت به مدل سادة آن که این بودجه به عنوان یک وسیلة تخصیص منابع و کنترل هزینه ها به شمار می آید.
بودجه بر مبنای عملکرد به عنوان یک سیستم تعریف شده است که در این سیستم برای مدیران جهت مورد استفاده قرار دادن آژانس همان طور که مقرر شده بود با قابلیت انعطاف تهیه شده است در ازای تعهدات آنها به نتایج عملکرد معین به دست آمده. این همچنین فلسفة اساسی تائید شده بوسیلة دولت Alberta در فرایند طرح ریزی تجاری در سال 1993 بود.
که برای وزارتخانه ها با تخصیص از منابع معین و انتظارات از انجام تعهدات برنامه ای درون این پارامترها تهیه شده است. در عوض به کنترل های مالی اطمینان بخشیده شده و اختیار تخصیص مجدد منابع میان برنامه ها به وزارتخانه ها محول شده است.
زمانی که مقامات کانادایی به نظر می رسید اجرای کاملی از بودجه بندی بر مبنای عملیات ندارند بسیاری آن را بر پیش نیازهای ضروری مانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت "abc" و سنجش عملیات می دانستند. در امریکا برخی از شهرها و ایالات از این روش بودجه ریزی استفاده می کنند، حوزة اصلی ایالات north Carolina و texas می باشند. چیزی که در روشهای مختلف بطور معمول وجود دارد تمرکز بر نتایج است. بودجه ها بر مبنای نتایج بنا نهاده شده است تا اینکه بر تلاشها و مقاصد خوب بنا شده باشد. پیش قدمی ( ابتکار ) چون اینها اغلب به بودجه ریزی عملیاتی منتهب شده و برای کمک به پاسخ سؤالات طراحی شده اند: مسائل و مشکلات حل می شوند با پول بیشتر یا ممکن است دیگر معیارها کار آمدتر باشند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:31
مالیات اگر چه از مالیات به عنوان یکی از درآمدهای دولت نام برده می شود ولی نباید فراموش کنیم که دولت ها ، منابع درآمدی گوناگونی دارد که در قدیم عبارت بود از درآمد املاک و دارائیهای اختصاصی . این نوع درآمد دولت امروزه کمتر وجود دارد و مربوط به زمانی است که دولت های استبدادی خود را مالک جان و مال مردم می دانستند . به طور مثال در زمان رضا شاه بسیاری از زمینهای مرغوب از طرف شاه تصاحب می شود و بر همین اساس سلطان دارای خالصجات زیادی بود و به عنوان یک منبع درآمد اختصاصی محسوب می شد . اما از اوایل قرن نوزدهم وعلی الخصوص بعد از جنگ جهانی دوم لزوم دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی بیشتر شد و بر همین اساس فعالیتهای صنعتی رونق بیشتری پیدا کرد و «خالصجات» بیشتر به صورت فعالیت های صنعتی و ایجاد کارخانه ها نمود پیدا کرد .
امروزه درآمد خالصجات نقش چندانی در میزان درآمدهای دولتی ایفا نمی کند . از جمله درآمدهای دیگر دولت می توان به درآمدهای مالیاتی ، صادرات و واردات ، فروش اوراق قرضه و عملیات پولی و بانکی و فروش نفت و… نام برد . اما از این میان درآمدهای مالیاتی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد که با دید وسیع تری به آن توجه می نمائیم . مالیات در واقع برداشت قسمتی از درآمد افراد است که جهت تامین هزینه های عمومی دریافت می شود . به مالیات نباید تنها به عنوان یک منبع درآمدتوجه داشت زیرا دولت ها اهداف گوناگونی از وصول مالیات دارند . به طور مثال دولت ممکن است هدف اقتصادی از وصول مالیات دنبال نماید و با کم یا زیاد کردن میزان مالیات ها ، حجم پولی موجود در بازار را کنترل نماید . یا ممکن است هدف از وصول مالیات ، ایجاد تعادل اجتماعی و کاهش فاصله ی طبقاتی باشند . این مسئله با ایجاد نرخ های تصاعدی بر
مالیات ها صورت می پذیرد . بنابراین نمی توان تنها به مالیات به عنوان یک منبع درآمد توجًه داشت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:9
فهرست:
هدفهای مهم اقتصاد کلان
هدفهای اقتصاد کلان در گذشته و امروز گرچه تفاوتهای عمدهای را به ویژه از نظر سیاستگذاریها و دخالت دولتها در امور اقتصادی داشته است، اما کلیت آنها در جامعه تغییر چندانی نکرده است. مهمترین هدفهای اقتصاد کلان دستیابی و یا نزدیک شدن به موارد زیر است:
1- اشتغال کامل: وضعیتی که در آن بیکاری غیر ارادی (نوعا در مورد نیروی انسانی) وجود نداشته باشد و یا در حداقل ممکن و قابل قبول باشد.
2- ثبات قیمتها: یعنی سیاستگذاران اقتصادی با سیاستگذاریها و تصمیمهای خود سعی کنند با اقدامات مناسب طوری عمل کنند که قیمتها (قیمت کالاها، خدمات، عوامل تولید و غیره) نوسانات زیادی نداشته باشند.
3- توزیع عادلانه درآمد در جامعه: دسترسی همه آحاد جامعه به امکانات با تبعیض و تمایز نباشد، بهطوری که شکافهای موجود بین دهکهای درآمدی جمعیت کشور کم شود و یا حداقل، زیادتر نشود.
4- رشد و توسعه اقتصادی مداوم: که همان هدفغایی مادی و معنوی همه اقتصادهای دنیاست.
هنگامی که درباره نرخ رشد اقتصادی به عنوان عامل اصلی افزایش سطح زندگی در بلندمدت صحبت میکنیم، در واقع به این پرسش مهم پاسخ میدهیم که: تغییر مثبت محصول ناخالص ملی واقعی چگونه باید حاصل شود؟ در نظریههای رشد، روابط متقابل میان عرضه عوامل، پسانداز و سرمایه در فرایند رشد بهصورت الگو بیان میشود. در واقع در تابع تولید، آنچه موجب رشد اقتصادی میشود، رشد مجموعه نیروی کار، رشد سرمایه و بهبود کاراییها یا دانش فنی هستند که خود را در قالب بهرهوری عوامل نشان میدهند. هرکدام از این منابع سهمی در رشد دارند، اما از آنجا که سهم نیروی کار تقریبا ثابت است و دانش فنی نیز در کوتاه مدت تغییر چندانی ندارد، ازجمله مهمترین منابع برای رشد اقتصادی، رشد سرمایه است که در تعیین آن، پسانداز نقش بسیار مهمی ایفا میکند و پسانداز هم به درآمد بستگی دارد که خود به سرمایه وابسته است، لذا اگرچه با فرایندی وابسته به هم روبرو هستیم؛ اما نرخ پسانداز در یک سیستم اقتصادی متعادل تعیین کننده میزان کالاهای سرمایهای ( و سطح تولید ) است. هرچقدر نرخ پسانداز بالاتر رود، امکان افزایش میزان کالاهای سرمایهای و سطح تولید فراهمتر خواهد شد. افزایش نرخ پسانداز تا رسیدن نظام اقتصادی به وضع پایدار جدید، رشد اقتصادی را بالا میبرد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:44
مواجه با اضطرارها و تقاضاهای ما برای خدمات عمومی بهتر و بیشتر، دولتها در هر سطحی پیاده سازی راههای جدید بودجه ریزی را مورد بحث و آزمایش قرار می دهند بوجه ای که هم اکنون خواهیم دید ابزاریت جهت ارتقاء حسابدهی و کارآیی دولت نسبت به مدل سادة آن که این بودجه به عنوان یک وسیلة تخصیص منابع و کنترل هزینه ها به شمار می آید.
بودجه بر مبنای عملکرد به عنوان یک سیستم تعریف شده است که در این سیستم برای مدیران جهت مورد استفاده قرار دادن آژانس همان طور که مقرر شده بود با قابلیت انعطاف تهیه شده است در ازای تعهدات آنها به نتایج عملکرد معین به دست آمده. این همچنین فلسفة اساسی تائید شده بوسیلة دولت Alberta در فرایند طرح ریزی تجاری در سال 1993 بود.
که برای وزارتخانه ها با تخصیص از منابع معین و انتظارات از انجام تعهدات برنامه ای درون این پارامترها تهیه شده است. در عوض به کنترل های مالی اطمینان بخشیده شده و اختیار تخصیص مجدد منابع میان برنامه ها به وزارتخانه ها محول شده است.
زمانی که مقامات کانادایی به نظر می رسید اجرای کاملی از بودجه بندی بر مبنای عملیات ندارند بسیاری آن را بر پیش نیازهای ضروری مانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت "abc" و سنجش عملیات می دانستند. در امریکا برخی از شهرها و ایالات از این روش بودجه ریزی استفاده می کنند، حوزة اصلی ایالات north Carolina و texas می باشند. چیزی که در روشهای مختلف بطور معمول وجود دارد تمرکز بر نتایج است. بودجه ها بر مبنای نتایج بنا نهاده شده است تا اینکه بر تلاشها و مقاصد خوب بنا شده باشد. پیش قدمی ( ابتکار ) چون اینها اغلب به بودجه ریزی عملیاتی منتهب شده و برای کمک به پاسخ سؤالات طراحی شده اند: مسائل و مشکلات حل می شوند با پول بیشتر یا ممکن است دیگر معیارها کار آمدتر باشند.